صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

نگاهی به هوش مصنوعی و آموزش و مسئولیت های والدین و اولیای دانش آموزان در صدای معلم  در دنیای پرشتاب امروز که فن آوری با سرعتی بی‌سابقه در حال گسترش است، والدین با چالش‌های گوناگونی در مسیر آموزش و تربیت فرزندان خود مواجه هستند. تغییر سبک زندگی سنتی به سمت زندگی دیجیتال، افزایش حضور کودکان در فضای مجازی، ظهور روش‌های جدید آموزش و اهمیت یافتن مهارت‌هایی نظیر تفکر انتقادی، خلاقیت، و سواد رسانه‌ای، سبب شده‌اند تا والدین دیگر نتوانند تنها با تکیه بر تجربیات شخصی گذشته، فرزندان خود را برای آینده آماده کنند.

در این میان، هوش مصنوعی (AI)  به‌عنوان یکی از تحولات بنیادین قرن حاضر، ابزاری توانمند برای حمایت از خانواده‌ها در امر آموزش به شمار می‌رود.

این فن آوری می‌تواند با ارائه راهکارهای هوشمند، شخصی‌سازی‌شده و مبتنی بر داده، باری از دوش والدین بردارد و آن‌ها را در مسیر تربیت نسل آینده یاری رساند.

نقش‌های کلیدی هوش مصنوعی در آموزش فرزندان

۱. آموزش شخصی‌سازی‌شده برای هر کودک

یکی از ارزشمندترین دستاوردهای هوش مصنوعی در حوزه آموزش، امکان ارائه محتوای یادگیری متناسب با ویژگی‌های فردی هر کودک است. بسیاری از سیستم‌های آموزش هوشمند مانند Khan Academy، Duolingo  یا برنامه‌های مبتنی بر یادگیری ماشین، می‌توانند با تجزیه و تحلیل رفتار یادگیرنده، میزان تمرکز، سرعت پاسخ‌گویی و علاقه‌مندی‌ها، برنامه‌ای اختصاصی برای یادگیری کودک طراحی کنند. به‌این‌ترتیب، دیگر خبری از آموزش یکسان برای همه نیست و کودک می‌تواند در مسیری متناسب با توانایی‌ها و علایق خود حرکت کند. این رویکرد، ضمن افزایش انگیزه، از فرسودگی ذهنی و خستگی ناشی از آموزش‌های ناهماهنگ نیز جلوگیری می‌کند.

۲. نظارت هوشمند بر روند یادگیری

بسیاری از والدین به دلیل مشغله‌های کاری یا نداشتن تخصص آموزشی، نمی‌توانند به‌صورت مستمر بر عملکرد تحصیلی فرزند خود نظارت داشته باشند. هوش مصنوعی با استفاده از الگوریتم‌های پیشرفته، گزارشی دقیق از نقاط ضعف، میزان مشارکت، سطح درک مفاهیم، و حتی تغییرات رفتاری کودک تهیه می‌کند. این گزارش‌ها به والدین امکان می‌دهد در مواقع ضروری مداخله کرده و از بروز مشکلات بلندمدت جلوگیری کنند. حتی در برخی پلتفرم‌ها، امکان دریافت پیشنهادهای عملی برای بهبود وضعیت تحصیلی نیز فراهم شده است.

نگاهی به هوش مصنوعی و آموزش و مسئولیت های والدین و اولیای دانش آموزان در صدای معلم

۳. پشتیبانی شبانه‌روزی و دستیارهای هوشمند

در دنیای امروز، زمان یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های والدین است. با استفاده از دستیارهای مجازی مانند ChatGPT،  Siri یا Google Assistant ، کودکان می‌توانند در هر ساعتی از شبانه‌روز، پاسخ پرسش‌های درسی خود را دریافت کنند یا برای حل تمرین‌ها و پروژه‌های مدرسه از راهنمایی بهره‌مند شوند. این نوع پشتیبانی دائمی، به‌ویژه برای خانواده‌هایی که والدین شاغل دارند یا در مناطق دورافتاده زندگی می‌کنند، اهمیت دوچندان دارد.

حمایت از والدین در تربیت فرزندان

۱. تشخیص زودهنگام مشکلات آموزشی و رفتاری

برخی کودکان ممکن است با مشکلاتی مانند اختلال یادگیری، عدم تمرکز یا اضطراب تحصیلی مواجه باشند که تشخیص زودهنگام آن‌ها نقش کلیدی در موفقیت آینده‌شان دارد. ابزارهای هوش مصنوعی می‌توانند با رصد دقیق رفتار و عملکرد کودک، این مسائل را شناسایی کرده و به والدین هشدار دهند. حتی برخی اپلیکیشن‌ها دارای سیستم‌های مشاوره‌ی خودکار هستند که توصیه‌هایی اولیه برای مدیریت این چالش‌ها ارائه می‌دهند.

نگاهی به هوش مصنوعی و آموزش و مسئولیت های والدین و اولیای دانش آموزان در صدای معلم

۲. کمک به والدین در انتخاب منابع آموزشی مناسب

دسترسی به حجم بالایی از منابع آموزشی باعث شده انتخاب مناسب‌ترین محتوا برای کودک به چالشی جدی تبدیل شود. هوش مصنوعی با تحلیل نیازها و سطح کودک، بهترین منابع از جمله ویدیوها، کتاب‌ها، بازی‌های آموزشی و دوره‌های آنلاین را به والدین معرفی می‌کند. این فرآیند نه‌تنها صرفه‌جویی در زمان را به دنبال دارد، بلکه به ارتقاء کیفیت آموزش و افزایش اثربخشی یادگیری کمک می‌کند.

۳. ایجاد تعادل بین آموزش و سرگرمی

هوش مصنوعی توانسته است مرز بین بازی و یادگیری را از بین ببرد و مفاهیم آموزشی را در قالب سرگرمی‌های جذاب ارائه دهد. مثلاً بازی‌هایی که بر پایه یادگیری ریاضی، زبان یا مهارت‌های منطقی طراحی شده‌اند، می‌توانند ساعت‌ها کودک را سرگرم کرده و همزمان به یادگیری او کمک کنند. این ترکیب باعث می‌شود که کودک به‌صورت ناخودآگاه مطالب جدید را بیاموزد، بدون آن‌که حس اجبار یا فشار درونی داشته باشد.

نگاهی به هوش مصنوعی و آموزش و مسئولیت های والدین و اولیای دانش آموزان در صدای معلم

چالش‌ها و نکاتی که والدین باید بدانند

با تمام مزایای هوش مصنوعی، نباید فراموش کرد که استفاده ناآگاهانه یا بیش‌ازحد از این فن آوری می‌تواند پیامدهایی منفی داشته باشد. از جمله نگرانی‌های مهم می‌توان به کاهش تعامل انسانی، افزایش وابستگی به ابزارهای دیجیتال، و خطراتی مرتبط با حفظ حریم خصوصی اشاره کرد. بنابراین، والدین باید در کنار استفاده از ابزارهای هوشمند، تعامل انسانی، گفت‌وگوی روزمره و ایجاد ارتباط عاطفی با فرزند را فراموش نکنند. همچنین، لازم است کودک تحت نظارت مستمر باشد تا استفاده از فن آوری در مسیر درست هدایت شود.

هوش مصنوعی توانسته است انقلابی در حوزه آموزش ایجاد کند و والدین را در مواجهه با پیچیدگی‌های تربیت کودکان در عصر دیجیتال یاری رساند. این فن آوری با ارائه آموزش شخصی‌سازی‌شده، تحلیل داده‌محور، پشتیبانی شبانه‌روزی، و شناسایی زودهنگام مشکلات، افق‌های تازه‌ای پیش روی آموزش و پرورش گشوده است.

با این حال، استفاده مؤثر از هوش مصنوعی نیازمند آگاهی، نظارت و مشارکت فعال والدین است. زمانی که خانواده‌ها بتوانند از هوش مصنوعی به‌عنوان مکملی برای تقویت نقش انسانی خود استفاده کنند، خواهند توانست فرزندانی آگاه، مستقل و توانمند برای آینده‌ای بهتر تربیت نمایند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نگاهی به هوش مصنوعی و آموزش و مسئولیت های والدین و اولیای دانش آموزان در صدای معلم

منتشرشده در آموزش نوین

گروه رسانه/

اهمیت استفاده از نقشه‌هایی که در مدارس و رسانه‌ها و کتاب‌ها استفاده می‌شوند در تغییر ذهنیت مردم را درباره اهمیت کشورها و قاره‌ها در صدای معلم

پروفسور دونالد هوستون، استاد دانشگاه بیرمنگام انگلستان در گفت‌وگو با خبرگزاری آنادولو اظهارداشت: نقشه‌هایی که در مدارس، رسانه‌ها و کتاب‌ها استفاده می‌شوند، می‌توانند ذهنیت مردم را درباره اهمیت کشورها و قاره‌ها تغییر دهند.

او با اشاره به نقشه معروف «مرکاتور» که در قرن 16 برای کمک به سفرهای دریایی طراحی شده، تأکید کرد که این نقشه بیشتر به حفظ شکل کشورها توجه دارد تا اندازه واقعی آن‌ها. این باعث می‌شود کشورهای نزدیک به قطب‌ها مانند گرینلند بسیار بزرگ‌تر از واقعیت دیده شوند و در مقابل، آفریقا و کشورهای استوایی کوچک‌تر نمایش داده شوند.

هوستون گفت: این مسئله فقط یک موضوع فنی نیست؛ بلکه می‌تواند بر نگاه ما به جهان تأثیر بگذارد. مثلاً اینکه اروپا در وسط نقشه است، ناخودآگاه این حس را القا می‌کند که مرکز جهان است.

اهمیت استفاده از نقشه‌هایی که در مدارس و رسانه‌ها و کتاب‌ها استفاده می‌شوند در تغییر ذهنیت مردم را درباره اهمیت کشورها و قاره‌ها در صدای معلم

وی با معرفی نقشه جایگزینی به نام «پترز» که اندازه واقعی کشورها را نشان می‌دهد، توضیح داد: اگرچه این نقشه دقیق‌تر است، اما چون با نقشه‌های رایج تفاوت دارد، مردم آن را نادرست می‌دانند.

پروفسور هوستون همچنین اشاره کرد نقشه‌های دیگری هم در تاریخ وجود داشته‌اند که جهان را از زاویه دید متفاوتی نشان می‌دادند و ادامه داد: برای مثال، جغرافی‌دان مسلمان «الادریسی» در قرن 12، نقشه‌ای کشید که در آن جنوب بالا قرار داشت و عربستان در مرکز بود. یا در نقشه‌ای که در قرن 17 توسط یک مبلغ ایتالیایی برای چین کشیده شد، چین در مرکز جهان قرار داشت.

او گفت: «اینکه شمال بالا باشد یا اروپا در وسط قرار بگیرد، هیچ پایه علمی ندارد. این فقط یک قرارداد است که ما به آن عادت کرده‌ایم».

هوستون تأکید کرد: «تنها نقشه‌ای که واقعاً شکل زمین را درست نشان می‌دهد، نقشه کره‌ای است. بقیه نقشه‌ها به‌ناچار واقعیات را تحریف می‌کنند، و این موضوع باید در آموزش جغرافیا بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.

پایان پیام/


اهمیت استفاده از نقشه‌هایی که در مدارس و رسانه‌ها و کتاب‌ها استفاده می‌شوند در تغییر ذهنیت مردم را درباره اهمیت کشورها و قاره‌ها در صدای معلم

منتشرشده در آموزش تطبیقی
سه شنبه, 16 ارديبهشت 1404 13:58

کوچک ترین شهروندان دیجیتالی

کوچک ترین شهروندان دیجیتالی در صدای معلم

سازمان امریکایی کامان سنس میدیا (CSM) یک سازمان غیرانتفاعی است که مقرش در شهر سانفرانسیسکو در ایالت کالیفرنیا واقع شده است. این سازمان با بررسی و کاوش در محتوای رسانه‌ها‌ مانند فیلم ها، گیم ها، اپ ها و تکنولوژی به درجه بندی و رتبه بندی آنها با هدف ارائه اطلاعات درباره مناسب بودن آنها برای کودکان می پردازد. همچنین به پژوهش ها و پروژه هایی که در موضوع تاثیر و نقش رسانه ها در زندگی کودکان انجام می گیرد کمک مالی می کند و به طور عمومی از سیاست ها و قوانین کودک‌ پسند (مناسب و دوستدار کودک) در حیطه آموزش و رسانه حمایت می کند.

کامان سنس میدیا گزارشی جدید منتشر کرده که در آن نگاهی انداخته به استفاده کودکان صفر (تولد) تا ۸ ساله از رسانه ها و به بعضی چالش ها و مشکلات پیش روی آنهایی که مسئول آموزش این نسل هستند اشاره کرده است.

بعضی از یافته های کامان سنس میدیا ممکن است شما را متعجب کند.

تا ۲ سالگی، ۴۰ درصد کودکان تبلت شخصی خود را دارا هستند و تا ۴ سالگی، این درصد به ۵۸ می رسد.

تا ۸ سالگی، از هر چهار کودک یک کودک دارای تبلت شخصی است.

گروه های سنی ۲ تا ۴ سال روزانه تقریبا دو ساعت از صفحه نمایش (صفحه های الکترونیکی) استفاده می کنند. این مدت زمان برای کودکان با سنین بالا به طور میانگین حدود سه ساعت و نیم است. پسران نیم ساعت بیشتر از دختران صرف استفاده از صفحه های نمایش می کنند. استفاده اصلی از اسکرین تایم (مدت زمان نگاه کردن به صفحه) برای تماشای تلویزیون است و در رتبه بعدی گیمینگ قرار می گیرد. مطالعه و خواندن کتاب ۴ درصد از این زمان را دربرمی گیرد که از این زمان انجام تکالیف تنها یک درصد از آن را تشکیل می دهد.

تماشای تلویزیون و ویدیو تقریبا یک سوم از سرویس های استریمینگ (برای مثال نتفلیکس، یا دیزنی پلاس) و یک سوم از ویدیوهای طولانی در اپ هایی مانند یوتیوب را شامل می شود. زمان نگاه کردن به ویدیوهای کوتاه در سال ۲۰۲۴ به ۱۶ درصد افزایش یافت. تنها ۶ درصد از تماشای تلویزیون به صورت زنده را دربرگرفت.

در حالی که اسکرین تایم تقریبا به همان اندازه ای است که کامن سنس میدیا در نظرسنجی سال ۲۰۲۰ به دست آورده است اما مدت زمان تماشای تلویزیون پایین و بازی های ویدیوی بالاست.

سطح وابستگی و دلبستگی که این نظرسنجی توصیف می کند ممکن است نشانی از معضلات پیش رو باشد. این نظرسنجی نشان می دهد که از هر پنج کودک یک کودک از وسایل قابل حمل (مانند موبایل و تبلت) برای کنترل و تنظیم هیجان،‌ هنگام وعده های غذایی یا برای به خواب رفتن استفاده می کنند.

همچنین از ۷۵ درصد یا بیشتر والدین که در نظرسنجی شرکت کردند تشویش و نگرانی خود را درباره صرف زمان بسیار زیاد فرزندانشان جلوی صفحه نمایش، تاثیر روی بازه زمانی توجه آنها، مقدار محتوای جنسی و خشن، و تاثیر روی سلامتی روانی آنها اظهار نگرانی کردند. 

در حالی که مدیران و مسئولین موسساتی مانند انجمن روانشناسی امریکا نشان داده اند که طبقه بندی و لیست کردن فوائد و خطرات استفاده کودکان از وسایل دیجیتالی پیچیده شده با این حال بسیاری از والدین و مدارس از هشدارهایی که در آثاری مانند کتاب جاناتان هایت با عنوان «نسل مضطرب» و پژوهش هایی درباره وجود ارتباط بین استفاده از صفحه نمایش و مشکلات سلامت روانی داده شده است یکه خورده اند. در پاسخ به نگرانی‌ها درباره کودکان و رسانه های دیجیتالی موجی از ممنوعیت موبایل در سال ۲۰۲۴ مدارس سراسر کشور (ایالات متحده) را فرا گرفت.

همچنین در کنار اینها درصد بزرگی از والدین در نظرسنجی گفتند که فوائد آموزشی مثبتی در اسکرین تایم فرزندانشان یافته اند که شامل یادگیری چیزهای جدید،‌ دیدن فرهنگ های مختلف، جست و جوی علائق جدید و ارتباط با دوستان و خانواده است. افراد دارای نوه که صدها کیلومتر دورتر از آنها زندگی می کنند قدرت رسانه های دیجیتالی را بهتر متوجه می‌شوند.

یک سوم والدین استفاده از هوش مصنوعی برای یادگیری را گزارش کردند، با این وجود مشخص نیست که این والدین چه تعریف و برداشتی از هوش مصنوعی که اصطلاحی با استفاده های گسترده در جهان رسانه های کودکان است دارند. از هر چهار والد یک والد گزارش کرد که فرزندش برای خلق داستان های کوتاه یا هنر از هوش مصنوعی استفاده می کند که این ممکن است به اندازه هر داده دیگری در این نظرسنجی پیامدها و کاربردهایی برای معلمان این نسل داشته باشد.

یک معلم چگونه نگارش و مهارت نوشتن را به دانش آموزی که در کنار استفاده از هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار نوشتاری بزرگ شده درس می دهد؟ آیا ما باید انتظار گنجاندن مطالب اضافی در چک لیست آمادگی مدرسه داشته باشیم؟

اکثریت والدین گفتند که استفاده از هوش مصنوعی برای انجام تکالیف مدرسه هیچ تاثیری روی درک فرزندانشان از مواد درسی مدرسه ندارد. این نظرسنجی به استفاده از صفحه های نمایش که در دوران پساکرونا در مدارس رشد تصاعدی داشته نپرداخته است.

یک نظرسنجی در سال ۲۰۲۲ که توسط روزنامه اجوکیشن ویک انجام شده نشان می دهد که ۹۰ درصد مدیران مدارسی که در نظرسنجی شرکت کردند یک وسیله یادگیری دیجیتالی که توسط مدرسه تهیه شده بود در اختیار هر دانش آموز دوره اول و دوم متوسطه قرار داده بودند، و ۸۴ درصد این کار را برای دانش آموزان دوره ابتدایی انجام می دادند.

کامان سنس میدیا این نظرسنجی را که از سال ۲۰۱۱ شروع کرده چند بار انجام داده، و داده ها حاکی از وجود تعدادی روندها و الگوهاست. در سال ۲۰۱۷ کودکان با سنین بین صفر (تولد) تا ۸ سال نیم ساعت را صرف تماشای زنده تلویزیون کردند. در سال ۲۰۲۴ این مدت زمان به ۵ دقیقه رسید.

به طور میانگین والدین حدودا نیم ساعت در روز را صرف خواندن کتاب های کاغذی برای کودکان می کنند. والدین سفیدپوست بیشتر از دیگران برای فرزندانشان کتاب می خوانند. خانواده های پردرآمد بیشتر از خانواده های کم درآمد برای فرزندانشان به طور روزانه کتاب می خوانند. والدین با تحصیلات بالاتر بیشتر از والدین کم درآمد روزانه برای فرزندان خود کتاب می خوانند.

کامان سنس میدیا به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی با هدف بررسی و درجه بندی رسانه ها و تکنولوژی به منظور کنترل مناسب بودن آنها برای کودکان در سال ۲۰۰۳ تاسیس شد. این سازمان با نگاه به عادات رسانه ای تین ها (۱۳ تا ۱۹ ساله ها) و کودکان و والدین با همکاری شرکت های رسانه ای و سازمان های پژوهشی متعدد نظرسنجی های متنوعی را تولید می کند.

یکی دیگر از نظرسنجی های اخیر کامان سنس میدیا نشان می دهد که تین ها کاربران پرمصرف پلتفرم های فن آوری هستند. این گروه سنی به شرکت های پشت این پلتفرمها اعتمادی ندارند. سال ها طول خواهد کشید تا ببینیم که آیا جدیدترین نسل بومیان دیجیتالی یک رابطه متفاوت با صفحه های نمایش خود و شرکت های پشت آنها برقرار می کنند. اما به نظر می رسد که بخش اعظم کار پیش از این شروع شده است.

منبع: مجله فوربز

کوچک ترین شهروندان دیجیتالی در صدای معلم


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

کوچک ترین شهروندان دیجیتالی در صدای معلم

منتشرشده در پژوهش

نکات نوشتن و نویسندگی و پژواکِ دل در کلمه تأملی بر گفته‌ی رابرت فراست در صدای معلم   نقل است از رابرت فراست، شاعر سترگ آمریکایی که گفت: « اگر نویسنده اشک نریزد، خواننده نیز اشک نخواهد ریخت. اگر نویسنده شگفت‌زده نشود، خواننده نیز شگفت‌زده نخواهد شد » .

این جمله‌ی کوتاه، چکیده‌ای عمیق از ماهیت پر رمز و راز آفرینش ادبی و ارتباط حیاتی میان نویسنده و خواننده را در خود نهفته دارد. این نه تنها یک توصیه، بلکه بیانیه‌ای است درباره‌ی ضرورتِ زیستنِ متن توسط خالقش پیش از آن که به دست مخاطب برسد.

بخش نخست گفته‌ی فراست، بر اهمیت اصالتِ عاطفی در نگارش تأکید دارد.

نویسنده برای آن که بتواند حزن یا شادی، اندوه یا امید، و هر حس دیگری را در خواننده برانگیزد، ابتدا باید خود طعم آن را چشیده باشد؛ نه لزوماً تجربه‌ای عینی و دقیقاً مطابق آنچه می‌نویسد، بلکه درک و لمسی از عمق آن حس در وجود خویش. کلماتی که از دل برمی‌آیند، بر دل می‌نشینند.

اگر نویسنده‌ای تنها به توصیفِ سطحیِ اندوه بپردازد، بی‌آن که بارِ عاطفی آن را در وجود خود حس کرده باشد، نوشته‌اش همچون کالبدی بی‌جان خواهد بود. خواننده، ناخودآگاه، خلأ این اتصالِ عاطفی را حس می‌کند و متن از تأثیرگذاری عمیق باز می‌ماند.

اشکِ نویسنده بر صفحه، خواه به معنای واقعی کلمه هنگام نوشتن صحنه‌ای اندوه‌بار، خواه به معنای استعاریِ غرق شدن در احساسات شخصیت‌ها و موقعیت‌ها، همان جوهری است که به کلمات حیات می‌بخشد و پلی از دل نویسنده به دل خواننده می‌سازد. نویسنده‌ای که می‌گرید و شگفت‌زده می‌شود، نویسنده‌ای است که با تمام وجود در جهانِ متنِ خود زیست می‌کند.

بخش دوم گفته‌ی فراست، به جنبه‌ی کشف و پویایی در فرآیند نگارش اشاره دارد. « اگر نویسنده شگفت‌زده نشود، خواننده نیز شگفت‌زده نخواهد شد » . این جمله به این معناست که فرآیند نوشتن نباید صرفاً بازتابِ دانسته‌ها و برنامه‌ریزی‌های از پیش تعیین شده باشد.

نویسنده‌ی واقعی در حین نوشتن، در حالِ کشف است؛ کشفِ ابعاد جدید شخصیت‌هایش، گره‌های داستانی پیش‌بینی نشده، یا ارتباطاتِ تازه‌ای میان ایده‌ها. این عنصرِ کشف و ناگهانی، همان چیزی است که نوشتن را از یک عمل مکانیکی فراتر برده و آن را به یک ماجراجویی تبدیل می‌کند.

اگر نویسنده خود از آنچه بر صفحه نقش می‌بندد، غافلگیر نشود، اگر پایان داستان یا تحول شخصیت برایش کاملاً قابل پیش‌بینی و عاری از هر گونه تازگی باشد، چگونه می‌تواند انتظار داشته باشد که خواننده‌اش را شگفت‌زده کند؟

نکات نوشتن و نویسندگی و پژواکِ دل در کلمه تأملی بر گفته‌ی رابرت فراست در صدای معلم

شورِ کشف در نویسنده، جرقه ای است که کنجکاوی و هیجان را در خواننده روشن می‌کند.

پیوند میان این دو بخش از گفته‌ی فراست، در اصالت و حضورِ تمام‌ عیار نویسنده در لحظه‌ی آفرینش نهفته است.

نویسنده‌ای که می‌گرید و شگفت‌زده می‌شود، نویسنده‌ای است که با تمام وجود در جهانِ متنِ خود زیست می‌کند. او نه تنها روایت‌گر، بلکه ساکنِ آن جهان است. شخصیت‌هایش را می‌شناسد، با آن‌ها هم ذات‌پنداری می‌کند، از سرنوشتشان متأثر می‌شود و از چرخش‌های داستانی‌شان به وجد می‌آید. این غرق شدنِ نویسنده در اثر، همان چیزی است که نوشته را زنده، پویا و سرشار از انرژی می‌کند.

نکات نوشتن و نویسندگی و پژواکِ دل در کلمه تأملی بر گفته‌ی رابرت فراست در صدای معلم

در نهایت ؛

سخن رابرت فراست یادآوری قدرتمندی است برای تمام کسانی که قلم در دست می‌گیرند. نگارش تنها ردیف کردنِ کلمات و ساختنِ جملات نیست؛ آن دمیدنِ روحِ نویسنده در کالبدِ متن است.

اگر نویسنده خود را در معرض احساسات قرار ندهد، اگر اجازه ندهد که مسیر نگارش او را به سرزمین‌های ناشناخته ببرد و شگفت‌زده‌اش کند، اثرش فاقد آن نیروی حیاتی خواهد بود که بتواند قلب و ذهن خواننده را تسخیر کند.

بنابراین، اشک ریختن و شگفت‌زده شدن، نه ضعف ؛ بلکه بخشی اساسی از فرآیند نگارشِ اصیل و تأثیرگذار است؛ همان چیزی که متن را از سطحِ کلمات فراتر برده و آن را به تجربه‌ای مشترک میان خالق و مخاطب تبدیل می‌کند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نکات نوشتن و نویسندگی و پژواکِ دل در کلمه تأملی بر گفته‌ی رابرت فراست در صدای معلم

منتشرشده در آموزش نوین

 نگاهی به نقش هوش مصنوعی آینده آموزش و پرورش و معنای زندگی در صدای معلم  چندی پیش، بیل گیتس در گفت‌وگویی هشدار داد که در ده سال آینده، هوش مصنوعی می‌تواند جای معلمان را بگیرد. این جمله شاید در نگاه اول جذاب و نویدبخش پیشرفت باشد، اما اگر با دقت بیشتری به آن نگاه کنیم، بیش از آن‌که نوید باشد، زنگ خطری است برای چیزی عمیق‌تر از تکنولوژی:

مسئله فراموشی انسان است.

در دنیایی که ماشین‌ها می‌توانند مسئله حل کنند، زبان جدید بیاموزند و حتی تدریس کنند، سؤال مهمی مطرح می‌شود:

آیا تدریس، فقط انتقال دانش است؟ آیا معلم، فقط یک منبع اطلاعات است که می‌توان آن را با یک الگوریتم جایگزین کرد؟

پاسخ، قطعاً منفی است.

معلم بودن، بیش از آن‌که به دانش مربوط باشد، به درک مربوط است. به آن لحظه‌ای که معلم، سکوت سنگین دانش‌آموزی را می‌فهمد ؛ به آن نگاهِ فراری، به بغض پشت نقاب شوخی، به دانش‌آموزانی که زیر بار سنگین قمار یا غم یا اضطراب، آرام آرام فرومی‌ریزند.

نگاهی به نقش هوش مصنوعی آینده آموزش و پرورش و معنای زندگی در صدای معلم

هوش مصنوعی شاید بتواند «تحصیل» بدهد، اما هیچ‌گاه نمی‌تواند «فهمیده شدن» را جایگزین کند.

نلسون ماندلا گفته بود : «آموزش قدرتمندترین سلاحی‌ است که می‌توان با آن دنیا را تغییر داد.» اما این سلاح، در دستان انسانی روشن می‌شود که می‌ بیند، می‌شنود، و درک می‌کند.

نگاهی به نقش هوش مصنوعی آینده آموزش و پرورش و معنای زندگی در صدای معلم

اگر قرار است با این پیشرفت فن آورانه مواجه شویم، سیاست ما نباید انکار یا وحشت باشد، بلکه باید باز تعریف نقش معلم باشد. ما باید انسان‌محورتر شویم، نه ماشین‌محورتر.

باید آموزش را از صرف انتقال اطلاعات، به سمت پرورش انسان ببریم.

ما باید معلمانی باشیم که نه‌ فقط دانش، که همدلی، تاب‌آوری و معنا را نیز منتقل می‌کنند.

نگاهی به نقش هوش مصنوعی آینده آموزش و پرورش و معنای زندگی در صدای معلم

باید به دانش‌آموزان یاد بدهیم که چگونه انسان بمانند، در جهانی که هر روز کمتر انسانی به‌نظر می‌رسد. ما باید معلمانی باشیم که نه‌ فقط دانش، که همدلی، تاب‌آوری و معنا را نیز منتقل می‌کنند.

اگر قرار است ماشین‌ها جای ما را بگیرند، چه چیزی از انسان بودن را با خود خواهند برد؟ و ما، تا آن روز، چقدر از انسانیت را منتقل کرده‌ایم؟

ویکتور فرانکل، نویسنده کتاب انسان در جست و جوی معنا، زمانی در نامه‌ای به معلمان آینده نوشت:

نگاهی به نقش هوش مصنوعی آینده آموزش و پرورش و معنای زندگی در صدای معلم

«وظیفه شما این نیست که فقط به نسل جوان آموزش بدهید، بلکه این است که به آن‌ها کمک کنید معنای زندگی‌شان را پیدا کنند.»

در جهانی که معنا هر روز نایاب‌تر می‌شود، و ماشین‌ها هر روز کامل‌تر، ما معلمان باید حامل شعله‌ای باشیم که فقط انسان می‌تواند آن را روشن نگه دارد:

شعله‌ی معنا.

شاید هوش مصنوعی بتواند پاسخ‌ها را بدهد، اما تنها یک معلم انسان است که می‌تواند به یک نوجوان کمک کند تا پرسش‌هایش را کشف کند .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نگاهی به نقش هوش مصنوعی آینده آموزش و پرورش و معنای زندگی در صدای معلم

منتشرشده در آموزش نوین

نگاهی به پارتیشن های شیشه ای ادارات و مساله شفافیت سازمانی در صدای معلم

پیش گفتار

همه ما از گذشته دور و نزدیک و در زمان حال، به اداراتی مراجعه کرده ایم که ساختمانی قدیمی و یا تازه ساخت داشته اند. قبل از انقلاب بیشتر ساختمان های اداری، بانک ها و مدارس از نوع کهنه ساخت، گاه مخروبه و یا استیجاری بود هر چند امروز بیشتر ادارات نوساخت و مستقل هستند ولی با همان هویت ساختاری قدیم ساخته شده اند. یعنی دارای طبقات و اتاق های بسیارند که بزرگ ترین آنها برای اتاق جلسات و کنفرانس ها اختصاص می یابد.

اصولا اتاق مدیران و معاونان نیز مستقل و نسبتا بزرگ است. اما در مابقی اتاق ها و در طبقات مختلف ساختمان، بسته به اندازه اتاق و نوع تخصص کارکنان سه تا چهار نفر کنار هم با میزهایی که درهم فرو رفته اند و در اتاق فضایی برای تردد هم به سختی مانده است، افراد مشغول فعالیت هستند.

این که چند درصد ادارات ما با دیوار بلند اتاق ها از هم منفک می شوند و چند درصد آن ها پارتیشن شیشه ای پیشرفته، شیک و با کلاس دارند و یا در سطح نازل هستند، نمی دانم. اما حداقل در آموزش و پرورش دیوار نیروهای ستادی هنوز بلند بلند است که اساس آن از بی اعتمادی به خود و میل به انجام نحوه خاصی از کار در ادارات آموزش و پرورش بنا شده است.

شاید روی همین اصل هم قصد نصب دوربین مداربسته در کلاس های درسی مدارس را دارند. نسبت به دیگر سازمان ها، تنها اداره ای که میل شدید و بیشتری به کنترل دارد.

کارکنان بانک ها، ادارات ثبت و احوال، بیمه ها، پلیس 110 و... به صورت جمع کارکنان در یک سالن کوچک یا بزرگ فعالیت می کنند؛ اما چون از استاندارد کیفی و کمی مناسبی برخوردار نیستند پس جذاب هم نیستند و در آن ها کمتر می توان به اهداف شفافیت سازمانی دست یافت.

نگاهی به پارتیشن های شیشه ای ادارات و مساله شفافیت سازمانی در صدای معلم

به جز بانک ها که همه کارکنان آن در فضایی فراخ قادر به مشاهده یکدیگرند و همه چیز در آن نسبتا شفاف و عیان است، مابقی ادارات به دلیل تنگی فضا و ازدحام مراجعین، چنین ویژگی را ندارند. البته یک فرد وقتی ترس از خدا ندارد یا شعور اجتماعی برای احترام به هم نوعان خود را ندارد در همین بانک های شیشه ای فراخ، از حساب مشتریان برای خود سرمایه برداشت می کند و یا برای افراد خاص پرمایه، دروغ نوبت شکنانه بیان می کند و یا رشوه می گیرد و... که اخبارش را گاه و بیگاه می شنویم.

پس اگر وجدان شغلی نباشد برای اشرف مخلوقات، هیچ چیز تهدید یا عامل بازدارنده نیست. حتی با پارتیشن شیشه ای و جمع کارکنان در فضایی واحد، باز خلاف می کنند. گروه خون و ژن آنان خاص خودشان است و هیچ چیز مانع نیت شوم آنان نیست.

نگاهی به پارتیشن های شیشه ای ادارات و مساله شفافیت سازمانی در صدای معلم

شفافیت سازمانی یعنی چه؟

شفافیت سازمانی یعنی روراست بودن مدیر و در میان گذاشتن همه اطلاعات مثبت و منفی، به جز اطلاعات محرمانه سازمانی که ضرورتی برای دانستن آن توسط همه کارکنان و کارمندان وجود ندارد. البته حد و مرز این اطلاعات که تا چه حد محرمانه اند به شجاعت، قابلیت و استقلال تصمیم گیری مدیر سازمان بستگی دارد.

هدف شفافیت سازمانی؛ اعتماد سازی در سازمان و اجرای اهداف فرهنگ سازمانی در سطحی بالاست و ما با اندیشه نصب دوربین در کلاس درس، به جای اعتماد سازی، اساس آن را زیر سئوال می بریم.

نگاهی به پارتیشن های شیشه ای ادارات و مساله شفافیت سازمانی در صدای معلم

شفافیت سازمانی چرا لازم است؟

موفقیت در پیشبرد اهداف و آرمان های هر سازمانی به نحوه و چگونگی فعالیت کارکنان یا کارمندان آن نیاز دارد. وقتی آنان فقط پشت یک میز می نشینند و وظایف خاص روزمره را انجام می دهند اما در خصوص اهداف و توانایی های سازمان خود اطلاعاتی ندارند یا بسیار کم می دانند، مشارکت یا سوز کافی از خود نشان نمی دهند لذا شکاف و فاصله عمیقی بین آنان به وجود می آید.

با شفافیت سازمانی فعالیت جمعی یا تیمی و امکان موفقیت در رسیدن به هدف بیشتر می شود. گلوگاه های مانع و بازدارنده شناسایی و رفع می گردد. در کار جمعی یا تیمی، بارش مغزی بیشتر و استعداد افراد شکوفاتر می شود.

علاوه بر این موارد، رضایت شغلی نیز تقویت می شود. در چنین شرایط شفافی، دیگر کسی احساس کنترل شدن نمی کند لذا نیازی به پنهان کاری وجود ندارد و غیبت از همکاران نیز برچیده می شود. احترام و اعتماد متقابل باعث نشاط و شادی بیشتر در چنین شرایط کاری می شود و شور و نشاط در آن موج می زند که خود این امر بر افزایش کارآیی کارکنان و کارمندان اثر مثبت می گذارد. افراد در ساعت اداری خسته می شوند اما در کنار آن از انجام کار مفید، ارزنده و اثرگذار خود لذت می برند.
کارهای ما کمتر فرهنگی و بیشتر نظارتی - کنترلی است لذا نه اعتمادی وجود دارد و نه اراده ای برای نواندیشی به کار گرفته می شود.

در شفافیت سازمانی علاوه بر دسترسی به اطلاعات قابل دسترس، به مشخص بودن نوع رفتار و نحوه انجام وظایف کارکنان یا کارمندان یک سازمان یا شرکت؛ از لحاظ بصری نیز نیاز هست تا قابل لمس و رؤیت باشد.

در یک سازمان منظور از شفافیت بصری؛ قابلیت مشاهده شدن توسط دیگران است. دیگرانی که شامل مدیر و معاونان، کارکنان و نیروهای خدماتی، نگهبانی و اطلاعاتی یک سازمان اداری است و همچنین نحوه رفتار هر یک از این افراد با یکدیگر و با ارباب رجوع است.

مزایا و معایب پارتیشن شیشه ای نوع ساختار پارتیشن شیشه ای ما از آنچه که امروز در دنیای کار و فعالیت بخش دولتی و خصوصی جهان پیشرفته می گذرد تفاوت زیباشناسانه ای دارد و حتی تفاوت در اهمیت سرمایه گذاری برای عده ای که قرار است اهداف و موفقیت این سازمان را پیش برند، دارد. آنان نگاه و روح زیبا را با فضایی مطبوع به زیرمجموعه خود می دهند تا در ارزش گذاری به ذات انسان و انسانیت، مکمل یکدیگر باشند.

نگاهی به پارتیشن های شیشه ای ادارات و مساله شفافیت سازمانی در صدای معلم

مزایا و معایب پارتیشن شیشه ای

مزایای پارتیشن های شیشه ای موارد زیر است:

- عایق صوتی مناسب

- انتقال نور طبیعی به فضاهای داخلی

- قابلیت حمل

- نگهداری آسان

- دوام و ماندگاری بالا

- افزایش بهره‌ وری از نیروی کاری

- هزینه کمتر نسبت به دیوارکشی

- سرعت بالای اجرا

- تنوع بالا

- زیبایی منحصر به فرد

- بالا بردن شعاع دید

- صرفه جویی در مصرف انرژی

-بالا رفتن ارزش مالی ساختمان

و معایب آن عبارت است از:

- کاهش حریم خصوصی

- مقاومت کم

- کاهش ارتباط جمعی

- عایق حرارتی نامناسب

- زمان زیاد برای نظافت***

نگاهی به پارتیشن های شیشه ای ادارات و مساله شفافیت سازمانی در صدای معلم

سخن پایانی

برای اقدام به هر کار جدیدی، ابتدا باید نوع و مسیر نگاه افراد را تغییر داد. حال جدید برای بار اول و با خلاقیت خود یا با تقلید از آنانی که بیش از نیم قرن پیش آن را طراحی و اجرا کرده اند. برای داشتن نگاه و دید مناسب یا درست، باید به سراغ آموزش برویم و برای آموزش نیز باید سراغ مدرسه، کتب درسی و کودکان برویم و برای طی همه این مسیرها؛ باید سراغ کار فرهنگی برویم.

نگاهی به پارتیشن های شیشه ای ادارات و مساله شفافیت سازمانی در صدای معلم

کارهای ما کمتر فرهنگی و بیشتر نظارتی - کنترلی است لذا نه اعتمادی وجود دارد و نه اراده ای برای نواندیشی به کار گرفته می شود.

راستی اگر روزی کلاس های درسی ولو بر فرض محال، بر محور پارتیشن های شیشه ای طراحی شود می توان به شفافیت کارکردی رسید؟ معایب و مزایای آن چه خواهد بود؟

*** منبع نما دیزاین


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نگاهی به پارتیشن های شیشه ای ادارات و مساله شفافیت سازمانی در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

جایگاه و اهمیت هوش مصنوعی و بازنگری در نظام آموزشی و مدارس ایران در صدای معلم  وقتی از هوش مصنوعی صحبت می‌کنیم، دیگر با پدیده‌ای روبه‌رو نیستیم که فقط در فیلم‌های علمی - تخیلی جای داشته باشد. این فن آوری اکنون بخشی جدایی‌ناپذیر از زیست روزمره بشر است؛ از الگوریتم‌هایی که محتوای فضای مجازی را برایمان تنظیم می‌کنند گرفته تا سیستم‌هایی که جان بیماران را در بیمارستان‌ها نجات می‌دهند.

اما پرسش اینجاست: جایگاه ایران در این آینده فن آورانه کجاست؟

گزارش سال ۲۰۲۴ دانشگاه استنفورد تصویر روشنی از وضعیت فعلی جهان ارائه می‌دهد. آمریکا با تولید ۴۰ مدل پیشرفته هوش مصنوعی، چین با ۱۵ مدل و اروپا با ۳ مدل، خود را در صف اول رقابت جهانی جای داده‌اند.

در این میان کشورهای منطقه ما، از جمله ایران هنوز نتوانسته‌اند حتی آموزش ابتدایی این فن آوری را وارد مدارس خود کنند. این یک زنگ خطر جدی است؛ نه فقط برای آینده فن آوری بلکه برای آینده استقلال و توانمندی ملی ما.

آموزش هوش مصنوعی تنها به معنای یادگیری کدنویسی نیست .

این آموزش دریچه‌ای است به سوی تقویت تفکر انتقادی، حل مسئله و تربیت نیروهای انسانی خلاق.

جایگاه و اهمیت هوش مصنوعی و بازنگری در نظام آموزشی و مدارس ایران در صدای معلم

اگر می‌خواهیم ایران در آینده صرفاً مصرف‌کننده فن آوری نباشد و جایگاهی مستقل و اثرگذار در جهان دیجیتال داشته باشد، چاره‌ای جز بازنگری در نظام آموزشی نداریم.

این تحول باید از مدرسه آغاز شود، جایی که آینده‌سازان فردای کشور در حال شکل‌گیری‌اند.

می‌توان این مسیر را از آموزش مفاهیم پایه آغاز کرد؛ از برنامه‌نویسی ساده گرفته تا ساخت ربات‌های ابتدایی. منابع رایگان در فضای آنلاین، همکاری با شرکت‌های دانش‌بنیان داخلی و کارگاه‌های آموزشی و دوره های ضمن خدمت کارآمد برای معلمان می‌تواند آغازگر این مسیر باشد.

جایگاه و اهمیت هوش مصنوعی و بازنگری در نظام آموزشی و مدارس ایران در صدای معلم

سکوت امروز ما، عقب‌ماندگی فردای فرزندان‌مان را رقم خواهد زد.

اکنون زمان آن است که تصمیم بگیریم:

می‌خواهیم ناظر آینده باشیم، یا بخشی از آن؟ انتخاب با مدیران دستگاه حساس و پهن پیکر نظام تعلیم و تربیت ماست.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

جایگاه و اهمیت هوش مصنوعی و بازنگری در نظام آموزشی و مدارس ایران در صدای معلم

منتشرشده در آموزش نوین

بررسی تاثیر آموزش‌های انفرادی بر تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها در صدای معلم  آموزش انفرادی یک روش یادگیری است که در آن فرد بر اساس توانایی‌ها، نیازها و سرعت یادگیری خود، به‌صورت مستقل و بدون وابستگی به یک کلاس یا معلم خاص، آموزش می‌بیند. این روش می‌تواند از طریق منابع متنوعی مانند کتاب‌ها، دوره‌های آنلاین، نرم‌افزارهای آموزشی و پلتفرم‌های یادگیری مجازی انجام شود.

این نوع آموزش به چندین روش مختلف اجرا می‌شود که هرکدام مزایا و کاربردهای خاص خود را دارند.

در ادامه، مهم‌ترین انواع آموزش انفرادی را به اختصار معرفی می‌کنیم:

1- آموزش انفرادی برنامه‌ریزی‌شده (Programmed Instruction) :

در این روش، محتوا به بخش‌های کوچک تقسیم می‌شود و یادگیرنده مرحله‌به‌مرحله از طریق آزمون‌ها و بازخوردها پیش می‌رود.

2- آموزش انفرادی با کمک رایانه (Computer-Assisted Instruction – CAI)

در این روش، یادگیرنده از نرم‌افزارهای هوشمند و تعاملی برای یادگیری استفاده می‌کند. هوش مصنوعی می‌تواند محتوای آموزشی را شخصی‌سازی کند.

3- آموزش انفرادی بر اساس علایق (Interest-Based Learning)

در این روش، یادگیری بر اساس علایق و نیازهای شخصی طراحی می‌شود و یادگیرنده خودش مسیر یادگیری را انتخاب می‌کند.

4- آموزش انفرادی خودراهبری‌شده (Self-Directed Learning – SDL)

در این روش، فرد به‌صورت کاملاً مستقل مطالعه می‌کند و خودش منابع، اهداف و روش‌های یادگیری را تعیین می‌کند.

5- آموزش انفرادی مبتنی بر پروژه (Project-Based Learning – PBL)

در این روش، یادگیرنده از طریق انجام پروژه‌های واقعی و عملی مفاهیم را یاد می‌گیرد.

6- آموزش انفرادی تطبیقی (Adaptive Learning)
در این روش، از هوش مصنوعی و تحلیل داده‌ها برای تنظیم محتوای آموزشی مطابق با نیازهای فردی استفاده می‌شود.

7- آموزش انفرادی از طریق یادگیری ترکیبی (Blended Learning)

این روش ترکیبی از یادگیری حضوری و آنلاین است که به دانش‌آموزان امکان می‌دهد بخشی از یادگیری را خودشان و به‌صورت مستقل انجام دهند.

بررسی تاثیر آموزش‌های انفرادی بر تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها در صدای معلم

آموزش‌های انفرادی از ویژگی‌ها و مزایایی برخوردار هستند که امروزه گسترش یافته‌اند که برخی از مهم‌ترین این ویژگی‌ها عبارتند از:

- انعطاف‌پذیری بالا : یادگیرنده می‌تواند زمان، مکان و سرعت یادگیری را خودش تعیین کند.

- استفاده از فن آوری‌های نوین : مانند هوش مصنوعی، واقعیت مجازی، متاورس و یادگیری ماشینی.

- محتوای شخصی‌سازی‌شده : یادگیری متناسب با نیازهای فردی، سبک یادگیری و علایق فرد تنظیم می‌شود.

- دسترسی جهانی : بدون محدودیت جغرافیایی، هر فرد می‌تواند از منابع آموزشی سراسر جهان استفاده کند.

- افزایش خودمختاری و مهارت‌های فردی : تقویت مهارت‌های حل مسئله، مدیریت زمان و یادگیری مستقل.

- کاهش هزینه‌های آموزشی : معمولاً آموزش انفرادی از کلاس‌های حضوری ارزان‌تر است و هزینه‌های رفت‌وآمد را کاهش می‌دهد.

اما سوال اینجاست که :

آیا با پیشرفت تکنولوژی و گسترش آموزش‌های انفرادی، مدارس و دانشگاه‌ها تعطیل می‌شوند؟

پاسخ به این سوال کمی دشوار است اما اگر مدارس و دانشگاه‌ها تعطیل نشوند حتماً نقش و نحوه عملکرد آنها تغییر خواهد کرد. پیشرفت‌هایی مانند هوش مصنوعی، متاورس، واقعیت افزوده و یادگیری ماشینی باعث تحول در آموزش شده‌اند، اما بعید است که مدارس و دانشگاه‌ها به‌طور کامل تعطیل شوند.

بررسی تاثیر آموزش‌های انفرادی بر تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها در صدای معلم

دلایل این موضوع شامل موارد زیر است:

1- نقش اجتماعی و پرورشی مدارس و دانشگاه‌ها

آموزش فقط انتقال اطلاعات نیست. دانش‌آموزان و دانشجویان در مدارس و دانشگاه‌ها مهارت‌های اجتماعی، کار گروهی، تفکر انتقادی و حل مسئله را یاد می‌گیرند. این مهارت‌ها به سختی می‌توانند به‌طور کامل در محیط‌های دیجیتالی جایگزین شوند.

2- نیاز به یادگیری عملی و تجربی

رشته‌هایی مانند پزشکی، مهندسی، هنر، علوم آزمایشگاهی و بسیاری از مهارت‌های فنی نیاز به آموزش عملی دارند. حتی با پیشرفت متاورس و شبیه‌سازی‌های دیجیتالی، یادگیری عملی و حضوری همچنان اهمیت خود را حفظ خواهد کرد.

3-  چالش‌های یادگیری کاملاً دیجیتال

- عدم تمرکز و خستگی دیجیتال: یادگیری در محیط‌های کاملاً مجازی ممکن است باعث کاهش تمرکز و انگیزه شود.

- نیاز به تعامل انسانی: معلمان و اساتید نقش مهمی در راهنمایی، انگیزه‌بخشی و ارزیابی دانش‌آموزان دارند که هوش مصنوعی هنوز نمی‌تواند کاملاً جایگزین آن شود.

4- نابرابری در دسترسی به فن آوری

همه افراد در سراسر جهان به اینترنت پرسرعت، رایانه‌های پیشرفته و محیط‌های مجازی مناسب دسترسی ندارند. این مسئله باعث می‌شود که آموزش سنتی همچنان مورد نیاز باشد.

5-  آینده؛ ترکیب آموزش سنتی و دیجیتال

آنچه محتمل‌تر است، ادغام آموزش حضوری و آنلاین است. دانشگاه‌ها و مدارس از فن آوری‌هایی مانند متاورس، هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی برای بهبود روش‌های آموزشی استفاده خواهند کرد، اما به‌طور کامل جایگزین نخواهند شد.

بررسی تاثیر آموزش‌های انفرادی بر تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها در صدای معلم

اما می‌توان نتیجه‌گیری کرد که:

* مدارس و دانشگاه‌ها تعطیل نمی‌شوند، اما به سمت آموزش ترکیبی (هیبریدی) حرکت خواهند کرد.

*  تکنولوژی باعث تغییر در روش‌های تدریس و شخصی‌سازی یادگیری می‌شود، اما جایگزین کامل آموزش سنتی نخواهد شد.

*  یادگیری حضوری همچنان برای مهارت‌های اجتماعی، عملی و تجربی ضروری است.

بنابراین، آینده آموزش ترکیبی از روش‌های سنتی و فن آوری‌های پیشرفته خواهد بود، نه حذف کامل مدارس و دانشگاه‌ها.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

بررسی تاثیر آموزش‌های انفرادی بر تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها در صدای معلم

منتشرشده در آموزش نوین

نقدی بر کتاب‌ های درسی فارسی از محتوای نصیحت‌ گونه تا تحریف متون در صدای معلم

در  دوره اول متوسطه ؛ دانش آموزان هر پایه چهار ساعت محتوای درسی تحت عنوان «ادبیات» می‌خوانند. دو ساعت شامل املا و فارسی است و دو ساعت نیز در هفته به نگارش یا همان انشا اختصاص یافته است.

جایگاه درس ادبیات به‌عنوان درسی که هدف آن پرورش تفکر انتقادی و آگاهی از مسائل اجتماعی است، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

انتخاب متون برای این درس باید با وسواس و دقت انجام شود تا دانش‌آموزان هم از میراث غنی ادبیات کلاسیک فارسی بهره‌مند شوند و هم با جریان‌های ادبی معاصر و ادبیات جهان آشنا گردند. چنین رویکردی نه‌تنها در تقویت مهارت‌های زبانی و تحلیلی آنان مؤثر است، بلکه به رشد نگرشی باز و آگاهانه نسبت به مسائل فرهنگی و اجتماعی نیز کمک می‌کند.

کتاب‌های فارسی پایه هفتم، هشتم و نهم هر پایه شامل شش فصل با عنوان‌هایی چون فصل اول: زیبایی آفرینش، فصل دوم: شکفتن، فصل سوم: سبک زندگی، فصل چهارم: نام‌ها و یادها، فصل پنجم: اسلام و انقلاب اسلامی و فصل ششم با نام ادبیات جهان است.

البته دو فصل این کتاب‌ها نیز تحت عنوان ادبیات بومی نام‌گذاری شده است و تهیه دو درس پنجم و پانزدهم در اختیار دانش آموزان و مطابق با ادبیات بومی هر منطقه پیش بینی شده است که متأسفانه در بسیاری از مدارس نادیده گرفته می‌شود!

نقدی بر کتاب‌ های درسی فارسی از محتوای نصیحت‌ گونه تا تحریف متون در صدای معلم

کتاب نگارش هم که با محتویات درس فارسی در ارتباط است تنها هشت درس دارد که به‌صورت کارگاهی و تمرین نوشتن به‌صورت هرماه یک درس پیش بینی شده است و طبیعی است که باید از تقسیم این چهار ساعت بین دبیران مختلف باید خودداری کرد.

بیشترین حجم کتاب فارسی را ادبیات تعلیمی در بر گرفته است. به‌عبارت‌ دیگر از ابتدای کتاب تا انتهای کتاب یک دانش‌آموز نوجوان شاهد نصیحت شنیدن و پند و اندرز مستقیم است. نکته‌ای که چندان با ذوق و حوصله دانش آموزان در این دوره سازگار نیست و شاید اگر در انتخاب داستان‌ها و اشعار به شیوۀ غیرمستقیم عمل شده بود شاهد اثرگذاری بهتری بودیم.

یکی دیگر از مشکلاتی که در کتاب فارسی مشاهده می‌شود، عدم مطابقت تصویرگری با متن است. گاهی تصاویر نه‌ تنها با محتوای درس هماهنگی ندارند، بلکه موجب سردرگمی دانش‌آموزان نیز می‌شود. همچنین استفاده از فونت‌های نامناسب در برخی صفحات خوانایی متن را دشوار کرده است و باعث خستگی چشم و کاهش تمرکز می‌شود.

یکی دیگر از ایرادها ، عدم ذکر نام نویسنده در پایان درس‌ها و روان‌خوانی‌ها است. این مسئله نه‌تنها ارزش علمی و هنری آثار را نادیده می‌گیرد، بلکه باعث می‌شود دانش‌آموزان کمتر با نام و آثار نویسندگان و شاعران برجسته آشنا شوند. به‌عنوان نمونه در کتاب فارسی هشتم پنج روان‌خوانی با نام‌های: جوانه و سنگ صفحه 23/آقا مهدی صفحه 63/ شوق آموختن صفحه 102/نام ها و جای‌ها صفحه 111 و آن‌سوی پنجره صفحه 125 آمده است.

تنها روان‌خوانی صفحه 63 نام نویسنده را دارد و بقیه بدون نام مؤلف یا نویسنده است.

در این میان نکته عجیب‌تر تحریف کامل برخی از متون در کتاب با متن اصلی اثر است که معلوم نیست با چه هدفی صورت گرفته است.

نقدی بر کتاب‌ های درسی فارسی از محتوای نصیحت‌ گونه تا تحریف متون در صدای معلم

یکی از روان‌خوانی‌های همین کتاب با عنوان «شوق آموختن» که بدون نام نویسنده است از کتاب «حکایت زمستان» نوشته «سعید عاکف» انتخاب شده است. ماجرای اصلی ، روایت رزمنده‌ای اسیر است که به شوق دختری به نام «گل بی بی» سواد خواندن و نوشتن یاد می‌گیرد اما در کتاب درسی آن دختر تبدیل به مادربزرگ می‌شود!

اگرچه حکایت ضعیف، غیرقابل‌ باور و فاقد ارزش ادبی مناسب است اما تحریف آن عذر بدتر از گناه است که ظاهراً ناظران فکر کرده‌اند جای ماجرای عاشقانه در کتاب درسی نیست! به‌جای این کار به‌راحتی می‌شد داستان دیگری انتخاب کرد تا این‌ همه به زحمت نیفتند!

از سوی دیگر، در کتاب‌های فارسی هر سه پایه درباره شاعران بزرگی و شخصیت‌های نامدار توضیحات ارائه‌شده بسیار محدود است. این در حالی است که این شخصیت‌ها تأثیر عمیقی بر ادبیات فارسی داشته‌اند نیاز است اطلاعات ادبی دانش آموزان تنها محدود به یک اسم نباشد.

برای ارتقای کیفیت کتاب‌های درسی فارسی در مقطع متوسطه اول ضروری است که محتوای این کتاب‌ها به‌گونه‌ای تنظیم شود که هم به غنای ادبیات کلاسیک وفادار بماند و هم دانش‌آموزان را با ادبیات معاصر و جهانی آشنا کند. همچنین، شیوه ارائه مطالب باید از لحن خشک و نصیحت‌گو نه فاصله بگیرد و به‌جای آن از داستان‌های جذاب، روایات غیرمستقیم و متونی متناسب با ذائقه نوجوانان بهره ببرد.

شفافیت در انتخاب و تدوین متون نیز مسئله‌ای اساسی است، چراکه تحریف محتوا نه‌تنها به اعتبار علمی کتاب‌ها لطمه می‌زند، بلکه باعث کاهش اعتماد دانش‌آموزان به منابع آموزشی می‌شود.

نقدی بر کتاب‌ های درسی فارسی از محتوای نصیحت‌ گونه تا تحریف متون در صدای معلم

نقدی بر کتاب‌ های درسی فارسی از محتوای نصیحت‌ گونه تا تحریف متون در صدای معلم

نقدی بر کتاب‌ های درسی فارسی از محتوای نصیحت‌ گونه تا تحریف متون در صدای معلم

نقدی بر کتاب‌ های درسی فارسی از محتوای نصیحت‌ گونه تا تحریف متون در صدای معلم

نقدی بر کتاب‌ های درسی فارسی از محتوای نصیحت‌ گونه تا تحریف متون در صدای معلم


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقدی بر کتاب‌ های درسی فارسی از محتوای نصیحت‌ گونه تا تحریف متون در صدای معلم

منتشرشده در پژوهش
صفحه1 از125

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور