صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

بنیانگذار مدرسه دارالفنون : به این طفره ها و امروز و فردا کردن و از کار گریختن در ایران ، به این هرزگی حکما نمی توان سلطنت کرد

20 دی ماه سالروز قتل امیر کبیر و مدرسه ای که او ساخت !

صدای معلم منتشر می کند ؛

گروه رسانه/

امروز ۲۰ دی سال روز قتل امیرکبیر است .

یکصد و هفتاد و یک سال پیش در چنین شورروزی، فرزند آزاده ایران زمین، میرزا تقی خان فراهانی، نامی به "امیر کبیر"، با دسیسه اطرافیان ناصرالدین شاه و به فرمان وی به قتل رسید .

از نامه های امیر کبیر به ناصرالدین شاه چنین است : « به این طفره ها و امروز و فردا کردن و از کار گریختن در ایران ، به این هرزگی حکما نمی توان سلطنت کرد » .

پیش تر ؛ « صدای معلم » گزارشی از این شخصیت کم نظیر ایرانی و ماندگار در بخش « چهره های ماندگار » منتشر کرده است . ( این جا )

« علی پورسلیمان ، مدیر صدای معلم ؛ در گزارشی که از مدرسه دارالفنون در 21 اسفند 1400 با عنوان « از مدرسه دارالفنون تا مدارس ما » منتشر کرد ؛ چنین نوشت : ( این جا )

« به مناسبت یکصدمین سالگرد تاسیس شورای عالی آموزش و پرورش ، مراسمی در مدرسه تاریخی و ماندگار دارالفنون برگزار شد .

آخرین باری که این مدرسه را بازدید کردم زمانی بود که محمد بطحایی وزیر پیشین آموزش و پرورش در آن نشست رسانه ای برگزار کرد . ( این جا )

در این سه سال تغییر محسوسی در وضعیت فیزیکی آن رخ نداده است و همچنان از مدرسه دارالفنون برای برگزاری همایش ، سمینار و نشست های ستادی و اداری استفاده می شود .

مدیریت این مکان تاریخی در اختیار سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی قرار گرفته است . البته قدم زدن در این مکان آرام و مصفا در مرکز شلوغ و آلوده شهر تهران ناخودآگاه ذهن آدمی را به زمان موسس و بنیان گذار مردمی و تحول خواه ایران این مدرسه یعنی امیر کبیر می برد .

برخی تعمیرات و مرمت ها در مدرسه دارالفنون در حال انجام است اما بیم آن می رود که ارزش تاریخی این مدرسه ماندگار در اثر سهل انگاری ها و نیز کمبود اعتبارات و بودجه دچار نقصان و تهدید شود .

برخی اوقات فکر می کنم چرا کشوری با پیشینه ی تاریخی و کهن ایران با  میراث فرهنگی ارزشمند این چنین باید از هویت و پیشینه ی تاریخی خود تهی گردد و حاکمان آن حداقل به خاطر جذب توریست و درآمد هم که شده توجه بیشتری به آن نشان دهند ؟

واقعا با وجود این منابع گران بها و بدیل و مدیریت علمی و جامع نگر دیگر چه نیازی است که توجه مدیران و حاکمان به دنبال پول نفت و عقربه سیاست های جهانی و تاثیر آن بر قیمت آن باشد ؛ نفتی که بی پایان نیست و معلوم نیست وقتی تمام شود چه سرنوشتی در انتظار ما و آیندگان خواهد بود .

یکی از نکات قابل تامل در مدرسه دارالفنون نوشته هایی است که بر روی دیوارهای آن نقش بسته است .

جملاتی پر معنا و عمیق از دانشمندان ، حکما و بزرگان ایران .

و این را مقایسه کنید با دیوارهای مدارس ما که به سختی می توان جمله ای به دردبخور و با معنا متناسب با باز شناسی ارزش های تاریخی و فرهنگی در آن پیدا کرد . حتا برخی مدارس به خود زحمت نداده اند که کتابی سودمند را بگشایند و جمله و عبارتی نغز و عمیق بر آن بنگارند و برخی از همین نوشته ها به مرور زمان حتا قابل خواندن هم نیستند .

برخی از مدیران سوداگر و حتا افراد به اصطلاح کنش گر و مطالبه گر در حوزه آموزش پیشنهاد می دهند که در جهت درآمد زایی مدارس ، این دیوارها کاربری تجاری پیدا کنند .

در این زمینه حتا می توان به نام گذاری مدارس در ایران اشاره کرد که بر اساس یک قانون نانوشته استفاده از نام دانشمندان ، بزرگان ، حکما و اندیشمندان ایرانی در آن ممنوع است و نام های اکثر مدارس آن قدر تکراری و کلیشه ای شده اند که برای معرفی آن باید به نشانی آن توجه کرد تا نام مدرسه گویی در این کشور کهن با تاریخ غنی جز این اسامی دیگر یافت نمی شود .

نکته مهم دیگر وسعت قابل توجه در مدرسه دارالفنون است .

احمد صافی در مراسم مربوطه تعریف می کرد که به چند کشور توسعه یافته سفر کرده بود و دیده بود که مدارس آن ها بر خلاف خانه هایشان بسیار وسیع و مجهز هستند در ست بر عکس ما که مدارس را به زندانی برای فراگیران دانش تبدیل کرده ایم و انتظار داریم تا در این مدارس معجزه ای رخ دهد و کشور به آبادانی و پیشرفت برسد .

کلاس های مدرسه دارالفنون وسیع و دلباز بوده و ارتفاع کف تا سقف قابل توجه است .

راهروها و راه پله ها هم از همین قاعده تبعیت می کنند .

فضای بیرونی مدرسه دارالفنون زیبا و مصفاست و مشاهده و راه رفتن در آن موجب آرامش و تمرکز فراگیران است و آن را مقایسه کنید با بسیاری از مدارس ما که هنوز با الفبای محیط زیست بیگانه اند و ارزشی برای طبیعت قائل نیستند .

واقعا این پرسش مطرح می شود حتا مدارس خاص در نظام آموزشی ایران از نظر معیارها و پارامترهای موفق آموزشی قابلیت رقابت با مدرسه دارالفنون را دارند ؟

و این همان معنای ابتذال و انحطاط در نظام آموزشی است .

و این وضعیت با اندکی اغماض قابل تسری به دانشگاه های ما نیز هستند .

به گواهی تاریخ بسیاری از افراد تاثیرگذار در جنبش مشروطه و موجد تحولات تاریخی و اجتماعی ایران فارغ التحصیلان مدرسه دارالفنون بودند » .

به این مناسبت ، دو یادداشت از دو کنش گر رسانه ای تقدیم شما می گردد .

 

گزارش صدای معلم از سالروز قتل امیرکبیر و مدرسه دارالفنون

علی مرادی مراغه ای :

امروز ۲۰ دی سال روز قتل امیرکبیر است یکی از شومترین روزهای تاریخ ایران. من معتقدم ایران با مرگ او یکی از بهترین فرصتهای گذار به دوران مدرن را از دست داد . سرنوشت ملتها به بی نهایت عوامل بستگی دارد اما در این شکی نیست که گاهی در حساس ترین دوره های تاریخی با قرار گرفتن یک مصلحی در راس قدرت، می تواند کاری شبیه به معجزه کند چون میجی، بیسمارک، پطر کبیر...

کیمیاگری قدیم به دنبال یافتن اکسیری بود که اجسام را به طلا تبدیل کند. چنین اکسیری وجود ندارد، اما به نظر من، چیزی شبیه به آن وجود دارد و آن اکسیر همانا وجودِ دستهایِ نخبگان سیاسی هر جامعه است ؛ دستهایی که با نبوغ خود، بحرانها را به فرصتهای طلایی بدل می کنند و البته برعکسِ کوتوله های سیاسی که فرصتها را نیز به بحران بدل می کنند!

پس، آن نیشتری که در 1852م در حمام فین کاشان بر آن رگ نهاده شد نه رگِ امیر که در واقع، رگِ نوسازی ایران بود، به طوری که چهل پنج سال پس از کشتن امیر، میرزا رضا کرمانی قاتل شاه در استنطاق خود، این تصویر مایوس کننده را از اوضاع و احوال ایران به دست می دهد:

«قدرى پايتان را از خاك ايران بيرون بگذاريد در عراق عرب و بلاد قفقاز و عشق‌آباد و خاك روسيه هزار هزار رعيت بيچاره ايرانى ببينيد كه از وطن عزيز خود از دست تعدى و ظلم فرار كرده كثيف ترين كسب و شغلها را از ناچارى پيش گرفته‌ اند هرچه حمال و كناس و الاغى و مزدور در آن نقاط می بينيد همه ايرانى هستند . آخر اين گله‌ هاى گوسفند شما مرتع لازم دارند كه چرا كنند تا شيرشان زياد شود كه هم به بچه‌هاى خود بدهند هم شما بدوشيد، نه اينكه تا شير دارند بدوشيد، شير كه ندارد گوشت تنشان را بكلاشيد...»
(تاریخ بیداری ایرانیان...ج1ص۸۲)

گزارش صدای معلم از سالروز قتل امیرکبیر و مدرسه دارالفنون

شبی که فرمان قتل امیرکبیر گرفته شد، سرسخت ترین دشمنانِ امیر و در واقع دشمنان ایران، شاه جوان را محاصره کرده، حسابی مست ساختند و سپس، فرمان قتلش را گرفته به دست حاج علیخان دادند و او سحرگاه دهم ژانویه 1852عازم کاشان شد:

«...به دلاک دستور داد رگهای هر دو بازویش را بزند و دو کف دستش را روی زمین نهاد در حالی که خون از بازوانش فوران داشت در این وقت میرغضب به امر فراشباشی با چکمه لگدی به میان دو کتف امیر نواخت،چون امیر درغلتید دستمالی را لوله کرد به حلق امیر فرو برد و گلویش را فشرد تا جان داد»
(امیرکبیر و ایران،آدمیت...ص717)

امیر می دانست دشمن اصلی مردم جهل و نادانی است و روزنامه خواندن را برای دولتیان اجباری کرده بود! در سال 1264ق. برای واكسن زدن كودكان مجبور شد به زور و جریمه متوسل شود چون فالگيرها و دعانويس‌ها شايعه كرده بودند كه واكسن زدن باعث راه ‌يافتن جن به خون انسان مي شود.

گزارش صدای معلم از سالروز قتل امیرکبیر و مدرسه دارالفنون

در عرض کمتر از چهار سال صدارتش، کاری کرد کارستان...!

اما پس قتلش، میرزا آقاخان نوری سرسپرده ترین مزدبگیر انگلستان، به جایش صدراعظم ایران شد می گفت برای رسیدن به هدفم اگر لازم باشد:

«ريش خودم را در كون خر مى‌كنم، چون كار گذشت بيرون مى‌آورم، مى‌شُويم، گلاب مي رنم»!
خاطرات و خطرات...ص 57).

و همین رذل، در نامه خصوصی به شاه نوشت:

«به حمدالله که میرزاتقی خان غیرمرحوم به درک واصل شد ؛ خدا جان این چاکر را و جمیع اولاد آدم و عالم را فدای یک جمله دست خط شاه نماید...»

اما همین شخصِ پلید در انظار عمومی تبلیغ می کرد که میرزاتقی خان از بیماری مرده:

«میرزاتقی خان در فین کاشان به ناخوشی سینه پهلو وفات کرده و مرحوم شد خدا بیامرزد تف بر این دنیا...»

ناصرالدین شاه ۴۵سال پس از امیر زنده ماند . بارها با تحسر گریست و لحظه ای از بزرگترین اشتباه زندگی اش غافل نشد، یک سال قبل از کشته شدنش رفته بود به زادگاه امیرکبیر برای سواری. یک مرتبه چوپانی می بیند که شبیه امیر بوده، احضارش می کند و چوپان می گوید که پدر من با پدر امیرکبیر پسرعمو بودند و ناصرالدین شاه او را به تهران آورده، شغل و منصب می دهد! اما بندی را که ۴۵ سال پیش، به آب داده بود دیگر هیچ وقت قابل جبران نبود.

در حصار چاپلوسان گرفتار آمده و کشور غرق در فساد و تباهی گشته بود یکبار که اوضاعِ آشفته کشور، آشفته ترش کرده بود از سرِ پشيمانى از قتل امیرکبیر، به ولیعهدش مظفرالدين شاه نوشت:

«قدر نوكر خوب را بدان، من چهل سال است بعد از امير، خواستم از چوب آدم بتراشم اما نتوانستم»

گزارش صدای معلم از سالروز قتل امیرکبیر و مدرسه دارالفنون

پس از قتل امیر، در بین مردم ایران ضرب المثل شد که وقتی مي خواستند از كاری مُحال گویند مي گفتند:

«وقتي امير از گرمابه بيرون آید!»

هر دو کشور، ژاپنِ میجی و ایرانِ امیرکبیر، تقریبا شبیه هم و باهم آغاز کردند اما میجی چهل سال فرصت پیدا کرد و امیر چهار سال...!

چه می شد اگر امیر نیز چهل سال فرصت می کرد...؟!

اما تاریخ ایران، تو گویی تاریخ اگرها و حسرت هاست...!

گزارش صدای معلم از سالروز قتل امیرکبیر و مدرسه دارالفنون

فرهاد قنبری :

«امیرکبیر با اینکه فقط یک دانشگاه بنیاد نهاد اما از دل آن نسلی از بزرگترین ادیبان، عالمان و روشنفکران ایرانی بیرون آمدند که پایه گذار برکات فراوانی شدند. (عباس اقبال آشتیانی و محمدعلی فروغی و محمد معین و..) اما امروزه با اینکه هزاران دانشگاه داریم یک چهره شاخص به مانند فارغ التحصیلان دارالفنون مشاهده نمی شود .

گزارش صدای معلم از سالروز قتل امیرکبیر و مدرسه دارالفنون

( مدرسه دارالفنون )

 

علت این مسئله هم آن نیست که استعداد ایرانیان خشکیده و یا دانشجویان کرخت و تنبل شده اند بلکه علت در گم کردن مسیر دانشگاه است. دارالفنون درک صحیحی از جهان جدید داشت و علوم جدید را به دقت و وسواس دنبال می کرد و نسبت عمیق و درستی با سنت و تاریخ و فرهنگ ایرانی برقرار کرده بود. فارغ التحصیل دارالفنون هم درک درستی از علوم و جهان جدید پیدا می کرد و هم می دانست پاهایش روی چه خاک و زمینی قرار دارد.

اما دانشگاه امروز بیشتر یک نهاد تجاری و سیاسی است. متونش نامنسجم و مجموعه ای از ترجمه های ناقص است. ارتباطش با سنت و تاریخ کشور قطع و فلسفه علوم محلی از اعراب ندارد. همه چیز در لایه ظاهری و بدون سطح و عمق مانده و عموم اساتید کم سواد و بی سواد با جزوه های بی سروته و من درآوردی مشغول به بیراهه بردن دانشجویانند .

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش صدای معلم از سالروز قتل امیرکبیر و مدرسه دارالفنون

سه شنبه, 20 دی 1401 21:37 خوانده شده: 551 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1401/10/21 - 06:19
روح امیر کبیرهای تاریخ شاد
بزرگ مردانی که به بزرگی نام ایران می اندیشیدند و به فکر توسعه همه جانبه ایران بودند و بدون وابستگی به غرب و شرق و ...دلسوز دین و دنیا و معیشت و رفاه مردم بودند...
پاسخ + 0 0 --
ناشناس 1401/10/21 - 13:18
امیرکبیر که مانع فساد و عیش و نوش درباریان شده بود و از جاسوسی بیگانگان نیز جلوگیری می‌کرد خیل زود مغضوب درباریان شد و توسط عوامل ناصرالدین شاه به قتل رسید.یکی از خدمات مهم امیرکبیر که کمتر به آن پرداخته شده، راه‌اندازی یک شبکه جاسوسی و ضد جاسوسی بود تا بتواند جلوی توطئه خارجی‌ها از جمله روسیه و انگلیس را بگیرد.
پاسخ + 0 0 --
مینو 1401/10/21 - 17:21
آقای دکتر حسینی هم اخیرا مدرسه مطلوبش را در یکی از پست هایش تحت عنوان :

مدرسه ای که من رهبر آن هستم

در پیج اینستاگرامش drsmhhosseini
توصیف کرده است.

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور