صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

آن چه در زیر می آید ؛ مشروح پرسش و پاسخ « صدای معلم » با « علی فرهادی ؛ سخنگوی وزارت آموزش و پرورش » است که پیش تر  در دبستان دخترانه شهید رحمانی منطقه ۱ شهر تهران واقع در شهرک نظامی شهید چمران برگزار گردید . ( این جا )

در گزارش پیشین به برخی نکات و موضوعات مطروحه این نشست اشاره گردید : 

« زمانی که خبرنگار « رستا » پرسشی را در مورد « پروژه مهر » مطرح کرد ؛ « صدای معلم » پرسید که آیا بودجه مستقل و یا قابل توجهی برای اجرای پروژه مهر پیش بینی شده است ؟

پاسخ فرهادی مثبت بود و ایشان تاکید کرد که این اعتبار پیش از آغاز سال تحصیلی در اختیار مدارس کشور قرار خواهد گرفت .

سخنگوی وزارت آموزش و پرورش در بخشی از سخنان خود در مورد ثبت نام در مدارس عنوان کرد که دخترش هنوز ثبت نام نکرده است و در بیان چرایی آن گفت که هنوز « جای خوب » برای او پیدا نشده است .

این سخنان سخنگو با اعتراض شدید علی پورسلیمان مدیر صدای معلم رو به رو شد .

پورسلیمان گفت : تعبیر این حرف ها آن است که ما در آموزش و پرورش ، « جای خوب » و « جای بد » داریم و این ظلم و اجحاف در حق همه دانش آموزان و جامعه است .

مدیر صدای معلم ، وجود این نوع نگاه و نگرش را در بین مسئولان « خطرناک » و غیر قابل قبول و انتظار دانست . این مساله ناقض صریح عدالت آموزشی است .

پرسش در مورد « وضعیت سند جامع نیروی انسانی آموزش و پرورش » سوال دیگر خبرنگار رستا بود که البته فرهادی به آن پاسخ نداد اما با یادآوری « صدای معلم » به توضیح آن پرداخت .

مدیر صدای معلم نسبت به عدم انتشار نسخه نهایی شده این سند در آموزش و پرورش انتقاد کرده و آن را نافی حق دسترسی به اطلاعات و گردش آزاد اطلاع رسانی دانست .

پورسلیمان تصریح کرد که انتشار عمومی این سند موجب مشارکت و اعتماد سازی در جامعه به ویژه در بدنه آموزش و پرورش و کارشناسان مستقل آن می شود .

مدیر صدای معلم از سخنگوی وزارت آموزش و پرورش پرسید که مرجع بلاواسطه و پاسخ گو در مورد رتبه بندی و فرآیند آن کیست ؟

فرهادی معاونت خودش را معرفی کرد .

پورسلیمان در پاسخ گفت با توجه به آن که معاونت پشتیبانی با  کمیت و پول سر و کار دارد اما رتبه بندی مقوله ای کیفی است و تا زمانی که انجام این مهم در این معاونت صورت بگیرد ، نباید انتظار معجزه ای در زمینه « کیفیت بخشی آموزش » داشت .

مدیر صدای معلم تصریح کرد که رتبه بندی باید توسط یک مرجع علمی با استقلال سازمانی و حرفه ای  طراحی و انجام شود .

مدیر صدای معلم در نشست پیشین به ضرورت تشکیل « سازمان نظام معلمی » اشاره و تاکید کرد اما سخنگوی وزارت آموزش و پرورش با برجسته کردن نقش « هیات های ممیزی » از کنار این موضوع گذشت .

منتشرشده در گفت و شنود

نقدی بر تصویرهای ناخوش و اندیشۀ رکیک در تاریخ و جامعه ایران و در صدای معلم

وقتی ناقص می ­شنویم، ناقص می­ خوانیم و ناقص حرف می­ زنیم نه الزاماً غلط، چون نقص بهره ­ای از حقیقت دارد، فریب خورده و می­ پنداریم درست اندیشیده­ ایم. لذا در ارائۀ طرحی نو، با هزاران واژۀ اخته بر لب مواجه می­ شویم و به دو دلیل دوست نداریم نظر مخالفی بشنویم :

  1. بسط راحت طلبی در جامعه؛
  2. ترس از تزلزل اعتقاداتِ بت شده در اذهان؛

این ترس یک دلیل واهی در مقابل عدم مطالعه در اذهان متبادر می ­کند . می ­گویند در کتاب­ ها افکار ضد و نقیض وجود دارند لذا مطالعه آرام و قرار ما را به هم می­ زند. این اوهام کور، شم سیاسی و تاریخی را در جامعه تنزل داده است. سیاست و تاریخ به مثابۀ علم نه با نگاه متحجری که یکی را بی پدر و مادر می ­داند و دیگری را نوشتۀ فاتحان. با واژگانی مثل گوزن و کرگدن و گاو گویی که شاخ دارند[2] حماقت شان را دست بر دهانت می­ نهند[3] و می ­گویند :

« تو که نمی ­توانی جهان را تغییر دهی. »

نقدی بر تصویرهای ناخوش و اندیشۀ رکیک در تاریخ و جامعه ایران و در صدای معلم

نتیجۀ نقص در شنیدن و خواندن و حرف زدن، ما را به جایی رسانده که به قول شادروان دکتر منوچهر مرتضوی : « اگر قاعده و شیوه­ ای از روی جهالت یا به قصد خیانت در یکی از امور زندگی بر ما تحمیل شود و بدانیم نتایج و آثارش زیان­ بار و ناروا است، به جای اینکه بی­ درنگ آن را ملغا کرده و خط بطلان بر آن ابتکار موهوم و قاعدۀ مذموم کشیده از شرش رها شویم، آن شیوه و قاعدۀ مضر را که خود ساخته و پرداخته و چون طوق بردگی و اسارت به گردن انداخته­ ایم قاعدۀ مقدس و تغییر ناپذیر پنداشته و در چنگال غول خود آفریده اسیر و گرفتار می­ مانیم و برای رهایی از عواقب و نتایج اشتباه خود با تدوین و تنظیم مقررات و آیین­نامه­های گوناگون و سلسلۀ نامتناهی تعبیرها و تفسیرها و اضافات و الحاقات، پیچیده را پیچیده ­تر و طلسم را ناگشودنی­ تر و ناشکستنی­ تر می­ سازیم و آنچه به فکرمان خطور نمی­ کند بازگشت از اشتباه و قطع ریشۀ مشکلات است . . . »[4]

افزون بر مشکل مطرح شده توسط دانشمند بزرگ منوچهر مرتضوی، مشکل دیگر برخورد غیر علمی و غیر منطقی با فرهنگ و تاریخ ملت است که به رشد و گسترش طایفه­ گراها و امت­ گراها ­انجامیده، هویت ملی یک ملت هزاران ساله را به زعم خود خدشه­ دار می­ کنند. اغلب فرنگی مآبان از روی عمد یا سهو در اجزایی از فرهنگ، مشکلی به زعم خود شناسایی کرده و آن را در جامعه گسترش می­ دهند. چنین برخوردی با فرهنگ یا صرفاً فخر فروشی و تکبر است، یا از احساس عجز در برابر مدرنیسم غرب نشأت می­ گیرد و یا از دیدگاهی که زمانی حزب توده آن را نمایندگی می­ کرد و امروز گلوبالیست­ ها و چپ افراطی (با شعار عوام فریب عدالت) و تجزیه طلبان و البته متحجران.

در این کوتاه سخن به چهار نمونه بارز اشاره می­ کنم :

نقدی بر تصویرهای ناخوش و اندیشۀ رکیک در تاریخ و جامعه ایران و در صدای معلم

نمونۀ نخست : در مقدمۀ گلستان چنین آمده است :

ای کریمی که از خزانۀ غیب      گبر و ترسا وظیفه خور داری

دوستان را کجا کنی محروم      تو که با دشمن این نظر داری

سوالی که امروز مطرح می­ شود اینست که چرا سعدی، گبر و ترسا را دشمن می­ خواند؟ کسی که بنی آدم را اعضای یک پیکر می­ داند مگر ممکن است صاحبان کتاب را دشمن بداند؟ شاید گفته شود این ابیات متناقض، یعنی در جایی دشمن خواندن برخی از آدمیان و در جای دیگر اعضای یک پیکر خواندن بنی آدم، تغییر دیدگاه او باشد. اما این جواب ناپخته است چرا که این امکان برای سعدی وجود داشت که در هر مرحله­ ای که نظرش تغییر کرد، پیش از به انجام رساندن کتاب، آن را تصحیح کند.

استاد بهاالدین خرمشاهی می­ نویسد : « اینکه سعدی در مصرع دوم بیت دوم این قطعه آنان را «دشمن» می­ خواند، بیشتر تابع صنعت شعری است که در مصرع اول از «دوستان» (مسلمانان) یاد کرده است وگرنه سعدی بالصراحه و به قصد عمد از اهل کتاب به عنوان دشمن یاد نمی­ کند و انسان دوستی و بی تعصبی او از سراسر آثارش برمی­ آید. »[5]

اما آیا می­ توان تابع صنعت شعری بود و مفهومی بنیادی را خدشه­ دار کرد؟ بت هر آن کسی یا هر آن چیزی است که به هر دلیلی نتوان او را نقد علمی و منطقی کرد. هر کس و هر چیزی قابل نقد و بررسی است.

همۀ آنهایی که به احمد کسروی در نگاهش به ادبیات ایراد می­ گیرند، جایی که از درک کامل معنی باز می­ مانند، تبعیت از صنعت شعری را پیش می­ کشند. کسروی نیز دقیقاً با همین نگاه که همۀ شاعران، خود را تابع صنعت شعری کرده و مفاهیم را لگدمال کرده­ اند، آن نقدهای سخیف را دربارۀ حافظ، سعدی، مولوی، خیام، نظامی و . . . نوشت.[6]

  • نخست باید بدانیم که پیام یک کتاب بزرگ و جهانی در کل آن نهفته است نه در یکی دو سطر. سعدی در زبان شناسی و جامعه شناسی بی همتا است و نوع دوستی او در آثارش متجلی است. او نمی ­توانسته است یک مفهوم بزرگ و بنیادی را در قربانگاه صنعت شعری ذبح کند.
  • دوم اینکه در مطلع گلستان پیش از این دو بیت، سعدی از باران رحمت بی حساب خداوند و خوان نعمت بی ­دریغ او بر عالمیان می­ گوید.

« باران رحمت بی حسابش، همه را رسیده و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشیده . . . »

  • سوم اینکه سعدی مردمی­ ترین شاعر ایران است. او خطاب به کسانی که غیر مسلمان را دشمن می­ دانند، گوشزد کرده و با طعنه می­ گوید، خداوند روزی رسان همۀ آدمیان است.

نقدی بر تصویرهای ناخوش و اندیشۀ رکیک در تاریخ و جامعه ایران و در صدای معلم

نمونۀ دوم : علی شریعتی در یکی از سخنرانی­ های خود این بیت از سعدی را می­ خواند که در وصف بهار است :

درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند      جهان جوان شد و یاران به عیش نشستند

و در پی آن می ­گوید : « خدا مرگت بده که در قرن هفت هستی، قرنی که مغول از شرق و صلیبی­ ها از غرب این سرزمین را حمام خون کرده­ اند. در این ایامی که میلیون­ ها انسان به دست وحشیانۀ مغول و تاتار سرنگون شدند، سعدی نباید چنین بیتی در وصف بهار می­ گفت. » به قول سعدی :

چون نداری کمال فضل آن به        که زبان در دهان نگه داری

حافظ نیز همین نظر را دارد :                                                                      

در کارخانه­ ای که ره عقل و فضل نیست        وهم ضعیف رأی فضولی چرا کند

یا احمد شاملو شعر را شعور خوانده و بیت زیر را تقریباً با همان دلایلی واهی علی شریعتی، به سخره می­ گیرد.

درین مدت که ما را وقت خوش بود      ز هجرت ششصد و پنجاه و شش بود

  • این آقایان دو چیز را نفهمیدند : نخست اینکه پیام یک کتاب بزرگ و جهانی در کل آن نهفته است نه در یکی دو سطر. دوم اینکه مبارزه فقط شمشیر کشیدن نیست. اگر سعدی گلستان و بوستان را نمی­ آفرید، با توجه به تمامیت خواهی شوونیسم ترک، امروز بخش بزرگی از ایران خود را ترک خوانده و ترکی حرف می­ زدند. این مبارزۀ سعدی بود.

نقدی بر تصویرهای ناخوش و اندیشۀ رکیک در تاریخ و جامعه ایران و در صدای معلم

نمونۀ سوم : جايگاه امروز انسان و انسانيت مديون تجربه­ هاي انسان در طول تاريخ است. نمونۀ بارزی که حذف تجربۀ تاریخ و ناتوانی در بررسی تحول اجتماعی تاریخ و عدم درک حماسی و اسطوره ­ای از شاهنامۀ فردوسی به آن منجر شد ارائۀ وهمی است که احمد شاملو در آن میدان دادن به بی ­هنران و کوته نظران و اوباش را از بین بردن نظام طبقاتی به دست ضحاک معرفی کرده و کاوۀ آهنگر را لمپن می­ خواند.

مقصود من ؛ بت کردن بزرگان نیست. بت هر آن کسی یا هر آن چیزی است که به هر دلیلی نتوان او را نقد علمی و منطقی کرد. هر کس و هر چیزی قابل نقد و بررسی است. ولی نقدی علمی که پشتوانۀ عقل و فضل دارد. با احترام به سواد شاملو اما برخورد آقایان شاملو و شریعتی با فرهنگ صرفاً فخر فروشی و تکبر است.

نقدی بر تصویرهای ناخوش و اندیشۀ رکیک در تاریخ و جامعه ایران و در صدای معلم

نمونۀ چهارم : این روزها یک مدرس دانشگاه (!) تریبون در اختیار گرفته و نقد دولت و حتی حاکمیت می ­کند، نقدهایی با تیغ برنده و برای آنکه خود را در فضای امن قرار دهد، گستاخانه و بسیار فرومایه به دشمنی با فرهنگ و تمدن دیرین و گرانمایۀ ایران می ­پردازد. به گفتۀ مولوی :

تا نباشد راست کی باشد دروغ       این دروغ از راست می گیرد فروغ

او در نوروز امسال گفت : « من نوروز را به انبوه خلق خود آریایی پندار تبریک می­ گویم. »

دریغا ساعتی درنگ در خم رنگ برای ادعای طاووسی کافی است. قصد این آدم، تزریق توهمات خود به پشتوانۀ چند راست است و این بی تعارف مصداقی از دشمنی با خورشید است.

آن دشمن خورشید برآمد بر بام      دو چشم ببست و گفت : خورشید بمرد

بیش از ده هزار سال است که فرهنگ و تمدن ایران پویا و استوار است. اما از ستیزه جویان با آن خبری نیست. آقای به اصطلاح مدرس دانشگاه، شما نه نخستین ستیزه جو با فرهنگ و تمدن ایران هستی و نه آخرین. اما حقیرترین هستی که با نوروز گلاویز شده ­ای!

این به اصطلاح مدرس دانشگاه در جای دیگر می­ گوید : « هنر و ادب در ایران زاییدۀ چپ است. »

با توجه به حرف ایشان دربارۀ نوروز می­ توان نتیجه گرفت که منظورشان چپ ملی نیست. کارنامۀ حزب توده هم جزء خیانت چیز دیگری ندارد.

اگر میان اندیشمندانی که در زیر نام می ­بریم، چپ وجود داشته باشد، کدام یک از آنها چپ غیر ملی بودند؟ این اندیشمندان هم وامدار و هم پاسدار فرهنگ و تمدن دیرین و گرانمایۀ ایران بوده و هستند.

محمود افشار یزدی، سعید نفیسی، محمد قزوینی، بدیع ­الزمان فروزانفر، ابراهیم پورداوود، ملک الشعرای بهار، احمد بهمنیار، جلال­ الدین همایی، مجتبی مینوی، مدرس رضوی، عباس اقبال آشتیانی، قاسم غنی، محمد معین، پرویز ناتل خانلری، عبدالعظیم قریب، علی ­اصغر حکمت، حسن پیرنیا، رضازادۀ شفق، محمدعلی فروغی، علی ­اکبر دهخدا، صادق هدایت، احمد کسروی، حسن تقی­ زاده، ایرج افشار، فریدون آدمیت، عباس زریاب­خویی، منوچهر مرتضوی، احسان یارشاطر، محمدعلی اسلامی ندوشن، عبدالحسین زرین­ کوب، محمد محیط طباطبایی و استادان بزرگوار که عمرشان دراز باد محمدرضا شفیعی کدکنی و هوشنگ طالع و بهرام بیضایی.

مگر روشنفکر بودن فقط شعر نو گفتن و در دانشگاه برکلی دربارۀ داستان ضحاک و کاوۀ آهنگر با تکبر سرسام گفتن است؟

نقدی بر تصویرهای ناخوش و اندیشۀ رکیک در تاریخ و جامعه ایران و در صدای معلم

پنج ستون هویت ملی ایرانیان که مهمترین نقش را در استقلال ملت و حفظ فرهنگ خودی در برابر استیلای فرهنگ بیگانه ایفا کرده­اند و به گفتۀ سعدی آن را آخرالزمانی کرده ­اند[7] و در یک کلام راز جاودانگی ملت هستند عبارتند از :

  • تاریخ مشترک بیش از ده هزار سال
  • زبان و ادب پارسی به عنوان زبان علم و هنر و فرهنگ ایران، فراتر از زبان رسمی
  • جشن های ملی
  • عرفان ایرانی
  • محوری که ریشه در تاریخ و فرهنگ هزاران سالۀ ایران دارد و پاسدار این چهار بند و تمامیت ارضی ایران است.

نقدی بر تصویرهای ناخوش و اندیشۀ رکیک در تاریخ و جامعه ایران و در صدای معلم

گرچه این اصول در دوره­ های گوناگون فراز و فرودهایی داشتند، امروز آنها بر چکاد هویت ایرانی برافراشته ­اند و ستون های اصلی و تغییر ناپذیر روح ملی و کیان معنوی هر ایرانی هستند. در این روزگار وانفسا نباید آنها را با معیارهای جهان وطنی، فدای رویاپردازی های خود کنیم و با عجز و طمع و حماقت، تمدن با ریشه و با گوهر ایران را به تباهی بکشانیم.

 

[1]- تصویرهای ناخوش و اندیشۀ رکیک        از طبع سست باشد و این نیست سوی دوست  (مولوی)

[2]- برگرفته از شعر شفیعی کدکنی با عنوان « معراجنامه » دفتر شعر « از بودن و سرودن »

[3]- زین دو هزاران من و ما ای عجبا من چه منم       گوش بده عربده را دست منه بر دهنم (مولوی)

[4]- ناموارۀ دکتر محمود افشار – جلد پنجم –  مقالۀ آرزوی پیران صفحۀ 2970 – 2971  ( با اندکی تلخیص )

[5]- کلیات سعدی، تصحیح استاد بهاالدین خرمشاهی، انتشارات دوستان، توضیحات صفحۀ 859

[6]- احمد کسروی زبان شناس و تاریخ ­دان بلامنازع بود. اما از درک ادبیات و عرفان بی ­بهره. کسروی فقط فردوسی و قطران تبریزی را تمجید کرده است.

[7]- هر کس به زمان خویشتن بود      من سعدی آخرالزمانم                                      


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقدی بر تصویرهای ناخوش و اندیشۀ رکیک در تاریخ و جامعه ایران و در صدای معلم

منتشرشده در پژوهش

تحلیلی بر مشکلات مدیریتی آموزش و پرورش از مقیاس شهرستان جم تا چشم‌انداز ملی در صدای معلم  مقدمه

چندی پیش یکی از دوستان پیشنهاد کرد یادداشتی دربارهٔ مشکلات آموزش‌ و پرورش شهرستان بنویسم. این نوشته در پاسخ به همان دغدغه و بر اساس تجربیات شخصی‌ام به تحریر درآمده است تا شاید زمینه‌ای برای تحلیل مسائل کلان‌تر باشد. تمرکز من در اینجا بیشتر بر شناسایی کاستی‌ها و ارائهٔ برخی راه‌حل‌های ممکن است؛ زیرا معتقدم شناخت دقیق چالش‌ها، خود بخش بزرگی از راه‌ حل است.

 

بخش اول: تصویری از مشکلات موجود

آنچه در ادامه می‌آید، مشاهداتی است که در طول سال‌ها تدریس در مدارس مختلف شهرستان داشته‌ام. این مسائل مختص یک مدرسهٔ خاص نیست و به نظر می‌رسد تصویری کلی از وضعیت موجود باشد؛ وضعیتی که چه‌بسا بهتر از بسیاری از نقاط دیگر کشور نیز باشد.

سه سال پیش که کارم را به‌عنوان معلم آغاز کردم، با اولین نشانه‌های بحران روبه‌رو شدم. از یک کلاس تقریباً سی‌نفرهٔ رشتهٔ ریاضی، تنها هفت یا هشت نفر توانستند پس از امتحانات نهایی دیپلم بگیرند. میانگین نمرهٔ یکی از دروس تخصصی در همان کلاس حدود ۳ بود؛ درحالی‌که همین درس در مدرسه‌ای با شرایط ثبت‌نام سخت‌گیرانه‌تر، میانگین ۷ داشت. سال بعد اوضاع اندکی بهتر شد، اما هنوز در کلاس‌هایی تدریس می‌کردیم که میانگین نمرات نهایی دانش‌آموزانشان در هیچ درسی به ۹ نمی‌رسید.

تحلیلی بر مشکلات مدیریتی آموزش و پرورش از مقیاس شهرستان جم تا چشم‌انداز ملی در صدای معلم

نمونهٔ دیگر، به تلاش یکی از مدارس نظری در سال گذشته برای سخت‌گیری در ثبت‌نام دانش‌آموزان ریاضی و تجربی برمی‌گردد. پس از این سخت‌گیری‌ها، از میان حدود ۴۰ دانش‌آموزِ ثبت‌نام‌شده که اغلب معدل بالای ۱۸ داشتند، تنها دو نفر می‌توانستند مساحت دایره و مثلث را محاسبه کنند؛ مفاهیمی که در کتاب‌های دورهٔ ابتدایی آموزش داده می‌شوند. امسال نیز وقتی از متقاضیان رشتهٔ ریاضی با معدل بالای ۱۸، سؤال ساده‌ای مانند «سی درصدِ هفتاد سیب، چند سیب می‌شود؟» پرسیدیم، در نگاهی خوش‌بینانه، تنها بیست درصدشان توانستند، آن هم با دشواری، به جواب برسند.

این شرایط در درس ریاضی است که والدین به آن حساسیت بیشتری نشان می‌دهند. در سایر دروس، اوضاع گاهی نگران‌کننده‌تر است. برای مثال، در درس علوم، به نظر می‌رسد یادگیریِ عمیقی صورت نمی‌گیرد.

چگونه می‌توان پذیرفت دانش‌آموزی که سال‌ها مفاهیم اندازه‌گیری را خوانده، هنوز واحد حجم (لیتر) را با واحد طول (متر) اشتباه می‌گیرد؟ یکی از پرتکرارترین سؤالات دانش‌آموزان پایهٔ دهم پس از یک سال تحصیلِ فیزیک این است: «هر لیتر چند کیلوگرم است؟» یا از واحد حجم به‌جای طول استفاده می‌کنند و می‌پرسند: «حجم این اتاق چند متر است؟»

تحلیلی بر مشکلات مدیریتی آموزش و پرورش از مقیاس شهرستان جم تا چشم‌انداز ملی در صدای معلم

در درس ادبیات، وضعیت گاهی بغرنج‌تر می‌شود. هنوز برای ما سؤال است که چگونه می‌توان از دانش‌آموزی که در خواندن و فهمیدنِ یک جملهٔ ساده ناتوان است، انتظار داشت درس‌های پیچیده‌تر را بیاموزد. البته تحلیل دقیق این حوزه نیازمند نگاه تخصصی یک دبیر ادبیات است.

جدای از بحث آموزشی، با مسائل رفتاری‌ای مواجهیم که شاید خطرناک‌تر باشند. در دورهٔ متوسطهٔ اول، گرایش دانش‌آموزان به مصرف سیگار، مشروبات الکلی و حتی مواد مخدر، پدیده‌ای رایج شده است. در سالی که در این مقطع تدریس می‌کردم، به‌گفتهٔ مدیر و معاونان، در یکی از کلاس‌ها حداقل نیمی از دانش‌آموزان سابقهٔ مصرف الکل داشتند و چندین بار از دانش‌آموزان موادی مانند ماری‌جوانا کشف شد. در همان سال، یکی از والدین که به دلیل رفتارهای پرخطر فرزندش به مدرسه فراخوانده شده بود، با مسئولان مدرسه درگیر شد و به اموال مدرسه آسیب رساند. مدیر آن مدرسه که خود را در برابر چنین حوادثی بی‌دفاع می‌دید، سال بعد از ادامهٔ مدیریت انصراف داد.

تحلیلی بر مشکلات مدیریتی آموزش و پرورش از مقیاس شهرستان جم تا چشم‌انداز ملی در صدای معلم

هنگامی که در پایه‌ی هفتم تدریس می‌کردم، از گستردگی اطلاعاتی که دانش‌آموزان دربارهٔ انواع مشروبات الکلی داشتند شگفت‌زده می‌شدم. به نظر می‌رسید برخی والدین در منزل و در حضور فرزندانشان الکل مصرف می‌کنند. این مسئله این نگرانی جدی را پیش می‌آورد که مدرسه، محیطی که باید امن‌ترین فضا برای آموختن باشد، خود به بستری برای آشنایی با انواع مواد مخدر و محرک و گرایش به آن‌ها تبدیل شده است. این مشاهدات محدود به آن مقطع نبود؛ در دورهٔ متوسطهٔ دوم نیز در سال گذشته چندین بار از دانش‌آموزان سیگار الکترونیک گرفته شد و حتی یک دانش‌آموز در کلاس و در حضور دبیر از آن استفاده کرد.

در یکی از اردوهای راهیان نور که با ادارهٔ آموزش‌ و پرورش همراه بودم، شاهد رفتارهای نگران‌کننده‌ای از سوی دانش‌آموزان برخی مدارس، به‌ویژه یک هنرستان کارودانش، بودم؛ از پرتاب ترقه‌های خطرناک گرفته تا شکستن درِ خوابگاه‌ها و سیگارکشیدنِ بی‌پروا در مقابل مسئولان. این سؤال مطرح می‌شود که :

چگونه سیستمی که خود را متولی تربیت می‌داند، در برابر چنین رفتارهایی تا این حد منفعل است و از ابزارهای بازدارندهٔ مؤثر استفاده نمی‌کند ؟

  • ناتوانیِ دانش‌آموزان در سنین ۱۶ یا ۱۷ سالگی در رعایت آداب اولیهٔ کلاس درس، یکی دیگر از این چالش‌هاست. بسیاری از آن‌ها پس از ورود به دورهٔ متوسطهٔ دوم، همچنان نمی‌دانند چگونه باید در کلاس بنشینند یا با معلم خود سخن بگویند؛ گاهی در کلاس راه می‌روند و گاهی به‌راحتی صحبت‌های معلم را قطع می‌کنند. همان‌طور که بسیاری از همکارانم تأیید می‌کنند، بخش زیادی از انرژی ما به‌جای پرداختن به محتوای درس، صرف یادآوری آداب بدیهیِ حضور در کلاس می‌شود.
تحلیلی بر مشکلات مدیریتی آموزش و پرورش از مقیاس شهرستان جم تا چشم‌انداز ملی در صدای معلم
 
بخش دوم: ریشه‌یابیِ مشکلات

شاید بتوان یکی از اصلی‌ترین ریشه‌های این مشکلات را در تراکم بالای کلاس‌های دورهٔ ابتدایی جست‌وجو کرد. درحالی‌که استاندارد جهانی برای کلاس‌های این مقطع حدود ۲۰ دانش‌آموز است، اکثر کلاس‌های ما با جمعیتی بین ۳۵ تا ۴۰ نفر اداره می‌شوند. مدیریت چنین کلاسی، چه برسد به آموزش مؤثر، عملاً غیرممکن است. در نتیجه، بار اصلیِ آموزش عملاً بر دوش دو گروه افتاده است: والدینی که از توانایی مالی یا سطح تحصیلات کافی برخوردارند، و معلمانی که به‌صورت خصوصی با دانش‌آموزان کار می‌کنند. در این میان، دانش‌آموزانی که از چنین امکانی محروم‌اند، به‌سادگی از چرخهٔ یادگیری حذف می‌شوند و تنها مستعدترین‌ها یا برخوردارترین‌ها باقی می‌مانند.

سرنوشت این گروه بازمانده چیست؟

سیاست رسمیِ سیستم آموزشی، جلوگیری از تکرار پایه به هر قیمتی است. یکی از آموزگاران باتجربهٔ شهرستان برایم تعریف می‌کرد: «از کلاس ۳۶ نفرهٔ من، حداقل ۱۵ نفر سواد خواندن و نوشتنِ ابتدایی را هم نداشتند، اما از اداره آن‌قدر فشار آوردند که رئیس اداره شخصاً با من تماس گرفت و گفت باید همه قبول شوند، چون در پایهٔ پایین‌تر برایشان جا نداریم.»

تصور آیندهٔ این نوجوانان، که بدون مهارت‌های اولیهٔ خواندن و حساب وارد جامعه می‌شوند، دردناک است. این دانش‌آموز، وقتی با همین ضعف‌ها وارد مقاطع بالاتر می‌شود و از درک مفاهیم درسی عاجز می‌ماند، به‌شدت در معرض آسیب‌ها و رفتارهای پرخطر قرار می‌گیرد.

تحلیلی بر مشکلات مدیریتی آموزش و پرورش از مقیاس شهرستان جم تا چشم‌انداز ملی در صدای معلم

مقطع متوسطهٔ اول، به دلیل ویژگی‌های سنیِ نوجوانان، دوره‌ای بحرانی است، اما مشکلات ساختاری، این بحران را عمیق‌تر می‌کند. ضعف مدیریتی در بسیاری از مدارس مشهود است؛ مدیران توانمندی که بتوانند اصول رفتاری را به دانش‌آموزان بیاموزند، کمیاب‌اند.

از سوی دیگر، نمرات غیرواقعی که برخی دبیران برای دانش‌آموزانِ ضعیف‌تر ثبت می‌کنند، دانش‌آموز و خانواده را دچار خطای محاسباتی می‌کند. این روند در سال نهم، با وجود نهایی‌بودن امتحانات، همچنان ادامه دارد و این دانش‌آموزان با کارنامه‌هایی غیرواقعی، وارد رشته‌های نظری می‌شوند و با اولین امتحانات جدی، دچار سرخوردگیِ شدید تحصیلی و روحی می‌شوند.

در مقطع متوسطهٔ دوم، مسائلی مانند کمبود هنرستان‌ها و نبودِ تناسب میان رشته‌ها و استعدادها خودنمایی می‌کند. در کنار این‌ها، اختیارات محدود مدیران مدارس، آن‌ها را در عمل به ناظرانی منفعل تبدیل کرده است. پذیرش مسئولیت یک مدرسه بدون داشتن ابزارهای قانونی و مالی برای مدیریت، مانند آن است که به فردی بگویند: «اگر مشکلی پیش آمد، تو مسئول هستی، اما حق نداری برای جلوگیری از آن کاری انجام دهی!»

در نگاهی کلی‌تر، به نظر می‌رسد مسئلهٔ آموزش در اولویت‌های کلان کشور قرار ندارد و تصمیم‌گیرندگان این حوزه اغلب با واقعیت‌های کفِ مدرسه بیگانه‌اند.

شاید عجیب به نظر برسد، اما در دو مدرسهٔ متوسطهٔ اول شهرستان، مدیریت به نیروهای خدماتیِ سابق سپرده شده است. با احترام به شایستگیِ این افراد در حوزهٔ کاری خود، سپردنِ مدیریت یک محیط آموزشی به فردی بدون تجربه و دانش تخصصی، نشان از نگاهی غیرحرفه‌ای به این جایگاه حساس دارد.

بخش سوم: اولویت‌ها و راهکارها

۱. کاهش تراکم کلاس‌های دبستان: این یکی از مهم‌ترین اولویت‌هاست که می‌توان با کمک نهادهایی مانند شهرداری‌ها و تخصیص منابع، آن را محقق کرد. همچنین باید به معلمان اطمینان خاطر داد که می‌توانند نمرهٔ واقعی دانش‌آموزان را منعکس کرده و در صورت نیاز، از ابزار «تکرار پایه» استفاده کنند.

۲. تقویت مدیریت در مدارس متوسطهٔ اول: تفاوت چشمگیر در خروجیِ رفتاریِ مدارس، نشان‌دهندهٔ نقش کلیدیِ مدیریت است. باید با حمایت‌های مالی و معنوی، افراد توانمند را برای پذیرش این مسئولیت‌ها ترغیب کرد و با آگاهی‌بخشی به کادر آموزشی و والدین درباره اهمیت نمرات واقعی، از آسیب‌های روانیِ آینده جلوگیری نمود.

۳. توسعهٔ هنرستان‌ها و رشته‌های مهارتی: این کار به هدایت دانش‌آموزان بر اساس استعداد و علاقهٔ واقعی‌شان کمک می‌کند و از ورود بی‌هدف آن‌ها به رشته‌های نظری که آینده شغلی مشخصی ندارند، می‌کاهد.

۴. بازنگری در اختیارات مدیران مدارس: مدیران باید ابزارهای لازم برای مدیریت مؤثر را در اختیار داشته باشند. اگر افزایش اختیارات ممکن نیست، دست‌کم باید از فشارهای اداریِ غیرضروری کاسته شود. گاهی حضور یک بازرس متخصص برای چند دقیقه در حیاط یک مدرسه و مشاهدهٔ بی‌واسطه، گویاتر از هر گزارشی است.

تحلیلی بر مشکلات مدیریتی آموزش و پرورش از مقیاس شهرستان جم تا چشم‌انداز ملی در صدای معلم

بخش چهارم: چرا اوضاع بهتر نمی‌شود؟

در چنین نظامی، مدیران به «آمارگرایی» پناه می‌برند؛ آمار بهترین دستاویز برای کسانی است که می‌خواهند کارنامهٔ موفقی از خود به نمایش بگذارند. برای یک مدیر آموزش‌ و پرورش ؛ ویترین موفقیت، تعداد قبول‌شدگان کنکور است، نه اینکه چند دانش‌آموز از آسیب‌های اجتماعی نجات یافته‌اند یا از مسیر تحصیلی خود رضایت دارند؛ فارغ از اینکه این موفقیتِ آماری حاصل تلاش مدرسه بوده یا سرمایه‌گذاری والدین.

در فضایی که موفقیت‌های کوتاه‌مدت و ظاهری در اولویت است، دشوار است مدیری بخواهد برای نسلی سرمایه‌گذاری کند که دوازده سال دیگر نتیجهٔ آن مشخص خواهد شد.

مشکلاتی که امروز در جامعه با آن‌ها دست‌به‌گریبانیم، ریشه در تصمیمات کلانی دارد که آموزش‌ و پرورش در قلب آن قرار گرفته است. بااین‌حال، تصمیمات درستِ مدیران و معلمان دغدغه‌مند در همین ساختار هم می‌تواند از شدت ضرباتی که کودکان و نوجوانان متحمل می‌شوند، بکاهد.

در سازمانی مانند آموزش‌ و پرورش، گاهی نجات یک نفر و نشان‌دادن راهی امن به او، می‌تواند آینده‌ای کاملاً متفاوت برایش رقم بزند.

به قول سعدی:

به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تحلیلی بر مشکلات مدیریتی آموزش و پرورش از مقیاس شهرستان جم تا چشم‌انداز ملی در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

نگاهی به چیدمان و انواع نحوه نشستن دانش آموزان در کلاس درس در صدای معلم   نحوه نشستن دانش آموزان در کلاس درس تأثیر قابل توجهی بر کارآیی آن ها دارد. نوع چیدمان کلاس درس و میز و صندلی‌ می‌تواند بر میزان تمرکز، مشارکت و تعامل دانش‌آموزان اثر بگذارد.

آموزش و پرورش ایران از آغاز فعالیت خود تاکنون در همان شیوه سنتی ردیفی ثابت قدم بوده است که این امر خود گواهی بر تغییرناپذیری آموزش و پرورش و ایستایی بی ثمر آن طی دهه های گذشته بوده است.

مصداقی بر متکلم الوحده بودن معلمان در کلاس درس و تسرّی یا انتقال تک روش تدریس توسط معلمان در طول تاریخ آموزش و پرورش. یا نشانگر عدم تغییر سیاست های خرد و کلان آموزش و پرورش علیرغم تغییر غیرعادی وزرا به دلیل بی کفایتی و استیضاح زودهنگام برخی از آنان یا ثبات کانال ها و سیاست ها در مراکز تربیت معلم بوده است.

حال به بررسی انواع چیدمان های ممکن در کلاس درس می پردازیم:

نگاهی به چیدمان و انواع نحوه نشستن دانش آموزان در کلاس درس در صدای معلم

انواع چیدمان کلاس درس

1 . چیدمان ردیفی

این چیدمان سنتی برای سخنرانی‌ها و ارائه مطالب توسط معلم مناسب است، اما تعامل و مشارکت بین معلم و دانش آموز را کاهش می دهد. بیشتر معلمان به طور سنتی به تک سخن گویی خود عادت کرده اند.

چون سکوت و نظم چنین روشی نسبت به سایر روش ها بیشتر و تمرکز و آرامش معلم حفظ می شود. همین معلمان هستند که بعد از خوردن زنگ کلاس، بیشتر خسته اند و به سختی نفس می کشند، رنگ پریده و اغلب گرسنه اند. چون در کلاس درس کلی انرژی مصرف کرده اند.

دانش آموزان معلم را در مقابل خود و جدا از خود می بینند، فاصله ای که گاه معلم را دست نیافتنی می سازد. نوع رابطه دانش آموزان با یکدیگر غیرمستقیم و فقط با معلم چهره به چهره است. روش آموزش فقط سمعی است.

نگاهی به چیدمان و انواع نحوه نشستن دانش آموزان در کلاس درس در صدای معلم

2 . چیدمان گروهی

چیدمان گروهی، موجب همکاری دانش‌آموزان در اشتراک گذاری ایده‌ها می شود. اما بیشتر معلمان از اجرای آن طفره می روند. دانش آموزان در این نوع نحوه نشستن، اصولا با هم صحبت می کنند. صداها بر روی هم قابل تشخیص نیست. بی نظمی موجود صدای اعتراض سایر کلاس ها و کادر دفتر را نیز بلند می کند. اما دانش آموزان می باید به تدریج سکوت در برابر سخن دیگری را یاد بگیرند و شنونده بودن را به همان اندازه گوینده بودن و حتی بیشتر از آن ارزشمند بدانند.

کار گروهی همه اعضا را به فعالیت وامی دارد. روش بارش مغزی توسط اعضای گروه اجرا می شود. آنان به بررسی و سنجش بهترین پاسخ توسط تک تک اعضا و نهایتا سرگروه می پردازند تا به عنوان نماینده گروه پاسخ سئوال را به همکلاسی ها و معلم انتقال دهند. و معلم با یادداشت پاسخ هر گروه در تخته سیاه یا تخته وایت برد، با نظر خود دانش آموزان به بررسی پاسخ ها و انتخاب بهترین و کامل ترین از بین آن ها می پردازد.

مشارکت دانش آموزان در هر مرحله، یعنی دخالت در فرآیند یادگیری. روشی مناسب برای یادگیری بهتر و عمیق تر است. چون هر فرد از دیگری، چیزهای بیشتر و تازه تری یاد می گیرد. دانش آموزان معلم را راهنمایی دلسوز می بینند که در گزینش بهترین پاسخ به آنان کمک می کند. نوع رابطه دانش آموزان در گروه مستقیم یا چهره به چهره است. روش آموزشی نیز سمعی - بصری است.

نگاهی به چیدمان و انواع نحوه نشستن دانش آموزان در کلاس درس در صدای معلم

3 . چیدمان نیم‌ دایره یا دایره‌ ای

این نوع چیدمان‌ می‌تواند تعامل و ارتباط بین دانش‌آموزان و معلم را بیشتر کند. از آنجایی که معلم رهبر معنوی کلاس درس شمرده می شود و دلسوزی بیشتر معلمان شبیه والدین دانش آموزان از صمیم قلب است، دانش آموزان معلم را نه در مقابل که در کنار خود می بینند و از این بابت حس خوشایندی دارند. در این نوع چیدمان کلاس، معلم معمولا در مرکز  دایره یا در قسمت بالای نیم‌ دایره قرار می‌گیرد. نوع رابطه دانش آموزان با یکدیگر و با معلم مستقیم و چهره به چهره است. روش آموزشی سمعی - بصری است.

نگاهی به چیدمان و انواع نحوه نشستن دانش آموزان در کلاس درس در صدای معلم

4 . چیدمان دور میز کنفرانس یا میز جلسه (گرد یا مستطیل)

دانش آموزان در دور چنین میزی می توانند به راحتی با یکدیگر در ارتباط بوده و به تبادل نظر بپردازند. در ضمن چون اصولا بزرگسالان برای برگزاری کنفرانس یا جلسات اداری بدین نحو می نشینند، دانش آموزان حس ارزشمندی و اعتماد به نفس بیشتری خواهند داشت. تشکیل کلاس در چنین وضعیتی به صندلی های مناسب نیاز دارد و استفاده از صندلی های فلزی دسته دار رایج، برازنده این شکل آموزشی نیست. نوع رابطه دانش آموزان با یکدیگر و معلم مستقیم و چهره به چهره است. روش آموزشی نیز سمعی - بصری است.

نگاهی به چیدمان و انواع نحوه نشستن دانش آموزان در کلاس درس در صدای معلم

5 . شیوه دیگر برای تدریس، آموزش در فضای باز و استفاده از هوا و طبیعت است که برای دروس زیست شناسی گیاهی و جانوری، کتب دینی، جغرافیا و مطالعات اجتماعی مناسب است. انتخاب فضای مناسب به تناسب نوع درس با تأیید مدیر انجام می شود.

مدرسه تابستانی کشور استرالیا از جمله این موارد است. نوعی آموزش است که توسط دانشگاه‌ها و کالج‌های بین المللی در تعطیلات تابستانی ارائه می‌شود و دوره‌های آن معمولاً یک تا هشت هفته است. دانش آموزان در کلاس های فشرده تمام وقت مرتبط با یک موضوع انتخاب شده شرکت می‌کنند و این امکان را دارند که در فعالیت های فوق برنامه که به منظور تشویق جامعه پذیری و تحریک آگاهی فرهنگی طراحی شده است، شرکت کنند.

مدارس تابستانی دوره‌هایی را ارائه می‌دهند که ممکن است دانش آموزان را در تجدید نظر در مورد مطالعه شده در طول سال تحصیلی گذشته، کاوش بیشتر در یک موضوع شناخته شده یا کشف علاقه جدید، یاری دهند. آموزش و پرورش ایران از آغاز فعالیت خود تاکنون در همان شیوه سنتی ردیفی ثابت قدم بوده است که این امر خود گواهی بر تغییرناپذیری آموزش و پرورش و ایستایی بی ثمر آن طی دهه های گذشته بوده است.

شاید همان پر کردن اوقات فراغت دانش آموزان در نظام آموزشی ماست که بیشتر در تقویت باور مذهبی و دینی دانش آموزان در فصل تابستان اجرا می شود. هدف اصلی عدم انقطاع ارتباط با دانش آموزان در القای اهداف نظام سیاسی است. کپی که با اصل خود اصلا مشابهتی ندارد، در استرالیا آموزش توسط دانشگاه‌ها و کالج‌های بین المللی در این مدارس انجام می شود و در ایران توسط کانون فرهنگی تربیتی که زیرمجموعه و مکمل فعالیت های پرورشی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران است. هدف این مراکز تقویت هویت فرهنگی، دینی و ملی و و غنی کردن اوقات فراغت می‌باشد که در قالب برنامه‌های اردویی، کارگاه‌های آموزشی، انجمن‌ها، جشنواره‌ها و… به صورت فوق برنامه فعالیت می‌کند. در حالی که اوقات فراغت معنایی مغایر با مجموع این سیاست ها دارد و یک رفتار کاملا فردی و نحوه گذران آن بر حسب انتخاب شخصی است: « اوقات فراغت به زمانی گفته می‌شود که فرد از وظایف و تعهدات روزمره خود فارغ شده و آزاد است تا به فعالیت‌های دلخواه و مورد علاقه خود بپردازد » .

نگاهی به چیدمان و انواع نحوه نشستن دانش آموزان در کلاس درس در صدای معلم

6 . طراحان مدرسه « بدون کلاس درس » سوئد با ایجاد یک محیط باز که باعث رشد انگیزه، خلاقیت و کنجکاوی فکری می‌شود، خواسته‌اند تا با رها ساختن دانش آموزان در یک محیط زیبا، راحت، امن، آزمایشگاهی، تفریحی و ... آنها را تشویق به یادگیری و آموزش کنند. برای این کار نه تنها از هنر طراحی مدرن و دیجیتالی استفاده کرده‌اند، بلکه از رسانه‌های دیجیتالی چون لپ تاپ، تلویزیون‌های لمسی، بازی‌های ویدیویی و... نیز در سالن‌های زیبا با طراحی مدرن و فضای کافی برای مطالعه بهره کامل برده‌اند.

هوشمندسازی مدارس با مدرسه بدون کلاس درس سوئد که به « ویتارا  » و به عنوان « مکتب ویتارا » معروف شده است. اساس کار تحریک کنجکاوی و ایجاد اعتماد به نفس در کودکان با گذاردن آنها در یک فضا و محیطی که دارای طراحی‌های انتزاعی ، توپوگرافی‌ها و نوعی کلاسیک خاص دارد، است.

(برگرفته از یادداشت " وزیر آرمان گرای بی شهامت ؛ کلاس های نیم دایره ای و کلاس درس من ؟! " در سایت صدای معلم)

با توجه به نوع درس، معلم می تواند در چیدمان صندلی ها تصمیم بگیرد و در این خصوص حتی با دانش آموزان همفکری کند تا به خواسته آنان نیز توجه شود. به طور مثال دروسی که به صورت گروهی اجرا می شود با توجه به تعداد دانش آموزان یک کلاس، مثلا 6 گروه پنج نفری تشکیل شود. یا دروسی که برای مشارکت فعال دانش آموزان مساعد است را می توان صندلی ها را به شکل نعل اسبی U یا نیم دایره آماده ساخت تا با افزایش تمرکز دانش آموزان هر نوع حواس پرتی یا امکان صحبت با کناردستی، کاهش یابد و با بهبود مشارکت، تعامل و همکاری بیشتری مابین دانش آموزان و معلم به وجود آید.

چیدمان مناسب برای هر درس خاص، به کاهش رفتارهای ناشایست یا اختلالات کنشی و ایجاد یک محیط یادگیری آرام‌ کمک می کند. راحتی فیزیکی دانش‌آموزان موجب کاهش خستگی ناشی از نشستن طولانی‌ مدت می شود. که صد البته باید در انتخاب نوع صندلی و تناسب قد آن با سن دانش آموزان، نیز دقت کرد. خصوصا در دوره ابتدایی، دانش آموزان قادر باشند پاهای خود را بر زمین بگذارند تا کمتر خسته شوند.

نگاهی به چیدمان و انواع نحوه نشستن دانش آموزان در کلاس درس در صدای معلم

نکات مهم:

* نوع چیدمان باید با هدف اصلی کلاس هماهنگ باشد. به عنوان مثال، یک کلاس هنری ممکن است نیاز به چیدمان متفاوتی نسبت به یک کلاس ریاضی داشته باشد.

* اندازه کلاس نیز در انتخاب چیدمان مناسب مهم است. چیدمان‌های دایره‌ای یا نیم‌دایره ممکن است برای کلاس‌های کوچک تر مناسب‌ تر باشند.

* در نظر گرفتن نظرات دانش‌آموزان در مورد چیدمان کلاس می‌تواند به ایجاد یک محیط یادگیری مثبت کمک کند.

برخورد با روش ها و شیوه های جدید برای بزرگسالان نیز بیشتر مواقع، غافلگیر کننده است و حتی در برابر آن مقاومت یا اعتراض نیز می کنند. با در نظر داشتن این واکنش طبیعی، باید در قبال برخورد همکاران یا کادر دفتر، دانش آموزان و حتی اولیای آنان به دلیل سر وصدای بیشتر که زائیده نحوه جدید چیدمان کلاس است، زود تسلیم و نومید نشویم و با تقویت جنبه های مثبت که متعاقب آن روش های نوین تدریس نیز ارائه خواهد شد، به همه فرصت بدهیم تا بجای قضاوت عجولانه، صبورانه به درک موقعیت جدید برسند.

نگاهی به چیدمان و انواع نحوه نشستن دانش آموزان در کلاس درس در صدای معلم

سه نتیجه ارزنده تغییر چیدمان صندلی کلاس درس

اول: با این روش ها داستان تلخ لژنشین ها که در ردیف آخر کلاس ها می نشینند نیز تمام می شود. پس برخی از آنان مجبور نمی شوند داغ برچسب های ناشایست تعدادی اندک از معلمان را بر پیشانی خود تا آخر عمر یدک بکشند. حال با احساسی دائمی در درون خود یا با عذابی عمیق و از طریق ادامه و تکرار تحقیر و اهانت توسط افراد پیرامون و نزدیکان خود.

دوم: تغییر نحوه چیدمان صندلی کلاس ها از شکل سنتی ردیفی به هر یک از انواع گفته شده، موجب افزایش کارآیی دانش آموزان و معلمان خواهد شد. یادگیری عمیق تر و قابل اعتمادتر خواهد بود. درس از حالت حفظی صرف، به تعمیم بحث، گفت و گو و تفکر انتقادی تغییر شکل خواهد یافت.

سوم: دانش آموزان می فهمند که اگر دوست دارند تا گفته ها و توانایی های آنان شنیده و دیده شود، دیگر همکلاسی ها نیز چنین احساسی دارند پس احترام به طرف مقابل با خوب شنیدن شکل می گیرد. خود معلمان نیز متوجه می شوند که ضرورتی برای متکلم الوحده بودن آنان وجود ندارد و بهتر است به گفته های دیگران ولو در سطح یک دانش آموز، اعتماد ورزند.

هنر معلمی؛ ترکیب فن معلمی، مهارت تدریس، قابلیت علمی و تخصصی، ایجاد خلاقیت در تدریس، اطمینان از یادگیری و انتقال دانش است. معلمی را نباید در گچ و تخته سیاه و دفتر نمره خلاصه کرد. معلمی یعنی توانمندی در ایجاد شرایط بهینه برای یادگیری.

برای برخی از تغییرات ؛ آموزش و پرورش باید مجوز دهد، چون شیوه آموزشی 5 و 6 که در بالا بدان اشاره شد. اما برای مابقی چیدمان ها، مجوز اصلی دست خود معلم است که برای آسودگی بیشتر می تواند با مدیر مدرسه هماهنگ شود تا مسیر موفقیت و همکاری هموارتر گردد.

روش تدریس یک معلم؛ لزوما جای پای برف نیست که برای فرو نرفتن در عمق برف، ترجیح دهیم پاهای خود را بر روی جا پاهای از قبل ایجاد شده بگذاریم. روش های نوین تدریس دیگر کشورهای برتر آموزشی صرفا به عنوان یک راهکار برای نظامی است که قابلیت ایجاد کردن شیوه های جدید تدریس را ندارد. اما یک معلم واقعی، یقین بر حسب مقتضای کلاس خود که ترکیبی از درجات گوناگون یادگیری دانش آموزان است، روشی خلاقانه خواهد داشت.

روش تدریس لزوما مسیری پیچیده یا شگفت انگیز نیست. بلکه با تغییر یک حلقه از روال عادی تدریس نیز می توان نتایج مطلوب تری به دست آورد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نگاهی به چیدمان و انواع نحوه نشستن دانش آموزان در کلاس درس در صدای معلم

منتشرشده در دانش آموز

نقد صدای معلم در مورد تصحیح امتحانات جامعه شناسی دانش آموزان و لزوم تخصصی شدن تصحیح برگه های امتحان نهایی   متاسفانه درس جامعه شناسی نه خلاصه در چند واژه است و نه در یک خط؛ اما هنوز پاسخ نامه های سوالات نهایی فقط یک جواب را معیار قرار می‌دهند و با این کار حق خیلی از دانش آموزان ضایع می شود‌.

 معلم ها نگاه تخصصی خودشان‌ را دارند و برداشت های منطقی و مختلف از مفاهیم دارند ؛ پس چرا باید دانش آموز صرفاً به خاطر ننوشتن عین جمله کتاب نمره از دست بدهد؟

مسئولان محترم

اگر دغدغه عدالت آموزشی دارید، پاسخ نامه ها را منعطف و کامل بنویسید، فارغ از اینکه چند صفحه شود تا حق کسی پایمال نشود.

طراحان محترم سوالات نهایی جامعه شناسی

با توجه به ماهیت عمیق و تفسیری درس جامعه شناسی، لازم است پاسخ  نامه ها فراتر از عبارات محدود و کلیشه ای باشند.

نقد صدای معلم در مورد تصحیح امتحانات جامعه شناسی دانش آموزان و لزوم تخصصی شدن تصحیح برگه های امتحان نهایی

وقتی برداشت معلمان تخصصی متنوع است، نباید دانش آموزان صرفاً به خاطر اختلاف تعبیر یا نوشتن پاسخی صحیح اما غیرکلمه به کلمه با پاسخ نامه، بی دلیل نمره از دست بدهند.  تنها راه حفظ عدالت آموزشی این است که پاسخ نامه ها جامع تر و منعطف تر باشند تا همه ی پاسخ های معقول و علمی، هرچند با ادبیات متفاوت، پذیرفته شوند.

اینکه دانش آموز به جای « تبیینی » بنویسد « اثبات گرایی » یا به جای «فرهنگی» بنویسد «دیدگاه دوم» نباید باعث ضایع شدن حقش شود فقط چون مصحح تخصص ندارد یا پاسخ نامه خشک و محدود نوشته شده است.

تصحیح برگه ها وقتی به مدیر یا معلم غیرمرتبط یا بازنشسته سپرده می‌شود، یعنی تجربه و علم معلم های متخصص عملاً نادیده گرفته می شود و زحمت دانش آموزان هم پایمال می‌شود.

آیا انصاف است تدریس و سوال مفهومی باشد اما تصحیح، کلیشه ای؟

چرا حق الزحمه مصحح تخصصی آن‌قدر پایین است که هیچ رغبت و انگیزه ای باقی نمی ماند ؟

نقد صدای معلم در مورد تصحیح امتحانات جامعه شناسی دانش آموزان و لزوم تخصصی شدن تصحیح برگه های امتحان نهایی

وقت آن رسیده که مطالبه کنیم:

فقط معلمان متخصص و تدریس کننده جامعه شناسی برگه ها را تصحیح کنند . حق الزحمه ی واقعی برای زحمت مصححان تخصصی در نظر گرفته شود.

سیستم تصحیح ، پاسخ گو و شفاف باشد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقد صدای معلم در مورد تصحیح امتحانات جامعه شناسی دانش آموزان و لزوم تخصصی شدن تصحیح برگه های امتحان نهایی

منتشرشده در دانش آموز

گروه گزارش/

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

امروز چهارشنبه 22 مرداد 1404 ؛ نشست رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش با خبرنگاران این حوزه در یک فضای دوستانه و البته انتقادی در باشگاه فرهنگیان تهران برگزار گردید .

این نشست از ساعت 10 صبح آغاز و تا ساعت 13 ادامه یافت .

در ابتدا ؛ زهرا علی اکبری معاون رسانه مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش با تبریک مجدد 17 مرداد ، « روز خبرنگار » از حضور و همراهی خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش تقدیر و تشکر کرد .

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

می توان گفت که اکثریت قریب به اتفاق خبرنگاران حوزه ی آموزش و پرورش نارضایتی خود را از « عدم پاسخ گویی » مسئولان ستادی به ویژه معاونت های این وزارتخانه اعلام کردند .

بیشترین انتقاد در این نشست حول عملکرد « علی فرهادی ؛ سخنگوی وزارت آموزش و پرورش » و « رضوان حکیم زاده ، معاون آموزش ابتدایی » می چرخید .

برخی از این خبرنگاران بر این ایده متفق بودند که سخنگوی وزارت آموزش و پرورش توان و وقت کافی برای پاسخ گویی به خبرنگاران را ندارد و نمی تواند تعامل لازم و کافی را با « رسانه ها » داشته باشد . حتی پیشنهاد گردید که ایشان از سمت سخنگویی کنار گذاشته شود . یا این سمت حذف شده و وظایف آن به مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش محول شود و یا فردی برای تصدی این سمت انتخاب شود که کارش فقط سخنگویی باشد و به خبرنگاران و رسانه ها پاسخ  گو باشد .

تعدادی از خبرنگاران بر این مساله تاکید داشتند که روابط عمومی ها در برابر وظایف خود پاسخ گو نیستند و به عبارت بهتر فاقد کارایی لازم و اثربخش در حوزه وظایف کارکردی خود هستند .

« حسین صادقی ؛ رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در ابتدا به بیان دیدگاه های خود در این زمینه پرداخت . ( 1 )

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

صادقی وقتی که در برابر انتقاد خبرنگاران مبنی بر عدم برگزاری نشست رسانه ای علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش از ابتدای وزارتش قرار گرفت به اصحاب رسانه اعلام کرد که وزیر آموزش و پرورش گفته من رسانه ای نیستم .

این سخن وزیر آموزش و پرورش در مورد رسانه ای نبودن اش در حالی بیان می شود که ایشان در زمان تصدی مدیر کلی در اداره کل آموزش و پرورش خراسان رضوی و هنگامی که معاونت پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش را در اختیار داشته نشست های خبری با رسانه ها داشته است .

« قدمی خبرنگار خبرگزاری مهر » در بخشی از نشست گفت :

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

« تعدادی از دوستان در این جلسه نیامدند . برخی دوستان حرف هایی را در این نشست مطرح کردند . آن ها می گویند از بس این حرف ها را زدیم و اثر نداشت تصمیم گرفتند که حضور پیدا نکنند .

برخی در گروه روابط عمومی صحبت کرده بودند و وقتی دیدند در همان گروه جوابی داده نمی شود حضور پیدا نکردند .

البته خانم علی اکبری به چند پرسش پاسخ دادند .

ما می دانیم که در برخی حوزه ها  و پاسخ ها، روابط عمومی کاری نمی تواند بکند .

آقای صادقی هم اشاره کردند . به عنوان مثال عدم برگزاری نشست خبری وزیر آموزش و پرورش و یا عید نوروز و یا عدم برگزاری نشست وزیر آموزش و پرورش به مناسبت « روز خبرنگار » و آقای صادقی هم به صراحت می گویند که آقای وزیر رسانه ای نیستند .

دوستان خبرنگار می گویند عالی ترین مقامات آن ها می آیند . ما به آقای صادقی ارادت داریم اما در روز خبرنگار وزیر باید حضور داشته باشد .

اگر واقعا سخنگو فرصت ندارند ، کاری کنید که آقای سخنگو عوض شوند .

آقای سخنگو خیلی آدم با اخلاقی هستند اما نه فرصت دارند و خیلی مواقع هم اطلاعی ندارند .

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

در نشست اخیر خبری هم آقای فرهادی اعلام کردند که از نیمی از پرسش های خبرنگاران خبر ندارند و جواب های خیلی کلی دادند .

اگر ایشان فرصت ندارند واقعا نباشند .

سخنگوی دیگری انتخاب شود .

ما در آموزش و پرورش ، اقتدار روابط عمومی را نداریم .

روابط عمومی نهادها ، تشکل ها و معاونت ها و سازمان ها با شما ارتباطی ندارند . شما نمی توانید آن ها را مجاب کنید و یا از آنان بخواهید که « پاسخ گو » باشند .

فرضا در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی ما اصلا « روابط عمومی » نداریم .

آقای فخاری خیلی محترم هستند اما خیلی اوقات نیستند .

اگر می توانید و اگر این اختیار را دارید ؛ روابط عمومی ها را تغییر دهید .

ما در این ارتباطات نمی دانیم به چه کسی مراجعه کنیم  » .

در بخشی از این نشست ؛ « علی پورسلیمان ؛ مدیر صدای معلم » به ارائه دیدگاه های خود پرداخت .

مدیر صدای معلم گفت :

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

« پرتال وزارت آموزش و پرورش ، ویترین این نهاد است .

در دولت قبل و به طور مشخص در زمان ریاست فردی که از شهرداری به آموزش و پرورش آمد ، ما در روابط عمومی دچار عقب گرد شدیم .

ایشان به دلایل کاملا نامشخص و من درآوردی پرتال را تغییر داد .

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

مسئولان قبلا اعلام می کردند که آموزش و پرورش باید به سمت « مردمی سازی » حرکت کند و صحبت از مشارکت واقعی و هدف مند می شد .

در سال های اخیر این مردمی سازی به چیزهایی مانند مشارکت خیرین مدرسه ساز در مدرسه سازی و یا افزایش بی دلیل و فاقد منطق « مدارس هیات امنایی » صرفا برای توجیه و دور زدن قانونی برای گرفتن پول از مردم محدود شده است .

در موضوع « مردمی سازی » در بخش پرتال وزارت آموزش و پرورش کاملا به صورت « معکوس » عمل شد .

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

بخش هایی مانند : « با رسانه ها » و یا پاسخ به رسانه ها ؛ بخش « دیدگاه » ؛ اخبار و رویدادهای منتخب ادارات کل استان ها و شهرستان ها که صورت دائم به روز آوری می شد ؛ همه و همه از پرتال حذف شدند .

« استودیو الفبا » که با ابتکار آقای « مرتضی نظری » راه اندازی شد به مرور حذف شده و یا لوث گردید .

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

همه این ها باعث شده که آموزش و پرورش ما از « مردمی بودن » فاصله گرفته و مهم تر از آن فاصله و شکاف « ستاد و صف » در این سال ها تشدید شود .

البته کاهش اقتدار و جایگاه روابط عمومی از زمان وزارت « محمد بطحایی وزیر پیشین » و به بهانه « چابک سازی و یا کوچک سازی » کلید خورد در حالی که در « صدای معلم » و در همان زمان به عواقب این کار غیرکارشناسی اعتراض و هشدار داده شد و اکنون آثار و عوارض آن ها را به طور محسوس مشاهده و حس می کنیم .

برای کارآمدی سیستم ما به دو مولفه مهم و راهبردی نیاز داریم .

نخست ؛ ساختار کارآمد و دوم مدیر کارآمد .

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

وقتی حتی یکی از این دو نباشد ؛ ما دچار افول و حتی سقوط می شویم و این امری کاملا محتمل و طبیعی است .

ما در این قرن ؛ تئوری « حداقلی » را در  روابط عمومی ها داریم .

این تئوری می گوید سازمان باید اطلاعات لازم و کافی را در اختیار مخاطبان قرار دهند حتی اگر این داده ها و اطلاعات بر خلاف منافع سازمان باشد .

این تئوری بر اساس سه عنصر « شفافیت » ؛ « صداقت » و « پاسخ گویی » بنا گردیده است .

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

اما در آموزش و پرورش ما وضعیت چگونه است ؟

به جز سطح ستاد ؛ روابط عمومی ها در ادارات کل و مناطق چه وضعیتی دارند ؟

اگر این دوایر حذف شوند ؛ اتفاقی در ادامه کار رخ می دهد ؟

در برخی ادارات آموزش و پرورش ما اساسا اتاقی به نام « روابط عمومی » نداریم .

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

ما بیش از 1000 نفر در سطح کشور داریم که در روابط عمومی های آموزش و پرورش مشغول به کار هستند .

اگر واقعا این ها خروجی و بازدهی ندارند ؛ با توجه به بحران کمبود معلم به مدارس بازگردند .

مشکل ما این است که در داخل این نشست ها خبرنگاران انتقاد می کنند اما انگار در بیرون با مسئولان تعارف دارند و  همین نقدها  معمولا در خروجی این خبرگزاری ها و رسانه ها قرار نمی گیرد  ».

با وجود بیان صریح این نقدها توسط خبرنگاران در نشست امروز اما در « رصد رسانه ای » موردی از انعکاس محتوای نشست مشاهده نشد و فقط چند رسانه مانند تسنیم ، موج و پانا فقط به گزارش تصویری این رویداد پرداختند .

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

 ( 1 )

متن کامل سخنان حسین صادقی رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش :

و افوض امری الی الله؛ ان الله بصیر بالعباد

عرض سلام و ادب و احترام دارم محضر گرانقدر شما دوستان فرهیخته عرصه رسانه و خبر، اجازه می خواهم فرا رسیدن هفدهم مرداد، روز خبرنگار را محضر همه شما اصحاب رسانه، فعالان عرصه اطلاع یابی و اطلاع رسانی، به‌ویژه خبرنگاران سخت کوش و فرهیخته رسانه ملی، خبرگزاری ها، مطبوعات، سایت‌های خبری که در پیشبرد اهداف و اطلاع رسانی سیاست ها، برنامه‌ها و فعالیت‌های نظام  تعلیم و تربیت کشور، سهم مؤثر و شایسته ای ایفا می کنید، تبریک بگویم و یاد و خاطره شهدای عزیز هشت سال دفاع مقدس و شهدای جنگ تحمیلی 12 روزه، بویژه شهدای رسانه(شهید محمود صارمی، شهید سید مرتضی آوینی و دیگر شهدای عرصه رسانه) را گرامی بدارم و از پیشگاه خداوند سبحان برای همه این عزیزان آرزوی علو درجات نمایم.

بر این باورم که هفدهم مرداد، فقط یک مناسبت تقویمی نیست؛ بلکه روزی است که یادآور مسئولیت بزرگ، تعهد و شجاعتی است که شما عزیزان هر روز در مسیر کشف حقیقت و انتقال آن به جامعه به کار می‌بندید تا با قلم رسا، تصویر روشن و صدای حق و حقیقت، روایتگر امیدها، چالش‌ها و آرزوهای مردم باشید.

روز خبرنگار، یادآور مجاهدت ها و روایت گری های انسان‌هایی است که در سخت ترین شرایط، در سرما و گرما، در باد و باران و سیل و زلزله و جنگ، با شجاعت، صداقت و تعهد، بار امانت روشنگری و آگاهی‌بخشی جامعه را بر دوش می‌کشند؛ کسانی که روایت‌گر حقیقت می شوند و اندیشمندانه وقایع را تحلیل می کنند؛ انسان های دغدغه مندی که مسایل و چالش های جامعه را به دقت رصد می کنند  و برای حل آن ها خود را به آب و آتش می کشند تا نقش بی‌بدیل خودشان را در ارتقای فرهنگ روشنگری، شفافیت واصلاح امور ایفا ‌کنند.

شما «خبرنگاران» عزیز کسانی هستید تلاش می‌کنید تا «شعله حقیقت» حتی زیر بار امواج سهمگین ناراستی ها، خاموش نشود. از این روی؛ حرفه شما حرفه‌ای است مقدّس و آمیخته با عشق که رشد و ارتقای جامعه و امید به ساختن فردا‌های روشن‌تر را نوید می‌دهد.

خبرنگاری یعنی بیداری، یعنی ایستادن در کنار حق و حقیقت، حتی در سخت ترین شرایط، چنانجه در جنگ 12 روزه رژیم صهیونی دیدیم.(خانم امامی و ایستادگی ایشان برای به تصویر کشیدن صدای حقانیت مردم ایران)

بر این باروم که مهم‌ترین عامل تنویر و اصلاح افکار عمومی و مسیر حرکت جامعه، ایجاد سلامت فکری و فرهنگی و مهم ترین عنصر رشد بصیرت و حقیقت بویژه در نظام تعلیم و تربیت کشور به دستان پرتوان شما خبرنگاران عزیز و تنها با فراهم ساختن فرصت آگاهی بخشی و شناخت صحیح مردم از مأموریت ها و سیاست های سازمان‌ها و نهادها و با انتقال دو سویه اطلاعات میان مردم و مسؤولان فراهم می شود.

و در این میان خبرنگارانِ حوزه اجتماعی، بویژه دغدغه مندانی که در حوزه مسایل آموزش‌وپرورش قلم می زنند، نه فقط راوی فعالیت‌ها، که ناظران امین و دلسوز این دستگاه عظیم فرهنگی‌اند؛ آیینه‌های بی زنگاری تلاش می کنند به قلم انصاف، نواقص و کاستی‌ها را بنمایانند تا عامل اصلاح امور شوند و از سویی جهت گیری های کلان آموزش و پرورش را به گفتمان عمومی تبدیل کرده و به تبیین توفیقات، دستاوردها و موفقیت ها، به مخاطبان می شوند.

لذا رشد، تعالی و بالندگی کشور را مرهون مساعی ارزشمند و تلاش های خستگی ناپذیر و شبانه روزی شما طلایه داران فرهیخته، دلسوز و پرتلاش عرصه اطلاع یابی و اطلاع رسانی می دانم و قدردان زحمات و تلاش های خالصانه و صادقانه شما هستم.

همه شما عزیزان مستحضرید که در دنیای امروز،  اطلاع رسانی و تبادل اطلاعات، یک مقوله اساسی در موفقیت نهاد ها و سازمان ها، از خُرد تا کلان است و از این منظر اهمیت و جایگاه  خبر و اطلاع رسانی در عصر ارتباطات و در دورانی که اطلاع‌ رسانی در همه عرصه‌ها پیشتاز است، دو چندان است، به گونه ای که موفقیت سازمان‌ ها، ادارات و شرکت‌ ها و دوامشان در عرصه‌ها و فعالیت های تخصصی، به عملکرد روابط عمومی‌ ها و رسانه های آن‌ ها وابسته است.

مقام معظم رهبر بارها تذکر داده اند که اطّلاع‌ رسانی درستی از کارهای فراوانی که صورت می گیرد، انجام نمی‌شود! و تأکید می فرمایند که از شیوه‌ های جدید و جذاب برای اطلاع رسانی و تبلیغی استفاده شود! ما تا چه میزان توانسته ایم این درخواست رهبری را محقق کنیم؟ قطعاً با روش های سنتی نمی توان به گردش سریع و صحیح اخبار پرداخت و باید از متد و روش های نوین اطلاع رسانی استفاده کنیم.

در جای دیگری معظم له می فرمایند: وزرا برای گزارش، برنامه‌ سازی کنند؛ گزارش دادن کار آسانی نیست؛ کار بسیار مشکلی است که انسان بخواهد از عملکرد خود گزارشی بدهد که باور مردم و اذعان مردم را همراه داشته باشد. این کار هنرمندانه‌ ای است و بایستی انجام شود.» و این هنر شما خبرنگاران و اصحاب رسانه است که صد البته مستلزم تعامل و همراهی دستگاه ها با خبرنگاران محترم است.

از این روی آموزش و پرورش، به عنوان بزرگ‌ترین دستگاه اجرایی و نهاد اجتماعی کشور که بیش از 17میلیون‌ها دانش‌آموز، یک میلیون معلم و میلیون ها خانواده هر روز با آن در ارتباط‌اند. از اهمیت ویژه ای برخوردار است، به طوری که وقتی کوچک ترین خبر از این نهاد منتشر می‌شود، مستقیم یا غیرمستقیم بیش ترین اثر را در جامعه و زندگی مردم می‌گذارد و گزارش دادن از این دستگاه عظیم و اثرگذار متفاوت از دیگر دستگاه هاست.

شما خبرنگاران عزیز، هرگاه خبر درست و دقیقی از این نهاد منتشر می‌کنید، گامی در جهت آموزش صحیح و آگاهی نسل آینده برمی‌دارید؛ به عبارت دیگر «شما معلمان افکار عمومی هستید و کلاس درس شما، صفحه خبرگزاری ها، روزنامه ها، قاب تصویر و صدای رسانه است.»

ما باور داریم که هر برنامه، فعالیت و تصمیم آموزشی، وقتی درست روایت شود، به سرمایه اجتماعی تبدیل می‌شود. اینجا نقش رسانه‌ها برجسته می‌شود و ما از این منظر اصحاب رسانه را شریک استراتژیک خودمان می دانیم، نه فقط پوشش‌دهنده خبر.

اجازه می خواهم در این فرصتی که همه خوبان جمع اند، اشاره کوتاهی هم داشته باشم به سیاست‌های کلان رسانه‌ای مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش:

۱. صداقت و شفافیت در امر اطلاع‌رسانی

ـ تعهد به انتشار سریع؛ صحیح و دقیق اخبار مرتبط با وزارت آموزش و پرورش

ـ ایجاد و توسعه کانال‌های رسمی و معتبر برای جلوگیری از اخبار خلاف واقع

ـ پاسخگویی به شبهات و شایعات با مستندات

۲. روایت‌ اخبار خوب و امیدآفرین

ـ برجسته کردن موفقیت های علمی، پژوهشی، ورزشی و... دانش‌آموزان و معلمان

ـ چهره نگاری شایسته از معلمان به عنوان مهم ترین رکن تعلیم و تربیت

ـ تمرکز بر اخبار نهضت توسعه عدالت آموزشی

ـ ترویج اهمیت مشارکت مردم برای محرومیت زدایی از فضاهای آموزشی

۳. عدالت رسانه‌ای

ـ پوشش خبری تمامی حوزه های مرتبط با نظام تعلیم و تربیت

ـ رصد و پایش اخبار مناطق محروم و مرزی، نه فقط کلان‌شهرها و انتشار آن در پورتال

( گزارش از یک مدرسه یک کلاسه در سیستان می‌تواند همان‌قدر اثرگذار باشد که یک پروژه بزرگ در پایتخت)

۴. تعامل و هم‌افزایی با رسانه‌ها

ـ برگزاری نشست‌های دوره‌ای با خبرنگاران حوزه اجتماعی

ـ تدوین و ارائه بسته‌های خبری موضوعی با کمک رسانه ها

ـ دعوت از خبرنگاران برای همراهی در انعکاس اخبار پروژه‌های ملی؛ بویژه کلان پروژه عدالت آموزشی

  • نقش خبرنگاران در این مسیر :

شما خبرنگاران عزیز به‌عنوان سفیران آموزش و پرورش، می‌توانید:

ـ توازن را در روایت موفقیت‌ها و چالش‌ها، رعایت کنید؛

ـ به انتشار روایت‌های واقعی از مدارس و معلمان کمک کنید؛

ـ با پوشش دقیق اخبار امیدآفرین، اعتماد عمومی را نسبت به آموزش و پرورش تقویت کنید.

و از این طریق ما را در گفتمان سازی یکی از مهم ترین اهداف دولت چهاردهم که ترویج و توسعه عدالت آموزشی و محرومیت زدای از فضاهای آموزشی است، یاری کنید.

مأموریت مهم و اصلی ما تبدیل کردن جهت گیری های کلان آموزش و پرورش به گفتمان عمومی است و در این مسیر، تولید محتوا بسیار مهم است و مهم تر از آن بازنشر، انتشار و جریان سازی خبر و محتوایی است که تولید می شود و این هنر شما اصحاب رسانه است و اگر این موضوع به خوبی تبیین نشود، به نتیجه نخواهیم رسید.

من معتقدم موضوع عدالت آموزشی و پای کار آوردن مردم جز به مدد و همکاری مشترک شما عزیزان برای ترویج عدالت آموزشی و مدرسه‌سازی، ممکن نخواهد شد.؛ و اکنون که در آستانه قرار گرفتن در هفته دولت هستیم بهترین فرصت برای تبیین دستاوردها و توفیقات آموزش و پرورش برای جامعه است و امید آن داریم که با یاری شما عزیزان به این مهم دست پیدا کنیم.

جمع‌بندی و پیام پایانی

من معتقدم رسانه و آموزش و پرورش، دو بال برای پرواز جامعه به سوی توسعه و تحول و پیشرفت است و این دو بدون مشارکت هم به دست نخواهد آمد.

«آینده ایران در کلاس‌های درس امروز ساخته می‌شود، و روایت شما از این کلاس‌ها می‌تواند آینده‌ای روشن‌تر برای کشور به ارمغان بیاورد.»

در پایان مجدداً از همه شما عزیزان دغدغه مند که در پیشبرد اهداف و اطلاع رسانی سیاست ها، برنامه‌ها و فعالیت‌های حوزه تعلیم و تربیت کشور، همکاری صمیمانه و شایسته‌ای با وزارت آموزش و پرورش دارید تقدیر و تشکر می کنم و از پیشگاه خداوند سبحان برای همه شما سلامت، سعادت و کامیابی مسألت می نمایم » .

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش صدای معلم از نشست خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش با رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی و پاسخ گویی معاونت ها

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش /

گزارش صدای معلم از نشست خبری سیدحمایت میرزاده معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش و سازمان نظام معلمی

امروز سه شنبه 21 مرداد نشست خبری « سیدحمایت میرزاده » معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش و رئیس ستاد برگزاری سی و هشتمین اجلاس روسا و مدیران آموزش و پرورش کشور در محل ساختمان مرکزی وزارت آموزش و پرورش و در سالن شهید رجایی برگزار گردید . حال پرسش من این است که من به عنوان یک روزنامه نگار و معلم چرا و چگونه باید به شما اعتماد کنم در حالی که چیزی به این مهمی را به سرانجام نرساندید ؟

میرزاده بر خلاف  سایر مسئولان سعی کرد ابتدای نشست را با پرسش و پاسخ با خبرنگاران شروع کند .

معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش از خبرنگاران پرسید :

به نظر شما خبرنگار باید به دنبال خبر بگردد و یا خبر دنبال خبرنگار ؟ کدام یک ؟

یک سوال همیشه در ذهن من بوده است که روی آن بحث باید بشود :

کجاها خبرنگار باید به دنبال خبر بگردد و اگر خبری هم دید که کسی را ندارد و خبرنگار دنبالش نمی آید بگوید بیا من را بخور .  بیا حرفم را گوش کن ...

پس از پاسخ دو خبرنگار ؛ « علی پورسلیمان ، مدیر صدای معلم » در پاسخ بیان داشت که وظیفه « رسانه ( خبرنگار) » ؛ دروازه بانی خبر است .

گزارش صدای معلم از نشست خبری سیدحمایت میرزاده معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش و سازمان نظام معلمی

نکته دوم مربوط به ما و مستقیم و به نوعی مربوط به شما برای چالش کشیدن است که هفته قبل همین امروز مناسبتش بود .

14 مرداد روز صدور فرمان مشروطیت . 119 سال پیش . روز کرامت انسانی . من معاون حقوقی و امور مجلس هستم . روز دفاع از حقوق انسانی .

این هم هفته قبل بود که من کم تر دیدم رسانه ها به آن بپردازند . راجع به حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی .

گزارش صدای معلم از نشست خبری سیدحمایت میرزاده معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش و سازمان نظام معلمی

« قانون اساسی » ما به نظرم ؛ یکی از مترقی ترین قانون هاست . نمی گویم اشکال ندارد . ایراد ندارد . این قانون اساسی که 14 فصل و 177 اصل دارد این فصل سومش شاهکار در حقوق ملت است .

ادعا می کنیم خیلی از کشورها این قانون را ندارند . حالا اجرا می شود یا نمی شود و... یک بحث دیگری است .

بحث من ؛ « قانون » است .

فصل سوم قانون اساسی ما یعنی « حقوق ملت » به نظرم خیلی عالی روی 24 اصلش در آن زمان کار شده است .

گزارش صدای معلم از نشست خبری سیدحمایت میرزاده معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش و سازمان نظام معلمی

اصل 19 : اصل تساوی همه ی اقوام .

اصل 20 : حمایت قانونی و یکسان از همه .

اصل 21 : حقوق زن .

اصل 23 : منع تفتیش عقاید .

اصل 24 : آزادی مطبوعات .

اصل 25 : منع سانسور .

اصل 29 : بیمه همگانی .

اصل 30 : تحصیل رایگان .

اصل 31 : حق مسکن .

اصل 34 : حق دادخواهی .

اصل 35 : حق انتخاب وکیل .

اصل 36 : مجازات طبق قانون باید باشد .

اصل 37 : اصل برائت .

اصل 39 : منع هتک حرمت .

گزارش صدای معلم از نشست خبری سیدحمایت میرزاده معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش و سازمان نظام معلمی

احساس می کنم که فوق العاده است . و این انتظار هست که اهالی رسانه در این ایامی که گذشت ؛ اما هر وقتی ماهی را آب بگیری تازه است ؛ هر وقت از حقوق انسان دفاع کنی ؛ انسانی که الان زیر چکمه های نامردی له می شود . کودکانی که حقوق بشرشان نمی دانم کجا باید بنویسند این حقوق بشر را ؟

جلوی چشم دیدگان همه انسان هایی که ادعای تمدن می کنند ، ادعای حقوق می کنند ، ادعای انسانیت می کنند ؛ همه ی ما می بینیم . من خود به چشم خویشتن می بینم که این روزها هزاران نفر می روند . له می شوند .

بنابراین حس می کنم در مورد حقوق بشر و راجع به این که ما مترقی هستیم و در مورد تمدن 2500 ساله هم برویم و بگردیم روی دیوارهای تخت جمشید هم می بینیم که در مورد حقوق بشر و مسائلی که سازمان ملل و منشورش افتخار می کند که ایرانی بوده و منشور حقوق بشری داشته و در مورد حقوق بشر و انسان و عدالت خواهی صحبت کرده است و آن مسائل دینی و اعتقادی که باز فوق العاده هست .

گزارش صدای معلم از نشست خبری سیدحمایت میرزاده معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش و سازمان نظام معلمی

من احساس می کنم بحث « قانون گرایی » یکی از چیزهایی است که واقعا انتظار داشتم از هفته ی گذشته تا به امروز « یک رسانه » ای از من بپرسد .

آیا ما به « قانون » نیاز داریم ؟

آیا « قانون » می تواند فصل الخطاب باشد ؟

تا کی خواهش می کنم ؟

تا کی در اداره ها التماس کنیم ؟

تا کی تو را به خدا ؟

تا کی پارتی ؟

تا کی  نامه آوردن ؟

تا کی می خواهیم مملکت را این طوری اداره کنیم ؟

و حتما برای کار جزئی و شماره زدن و دنبال آشنایی گشتن در اداره  ؟

و آن سفارش بکند و نامه اش را من بزنم ؟

چه کسی باید از حقوق انسان ها دفاع کند ؟

کرامت انسانی کجاست ؟

این که در قانون ما عالی است .

قانون شکنی تا کی ؟

در برابر چشم و دیدگان رسانه در داخل و خارج خیلی می بینیم و گاهی هم تحمل می کنیم .

و خودمان برخی اوقات هم آتش بیار معرکه شویم !

و خودمان به جرم این که درخواست « غیرقانونی » داشتیم و عمل نشده است ؛ خیلی راحت یک عده ای را متهم کنیم مثل این که یک آخرتی و دنیای دیگر وجود ندارد .

گزارش صدای معلم از نشست خبری سیدحمایت میرزاده معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش و سازمان نظام معلمی

چقدر جالب است آن داستان سقراط که به نوشیدن زهر جام شوکران محکوم می شود .

شاگردانش می گویند این را نخور . این غلط است . می گوید می دانم قانون غلط است . می دانم ظالمانه است . اما جام شوکران را می خورم .  چرا ؟ به خاطر این که نمی خواهم اسم مان در تاریخ ، « قانون شکنان » نوشته شود .

قانون غلط را اجرا می کنم . جام شوکران غلط را محکوم شده ام را می خورم برای این که نگویند سقراط هم قانون شکن بود .

فکر می کنم 20 سال پیش در یکی از کشورها بود . از هتل بیرون آمدیم . اول وقت بود . دیدم اتفاقی جلوی هتل یک ماشن دولتی -  آن طور که متوجه شدم مال قوه قضائیه یا دادگستری بود - و وزیر دادگستری پیاده شد .

همان لحظه من منتظر یک نفر بودم . جلوی چشمم اتفاق افتاد .

یک لحظه که این وزیر پیاده شد . دیدم مامور آمد و آن ماشین را جریمه کرد .

از صحبت ها این طوری فهمیدم که آن راننده آرم و کارت را نشان داد .

این مال وزیر دادگستری است .

مامور دست او را گرفت و تابلو را نشان داد .

گفت این جا توقف ممنوع است و جریمه اش کرد .

دو مورد هم خودم شاهدش بودم .

یک بار نماینده مجلس بودم . داخل ماشین ردیف بعد نشسته بودم . رئیس یک اداره با بخشدار آن شهری که بازدید می رفتیم . آن ها جلو نشستند . من هم در پشت کاغذها را ورق می زدم .

در حین این که کاغذها را ورق می زدم یک نوشیدنی را یکی از دوستانم از پنجره به بیرون انداخت .

گزارش صدای معلم از نشست خبری سیدحمایت میرزاده معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش و سازمان نظام معلمی

همان لحظه به پلیس پیامک فرستاد .

گفتم از ماشین به بیرون آشغال انداختن جرم است ؟ تخلف است ؟

گفت : بله . گفت ماشین شماره فلان را جریمه کنید .

آن جا که من را پیاده می کردند و ساک را برداشتم آن راننده به بخشدار گفت آقای فلانی ؟ خبر داری ؟ من 100 هزار تومان جریمه شدم .

من چه کار کردم ؟

دیدم آن بخشدار و یکی از همکاران قدیم ما خندید . گفتم چرا می خندی ؟ گفت : جریمه شدم .

گفت به خدا کار فلانی است .

گفت من فرستادم .

گفتم از ماشین انداختی . این جرم است .

گزارش صدای معلم از نشست خبری سیدحمایت میرزاده معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش و سازمان نظام معلمی

3 روز پیش هم در همین ساختمان شهید ( ! ) علاقه مندان ما اتفاق افتاد .

از آن در پارکنیگ وارد می شدم . نگهبان گفت : کجا ؟ همشهری ما بود . گفتم در اتاق آقای امانی جلسه هست و من باید به آن جا بروم .

گفتند به ما گفتند از آن در بروید .

گفتم : من میرزاده هستم . معاون حقوقی . گفت به ما این نوشته را این جا گذاشته اند .

گفت : هر کسی آمد از آن در .

گفتم : من اشتباه کردم . حق با شماست .

بعد او را بوسیدم .

گفتم من اشتباه کردم .

بالا آمدم و یک نامه نوشتم به آقای فرهادی معاون مالی که دو نفر نگهبان تشویق شوند .

گزارش صدای معلم از نشست خبری سیدحمایت میرزاده معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش و سازمان نظام معلمی

خواهش می کنم برای « قانون گرایی جامعه » اول خود ما خبرنگاران ، خودمان عامل باشیم . گفتم ساعت 9 یعنی ساعت 9 . نه و دو دقیقه ، نه نیست !

دو دقیقه فرق دارد .

از آن گرفته تا چیزهای دیگر .

بعد بیاییم و از قانون دفاع کنیم  » .

میرزاده در بخشی از سخنان خود گفت : « اینجا نیامده‌ایم فقط سخنرانی کنیم. هر حوزه آموزش و پرورش، انتظارات مشخصی تدوین کرده که پس از اجلاس، ملاک ارزیابی عملکرد مدیران خواهد بود. برای نخستین‌بار، شاخص‌هایی عینی برای سنجش تحقق این انتظارات تعریف شده‌اند » .

اما در ابتدا و در بخش تبیین به مدت 47 دقیقه سخنرانی کرد .

با وجود آن که موضوع نشست خبری تبیین و تشریح اهداف سی و هشتمین اجلاس روسا و مدیران آموزش و پرورش کشور بود اما میرزاده بارها از جایگاه « معاون حقوقی و امور مجلس » سخن گفت  و البته مجری نشست به خبرنگاران تاکید می کرد که حتما پرسش های خبرنگاران منحصرا در این بخش مطرح گردد .

رئیس  ستاد برگزاری سی و هشتمین اجلاس روسا و مدیران آموزش و پرورش کشور گفت :

برای نخستین‌بار در تاریخ جمهوری اسلامی، رئیس‌جمهوری داریم که در همین مدت کوتاه، تقریباً هر هفته یک جلسه جدی با مسئولان آموزش و پرورش برگزار کرده است. این رویکرد، نویدبخش توجه جدی به تعلیم و تربیت به عنوان اولویت ملی است .

میرزاده ضمن قدردانی از مسعود پزشکیان رییس جمهور در خصوص توجه به نظام آموزشی و آموزش وپرورش خاطر نشان کرد: توجه ویژه شخص رییس جمهور به نظام آموزش و پرورش در تاریخ قبل و بعد از انقلاب بی‌نظیر است .

« علی پورسلیمان ؛ مدیر صدای معلم » به عنوان دومین رسانه به بیان پرسش ها و دیدگاه های خود پرداخت .

گزارش صدای معلم از نشست خبری سیدحمایت میرزاده معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش و سازمان نظام معلمی

مدیر صدای معلم  خطاب به معاون حقوقی و امور مجلس با بیان این که شعار محوری این اجلاس  « کیفیت، عدالت برای ایران، برای مدرسه » است گفت که در همین نشست محدود شما 6 میکروفون دارید و من هیچ میکروفونی ندارم .

پورسلیمان در مورد سخنان میرزاده در مورد توجه ویژه شخص رئیس جمهور به آموزش و پرورش و مسائل آن و بی نظیر خواندن آن پرسید که اگر چنین است چرا آقای پزشکیان در نخستین نشست خبری خود به عنوان رئیس جمهور هیچ دعوتی از رسانه ها و خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش به عمل نیاورد ؟

مدیر صدای معلم با به چالش کشیدن میزان توجه علیرضا کاظمی به عنوان وزیر آموزش و پرورش دولت پزشکیان به رسانه ها پرسید که چرا وزیر آموزش و پرورش در این یک سال هیچ نشستی با خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش نداشته است ؟

این به نظر شما « بی نظیر » نیست ؟!

گزارش صدای معلم از نشست خبری سیدحمایت میرزاده معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش و سازمان نظام معلمی

مدیر صدای معلم خطاب به رئیس  ستاد برگزاری سی و هشتمین اجلاس روسا و مدیران آموزش و پرورش کشور گفت که اگر شما انتظار تبیین و همراهی رسانه ها در این حوزه را دارید در نخستین گام برای نشان دادن حسن نیت ؛ از وزیر آموزش و پرورش بخواهید که نشستی با خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش داشته باشد و آقای پزشکیان هم او را همراهی کند .

این می تواند سرآغاز اعتماد من به عنوان یک معلم و روزنامه نگار به شما و دولت پزشکیان باشد .

میرزاده در بخشی و در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران در مورد ارتباط نمایندگان مجلس با آموزش و پرورش بیشترین میزان مکاتبات نمایندگان با وزارت آموزش و پرورش را به ترتیب اولویت چنین ذکر کرد :

1- امور مالی 2- فضا 3- نیروی انسانی 4- تربیت بدنی

میرزاده اشاره مهم و یا خاصی به مساله دخالت نمایندگان مجلس در عزل و نصب های این وزارتخانه نکرد که بتواند خبرنگاران و افکار عمومی را در این موضوع اقناع کند .

پرسش دیگر خبرنگاران در مورد میزان اعتبار تخصیص یافته به هزینه های این اجلاس بود که میرزاده رقم آن را بیان نکرد .

« مدیر صدای معلم » در بخشی از پرسش های خود چنین مطرح کرد :

گزارش صدای معلم از نشست خبری سیدحمایت میرزاده معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش و سازمان نظام معلمی

سید حمایت میرزاده ؛ سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس :

« فلذا برای برون رفت از این شرایط، تشکیل ( سازمان نظام معلمی) ضرورت فوری امروز، و نیاز اساسی فرداست، سازمانی مشابه سازمان نظام مهندسی، پرستاری، کشاورزی و.... به شکل قانونی و شناسنامه دار جهت ایفای نقش جدی وعملیاتی در مراکز تصمیم سازی وتصمیم گیری که امیدوارم به زودی محقق گردد و با تفویض اختیار و تمرکززدایی برخی امور از وزارت آموزش وپرورش به این سازمان ایفای نقش اساسی نماید .

با احصای دقیق مطالبات و مشکلات، ارائه راهکارهایی قانونی و پیشنهاد طرح های کاربردی برای  چگونگی حل مشکلات از طریق یک کانال سازماندهی شده رسمی که از مدرسه تا مرکز در سطوح مختلف و با مشارکت و حضور موثر نمایندگان واقعی و کارشناس فرهنگیان طرحی نو درانداخته  شود- تا با توکل بر خدا امکان تحقق  مسائل اولویت بندی شده با سخنگوی واحد و قانونی فرهنگیان میسر گردد، شایان ذکراست در این راستا گام مهم در مجلس دهم با تهیه (طرح تشکیل سازمان نظام معلمی جمهوری اسلامی ایران) برداشته شده است  که در نوبت بررسی  و اعلام نظر کمیسیون های تخصصی اجتماعی، آموزش تحقیقات و فن آوری، اقتصادی، امنیت ملی وسیاست خارجی، برنامه و بودجه و محاسبات، امورداخلی کشور و شوراها، قضایی و حقوقی می باشد که امیدوارم به زودی درصحن علنی مجلس شورای اسلامی تصویب و با تایید شورای محترم نگهبان نهایی شود » .

گزارش صدای معلم از نشست خبری سیدحمایت میرزاده معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش و سازمان نظام معلمی

حال پرسش من این است که من به عنوان یک روزنامه نگار و معلم چرا و چگونه باید به شما اعتماد کنم در حالی که چیزی به این مهمی را به سرانجام نرساندید ؟

میرزاده ضمن تایید مفاد و محتوای این سخنان که متعلق به اوست اما پاسخ روشن و دقیقی به پرسش مدیر صدای معلم نداد .

پورسلیمان از میرزاده پرسید که در این یک سال برای تحقق سازمان نظام معلمی چه کردید ؟

معاون حقوقی و امور مجلس از همه رسانه ها و خبرنگاران به طور اکید درخواست کرد که :

« نیمه ی پر لیوان را ببینند » .

مشروح این پرسش و پاسخ در « صدای معلم » منتشر می گردد .

پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی

گزارش صدای معلم از نشست خبری سیدحمایت میرزاده معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش و سازمان نظام معلمی

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش صدای معلم از نشست خبری سیدحمایت میرزاده معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش و سازمان نظام معلمی

منتشرشده در گفت و شنود

گروه اخبار/

گزارش صدای معلم در مورد خودسوزی و خودکشی محمود محمدزاده نیروی خدماتی در اداره آموزش و پرورش بجنورد

در روزهای اخیر، متأسفانه یکی از نیروهای خدماتی آموزش ‌و پرورش شهرستان بجنورد اقدام به خودسوزی در محل اداره آموزش و پرورش کرده است .

اخبار رسیده حاکی از سکوت رسانه‌های محلی و عدم واکنش مسئولان مربوطه است.

گزارش صدای معلم در مورد خودسوزی و خودکشی محمود محمدزاده نیروی خدماتی در اداره آموزش و پرورش بجنورد

 با گذشت چند روز از این حادثه تلخ، نه گزارش روشنی به افکار عمومی ارائه شده، نه مسئولیتی پذیرفته شده، و نه دلجویی‌ای از خانواده داغدار صورت گرفته است .

« صدای معلم » ضمن ابراز پیام تسلیت به خانواده این همکار محترم فرهنگی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش می خواهد تا ضمن اطلاع رسانی صحیح و مسئولانه در مورد ابعاد و زمینه‌های بروز این فاجعه و دلجویی و جبران مادی و معنوی برای خانواده داغدار این نیروی خدماتی فقید با مسئولان، مدیران و تمامی عواملی که به‌ صورت مستقیم یا غیرمستقیم در ایجاد این وضعیت نقش داشته‌اند ، برخورد قانونی و قاطع صورت بگیرد .

نام این همکار فرهنگی ، « محمود محمدزاده » بوده و از نیروهای خدماتی کانون شهید باهنر بجنور بوده است .

پایان پیام/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش صدای معلم در مورد خودسوزی و خودکشی محمود محمدزاده نیروی خدماتی در اداره آموزش و پرورش بجنورد

گروه رسانه/

بیانیه انجمن صنفی روزنامه‌ نگاران استان تهران برای روز خبرنگار و جایگاه رسانه های مستقل در نظام حکمرانی در صدای معلم

هفدهم مرداد، روز خبرنگار ؛ فرصتی است برای تجلیل از کسانی که حرفه‌شان را پیمانی پُرمخاطره با «حقیقت» و «مسئولیت اجتماعی» می‌دانند؛ آنان که با تکیه بر عقل و درایت، همراه با شور و ذوق، استعداد و عشق، در مسیر آگاهی‌بخشی و روشنگری گام نهاده‌اند و در میان رخدادها، همواره در کنار مردم ایستاده‌اند.

در این روز، با افتخار سر فرود می‌آوریم برابر روزنامه‌نگارانی که با قلم خود چراغ راه جامعه‌اند و به آینده‌ای امیدوار می‌نگریم که در آن، قلم آزاد، رسانه مستقل و مردم آگاه، ستون‌های اصلی یک ایران توسعه‌ یافته باشند.

در جهان امروز، ساختار رسانه‌ای در هر نظام حکمرانی، نه تنها ابزاری برای اطلاع‌رسانی بلکه رکن چهارم قدرت و یکی از پایه‌های ثبات، شفافیت و سلامت در جامعه است. رسانه‌های حرفه‌ای و مستقل با افشاگری فساد، تبیین تصمیمات حاکمیتی، پیوند با افکار عمومی و بازتاب صدای جامعه، به اصلاح سازوکارها و افزایش کارآمدی حکومت کمک می‌کنند.

حال، نظام‌هایی که از این کارویژه‌ها استقبال کنند و به رسانه به چشم شریک در حکمرانی بنگرند، مسیر توسعه پایدار را هموار می‌کنند. در مقابل، نادیده گرفتن نقش واقعی رسانه و تکیه بر رسانه‌های فرمایشی و تبلیغاتی، گرچه در کوتاه‌مدت، همچون مخدر سکوت و رضایت خاطر می‌آفریند، اما در بلندمدت مشروعیت، سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را فرسوده می‌کند.

امروز بیش از هر زمان، نیاز به آن است که حاکمیت با بازنگری در رویکرد خود بپذیرد که تقویت رسانه‌های مستقل نه تهدید که تضمینی برای دوام و اصلاح‌پذیری نظام است و تا دیر نشده، باید به ساختاری تن داد که صدای حقیقت را پژواک دهد. این مسیری است ممکن، امیدبخش و سازنده، اگر اراده‌ای برای بازگشت به عقلانیت و ساختار درست نظام رسانه‌ای وجود داشته باشد.

انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران، ضمن گرامی داشت روز خبرنگار، موارد زیر را به عنوان دغدغه‌های اصلی صنف و توصیه‌هایی به حاکمیت، افکار عمومی و نهادهای ذی‌ربط اعلام می‌‌کند:

۱.بحران امنیت شغلی

روزنامه‌نگاران، به‌ویژه در شرایط ناپایدار سیاسی و اجتماعی، نیازمند حمایتی فوری، بی‌چشم‌داشت و مؤثر هستند. با کمال تأسف، در جنگ دوازده روزه، حدود ۱۵۰ خبرنگار، شغل و معیشت خود را از دست دادند و قربانی بی‌تدبیری‌ها و بی‌مهری‌ها شدند. این رفتار برخی صاحبان رسانه‌ که سرمایه، نفوذ و اعتبار خود را مرهون تلاش‌های شبانه‌روزی خبرنگاران‌اند، نیازمند پاسخ گویی‌ است.

ضروری‌ست نهادهای ذی‌ربط، با بررسی وضعیت اقتصادی و حقوقی بنگاه‌های رسانه‌ای مستقل، سازوکارهایی برای حمایت فوری، هدفمند و بدون دخالت در استقلال تحریریه‌ها تدوین و اجرایی کنند.

۲. ضرورت بازتعریف رابطه نظام حکمرانی با رسانه

رسانه‌ها باید بتوانند، بدون ملاحظه‌کاری‌های رایج، زخم‌های مزمن مدیریت کشور را بازگو کنند، زبان مردم باشند و در برابر ناکارآمدی و بی‌کفایتی، سکوت پیشه نکنند. تحقق این نقش خطیر، نیازمند فضایی است که رسانه را ارج نهد.

ادامه سیاست‌های محدودسازانه، از فهرست‌های بلند ممنوعیت و حصر اطلاعات گرفته تا دستورالعمل‌های پشت‌پرده، تنها به تعمیق بی‌اعتمادی عمومی و انباشت بحران‌های پنهان منجر خواهد شد.

انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران بر این باور است که زمان آن فرا رسیده است شیوه تعامل نظام حکمرانی با رسانه‌ها، مورد بازنگری جدی قرار گیرد.

امید است تغییراتی که در ساختار برخی نهادهای مرتبط با امنیت ملی صورت گرفته، سرآغازی برای عبور از رویکرد سلبی، محدودکننده و پرهزینه نسبت به رسانه‌ها باشد و مسیر را برای ایفای نقش مستقل و حرفه‌ای روزنامه‌نگاران هموار کند.

۳. ضرورت توقف روند قانون‌ تراشی‌

در سال‌های اخیر، تلاش‌هایی برای تدوین و تصویب قوانین جدید در حوزه رسانه صورت گرفته که در بسیاری موارد، به‌جای حمایت و تقویت، به محدودسازی میدان فعالیت رسانه‌ها انجامیده است؛ روندی که نه‌ تنها گرهی از مشکلات نگشوده، بلکه استقلال، پویایی و اثرگذاری نهاد مطبوعات را با تهدید مواجه ساخته است.

انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران بر این باور است که هرگونه قانون‌گذاری در حوزه رسانه، اگر به‌راستی در پی بهبود شرایط است، باید در چارچوب گفت‌وگویی آزاد، مستقیم و شفاف با اصحاب رسانه، با تکیه بر ضرورت‌های واقعی، منطق حقوقی روشن، و نیت تقنینی مشخص انجام پذیرد.

باید بپذیریم که رسانه‌ها، همچون هر نهاد زنده و پویایی، ممکن است اشتباه کنند؛ اما حق اشتباه‌کردن، جزئی جدایی‌ناپذیر از فرآیند یادگیری و رشد اجتماعی است. راه علاج، محدودسازی و کیفر نیست، بلکه اصلاح، تعامل و ارتقای سواد رسانه‌ای است.

۴. هشدار درباره نقض آزادی بیان با ابزارهای غیرقانونی و فراقضایی

در ماه‌های اخیر، گزارش‌هایی از قطع سیم‌کارت برخی منتقدان و محدودسازی دسترسی آنان به شبکه‌های اجتماعی منتشر شده که به‌ وضوح حقوق اساسی شهروندان و امنیت روانی اهالی رسانه را خدشه‌دار می‌کند.

سکوت نهادهای مسئول در برابر این اقدامات فراقانونی نگران‌کننده است؛ به‌ویژه آنکه برخی از افراد، تحت فشار، ناچار به امضای تعهدنامه‌هایی تحمیلی شده‌اند. این رویکرد به‌جای گفت‌وگو و پاسخ‌گویی، صداهای منتقد را سرکوب می‌کند و با اصول آزادی بیان و حاکمیت قانون در تضاد است.

استفاده از ابزارهایی چون قطع ارتباطات شخصی به‌عنوان شیوه‌ای تنبیهی، نه‌تنها غیرقانونی بلکه تهدیدی برای اعتماد عمومی و مشروعیت نظام است.

انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران خواهان توقف فوری این رویه‌ها، شفاف‌سازی اقدامات صورت‌گرفته و تضمین حقوق ارتباطی همه شهروندان و روزنامه‌نگاران است.

۵. ضرورت بازنگری در سیاست‌های حمایتی رسانه‌ای

حمایت یک‌سویه و بی‌حاصل از رسانه‌های فرمایشی و تزیینی، تیشه بر ریشه شفافیت، اعتماد عمومی و جریان آزاد اطلاعات زده است. زمان آن فرارسیده است که منابع عمومی به جای تزریق به بنگاه‌های کم‌مخاطب و وابسته، به تحریریه‌هایی اختصاص یابد که با حفظ استقلال، شرافت حرفه‌ای و رسالت اجتماعی خود، در برابر فشار، سانسور و خریدن قلم ایستادگی کرده‌اند.

۶. لزوم مقابله ریشه‌ای با پدیده «باج‌نیوز»ها

یکی از آفت‌های جدی رسانه در ایران، رشد رسانه‌هایی‌ست که باج‌خواهی را جایگزین مسئولیت کرده‌اند؛ رسانه‌هایی که در ازای منافع مالی، به تطهیر مدیران ناکارآمد و تحریف افکار عمومی می‌پردازند. برخی مدیران نیز با نگاه نادرست، می‌کوشند با پول، رضایت رسانه‌ها را بخرند.

انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران با هشدار نسبت به این روند خطرناک، از رسانه‌ها می‌خواهد مراقب سرمایه اعتبار و اعتمادشان باشند و در برابر «باج‌نیوزها» با هوشیاری و همراهی صنفی بایستند.

۷.ضرورت حفظ مرز شفاف میان خبر و آگهی

با گسترش مشکلات اقتصادی و چالش‌های مالی در اداره بنگاه‌های رسانه‌ای، متأسفانه شاهد افزایش پدیده‌ای نگران‌کننده در برخی رسانه‌ها، به‌ویژه پایگاه‌های خبری آنلاین هستیم: نمایش آگهی در پوشش خبر.

این روند، نقض آشکار حقوق مخاطب و خدشه‌ای جدی بر اعتماد عمومی به رسانه‌هاست. مرز میان خبر و تبلیغات باید شفاف، مشخص و برای مخاطب به‌روشنی قابل تشخیص باشد.

انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران هشدار می‌دهد که ادامه این روند، به تضعیف جایگاه رسانه به‌مثابه نهاد اطلاع‌رسانی مستقل منجرشده و سلامت فضای رسانه‌ای کشور را تهدید خواهد کرد.

انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران، در پایان بار دیگر بر مسئولیت تاریخی خود در دفاع از آزادی مطبوعات، امنیت شغلی خبرنگاران و استقلال رسانه‌ها تأکید می‌کند و از همه نهادهای مسئول می‌خواهد که به تقویت آن بیندیشند.

آینده این سرزمین، در گرو صداقت، شفافیت و گفت‌وگوی آزاد است .

انجمن صنفی روزنامه‌نگاران استان تهران

۱۷ مرداد ۱۴۰۴


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

بیانیه انجمن صنفی روزنامه‌ نگاران استان تهران برای روز خبرنگار و جایگاه رسانه های مستقل در نظام حکمرانی در صدای معلم

صفحه1 از1561

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور