عقل و هوشیاری، زمانی آغاز میشود که دریابیم با این علم زاده نشدهایم که بدانیم چگونه باید زندگی کنیم، بلکه زندگی یک مهارت است که باید کسب شود، مثل دوچرخهسواری یا نواختن یک پیانو.
آلن دوباتن
از کتاب "جستارهایی در باب عشق"
***
وقتی جامعه ای سالم و شاد است و افق پیشرفت را در برابر خود می بیند دلیل دارد . « شبکه خبررسانی سلام تورنتو » 16 اکتبر ( چهارشنبه 25 مهر ) چنین گزارش می دهد : ( این جا )
« دولت انتاریو در حال ارائه قانونی است که شهرداری ها را ملزم می کند قبل از ایجاد مسیرهای جدید دوچرخه سواری، تأییدیه استانی دریافت کنند.
پرابمیت سارکاریا، وزیر حمل و نقل انتاریو، صبح روز سه شنبه این خبر را اعلام کرد و گفت: «مسیرهای دوچرخه بخش مهمی از هر شهر هستند و راهی امن و قابل اعتماد برای تردد ساکنان فراهم می کنند. با این حال، کاری که شهرداری ها باید انجام دهند این است که نباید برای ایجاد مسیرهای دوچرخه سواری، خطوط تردد اتومبیل ها را کاهش دهند.»
او به تورنتو در گسترش گسترده مسیرهای دوچرخه سواری اشاره کرد و گفت که برخی از خطوط جدیدی که این شهر ایجاد کرده در طول دوره پاندمی اجرا شده اند. او اشاره کرد که رانندگان در کلانشهر تورنتو حدود 98 ساعت در سال را در شلوغی ترافیک می گذرانند.
اما شهردار اولیویا چاو در بیانیه ای از محدود کردن اختیارات شهرداری استقبال نکرد و گفت: «همیشه بهتر است با همکاری هم کار کنیم تا همه چیز درست شود. ما برای مقابله با ازدحام و ایمن نگه داشتن مردم در جاده های شهری، به انواع وسایل حمل و نقل نیاز داریم. استان باید روی کار خود تمرکز کرده و Eglinton Crosstown و Finch LRT را باز کند که تاثیر زیادی بر ازدحام شهر خواهد داشت.»
او خاطرنشان کرد که تورنتو به عنوان بزرگترین شهر استان، به پول نیاز دارد تا بتواند جاده ها را تعمیر کند » .
چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ ؛ روزنامه اعتماد گزارشی با عنوان : « سیاست شهرداری در دوره زاکانی، عدم توسعه و تخریب مسیرهای دوچرخهسواری است » را منتشر کرد که مطالعه و تدقیق در آن مهم است : ( این جا )
« یکی از انتقادات جدیای که به علیرضا زاکانی، شهردار فعلی تهران وارد میشود، خصومت او با دوچرخه و دوچرخهسواری است. برای اثبات این موضوع، مثالهای مختلفی زده میشود؛ از جمعآوری دوچرخههای اشتراکی بیدود به سبب عدم حمایت شهرداری گرفته تا تخریب مسیرهای دوچرخهسواری و بیاعتنایی به سهشنبههای بدون دود که در زمان شهردار قبل از زاکانی، پیروز حناچی، با دوچرخهسواری شهردار برجسته شد.
( حناچی - شهردار پیشین تهران )
از سوی دیگر برخی ضمن تبرئه زاکانی از این خصومت شخصی، اصولا دوچرخه را وسیله مفیدی برای حمل و نقل در تهران ندانسته و عدم توجه به آن را ناشی از بیفایده بودن دوچرخهسواری برای شهر تهران میدانند.
محمد نظرپور، دکترای شهرسازی و فعال دوچرخهسواری شهری در این زمینه می گوید :
« در تهران گزارههای جا افتادهای وجود دارد که لزوما صحیح نیستند. مثلا برخی میگویند اینجا آمستردام نیست که مناسب دوچرخهسواری باشد یا شیب و آلودگی آن برای رکاب زدن مناسب نیست. این گزارهها اگرچه در جامعه جا افتادهاند، اما از نظر تجربه یا مطالعات علمی کاملا صحیح نیستند یا چالشهای آن چنان بزرگی نیستند که مانع توسعه دوچرخهسواری و سایر شیوههای حمل و نقل پاک مانند پیادهروی در تهران باشند.
بحث اصلی این است که اگر تهران با همین روند فعلی در حوزه حمل و نقل به جلو حرکت کند تا چند سال دیگر فضایی برای انسان باقی نمیماند و همه چیز در خدمت خودروها خواهد بود و شهر یا خیابان میشود برای گذر خودرو یا پارکینگ برای آن.
اینکه افراد همهجا را با خودروی شخصی به ویژه خودروی تکسرنشین بروند، تبدیل به یک فرهنگ شده است و به این راحتی تغییر نمیکند.
این شیوه شهرسازی امریکایی در نیمه قرن دوم بود که در برخی کشورهای اروپایی نیز اجرا شد، اما در حال حاضر همه در حال حرکت به سمت اصلاح این شیوه هستند، زیرا این باور عمومی در آنجا پدید آمده است که نمیتوان شهر را تماما برای خودرو تعریف کرد، زیرا چالشهای مختلفی را ایجاد میکند.
از این رو مدیریت شهری باید نگرش خود را تغییر دهد و به جای شعارهایی چون «نهضت پارکینگسازی» یا «نهضت بزرگراهسازی» و کارهایی چون وصل کردن دوباره تقاطعهای غیر هم سطح و افتخار به «نهضت آسفالتریزی» به سمت انسان محوری در شهرها برود.
این نگرش که اصلاح شود، به سمت حمل و نقل پاک حرکت باید کرد و وسایلی چون دوچرخه، اسکوتر در چرخه حمل و نقل استفاده شود.
* یعنی حتی شیب تهران هم برای دوچرخهسواری نامناسب تلقی نمیشود؟
در دنیا شیب زیر ۵درصد برای دوچرخهسواری مناسب است و این در آییننامه طراحی مسیرهای دوچرخهسواری نیز ذکر شده است. براساس پژوهشی که مرکز مطالعات شهرداری تهران انجام داده، ۷۰درصد سطح تهران برای دوچرخههای معمولی (بدون دنده) مناسب است. اگر دوچرخه دندهای باشد، این میزان به ۸۵درصد میرسد و نزدیک به ۱۰درصد در شمال تهران تنها برای دوچرخههای برقی مناسب است.
پس چالش شیب هم قابل حل است و اصل تفکر است که در این زمینه باید اصلاح شود و این گزاره که تهران برای دوچرخهسواری مناسب نیست، اشتباه است. ازسوی دیگر دوچرخه وسیله جابهجاییهای کوتاه است و ۶۸درصد جابهجاییهای تهران برای سفرهای زیر ۵ کیلومتر است که با دوچرخه به راحتی قابل انجام است. اگر بخشی از این حجم از سفرها روی دوچرخه بیاید، برای شهر بسیار مفید است. البته برای مسیرهای بلند چارهای برای استفاده از وسایل نقلیه دیگر یا حمل و نقل ترکیبی نیست به ویژه اینکه در همه شرایط آب و هوایی هم دوچرخه مناسب نیست.
* مشکل مدیریت شهری فعلی با دوچرخهسواری چیست؟
دوچرخهسواری در ایران برچسب سیاسی خورده و مشکل این است که به این دلیل، مدیریت شهری فعلی آن را عملی سیاسی و متعلق به دوران قبلی میداند. در دوران حضور آقای دکتر پورسیدآقایی در معاونت حمل و نقل شهرداری تهران، با کمک یک مشاور هلندی، سند ۵ ساله توسعه دوچرخه در تهران تهیه و بحث توسعه مسیرها نیز ذیل این سند تعریف و تدوین شد. در سال جاری اعلام شد که ۴۸ درصد دانش آموزان تهرانی دارای اضافه وزن هستند که این درصد بسیار درست است و این کودکان در معرض بیماریهایی همچون دیابت، فشار خون و غیره قرار دارند .
شهری مثل تهران نیازمند داشتن شبکهای زیرساختی از مسیرهای منسجم و باکیفیت است که اصل ضعف در تهران همین بود. مسیرهایی که وجود داشت یا منسجم نبود یا کیفیت لازم را نداشت و به نگهداشت آنها بیتوجهی شده بود.
در دوران فعلی مدیریت شهری، سیاست توسعه دوچرخهسواری متوقف شد و آن را به آقای دکتر حناچی وصل کردند درحالی که وقتی ایشان آمد هم سند توسعه دوچرخه در تهران وجود داشت و هم امکان ورود دوچرخه به مترو و پارکها وجود داشت و پارکینگهای خوبی نیز احداث شده بود.
در آن دوران دوچرخهسواران و سازمانهای مردمنهاد این حوزه، با مدیریت شهری مرتبط بود و کارها با هماهنگی فعالان این حوزه انجام میشد که موفقیت خوبی را به همراه داشت، اما سند توسعه دوچرخه در تهران فقط برای ۳ سال اجرایی شد که در هیچ جای دنیا با این مدت اجرا، هیچ تغییر خاصی اتفاق نیفتاده است.
* یعنی شهرداری فعلی مخالف توسعه دوچرخه است؟
یکی از اعضای شورای شهر فعلی میگفت ضدیت با دوچرخه، ضدیت با عقلانیت است، اما بخش دیگری در شورا و بدنه فعلی شهرداری مخالف توسعه دوچرخه است. چندینبار در همشهری تیترهایی در مخالفت با دوچرخهسواری و حتی کاریکاتورهایی از آقای حناچی سوار بر دوچرخه منتشر شد و تلاش کردند تا دوچرخه را ضعیف نشان داده و هزینه را جای دیگری خرج کنند.
اکنون بودجهای برای توسعه دوچرخهسواری و نگهداشت مسیرها اختصاص داده نمیشود و موضوع آن سیاسی هم شده است. پارکینگهای دوچرخه در حال تبدیل شدن به پارکینگهای موتور است. در سه سال اخیر سیاست شهرداری دست نزدن به مسیرهای دوچرخهسواری است تا کمکم از بین بروند و سپس آنها را جمع کند » .
( زاکانی - شهردار تهران )
دقت کنید :
یک سوی دنیا آن نگرش با محوریت « نگاهداشت و حفظ محیط زیست » گفتمان مسلط در حکومت و البته در جامعه است و در سوی دیگر آدم ها و ذهنیت های متصلبی وجود دارند که اتومبیل را ابزاری برای « تفاخر » می دانند و البته کلیت جامعه هم به دلایل مختلف از پذیرش « واقعیت » خودداری کرده و با تعابیری مانند چاره ای نیست ، مجبوریم ، این جا ایران است و... از طراحی و ترسیم « وضعیت بهتر » فراری است و به صور مختلف « مسئولیت گریزی » خویش را توجیه می کند .
27 دی 1399 ؛ رییس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت چنین اظهار می کند : ( این جا )
بر اساس آخرین برآورد موسسه معتبر بار بیماری ها به ترتیب ۲۶ درصد از مرگ های ناشی از سکته مغزی، ۲۰ درصد از مرگ های ناشی از بیماری های ایسکمیک قلبی (IHD)، ۱۹ درصد از مرگ های ناشی از سرطان ریه، ۲۰ درصد از مرگ های ناشی از دیابت، ۳۰ درصد از مرگ های ناشی از عفونت های تحتانی دستگاه تنفسی و ۴۰ درصد از مرگ های ناشی از بیماری های مزمن انسداد ریوی منتسب به مواجهه طولانی مدت با آلودگی هوای آزاد است » .
اما در این میان وزارت آموزش و پرورش که متولی اصلی فرهنگ سازی و اصلاح نگرش در جامعه است مشخص نیست که در این میان چه کاره هست ؟ و در کجای داستان قرار دارد ؟
« سرویس مدارس » در حال حاضر خود به یک مساله و چالش بزرگ تبدیل شده است .
برخی اوقات از دانش آموزان در مورد نحوه ایاب و ذهاب به « مدرسه » پرسش می کنم .
تعداد قابل توجهی از آنان دوچرخه دارند اما مهم ترین دغدغه آنان نبود فضا و پارکینگ مناسب برای این وسیله در مدارس است .
در سال جاری اعلام شد که ۴۸ درصد دانش آموزان تهرانی دارای اضافه وزن هستند که این درصد بسیار درست است و این کودکان در معرض بیماریهایی همچون دیابت، فشار خون و غیره قرار دارند . ( این جا )
در سال 1402 همشهری خبر داد که نزدیک به ۱۶ میلیون دانشآموز در کشور داریم که از این تعداد، حدود ۵ میلیون نفر دچار اضافه وزن و چاقی هستند.
این رسانه نوشت : ( این جا )
آمارهای رسمی کشور حاکی از این است که از هر ۳ دانش آموز، یک دانشآموز اضافه وزن دارد یا چاق است. یعنی از حدود ۱۶ میلیون دانشآموز ایرانی، نزدیک به ۵ میلیون نفر دچار اضافه وزن و چاقی هستند. این آخرین آماری است که معاون فرهنگی و توسعه ورزش همگانی وزارت ورزش و جوانان سال گذشته مطرح کرد و درباره آن هشدار داد » .
وقتی جامعه ای سالم و شاد است و افق پیشرفت را در برابر خود می بیند دلیل دارد .
جامعه ای هم که اسیر توهمات و گرفتار اصطکاک با خود و حکومت بوده و تغییر را بیش از آن که در « درون و نگاه » ببیند در دیگران جست و جو می کند و دست بردار هم نیست و مطالبه اش در « لحظه زیستن » خلاصه و پیچیده شده است ؛ نباید انتظاری طلایی داشت .
و این دور باطل ادامه دارد ....
گروه رسانه/
( گروهی از والدین روسی در مراسم آغاز سال تحصیلی در بخش دونتسک اوکراین که به اشغال روسیه در آمده است )
از ابتدای جنگ روسیه علیه اوکراین، نظام آموزش و پرورش روسیه دستخوش تغییرات اساسی شده و با دستور کار نظامی این کشور تطابق یافته است. موضوعات جدیدی «با هدف تقویت میهنپرستی» به برنامهٔ آموزشی مدارس به گونهای افزوده شده که به برآورد رسانههای روسی، اکنون دستکم ۱۲ درصد کل برنامهٔ آموزشی مدارس به تبلیغات حکومتی اختصاص یافته است.
کلاسهایی که «ارزشها و جایگاه ویژهٔ روسیه» را تدریس میکند، مشارکت «قهرمانان جنگ» در برنامههای تحصیلی و اردوگاههای نظامی برای کودکان و نوجوانان تنها چند نمونه از کمپین بزرگیست که صاحبنظران آن را «شست و شوی مغزی نسل جوان» مینامند.
به درخواست ولادیمیر پوتین، آموزش «برنامههای میهنپرستانه» از مهد کودک آغاز میشود.
چند ماه پس از آغاز جنگ روسیه علیه اوکراین، وزارت آموزش و پرورش روسیه دستور داد «گفتوگوهای مهم» به برنامهٔ درسی مدارس و هنرستانها در این کشور افزوده شود. در ابتدا این کلاس به برنامهٔ آموزشی دورهٔ دبیرستان افزوده شد، از سال گذشته تدریس این درس از دبستان آغاز شد و از ماه جاری میلادی «گفتوگوهای مهم» در مهد کودک تدریس میشود.
در اوایل ماه جاری میلادی، ولادیمیر پوتین که احتمالاً در روز تولد خود ویدئوهایی دیده بود که چگونه کودکان در کودکستانهای متعدد در سراسر روسیه به گونهای صف کشیدهاند تا کلمهٔ «پوتین» به وجود بیاید و برای رئيسجمهور «زندگی جاودانه» آرزو میکنند، ابراز امیدواری کرده بود که «تربیت میهنپرستانه» از مهد کودک آغاز شود.
خبرنگاران مستقل برآورد کردهاند که تنها در یک هفتهٔ گذشته، بیش از ۱۰۰ گزارش دربارهٔ تدریس «گفتوگوهای ویژه» در صفحات رسمی کودکستانهای روسی در شبکهٔ اجتماعی «وکانتاکته» منتشر شده است.
«گفتوگوهای مهم» در ابتدای هر هفتهٔ تحصیلی همزمان با برافراشتن پرچم روسیه و پخش سرود ملی تدریس میشود. مطابق دستورالعمل وزارت آموزش و پروش، مهمترین موضوعات آن، تدریس «مبانی میهنپرستی» و «پیامهای عملیات ویژهٔ نظامی در اوکراین» است.
به برآورد نشریهٔ «آگنستوو»، در نخستین سال تحصیلی پس از افزودن «گفتوگوهای مهم» به برنامهٔ درسی، این کلاس ۳۶ بار برگزار شد.
اما در سال بعد بخشی از کلاسهای دیگر نیز به آموزش «مبانی میهنپرستی» اختصاص یافت به گونهای که شمار ساعتهای تحصیلی ویژهٔ تدریس این موضوع به شش درصد کل برنامهٔ درسی رسید و از سال جدید تحصیلی، «مبانی میهنپرستی» حدود ۱۲ درصد برنامهٔ تحصیلی مدارس روسی را تشکیل میدهد. هرچند این موضوعات در دورهٔ دبستان و راهنمایی کمتر از دبیرستان تدریس میشود اما به گزارش «آگنستوو»، «از میانگین حدود ۱۱ هزار ساعت تحصیلی در مدرسههای روسی، بیش از ۱۳۰۰ ساعت ویژهٔ تدریس موضوعات مورد پسند کرملین است».
براساس این گزارش، «افزایش سهم پروپاگاندا در برنامههای تحصیلی» به این دلیل است که مطابق دستور وزارت آموزش و پرورش روسیه، «بیش از ۴۰ درصد درس تاریخ و علوم اجتماعی به آموزش مبانی سیاسی و ارزشهای سنتی روسیه اختصاص مییابد و دستکم ۲۷۰ ساعت تحصیلی ویژهٔ توضیحات دربارهٔ ایدئولوژی مخرب غرب است».
در کتابهای درسی جدید که زیر نظر ولادیمیر مدینسکی، دستیار رئيسجمهور روسیه و یکی از مبلغان اصلی جنگ علیه اوکراین، تالیف شده ؛ «بخش تاریخ اتحاد شوروی به گونهای بازنویسی شده که ابرقدرت بودن این کشور بزرگ نمایی و مشکلات آن دوره کم رنگ شود و در مورد تحولات مدرن آمده که زیر نظر ولادیمیر پوتین، روسیه رهبری کشورهای غیرغربی را برعهده دارد».
دانشآموزان روسیه در سال تحصیلی جدید باید درسی را هم برای آشنایی با ایران بهعنوان «شریک راهبردی» روسیه در قالب بخشی از دروس جغرافیا و تاریخ بخوانند.
همچنین تاریخ مناطقی از اوکراین که روسیه مدعیست به خاک این کشور ضمیمه شده است، در مدارس روسیه تدریس میشود اما به عقیدهٔ صاحبنظران این اطلاعات به گونهای تحریف شده تا «تعلق این بخش از اوکراین به روسیه توجیهپذیر باشد».
همچنین در سال جدید تحصیلی، درسهای «مبانی امنیت و دفاع روسیه»، «مبانی فرهنگ و اصول اخلاقی روسیه»، «اصول خانواده» و «تمرینات نظامی» به برنامهٔ تحصیلی مدارس افزوده شده. دانشآموزان کلاسهای ۸ الی ۱۰ در اردوگاههای نظامی اجباری نیز شرکت میکنند.
مطابق این گزارش و به نقل از دستورالعمل وزارت آموزش و پرورش، «در پایان دورهٔ تحصیلی، دانشآموزان روس باید بدانند کشوری بهتر از روسیه در جهان وجود ندارد».
( کتاب درسی تاریخ امسال مدارس روسیه )
نشریهٔ «واژنی ایستوری» بررسی کرد چه موضوعاتی در چارچوب کلاسهایی تدریس شده که از سال جدید تحصیلی به برنامهٔ آموزشی مدارس روسیه افزوده شده.
براساس این گزارش، به مناسبت ۱۲۰مین سالگرد تاسیس خبرگزاری تاس «چگونگی مقابله با اخبار دروغین» بررسی و اعلام شد «رسانههای داخل روسیه تنها منبع اطلاعات موثق دربارهٔ روسیه و جهان است».
در «اصول خانواده» بر «ضرورت عفت، ازدواج و خانوادههای پرجمعیت» تاکید شده. در «تمرینات نظامی»، دانشآموزان دوران دبستان و راهنمایی «در زمان وقوع انفجار هستهای و پس از آن چه باید کرد» را یاد میگیرند و در دبیرستان، مقابله با فعالیتهای تروریستی و همچنین تولید، استفاده و نقش پهپادها در شرایط نظامی و غیرنظامی تدریس میشود. موضوعاتی که برای نخستین بار در دبستانهای روسی تدریس شده، شامل «تحریف تاریخ و جنگهای رسانهای با هدف کماهمیت جلوه دادن جایگاه روسیه، خدمتگذاری به میهن و جهان چندقطبی از جمله نقش روزافزون کشورهای بریکس به رهبری روسیه و چین» است.
همچنین براساس این گزارش، از ساعتهای تحصیلی زبان انگلیسی در مدارس روسیه کاسته شده و موضوع ادبیات جهان نیز تغییر کرده. پیشتر وزارت آموزش و پرورش روسیه اعلام کرده بود موضوعات مطرح شده در مدارس باید «با تغییرات اوضاع ژئوپلیتیک در جهان هماهنگ شود». با این هدف، «هری پاتر» و همچنین آثار جیدی سلینجر، بل کافمن و یا دایانا جانسون از برنامهٔ تحصیلی ادبیات جهان در مدارس روسی حذف شده. آثار برخی نویسنگان و شاعران روس که در زمان شوروی مخالف دولت بودند نیز حذف شده و حتی نام بردن از نویسندگانی که «مامور بیگانه» اعلام شدهاند ممنوع است. از سوی دیگر، تدریس رمانهای زاخار پریلپین که بهدلیل تبلیغات جنگ تحت تحریمهای غرب قرار گرفته به برنامهٔ تحصیلی جدید افزوده شده.
( مدرسه ای ویران شده در اوکراین )
از گزارشها چنین برمیآید که اکثر شهروندان روس از تغییرات اخیر در برنامهٔ تحصیلی فرزندانشان چندان خوشنود نیستند، از جمله «گفتوگوهای مهم» را «مهم» نمیدانند.
بسیاری از صاحبنظران نسبت به «تاثیر مخرب» برنامهٔ آموزشی جدید حکومت روسیه هشدار میدهند. دیما زیتزر مولف کتابهای متعدد دربارهٔ پرورش کودکان به نشریهٔ «رپابلیک» گفته است: «کودکان بهدلیل تاثیرپذیری طبیعیشان مورد توجه ویژهٔ حکومتهای مستبد هستند. در تاریخ اتحاد شوروی و آلمان نازی داستانهای متعدد میدانیم که چگونه کودکان شست و شوی مغزی میشدند و حتی والدین و نزدیکانشان نیز گاهی قربانی آنها میشدند. روزی حکومت روسیه تغییر خواهد کرد، اما آسیبی که اکنون به جامعه و در درجه اول به کودکان وارد میشود، ممکن است برای چندین نسل غیرقابل جبران باشد».
گروه رسانه/
جورجا ملونی، نخست وزیر راست گرای ایتالیا، اعلام کرد که نمره انضباط و خوشرفتاری دانشآموزان به مجموعه نمراتی که آنها باید در طول سال تحصیلی اخذ کنند اضافه میشود ؛ تصمیمی که مخالفان کمی در جامعه ایتالیا ندارد.
دولت ایتالیا قانونی را با حمایت شخص نخست وزیر تصویب کرده که مدارس و معلمان دانشآموزان از مقطع ابتدایی تا دبیرستان را ملزم میکند تا به محصلان خود نمرهای بابت اخلاق و رفتار خوب آنها اعطا کنند.
سقف این نمره برای دانشآموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان ۱۰ تعیین شده است. هر دانشآموز مقطع راهنمایی اگر نمره پنج یا کمتر دریافت کند، تجدیدی محسوب میشود و فرصت خواهد داشت تا پیش از شروع سال تحصیلی آینده رفتار خود را اصلاح کند.
در مورد دانشآموزان دبیرستانی سختگیری بیشتری اعمال میشود. به طوری که حداقل نمره اخلاق و رفتار آنها باید بالای ۶ باشد.
برای دانشآموزان تجدیدی در ماه سپتامبر و طی دوره تعطیلات تابستانی، کلاس آموزش ارزشهای انسانی مصرح در قانون اساسی و نیز آموزش آداب و قوانین مدنی برگزار میشود و در پایان این دوره آزمونی نیز برگزار میشود.
دانشآموزان دبیرستانی که موفق به کسب نمره بالای ۶ در زمینه اخلاق و رفتار نشوند در اخذ مدرک دیپلم خود ناکام میمانند.
سنجش اخلاق و رفتار دانشآموزان مقطع ابتدایی نیز بدون اعطای نمره و در سه سطح کیفیِ ناکافی، متوسط و عالی ارزیابی میشود.
وزیر آموزش و پرورش ایتالیا دلیل تصویب چنین قانونی را توسط دولت، بدتر شدن اخلاق و رفتار دانشآموزان در مدارس این کشور عنوان کرد. به گفته او، طی یک سال گذشته شمار درگیریهای فیزیکی در مدارس ایتالیا دو برابر شده است.
در مصوبه دولت ایتالیا تصریح شده که اگر دانشآموزی مرتکب رفتارهای خشونتبار حاد همانند حمله فیزیکی به معلم خود شود، والدین او میتوانند تا سقف ۱۰ هزار یورو مشمول جریمه نقدی شوند.
هر چند دولت ایتالیا اجرای این مصوبه را برای بازگشت نظم، آرامش و احترام متقابل به مدارس ضروری میداند ولی مخالفان آن را گامی به عقب ارزیابی میکنند.
دولت فرانسه نیز در سال ۲۰۰۶ نمرهای را با عنوان «زندگی مدرسهای» طراحی کرد که اعطای آن از سال ۲۰۱۴ متوقف شد. والدین و معلمان فرانسوی معتقد بودند که این نمره شاخصهای سنجش درستی نداشت و کاملا ذهنی تعیین میشود، همچنین در اصلاح رفتار دانشآموزان موثر نبود.
پایان پیام/
گروه گزارش/
در حالی که تشکل های فرهنگیان برنامه مشخصی برای گرامی داشت « روز جهانی معلم » نداشته و وزارت آموزش و پرورش دولت مسعود پزشکیان حتی از صدور یک پیام برای این روز جهانی استنکاف ورزید اما « رضا قاسم پور کنش گر آموزشی و خبرنگار صدای معلم » در استان البرز با هماهنگی « حسین موسوی یکتا » مدیر موزه ی خصوصی تمبر یکتای کرج نشستی را به این منظور در این مجموعه تدارک دیدند .
این نشست یکشنبه 15 مهر در محل این موزه تاریخی برگزار گردید و تعدادی از فرهنگیان شاغل و بازنشسته با حضور در این نشست به بیان دیدگاه های خود پرداختند .
در بخش های پیشین ؛ سخنان تعدادی از معلمان شاغل و بازنشسته در « صدای معلم » منتشر گردید .
در این بخش ؛ متن کامل سخنان « علی پورسلیمان ؛ مدیر صدای معلم » را که به مناسبت « روز جهانی معلم » ایراد شده است را می خوانید .
گروه اخبار/
یکشنبه ۱۵ مهرماه ۴۰۳ مراسم گرامی داشت روز جهانی معلم در موزه تمبر یکتای گوهردشت کرج با حضور تعدادی از فرهنگیان شاغل و بازنشسته و همچنین علی پورسلیمان مدیر صدای معلم به عنوان سخنران برگزار گردید.
در این نشست سه ساعته رضاقاسمپور در سخنان آغازین ضمن تبریک و تسلیت مناسبتها افزود:در کنار ۱۲ اردیبهشت روز ملی معلم در کل دنیا ۵ اکتبر روز جهانی معلم نیز گرامیداشته میشود.
این دو مناسبت فرصتی برای مرور چالشهای دستگاه تعلیم و تربیت است.
قاسمپور با یادآوری مطالبات صنفی فرهنگیان افزود:
مطالبات فرهنگیان در دو شاخه اصلی منزلت و معیشت قابل تقسیم بوده و فعالان صنفی فرهنگی مصممند مطالبات به حق خود را از مجاری قانونی پیگیری نمایند. این مراسم باید توسط تشکلهای فرهنگی استان برگزار میشد.
در ادامه حاضرین در نشست ضمن بحث و بررسی آخرین وضعیت معلمان در دولت پزشکیان نقطهنظرات خود را در خصوص چالشهای پیش روی آموزش و پرورش در موارد زیر به اشتراک گذاشتند.
وعدههای سر خرمن
علیخانی از فرهنگیان مطالبهگر البرزی با اشاره به مشکلات تمدید غیرقانونی موعد بازنشستگی در دولت قبل افزود: گناه منِ معلم در خصوص کسری و کمبود معلم چیست؟ چرا باید تاوان قصور مسئولین را معلمان پرداخت نمایند.
وعدههای امروز و فردای مسئولین تمامی ندارد.
قانون عطف به ما سبق نمیشود
سعیدی از فعالان صنفی فرهنگیان البرز ضمن انتقاد از قوانین خلقالساعه و غیر کارشناسی افزود: قانون عطف به ما سبق نمیشود لذا قانون بازنشستگی غیرقابل اجرا بوده و خوشبختانه در دولت جدید این قانون ضدفرهنگی را کنار گذاشتهاند.
معلم فرصت اندیشیدن ندارد
ادیبی از موسسین کانون صنفی فرهنگیان البرز ضمن ابراز خوشحالی از برگزاری جلسه افزود:
جامعه توسعه یافته مستلزم نهادهای اجتماعی واقعی و فعال است. متاسفانه آموزش و پرورش فاقد نهاد متشکل است.معلم اندیشیدن میآموزد ولی معمولا فرصت اندیشیدن ندارد.
دبیرستان پزشکی پیشتاز محیط زیستی
خانم باجلونو مدیر سابق دبیرستان فاطمه پزشکی و مطالبهگران ناحیه ۴ کرج با اشاره به فعالیتهای محیط زیستی مجموعه تحت مدیریتی خود افزود:مدرسه ما اولین مدرسه محیط زیستی و پیشگام در سطح کشور بود که با سرکار خانم بهاور موسس پویش نه به ته سیگار همکاری تنگاتنگی داشتیم.
وی در پایان از برخوردهای جناحی و سیاسی با مدیران مستقل و مطالبهگر البرز انتقاد نمود.
تهاجم فرهنگی به آموزش و پرورش
داود مرادخانی از فرهنگیان پیش کسوت با اشاره به تجربیات کلان مدیریتی خود در ادارات و سازمانهای مختلف افزود: ارباب رجوع ما در آموزش و پرورش دانش آموز است برعکس دستگاههایی مانند بهزیستی که ارباب رجوع کاملا چالشی دارند.
مرادخانی با اشاره به اجحاف هایی که در حق معلمان در پرداخت ها می شود افزود: در واقع دستگاه تعلیم و تربیت از این منظر با یک تهاجم فرهنگی رو به روست.
شهیدستان کرج را شهید کردند
مهدی توسلی از اعضای سازمان معلمان استان البرز نیز با اشاره به آستانه پایین تحمل مسئولین آموزش و پرورش در مواجهه با انتقادات افزود: معلمان ما دغدغهمند بوده ولی متاسفانه مسئولین اعتقادی به پیگیری مطالبات از سوی فعالان صنفی و مطالبهگران اجتماعی ندارند.
ما در شهیدستان کرج همراه رضا قاسمپور جانانه و دلسوزانه برای احیای مجموعه و غبارروبی از شهدا تلاش کردیم ولی مسئولین حتی چشم دیدن این حرکت فرهنگی و ارزشی را نیز نداشتند.
سکوی دفع زباله در مجاورت مدرسه
علی ضیائیفر کارآفرین و خیر مدرسهیار منطقه قزل حصار کرج با اشاره به وضعیت نابهسامان محیط زیستی مدرسه یادگار امام خرمدشت افزود: وجود سکوی دفع زباله در مجاورت مدرسه دوشیفت ۱۵۰۰ نفر از هیچ منظری قابل توجیه نبوده و اجحاف در حق دانشآموزان بیگناه است.
ضیاییفر با اشاره به دغدغههای معیشتی فرهنگیان افزود: معلم باید برای تربیت اصولی دانش آموز فاقد دغدغه معیشتی و مشغولیت ذهنی باشد.
معلم قلب تپنده آموزش و پرورش
اکبری از همکاران آموزشی ناحیه ۳ کرج با اشاره به اینکه معلم قلب تپنده آموزش و پرورش است افزود: چنین اجتماعاتی پایهای برای پیگیری مطالبات صنفی فرهنگیان بوده و امیدواریم چنین جلساتی مداوم، مستمر و با دستور کار مشخص و تخصصی باشد.
مدرسه شاد مستلزم معلم شاد
امیرعطاران از معلمان قلم به دست البرزی نیز با اشاره به ضرورت احیای صدای معلم افزود: اگر صدای معلم شنیده نشود فتیله فرهنگ افت خواهد کرد. مدرسه و کلاس شاد مستلزم معلم شاد و با نشاط بوده و روحیه مطالبهگری و تفکر انتقادی باید در آموزش و پرورش جاری باشد.
مشکل اتباع غیرقانونی
مرسل توکلی از فرهنگیان شهرستان ملارد با اشاره به مشکلات مناطق حاشیهای تهران کرج افزود:مدارس حاشیهای از کمبود امکانات، تجهیزات و نیروی انسانی کارآمد محروم هستند از طرفی در این مناطق با انبوه اتباع خارجی مشکلدار مواجه هستیم.
ضرورت تغییرات مثبت
مهرور از معلمان نویسندگان البرزپژوه با اشاره به مشکلات دستگاه تعلیم و تربیت افزود:همه مشکلات متوجه دولت نیست طبق آخرین تعریف یونسکو معلم و متعلم نیز باید تغییرپذیر بوده و از دانش آموخته شده برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی پیرامونی خود بهره جوید.
معلم باید مطالبهگری کند
معصومه شیخیان فعال فرهنگی اجتماعی و خیر مدرسه یار نیز با اشاره به سوابق کارهای عامالمنفعه خود افزود: معتقدم که معلم باید مطالبهگر و فعال فرهنگی اجتماعی باشد. از این منظر خود را آماده شرکت در انتخابات شورای شهر کردهام و انتظار حمایت جامعه فرهنگیان و مطالبهگران اجتماعی از این فعالیت اجتماعی خود را دارم.
فعالیت در تشکلهای مردم نهاد
خانم پورمظاهری از مدیران مدارس کرج نیز با اشاره به سوابق فعالیتهای، فرهنگی اجتماعی و محیط زیستی خود افزود: ما در قالب سمنهای محیط زیستی و تشکلهای مردمنهاد پیگیر مطالبات مردم و به ویژه فرهنگیان و دانش آموزان استان هستیم.
شعرخوانی همکاران فرهنگی
در ادامه سرکار خانمها مستوفی، بزرگمهر و آقای مصباح آخرین سرودههای خود را تقدیم فرهنگیان حاضر کردند.
همچنین احمدی، جهانبخش، منافیان، امیدی، غفاری، نظری پور نیز نقطه نظرات خود را در خصوص مسائل مبتلابه آموزش و پرورش بیان نمودند.
در پایان ؛ در پایان پورسلیمان مدیر پایگاه خبری صدای معلم ضمن ابراز خوشحالی از برپایی مراسم گرامی داشت روزمعلم در موزه تمبر یکتا دیدگاه تفصیلی خود را بیان کرد .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
به مناسبت « روز جهانی معلم » ( 5 اکتبر - 13 مهر ) ؛ « علی پورسلیمان ؛ مدیر صدای معلم » یکشنبه 15 مهر ساعت 30 / 16 در فلکه اول گوهردشت واقع در شهر کرج - موزه تمبر یکتا سخنرانی خواهد داشت .
پایان پیام/
پس از درگذشت کریم خان زند و با آغاز زد و خورد میان مدعیان سلطنت، ایران دوباره دست خوش هرج و مرج شد. اما پیش از زندیه، نادرشاه آن چنان زیاده خواهی های عثمانی ها را مهار کرده بود که دیگر جرأت تجاوز به سرزمین مان را پیدا نکردند و پس از زندیه، آقامحمدخان با اقتدار، اهداف کاترین را بر کامش زهر کرد و جلوی خیانت بازماندگان زندیه را گرفت.
آقامحمدخان به ما نشان داد که روسیه شکست ناپذیر نیست. دریغا که توطئه ای در قلعۀ شیشه این مرد ایران دوست را ناکام گذاشت. یک سده بعد با کودتای ترکان جوان به پشتوانۀ شئونیسم یهودی در ژوئیۀ مسیحی که به غلط انقلاب خوانده می شود، زیاده خواهی آنها با تجاوز و جنایت بیشتری همراه گشت.
سفیر انگلیس در گزارش محرمانه در می مسیحی به وزارت خارجۀ دولت متبوعش می نویسد: « الهام بخش تشکیل کمیتۀ ترکان جوان در بندر سالونیک [1]، یهودیان بوده اند. شورش ترکان جوان یک حرکت مشترک یهودی - ترکی علیه دیگر اقوام امپراتوری عثمانی است. »[2]
بندر سالونیک که بیشتر جمعیت آن را « دُنمه ها » ( یهودیان تازه مسلمان و به ظاهر مسلمان ) تشکیل می دادند، تبدیل به مقر اصلی مخالفان حکومت عثمانی شده بود و یکی از اهداف آنها تضعیف نقش زبان و ادب پارسی در قلمرو عثمانی بود. گرچه پادشاهان عثمانی دهه ها برای غصب زمین های ایران و تغییر مذهب مردم، غرب کشورمان را نا امن کرده بودند، زبان پارسی را ارج نهاده و حتا پادشاهانی به این زبان شعر می سرودند.
« دُنمه ها » در قتل عام ملت های غیر ترک و در واقع ملت سازی ترک در آسیای صغیر مهمترین نقش را ایفا کردند. بیشتر اعضای ترکان جوان در کمیتۀ مرکزی حزب اتحاد و ترقی را « دُنمه ها » تشکیل می دادند. نتیجۀ نشست این کمیته در فوریۀ مسیحی چنین بود : « ضعف ترکیه از ساختار داخلی آن نشأت می گیرد که یکپارچه ترک نیست. باید پیش از هر چیز ترکیه یکپارچه ترک شود. این کشور باید از عناصر غیر ترک پاک شود. »[3]
تقریباً دو ماه بعد از این نشست نسل کشی ارامنه در ترکیه آغاز شد. شوئونیسم ترک این زیاده خواهی و تجاوز و جنایت در حق ملت ها را فقط به مرزهای عثمانی محدود نکرده بود. چنان که کشتار ارامنه در باکو در مسیحی ده سال پیش از فاجعۀ شوم در ترکیه رخ داده بود. در سال مسیحی در شهر باکو حزب « دموکراتیک اسلامی مساوات »[4] به پشتوانۀ حزب اتحاد و ترقی ترکیه و شئونیسم یهودی تأسیس شد. کشتار ارامنه در سپتامبر مسیحی و درژانویۀ مسیحی در باکو ادامۀ نسل کشی آنها توسط شئونیسم ترک بود. شئونیسم ترک، نسل کشی را محدود به ارامنه نکرد و در دامنۀ محدودتری به آشوریان، یونانیان و در دوره های مختلفی به کردها و ایزدی ها نیز گستراند.
طبق شواهد موجود، مسألۀ ارامنه هنوز از دید شئونیسم یهود پایان نیافته است. نشریۀ سوبسدنیگ در سال مسیحی از قول مناخیم بگین [5] نوشت : « قره باغ کوهستانی وطن پدران یهود است. »[6]
حزب « دموکراتیک اسلامی مساوات » در باکو در پیروی از ترکان جوان در ترکیه با رویای پوچ پانترکیسم به نام اصیل و دیرین آران پشت پا زد. به این امید که با نام جعلی برای بالای ارس نخست سرنوشت بالا و پایین ارس را به هم گره بزنند و سپس در فرصت مناسب رویای پوچ پانترکیسم را محقق سازند.
با روی کار آمدن اتحاد جماهیر شوروی در مسیحی ( خورشیدی ) و تشکیل حزب کمونیست شوروی تمامی احزاب در آن کشور یا قلع و قمع شده و یا در حزب کمونیست حل شدند. این حزب با شعار ضد امپریالیسم به قدرت رسید و دیری نپایید خود به امپریالیسم خونخوار تبدیل گشت. شاخۀ حزب تودۀ آذرپایگان یکی از نیرومندترین شاخه های ایالتی حزب بود که به دستور شوروی در سال خورشیدی منحل شد و اکثریت آن به فرقۀ دموکرات گرویدند. که نشانه ای از فرمانبرداری بی چون و چرا از رهبران شوروی بود. بسیار مضحک می نماید جمع ضدینِ حزب توده و فرقۀ دموکرات. نشان می دهد صرفاً سودای بهره گیری سیاسی با محوریت شخص استالین در میان بوده است.
در سال 1320 نزدیک به 3000 مأمور امنیتی شوروی همراه ارتش آن کشور به دنبال اشغال ایران وارد سرزمین مان شدند. چهار سال بعد در شمال غرب کشور، کشوری که دارای دولت مرکزی پادشاهی مشروطه بود، فردی ساده لوح و عده ای ماجراجو اعلام خود مختاری و جمهوریت کرده، وزیر جنگ تعیین کردند، تمبر چاپ کردند و معلمانی که اصرار داشتند به زبان علم و هنر و فرهنگ ایران تدریس کنند دستگیر و تبعید کردند و کتاب های درسی که به زبان پارسی بودند را سوزاندند. اینها مقدمۀ جدایی بود.
سران نمادین فرقۀ دموکرات در دام توطئۀ وحشتناک تجزیه و تیر خلاص برای ایران افتاده بودند. در آخرین روزهای تار و ظلمانی نامه ای ننگین با امضاء پنج تن از سران نمادین فرقه که پیشه وری هم جزء آنها بود به استالین می فرستند و درخواست پشتیبانی بیشتر از شوروی کرده و ننگین تر از آن می خواهند استالین را قانع کنند که آنها بهترین حافظان منافع شوروی در شمال غرب ایران خواهند بود. روسیان نیز همانند شئونیسم ترک، حتی بیش از آنها در تمام سرزمین های اشغالی ایران سه مورد را در دستور کار خود قرار داده و اجرا کردند.
مهمترین مأموریت فرقه نیز اجرای همین سه مورد در آذرپایگان بود. آنها مجریان بی چون و چرای اوامر ملوکانۀ حزب مادر بودند. ولی نعمت آنها خوب فهمیده بود که زبان و ادب پارسی بن مایۀ هویت ایرانی است.
امروز شئونیسم ترک به همراهی روسیان خواهان الحاق بخش هایی از استان سیونیک به خاک خود و در واقع اشغال آن منطقه است. به علت بی درایتی دولت ها در جمهوری اسلامی، گویی شئونیسم ترک سر گردنه نشسته و هر از گاهی می خواهد با شبیخون به توهم ترکستان بزرگ نزدیک شود.
دریغ و هزار دریغ که در زمان فروپاشی شوروی، دولت وقت ایران به علت همسو بودن با گلوبالیسم علی رغم درخواست مردم نخجوان برای بازگشت به مام میهن، به ایران بزرگ خیانت کردند. ( منظور از گلوبالیسم، جهانی سازی است که از طریق قدرت های بزرگ به مزدوران خود در کشورها دیکته می شود برای اعمال خط کشی های جدید مرزی، اقتصادی و فرهنگی؛ منظور جهانی شدن با حفظ تمامیت ارضی و استقلال اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نیست. ) برای ثبت در تاریخ به جمهوری اسلامی تاکید می کنیم، به پشتوانۀ خواست بیشینۀ مردمِ نخجوان شایسته و بایسته است هر چه زودتر نخجوان به آغوش سرزمین مادری برگردد.
به سران جمهوری اسلامی هشدار می دهیم، از عجز و درماندگی در برابر پوتین که جهانخواریش کم از اسلاف خود، پِتر، کاترین، رومانوف ها و استالین نیست، دست کشیده و با اتکا به ملت و پشتوانۀ قوانین جهانی، سهم دریای کاسپین و تشکیل کنفدراسیون ایران – ارمنستان که حق تاریخی و ملی دو کشور و کاری قانونی است را سریعاً پیگیری و به نتیجه برسانند.
اگر در جهان، خود را منزوی کردید، دست کم به ملت اقتدا کنید که اوجب واجبات تان جز این راهی ندارد.
از خاقانی شروانی بیاموزیم که هشتصد سال پیش در باب سیاست فرموده، ثبات حکومت در اقتدایش به ملت است :
بى مقتداى ملت نه کلک و نه کتاب بى شهسوار زابل نه رخش و نه ستام
کسانی که چهار سال پیش در جنگ قره باغ به غلط از مواضع شئونیسم ترک دفاع کردند، در واقع همراهی با گلوبالیسم کردند و به جرأت می توان گفت نه الفبای تاریخ را می دانند و نه الفبای سیاست را. زیاده خواهی و ناحق خواهی شئونیسم ترک در ایجاد راهرو جعلی « ز ن گ ز و ر »، سبب قطع راهرو شمال - جنوب و قطع راه ایران - ارمنستان - اروپا و قطع راه ایران به دریای سیاه از طریق ارمنستان و گرجستان شده و در یک کلام به انسداد ایران از نظر امنیت، ژئوپلیتیک، اقتصاد و حتا محیط زیست خواهد انجامید. نیز سبب تغییرات جمعیتی و هویتی در استان سیونیک ارمنستان خواهد شد.
دریغا وقتی ایدوئولوژی حکومت، مقدم بر منافع ملی قرار می گیرد، نقش ستون پنجم بیگانگان در دستگاه های حکومتی پر رنگ می شود، از شئونیسم ترک گرفته تا فاشیسم روسیان و افراطیان اسرائیل. هر سه در پی انسداد سیاسی و اقتصادیِ فرهنگ و تمدن ملت دیرین ایران هستند. هر سۀ آنها به زعم خود، استقرار حاکمیت ملی در ایران را حول یک محور به سود خود نمی دانند. این برداشت ناراست آنها از دو چیز نشأت می گیرد، یکی احساس عجز در برابر فرهنگ و ادب و تاریخ دیرین ایران و دیگری تمامیت خواهی آنها در منطقه.
نیز ایجاد راهرو جعلی « ز ن گ ز و ر » سبب خواهد شد ارمنستان با روسیه زدایی در دامن غرب بیفتد. لازم به تذکر است که مراودات با همۀ کشورها چه غربی و چه شرقی با حفظ منافع ملی یک مسألۀ مهم است ولی دست و پا بسته، افتادن در دام روسیه و چین یا کشورهای غربی، جز ذلالت چیز دیگری نخواهد بود. این روند به تنش و بی ثباتی در ارمنستان و سواستفادۀ بیشتر شئونیسم ترک خواهد انجامید.
اولویت دستگاه های دیپلماسی و نهادهای اطلاعات و امنیت ایران صرفاً باید منافع ملی باشد و لاغیر. دستگاه های اجرایی از بالا تا پایین باید بدانند که پروژه های شئونیسم ترک ( که امروز ستون پنجم آن نقشی مزورانه تر از حزب توده را در ایران ایفا می کند ) با همراهی فاشیسم روس و افراطیان اسرائیل، کاملاً اشغالگرانه است. نیز باید بدانند با حرفهای صد من یه غاز و عوام فریب و دروغ مزورانه که از عالی ترین مقام اجرایی کشور صادر می شود طرح و بسط فدرالیسم را فهمیده یا نفهمیده در جامعه زمینه سازی می کنند. فدرالیسم برای ایران مقدمۀ تجزیه است. آیا چنین فردی ( که می گوید : « می گویند همه باید فارس باشند، همه باید فارسی حرف بزنند، هر پیامی هم که روی مغازه ای می نویسی اگر فارسی نباشد با تو برخورد کنند ... » ) مواضع ایران را در پروژۀ جعلی ترکستان بزرگ موسوم به « ز ن گ ز و ر » می تواند راهبری کند. چون در حرفهای او فهمیده یا نفهمیده دو چیز هدف قرار می گیرد نخست تمامیت ارضی و دوم زبان و ادب پارسی، یکی از بنیادهای هویت ملی ایران. آنچه نمی فهمند نه اینکه نمی دانند، نمی فهمند اینست که آب در آسیاب گلوبالیسم می ریزند و دانسته یا ندانسته خود را به دلالان گلوبالیسم تبدیل می کنند. دستگاه های اجرایی باید این نکتۀ مهم را نیز بدانند دام دیگر ستون پنجم بیگانگان، رشد تجزیه طلبان به عنوان بدیلی در برابر خاستگاه مردم سالاری و منافع ملی در جامعه است.
دولتمردانی که ایدوئولوژی حکومت را مقدم بر منافع ملی می دانند دو دسته هستند یا ستون پنجم بیگانه هستند و یا نمی خواهند سهم شان از سفره انقلاب قطع شود که از نگاه مردم غارتگر و از نگاه خود ژن خوب هستند. این « یا » مانعه الجمع نیست و می توانند هر دو باشند.
در پایان به آنهایی که از تاریخ درس نمی گیرند تأکید می کنیم قوام و استحکام هر ملت به وجود مردمی است که گوهر و ریشه دارند و زندگی خود را به آرمانی گره زده و در مسیر رسیدن به آن کوشا و پایدارند. یادآوری می کنیم تمام تجزیه های ایران، در روزگاران استبداد صورت گرفته است نه روزگارانی که حکومت در چارچوب قانون اساسی و حفظ منافع ملی حکمرانی می کرد.
گرچه آزِ قدرت، برخی از حاکمان را کور و کر کرده، وظیفۀ ملی ما است که دوباره به حکومت هشدار دهیم « میراث گرگ مرده به کفتار می رسد ».
پروژۀ جعلی ترکستان بزرگ موسوم به « ز ن گ ز و ر » غیر از اهداف اقتصادی، در مسیر تجزیۀ شمال غرب ایران پیش می رود. نمی توان با رئیس جمهوری که آب در آسیاب گلوبالیسم می ریزد و توانایی درک اهداف شئونیسم ترک را ندارد، در این مسیر گام برداشت. پیش از آنکه سطحی نگران با هجوم کور، خشک و تر را با هم بسوزانند و تجزیه طلبان، توهم پروژۀ ملت سازی را بسط دهند، تصمیم درستی بگیرید.
اکنون قانون اساسی مشروطه را با نقصان و کمالش، که در این دورۀ خطیر می تواند یکی از محورهای یکپارچگی ایرانیان قرار گیرد، ملاک قرار دهید، با تأکید بر لغو اعدام و بازگشت سرمایه های غارت شده و سرمایه گذاری آنها در کشور و به این ترتیب گام به گام شرایط گذار مسالمت آمیز را هر چه سریع تر برای ملت فراهم کنید.
لازم است وکلای مستقل حقوق بشر و ارتش و سپاه ( به جز معدود کسانی که دستشان به فساد و خون مردم آلوده است و باید به دادگاههای آزاد و عادلانه با لغو اعدام سپرده شوند ) پذیرفتار و ضامن اجرای قانون اساسی مشروطه شوند تا مسیر گذار مسالمت آمیز بدون کینه و انتقام فراهم شود.
نیز لازم است ارتش و سپاه و وکلای مستقل بین المللی، حد الامکان مسالمت آمیز و بدون جنگ در برابر پروژۀ جعلی « ز ن گ ز و ر » با صلابت تمام، قد علم کنند و از مسیر تاریخی و دیرین جادۀ ابریشم، یعنی آسیای میانه – ایران - اروپا دفاع کنند. نیز امروز راهرو خلیج پارس - قفقاز را تقویت کنند. بی شک اولویت مردم، رشد و اعتلای همه جانبۀ کشور و حفظ شرافت ملت و تمامیت ارضی ایران است.
[1] - این بندر امروز یکی از شهرهای مهم یونان است.
[2] - مجلۀ آراکس ، شمارۀ 65 ، اردیبهشت 73
[3] - مجلۀ آراکس ، شمارۀ 63 و 64 ، فروردین 73
[4] - در همۀ واژه های سر هم بندی شدۀ نام حزب، تناقض نمایان است و در واقع ترکیبی از محال و فریب است.
[5] - نخست وزیر سابق اسرائیل ، او در اثر ضعف و ناتوانی و بیماری در 15 سپتامبر 1983 استعفا کرد.
[6] - نشریۀ آوریل ، شمارۀ 27 ، سال نهم ، اسفند 71 . آیزنبار تاریخشناس اسرائیلی و آیزمن نخستین رئیس جمهور اسرائیل نیز چنین ادعایی کرده اند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
در مجارستان، یک مدیر مدرسه که با ممنوعیت گوشیهای هوشمند در مدرسهاش مخالفت میکرد، مجبور به استعفا شد. در فرانسه، ۲۰۰ مدرسه در سال تحصیلی ۲۰۲۴-۲۰۲۵ یک طرح جدید به نام «وقفه دیجیتال» را به طور آزمایشی اجرا میکنند.
گروه رسانه/
کمیته حقوقی پارلمان قبرس در حال پیشنهاد اصلاحیهای به قانون کیفری است که مجازاتهای سنگین زندان را برای انتشار «اخبار جعلی» یا نوشتن نظرات «توهینآمیز» و انتشار تصاویر خاص در نظر گرفته است.
فدراسیونهای بینالمللی و اروپایی روزنامهنگاران (IFJ-EFJ) همراه با اتحادیه روزنامهنگاران قبرس (UCJ-ESK) به شدت این اصلاحیه و اثر مخرب آن بر آزادی رسانهها در قبرس را محکوم کردند.
فدراسیونهای بینالمللی و اروپایی روزنامهنگاران اعلام کردند که بهترین راه حل برای مقابله با اخبار جعلی، ترویج یک سیستم خبری سالم، شفاف و آزاد است که سواد رسانهای را بالا ببرد.
در بیانیه این فدراسیونها آمده: «هر جایی که چنین قوانین سرکوب گری اجرا شده است، بیاثر بوده و هدف آن ترساندن روزنامهنگاران یا تشویق آنها به خودسانسوری بوده است. ما از قانونگذاران قبرس میخواهیم که با در نظر گرفتن استانداردهای قانونی اروپایی و توصیههای اتحادیه اروپا، این لایحه را که نقشی مخرب برای آزادی بیان و رسانه دارد را تصویب نکنند.»
این دومین بار در سال جاری است که برخی از اعضای پارلمان سعی در تصویب چنین اصلاحیهای دارند.
( شارا - شبکه اطلاع رسانی عمومی )
گروه رسانه/
« در تظاهرات ( دهم جولای ) سندیکای معلمان در برابر مجلس ملی ترکیه ۱۱ تن از اعضای این تشکل بازداشت شدند.
سندیکای معلمان نسبت به رتبه بندی معلمان در میان کارمندان دولت و نحوه سوالات استخدامی ها معترض است.
دولت در دور جدید افزایش حقوق کارمندان، پایه حقوق معلمان را به حدود ۱۴۸۰ دلار رسانده است اما این تشکل خواهان افزایش حقوق معلمان به بیش از ۲ هزار دلار است.
سندیکای معلمان ترکیه« eğitim -sen» در سال ۱۹۹۴ در آنکار تشکیل شده و تشکلی چپ گرا است » .
( کانال اخبار ترکیه )