خراسان رضوی

آیا چنین تصور می کنند که الهیار یگانه منجی آموزش و پرورش برای رهائی از تنگنای ناشی از ناکافی بودن اعتبارات اختصاص یافته از سوی دولت می باشد که در دوره اخیر ظهور کرده است و در مقام مقایسه، اهمیت کارکرد وی برای تحول در بودجه،  به مراتب ارزنده تراز واکنش نسبت به نشر مطالب خلاف از سوی الهیار می باشد که برخاسته از حس پایبندی به اصول اخلاقی و ارزشهای اصلاح طلبی و دموکراسی دارد / همچنین تصور می کنند در شرایط کنونی، می توانند حمایت خود را به الهیار پیش فروش و در آینده با او تسویه حساب و وجه الحمایت را با احتساب سود دوران انتظار، محاسبه و دریافت کنند؟/ ممکن است تصور کنند که تزلزل بطحائی، در نهایت متزلزل شدن موقعیت خودشان در دوره جاری وزارت را به دنبال دارد و به واسطه مصون نگاه داشتن دسترسی خود به مزایای فعلی(در اشکال گوناگون خود) نباید بطحائی را حتی به بهای برائت از خلاف معاون متخلفش تضعیف کرد؟/ تشکلها عرصه جولان نفوذهای ناهمگن هستند/ با دوستان ناسالم سخنی نیست/ آنها بر مبنای نوع بینش و باورهای نهادینه خود، طبیعی است حداکثر تلاش خود رابه کار گیرند تا از ابزار تشکل بیشترین منافع شخصی را کسب کنند و در این مسیر ابائی از فروش آبروی اصلاح طلبی و اصلاح طلبان نداشته و خیانت به جامعه فرهنگیانی که داعیه نمایندگی آنها را دارند، قبیح ندانسته و میل کردن محصول رانت جوئی را شیرین تر از عسل بدانند و به راحتی از حلقوم مبارک پائین برده و به هضم رابع برسانند/ اما روی سخن با دوستان سالم است که خود را از فساد و رانت جوئی مبرا می دانند. اگر از آن دسته هستید که فکر می کنید الهیار معصوم و مظلوم و شایسته دفاع از سوی شما می باشد، انتظار می رود تا پیرامون حقیقت موضوع روشنگری کرده و قاطعانه از او پشتیبانی کنید/ اگر هم معتقد هستید از کاه، کوهی ساخته شده و موضوع به اندازه ای اهمیت ندارد تا در گستره فعلی به آن پرداخته شود، از دیدگاه خود دفاع و استدلال کنید/ تشکلها باید بدانند نخبگان و آن دسته از فرهنگیانی که با حساسیت موضوع را دنبال می کنند، در انتظار موضع گیری آنان هستند/ خود به خوبی می دانید که موضوع، خطای الهیار به مثابه فردی جاه طلب که اسیر وسوسه شده و خبطی از او سر زده نیست، بلکه موضوع، نفس فریب افکار عمومی، اغفال فرهنگیان،اطلاع رسانی خلاف، نا شایستگی تصاحب منصب از جانب فردی خلاف گو، نکوهش مقاومت در برابر ارائه توضیح برای شفاف ساختن موضوع و پاسخگویی،  سرباز زدن از پوزش خواستن و تداوم تلاش برای اغفال و بی تفاوتی وزیر و دست نیازیدن به برکناری فرد خطا کاری است که قرار بوده امین فرهنگیان باشد و ...،است/ اگر نیز چنین می پندارید که الهیار می تواند تحولی در میزان اعتبارت دولتی آموزش و پرورش ایجاد کند، بسیار خوش بینانه به موضوع می نگرید و از زوایای پیچیده مکانیزم توزیع اعتبارات دولتی بی خبر هستید/ توزیع اعتبارات دولتی در چارچوب اقتصاد رانتی کشور برمبنای قواعدی انجام می شود که بیشتر سیاسی هستند تا اقتصادی، آموزشی و قانونی/ واقعیت این است که آموزش و پرورش در سال جاری، از بودجه مناسب برخوردار نخواهد شد/ فراموش نشود این الهیار بود که در زمان آغاز بررسی بودجه، کانال رسمی خود را تأسیس کرد و به پراکندن ادعاهای واهی پرداخت/ بپذیرید که الهیار مهره ای سوخته است که احیای او نیازمند دمی مسیح گونه بوده و از عکس گرفتن و تئاتر رفتن، آبی برای او گرم نخواهد شد/ اگر برای بطحائی دلسوزی می کنید، آیا اعترافش به خطا در انتصاب، از از ارج و منزلت او در نزد معلمان، خواهد کاست و یا با نمایش صداقت و صلابت در برخورد با خلاف و خطاکاری، بر اعتبارخودخواهد افزود/ آیا نباید از شما پرسید اگر در زمان حاجی بابائی چنین خطائی از سوی معاونش رخ داده بود، به سادگی امروز از آن عبور می کردید/ تردید نکنید که چگونگی برخورد شما با پرونده مفتوحه با عنوان " اقدام به نشر اکاذیب و تلاش برای اغفال فرهنگیان" از یادها نخواهد رفت، عملکرد امروز در پیشینه شما درج  خواهد شد و تا زمانی که باقی باشید، باید پاسخ دهید و توجیه کنید. تا فرصت دارید به بیانیه مأموریت تشکل خود مراجعه و یا دست کم هزینه– فایده کنید و تصمیم بگیرید....

 آیا وعده های بطحایی در بودجه 97 متبلور شده است/ اختصاص یک درصد از درآمد بانک‌ها و شرکت‌های سودده به آموزش و پرورش مثل مهریه است و به قول معروف : کی داده و کی گرفته /امیر آبادی نماینده اصولگرای قم: هر چه کشور از محل مالیات و نفت درآمد دارد صرف حقوق کارمندان و بازنشستگان می شود/اقتصاد ایران در آستانه فروپاشی و دو سناریوی احتمالی ونزوئلایی سشدن  و یونانی شدن در انتظار  اقتصاد ایران  است/ آموزش و پرورش متعهد به اجرای بودجه ریزی عملیاتی و کاهش هزینه تحصیل دانش آموز در یک سال از 3 میلیون تومان به 800 هزار تومان است/ نگران نباشید این فقط یک شعار است/ مجموع در آمد دولت از فروش نفت در سال آینده  52 میلیارد دلار است که 28 میلیارد دلار آن معادل یکصد هزار میلیارد تومان  وارد بودجه می شود/ دولت از محل مالیات در بودجه سال  97 حدود 128 هزار میلیارد تومان درآمد دارد / در بودجه سال آینده 200 هزار میلیارد تومان برای حقوق کارمندان دولت و بازنشسته ها در نظر گرفته شده است/ به گفته امیر آبادی نماینده اصولگرای قم هر چه کشور از محل مالیات و نفت درآمد دارد صرف حقوق کارمندان و بازنشستگان می شود/ در ایران اغلب مردم به دلایل گوناگون، مالیات را پول زور تصور می کنند و صاحبان مشاغل و سرمایه، راه های متعددی برای فرار از پرداخت مالیات می شناسند/ دولت پنهان که نیمی از اقتصاد کشور را در اختیار دارد با قلدری مالیات نمی پردازد/  دولت برای پاسخگویی به مطالبات کارگران، معلمان، کشاورزان و نیازهای عمرانی کشور به درآمدی معادل 4 برابر درآمد کنونی نیاز دارد/ ما روی دریایی از نفت راه می رویم و با یک درصد جمعیت جهان 7 تا 8 درصد ثروتهای زیرزمینی کره زمین زیرپای ما است/ کشور ما در عین ثروتمند بودن واقعا فقیر و حجم اقتصاد ما بسیار کوچک  است/ بین ثروت بالفعل و بالقوه تفاوت وجود دارد/ مدیران و سیاستمداران ما به پول نفت معتادند و دلارهای نفتی به آنها نوعی سرمستی و بی اعتنایی به مردم می بخشد و دنبال طرح های رویایی می روند/ شاه دچار توهم ایجاد تمدن بزرگ شده بود و می خواست تبدیل به پنجمین قدرت نظامی جهان بشود/ همین چندسال پیش با افزایش درآمد نفت  رییس جمهور ما گرفتار توهم مشارکت در مدیریت جهانی و عضویت در  باشگاه اتمی بود/  ما به دلایل مختلف نمی توانیم مثل شهروندان کره و سنگاپور و تایوان برای توسعه کشور، ریاضت اقتصادی 30-40 ساله  را تحمل کنیم/ سوئیس و فنلاند و نروژ را فراموش کنید. ما یک کشور جهان سومی در منطقه خاورمیانه و همسایه ی  پاکستان و عراق و ترکمنستان و روسیه و ترکیه و ... هستیم/ شش تعاونی اعتباری وابسته به نهادها  25 درصد بازار پولی کشور را قبضه کرده بودند/ جمع  حساب های سپرده در اين موسسه‌ها بيش از ٤/٣ ميليون فقره بود/ اعتراضات اخیر در آغاز طرحی بود از سوی دولت پنهان برای زمین زدن دولت روحانی و  عوامل پشت صحنه همان موسسات مالی و پولی  بودند که دولت دست آنها را کوتاه کرده بود/ ميزان سودي كه اين موسسه‌ها به سپرده‌ گذاران مي‌دادند بين ٢٠ تا ٣٨درصد و درموارد خاص ٨٤ درصد هم بود/ این موسسه ها 26 هزار میلیارد پول ملت را بالا کشیدند و بعد مردم را ریختند توی خیابان و از تریبونهای مقدس  گفتند دولت باید خسارت اینها را بدهد/ گردانندگان این موسسات با پشتوانه سیاسی قوی و با استفاده از ارتش مالباختگان که حتی درصورت پرداخت خسارت به طمع دریافت سودهای نجومی خود را مغبون تصور می کنند، علیه دولت برخاستند/ بخش پنهان اقتصاد با شعارهای معیشتی و عامه پسند مردم را در مقابل دولت قرار می دهد/  مشکل کشور ما بر خلاف تصور چپگرایان سکولار،  لیبرالیسم نو روحانی نیست/  آنهایی که در قالب شعارهای سوسیالیستی به دولت روحانی ( به خیال اینکه دولت سرمایه داری لیبرال نو است) حمله می کنند به پیشبرد برنامه های  دولت پنهان کمک می کنند/ شفافیت و اصلاح سیستم بانکی و بستن منافذ پولشویی  از طریق بر چیدن موسسات اعتباری و پولی وابسته به نهادهای نظامی و انتظامی  قدم های اولیه در مبارزه با فساد است/  به یونان نگاه کنید و ونزوئلای نفت خیز را ببینید اقتصاد ما به سمت یکی از این دو مسیر می رود/ درآمدهای دولت و هزینه های آن اصلا تناسبی با هم ندارند انتهای این مسیر افلاس و ورشکستگی است/ هزینه های جاری دولت به حدی رسیده که اداره کشور با این درآمدها غیرممکن است

به‌جز وزارت ارشاد، هیچ‌یک از این چهل ارگان و نهاد نه به دولت، نه به مجلس و نه به هیچ نهاد دیگری در قبال میلیاردها تومان بودجه‌هایی که دریافت می‌دارند پاسخگو نبوده و هیچ نظارتی بر دخل‌وخرجشان اعمال نمی‌شود/ جنابعالی در همان خطبه‌ها اضافه فرمودید که در مقابل بودجه‌های دانشگاه‌ها این ارقام خیلی هم زیاد نیستند. بنده جسارتا بودجه برخی از دانشگاه‌های اصلی کشور را هم جهت مقایسه خدمتتان عرضه می‌دارم/ و بالاخره بودجه‌هایی که من بر روی آن‌ها عقده پیداکرده‌ام، محیط‌زیست و جنگلبانی کشور هرکدام با قریب به ۳۰۰میلیارد تومان را هم باز به‌منظور مقایسه به استحضار مبارکتان می‌رسانم

گروه رسانه/

چندی پیش مطلبی با عنوان " اعضای سازمان معلمان احتمالا برای تقویت روحیه الهیار ترکمن همراه او به دیدن تئأتر رفتند و عکس یادگاری گرفتند ؛ نظر سازمان معلمان در باره مدارک احتمالا جعلی الهیار ترکمن ، معاون وزیر آموزش و پرورش چیست ؛ اصلاح طلبی یعنی بلندکردن " تابلو دروغ ممنوع" ! ( این جا ) در صدای معلم منتشر گردید .

« محمد داوری » برای صدای معلم توضیحاتی را ارسال کرده است .

ضمن تشکر و قدردانی از ایشان عین پاسخ مننشر می شود .

مسئلۀ شفافیت بودجه در سال جاری به‌طور جدی‌تری به حوزۀ عمومی راه یافته است/ اگر صدا و سیما و امور فرهنگی بسیج را کنار بگذاریم، حدود 3 هزار و 500 میلیارد تومان از بودجه به نهادهایی اختصاص دارد که اغلب در حوزۀ فرهنگی-مذهبی فعال‌اند/ ازآنجا که مسئولیت این نهادها (به‌ویژه نهادهای حقوقی غیردولتی) برعهدۀ افرادی خاص است، به نوعی ویژه‌خواهی تفسیر می‌شود/ میزان آن بیش از 6 هزار میلیارد تومان است. این منابع عمدتاً تحت اختیار سران قوا قرار دارد و نحوۀ توزیع آن در بودجه شفاف نیست، و امکان انحراف (مثبت یا منفی) در اجرای این بخش از منابع بسیار زیاد است/ مهمترین ایراد این بخش از بودجه آن است که نحوۀ توزیع و تخصیص برخی از ردیف‌های آن هیچ شفافیتی ندارد و توزیع آن تا حدزیادی به توان چانه‌زنی و لابی‌کردن سازمان‌ها و استان‌ها با وزارتخانه‌ها و سازمان‌های مرکزی بستگی دارد/ ، وزارتخانه‌های متولی (عمدتاً نفت و نیرو) بخشی از درآمدهای حاصل از آزادسازی قیمت‌ها را به حساب خزانه واریز نکرده‌اند که برآورد می‌شود این رقم سالانه بیش از 5 هزار میلیارد تومان باشد/ جیمز گانینگ در کتاب «درک دموکراسی» که موضوع آن اهمیت کارایی بودجه است، نشان می‌دهد که چگونه انواعی از تعارض‌های پارادایمی و منفعتی موجب ناکارآمدی در تخصیص منابع عمومی می‌شود و از طریق اختلال در اقتصادسیاسی، روند بهبود سپهر سیاسی و اجتماعی جامعه را با تأخیرهای جدی مواجه می‌کند

انتشار عکس آقای داوری و دیگر اعضای سازمان معلمان با زیرنویس و تاکید روی نام الهیار در گروه های تلگرامی تصادفی نیست/ به جای اشارات سمبلیک مانند انتشار عکس ، از مدرک دکترای دانشگاه آلبرتای الهیار  دفاع کنید/  روش "نه سیخ بسوز نه کباب" سازمان معلمان  فرصت طلبانه است/ اصلاح طلبی و اعتدال با میانه باز بودن فرق می کند/ اصلاح طلبی به معنای نداشتن اصول و طرفدار حزب باد بودن نیست/ رفتار های فاقد پربسیپ افرادی با برچسب اصلاح طلب، اصلاح طلبان را از چشم مردم می اندازد/ معنای سیاسی  گذاشتن این عکس در گروه های تلگرامی  و تاکید شما بر حضور الهیار ترکمن در این تئاتر  چیست/  آیا از نظر سازمان معلمان ادعاها در مورد دروغگو بودن الهیار  و تظاهر به داشتن مدرک از دانشگاه های آلبرتا و پاریس دورغ است/ در این صورت  چرا عنوان دکتری او را حذف کرده اید/ اقدام برخی  اعضای سازمان معلمان در انتشار این عکس یک اقدام منفعت طلبانه و دورویانه  است/ نقی ایی ، داوری و مرد  تلویحا حمایت خود را از ادعاهای آقای ترکمن اعلام کرده اید بدون اینکه ردپایی از خود باقی بگذارید/  یک فعال سیاسی و صنفی و یا یک تشکل نمی تواند بگوید که در مورد فلان مساله سیاسی یا صنفی نظری ندارد/ چرا سازمان معلمان رأسا از دانشگاه آلبرتا در مورد مدرک دکتری الهیار ترکمن استعلام نمی کند/ اصلاح طلبی یعنی مخالفت با "کردانیسم" چه در حوزه علمی و چه غیر علمی/ اصلاح طلبی غرق شدن در معادلات قدرت نیست/ عده ای این تصویر و تصور را به دست می دهند که  انگار اصلاح طلبان آدم هایی بی خاصیت و بدون معیاری  هستندکه فقط  به فکر منفعت شخصی خود هستند/ سازمان معلمان فردا با چه رویی از معلمان برای شرکت در مجمع عمومی طلب حضور  می کند/  سازمان معلمان با چه رویی فردا از معلمان می خواهد که به فلان لیست رای بدهید/  به جای تاجزاده و نبوی و آرمین و امین زاده افرادی مثل محمدرضاعارف و کواکبیان و الیاس حضرتی و کمیجانی به عنوان نماد اصلاح طلبی معرفی می شوند/  وقتی عارف نماد اصلاح طلبی باشد ترکمن و بطحایی هم  نماد اصلاح طلبی می شوند/ شما همین امروز از معلمان سیلی می خورید/  اگر مجمع عمومی برگزار کنید از یک میلیون معلم کمتر از یکصد نفر در مجمع عمومی شما حاضر می شوند/ انتظار دارید معلمان به لیستی که آقای کمیجانی عضو شورای عالی 40 نفری اصلاح طلبان ببندد در انتخابات بعدی رای بدهند/ عده ای  با عملکرد منفعلانه و منفعت طلبانه خود به نام اصلاحات ، اصلاح طلبی را بی اعتبار می کنند

تاکنون موضع تشکل های فرهنگیان و از جمله « سازمان معلمان ایران » در برابر این مسائل سکوت بوده است.

بزرگی می گفت که تیم ملی ایران با دلش بازی می کند نه با تکنیک و تاکتیک.
این جمله چقدر نزدیک به واقعیت بوده و قابل تعمیم به سایر حوزه هاست؟
از این منظر رفتار اجتماعی ما قابل پیش بینی حتی برای صاحبنظران و روشنفکران نیست.

انتخاب ناباورانه سیدمحمد خاتمی در سال ۷۶ و همچنین احمدی نژاد در سال ۸۴ نمونه های عینی تأیید این ادعاست. احمدی نژاد به کاهدان زد!

 در فضای استیصال و نومیدی، لشکر بیکاران، جنبش معلمان -کارگران و ... هر یک به تنهایی برای افلیج کردن یک دولت کفایت خواهد کرد. شفاف سازی بودجه توسط روحانی و بیان اخیر وی مبنی بر اینکه بیش از نصف بودجه قابل نظارت نیست، برای سراسیمه کردن طیف افراطی اصولگرایان و اتحاد نامرئی اش با طیف پایداری احمدی نژاد (فلج کردن دولت و عبور از روحانی و برگزاری انتخابات زودهنگام) در واقع چرایی و کجایی شکل گیری اولیه اعتراضات اخیر را نشان می دهد. لذا نسبت دادن محصول حرکت ناشیانه پایداری ها به خارج از مرزها واقع بینانه به نظر نمی رسد.

بالانس مثلث ( آزادی، امنیت و عدالت) ضروری است .ما همگی ساکنان یک کشتی هستیم. فصل مشترک منافع تمام جناحها، حفظ امنیت و ثبات، یکپارچگی و برقراری عدالت نسبی در کشور است. کسانی که با هدف تخریب روحانی به واقع خواسته و ناخواسته انگشت در لانه زنبور کرده اند، باید پاسخگوی جراحات روحی و روانی مردم و اموال نابود شده عمومی باشند.

وقایع اخیر نشان داد که پروژه عبور از روحانی می تواند به سرعت سیستم را نشانه رود.

تعارضات اجتماعی ریشه اصلی اعتراضاتند

فاصله طبقاتی روزافزون، اختلاسهای نجومی، احساس تحقیر در لایه های مختلف اجتماعی، یأس نخبگان ابزاری و فکری، غفلت از آزادی و عدالت و پرداختن به ظواهر باعث شعله ور شدن خشم فروخورده و متراکم جوانان شده و با ناامید شدن از دولت، تعارضات اجتماعی را تشدید و شکننده تر از گسل اشتهارد می نماید.
در فضای استیصال و نومیدی، لشکر بیکاران، جنبش معلمان -کارگران و ... هر یک به تنهایی برای افلیج کردن یک دولت کفایت خواهد کرد.

در بلند مدت همه مرده ایم

جان کینز اقتصاددان مشهور در بحران سالهای ۱۹۳۰ می گوید: در بلندمدت همه ما مرده ایم. لذا برنامه ریزی استراتژیک برای تعادل بازار در آتیه مؤثر نبوده و باعث یأس و ناامیدی در حال می گردد. لذا دولتمردان ما نیز لزوما باید برنامه های عملیاتی برای برخورد جدی با فسادهای احتمالی در هر سه قوه و رونق دادن به کسب و کار و همچنین پمپاژ امید به اجتماع داشته باشند و آن را به آتیه نامعلوم حواله نکنند.

مشکلات داخلی راه حل خارجی ندارد

کسانی که به هر دلیل برای حل و فصل مشکلات داخلی چشم به خارج دوخته اند سخت در اشتباهند. کشورهای استکباری دنبال منافع خود هستند، نه حل و فصل مشکلات ما!
از آسیب های جدی و تأسف بار وقایع اخیر می توان به سر دادن شعارهای نژادپرستانه و براندازانه اشاره نمود. بدیهی است که دوره انقلابات در هزاره دوم به پایان رسیده است. انقلابات مخملین اخیر در مصر، لیبی و ... جز بدبختی و فروپاشی اجتماعی عایدی دیگری برای انقلابیون نداشته است.
امروزه تمجید از سیستم منسوخ شاهنشاهی بازگشت به ماقبل تاریخ است.

به نظرم با تمام انتقادات جدی بر پروسه اصلاحی، کم هزینه ترین راه برای پاسخگویی به مطالبات مدنی معترضین، کماکان اصلاحات تدریجی و پیش رونده می باشد.

اصلاحات مرد، زنده باد اصلاحات!

 اتفاقات اخیر نشان داد که هیچ کدام از جناحین اصلی درک واقع بینانه ای از رفتار و مطالبات مردم ندارند. اعتراضات اخیر به خودی خود حتی چهره های کاریزمای جناحین همچون خاتمی و عارف از اصلاح طلبان و احمدی نژاد و علم الهدی از اصولگرایان را نیم سوز نمود.
بد عمل کردن لیست امید و همچنین آلوده شدن لیستهای اصلاح طلبان به رشوه و باندبازی به جای شایسته سالاری و آچمز شدن دکتر نجفی در شهرداری تهران کافیست تا در انتخابات های آتی مردم چندان گوش شنوایی حتی برای توصیه های سیدمحمدخاتمی نداشته باشند و قبله آمال و آرزوهایشان را تغییر دهند.
چرا که مردم ایران به واقع با هیچ جناحی عهد اخوت دائمی نداشته و به عملکرد و کارآمدی سیستم ها و افراد توجه می کنند و به خوبی به تعارض و تناقض در رفتار و گفتار پی می برند.
گوشه ای از سردرگمی و تعارضات مذکور در اظهار نظرهای شتابزده امثال جلایی_پور ( کرکس خواندن معترضین) و درست 72 ساعت بعد، صدور بیانیه حمایت 16 اصلاح طلب از اعتراضات مردمی بود.

سخن آخر

دولتمردان ما (به معنای عام شامل هر سه قوه) باید بدون فوت وقت ضمن چاره اندیشی عاجل برای مشکلات عینی و اقتصادی مردم، به اجرای تمام و کمال و بی تنازل فصل سوم قانون اساسی ( حقوق ملت) همت گمارند و همچنین بازتعریف جدی در مفهوم واژه هایی چون  رسانه ملی، کانونهای_صنفی، سندیکاهای کارگری، حقوق شهروندی، گردش آزاد اخبار و اطلاعات، حقوق اقوام و اقلیتهای_دینی ... و به خصوص دو مفهوم اساسی آزادی و عدالت داشته باشند.

ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تهران