گروه رسانه/
سایت « استکهلمیان » نوشت : ( این جا )
« روز سه شنبه 22 اکتبر ، مسعود پزشکیان رئیس جمهوری اسلامی ایران ، لایحه بودجه جاری سال جاری کشور 89 میلیونی ایران را تسلیم پارلمان این کشور ، مجلس نمود .
بودجه سال جاری خورشیدی ایران با احتساب ارز آزاد معادل 100 میلیارد دلار است .
بودجه پنجمین کشور ثروتمند جهان از نظر منابع معدنی . سهم هر ایرانی از این بودجه معادل 1123 دلار است .
ماه گذشته خانم الیزابت سوانتسون ، وزیر دارایی سوئد نیز بودجه سال جاری کشور ده و نیم میلیونی سوئد را تسلیم پارلمان این کشور ، ریکس داگ نمود .
بودجه سال جاری میلادی سوئد معادل 127 میلیارد دلار است . بودجه ی کشوری سردسیر در شمال اروپا که از نقطه نظر منابع معدنی اصولا قابل مقایسه با ایران نیست .
سهم هر سوئدی معادل 12095 دلار است .
پایان پیام /
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
پس از انتشار نتایج شرکت دانش آموزان ایرانی در آزمون های بین المللی تیمز ؛ سرانجام وزیر آموزش و پرورش به آن واکنش نشان داد .
این رسانه در گزارش نخست خود به تاریخ جمعه 30 آذر با عنوان : « گزارش « صدای معلم » در آذر 1398 : « از زمانی که زمان آموزش مان را کم کردیم عملکرد آموزشمان هم در مطالعات تیمز و پرلز به شدت کاهش پیدا کرده است ؛ ما در کل دنیا یکی مانده به آخر هستیم » کارنامه ی تاسف بار دانش آموزان ایرانی در آزمون بینالمللی تیمز 2023 ... چه کسی در مورد پایین بودن " زمان آموزش " پاسخ گوست ؟ به این مساله پرداخت . ( این جا )
یک روز بعد ؛ این رسانه در گزارش دیگری از سکوت رضوان حکیم زاده معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش انتقاد کرد . ( این جا )
در این رابطه ؛ یکشنبه 2 دی پرتال وزارت آموزش و پرورش نوشت : ( این جا )
« به گزارش مركز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش در سی و سومین جلسه شورای معاونان که عصر روز شنبه یکم دی ماه در محل سالن جلسات وزارت آموزش و پرورش برگزار شد، با توجه به اهمیت مسابقات جهانی «تیمز» و «پرلز» گفت: یکی از راههای قضاوت و بررسی سطح کیفیت آموزش و پرورش؛ آزمونهای تیمز و پرلز هست. برای حل مساله باید ابتدا وضعیت را پذیرفت و آن را به صورت دقیق تعریف کرد .
بنابراین ضرورت دارد تا کارگروهی در این زمینه تشکیل و نقشه راهی در این باره تدوین شود. افزایش کیفیت سواد در مقطع ابتدایی یکی از برنامهها و اولویتهای معاونتهای مربوط باشد » .
جمعه 20 مرداد 1402 ؛ « صدای معلم » در گزارشی با عنوان : « بیش از هفتاد مصوبه در مورد آزمون های تیمز و پرلز بیرون آمده ولی هیچ یک از آن مصوبات اجرایی و یا عملیاتی نشده اند ! از قول علی زرافشان نوشت : ( این جا )
« نفس شرکت در این آزمون ها قابل دفاع است اما پس از این آزمون ها باید همراه با « مداخلاتی » باشد .
مثلا آزمون تیمز برگزار شد و آمریکا در سال 1995 شرایط خوبی را نداشت بلافاصله این کشور مطالعاتی را انجام داد . این مطالعه توسط مرکز امور بین الملل به اسم « مدارس برتر جهان » ترجمه شد.
آمریکا به دنبال این بود که ده کشور آزمون تیمز چه ویژگی هایی دارند و یا چه اقداماتی انجام داده اند و به این جا رسیده اند .
و یا آن کتاب « آموزش به مثابه ی فرهنگ » آقای دکتر سرکارآرانی بعد از برگزاری آزمون های تیمز و پرلز بود که می خواستند ببینند کشورهای موفق مانند ژاپن ، آلمان و.. چه کار کرده اند که موفق بوده اند ؟
لذا نفس آزمون خوب است چون کارنامه ای به دست مسئولان کشور می دهد و به او می گوید که عملکرد تو این است . « برنامه » و مهم تر از همه داشتن مدیران علمی ، پای کار و دلسوز که دغدغه ی آنان فقط حفظ میز و مقام در هر شرایطی و به هر قیمتی نباشد ؛ شرایط راهبردی برای حل مساله هستند .
و اگر مسئول آن کشور به این کارنامه توجه کرد و آن را تجزیه و تحلیل کرد ، نقاط قوت و نقاط ضعف را شناسایی کرد و برای رفع و بهبود نقاط ضعف اقدامی انجام داد در آزمون بعدی ؛ تجربه و وضعیت بهتر می شود اما اگر مانند ایران ، کاری انجام نداد نمی شود .
گزارشی که توسط آقای دکتر کبیری ارائه شد نشان می داد که بیش از هفتاد مصوبه در مورد آزمون های تیمز و پرلز بیرون آمده ولی هیچ یک از آن مصوبات اجرایی و یا عملیاتی نشده اند ! » .
« صدای معلم » از زرافشان پرسید :
« منظور شما این است که با وجود مشاهده نتایج ضعیف دانش آموزان ایرانی در این آزمون های معتبر بین المللی ؛ دولت های مستقر در جمهوری اسلامی در آن شرکت می کنند ، نتایج بیرون می آیند . پس از آن به گفته ی آقای کبیری این همه مصوبه صادر می شوند . کسی هم به آن مصوبات توجهی نمی کند . فرد و یا مقامی هم آن را پی گیری نمی کند و دوباره در این آزمون ها شرکت می کنند ؟!
این بر چه منطقی استوار است ؟ »
این که پس از هر مساله ، چالش و بحرانی و صرفا برای گذر از وضعیت و خالی نبودن عریضه ؛ مقامات و مسئولان سخن از تشکیل کار گروه ، کمیته ، نشست و... به میان می آورند چیزی است که سال ها و دهه هاست تکرار می شود بدون آن که بهبود و یا تغییر معناداری در وضعیت مورد نظر حاصل شود و این چرخه و دور باطل همچنان ادامه دارد .
با حرف و وعده و شعار چیزی درست نشده و نخواهد شد .
همچنین با برجسته کردن و بزرگ کردن موضوعاتی مانند المپیادهای جهانی و مدال آوری برخی دانش آموزان که در شرایط ویژه ( گلخانه ای ) آموزش دیده اند ؛ نمی توان مشکلات و چالش های اساسی و بنیادین نظام آموزشی ایران را حل کرد .
برای حل مساله باید ابتدا وضعیت را پذیرفت و آن را به صورت دقیق تعریف کرد .
« برنامه » و مهم تر از همه داشتن مدیران علمی ، پای کار و دلسوز که دغدغه ی آنان فقط حفظ میز و مقام در هر شرایطی و به هر قیمتی نباشد ؛ شرایط راهبردی برای حل مساله هستند .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
چنان که میدانیم نظام آموزش و پرورش، رکن اساسی توسعه پایدار است چرا که از طریق نظام آموزش و پرورش است که می توان انسان های متخصص، اندیشمند و دانشمند را تربیت کرد. اما نظام آموزش و پرورش تحت تاثیر علل، عوامل و روندهای مختلف دچار تغییر و تحول می گردد. لذا شناخت عوامل و روندهای موثر بر تغییر و تحول نظام آموزش و پرورش و همچنین ترسیم تصویری از آموزش و پرورش آینده، امری لازم و ضروری است.
مقاله حاضر در پی یافتن پاسخی به دو سوال مهم زیر است:
1. چه عواملی و روندهایی موجب تغییر و تحول نظام آموزش و پرورش از وضعیت موجود به وضعیت متفاوتی در جهان و ایران در آینده (ده سال آینده) خواهد شد؟
2. وضعیت نظام آموزش و پرورش در جهان و ایران در آینده چگونه خواهد بود؟
هر تغییر و تحولی قطعا بر حسب علل، عوامل و روندهایی رخ می دهد. بر مبنای آموزه دورکیم، جامعه شناس فرانسوی، باید گفت که تغییر و تحولات اجتماعی مانند تغییر و تحولات نظام آموزش و پرورش ناشی از علل و عوامل اجتماعی هستند. بنابراین در نوشته حاضر علل و عوامل تغییر و تحول نظام آموزش و پرورش در جهان و ایران ناشی از چهار روند مهم برشمرده شده است.
منظور از روندها (Trends) «تغییرات منظم در دادهها یا پدیدهها در یک بازه زمانی مشخص» میباشد. چنان که درصد دولت های اقتدارگرا در یک روند کاهشی از 69% در سال 1975 ، به 26% در سال 1995 رسید.
روندهای موثر جهانی بر تحولات آموزش و پرورش در آینده
1- تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی
موبایل یکی از مهمترین و موثرترین تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی است که خصوصاً در دوره کرونا، عمیقترین تاثیراتش را بر نظام آموزش و پرورش نشان داد. بنابراین نوآوریهایی چون هوش مصنوعی، واقعیت افزوده، واقعیت مجازی، تراشه های مغزی و همچنین نوآوریهای دیجیتالی که در آینده رخ خواهد داد، آموزش و پرورش را تحت عمیقترین تاثیرات خود قرار خواهند داد. مثلاً از طریق واقعیت مجازی میتوان جثه یک دایناسور را به صورت موجودی مجازی و در عین حال واقعی برای دانشآموزان نمایش داد؛ یا از طریق هوش مصنوعی میتوان بهترین مقالات را در زمینههای مختلف تهیه کرد. البته باید توجه داشت که هر چند هوش مصنوعی قادر است حوزه اطلاعات آدمی را در مدت زمان کم، غنیتر سازد؛ اما نهایتا این آدمیان هستند که از بین هزاران داده اطلاعاتی، مناسبترین داده را انتخاب میکنند. ثانیاً آدمیان میتوانند از اقیانوس بیکران اطلاعات، خلاقانهترین ترکیبات اطلاعاتی را خلق کنند. بر همین مبناست که در نظام آموزش و پرورش آینده، معلمان و دانشآموزان باید مسلط به تکنولوژیهای آموزشی روز چون هوش مصنوعی و غیره باشند.
از طرف دیگر آدمیان باید بتوانند با استفاده از مهارتهای نرم (Soft skills) چون مهارت تفکر انتقادی، خلاقیت و حل مسئله از تکنولوژیهای آموزشی مذکور، نهایت استفاده خلاقانه را به عمل آورند.
2- اقتصاد دانش محور
اگر در گذشته، اقتصاد بر مبنای کالای فیزیکی و قابل لمس استوار بود، اما اقتصاد امروزی بیشتر دانشمحور و خدماتی است. به عبارتی اقتصاد دانشمحور، اقتصادی است که در آن تولید، توزیع و استفاده از دانش، عامل اصلی رشد، ایجاد ثروت و اشتغالزایی در همه صنایع است. برای مثال امروزه بخش زیادی از اقتصاد به شکل اقتصاد دیجیتالی و شامل رمزارزها، بازار بورس، تبادلات پولی و ارزی، صفحات مجازی کسب و کارهای اقتصادی می باشد و روز به روز بر وسعت چنین فعالیتهای دیجیتالی افزوده میشود. به همین جهت افراد و کشورهای مختلف در مناطق مختلف جهان به فعالیت اقتصادی دیجیتالی با یکدیگر میپردازند و در نتیجه مشاغل و کسب و کارها از وضعیت ملی فراتر رفته و صورت بینالمللی و جهانی یافته است.
اقتصاد بینالمللی بر مبنای اقتصاد لیبرالی (مقرراتزدایی دولتی، آزادی تجاری و خصوصیسازی) استوار است. بنابراین جهانی شدن اقتصاد لیبرالی موجب خصوصیسازی آموزش و پرورش در سطح جهانی خواهد شد.
خصوصیسازی آموزش و پرورش نیز موجب متکثر و باز بودن برنامه درسی، برنامهریزیهای غیرمتمرکز در مدارس و نهایتا آزادی عمل معلمان و دانشآموزان در امر آموزش و پرورش میشود.
3- فرهنگ غربی
فرهنگ را میتوان مجموعه نمادها، هنجارها، ارزشها و باورها دانست. با وقوع فرایند جهانی شدن از ۱۹۷۰ به این طرف، فرهنگ غربی به دلیل قدرتش در پاسخ به نیازهای بشری همچنین به سبب قدرتمندی در ابعاد اقتصادی و سیاسی توانسته به فرهنگ جهانی تبدیل شود. چنان که زبان انگلیسی به زبان ارتباط بینالمللی و همچنین زبان اول و دوم بیش از یک میلیارد انسان تبدیل شده است. چنان که می دانیم باورها، عمیقترین و مهمترین لایه هر فرهنگ به شمار میروند، بر این مبنا فرهنگ غربی دارای سه باور بنیادین یعنی مادیگرایی در جنبه هستیشناختی، علمگرایی در جنبه معرفتشناختی و اومانیسم در جنبه انسانشناختی استوار است.
آموزش و پرورش آینده را تحت تاثیر باورهای بنیادین مذکور میتوان چنین توصیف کرد:
در جنبه هستی شناختی بر مباحث حقوق بشری و حقوق شهروندی در کتب درسی یا اجرای سند 2030 در مدارس تاکید خواهد دشت. در جنبه انسانشناختی مبتنی بر اصالت انسان و آزادی انسان و در نتیجه تکثر فرهنگی اقوام، ملیتها و مذاهب خواهد بود. البته جهان آینده به لحاظ فرهنگی از یک طرف موجب حیات و بقای فرهنگهای متکثر و متنوع میشود (واگرایی فرهنگی)؛ اما از طرف دیگر همه فرهنگها در عین حفظ هویت خود، به سوی ارزشها و باورهای مشترک و واحد (هم گرایی فرهنگی) در حرکت خواهد بود .
4- تهدیدات محیط زیستی
انسان با ورود به عصر صنعتی شدن توانست با استفاده از تکنولوژیهای صنعتی به بهرهبرداری بیشتر از طبیعت دست یابد. مثلاً توانست از جنگلها، دریاها، منابع معدنی، منابع فسیلی و ... بیشترین استفاده را به عمل آورد؛ اما همین امر موجب وارد آمدن آسیبهایی بر طبیعت و محیط زیست شد. چنانکه آسیبهایی چون تخریب لایه اوزون، نابودی جنگلها، آلودگی دریاها، خشک شدن رودها، کاهش منابع فسیلی و ... بر طبیعت وارد شده است. بنابراین چنین آسیبها و تهدیدات محیط زیستی موجب میشود که در برنامههای درسی مدارس، دروسی چون «انسان و محیط زیست» در نظر گرفته شود و یا اینکه فیلمها و کلیپهای آموزشی در راستای آگاهی بخشی به تهدیدات محیط زیستی به دانشآموزان تهیه گردد.
مقایسه نظام آموزش و پرورش گذشته و آینده
سوال دوم نوشته حاضر این است که آموزش و پرورش فعلی تحت تاثیر چهار روند جهانی در آینده چه وضعیتی پیدا خواهد کرد؟ به عبارتی آموزش و پرورش آینده در مقایسه با آموزش و پرورش فعلی دارای چه ویژگیهایی خواهد بود؟
برای پاسخ به سوال مذکور، ویژگیهای نظام آموزش و پرورش آینده و گذشته بر مبنای سه مولفه مهم یعنی دانش، معلم و دانشآموز مورد مقایسه قرار میگیرد تا به این ترتیب تفاوتهای آن دو نظام آموزشی، روشن گردد.
منابع :
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
آذربایجان کشوری است که مردمانش به مدرن ترین خودروهای جهان دسترسی دارند. ولی خیابانهایش بسیار خلوت است. البته مناطق مرکزی کمی شلوغ تر است. آذربایجان هم یک کشور نفتی است ولی بنزین را مفت به مردم نمی دهند. قیمت بنزین در آذربایجان ۶۵ سنت تا ۱ یورو (بسته به کیفیت بنزین) است. پارک حاشیه ای در بخش بزرگی از باکو اصلا وجود ندارد. پلیس در همه جا حضور پر رنگ دارد و با هر تخلفی به شدت برخورد می شود.
مسئله این است که سیستم حمل و نقل عمومی به حدی کارایی دارد که در روز یکشنبه که روز تعطیل بود اتوبوس ها مرتب در حال تردد بودند. موتور سیکلت به ندرت در شهر دیده می شود و بسیاری از پیک های بردن غذا با دوچرخه خدمات رسانی می کنند.
درآمد مردم آذربایجان حدودا ۱.۵ تا دوبرابر ایران است که با توجه به گران تر بودن قیمت ها قابل درک است. تولید سرانه نا خالص ملی در این کشور هم کمی کمتر از دو برابر ایران است.
نکته مهم در باکو این است که اغلب مردم پیاده روی می کنند، این پیاده روی هم برای سلامت آنها خوب است و هم نیاز به استفاده از خودرو و حتی سوار شدن به اتوبوس را کم می کند.
بر اساس آمار ، شهر باکو با ۲.۵ میلیون نفر، دارای ۲۰۰۰ اتوبوس فعال برای جابه جایی مردم شهر است. در تهران با ۹ تا ۱۰ میلیون نفر جمعیت تعداد اتوبوس ها حدود ۲۱۰۰ است. تقریبا از ابتدای انقلاب به بعد بر اساس روندی نانوشته، خدمات حمل ونقل عمومی در سراسر کشور هر سال ضعیف تر و ضعیف تر شد. ساختار خیابان های شهری و حجم ترافیک هم به حدی است که کارایی اتوبوس ها را بسیار کم کرده است.
به نظر می رسد که نفوذ مافیای خودروسازی در تصمیم های کلان کشور و دولتی بودن این صنعت باعث شده است که بدترین تصمیم ها در دولت های اصلاح طلب واصولگرا در مورد حمل و نقل عمومی گرفته شود.
نکته دیگر اینکه من تصور می کنم که به دلیل عدم علاقه جمهوری اسلامی به نمود آزادی های اجتماعی، با تشویق خودرو سواری شخصی کاری کرده است که مردم در کنار هم و یا پیاده و یا سوار دوچرخه دیده نشوند.
به موتورها هم کاری ندارد چون خانم ها به دلیل نبود امکان دریافت گواهی نامه نمی توانند سوار موتور شوند. گو اینکه دولت به خاطر محدودیت آزادی های اجتماعی به مردم باج بنزین مفت می دهد که هم آنها در اتومبیل شخصی از مزاحمت های حکومتی در امان باشند و هم آخر هفته ها برای بهره مند شدن از این آزادی ها با بنزین مفت به شمال و یا اطراف شهرها به ویلاهای شخصی بروند. به عبارتی این چاله بنزین ارزان را خود حاکمیت برای خود کنده و حالا خودش در این سیاه چاله افتاده است.
به عقیده من اگر به راستی می خواهند از شر بنزین ارزان راحت شوند، به مدت ۵ سال ساخت هر گونه جاده، خیابان، بزرگراه، تونل، پل و هر زیر ساختی برای جابه جایی خودروهای شخصی چه داخل شهرها وچه بیرون شهرها باید که به کلی ممنوع شود و همه بودجه های مربوطه فقط و فقط به توسعه حمل ونقل عمومی اختصاص داده شود. سپس هم با خیال راحت بنزین را با قیمت جهانی عرضه کنند، چون مردم برای جابه جایی به استفاده از خودروی شخصی نیازی ندارند و این بساط مشاغل کاذب مسافرکشی و اسنپ جمع خواهد شد.
این ویدئو همه واقعیت را نشان می دهد.
( کانال دغدغههای محیط زیستی و دانشگاهی )
عقل و هوشیاری، زمانی آغاز میشود که دریابیم با این علم زاده نشدهایم که بدانیم چگونه باید زندگی کنیم، بلکه زندگی یک مهارت است که باید کسب شود، مثل دوچرخهسواری یا نواختن یک پیانو.
آلن دوباتن
از کتاب "جستارهایی در باب عشق"
***
وقتی جامعه ای سالم و شاد است و افق پیشرفت را در برابر خود می بیند دلیل دارد . « شبکه خبررسانی سلام تورنتو » 16 اکتبر ( چهارشنبه 25 مهر ) چنین گزارش می دهد : ( این جا )
« دولت انتاریو در حال ارائه قانونی است که شهرداری ها را ملزم می کند قبل از ایجاد مسیرهای جدید دوچرخه سواری، تأییدیه استانی دریافت کنند.
پرابمیت سارکاریا، وزیر حمل و نقل انتاریو، صبح روز سه شنبه این خبر را اعلام کرد و گفت: «مسیرهای دوچرخه بخش مهمی از هر شهر هستند و راهی امن و قابل اعتماد برای تردد ساکنان فراهم می کنند. با این حال، کاری که شهرداری ها باید انجام دهند این است که نباید برای ایجاد مسیرهای دوچرخه سواری، خطوط تردد اتومبیل ها را کاهش دهند.»
او به تورنتو در گسترش گسترده مسیرهای دوچرخه سواری اشاره کرد و گفت که برخی از خطوط جدیدی که این شهر ایجاد کرده در طول دوره پاندمی اجرا شده اند. او اشاره کرد که رانندگان در کلانشهر تورنتو حدود 98 ساعت در سال را در شلوغی ترافیک می گذرانند.
اما شهردار اولیویا چاو در بیانیه ای از محدود کردن اختیارات شهرداری استقبال نکرد و گفت: «همیشه بهتر است با همکاری هم کار کنیم تا همه چیز درست شود. ما برای مقابله با ازدحام و ایمن نگه داشتن مردم در جاده های شهری، به انواع وسایل حمل و نقل نیاز داریم. استان باید روی کار خود تمرکز کرده و Eglinton Crosstown و Finch LRT را باز کند که تاثیر زیادی بر ازدحام شهر خواهد داشت.»
او خاطرنشان کرد که تورنتو به عنوان بزرگترین شهر استان، به پول نیاز دارد تا بتواند جاده ها را تعمیر کند » .
چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ ؛ روزنامه اعتماد گزارشی با عنوان : « سیاست شهرداری در دوره زاکانی، عدم توسعه و تخریب مسیرهای دوچرخهسواری است » را منتشر کرد که مطالعه و تدقیق در آن مهم است : ( این جا )
« یکی از انتقادات جدیای که به علیرضا زاکانی، شهردار فعلی تهران وارد میشود، خصومت او با دوچرخه و دوچرخهسواری است. برای اثبات این موضوع، مثالهای مختلفی زده میشود؛ از جمعآوری دوچرخههای اشتراکی بیدود به سبب عدم حمایت شهرداری گرفته تا تخریب مسیرهای دوچرخهسواری و بیاعتنایی به سهشنبههای بدون دود که در زمان شهردار قبل از زاکانی، پیروز حناچی، با دوچرخهسواری شهردار برجسته شد.
( حناچی - شهردار پیشین تهران )
از سوی دیگر برخی ضمن تبرئه زاکانی از این خصومت شخصی، اصولا دوچرخه را وسیله مفیدی برای حمل و نقل در تهران ندانسته و عدم توجه به آن را ناشی از بیفایده بودن دوچرخهسواری برای شهر تهران میدانند.
محمد نظرپور، دکترای شهرسازی و فعال دوچرخهسواری شهری در این زمینه می گوید :
« در تهران گزارههای جا افتادهای وجود دارد که لزوما صحیح نیستند. مثلا برخی میگویند اینجا آمستردام نیست که مناسب دوچرخهسواری باشد یا شیب و آلودگی آن برای رکاب زدن مناسب نیست. این گزارهها اگرچه در جامعه جا افتادهاند، اما از نظر تجربه یا مطالعات علمی کاملا صحیح نیستند یا چالشهای آن چنان بزرگی نیستند که مانع توسعه دوچرخهسواری و سایر شیوههای حمل و نقل پاک مانند پیادهروی در تهران باشند.
بحث اصلی این است که اگر تهران با همین روند فعلی در حوزه حمل و نقل به جلو حرکت کند تا چند سال دیگر فضایی برای انسان باقی نمیماند و همه چیز در خدمت خودروها خواهد بود و شهر یا خیابان میشود برای گذر خودرو یا پارکینگ برای آن.
اینکه افراد همهجا را با خودروی شخصی به ویژه خودروی تکسرنشین بروند، تبدیل به یک فرهنگ شده است و به این راحتی تغییر نمیکند.
این شیوه شهرسازی امریکایی در نیمه قرن دوم بود که در برخی کشورهای اروپایی نیز اجرا شد، اما در حال حاضر همه در حال حرکت به سمت اصلاح این شیوه هستند، زیرا این باور عمومی در آنجا پدید آمده است که نمیتوان شهر را تماما برای خودرو تعریف کرد، زیرا چالشهای مختلفی را ایجاد میکند.
از این رو مدیریت شهری باید نگرش خود را تغییر دهد و به جای شعارهایی چون «نهضت پارکینگسازی» یا «نهضت بزرگراهسازی» و کارهایی چون وصل کردن دوباره تقاطعهای غیر هم سطح و افتخار به «نهضت آسفالتریزی» به سمت انسان محوری در شهرها برود.
این نگرش که اصلاح شود، به سمت حمل و نقل پاک حرکت باید کرد و وسایلی چون دوچرخه، اسکوتر در چرخه حمل و نقل استفاده شود.
* یعنی حتی شیب تهران هم برای دوچرخهسواری نامناسب تلقی نمیشود؟
در دنیا شیب زیر ۵درصد برای دوچرخهسواری مناسب است و این در آییننامه طراحی مسیرهای دوچرخهسواری نیز ذکر شده است. براساس پژوهشی که مرکز مطالعات شهرداری تهران انجام داده، ۷۰درصد سطح تهران برای دوچرخههای معمولی (بدون دنده) مناسب است. اگر دوچرخه دندهای باشد، این میزان به ۸۵درصد میرسد و نزدیک به ۱۰درصد در شمال تهران تنها برای دوچرخههای برقی مناسب است.
پس چالش شیب هم قابل حل است و اصل تفکر است که در این زمینه باید اصلاح شود و این گزاره که تهران برای دوچرخهسواری مناسب نیست، اشتباه است. ازسوی دیگر دوچرخه وسیله جابهجاییهای کوتاه است و ۶۸درصد جابهجاییهای تهران برای سفرهای زیر ۵ کیلومتر است که با دوچرخه به راحتی قابل انجام است. اگر بخشی از این حجم از سفرها روی دوچرخه بیاید، برای شهر بسیار مفید است. البته برای مسیرهای بلند چارهای برای استفاده از وسایل نقلیه دیگر یا حمل و نقل ترکیبی نیست به ویژه اینکه در همه شرایط آب و هوایی هم دوچرخه مناسب نیست.
* مشکل مدیریت شهری فعلی با دوچرخهسواری چیست؟
دوچرخهسواری در ایران برچسب سیاسی خورده و مشکل این است که به این دلیل، مدیریت شهری فعلی آن را عملی سیاسی و متعلق به دوران قبلی میداند. در دوران حضور آقای دکتر پورسیدآقایی در معاونت حمل و نقل شهرداری تهران، با کمک یک مشاور هلندی، سند ۵ ساله توسعه دوچرخه در تهران تهیه و بحث توسعه مسیرها نیز ذیل این سند تعریف و تدوین شد. در سال جاری اعلام شد که ۴۸ درصد دانش آموزان تهرانی دارای اضافه وزن هستند که این درصد بسیار درست است و این کودکان در معرض بیماریهایی همچون دیابت، فشار خون و غیره قرار دارند .
شهری مثل تهران نیازمند داشتن شبکهای زیرساختی از مسیرهای منسجم و باکیفیت است که اصل ضعف در تهران همین بود. مسیرهایی که وجود داشت یا منسجم نبود یا کیفیت لازم را نداشت و به نگهداشت آنها بیتوجهی شده بود.
در دوران فعلی مدیریت شهری، سیاست توسعه دوچرخهسواری متوقف شد و آن را به آقای دکتر حناچی وصل کردند درحالی که وقتی ایشان آمد هم سند توسعه دوچرخه در تهران وجود داشت و هم امکان ورود دوچرخه به مترو و پارکها وجود داشت و پارکینگهای خوبی نیز احداث شده بود.
در آن دوران دوچرخهسواران و سازمانهای مردمنهاد این حوزه، با مدیریت شهری مرتبط بود و کارها با هماهنگی فعالان این حوزه انجام میشد که موفقیت خوبی را به همراه داشت، اما سند توسعه دوچرخه در تهران فقط برای ۳ سال اجرایی شد که در هیچ جای دنیا با این مدت اجرا، هیچ تغییر خاصی اتفاق نیفتاده است.
* یعنی شهرداری فعلی مخالف توسعه دوچرخه است؟
یکی از اعضای شورای شهر فعلی میگفت ضدیت با دوچرخه، ضدیت با عقلانیت است، اما بخش دیگری در شورا و بدنه فعلی شهرداری مخالف توسعه دوچرخه است. چندینبار در همشهری تیترهایی در مخالفت با دوچرخهسواری و حتی کاریکاتورهایی از آقای حناچی سوار بر دوچرخه منتشر شد و تلاش کردند تا دوچرخه را ضعیف نشان داده و هزینه را جای دیگری خرج کنند.
اکنون بودجهای برای توسعه دوچرخهسواری و نگهداشت مسیرها اختصاص داده نمیشود و موضوع آن سیاسی هم شده است. پارکینگهای دوچرخه در حال تبدیل شدن به پارکینگهای موتور است. در سه سال اخیر سیاست شهرداری دست نزدن به مسیرهای دوچرخهسواری است تا کمکم از بین بروند و سپس آنها را جمع کند » .
( زاکانی - شهردار تهران )
دقت کنید :
یک سوی دنیا آن نگرش با محوریت « نگاهداشت و حفظ محیط زیست » گفتمان مسلط در حکومت و البته در جامعه است و در سوی دیگر آدم ها و ذهنیت های متصلبی وجود دارند که اتومبیل را ابزاری برای « تفاخر » می دانند و البته کلیت جامعه هم به دلایل مختلف از پذیرش « واقعیت » خودداری کرده و با تعابیری مانند چاره ای نیست ، مجبوریم ، این جا ایران است و... از طراحی و ترسیم « وضعیت بهتر » فراری است و به صور مختلف « مسئولیت گریزی » خویش را توجیه می کند .
27 دی 1399 ؛ رییس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت چنین اظهار می کند : ( این جا )
بر اساس آخرین برآورد موسسه معتبر بار بیماری ها به ترتیب ۲۶ درصد از مرگ های ناشی از سکته مغزی، ۲۰ درصد از مرگ های ناشی از بیماری های ایسکمیک قلبی (IHD)، ۱۹ درصد از مرگ های ناشی از سرطان ریه، ۲۰ درصد از مرگ های ناشی از دیابت، ۳۰ درصد از مرگ های ناشی از عفونت های تحتانی دستگاه تنفسی و ۴۰ درصد از مرگ های ناشی از بیماری های مزمن انسداد ریوی منتسب به مواجهه طولانی مدت با آلودگی هوای آزاد است » .
اما در این میان وزارت آموزش و پرورش که متولی اصلی فرهنگ سازی و اصلاح نگرش در جامعه است مشخص نیست که در این میان چه کاره هست ؟ و در کجای داستان قرار دارد ؟
« سرویس مدارس » در حال حاضر خود به یک مساله و چالش بزرگ تبدیل شده است .
برخی اوقات از دانش آموزان در مورد نحوه ایاب و ذهاب به « مدرسه » پرسش می کنم .
تعداد قابل توجهی از آنان دوچرخه دارند اما مهم ترین دغدغه آنان نبود فضا و پارکینگ مناسب برای این وسیله در مدارس است .
در سال جاری اعلام شد که ۴۸ درصد دانش آموزان تهرانی دارای اضافه وزن هستند که این درصد بسیار درست است و این کودکان در معرض بیماریهایی همچون دیابت، فشار خون و غیره قرار دارند . ( این جا )
در سال 1402 همشهری خبر داد که نزدیک به ۱۶ میلیون دانشآموز در کشور داریم که از این تعداد، حدود ۵ میلیون نفر دچار اضافه وزن و چاقی هستند.
این رسانه نوشت : ( این جا )
آمارهای رسمی کشور حاکی از این است که از هر ۳ دانش آموز، یک دانشآموز اضافه وزن دارد یا چاق است. یعنی از حدود ۱۶ میلیون دانشآموز ایرانی، نزدیک به ۵ میلیون نفر دچار اضافه وزن و چاقی هستند. این آخرین آماری است که معاون فرهنگی و توسعه ورزش همگانی وزارت ورزش و جوانان سال گذشته مطرح کرد و درباره آن هشدار داد » .
وقتی جامعه ای سالم و شاد است و افق پیشرفت را در برابر خود می بیند دلیل دارد .
جامعه ای هم که اسیر توهمات و گرفتار اصطکاک با خود و حکومت بوده و تغییر را بیش از آن که در « درون و نگاه » ببیند در دیگران جست و جو می کند و دست بردار هم نیست و مطالبه اش در « لحظه زیستن » خلاصه و پیچیده شده است ؛ نباید انتظاری طلایی داشت .
و این دور باطل ادامه دارد ....
گروه رسانه/
( گروهی از والدین روسی در مراسم آغاز سال تحصیلی در بخش دونتسک اوکراین که به اشغال روسیه در آمده است )
از ابتدای جنگ روسیه علیه اوکراین، نظام آموزش و پرورش روسیه دستخوش تغییرات اساسی شده و با دستور کار نظامی این کشور تطابق یافته است. موضوعات جدیدی «با هدف تقویت میهنپرستی» به برنامهٔ آموزشی مدارس به گونهای افزوده شده که به برآورد رسانههای روسی، اکنون دستکم ۱۲ درصد کل برنامهٔ آموزشی مدارس به تبلیغات حکومتی اختصاص یافته است.
کلاسهایی که «ارزشها و جایگاه ویژهٔ روسیه» را تدریس میکند، مشارکت «قهرمانان جنگ» در برنامههای تحصیلی و اردوگاههای نظامی برای کودکان و نوجوانان تنها چند نمونه از کمپین بزرگیست که صاحبنظران آن را «شست و شوی مغزی نسل جوان» مینامند.
به درخواست ولادیمیر پوتین، آموزش «برنامههای میهنپرستانه» از مهد کودک آغاز میشود.
چند ماه پس از آغاز جنگ روسیه علیه اوکراین، وزارت آموزش و پرورش روسیه دستور داد «گفتوگوهای مهم» به برنامهٔ درسی مدارس و هنرستانها در این کشور افزوده شود. در ابتدا این کلاس به برنامهٔ آموزشی دورهٔ دبیرستان افزوده شد، از سال گذشته تدریس این درس از دبستان آغاز شد و از ماه جاری میلادی «گفتوگوهای مهم» در مهد کودک تدریس میشود.
در اوایل ماه جاری میلادی، ولادیمیر پوتین که احتمالاً در روز تولد خود ویدئوهایی دیده بود که چگونه کودکان در کودکستانهای متعدد در سراسر روسیه به گونهای صف کشیدهاند تا کلمهٔ «پوتین» به وجود بیاید و برای رئيسجمهور «زندگی جاودانه» آرزو میکنند، ابراز امیدواری کرده بود که «تربیت میهنپرستانه» از مهد کودک آغاز شود.
خبرنگاران مستقل برآورد کردهاند که تنها در یک هفتهٔ گذشته، بیش از ۱۰۰ گزارش دربارهٔ تدریس «گفتوگوهای ویژه» در صفحات رسمی کودکستانهای روسی در شبکهٔ اجتماعی «وکانتاکته» منتشر شده است.
«گفتوگوهای مهم» در ابتدای هر هفتهٔ تحصیلی همزمان با برافراشتن پرچم روسیه و پخش سرود ملی تدریس میشود. مطابق دستورالعمل وزارت آموزش و پروش، مهمترین موضوعات آن، تدریس «مبانی میهنپرستی» و «پیامهای عملیات ویژهٔ نظامی در اوکراین» است.
به برآورد نشریهٔ «آگنستوو»، در نخستین سال تحصیلی پس از افزودن «گفتوگوهای مهم» به برنامهٔ درسی، این کلاس ۳۶ بار برگزار شد.
اما در سال بعد بخشی از کلاسهای دیگر نیز به آموزش «مبانی میهنپرستی» اختصاص یافت به گونهای که شمار ساعتهای تحصیلی ویژهٔ تدریس این موضوع به شش درصد کل برنامهٔ درسی رسید و از سال جدید تحصیلی، «مبانی میهنپرستی» حدود ۱۲ درصد برنامهٔ تحصیلی مدارس روسی را تشکیل میدهد. هرچند این موضوعات در دورهٔ دبستان و راهنمایی کمتر از دبیرستان تدریس میشود اما به گزارش «آگنستوو»، «از میانگین حدود ۱۱ هزار ساعت تحصیلی در مدرسههای روسی، بیش از ۱۳۰۰ ساعت ویژهٔ تدریس موضوعات مورد پسند کرملین است».
براساس این گزارش، «افزایش سهم پروپاگاندا در برنامههای تحصیلی» به این دلیل است که مطابق دستور وزارت آموزش و پرورش روسیه، «بیش از ۴۰ درصد درس تاریخ و علوم اجتماعی به آموزش مبانی سیاسی و ارزشهای سنتی روسیه اختصاص مییابد و دستکم ۲۷۰ ساعت تحصیلی ویژهٔ توضیحات دربارهٔ ایدئولوژی مخرب غرب است».
در کتابهای درسی جدید که زیر نظر ولادیمیر مدینسکی، دستیار رئيسجمهور روسیه و یکی از مبلغان اصلی جنگ علیه اوکراین، تالیف شده ؛ «بخش تاریخ اتحاد شوروی به گونهای بازنویسی شده که ابرقدرت بودن این کشور بزرگ نمایی و مشکلات آن دوره کم رنگ شود و در مورد تحولات مدرن آمده که زیر نظر ولادیمیر پوتین، روسیه رهبری کشورهای غیرغربی را برعهده دارد».
دانشآموزان روسیه در سال تحصیلی جدید باید درسی را هم برای آشنایی با ایران بهعنوان «شریک راهبردی» روسیه در قالب بخشی از دروس جغرافیا و تاریخ بخوانند.
همچنین تاریخ مناطقی از اوکراین که روسیه مدعیست به خاک این کشور ضمیمه شده است، در مدارس روسیه تدریس میشود اما به عقیدهٔ صاحبنظران این اطلاعات به گونهای تحریف شده تا «تعلق این بخش از اوکراین به روسیه توجیهپذیر باشد».
همچنین در سال جدید تحصیلی، درسهای «مبانی امنیت و دفاع روسیه»، «مبانی فرهنگ و اصول اخلاقی روسیه»، «اصول خانواده» و «تمرینات نظامی» به برنامهٔ تحصیلی مدارس افزوده شده. دانشآموزان کلاسهای ۸ الی ۱۰ در اردوگاههای نظامی اجباری نیز شرکت میکنند.
مطابق این گزارش و به نقل از دستورالعمل وزارت آموزش و پرورش، «در پایان دورهٔ تحصیلی، دانشآموزان روس باید بدانند کشوری بهتر از روسیه در جهان وجود ندارد».
( کتاب درسی تاریخ امسال مدارس روسیه )
نشریهٔ «واژنی ایستوری» بررسی کرد چه موضوعاتی در چارچوب کلاسهایی تدریس شده که از سال جدید تحصیلی به برنامهٔ آموزشی مدارس روسیه افزوده شده.
براساس این گزارش، به مناسبت ۱۲۰مین سالگرد تاسیس خبرگزاری تاس «چگونگی مقابله با اخبار دروغین» بررسی و اعلام شد «رسانههای داخل روسیه تنها منبع اطلاعات موثق دربارهٔ روسیه و جهان است».
در «اصول خانواده» بر «ضرورت عفت، ازدواج و خانوادههای پرجمعیت» تاکید شده. در «تمرینات نظامی»، دانشآموزان دوران دبستان و راهنمایی «در زمان وقوع انفجار هستهای و پس از آن چه باید کرد» را یاد میگیرند و در دبیرستان، مقابله با فعالیتهای تروریستی و همچنین تولید، استفاده و نقش پهپادها در شرایط نظامی و غیرنظامی تدریس میشود. موضوعاتی که برای نخستین بار در دبستانهای روسی تدریس شده، شامل «تحریف تاریخ و جنگهای رسانهای با هدف کماهمیت جلوه دادن جایگاه روسیه، خدمتگذاری به میهن و جهان چندقطبی از جمله نقش روزافزون کشورهای بریکس به رهبری روسیه و چین» است.
همچنین براساس این گزارش، از ساعتهای تحصیلی زبان انگلیسی در مدارس روسیه کاسته شده و موضوع ادبیات جهان نیز تغییر کرده. پیشتر وزارت آموزش و پرورش روسیه اعلام کرده بود موضوعات مطرح شده در مدارس باید «با تغییرات اوضاع ژئوپلیتیک در جهان هماهنگ شود». با این هدف، «هری پاتر» و همچنین آثار جیدی سلینجر، بل کافمن و یا دایانا جانسون از برنامهٔ تحصیلی ادبیات جهان در مدارس روسی حذف شده. آثار برخی نویسنگان و شاعران روس که در زمان شوروی مخالف دولت بودند نیز حذف شده و حتی نام بردن از نویسندگانی که «مامور بیگانه» اعلام شدهاند ممنوع است. از سوی دیگر، تدریس رمانهای زاخار پریلپین که بهدلیل تبلیغات جنگ تحت تحریمهای غرب قرار گرفته به برنامهٔ تحصیلی جدید افزوده شده.
( مدرسه ای ویران شده در اوکراین )
از گزارشها چنین برمیآید که اکثر شهروندان روس از تغییرات اخیر در برنامهٔ تحصیلی فرزندانشان چندان خوشنود نیستند، از جمله «گفتوگوهای مهم» را «مهم» نمیدانند.
بسیاری از صاحبنظران نسبت به «تاثیر مخرب» برنامهٔ آموزشی جدید حکومت روسیه هشدار میدهند. دیما زیتزر مولف کتابهای متعدد دربارهٔ پرورش کودکان به نشریهٔ «رپابلیک» گفته است: «کودکان بهدلیل تاثیرپذیری طبیعیشان مورد توجه ویژهٔ حکومتهای مستبد هستند. در تاریخ اتحاد شوروی و آلمان نازی داستانهای متعدد میدانیم که چگونه کودکان شست و شوی مغزی میشدند و حتی والدین و نزدیکانشان نیز گاهی قربانی آنها میشدند. روزی حکومت روسیه تغییر خواهد کرد، اما آسیبی که اکنون به جامعه و در درجه اول به کودکان وارد میشود، ممکن است برای چندین نسل غیرقابل جبران باشد».
گروه رسانه/
جورجا ملونی، نخست وزیر راست گرای ایتالیا، اعلام کرد که نمره انضباط و خوشرفتاری دانشآموزان به مجموعه نمراتی که آنها باید در طول سال تحصیلی اخذ کنند اضافه میشود ؛ تصمیمی که مخالفان کمی در جامعه ایتالیا ندارد.
دولت ایتالیا قانونی را با حمایت شخص نخست وزیر تصویب کرده که مدارس و معلمان دانشآموزان از مقطع ابتدایی تا دبیرستان را ملزم میکند تا به محصلان خود نمرهای بابت اخلاق و رفتار خوب آنها اعطا کنند.
سقف این نمره برای دانشآموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان ۱۰ تعیین شده است. هر دانشآموز مقطع راهنمایی اگر نمره پنج یا کمتر دریافت کند، تجدیدی محسوب میشود و فرصت خواهد داشت تا پیش از شروع سال تحصیلی آینده رفتار خود را اصلاح کند.
در مورد دانشآموزان دبیرستانی سختگیری بیشتری اعمال میشود. به طوری که حداقل نمره اخلاق و رفتار آنها باید بالای ۶ باشد.
برای دانشآموزان تجدیدی در ماه سپتامبر و طی دوره تعطیلات تابستانی، کلاس آموزش ارزشهای انسانی مصرح در قانون اساسی و نیز آموزش آداب و قوانین مدنی برگزار میشود و در پایان این دوره آزمونی نیز برگزار میشود.
دانشآموزان دبیرستانی که موفق به کسب نمره بالای ۶ در زمینه اخلاق و رفتار نشوند در اخذ مدرک دیپلم خود ناکام میمانند.
سنجش اخلاق و رفتار دانشآموزان مقطع ابتدایی نیز بدون اعطای نمره و در سه سطح کیفیِ ناکافی، متوسط و عالی ارزیابی میشود.
وزیر آموزش و پرورش ایتالیا دلیل تصویب چنین قانونی را توسط دولت، بدتر شدن اخلاق و رفتار دانشآموزان در مدارس این کشور عنوان کرد. به گفته او، طی یک سال گذشته شمار درگیریهای فیزیکی در مدارس ایتالیا دو برابر شده است.
در مصوبه دولت ایتالیا تصریح شده که اگر دانشآموزی مرتکب رفتارهای خشونتبار حاد همانند حمله فیزیکی به معلم خود شود، والدین او میتوانند تا سقف ۱۰ هزار یورو مشمول جریمه نقدی شوند.
هر چند دولت ایتالیا اجرای این مصوبه را برای بازگشت نظم، آرامش و احترام متقابل به مدارس ضروری میداند ولی مخالفان آن را گامی به عقب ارزیابی میکنند.
دولت فرانسه نیز در سال ۲۰۰۶ نمرهای را با عنوان «زندگی مدرسهای» طراحی کرد که اعطای آن از سال ۲۰۱۴ متوقف شد. والدین و معلمان فرانسوی معتقد بودند که این نمره شاخصهای سنجش درستی نداشت و کاملا ذهنی تعیین میشود، همچنین در اصلاح رفتار دانشآموزان موثر نبود.
پایان پیام/
گروه گزارش/
در حالی که تشکل های فرهنگیان برنامه مشخصی برای گرامی داشت « روز جهانی معلم » نداشته و وزارت آموزش و پرورش دولت مسعود پزشکیان حتی از صدور یک پیام برای این روز جهانی استنکاف ورزید اما « رضا قاسم پور کنش گر آموزشی و خبرنگار صدای معلم » در استان البرز با هماهنگی « حسین موسوی یکتا » مدیر موزه ی خصوصی تمبر یکتای کرج نشستی را به این منظور در این مجموعه تدارک دیدند .
این نشست یکشنبه 15 مهر در محل این موزه تاریخی برگزار گردید و تعدادی از فرهنگیان شاغل و بازنشسته با حضور در این نشست به بیان دیدگاه های خود پرداختند .
در بخش های پیشین ؛ سخنان تعدادی از معلمان شاغل و بازنشسته در « صدای معلم » منتشر گردید .
در این بخش ؛ متن کامل سخنان « علی پورسلیمان ؛ مدیر صدای معلم » را که به مناسبت « روز جهانی معلم » ایراد شده است را می خوانید .
گروه اخبار/
یکشنبه ۱۵ مهرماه ۴۰۳ مراسم گرامی داشت روز جهانی معلم در موزه تمبر یکتای گوهردشت کرج با حضور تعدادی از فرهنگیان شاغل و بازنشسته و همچنین علی پورسلیمان مدیر صدای معلم به عنوان سخنران برگزار گردید.
در این نشست سه ساعته رضاقاسمپور در سخنان آغازین ضمن تبریک و تسلیت مناسبتها افزود:در کنار ۱۲ اردیبهشت روز ملی معلم در کل دنیا ۵ اکتبر روز جهانی معلم نیز گرامیداشته میشود.
این دو مناسبت فرصتی برای مرور چالشهای دستگاه تعلیم و تربیت است.
قاسمپور با یادآوری مطالبات صنفی فرهنگیان افزود:
مطالبات فرهنگیان در دو شاخه اصلی منزلت و معیشت قابل تقسیم بوده و فعالان صنفی فرهنگی مصممند مطالبات به حق خود را از مجاری قانونی پیگیری نمایند. این مراسم باید توسط تشکلهای فرهنگی استان برگزار میشد.
در ادامه حاضرین در نشست ضمن بحث و بررسی آخرین وضعیت معلمان در دولت پزشکیان نقطهنظرات خود را در خصوص چالشهای پیش روی آموزش و پرورش در موارد زیر به اشتراک گذاشتند.
وعدههای سر خرمن
علیخانی از فرهنگیان مطالبهگر البرزی با اشاره به مشکلات تمدید غیرقانونی موعد بازنشستگی در دولت قبل افزود: گناه منِ معلم در خصوص کسری و کمبود معلم چیست؟ چرا باید تاوان قصور مسئولین را معلمان پرداخت نمایند.
وعدههای امروز و فردای مسئولین تمامی ندارد.
قانون عطف به ما سبق نمیشود
سعیدی از فعالان صنفی فرهنگیان البرز ضمن انتقاد از قوانین خلقالساعه و غیر کارشناسی افزود: قانون عطف به ما سبق نمیشود لذا قانون بازنشستگی غیرقابل اجرا بوده و خوشبختانه در دولت جدید این قانون ضدفرهنگی را کنار گذاشتهاند.
معلم فرصت اندیشیدن ندارد
ادیبی از موسسین کانون صنفی فرهنگیان البرز ضمن ابراز خوشحالی از برگزاری جلسه افزود:
جامعه توسعه یافته مستلزم نهادهای اجتماعی واقعی و فعال است. متاسفانه آموزش و پرورش فاقد نهاد متشکل است.معلم اندیشیدن میآموزد ولی معمولا فرصت اندیشیدن ندارد.
دبیرستان پزشکی پیشتاز محیط زیستی
خانم باجلونو مدیر سابق دبیرستان فاطمه پزشکی و مطالبهگران ناحیه ۴ کرج با اشاره به فعالیتهای محیط زیستی مجموعه تحت مدیریتی خود افزود:مدرسه ما اولین مدرسه محیط زیستی و پیشگام در سطح کشور بود که با سرکار خانم بهاور موسس پویش نه به ته سیگار همکاری تنگاتنگی داشتیم.
وی در پایان از برخوردهای جناحی و سیاسی با مدیران مستقل و مطالبهگر البرز انتقاد نمود.
تهاجم فرهنگی به آموزش و پرورش
داود مرادخانی از فرهنگیان پیش کسوت با اشاره به تجربیات کلان مدیریتی خود در ادارات و سازمانهای مختلف افزود: ارباب رجوع ما در آموزش و پرورش دانش آموز است برعکس دستگاههایی مانند بهزیستی که ارباب رجوع کاملا چالشی دارند.
مرادخانی با اشاره به اجحاف هایی که در حق معلمان در پرداخت ها می شود افزود: در واقع دستگاه تعلیم و تربیت از این منظر با یک تهاجم فرهنگی رو به روست.
شهیدستان کرج را شهید کردند
مهدی توسلی از اعضای سازمان معلمان استان البرز نیز با اشاره به آستانه پایین تحمل مسئولین آموزش و پرورش در مواجهه با انتقادات افزود: معلمان ما دغدغهمند بوده ولی متاسفانه مسئولین اعتقادی به پیگیری مطالبات از سوی فعالان صنفی و مطالبهگران اجتماعی ندارند.
ما در شهیدستان کرج همراه رضا قاسمپور جانانه و دلسوزانه برای احیای مجموعه و غبارروبی از شهدا تلاش کردیم ولی مسئولین حتی چشم دیدن این حرکت فرهنگی و ارزشی را نیز نداشتند.
سکوی دفع زباله در مجاورت مدرسه
علی ضیائیفر کارآفرین و خیر مدرسهیار منطقه قزل حصار کرج با اشاره به وضعیت نابهسامان محیط زیستی مدرسه یادگار امام خرمدشت افزود: وجود سکوی دفع زباله در مجاورت مدرسه دوشیفت ۱۵۰۰ نفر از هیچ منظری قابل توجیه نبوده و اجحاف در حق دانشآموزان بیگناه است.
ضیاییفر با اشاره به دغدغههای معیشتی فرهنگیان افزود: معلم باید برای تربیت اصولی دانش آموز فاقد دغدغه معیشتی و مشغولیت ذهنی باشد.
معلم قلب تپنده آموزش و پرورش
اکبری از همکاران آموزشی ناحیه ۳ کرج با اشاره به اینکه معلم قلب تپنده آموزش و پرورش است افزود: چنین اجتماعاتی پایهای برای پیگیری مطالبات صنفی فرهنگیان بوده و امیدواریم چنین جلساتی مداوم، مستمر و با دستور کار مشخص و تخصصی باشد.
مدرسه شاد مستلزم معلم شاد
امیرعطاران از معلمان قلم به دست البرزی نیز با اشاره به ضرورت احیای صدای معلم افزود: اگر صدای معلم شنیده نشود فتیله فرهنگ افت خواهد کرد. مدرسه و کلاس شاد مستلزم معلم شاد و با نشاط بوده و روحیه مطالبهگری و تفکر انتقادی باید در آموزش و پرورش جاری باشد.
مشکل اتباع غیرقانونی
مرسل توکلی از فرهنگیان شهرستان ملارد با اشاره به مشکلات مناطق حاشیهای تهران کرج افزود:مدارس حاشیهای از کمبود امکانات، تجهیزات و نیروی انسانی کارآمد محروم هستند از طرفی در این مناطق با انبوه اتباع خارجی مشکلدار مواجه هستیم.
ضرورت تغییرات مثبت
مهرور از معلمان نویسندگان البرزپژوه با اشاره به مشکلات دستگاه تعلیم و تربیت افزود:همه مشکلات متوجه دولت نیست طبق آخرین تعریف یونسکو معلم و متعلم نیز باید تغییرپذیر بوده و از دانش آموخته شده برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی پیرامونی خود بهره جوید.
معلم باید مطالبهگری کند
معصومه شیخیان فعال فرهنگی اجتماعی و خیر مدرسه یار نیز با اشاره به سوابق کارهای عامالمنفعه خود افزود: معتقدم که معلم باید مطالبهگر و فعال فرهنگی اجتماعی باشد. از این منظر خود را آماده شرکت در انتخابات شورای شهر کردهام و انتظار حمایت جامعه فرهنگیان و مطالبهگران اجتماعی از این فعالیت اجتماعی خود را دارم.
فعالیت در تشکلهای مردم نهاد
خانم پورمظاهری از مدیران مدارس کرج نیز با اشاره به سوابق فعالیتهای، فرهنگی اجتماعی و محیط زیستی خود افزود: ما در قالب سمنهای محیط زیستی و تشکلهای مردمنهاد پیگیر مطالبات مردم و به ویژه فرهنگیان و دانش آموزان استان هستیم.
شعرخوانی همکاران فرهنگی
در ادامه سرکار خانمها مستوفی، بزرگمهر و آقای مصباح آخرین سرودههای خود را تقدیم فرهنگیان حاضر کردند.
همچنین احمدی، جهانبخش، منافیان، امیدی، غفاری، نظری پور نیز نقطه نظرات خود را در خصوص مسائل مبتلابه آموزش و پرورش بیان نمودند.
در پایان ؛ در پایان پورسلیمان مدیر پایگاه خبری صدای معلم ضمن ابراز خوشحالی از برپایی مراسم گرامی داشت روزمعلم در موزه تمبر یکتا دیدگاه تفصیلی خود را بیان کرد .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
به مناسبت « روز جهانی معلم » ( 5 اکتبر - 13 مهر ) ؛ « علی پورسلیمان ؛ مدیر صدای معلم » یکشنبه 15 مهر ساعت 30 / 16 در فلکه اول گوهردشت واقع در شهر کرج - موزه تمبر یکتا سخنرانی خواهد داشت .
پایان پیام/