صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

گزارش صدای معلم ئدر مورد توانمند سازی واقعی معلمان و وضعیت اجرای ماده 143 آیین نامه اجرایی مدارس

سه شنبه 19 مهر ، « صدای معلم » گزارشی را با عنوان « شورای عالی آموزش و پرورش چه نظارتی برای اجرای مصوبات خود دارد ؟ مجلس انقلابی چه نظارتی بر برنامه های وزیر آموزش و پرورش دارد !» وزیر آموزش و پرورش ! از آموزش و توانمندسازی معلمان چه خبر ؟! ( این جا ) منتشر کرد .

در این گزارش آمده است :

« ماده ۱۴۳ از  آیین نامه جدید اجرایی مدارس (مصوب ۱۴۰۰)  مصوب چهل و یکمین (۴۱) جلسه کمیسیون معین شورای عالی آموزش و پرورش به تاریخ 10 / 5 / 1400  اذعان می دارد :

« حداکثر ۲ ساعت از ساعات موظف هفتگی معلمان به مطالعه، پژوهش، بازآموزی، به روزآوری دانش تخصصی و مهارت های حرفه ای، تبادل اطلاعات و تجارب با دیگران، تعامل با دانش آموزان و اولیای آنان و انجام سایر فعالیت های مرتبط با تعلیم و تربیت در مدرسه، اختصاص دارد. مدیر مدرسه می تواند با توجه به شرایط مدرسه، این فرصت را برای کارکنان مدرسه فراهم آورد » .

همان گونه که انتظار می رفت تاکنون فرد و یا مقامی نسبت به این گزارش و وضعیت اجرای آن پاسخ گو نبوده است . اما در سوی دیگر ، حساسیتی هم از سوی ذی نفعان که « معلمان » هستند در این راستا مشاهده نمی شود .

گزارش صدای معلم ئدر مورد توانمند سازی واقعی معلمان و وضعیت اجرای ماده 143 آیین نامه اجرایی مدارس

این بی تفاوتی و خنثی بودن از سوی معلمان در مورد توجه به اجرای مطالبات قانونی شان موجب می شود که مسئولان و برنامه ریزان مسئولیتی در خود برای توجه به حقوق قانونی آنان در خود نبینند و ممکن است که به سایر موارد هم تعمیم داده شود .

و اما مهم تر از همه این ها ؛ زمانی که قانونی به تصویب می رسد و قانون گذار نظارتی بر اجرای آن ندارد ، مسئولان هم تعهدی به اجرای آن - به ویژه اگر بار مالی داشته باشد - نداشته باشند و این وضعیت بیمار و نادرست با سکوت بدنه آموزش و پرورش همراهی شود در نهایت « قانون » لوث شده و هم اصل آموزش و هم در نهایت کل جامعه و سیستم متضرر خواهند شد .

قطعا اگر نهادهای قانونی ، تخصصی و فراگیر مانند « سازمان نظام معلمی » بودند این وضعیت در سپهر آموزش تعدیل می شد و آموزش و تربیت در مدار و ریل اصلی خود قرار می گرفت .

سرپرست معاونت آموزش ابتدایی یکشنبه 6 آذر در برنامه صبحگاهی شبکه دوم سیما در مورد اصل « توانمند سازی معلمان » چنین گفته است : ( این جا )

گزارش صدای معلم ئدر مورد توانمند سازی واقعی معلمان و وضعیت اجرای ماده 143 آیین نامه اجرایی مدارس

« سرپرست معاونت آموزش ابتدایی لزوم ایجاد یک نگاه کلان به مسئله ارتقاء سطح سواد و شایستگی‎های عمومی دانش آموزان را مهم دانست و با اشاره به فرمایشات مقام معظم رهبری (حفظه الله) در طی ده سال گذشته، از چهار کلیدواژه سیاست‎گذاری آموزشی، فضا و تجهیزات، معلم و محتوا، به عنوان ارکانی که می‎توانند یک نظام آموزشی را مورد حمایت قرار دهند، نام برد.

 نجفی توجه به معلم که یکی از مهم‎ترین ارکان این اصول چهارگانه دانست و گفت: توانمندسازی معلم به معنای واقعی را مورد تاکید است.

وی افزود: معاونت ابتدایی بخش عمده‎ای از برنامه‎های خود را متمرکز بر توانمندسازی معلمان و ارتقاء کیفیت آموزش درنظر گرفته است که طراحی بسته آموزشی ویژه کلاس اولی‎ها و برنامه توانمندسازی معلمان از آن جمله می‎باشد.

سرپرست معاونت آموزش ابتدایی بالا بودن شاخص تکرار پایه در اول ابتدایی نسبت به سایر دوره‎ها را دلیل توجه بیشتر به تغییر رویکرد در فرایند آموزشی این دانش آموزان اعلام کرد و گفت: در بسته آموزشی طراحی شده که به طور آزمایشی برای ۸۳۰۰ کلاس روستایی در سراسر کشور به صورت هفتگی تهیه و ارسال می‎شود؛ تمام اجزاء مورد نیاز معلم برای تدریس که شامل فیلم، فلش کارت، کتاب داستان، بازی‎های مرتبط با عنوان درس و ... است در نظر گرفته شده و هدف آن تغییر رویکرد معلمان از شیوه سنتی به روش‎های نوین آموزشی و با در نظرگرفتن ساحت‎های شش گانه تربیتی می‎باشد.

نجفی شناخت عوامل اصلی افت تحصیلی دانش آموزان و به کارگیری سیاست‎های درست و اثربخش در برون رفت از این چالش را  ضروری دانست و از برگزاری دوره‎هایی ویژه سر گروه‎هاي اصلی معلمان از تمام استان‎های کشور به عنوان برنامه دیگر معاونت ابتدایی در مسیر توانمندسازی معلمان خبر داد.

وی شبکه سازی قوی و گفتمان سازی آموزشی را پشتوانه این طرح دانست و تصريح کرد: با این کار طی یک دوره سه ساله کلیه معلمان آموزش‎های لازم را حداقل در یک درس دریافت خواهند کرد و آماده ارائه طراحی‎های آموزشی خلاقانه خود خواهند بود.»

حرف هایی که « معصومه نجفی » در مورد توانمند سازی معلمان می زند کلی ، مبهم بوده حتا ممکن است قابلیت اجرایی هم نداشته باشند .

آیا ایشان به عنوان تصمیم گیر در مقطع آموزش ابتدایی کشور ، آیین نامه اجرایی مدارس را مطالعه کرده است ؟

گزارش صدای معلم ئدر مورد توانمند سازی واقعی معلمان و وضعیت اجرای ماده 143 آیین نامه اجرایی مدارس

آیا خانم نجفی ضرورتی در خود برای توجه به ماده 143 از آیین نامه اجرایی مدارس احساس می کند ؟

گفتمان سازی آموزشی یعنی چه ؟ و مختصات آن چیست ؟

آیا در کنار تعیین این همه تعیین تکلیف برای معلمان ابتدایی ، بسته های تشویقی و حمایتی ( مالی ) هم برای آنان در نظر گرفته شده است ؟

گزارش صدای معلم ئدر مورد توانمند سازی واقعی معلمان و وضعیت اجرای ماده 143 آیین نامه اجرایی مدارس

توصیه « صدای معلم » به ایشان که از جایگاه یک بازنشسته جایگزین یک « متخصص » شاغل در آموزش ابتدایی شده است آن است که به جای شعار دادن و حرف های غیرواقعی و تکراری :

در غیاب تشکیلات تخصصی و مستقل « سازمان نظام معلمی » جهت احراز صلاحیت های حرفه ای معلمی ؛ نخست نهایت اهتمام و سعی خویش را بر ورود معلم متخصص ، انگیزه مند در نهاد آموزش از مجاری قانونی و شفاف متمرکز نمایید .

آموزش ابتدایی تبعیدگاه نیست . بهترین نیروها باید جذب این بخش راهبردی شوند .

دوم ؛  بر فرصت های یادگیری و باز آموزی معلمان بر اساس نسخه های آموزش تطبیقی و نیز اجرای مواد قانونی ماده 143  از آیین نامه ی اجرایی مدارس برنامه ریزی نمایید .

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش صدای معلم ئدر مورد توانمند سازی واقعی معلمان و وضعیت اجرای ماده 143 آیین نامه اجرایی مدارس

منتشرشده در گفت و شنود

یوسف نوری به درد وزارت آموزش و پرورش نمی خورد

فرهیختگان ، روزنامه اصولگرای وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به عملکرد دولت رئیسی نوشت : « طول عمر دولت رییسی هنوز به نیمه راه نرسیده، کژ کارکردهای موجود سبب شده تا تصویری از یک تیم شکست خورده در اذهان عمومی بازنمایی و تداعی شود .

چنین تصویری برای تغییر ، نیاز به تعویض برخی از اعضا و آوردن چهره‌هایی دارد تا بتواند با اصلاحات اساسی در حوزه‌های مختلف ، بخشی از گل های خورده را جبران کرده ، مانع از ثبت یک شکست سنگین شود».

پس از برکناری یا همان استعفای اجباری حجت اله عبدالملکی از وزارت «تکاور » و به دنبال آن پیاده شدن رستم قاسمی از هفت خوان دولت ، کابینه دولت رییسی کماکان در حوزه‌های دیگری مثل بهداشت و درمان، آموزش و پرورش ،حتی علوم یا «ارتباطات و فن آوری اطلاعات» نیاز به ترمیم جدی و راهگشا دارد. برخی از همین حضرات به سربازانی می مانند که یک شبه ، بدون تجربه کردن حتی یک روز معلمی در مدرسه ، بی آنکه مستظهر به حمایت فرهنگیان باشند به یمن سفارش ستاد انتخاباتی دولت، یک شبه استخدام قراردادی شده همان لحظه نیز به سرداری رسیده‌اند!

به نظر می رسد نوبتی هم که باشد این بار نوبت یوسف نوری است تا به سبک و سیاق اسلاف و پیشینیان خود یعنی فانی و بطحایی، عذری را بهانه کرده ، زودتر از بقیه با پاستور خداحافظی کند .

کسی که به اذعان و اقرار خاص و عام ضعیف ترین وزیر در طول تاریخ یک صدساله آموزش و پرورش در ایران است که توانست در وقت اضافه بازی، پس از حذف باغ گلی و فیاضی از سوی مجلس ، با لابی برخی از نمایندگان و ستاد به اصطلاح فرهنگیان رییسی از جمله آقایان «ع» و «ح» با « م.م» از وزارتخانه ای سر برآورد که هرگز فکرش را نمی کرد.

کسی که تا دیروز برای رسیدن به یک معاونت آن هم در وزارتخانه تازه دایر شده گردشگری و میراث فرهنگی خدا ، خدا می‌کرد ناگهان در واپسین لحظه ها ، در اوج ناباوری، تکیه بر جایی می زند که نه سواد و دانش آن را دارد نه تجربه زیسته موفقی از پیش به عنوان« آثار ماتقدم» در آن وزارتخانه به یادگار گذاشته است که عصای راهش باشد.

یوسف نوری به درد وزارت آموزش و پرورش نمی خورد

روزی نیست که سوتی های مکرر جناب وزیر ، در رسانه ها و شبکه های اجتماعی خبر ساز و زبان زد نباشد.

از افزایش حقوق معلمان متناسب با تورم ایران و جهان بگیر تا ارجاع شناسایی آسیب های کنکور و آفات تربیتی به وزارت بهداشت و درمان ، مدیریت بحران با بلوک چینی و قس علی هذا !

پر معلوم است که پیشرفت و انحطاط هر ملت و کشوری نتیجه پیشرفت و انحطاط دستگاه تعلیم و تربیت آن کشور است.

اگر « حقیقت این است که نظام فکری ، اعتقادی و هویت ملی افراد هر جامعه و دریک کلام ، «فرهنگ» هر جامعه عمدتا در آموزش وپرورش یعنی مدرسه شکل می گیرد ، سزاوار نیست هدایت و راهبری چنین جایگاه رفیع و شامخی که روز و روزگاری مزین به نام امثال احمد آرام ها ،غلامرضا عسجدی ها ، رضا زاده شفق ها ، حسابی ها ، غلامحسین شکوهی ها و دیگر معلمان نام آشنا و فرهیخته بوده ، به کسانی سپرده شود که در یک پایش و نظر سنجی ساده از معلمان در قعر محبوبیت و مقبولیت سازمانی قرار دارند.

یوسف نوری به درد وزارت آموزش و پرورش نمی خورد

برخی از همین حضرات به سربازانی می مانند که یک شبه ، بدون تجربه کردن حتی یک روز معلمی در مدرسه ، بی آنکه مستظهر به حمایت فرهنگیان باشند به یمن سفارش ستاد انتخاباتی دولت، یک شبه استخدام قراردادی شده همان لحظه نیز به سرداری رسیده‌اند!

قریب به اتفاق نمایندگان مجلس کنونی که در انتخاب مدیران کل آموزش و پرورش استانها با شخص وزیر و وزارتخانه کنار آمده ، به مراد و مطلوب خویش در حوزه انتخابیه رسیده‌اند طبیعی است که نسبت به این مسئله خطیر یعنی شایستگی های مورد انتظار در شخص وزیر، بی تفاوت بوده ، سکوت اختیار کنند که البته چنین سکوتی هرگز نشانه رضا نیست .

اما انتظار نمی رفت دولت آقای رئیسی خاصه سرکار خانم دکتر علم‌الهدی به عنوان یک استاد فرهیخته و نام آشنای دانشگاه که به خوبی به نقش و اهمیت وزیر در این وزارتخانه راهبردی واقفند به عنوان همسر و مشاور امین رییس‌جمهور محترم، به حداقل ها رضایت داده ، حمایت یک میلیون معلم را به عنوان بخشی از سرمایه عظیم اجتماعی نادیده بگیرند.

امیدوارم دولت، جبران مافات کرده ، با رجوع دوباره به معلمان ، راه را برای انتخاب دوباره وزیری عالم، دانشمند و کاربلد هموار سازد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

یوسف نوری به درد وزارت آموزش و پرورش نمی خورد

منتشرشده در یادداشت

 نگاهی بر اعتراضات مردم ایران از بعد روان شناختی در صدای معلم  در جریان اعتراضاتی که در ایران رخ داد تحلیل های مختلفی توسط اصحاب سیاست، جامعه شناسان، اقتصاد دانان و ... ارائه شد ولی از منظر روان شناسی کمتر تحلیلی بود که به آسیب شناسی اعتراضات بپردازد. تنها در یک مورد بنده غلامعلی افروز را که روان شناس شناخته شده ای در ایران است و استاد دانشگاه تهران می باشد، دیدم که نظرش این بود وقتی دانش آموزی دستگیر می شود باید کلیۀ معلمان وی در دادگاه حاضر شوند و در قبال تربیت نادرست وی به محاکم قضایی پاسخ گو باشند. من نمی دانم که مبنای چنین پیشنهادی از کجاست؟ آیا می شود وقتی کسی مرتکب جرم می شود باید شخص یا اشخاص دیگری را که گناهی مرتکب نشده اند به محاکم قضایی کشاند و مورد بازخواست قرار داد؟ در این صورت باید اساتید دانشگاه نیز به خاطر اعمال دانشجویان به دادگاه و محاکم قضایی فراخوانده شوند و در قبال رفتارهای آنها که آثار و عوارض بیشتری نیز دارد پاسخ گو باشند. فراتر از آن کلیه نهادهای اجتماعی که در امر تربیت و اجتماعی کردن افراد جامعه نقش دارند باید مورد محاکمه قرار گیرند.

مسألۀ دیگر اینست که همواره در خصوص اعتراضات و اغتشاشاتی که در ایران رخ می دهد علل آن را به عوامل خارجی ربط می دهیم و عربستان، انگلیس، شبکه های اجتماعی و ... را عامل اعتراضات داخلی بدانیم و از طریق قطع اینترنت یا احضار سفرا و کارداران آن کشورها یا روش های دیگر به آن کشورها بفهمانیم که از دخالت در امور داخلی ما اجتناب نمایند. هرچند این عوامل نیز در وقایع اخیر ایران بی تأثیر نبودند ولی باید پرسید که چرا ما نمی توانیم در آن کشورها مردم را تحریک به اعتراض یا اغتشاش بکنیم و چرا مردم ما تحت تأثیر رسانه های کشورهای خاصی قرار می گیرند؟ پس باید مقولۀ اعتراضات را به درستی از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار دهیم و برای آنها نسخه ای مناسب ارائه نماییم.

در این یادداشت از منظر روان شناختی به این موضوع توجه شده است و سبب شناسی اعتراضات از دیدگاه تئوری انتخاب گلاسر و سایر روان شناسان مورد توجه قرار گرفته است.

در نظریۀ انتخاب گلاسر رفتارهای انسان هدف مند هستند و این چنین نیست که فردی بدون داشتن هدفی خاص و تنها با تأثیر پذیری از محیط اجتماعی پیرامون خود اقدام به رفتاری نماید ؛ هدف رفتارهای انسان نیز تأمین نیازهای اوست پس عامل رفتارهای افراد انگیزه های درونی آنهاست نه محرک های بیرونی و هدف این رفتارها این است که نیازها و خواست های درونی فرد را برآورده نمایند  .

نیازهای اساسی انسان بر اساس تئوری انتخاب شامل موارد ذیل است:

1-نیاز به بقا که شامل سالم بودن انسان و داشتن آرامش، داشتن فعالیت جنسی و تأمین این نیاز، تأمین نیازهای اساسی نظیر غذا، مسکن، پوشاک و امنیت

2- نیاز به عشق و احساس تعلق: حس مهرورزی، دوستی، تعلقات اجتماعی و همکاری و مشارکت با دیگران

3- نیاز به قدرت: موفقیت، دست آورد، مهارت، توان مندی، نفوذ، ارزشمندی شخصی، شهرت و توانایی کنترل بر محیط و خود

4- نیاز به آزادی: داشتن حق انتخاب آزاد، استقلال، خودمختاری، آزادی از قیود برای انجام فعالیت های شخصی و اجتماعی

5- نیاز به تفریح: داشتن حس لذت بخش از زندگی، شوخی، شادی، یادگیری، تغییر و جابه جایی

نگاهی بر اعتراضات مردم ایران از بعد روان شناختی در صدای معلم

1- نیاز به زندگی و بقا که اتفاقا یکی از شعارهای مطرح شده در اعتراضات اخیر بوده در دسته بندی هرم نیازهای مازلو نیز در کف هرم قرار داشته و بقا و ادامۀ حیات بشر بدون تأمین آن میسر نمی باشد.  اگر هزینۀ تأمین مواد غذایی و مسکن و پوشاک و دارو و درمان و... را در ایران حساب کنیم باید گفت که کمتر خانواده ایرانی است با این شرایط تورمی قادر به تأمین آنها باشد. در زمینۀ امنیت نیز اگر توجه کنیم میزان سرقت ها، کف زنی و کیف قاپی با افزایش میزان تورم افزایش پیدا کرده است و احساس امنیت اجتماعی و به دنبال آن امنیت روانی افراد جامعه به مخاطره افتاده است.

امروز کسی نیست که از معابر هر شهری در ایران گذر کند و بر سر هر سطل زباله، زباله گردی را نبیند که برای زنده ماندن خود  سطل های آشغال را زیر و رو می کند. بدیهی است مردم برای بقای و زنده ماندن خود دست به هر کاری می زنند حتی من  که خودم با اقشار مختلف جامعه سرو کار دارم از زبان برخی شنیده ام که اگر روزی برسد که بچه من در خانه گرسنه باشد دزدی که هیچ، آدم هم می کشم.

در قانون اساسی در اصل بیست و هشتم، داشتن شغل، در اصل بیست نهم برخورداری از تأمین اجتماعی، در اصل 31 داشتن مسکن و ... مورد تأکید قرار گرفته است و در منشور حقوق بشر نیز تأمین این امور برای تمامی جوامع مورد تأکید قرار گرفته است. حال با توجه به شرایط اقتصادی جامعه که اجاره خانه ها سر به فلک ساییده و خط فقر به مرز 18 میلیون رسیده چگونه می توان انتظار داشت که  افرادجامعه برای زنده ماندن خودشان که حق طبیعی آنهاست اقدام به اعتراض نکنند ؟

نگاهی بر اعتراضات مردم ایران از بعد روان شناختی در صدای معلم

درست است که در ایران یارانه های مختلفی به مردم به شکل مستقیم و یا غیر مستقیم پرداخته می شود ولی به دلیل اینکه میزان تورم در ایران زیاد است یارانه ها نمی تواند تأمین کننده نیازهای مردم باشد علی رغم اینکه هزینۀ زیادی نیز بر دوش دولت می گذارد.

جنبۀ دیگر بقا، بقای نسل افراد بر پایۀ ازدواج و تأمین نیاز جنسی می باشد. با توجه به مشکلات اقتصادی مذکور سن ازدواج در کشور بالا رفته و تأمین نیاز جنسی با مشکل مواجه شده است. ازدواج علاوه بر تأمین این نیازها به احساس ارزشمندی و آرامش نیز کمک می کند و همچنین تشکیل خانواده به زندگی افراد معنا می بخشد. احساس ارزشمندی که خود برگرفته از نیاز به قدرت می باشد و همچنین احساس تعلق و شادی و نشاط جز در بستر خانواده مهیا نمی شود ؛ باید توجه داشت که مشکلات جوانان ایرانی در یافتن کار، ازدواج و مسکن یک مسألۀ اساسی است که دولت ها چه اصول گرا باشند یا ... باید به تأمین آن مبادرت نمایند و گرنه با سرکوب و کنترل اعتراضات این نیازها از بین نمی روند. قانون طلایی آزادی به ما می گوید با دیگران طوری رفتار کن که تمایل داری با تو آن گونه رفتار شود .

2- نیاز به عشق و احساس تعلق: 

نیاز به داشتن رابطه ای دوستانه و محبت آمیز با دیگران از جمله نیازهای اساسی بشر بوده است. تاریخ ایران و ادبیات پربار آن  از عشق و دلدادگی انسان به همدیگر چه از نوع خانوادگی و روابط عاشقانه آن باشد و چه از نوع عشق به همنوع، مشحون است. در این اعتراضات که در متن آن زنان و جوانان قرار داشتند این امر قابل توجه بود که با قربانی اصلی واقعه احساس تعلق و پیوند داشتند چون هم جوان بود و هم زن. حتی در تاریخ اسلام نیز رابطۀ اصحاب با پیامبر رابطه محب و محبوب بود در جکومت امام علی (ع) نیز یاران حضرت به او عشق می ورزیدند و اساساً حاکمیت موفق با وجود یک حس تعلق بین حاکمیت و مردم معنی پیدا می کند و از آن به حکومت به قلب ها تعبیر می شود. زمانی این احساس تعلق خود را نشان می دهد که خواست حاکمیت خواست مردم باشد و در جهت تأمین نیازهای آنها تلاش نماید. نیاز به تعلق در بین زنان و مردان نیز با ازدواج موفق تأمین می شود و مشکلاتی که بر سر راه ازدواج جوانان نقل شد در این زمینه نیز اثر گذار می باشد. ناکامی در رسیدن به خواسته ها مطابق نظر فروید نیز به پرخاشگری می انجامد و لازم است فضایی فراهم شود که به جای نفرت، احساس عشق و صمیمیت جایگزین شود.

injusticegap1

دو قطبی سازی جامعه و تبدیل افراد جامعه به خودی و غیر خودی، انقلابی و غیر انقلابی و جلب رضایت برخی به بهای طرد عده ای دیگر و تبعیض باعث رنجش آحادی از جامعه می شود که نادیده گرفته شده اند و بین آنها و بقیه فاصله افتاده است. داشتن نگاهی عادلانه و یکسان به آحاد جامعه و توزیع عادلانۀ امکانات، ثروت و فرصت های اقتصادی و اجتماعی می تواند این نفرت را در بین مردم از میان بردارد و عشق و دوستی را جایگزین آن کند. نداشتن رابطه ای که در آن رضایتی وجود ندارد مبنای مشکلات بین فردی است حتی اگر معلم یا هر فرد شاغل دیگری به شغل و محیط کار خود احساس خوشایندی نداشته باشد، در آنجا فعالیت ثمر بخشی نخواهد داشت، زنی که احساس تعلق به همسرش نداشته باشد از زندگی اش لذت نخواهد برد و در روابط اجتماعی نیز این امر بسیار اثر گذار است.

3- نیاز به قدرت:

انسانها همواره به دنبال آن هستند که محیط پیرامون خود را به کنترل خود درآورند و قدرت و نفوذ خود را بر دیگران بیشتر کنند. کنترل را می توان اعمال قدرت، هدایت، یا بازداری اعمال و رفتاردیگران یا خود تعریف کرد. یکی از ابعادی که افراد را از یکدیگر متمایز می کند، درجه کنترلی است که تصورمی کنند بر رویدادهای زندگی دارند. به سخن دیگر، این که تاچه اندازه معتقد باشیم بر رویدادهای مؤثر بر زندگی خودکنترل داریم، عاملی است که موجب تمایز ما از یکدیگر می شود.  

احساس کنترل برکلیۀ امور زندگی حتی نحوۀ گذران تفریحات ما نیز اثر دارد، به طور مثال فرض کنید امسال شخص نیکوکاری کلیه هزینه های سفر را برای دو ماه تأمین می کند. او حتی برای شما تعیین می کند، که از کدام جاده ها بگذرید و محل اقامت شما را در همه نقاط هم از قبل پیش بینی و رزرو می کند، و حتی نوع غذاهایتان را او مشخص می کند. شما فقط کافی است موافقت کنید که چنین برنامه مسافرتی را به اجرا در می آورید. آیا چنین پیشنهادی را می پذیرید؟ آیا این سفر هم مانند سفرهای قبلی لذت بخش است ؟ پاسخ هر دو پرسش احتمالاً منفی است .زیرا این فرد اختیار را از شما گرفته است. گویی شما ماشینی هستید که هر چه وی دستور می دهد ، باید اجرا کنید در چنین سفری هرگز احساس خوشایندی نمی کنید.

نیاز به قدرت وقتی شکل افراطی به خود بگیرد تبدیل به زورگویی و استبداد رأی می شود.  افرادی که نیاز به قدرت در آنها زیاد است همواره میل به پیشرفت و موفقیت دارند گاه این امر باعث خودشکوفایی و احساس ارزشمندی نیز می شود و الزاماً این امر منفی نیست. لیکن گاه گرایش به این نیاز در برخی از افراد باعث می شود  که دیگران را از آن محروم کنند. گاه نیاز به قدرت در آنها در تعارض با نیاز به تعلق و صمیمیت با دیگران قرار می گیرد. منازعه بر سر قدرت در جامعه ما زمانی بیشتر خود را نشان می دهد که حاکمیت بر اساس خواست و ارادۀ مردم نباشد و قصد داشته باشد ارادۀ خود را بر مردم تحمیل کند. در جامعه دموکراتیک تقریباً همگان به قدرت دسترسی دارند و بسیاری نیز از میزان قدرتی که دارند احساس رضایت می کنند. در این جوامع افراد قدرتمند می دانند که توجه به خواست و نظر دیگران برای آنها قدرت بیشتری به ارمغان می آورد تا سلطه بر آنها. بنابراین، اگر مردم یک جامعه احساس نمایند که حاکمیت مطابق نظر و رای آنها، جامعه را اداره می کند و روابط بین المللی را ترسیم می نماید از آن حمایت خواهند کرد و اگر بر خلاف آن باشد، ماشاهد اعتراضات خیابانی خواهیم بود.

نگاهی بر اعتراضات مردم ایران از بعد روان شناختی در صدای معلم

3- نیاز به آزادی و خود مختاری:

یکی از شعارهای اصلی در انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 آزادی بود . در اعتراضات اخیر نیز یکی از شعارهای معترضان آزادی است؛  آیا این بدین معنی است که این شعار انقلاب تا به حال تحقق نیافته است؟ آزادی نیازی است که امکان انتخاب را برای انسان میسر می کند. هر کسی حق دارد که از جایی به جای دیگر مهاجرت کند یا غذای مورد علاقۀ خود را بخورد یا لباسی که دوست دارد، بپوشد . انسان ها به لحاظ درونی نیز این حق را دارند که نحوۀ پاسخ دادن به شرایطی را که در حال تجربه کردن آن هستند، انتخاب کنند. حتی اگر کسی به اندازۀ کافی در تأمین نیازهای ابتدایی اش موفق نباشد باز دوست دارد که مطابق میل خود از امکانات موجودش بهره ببرد.

نگاهی بر اعتراضات مردم ایران از بعد روان شناختی در صدای معلم

کنترل بیرونی که محصول نیاز به قدرت است در تقابل با نیاز به آزادی می باشد.  قانون طلایی آزادی به ما می گوید با دیگران طوری رفتار کن که تمایل داری با تو آن گونه رفتار شود همان چیزی که در توصیه امام علی (ع) به فرزندش امام حسن (ع) نیز مشهود است. وقتی از قدرت برای از میان برداشتن مخالفان نظر و رأی خود بهره بگیریم در آن صورت آنها در مقابل ما خواهند ایستاد. شاید در طول تاریخ نیز شعار اصلی مستبدان این بوده است که از هر چه من می گویم پیروی کنید تا از شما در برابر دشمنان و نیروهای شیطانی که شما را تهدید می کند، حمایت کنم. دو قطبی سازی جامعه و تبدیل افراد جامعه به خودی و غیر خودی، انقلابی و غیر انقلابی و جلب رضایت برخی به بهای طرد عده ای دیگر و تبعیض باعث رنجش آحادی از جامعه می شود که نادیده گرفته شده اند و بین آنها و بقیه فاصله افتاده است.

اگر آزادی نداشته باشیم خلاقیت و شکوفایی نیز نخواهیم داشت چنانکه در طول تاریخ پیداست بهترین رمان ها و آثار ادبی و هنری زمانی زاده شده اند که امکان رشد شکوفایی شان میسر بوده است. وقتی آزاد نباشیم تا اظهار نظر کنیم یا اگر اظهار نظر کنیم ولی شنیده نشویم این امر موجب رنجش و ناراحتی ما می شود. هر  اندازه آزاد باشیم تا نیازهای خود را برآورده کنیم و مانع ارضای نیازهای دیگران نشویم بیشتر خلاقیت خود را رشد داده ایم. آزادی به ما می گوید که سبک زندگی خود را مطابق خواست و ارادۀ خود انتخاب کنیم و نیازهای خود را به طور آزادانه ابراز کنیم و از کنترل و فشارهای غیر ضروری رها باشیم. البته این را هم در نظر داشته باشیم، برای اینکه آزادی ما مانع آزادی دیگران نباشد باید به قیود اجتماعی پای بند باشیم. پس بنا بر این، قوانینی که آزادی را محدود می کنند در جهت تأمین آزادی برای همگان وضع شده اند و باید افراد جامعه به انجام آنها پایبند باشند.

در فصل سوم قانون اساسی که مربوط به حقوق ملت می باشد . در اصل بیست و سوم گفته شده تفتیش عقاید ممنوع است ولی در گزینش افراد برای سازمان های مختلف اکثر سوالات جنبه تفتیش عقاید دارند که مغایر با اصل آزادی اندیشه است. در اصل 24 گفته شده که مطبوعات و نشریات آزادند در حالی که خیلی از مطبوعات به خاطر چاپ برخی از مطالب فعالیت شان محدود شده است. اصل 26 به آزادی احزاب و جمعیت ها و انجمن های سیاسی و صنفی اشاره دارد که البته در این زمینه نیز سخن برای گفتن بسیار است. در اصل 27 تشکیل اجتماعات و راه پیمایی هایی که بدون حمل سلاح بوده و مخل مبانی اسلام نباشد آزاد است. با وجود این حقوقی که در قانون اساسی به آن اشاره شده، مردم از این آزادی ها برخوردار نبوده اند و لازم است شرایطی فراهم شود که به اجرای قانون اساسی و سایر قوانین مدنی که آزادی هایی برای مردم در آن لحاظ شده است توجه شود.

نگاهی بر اعتراضات مردم ایران از بعد روان شناختی در صدای معلم

5- نیاز به تفریح:

یکی دیگر از نیازهای اساسی انسان در دیدگاه گلاسر نیاز به تفریح است تا از این طریق تمایلات روحی و حس آزادی تجربه شود. شوخ طبعی، پرداختن به احساسات که بهترین نشانه آن نشاط و خنده است باعث احساس رضایت در افراد می شود در روابط اجتماعی زمانی که تفریح و نشاط از بین برود رضایت از آن رابطه نیز از بین خواهد رفت. زمینه های تفریح از طریق حضور در کنسرت ها، استادیوم ها، رفتن به مسافرت . ... باید فراهم شود.  انسان تنها موجودی در دنیاست که توان خندیدن دارد. نیاز به لذت بردن از زندگی انگیزه ای برای یادگیری فراهم می آورد و یادگیری به ما کمک می کند که بتوانیم به خوبی نیازهای مان را تأمین کنیم. نیازهایی که گلاسر از آنها حرف می زند زمینۀ ژنتیکی دارند، یعنی مادرزادی و درونی اند و نیز جنبۀ همگانی دارند، در همۀ انواع بشر دیده می شوند و به جغرافیای خاصی مربوط نمی شوند هر چند ممکن است برآورده شدن نیاز برخی در تضاد با ارضای نیاز فرد یا افرادی دیگر باشد ولی برآورده شدن یک نیاز ممکن است به برآورده شدن سایر نیازها نیز کمک کند یا مانع برآورده شدن نیازهای دیگر گردد.

هر آنچه که گفته شد در خصوص ارتباط بین عدم تأمین نیازها و اعتراض های اجتماعی خوانشی روان شناختی از یک مسأله ای است که هم در سال های اخیر گسترش پیدا کرده و هم تداوم یافته است و بدیهی است که مسئولان امر باید به آن توجه بیشتری داشته باشند که عدم توجه به این امر باعث ایجاد هیجان خشم در آنها می شود و این هیجان خشم سرکوب شده در طی سالیان متمادی بر روی هم انباشته می گردد و و وقتی مجال ظهور می یابد باعث وارد آمدن خسارت های بسیاری به جامعه می شود.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نگاهی بر اعتراضات مردم ایران از بعد روان شناختی در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/

تبریک صدای معلم به مناسبت پیروزی تیم ملی فوتبال ایران

« صدای معلم » پیروزی غرورآفرین تیم ملی ایران در برابر تیم ملی ولز را در مسابقات جهانی فوتبال 2022 به « ملت ایران » تبریک می گوید .

به امید روزهای خوب .

پایان پیام/

انتقاد از انتصاب وزیر آموزش و پرورش در سازمان نوسازی مدارس و وضعیت اجرای زیر نظام سند تحول بنیادین در حوزه تامین فضا و تجهیزات و فن آوری  سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مبنای سیاست گذاری و برنامه ریزی تحولی در آموزش و پرورش است . این سند، زمینه دست یابی به آموزش و پرورش متعالی و متناسب با شان و جایگاه معلم و دانش آموز را مهیا و فراهم می سازد.

بر اساس مفاد این سند، نظام آموزش و پرورش به شش زیر نظام تقسیم شده است :

1- برنامه درسی

2- تربیت معلم و تامین منابع انسانی

3 -تامین و تخصیص منابع مالی

4 - راهبری و مدیریت

5- پژوهش و ارزشیابی

6- تامین فضا ، تجهیزات و فن آوری

این زیر نظام یعنی تامین فضا ،تجهیزات و فن آوری، ماموریت اصلاح و ایجاد تحول در حوزه فضا، تجهیزات و فن آوری در آموزش و پرورش را سازمان نوسازی ، تجهیز و توسعه مدارس کشور به عهده دارد. به نظاره خواهیم نشست و آینده روشن خواهدکرد که چه کسانی شالوده آموزش و پرورش را سست و صحن تعلیم و تربیت را با انتخاب های فرمایشی به سخره گرفتند !

در سند تحول، فضا و تجهیزات از عوامل مهم و تاثیرگذار تربیتی و آموزشی به شمار رفته و دو کارکرد اساسی مد نظر بوده است.

الف) به عنوان یکی از مولفه های مهم تعلیم وتربیت ،ازعوامل تربیتی ویادگیری محسوب میشود.

ب) بستر تحقق اهداف سایر زیر نظام ها به خصوص زیر نظام برنامه ریزی درسی به حساب می آید.

تدوین ، تصویب و اجرای برنامه زیر نظام ها بر اساس مفاد فصل هشتم سند تحول یکی از اساسی ترین و مهم ترین سیاست ها و برنامه های سالهای گذشته متولیان امر تعلیم وتربیت بوده است و اجرای کامل سند با طراحی و تدوین برنامه های اجرایی زیر نظام ها میسر می شود .

این برنامه ها تا افق ۱۴۰۴ طراحی شده اند که باید در طول برنامه ششم و هفتم توسعه  اجرایی شده و یا اجرا خواهد شد . با توجه به نقشه راه سند تحول، زیرنظام ها به موازات هم میسر اجرایی را طی کرده و خواهد کرد .

انتقاد از انتصاب وزیر آموزش و پرورش در سازمان نوسازی مدارس و وضعیت اجرای زیر نظام سند تحول بنیادین در حوزه تامین فضا و تجهیزات و فن آوری

متولی اصلی اجرای این زیر نظام ؛ سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور و جامعه خیرین مدرسه ساز کشور هستند .

به گواهی آمارهای موجود هم سازمان نوسازی و هم خیرین مدرسه ساز در سالهای گذشته، اقدامات مهمی در زمینه ایمن سازی و استانداردسازی و ساخت و تجهیز فضاهای آموزشی،تربیتی، ورزشی متناسب با اقتضائات فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی در کشور انجام داده اند.

ضمن گرامی داشت یاد و خاطره دکتر حافظی رئیس فقید جامعه خیرین مدرسه ساز کشور که به حق از تاثیرگذارترین فعالین این عرصه بودند و معتقد بودند که فرزندان این مرز و بوم باید در مدارس جذاب و بانشاط به تحصیل بپردازند.

انتقاد از انتصاب وزیر آموزش و پرورش در سازمان نوسازی مدارس و وضعیت اجرای زیر نظام سند تحول بنیادین در حوزه تامین فضا و تجهیزات و فن آوری

و آن دیگری ، دکتر مهراله رخشانی مهر ،مرد خستگی ناپذیر رئیس سابق سازمان نوسازی و توسعه و تجهیز مدارس کشور که با دانش و تجربه گران سنگ خویش ، افق های روشنی از کار و تلاش بی منت شبانه روزی اش را فراروی دانش آموزان این کشور قرارداد.

وی باورداشت که مدیران مدارس غیر از تعلیم و تربیت دانش آموزان نباید دغدغه دیگری داشته باشند . رفع مشکلات فضاهای فیزیکی و تجهیز مدارس به فن آوری ها از اولویت های ایشان بود.

همه این مطالب به تقریر درآمد تا مدخلی باشد به این سوال ها:

جناب نوری

آیا جانشین دکتر رخشانی مهر به شایستگی برای این سازمان انتخاب شده است ؟

معیارهای انتخاب ایشان : با لیسانس عمران، فوق لیسانس مدیریت و دانشجوی دکترای سیاسی چیست؟ آیا این قبا بر تن ایشان برازنده است.؟ آیا توان پیاده کردن این زیر نظام را برای سال هزار و چهارصد و چهارخواهد داشت؟ به نظاره خواهیم نشست و آینده روشن خواهدکرد که چه کسانی شالوده آموزش و پرورش را سست و صحن تعلیم و تربیت را با انتخاب های فرمایشی به سخره گرفتند !

انتقاد از انتصاب وزیر آموزش و پرورش در سازمان نوسازی مدارس و وضعیت اجرای زیر نظام سند تحول بنیادین در حوزه تامین فضا و تجهیزات و فن آوری

و دیگری ؛

آیا انتقاد منطقی، عقلانی، منصفانه علیرغم باور به این نکته که در حوزه نقد نباید هیچ کدام از این آیتم ها لحاظ شود چرا که نقدعلم است و در حوزه نقد ، منصفانه بی مفهوم است.

به رسا می پرسم در حوزه تحت مدیریت حضرتعالی در استان زنجان ،جشنواره خیرین مدرسه ساز برگزار می شود اما منی که در این حوزه فعال هستم به چوب ملامت نواخته ، دعوت نمی شوم  ؟

این بهایی است که به تبع انتقاد باید در دوران مدیریت مردان کوتاه قامت بر حوزه تعلیم و تربیت پرداخت .

انتقاد از انتصاب وزیر آموزش و پرورش در سازمان نوسازی مدارس و وضعیت اجرای زیر نظام سند تحول بنیادین در حوزه تامین فضا و تجهیزات و فن آوری

حکایت همایش خیرین مدرسه ساز استان زنجان در نوع خود بی بدیل است. بخشنامه ای در تاریخ سی آبان ماه ازسوی اداره کل آموزش و پرورش در اتوماسیون برای مناطق و نواحی جهت حضور خیرین در مرکز استان به تاریخ سوم آذرماه بارگذاری می شود .

برنامه ریزی جالب یک اداره کل را برای چنین همایشی که شاید خیرین آنها ساکن استانهای دیگر باشند و یا آموزش و پرورش شهرستانی چون ابهر به دلیل زاویه دید متفاوت رئیس هئیت مدیره مجمع خیرین مدرسه ساز به مدیریت انتصابی این نهاد فرهنگی به مجمع خیرین اطلاع ندهند .

پس از پی گیری ها ،ساعت چهارده و بیست دقیقه ی روز دوم آذرماه خبردار شوی که چنین همایشی به برکت برنامه ریزانی سخت مقید به برنامه در جریان برگزاریست !

به نظاره بنگرید و تسری بدهید به کل ساختار یک مجموعه که مدعی هدایت فرهنگ اند.

انتقاد از انتصاب وزیر آموزش و پرورش در سازمان نوسازی مدارس و وضعیت اجرای زیر نظام سند تحول بنیادین در حوزه تامین فضا و تجهیزات و فن آوری

انتقاد از انتصاب وزیر آموزش و پرورش در سازمان نوسازی مدارس و وضعیت اجرای زیر نظام سند تحول بنیادین در حوزه تامین فضا و تجهیزات و فن آوری

( ادامه دارد )


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

انتقاد از انتصاب وزیر آموزش و پرورش در سازمان نوسازی مدارس و وضعیت اجرای زیر نظام سند تحول بنیادین در حوزه تامین فضا و تجهیزات و فن آوری

منتشرشده در یادداشت

نگاهی بر مساله چند بعدی تنبیه بدنی در مدارس در صدای معلم و نقش سازمان نظام معلمی

پرده اول:

در سی سال معلمی دو بار دانش آموزانم را تنبیه کرده ام ؛ اولی مربوط به هفته اول معلمی ام در دبیرستان نبی اکرم(ص) زنجان و دومی مربوط به هفته پیش در دبیرستان مدرس کرج ( تنبیه دانش آموز تنومند پایه نهم که به زور می خواست وارد سرویس بهداشتی یک دانش آموز ریز نقش پایه هفتم شود) معطوف است.

گرچه این دو تنبیه هر دو غیر ارادی بودند ولی برخی اوقات فکر می کنم در آن لحظه اگر پدر علم روانشناسی فروید بزرگ را نیز احضار می کردیم احتمالا به اندازه سیلی آبدار نواخته شده نمی توانست در جلوگیری از تعرض احتمالی کارساز باشد.

مسئله تنبیه بدنی موضوع روز و با وجود شبکه های اجتماعی کاملا در معرض انظار و قضاوت عمومی است. لذا تامل و تعمق علمای تعلیم و تربیت در این وادی، امری بایسته، شایسته و البته مستمر می باشد.

به عنوان یک معلم خبرنگار و دانش آموخته حقوق بین الملل (آشنا به کنوانسیون های حقوق کودکان و نوجوانان و...) با تمام اشکال تنبیه مخالفم ولی از طرفی در دستگاه تعلیم و تربیت فعلی یک حلقه مفقود بزرگ وجود دارد و آن این که، دولت و جامعه به درستی سایه سنگین تنبیه بدنی را از آموزش و پرورش دور کرده است (با اینکه در ناآرامی های اخیر دولت خود متوسل به تنبیه در خیابان شده است) ولی مسئله این است که ما ابزار کارآمد تنبیه را از معلم و مدرسه ستانده ایم ولی ابزار جایگزینی برایش تعبیه و تعریف نکرده ایم . به عبارت روشن تر؛ آلترناتیو تنبیه بدنی در مدارس دقیقا چیست؟

یک معلم در مواجهه با صحنه تراژیک ورود زوری دانش آموز به دستشویی دیگری و موارد مشابه دقیقا چه عکس العمل به هنگام و مناسبی را باید از خود بروز دهد؟

لطفا کمی واقع بینانه با مسئله برخورد نماییم و از دایره احساس پدر و مادری و حس انسان‌ دوستانه خارج شده و به شیوه « حل مساله » با سوال « جایگزین تنبیه بدنی» برخورد کنیم.

شما خواننده فهیم و منتقد تنبیه بدنی، دقیقا برای کنترل کلاس و مدرسه حاشیه شهر عجین با آسیب های اجتماعی چند لایه، دقیقا چه پیشنهاد عملی (به جز شعار گفتار درمانی روان شناسانه از مدل عزیزم،گل پسرم و....) پیشنهاد می کنید؟

نگاهی بر مساله چند بعدی تنبیه بدنی در مدارس در صدای معلم و نقش سازمان نظام معلمی

پرده دوم

بر اساس ماده ۷۷ آئین نامه اجرایی مدارس، تنبیه بدنی دانش آموزان از سوی کادر آموزشی و اداری تخلف محسوب می شود.

نتایج تنبیه بدنی دانش آموزان تنزل اعتماد به نفس، فروخوردگی و درونی شدن خشم، تضعیف جایگاه دستگاه تعلیم و تربیت در انظار عمومی و در نهایت خدشه دار شدن قداست شغل معلمی است.

از طرفی در دوره کرونا سبک زندگی بشری دچار تغییر و تحولات شگرفی شده است. همچنین در آموزش مجازی در دوره کرونا اتفاقات مهم و زیرپوستی فراوانی در رفتار، کردار، نوع پوشش،ظاهر و در یک کلام بینش عمومی و منش دانش آموزان رخ داده است.

جا دارد روانشناسان، روانکاوان و سایر دلسوزان جامعه با کاوش های علمی بر زوایای تنگ و تاریک دوره کرونایی نورافشانی کرده و از سرعت فزاینده و جهشی آسیب های فرهنگی اجتماعی جامعه هدف بکاهند.

خشونت در مدارس چوب دو سرباخت است ؛ تقریبا پا به پای کتک خوری دانش آموزان، معلمین نیز مورد عنایت اولیا، دانش آموزان و ذی نفعان ناراضی از حواشی مدارس قرار می گيرند.

نگاهی بر مساله چند بعدی تنبیه بدنی در مدارس در صدای معلم و نقش سازمان نظام معلمی

 پرده آخر اینکه:

متاسفانه بعضا روح و روان ما با اعمال خشونت تسکین می یابد. خشونت در مدارس چوب دو سرباخت است .

کنترل خشم و کاستن از دامنه فراخ خشونت تنها با بخش نامه و بگیر و ببند امکان پذیر نیست. باید دستگاه‌های فرهنگی و در راس آن صدا و سیما و شبکه های پرمخاطب اجتماعی اقدام به فرهنگ سازی کرده و مشی تساهل و تسامح، رواداری، مدارا را جایگزین خشونت و خشم عمومی نماییم.

البته نباید از نقش مهم و فراینده مطالبات متراکم و زمین مانده معلمان در دو حوزه منزلتی و معیشتی معلمان غفلت نمود. معلمی که در اعتراض به مطالبات صنفی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بعضا بازداشت و زندانی می شود ناخواسته خشم خود را به مدرسه و کلاس منتقل کرده و احتمالا ناخودآگاه سر دانش آموز و اولیا خالی خواهد کرد.

از معلمی که برای گذران زندگی بخور و نمیر مجبورا به شغل های دوم و سوم پناهنده می شود و به ناچار خستگی جسمی و رخوت روحی و روانی اش را به کلاس درس ارمغان می آورد چه انتظاری باید داشت؟ در حالی که سرانه آموزشی ما حدود ۱۸۰ دلار است و کشور کوچک عمان در همسایگی ما رقم سرانه دانش آموزی ۱۱ هزار دلار می باشد.

انتظار از آموزش و پرورش باید متناسب با سرمایه گذاری در آن باشد.

مخلص کلام آن که: معلم مسافر کش فرهنگ ساز نیست.

نگاهی بر مساله چند بعدی تنبیه بدنی در مدارس در صدای معلم و نقش سازمان نظام معلمی

سازمان نظام معلمی شیوه حل مساله ؛

بارها و بارها در « صدای معلم » در مورد  اهمیت و ضرورت تاسیس « سازمان نظام معلمی » گزارش ها ، یادداشت ها و اخبار فراوانی منتشر شده است اما نه تحرکی از سوی بدنه آموزش و پرورش و نه برنامه ای از سوی مسئولان و تصمیم گیرندگان برای پرداختن به این « مهم » مشاهده نشده است . حتا افراد و کانون هایی که داعیه دار دفاع از حقوق صنفی معلمان هستند به این تشکیلات حرفه ای  و مستقل به چشم هوو و رقیب خود نگریسته و با راه اندازی و تاسیس آن مخالفت می کنند.

با توجه به طرح مصوب و محتوای آمده در سازمان نظام معلمی مسائلی این چنین و رسیدگی به آن در چارچوب دفاع از مسائل صنفی معلمان آمده است .

در ماده 3- وظایف و اختیارات سازمان نظام معلمی چنین آمده است : ( این جا )

« 7- بررسی و رسیدگی به تخلفات صنفی اعضای سازمان و اظهار نظر کارشناسی، به عنوان مرجع رسمی، در فرآیند رسیدگی به تخلفات حرفه ای

8- حمایت حقوقی و قضائی از معلمان و همکاری با مراجع قانونی در زمان رسیدگی به جرائم و تخلفات غیرصنفی

9- حمایت از حقوق صنفی و پیگیری بهبود وضعیت معیشت، رفاه، سلامت و ثبات شغلی معلمان »

امید است با ارتقای خودآگاهی صنفی و اجتماعی و آگاهی اجتماعی موثر ، ایجاد و ارتقای منزلت و پرستیژ مفقوده معلمان از طریق تشکیل « سازمان نظام معلمی » فارغ از هیجان های کاذب سیاسی و جناحی به عنوان « نقشه راه » در دستور کار مقامات و مسئولان قرار گیرد .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نگاهی بر مساله چند بعدی تنبیه بدنی در مدارس در صدای معلم و نقش سازمان نظام معلمی

منتشرشده در دانش آموز

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور