صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

آن چه در زیر می آید ؛ گفت و شنود « صدای معلم » با « احمد عابدینی معاون پیشین شورای عالی آموزش و پرورش » است که در دو موضوع مهم « فرآیند جذب معلمان در آموزش و پرورش » و « تراکم کلاسی » انجام شده است .

بخش پنجم و پایانی این گفت و گو را می خوانید .

منتشرشده در گفت و شنود

نگاه و تحلیل علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد کوچک انگاری آموزش و پرورش

« بیشتر بی تفاوت ها ترجیح می دهند در رویدادهای رخ داده سخن از ورشکستگی آرمان ها بگویند و از برنامه های به شکست انجامیده  ؛ ... و این گونه غيبت خودرا در ایفای هر مسئوليت از سر می گیرند  » .

آنتونی گرامشی

***

« کوچک انگاری آموزش و پرورش » چیست ؟

چرا در ایران و با وجود آن که تاریخی کهن و پیشینه ای غنی در امر آموزش و پرورش دارد اما در جامعه ی ما خیلی جدی گرفته نمی شود ؟ در سیستمی که به روش عهد بوق اداره می شود و هنوز با گسترش شبکه های اجتماعی ، مسئولیت پذیری ، کنش گری و مطالبه گری در ایران ، جایگاه و اهمیتی ندارد ؛ چه فرقی می کند که « این مرد » سر کار باشد و یا « آن زن » منصب پیدا کند .

علی رضا حکمت در کتاب آموزش و پرورش ایران باستان (صفحه ی 134) به نقل از راوندی می نویسد : ( این جا )

« در ایران باستان هر کس برای کاری معین تربیت می شد و آموزش های لازم را در آن زمینه فرا می گرفت که این امر به ایجاد تخصص ها و پیدایش متخصص کمک می کرده است و همین رویه آموزش را، نیاکان، تا آخر دوره ی ساسانیان همواره رعایت کرده اند »

چه شده که پس از گذشت قرن ها ؛ ما ایرانی ها هنوز نمی دانیم و یا نمی خواهیم بفهمیم که کار را باید به دست کاردان سپرد .

و هنوز دوگانه « تخصص » و « تعهد » در ذهنیت غالب حکمرانی جمهوری اسلامی ایران ، سیاست گذاری کرده و تصمیم گیری می گند و قادر به درک این اصل ساده اما استراتژیک نیست ؟

انقلاب سال 1357 با رویکرد فرهنگی آغاز می شود . اما پس از گذشت 45 سال هنوز « توسعه فرهنگی » و « توسعه ی انسانی » جایگاهی در برنامه ها ندارند و نگاه بیش تر از نوع فانتزی و نمایشی است .

نگاه و تحلیل علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد کوچک انگاری آموزش و پرورش

رضا مرادصحرایی وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم در پیام خود به مناسبت آغاز سال تحصیلی  ۱۴۰۳-۱۴۰۲ و شمارش و ردیف کردن کلی صفات در عداد « وظایف مدارس » چنین می می نویسد : ( این جا )

« همکاران عزیزم دست یابی به این جایگاه مستلزم بازگشت آموزش پرورش به مدرسه و توجه به مدارس به عنوان کانون تمامی تحولات تعلیم و تربیت کشور است.

مدرسه در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش جایگاهی مرکزی و مهم دارد .  سند تحول بنیادین وظیفه مدارس را  «  تربیت انسان های موحد، مومن و معتقد به معاد و آشنا و متعهد به مسئولیت ها و وظایف در برابر خدا، خود ، دیگران و طبیعت، حقیقت جو و عاقل ،عدالت خواه و صلح جو، ظلم ستیز، جهادگر، شجاع و ایثارگر و وطن دوست، مهرورز، جمع گرا و جهانی اندیش، ولایت مدار و منتظر و تلاشگر در جهت تحقق حکومت عدل جهانی ، با اراده و امیدوار ، خود باور و دارای عزت نفس، امانت دار، دانا و توانا، پاکدامن و باحیاء، انتخابگر و آزادمنش، متخلق به اخلاق اسلامی، خلاق و کار آفرین و مقتصد و ماهر، سالم و بانشاط، قانون مدار ونظم پذیر و آماده ورود به زندگی شایسته فردی، خانوادگی و اجتماعی بر اساس نظام معیار اسلامی » معرفی می کند. این شاخص ها می باید مهم ترین نقاط هدف گذاری مدیران و معلمان عزیز و همه دست اندرکاران نظام تعلیم و تربیت کشور باشد » .

نگاه و تحلیل علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد کوچک انگاری آموزش و پرورش

البته پیش از این ، آقای صحرایی مساله کوچک انگاری نسبت به موضوع آموزش و پرورش را چنین تحلیل می کند :

« باور دولت مردمی و رئیس جمهور محترم آن است که مسیر ایران قوی از مدارس قوی می گذرد و آینده ایران عزیز را می توان در مدارس امروز کشور به نظاره نشست.

برای درک هر چه بهتر این جایگاه و ترسیم نقشه راه دست یابی به آن، بازخوانی مجدد فرمایشات رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی در روز معلم امسال یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. در آن دیدار تاریخی، معظم له نسبت به خطر و خسارت کوچک انگاری آموزش و پرورش توسط برخی هشدار دادند و آن را یک خطای راهبردی برشمردند .  ایشان معلمان را معماران آینده کشور نامیدند و عبور از گردنه های دشوار پیشرفت را بدون آموزش و پرورش ناممکن دانستند » .

پرسش این است که اگر همه ی محتوای سند تحول بنیادین به فرض اجرایی هم شود ؛ آیا جایگاه آموزش در ایران تغییری می کند ؟

چگونه است که در دوران کرونا ؛ مدارس بیش از دو سال تعطیل شدند در حالی که بسیاری از مراکز ، سازمان ها و نهادها به ویژه اقتصادی باز بودند اما کسی آن ها را برای تعطیلی نشانه نرفت ؟

نگاه و تحلیل علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد کوچک انگاری آموزش و پرورش

حتی خلل چندانی هم به برنامه های مسافرتی و تفریحی مردم در آن دوران و با وجود اعمال برخی محدودیت ها وارد نشد .

در آن 26 ماه بارها نوشتیم و هشدار دادیم که هیچ کجای جهان مانند  ایران نیست که مدارس را از ابتدا تا انتها برای بیماری تعطیل کنند .

وقتی این ها را می نوشتیم ؛ عده ای البته در اکثریت رگ گردن کلفت می کردند که به کجا می روی !

نگاه و تحلیل علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد کوچک انگاری آموزش و پرورش

جان مردم بر هر چیزی اولی تر است .

اما کیست که نداند این ها همه بهانه بود .

نوشتیم که تعطیل کردن مدارس در حالی که مراکز دیگر باز است نه نشانه ی اهمیت دادن به جایگاه مدرسه که درست نشانه ی بی محلی آن در معادلات است اما کسی به این چیزها گوش نمی کرد .

مخالفت عمده در این زمینه هم ابتدا از داخل آموزش و پرورش و بدنه آن یعنی « معلمان » بود ...

پس فروکش کردن موج کرونا ؛ همان گونه که در « صدای معلم » پیش بینی کرده بودیم ؛ عوارض و پیامدهای آن به تدریج در حوزه هایی مانند بی سوادی دانش آموزان ، ترک تحصیل ، افت تحصیل ، اختلالات روانی و جسمی و... پدیدار می شوند . کار خاصی هم نمی توان کرد چون اراده ای برای کار و تغییر نیست .

نگاه و تحلیل علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد کوچک انگاری آموزش و پرورش

مسیر تحول در جامعه از دو نهاد می گذرد .

نخست آموزش است و دومی رسانه .

در درون دستگاه آموزش نیز دو نهاد موسس و نماینده تحولات درونی و پایدار هستند که اولی رسانه است و دومی تشکل .

اما پرسش این است که وضعیت و جایگاه این دو نهاد در آموزش ایران چیست ؟

رسانه های درگیر در موضوع آموزش اکثرا « زرد » هستند و به عبارتی در جامعه ی ایران ، جریان ساز نیستند .

از زمانی که یک شهرداری چی به روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در دولت سیزدهم منصوب شده است همان نشست های نصفه و نیمه که در آن فقط خبرگزاری های دولتی شرکت می کردند تعطیل شده است .

نگاه و تحلیل علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد کوچک انگاری آموزش و پرورش

یکی از آن ها سوال نمی کند : چرا ؟

در یک گروه تلگرامی با عنوان « خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش » عضو هستم .

نه تحلیل دندان گیری . نه چالشی  و نه پرسشی .

اما هر روز شخصی با نام « یونس باقری » در این گروه آیاتی از قرآن را ارسال می کند .

کسی جز من معترض این مساله نمی شود  که :

« هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد » .

در گروه ها و کانال های معلمان هم تحلیل های عمیق و تفکر محور خیلی کم می بینی و وزن عمده مطالب حول مسائل و مطالبات معیشتی و اقتصادی است .

نگاه و تحلیل علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد کوچک انگاری آموزش و پرورش

مدتی بود که مطالب کانالی موسوم به « حرف حساب » به روز نمی شد .

محتوای این کانال به صورت عمده در مورد عزل و نصب ها بود .

این آیتم یعنی « عزل  و نصب مدیران »  بر اساس تجارب رسانه ای من ، طرفداران زیادی دارد اما من به آن مایل نیستم.

در سیستمی که به روش عهد بوق اداره می شود و هنوز با گسترش شبکه های اجتماعی ، مسئولیت پذیری ، کنش گری و مطالبه گری در ایران ، جایگاه و اهمیتی ندارد ؛ چه فرقی می کند که « این مرد » سر کار باشد و یا « آن زن » منصب پیدا کند .

نگاه و تحلیل علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد کوچک انگاری آموزش و پرورش

این ها قطعا نوعی « مشغولیت » است که افراد آن را با خود سرگرم می کنند تا مفری برای انبوه وقت های اضافه و پرت خود بیابند .

بر اساس وظیفه ی حرفه ای اگر چه در نگرش و روش با مدیر آن کانال کاملا زاویه دارم اما تماس گرفتم .

مدیر کانال عنوان کرد که نهادهای امنیتی از او خواسته اند مطلبی منتشر نکند .

در حوزه ی تشکل که بر حسب قاعده باید « نخبگان » در آن گرد هم آیند و پیشران تحولات و تحلیل گر مسائل و رویدادها باشند ؛ جریان غالب ، پوپولیسم است و روند حرکت بر اساس روزمرگی ، تنبلی و منفعت طلبی .

نگاه و تحلیل علی پورسلیمان مدیر صدای معلم در مورد کوچک انگاری آموزش و پرورش

بسیاری از این ها می ترسند که وارد مسائل راهبردی و یا استراتژیک تشکیل دهنده بنیان های آموزش و پرورش ایدئولوژیک شوند و جریان های قدرت را در درون این دستگاه به نقد بکشند و یا می ترسند که کوچک ترین انتقادی از رفتار غالب معلمان و فرهنگ سازمانی مدرسه کنند ؛ مبادا کسی ناراحت شود و یا طرفداران خود را از دست بدهند .

حال با عنایت بر اندک شرحی که از اوضاع رفت ؛ می شود و یا می توان انتظار داشت که در این کشور ، آموزش قدر بیند و بر صدر نشیند .

منتشرشده در یادداشت

کوه ها ورزشگاه هایی نیستند که بلند پروازی ام را در آنجا ارضاء کنم، بلکه مکان های مقدسی هستند که در آنجا اعمال مذهبی ام را به جا می آورم …  من به این کوه ها می روم همان گونه که انسان ها برای عبادت می روند. از بالای قلل مرتفع آنها گذشته ام را می بینم ، رویای آینده را می بینم و با برائتی غیر معمول ، اجازه دارم حال حاضر را تجربه کنم … در حالی که چشمانم باز شده و توانم تجدید شده است. در کوه ها خلقت را جشن می گیرم. در هر سفر دوباره متولد می شوم » .

  آناتولی نیکلایوویچ بوکریف
( ۱۶ ژوئیه ۱۹۵۸ – ۲۵ دسامبر ۱۹۹۷ )

امروز 29 مهر مصادف با « روز کوه نورد » است .

کوه هم به عنوان بخش مهم و غیر قابل منفکی از طبیعت در زندگی انسان ها دخالت مستقیم دارد .

رفتار بسیاری از ایرانی ها با محیط زیست مانند بسیاری از امور مهربانانه و مسئولانه نیست .

رضا فریبرزی کوه نورد ؛ وضعیت آلودگی‌های محیطی در جبهه شمال شرقی دماوند را چنین توصیف می کند :( 1 )

« متاسفانه امسال مسیر شمال شرقی در قسمت پناهگاه تخت فریدون خیلی کثیف بود: زباله‌های رها شده توسط یک سری کوه نورد نُما، زباله‌های بهداشتی و حتی با عرض معذرت، مدفوع انسان در نزدیکی کمپ‌ها!

کوه نوردان متاسفانه حتی زحمتی به خود نمی‌دهند تا ۱۰۰ متر دورتر از چادرگاه ها اجابت مزاج کنند.

کوه نوردی فقط به عکس گرفتن بالای قله نیست. یک کوه نورد باید در کنار همت بلند، شعور بالا نیز داشته باشد.

ما در حد توان زباله‌ها را جمع کردیم و با دادن هزینه اضافی دادیم قاطرها آوردند پایین کوه، ولی منطقه نیاز به یک بررسی دقیق دارد وگرنه سال آینده، کنار دماوند، کوهی از زباله و... خواهیم داشت » .

شخص دیگری چنین می نویسد :

« لطفا این آرامش را از ما و کوه نگیرید!

 من یه کوه‌ پیما هستم. اکثرا دو روز درهفته در کوه هستم.

گاهى وقتا مجبورم رفتار غير منطقى بعضي ها رو تحمل كنم؛ مثل پخش آهنگ با صدای بلند از اسپیکر کسانی که برای تفریح میان کوه.

شاید این رفتار برای خودشون غیر منطقی نباشه ولی برای کسی مثل من که برای آرامش به کوه اومدم و ناچارم پشت این عزیزان حرکت کنم و به موزیکی گوش کنم که نه سلیقه من هست نه انتخابم، کاملا غیر منطقی هست و به اجبار باید خودخواهی این عزیزان رو تحمل کنم.»

نقش « خانواده ایرانی » در آموزش های اولیه شهروندی به کودک چیست ؟

« مدرسه ایرانی » در این میان جز تکرار برخی مناسک و ظواهر تکراری و صدور کارنامه تحصیلی ، آیا وظیفه و کارکرد و ماموریت دیگری هم دارد ؟

« پلیس » به عنوان « نهاد نظارتی و کنترل » که اشتغال آن به برخی امور حاشیه ای ؛ آنان را از ایفای وظایف اصلی دور کرده است ؛ چه می کند ؟

نقش حکومت در ارتقای فرهنگ عمومی چیست ؟

در زیر یادداشتی از « علی افشار سمیرمی » و کلیپی از رفتار غیر قابل قبول برخی از « کوه روندگانی » را می بینیم که ارزش و حریمی برای « حوزه عمومی » قائل نیستند و « خود » شان را در پس توجیهات رنگارنگ و البته « سکوت اطرافیان و شاهدان » پنهان می کنند و فقط به فکر خویش و لذت طلبی خود هستند .

یک نفر هم یادگاری ها و میراث فرهنگی آنان را دل پُر کوه و طبیعت جمع آوری می کند ....

منتشرشده در محیط زیست

گروه گزارش/

انتقاد صدای معلم از وزارت آموزش و پرورش در مورد فقدان توسعه کمی و کیفی هنرستان ها

عباس بیات؛ مدیرکل دفتر فنی و حرفه‌ای وزارت آموزش و پرورش گفته است : ( این جا )

« افزایش گرایش دانش‌آموزان برای تحصیل در هنرستان‌ها منجر به آن شده است در دو سال اخیر، تقاضای ثبت‌نام در هنرستان‌ها بیشتر از ظرفیت موجود باشد؛ البته افزایش استقبال، تمام رشته‌ها را شامل نمی‌شود و محدود به برخی رشته‌ها همچون کامپیوتر، حسابداری، مکانیک خودرو است.

آموزش و پرورش نیز به دنبال توسعه کیفی رشته‌های موجود در هنرستان‌ها است تا رشته‌ها متناسب با نیاز هر منطقه و بازار کار توسعه یابند. استقبال دانش آموزان از تحصیل در هنرستان ها و نیز بحران کمبود معلم موجب شده است تا حتی با افزایش تراکم دانش آموزی در کلاس های تخصصی و مهارتی ؛ فلسفه آموزش در این هنرستان ها زیر سوال برود .

استقبال از برخی رشته‌ها بسیار زیاد است. سهم پایه دهم رشته های فنی، حرفه ای و کاردانش بیش از 41 درصد بوده که نسبت به مدت مشابه در سال گذشته هم از نظر سهم و هم از نظر تعداد افزایش داشته است . »

این گونه اظهارنظرها با ترجیع بند « غافلگیری » نشان از یک چیز دارد :

« فقدان تفکر و برنامه ریزی » .

انتقاد صدای معلم از وزارت آموزش و پرورش در مورد فقدان توسعه کمی و کیفی هنرستان ها

علی زرافشان ، معاون پیشین متوسطه وزارت آموزش و پرورش در نشست نقد و ارزیابی برنامه ی هفتم توسعه با میزبانی شاخه ی علوم تربیتی گروه علوم انسانی فرهنگستان علوم چنین می گوید : ( این جا )

« پوشش آموزش های فنی و حرفه ای در واقع تکرار مکررات است اما  اگر به جهت استمرار یک فعالیت صحیح باشد خیلی خوب است اما اگر به جهت عدم توجه به دلایل عدم توفیق برنامه های قبلی باشد به نظر می آید که جای تامل دارد.

این پوشش 45 درصدی که قبلا گفته شده در نشانگرهای آموزش و پرورش که مصوب شورای عالی آموزش و پرورش در دولت دهم است تصویب شده و آنجا پیش بینی 42 درصد برای شاخه فنی و حرفه ای و کاردانش شده اشت.

در برنامه ششم توسعه ، پیش بینی پنجاه درصد برای توسعه شده و الآن در برنامه هفتم پیش بینی 45 درصد. از معلمان انتظار می رود با مطالعه درست و کامل قوانین ، در برابر این این گونه بدعت های خطرناک و رویه های غلط آموزشی بی تفاوت نباشند و حداقل آن ها را در « شورای معلمان » مطرح و از جایگاه خود به عنوان « راهبر آموزشی » دفاع منطقی داشته و کنش گری لازم و موثر را انجام دهند .

سوال این است که برای چه در طول این مدت و برای بیش از پانزده سال این عملیاتی نشده است ؟

آیا گزاره غلط است ؟ آیا منابع تامین نشده است ؟

 قطعا یک دلیل این است که منابع تامین نشده است چون بودجه ای که برای تجهیز هنرستان ها در ردیف بودجه ها دیده شده در اکثر سال ها تخصیص اش صفر است.

هنرستانی که مواد اولیه ندارد و تجهیزات ندارد طبیعی است که امکان توسعه در آن وجود ندارد. لذا گذاشتن این 45 درصد مثل گذاشتن 50 درصد بعید است .

انتقاد صدای معلم از وزارت آموزش و پرورش در مورد فقدان توسعه کمی و کیفی هنرستان ها

آیا جز روزمرگی و تکرار ؛ واقعا ایده ، طرح و برنامه ای برای « حل مساله » وجود دارد ؟ اینها تکالیفی است که خودمان به وزارت آموزش و پرورش تکلیف می کنیم در حالی که بهتر بود به جای این بندی می آورد که به ازای افزایش هر درصد از پوشش ، سهم آموزش و پرورش مثلا از منابع بخش صنعت از منابع بخش نفت به فرض این مقدار به آموزش و پرورش داده شود. مانند کاری که در کار سرمایشی و گرمایشی شده آنجا یک دو درصدی را گذاشته اند برای تجهیز هنرستان و آن هم به طور منظم داده نمی شود » .

« صدای معلم » در گزارش خود به تاریخ پنج شنبه 5 آبان 1401 با عنوان « ادغام کلاس ها در دروس عمومی در هنرستان های فنی و کار و دانش ؛ با استناد به کدام قانون و منطق آموزشی ؟ » می نویسد : ( این جا )

« مدت هاست که بر اساس یک « قانون  نانوشته » در هنرستان های فنی و حرفه ای و کار دانش ؛ مدارس و ادارات آموزش و پرورش اقدام به ادغام کلاس ها در دروس عمومی می کنند .

در کلان شهرها و در شهری مانند تهران با توجه به کمبود هنرستان ها و نیز رشته های مربوطه شاهد آن هستیم که بعضا آمار دانش آموزان یک کلاس به 20 نفر و حتا بیشتر می رسد .

اخبار و گزارش های متعدد موید این مساله است که برخی و شاید بسیاری از مدارس با توجه به کمبود معلم و در جهت صرفه جویی در منابع اقدام به ادغام دو کلاس می کنند که ممکن است آمار دانش آموزان شرکت کننده در کلاس های دروس عمومی به حدود 40 نفر برسد .

انتقاد صدای معلم از وزارت آموزش و پرورش در مورد فقدان توسعه کمی و کیفی هنرستان ها

پرسش « صدای معلم » از وزارت آموزش و پرورش و به ویژه نهادهای نظارت و کنترل آن است که استناد قانونی برای این کار چیست ؟ هنرستانی که مواد اولیه ندارد و تجهیزات ندارد طبیعی است که امکان توسعه در آن وجود ندارد.

در واقع ، این کار به نوعی سیاست گذاری در امور آموزشی محسوب شده و مدارس و ادارات آموزش و پرورش در سطوح مختلف فاقد صلاحیت برای تصمیم گیری در  چنین اموری هستند .

از سوی دیگر؛ وقتی وزارت آموزش و پرورش برای هر درسی زمان و یا ساعت مشخص می کند این کار به نوعی بر هم زدن نظم در فرآیند برنامه ریزی درسی محسوب می شود که « تخلف » محسوب شده و کاری « غیر قانونی » است .

و البته از معلمان انتظار می رود با مطالعه درست و کامل قوانین ، در برابر این این گونه بدعت های خطرناک و رویه های غلط آموزشی بی تفاوت نباشند و حداقل آن ها را در « شورای معلمان » مطرح و از جایگاه خود به عنوان « راهبر آموزشی » دفاع منطقی داشته و کنش گری لازم و موثر را انجام دهند » .

انتقاد صدای معلم از وزارت آموزش و پرورش در مورد فقدان توسعه کمی و کیفی هنرستان ها

استقبال دانش آموزان از تحصیل در هنرستان ها و نیز بحران کمبود معلم موجب شده است تا حتی با افزایش تراکم دانش آموزی در کلاس های تخصصی و مهارتی ؛ فلسفه آموزش در این هنرستان ها زیر سوال برود .

مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در بررسی لایحه برنامه هفتم توسعه حوزه آموزش های فنی و حرفه ای به چالش های و مشکلاتی مانند : عدم نگاه جامع و هماهنگ به نظام آموزش های فنی، حرفه ای و مهارتی، بی توجهی به نقش راهبری شورای عالی آموزش و تربیت فنی، حرفه ای و مهارتی، کم توجهی به چالش های موجود شامل کمبود نیروی انسانی (هنرآموز، استادکار و مربی)، کمبود و فرسودگی تجهیزات کارگاهی و چالش نیروی کار ماهر و تکنسین در حوزه های مختلف، ضعف ضمانت اجرایی و نداشتن سازوکار عملیاتی مشخص، عدم تعیین زمان بندی و میزان پیشرفت در سال های مختلف برنامه و کم دقتی در هدف گذاری شاخص ها ؛ اشاره می کند . ( این جا )

پرسش « صدای معلم » آن است که وزارت آموزش و پرورش برای این مسائل چه کرده است ؟

انتقاد صدای معلم از وزارت آموزش و پرورش در مورد فقدان توسعه کمی و کیفی هنرستان ها

آیا جز روزمرگی و تکرار ؛ واقعا ایده ، طرح و برنامه ای برای « حل مساله » وجود دارد ؟

چرا مسئولان در این کشور ، این گونه چالش ها و مسائل را جدی نمی گیرند و اجازه می دهند که به « بحران » تبدیل شوند ؟

این پرسشی است که همواره توسط این رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه ی عمومی آموزش ایران مطرح شده است .

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

انتقاد صدای معلم از وزارت آموزش و پرورش در مورد فقدان توسعه کمی و کیفی هنرستان ها

منتشرشده در گفت و شنود

گروه استان ها و شهرستان ها/

نامه ی زیر توسط یکی از مخاطبان « صدای معلم » برای این رسانه ارسال شده است.

این رسانه ، آمادگی خود را برای پاسخ گویی مسئولان اعلام می کند .

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

آن چه در زیر می آید ؛ گفت و شنود « صدای معلم » با « احمد عابدینی معاون پیشین شورای عالی آموزش و پرورش » است که در دو موضوع مهم « فرآیند جذب معلمان در آموزش و پرورش » و « تراکم کلاسی » انجام شده است .

بخش چهارم این گفت و گو را می خوانید .

منتشرشده در گفت و شنود

گزارش برگزاری اولین جلسه دادگاه رضا قاسم‌ پور خبرنگار صدای معلم بابت شکایت مدیر آموزش و پرورش ناحیه سه کرج

   در پی انتشار نقد عملکرد یک ساله رئیس آموزش و پرورش سابق ناحیه ۳ کرج در تیر ماه ۱۴۰۲ تحت عنوان : « حاجی رحمت سلام؛ حجکم مقبول و سعیکم مشکور » ( این جا ) و شکایت آقای نژادفلاح به پلیس فتا، هیات  رسیدگی به تخلفات کارکنان آموزش و پرورش و شکایت وزارتی؛ اولین جلسه دادگاه خبرنگار صدای معلم در شعبه کیفری ۱۱۴ دادگاه انقلاب کرج برگزار گردید.

 در دفاعیه خود ضمن اشاره به اینکه « اگر جرمی هم رخ داده باشد باید در  دادگاه صالحه و با حضور هیات منصفه مطبوعات محاکمه صورت گیرد » تاکید کردم: با توجه به وساطت زعمای دستگاه تعلیم و تربیت ،عذرخواهی و طلب حلیت متشاکی و رضایت قطعی شاکی؛ انتظار می‌رفت پرونده در پلیس فتا و یا دادسرا مختومه می‌گردید ....

جلسه دادگاه با برخورد مثبت و انسانی قاضی محترم توأم بوده و ایشان با توجه به مجموعه شرایط پرونده، نظر مساعدی در خصوص حل و فصل مسالمت‌ آمیز پرونده داشتند.

جالب‌تر آن که ۲۶ مهرماه ، فردای جلسه دادگاه پیامکی در ثنا مبنی بر عدم صلاحیت شعبه یاد شده در رسیدگی به پرونده و ارجاع ان به شعبه دیگر دریافت نمودم.

گزارش برگزاری اولین جلسه دادگاه رضا قاسم‌ پور خبرنگار صدای معلم بابت شکایت مدیر آموزش و پرورش ناحیه سه کرج

مروری بر سیر پرونده قضایی

در پی انتشار نقد عملکرد یک ساله آقای نژادفلاح در رسانه ی رسمی صدای معلم؛ ایشان در تیرماه امسال به جای پاسخ گویی به شبهات و ابهامات مطروحه در نقد، اقدام به شکایت در هیات بدوی رسیدگی به تخلفات کارکنان، شکایت وزارتی و عدم همراهی بخش حقوقی سازمان آموزش و پرورش و همچنین پلیس فتای کرج نمود.

واحد حقوقی سازمان آموزش و پرورش شکایت را وارد ندانسته و به جای شکایت خواستار پاسخ گویی به موارد مطروحه در نقد گردید.

هیات بدوی رسیدگی به تخلفات پس از بررسی‌ و رسیدگی به پرونده ، در نهایت حکم « توبیخ با درج در پرونده » صادر نمود.

شکایت سوم در پلیس فتای کرج صورت گرفته بود.

در پی احضار پلیس فتا، قاسم‌پور ضمن حضور در پلیس فتا در دفاعیه خود شکایت را ناوارد دانسته افزود:اولا هیچ جرمی صورت نگرفته است. در ثانی اگر هم جرمی باشد جرم رسانه‌ای بوده و باید در دادگاه صالحه و با حضور هیات منصفه مطبوعات بررسی گردد.در نهایت قاسم‌پور از پلیس فتا به بازپرسی شعبه ۶ دادسرا منتقل شده و پس از بررسی پرونده توسط بازپرس شعبه ۶،منع تعقیب خورد ولی به دلیل مخالفت بالادستی‌ها به جای مختومه شدن شکایت، پرونده به شعبه ۱۱۴ کیفری دادگاه انقلاب (فجر) کرج ارسال و قاسم‌پور با قرار ضمانت یک میلیارد ریالی آزاد گردید.

پس از احضار شعبه یادشده و نهایتا تشخیص عدم صلاحیت شعبه طبق آخرین پیامک ثنا، پرونده شکایت به شعبه ۱ کیفری ارسال شده است.

با توجه به رضایت منجز شاکی، انتظار می‌رود پرونده در شعبه جدید نهایتا مختومه گردد.

لازم به ذکر است که در اثر جو حاصله از انتشار نقد عملکرد یک ساله، مدیرکل آموزش و پرورش استان البرز ناچار به جابه جایی مدیر ناحیه ۳ از شهرستان کرج به شهرستان ساوجبلاغ گردید.

جا دارد از همین تریبون از پیگیری‌های مسئولانه تمام دوستان و همکاران استانهای مختلف و همچنین رسانه ی صدای معلم سپاسگزاری خود را اعلام نمایم.

گزارش برگزاری اولین جلسه دادگاه رضا قاسم‌ پور خبرنگار صدای معلم بابت شکایت مدیر آموزش و پرورش ناحیه سه کرج

 نقد؛ لازمه رشد و شکوفایی است

آنچه مسلم است هیچ کس بری از نقد و انتقاد نیست خاصه آنکه مدیر دستگاه چالشی چون تعلیم و تربیت باشیم.

از طرفی ، « تفکر انتقادی » یکی از حلقه‌های اصلی مفقود در سیستم آموزشی ما از صدر تا ذیل (از مهد کودک تا دوره دکتری) می‌باشد. در عین حال دامنِ نقد نیز نباید با احساسات شخصی و حب و بغض‌های جناحی آلوده شده و از دایره انصاف و جاده عقلانیت و احترام خارج شود.

فرایند نقد کردن، بر مبنای « تفکر انتقادی » صورت می‌پذیرد. اصطلاح تفکر انتقادی یا critical thinking، به معنای ارزیابی و تحلیل عقلانی یک مساله، به طور ماهرانه، منصفانه، بی‌طرفانه و همدلانه است.

به باور عقلا هر کس پنجره نقد و دروازه انتقاد را روی خود و مجموعه مدیریتی‌اش ببندد نهایتا مسیر جباریت و قهقرا را طی خواهد کرد.

در این راستا با الهام از دکتر شریعتی از خدا می‌خواهم که به مدیران ما ظرفیت پذیرش نقدِ توام با آستانه تحمل بالا و به نقادان ما بهره مندی از سنجه انصاف و پیمانه عقلانیت و احترام عطا نماید.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش برگزاری اولین جلسه دادگاه رضا قاسم‌ پور خبرنگار صدای معلم بابت شکایت مدیر آموزش و پرورش ناحیه سه کرج

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور