70 سال است که در ایران برنامههای توسعه تدوین میشود. چرا به میزان مطلوب توسعه پیدا نکردیم؟
جواب اول: به اندازه کافی سرمایه نداشتیم برای اهداف توسعه ای مان! ولی آمارها چیز دیگری می گویند.
درآمدهای ارزی صادرات نفت و گاز کشور طی سالهای ۱۳۹۹-۱۳۳۸ برابر با بیش از ۱۶۰۰ میلیارد دلار! (بی زحمت آن را در ماشین حساب تان در دلار ۴۰ هزار تومان ضرب کنید) این میزان، ارزی است که بهطور مستقیم طی این سالها در اختیار کشور بوده.
فقط این نیست.
از ۱۳۵۲ تا پایان ۱۳۹۷ حدود ۱۸۵۰ میلیارد دلار انرژی از منابع داخلی مصرف کرده ایم. اگر این منابع (چاه های نفت و گاز) در ایران به این فراوانی وجود نداشت بهناچار باید چنین رقمی برای واردات انرژی هزینه میشد (مثلا نفت می خریدیم). اگر اعداد دیگر را هم در نظر بگیریم بیش از ۴ هزار میلیارد دلار در اختیار ما بوده تا توسعه پیدا کنیم. ( این جا )
تحلیل و تجویز راهبردی:
عقلانیت فردی متفاوت است از عقلانیت جمعی. ممکن است در جامعه ای افراد آن باهوش باشند اما آن جامعه باهوش نباشد. مثال: باهوش ترین افراد جامعه ما می روند و پزشک می شوند. سیستم بهداشت و درمان کشور هم در اختیار پزشکان است اما آیا نظام بهداشت و درمان ما حال و روزی بهتر از سیستم های دیگر دارد؟ جمعی از افراد باهوش (پزشکان) لزوما یک سیستم باهوش را شکل نمی دهند. اولین و بدیهی ترین مشکل سیستم بهداشت و درمان ما اینست که بهداشت (پیشگیری) یک دهم درمان هم در اولویت نیست! مثال بعدی نظام دانشگاهی ماست. مثال دیگرش نظام بانکی. اجزای باهوش ولی ....
ایران توسعه پیدا نکرده چون عقل جمعی ما دچار خلل شده. تک تک ما باهوشیم! عاقلیم! اما کنار هم یک جامعه عاقل را تشکیل نداده ایم. ما نتوانسته ایم نظامهای باهوش، سیستمهای عقلایی و سازوکارهای خردمندانه تولید کنیم.
از نشانههای عقلانیت جمعی آنست که اگر راهی را رفت و فهمید به خطا رفته، تکرار نکند. سعی و خطا ایرادی ندارد. گاهی اوقات هیچ راهی جز سعی و خطا وجود ندارد. ولی تفاوت بنیادینی وجود دارد بین «سعی و خطا» و «سعی در خطا»! همه چیز را نمی توان به ناکارآمدی برنامه های توسعه تقلیل داد اما این هم یکی از مصادیق است.
حالا چند سوال برای تامل:
* سالهاست که برنامه پنج ساله داریم، هیچ از خودمان پرسیده ایم که منطق ۵سال چیست؟ واقعا بعد از دههها، همچنان برنامهها باید ۵ساله باشد؟ چرا سه ساله نه؟
* سالهاست وسط برنامه توسعه، انتخاب ریاست جمهوری داریم با کلی وعده های نامربوط. بالاخره برنامه توسعه یا وعده های بی پشتوانه رییس جمهور؟
* سال هاست که دولت برنامه می ریزد ولی اجرای آن منوط به همکاری فرادولت است چرا باید کاری که تا کنون جواب نداده را تکرار کنیم؟ وقتی الزامات موفقیت برنامه دست دولت نیست اصلا چرا برنامه ریزی کنیم؟
* یک دولت برنامه توسعه می نویسد و دولت بعدی می آید می گوید که من اصلاً این برنامه را قبول ندارم و می گذارد کنار. چرا دوباره...؟
* سال هاست بخش مردمی اقتصاد در برنامه ریزی متمرکز بوروکرات های دولتی تقریبا هیچ جایگاهی ندارد ؛ چرا ...؟
* سال هاست برنامه ریزی می کنیم و به جای تعیین سه تا پنج مساله مشخص و طراحی حداکثر ده اقدام معین برای آن ۵ مساله مشخص ؛ لیستی از آرزوها می نویسیم. بازهم ...؟
* سال هاست نقش اقتصاددانان در تلفیق برنامه توسعه ۹۰٪ است و بقیه اعم از جامعه شناسان، سیاست پژوهان، روان شناسان اجتماعی و... سرجمع کمتر از ۱۰٪ ؛ چرا همچنان...؟
* سال هاست عده ای برنامه می نویسند برای خودشان. عده ای هم تصمیمات کلان را می گیرند بر اساس دو مدل ذهنی مختلف! باز هم...؟
صادقانه پاسخ دهیم لایحه بودجه را جدی تر می گیریم یا برنامه توسعه را؟
70 سال این گونه رفتیم . 70 سال دیگر هم به همین روش برویم به جایی نمی رسیم. جرات کنیم به این شش تغییر فکر کنیم: از نشانههای عقلانیت جمعی آنست که اگر راهی را رفت و فهمید به خطا رفته، تکرار نکند. سعی و خطا ایرادی ندارد. گاهی اوقات هیچ راهی جز سعی و خطا وجود ندارد. ولی تفاوت بنیادینی وجود دارد بین «سعی و خطا» و «سعی در خطا»!
1 ) برنامه با مشارکت نهادهای مدنی (بخش مردمی تشکل یافته) تدوین شود نه صرفا دولت .
2) الزامات توسعه با تصمیم گیران اصلی کشور مفاهمه و تضمین شود و اگر تفاهم و تضمین حاصل نشد اصلا برنامه توسعه ننویسیم .
3) سند توسعه به جای ۱۵۰ صفحه، ۵ صفحه باشد. ۵موضوع و ۱۰ اقدام، همین و تمام!
4) قبل از تصویب به نظرسنجی عمومی گذاشته شود و اجماع ملی ایجاد شود .
5) متخصصان غیراقتصادی در تلفیق نهایی آن نقش بیشتری داشته باشند .
6) به جای هر پنج سال یکبار، پویا باشد هر ساله روزآمد شود. عملا ما یک فهرست از مهم ترین موضوعات و اقدامات کشور داریم که هر ساله متناسب با متقضیات روزآمد می شود. این بدان معنا نیست که هر سال تمام موضوعات عوض می شوند ممکن است یک موضوع دو سال در این سند بماند و یک موضوع یا اقدام ده سال!
برنامه ثابت توسعه با برش زمانی پنج ساله در جهان متغیر امروز کاملا بی معناست!
کانال مجتبی لشکربلوکی
نظرات بینندگان
آیا همه برنامه ها به یک نسبت ناموفق بوده اند یا با درجات متفاوتی؟به زبان دیگر آیا در هیچ کدام از برنامه ها موفقیت نسبی نداشته ایم؟؟ اگر داشته ایم که قطعا چنین بوده باید دید کدام عوامل مدیریتی ودر چه سطحی از مدیریت کشوری باعث شده اند که برنامه های ۵ ساله ویا ۷ ساله در مقایسه با برنامه های موفق تر موفقیت کمتری داشته باشند ویا کلا ناموفق باشند؛؛و درنهایتاینکه گفته شود پول هست ولی وعقل نیست با پوزش فراوان هم ناامید کننده ست وهم مقرون به واقعیت نیست .اگر بگوییم پول هست اما عقلا ومتخصصین در هزینه کردن آن نقشی ندارند شاید تعبیر مناسبتری باشد
درآمدهای ارزی صادرات نفت و گاز کشور طی سالهای ۱۳۹۹-۱۳۳۸ برابر با بیش از ۱۶۰۰ میلیارد دلار! (بی زحمت آن را در ماشین حساب تان در دلار ۴۰ هزار تومان ضرب کنید)
لطفا منطق داشته باشید. طی در مدت گفته شما همیشه ۴۰ دلار بوده است؟
از ارزش پول نگویید که بحث جای دیگر می رود.
مثلا:
ملی شدن صنعت نفت ایران در سال ۱۳۲۹ با اعمال تحریمهای فروش نفت و کاهش درآمدهای ارزی همراه شد به همین دلیل در ۱۳۳۰ قیمت دلار آمریکا به بیش از ۶۰ ریال و در دامنه ۱۰ ریالی تا ۷۰ ریال در نوسان بود.اما در سال ۱۳۳۱ و همراه با موج تلاطمهای سیاسی نرخ ارز در فاصله ۷۰ تا ۹۰ ریال در نوسان بود.
از سال ۱۳۳۴ و همزمان با برقراری روند عادی صادرات نفت ایران و بازگشت رونق اقتصادی، نرخ تورم که در سال ۱۳۳۳ تا ۱۵.۹ درصد افزایش یافته بود به کمتر از ۲ درصد کاهش یافت. تورم یک رقمی همراه با رشد آرام اقتصادی تا سال ۱۳۳۸ که نرخ تورم به ۱۳ درصد رسید ادامه داشت. سپس دوره ۱۳ ساله تورم تک رقمی آغاز شد. نرخ رشد اقتصادی ایران هم در اوایل دهه ۴۰ حدود ۵ درصد بود. تحت تاثیر بهبود شرایط اقتصاد کشور نسبت به سال ۱۳۳۲، نرخ دلار در سال ۱۳۴۰ به ۸۰ ریال نزدیک شد.طی دوره ده ساله ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۲ اقتصاد ایران با ثبت متوسط رشد اقتصادی ۱۱.۵ درصدی و متوسط نرخ تورم سالانه ۲.۶ درصدی دورهای طلایی را طی کرد.
از منبع قیمت دلار از رضا شاه تا به امروز د سایت خبری تحلیلی ساعت ۲۴.
طعنه مداح معروف به رئیسی؛ من شیعه انگلیسی اما گرانی تقصیر کیه؟
حمیدرضا علیمی نوشت:
من غربگرا ، من همسو با دشمن؛ فقط یکی بیاد بگه، گرانی لحظه به لحظه، تقصیر کیه ؟ آلودگی هوا، تقصیر کیه ؟ / جواب مردم را بدهید
وی افزود: ماجرا از آن قرار است که گروه مدیریتی قبلی هنگامی که جابهجا میشوند، رقم 150 تا 2 هزار میلیارد تومان را اختلاس میکنند و هنگامی که مدیران جدید از این موضوع باخبر میشوند، مدیران قبلی اقدام به تهدید و ترساندن آنها با کمک گرفتن از اراذل و اوباش میکنند.
رحیمی خاطر نشان کرد: بهعنوان مثال قرار میشود هر سوژهای را که این اراذل از سر راه بردارند و یا وادار به سکوت کنند رقم 80 میلیون تومان وجه دریافت کنند.
پلیس با دستگیری این خانم پی برد که این شخص هر روز با پرواز مستقیم به تهران برای گدایی میرود.
وی روزانه ۵ میلیون تومان درآمد داشته و دوباره به شهر خودش
بر می گشته است.