می نویسم : خدا نظر دریکوند ؛ بخوانید: معلمی صادق و مهربان که اهل باج دادن نیست

عالم و آدم از حواشی اخیر آموزش و پرورش لرستان آگاه هستند و در دوسه روز گذشته ده ها نفر از مخالفان و موافقان برای رفتن و ماندن دریکوند یادداشت ها نوشته و بیانیه ها صادر کرده اند.
اصلاح طلب شناسنامه داری به نام دریکوند که علاوه بر پیشینه شفاف سیاسی،مالی و اخلاقی تسلط خوبی به حوزه کاری خود دارد و در طول یک سال مدیریت خود به رغم بدترین هجمه ها کارکردی قابل قبول داشته است حال به جرم برآورده نکردن خواسته های چندنماینده حامی سیدابراهیم رئیسی در آستانه تغییر است.
سوابق جبهه و ایثارگری او هم به مراتب چشمگیرتر از کسانی است که بی جبهه وجنگ انقلابی شده اند.

دریکوند از پنج منظر قابل دفاع است: 

۱-باوجود صدها عامل مزاحم در مدت مدیریتش ،نمره قابل قبولی در زمینه عملکرد آموزشی و پرورشی می گیرد و در حوزه پرورشی حذف اتفاقی نام امیرالمومنین در جزوه احکام فقط بهانه ای بود برای تشدید فشارها بر دریکوند از جانب کسانی که بویی از دین و دیانت نبرده اند.

۲- اخلاق و آزادگی دریکوند و احترام ویژه ای که برای معلمان، دانش آموزان و اصحاب رسانه قائل است در بین همتایانش در سایر استان ها به ندرت دیده می شود (تغییر مدیران وابسته به نمایندگان از جانب دریکوند به هیچ عنوان بی احترامی به ساحت تعلیم و تربیت و معلمان نبوده است و آبروریزی ها و بی احترامی های اخیر به این دستگاه استراتژیک از جانب مدیران معزول بود نه دریکوند.)

۳- افرادی که خود را برای جایگزینی دریکوند مطرح کرده اند از هیچ نظر قابل قیاس با دریکوند نبوده و این گزینه های محتمل به زبان ساده در حد و اندازه  معاون یک  مهدکودک هم نیستند و اخبار موثق از این حکایت دارد که این افراد  پیشاپیش  عرض ارادت ها و نامه های فدایت شوم خود را به آقایان خاص تقدیم کرده اند.

۴- مواضع سیاسی دریکوند از تمام مدیران لرستان شفاف تر است و ناگفته پیداست مدیرانی که سنخیتی با منش وبرنامه های روحانی ندارند کاری جز جلب نظر دوستان جمنایی خود نخواهند کرد.

۵- دریکوند به دنبال ترویج و تثبیت یک گفتمان نوظهور در لرستان است.گفتمانِ"نه گفتن به نمایندگان تمامیت خواه که آموزش و پرورش را باستادهای انتخاباتی خود اشتباه گرفته اند".
در تایید این ادعا خوب است بدانید چهارپنج ماهی است که مسئولیت های متعددی در وزارت و استانهای دیگر و بعضا مدیریت های ارشد وزارت کشور در برخی استان ها به دریکوند پیشنهاد می شود که قطعا اگر ایشان به دنبال قدرت و مصالح بود سمت های پیشنهادی را
 می پذیرفت و خود را از  این همه فشار وهجمه می رهانید .
دریکوند برای  حفظ یک هویت مانده است.همان هویتی که روحانی را رئیس جمهور وبعدا بطحایی را وزیر و نهایتا خادمی را استاندار لرستان کرد.
چه کنیم  که در سپهر سیاسی ایران  مروت و اخلاق ودلسوزی  مدت هاست رنگ باخته است و همین افرادی که نام بردم (وزیر، معاون پارلمانی و استاندار) گویا چندان هم از رفتن دریکوند بدشان نمی آید.

اگر آقای وزیر از استیضاح احتمالی هراس دارد خوب است بداند دریکوند گرچه خارج از پارلمان است اما مردانگی دریکوند و ارتباط او با نمایندگان همفکر و هم زبانش برای ماندن آقای وزیر اثربخش تر از قول و قرارهای دروغین آقایان خاص است.

البته اگر بنده وزیر بودم و کار به اینجا می رسید، به عشق فرزندان این سرزمین تک تک خواسته هایی را که نمایندگان در طول خدمتم از من داشته اند بدون کم وکاست به ملت می گفتم تا بدانند هیچ نماینده ای دلش برای معلم ودانش آموز وآینده ایران نمی سوزد و این افشاگری حتی اگر به برکناری ام می انجامید آن را سند افتخار زندگی خود می دانستم.

فارغ از مساله رفتن یا ماندن دریکوند خوشحالم که پس از سال ها  در لرستان مدیری بر مسند نشست که به تمامیت  خواهان باج نداده است.
باج هایی که یک قلمش تقسیم مسئولیت هاست و بقیه اش بماند برای بعد.
ناگفته نماند برخی رفقای نادان و بعضا فرصت طلب  نیز که تعدادشان کمتر از انگشتان دست است در این مدت به اندازه مخالفان و شاید هم بیشتر به دریکوند و آموزش وپرورش خسارت زده اند و این خسارت ها موضوع امروز و دیروز نیست.
چند دهه است که افراد و گروه هایی خاص از دوجناح، لرستان را ارث پدرشان دانسته و تا نابودی کامل این سامان دست از جنایاتشان برنخواهند داشت و البته در هر استانی این جماعت وجود دارند و فقط لرستان نیست.
بگذریم. ...

به اندازه آب زلال خزر و خلیج فارس خون پاکترین جوانان این سرزمین بر زمین جاری شد تا عزت و امنیت وشکوه در این خاک مانا شود.

امیدوارم ؛
آن خون های پاک دامنگیر  تمام نمایندگان و سیاستمدارانی شود که جز فقر،اعتیاد، بزهکاری،کودکان کار،خودسوزی، ترفیع دادن به اقوام  و...دستاوردی برای این ملت پاک سرشت و بانجابت نداشته اند.

دریکوند اگرهمین فردا هم عزل شود نامش به عنوان یک معلم آزاده در تاریخ سیاسی وآموزشی لرستان ثبت خواهد شد.

بنده و خدانظردریکوند شناختی کامل از روحیات یکدیگر داریم وایشان هم نیک می دانند که هیچ گونه نیازی به این مردصادق ندارم.

ناجوانمردانه ترین حملاتی که آقایان خاص به این مدیر توانا و پاکدست روا داشتند مرا برآن داشت تا این مطلب را ولو کوتاه وشاید کم اثر بنگارم.

این یادداشت به عنوان یک سند در کارنامه فعالیت های سیاسی بنده ثبت وماندگار است و حداقل هزینه اش نفرت مدیرکل بعدی از من خواهد بود که خوشبختانه اصلا اهمیتی ندارد.

در پایان ذکر نکته ای را لازم می دانم.

نمایندگانی که سخت پیگیر رفتن دریکوند هستند به زودی باید پاسخگوی عملکردشان در مجلس  و نیز پاسخگوی  ابهاماتی که  در خصوص عملکردشان دربرخی سازمان هاپیش از ورود به مجلس وجود دارد باشند و البته بتوانند با استدلال های منطقی وعلمی دریکوند را نقد کنند.