امیدواریم موج ویرانگر "ما پشیمانیم" اعضاء و دستاندرکاران ستاد دکتر روحانی در لرستان سواحل امن و آرام مدیریت ارشد لرستان را به تلاطم در نیاورد.خشکانیدن درخت جوان و پر شکوفهی تعلیم و تربیت بنا بر قضاوت بر اساس اطلاعاتی نادرست و سیاسیکاری از جانب وزیر یا هر شخصی گناهی نابخشودنی است. به همین منظور توجه آقای وزیر را به چند نکته معطوف میداریم:
زمان بر بودن پروسه شناخت موانع و مشکلات برای پیادهسازی طرحها، اثربخشی و ثمردهی برنامههای کاربردی و زیرساختهای لازم آموزشی گذشتن زمان کمی از شروع به کار مدیریت جدید و فرصت زمانی کم آنها برای شناسایی و برنامهریزی مدون در جهت جبران کاستیها، بر طرف نمودن نابه سامانیهای به میراث مانده از مدیران سابق هزینه و زمانبر بودن اجرای طرحهای اصلاحی نیاز به همراهی و همیاری همهی دلسوزان نظام تعلیم و تربیت، بهویژه معلمان فرهیختهی نوگرایِ علاقهمند، نسبت به پیادهسازی صددرصدی برنامههای مدون. نیاز به همراهی و پشتیبانی درست مسئولین رده اول از وزارت آموزش و پرورش گرفته تا مدیریت ارشد استان تا در چند سال آینده، بتوان الگوی تحصیلی – تربیتی نوین ِقابل کاربستی را، متناسب با ویژگیهای روانشناختی با پشتوانه نظری و پژوهشی مناسبی اجرا نمود. در هزاره سوم، هنوز در بین هم روزگاران ما، هستند آدمهایی در لباس فرهنگی، اساس شایستگی را جنسیت، طبقه اجتماعی، قومیت یا ثروت میدانند
از آنجا که برنامه محوری و تغییر و اصلاح روشهای غلط نیاز به زمان کافی دارد، سیاسیون حامی دولت نهم و دهم و برخی نمایندگان منتسب به جریان اصولگرایی با سنگاندازی سعی در گرفتن وقت و مستهلک نمودن توان و انرژی مدیریت جدید به انحای مختلف با هدف ابتر گذاشتن هر طرح و برنامه نویی را دارند، چنانکه روز به روز توجه و پشتیبانی به این دستگاه مثل بچهای سرراهی، کمتر و کمتر میشود؛ بدی ماجرا آنجاست که خود وزیر بدون توجه به خواست فرهنگیان و بدنه آموزش و پرورش و خلاف رأی اکثریت جامعه بر آن است که تیشه به ریشه این نهال بزند و روشهای غلط پیشین را! که بر پایه سیاسیکاری، طایفهگرایی، کجسلیقگی، بیبرنامگی، عدم تخصص گرایی، عدم تهیه و توزیع مناسب محتوای آموزشی، بیتوجهی به اجرای دورههای تکمیلی در جهت بهروز سازی دانش کاربردی معلمان، دفاع ناآگاهانه و بنا شده بود، جایگزین روشها و متدهای امروزی نماید و موجبات تضعیف این نهاد حیاتی و آیندهساز را تا سر حد ممکن میسر نماید و از حضور مدرسین و دانایان و مؤلفین در سطوح مختلف آموزشی و پژوهشی با توصیههای غیر دلسوزانه و به بهانههای واهی و سیاسیکاریهای رایج جلوگیری نماید. این یعنی بازگشت به دورانی مدیریتی که میراث آن برای استان قرار گرفتن در رتبههای آخر آموزشی کشور با وجود داشتن استعدادهای ناب که ثمرات نامیمون آن تاکنون نیز ادامه داشته و همان افراد امروزِ روز هم درنهایت خودخواهی نمیگذارند بنایی که سنگ بنایش را خود کج گذاشتهاند، دستان صالح و توانمند و مجریان با تدبیری از نو پی افکنند.
جناب آقای بطحایی
وزیر محترم آموزش و پرورش!
ما نمیخواهیم به دورهای برگردیم که حدود 80 درصد استخدامشدهها، فاقد رشته مرتبط با تدریس در دورههای مختلف آموزشی بودند.
آقای وزیر!
ما نمیخواهیم به دورهای برگردیم که معلمان دوره ابتدایی مهارت ارتباط با کودک و روشها و شیوههای، درکِ دنیای روانشناختی کودک و ... را نیاموخته بودند.
آقای وزیر ؛ آیا استخدام افراد با صلاحیت حرفه معلمی، عبارت است از هر معلمی با رشتهی هوشبری، مامایی، ریختهگری، کشاورزی، برق، علوم سیاسی، زراعت و اصلاح نباتات، مروج سیاسی و فعالین ستاد انتخاباتی ...؟
آقای وزیر!
آیا بچهی خودتان را به این قبیل معلمان، با این سطح از مهارت و صلاحیت معلمی، میسپارید؟ آیا با صد ساعت و یا صد و پنجاه ساعت دوره فشرده ضمن خدمت و بدو استخدام، میتوان معلم، پرورش داد؟
آقای وزیر!
دوران سیاه مدیریت سفارشی در آموزش و پرورش به سر رسیده است. عدم شایستهسالاری، انتصابات سیاسی، قبیلهای شوکی است برای اهالی دانایی؛ چراکه می دانیم با تفکر خویشاوندگماری، بهجای شایسته گماری و بیتوجهی آگاهانه به راهبردهای «مدیریت دانش»، «مدیریت دانایی» یا «مدیریت اندوختههای علمی»، ریشه هر نوع رویشی در این حوزه خشکانیده میشود.
آقای وزیر!
هنوز از خاطرمان نرفته بهجز چند نفر، درصد بالایی از معاونین و مدیران نواحی و شهرستانها اهداف آموزشی و تربیتی را نمیشناختند و سابقه کار و فعالیت آموزشی نداشتند، لذا از همان روزهای اول، نتیجه این جزماندیشی در پروسه آگاهانه، تخریب سازی در جایگاه مدیریت، این شد که برخی نخبگان سازمان، با سالها تجربه، به دلیل کاهش انگیزههای کاری به دلیل عدم رعایت شایستهسالاری در انتصاب معاونین دستوری، ادارات را رها ساخته و ...
آقای وزیر!
تحقیق کنید در این انتصابها، کجا متناسب با منطق قرآن کریم و اندیشههای سیاسی – اجتماعی اسلام عمل شده است؟ من در عجبم که در هزاره سوم، هنوز در بین هم روزگاران ما، هستند آدمهایی در لباس فرهنگی، اساس شایستگی را جنسیت، طبقه اجتماعی، قومیت یا ثروت میدانند!
آیا بهواقع در این نهاد آیندهساز، نباید به عمل نابخردانهی تبار سالاری، جناحبازی، باندبازی، پایان بخشید؟
طبیعی است کسانی که اصل شایستهسالاری را اتوبوسی فهمیده باشند، در فهم سایر مؤلفههای فرایندی شایستهسالاری چون شایسته شناسی، شایسته سنجی، شایسته گزینی، شایسته گیری، شایسته گماری، شایسته داری و شایسته پروری نیز با مشکل روبرو خواهند شد و در نهایت تعلیم و تعلم را به تباهی خواهند کشانید. همه کسانی که الفبای تعلیم و تربیت را میشناسند، میدانند که زمان، یکی از مؤلفههای مهم و بیبدیل فرایند آموزش است که البته متناسب با ویژگیهای فرهنگی اجتماعی و درجهی پیشرفت اقتصادی جوامع، نگرشهای متفاوتی نسبت به آن وجود دارد.
دوران سیاه مدیریت سفارشی در آموزش و پرورش به سر رسیده است. عدم شایستهسالاری، انتصابات سیاسی، قبیلهای شوکی است برای اهالی دانایی آموزش، با الگویی به قدمت بیش از نیمقرن، از دیرباز در آموزش و پرورش ایران، نیازمند بازاندیشی بوده و هست، چرا که از یک سو، دارای شرایط متنوع جغرافیایی، اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی است و از سوی دیگر با مشکلات کمبود منابع مالی و مادی دست به گریبان است.این خواسته که نیازمند کار کارشناسی است و باید با تدبیر و با یک رویکرد آمایشی در درون نظام متمرکز موردبررسی و تحلیل قرار گیرد و پایلوت آن اجرا شود...
در بهتی معنادار، شاهد آنیم تحت تأثیر فشارهایی بیرونی از ناحیه برخی افراد منتسب به یک نگاه و نزدیکان برخی نمایندگان اصولگرا، عقیم مانده است.
ماندهایم که کدام را باور کنیم دم خروس را که مصوبات شورای عالی آموزش است یا قسم حضرت عباس را که سهم خواهی این نماینده و آن نماینده مجلس است.توجه داشته باشید که مردم این دیار نیز همراه و همگام سایر ایرانیان به این نوع نگاه نه گفتهاند و امروز بر شما و همه مدیران واجب است که پاسدار رأی و نظر این مردم باشید.
آقای وزیر!
از قربانی شدن و ذبح نمودن کیفیت آموزش و پرورش به پای هر مصلحتی پرهیز کنید و برای آبیاری و جانبخشی دوباره به این نهاد بگذارید مدیریت کنونی و مجموعه تحت امر ایشان با برنامه مدون علمی و عملی و به دور از هیاهو وجنجال های معمول عالم سیاست همچنان با صلابت و بدون اتلاف وقت فعالیت خود را ادامه دهند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
از افتخارات پوشالی آن خلاص نمی شوند؟!!
حرف ما اگر حق است و عین واقعیت ، لزومی به
چسباندن خودمان یا ادعا یا باورمان به مقامات ندارد.
شعور معلمان بازیچه هیچکس نیست.