صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش
یکشنبه, 28 مرداد 1402 19:27

قدرت کلمات و شهامت عذرخواهی

قدرت کلمات و شهامت عذرخواهی و بحران تفکر انتقادی در ایران  مهران مدیری کارگردان شهیر کشورمان در سریال هیولا می‌گوید:

« در دنیا کلمات بیش از گلوله آدم کشته‌اند ... »  واقعا هم همین‌طور است . گاهی شنیدن یک کلمه، حتی از مقام مافوق (که خود را مستحق آن نمی‌دانی) ممکن است طبق  « اصل پروانه » طوفانی در ذهن و روح ایجاد کرده و باعث افراط در پاسخ و تندروی در واکنش مخاطب شود بدون آن که شرایط و اقتضائات زمانی و مکانی شلیک کلمه واکاوی گردد.

به هر حال خرداد ماه امسال در  « جلسه حلالیت » چنین اتفاقی هرچند سهوی و شاید بی‌منظور از سوی رئیس برای راقم رخ داد و من نیز در فضای احساسی، پاسخی تند و تیز در قالب  « نقد عملکرد یک ساله » رییس نوشتم . در نتیجه در فضای گرگ و میش جاری اتفاقاتی افتاد که خروجی آن تکمیل قطعات پازلِ  « باخت - باخت »  بود.

قطعا تداوم تنش باعث تضعیف بیشتر جایگاه آموزش و پرورش در اذهان عمومی می‌گردد که البته در ضدیت کامل با عقل سلیم می‌باشد.

سرانجام امروز ۲۹ مرداد ۱۴۰۲ با وساطت آقایان  « مالمیر و کوچکی » نوعی مصالحه و آشتی صورت گرفت لذا با شهامت و تواضع ضمن اذعان به تندروی در نقد عملکرد،از آقای رحمت‌اله نژادفلاح (رئیس محترم آموزش و پرورش ناحیه ۳ کرج) حلالیت می‌طلبم.

قدرت کلمات و شهامت عذرخواهی و بحران تفکر انتقادی در ایران

 نقد؛ لازمه رشد و شکوفایی است

آنچه مسلم است هیچ کس بری از نقد و انتقاد نیست خاصه آنکه مدیر دستگاه چالشی چون تعلیم و تربیت باشیم.

از طرفی  « تفکر انتقادی »  یکی از حلقه‌های اصلی مفقود در سیستم آموزشی ما از صدر تا ذیل (از مهد کودک تا دوره دکتری) می‌باشد. در عین حال دامنِ نقد نیز نباید با احساسات شخصی و حب و بغض‌های جناحی آلوده شده و از دایره انصاف و جاده عقلانیت و احترام خارج شود.

فرایند نقد کردن، بر مبنای  « تفکر انتقادی »  صورت می‌پذیرد. اصطلاح تفکر انتقادی یا critical thinking، به معنای ارزیابی و تحلیل عقلانی یک مساله، به طور ماهرانه، منصفانه، بی‌طرفانه و همدلانه است.

به باور عقلا هر کس پنجره نقد و دروازه انتقاد را روی خود و مجموعه مدیریتی‌اش ببندد نهایتا مسیر جباریت و قهقرا را طی خواهد کرد.

در این راستا با الهام از دکتر شریعتی از خدا می‌خواهم که به مدیران ما ظرفیت پذیرش نقدِ توام با آستانه تحمل بالا و به نقادان ما بهره مندی از سنجه انصاف و پیمانه عقلانیت و احترام عطا نماید.

قدرت کلمات و شهامت عذرخواهی و بحران تفکر انتقادی در ایران

سفیران صلح و کبوتران دوستی

به باور صاحب‌نظران ؛ نقد و فرهنگ گفت و گو در جامعه ایرانی حتی در سطح تحصیل‌کردگان، روشن‌اندیشان و نخبگان، با وضعیت مطلوب فاصله بسیار دارد.

از طرفی در جریان کشمکش یک‌ماهه اخیر دوستان مشترک زیادی مسئولانه و خیرخواهانه پیگیر حل و فصل سوءتفاهمات و پایین کشیدن فیتیله تنش بودند.

بدون شک نیت این بزرگواران پاسداری از منافع عمومی دستگاه تعلیم و تربیت، حراست از شأنیت مقام معلم و البته حرمت خبرنگار بود.

جا دارد از تک تک سفیران صلح و کبوتران مودت و دوستی سپاسگزار باشیم علی‌الخصوص عالی‌جنابان  ؛ مراد مالمیر (نماینده بنیاد خیریه نصر) ؛ دکتر بغدادی(فرماندار نظرآباد) ؛ کوچکی(حراست ناحیه ۳) ؛ حاج مهدی توسلی ؛  شهرام معدن‌دار (معاونت پشتیبانی ناحیه۳) ؛ حسن چپردار، سید محمود مجیدی، موسوی امتحانات، صالحی، قاسمی ؛  همچنین همکاران دبیرستان‌های مدرس، شهیدستان، دستغیب، علی پورسلیمان (مدیر پایگاه خبری صدای معلم) ؛  عباس‌زاده (رییس خانه مطبوعات استان البرز)و...که هریک در آرام کردن فضای ملتهب جاری نقش به سزایی داشتند مراتب تشکر و کمال قدردانی ویژه خویش را جار بزنم.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

قدرت کلمات و شهامت عذرخواهی و بحران تفکر انتقادی در ایران

منتشرشده در یادداشت

 چرا در روزگار عسرت و سختی باید بیشتر نوشت زمانه عسرت صرفا روزگار سختی و تنگدستی اقتصادی نیست اگر چه تنگی معیشت مهمترین جلوه آن است. این دشواری فراتر از آن به معنای بی قدرتی است؛ شهروندانی که نه تنها از انجام تغییرات معنادار در عرصه زیست جمعی خود ناتوان اند بلکه افق های پیش رو را چندان تیره و تار می بینند که هر سخنی را گزافه و هر کنشی را بی فایده می پندارند.

در این میان نخبگان و روشنفکران هم به دلیل دغدغه مندی نسبت به وضعیت جامعه و آیین حکمرانی اوضاع نامساعدتری دارند. برخی از آن جا که به ناشنوایی سیستماتیک حاکمیت معتقدند دست از نوشتن کشیده اند و بعضی دیگر به این باور رسیده اند که جامعه دیگر نیازمند تحلیل های شان نیست. این دومی البته از اولی خطرناک تر است. در این فرصت اما می خواهم به این پرسش پاسخ دهم که چرا باید در روزگار عسرت بیشتر نوشت؟

 نوشتن صدای جامعه است: بنیاد توسعه پایدار بر مشارکت آحاد شهروندان در نقش آفرینی برای دست یابی به آینده بهتر نهاده شده است. بنابراین باید مجالی برای شنیدن همه صداهای جامعه فراهم شود و البته کدام روش مدنی تر و موثرتر از نوشتن؟ فقط در یک جامعه بی صداست که آمرانگی می کوشد تا خود را تنها نماینده شهروندان معرفی و هدایت گری را وظیفه خود تلقی کند.

 نوشتن بنیاد گفت و‌ گو است: اگر گفت و گوی واقعی مبتنی بر به رسمیت شناختن مخالف و پای بندی به قواعدی مانند حقیقت طلبی، تواضع معرفتی و مشارکت فکری باشد روشن است که ابتدا باید فرصتی برای شنیده شدن همه صداها فراهم آید. بنابراین نه تنها باید خود نوشت بلکه باید از دیگران هم خواست تا با نوشتن از خود و آرمان های شان در این امر مشارکت نمایند.

چرا در روزگار عسرت و سختی باید بیشتر نوشت

 نوشتن نشانه حیات جامعه است: جامعه ای که با طرد و حذف مردم از یک سو و مهاجرت وسیع نخبگان از سوی دیگر مواجه شده، چگونه می تواند پویایی و زنده بودن خود را به رخ حکومت بکشد؟ پر واضح است که نوشتن می تواند با انعکاس صداهای متفاوت و متکثر چنین نقشی را ایفا کند. شاید عجیب به نظر برسد ولی در چنین شرایطی حتی اگر همه از ناامیدی ها هم بنویسند اوضاع بهتر از زمانی خواهد بود که هیچ کسی ننویسد. فقط در یک جامعه بی صداست که آمرانگی می کوشد تا خود را تنها نماینده شهروندان معرفی و هدایت گری را وظیفه خود تلقی کند.

 نوشتن آغاز کنش گری است: روزگار عسرت که فرا می رسد سخن گفتن به گزافه گویی، مدارا  به سازش کاری، و تفکر به عافیت طلبی ترجمه می شود. معترضان افق را روشن و مسیر را هموار می بینند. از همین رو از همگان می خواهند تا به جای تامل به صفوف آن ها بپیوندند. درست در چنین شرایطی است که نوشتن درباره وضعیتی که همه در آن گرفتار آمده اند ضرورتی افزون تر می یابد تا چشم اندازهای پیش رو روشن تر و ارتکاب اشتباهات کمتر شود.

چرا در روزگار عسرت و سختی باید بیشتر نوشت

 نکته پایانی:

درباره فضیلت نوشتن سخن بسیار است. اگر بپذیریم که ما هنوز هم وارثان فرهنگ دیرپای شفاهی و غیر مستند هستیم، نوشتن به معنای نوید ورود به فرهنگ نوپای مکتوب و مستند حداقل در زمانه کنونی مان است. با این برداشت گزافه نیست اگر بگوییم توسعه با اندیشیدن عمیق و نوشتن دقیق ایجاد می شود. این دو هم البته بدون نگارش های فراگیر و امروزین میسر نیست.

( کانال نویسنده )


چرا در روزگار عسرت و سختی باید بیشتر نوشت

منتشرشده در دیدگاه

نگاهی به ناکارآمدی ساختار اداری وزارت آموزش و پرورش و دو پیشنهاد برای کارآمد شدن در صدای معلم

1. بر اساس نقل قول یکی از اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس ، سازمان نهضت سوادآموزی منحل خواهد شد . نهضت سواد آموزی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان یک نهاد انقلابی آغاز به کارکرد و در طول چهار دهه گذشته به تدریج از یک نهاد گسترده به زیر مجموعه وزارت آموزش و پرورش تبدیل شد . در شرایط موجود علی رغم وجود سازمان نهضت سوارد آموزی در وزارت آموزش و پرورش زیر مجموعه آن در ادارات کل آموزش و پرورش به عنوان معاونت سواد آموزی و در ادارات به عنوان اداره یا واحد سوادآموزی فعالیت می کنند.

2.  وضعیت اجمالی ساختار اداری آموزش و پرورش :

در حال حاضر وزارت آموزش و پرورش در سطح ملی دارای معاونت هایی چون آموزش ابتدایی ، آموزش متوسطه ، پرورشی ، تربیت بدنی و سلامت ، حقوقی و امور مجلس ، پشتیبانی و مالی می باشد . در کنار معاونت های فوق ؛ ادارات کل حراست ، بازرسی و روابط عمومی زیر نظر مستقیم وزیر آموزش و پرورش قرار دارند . انحلال سازمان نهضت سواد آموزی بدون تجدید نظر اساسی در اهداف و ساختارها و بازنگری در جایگاه مدرسه تحول عمیقی در آموزش و پرورش به وجود نمی آورد و فقط نقش ایوان را تغییر می دهد .

مراکزی همچون مرکز بین الملل و امور مدارس خارج از کشور و مرکز سنجش و پایش کیفیت آموزش نیز از مراکز مستقل تابع وزیر است .

در کنار این ها نیز ستاد همکاری حوزه و آموزش و پرورش و اتحادیه انجمن های اسلامی نیز به عنوان مراکز مهم وزارتخانه آموزش و پرورش محسوب می گردند .

سازمان های مستقلی همچون سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی ؛ سازمان توسعه ، نوسازی و تجهیز مدارس کشور ؛ مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان ( سمپاد ) ؛ سازمان مشارکت های مردمی و مدارس غیر دولتی ؛ پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، دانشگاه فرهنگیان ، دانشگاه شهید رجایی و ... به صورت سازمان های زیر مجموعه وزارت آموزش و پرورش فعالیت می کنند و از میان آن ها سازمان نوسازی و کانون پرورش فکری اداره کل مستقل در سطح استان ها دارند . به این ترتیب شورای معاونین وزیر آموزش و پرورش با حدود 30 نفر عضو تشکیل می شود .

نگاهی به ناکارآمدی ساختار اداری وزارت آموزش و پرورش و دو پیشنهاد برای کارآمد شدن در صدای معلم

3. ساختارهای ناکارآمد و موازی :

فعالیت نهضت سواد آموزی و سایر سازمان ها و مراکز وابسته به آموزش و پروش کمتر مورد نقد و بررسی جدی قرار می گیرد . به دلیل فقدان یک سامانه ملی و معتبر ثبت نام و راستی آموزی دانش پذیران سوادآموزی فعالیت های نهضت سواد آموزی با ابهام جدی روبه رو است . فعالیت اتحادیه انجمن های اسلامی و ستاد همکاری حوزه و آموزش و پرورش نیز به دلیل عدم انتشار دقیق اطلاعات و فقدان بازخورد فعالیت آن ها در مدارس مبهم است .

معاونت پرورشی مشغول برگزاری مسابقات و مراسم است .

خروجی های آموزش و پرورش نشان از ناکامی پرورشی و امور تربیتی دارد که با استفاده از روحانیان نیز تغییری در آن ایجاد نمی شود .

نگاهی به ناکارآمدی ساختار اداری وزارت آموزش و پرورش و دو پیشنهاد برای کارآمد شدن در صدای معلم

ساختارهای اداری همچون امور مالی و اداری علی رغم کارکشتگی نیروها در خدمات رسانی مناسب کارکنان آموزش و پرورش موفق نیستند . خروجی های آموزش و پرورش نشان از ناکامی پرورشی و امور تربیتی دارد که با استفاده از روحانیان نیز تغییری در آن ایجاد نمی شود .

دانشگاه فرهنگیان جایگزین مراکز تربیت معلم شده اند در حالی که در گذشته مراکز تربیت معلم در استان ها و یک اداره کل در مرکز این وظیفه را بر عهده داشتند و بدون ساختار عریض و طویل دانشگاه فرهنگیان فعالیت می کردند .

در بین مدارس ساختارهای موازی وجود دارد . مدارس ایثارگران و آموزش و از راه دور و شبانه هدف یکسان دارند اما فعالیت های آن ها موازی است . دلیل ادامه حیات مدارس شاهد مشخص نیست . مدارس تیز هوشان و نمونه دولتی یک هدف دارند و به صورت موازی فعالیت می کنند در حالی که تعریف دقیقی از تیزهوش وجود ندارد و مدارس تیز هوش به دلیل گستردگی بیش از حد با رسالت اولیه خود فاصله گرفته اند .

تصمیم ها باید از وزارتخانه به ادارات کل و از ادارات کل به ادارات و از ادارات به مدرسه منتقل شوند و حیطه وظایف و کارکرد وزارتخانه ، ادارات کل و ادارات در زمینه سیاست گذاری ، هدایت گری و نظارت مبهم است .

نگاهی به ناکارآمدی ساختار اداری وزارت آموزش و پرورش و دو پیشنهاد برای کارآمد شدن در صدای معلم

4. لزوم تغییر در ساختار اداری :

ساختار اداری ناکارآمد در تامین مطالبات جامعه و حکومت ناکام است . اصل 30 قانون اساسی در مورد آموزش و پرورش رایگان جامعه در عمل فراموش شده است و بر اساس گزارش نهادهایی همچون مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی با شکاف طبقاتی در عرصه آموزش و پرورش رو به رو هستیم .

در طول دوازده سال گذشته و علی رغم تاکید نهادهای رسمی و جریان های اصولگرا سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از شوراها و کارگروه های وزارتخانه خارج نشده است . گام اول برای بازمهندسی آموزش و پرورش بازنگری اساسی در اهداف است .

انتظارات ایدئولوژیک از آموزش و پرورش همچنان وجود دارد و در حال افزایش است .

تحول ساختار اداری در آموزش و پرورش به دلیل گستردگی بوروکراسی ، بی توجهی به جایگاه مدرسه به عنوان مرکز نظام آموزشی و فقدان اهداف مشخص و واقعی با ناکامی روبه رو می شود .

نگاهی به ناکارآمدی ساختار اداری وزارت آموزش و پرورش و دو پیشنهاد برای کارآمد شدن در صدای معلم

تغییرات اساسی با مقاومت های ایدئولوژیک ناکام می مانند .

وقتی در ابتدای دهه هشتاد وزیر وقت آموزش و پرورش اقدام به ادغام معاونت های آموزشی و پرورشی نمود به دلیل گستردگی مخالفت ها نتوانست به صورت کامل آن را به اجرا درآورد .

انحلال سازمان نهضت سواد آموزی یکی از گام های اولیه در زمینه کارآمد کردن ساختار اداری آموزش و پرورش است . در صورتی که آموزش و پرورش فعالیت خود را متمرکز بر مدارس نماید و مدرسه محوری از شعار به واقعیت در آید؛ ساختار اداری آموزش و پرورش باید هدف خدمات رسانی به مدرسه مهندسی گردند. در این صورت باید در مورد ادغام یا انحلال سازمان ها ، مراکز و ادارات و بازتعریف وظایف آن ها تصمیم گرفته شود .

نگاهی به ناکارآمدی ساختار اداری وزارت آموزش و پرورش و دو پیشنهاد برای کارآمد شدن در صدای معلم

5. دو گام اصلی برای کارآمدی :

گام اول برای بازمهندسی آموزش و پرورش بازنگری اساسی در اهداف است . اهداف مبهم و غیر قابل دسترسی مثل حیات طیبه موجب فاصله بین آموزش و پرورش و واقعیت ها های موجود می شود . گام دوم تعریف مدرسه و انواع آن براساس اهداف واقعی است .

در شرایط موجود فاصله بین اهداف و ساختار آن چنان عمیق است که دسترسی اهداف را امکان ناپذیر می کند . در صورتی که عدالت آموزشی و توسعه پوشش آموزش به عنوان هدف تعیین شود نهاد مدرسه باید به صورتی تعریف گردد که زمینه ساز دست یابی به عدالت آموزشی باشد . همین امر لزوم بازنگری جدی در اهداف و ساختار را ضروری کرده است .

انحلال سازمان نهضت سواد آموزی بدون تجدید نظر اساسی در اهداف و ساختارها و بازنگری در جایگاه مدرسه تحول عمیقی در آموزش و پرورش به وجود نمی آورد و فقط نقش ایوان را تغییر می دهد .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نگاهی به ناکارآمدی ساختار اداری وزارت آموزش و پرورش و دو پیشنهاد برای کارآمد شدن در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

گروه استان ها و شهرستان ها/

جزئیات شکایت علیه حسین صالحی رئیس هیئت مدیره مجمع خیرین مدرسه ساز و مدرسه یار شهرستان ابهر در صدای معلم

این بار بر علیه «حسین صالحی » رئیس هیئت مدیره مجمع خیرین مدرسه ساز و مدرسه یار شهرستان ابهر شکایت شده است .

در این رابطه ؛ صالحی به « صدای معلم » می گوید :

« ساعت دو و هفت دقیقه بعد از ظهر روز چهارشنبه از پلیس فتای شهرستان ابهر تماس گرفتندکه احضاریه دارید . بیایید  و تحویل بگیرید و سپس خودتان را به بازپرسی شعبه ی اول دادسرا معرفی کنید .

پرسیدم شکایت درباره چیست و چه کسی شاکی است و در ثانی شما بفرستید درب خانه .

گفتند اگر الان نمی توانید بیایید ؛ صبح اول وقت روز پنجشنبه در پلیس فتا باشید .

روز پنجشنبه مراجعه کردم . برگه ای به من دادند که به دادسرا مراجعه کنم .

 گفتم چه کسی از من شکایت کرده گفتند در دادسرا اعلام می کنیم .

 عنوان اتهامی را پرسیدم . پاسخ دادند :

« تشویش اذهان عمومی در فضای مجازی. 

من هرچه نوشتم مستند بوده و اگر انتقادی صورت گرفته در راستای بهبود شرایط موجود است و نه چیز دیگر .

پرونده در بازپرسی شعبه اول دادسرای ابهر هست .

در برگه ای که پلیس فتا داده نه شاکی مشخص است و نه عنوان اتهامی » .

جزئیات شکایت علیه حسین صالحی رئیس هیئت مدیره مجمع خیرین مدرسه ساز و مدرسه یار شهرستان ابهر در صدای معلم

« حسین صالحی » رئیس هیئت مدیره مجمع خیرین مدرسه ساز و مدرسه یار شهرستان ابهر تاکنون یادداشت ها و گزارش های متعددی را در « صدای معلم » منتشر کرده است .

« صدای معلم » مسئولان و مقامات را به جای شکایت از منتقدان به « پاسخ گویی » ، « گفت و شنود » و « اقناع افکار عمومی » فرا می خواند .

با شکایت نه مساله ای حل نمی شود و نه بر « اعتماد از دست رفته » می افزاید .

پایان پیام/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

جزئیات شکایت علیه حسین صالحی رئیس هیئت مدیره مجمع خیرین مدرسه ساز و مدرسه یار شهرستان ابهر در صدای معلم

گروه گزارش/

نحوه اجرای قانون رتبه بندی معلمان و مهم تر از آن نوع مواجهه ی وزارت آموزش و پرورش با اعتراضات معلمان نسبت به اجرای آن ، بر « نارضایتی فراگیر معلمان » بیش از پیش افزوده است .

وزارت آموزش و پرورش هم تاکنون پاسخ و یا تعامل مثبت و یا موثری با این مساله نداشته و نتوانسته معلمان منتقد را اقناع نماید .

در این رابطه ؛ سازمان معلمان ایران از تشکل های فرهنگیان نسبت به این موضوع واکنش نشان داده  و خواهان رسیدگی سریع تر به اعتراضات و رفع معضلات و مسایل مطروجه گردیده است .

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از نمایش و شوآف ملاقات های مردمی وزیر آموزش و پرورش

روزی روزگاری احساس نیاز می‌کردیم که چیزی را که پشت این دنیای آشکار پنهان شده بود پرستش کنیم.

از آغاز قرن هفدهم، سعی کردیم که «عشق به حقیقت» را به جای «عشق به خدا» بگذاریم، وصفی از جهان را پذیرا شویم که «علم به عنوان شِبه‌خدا» مطرح می‌کرد.

از پایان قرن هجدهم سعی کرده‌ایم «عشق به خود» را به جای «عشق به حقیقت» بگذاریم، سرشت عمیق روحانی یا شاعرانه‌ی خود را بپرستیم و آن را به عنوان شِبه‌خدایی دیگر پذیرا شویم و اکنون ما در راه رسیدن به نقطه‌ای هستیم که دیگر هیچ‌چیزی را نپرستیم، هیچ‌چیزی را یک شِبه‌خدا نیانگاریم و همه‌چیز را زاده‌ی زمان و تصادف بیانگاریم.

رسیدن به این نقطه که «تصادف را شایسته‌ی رقم زدن تقدیر خود» بدانیم.

ریچارد رورتی

از کتاب پیشامد بازی همبستگی

***

چهارشنبه 25 مرداد و پس از این که « نرگس کارگری ، خبرنگار صدای معلم » از پاسخ و نحوه ی برخورد کارگزاران مستقر در اداره کل آموزش و پرورش اصفهان در مورد تعلیق از کار خود نتیجه ی مشخصی نگرفت به تهران آمد تا در جلسه ای که قبلا برای آن ثبت نام کرده بود و نامش « ملاقات های مردمی وزیر آموزش و پرورش » بود بتواند با رضامراد صحرایی دیداری داشته باشد .

بر حسب وظیفه ی حرفه ای و اخلاقی  او را تا محل این ملاقات مشایعت کردم و از آن جا فکر می کردم شاید حضورم در آن جا قوت قلبی برای همکار زحمت کش و دلسوز رسانه ی صدای معلم باشد به داخل رفتم .

قبلا و در زمان وزارت علی اصغر فانی ؛ « خاتون جان بادپر » آموزگار کانتینری هم نشستی با این عنوان داشت اما این ملاقات نه به صورت « هیاتی » بلکه به صورت انفرادی و با حفظ « حریم شخصی » افراد صورت می گرفت . ( این جا )

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از نمایش و شوآف ملاقات های مردمی وزیر آموزش و پرورش

محل این ملاقات های مردمی در طبقه هم کف و در نمازخانه وزارت آموزش و پرورش ساختمان شهید رجایی بود .

در حالی که در آن جا نشسته بودم ؛ فردی آمد و از من سوال کرد که آیا برای ملاقات با وزیر آمده ام ؟

صادقانه گفتم که برای همراهی با خانم کارگری آمده ام .

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از نمایش و شوآف ملاقات های مردمی وزیر آموزش و پرورش

او مرا نمی شناخت اما دیگرانی که به او « گرا » داده بودند کاملا مرا می شناختند و ذهنیت سازی کرده بودند .

ایشان گفت که من نمی توانم در آن جا باشم در حالی که من نه به عنوان مدیر یک رسانه بلکه فقط به عنوان یک معلم و وظیفه ی اخلاقی در آن جا حضور پیدا کرده بودم .

این را در آن جا توضیح دادم .

تصورم این بود که این جا « خانه ی معلمان » است .

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از نمایش و شوآف ملاقات های مردمی وزیر آموزش و پرورش

ایشان با جدیت توام با کمی خشونت کلامی گفت که همین الان باید این جا را ترک  کنم .

از آن جا که نمی خواستم آرامش این مکان به هم بریزد سریع بیرون آمدم و به آن فرد که پوشه ای را با خودش حمل کرد جمله ای را گفتم :

« من از شما انتظاری ندارم ».

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از نمایش و شوآف ملاقات های مردمی وزیر آموزش و پرورش

آن فرد گفت که متوجه منظور من نشده است .

من هم به صراحت به او پاسخ دادم که از دولت رئیسی و مدیرانی که این جا نصب کرده است ؛ بیش از این انتظاری نیست » . گویی این کشور بدون نمایش و شوآف و تبلیغات نمی چرخد .

این جلمه آتش خشم او را شعله ور کرد و به عوامل اش دستور داد تا مرا تا لحظه ی اطمینان از خروج از ساختمان بتونی آموزش و پرورش همراهی کنند .

صبح « مهدی توسلی » زنگ زد و به من گفت که رضا قاسم پور خبرنگار دیگر صدای معلم را بازداشت کرده و در حال بردن او به دادسرا هستند .

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از نمایش و شوآف ملاقات های مردمی وزیر آموزش و پرورش

جرم او نگارش یادداشتی در « صدای معلم » در نقد عملکرد مدیر آموزش و پرورش اداره ناحیه 3 کرج بوده است . ( این جا )

من کاری نمی توانستم انجام دهم و مدیر کل آموزش و پرورش البرز را نمی شناسم اما به ایشان  گفتم که با مدیر کل صحبت کند و حداقل حرمت و جایگاه معلم را نگاه دارند . کسی هم در جلسه اعتراض نکرد که چطور می شود مساله ای را که روزها و هفته ها آن ها را درگیر ساخته و حتی ممکن است زندگی شان را مختل کرده باشد فقط در یک « دقیقه » خلاصه کنند اما شاید خوشحال بودند که می توانند با وزیر چهره به چهره شوند و عکس شان در پرتال وزارت آموزش و پرورش بیفتد .

کجای دنیا یک مدیر مدرسه را و یا معلم را به خاطر انتقاد از سیستم به زندان می برند ؟

کجای دنیا ؛ بیش از 1200 نفر در دایره ای به نام « روابط عمومی » کار می کنند و حقوق و مزایا می گیرند اما وزیر آموزش و پرورش اش چیزی درست می کند به نام « ملاقات مردمی » ؟

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از نمایش و شوآف ملاقات های مردمی وزیر آموزش و پرورش

جالب است که مسئول هماهنگ کننده این ملاقات ها قبل از ورود وزیر آموزش و پرورش به داخل نمازخانه آمده و گفت که وزیر از محل اردوگاه منظریه ( شهید باهنر ) که زمان برگزاری اجلاس روسای مدیران مناطق و نواحی کشور است آمده و وقت اندکی دارد و پس از آن باید چند جای دیگر هم برود .

او از حاضران با اصرار خواست که حرف های خود را در « یک دقیقه » جمع و جور کنند در حالی که می گفت می داند که مطالبه ی هر کسی چه هست و چه می خواهند .

کسی هم در جلسه اعتراض نکرد که چطور می شود مساله ای را که روزها و هفته ها آن ها را درگیر ساخته و حتی ممکن است زندگی شان را مختل کرده باشد فقط در یک « دقیقه » خلاصه کنند اما شاید خوشحال بودند که می توانند با وزیر چهره به چهره شوند و عکس شان در پرتال وزارت آموزش و پرورش بیفتد .

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از نمایش و شوآف ملاقات های مردمی وزیر آموزش و پرورش

گویی این کشور بدون نمایش و شوآف و تبلیغات نمی چرخد .

دیروز و قبل از آن که به محل ملاقات مردمی بروم ، با فردی از کشور ژاپن به نام Daisuke Tsunehiro و از دانشکده آموزش دانشگاه واسدا (  Waseda University's Faculty of Education  ) برای یک نشست دو ساعته برای بررسی چالش های نظام آموزشی ایران هماهنگ کرده بودم .

او « صدای معلم » را مطالعه کرده بود و از من می خواست که در مقایسه تطبیقی بین نظام آموزشی ایران و نظام آموزشی ژاپن برای برخی نکات منفی نظام آموزشی ژاپن ( Negative points ) پیشنهاد ارائه کنم .

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از نمایش و شوآف ملاقات های مردمی وزیر آموزش و پرورش

***

آموزش مطالبه گری به زبان ساده :

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

گزارش صدای معلم از انحلال نهضت سواد آموزی و پیشنهاد برای حرفه ای کردن آموزش در ایران

« صدای معلم » در گزارش خود به تاریخ 22 فروردین 1401 با عنوان « ادامه فعالیت سازمان نهضت سوادآموزی در حال حاضر فاقد منطق کارشناسی است » چنین نوشت : ( این جا )

« از تشکیل « سازمان نهضت سوادآموزی » 43 سال است که می گذرد . این سازمان جزء سازمان های اقماری وزارت آموزش و پرورش به شمار می رود .

آن گونه که در پرتال این سازمان آمده است ( این جا ) ؛ در اولین اساسنامه نهضت سوادآموزی، هدف از تشکیل این نهاد از بین بردن بی سوادی در کشور اعلام شد. به صورتی که حداکثر تا 3 سال دیگر بتوان میزان باسوادی را از مرز 90 درصد بالاتر برد. براساس این طرح لازم بود هر سال حداقل 3 میلیون نفر از افراد بی‌سواد کشور باسواد شوند.

ماده چهار از اساسنامه نهضت سوادآموزی وظایف این سازمان را چنین بیان می کند : ( این جا )

گزارش صدای معلم از انحلال نهضت سواد آموزی و پیشنهاد برای حرفه ای کردن آموزش در ایران

« ماده 4- وظایف نهضت عبارت است از:

الف) آموزش بزرگسالان در حد خواندن و نوشتن، و آموختن حساب

ب) تربیت و بالا بردن سطح فرهنگ و نشر فرهنگ اسلامی مناسب با سوادآموزان درمحدوده ضوابط نهضت سوادآموزی

تبصره 1- افراد فوق ده سال که از تحصیل بازمانده اند طبق آئین نامه ثبت نام وزارت آموزش و پرورش جز بزرگسالان می باشند .

تبصره 2- نهضت می تواند در مناطقی که هنوز وزارت آموزش و پرورش نتوانسته است حضور داشته باشد، اطفالی را که به سن سوادآموزی رسیده اند، زیر پوشش قرار دهد.

ج) تهیه و تدوین آئین نامه ها و دستورالعمل ها و قراردادهای مورد لزوم به منظور سوادآموزی کارکنان دولت و نهادهای انقلابی

د) تهیه کتب لازم با استفاده از متخصصین متعهد و تدوین برنامه و تهیه مواد آموزشی وکم آموزشی منطبق با فرهنگ اسلامی تبصره نهضت می تواند جهت جذب افراد به سوادآموزی از هنر متناسب با کار خویش و منطبق با فرهنگ اسلامی استفاده نماید.

ه) گزینش اعضا نهضت و تربیت آنان در زمینه های عقیدتی و آموزشی و تعلیم مهارتهای لازم طبق تعالیم عالیه اسلام با استفاده از رهنمودهای مقام رهبری

و) ایجاد اشتیاق در مردم از طریق مادی و معنوی برای شرکت در کلاسهای نهضت سوادآموزی و تشویق اعضا نهضت و آموزشیاران و بیسوادان و سایر افرادی که به نحوی ازانحاء با نهضت همکاری دارند. »

نکته ی قابل تامل آن است که در این مدت ، مفهوم و مصادیق « سواد » در جهان تغییر کرده است اما شواهد و قرائن حاکی از آن است که تغییر و یا تحول خاص و علم محوری در ماموریت ها و کارکردهای این سازمان رخ نداده است .

گزارش صدای معلم از انحلال نهضت سواد آموزی و پیشنهاد برای حرفه ای کردن آموزش در ایران

سازمان نهضت سواد آموزی مدعی است در گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال که اولویت اصلی سازمان محسوب می شود، درصد باسوادی به بیش از %۹۴/۷ رسیده است . ( این جا )

این دو عامل یعنی فقدان به روز رسانی و تطبیق و نیز آمار نزدیک به صد درصد ایجاب می کند تا بر اساس اصل چابک سازی ساختار و کاهش هزینه ها ، تدبیری اساسی برای سازمان نهضت سوادآموزی صورت گیرد .

از سوی دیگر  منطق و عقلانیت ایجاب می کند به جای آن که به سازمانی ماموریت داده شود تا بازمانده های از تحصیل را دوباره پوشش دهد ؛ بهتر است از همان ابتدا با برنامه ریزی و تخصیص بودجه های لازم و مکفی مبادی تولید چنین ناهنجاری هایی مسدود شده و از « موازی کاری » پرهیز گردد .

در نشست رسانه ای به تاریخ 9 خرداد 1401 که در شورای عالی آموزش و پرورش برگزار گردید ؛ یکی از پرسش های « صدای معلم » معطوف به این موضوع مهم بود . ( این جا )

عضو کمیسیون تلفیق لایحه برنامه هفتم توسعه از مصوبه این کمیسیون برای انحلال نهضت سوادآموزی خبر داد و می گوید با تصویب کمیسیون، نهضت سوادآموزی به شکل سابق ادامه کار نمی‌دهد.

احمد نادری در گفت‌وگو با ایسنا می گوید : در این جلسه کمیسیون تصویب کرد که نهضت سوادآموزی به شکل سابق منحل شده و ادامه کار ندهد؛ اعتقاد ما بر این است که نهضت در ابتدای انقلاب کارکرد خاص خود را داشته که با توجه به فراگیر شدن شرایط پست مدرن در کشور، دیگر نهضت کارکردهای سابق را ندارد. »

این مصوبه کمیسیون تلفیق لایحه برنامه هفتم توسعه گامی به پیش است هر چند کافی نیست و باید با نظارت مستمر و موثر همراه با کارشناسی مستقل به سرانجام خوبی برسد .

« صدای معلم »  در سلسله گزارش های متعدد خواهان تغییرات اساسی و ساختار محور در ماموریت های آموزش نیز گردیده است .

این رسانه ی  مستقل و منتقد در حوزه عمومی آموزش ایران بر این باور است که وظایف و ماموریت اصلی دستگاه آموزش و پرورش نیاز به بازخوانی جدی و صریح دارد و نباید تحت الشعاع سیاست بازی ، تعارف و یا نگرش ایدئولوژیک قرار گیرد .

در دنیای امروز و توسعه یافته نیازی نیست که فرضا وزارت آموزش و پرورش معلم تربیت کند و یا کار نوسازی و بهسازی مدارس را انجام دهد .

این وظایف قابل انتقال به دستگاه های دیگر در حوزه عمرانی به شهرداری ها و نیز در حوزه جذب ، گزینش و تربیت معلم به دانشگاه ها هستند .

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش صدای معلم از انحلال نهضت سواد آموزی و پیشنهاد برای حرفه ای کردن آموزش در ایران

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ چهارشنبه هفتم تیر ، شاخه ی علوم تربیتی گروه علوم انسانی فرهنگستان علوم میزبان برخی کارشناسان و صاحب نظران برای نقد و ارزیابی « لایحه برنامه ی هفتم توسعه » بود .

در این نشست تخصصی ؛  عباس صدری ، رئیس دفتر منطقه ای آیسسکو ؛ محسن حاجی میرزایی ، وزیر پیشین آموزش و پرورش ؛ علی زرافشان معاون پیشین متوسطه وزارت آموزش و پرورش حضور داشتند .

این نشست توسط محمود مهرمحمدی استاد بازنشسته دانشگاه تربیت مدرس و سرپرست پیشین دانشگاه فرهنگیان اداره می شد .

در این نشست که سه ساعت به طول انجامید برخی از فرهنگیان که به صورت آنلاین در نشست حضور داشتند پرسش هایی را مطرح کردند .

در این بخش ، بخش سوم سخنان «« محسن حاجی میرزایی » وزیر پیشین آموزش و پرورش» را می خوانید .

منتشرشده در گفت و شنود

نقدی بر رفتار ایرانی ها و صفت زالو

محمد امین اخیراً وام ازدواج گرفته بود ، با دو ضامن و سفته هایِ قابلِ اجرا در مراجعِ قضایی . مبلغِ وام پنجاه میلیون تومان بود که در پرداختِ شش ساله با احتسابِ سود سالانه به حدود هفتاد میلیون تومان می رسید.

او فارغ التحصیل فوق لیسانس مهندسیِ عمران از دانشگاهِ امیر کبیر بود ، امّا عاجز از فراهم کردنِ بساطِ عروسی با نامزدش که دو سال بود عقد کرده بودند .

پدرش آقای محمد طاها ثروت زیادی داشت و به هیچ احدی حتی اعضایِ خانواده یِ خود به قولِ معروف « نم پس نمی داد » ؛ امّا کلِّ دارایی اَش نه که حاصلِ دست رنجش باشد ، حاصلِ رِبایی بود به قولِ خودش مبتنی بر اصلِ « تَقیه » در شریعت .

یک شب سرِ شام محمد امین از پدرش پرسید : « تقیه یعنی چه ؟ » خواهرش سُمیّه و مادرش عالیه خانم نیز بد بینانه منتظرِ پاسخ بودند .

پدر گفت : خیلی ساده تر بگویم یعنی « مصلحت » .

نقدی بر رفتار ایرانی ها و صفت زالو

به عنوان مثال ؛ دیروز خانواده ای که یخچالشان سوخته بود و نیازِ شدیدی به آن داشتند ، یخچالی را قیمت کرده بودند بیست میلیون تومان ، پول نداشتند امّا احتیاج چرا ؟ از من کمک خواستند ، به فروشنده گفتم کالا را در عمل بیست میلیون تومان ولی در حرف بیست و دو میلیون تومان از شما می خرم و با تقسیطِ شش‌ماهه با چک و سفته یِ معتبر به آنها می فروشم ؛ این کار به مصلحتِ فروشنده شد که جنس اش را فروخت ، به مصلحتِ آن نیازمندان شد که نیازشان بر طرف گردید ، به مصلحتِ من شد که به سودی رسیدم .

عالیه خانم و سُمیّه سکوت کردند ؛  با خود می گفتند تو که محتاج نبودی بهتر نبود به آن نیازمند وام بی بهره می دادی ، هم ذخیره یِ آخرتت می شد ، هم نیازِ آنها بر طرف می گردید و هم فروشنده را به بیعِ حرام تشویق نکرده و در سیستمِ اقتصادیِ ناکارآمد و زالویی غرق نمی ساختی ؟

محمد امین هم از خود می پرسید در بِرکه ای که به سر می برم چند زالو هست ؟


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقدی بر رفتار ایرانی ها و صفت زالو

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

انتقاد صدای معلم از سرهم بندی کردن رتبه بندی معلمان توسط وزیر آموزش و پرورش

« صحرایی با بیان اینکه ما در مدت ۵۰ روز سرپرستی خود نشان دادیم که می‌شود کار جهادی کرد، گفت: ما در متلاطم‌ترین روزها رتبه بندی را تحویل گرفتیم و به گونه‌ای آن را تحویل دادیم که می‌بینید که بیش از ۷۵ هزار نفر رتبه گرفتند و همه توانستند اعتراض کنند. نزدیک ۳۰۰ هزار نفر معترض شدند، اعتراض خود را داشتند و همه امکانات برای ثبت اعتراض شان فراهم شده است.

صحرایی به همه معلمان قول داد که در صورت حمایت مجلس به ویژه کمیسیون آموزش و تحقیقات، آئین نامه رتبه بندی اصلاح شود . ( این جا )

« در ادامه جلسه رضامراد صحرایی سرپرست وزارت آموزش و پرورش با ارائه گزارشی از فعالیت‌ها و اقدامات آموزش و پرورش و همچنین روند رسیدگی به اعتراضات معلمان نسبت به رتبه‌هایی که کسب کرده‌اند، گفت: اعتراضات معلمان در مورد رتبه‌بندی به دقت بررسی می شود تا حقی از کسی ضایع نشود.

وی اظهار کرد: توجه جدی به دغدغه‌های فرهنگیان در مورد مسائل آموزشی و پرورشی و رتبه‌بندی معلمان مهم و ضروری بوده و هدف این است که همکاران به حق خود برسند . ( این جا )

« به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، رضامراد صحرایی سرپرست وزارت آموزش و پرورش در نشست مجازی تبیین فرایند رسیدگی به اعتراضات رتبه‌بندی معلمان اعلام کرد: به همه معلمان اطمینان خاطر می‌دهم که به تمام اعتراضات رسیدگی می‌شود و فرهنگیان، رتبه استحقاقی خود را کسب می‌کنند . » ( این جا )

انتقاد صدای معلم از سرهم بندی کردن رتبه بندی معلمان توسط وزیر آموزش و پرورش

« رضا مراد صحرایی سرپرست وزارت آموزش و پرورش در برنامه تلویزیونی «صف اول» درباره مشکلات رتبه‌بندی معلمان اظهار کرد: تاثیر مدرک تحصیلی و سابقه در رتبه‌بندی معلمان کمتر از 10 درصد است.

به گزارش تسنیم، وی افزود: بیش از 40 هزار میلیارد تومان برای اجرای رتبه‌بندی اختصاص یافته است و هم‌اکنون با نگاه حمایت از معلمان در حال بررسی اعتراضات به رتبه‌بندی هستیم و بیش از 200 هزار نفر به رتبه خود اعتراض دارند و 70 درصد نیز از رتبه‌های خود رضایت دارند .

انتقاد صدای معلم از سرهم بندی کردن رتبه بندی معلمان توسط وزیر آموزش و پرورش

سرپرست وزارت آموزش و پرورش ادامه داد: اعتراضات به رتبه‌بندی کاملا جدی بررسی می‌شود و ممکن است رتبه برخی افراد تنزل یابد البته امیدوارم، رتبه هیچ فردی کاهش نیابد و اعلام کردم اگر رتبه برخی افراد تنزل داشت، آن را نگه دارند تا هماهنگی‌های لازم در کمیسیون‌ها انجام شود.

وی افزود: کارگروه نظارت و ارزیابی رتبه‌های اعطا شده به معلمان را بررسی می‌کند تا مشخص شود به‌ویژه در رتبه‌های 4 و 5 تا چه اندازه رتبه‌های اعطا شده دقیق است.

صحرایی متذکر شد: یکی از اشکالات قانون رتبه‌بندی معلمان این است که برای رتبه بندی سقف بودجه تعیین کرده است، آموزش و پرورش اعلام کرد، هر فردی باید رتبه خود را بگیرد بنابراین نیاز به بودجه افزایش یافت و در اینجا بین آموزش و پرورش و سازمان برنامه و بودجه اختلاف ایجاد شد و با دستور رئیس جمهور برای رتبه‌بندی 5 هزار میلیارد تومان اضافه‌تر پرداخت شد . » ( این جا )

نقل قول هایی که در بالا آورده شده اند مربوط به زمانی بود که هنوز « رضا مراد صحرایی » سرپرست وزارت آموزش و پرورش بود و به نظر می رسید این حرف ها را دائما در رسانه ها بیان می کند تا بتواند دل افکار عمومی و به تبع آن شاید نظر مساعد نمایندگان مجلس شورای اسلامی را برای « تبدیل وضعیت » کسب کند .

انتقاد صدای معلم از سرهم بندی کردن رتبه بندی معلمان توسط وزیر آموزش و پرورش

اما یکشنبه 22 مرداد وزیر آموزش و پرورش در دومین کنگره معلمان انقلاب اسلامی برگزار می شود چنین گفته است : ( این جا )

« رتبه‌بندی ۱۰ سال در دولت قبل اجرا نشد‌ اما دولت سیزدهم آن را اجرا کرد و امروز ۲۶ درصد حقوق معلمان از رتبه‌بندی است.  چگونه می خواهید « اعتماد معلمان » که مهم ترین و بزرگ ترین سرمایه در نظام آموزشی است را دوباره احیا کنید ؟

اعتراضات رتبه‌بندی فرهنگیان بررسی شده و عموما وارد نیست. اما با این وجود، کاهش رتبه نمی‌دهیم و از هفته آینده افزایش رتبه‌ها را اِعمال می‌کنیم . »

نخستین پرسش « صدای معلم » از « صحرایی تبدیل وضعیت شده » آن است که آیا  رسیدگی به اعتراضات معلمان از این مهندسی ناشیانه رتبه بندی با « نگاه حمایت از معلمان » صورت گرفته است ؟

آن کارگروه های تخصصی ؛ هیات های ارزیاب تخصصی و... که این همه وزارت آموزش و پرورش در مورد آن ها تبلیغات می کند دقیقا در کجای جغرافیای اداری و ستادی آموزش و پرورش قرار دارند و آیا معلم و یا رسانه ای می تواند آنان را رویت کند و از آنان پرسش کند ؟

 انتقاد صدای معلم از سرهم بندی کردن رتبه بندی معلمان توسط وزیر آموزش و پرورش

آیا معلمان واقعا رتبه های استحقاقی خود را کسب کرده اند در حالی که اخیرا « صدای معلم » در گزارشی با عنوان « تعارض میان سقف اعتبار مالی و رتبه های استحقاقی در رتبه بندی به معلمان چه ارتباطی دارد ؟ » ( این جا ) به سخنان مبهم و متعارض « مجتبی هاشمی مدیرکل ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی به شکایات وزارت آموزش و پرورش » و « رئیس پیشین مرکز برنامه ریزی منابع انسانی و امور اداری وزارت آموزش و پرورش » واکنش نشان داده و نوشت :

« پس از ابلاغ قانون رتبه بندی معلمان و کش و قوسی مدیدی که در نوشتن آیین نامه و اجرای آن رخ داد و نیز پس از آن که احکام رتبه بندی برای معلمان صادر گردید ؛ بسیاری از کنش گران و نیز معلمان مدارس بر این باور بودند که پاشنه ی آشیل اجرای این قانون ، منابع مالی آن است و احکام معلمان بدون ارزیابی واقعی و درست صلاحیت های حرفه ای آنان صورت گرفته است .

در واقع ؛ وزارت آموزش و پرورش در یک ظرف زمانی کوتاه اقدام به مهندسی ناشیانه رتبه بندی معلمان بر اساس بودجه در اختیار خود کرد و اکنون این مقام دو شغله وزارت آموزش و پرورش این گمان معلمان را تایید کرده است .

انتقاد صدای معلم از سرهم بندی کردن رتبه بندی معلمان توسط وزیر آموزش و پرورش

البته همان زمان وزارت آموزش و پرورش در این موارد شفاف برخورد نکرد و در مورد انتقادات کارشناسان مستقل سکوت اختیار کرد . آن کارگروه های تخصصی ؛ هیات های ارزیاب تخصصی و... که این همه وزارت آموزش و پرورش در مورد آن ها تبلیغات می کند دقیقا در کجای جغرافیای اداری و ستادی آموزش و پرورش قرار دارند و آیا معلم و یا رسانه ای می تواند آنان را رویت کند و از آنان پرسش کند ؟

 پرسش این است که آیا نمایندگان مجلس شورای اسلامی و خیل عظیم کارشناسان ستادی متوجه این تعارض نشدند ؟

آیا وزارت آموزش و پرورش می داند که به واسطه اجرای غلط ؛ ناشیانه و ناقص قانون رتبه بندی معلمان چه جفایی را در حق معلمان روا داشته  و چه خیانتی به آینده نظام آموزشی ایران کرده است ؟ آیا این تحقیر معلمان نبود ؟

معلمی که بر اساس صلاحیت های حرفه ای و شغلی خود به صورت واقعی ، علمی و میدانی ارزیابی نشده است چگونه می خواهد در حرفه ی خویش موفق بوده و وظایف خود را درست انجام دهد ؟

« تعارض » میان سقف اعتبار مالی و رتبه های استحقاقی » اساسا چه ارتباطی به معلمان دارد ؟ معلمانی که بر خلاف سایر نظام های آموزشی توسعه یافته و حتی در حال توسعه از تشکیل یک تشکیلات حرفه ای مستقل و پاسخ گو محروم هستند ؟

انتقاد صدای معلم از سرهم بندی کردن رتبه بندی معلمان توسط وزیر آموزش و پرورش

  مقامات وزارت آموزش و پرورش می گویند که چون این اول کار است ؛ به تدریج معایب این قانون و آیین نامه رفع و اصلاح خواهند شد در حالی که بررسی و مرور تجارب پیشین و نوع عملکرد مسئولان فقط بر تنور بی اعتمادی و نارضایتی می دمد با تاکید بر این که خشت اول را کج بنا نهاده اند .

منطق و عقلانیت ایجاب می کرد که وزارت آموزش و پرورش بر اساس همان قانون و آیین نامه ای که مصوب شده است رتبه های واقعی معلمان را مشخص می کرد .

اگر هم  بعدا مشکلی در حوزه منابع مالی وجود داشت ؛ می باید که شفاف و صادقانه آن را بیان می کرد و به دنبال مسیر و راهی برای حل مساله می گشت .

انتقاد صدای معلم از سرهم بندی کردن رتبه بندی معلمان توسط وزیر آموزش و پرورش

 چگونه می خواهید « اعتماد معلمان » که مهم ترین و بزرگ ترین سرمایه در نظام آموزشی است را دوباره احیا کنید ؟ »

بدون تردید اصلاح احکام رتبه بندی معلمان بر اساس همان آمار 300 هزار نفر که در زمان سرپرست وزارت آموزش و پرورش و از زبان ایشان خارج شد و به نظر می رسد نزدیک به آمار واقعی باشد ؛ بار مالی جدیدی برای وزارت آموزش و پرورش ایجاد خواهد کرد و وزیر آموزش و پرورش و اتاق فکر ایشان هم با علم بر این مساله و فقدان چنین منابعی باز هم رویه غلط و پراشتباه خویش را ادامه داده و معلمان در فقدان ساز و کار شفاف و پاسخ گو از دریافت رتبه های واقعی خود محروم خواهند شد و این چیزی نیست که بتوان آن را در پس هیاهوی رسانه های دولتی و شوآف مقامات نادیده گرفته و یا لوث کرد .

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

انتقاد صدای معلم از سرهم بندی کردن رتبه بندی معلمان توسط وزیر آموزش و پرورش

منتشرشده در گفت و شنود

نظرسنجی

با کدام گزینه موافق هستید ؟

حذف تنبیه بدنی در مدارس ، اتوریته ( اقتدار ) معلم را کاهش می دهد - 5.9%
حذف تنبیه بدنی در مدارس موجب اختلال در انضباط کلاس شده و دانش آموزان را گستاخ می کند - 12.2%
تنبیه بدنی یک اصل تربیتی مفید است و با توجه به شرایط و توسط معلم حرفه ای می تواند مورد استفاده قرار گیرد - 18.1%
با تنبیه بدنی در هر شرایطی مخالفم - 63.8%

مجموع آرا: 221

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور