گروه استان ها و شهرستان ها/
در روزهای گذشته برخی عزل و نصب های مدیریتی در سطح مدارس در کرج انجام شده که تابع منطق مشخص و اقناعی نبوده و همچون سایر عزل و نصب ها در آموزش و پرورش دولت سیزدهم از جنس « سیاسی » است .
برخی از اولیای دانش آموزان در تماس با « صدای معلم » ضمن ابراز نگرانی شدید نسبت به وضعیت آتی مدرسه شان و اعتراض به این گونه اقدامات سطحی ، خواهان پاسخ گویی مسئولان در این مورد شده اند .
در خبری که « صدای معلم » 7 بهمن 1400 منتشر کرد ؛ از قول « علی حجر گشت ، مدیر کل جدید آموزش و پرورش استان البرز » چنین نوشت : ( این جا )
« در ادامه "علی حجرگشت" مدیرکل جدید آموزش و پرورش استان البرز ضمن استقبال از جلسات هم اندیشی با همکاران افزود: از احساسات برادرانه همکاران نسبت به خادم خود ممنونم قطعا هیچ تقابلی بین ما نبوده و ما در کنار همیم.
وی با اشاره به تحصیلات دانش سرا و تربیت معلم خود گفت:در واقع بدون احتساب تحصیلاتم در این دو مرکز، ۲۹ سال سابقه معلمی داشته و الباقی مربوط به تحصیل در این مراکز است. بومی استانم و همه چیز در موردم شفاف و شیشه ای است.
قطعا بهترین نفر از بین ۲۵ هزار فرهنگی شاغل استان برای مدیر کلی آموزش و پرورش نیستم ولی سعی می کنم با اخلاق مداری ،شایسته سالاری، خلوص نیت و تعهد کاری در پایان دوره مدیریت شرمنده همکاران نباشم.
وی با اشاره به پتانسیل های بالای استان و قوانین دست و پاگیر مدیریتی گفت: از ایده های خلاق و نو استقبال کرده و آماده هم اندیشی با تشکلهای فرهنگیان هستم و مطالبات همکاران را بی لکنت از مجاری قانونی و در جلسات با مسئولین مرتبط جار خواهم زد.
حجرگشت در پایان ضمن رد شکاف کاذب بین صف و ستاد افزود: همین الان ۳۱ پست خالی در آموزش و پرورش استان هیچ جذابیتی برای همکاران نداشته و عملا متقاضی همکاری برای آنها نداریم » .
« صدای معلم » بر اساس گفته های خود مدیر کل که در ابتدا ادعا کرد همه چیز در مورد وی شفاف و شیشه ای است ؛ خواهان شفاف سازی و پاسخ گویی در مورد این گونه اقدامات در حوزه مدیریتی وی می باشد .
آن چه در زیر می آید ؛ یادداشت انتقادی « مهدی توسلی » در این موارد و به ویژه رفتارهای غیرآموزشی و سیاسی نسبت به « رضا قاسم پور » مدیر پیشین شهیدستان کرج و خبرنگار فعال و توانمند « صدای معلم » است .
گروه تشکل ها/

پس از ماه ها و در آستانه یک ساله شدن وزارت « یوسف نوری » بر آموزش و پرورش ، « یوسف نوری » به فکر افتاده تا فردی را به عنوان « مشاور وزير در امور تشكل های فرهنگيان » منصوب نماید .
جایگاه رسمی با عنوان " مشاور وزیر در امور تشکل ها " در زمان وزارت مرتضی حاجی ایجاد شد .
در 8 سال دوران وزارت آموزش و پرورش در دولت احمدی نژاد ، مشاور وزیر در امور تشکل در محاق ماند و تحرک خاصی مشاهده نشد .
در 8 سال دولت روحانی رویکرد تعاملی وزارت آموزش و پرورش با تشکل های فرهنگیان به جز دوره وزارت « حاجی میرزایی » قابل توجه بود .
محمد بطحایی حتا مکانی را برای برگزاری نشست های تشکل های فرهنگیان با عنوان «هیات های اندیشه ورز » تدارک دید .

یوسف نوری در این مدت هیچ گونه نشستی با تشکل های فرهنگیان نداشته هر چند « رسانه ها » هم وضعیت چندان بهتری در این مورد ندارند .
آخرین فردی که این سمت با بر عهده داشت ؛ مرحوم « عادل عبدی » بود که در 28 اسفند 1400 درگذشت .
یکشنبه 10 مهر خبری در این مورد در پرتال وزارت آموزش و پرورش منتشر گردید . ( این جا )
در حکم انتصاب وزیر آموزش و پرورش خطاب به مشاور جدید در امور تشکل های فرهنگیان چنین آمده است :

« جناب آقاي سيد بابك هاشمی نكو
باتوجه به تعهد، تجارب ارزنده و شايستگي جنابعالي، به موجب اين ابلاغ به عنوان «مشاور وزير در امور تشكلهاي فرهنگيان» منصوب ميشويد.
اميد است با استعانت از پيشگاه خداوند متعال، پيروي از منويّات و مطالبات مقام معظم رهبري «مدظله العالي» و پيگيري سياستهاي رئيس جمهور محترم، با درنظر داشتن مفاد بيانيه گام دوم انقلاب، سياستهاي كلي ايجاد تحول در آموزش و پرورش، سند تحول بنيادين آموزش و پرورش و قوانين و مقررات آموزش و پرورش و جلب همكاري اعضاي شوراي معاونان و مديران كل استانها، در جلب مشارکت تشکلهای قانونی فرهنگیان در راستای تحقق مطالبات مقام معظم رهبری از دستگاه تعلیم و تربیت رسمی کشور و نیل به اهداف مندرج در سند تحول بنیادین موفق و مؤید باشید.
در اين راستا، رعايت اصول «عدالت محوري»، «انقلابگري»، «مردمداري»، «پاكدستي و فسادستيزي» و «قانون مداري» دولت مردمي، الزامي است.
توفيق روزافزون جنابعالي را در انجام وظايف محول از خداوند متعال مسألت دارم . »
تاکنون تشکل های فرهنگیان واکنشی به این انتصاب نداشته اند .
برخی از آخرین دیدگاه های سيد بابك هاشمی نكو که در حساب توئیتری وی ثبت شده اند .
وی خود را چنین معرفی می کند :
« دانش آموخته تربیت و در جست و جوی تربیت ناب | با افتخار ، معلم | جامعه اصلاح نمی شود مگر با ارتقا ( ی ) آموزش و پرورش
به مسئولین قضایی پیشنهاد می کنم خسارت تمام آسیب رسانی ها به اموال عمومی یا شخصی را از چهره هایی که با گفتار خود باعث تحریک احساسات مردم شدند اخذ نمایند چه شخصیت سیاسی باشد یا هنری یا ورزشی فرق نمیکند .
آموزش تفکر انتقادی در مدارس ضروری است تا دانش آموز بتواند سره را از ناسره تشخیص دهد و در بحران ها قدرت ریشه یابی و شناخت حقیقت را کسب کند تا هر خبری که توسط رسانه ها به ویژه آنهایی که با پول صهیونیستها و سعودی ها ارتزاق می کنند را باور نکند ، زودباوری و سطحی نگری ترمز عقلانیت است.
همه ایرانی ها از مرگ مهسا امینی ناراحتند و فقط دشمنان ایران که در هر حادثه ای از آب گل آلود ماهی میگیرند خوشحال هستند در موضوع حجاب و عفاف همه نهادها و دستگاهها باید وظیفه خود را انجام دهند و پلیس فقط در مرحله آخر و در مبارزه با بی حجابی های سازمان یافته و عریانی ها وارد شود .» .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

اگرچه از عمر دولت سیزدهم بیش از یک سال گذشته اما عمر وزارت وزیر آموزش و پرورش این دولت چند ماه مانده تا یکسال شود، چرا که سال گذشته تنها وزارتخانهای که وزیرش با تاخیر از مجلس رای اعتماد گرفت، وزارت آموزش و پرورش بود، چون هر دو گزینه اول و دوم ابراهیم رییسی نه تنها مورد استقبال فرهنگیان که مورد اعتماد مجلس همسو با او هم قرار نگرفت، لذا چند ماه از سال تحصیلی گذشته را این وزارتخانه بدون وزیر سپری کرد به همین دلیل تحلیلها این بود که دولت سیزدهم برای این حوزه مهم اولویتی قائل نیست و انتقادهای مختلفی از طیفهای گوناگون متوجه رویکرد این دولت به مقوله مهم آموزش و پرورش وارد شد.
حالا هم که سال تحصیلی جدید در حال آغاز شدن است، تحرکهای مدیریتی و عزل و نصبها به ویژه بهطور گسترده در مدیریت مدارس که از اهمیت زیادی برخوردار است، نشان از تصمیمات نگرانکنندهای دارد که بیشتر با اهداف و انگیزههای سیاسی و ایدئولوژیک صورت میگیرد و بیم آن میرود که رویکردهای افراطی و روشهای غیرحرفهای مدارس را از همین حداقل کارکردهای موجود نیز به دور کند، چراکه در طول این سالها به اذعان بیشتر کارشناسان و منتقدان، بزرگترین عامل ناکارآمدی در آموزش و پرورش متمرکز، بیثباتی مدیریتی و سیاسی و ایدئولوژیک بودن معیارهای عزل و نصب، آن هم حتی تا سطح مدیریت مدرسه بوده است.

این نگرانی از این جهت اهمیت دارد که به اذعان والدین و دانشآموزان در همین سیستم ناکارآمد آموزشی، ما مدارس و معلمان کارآمد فراوانی داریم که این کارآمدی به پشتوانه نیروهای شاغل در هر مدرسه به ویژه مدیر و کادر مدیریتی و آموزشی است که در صورت عدم توجه به معیارهای حرفهای مبتنی بر کارآمدی هر گونه تغییر و تحولی میتواند بر عمق و گستردگی این ناکارآمدی بیفزاید.
نکته دیگر اینکه در آستانه آغاز دومین سال تحصیلی در دولت ابراهیم رییسی هنوز مشخص نیست که رویکردهای اصلی این دولت در حوزه آموزشی چیست؟ هنوز برای افزایش کیفیت آموزشی و کاهش فقر و بیعدالتی آموزشی برنامه مشخصی ارایه نشده است و این وزارتخانه بزرگ متاسفانه روزمره اداره میشود و نقشه راهی وجود ندارد که بتوان به پشتوانه آن چشماندازی را متصور بود که مثلا در دومین سال تحصیلی این دولت بشود ارزیابی کرد که شاخصهای کارآمدی قدری افزایش بیابد.
سه ضلعی دانشآموز و معلم و والدین بهترین ارزیابی را میتوانند از میزان کارآمدی نظام آموزشی در ابعاد مختلف ارایه دهند که در سال گذشته اعتراضات معلمی و برخورد با آن اعتراضات نشان داد نارضایتی معلمان در بالاترین حد خود قرار دارد و واکنش دانشآموزان به ویژه پس از اعلام آمار ترکیب رتبههای برتر کنکور به بیعدالتی آموزشی هم مشت نمونه خرواری بود برای نارضایتی دانشآموزان، والدین هم که همیشه معترض و منتقد بودهاند، اما صدای آنها شنیده نمیشود.
روزنامه اعتماد
گروه گزارش/

مهر نوشت : ( این جا )
« شاهین مظفری با اشاره به اجرای طرح «مدرسه آماده» در سطح شهر تهران گفت: کارشناسان سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران از ۳۸۰۰ مدرسه دولتی در سطح شهر تهران بازدیدهای ایمنی لازم را انجام داده و وضعیت آنها را با سه رنگ سبز، زرد و قرمز درجهبندی کردهاند.
وی با بیان اینکه در اجرای این طرح رسیدگیهای لازم به تمام مدارس دولتی شهر تهران انجام شده است، درباره آخرین وضعیت ایمنی مدارس تهران برابر ارزیابیهای انجام شده اظهار کرد: حدود ۳۰ درصد مدارس شهر تهران وضعیتی با رنگ قرمز دارند، حدود ۵۰ درصد مدارس در وضعیت زرد بوده و تنها ۲۰ درصد مدارس دارای وضعیت سبز هستند.

معاون بازیابی، توانمندسازی و مشارکت جامعه پذیر سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران گفت: در روزهای پایانی سال گذشته در جلسه ستاد بحران شهر تهران که به ریاست شهردار تهران برگزار شد، مصوب شد که اداره نوسازی آموزش و پرورش تهران مشکلات و خلاءهای موجود را رفع کرده و نسبت به ایمنسازی مدارس اقدام کند که این موضوع به آنها ابلاغ شده است. ما هم در سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران پیگیر این موضوع هستیم تا اقدامات لازم صورت گیرد. توصیه ی « صدای معلم » به مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران آن است که به جای ظاهر شدن در نقش یک « سخنران سیاسی » اندکی هم به مسائل و چالش های نظام آموزشی توجه داشته و حل قطعی و عاجل آن ها را فارغ از شعار و تبلیغات سرلوحه کار و برنامه ی خویش قرار دهد .
وی در خصوص مهمترین ضعف مدارسی که در این طرح از آنها بازدید شده است گفت: بسیاری از ساختمانهای مدارس بازدید شده دارای سازههای فرسوده هستند. در شهر تهران بیشتر بافت فرسوده در نقاط مرکزی مستقر است و درگیری بیشتر، در حوزه فرسودگی سازهها و ناایمنی آنهاست. همچنین این ساختمانها در برابر آتشسوزی نیز تا حدودی ناایمن هستند.
مظفری با اشاره به به طرح زنگ شهر آماده که در ابتدای سال تحصیلی جاری در مدارس به صدا درآمد گفت: در سال تحصیلی جدید در راستای ادامه مباحث آموزشی طرح «زنگ شهر آماده» را داشتیم که در حقیقت به صورت نمادین به صدا درآمد »
پیش تر ، « صدای معلم » در گزارشی با عنوان « مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران فعلا " 930 مدرسه ناایمن " را دریابد ! تحقق تمدن نوین اسلامی پیشکش ! » خطاب به مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران نوشت : ( این جا )

« به نظر می رسد ؛ فاجعه ی تلخ متروپل آبادان تا حدودی مدیران و مسئولان غیرپاسخ گو و ناکارآمد را به خود آورده و موج هشدارها و اخطارها فزونی گرفته اما واقعا معلوم نیست این گونه اقدامات تا چه میزان پی گیری شده و به سرانجام مطلوبی خاتمه یابد .
پرسش « صدای معلم » از مدیر کل پیشین و مدیر کل فعلی که شش ماه از مدیریت ایشان می گذرد این است که چرا ؟ آقای کریمیان در مورد گزارش های مراجع ذی صلاح چه کرده است ؟
چه کاری مهم تر از تامین ایمنی مدارس و حفظ سلامت و جان انسان ها می تواند باشد ؟»
موضع مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در این مورد تاکنون سکوت بوده و چنین اخباری نیز در پرتال اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران دیده نمی شوند .
با این حال ، امروز در پرتال این اداره کل چنین می خوانیم : ( این جا )
«به گزارش اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش شهر تهران، هم زمان با هفته دفاع مقدس، مراسم صبحگاه مشترک بسیج فرهنگیان با حضور علیرضا کریمیان؛ مدیرکل، شورای معاونین، مدیران مناطق و فرهنگیان آموزش و پرورش شهر تهران، سرهنگ پیرولی؛ رئیس سازمان بسیج فرهنگیان تهران بزرگ و جواد کلانتریان، راوی دفاع مقدس برگزار شد.

وی با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی ایران، مبانی اصلی خود را از ارزش های دین مبین اسلام گرفت و در راس آن یک رهبر فرزانه بود که با رهبری پیامبرگونه خود انقلاب مردم را رقم زد اظهار کرد: نظام نوپای اسلامی ما در همان سال های نخست مورد دشمنیهای فراوان واقع شد و دلیل دشمنی استکبار جهانی با انقلاب اسلامی ایران، این بود که رهبر ما یک الگوی جهانی مردم سالاری دینی را بنیان نهاد که قابلیت انتشار در تمام جوامع به ویژه کشورهای اسلامی را داشت، لذا ترور مغزهای متفکر، تحریم، جنگ تحمیلی و.... از جمله اقدامات پلید دشمنان بود.
کریمیان با بیان اینکه یکی از راهبردهای جدی دشمن برای از بین بردن انقلاب نوپای مردم ایران، جنگ تحمیلی بود، خاطرنشان کرد: دشمن خیلی سریع متوجه این شد که انقلاب ما می تواند مسیر جهان را تغییر دهد و به همین دلیل رویکردها و راهبرهای متعددی برای مبارزه با ما به کار گرفت که از همان سال ها تا کنون ادامه داشته است و اکنون نیز با جنگ های نامتقارن و شناختی ، درصدد آن است که فضای رشد بیشتر به کشور ما ندهد.
مدیرکل آموزش و پرورش پایتخت، دلیل این دشمنی های پیاپی را نه فقط انقلاب اسلامی بلکه شرایط ویژه کشور ایران از نظر موقعیت های منحصر به فرد جغرافیایی، اقتصادی، تنوع اقلیمی و ... خواند و گفت: ایران در چهار راه جهانی قرار گرفته و لذا موقعیت ایران در جهان موقعیت خاصی است که مورد طمع تمام قدرتها و استکبار جهانی بوده است و انقلاب اسلامی با ساختار مردم سالاری دینی، این دشمنی ها را دو چندان کرد.
کریمیان تصریح کرد: امروز در یک شرایط پیچیده هستیم و فرهنگیان به عنوان قشر عظیمی از جامعه که دارای مرجعیت اجتماعی و بیشترین فصل مشترک میان حاکمیت و مردم هستند، می بایست به درک دقیقی از این شرایط رسیده و آن را برای جامعه تبیین کنند و آنچه در راستای جهاد تبیین وظیفه ماست، بصیرت افزایی مردم است تا جامعه درگیر جنگ ترکیبی نباشد و در این راه می بایست اول هوشیاری خود را حفظ کنیم و بعد در مسیر هوشیاری جامعه گام برداریم.
در ادامه پیرولی، رئیس سازمان بسیج فرهنگیان تهران بزرگ، همزمانی بهار علم و دانش با آغاز هفته دفاع مقدس را فرصت مغتنمی برای ادای دین به شهدا و گرامی داشت یاد و خاطره آن ها دانست و افزود: جنگ تحمیلی در کنار تمام سختی ها و تحریم ها، دستاوردهای مهمی هم داشت و یکی از آنها، آموختن مقاومت به مردم و نسل آینده ساز کشور بود . »
توصیه ی « صدای معلم » به مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران آن است که به جای ظاهر شدن در نقش یک « سخنران سیاسی » اندکی هم به مسائل و چالش های نظام آموزشی توجه داشته و حل قطعی و عاجل آن ها را فارغ از شعار و تبلیغات سرلوحه کار و برنامه ی خویش قرار دهد » .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گروه استان ها و شهرستان ها/
نامه ی زیر توسط یکی از فرهنگیان در انتقاد از عملکرد مدیر کل آموزش و پرورش خراسان شمالی برای صدای معلم ارسال گردیده است .
این رسانه آمادگی خود را برای شفاف سازی و انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .
گروه تشکل ها/
به مناسبت فرا رسیدن آغاز سال تحصیلی جدید ، انجمن اسلامی معلمان شهرستان های استان تهران بیانیه ای صادر کرد .
متن کامل این بیانیه که در اختیار « صدای معلم » قرار گرفته به شرح زیر است.
علی رغم تاکید مقام معظم رهبری (دام عزه العالی ) مبنی بر عدم دخالت نمایندگان در انتصابات ،عده ای از نمایندگان که خود را نیروی ارزشی و ولایی نیز می دانند و می نامند جهت شبکه سازی و تحقق وعده به نور چشمی های خود برای انتخابات بعدی بعضاً افراد بی کفایت ،متظاهر ،بی تدبیر و بی برنامه را که هیچ آینده نگری و ایده ای برای نظام تعلیم و تربیت ندارند در برخی مناطق محروم که اثرات آن به مراتب مخرب تر خواهد بود با فشار و تحمیل در حوزه آموزش و پرورش گماشتند .
جالب اینجاست شیوه خاص این مدیران پوشالی ، مدیریت ویترینی و نمایشی بدون توجه به زیر ساخت ها و اثرات اعمال تبلیغاتی خود است که تخریب پایه های نظام تعلیم و تربیت ،هدر رفت بیت المال و خسارت های جبران ناپذیری به همراه دارد .
آموزش و پرورش جای آزمایش و خطا نیست ؛ چرا که دانش آموزان و سمت و سوق آنان می تواند آینده ای پولادین برای هر کشوری رقم بزندکه لازمه آن سیاست گذاری و سیاستگذاران کارآمد، تمرکز و تجدید در سیاستگذاری می باشد.
تمرکز شاخص هایی که در قانون اهداف و وظایف آموزش و پرورش آمده است نمایانگر ارزش های هر کشور می باشد .
آموزش و پرورش به لحاظ نوع کار و مکانیزم اثرگذاری آن بر بنیاد جامعه، برنامهریزیها و تصمیمات آن خیلی سریع مورد قضاوت افکار عمومی، بازنگری جامعه و تجزیه و تحلیلق نخبگان و اندیشمندان قرار میگیرد به همین دلیل مسؤولان تصمیمساز در آموزش و پرورش می باید با شناسایی و تبیین ارتباط ارگانیک موجود بین عوامل، شرایط و زمینههای تأثیرگذاری بر برنامهریزیهای فرهنگی و آموزشی و کنترل کارآمد برنامهها، مواظب بازخورد فعالیتها و تصمیمگیری های خود باشند و هرگونه طرح و برنامه را با محک دیدگاه های صاحبان فکر و اندیشه سنجش و ارزیابی نمایند.

مزید بر آن دستورات و رهنمود های مقام معظم رهبری نشان از جایگاه و اهمیت خاص آموزش و پرورش می باشد .
فلذا از شورای محترم نگهبان ، وزیر محترم آموزش و پرورش و مدیر کل های محترم استان ها می خواهیم با عزل این مدیران بی کفایت و سفارشی و جایگزین کردن مدیران جوان انقلابی صاحب اندیشه و تدبیر مانع از هدر رفت منابع و تحلیل روز به روز نظام تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش شوند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
رفتارهای مدیر کل آموزش و پرورش استان زنجان و مدیر آموزش و پرورش ابهر در آستانه بازگشایی مدارس جز بر محور لجاجت نیست آنجا که معتقدند آنچه که ما می گوییم و ما انتخاب می کنیم برمدار حق مطلق است و دیگر هیچ و منتقدان و مخالفان عرصه مدیریت ما باید بدانند هرکس با ما در افتاد برافتاد و ما مصداق کامل حقیقت نابیم.
آقای مدیر!
این ره که تو می روی به ترکستان است!
به راستی چه طور می توان به این باور رسید :
آنجا که مدیر خود ،به توسعه دست نیافته است به جای اینکه به جست و جوی واقعیت های موجود در جامعه فرهنگیان بپردازد و با رفتارهای شایسته و درست با این قشر، باعث استحکام میثاق ها باشد و به شناسایی و تقویت هرچه بهتر منابع و منافع و دفاع از حق و حقوق این گروه تعلیمی و تربیتی کمک کند و درفاصله ی زمانی باقی مانده تا شروع سال جدید تحصیلی، به جای اقدام به برپایی کارگاه های آموزشی با معلمان و اولیاء و دانش آموزان و آماده سازی فضاهای آموزشی و رفع نیازهای نیروی انسانی، با اقدامات ناشی از عدم اراده مدیریتی ، باعث ایجاد احساس یاس و ناامیدی درحوزه فعالیت خویش شده و کمر به حذف مدیران و معلمان و کادر اداری باسابقه روشن و ارزنده آموزشی و پرورشی کرده است.
این اقدام مدیر به احتمال، بدون دخالت عوامل خارج از آموزش و پرورش و اراده محافل وابسته به قدرت نمی تواند به باور بنشیند.
مگر هدف اصلی مدیریت آموزشی، تسهیل و پیشبرد آموزش و یادگیری نیست ؟
آیا این مدیر می تواند سکاندار مطمئن و قابل اتکا برای مجموعه ی تحت مدیریت خویش باشد؟
به عنوان دغدعه مند حوزه تعلیم و تربیت ازهمه کسانی که دل در گرو تعالی تعلیم و تربیت، جدای از هر نوع حب و بغض وابستگی و خطی و جناحی، مومنانه و عاجزانه می خواهم هر کس به هر مقدار به هر اندازه که می توانند صدای رسایی در این هنگامه ی بی صدای باشند شاید در ساختمان وزارتخانه آموزش و پرورش شخص منصف و فریادرسی که دل در گرو عدالت داشته و عزمی برای شنیدن ؛ برای تحقق خواسته قشری که سایه ی سنگین دلزدگی را در پایان خدمت شان، گریبانگیرشان کرده اند پیدا شد وم شخصا بازرسی وزارت آموزش و پرورش را به داوری طلبیده تاحقی به ناحق ضایع نشود و اما در چارچوب مطالبه گری قبل از طرح مسئله اصلی بحث ، می پرسم :
آیا وزارت آموزش و پرورش توانسته است با فراهم ساختن شرایط و امکانات به گونه ای که تغییرات مطلوب در معلم به وجود بیاید ایجاد کند؟
آیا وزارتخانه توانسته است کمبود معلم را در سه مقطع تحصیلی برطرف کند که مدیر تحت امرشان چنین بی محابا به توسن می تازد ؟
مکرر شنیده اید معلمی که دغدغه معاش دارد ، سرویس مدرسه دانش آموز خود می شود، آژانس تاکسی تلفنی، اسنپ و یا بانهایت تعظیم در مقابل شان، شاگردی مغازه ی می کند !
خواهید گفت به تکریم و به تکلیف و قانون، تمامی معلمان و مدیران در خدمت ساختارند ؛ اما کدام ساختار؟

ساختاری که حس مسئوولیت و علاقه به کار و فعالیت آموزشی را در نیروهای خود ازبین می برد.
ساختاری که توجه به امور مربوط به جنبه های اساسی آموزش و پرورش را فدای رفتارهای پوپولیستی و عوام فریبانه می کند ؛ به باوری، آموزش و پرورش را اتاق فکری خارج از این وزارتخانه اداره می کند که این چنین به زبان ساده به آخرش نشسته اند.
ساختاری که یک مدیر سهمی ، ناشی از دخالت قوای دیگر، بی قاعده تمام فعالیت های سی ساله ی یک معلم را بر باد می دهد.
اجازه دهید برداشتی که مدیرآموزش و پرورش شهرستان ابهر از بخشنامه یا شیوه نامه و دستورالعملی که گویا از طرف وزارت آموزش و پرورش در سال های پیش صادرشده است را بیان نمایم ؛ مدیری که اهداف اصلی و سازمانی خودرا به اهداف فرعی و فردی و وامداری گره زده است و برای انجام هر کاری وقت و انرژی دارد جز توجه و تمرکز بر آنچه که باید توجه داشته باشد .
از معلمانی که با سی سال خدمت با مدرک لیسانس در مدیریت و معاونت مدارس اشتغال دارند خواسته شده است که یا برای ادامه همکاری باید از این سمت ها استفعاءکرده و برای ادامه همکاری به کلاس درس برگردند یا تقاضای بازنشستگی کنند و کسانی که با مدرک کارشناسی ارشد قصد ادامه همکاری دارند نیز باید از سمت مدیریت و معاونت مدارس کناره گیری کرده و به سر کلاس های درس برگردند .
بسیاری از این مدیران سال ها برای آموزش وپرورش تلاش کردند حال در آستانه رتبه بندی !!! شایسته نیست در حالی که تقاصا و اصرار بر استمرار خدمت دارند کنار گذاشته می شوند .
آیا مدیری که با مدرک کاشناسی ارشد با سی و یک سال سابقه دارای تجربه و تخصص است و بر استمرار خدمت نیز تاکید دارد بدون اینکه اخطار یا و تذکر کتبی و شفاهی در طول مدیریتش دریافت کرده باشد برکنار شود ؟

آیا این رفتارها دستوری و یا سلیقه ای و به خاطر رتبه بندی است ؟
اجازه دهید همه مدیران و معلمان از این موهبت کریمانه! و هزار رنگ و لعاب دار برخوردار باشند ؛ تبعیض ناروا شایسته نیست !
باران که شدی مپرس این خانه ی کیست
سقف حرم و مسجد و میخانه یکیست
باران که شدی ،پیاله ها را نشمار
جام و قدح و کاسه و پیمانه یکیست
پیش ما سوختگان مسجد و میخانه یکیست
حرم و دیر یکی،سبحه و پیمانه یکیست
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید