گروه گزارش/
به تازگی ( 22 آذر 1401 ) پرونده ای برای « محمود صفدری » معلم بجنوردی از سوی هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری مستقر در اداره کل آموزش و پرورش استان خراسان شمالی تشکیل شده است .
اتهام این معلم ؛ « بارگذاری مطالبی در فضای مجازی » عنوان گردیده و استناد قانونی آن هم « بند یک ذیل ماده 8 قانون رسیدگی به تخلفات اداری یعنی « اعمال و رفتار خلاف شئون شغلی و اداری » عنوان شده است .
البته این گونه پرونده سازی ها علیه معلمان به ویژه معلمان کنش گر و فعالان صنفی جدید نبوده و مسبوق به سابقه است .
در گزارشی که « صدای معلم » به تاریخ چهارشنبه 18 اسفند 1400 منتشر کرد چنین آمده بود : ( این جا )
« متاسفانه قانون رسیدگی به تخلفات اداری که حدود سه دهه از تصویب آن می گذرد بسیار موسع بوده و هیات های رسیدگی تفسیرهای متفاوت و متعددی از آن دارند .
بند دو از ماده 8 می گوید : « 2 - نقض قوانین و مقررات مربوط. »
بند 4 تصریح می کند : « 4 - ایراد تهمت و افترا، هتک حیثیت. »
پرسش « صدای معلم » از معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش و مدیر کل هیات های رسیدگی به تخلفات اداری آن است که آیا این تخلفات قابل تعمیم به خارج از محیط اداری و آموزشی یعنی « مدرسه » هستند ؟ آیا این هیات ها مجاز به رصد کردن فعالیت های کارمندان در خارج از محیط اداری هستند در حالی که اساسا قانون گذار نام این قانون را رسیدگی به تخلفات اداری گذاشته است ؟ »
چهارشنبه 22 اسفند ماه 1397 در نشست خبری معاونان وزیر آموزش و پرورش و رؤسای سازمانها در اردوگاه منظریه تهران ( شهید باهنر )که در سالن شهید فهمیده برگزار گردید ؛ صدای معلم گفت و گویی را با « علی عسکری » معاون وقت حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش در مورد تحصن ( اعتصاب معلمان ) ، فعال شدن هیات های تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش و غلبه فرهنگ امنیتی بر امنیت فرهنگی در وزارت سید محمد بطحایی انجام داد . ( این جا ) و ( این جا )
( علی عسکری - معاون پیشین حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش ) آن « استقلالی » که آقای لاشکی از آن سخن می گوید دقیقا به چه معناست و آیا شامل حال « معلم » به عنوان یکی از ارکان مهم تعلیم و تربیت می شود و آیا وزارت آموزش و پرورش و سایر ارکان آن و نیز نهادهای بیرون از تعلیم و تربیت آن را به رسمیت می شناسند ؟
در این گفت و گو صدای معلم از آقای عسکری پرسید : « بر اساس اخبار رسیده ؛ تاکنون این ابلاغیه ها در تعدادی از استان ها مانند خراسان رضوی و خراسان شمالی برای این معلمان صادر گردیده است .
موارد اتهامی عمدتا شامل : « شرکت در تحصن » ، « تجمع » ، « ترک محل خدمت » و برخی موارد سیاسی بوده است .
استناد هیات های تخلفات اداری به موادی مانند بند 33 ، بند 29 و بند 1 از ماده 8 قانون رسیدگی به تخلفات اداری بوده است .
نکته قابل تامل این است که این هیات ها مصادیق سیاسی را از فعالیت معلم متهم از طریق نوشتن متن در فضای مجازی اخذ کرده اند .
بند 1 از ماده 8 قانون مربوطه اشعار می دارد :
" اعمال و رفتار خلاف شئون شغلی یا اداری . "
این گونه موارد ناظر بر فعالیت و رفتار فرد شاغل در محیط کار است و به نظر می رسد هیات های تخلفات اداری از این قانون " تفسیر موسع " و یا حداکثری داشته و گویا قرار است معلمان را در همه جا مورد نظارت و کنترل قرار دهند .
آیا این هیات ها فرضا خود را « پلیس فضای مجازی » فرض کرده اند ؟
... در زمان آقای فانی که وزیر بودند و آقای دانش آشتیانی کمتر، معلمان تجمع کردند تحصن کردند اعتراض کردند ولی تا جایی که من می دانم برای این معلمان در زمان وزارت آن آقایان پرونده ای تشکیل نشد اما در زمان وزارت آقای بطحایی پرونده تشکیل می شود ، پرونده سازی می کنند. مسئول مستقیم آن هم شما هستید !
می گوئیم در همین دولت این تجمعات در دو وزیر قبلی هم انجام شده آن زمان چنین چیزی جرم نبوده الآن در زمان مدیریت شما جرم شده است؟! دوستان نمی دانستند که آن موقع جرم نبوده ولی الآن جرم است؟ آیا این تخلفات قابل تعمیم به خارج از محیط اداری و آموزشی یعنی « مدرسه » هستند ؟ آیا این هیات ها مجاز به رصد کردن فعالیت های کارمندان در خارج از محیط اداری هستند در حالی که اساسا قانون گذار نام این قانون را رسیدگی به تخلفات اداری گذاشته است ؟
ما می گوئیم که رئیس جمهور منشور حقوق شهروندی دارد . وزرای قبلی گفته اند مهمترین شعار ما تبدیل فرهنگ امنیتی به امنیت فرهنگی است. شما بفرمایید به عنوان مقام مسئول توضیح شما در مورد این خط مشی چیست ؟ »
البته معاون حقوقی و امور مجلس وقت وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به « صدای معلم » چنین پاسخ داد :
« من می گویم افزون بر این آن چیزی که خیلی مهم است و شما باید دنبال کنید و ما و دولت و مجلس در چارچوب همان قانون شهروندی که فرمودید این است که ما مطالبات صنفی را در قانون بیاوریم و یک چارچوبی برایش تعریف کنیم که سیاسی برداشت نشود ، امنیتی برداشت نشود و حق هم به حق دار برسد .
من الان دنبال این هستم .
دنبال یک ماده واحده هستم ... »
« صدای معلم » به عنوان رسانه مستقل و منتقد در حوزه عمومی آموزش خطاب به قاسم احمدی لاشکی معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش نوشت :
« حال پرسش « صدای معلم » از آقای لاشکی که از حق و عدالت سخن می راند این است که آیا در جریان آن ماده واحده ای که آقای عسکری می گفت ، هستند ؟
نظر ایشان و مدیر کل رسیدگی به هیات های تخلفات اداری در مورد « منشور حقوق شهروندی » چیست ؟
آن « استقلالی » که آقای لاشکی از آن سخن می گوید دقیقا به چه معناست و آیا شامل حال « معلم » به عنوان یکی از ارکان مهم تعلیم و تربیت می شود و آیا وزارت آموزش و پرورش و سایر ارکان آن و نیز نهادهای بیرون از تعلیم و تربیت آن را به رسمیت می شناسند ؟ »
پرسش هایی که آن زمان مطرح شدند همچنان به قوت خود باقی هستند .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
تشکیل جلسه ای با عنوان « شورای امر به معروف و نهی از منکر – وزارت آموزش و پرورش » با ریاست «اصغر باقرزاده» معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزش و پرورش که به نیابت از ایشان در این وزارتخانه برگزار گردیده موجب شد تا « صدای معلم » به عنوان رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه عمومی آموزش ایران پرسش ها و مطالباتی را در این زمینه مطرح نماید .
بارها و بارها در این رسانه مطرح شده که واقعا فلسفه ی وجودی و ذاتی این همه شوراها و ستادهای دولتی و با عناوین مختلف قرار است چه کمکی به بهبود وضعیت نا به سامان جامعه و اساسا الگوی حکمرانی قابل قبول و مورد رضایت جامعه نماید ؟
آیا در طول مدت فعالیت ؛ این گونه شوراهای ریز و درشت در حوزه مختلف جز اتلاف منابع و بودجه تاکنون دست آورد دیگری داشته اند ؟
در تعریف این نهاد و کارکرد و وظایف چنین آمده است : ( این جا )
«ستاد امر به معروف و نهی از منکر، نهادی است که در راستای توسعه نظام مند فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر، ترغیب آحاد جامعه به اجرای این فریضه با تأکید بر تذکر لسانی و تقویت نظارت عمومی در تمامی شئون و تعاملات اجتماعی به امر سیاست گذاری و انجام فعالیتهای ترویجی، نظارتی و حمایتی و همچنین هماهنگیهای ستادی و بین دستگاهی مبادرت میورزد. این نهاد به عنوان ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر از سال ۱۳۷۲ تأسیس گردید. با تصویب قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر و دستورالعمل اجرایی آن در سال ۱۳۹۴ این ستاد با تغییر نام و با عنوان ستاد امر به معروف و نهی از منکر در سه سطح مرکز، استان و شهرستان ادامه فعالیت دادهاست. از زمان تاسیس تا آذرماه ۱۳۹۸، ریاست این ستاد با آیت الله احمد جنتی بود. اما با توجه به اینکه در قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر ریاست ستاد با امام جمعه موقت تهران است و او از امامت جمعه استعفا داده بود، آیت الله کاظم صدیقی رئیس ستاد امر به معروف شد. همچنین احمد زرگر که در این مدت دبیر ستاد امر به معروف بود، جای خود را به جلیل محبی داد و اکنون سید محمدصالح هاشمی گلپایگانی به عنوان دبیر جایگزین محبی است . » نسبت ایجاد و حضور چنین شوراها و ستادهایی با امور مهمی مانند « چابک سازی » و « تمرکززدایی » چیست ؟
پرسش صریح « صدای معلم » آن است که آیا برای ایجاد و تقویت « نظارت عمومی » حتما باید خود « دولت و یا حکومت » در همه چیز حتا « نظارت » دخالت کند و یا ساختاری هم عرض با نهادهای قانونی ایجاد کرده و فرآیند تصمیم گیری را دچار اختلال و لوث شدن کند ؟
در وظایف این ستاد چنین آمده است :
« ۱ـ تعیین سیاست ها و خط مشی های اساسی در زمینه ترویج و اجرای امر به معروف و نهی از منکر و پیشنهاد آن به مبادی ذی ربط.
۴ـ تعیین الگوهای رفتاری
۷ـ تدوین راهبردهای آموزشی برای سطوح مختلف جامعه
۸ـ آموزش و پژوهش و تحقیق در زمینه امر به معروف و نهی از منکر و ترویج گسترش فرهنگ آن
و...
آیا این بندها خودشان به نوعی بر امر « قانون گذاری » و « سیاست گذاری » دلالت ندارند ؟
آیا این وظایف در درون نهادهای عرفی و جهانی مانند آموزش و پرورش و آموزش عالی مستتر نیستند ؟
نسبت چنین نهادهایی مانند پاسخ گویی و مسئولیت پذیری چیست ؟
متاسفانه کثرت و تعدد چنین شوراها و ستادهایی در سطح کشور و در حوزه های مختلف موجب شده است تا در برابر بروز مسائل و بحران ها فردی و یا نهادی مسئولیت نپذیرفته و حل مسائل را پاسکاری کنند .
نسبت ایجاد و حضور چنین شوراها و ستادهایی با امور مهمی مانند « چابک سازی » و « تمرکززدایی » چیست ؟
اگر قرار است واقعا و به دور از شعار و تبلیغات در کشور گشایشی به سمت تدوین الگوهایی حکمرانی جدید و مردم محور صورت گیرد نخستین گام برای جلب « اعتماد عمومی » حذف چنین نهادهای زاید و تقویت نهادهای قانونی مستقر از طریق تقویت نظارت حوزه عمومی مانند احزاب ، تشکل ها و رسانه های غیردولتی و قدرت مند است که بتوانند مروج واقعی و غیرشعاری « تفکر انتقادی » در سطوح و لایه های مختلف جامعه بوده و بر کار حکومت و ارکان آن نظارت کنند .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه /
تسنیم نوشت :
حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی امشب در جمع دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان کرمان که با حضور حجتالاسلام والمسلمین حسن علیدادی سلیمانی نماینده، ولی فقیه در استان کرمان برگزار شد، با تسلیت ایام شهادت حضرت زهرا (س) اظهار داشت: معلمی شغل نیست بلکه یک عبادت است. اگر انسان توانست علم را از یک فلش کامپیوتر که یک قطعه فلزی است به کامپیوتر دیگری منتقل کند، خداوند هم میتواند علم را از امام حسن عسکری (ع) به یک کودک مانند امام زمان (عج) منتقل کند.
رئیس ستاد اقامه نماز کشور با اشاره به اینکه امام علی (ع) در نهجالبلاغه میفرماید : « هر جا کمبود داشتید، ببینید کجا قوت دارید و فقط به عیبها نگاه نکنید »، گفت: حضرت زینب (س) در کربلا با تمام سختیهایی که متحمل شد فرمود : » ما رایت الا جمیلا » جز زیبایی چیزی ندیدم.
وی با بیان اینکه هر فردی یک مهارتی دارد، ادامه داد: متاسفانه دانشگاههای ما فقط مدرکهایی مانند لیسانس میدهند و متاسفانه از مهارتآموزی در دانشگاههای ما غفلت شده است.
قرائتی با اشاره به اینکه فردی میخواست ازدواج کند به او گفتند : « چه داری » ، گفت : « چیزی ندارم به جز آمادگی » ؛ افزود: برای پیدا کردن شغل درست است که باید آمادگی داشته باشیم، اما مهارت هم لازم است.
وی با توصیه به دانشجویان که درس دانشگاه را بخوانید، اما بدانید که علم فقط در دانشگاه نیست، بیان کرد: نسل آینده باید مهارت داشته باشد تا بتواند موفق شود و پدر و مادرها باید استعداد بچههای خود را کشف کنند و این نکته توجه داشته باشند که خیلی از افراد دانشگاه رفتنشان الکی است در حالیکه استعدادهای خیلی بهتری در آنها وجود دارد.
این مفسر قرآن کریم، با بیان اینکه رگبار شبهات در کشور از سوی دشمن وجود دارد و شبهات نسل جوان باید پاسخ داده شود، گفت: توجیه کردن حماقت است و متاسفانه خیلی از مسئولان ما سعی میکنند، توجیه کنند.
وی با اشاره به اینکه تضعیف نظام جنایت است و نباید با یک حرف و سخنرانی که اصالت هم ندارد، نظام اسلامی را تضعیف کرد، افزود: تکمیل رسالت ما در نظام است و همه ما با هر توانی که داریم، وظیفه داریم در جهت تکمیل نظام مقدس اسلامی تلاش کنیم.
قرائتی با بیان اینکه خدا به ما نیازی ندارد و این ما هستیم که در هر شرایطی به خداوند نیازمند هستیم، ادامه داد: دانشجویان، دانشمندان و اساتید؛ در هر سطحی که هستید، خودتان را باسواد ندانید و بدانید که قرآن میفرماید : « همه شما با هم در مقابل خداوند یک ذره سواد دارید » .
وی با توصیه به اینکه خودتان را برای تربیت یک نسل بزرگ آماده کنید و در این راه اطلاعات خود را برای پاسخگویی به شبهات دینی این نسل تکمیل کنید، گفت: معلم کار پخش علم به مغز انسانها را در برعهده دارد و معلم باید هم علم یاد بگیرد و هم تولیدکننده و هم توزیع کننده علم باشد.
رئیس ستاد اقامه نماز کشور، با بیان اینکه اگر کار خوب یاد یک دانش آموز بدهید تا زمانی که آن فرد در دنیا آن کار خیر انجام میدهد معلم نیز در ثوابش شریک است، افزود: اگر کار بدی را آموزش بدهید تا زمانی که آن گناه انجام میشود، شما نیز در آن گناه شریک هستید و بدانید که معلم انسانساز است.
وی با اشاره به اینکه در حوادث اخیر شاهد حضور برخی از نوجوانان بودیم؛ یعنی نسلی که توسط معلمان جمهوری اسلامی تربیت شدند و این نشان میدهد که برخی از معلمان ما در تربیت صحیح دانش آموزان موفق نبودند، گفت: معلمان باید بچهها را نمازخوان تربیت کنند و بدانند که دیپلم و لیسانس تارکالصلوه به هیچ دردی نمیخورد.
قرائتی با بیان اینکه اشتباه من این بود که به تلویزیون رفتم، چرا که اثر گفتوگوی چهره به چهره خیلی بیشتر است، افزود: معلم باید با بچهها چهره به چهره حرف بزند، آموزش بدهد و با آنها انس بگیرد.
وی با اشاره به اینکه باید با بچهها با محبت برخورد کنید و بدانید نسل آینده ما به محبت نیاز دارد، ادامه دارد، گفت: ما در دنیا مشکل علم نداریم و مشکل ما اخلاق است؛ آمریکا این همه علم دارد، اما اخلاق ندارد به همین علت در دنیا از او نفرت دارند.
رئیس ستاد اقامه نماز کشور، با بیان اینکه علم باید انسان را به تکامل برساند و هر علمی مفید نیست، افزود: متاسفانه بسیاری از روزنامهها و فیلمهایی که وجود دارد، هیچ اثری در رشد و تعالی انسان ندارد.
وی با تاکید بر اینکه معلمان باید چیزهایی را یاد بچهها بدهند که مشکلی از جامعه را برطرف کند و علم باید مفید باشد، گفت: دانستن علم باید یا واجب باشد یا مستحب و یا اینکه مشکلی از مشکلات جامعه را برطرف کند و دانستن هر چیزی واجب نیست.
قرائتی با بیان اینکه مزه قرآن را بچشید و به نسل جوان بچشانید و فرزندان خود را با قرآن مأنوس کنید، افزود: لغزش نسل نو از غفلت معلمان است و خیلی بد است در کشور ما فردی دیپلم بگیرد، لیسانس بگیرد، اما نتواند قرآن بخواند.
پایان پیام/
گروه گزارش/
رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش در همایش آموزشی- توجیهی کارکنان حفاظت فیزیکی آموزش و پرورش شهرستان ها و مناطق استان کرمان گفته است : « نیروهای حراست و حفاظت فیزیکی نقش موثری در حفظ امنیت و صیانت از سرمایه های مادی و معنوی سازمان ها دارند .
عطاران تاکید می کند : تحقق اهداف تربیتی و آموزشی در نظام تعلیم و تربیت مدیون و مرهون امنیتی میباشد که در حفاظت فیزیکی ادارات فراهم شده است. آقای عطاران صریح و شفاف پاسخ دهد در یک سال گذشته و در هیات های تخلفات اداری آموزش و پرورش چند پرونده علیه معلمان کنش گر و منتقد و فعالان صنفی به واسطه گزارش حراست ها تشکیل شده است ؟
رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش به حفط امنیت و صیانت از سرمایه های معنوی سازمان آموزش و پرورش اشاره می کند .
پرسش صریح « صدای معلم » از آقای عطاران آن است که آیا واقعا عملکرد حراست در یک سال گذشته منجر به ارتقای سرمایه های معنوی در مجموعه تعلیم و تربیت شده است ؟
علی اصغر فانی وزیر پیشین آموزش و پرورش علي اصغر فاني در در مراسم معارفه مديركل آموزش و پرورش شهر تهران كه در سالن كنفرانس اداره كل آموزش و پرورش شهر تهران برگزار شد گفت : ( این جا )
« شتاب زدگي در امور» و « فرهنگ امنيتی» جای خود را به «خرد جمعی» ، «كار تيمی» و «روابط انسانی و اخلاق» داده است . »
« صدای معلم » رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه ی عمومی آموزش ایران در گزارشی به تاریخ 4 بهمن 1397 نوشت : ( این جا )
« تبدیل فرهنگ امنیتی به امنیت فرهنگی یکی از مهم ترین و راهبردی ترین آموزه ها از ابتدای تشکیل دولت تدبیر و امید بوده است که توسط « علی اصغر فانی » کلید زده شد .
شکایت از معلمان منتقد و رسانه ها یکی از مهم ترین و البته تاسف آورترین نقاط در کارنامه وزیر آموزش و پرورش بوده است که تاکنون با سکوت سیدمحمد بطحایی رو به روشده است . »
« مدیر صدای معلم » در یادداشتی به تاریخ یکشنبه 25 1400 با عنوان « فانی را به آموزش و پرورش برگردانید ! » چنین نوشت : ( این جا )
« هیچ گاه نمی توان فراموش کرد در زمان وزارت فانی برخی معلمان اخراجی مانند « محمد داوری » و « عبدالله مومنی » به کار بازگشتند اما در حال حاضر معلمان را اخراج و بازداشت می کنند و مهم تر این که بالاترین مقام این وزارتخانه سکوت می کند انگار که اتفاقی نیفتاده است . »
حال پرسش « صدای معلم » از رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش آن است که یک سال گذشته وضعیت « امنیت فرهنگی » چگونه شده است ؟ جایگاه « انسان » و « اندیشه » و « تفکر انتقادی » در این نگاه تنگ نظرانه و محدود کننده چگونه باید تعریف و تبیین شود ؟
آیا فرهنگ امنیتی در فرهنگ سازمان آموزش و پرورش و مدرسه جای خود را به « امنیت فرهنگی » داده است ؟
آقای عطاران صریح و شفاف پاسخ دهد در یک سال گذشته و در هیات های تخلفات اداری آموزش و پرورش چند پرونده علیه معلمان کنش گر و منتقد و فعالان صنفی به واسطه گزارش حراست ها تشکیل شده است ؟
آیا عملکرد وزارت آموزش و پرورش در مورد بازداشت دانش آموزان و انتقال آنان به بازداشتگاه ها و یا کانون های اصلاح و تربیت اساسا قابل دفاع بوده و منطقی است ؟
آیا این گونه برخوردها منجر به ارتقای سرمایه معنوی در آموزش و پرورش شده است ؟
آیا حراست ها جز اموری مانند صدور کارت شناسایی که البته آن هم با تاخیر انجام می شود و یا صدور بخشنامه های محرنامه که فرضا در ارتباط با شبکه های اجتماعی و تهدید در مورد حضور معلمان در آن ها صادر می شود و یا حراست فیریکی که خود ایشان به آن اشاره کرده است وظیفه و یا وظایف دیگری نیز بر عهده دارند ؟
رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش می گوید تحقق اهداف تربیتی و آموزشی در نظام تعلیم و تربیت مدیون و مرهون امنیتی میباشد که در حفاظت فیزیکی ادارات فراهم شده است.
آیا محدود کردن و تنزل دادن اهداف تربیتی و آموزشی به فقط امر « حفاظت فیزیکی » نشان دهنده نگاه موسع و کل نگر به کلیت آموزش است ؟
جایگاه « انسان » و « اندیشه » و « تفکر انتقادی » در این نگاه تنگ نظرانه و محدود کننده چگونه باید تعریف و تبیین شود ؟
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه تشکل ها/
به مناسبت هفتاد و ششمین سالگرد نجات آذربایجان ،سازمان پژوهشگران جبهۀ ملی ایران بیانیه ای صادر کرد.
متن کامل این بیانیه که در اختیار « صدای معلم » قرار گرفته به شرح زیر است .
گروه گزارش/
شنبه 19 آذر ؛ « صدای معلم » در گزارشی نوشت : ( این جا )
« ظرف چند هفته اخیر این برای سومین بار است که در تهران مدارس تعطیل می شوند .
علت آن هم « آلودگی هوا » بیان می شود .
وزارت آموزش و پرورش و استاندار هم که رئیس شورای آموزش و پرورش این کلان شهر است طبق معمول مدارس را به برگزاری « کلاس های غیرحضوری » احاله می دهند .
آیا تجربه 25 ماه تعطیلی مدارس بر اثر کرونا و برگزاری آموزش غیرحضوری تجربه موفقی بود که دوباره همان آدرس تکرار می شود ؟
آیا اساسا در مدارس و در سال تحصیلی جاری فایل و برنامه ی مستقل و جداگانه ای برای این نوع آموزش طراحی شده است و یا آن که این حرف ها جنبه « رفع تکلیف » دارند ؟ »
استمرار تعطیلی مدارس در سطح کشور آن هم به خاطر آلودگی هوا که البته پدیده ی جدیدی نیست و ریشه در بی کفایتی مدیران و بی توجهی به مساله محیط زیست دارد پرسش های فراوانی را در مورد آینده و چشم انداز موضوع « آموزش » در ایران برانگیخته است .
تاکید این رسانه مستقل و منتقد آن است که آلودگی هوا چیز جدیدی نیست و رفتارها و شواهدی که اثبات کند اقدامات مهم و قابل توجهی حداقل برای تعطیل و یا تعدیل کردن « منابع آلوده کننده ی هوا » صورت گرفته است مشاهده نمی شود .
به نظر می رسد با توجه به اعتراضات سیاسی و التهابات جاری ، تعطیلی مدارس ریشه های سیاسی داشته اما اگر هم چنین چیزی صحت داشته باشد با توجه به محور بودن آموزش و تربیت در جامعه و نقش بی بدیل آن در توسعه ی پایدار این اقدام به هیچ وجه منطقی و عقلانی نبوده و قانع کننده نیست .
یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش 28 دی ماه 1400 در یک برنامه تلویزیونی در خصوص «برقراری عدالت آموزشی» چنین می گوید : ( این جا )
« بر اساس یک عادت دیرینه هر اتفاقی که میافتد مدارس را تعطیل میکنیم؛ با بارش برف، آلودگی هوا و .. که البته این صحیح نیست و باید با ارتقای سواد فرزندان مان در این حوزه و آموزش سواد سلامت در زمان آلودگی هوا، از دانش آموزان مراقبت شود.
در خیلی از کشورها آلودگی از شهرهای ما بیشتر است اما بچه ها همیشه به مدرسه میروند و با رعایت پروتکلهای مورد نظر از امر تعطیلی پیشگیری می شود که ما هم باید به این مرحله برسیم.
( منبع : کانال اخبار هواشناسی کشور ) - فروردین 1401 - این جا
نوری با اشاره به اینکه زمان آموزش ما کم نیست اما اینکه به راحتی مدارس را تعطیل کنیم و بچهها با موقعیتهای جدید آشنا نشوند خوب نیست، گفت: بچه ها باید با موقعیتها آشنا شوند و کرونا هم یکی از همین موقعیتهاست؛ اگر در برخی کشورها با شیوع کرونا تعطیلی داشتیم، تنها در حدود چند هفته یا حداکثر 6 ماه بود، در صورتی که در کشور ما مدارس حدود 2 سال تعطیل شد . » استمرار تعطیلی مدارس در سطح کشور آن هم به خاطر آلودگی هوا که البته پدیده ی جدیدی نیست و ریشه در بی کفایتی مدیران و بی توجهی به مساله محیط زیست دارد پرسش های فراوانی را در مورد آینده و چشم انداز موضوع « آموزش » در ایران برانگیخته است .
همچنین همین وزیر آموزش و پرورش در نشست شورای معاونین امور مجلس وزارتخانهها و سازمانهای دولتی که به میزبانی وزارت آموزش و پرورش در محل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و در 30 آبان سال جاری برگزار شد عنوان کرد : ( این جا )
« متاسفانه اندیشههای غربی دیگری مطرح شد که خانوادهها را هدف گرفته بود. مدارس ما سه سال تعطیل بود، اما یک نفر اعتراض نکرد که دانش آموزان مشکل فاصله تربیتی در بعد روانشناختی و جامعه شناختی پیدا میکنند در حالی که نهایت تعطیلی مدارس در جوامع دیگر، شش ماه بوده است. نظام سلطه به دنبال ایناست که مدارس و دانشگاهها را واقعا تعطیل کند . »
پرسش صریح « صدای معلم » از وزیر آموزش و پرورش آن است که این رفتارهای دوگانه ناشی از چیست ؟ آیا وزیر آموزش و پرورش سخنان و مواضع پیشین خود را فراموش کرده است ؟
آقای نوری به عنوان سکان دار آموزش و تربیت در نظام جمهوری اسلامی ایران در زمینه ارتقای سواد سلامت چه کرده است ؟
در کجای دنیا مدارس را به بهانه آلودگی هوا تعطیل می کنند در حالی که منابع اصلی آلوده کننده ی هوا همچنان فعال هستند و خبری از اجرای درست « قانون هوای پاک » نیست ؟
« صدای معلم » در طول 25 ماه تعطیلی مدارس به خاطر کرونا معترض انفعال مقامات و تصمیم گیران وقت در آموزش و پرورش و ستاد ملی مقابله با کرونا بود و تنها رسانه ای بود که گزارش های کارشناسی و تطبیقی قابل توجه و تاملی را در این زمینه منتشر کرد .
این رسانه مستقل و منتقد در حوزه عمومی آموزش ایران هم اکنون به این اقدام شما و سایرین اعتراض می کند و خواهان شفاف سازی سریع در این مورد و برگرداندن آموزش و تربیت به ریل اصلی خودش است .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
سرانجام و پس از گذشت بیش از هفت ماه از انتصاب « علیرضا صیادی » به عنوان سرپرست اداره کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی امروز دوشنبه 21 آذر ، مراسم تودیع و معارفه مدیر کل جدید در تالار معلم این استان برگزار گردید .
این مراسم با حضور اصغر باقرزاده معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش و وحید بیگدلی، قائم مقام سازمان دانشآموزی کشور انجام شد که طی آن حجت الاسلام والمسلمین علی پوررادی جایگزین علیرضا صیادی گردید .
علیرضا صیادی با مدرک دکترای علوم سیاسی در تاریخ 10 اردیبهشت 1401 جایگزین « جعفر پاشایی » مدیر کل پیشین آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی شد .
به استناد ماده 94 قانون مدیریت خدمات کشوری مدت مجاز برای تصدی یک شغل با حکم سرپرستی حداکثر 4 ماه می باشد اما پرسش قابل تامل این است که چرا مقامات و مسئولان به قوانین احترام نمی گذارند اما زمانی که حتی نامه ای عادی به آنان ارجاع می شود در زیر نامه دائما چنین پاراف می کنند :
« مطابق ضوابط و مقررات ... »
این رسانه مستقل و منتقد در حوزه عمومی آموزش ایران در آخرین گزارش خود نسبت به عملکرد سرپرست اداره کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی در شکایت از یک فعال رسانه با عنوان : " شنیدن صدای اعتراض به معنای تکریم عملی « منتقد » و لحاظ کردن نظرات اصلاحی در فرآیندهای غلط و تصمیم های نادرست به منظور بهبود امور و شیوه حکمرانی و در نهایت ترمیم اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی است" به جای شکایت علیه منتقدان و اهل رسانه " صدای اعتراض " را بشنوید ! چنین نوشت : ( این جا )
« صدای معلم » در عمر یک سال و سه ماهه دولت سیزدهم و وزارت یوسف نوری بر آموزش و پرورش بارها نسبت به غلبه فرهنگ امنیتی بر امنیت فرهنگی انتقاد کرده و خواهان احترام به « قانون » و « منشور حقوق شهروندی » از سوی مقامات و مدیران شده است .
به تازگی ، « علیرضا صیادی » سرپرست اداره کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی شکایتی را علیه « جواد لطف الله پور » معلم - به خاطر نگارش یک مطلب انتقادی از عملکرد این مقام آموزش و پرورش در موضوع اخراج ۶۹ نفر از مربیان پیش دبستانی شهرستان های سراب و مهربان- در محاکم قضایی اقامه کرده است .
« صدای معلم » ضمن دعوت از آقای صیادی و سایر مقامات آموزش و پرورش برای احترام به « قانون » و « پاسخ گویی » که مدعای مکرر رئیس دولت سیزدهم و نیز اظهارات اخیر سخنگوی این دولت در مورد پاسخ گو بودن مدیران این دولت است خواهان شنیدن صدای اعتراض کنش گران رسانه ای و معلمان معترض در راستای ایفاد حقوق قانونی شان است .
شنیدن صدای اعتراض به معنای تکریم « منتقد » و لحاظ کردن نظرات اصلاحی در فرآیندهای غلط و تصمیم های نادرست به منظور بهبود امور و شیوه حکمرانی و در نهایت ترمیم اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی است .
به جای شکایت علیه منتقدان آستانه تحمل و نقد پذیری خود را افزایش داده و پاسخ گوی عملکرد خویش باشید .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
سخنگو و دبیر هیأت دولت سیزدهم بعد از ظهر سه شنبه در نشست «حاکمیت قانون و اعتراض مدنی» که برای بررسی چارچوبها و ظرفیتهای حقوقی برگزاری تجمعات برگزار شد، حضور یافت و به طرح موضوعاتی پرداخت .
بهادری جهرمی به دو موضوع « رسانه » و نیز « مطالبات فرهنگیان » هم پرداخت .
ایشان گفت :
رسانهها، محلی برای بیان نگاههای متفاوت هستند .
در دهه اخیر با گسترده شدن فضای مجازی، یک بستر عمومی اطلاع رسانی در اختیار تمام شهروندان قرار گرفته است و طبیعتاً حرف معقول و کارشناسی راه خودش را پیدا کرده و شنیده میشود .
اولین و اصلیترین محلی که ساختار مبتنی بر حاکمیت قانون برای شنیدن شدن صدای اعتراض طراحی کرده، نظام حاکم رسانهها و مطبوعات است. در جوامع نخبگانی و دانشگاهها نیز بستر مناسبی برای طرح و نقد موضوعات مختلف حکمرانی وجود دارد . پرسش « صدای معلم » از سخنگوی دولت سیزدهم آن است که بر مبنای کدامین شواهد و مستندات چنین ادعاهایی را مطرح می کند ؟
سعی و تلاش دولت جدید این بوده که بتواند بستر را برای تحقق مطلوب انواع اعتراض فراهم کند زیرا اگر ما این بسترها را آماده نکنیم، مخالفان کشور و مردم، اجازه شنیده شدن صدای معترض را به حاکمیت نمیدهند، به این خاطر که میدانند اگر صدای معترضان شنیده شود، حل مسائل تسریع و تسهیل میشود .
ما در ابتدای شروع به کار در حوزه اطلاع رسانی در دولت جدید، میدیدیم که قراردادهای اطلاعرسانی دستگاهها و بخشهای مختلف با رسانههایی است که مجوز قانونی ندارند، درحالی که ما ۱۳ هزار رسانه مجوزدار در کشور داریم؛ نتیجه این روش، گلآلود شدن فضای رسانهای و دامن زدن به شایعات در کشور میشود .
حوادث اخیر نشان داد اصلیترین هدف عاملان و مسببان اغتشاشات این بود که نگذارند صدای معترضان شنیده شود زیرا وقتی آشوب در کشور ایجاد شود، حواسها به سمت آن منحرف میشود و صدای اعتراض شنیده نمیشود . » مسأله اصلي اين است كه آيا نظام آموزشي با معلمان نارضي ميتواند به مأموريت خود ادامه داده و رسالت خود را انجام دهد؟
سخنگوی دولت سیزدهم در حوزه آموزش و پرورش چنین گفت :
« وظیفه ی دولت و هر دولتی هم این است که پاسخ گو باشد .
این دولت در یک سال و سه ماه گذشته اثبات کرد صدای اعتراضی فرهنگیان را شنید و بعد از 11 سال رتبه بندی معلمان را اجرا کرد .
آیا وقتی فرهنگیان اعتراض می کردند کسی به آنان گفت اغتشاش گر ؟
کسی با آن ها برخورد کرد ... »
البته سخنگوی دولت صدای شنیده شده اعتراض را به بازنشستگان هم تعمیم داد ...
نخستین پرسش « صدای معلم » از سخنگوی دولت سیزدهم آن است که بر مبنای کدامین شواهد و مستندات چنین ادعاهایی را مطرح می کند ؟
آیا آقای بهادری جهرمی که از ساختار مبتنی بر حاکمیت قانون برای شنیدن شدن صدای اعتراض سخن می راند ؛ اطلاع دارد که برای نخستین بار و در دولت متبوع ایشان ، « صدای معلم » تنها رسانه ی مستقل و منتقد معلمی را که البته با رویکرد کارشناسی به مسائل و چالش های آموزش و پرورش می پردازد را از حضور در « نشست های رسانه ای » محروم کرده اند ؟
آیا اساسا تیم مستقر شما در حوزه ی آموزش و پرورش که بر اساس تفکر خودی و غیرخودی مدیریت می کنند ، چنین رسانه هایی را بر می تابند ؟
آقای بهادری جهرمی از کدام « پاسخ گویی » می گوید ؟
آیا اساسا در ادبیات و اتمسفر ذهنی مدیران شما در آموزش و پرورش حسی و تعهدی برای مسئولیت پذیری و پاسخ گویی دیده می شود ؟
تنها واژه ای که « معلمان کنش گر » در این یک سال و اندی از زبان مقامات شما در حوزه آموزش شنیده اند « جهاد تبیین » بوده است که البته « صدای معلم » در سلسله گزارش هایی با رویکرد علمی و کارشناسی به آن ها پرداخته است . ( این جا )
سخنگوی دولت سیزدهم تنها در حالی به تنها دست آورد دولت ایشان در حوزه آموزش و پرورش یعنی « رتبه بندی معلمان » می پردازد که شواهد و اخبار حاکی از تشدید « نارضایتی فراگیر معلمان » در حوزه های « معیشت » و « منزلت » است . ( این جا )
(توصیه « صدای معلم » به سخنگوی دولت سیزدهم آن است که گزارش پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش را که در این رسانه منتشر شد را با دقت مطالعه کنند ) ( 1 )
به عنوان مثال ؛ تنها واژه ای که « معلمان کنش گر » در این یک سال و اندی از زبان مقامات شما در حوزه آموزش شنیده اند « جهاد تبیین » بوده است .
معلمان می پرسند اگر قرار بود پس از گذشت بیش از 6 ماه و با تبلیغات فراوان برای همه آنان رتبه ی یک را بزنند چرا همان ابتدا این کار را انجام ندادند ؟
و یا ماجرای آن همه کسورات رنگارنگ در فیش حقوقی آنان چه بوده است ؟
معلمان می پرسند پس از این همه جار و جنجال رسانه های وابسته به دولت در زمینه افزایش حقوق معلمان ناشی از رتبه بندی معلمان و... هنوز تا « خط فقر » فاصله زیادی داریم .
آقای بهادری جهرمی که مخالفان و معترضان وضعیت موجود را به آدرس « شنیده شدن صدای اعتراض از کانال رسانه » حواله می دهد خبر دارد که وزیر آموزش و پرورش اش شهامت برگزاری حتا یک نشست رسانه ای را در ابتدای سال تحصیلی و البته با حضور رسانه های مستقل و منتقد نداشت ؟
طبیعی است که وقتی این چنین با رسانه های مستقل و منتقد برخورد شود ، متن و بدنه ی جامعه از این مجاری سرخورده و نا امید شده و راه « خیابان » را در پیش بگیرند و این مساله به وضوح در شعارهای آنان در کف خیابان مشهود و مبرهن است .
به جرات می توان گفت تنها دست آورد دولت سیزدهم در حوزه آموزش و پرورش جایگزینی و غلبه ی « فرهنگ امنیتی » بر » امنیت فرهنگی » بوده است .
در زمینه ی برخوردهای قضایی و اداری با معلمان کنش گر ، شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران گزارش داد که فقط طی یک سال و سه ماه عمر دولت سیزدهم، بیش از ۱۵ فرهنگی حکم زندان گرفتهاند، بیش از ۸ فعال صنفی زندانی شدهاند، بیش از ۱۵۰ نفر به نهادهای امنیتی احضار شدهاند، برای بیش از ۵۰۰ نفر هیاتهای تخلفات اداری پرونده تشکیل شده است و کسانی که در تجمعات شرکت کردهاند مشمول رتبهبندی نشدهاند.
( 1 )
« .... در سالهای اخیر فضاي نارضایتی بر جامعه معلمان کشور حاكم شده است و نشانههاي اين نارضايتي فراگير در تجمعات اعتراضي آنها در سال تحصيلي گذشته آشكار شده است و بيم آن ميرود كه اين نارضايتي به اختلال عمده در كاركرد نظام آموزش و پرورش منجر شود. صرف نظر از موجه بودن اعتراضها و تجمعات اخير معلمان، اين تحركات تا مويرگهاي بدنه آموزش و پرورش نفوذ كرده است.
معلمان به عنوان يكي از گروههای مرجع، در شكلگيري و هدايت افكار عمومی، سهم قابل توجهي دارند. نارضايتی فراگير معلمان، ميتواند ساير اصناف جامعه را به نامطلوب بودن حكمرانی متقاعد ساخته و با گسترش دامنه اعتراض، مشروعیت و مقبوليت نظام سیاسی را تهديد كند.
با عنايت به آنچه بيان شد، طرح اين مسأله را نبايد در حد اظهار ناراحتي از وضع معاش معلمان تلقي كرد بلكه طرح مسأله به مثابه هشدار جدي و فرياد نالهاي است براي آينده نظام آموزش و پرورش ايران.
مسأله اصلي اين است كه آيا نظام آموزشي با معلمان نارضي ميتواند به مأموريت خود ادامه داده و رسالت خود را انجام دهد؟ »
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
تاکنون گزارش های متعدد و مستندی با رویکردی کارشناسی و بر محور « تفکر انتقادی » در مورد عملکرد دولت سیزدهم در حوزه آموزش و پرورش در یک سال اخیر منتشر شده است اما پاسخی شفاف و در خور از سوی مسئولان و مخاطبانی که مورد نقد قرار گرفته اند به « صدای معلم » ارائه نشده است .
یکی از این حوزه ها که البته راهبردی نیز می باشد ، « روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش » است .
به لحاظ منطقی و بر اساس آموز های علم « ارتباطات » زمانی که پاسخی به یک رسانه تخصصی و منتقد در حوزه آموزش ارائه نمی گردد ، فرض بر این است که پاسخی برای عرضه ندارند .
پرتال وزارت آموزش و پرورش نوشت : ( این جا )
« به گزارش مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، مصطفی بابایی اظهار كرد: امروز در عصر ارتباطات زندگی میکنیم، بنابراين رسانهها انحصاری نیستند و هرکسی که یک گوشی هوشمند دارد نقش یک خبرنگار را ایفا میکند، لذا باید بهصورت جدی به این موضوع دقت داشته باشیم و بدانيم كه هر شهروندی میتواند نقش يك خبرنگار را داشته باشد.
وی گفت: اکنون در شرایطی هستیم که دشمن در حال پیادهسازی برنامه خود برای انجام عملیات روانی بر دانش آموزان این مرزوبوم است لذا ضرورت دارد تا تمام دستگاهها به آموزش و پرورش برای خنثیسازی این حمله دشمن یاری رسانند.
رئیس مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش ادامه داد: امروزه روابط عمومی تنها در برگزاری مراسمها خلاصه نمیشود، بلكه مجموعهای از وظايف و مسئولیتهایی را بر عهده دارد كه در سازمان نقش تعیینکننده و حساسي دارند، لذا كاركنان روابط عمومیها نیازمند بهروزرسانی مداوم دانش خود هستند و مديران سازمانها نيز بايد با برگزاري کارگاهها و نشستهای گوناگون در بهروزآوری نيروي انساني خود تلاش نمايند.
وی ادامه داد: روابط عمومي وزارت آموزش و پرورش به سمت یک روابط عمومی ماموریتگرا حركت میکند و بر اين اساس پویشهای مختلفی را برای نشان دادن واقعیتها و اهداف نظام بر اساس فرمايشات مقام معظم رهبري و اجراي «جهاد تبيين» انجام میدهیم.
بابایی با اشاره به اينكه يكي از وظایف روابط عمومیها ايجاد جريان سازي در جامعه و مخاطبان آن بر اساس برنامهها و اهداف سازمان است، گفت: براي جریان سازی، بايد تولید انبوه محتوا داشت، لذا مديران روابط عمومي پيش از اقدام به هر كاري بايد نيروي انساني توانمند، آشنا به علم روز با شناخت مخاطب را داشته باشند تا بتوانند محتواي مناسب را توليد نمايند.
وی با اشاره به دست آوردهای دولت در حوزه آموزش و پرورش گفت: در ۶ ماه نخست سال جاري بیش از ۹ هزار مدرسه در سطح کشور ساخته شده است و در سفرهاي استاني بودجههایی براي نوسازي و بازسازي مدارس اختصاص داده شده است. اگر در میان کنش گران و منتقدان بخش آموزش و پرورش و برخی اوقات « کلیت ساختار » نشانه گرفته می شود این چیزی نیست مگر عدم اقناع مخاطبان و پدیده « نارضایتی فراگیر معلمان » از عملکرد باژگونه و بد مقاماتی که به حتا به وظایف تخصصی و سازمانی خویش عمل نمی کنند و ارکان آموزش را نسبت به تصمیم گیرندگان بدبین می کنند .
بابایی در پایان خاطرنشان کرد: مخاطبان آموزش و پرورش امكان دريافت اخبار و اطلاعات را از منابع گوناگوني دارند، لذا ضرورت دارد تا براي اين كه به عنوان يك منبع خبر مطمئن و صحيح در نزد افكار عمومي شناخته شويم و مخاطبان به عنوان اولين منبع خبر در حوزه تعليم و تربيت به ما مراجعه نمايند، اخبار را صادقانه و سریع در اختیار افکار عمومی قرار دهيم »
نخستین پرسش « صدای معلم » از رئیس مرکز اطلاعرسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش این است که « روابط عمومی ماموریت گرا » یعنی چه ؟
آقای بابایی از کدام « ماموریت » سخن می گوید ؟
آیا در برابر این گونه ایفای ماموریت ها ، « حاکمیت » هم تحرکی برای توجه واقعی به « نهاد آموزش » و رکن اساسی « معلم » از خود نشان داده و یا آن که نقش معلم دائما به حاشیه رفته و از آموزش از معنای اصلی خود « تهی »گشته است ؟
ایشان که مدعی به روز رسانی دانش و مهارت همکاران خود در حوزه ی روابط عمومی است به یک پرسش ساده پاسخ دهد : توصیه این رسانه مستقل و منتقد به وزیر بعدی آموزش و پرورش همان است که پیش تر گفتیم و نوشتیم .
آخرین کتابی که در حوزه تخصصی وظایف سازمانی خویش مطالعه کرده چه بوده است ؟
تغییر کارکرد روابط عمومی یک حوزه تخصصی مانند « آموزش » به تریبون یک سویه حاکمیت و نشنیدن صداهای مخالف و منتقد در این بخش از سوی ارکان و ذی نفعان آن حداقل در یک سال اخیر موجب سیاسی شدن روابط عمومی آموزش و پرورش شده است .
آیا رئیس روابط عمومی این را قبول دارد ؟
این نحوه برخورد و عملکرد مدیر روابط عمومی گسترده ترین بخش دولتی با وظایف سازمانی خود موجب شده است تا برخی مخاطبان هم به جای وارد شدن در نقدهای تخصصی و بخشی در حوزه آموزش و پرورش « کلیت حاکمیت » را نشانه گرفته و آن را مورد پرسش و چالش های اساسی و بنیادی قرار دهند .
این نوع گفتمان که یک گفتمان کاملا غیرتخصصی و حتا امنیتی در حوزه آموزش است موجب « تحریک معلمان کنش گر و مطالبه گر » شده و موجب می شود که آنان با همه ی اقدامات تیم موجود در وزارت آموزش و پرورش مخالفت کنند .
اگر در میان کنش گران و منتقدان بخش آموزش و پرورش و برخی اوقات « کلیت ساختار » نشانه گرفته می شود این چیزی نیست مگر عدم اقناع مخاطبان و پدیده « نارضایتی فراگیر معلمان » از عملکرد باژگونه و بد مقاماتی که به حتا به وظایف تخصصی و سازمانی خویش عمل نمی کنند و ارکان آموزش را نسبت به تصمیم گیرندگان بدبین می کنند .
وقتی این مساله و به عبارتی بحران عمومیت داشته و اعتماد و سرمایه اجتماعی در نازل ترین تراز قرار گرفته است ؛ جهاد تبیین به چه دردی می خورد ؟ آیا در برابر این گونه ایفای ماموریت ها ، « حاکمیت » هم تحرکی برای توجه واقعی به « نهاد آموزش » و رکن اساسی « معلم » از خود نشان داده و یا آن که نقش معلم دائما به حاشیه رفته و از آموزش از معنای اصلی خود « تهی »گشته است ؟
شما و سایر همفکران شما دقیقا قرار است چه چیزی را برای « معلمان » و سایر ارکان آموزش مانند دانش آموزان تبیین و یا توجیه نمایید ؟
وقتی که شما حتا حاضر به شنیدن صدای مخالف و منتقد نیستید بوق و کرنا کردن چیزی که نیست چه مشکلی از مسائل و بحران ها حل خواهد کرد ؟
آیا تاکنون ایشان و سایرین نتیجه نظرسنجی « صدای معلم » از عملکرد دولت سیزدهم در حوزه آموزش و پرورش را مشاهده کرده اید ؟
ایشان که از عصر ارتباطات و تفوق شبکه های اجتماعی سخن می گوید آیا تاکنون نظرسنجی زیر را دیده است :
به نظر می رسد رئیس روابط عمومی این وزارتخانه از آن جا که طرح و برنامه ای برای حوزه ی تحت مدیریت خویش ندارند سعی می کنند تا به انحای مختلف پشت برخی نهادها سنگر بگیرند .
« صدای معلم » در دوره ی وزارت فانی ، بطحایی ، دانش آشتیانی ، حسینی و حاجی میرزایی در گزارش های متعدد خود بر انتخاب یک فرد متخصص ، باسواد و هوشمند در راس روابط عمومی وزارتخانه تاکید کرد .
برخی از آنان این هشدار را جدی گرفتند و در برابر افکار عمومی کارنامه ی قابل قبولی داشتند .
توصیه این رسانه مستقل و منتقد به وزیر بعدی آموزش و پرورش همان است که پیش تر گفتیم و نوشتیم .
جهت اطلاع رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش عرض می کنیم دست آوردی که ایشان در موضوع دست آوردهای دولت سیزدهم در حوزه آموزش و پرورش و در بخش « نوسازی مدارس » بیان داشته همه تحت مدیریت رئیس پیشین سازمان نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس کشور صورت گرفته که چندی پیش از مقام خود برکنار شد .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه استان ها و شهرستان ها/
نامه ی زیر توسط یک معلم از استان یزد برای « صدای معلم » ارسال گردیده است .