براي اولين بار در لايحه بودجه سال 1397 کل کشور، پرداخت اعتبار به دستگاهها بر مبناي عملکرد سه ماهه آنها خواهد بود و در لايحه بودجه بودجه سال آينده کل کشور برونسپاريها و کاهش بودجه جاري کشور در دستور کار دولت قرار گرفته است/ دولت سياستهاي انقباضي به کار بسته است و در شرايط فعلي وضع بودجه کشور خوب نيست. براساس مستندات لايحه بودجه 97 کل کشور، بودجه پيشنهادي سال آينده نسبت به بودجه مصوب 1396 کل کشور از رشد 11 درصدي برخوردار است/ بودجه پيشنهادي سال آينده آموزش و پرورش از رشد قابل قبولي برخوردار نبوده و سال آتي، سال دشوار مالي براي آموزش و پرورش خواهد بود و هم چنان کسري بودجه و ناتواني در پرداخت معوقات فرهنگيان ادامه خواهد داشت/ نظام بودجهريزي استاني از يک سو به عنوان يك نظام مديريتي باعث ارتقاي كارايي و اثربخشي مصرف منابع و اعتبارات سازماني ميشود و از سوي ديگر با تمرکززدايي ميتواند نظارت جديتري بر عملکردها را بدنبال داشته باشد که اين خود نشاني از يک دگرگوني واقعبينانه دارد/ «کاهش نامرئي» بودجه ۹۷ آموزش و پرورش نسبت به کل بودجه کشور در شرايطي رقم خورده است که هزينههاي آموزش و پرورش کاهش پيدا نکرده است/ در بودجه سال جاري سهم آموزش و پرورش از بودجه کل کشور 8 / 9 (نه و هشت دهم) بود که در سال 97 سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومي کشور نزديک به 4 / 8 (هشت و چهار دهم) رسيده است/ چنين بودجهاي افت هميشگي کيفيت آموزشي در ايران و نارضايتي فرهنگيان از وضعيت معيشتي خود قابل پيشبيني است/ سهم کمرنگ آموزش و پرورش از بودجه سال 1397 گوياي اين واقعيت تلخ است که در بر همان پاشنه قبل ميچرخد و دولتمردان اعتدال دغدغه اصلاح ساختار ناکارآمد زيربناييترين نهاد توسعهاي کشور را ندارند
آموزش و پرورش توسط تیم سازمان برنامه و با هدایت محمدباقر نوبخت که چهره ای پراگماتیست است اداره می شود/ الهیار ترکمن در سال 82 با معرفی سازمان برنامه و بودجه در یک دوره ترینینگ یکساله نیمه حضوری یونسکو (IIEP–UNESCO) شرکت کرد و مدرک معادل فوق لیسانس گرفت/ ادعای دکتری الهیار ترکمن فاقد سند است/ کدام معاونت از معاونت های ششگانه آموزش و پرورش حذف یا ادغام می شوند/ معاونت پرورشی به دلایل سیاسی و ایدئولوژیک حذف نمی شود/ معاونت آموزش ابتدایی و متوسطه به خاطر اعتراض خانم حکیم زاده ادغام نمی شوند/ معاونت حقوقی و پارلمانی برای لابیگری با نمایندگان حفظ می شود/ دیواری کوتاه تر از معاونت سلامت و تربیت بدنی وجود ندارد و احتمالا در معاونت پرورشی ادغام می شود/ مناسب ترین گزینه برای حذف ، معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی است/ معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی یک معاونت شکست خورده است و در عمل فقط نقش حسابداری را بازی می کند/ معاونت پشتیبانی معاونت "شعارهای لوکس" و غیر عملی است/ سیدمحمد بطحایی در دوره ای که معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی بود ، "طرح رتبه بندی " کارکنان را مسخ و آن را به یک طرح رفاهی بی محتوا تبدیل کرد/ معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی در پرداخت "مطالبات معوق معلمان" نقش چوپان دروغگو را بازی می کند/ معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی در عقد قرارداد بیمه درمانی تکمیلی موسوم به "بیمه طلایی" هرسال بدتر از سال قبل عمل کرده است/ معاونان وزیر به جای اجرای برنامه ، از برنامه انتقاد می کنند و وزیر به این وضعیت افتخار می کند/ انتقادها مربوط به مرحله تهیه و تدوین برنامه است نه مرحله اجرا .در مرحله اجرا انتقاد مدیران باعث آشفتگی می شود/ وزیر آموزش و پرورش روی هیچ موضعی نمی ایستد و در هیچ موردی نظر قاطعی ابراز نمی کند/ معاونتها و روسای سازمانها بر اساس تشخیص خود عمل می کنند و نقش وزیر را به صورت تشریفاتی قبول دارند/ بطحایی به گارد قدیمی آموزش و پرورش از مهدی نوید ادهم تا حجت الاسلام بهرام محمدیان و علی زرافشان و قدمی و.... مدیون است/ بطحایی همه را از اصولگرا تا اصلاح طلب و اعتدالی بی سرو صدا سر سفره مدیریت آموزش و پرورش می نشاند/ مرتضی حاجی ، حسین مظفر ، فرشیدی ، حاجی بابایی برای خودشان شان سیاسی ، جناحی و ایدئولوژیک قایل بودند و اتوریته سیاسی و عقیدتی داشتند/ محمد بطحایی جایگاه سیاسی و ایدئولوژیک خاصی برای خود قایل نیست او شبیه یک تکنوکرات است اما لوازم تکنوکرات بودن یعنی تخصص و دانش آکادمیک را ندارد/ حضور فردی که حتی یک مدرک دانشگاهی قابل اعتنا ندارد، در مقام وزارت از دید برخی از رقبا یک نقطه ضعف غیر قابل جبران است / بطحایی هم مثل اغلب مدیران دولتی برای کسب عنوان دکتری از راه غیر متعارف اقدام کرده اما موفق نبوده است/ پدیده کُردانیسم یک پدیده شایع در بین مدیران جمهوری اسلامی است/ شاپور محمد زاده مشاور وزیر و مدیرکل دفتر وزارتی در نیمه مهرماه با صدور یک بخشنامه سراسری از همه خواست که در عنوان نامه های خطاب به وزیر از به کار بردن واژه دکتر خودداری کنند/ اطرافیان و کارکنان برای نوازش روحی مدیر و نوعی تملق ظریف عنوان دکتری را خودکار به ناف مدیران می بندند/ عنوان سنتی حاج آقا در دستگاه های دولتی کم کم دِمُده شده و لقب مدرن دکتری جای آن را گرفته است/ یکی از مدیران دوره پارینه سنگی آموزش و پرورش را هنوز به شیوه دهه 60 ، مهندس خطاب می کنند/ مدیریت در نهادهای دولتی و غیر دولتی، تجربی ، رابطه ای ، حسی و روانشناختی است و ربطی به تئوری های مدیریتی و تحصیلات آکادمیک و حتی سواد معمولی ندارد/ تنها مدرک آکادمیک علی الهیار ترکمن لیسانس روانشناسی است که با این مدرک سال 73 در سازمان برنامه و بودجه استخدام شده است/ دکتری الهیار ترکمن که در رزومه اش آمده چیزی شبیه دکتری بطحایی است و توسط وزارت علوم تایید نشده است/ تیم نوبخت در رابطه با آموزش و پرورش یک سیاست عملی و یک سیاست تبلیغی را همزمان دنبال می کند/ خرید خدمات آموزشی، کاهش وابستگی به بودجه دولتی ، توسعه مدارس غیرانتفاعی ، صرفه جویی در هزینه های پرسنلی و کاهش تصدیگری دولت در آموزش و پرورش سیاست سازمان برنامه است/ سیاست زبانی شامل همدلی با اعتراضات معلمان ، مخالفت با تبعیض بین کارکنان دولت ، برگزاری جلسات با تشکل ها و تشویق آنها به ارائه راهکار و برنامه ، دوری گزیدن از زبان ایدئولوژیک و... است
گروه رسانه و تشکل/ در پی سخنان » محمود فرشیدی » در مورد وضعیت فعلی آموزش و پرورش و معلمان ؛ « کانون معلمان همدان » نسبت به آن واکنش نشان داد .
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است
به یاد ایام دیرینی نه چندان
صدا بر پا ز دانشجوی ایران
چنان شد رو به تعطیلی مکان ها
چه بازاری و دانشگاه غوغا
که آغاز اعتراض از علم طبّی
ز دارو ساز علومی تا حقوقی
همان ایام را یاد ای عزیزان
که اوضاع اجتماعی نابسامان
چو رویت شد میان دانش پژوهان
گروهی امنیت کوشش میانشان
تنش ما بینشان چون شد نمایان
برون ابزار جنگی ضربتی هان
به جانب علم آموزان هجومی
ز جانب امنیت نیروی زخمی
چنان ضربت به دانشجوی دلسوز
خدا داند چه خون ها ریخت آن روز
گروهی دستگیر ای داد بیداد
گروهی کشته مجروهان نه امداد
چو اعلام این خبر پخشی چه ننگین
تکایا بسته شد بازار غمگین
دفاعی در برابر مستبد هان
همان غربی گران خود کامه انسان
دفاعی شد ز مردانی مبارز
مبارز علم آموزان بارز
چنین روزی به یادی شد از آن روز
همان افراد دانشجوی دیروز
به استبداد کردند اعتراضی
برابر مقتدر حاکم چه قاضی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه و تشکل/
پس از برگزاری کنگره سراسری حزب مجمع فرهنگیان ایران اسلامی و تعیین اعضای شورای مرکزی ؛ این تشکل اقدام به تعیین ارکان و نیز صدور قطع نامه پایانی نمود.
متن این قطع نامه که توسط روابط عمومی این تشکل در اختیار صدای معلم قرار گرفته است به شرح زیر است
هدف همه " خدمت به معلمان و حل مشکلات آموزش و پرورش " معرفی می شد/ اما نکته مهم تر که خیلی ها می دانند اما سعی در پنهان کردن آن دارند این است که ورود به شورای مرکزی یک تشکل و هم نشینی با مدیرانی که پست های ستادی و اجرایی دارند نوعی رانت و یا امتیاز برای افراد ایجاد می کند/ از آن جا که در نظام مدیریتی ما صلاحیت های حرفه ای و شایستگی های شغلی اساسا تعریف نشده است حضور در چنین تشکل هایی نوعی " فرصت " برای برقراری ارتباط با " منابع قدرت " به شمار می رود/ افراد سعی می کنند به هر قیمتی در ترکیب اصلی شورای مرکزی قرار بگیرند و این فرصتی است که نباید به هیچ وجه آن از دست داد/ در نشست های این تشکل ها غالبا بحث های جدی صورت نمی گیرد و حتی بیانیه های انتقادی نیز خیلی کم نوشته می شود چون اکثریت اعضای تشکل همان کسانی هستند که " سیستم " را مدیریت می کنند و انتقاد از آن یعنی نوعی اقرار ضمنی به " ناکارآمدی مدیریت "/ آیا فرضا فردی که یک پست ستادی ، اجرایی و یا اداری در حوزه آموزش و پرورش دارد می تواند بدون در نظر گرفتن ملاحظاتی که پست مربوطه برای او ایجاد می کند به ایفای نقش واقعی تشکل یعنی " نظارت و کنترل " بپردازد/ یکی از نکاتی که بسیار تامل برانگیز بود تجمع تعداد زیادی از اعضای تشکل مجمع فرهنگیان ایران اسلامی هنگام خروج وزیر آموزش و پرورش از مجمع بود/ تا جایی که اخبار تشکل ها را دنبال می کنم به ندرت مشاهده کرده ام که اعضای این تشکل با مسئولان نامه نگاری کنند/ هر از چندگاهی نشست هایی با وزیر آموزش و پرورش گذاشته می شود و غالبا گزارش آن نشست هم به صورت " کانالیزه شده " در پرتال وزارت آموزش و پرورش منتشر می شود/ تشکل هایی که در نشست با وزیر و سایر مسئولان شرکت می کنند تاکنون گزارش مستقلی را در سایت خود منتشر نکرده اند/ اما از زمان روی کارآمدن دولت تدبیر و امید این دو تشکل فعال شده اند اما فعالیت آن ها بیش از آن که معطوف به " کادرسازی " و " آموزش تشکیلاتی اعضا " و " تغییر فرهنگ سازمانی " در آموزش و پرورش و معلمان باشد بیشتر به ظواهر کار و نمایش های تشکیلاتی محددود شده است/ علی رغم فعالیت چندین ساله این تشکل ها هنوز تعداد قابل توجهی از معلمان آن ها را نمی شناسند و یا تفاوت آن ها را تشخیص نمی دهند / متولی امور تشکل ها در آموزش و پرورش ( مشاور وزیر ) تاکنون گزارشی از فعالیت های خود را در اختیار افکار عمومی نگذاشته است/ این دو تشکل و سایرین معمولا در مسائل و چالش های روز آموزش و پرورش و معلمان " غایب بزرگ " هستند/ علی رغم اعلام آمادگی بطحایی و نیز وزرای قبلی هنوز حضور تشکل ها در چرخه تصمیم سازی و تصمیم گیری آموزش و پرورش " تشریفاتی " است/ وقتی که نظام آموزشی و معلم ما " حرفه ای " نباشند طبیعی است که تشکل های آنان نیز حرفه ای نخواهند بود/ وقتی که در مجمع عمومی یک تشکل یک عضو تشکیلاتی به یک باره برمی خیزد ، جو گیر می شود و همان حرف هایی را می زند که یک معلم غیرتشکیلاتی و معمولی در زنگ تفریح می زند و فرضا حقوق خود را با سایر جاها در یک نشست عمومی مطرح می کند ؛ آیا می توان چنین انتظاری را از یک تشکل داشت/ " وقتی که بنده برنامه ای را در پردیس اجرا می کنم و هیچ یک از اساتید حضور نمی یابند و تعداد معدودی از دانشجویان در سخنرانی ها شرکت می کنند من برای چه کسی اقدام کنم؟ من برای چه کسی خودم رو فدا کنم آینده ام را فدا کنم" / تشکل های ما در آموزش و پرورش به سان اندام های بی سر و رانت خواری هستند که هیچ برنامه و یا راهبردی برای آینده ندارند/ اگر می خواهید در روزمرگی استحاله نشوید و هویت خود را حفظ کنید و آن را به دیگران و جامعه انتقال دهید فقط یک راه وجود دارد :نوشتن ؛ نوشتن و نوشتن ...
اگرچه بحث اختلاس در صندوق ذخيره فرهنگيان بحث تازهاي نيست و به سالهاي گذشته (۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲) بر ميگردد اما آنچه که به تازگي رخ داده، اين شائبه را بوجود آورده است که گويا عزمي جدي براي برخورد با متخلفان صندوق ذخيره فرهنگيان وجود ندارد/ تقريبا دو دهه از تشکيل صندوق ذخيره فرهنگيان ميگذرد و شوربختانه به خاطر عدم شفافيت مالي و نبود نظارت کافي، صندوقي که ميبايست در دوران بازنشتگي به ياري فرهنگيان بيايد، حالا به دغدغه اصلي آنان تبديل شده است/ پس از تاييد و تکذيبهاي فراوان، بالاخره اصل « تخلف » در اين بنگاه اقتصادي متعلق به فرهنگيان پذيرفته شد/ برخي از مسؤلان سابق آموزش و پرورش و بعضي از نمايندگان مجلس برحسب سليقه سياسي خود نوعاً از سر دلسوزي يا مغرضانه مطالبي در خصوص اختلاس و سوء استفادههاي کلان در صندوق ذخيره فرهنگيان مطرح کردند که اين خود باعث ابهام و نگراني بيشتر جامعه بزرگ فرهنگيان شد/ پرداخت وامهاي چند ده ميلياردي با کارمزد بسيار کم و با وثيقههاي نامعتبر، تهاتر املاک با قيمتهاي غيرواقعي در مقابل بدهي بعضي از بدهکاران، مطالبات بلاوصول، انتصاب بستگان در صندوق ذخيره فرهنگيان و پرداخت پاداشهاي نجومي به مديران صندوق فرهنگيان از جيب و سهام فرهنگيان است يا خير؟ چگونه ميتوان پذيرفت که ارقام نجومي که بازگردانده نشدهاند سوءاستفاده از منابع بانک مرکزي است نه سهام فرهنگيان/ صندوق ذخيره فرهنگيان، امروز با چالشهايي جدي روبه رو است که ناشي از ايرادهاي متعدد در اساسنامه آن ميباشد/ نتايج تحقيق و تفحص از صندوق ذخيره فرهنگيان را بدون هر گونه ملاحظهاي به اطلاع مالکان واقعي صندوق ذخيره فرهنگيان برسانند
آیا شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد عدم تایید ریاست مهرمحمدی بر دانشگاه فرهنگیان ، غیرمستند و یا سلیقه ای برخورد کرده است / « شورای عالی انقلاب فرهنگی » فارغ از اختلاف در " سلایق " و یا " نگاه سیاسی " باید به صورت شفاف و دقیق و کارشناسی شده موارد تخلف مهرمحمدی از " برنامه راهبردی دانشگاه فرهنگیان " را به افکار عمومی توضیح دهد و در مورد آن پاسخ گو باشد/ پرسش این است که 13 اداره کلی که در دل شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت می کنند دقیقا به چه کاری مشغول هستند/ پرسش این است این همه سخت گیری در مورد انتخاب روسای دانشگاه ها که خود دارای " هیات امنا " و ساز و کار مشخص هستند چه دست آوردهایی داشته است/ برای ما نه دلایل وزیر آموزش و پرورش برای معرفی « خنیفر » مشخص و قانع کننده هستند و نه دلایل مخالفت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری شفاف و تعیین شده هستند و متاسفانه تاکنون توضیحی از سوی هیچ کدام از طرفین برای افکار عمومی ارائه نشده است/ « صدای معلم » از این که پس از سال ها سکوت و سکون تشکل های دانشجویی لب به سخن گشوده و اعلام موضع می کنند خرسند است و البته می توان بخش مهمی از آن را به حساب فضای باز ایجاد شده توسط دولت دوازدهم و نیز حاصل مدیریت مهرمحمدی و نیز فعالیت رسانه های مستقل معلمی گذاشت/ پرسش مهم ما این است که چرا این تشکل های دانشجویی در این موارد و راهبردها وارد نمی شوند و مواضع و دیدگاه های خود را مطرح نمی کنند/ به تازگی 23 تشکل دانشجویی در سراسر کشور در نامه ای به صدای معلم خواهان ابقای یک فرد در بخش " نشریات دانشجویی " شده اند/ پرسش صدای معلم این است در حالی که این تشکل ها باید نگاه " راهبردی " و " کلان " نسبت به موضوعات و مسائل داشته باشند چرا و به چه علت در این موضوعات جزیی وارد می شوند و به عنوان نمونه انتقادی نسبت به عملکرد مجموعه های "گزینش " و" حراست " در این دانشگاه به عمل نمی آورند/ از نظر ما ، مهم ترین چالش در دانشگاه فرهنگیان ، " محافظه کاری " بیش از حد و معقول دانشجو معلمانی است که قرار است فردا در همین مدارس حاضر شده و " تفکر انتقادی " را به دانش آموزان آموزش دهند/ این تشکل های دانشجویی که نسبت به جا به جایی یک کارمند در مجموعه دانشگاه فرهنگیان حساس هستند و بیانیه می دهند چرا در مورد چنین موضوعاتی نظر نمی دهند و اصولا وارد نمی شوند/ چرا این تشکل های دانشجویی در مورد " سازمان نظام معلمی " سکوت کرده اند/ « صدای معلم » بر این باور است با توجه به شرایط ویژه اشتغال در کشور و موقعیت مهم و منحصر به فرد دانشگاه فرهنگیان در این فرآیند ؛ طلایی ترین و ناب ترین زمان برای جذب " بهترین ها " و " برترین ها " برای حرفه معلمی می باشد...