گروه گزارش/
روز چهارشنبه بیستم مهر ماه در دبیرستان دخترانه شاهد راثی نظام واقع در ناحیه ی یک آموزش و پرورش اردبیل وقایعی صورت پذیرفت که منجر به واکنش برخی مقامات و مسئولان در آموزش و پرورش و بیرون از آن گردید .
در این راستا و برای مشخص شدن واقعیت ماجرا ، « صدای معلم » به تحقیق و نیز گفت و گو با برخی از معلمان و شهروندان در این قضیه پرداخت .
قضیه از این قرار است که روز چهارشنبه قرار بر این می شود تا جمعی از بانوان اردبیلی تجمعی را در محکومیت اعتراضات اخیر برگزار کنند .
« خبرگزاری ایسنا وابسته به جهاد دانشگاهی » در این زمینه چنین نوشت : ( این جا )
« جمعی از بانوان اردبیلی در اعتراض به اغتشاشات اخیر و در دفاع از مقام شامخ زن ساعتی قبل در پیادهراه عالی قاپو اردبیل دور هم جمع شدند .
شرکت کنندگان در این تجمع با سردادن شعارهای مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، مرگ بر فتنهگر، لبیک یاخامنه ای و جانم فدای رهبر، ضمن ابراز انزجار از هرگونه اقدام خرابکارانه و به هم زدن امنیت و آسایش شهروندان بار دیگر با آرمانها و ارزشهای والای اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی تجدید پیمان کردند .
همچنین همزمان با اردبیل این تجمع با حضور بانوان در شهرهای خلخال، مشگین شهر، پارسآباد، سرعین، نمین، بیلهسوار و سایر شهرهای استان اردبیل برگزار شد . »
منابع خبری و گزارش ها در این زمینه گفتند که در برگزاری این تجمع ، آموزش و پرورش هم سعی کرد تا برخی دانش آموزان را با کمک مدارس در این زمینه بسیج کرده و به میان تجمع کنندگان بفرستد . واقعیت ماجرا آن است که بر خلاف آن چه مدیر کل آموزش و پرورش استان اردبیل می گوید این برخوردهای غیرفرهنگی و غیرتربیتی روز چهارشنبه انجام شده و آقای مدیر کل و سایر مقامات مسئول با استناد به همین اشتباه درجه ی دو یعنی تاریخ این واقعه سعی کرده اند اصل را ماجرا را پاک کنند .
روال بر این است که خروج دانش آموزان از محیط مدرسه باید با « اطلاع و رضایت » اولیای دانش آموزان صورت گیرد .
« نیما » یکی از اولیای دانش آموزان به « صدای معلم » گفت : « البته دانش آموزان شاهد شهید یعقوبی رو هم بردند به بچه ها گفتند میریم اردو . دخترم وقتی برگشت داشت گریه می کرد حالا خیلی ترسیده تنها نمی تونه بمونه . »
« غلامرضا » در این زمینه چنین می گوید :
« اتفاقا یک ربع مانده به ساعت 10 صبح روز چهارشنبه 20 مهرماه دخترم که در مدرسه ی شاهد شهید یعقوبی فلسطین درس می خواند برام زنگ زد و موضوع را برام گفت و حتی گوشی را به مدیر مدرسه داد که از بنده کسب اجازه کند و بنده مخالفت کردم و سریع برای آوردن فرزندم به مدرسه رفتم و به مدیر و معاون مدرسه که بدون اخذ رضایت کتبی از اولیا ، دانش آموزان را به مراسم اعزام کرده بود اعتراض کردم .
فقط چندنفری باقی مانده بودند .
حتی مدیر از تماس دانش آموزان با اولیایشان ممانعت کرده بود و دخترم به اصرار خودش با بنده تماس گرفت .
ضمن عرض تاسف از این بی قانونی برخی مدیران و نامعلمان که در امتحانات خردادماه هم به خودکشی یکی از دانش آموزان دختر کلاس ششم انجامید .
امیدواریم که از این به بعد درس عبرتی باشد تا از بی قانونی و اطاعت محض از مسئولان رده بالا به صرف خودشیرینی و بابت حق الزحمه ی چندرغاز ، دست بردارند و مسئولیت قانونی خودشان را انجام دهند . »
« بهرام » که معلم است چنین می گوید :
« خوشبختانه خبر فوت یک از دانش آموزان درست نیست و تایید نشده .
ولی واقعیت غیر قابل انکار اینه که همه مدیران مدارس دخترانه ای که باعث به وجود آمدن حادثه روز چهار شنبه شدند ، قطعا کار غیر قانونی و غیر اخلاقی انجام دادند و برای بیرون بردن دانش اموزان به دروغ متوسل شده و اظهار داشته اند که دانش آموزان رو برای شرکت در همایش یا بازدید از موزه می برند و از دانش آموزان معصوم ، استفاده ابزاری کرده اند تا اهداف سیاسی و ایدئولوژیک گروه خاصی رو تامین بکنند و کمترین مجازات این همه بیشرمی و بی شرافتی و دروغ و کار غیر قانونی ، باید موارد زیر باشد : آیا با این گونه اقدامات ضد تربیتی ، نگرش منفی نسبت به مدرسه و عملکرد کارکنان مدرسه ایجاد و تشدید نخواهد شد ؟
1- عذرخواهی رسمی همه افراد مرتبط با این قضیه از مدیر مدرسه تا مدیر کل از دانش آموزان و اولیا ، به خاطر فریبکاری.
2- ارجاع پرونده تخلف به هیات تخلفات
3- ارجاع شکایت اولیا به دستگاه قضایی
4- عذرخواهی از جامعه معلمان به خاطر تخریب چهره همه معلمان
5- استعفای بدون قید و شرط و فوری همه عوامل مرتبط با حادثه .
پرتال اداره کل آموزش و پرورش استان اردبیل در خبری که روز جمعه 22 مهر منتشر کرد چنین نوشت : ( این جا )
« در حالی برخی رسانههای معاند مدعی دستگیری تعدادی دانشآموز در دبیرستان شاهد اردبیل و فوت یک نفر طی روز پنجشنبه شدهاند که این مدرسه روز های پنجشنبه کلاس درس نداشته و تعطیل است .
مدیر کل آموزش و پرورش استان اردبیل در واکنش به برخی شایعات در مورد بازداشت دانش آموزان در اردبیل، ضمن تکذیب این خبر گفت: هیچ دانشآموز بازداشتی در استان وجود نداشته و خبر فوت یک دانش آموز از اساس کذب است .
کلام اله صفری افزود: موارد مطرحشده همه ساخته و پرداخته ذهن مخدوش و شایعه و توطئه دشمنان بوده و با قصد بر هم زدن آرامش فکری و روحی خانواده ها طراحی می شود .
صفری ادامه داد: مردم انقلابی، شهیدپرور و حسینی اردبیل به چنین شایعاتی توجه نمیکنند .
مدیر کل آموزش و پرورش استان اردبیل یادآور شد: در کذب بودن این خبر همین بس که روز پنجشنبه مدرسه مذکور تعطیل بوده و دانش آموزان در این مدرسه حضور نداشتهاند که کسانی بخواهند به آنجا مراجعه و تعدادی را بازداشت کنند ! »
« شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان ایران » در خبری چنین نوشت :
« در روز پنجشنبه ۲۱ مهرماه، در اردبیل، بعد از آنکه تعدادی از دانش آموزان دختر در دبیرستان شاهد دست به اعتراض زده و شعارهایی در اعتراض به وضعیت موجود سر دادند، نیروهای لباس شخصی به این مدرسه حمله کرده و بعد از ضرب و شتم دانشآموزان تعدادی از آنها را دستگیر کردهاند .
همچنین نیروهای لباس شخصی تعدادی از والدین دانشآموزان را نیز مورد حمله قرار دادند. شاهدان عینی گفتهاند که نزدیک به ۱۰ نفر از دانشآموزان زخمی شدهاند و برای مداوا به بیمارستان فاطمی منتقل شدهاند. ۷ تن از دانش آموزان نیز با همکاری مدیر مدرسه به نیروهای امنیتی تحویل داده شدهاند که هیچ گونه خبری از محل نگهداری آنان وجود ندارد . »
واقعیت ماجرا آن است که بر خلاف آن چه مدیر کل آموزش و پرورش استان اردبیل می گوید این برخوردهای غیرفرهنگی و غیرتربیتی روز چهارشنبه انجام شده و آقای مدیر کل و سایر مقامات مسئول با استناد به همین اشتباه درجه ی دو یعنی تاریخ این واقعه سعی کرده اند اصل را ماجرا را پاک کنند .
(ویدئویی در این مورد تجمع و شعار دانش آموزان را در بیرون و در محوطه مدرسه نشان می دهد . )
پرسش « صدای معلم » از مدیر کل آموزش و پرورش استان اردبیل و به خصوص وزیر آموزش و پرورش آن است که آیا با این گونه اقدامات ضد تربیتی ، نگرش منفی نسبت به مدرسه و عملکرد کارکنان مدرسه ایجاد و تشدید نخواهد شد ؟
آیا حریم تعلیم و تربیت و قداست مدرسه با این اقدامات لکه دار نمی شود ؟
« صدای معلم » بارها و بارها در گزارش های متعدد خود بر این نکته و موضع تاکید کرده است که هر گونه استفاده ی ابزاری از دانش آموزان چه توسط « گروه ها و افراد » و چه توسط « حاکمیت » در جهت مقاصد صنفی و یا سیاسی به منزله سمی مهلک برای جوهر و اساس تعلیم و تربیت بوده و کارکردهای اصلی آموزش و تربیت را تحت الشعاع خویش قرار می دهد و از هر نظر مطرود و محکوم است .
آیا وزیر آموزش و پرورش اساسا فهمی از « تربیت » و حریم دستگاه تحت مدیریت خود دارد ؟
« صدای معلم » در گزارش پیشین خود خطاب به یوسف نوری که عملکردش تاکنون نشان داده است تا عنوان ضعیف ترین و منفعل ترین وزیر آموزش و پرورش را در طول بیش از چهار دهه نصیب خود کند چنین نوشت : ( این جا )
« آیا اگر دانش آموزی اعتراض کند و خواهان توجه به حقوق اساسی و قانونی اش شود ، مصداق « شخصیت ضد اجتماعی » است ؟
متر و معیار وزیر آموزش و پرورش برای بر چسب زدن به دانش آموزان پیش از آن که نظر آنان خواسته شود و مورد ارزیابی علمی و نه ایدئولوژیک قرار گیرد ، چیست ؟
آیا کسی که خود را وزیر آموزش و پرورش می داند تاکنون با این دانش آموزان معترض منهای گروه ها و دسته جاتی که دست چین و گزینش می شوند و بیشتر حالت نمایش و تبلیغات دارند ؛ در یک فضای انتقادی و صریح به « گفت و شنود » پرداخته است ؟
آیا وزیر آموزش و پرورش اساسا اختیار و یا استقلالی از خود دارد و یا آن که هر چه نهادهای غیر مسئول و غیر تخصصی در حوزه آموزش که همه چیز را با « نگاه امنیتی » می بینند ، می شنود و اجرا می کند ؟
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
وزیر آموزش و پرورش در گفت و گو با « روزنامه شرق » تایید کرده است که در جریان اعتراضات اخیر، برخی دانش آموزان بازداشت و برای اصلاح و تربیت به مراکز روان شناسی ارجاع داده شده اند تا مانع از تبدیل آنها به شخصیتهای ضداجتماعی شوند .
به گفته یوسف نوری، دانش آموزی در زندان نداریم و مواردی هم اگر بازداشت باشند برای بحث اصلاح و تربیت است که در مرکز روان شناسی هستند و دوستان کارشناس کارشان را انجام می دهند تا بعد از اصلاح به محیط مدرسه برگردند .
وی همچنین در پاسخ به این سوال که تعداد دانش آموزان بازداشتی چند نفر است؟ گفته است: تعدادشان زیاد نیست و این قدری نیستند. نمی توانم آمار دقیقی از تعدادشان بدهم . آیا کسی که خود را وزیر آموزش و پرورش می داند تاکنون با این دانش آموزان معترض منهای گروه ها و دسته جاتی که دست چین و گزینش می شوند و بیشتر حالت نمایش و تبلیغات دارند ؛ در یک فضای انتقادی و صریح به « گفت و شنود » پرداخته است ؟
1- « صدای معلم » تاکنون نقدهای جدی بر عملکرد وزیر آموزش و پرورش وارد کرده اما همان گونه که انتظار می رود ایشان دفاعی در برابر عملکرد خود حتا در مورد برنامه های خویش ندارد و مهم تر از آن روابط عمومی این وزارتخانه هم بودن یا نبودن اش تاثیری در تعریف و یا بهبود اوضاع جاری نداشته و فلسفه ی وجودی آن از حیز انتفاع ساقط گشته است .
2- وزیر آموزش و پرورش می گوید تعداد دانش آموزان بازداشتی زیاد نیست و از ارائه آمار طفره می رود .
این در حالی است که در پرتال این وزارتخانه ، « سامانه ملی انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات » بارگذاری شده و در صفحه اصلی این سامانه با خط درشت چنین نوشته شده است :
« هر شخص ایرانی حق دسترسی به اطلاعات موسسات عمومی و خصوصی را دارد . »
این موضوع در ماده دو « قانون انتشار و دسترسي آزاد به اطلاعات » تصریح شده است .
اصل نهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تاکید می کند :
« هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران كمترین خدشه ای وارد كند و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی كشور آزادیهای مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب كند . »
از مفاد و مواد « منشور حقوق شهروندی » مصوب در همین ساز و کار و نظام فاکتور می گیریم ...
پرسش « صدای معلم » از وزیر آموزش و پرورش است آن است که آیا می توان « قانون » و اجرای آن را به بهانه های مختلف تعطیل و یا تعلیق کرد ؟
آیا بازداشت دانش آموزان حتا سایر افراد « روند قانونی » خود را طی کرده است ؟
پرسش صریح « صدای معلم » از آقای نوری آن است که آیا اساسا وزارت آموزش و پرورش اختیاری در این زمینه دارد که وزیرش به اظهار نظر در مورد آن می پردازد ؟ متر و معیار وزیر آموزش و پرورش برای بر چسب زدن به دانش آموزان پیش از آن که نظر آنان خواسته شود و مورد ارزیابی علمی و نه ایدئولوژیک قرار گیرد ، چیست ؟
وقتی مقامات و مسئولان جمهوری اسلامی خودشان به قوانینی که تصویب کرده اند ، شان و منزلتی قائل نیستند ، آیا می توان از دیگران و جامعه انتظار پیروی و تمکین داشت ؟
3- « دوستان کارشناسی » که آقای وزیر به آنان اشاره می کند چه کسانی هستند ؟
مراکز روان شناسی که وزیر آموزش و پرورش به آن ها اشاره می کند کجا هستند ؟
آیا ماده 304 آیین دادرسی کیفری در مورد آنان اعمال شده است ؟
4- آیا اگر دانش آموزی اعتراض کند و خواهان توجه به حقوق اساسی و قانونی اش شود ، مصداق « شخصیت ضد اجتماعی » است ؟
متر و معیار وزیر آموزش و پرورش برای بر چسب زدن به دانش آموزان پیش از آن که نظر آنان خواسته شود و مورد ارزیابی علمی و نه ایدئولوژیک قرار گیرد ، چیست ؟
آیا کسی که خود را وزیر آموزش و پرورش می داند تاکنون با این دانش آموزان معترض منهای گروه ها و دسته جاتی که دست چین و گزینش می شوند و بیشتر حالت نمایش و تبلیغات دارند ؛ در یک فضای انتقادی و صریح به « گفت و شنود » پرداخته است ؟
آیا وزیر آموزش و پرورش اساسا اختیار و یا استقلالی از خود دارد و یا آن که هر چه نهادهای غیر مسئول و غیر تخصصی در حوزه آموزش که همه چیز را با « نگاه امنیتی » می بینند ، می شنود و اجرا می کند ؟
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
اخبار ضد و نقیض درباره برخورد با دانش آموزان در پی اعتراضات اخیر
اعتراضاتی که بعد از مرگ مهسا امینی آغاز شد، تفاوت عمدهای با اعتراضهای سالهای 96 و 98 داشت. تفاوت عمده آن حضور گروهی از جامعه بود که تاکنون در اعتراضهای گذشته نقشی نداشتند، اما این بار به صورت جدی پا به میدان گذاشتند و خواستار مطالباتی از جنس خودشان بودند. دانشآموزان در مقاطع تحصیلی مختلف که پیش از آغاز مدارس در کف خیابان در میان مردم بودند، امروز با بازگشایی مدارس مطالباتشان را در حیاط مدرسه و در مسیر مدرسه به خانه طلب میکنند. خروجی این مطالبات و حضور این قشر از جامعه در اعتراضات این بود که با وجود سن و سال کم، آنچه نباید رخ میداد، داد و تعدادی از دانشآموزان معترض در خیابانها توسط پلیس بازداشت شدند. نکته قابل تامل آنکه با وجود وعدهها برای پیگیری و آزادی این گروه سنی اما هنوز خبری از نتایج این وعدهها در دست نیست. این درحالی است که درباره آزادی دانشجویان در بند هر روز اخباری منتشر میشود.
در طول هفتههای اخیر شاهد حضور دانشجویان و به دنبال آن دانشآموزان در تجمعات اعتراضی بودیم؛ اعتراضاتی که به داخل مدارس نیز گسترش یافت. نوجوانان و جوانان طی هفتههای گذشته با حضور در خیابانها سعی کردند مطالبات و خواستههای انباشتشده خود را فریاد بزنند. در این شرایط، اخبار ضد و نقیضی درباره برخورد با دانشآموزان معترض منتشر شده است. اولین سخنان درباره بازداشت دانشآموزان بعد از جلسه کمیسیون آموزش مجلس بیان شد؛ جلسهای که در آن یوسف نوری، وزیر آموزش و پرورش و محمدعلی زلفیگل وزیر علوم نیز حضور داشتند. بعد از این جلسه که یکشنبه هفته گذشته برگزار شد، رضا حاجیپور سخنگوی این کمیسیون عنوان کرد:«در این جلسه درباره آزادی دانشجویان و دانشآموزانی که در اعتراضات اخیر بازداشت شدهاند، صحبت شده و با هماهنگیهایی که از طریق دادستان کل کشور صورت گرفته، بنا است هر چه سریعتر این دانشجویان و دانشآموزان آزاد شده و به کلاسهای درس بازگردند.» چندی قبل هم احمد امیرآبادیفراهانی، نماینده مردم قم در رابطه با دانشآموزان بازداشتی گفته بود: «وقتی از این دانشآموزان میپرسیم که چرا در اغتشاشات حاضر شدید، میگویند تحت تأثیر فراخوان و توئیتهای فلان فوتبالیست اسبق قرار گرفتیم.» سخنانی که به صورت تلویحی بازداشت دانشآموزان معترض را تایید میکرد.
سردار علی فدوی، جانشین فرماندهی کل سپاه، نیز میانگین سنی بازداشتشدگان را ۱۵ سال اعلام کرد؛ یعنی همان گروه سنی دانشآموزان. مساله قابل تامل اینکه در شرایط کنونی به جای گفتوگو با این گروه سنی، راه بازداشت در پیش گرفته شده، بدون آنکه به این مساله توجه شود که بارها روانشناسان و جامعهشناسان به صراحت اعلام کردهاند، در چند سال اخیر میزان خودکشی نوجوانان رشد داشته است و عمده دلیل آن نیز رفتارهای تلخ و اشتباه با این گروه سنی و فقر خانواده در کنار عدم برخورداری از یک زندگی مرفه و حداقلی است. مسالهای که نشان میدهد این گروه سنی نسبت به گروههای سنی مشابه خود در دهههای گذشته صبر و طاقتی برای محرومیت و سکوت در قبال بیعدالتی و محرومیت از آنچه حق خود میدانند را ندارند. نسلی که باک و هراسی از بازداشت و ارعاب و تهدید ندارد و دقیقا به همین دلیل تصمیمسازان و تصمیمگیران باید متوجه این باشند که بهترین راه برای تعامل با این نسل که آیندهسازان کشور هستند، گفتوگو و برآورده کردن مطالباتشان بدون وعدههای پوشالی است.
متاسفانه آمار درست و دقیقی از تعداد دانشآموزان بازداشتشده و دانشآموزان آزادشده در این اعتراضات وجود ندارد. این سوال پیش میآید که وقتی دانشآموزان به راحتی بازداشت میشوند، آیا ممکن است از مدارس خود نیز اخراج شوند؟ سوالی که محمدمهدی کاظمی، معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش، در پاسخ به آن گفت:«هیچ دانشآموزی در این راستا اخراج نشده است. اگر مشکلی برای یکی از این دانشآموزان پیش آید ما خود را موظف میدانیم برای آموزش او تلاش کنیم.» با این حال، کاظمی هم همچون نمایندگان مجلس درباره آمار دانشآموزان بازداشتشده و آزادشده و نیز اقدامات انجامشده برای آزادی آنها سکوت کرد.
با توجه به اهمیت موضوع اخراج دانشآموزان از مدارس از فعالان صنفی معلمان پیگیری کردیم. علی پورسلیمان، مدیرمسئول سایت صدای معلم، درباره برخورد با دانشآموزان معترض به هممیهن توضیح داد:«متاسفانه فضای مدارس ما به شدت بسته است و فضای آزادی که دانشآموزان به دنبال آن هستند، در نظام آموزشی ما وجود ندارد. با این حال آئیننامه اجرایی مدارس مصوب شورای عالی آموزش و پرورش توسط مدارس تفسیر به رای میشود و حتی برخی مدارس منشورهای انضباطی را به آن اضافه کردهاند و به دلخواه خود با دانشآموزان برخورد میکنند که نمونهای از آن، برخورد با دانشآموزان دختر و پسر درباره «موی سر» است که همواره محل تنش بوده است؛ قانونی که در این زمینه در آئیننامه اجرایی مدارس آمده، مبهم و غیرشفاف است و شرایط را برای برخورد سلیقهای با دانشآموزان به لحاظ مو و ظاهر آنها مهیا میکند.»
( کوتاه کردن موی دانش آموز به روش تحقیر در برابر دیگران )
او ادامه داد:«نظام آموزشی ما از دانشآموزان انتظار دارد که یکسری از دستورات و مسائل مطروحه در قوانین و صحبتهای مسئولین را رعایت کنند. فضای مدارس ما بهگونهای نیست که از دل آن تفکر انتقادی، خلاقیت و حرکت به سوی داشتن جامعهای دموکراتیک برخیزد. از طرف دیگر این دانشآموزان از نسل جدید هستند و فضای موجود پاسخگوی نیازهای این نسل نیست.»
پورسلیمان اظهار کرد: «در حال حاضر نهادهایی که در آموزش و پرورش مختص دانشآموزان ایجاد شده است، مانند اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان یا پارلمان دانشآموزی تبدیل به کاریکاتوری از دموکراسی شدهاند.»
او اضافه کرد:«وقتی دانشآموز نتواند حرف خود را از طریق این نهادها بزند و حق نهادسازی مستقل برای دانشآموزان به رسمیت شناخته نشود، نتیجه آن حضور دانشآموزان در خیابان و طرح مطالباتی است که گاهی ممکن است به گفتن سخنانی بینجامد که تناسب چندانی با خواست دانشآموزان در این سنین ندارد.»
مدیرمسئول سایت صدای معلم، درباره اخراج دانشآموزان از مدارس به دلیل مشارکت در اعتراضات گفت:«به لحاظ قوانین، هیچ مدرسهای حق اخراج دانشآموز از مدرسه را ندارد و تنها میتوانند دانشآموز را از یک واحد آموزشی به واحد آموزشی دیگر منتقل کنند. محرومیت از تحصیل برخلاف قانون اساسی بوده و هیچ مقامی حق ندارد دانشآموزی را از تحصیل محروم کند، اما با توجه به اینکه معلم هستم و ارتباطاتی دارم تا جایی که اطلاع دارم مواردی بوده که دانشآموز احضار شده یا مورد تذکر و توبیخ کتبی از سوی مدرسه قرار گرفته است اما درباره اخراج دانشآموز از مدرسه اطلاعی ندارم.»
وی افزود:«به لحاظ آئیننامهای اینکه دانشآموز خارج از فضای مدرسه اعتراض کند، ارتباطی به مدرسه ندارد و بهتبع آن هیچ مسئولی در مدرسه حق ندارد دانشآموزی را به این دلیل مورد بازخواست قرار بدهد. اما اگر داخل مدرسه چنین اقدامی کنند، شورای انضباطی مدرسه براساس اختیارات قانونی خود میتواند برخوردی در حد تذکر داشته باشد.»
پورسلیمان در پاسخ به این سوال که آیا آموزش و پرورش برای آزادی دانشآموزان بازداشتشده اقدامی کرده است یا نه؟ گفت:«در سالهای گذشته دانشآموزانی داشتهایم که بازداشت شدهاند، اما با پیگیریهای آموزش و پرورش در دولت قبل آزاد شدهاند اما نمیتوانم پیشبینی کنم که وزارت آموزش و پرورش در دولت سیزدهم در خصوص آزادی دانشآموزان اقدامی میکند یا نه. امیدوارم در این زمینه اقدام کند و حق اعتراض را به رسمیت بشناسد.»
مژگان باقری، عضو انجمن صنفی معلمان فارس نیز درباره اخراج دانشآموزان معترض به هممیهن گفت:«اخبار غیررسمی بسیار است، اما تا جایی که من اطلاع دارم تاکنون دانشآموزی در این رابطه اخراج یا تهدید به اخراج نشده است و بیشتر سعی شده که با آنها گفتوگو شود. مثلا در مدرسهای که در آن تدریس میکنم معاون و مدیر مدرسه با دانشآموزان صحبت کردهاند.» او ادامه داد: «از من خواسته شد که وقتی با دانشآموزان صحبت میشود در کلاس نباشم اما تا جایی که میدانم به بچهها گفتهاند در راهروها دوربین هست و اگر مقنعهها را درآورید یا حرفی بزنید دوربین آن را ثبت میکند و از اداره میآیند فیلمها را میبینند و مشکل ایجاد میشود». باقری در پاسخ به این سوال که اگر از اداره بیایند چه مشکلی برای بچهها ایجاد میشود، گفت: «به نظر من بیشتر بچهها را ترساندهاند و هنوز چنین اتفاقی نیفتاده است. عموما دل مدیران و معلمها با بچهها است، من بیش از این نمیدانم و هرچه شنیدهام از دانشآموزان بوده است.»
نکته مهم در بازداشتهای اخیر که بهویژه نوجوانان و جوانان را شامل شده است، تبعات نامطلوبی است که این برخوردها بر سلامت روان خانوادههای بازداشتشدگان و جامعه برجای خواهد گذاشت. افسر افشارنادری، جامعهشناس ضمن اعلام مخالفت با دخالت دادن دانشآموزان در امر سیاست و قرار دادن آنها در برابر برخوردهایی که با معترضان میشود، به هممیهن گفت: «نباید اجازه داد دانشآموزان در چنگ پلیس در خیابانها گرفتار شوند. گرچه حضور دانشآموزان میتواند باعث ایجاد حس مسئولیت بیشتر در بزرگسالان شود.» او اضافه کرد:«وقتی خانوادهای فرزندان خود را از دست بدهد یا اینکه شاهد بازداشت آنها باشد، کل نظام خانواده به هم میریزد و این مساله در نظام اجتماعی هم تاثیرگذار خواهد بود. لذا نظام باید به رای مردم احترام بگذارد. وقتی مردم در هر سن و سالی اعتراض میکنند، دولت نباید آنها را نادیده بگیرد، باید چشم بینا داشته و شرایط را بررسی کند که آیا تعداد معترضان واقعا اندک است؟»
افشارنادری با بیان اینکه درحال حاضر روان جامعه ما آزرده است، اضافه کرد:«اگر امروز بازداشت درباره فرزند من رخ ندهد، ممکن است برای فرزند دیگری رخ دهد و فرقی نمیکند؛ این روان جامعه را پریشان میکند. این جوانان شرایطی مناسب برای آینده خود متصور نیستند، اما برخی برخوردها با آنها باعث جریحهدار شدن روان و وجدان عمومی جامعه میشود.»
برخلاف دانشآموزان که هیچ خبری درباره تعداد و وضعیت آنها در بازداشتگاهها یا تعداد آنهایی که آزاد شدهاند در دست نیست، اما اطلاعیه و اخباری از آزادی دانشجویان از طریق دانشگاهها و سایر نهادهای ذیربط منتشر شده است. روز گذشته علیرضا منادیسفیدان، رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، درباره آخرین وضعیت دانشجویان بازداشتی اعتراضات اخیر گفت: «در سطح هیأت دولت و پایینتر تلاش کردیم در حمایت از دانشجویان و نبود دانشجوی بازداشتی پیگیریهایی داشته باشیم که جا دارد از اینکه قوه قضائیه صدای ما را شنید و بالای ۹۸ درصد دانشجویان بازداشتی آزاد شدند تشکر کنیم. باید به دانشجو اجازه داده شود تا حرف او شنیده شود.»
همچنین روز گذشته مصدق معاون اول قوه قضائیه درباره دانشجویان بازداشتشده، از آزادی همه دانشجویان بازداشتشده دانشگاه شریف خبرداد و گفت:«ما هیچ دانشجویی از دانشگاه شریف نداریم که آزاد نشده باشد. ما دستور دادیم به دادگستریهای سراسر کشور که با سرعت به همه این پروندهها رسیدگی شود و افرادی که اغفال شدهاند، خیلی سریع آزاد شوند.اما آن تعداد معدود افرادی که به طور مسلحانه آمدند و امنیت جامعه را به هم زدند، بانک و اموال مردم را آتش زدند، با قید فوریت دادسراها باید رسیدگی کنند، پروندهشان با صدور کیفرخواست به دادگاه برود، دادگاه هم بهطور فوق العاده وقت رسیدگی تعیین کند و تکلیف این افراد معدود هم روشن شود.»
خبرگزاری دولتی ایرنا نیز به نقل از یک منبع آگاه که ظاهرا از مسئولان دانشگاه شریف است، نوشت: «همه دانشجویانی که در تجمعات دانشجویی دستگیر شده بودند، آزاد شدند. دانشگاه پیگیر آزادی تعداد چهار نفر هم از دانشجویان شریف که در تجمعات غیردانشجویی در تهران و شهرستان دستگیر شدهاند، هست.» این منبع آگاه همچنین گفته است:«پرونده بخشی از دانشجویان که تعهد داده یا با وثیقه آزاد شدهاند، باز است و باید منتظر اقدام قضایی بعدی بمانند و به طور کلی وضعیت آنها بستگی به تصمیم بعدی مقامات دارد. البته افرادی که با وثیقه آزاد شدهاند، محدود هستند. ولی آنها که بدون وثیقه آزاد شدهاند، مشکلی ندارند.» به گفته این منبع آگاه: «دانشگاه شریف اقدام به تشکیل یک کمیته حقیقتیاب کرده است تا هم اصل قضیه و واقعیتها را روشن کند و هم مسببان این رخداد و خطاها از سوی دانشجویان و افراد بیرون دانشگاه را بررسی کند. در این کمیته حتما هتاکیهای دانشجویان نیز در چارچوب قوانین دانشگاه بررسی و پیگیری میشود. ما دو مورد دانشجوی حبس ابد از قبل داریم که حتی برای تحصیل آنها هم اقدام کردهایم، زیرا ادامه تحصیل دانشجویان برای دانشگاه مهم است.» این مقام آگاه اضافه کرده است:«برخی دانشجویان بدون اینکه هیچ جرمی داشته باشند، بازداشت شدند، مثلا دانشجوی ورودی جدید که کلاس فیزیک داشته و از دانشگاه آمده بیرون، دستگیر شده است. اینگونه افراد مقصر نبودند و اصلا در تحصن حضور نداشتند. متاسفانه در اینگونه حوادث تر وخشک با هم میسوزند. نیروهای امنیتی که با در دست داشتن عکس دنبال لیدرها (سردستهها) بودند، در این میان تعدادی از دانشجویان را هم بازداشت کردند یا استادانی که زنجیره انسانی تشکیل داده بودند برای اینکه این دانشجویان رد بشوند و اذیت نشوند، کتک خوردند یا با باتوم و تفنگ ساچمهای به آنها حمله شد. به همین دلیل باید از این افراد دلجویی شود.»
گروه استان ها و شهرستان ها/
در روزهای گذشته برخی عزل و نصب های مدیریتی در سطح مدارس در کرج انجام شده که تابع منطق مشخص و اقناعی نبوده و همچون سایر عزل و نصب ها در آموزش و پرورش دولت سیزدهم از جنس « سیاسی » است .
برخی از اولیای دانش آموزان در تماس با « صدای معلم » ضمن ابراز نگرانی شدید نسبت به وضعیت آتی مدرسه شان و اعتراض به این گونه اقدامات سطحی ، خواهان پاسخ گویی مسئولان در این مورد شده اند .
در خبری که « صدای معلم » 7 بهمن 1400 منتشر کرد ؛ از قول « علی حجر گشت ، مدیر کل جدید آموزش و پرورش استان البرز » چنین نوشت : ( این جا )
« در ادامه "علی حجرگشت" مدیرکل جدید آموزش و پرورش استان البرز ضمن استقبال از جلسات هم اندیشی با همکاران افزود: از احساسات برادرانه همکاران نسبت به خادم خود ممنونم قطعا هیچ تقابلی بین ما نبوده و ما در کنار همیم.
وی با اشاره به تحصیلات دانش سرا و تربیت معلم خود گفت:در واقع بدون احتساب تحصیلاتم در این دو مرکز، ۲۹ سال سابقه معلمی داشته و الباقی مربوط به تحصیل در این مراکز است. بومی استانم و همه چیز در موردم شفاف و شیشه ای است.
قطعا بهترین نفر از بین ۲۵ هزار فرهنگی شاغل استان برای مدیر کلی آموزش و پرورش نیستم ولی سعی می کنم با اخلاق مداری ،شایسته سالاری، خلوص نیت و تعهد کاری در پایان دوره مدیریت شرمنده همکاران نباشم.
وی با اشاره به پتانسیل های بالای استان و قوانین دست و پاگیر مدیریتی گفت: از ایده های خلاق و نو استقبال کرده و آماده هم اندیشی با تشکلهای فرهنگیان هستم و مطالبات همکاران را بی لکنت از مجاری قانونی و در جلسات با مسئولین مرتبط جار خواهم زد.
حجرگشت در پایان ضمن رد شکاف کاذب بین صف و ستاد افزود: همین الان ۳۱ پست خالی در آموزش و پرورش استان هیچ جذابیتی برای همکاران نداشته و عملا متقاضی همکاری برای آنها نداریم » .
« صدای معلم » بر اساس گفته های خود مدیر کل که در ابتدا ادعا کرد همه چیز در مورد وی شفاف و شیشه ای است ؛ خواهان شفاف سازی و پاسخ گویی در مورد این گونه اقدامات در حوزه مدیریتی وی می باشد .
آن چه در زیر می آید ؛ یادداشت انتقادی « مهدی توسلی » در این موارد و به ویژه رفتارهای غیرآموزشی و سیاسی نسبت به « رضا قاسم پور » مدیر پیشین شهیدستان کرج و خبرنگار فعال و توانمند « صدای معلم » است .
گروه تشکل ها/
پس از ماه ها و در آستانه یک ساله شدن وزارت « یوسف نوری » بر آموزش و پرورش ، « یوسف نوری » به فکر افتاده تا فردی را به عنوان « مشاور وزير در امور تشكل های فرهنگيان » منصوب نماید .
جایگاه رسمی با عنوان " مشاور وزیر در امور تشکل ها " در زمان وزارت مرتضی حاجی ایجاد شد .
در 8 سال دوران وزارت آموزش و پرورش در دولت احمدی نژاد ، مشاور وزیر در امور تشکل در محاق ماند و تحرک خاصی مشاهده نشد .
در 8 سال دولت روحانی رویکرد تعاملی وزارت آموزش و پرورش با تشکل های فرهنگیان به جز دوره وزارت « حاجی میرزایی » قابل توجه بود .
محمد بطحایی حتا مکانی را برای برگزاری نشست های تشکل های فرهنگیان با عنوان «هیات های اندیشه ورز » تدارک دید .
یوسف نوری در این مدت هیچ گونه نشستی با تشکل های فرهنگیان نداشته هر چند « رسانه ها » هم وضعیت چندان بهتری در این مورد ندارند .
آخرین فردی که این سمت با بر عهده داشت ؛ مرحوم « عادل عبدی » بود که در 28 اسفند 1400 درگذشت .
یکشنبه 10 مهر خبری در این مورد در پرتال وزارت آموزش و پرورش منتشر گردید . ( این جا )
در حکم انتصاب وزیر آموزش و پرورش خطاب به مشاور جدید در امور تشکل های فرهنگیان چنین آمده است :
« جناب آقاي سيد بابك هاشمی نكو
باتوجه به تعهد، تجارب ارزنده و شايستگي جنابعالي، به موجب اين ابلاغ به عنوان «مشاور وزير در امور تشكلهاي فرهنگيان» منصوب ميشويد.
اميد است با استعانت از پيشگاه خداوند متعال، پيروي از منويّات و مطالبات مقام معظم رهبري «مدظله العالي» و پيگيري سياستهاي رئيس جمهور محترم، با درنظر داشتن مفاد بيانيه گام دوم انقلاب، سياستهاي كلي ايجاد تحول در آموزش و پرورش، سند تحول بنيادين آموزش و پرورش و قوانين و مقررات آموزش و پرورش و جلب همكاري اعضاي شوراي معاونان و مديران كل استانها، در جلب مشارکت تشکلهای قانونی فرهنگیان در راستای تحقق مطالبات مقام معظم رهبری از دستگاه تعلیم و تربیت رسمی کشور و نیل به اهداف مندرج در سند تحول بنیادین موفق و مؤید باشید.
در اين راستا، رعايت اصول «عدالت محوري»، «انقلابگري»، «مردمداري»، «پاكدستي و فسادستيزي» و «قانون مداري» دولت مردمي، الزامي است.
توفيق روزافزون جنابعالي را در انجام وظايف محول از خداوند متعال مسألت دارم . »
تاکنون تشکل های فرهنگیان واکنشی به این انتصاب نداشته اند .
برخی از آخرین دیدگاه های سيد بابك هاشمی نكو که در حساب توئیتری وی ثبت شده اند .
وی خود را چنین معرفی می کند :
« دانش آموخته تربیت و در جست و جوی تربیت ناب | با افتخار ، معلم | جامعه اصلاح نمی شود مگر با ارتقا ( ی ) آموزش و پرورش
به مسئولین قضایی پیشنهاد می کنم خسارت تمام آسیب رسانی ها به اموال عمومی یا شخصی را از چهره هایی که با گفتار خود باعث تحریک احساسات مردم شدند اخذ نمایند چه شخصیت سیاسی باشد یا هنری یا ورزشی فرق نمیکند .
آموزش تفکر انتقادی در مدارس ضروری است تا دانش آموز بتواند سره را از ناسره تشخیص دهد و در بحران ها قدرت ریشه یابی و شناخت حقیقت را کسب کند تا هر خبری که توسط رسانه ها به ویژه آنهایی که با پول صهیونیستها و سعودی ها ارتزاق می کنند را باور نکند ، زودباوری و سطحی نگری ترمز عقلانیت است.
همه ایرانی ها از مرگ مهسا امینی ناراحتند و فقط دشمنان ایران که در هر حادثه ای از آب گل آلود ماهی میگیرند خوشحال هستند در موضوع حجاب و عفاف همه نهادها و دستگاهها باید وظیفه خود را انجام دهند و پلیس فقط در مرحله آخر و در مبارزه با بی حجابی های سازمان یافته و عریانی ها وارد شود .» .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
اگرچه از عمر دولت سیزدهم بیش از یک سال گذشته اما عمر وزارت وزیر آموزش و پرورش این دولت چند ماه مانده تا یکسال شود، چرا که سال گذشته تنها وزارتخانهای که وزیرش با تاخیر از مجلس رای اعتماد گرفت، وزارت آموزش و پرورش بود، چون هر دو گزینه اول و دوم ابراهیم رییسی نه تنها مورد استقبال فرهنگیان که مورد اعتماد مجلس همسو با او هم قرار نگرفت، لذا چند ماه از سال تحصیلی گذشته را این وزارتخانه بدون وزیر سپری کرد به همین دلیل تحلیلها این بود که دولت سیزدهم برای این حوزه مهم اولویتی قائل نیست و انتقادهای مختلفی از طیفهای گوناگون متوجه رویکرد این دولت به مقوله مهم آموزش و پرورش وارد شد.
حالا هم که سال تحصیلی جدید در حال آغاز شدن است، تحرکهای مدیریتی و عزل و نصبها به ویژه بهطور گسترده در مدیریت مدارس که از اهمیت زیادی برخوردار است، نشان از تصمیمات نگرانکنندهای دارد که بیشتر با اهداف و انگیزههای سیاسی و ایدئولوژیک صورت میگیرد و بیم آن میرود که رویکردهای افراطی و روشهای غیرحرفهای مدارس را از همین حداقل کارکردهای موجود نیز به دور کند، چراکه در طول این سالها به اذعان بیشتر کارشناسان و منتقدان، بزرگترین عامل ناکارآمدی در آموزش و پرورش متمرکز، بیثباتی مدیریتی و سیاسی و ایدئولوژیک بودن معیارهای عزل و نصب، آن هم حتی تا سطح مدیریت مدرسه بوده است.
این نگرانی از این جهت اهمیت دارد که به اذعان والدین و دانشآموزان در همین سیستم ناکارآمد آموزشی، ما مدارس و معلمان کارآمد فراوانی داریم که این کارآمدی به پشتوانه نیروهای شاغل در هر مدرسه به ویژه مدیر و کادر مدیریتی و آموزشی است که در صورت عدم توجه به معیارهای حرفهای مبتنی بر کارآمدی هر گونه تغییر و تحولی میتواند بر عمق و گستردگی این ناکارآمدی بیفزاید.
نکته دیگر اینکه در آستانه آغاز دومین سال تحصیلی در دولت ابراهیم رییسی هنوز مشخص نیست که رویکردهای اصلی این دولت در حوزه آموزشی چیست؟ هنوز برای افزایش کیفیت آموزشی و کاهش فقر و بیعدالتی آموزشی برنامه مشخصی ارایه نشده است و این وزارتخانه بزرگ متاسفانه روزمره اداره میشود و نقشه راهی وجود ندارد که بتوان به پشتوانه آن چشماندازی را متصور بود که مثلا در دومین سال تحصیلی این دولت بشود ارزیابی کرد که شاخصهای کارآمدی قدری افزایش بیابد.
سه ضلعی دانشآموز و معلم و والدین بهترین ارزیابی را میتوانند از میزان کارآمدی نظام آموزشی در ابعاد مختلف ارایه دهند که در سال گذشته اعتراضات معلمی و برخورد با آن اعتراضات نشان داد نارضایتی معلمان در بالاترین حد خود قرار دارد و واکنش دانشآموزان به ویژه پس از اعلام آمار ترکیب رتبههای برتر کنکور به بیعدالتی آموزشی هم مشت نمونه خرواری بود برای نارضایتی دانشآموزان، والدین هم که همیشه معترض و منتقد بودهاند، اما صدای آنها شنیده نمیشود.
روزنامه اعتماد
گروه گزارش/
مهر نوشت : ( این جا )
« شاهین مظفری با اشاره به اجرای طرح «مدرسه آماده» در سطح شهر تهران گفت: کارشناسان سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران از ۳۸۰۰ مدرسه دولتی در سطح شهر تهران بازدیدهای ایمنی لازم را انجام داده و وضعیت آنها را با سه رنگ سبز، زرد و قرمز درجهبندی کردهاند.
وی با بیان اینکه در اجرای این طرح رسیدگیهای لازم به تمام مدارس دولتی شهر تهران انجام شده است، درباره آخرین وضعیت ایمنی مدارس تهران برابر ارزیابیهای انجام شده اظهار کرد: حدود ۳۰ درصد مدارس شهر تهران وضعیتی با رنگ قرمز دارند، حدود ۵۰ درصد مدارس در وضعیت زرد بوده و تنها ۲۰ درصد مدارس دارای وضعیت سبز هستند.
معاون بازیابی، توانمندسازی و مشارکت جامعه پذیر سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران گفت: در روزهای پایانی سال گذشته در جلسه ستاد بحران شهر تهران که به ریاست شهردار تهران برگزار شد، مصوب شد که اداره نوسازی آموزش و پرورش تهران مشکلات و خلاءهای موجود را رفع کرده و نسبت به ایمنسازی مدارس اقدام کند که این موضوع به آنها ابلاغ شده است. ما هم در سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران پیگیر این موضوع هستیم تا اقدامات لازم صورت گیرد. توصیه ی « صدای معلم » به مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران آن است که به جای ظاهر شدن در نقش یک « سخنران سیاسی » اندکی هم به مسائل و چالش های نظام آموزشی توجه داشته و حل قطعی و عاجل آن ها را فارغ از شعار و تبلیغات سرلوحه کار و برنامه ی خویش قرار دهد .
وی در خصوص مهمترین ضعف مدارسی که در این طرح از آنها بازدید شده است گفت: بسیاری از ساختمانهای مدارس بازدید شده دارای سازههای فرسوده هستند. در شهر تهران بیشتر بافت فرسوده در نقاط مرکزی مستقر است و درگیری بیشتر، در حوزه فرسودگی سازهها و ناایمنی آنهاست. همچنین این ساختمانها در برابر آتشسوزی نیز تا حدودی ناایمن هستند.
مظفری با اشاره به به طرح زنگ شهر آماده که در ابتدای سال تحصیلی جاری در مدارس به صدا درآمد گفت: در سال تحصیلی جدید در راستای ادامه مباحث آموزشی طرح «زنگ شهر آماده» را داشتیم که در حقیقت به صورت نمادین به صدا درآمد »
پیش تر ، « صدای معلم » در گزارشی با عنوان « مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران فعلا " 930 مدرسه ناایمن " را دریابد ! تحقق تمدن نوین اسلامی پیشکش ! » خطاب به مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران نوشت : ( این جا )
« به نظر می رسد ؛ فاجعه ی تلخ متروپل آبادان تا حدودی مدیران و مسئولان غیرپاسخ گو و ناکارآمد را به خود آورده و موج هشدارها و اخطارها فزونی گرفته اما واقعا معلوم نیست این گونه اقدامات تا چه میزان پی گیری شده و به سرانجام مطلوبی خاتمه یابد .
پرسش « صدای معلم » از مدیر کل پیشین و مدیر کل فعلی که شش ماه از مدیریت ایشان می گذرد این است که چرا ؟ آقای کریمیان در مورد گزارش های مراجع ذی صلاح چه کرده است ؟
چه کاری مهم تر از تامین ایمنی مدارس و حفظ سلامت و جان انسان ها می تواند باشد ؟»
موضع مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در این مورد تاکنون سکوت بوده و چنین اخباری نیز در پرتال اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران دیده نمی شوند .
با این حال ، امروز در پرتال این اداره کل چنین می خوانیم : ( این جا )
«به گزارش اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش شهر تهران، هم زمان با هفته دفاع مقدس، مراسم صبحگاه مشترک بسیج فرهنگیان با حضور علیرضا کریمیان؛ مدیرکل، شورای معاونین، مدیران مناطق و فرهنگیان آموزش و پرورش شهر تهران، سرهنگ پیرولی؛ رئیس سازمان بسیج فرهنگیان تهران بزرگ و جواد کلانتریان، راوی دفاع مقدس برگزار شد.
وی با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی ایران، مبانی اصلی خود را از ارزش های دین مبین اسلام گرفت و در راس آن یک رهبر فرزانه بود که با رهبری پیامبرگونه خود انقلاب مردم را رقم زد اظهار کرد: نظام نوپای اسلامی ما در همان سال های نخست مورد دشمنیهای فراوان واقع شد و دلیل دشمنی استکبار جهانی با انقلاب اسلامی ایران، این بود که رهبر ما یک الگوی جهانی مردم سالاری دینی را بنیان نهاد که قابلیت انتشار در تمام جوامع به ویژه کشورهای اسلامی را داشت، لذا ترور مغزهای متفکر، تحریم، جنگ تحمیلی و.... از جمله اقدامات پلید دشمنان بود.
کریمیان با بیان اینکه یکی از راهبردهای جدی دشمن برای از بین بردن انقلاب نوپای مردم ایران، جنگ تحمیلی بود، خاطرنشان کرد: دشمن خیلی سریع متوجه این شد که انقلاب ما می تواند مسیر جهان را تغییر دهد و به همین دلیل رویکردها و راهبرهای متعددی برای مبارزه با ما به کار گرفت که از همان سال ها تا کنون ادامه داشته است و اکنون نیز با جنگ های نامتقارن و شناختی ، درصدد آن است که فضای رشد بیشتر به کشور ما ندهد.
مدیرکل آموزش و پرورش پایتخت، دلیل این دشمنی های پیاپی را نه فقط انقلاب اسلامی بلکه شرایط ویژه کشور ایران از نظر موقعیت های منحصر به فرد جغرافیایی، اقتصادی، تنوع اقلیمی و ... خواند و گفت: ایران در چهار راه جهانی قرار گرفته و لذا موقعیت ایران در جهان موقعیت خاصی است که مورد طمع تمام قدرتها و استکبار جهانی بوده است و انقلاب اسلامی با ساختار مردم سالاری دینی، این دشمنی ها را دو چندان کرد.
کریمیان تصریح کرد: امروز در یک شرایط پیچیده هستیم و فرهنگیان به عنوان قشر عظیمی از جامعه که دارای مرجعیت اجتماعی و بیشترین فصل مشترک میان حاکمیت و مردم هستند، می بایست به درک دقیقی از این شرایط رسیده و آن را برای جامعه تبیین کنند و آنچه در راستای جهاد تبیین وظیفه ماست، بصیرت افزایی مردم است تا جامعه درگیر جنگ ترکیبی نباشد و در این راه می بایست اول هوشیاری خود را حفظ کنیم و بعد در مسیر هوشیاری جامعه گام برداریم.
در ادامه پیرولی، رئیس سازمان بسیج فرهنگیان تهران بزرگ، همزمانی بهار علم و دانش با آغاز هفته دفاع مقدس را فرصت مغتنمی برای ادای دین به شهدا و گرامی داشت یاد و خاطره آن ها دانست و افزود: جنگ تحمیلی در کنار تمام سختی ها و تحریم ها، دستاوردهای مهمی هم داشت و یکی از آنها، آموختن مقاومت به مردم و نسل آینده ساز کشور بود . »
توصیه ی « صدای معلم » به مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران آن است که به جای ظاهر شدن در نقش یک « سخنران سیاسی » اندکی هم به مسائل و چالش های نظام آموزشی توجه داشته و حل قطعی و عاجل آن ها را فارغ از شعار و تبلیغات سرلوحه کار و برنامه ی خویش قرار دهد » .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه استان ها و شهرستان ها/
نامه ی زیر توسط یکی از فرهنگیان در انتقاد از عملکرد مدیر کل آموزش و پرورش خراسان شمالی برای صدای معلم ارسال گردیده است .
این رسانه آمادگی خود را برای شفاف سازی و انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .
گروه تشکل ها/
به مناسبت فرا رسیدن آغاز سال تحصیلی جدید ، انجمن اسلامی معلمان شهرستان های استان تهران بیانیه ای صادر کرد .
متن کامل این بیانیه که در اختیار « صدای معلم » قرار گرفته به شرح زیر است.