صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

بررسی اشتباه فاحش تاریخی در مورد اعدام شیخ فضل الله نوری در کتاب های درسی در صدای معلم

( به مناسبت یازدهم مرداد 1288 هجری شمسی سالروز اعدام شیخ فضل الله نوری )

 

هر گاه از بزرگراه شیخ فضل الله نوری وارد اتوبان جلال می‌شوم بی‌اختیار یاد خطای تاریخی جلال آل احمد می‌افتم! جلال آل احمد در کتاب « غرب‌ زدگی » خود راجع به اعدام «شیخ فضل الله نوری» چنین نوشته است:

بررسی اشتباه فاحش تاریخی در مورد اعدام شیخ فضل الله نوری در کتاب های درسی در صدای معلم

( جلال آل احمد )

 

«به هر صورت از آن روز بود که نقش غرب‌زدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند. و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمی می دانم که به علامت استیلای غرب‌زدگی پس از دویست سال بر بام سرای این مملکت افراشته شد.»

این نتیجه‌گیری غلط جلال را با آب و تاب در کتاب‌های درسی به خورد دانش آموزان این مملکت می دهند و گناه‌بردار کردن شیخ فضل الله را به گردن غرب‌زدگان می‌اندازند بگذریم که خود واژه غرب‌زدگی نیز اصطلاحی «من در آوردی» و تعریف نشده است که می‌توان آن را همچون برچسبی بر پیشانی هر شخص و جریانی چسباند. این واژه من در آوردی از ابداعات «سید احمد مهینی یزدی» معروف به «احمد فردید» بود که خود، شیفته‌ی «مارتین هایدگر» فیلسوف نازی آلمان هیتلری بود. فردید بین فلسفه پدیدارشناختی «هایدگر» و «عرفان ابن عربی» وجه مشترک پیدا می‌کرد!

داستان شیخ فضل الله نوری اما داستان دیگری است. شیخ فضل الله که در ابتدای انقلاب مشروطه در کنار سید عبدالله بهبهانی و سید کاظم طباطبایی قرار داشت بعدا با سید عبدالله بهبهانی اختلاف پیدا کرد و مشروطه را ضد دین تلقی کرد و مشروطه‌خواهان را مهدورالدم خواند!

محمد علی شاه قاجار هم که با برقراری مشروطه حکومت بی‌قید و شرط پادشاهی خود را در محدودیت می‌دید از فتوای شیخ فضل‌الله و چند تن از امام جمعه‌های همگام با وی استقبال کرد و کودتایی را سازماندهی کرد که حاصل آن به توپ بستن مجلس و اعدام بسیاری از مشروطه‌خواهان بود که شیخ آنها را مهدورالدم خوانده بود.

کودتای محمدعلی شاه که شکست خورد شیخ فضل الله به عنوان تئوریسین شرعی کودتا محاکمه و اعدام شد اما نکته مهم این است که در این محاکمه و اعدام هم «غرب زده‌ها» نقش اصلی را نداشتند بلکه این ماجرا توسط خود روحانیون کارگردانی می‌شد!

بررسی اشتباه فاحش تاریخی در مورد اعدام شیخ فضل الله نوری در کتاب های درسی در صدای معلم

۱ – مکاتبات بین سید عبدالله طباطبایی و سید کاظم طباطبایی با علمای نجف باعث شد که مراجع تقلید نجف (معروف به آیات ثلاث) در تلگرافی که در تاریخ ۲۹ ذیقعده ۱۳۲۵ هجری قمری فرستادند شیخ فضل الله نوری را «مفسد» اعلام کنند! حکم مفسد بودن شیخ فضل الله امضای آیت الله العظمی محمد حسین نجل میرزا خلیل، آیت الله العظمی محمد کاظم خراسانی و آیت الله العظمی عبدالله مازندرانی را دارد!

۲- قاضی دادگاهی که شیخ فضل الله را محاکمه و به اعدام محکوم کرد «شیخ ابراهیم زنجانی» بود. این مرد ۲۰ سال در حوزه علمیه نجف علوم دینی خوانده بود و شاگرد آخوند خراسانی، شیخ محمد لاهیجی و حاجی میرزا خلیل بود!

بررسی اشتباه فاحش تاریخی در مورد اعدام شیخ فضل الله نوری در کتاب های درسی در صدای معلم

این که اعدام شیخ فضل الله نوری اقدامی غلط بوده یک مساله است و این که این کار غلط را به گردن کسانی غیر از آمرین و عاملین آن بیاندازیم امر دیگری است. بحث درست و غلط بودن این اقدام یک بحث تحلیلی و حقوقی است که هر فرد و جریانی بسته به گرایش سیاسی و فلسفی خود می تواند رأیی متفاوت داشته باشد اما این که این اقدام را از دوش کارگردانان اصلی آن برداریم و به دوش دیگران بیندازیم تحریف تاریخ است و تحریف تاریخ در سطح کلان و اجتماعی باعث افکار بیمارگونه، تصمیمات غلط و حرکت‌های اجتماعی بیمار می‌شود.

چندی پیش دیدم که «نهاد کتابخانه های عمومی کشور» کتابی با عنوان «سر دار» به قلم نوه شیخ فضل الله نوری در تیراژ یکصد و پنجاه هزار نسخه چاپ کرده است. گرچه زیر عنوان کتاب آمده است که این کتاب «گزارش تحلیلی از بر دار رفتن آیت الله شیخ فضل الله نوری» است اما کتابی است برگرفته از خاطرات نزدیکان و مریدان شیخ که توسط نوه ایشان نوشته و در سال ۱۳۵۵ منتشر شده است. این که چنین کتابی با این شدت یک سونگری پس از گذشت حدود ۴۰ سال در تیراژی صد برابر تیراژ متعارف کتاب در ایران توسط یک نهاد دولتی چاپ شود و به رایگان در کتابخانه‌های کشور توزیع شود دیگر خطای فردی مرحوم جلال آل احمد نیست بلکه یک حرکت سازماندهی شده است.

جالب اینجاست که با وجود این که در دو جای این کتاب اشاره شده که عکسی از صحنه، بردار شدن شیخ فضل الله موجود نیست و عکس‌های موجود جعلی هستند باز هم طرح این کتاب منقوش به عکس جعلی صحنه بردار کشیده شدن شیخ فضل الله است!

بررسی اشتباه فاحش تاریخی در مورد اعدام شیخ فضل الله نوری در کتاب های درسی در صدای معلم

چگونه انتظار داریم ملتی که تاریخ خود را نمی‌داند تصمیمات درست بگیرد؟!

پی‌نوشت‌ها:
۱- برای شناخت بیشتر افکار احمد فردید و جلال آل احمد پیشنهاد می‌کنم کتاب «هویت اندیشان و میراث فکری احمد فردید» به قلم محمد منصور هاشمی از انتشارات کویر را بخوانید.

۲- شرح تحلیلی ماجرای بردار شدن «شیخ فضل الله نوری» را از کتاب «تاریخ انقلاب مشروطیت ایران» به قلم دکتر مهدی ملک زاده – انتشارات علمی بخوانید.

سایت دکتر محمدرضا سرگلزایی


بررسی اشتباه فاحش تاریخی در مورد اعدام شیخ فضل الله نوری در کتاب های درسی در صدای معلم

منتشرشده در پژوهش

چالش های آموزش و پرورش در حوزه عرضه و حکمرانی

محمد باقر قالیباف در جمع ائمه جمعه سراسر کشور با گریزی به ساختار معیوب بودجه و اقدام های به اصطلاح اصلاحی مجلس یازدهم در این باره فرموده‌اند: « ارقام درآمدی در بخش های مختلف نشان می دهد مشکل امروز کشور پول نیست، مشکل نبود عرضه و حکمرانی صحیح است».

 مطالعات مقایسه ای در حوزه تعلیم و تربیت رسمی نشان می دهند شوربختانه آموزش و پرورش ما ، همزمان با تثلیثی از مشکلات دست و پنجه نرم می کند که هریک به مثابه شرط لازمی است که نبود آن ، مانع از تحقق علت تامه یعنی رسیدن به غایتی می شود که مطلوب، مقصود و غایت القصوای ماست.

بیان شرح ماوقع در آموزش و پرورش بی شباهت به مصیبت نامه شیخ عطار نیست که گفت:

« زان که هر بیتی که می بنگاشتم
بر سر آن ماتمی می داشتم ».

آموزش و پرورش چرا باید مشکل پول نداشته باشد وقتی که مدارس دولتی ما با جمعیت دانش آموزی ۱۴٫۷۴۹٫۰۶۹ نفری سهمشان از تولید ناخالص داخلی این کشور حتی به رقم ناچیز ۲/۵ درصد نیز نمی رسد ؟!

چالش های آموزش و پرورش در حوزه عرضه و حکمرانی

جناب آقای قالیباف !

کدام یک از کشورهای منطقه را سراغ دارید که مانند ایران سهم آموزش و پرورش آنها از بودجه عمومی دولت در ده سال اخیر در کمال ناباوری به رغم افزایش لجام گسیخته تورم ، همچنان روی ۱۰ یا ۱۱ مات و مبهوت مانده ، به بیش از ۱۱ درصد نرسیده باشد؟!

ژاپن ، فنلاند و امثالهم پیش کش !

پس از ده سال رفت و برگشت مکرر ، هنوز از قبل مسأله رتبه بندی ، کام هیچ معلمی شیرین نشده است.

چالش های آموزش و پرورش در حوزه عرضه و حکمرانی

هنوز در نظام بودجه ریزی این کشور ،کم نیستند حضرات کارشناس مابی که با تشکیک در کارکردهای امروز آموزش و پرورش، خرج بیش از این، از جیب دولت را بریز و بپاش تلقی کرده ، آن را خرج اتینا می دانند! آن گاه توقع دارند معلم در این تنگی معیشت با شکم گرسنه ، بر مسند پیشوایی نشسته ، برای این خیل عظیم دانش آموزی ، میانداری اختیار کند !!

گرچه دو مشکل «عرضه » و « حکمرانی » بر حسب دلالت عقلی، اغلب اوقات از نوعی همپوشانی ، اختلاط ، درهم تنیدگی و تداخل برخوردارند اما اغتشاش حکمرانی در آموزش و پرورش آن چنان بدیهی و عیان است که نیازمند به اقامه یا ارایه هیچ دلیل و حجتی نیست.


اصلی ترین مسأله ای که در حوزه سیاست های آموزش و پرورش به آشکاری پیداست نبود سیاستگذاری های کاربردی و سردرگمی در راهبری این نهاد بزرگ است. در هیچ کدام از دولت ها حتی دولت سیزدهم آموزش و پرورش به عنوان یک اولویت ملی در نظر گرفته نشده است ؛ آنچه جایگزین همت دولت‌ها برای این منظور شده است جستن راهی برای فرار از ارائه برنامه های عملیاتی همزمان با شعار توخالی و پر بسامد پیاده‌سازی تحول بنیادین بر سر زبانهاست.

چالش های آموزش و پرورش در حوزه عرضه و حکمرانی

هر چند تلاش های پراکنده‌، روبنایی، ناکام و ناموزونی در برخی از دولت ها به اسم تحول یا اصلاحات در آموزش و پرورش انجام شده است اما هیچ گاه آموزش و پرورش در مقایسه با بهداشت ، اشتغال ، مسکن ، سیاست خارجی و... اولویت سیاستی و سیاسی نداشته است.

برخی از صاحب نظران ، « تنها استراتژی جایگزین برای نظام حکمرانی مطلوب در آموزش و پرورش را حکمرانی مشارکتی با هدف تمرکز زدایی و بهره گیری بیشتر از ظرفیت سازمان های مردم نهاد ، آحاد شهروندان به ویژه کنش‌گران اقتصادی ، سازمان های تجاری وکارخانه ها با تفویض اختیار به استانها و منطقه ای کردن آموزش وپرورش می دانند».

برخی مانند خانم دکتر علم الهدی به درستی معتقدند موضوعات تربیتی از جنس مسایل مطرح در حوزه مسکن و صنعت نیست که بتوان آن را به مدیریت های ناپایدار و سلایق متنوع واگذار کرد پس لازم است با هرساز وکاری نهاد اجتماعی تعلیم و تربیت را از کمبودها ، تغییرات سریع و گاه غیر قابل پیش‌بینی و حساب نشده ی قوه مجریه دور سازیم .(علم الهدی ۱۳۹۳).  در هیچ کدام از دولت ها حتی دولت سیزدهم آموزش و پرورش به عنوان یک اولویت ملی در نظر گرفته نشده است ؛ آنچه جایگزین همت دولت‌ها برای این منظور شده است جستن راهی برای فرار از ارائه برنامه های عملیاتی همزمان با شعار توخالی و پر بسامد پیاده‌سازی تحول بنیادین بر سر زبانهاست.

چالش حکمرانی در آموزش و پرورش تنها به همین جا ختم نمی‌شود.

بیچاره آموزش و پرورش که باید مثل حکایت « یک مویز و چهل قلندر » به زمین و زمان پاسخگو‌ بوده ، همه به خود جرات داده برای دردهای صعب و ناعلاجش ، نسخه ها می پیچند! گویا تنها قرارگاهی که محلی از اعراب و توجه ندارد شورای عالی آموزش و پرورش است.

موضوع ناکارآمدی حکمرانی در آموزش و پرورش ، مبحث دراز دامنی است که طرح تمامی ابعاد آن در این مجال و مقال اندک نمی گنجد.

و اما بعد !

مشکل سوم یا همان نداشتن عرضه !

داشتن عرضه و به کاربستن آن برای دور ماندن از ناکارکردی یا کژکارکردی در آموزش و پرورش مستلزم انتخاب وزیری محبوب و مقبول ، دانشور و باتدبیر ، توانا از حیث برخورداری از توانمندی های مختلف علمی ، تخصصی، حرفه‌ای و وجاهت فردی است تا از باب «شرف المکان بالمکین » به صندلی وزارت ، وزانت و صلابت ببخشد.

شوربختانه وزارت آموزش و پرورش تنها چیزی که در ده سال اخیر هرگز به خود ندیده است وزیر با عرضه یا با تدبیر است !

ناگفته نماند انتصاب های آموزش و پرورش از وزیر گرفته تا معاونان و مدیران کل استانی محصول مشترک همین دولت و مجلس است.

کافی است در یک استمزاج ساده ، کم هزینه و بی دردسر ، یعنی‌ طی یک نظرسنجی ابتدایی از یک نمونه آماری برگزیده به روش تصادفی طبقه‌ای یا خوشه‌ای از جامعه هدف ، یعنی فرهنگیان ، میزان محبوبیت ، مقبولیت ، عرضه و توانمندی مدیران امروز آموزش و پرورش را جویا شوید.

پاسخ به پرسش های فراوان بی پاسخ مانده ، استنتاج و استنباط ، گردآوری یافته ها ، ارایه پیشنهادات و بقیه ماجرا به عهده شما!


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

چالش های آموزش و پرورش در حوزه عرضه و حکمرانی

منتشرشده در یادداشت

ویژگی های مسئولان آموزش و پرورش و مرگ مدرسه

و آن گاه که خواب خوش یوسف فرهنگیان در: دولت عزیز این کهن دیار تعبیر شد؛ او را به فرمانروای قلمرو فرهنگ گماردند تا بتواند: کودکان را از تجاوز بزرگسالان و معدود معلمان بیمار در امان نگه دارد و مانع موج مهاجرت نخبگان دانش آموزی به خارج از کشور ، توسعه ی علمی و فرهنگی ، عمران و آبادانی مدارس و ارتقاء کمی و کیفی نظام تعلیم و تربیت شود؛ اما حضور برادران یوسف در ساختار مدیریت ستادی این قلمرو فرهنگی از وزارت تا استانها تعبیری وارونه از آن خواب به همراه داشته که مردانی از جنس انتقام ، انحصار  ، حذف و تنگ نظری در راس امور قرار بگیرند تا این بار باز فرهنگ در مسیر سقوط و اضمحلال قبلی حرکت و همچنان قربانیانی از جنس کودکان و فرزندان محروم لرستانی ، سیستانی و ایلامی و نظایر آن را به کام جهل و بیسوادی و .....بفرستد!

انتصاب برادر بسیجی پاسدار فرهنگی جناب اقای رضا عزتی بخشی از همان خواب خوش هیجانی حاج یوسف عزیز دولت است که شاید رضا (های) عزیز هرگز وجود خود را در دایره ی این انتصاب و خواب خوش تصور نمی کردند!

حضور اعتراضی معلمان رنجدیده در کف خیابان ها ،قربانی شدن اسماعیل و رسول و دیگر فرهنگیان و گرفتارشدن شان در سیاهچال ها و بی برنامگی آموزش و پرورش ، جملگی نشان از آشفتگی و فروپاشی درونی نظام تعلیم و تربیت در کشور است !

ویژگی های مسئولان آموزش و پرورش و مرگ مدرسه

و اما در لرستان و پس از هشت ماه جدال و نزاع درون گروهی مثلث استاندار ، نمایندگان و پدرسالاران طیف متکثر اصول گرایان و نو اصول گرایی قرعه ی فال به نام نامی برادر بسیجی پاسدار فرهنگی رضا عزتی افتاد و سکان بلم شکسته ی تعلیم و تربیت به وی سپرده شد تا او نیز آن را نه به ساحل نجات بلکه به سوی بقایای کشتی حضرت نوح در اعماق اقیانوس ها و دریاها بفرستد و ناخدایی باشد که خود نیز دیگر بار به عرشه ی سیاست و فرهنگ باز نگردد!

یاس و ناامیدی از برنامه ی سانسور تعمدی روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش در جلسه ی تودیع و معارفه ایشان با جناب سهرابی « سرپرست وقت که در برابر سخنان علمی و گزارشی از عملکرد مقبولش » که حتی یک جمله ی قابل فهم و تربیتی از سرپرست نوظهور شنیده نشده ، تا اقدامات چهار ماهه ی کنونی کاملا مشهود و مصداق عینی قرائت فاتحه و انالله و انا الیه الراجعون بر مزار تعلیم و تربیت است !

ویژگی های مسئولان آموزش و پرورش و مرگ مدرسه

در نگاهی گذرا و سطحی به عملکرد سرپرست فعلی آموزش و پرورش می توان به موارد ذیل اشاره کرد: و اما در لرستان و پس از هشت ماه جدال و نزاع درون گروهی مثلث استاندار ، نمایندگان و پدرسالاران طیف متکثر اصول گرایان و نو اصول گرایی قرعه ی فال به نام نامی برادر بسیجی پاسدار فرهنگی رضا عزتی افتاد و سکان بلم شکسته ی تعلیم و تربیت به وی سپرده شد تا او نیز آن را نه به ساحل نجات بلکه به سوی بقایای کشتی حضرت نوح در اعماق اقیانوس ها و دریاها بفرستد و ناخدایی باشد که خود نیز دیگر بار به عرشه ی سیاست و فرهنگ باز نگردد!

- عدم توجه و به کارگیری نیروهای شاخص و توانمند اصول گرایان که چهره های خوشنام و متخصص در حوزه ی فرهنگ را در سطح استان می توان در این نحله ی فکری از آنان یاد کرد و نام برد.

-  انتصاب برخی از خویشان نسبی و سببی در حوزه های مدیریت زیر مجموعه ی معاونت مالی که قطعا ناکارآمد و توان دیالوگ و چانه زنی در سطوح مدیریت ارشد استان اعم از حوزه های بانکی و یا استاندار را در آنان نخواهیم یافت!

- واگذاری مدیریت آموزش و پرورش شهرستان ها به نیروهای حراست و احیانا شورای محترم نگهبانی که فضای مدارس و محیط اداری را امنیتی و فضای آزاد دیالوگ و گفتمان و بحث و تبادل نظر را در مدارس سرکوب و دانش آموزان را قربانی خواهند کرد!

- چینش مدیران فرمانبردار که مدارس را نه در راستای اهداف عالیه ی فرهنگ و آموزش بلکه در مسیرهای انحرافی چون عمله های انتخاباتی سوق خواهد داد و باز قربانیان این نگاه برادر انقلابی بسیجی  « انقلاب نکرده و جبهه نرفته » فرزندان محروم لرستان خواهند بود !

بر این اساس و با توجه به این رویه ی افراط گرایانه و انحرافی در مسیر تعلیم و تربیت فرزندان لرستان و مدیریت آشفته حاکم بر آن ، از تمامی فرهنگیان فرهیخته با هر عقیده و فکر و اندیشه ای « باهم بودن و در کنار یکدیگر بودن » را وظیفه ی حرفه ای و اخلاقی خویش می دانم تا نگذاریم نوظهوران فاقد بینش و دانش تعلیم و تربیت علمی ، مدارس را به مدرسه نظام و کشتارگاه اندیشه تبدیل کنند!

 حق دفاع از عملکرد و اقدامات چهارماهه ی جناب عزتی را محفوظ می دانم و دعوتشان را با حضور اهالی رسانه در یک نشست مباحثه ای و مناظره ای با جان و دل پذیرا هستم .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

ویژگی های مسئولان آموزش و پرورش و مرگ مدرسه

منتشرشده در یادداشت

سخنی با نمایندگان مجلس شورای اسلامی پیرامون استیضاح یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش   در آستانه ی استیضاح وزیر ناکارآمد آموزش و پرورش مواردی را که ضروری می دانم تقدیم می کنم .

در بدو امر آغاز می کنم سخن را با کلام نورانی از قرآن : « ان الله یامرکم ان تودوا الامانات الی اهلها (همانا خداوند دستور می دهد که امانت را به اهلش بسپارید.)

نمایندگان محترم

همان گونه که مستحضرند پیرو معرفی دو گزینه قبلی که به خاطر ناکارآمدی و نا مرتبط بودن با آموزش وپرورش نتوانستند رای اعتماد مجلس را کسب نمایند و در شرایطی که انتظار می رفت رئیس جمهور پیام فرهنگیان و نمایندگان محترم را شنیده و یک گزینه قوی را معرفی کنند متاسفانه جناب نوری معرفی شد که به دلیل جلوگیری از ایجاد آسیب های بیشتر به دستگاه بیمار آموزش و پرورش توانستند با رای قابل قبولی ، اعتماد نمایندگان را به دست آورند و ردایی بپوشند که حقیقتا در قد و قواره ایشان نبود؛ اما تعدادی از فرهنگیان از جمله نگارنده این سطور همانند وکلای خویش در مجلس امیدوار بودیم فردی که به ظاهر از صف تا ستاد را طی کرده بود (اما هرگز کارنامه وی مورد ارزیابی قرار نگرفته بود که آیا موفق بوده است یا نه و برجسته ترین رزومه ایشان صعود به دماوند و پیاده روی تا کربلا بود ) با توجه به برنامه هایی که البته بعدا مشخص شد کپی پیست بوده که از دوستان قدیم خود در حوزه های مختلف و در نهایت سر هم بندی شده و به عنوان « برنامه » تقدیم مجلس گردیده بود ، بتواند مانند یک سرباز کهنه کار از تجربه خود و همفکرانش برای نجات آموزش و پرورش اقدامی عملی ، سریع و هدف مند انجام دهد .

اما با توجه به فقدان سه شاخص عمده یعنی:

1-مدیریت

2-دانش و آگاهی لازم (به گونه ای که در عرصه تعلیم و تربیت جزء برترین های این حوزه و صاحب نظر باشد)

3- و مقبولیت در بین معلمان که نمونه هایی جهت تنویر افکار عمومی تقدیم می شود ....

- در موضوع مدیریت انتصابات ایشان و به بهانه تمرکز بر جوان گرایی تیمی تشکیل شده است در ستاد که به ضرس قاطع (یک نظر سنجی بی طرف می تواند تایید یا رد کند ) با اختلاف بسیار نسبت به تیم های قبلی در تمامی دولت های گذشته ضعیف تر بوده است چه در ستاد و چه در انتخاب مدیران کل که محل اشکال جدی است و یقینا بر وکلای مردم پوشیده نیست .

- وزیر آموزش و پرورش باید سواد لازم و کافی در حوزه تعلیم و تربیت را داشته باشد و به نوعی صاحب نظر و جزء برترین ها باشد که متاسفانه این شاخصه هم در ایشان دیده نمی شود .

- مرجعیت و مقبولیت در بین حاکمیت و جامعه هدف نیز از دیگر شاخص هایی است که وزیر را در دولت به شیخ الوزرا تبدیل و در بین معلمان محبوب کند که این فاکتور و کاریزما نیز در ایشان دیده نمی شود .

سخنی با نمایندگان مجلس شورای اسلامی پیرامون استیضاح یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش

- سخنگوی ایشان که از قضا معاونت تربیت بدنی می باشد با اظهارات نسنجیده و وعده های متناقض در دولتی که خود را صادق الوعد می خوانند ، و جهل ایشان و تیم ناپخته روابط عمومی ضمن وهن جایگاه و موقعیت وزیر در برنامه های مختلف از جمله در مواجهه با معلمان نهضت سواد آموزی و نیز جلسه ای که  ۲۸ تیرماه در مراسمی در مشهد برگزار گردید و سپس ترک جلسه توسط وزیر بی اعتمادی معلمان را بیش از پیش بر انگیخت و این می تواند موید این مدعا باشد .

- در سازمان آموزش و پرورش استثنایی کسی را به عنوان معاون وزیر و ریاست سازمان بر انگیخته است که حوزه اختیارات خود را نمی داند . از یک طرف اختیار مطلق عزل و نصب را به مدیران کل واگذار نموده و مدیران کل هر کسی را بخواهند ولو با مستندات نامربوط خارج از حوزه آموزش و پرورش کنار می گذارند آن هم با داشتن 23 هزار نیروی دلسوز و ماهر و نیز بعضا سنوات بالای 33 سال که موجب نارضایتی معلمان در برخی استان ها گردیده است .

- از سوی دیگر ،  ساختار سازمان استثنایی که بر اساس قانون مصوب شده است را بدون انجام کار کارشناسی و بهره گیری از  نظرات متخصصین این حوزه، جمع بندی نظرات و در نهایت تصویب در شورای معاونان وزارت و متعاقب آن تقاضای مجوز از سازمان امور اداری و استخدامی کشور به صورت خودسرانه کرده است و با یک نشست داخلی با افرادی که از بیرون وارد سازمان نموده است که بعضا به رغم داشتن مدارک مرتبط با استثنایی با امور این معاونت بسیار تخصصی بیگانه هستند .

هرچند ریاست این سازمان هم کاملا با این حوزه بیگانه هستند به طوری که حتی یک روز سابقه اجرایی در مدارس را هم نداشته و به شکل آسانسوری و به لطف رانت و حرف شنوی از وزیر منضبط ره صد ساله را یک شبه پیموده اند !

گفتنی است عواقب این اقدام نسنجیده ریاست سازمان دامن گیر معلمان خواهد شد که حتما در تحلیل های بعدی مفصل، صریح و تحلیلی بدان پرداخته خواهد شد .

از سایر معاونت ها به دلیل پرهیز از اطاله ی کلام فعلا می گذرم  اما تلویحا باید به این مساله اشاره کرد که رئیس مرکز امور بین الملل و ریاست سازمان کودک ایشان ید طولایی در حلال کردن حرام دارند  . این بزرگواران به صورت ظاهر مخالف سند ۲۰۳۰  هستندکه در دولت قبل حرام تلقی می شد اما در عمل در اجلاس 2030 یونسکو شرکت کردند و اخیرا هم با هدف کاهش ترکش های استیضاح فرزندانی از معاونان قبلی وزیراسبق آموزش وپرورش را در مرکز امور بین الملل منصوب نموده اند که از دید معلمان پنهان نیست .

با این تفاسیر به نظر می رسد عدم شایستگی وزیر طی عملکرد یک ساله ایشان محرز  و از این جهت ادامه کار ایشان به نفع نظام و معلمانی که به واسطه بی تدبیری ها و تناقضات گفتاری ایشان و معاونانشان به ویژه در موضوع قانون رتبه بندی معلمان مصوب مجلس که ۱۵ مورد مغایرت دارد و عملکرد تیم ایشان به رغم ۲۸ مورد ویرایش نتوانسته اند رضایت معلمان و وکلای ملت را جلب نمایند و آیین نامه را به کلی از مسیر اصلی خود منحرف نموده و منجر به کشاندن گاه و بیگاه فرهنگیان شریف به خیابان ها شده اند ؛ نمی باشد .

سخنی با نمایندگان مجلس شورای اسلامی پیرامون استیضاح یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش

و اما نمایندگان محترم ؛

براساس اخبار دریافتی ، وزیر به بهانه ای قبل از اعلام وصول استیضاح مدیران کل را در تهران گرد هم آورد تا با لابی گری و اعمال فشار بر نمایندگان محترم ، موضوع استیضاح وزیر ابتر بماند .

به هوش باشید....

و کلام پایانی این که شما نمایندگان محترم در مقابل کلام الله مجید سوگند یاد نموده اید مدافع منافع ملت باشید . دلیلی ندارد نماینده ای که مقبولیت و مشروعیت خویش را از آرا مستقیم مردم کسب نموده است صرفا به دنبال تایید دولت باشد .

عملکرد شما نمایندگان مجلس مورد قضاوت همکارانی خواهد بود که مدتهاست مطالباتشان توسط وزیر و تیم حاکم بر وزارتخانه به سخره گرفته شده است و شما بزرگواران از منظر نظارت باید جلوی این آشفتگی ها را گرفته و زودتر نسبت به استیضاح و برکناری وزیر اقدام نمایید.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

سخنی با نمایندگان مجلس شورای اسلامی پیرامون استیضاح یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش

منتشرشده در یادداشت

نگاهی نقادانه بر عملکرد نمایندگان مجلس و مجلس انقلابی  امروز یک نظرسنجی در فضای تلگرامی گروه‌های البرزی منتشر شده و در آن به عملکرد نمایندگان استان البرز سه گزینه (مطلوب،قابل دفاع و ضعیف) برچسب گردید.

با توجه به سه سال فعالیت نمایندگان انقلابی به نظر می رسد می توان نقدی کارشناسی و به دور از حب و بغض های سیاسی و جناحی از کارنامه فعالیت نمایندگان را پی افکند و ضمن یادآوری نقاط ضعف نمایندگان فعلی نقاط قوتشان را تشویق و ترغیب نمود.

قبل از هر چیز باید معیار و ملاکی منطقی ، واقع بینانه و متناسب با وظایف و مسئولیت های یک نماینده را ترسیم و تبیین کرده و برای ارزیابی کارنامه فعالیت نمایندگان در منظر عمومی قرار داد. نگاهی اجمالی به شاخص های ارزیابی نماینده باعث نزدیک تر شدن به واقعیت و پرهیز از افراط و تفریط های رایج در قضاوت ها خواهد شد.

به باور علمای سیاسی، سهل‌ترین کاری که نیاز به تخصص و دانش خاصی ندارد استفاده از ابزار تذکر کتبی به مسئولین ذیربط است ؛ به همین خاطر است که اکثریت نمایندگان در این شاخص اعداد و ارقام قابل ارائه دارند. اگرچه کم‌اثرترین ابزار نظارتی نمایندگان نیز همین تذکر کتبی است.

شاخص های 7 گانه اصلی ارزیابی عملکرد و کارنامه نماینده مجلس عبارت است از:

نطق:

« تعداد نطق های ارائه شده در صحن علنی و جلسات رسمی مجلس شورای اسلامی یکی از وظائف نمایندگان است. برابر قوانین موضوعه اهم نطق های قابل ارائه در مجلس:

الف ) نطق میان دستور؛ برابر ماده 109 آئین نامه داخلی مجلس در هر سال یک بار به مدت 7 دقیقه می باشد.

ب) نطق اضطراری؛ برابر ماده فوق الذکر هر 2 ماه یکبار به مدت 5 دقیقه با قید قرعه از بین داوطلبان صورت می پذیرد.

ج ) نطق مخالف یا موافق کلیات بودجه به مدت 10 دقیقه

د ) نطق موافق یا مخالف رأی اعتماد به وزراء به مدت 15 دقیقه

هـ ) نطق موافق یا مخالف استیضاح وزراء

و ) نطق موافق یا مخالف استیضاح رئیس جمهور

ز ) نطق سوال کننده از وزیر یا رئیس جمهور

نگاهی نقادانه بر عملکرد نمایندگان مجلس و مجلس انقلابی

 تذکر:
یکی از مصادیق و ابزار تقنینی و نظارتی نماینده استفاده از ظرفیت تذکر برابر اصل 88 و مواد 112، 192، 197 و 208 قانون آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی می باشد. مطابق مواد موصوف می توان گفت تذکر سه نوع است:

الف ) تذکر شفاهی در صحن علنی به مدت 2 دقیقه در هر ماه یک بار

ب) تذکر کتبی؛ مطابق فرم مخصوص و درج موضوعات منظوره در آن جهت ارائه به هیأت رئیسه و قرائت آن توسط دبیر هیأت رئیسه در جلسه علنی

ج ) تذکر آئین نامه ای و اخطار قانون اساسی در مذاکرات مجلس به مدت 3 دقیقه درخصوص دستور جلسه

اظهارنظر درخصوص دستور جلسه و مذاکرات مجلس در صحن علنی یا غیرعلنی رسمی.

ارائه طرح:

یکی از مجاری سه گانه تدوین و تصویب قانون در مجلس، ارائه طرح توسط حداقل 15 نفر از نمایندگان مجلس است. نقش نماینده در تهیه و تدوین و آماده سازی طرح و بالاخص موافقت یا مخالفت با طرح های ارائه شده در صحن علنی کاری مهم و اثربخش است.

«بین مدون طرح با ممضی طرح تفاوت وجود دارد، از جهت شکلی هرکسی که پای طرح را امضا می کند طراح محسوب می شود اما به لحاظ ماهوی و حقیقی طراحان طرح در مجلس آن کسانی اند که طرح را تدوین می نمایند.زیرا امضا زدن طرح در ذیل طرح­ها که به شکل دستگردان در مجلس عمل می­ شود کار مهمی نیست...

علاوه بر آن رویه موجود در مجلس نیز این گونه است که 4 یا 5 نفر اول امضاء زننده طرح جزء طراحان واقعی هستند بقیه افراد صرفاً امضا کننده طرح هستند.

-  سئوال از وزراء و رئیس جمهور برابر اصل 88 قانون اساسی و مواد 209 و 212 قانون آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی

- استیضاح وزراء و رئیس جمهور برابر اصل 89 قانون اساسی و مواد 22 و 231 قانون آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی

-  تحقیق و تفحص برابر ماده 214 قانون آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی »

سخن آخر

این متد علمی در ارزیابی شاخص های عملکردی یک نماینده می باشد با توجه به این حقایق در عین حال نباید بر پاره ای از واقعیت ها چشم تغافل و تجاهل بست. عمل به شعارهای دوره انتخاباتی، موقعیت نماینده در ارکان اصلی مجلس شامل عضویت در هیأت رییسه، کمیسیون های مهم، مردم داری و ارتباط با جامعه هدف، پای بندی به شفافیت رای و نظر نمایندگان، نحوه مواجهه با طرح صیانت از فضای مجازی و پرداختن به مسائل عینی و اصلی مردم به جای فوکوس روی حواشی کاذب و غیرضرور، نظارت بر عملکرد سایر ارکان و قوای مسقر در حوزه نمایندگی و عدم دخالت در عزل و نصب ها، روحیه هم گرایی در مجمع نمایندگان استان، تعامل سازنده با مثلث مدیریت عالی،امام جمعه و مردم حوزه استحفاظی، ارائه گزارش کار منظم فصلی به مخاطبین و رسانه های گروهی و...از  عناصر نانوشته و قطعات پازل در ارزیابی کارنامه نمایندگان به ویژه در شهرستان ها هستند.

ما ضمن خداقوت به نمایندگان محترم البرز و به دور از هرگونه پیش داوری و قضاوت های سطحی و پوپولیستی، منتظر ارائه اطلاعات مستند از دفاتر نمایندگان البرز در خصوص موارد خواسته شده برای قضاوت عامه در کارنامه عملکردی نمایندگان استان البرز می مانیم.

نگاهی نقادانه بر عملکرد نمایندگان مجلس و مجلس انقلابی


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نگاهی نقادانه بر عملکرد نمایندگان مجلس و مجلس انقلابی

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

پرسش های صدای معلم از سازمان بسیج فرهنگیان در مورد مطالبات معلمان و چگونگی مطالبه گری

آخرین گزارش تحلیلی و انتقادی « صدای معلم » در مورد « عملکرد سازمان بسیج فرهنگیان » دوشنبه 24 شهریور 1399 بود که با عنوان « پرسش های صدای معلم از رییس سازمان بسیج فرهنگیان کشور » منتشر شد . ( این جا ) اما تاکنون نه تنها هیچ گونه پاسخی به این پرسش ها ارائه نشده بلکه این سازمان از برگزاری هر گونه نشست رسانه ای هم طفره رفته است .

پرسش « صدای معلم » از « سازمان بسیج فرهنگیان » که از امکانات و بودجه دولتی استفاده می کند آن است که آیا نباید در برابر عملکرد خود به مردم و افکار عمومی پاسخ گو باشند ؟

چرا این سازمان در عمر بیش از دو دهه ای خود حتا یک نشست رسانه ای با خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش برگزار نکرده است ؟

پرتال وزارت آموزش و پرورش نوشت : ( این جا )

« به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، کنگره معلمان انقلاب اسلامی با نگاه تحول‌گرا و متناظر با اهداف سند تحول بنیادین  با حضور بیش از 300  فرهنگی منتخب در اردوگاه شهید باهنر تهران در حال برگزاری است.

پرسش های صدای معلم از سازمان بسیج فرهنگیان در مورد مطالبات معلمان و چگونگی مطالبه گری

براساس این گزارش؛ محور اصلی این کنگره، «معلم» است، بنابراین آزاد اندیشی که از شاخص‌های اسلام ناب محمدی است در این کنگره دیده می‌شود.

سخنگوی سازمان بسیج فرهنگیان کشور با تشریح این کنگره گفت: معلمان در فضای کنگره می‌توانند آزادانه مطالبات و نقطه نظرات خود را مطرح کنند، کنگره متشکل از تشکل‌های انقلابی، اسلامی و ملی است که به هیچ جناحی وابستگی ندارد، بنابراین مطالبه‌گری جزو کارهای کنگره است اما از معلم انتطار می‌رود که مطالبه همراه با مطالعه باشد.

علیرضا رحمان زاده با تاکید بر اهمیت اندیشه ورزی تصریح کرد: آزاد اندیشی معلمان اهمیت بسیاری دارد، بنابراین با نگاه تحول خواهی این کنگره را برگزار کردیم. برخی و شاید بسیاری از معلمان و بدنه ی آموزش و پرورش بر این باورند که سازمان بسیج فرهنگیان به صورت « موازی » با سایر تشکل های فرهنگیان تاسیس شده تا به قول معروف آنان را کنترل نماید و حتا عنوان می کنند که فلسفه این سازمان برای سرکوب معلمان مطالبه گر و معترض در سطح مدارس است .

سخنگوی سازمان بسیج فرهنگیان کشور با بیان این که کنگره معلمان انقلاب امسال اولین تجربه را به دست می‌آورد و بی شک با استمرار آن شرایط بسیار بهتر هم می‌شود، خاطرنشان کرد: این کنگره متشکل از ۱۰ کمیسیون متناظر با راهکارهای سند تحول بنیادین است که می‌تواند به عنوان یک هیات اندیشه ورز برای نیل به اهداف آموزش و پرورش باشد.

رحمان زاده خاطرنشان کرد: معلمان در این کنگره تلاش می‌کنند صدای خود را به گوش وزیر آموزش و پرورش و سایر مسئولان برسانند، بنابراین تکریم معلمان در این برنامه اهمیت بسیاری دارد.

وی افزود: در این کنگره مباحث به صورت منصفانه بیان می‌شود و درصدد هستیم که علاوه بر بیان نکات مثبت، انتقاداتی نیز مطرح شود.

سخنگوی سازمان بسیج فرهنگیان کشور اجرای سند تحول بنیادین را بزرگترین مطالبه رهبر معظم انقلاب از آموزش و پرورش برشمرد و اظهار کرد: در این کنگره علاوه بر طرح برخی از مطالبات فرهنگیان، در خصوص تحقق اهداف سند تحول بنیادین مطالباتی بیان می‌شود.

وی افزود: حضور هیات‌های اندیشه‌ورز در این کنگره در جهت پویایی است، لذا معتقدیم نقش و کارکرد معلم باید در عرصه‌های اجتماعی به کار گرفته شود تا آموزش و پرورش به این واسطه از نظر فکری از تشکل‌ها و سایر فرهنگیان بهره گیرد.

رحمان زاده افزود: این کنگره براساس مطالبات معلمان است و فضای آزاداندیشی دارد و کاهش فاصله میان معلم و مسئولین ستادی از اهداف این کنگره است.

شایان ذکر است؛ این کنگره با حضور بیش از 300  فرهنگی منتخب از سراسر کشور از روز جمعه 10تیر ماه آغاز و تا سه شنبه 14تیرماه ادامه دارد. برگزاری کارگاه‌های آموزشی در قالب کمیسیون‌های دهگانه از جمله برنامه‌های معلمان انقلاب اسلامی در این چند روز است » .

این گونه سخنان را به فال نیک می گیریم اما پرسش « صدای معلم » از متولیان این کنگره و مسئولان سازمان بسیج فرهنگیان آن است که در حال حاضر مطالبات واقعی معلمان چه هستند ؟ از نظر این دوستان ، مکانیسم و فرآیند مطالبه گری با توجه به اصول « قانون اساسی » چگونه باید تعریف و تبیین شود ؟

پرسش های صدای معلم از سازمان بسیج فرهنگیان در مورد مطالبات معلمان و چگونگی مطالبه گری

موضع صریح و شفاف سازمان بسیج فرهنگیان در برابر معلمان و مطالبه گرانی که مطالبه ی آنان جز حقوق قانونی و مطالبات اولیه و مصرح در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بوده و در « زندان » به سر می برند و گرفتار انواع تنبیهات اداری و پرونده های قضایی شده اند چیست ؟

راهکار سازمان بسیج فرهنگیان برای حل چالش ها و بحران های موجود در حوزه آموزش و پرورش چیست ؟ واقعا سازمانی که در 20 سال گذشته حتا یک بار در مورد عملکرد خود به « حوزه عمومی » پاسخ گو نبوده چگونه سخن از کاهش شکاف و فاصله میان « صف » و « ستاد » می راند ؟

پرسش های صدای معلم از سازمان بسیج فرهنگیان در مورد مطالبات معلمان و چگونگی مطالبه گری

پرسش صریح صدای معلم از سازمان بسیج فرهنگیان آن است که مطالبه آنان از حاکمیت چیست ؟

برخی و شاید بسیاری از معلمان و بدنه ی آموزش و پرورش بر این باورند که سازمان بسیج فرهنگیان به صورت « موازی » با سایر تشکل های فرهنگیان تاسیس شده تا به قول معروف آنان را کنترل نماید و حتا عنوان می کنند که فلسفه این سازمان برای سرکوب معلمان مطالبه گر و معترض در سطح مدارس است . پرسش « صدای معلم » از متولیان این کنگره و مسئولان سازمان بسیج فرهنگیان آن است که در حال حاضر مطالبات واقعی معلمان چه هستند ؟ از نظر این دوستان ، مکانیسم و فرآیند مطالبه گری با توجه به اصول « قانون اساسی » چگونه باید تعریف و تبیین شود ؟

چگونه و با چه روش و ساز و کاری می خواهید به حل « بحران اعتماد » و « ناکارآمدی مزمن » در این دستگاه وسیع و مادر بپردازید ؟

آن « تناقض » ها را در فلسفه فعالیت های سازمانی چگونه می خواهید حل و فصل کنید ؟

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

پرسش های صدای معلم از سازمان بسیج فرهنگیان در مورد مطالبات معلمان و چگونگی مطالبه گری

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش/

گزارش تحلیلی و انتقادی صدای معلم در مورد سخنان و مواضع دبیر ستاد همکاری‌های حوزه علمیه و آموزش و پرورش

مشاور وزیر آموزش و پرورش و دبیر ستاد همکاری‌های حوزه علمیه و آموزش و پرورش در گفت و گو با خبرگزاری فارس گفته است : ( این جا )

«حوزه علمیه شیعی یک سابقه طولانی دارد اما ورودش در مباحث حاکمیتی، سابقه خیلی زیادی ندارد و یک دوره چهل ساله را طی کرده است و یک جوان بالغ شده است و اکنون باید ثمره پخته و مناسب در مباحث حکمرانی و حاکمیتی دهد .

وقتی حوزه علمیه و یک روحانی می‌خواهد در سیستم آموزش کشور ورود کند و بیانی داشته باشد در واقع می‌خواهد مبیّن علوم الهی و آیاتی باشد که راه را برای بشر مشخص می‌کند و مبیّن روایاتی باشد که در این مسیر ایفای نقش می‌کند.

یک موقعی می‌گوییم هنوز زمانی نگذشته است، مثل اوایل انقلاب که جا دارد یادی کنیم از شهدای همکاری حوزه علمیه و آموزش و پرورش که خیلی نقش به سزایی داشتند. شهیدان بهشتی، باهنر، مفتح و مطهری در این عرصه خیلی تلاش و مجاهدت کردند. اگر اکنون بنده و امثال بنده توفیق داریم که در این کسوت‌ها ایفای نقش کنیم به خاطر مجاهدت‌های این بزرگان بوده است. ان‌شاءالله توفیق داشته باشیم که موجب روسفیدی و آبرو برای این بزرگان باشیم .

گزارش تحلیلی و انتقادی صدای معلم در مورد سخنان و مواضع دبیر ستاد همکاری‌های حوزه علمیه و آموزش و پرورش

اگر این موضوع ابتدای انقلاب بیان می‌شد، برخی خرده می‌گرفتند که فعلا اطلاعاتی وجود ندارد و تازه حوزه در مباحث حاکمیتی ورود کرده است اما اکنون که بیش از ۴۰ سال از انقلاب گذشته است، طلاب و روحانیون فراوانی داریم که تلفیقی از علوم حوزوی و علوم روز آموزشی و برنامه‌ریزی درسی را فراگرفته‌اند و به حمدالله در این زمینه موفقیت‌های خوبی به دست آورده‌اند؛ در حال حاضر ، حوزه و روحانیت در حاکمیت نقش ایفا کرده و پخته‌تر شده است و می‌تواند در این زمینه نقش خوبی را ایفا کند و بزرگانی در این عرصه تلاش کرده‌اند ... » آیا در ورای این گونه سخنان و اظهار نظرها که با هدف فربه تر کردن آموزش ایدئولوژیک صورت می گیرد ؛ ایشان و سازمان حوزه علمیه به دنبال بازار کار و شغل یابی در سازمان گسترده آموزش و پرورش برای انبوه طلبه هایی هستند که دیگر مسجد و منبر پاسخ گوی نیازهای آنان نیست ؟

آن گونه که حجت الاسلام والمسلمین حمید نیکزاد مشاور وزیر آموزش و پرورش و دبیر ستاد همکاری‌های حوزه علمیه و آموزش و پرورش در ابتدای این مصاحبه بیان می کند در سال ۱۳۷۹ اولین تفاهم‌نامه همکاری‌ آموزش و پرورش و حوزه علمیه، به امضای آیت‌الله سیدهاشم حسینی بوشهری مدیر وقت حوزه علمیه قم و حسین مظفر وزیر وقت آموزش و پرورش رسید و توافق‌نامه بعدی باز هم به امضای آیت‌الله حسینی بوشهری و مرتضی حاجی وزیر وقت آموزش و پرورش رسید .

در سال ۱۳۸۵ توافق‌ نامه‌ای جامع‌تر از گذشته به امضای محمود فرشیدی وزیر وقت و آیت‌الله حسینی بوشهری مدیر وقت حوزه علمیه قم رسید؛ مهم‌ترین دستاورد این توافق‌نامه، تشکیل ستاد همکاری‌ها و دبیرخانه آن با دو دفتر در تهران و قم  و حجت‌الاسلام والمسلیمن ذوعلم به عنوان اولین دبیر ستاد همکاری‌ها فعالیت خود را آغاز  کرد .

پرسش « صدای معلم » از آقای نیکزاد آن است که آیا در عمر سازمانی تقریبا 16 ساله ستاد همکاری‌های حوزه علمیه و آموزش و پرورش نشست رسانه ای با خبرنگاران برگزار کرده اند ؟ و یا آن که ایشان هم مانند برخی از  دوایر ستادی و اداری وزارت آموزش و پرورش شان و جایگاه خود را اجل و بالاتر از پاسخ گویی به افکار  عمومی می دانند و نیازی به این کار احساس نمی کنند ؟

گزارش تحلیلی و انتقادی صدای معلم در مورد سخنان و مواضع دبیر ستاد همکاری‌های حوزه علمیه و آموزش و پرورش

ایشان به مبحث « پختگی » پس از یک دوره ی زمانی بیش از 40 سال اشاره کرده است .

پرسش این رسانه از آقای نیکزاد آن است که ایشان و افراد همفکر وی چه سخن جدید و یا حرف نویی فراتر از آن چه سازمان های تبلیغی حاکمیت جمهوری اسلامی مانند صدا و سیما ، ائمه جمعه و سازمان تبلیغات اسلامی در این بیش از چهار دهه بیان کرده اند در چنته دارند که اکنون تصمیم به حضور فراگیر و سازمان یافته در مدارس گرفته اند و هر روز آن را تبلیغ می کنند ؟

آیا تاکنون سازمان روحانیت و افراد دخیل در سیاست گذاری ها و تصمیم گیری ها بازخوردی واقعی و علمی از عملکرد خود داشته و آن را مورد تحلیل و آسیب شناسی قرار داده اند ؟

گزارش تحلیلی و انتقادی صدای معلم در مورد سخنان و مواضع دبیر ستاد همکاری‌های حوزه علمیه و آموزش و پرورش

پیش از این هم مدیر کل آموزش و پرورش استان قم  گفته بود در این استان ، طرح هر مدرسه یک روحانی را اجرا می‌کند و به حوزه علمیه هم توصیه می کند که اگر همه دیگر فعالیت های حوزه تعطیل شود و به آموزش و پرورش اهتمام کند ضرری نمی‌کند . ( این جا )

آیا در ورای این گونه سخنان و اظهار نظرها که با هدف فربه تر کردن آموزش ایدئولوژیک صورت می گیرد ؛ ایشان و سازمان حوزه علمیه به دنبال بازار کار و شغل یابی در سازمان گسترده آموزش و پرورش برای انبوه طلبه هایی هستند که دیگر مسجد و منبر پاسخ گوی نیازهای آنان نیست .

لازم به ذکر است برای نخستین بار « صدای معلم » نامه ای را به امضای جمعی از کنش گران حوزه آموزش و فعالان حوزه عمومی خطاب به مسئولان نسبت به دخالت های حوزه علمیه در نهاد تعلیم و تربیت عمومی و خدشه دار شدن استقلال حرفه ای مدرسه منتشر کرد که با استقبال گسترده رو به رو شد . ( این جا )

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش تحلیلی و انتقادی صدای معلم در مورد سخنان و مواضع دبیر ستاد همکاری‌های حوزه علمیه و آموزش و پرورش

منتشرشده در گفت و شنود

گروه استان ها و شهرستان ها/

یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش 14 بهمن 1400 در حکمی « محمدرضا ابراهیمی گندمانی» را به سمت مدیرکل جدید آموزش و پرورش استان اصفهان منصوب کرد. ابراهیمی دارای سوابقی همچون تدریس در مدارس ادیب و استعداد‌های درخشان شهید اژه‌ای و مدیریت آموزش و پرورش ناحیه‌های سه و چهار شهر اصفهان است.

آن چه در زیر می آید ، نگاهی انتقادی به عملکرد تقریبا شش ماهه مدیر کل آموزش و پرورش استان اصفهان می باشد .

« صدای معلم » از همه فرهنگیان مطالبه گر و مسئول در سراسر کشور دعوت می کند تا عملکرد مدیران آموزش و پرورش نواحی ، مناطق و استان های خود را مورد نقادی مستند و مستدل قرار دهند .

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور