خرد افسر شهریاران بود خرد زیور نامداران بود
خرد زنده ی جاودانی شناس خرد مایه زندگانی شناس
خرد رهنمای و خرد دلگشای خرد دست گیرد به هر دو سرای
ازو شادمانی و زومردمیست ازویت فزونی و زویت کمیست
( حکیم ابوالقاسم فردوسی )
سکانس 1 :
معلم هنرمندی در کلاس کوچکش و با هنر بی بدیلش برای دانش آموزان در حال نواختن آهنگ « ای ایران » است و شاگردان با او هم خوانی می کنند .
سکانس 2 :
« حس خوب دانش آموزان اهل سوریه به همراه معلم خود که به رقص و شعرخوانی پرداختند!
در شروع سال تحصیلی جدید ( دو سال پیش و در میانه ی جنگ و کرونا )، ویدئویی از یک کلاس درس دانش آموزان سوری در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است که شور و حال خاصی دارد.
در این کلاس درس سوری، معلم به همراه دانش‌آموزان با شادی شعر می‌خواند و حرکات موزونی انجام می‌دهد ..
ترجمه شعری که این دانش‌آموزان به همراه معلم خود می خوانند به این شرح است که :
من انسانی هستم که احساس دارم. همیشه پنج حس را دارم. با بینی گلها رو بو می‌کشم. با دست چهره پدر بزرگ رو لمس می‌کنم، با چشمها تلویزیون میبینم. با گوشهایم صدای ترانه گنجشک ها را می‌شنوم زمانی که به دورم می‌چرخند، و با زبانم شیرینی را می‌چشم و با آن تنم قوی میشود.
سکانس 3 :
در مدرسه ای و در شهر اصفهان ، برای دانش آموزان دختر تابوت گردانی می شود .
« نرگس کارگری » خبرنگار صدای معلم ضمن تهیه گزارشی به این حرکت مدیر کل آموزش و پرورش اصفهان و مدیر ناحیه ی متبوعش اعتراض می کند .
پس از چندی ، این خبرنگار و معلم شاغل لغو ابلاغ می شود . (این جا )
سکانس 4 :
معلم قائم شهری در کلاس برای دانش آموزان اش آهنگ «گنگستر شهر آمل» را پخش می کند و آن را در شبکه های اجتماعی به اشتراک می گذارد . جامعه ایران اگر بتوان مختصات یک جامعه را بر آن اطلاق کرد آمیزه ای از « افراط و تفریط » ها شده است .
مقامات آموزش و پرورش برای آن چه آن را « اشاعه موسیقی مبتذل » می خوانند اخراجش می کنند و حتا تهدید به لغو مجوز مدرسه غیرانتفاعی .
موافقان این حرکت خانم معلم ضمن حمایت از این حرکت آن را « تبلور مدرسه شاد و با نشاط » می خوانند .
در بخشی از این آهنگ محلی که توسط معلم قائم شهری برای دانش آموزان پخش شده و بچه ها نیز هم خوانی می کنند کلماتی این چنین به گوش می خورد :
«اگه تو یار من نباشی من گانگستر شهر آمل میشم و عرق سگی می خورم و مست الکل میشم ...! »
هر چه با خود اندیشیدم که پیام این آهنگ که برای دانش آموزان توسط این معلم جوان پخش شده چه بوده و اساسا این معلم با چه انگیزه و قصدی آن را با دانش آموزان اش بازخوانی کرده است ... به آن نرسیدم ؟ واقعا چنین مدلی برای مدرسه شاد را در کدام کشور می توان سراغ گرفت ؟
در کشورهای توسعه یافته حتی فیلم ها را هم بر اساس سن کودکان طبقه بندی می کنند و البته والدین هم در این زمینه نظارت لازم را انجام می دهند .
اما وقتی این صحنه ها را در کنار هم قرار می دهیم نخستین نکته ای به ذهن می رسد چه می تواند باشد ؟
جامعه ایران اگر بتوان مختصات یک جامعه را بر آن اطلاق کرد آمیزه ای از « افراط و تفریط » ها شده است .
آیا این نمی تواند مورد تامل و مداقه قرار گیرد زمانی که در مدرسه که به قول فیلسوفان تعلیم و تربیت باید محلی برای زندگی و تجربه باشد و دانش آموزان می باید در آن مهارت های زندگی را تجریه کنند عده ای بر اساس افکار عقب مانده و روان پریش خود اقدام به تابوت گردانی در مدرسه می کنند معلمی هم پیدا شود که برای شاد کردن مدرسه در جهت عکس آن آهنگ کوچه بازاری را برای دانش آموزان بگذارد و شادی کنند ؟ ( حتی قوانین فیزیک مانند قانون سوم نیوتن هم این فرضیه را تایید می کنند )
آن کنش بدون تردید این واکنش را در پی خواهد داشت .
و نکته مهم داخل پرانتز آن که رسانه ای مستقل و منتقد به این گونه حرکات اعتراض می کند و مرتکبان این گونه اقدامات ضد آموزشی و ضد تربیتی به جای عذرخواهی رسانه منتقد را متهم به « سیاسی کاری » می کنند .
در واقع ؛ آوردن تابوت در مدرسه کاری سیاسی و یا ایدئولوژیک نیست اما اگر رسانه ای و یا فردی به آن انتقاد کند می شود سیاسی کار .
مبنای برخورد نظام آموزشی ایران و تصمیم گیرندگان و سیاست گذاران آن با مفاهیم نوینی مانند « موسیقی » بر چه اصولی و برنامه ی کار ( Platform ) استوار است ؟ در کشورهای توسعه یافته حتی فیلم ها را هم بر اساس سن کودکان طبقه بندی می کنند و البته والدین هم در این زمینه نظارت لازم را انجام می دهند .
این تخاصم و اصطکاک تا کجا و تا کی باید ادامه پیدا کند زمانی که هنوز زبان مشترکی میان راس هرم و قاعده آن حاصل نشده و این وضعیت فقط و در نهایت به اتلاف منابع ،در جار زدن و نابودی سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی ختم خواهد شد .
طبیعی است وقتی که « موسیقی » هنوز در این نظام ایدئولوژیک در عداد « خط قرمزها » است و جای هنرمندان واقعی و موسیقی اصیل ایرانی در مدرسه تهی است و سخن گفتن در مورد آن هنوز « تابو » به شمار می رود ؛ راه برای ورود موسیقی های بی اصل و نسب باز خواهد شد چرا که هدف فقط صرفا زورآزمایی و رو کم کنی است و کنش های « خردورزانه » که باید در مدرسه و در فرایند آموزش آموخته و تمرین شود جای خود را به « پوپولیسم » و « لمپنیسم » می دهد و معلم حرفه ای کسی است که راوی و اشاعه گر آن نباشد و در این ورطه نلغزد .
مدرسه نه جای سلام فرمانده است .
مدرسه نه جای ساسی مانکن و تتلو و... است .
مدرسه نه جای گنگستر آمل است .
مدرسه ، مدرسه است با همه خوبی ها ، زیبایی ها و کمبودهایش .
حریم مدرسه را پاس بداریم .
نظرات بینندگان
تمام وضع این مملکت نتیجه همین بی توجهی به آموزش و پرورش و ولنگاری در این نظام است
ایران در سال ۲۰۱۵ بین ۷۴ کشور رتبه ۵۱ را در آموزش و پرورش دارد
و در حدود ۳۰ سال شرکت در آزمون ترمز و پرلز هنوز نتوانسته حتی به میانگین جهانی برسد
چرا ؟
درود
سال هاست که در صدای معلم در باب ضرورت تشکیل « سازمان نظام معلمی » می نویسیم .
اگر این تشکیلات تخصصی و مستقل می بود می توانست در این موارد وارد شود و « نظریه تخصصی » دهد نه این که هر کسی از راه برسد و در مورد مسائل تعلیم و تربیت نظر دهد و آن را اعمال کند .
پایدار باشید .
اینکه دانش آموزان به راحتی وکاملا هماهنگ شعر ترانه را همخوانی میکنند؛به این معنی است که دانش آموزان بارهاخارج از کلاس این ترانه راشنیده وحفظ شده اند.این یعنی که مشکل تنها خانم معلم نیست.بلکه خانم معلم فقط جزئی از یک مشکل بزرگتر است.که شما در متن نوشته وزینتان به آن اشاره کرده اید.آنهم عدم دقت دررده بندی سنی در تماشای تلوزیون وماهواره در خانه هاست.براساس یک عادت قدیمی تلوزیون در خانه ها همیشه روشن است فرقی هم نمیکند که چه برنامه ای وبرای چه گروه سنی در حال پخش است..نکته دیگر اینکه فردی که به عنوان معلم ومدرس وارد کلاس میشود به خصوص در مقطع ابتدایی تنها داشتن مدرک دیپلم یا لیسانس کفایت نمیکند بلکه دیدن دوره خاص برای مهارت های تدریس برای معلمین از الزامات نظام آموزشی کشور است. لذا هیچ معلمی نباید بدون داشتن گواهی تدریس دانشسرا ویادانشگاه تربیت معلم یا طی دوره خاص وارد کلاس شود.
نکته دیگر اینکه ما کلا چون سیستم آموزش بی کیفیت داریم، این بی کیفیتی به خودش بر می گردد. مدرک های آبکی و سهمیه ای و نتیجه مستخدمین بی بنیه
درود
1- راهبر آموزشی معلم است و سیاست ها را او در محیط کلاس طراحی و اجرا می کند .
قرار نیست دانش آموزان هر چیزی را زمزمه کردند معلم هم آن را تکرار کند .
این که تاکید می کنم معلمان نباید امتداد پوپولیسم و لمپنیسم باشند ؛ همین است .
2- با شما موافقم .
تدریس مهارت می خواهد و مرجع تشخیص صلاحیت های حرفه ای هم باید « سازمان نظام معلمی » باشد .
پایدار باشید .
به نقل از کانت، تنازع لازمه پیشرفت است. به‌صراحت باید گفت که متاسفانه این تنازع در تربیت و تکمیل استعدادهای پنهان در جامعه، به مدارس و معلمان رقابت برای بقا و خودخواهی نسبت به تملک امیال غیر اجتماعی را تحت عنوان حرفه و مهارت نمایش داده است. چیزی که نیاز مدیریت آموزشی در سیستم تعلیم و تربیت نبوده و نیست.
یادآوری خطاها در تربیت نسل آینده ممکن است عده ی کثیری از جامعه ی بی تفاوت را دلخور کند. ولی یک معلم رسالتش را به طور صحیح و دقیق انجام می دهد.
آقای پورسلیمان از اینکه در اینجا یادآورها را بیان نمودید سپاسگزارم.
درود بر شما و سپاس از زحمات شما .
دقیقا همین است .
کارکرد رسانه نمایش و بزرگ کردن همین خطاهای به ظاهر کوچک است که اخلاق را در جامعه امروز ایران به حاشیه برده است .
پایدار باشید .
مدرسه ای که من رهبر آن هستم
و مقاله من را که در اسلایدشیر بارگذاری کردم مطالعه کنید و شیر نمایید.
اگر آدمي به چشمست و دهان و گوش و بيني چه ميان نقش ديوار و ميان آدميت
خور و خواب و خشم و شهوت شغبست و جهل و ظلمت حيوان خبر ندارد ز جهان آدميت
به حقيقت آدمي باش وگرنه مرغ باشد که همين سخن بگويد به زبان آدميت
مگر آدمي نبودي که اسير ديو ماندي که فرشته ره ندارد به مقام آدميت
اگر اين درنده خويي ز طبيعتت بميرد همه عمر زنده باشي به روان آدميت
رسد آدمي به جايي که بجز خدا نبيند بنگر که تا چه حدست مکان آدميت
طيران مرغ ديدي تو ز پاي بند شهوت به در آي تا ببيني طيران آدميت
نه بيان فضل کردم که نصيحت تو گفتم هم از آدمي شنيديم بيان آدميت
اگر آدمی تو دیدی که چنین شعر در خورش باد
همه عمر من ندیدم که چنین کسان بیایند
اگرت به اول خلق تو نظر کنی به آخر
به لحاظ خلقت و مرگ همگی چو سگ بمانند
نه خلیفه خواهدش او نه نماینده و نامی
که زمین و آسمانها ،صمدیتش بخوانند
زشماره اند بیرون که زابتدای خلقت
همگی به فعل ناحق حکمیتی برانند
به خدا که آدمی نیست که ز وهم دورماند
مگر آن مدعیانی که چنین شعر سرایند
منم آن باقر مجنون که وجود خود شناسم
که وجود حضرت حق، همه ناکسان ندانند
مگر آن نخوانده ای تو که کلیم و مرد چوپان
چو گرفت خرده برآن به خودش زیان رسانند
اگرآن سعدی خوشنام سروده شعر آدم
همگی رفع حجابی ز همه مدعیانند.
(پوزش که بدون ویرایش سرودم امیدکه بی نقصان باشد).
درود
بحث را نباید « جنسیتی » کرد .
من مثل شما مطمئن نیستم که اگر خانم معلمی ترانه « ای ایران » را بنوازد کارش به اخراج و زندان بکشد .
متاسفانه حاکمیت تاکنون خودش بیش تر مواقع راوی و مروج لمپنیسم در جامعه بوده است .
این که دوباره جواز ورود این خانم معلم به کلاس فراهم می شود دقیقا به خاطر این « هم پوشانی » است .
پایدار باشید .
اگر دقت شود شما خواهید دید که وقتی 5 وقت نماز می خوانیم ده مرتبه می گوییم :ایاک نعبد و ایاک نستعین.اهدناالصراط المستقیم .......غیرالمغضوب علیهم ولضالین.
حالا اگر از خدا خواسته شود که خدایا کمکم کن و یارم باش تا مثل آن گنگستر نشوم و بیراهه نروم و الکلی و مست و بیخبر از تو نگردم ،مگر چنین جملاتی بد است.اتفاقا تربیت است و راه درست را از نادرست نشان دادن است.دعایمان این باشد که خدایا ما را در دست بهانه تراشان گیر نینداز که هر آینه آنها در کمینند.پس تو در کمینشان باش که قطعا:"انک لباالمرصاد از آن توست.
حافظ از کوچهءرندان به سلامت بگذر
که خرابت نکند تهمت مردانی چند
سلام
آیا تابوت گردانی در مدارس هم :
« سرود آیینیه و ریشه در باور های مذهبی ما خصوصا بحث انتظار و امید داره و بخشی از نظام پرورشی و تربیتی می تونه باشه » ؟!
دوست عزیز
مدرسه جای زندگی و تمرین مهارت های شهروندی و زیست مدنی در جهت تحقق جامعه سالم است .
پایدار باشید .
دانش آموزان در یک کلاس کلیپی اجرا و در فضای مجازی منتشر کرده اند که با اقبال بسیاری رو به رو شده است. این دانش آموزان با کمک هم در حال اجرای یکی از ترانه های شاد محسن دولت به نام نفس نفس به یادتم من هستند.
اجتماع جمعی از فرهنگیان استان در جهت محکومیت تصمیم واهی اتحادیه اروپا مبنی بر تحریم وزیر آموزش و پرورش فرهنگیان استان آذربایجان شرقی با حضور در اجتماع و قرائت بیانیه محکومیت اتحادیه اروپا مبنی تحریم وزیر آموزش و پرورش بار دیگر با آرمان های امام راحل و انقلاب و شهدا تجدید میثاق کردند.
این خانم حداقل شجاعت خود بودن را داشت و شاد بود
اگر اشتباهی شده حق چنین برخوردی نداشتند
البته به نظر می آید این خانم با هدف هایی و آگاهی این کلیپ را رسانه ای کرده
سیستم آموزشی کشور هر روز داغون تر از دیروز .
فقط جای امید هستش که هنوز هستند معلمان/مدیران شریفی که شرافت را حفظ کرده اند و در پی رسالت واقعی معلمی (آموزش علم و زندگی) هستند .
من محصول آموزش و پرورش دوره پس از جنگ (دهه شصتی) هستم . و واقعا میبینم که کیفیت کار چقدر پایین اومده مدرسه شده سیستم پروپاگاندا یه ایدئولوژی خاص که همه میدونم .
متاسفانه این ایدئولوژی هدفی جزاز بین بردن این سرزمین نداره (امیدوارم این نظر من درست نباشه وفقط از عصبانیت این حس را داشته باشم)