نظام آموزش و پرورش به عنوان اصلی ترین حوزه نرم افزاری کشور می بایست تنها وظیفه آموزش ارزشها ، نگرش ها ، آداب و سنن و مهارت ها را برعهده داشته باشد تا بتواند از طریق جامعه پذیری و ارتقای اجتماعی در نهایت وسیله ای باشد برای رشد فرهنگ عمومی که در این صورت ما حصل آن چیزی جز جامعه ای نظم پذیر و قانونمند نخواهد بود .
برای همیشه یکبار به معنای واقعی معلم باقی بمانیم ؛ نه برده ی اصحاب قدرت این نظام دقیقا آنجا که تمامی حوزه ها و نهادها گرفتار بی نظمی های بی شمار ، که نشئت گرفته از مسائل و چالش های فرهنگی واجتماعی هستند می تواند به عنوان کاتالیزوری الهام بخش و با دیدی واقعیت گرایانه با پتانسیل بالا و سنگ بنای دقیق خود اقدام به مجموعه سازی و در نهایت جامعه سازی نماید .
از این روی است که معلم فراتر از معلم است اگر چنان چه بتواند شرایط موجود را درک کند ، ضرورت ها را ببیند ، و بداند که آینده جامعه ای سالم و پراعتماد به مسئولیت و عمل امروز وی بستگی دارد . اما متاسفانه شرایط ناباور امروز حاکم بر دستگاه تعلیم و تربیت آنچنان بهم گسیخته است که فکرمان ، نگاه مان و در نهایت تصمیمات و اقداماتمان را با ویروس سیاست زدگی آمیخته است .
جناب آقای وزیر و وزرای گذشته ، آقای مدیر کل و شخص لابی محترم در نظام آموزشی ؛ بی گمان از رانت های نشئت گرفته از سیستم نادرستی که خود تعبیه ساخته اید خبر دارید .
درآمدهای هزاران میلیاردی در حوزه موسسات و ساز و برگ بی محتوا ساختن کتب درسی ازطریق خارج ساختن آنها از حد وسع و توان ذهنی دانش آموزان برای وادار ساختن آنها به شرکت در موسسات آموزش خصوصی و کنکوری بدون هیچگونه احساس مبتنی بروارد ساختن بار اضافی بر دوش خانواده های ایرانی نه تنها با هیچ عقل ومنطق بلکه با هیچ وجهه ازانسانیت قابل توجیه نیست و مطمئنا می دانید که نباید تاوان رانت و قدرت طلبی های عده ای قلیل در نظام آموزشی را کسانی بپردازند که در هیچ خیری از آن سهیم نیستند . جناب آقای وزیر و وزرای گذشته ، آقای مدیر کل و شخص لابی محترم در نظام آموزشی ؛ بی گمان از رانت های نشئت گرفته از سیستم نادرستی که خود تعبیه ساخته اید خبر دارید
متاسفانه بالا کشیدن غلط فتیله ی تعصبات حوزه سیاسی در دستگاه آموزش و پرورش ما را به پختن غذایی مجبور ساخته است که تلخی بی اندازه آن فقط ویروس سیاست زدگی را شیوع داده است . به هم ریختن اولویت ها ، ترجیح منافع شخصی ، جناحی گری کورکورانه و برمسند نشاندن نالایقان و فرصت طلبان امروزه تنها ره آورد نظام تعلیم و تربیت است که به مانند گردانه ای شوم هنر را خوار و جادویی و تمکین و بنده پروری را ارجمند ساخته است.
هجوم شوم سیاست افسار گسیخته دردستگاه تعلیم و تربیت آن چنان بی نظمی گسترده ای به وجود آورده است که اصل موضوعیت تعلیم و تعلم با چالش های بنیادینی رودررو گشته است ؛ کمبود اعتبارات مالی، تمرکز گرایی و نادیده گرفتن اقتضائات ، آرمان گرایی های غیر واقع بینانه نسبت به اسناد بالا دستی و درنهایت سیاست غلط کالایی شدن آموزش همه و همه از آبشخور سیاست زدگی جامعه و نهاد آموزش و پرورش خبر می دهد.
حل و هضم شدن در وادی بی سرانجام سیاست بی کیاستی ، بیشتر آنجا آزار دهنده است که شانیت مفتخر گونه مقام معلمی را دستخوش بازهای آلوده ای گردانیده است که حال دیگر بیشتر از هر زمانی شاهد آن هستیم .
صندلی های ناپایدار مسئولین عالی استانی از گذشته تا به امروز حکایت از قصه ی تلخی دارد که از ابتدا هم قابل تشخیص است چرا که قدرت فساد آور نیست ، بلکه ترس از دست دادن قدرت فساد آوراست و از این روی است که همکاران ما در قامت قدرت مسئولیت خود و برای بقای برصندلی لرزان مدیرت خویش ترس از دست دادن قدرت خود دارند .
لذا بر اساس قاعده نفع شخصی ، آنها نه مسئولیت شغلی بلکه گرفتار تنازع برای نگه داشت صندلی مدیریت آن هم برای چند صباحی بیشتر را اولویت می دانند.
اگر چه اخلاق اجتماعی مان به یمن بی اعتمادی گسترده حاکم بر شرایط جامعه ذایل گشته است . اما با همه این شرایط و برای تحقق اهداف انسانی در نظام تعلیم و تربیت می توان با خود کنترلی فردی در این سیستم تا به حد وسیعی خود تنظیمی ایجاد کرد . تا از رهگذر آن وآنچنان که شایسته مقام یک معلم است عمل شود .
فارغ از تمامی مشکلات موجود هیچ کدام از ما نمی توانیم چشمان خیره دانش آموزانمان را که در آن آینده ی مطلوب را برای خود متصور شده اند را نادیده بگیریم . پس به خاطر تمامی رنج هایی که دارند برای همیشه یکبار به معنای واقعی معلم باقی بمانیم ؛ نه برده ی اصحاب قدرت .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
همکار محترم اگر تا حال آموزش و پرورش
دوام آورده در سایه خدمات خالص و دلسوزانه
معلمان گمنام بوده است. در سایه مقاومت
مناعت طبعی کسانی بوده که بی جیره و مواجب
یا با دریافت حداقل دریافتی در سایه عشق ورزی
به کودکان و نواجوانان این مرز و بوم چون شمع
سوختند و ساختند.
معلمان هرگز برده هیچکس حتی زرمداران و
زورمداران نبوده اند . آنان فقط با خمیر مایه زحمات
خود خطوط آموزش کشور را به تنهایی سبز نگه داشته اند
معلمان هرگز برده کسی نبوده اند.
فساد نمی آورد ؟!!!! خود قدرت هم در جامعه
قدرت فربه کن ما شدیدا منجر به فساد می شود.
در ضمن خود کنترلی در سیستم ضعیف آموزش و
پرورش منجر به دوام نظام قدرت طلب مسولین
می گردد نه اصلاح جامعه.
سیستم کنترل باید از نگر ش سیستمی پیروی نماید
و گرنه دچار حاشیه پروری و انزوای عملکردی می شود.
سیاست زدگی هستند. از محتوای کتب
تا ساعات آموزشی ، از معلم تا دانش آموز
از مدیر تا معاون و....... همه و همه حتی
اولیا هم.
سیاست زدگی هستند. از محتوای کتب
تا ساعات آموزشی ، از معلم تا دانش آموز
از مدیر تا معاون و....... همه و همه حتی
اولیا هم.
جماب آقای نصیری
از خواندن نوشته حضرتعالی لذت بردم.
احتمالا در تایپ کلمه "زایل" اشتباهی رخ داده که انشالله اصلاح شود.
متشکرم
برای دانش آموزان
برای توده های مردم
برای برای برای.....
قربانیان سباست های سیاست زدگان بی کیاست.!
قربانیان ظلم و تبعیض و نابرابری بزرگان کشورم.
این یک سیاست است برای بقا و ماندنشان بر قدرت و ثروت.
40 سال انتظار کافی نیست آقایان.؟!