صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

ویژگی های تفکر سقراطی و تفکر انتقادی

2500 سال قبل پیرمردی ۷۰ ساله در حضور بیش از ۱۰۰ نفر هیئت منصفه به جرم تشویش افکار عمومی و نشر اکاذیب به اعدام محکوم شد. این مرد سقراط نام داشت.

ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺷﻬﺮ ﻭ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ راه می رفت ﻭ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺩﻫﺎﻥ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻧﻤﯽﺁﻣﺪ، ﻣﮕﺮ سؤﺍﻝ! ﺍﺯ ﻫﻤﻪ‌ﮐﺲ ﻣﯽﭘﺮﺳﯿﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ سؤﺍﻝ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﺩﺍﺩ. ﻣﻔﺎﻫﯿﻤﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﻘﯿﺪهٔ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ، ﻣﻄﻠﻖ ﻭ ﺍﺑﺪﯼ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﭼﺎﻟﺶ ﻭ ﻧﻘﺪ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽﺩﺍﺩ.

ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺍﺯ ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ چنین ﺑﻮﺩ:

نقد ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺪﻭﻥ خط ﻗﺮﻣﺰ.

ویژگی های تفکر سقراطی و تفکر انتقادی

هﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﻣﺎ باﻭﺭﻫﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ آن‌ها ﺭﺍ ﭘﺸﺖ ﺧﻂ ﻗﺮﻣﺰ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ، ﻣﺎ ﺩﭼﺎﺭ ﻋﻘﻼﻧﯿﺖ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﻭ ﻣﺤﺼﻮﺭ ﻫﺴﺘﯿﻢ. ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺑﺎ ﻣﻮﺭﺩ سؤال ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﻫﻤﻪ‌چیز ﻭ ﻫﻤﻪ‌ﮐﺲ به ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﺑﻪ ﺗﺸﻮﯾﺶ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﻣﯽﮐﺮﺩ. ﺍﻭ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﺸﻮﺵ می‌کرد ﻭ ﻧﻤﯽﮔﺬﺍﺷﺖ ﺩﺭ ﺧﻤﻮﺩﮔﯽﻫﺎﯼ ﻓﮑﺮﯼ ﻭ ﻋﻘﯿﺪﺗﯽ ﺧﻮﺩ ﺗﺨﺪﯾﺮ ﺷﻮﻧﺪ.

ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺗﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﺧﺮﺩﻭﺭﺯﯼ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺗﺤﺖِ سلطهٔ ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻋﺎﺩﺗﯽ ﻭ ﻋﺎﻃﻔﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﯾﻢ.

ﻋﻘﺎﯾﺪ ﻋﺎﺩﺗﯽ، ﻋﻘﺎﯾﺪی‌ست ﮐﻪ ﺁﻧ ﻘﺪﺭ ﺑﻪ آن‌ها ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻩﺍﯾﻢ ﮐﻪ آن‌ها ﺭﺍ ﺑﺪﯾﻬﯽ ﻓﺮﺽ ﮐﺮﺩﻩﺍﯾﻢ.

عقاید ﻋﺎﻃﻔﯽ هم عقایدی هستند ﮐﻪ آن‌ها ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻘﺪ ﻗﺮﺍر ﻧﻤﯽﺩﻫﯿﻢ ﭼﻮﻥ ﺑﺎ آن‌ها ﺩﺭﮔﯿﺮﯼ ﻋﺎﻃﻔﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ. ﺧﻄﺎﻫﺎﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖﺷﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺑﯿﻨﯿﻢ ﻭ ﺧﻄﺎﻫﺎﯼ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺁﻥها ﮐﯿﻨﻪ ﻭ ﻧﻔﺮﺕ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺑﺴﯿﺎر ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﭼﻪ ﻫﺴﺖ ﻣﯽﺑﯿﻨﯿﻢ!

ویژگی های تفکر سقراطی و تفکر انتقادی

ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺑﺎ ﻣﻮﺭﺩ سؤال ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﻫﻤﻪ‌چیز ﻭ ﻫﻤﻪ‌ﮐﺲ به ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺍﻗﺪﺍﻡ ﺑﻪ ﺗﺸﻮﯾﺶ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﻣﯽﮐﺮﺩ. ﺍﻭ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﺸﻮﺵ می‌کرد ﻭ ﻧﻤﯽﮔﺬﺍﺷﺖ ﺩﺭ ﺧﻤﻮﺩﮔﯽﻫﺎﯼ ﻓﮑﺮﯼ ﻭ ﻋﻘﯿﺪﺗﯽ ﺧﻮﺩ ﺗﺨﺪﯾﺮ ﺷﻮﻧﺪ. ﺍﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺧﻮﺍﺏ ﺭﺍﺣﺖ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﯽﺷﺪ.

ﺑﻪ همین ﺧﺎﻃﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﺗﻦ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﺮﻣﮕﺲ ﻣﯽﻧﺎﻣﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻟﻘﺐ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺧﺮﻣﮕﺲ ﻣﺎﻧﻊ ﭼﺮﺕﺯﺩﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﯽﺷﻮﺩ.

او از راه پرخطر یقین‌زدایی منصرف نشد.

ﺳﻘﺮﺍﻁ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺳﺎﻟﺘﯽ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻗﺎﺋﻞ ﺑﻮﺩ. ﺭﺳﺎﻟﺖِ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥﻫﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯﺩ ﮐﻪ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﻭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﺁن‌ها ﺩﺭ ﻫﺮ ﺟﺎﯾﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﻧﺴﺒﯽ ﻭ ﺧﻄﺎﭘﺬﯾﺮ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺗﺠﺮﺑﻪٔ ﺑﺸﺮﯼ، ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻣﻄﻠﻖ ﻭ ﺧﻄﺎﻧﺎﭘﺬﯾﺮ ﺍﻣﺮ ﻣﺤﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﺴﺒﯽ ﻭ ﻣﺘﮑﺜﺮ ﺍﺳﺖ.

امروزه روش سقراط را آگنوستیکی و شک‌گرایی (شک‌ورزی) یا سنت سقراطی می‌گویند. بسیاری از انسان‌ها مطابق عرف جامعه بودن (عرفی‌بودن) یا انباشتن اطلاعات را نشانه عقلانیت می‌دانند اما سقراط نشان داد که این طور نیست، عقلانیت با فرآیند تفکر سر و کار دارد.

ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺳﻘﺮﺍﻁ، ﻫﺮ ﺑﺎﻭﺭی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺫﻫﻦ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﺎﻟﺶ ﻧﻜﺸﻴﻢ ﻭ ﺍز ﻏﺮﺑﺎﻝ ﻧﻘﺪ ﻧﮕﺬﺭﺍﻧﻴﻢ، ﻫﺴﺘﻪﺍی میﮔﺮﺩﺩ ﺑﺮﺍی ﺯﻧﺪگی ﺍﺑﻠﻬﺎﻧﻪ ﻭ ﻣﺎنعی ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺯﻧﺪگی ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ.

ویژگی های تفکر سقراطی و تفکر انتقادی

( کانال نویسنده )


ویژگی های تفکر سقراطی و تفکر انتقادی

منتشرشده در دیدگاه

گروه گزارش/

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد واگذاری هنرستان فنی سروش اصفهان و دبیرستان امام خمینی

در وضعیتی که به نقل از مجید نسیمی رئیس اداره نوسازی اصفهان : «  در بازدیدهای میدانی ، سه هزار کلاس درس استان اصفهان نیاز به تخریب و بازسازی دارد و ۲۳۰ باب مدرسه بالغ بر دو هزار کلاس درس به صورت دو نوبته اداره می شود و بیش از ده هزار دانش آموز در قالب ۳۶۰ کلاس در استان، بیش از تراکم مصوب مشغول تحصیل هستند... » اما شاهد تخلیه مدارس خطرآفرین در استان نیز هستیم.

در برخی نواحی و مناطق همچنان بحران فرونشست زمین محرز است و با افزایش سرعت آسیب پذیری، نوعی تهدید جدی محسوب می شود و مدارس زیادی را به تعطیلی کشانده و خواهد کشاند.

در این شرایط بحرانی ، شاهد آن هستیم که برخی هیات امنای امامزادگان و اداره اوقاف برای تصاحب مدارس نقشه کشیده اند و یا در درون دستگاه آموزش و پرورش ، برخی از سازمان ها دانشگاه فرهنگیان با بهانه هایی مانند تامین نیروی انسانی برای این وزارت خانه ، اقدام به تصاحب مدارس می کنند .

دبیرستان هیات امنایی امام خمینی واقع در خیابان کاوه و زیر مجموعه مدارس ناحیه ۴ اصفهان یکی از این نمونه هاست.

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد واگذاری هنرستان فنی سروش اصفهان و دبیرستان امام خمینی

معاون پرورشی و فرهنگی اداره کل آموزش و  پرورش استان اصفهان در یکصد و هفتاد و یکمین جلسه شورای آموزش و پرورش استان که ۱۹ شهریور ماه ۱۴۰۲ برگزار شد، چنین عنوان می کند : « آموزش و پرورش استان اصفهان آماده همکاری با تمام مجموعه های صاحب ایده های مختلف است »

آیا ایده ی برتر مصوب در این اداره کل این است که به واگذاری مدارس به این و آن منتج شود ؟

آیا اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان حاضر است تا از میزان بدهی  و بستانکاری هایش در حضور « رسانه های مستقل » شفاف سازی نماید تا شاید خیرین مدرسه ساز، تکلیفشان را بهتر بدانند؟

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد واگذاری هنرستان فنی سروش اصفهان و دبیرستان امام خمینی

آیا نحوه ی واگذاری مدارس و جلساتی که تا زمان تحویل برگزار می شوند، به اطلاع افکار عمومی می رسد ؟

استاندار اصفهان اذعان می دارد :

« شورای آموزش و پرورش سرآمدترین جلسات شهرستان هاست. نگاه عملیاتی در شورای آموزش و پرورش مورد تاکید است و با تصمیمات به هنگام و کارشناسی شده همراه است . » « اقتدار در مدیریت » این نیست که خبرنگار صدای معلم ( نرگس کارگری ) را فقط و فقط به خاطر نقد عملکرد یک مدیر میانی از حرفه اش معلق کرد و بلاتکلیف گذاشت .

اگر چنین است ؛ شایسته و بایسته است که مقامات توضیح قابل قبولی برای تقسیم شدن دبیرستان امام خمینی و واگذاری آن به دانشگاه فرهنگیان ارائه کنند .

مدیرکل آموزش و پرورش استان اصفهان در سخنرانی های پیش از خطبه های نماز جمعه اصفهان، به مناسبت هفته ی شورای آموزش و پرورش خاطرنشان می کند:

« اگر آموزش و پرورش سالم، مقتدر و توانمندساز داشته باشیم در ادامه جامعه ای توانمند خواهیم داشت » .

آیا توانمندی آقای ابراهیمی به عنوان مدیر کل آموزش و پرورش اصفهان در واگذاری سهل و آسان مدارس توانمندی این اداره کل محسوب می شود؟

چرا مدیر کل آموزش و پرورش اصفهان اقتدار لازم برای صیانت از استقلال حرفه ای آموزش و پرورش و داشته هایش را ندارد ؟

« صدای معلم » تنها رسانه ای بود که در مورد وضعیت « هنرستان فنی سروش » اطلاع رسانی کرد . ( این جا )

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد واگذاری هنرستان فنی سروش اصفهان و دبیرستان امام خمینی

اطلاعیه ای که اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان در پاسخ به گزارش « صدای معلم » صادر کرد به وضوح نشان از ضعف این اداره کل و متاسفانه فقدان کفایت مدیریتی مسئولان را داشت  .  ( این جا )

در این اطلاعیه آمده بود :

« هنرستان سروش یکی از مدارس ماندگار شهر اصفهان است که در دهه چهل شمسی احداث شده است. این رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه ی عمومی آموزش ایران امیدوار است تا همچون قبل و در قضیه « هنرستان فنی سروش » گزارش های مستند صدای معلم را « بروز برخی شایعات » تلقی نکرده و مقامات در مورد عملکرد خود پاسخ گو و مسئولیت پذیر باشند .

زمین این هنرستان موقوفه آستان مقدس امامزاده شاه‌میرحمزه بوده که آموزش و پرورش در آن زمان برای احداث این هنرستان، زمین را اجاره و ساختمان مدرسه را در آن احداث می‌کند و مقرر می‌شود، آموزش و پرورش سالانه، اجاره‌بهای مربوط به این زمین را به اوقاف و تولیت امامزاده پرداخت کند.

این رویه اجاره پرداخت تا ابتدای دهه ۹۰ شمسی ادامه داشته است، اما از آن سال به دلیل مشکلات مالی، آموزش و پرورش نتوانست که این اجاره‌بها را پرداخت کند که این موضوع منجر به انباشت بدهی از آن سال شده بود.در پی بروز این موضوع، تولیت آستان شاه‌میرحمزه و اداره اوقاف و امور خیریه با طرح شکایت از آموزش و پرورش، درخواست خلع‌ید، پرداخت معوقات اجاره و همچنین بازگرداندن ۱۰ هزار متر از زمین‌های هنرستان را برای توسعه حرم و امور فرهنگی را ارائه کردند که پس از طرح و اقامه دعوا و همچنین رایزنی‌های گسترده مسؤولان آموزش و پرورش، در نهایت مقرر شد که ۳ هزار متر از ۱۰ هزار متر زمینی که در شکایت درخواست اعاده شده بود، به تولیت آستان از فضای حیاط هنرستان تعلق گیرد و اداره اوقاف نیز از درخواست خلع‌ید و همچنین طلب ۳۰ میلیارد ریالی خود در این موضوع صرف‌نظر کند.»

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد واگذاری هنرستان فنی سروش اصفهان و دبیرستان امام خمینی

این اطلاعیه به وضوح ضمن تایید گزارش صدای معلم نشان می دهد که اداره کل یک استان بزرگ قادر به پرداخت اجاره بهای یک هنرستان هم نیست و حدو یک سوم از مساحت این هنرستان به امام زاده واگذار می شود .

البته در ادامه ی اطلاعیه ؛ اداره کل به موارد دیگری اشاره می کند : «  به در سال‌های گذشته و پیش از استقرار دولت جدید نیز، اداره‌کل اوقاف و امور خیریه درحالی‌ که فضای آموزشی یکی از معضلات و چالش‌های اساسی آموزش و پرورش در شهر اصفهان بوده است، با توجه‌به وقفی بودن برخی مدارس به علت عدم پرداخت اجاره‌ بها، فضاهای آموزشی و مدارسی همچون مریم بیگم، حاتم بیک، چمران، تعاونی آموزش و پرورش ناحیه ۴ شهر اصفهان را از تملک آموزش و پرورش خارج ساخته است. »

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد واگذاری هنرستان فنی سروش اصفهان و دبیرستان امام خمینی

پس در این میان نقش شورای آموزش و پرورش استان اصفهان به عنوان « سرآمدترین شوراها » چه بوده است ؟

اگر در قضیه واگذاری هنرستان فنی سروش و مدارسی همچون مریم بیگم، حاتم بیک، چمران، تعاونی آموزش و پرورش ناحیه ۴ شهر اصفهان و... بحث ناتوانی آموزش و پرورش در پرداخت اجاره بها مطرح است ؛ اما دلیل واگذاری دبیرستان امام خمینی به دانشگاه فرهنگیان از چه ناشی می شود ؟

آیا مسئولان به تبعات و پیامدهای واگذاری دبیرستان امام خمینی فکر کرده اند ؟

اگر به بحث آسیب های اجتماعی توجه ویژه دارید، آیا به مشکلات ایجاد شده برای این دبیرستان در استفاده ی مشارکتی از فضا خوب فکر کرده اید؟

آیا فضای مدرسه را از نزدیک دیده اید؟ با دانش آموزان این دبیرستان شفاف و در حضور رسانه ها بدون کم و کاست صحبت کرده اید و نظرشان را بابت آوارگی شان پرسیده اید؟

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد واگذاری هنرستان فنی سروش اصفهان و دبیرستان امام خمینی

آیا اطلاع دارید که کادر مدرسه مجبور شدند ثبت نام کلاس های ورودی را کاهش دهند و دانش آموزان زیادی در محدوده آواره شدند و به ناچار برای ثبت نام یک کلاس از پایه ی دهم کم کردند و دو تا از کلاس های دیگر هم در دو انباری با تراکم بالاتر با فضای کوچک برگزار خواهند شد؟

آیا خبر دارید که از سوی افرادی اصرار بر این است تا طبقه ی دیگری از دبیرستان امام خمینی را صرفا به دلیل اینکه مشرف به خیابان است و موقعیت خوبی دارد در اختیار دانشگاه فرهنگیان قرار بگیرد؟

آیا تصور تداخل در رفت و آمد دانش آموزان و دانشجویان که قطعا معضلات عدیده ای به دنبال دارد را پیش بینی کرده اید؟

همکاران فرهنگی که دلسوزانه این اطلاع رسانی را به صدای معلم داشته اند تاکید می کنند همان گونه که مدرسه مصطفی خمینی در مجاورت دبیرستان امام خمینی را به طور کامل گرفتند، این مدرسه را هم تصاحب خواهند کرد .

« اقتدار در مدیریت » این نیست که خبرنگار صدای معلم ( نرگس کارگری ) را فقط و فقط به خاطر نقد عملکرد یک مدیر میانی از حرفه اش معلق کرد و بلاتکلیف گذاشت .

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد واگذاری هنرستان فنی سروش اصفهان و دبیرستان امام خمینی

اقتدار و البته استقلال آن است که مدافع حریم آموزش و دارایی های آن باشید .

این رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه ی عمومی آموزش ایران امیدوار است تا همچون قبل و در قضیه « هنرستان فنی سروش » گزارش های مستند صدای معلم را « بروز برخی شایعات » تلقی نکرده و مقامات در مورد عملکرد خود پاسخ گو و مسئولیت پذیر باشند .

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد واگذاری هنرستان فنی سروش اصفهان و دبیرستان امام خمینی

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد واگذاری هنرستان فنی سروش اصفهان و دبیرستان امام خمینی

منتشرشده در گفت و شنود

گزارش مراسم تودیع و معارفه مدیر آموزش و پرورش ناحیه ۳ کرج در صدای معلم

امروز ۲۲ شهریور ۱۴۰۲ به طور غیرمنتظره مراسم تودیع و معارفه مدیر آموزش و پرورش ناحیه ۳ کرج با یک‌ ساعت تاخیر و با حضور مدیران ناحیه در سالن رشد برگزار گردید.

در این مراسم ابتدا رحمت‌اله نژادفلاح مدیر ناحیه گزارش کوتاهی در خصوص عملکرد ۱۵ ماهه خود ارائه کرده افزود: دستاوردهای ما مربوط به کار تیمی و تلاش جمعی مدیران و همکاران ناحیه می‌باشد.

در پایان وی ضمن قدردانی از زحمات همکاران صف و ستاد از آنها خداحافظی نمود.

در ادامه غفاری معاون ابتدایی، خانم داودی و خسرو پرویز نمایندگان مدیران نیز مطالبی در خصوص دوره عملکرد نژادفلاح عنوان کرده و از زحمات ایشان تقدير نمودند.

 

آئین نامه اجرایی مدارس قانون اساسی ماست

حجرگشت مدیرکل آموزش و پرورش استان البرز ضمن عذرخواهی بابت تاخیر حضورش در جلسه، با گریز به تجربیات سال پیش افزود: امسال با الهام از تجربیات گذشته باید در بازگشایی مدارس با آمادگی کامل ورود کنیم.
وی با اشاره به لزوم اعلام و اعمال بهِ‌هنگام اصول حکمرانی آموزشی و پرورشی به مخاطبین افزود: باید قوانین آموزش و پرورش قبل از شروع مدارس به جامعه مخاطب (دانش‌اموزان، اولیا و همکاران) تبیین، اعلام و سپس اعمال گردد.

زیربنای کار در آموزش و پرورش قانون است و آئین نامه اجرایی مدارس به عنوان قانون اساسی دستگاه تعلیم و تربیت بوده و باید مطالب مهم و چالشی چون نیاوردن موبایل به مدارس در ثبت‌نام‌ها و زمان باقی‌مانده تا مهرماه کاملا به اولیا و دانش‌آموزان تفهیم گردد.

پنج هزار کمبود معلم داریم

حجرگشت در ادامه با اشاره به کمبود بیش از پنج هزار معلم در استان البرز افزود:در تلاشیم با کمک نیروهای جدید و بازنشسته هیچ کلاسی بدون معلم نباشد.

مدیران ما باید برای کاستن از دامنه آسیب‌های اجتماعی در مدارس برنامه داشته باشند و قبل از شروع سال تحصیلی خود را برای مواجهه با مشکلات احتمالی آماده کنند.

وی در پایان ضمن تشکر از زحمات ۱۵ ماهه رحمت‌اله نژاد فلاح افزود: با توجه به مجموع شرایط پیش آمده تصمیم بر تغییر ایشان برایمان کار آسانی نبود و البته ایشان در این خصوص نوعی فداکاری نمودند زحمت سرپرستی اداره این ناحیه قدیمی را به سید محمود حسینی (معاون ابتدایی سازمان) با حفظ سمت داده‌ایم تا بازگشایی مناسبی برای ناحیه ۳ رقم بزنند.

در پایان حسینی سرپرست ناحیه ۳ نیز ضمن تشکر از زحمات نژادفلاح و حسن اعتماد مدیرکل در مسئولیت جدید افزود: در جلسات آتی برنامه‌های خود را به سمع و نظر مدیران خواهد رساند.

البرز؛ استانی سزارینی و ناقص‌الخلقه

به باور کارشناسان مشکلات تهران کرج در هم تنیده بوده و قابل تفکیک نیست.

از طرفی داستان استان شدن البرز در سال ۸۹ بدون فراهم بودن زیرساخت‌های لازم و همچنین  سیل مهاجران به جوان‌ترین و کوچک‌ترین استان کشور، همواره باید شاه‌بیت هر گونه قضاوت در ارزیابی عملکرد مدیران آموزش و پرورش باشد.

تراکم بالا و روزافزون دانش‌آموزان البرزی (به ویژه کرجی) با هجوم فزاینده مهاجرین به این کلانشهر، خود به تنهایی می‌تواند هر مدیرکل و رئیس ناحیه‌ای را با چالش‌های جدی مواجه کرده و موجبات ناکارآمدی و زمین‌گیرشدنش را فراهم آورد. لذا در نقد عملکرد و کارآمدی مدیران البرز باید تمام قطعات پازل و مجموعه شرایط را در کنار هم دید و سپس به نقد کارشناسی و منصفانه پرداخت.

 انتظار از مدیریت جدید ناحیه ۳

اموزش و پرورش ناحیه ۳ به عنوان وارث کلانشهر کرج آکنده از نیروهای خلاق و توانمندی است که معمولا به خاطر جو مسموم حاکم در حاشیه قرار دارند از سرپرست ناحیه ۳ انتظار می‌رود چالش‌های این ناحیه را واقع‌بینانه و عالمانه آنالیز کرده و برای برون رفت از آچمز مشکلات با استمداد از نیروهای کارآمد و با تجربه، طرحی واقع‌بینانه، عملیاتی و نو دراندازد.

مشکلات منزلتی و معیشتی روزافزون جامعه معلمان، جابه جایی احساسی و جناحی مدیران، کمبود حدود ۱۰۰۰ نفر نیروی انسانی، جذب نیروهای ماده ۲۸ غیربومی و آموزش ندیده عمدتا از استانهای دیگر، حاشیه نشینی نخبگان و میدان داری... بخشی از قطعات پازل ناکارآمدی ساری و جاری در ناحیه ۳ می‌باشد.

 

گزارش مراسم تودیع و معارفه مدیر آموزش و پرورش ناحیه ۳ کرج در صدای معلم

گزارش مراسم تودیع و معارفه مدیر آموزش و پرورش ناحیه ۳ کرج در صدای معلم

گزارش مراسم تودیع و معارفه مدیر آموزش و پرورش ناحیه ۳ کرج در صدای معلم

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش مراسم تودیع و معارفه مدیر آموزش و پرورش ناحیه ۳ کرج در صدای معلم

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش /

آن چه در زیر می آید گفت و شنود « صدای معلم » با « احمد عابدینی » معاون پیشین شورای عالی آموزش و پرورش است که در زمان وی نظام رتبه بندی معلمان طراحی شد و سازمان نظام معلمی نهایی شد اما هرگز به مرحله اجرا نرسید .

پیش تر هم این رسانه مستقل و منتقد در حوزه ی عمومی آموزش ایران گفت و گوی تفصیلی را با موضوع رتبه بندی معلمان با ایشان انجام داد که در سه بخش منتشر گردید . ( این جا )

اساسا فلسفه رتبه بندی معلمان برای چه بود و قرار بود چه اهداف و  کدام آرمان ها را تامین نماید ؟ آیا شاخص ها و معیارهای تعریف شده همان بودند که از ابتدا برای آن تعریف شد ؟ آیا ارزیابان رتبه بندی خودشان درک و فهمی از رتبه بندی داشته و در این زمینه آموزش دیده اند ؟

سرنوشت « سازمان نظام معلمی » که در زمان وزارت دانش آشتیانی بازطراحی و نهایی شد و قرار بود نهاد اصلی اجرا کننده رتبه بندی معلمان باشد چه شد ؟

چرا در مورد هیات های ارزیاب در سطوح مختلف که وزارت آموزش و پرورش مدعی حضور واقعی آنان است تاکنون شفاف سازی صورت نگرفته است ؟

و بسیاری از پرسش ها و ابهاماتی که « صدای معلم » در گزارش های متعدد خود به آن ها پرداخته اما مقامات تصمیم گیر پاسخی به آن ارائه نکرده اند .

بخش دوم این گفت و شنود را می خوانیم .

منتشرشده در گفت و شنود

هشدار صدای معلم در مورد از بین رفتن وضعیت زیستگاهی استان های گیلان و مازندران  بررسی‌های میدانی نشان می‌هند که با روند پیش رو  ؛ استان های مازندران و گیلان در حال از دست دادن خاصیت زیستگاهی مطلوب خود هستند.‌

همه کسانی که خیز برای مهاجرت به این خطه برداشته‌اند، سخت در اشتباهند چرا که دریاچه خزر در حال پسروی‌ است. کمبود بارش سالانه نیز در این دو استان محسوس است‌. شالیزارها یکی‌ یکی از دست می‌روند و تبدیل به خانه‌های مسکونی بومیان یا ویلا و برج برای غیر بومیان می‌شوند. کوه‌خواری نیز روند صعودی دارد.

از تعداد درختان خودرو هر روز کاسته می‌شود.  این وضعیت در مورد سطح پوشش گیاهی خُرد نیز صادق است .

مراتع هم فقیرتر شده‌اند‌. یعنی از سطح مراتع غنی و متوسط کاسته شده است.

به عنوان مثال اگر در دهه ۶۰ یا ۷۰ حتی ۸۰ در یک روستای دامداری، ۳ یا چهار رمه  ۵۰۰‌تایی دام کوچک حضور داشتند، اینک این رمه‌ها به ۱۵ تا ۲۰ یا حتی بیشتر رسیده‌اند که تعداد دامهای آن اغلب بیشتر از ۵۰۰ راس است. دلیل آن هم مشخص است.

در بخش های جلگه‌‌ای تعداد چاه های عمیق و نیمه عمیق رو به افزایش است. آمار دقیقی ندارم. یکی از دلایل پایین رفتن سطح آب های زیر‌زمینی نیز همین مورد است. از سال ها پیش در برخی بخش ها، موقع حفر چاه های عمیق به آب شور دریا رسیده‌اند که برای کشاورزی مناسب نیست.

هشدار صدای معلم در مورد از بین رفتن وضعیت زیستگاهی استان های گیلان و مازندران

شرق مازندران در معرض کویری شدن قرار گرفته است. بزرگترین رودخانه شرق مازندران یعنی تجن، هر روز کم‌آب‌تر می‌شود. شاید اکنون در این فصل از سال آب فقط در قسمت تالوگ رود جریان داشته باشد. با این حال در حریم رودها ساخت و ساز رونق دارد. در بالادست رودها نیز سد‌ها زده می‌شود. در مناطق کوهستانی تقریبا تمامی آبهای بالادست مهار شده‌اند. برخی برای کشاورزی و برخی برای شرب، یعنی شریان های ریز نابود شده‌اند و چشمه‌ها نیز یکی‌ یکی خشک شده‌اند، در نتیجه رودها در حال خشک شدن هستند و تاثیرات آنها بر دریاچه خزر مشهود است‌.

از زباله‌ها و شیرابه‌ها نگویم که بهتر است ! مقامات کشوری و منطقه‌ای و محلی این دو استان برنامه‌ای که این منطقه‌ی سرسبز و حاصل خیز را که در حال از دست رفتن هستند را نجات دهند، ندارند.

روزانه هزاران مسافر در جنگل ها و سواحل و دشت ها اطراق می‌کنند، بدون آن که درک کنند که نباید زباله‌های تولیدی خود را روی زمین بیاندازند. همین امروز که از جاده دالخانی رامسر عبور می‌کردم، ۴ ماشین پر از سر نشین، با پلاک ۹۵ در روستای گانکسر تا کمی بالاتر از لتر دو بار از پنجره ماشین خود زباله و پوست پفک (لینا) به بیرون پرت کردند که مجبور شدیم برای دومی بوق بزنیم و در کنارش قرار گرفتیم و تذکر دادیم نه برای حجاب! بلکه برای زباله‌های سمی و کشنده حیوانات و انسان.

با این روند به زودی این جنگل (دالخانی) و سایر نقاط تفریحی تا زانو در زباله فرو خواهند رفت‌ و کسی هم خود را مسئول نمی‌داند.

زباله‌های شهری و روستایی نیز هر روز تولید و به نقاط ساحلی یا جنگلی حمل و شیرابه‌های آنها وارد آبهای سطحی و زیرزمینی و در نهایت وارد دریاچه کاسپین می‌شود. اینک جنگل هایی که تفرج‌گاه هستند به خاطر وجود زباله‌های شهری و روستایی و زباله‌هایی که مسافران به جای می‌گذارند بسیار آلوده هستند. این آلودگی به ضرر مردم بومی و غیر بومی و محیط زیست است.

هشدار صدای معلم در مورد از بین رفتن وضعیت زیستگاهی استان های گیلان و مازندران

نمی‌خواهم شما را بترسانم. اما ظرفیت‌های دو استان گیلان و مازندران به همان دلایلی که گفتم در معرض خطر جدی‌ است. به زودی جنگل دالخانی و سایر نقاط تفریحی تا زانو در زباله فرو خواهند رفت‌ و کسی هم خود را مسئول نمی‌داند.

با این حال مقامات کشوری و منطقه‌ای و محلی این دو استان برنامه‌ای که این منطقه‌ی سرسبز و حاصل خیز را که در حال از دست رفتن هستند را نجات دهند، ندارند.

هشدار صدای معلم در مورد از بین رفتن وضعیت زیستگاهی استان های گیلان و مازندران

یک هشدار هم به همه مردم ایران :

مردم ایران فکر می‌کنند چون شمال کشور دارای مقداری آب و درخت است و زمینهایش قدری سبزتر از جاهای دیگر است ؛ باید پول های خود را به این منطقه بیاورند تا زمینی بخرند و خانه‌ای بسازند. آنها فکر می‌کنند که در حال سرمایه‌گذاری هستند، در حالی‌که واقعا این طور نیست. چون با این روند، به زودی سرمایه‌های آنها از بین خواهد رفت. بدین معنا که شمال کشور  شاید برای تفریح چند روزه خوب باشد، اما برای سرمایه‌گذاری بلند مدت مناسب نیست .

هشدار صدای معلم در مورد از بین رفتن وضعیت زیستگاهی استان های گیلان و مازندران

( ارومیه زمانی که دریاچه بود )

 

سال پیش دانشمندان با ساز و کارهای علمی پیش‌بینی کردند که در کمتر از ۱۰۰ سال (یعنی کمتر از عمر یک انسان معمولی) از دریاچه خزر (کاسپین)، تنها بخش‌های عمیق آن مقداری باقی خواهد ماند. چرا که طی این مدت آب این دریاچه بین ۹ تا ۱۸ متر پس‌روی خواهد کرد. یعنی با این روند تا حدود ۶۰ سال یا کمی بیشتر یا کمتر مردم شمال ایران نیز به احتمال قوی مجبور به مهاجرت‌هایِ گروهیِ اقلیمی خواهند شد.

( کانال نویسنده )


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

هشدار صدای معلم در مورد از بین رفتن وضعیت زیستگاهی استان های گیلان و مازندران

منتشرشده در محیط زیست

 نقدی بر اضافه کار و دریافتی معاون صندوق ذخیره فرهنگیان در صدای معلم به گزارش سایت خبری تابناک (کد خبر 1192148تاریخ 18 شهریور 402) با دستور وزیر آموزش و پرورش؛ معاون صندوق ذخیره فرهنگیان که فیش دریافتی نجومی او بابت اضافه کار خبرساز شده بود بر کنار شد.

در همین خبر اشاره شده است که مبلغ 412 میلیون تومان از پرداخت های نجومی به ایشان؛ بابت 11 ماه اضافه کاری می باشد که با در نظر گرفتن سقف حقوق کارکنان دولت و نحوه محاسبه هر ساعت اضافه کاری بر مبنای حقوق هر کارمند؛ در یک محاسبه سرانگشتی و ضرب و تقسیم ساده می توان حدس زد که احتمالا ایشان باید حدودا ماهانه بین 150 تا 175 ساعت کار اضافه انجام داده باشد ؛ به عبارت دیگر ایشان علاوه بر 8 ساعت کاری موظف ، روزانه حدود7 تا 10 ساعت هم اضافه کار انجام داده و در محل کار حضور داشته اند که تقریبا می شود 16 ساعت در شبانه روز !

از طرفی طبیعت و ماهیت نوع کار مدیرانی در سطح ایشان معمولا به شرکت در جلسات مختلف و یا خواندن گزارشات تهیه شده و در نهایت امضای نامه ها و یا نوشتن و ارجاع در هامش نامه های اداری خلاصه می شود.

آیا روزانه 16 ساعت کار مستمر روزانه در تمام سال برای ایشان منطقی به نظر می رسد و خدای ناکرده به سلامتی ایشان لطمه نمی زند؟

می گویند همسایه ملانصرالدین برای قرض گرفتن مقداری کاه کیسه ای به دست گرفت و به خانه ملا رفت و درخواست مقداری کاه نمود. ملا انبار کاه را به او نشان داد و گفت برو یک مقدار کاه بردار تا کار امروزت راه بیفتد. همسایه به داخل انبار کاه رفت و بیرون نمی آمد.ملا نگران شد و رفت به طرف انبار تا علت تاخیر طولانی همسایه را جویا شود که با تعجب دید مرد همسایه برای اینکه بتواند هر چه بیشتر کاه بردارد؛ با دودست سر کیسه کاه را گرفته و با یک پا کاه های درون کیسه را می فشارد تا کاه ها فشرده تر شود و حتی المقدور مقدار بیشتری کاه در کیسه جای گیرد.

نقدی بر اضافه کار و دریافتی معاون صندوق ذخیره فرهنگیان در صدای معلم

ملا رو به مرد همسایه کرد و گفت :  درست است که کاه مال خودت نیست؛ ولی کاهدان که مال خودت است! کیسه ات دارد شکافته می شود. .

حکایت بعضی از مدیرانی  است که این چنین به قول امروزی ها  « فول تایم » کار انجام می دهند و اصلا به فکر سلامتی خود نیستند. اینان باید مواظب باشند که خدای ناکرده به عارضه زخم صندلی (مثل زخم بستر) گرفتار نشوند.

آخر ؛ خدمت هم حدی دارد .

***

سه شنبه اول اردیبهشت 1394 ؛ روزنامه همشهری کاریکاتوری را در مورد معلمان منتشر کرد . ( این جا )

« صدای معلم » نخستین رسانه ای بود که نسبت به این کارتون واکنش نشان داده و خواهان عذرخواهی روزنامه همشهری شد .

نقدی بر اضافه کار و دریافتی معاون صندوق ذخیره فرهنگیان در صدای معلم


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقدی بر اضافه کار و دریافتی معاون صندوق ذخیره فرهنگیان در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

آذربایجان شرقی

منتشرشده در نامه های دریافتی

جایگاه تفکر انتقادی در آموزش و پرورش ایران  آموزش و پرورش یک دستگاه حقیقت ساز است. دستگاهی که می کوشد تا با پوشاندن جامه‌ی حقیقت به قامت برخی از گزاره های آموزشی و تربیتی در سنین پایین، نسلی با رفتار پیش بینی پذیر و قابل کنترل را پرورش دهد. اهمیت این موضوع به حدی است که جامعه شناسی همچون لویی آلتوسر دستگاه آموزش و پرورش را یکی از سازوبرگ های ایدئولوژیک دولت می داند که توانسته با نهادینه کردن ارزش های نظام سرمایه داری جهانی، به تداوم آن کمک نماید و جامعه شناس دیگری همچون پی یر بوردیو، نظام آموزش و پرورش را عامل مهم بازتولید نابرابری های اجتماعی معرفی می کند.

آموزش و پرورش یک دستگاه حقیقت ساز است چون می تواند برخی از منویات ساختار قدرت را در قالب کتاب های درسی و برنامه های پرورشی به عنوان امور بدیهی و بی نیاز از اندیشیدن به مخاطبان خود عرضه و انتظار پیروی از آنان را داشته باشد. البته پرواضح است که به دلیل ناسازگاری میان خرده نظام های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، و خانواده در ایران، نظام رسمی آموزش و پرورش کشور هرگز نتوانسته به اندازه کافی برنامه های ساختار قدرت را اجرایی و در نسل های آتی نهادینه سازد. برخی از واقعیت های موجود در نظام آموزشی کشور به شرح زیر می باشند:

 پدیده کنکور که به باور جامعه شناسان اکنون به یک سامانه نظم آفرین برای زندگی دانش آموزان تبدیل شده و تدارک کسب آمادگی برای موفقیت در آن از تاکید بر دروس خاص در مدارس ابتدایی و رقابت برای قبولی در مدارس تیزهوشان گرفته تا برنامه ریزی برای مطالعه و یادگیری روش های تندخوانی و تست زنی به یک امر بدیهی مبدل شده است. در عوض مدارس هیچ برنامه ای برای آموزش مشارکتی مهارت های زندگی نداشته و عملا نسلی تک ساحتی، غیر اجتماعی و فاقد حداقل قابل قبولی از جامعه پذیری را به عرصه زیست جمعی تحویل می دهند.

جایگاه تفکر انتقادی در آموزش و پرورش ایران

 لزوم رعایت رفتار استاندارد از سوی دانش آموزان در زمینه هایی از قبیل نوع پوشش، آرایش مو و سلوک رفتاری به عنوان یک حقیقت بدیهی، منجر به محو شدن تفاوت های فردی در نظم ایدئولوژیک مدارس و حاکمیت نوعی یکدست سازی مکانیکی شده است. در همین راستا مسئولان مدارس محدودیت های نامتعارفی را برای دانش آموزان متفاوت فراهم آورده و این امر را جزء افتخارات خود محسوب می کنند.

جایگاه تفکر انتقادی در آموزش و پرورش ایران

 در ارائه برنامه های پرورشی مفروض اصلی عبارت از تصور کودکان به عنوان لوح سفید، و لزوم  هدایت یک سویه و شعار زده آن ها می باشد. از همین رو است که روش های غیر مشارکتی در تربیت، به محور نظام آموزشی تبدیل، و سعی شده تا با بمباران تبلیغی دانش آموزان با برخی آموزه های ناکارآمد پرورشی، نسلی تابع و خاضع  در برابر ساختار قدرت تربیت شود. تلاش هایی که نه تنها موفق نبوده بلکه به دلیل نادیده انگاشتن واقعیت های اجتماعی موجب شکل گیری شخصیتی دوگانه در میان دانش آموزان شده است.

جایگاه تفکر انتقادی در آموزش و پرورش ایران

 نکته پایانی :

در ایران امروز بسیاری از عرصه های فرهنگی - اجتماعی از جمله نظام آموزش و پرورش به جولانگاه تاخت و تاز دولت و بازار تبدیل شده و از وظیفه ذاتی خود یعنی پرورش انسان هایی شجاع، مسئول و خودآیین باز مانده اند. از همین رو ترویج تفکر انتقادی در مدارس می تواند اعتماد به نفس بیشتری برای دانش آموزان در این مصاف نابرابر به ارمغان آورد.

( کانال نویسنده )


جایگاه تفکر انتقادی در آموزش و پرورش ایران

منتشرشده در دانش آموز

گروه رسانه/

خانه ی توسعه آذربایجان در بیانیه ی با اشاره به وضعیت اسفناک دریاچه ارومیه و نگرانی عمیق ساکنان محلی خواستار اعلام وضعیت فوق العاده از سوی حاکمیت و رسیدگی فوری برای جلوگیری از مرگ این دریاچه شد.

منتشرشده در محیط زیست

نظرسنجی

با کدام گزینه موافق هستید ؟

حذف تنبیه بدنی در مدارس ، اتوریته ( اقتدار ) معلم را کاهش می دهد - 5.9%
حذف تنبیه بدنی در مدارس موجب اختلال در انضباط کلاس شده و دانش آموزان را گستاخ می کند - 12.2%
تنبیه بدنی یک اصل تربیتی مفید است و با توجه به شرایط و توسط معلم حرفه ای می تواند مورد استفاده قرار گیرد - 18.1%
با تنبیه بدنی در هر شرایطی مخالفم - 63.8%

مجموع آرا: 221

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور