گروه گزارش/
همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ چهارشنبه هفتم تیر ، شاخه ی علوم تربیتی گروه علوم انسانی فرهنگستان علوم میزبان برخی کارشناسان و صاحب نظران برای نقد و ارزیابی « لایحه برنامه ی هفتم توسعه » بود .
در این نشست تخصصی ؛ عباس صدری ، رئیس دفتر منطقه ای آیسسکو ؛ محسن حاجی میرزایی ، وزیر پیشین آموزش و پرورش ؛ علی زرافشان معاون پیشین متوسطه وزارت آموزش و پرورش حضور داشتند .
این نشست توسط محمود مهرمحمدی استاد بازنشسته دانشگاه تربیت مدرس و سرپرست پیشین دانشگاه فرهنگیان اداره می شد .
در این نشست که سه ساعت به طول انجامید برخی از فرهنگیان که به صورت آنلاین در نشست حضور داشتند پرسش هایی را مطرح کردند .
در این بخش ، قسمت نخست سخنان « محسن حاجی میرزایی » وزیر پیشین آموزش و پرورش را می خوانید .
گروه گزارش/
امروز چهارشنبه هفتم تیر ، شاخه ی علوم تربیتی گروه علوم انسانی فرهنگستان علوم میزبان برخی کارشناسان و صاحب نظران برای نقد و ارزیابی « لایحه برنامه ی هفتم توسعه » بود .
در این نشست تخصصی ؛ عباس صدری ، رئیس دفتر منطقه ای آیسسکو ؛ محسن حاجی میرزایی ، وزیر پیشین آموزش و پرورش ؛ علی زرافشان معاون پیشین متوسطه وزارت آموزش و پرورش حضور داشتند .
با وجود آن که نام « مهدی نوید » دبیر کل پیشین شورای عالی آموزش و پرورش در فهرست سخنرانان آمده بود اما ایشان در این نشست حضور نیافت .
این نشست توسط محمود مهرمحمدی استاد بازنشسته دانشگاه تربیت مدرس و سرپرست پیشین دانشگاه فرهنگیان اداره می شد .
این نشست هم به صورت حضوری و هم به شکل برخط برگزار شد .
« حاجی میرزایی » به عنوان نخستین ارائه کننده گفت : از مهم ترین شاخص های حکمرانی خوب این است که اهداف را محقق کند . بتواند اهداف جامعه را محقق کند .
وقتی قطاری به مقصد نمی رسد مهم نیست که داخل قطار چه اتفاقاتی رخ داده است . مصاحبه ای را رئیس فعلی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی انجام داده است و اعلام کرده است که در همه شش برنامه های توسعه قبلی 30 تا 35 درصد اهداف محقق شده است .
و یا مرکز پژوهش های بازرگانی مطالعه ای منتشر کرده و می گوید که در طی 60 سال نتایج برنامه ریزی کم تر از حد مورد انتظار ارزیابی شده است .
وقتی گفته می شود 30 درصد ؛ منظور سی درصد از اهداف نیست بلکه سی درصد احکام مد نظر است مثلا در برنامه ششم توسعه در حالی که ما رشد 8 درصدی اقتصاد را هدف گذاری کردیم تنها هفتاد و شش صدم درصد تحقق پیدا کرده است .
به طور خاص در مورد آموزش و پرورش مطالعه ای که آقای عبدالله انصاری از پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش انجام داده است به این نتیجه رسیده است که در طول 72 سال یعنی از سال 1327 تاکنون ، شش برنامه قبل از انقلاب اسلامی و شش برنامه پس از انقلاب تقریبا از 10 مساله اصلی که شناسایی کرده است و در همه ی برنامه ها مورد تاکید قرار گرفته هشت مورد از ان ها هنوز بکر و تازه هستند !
وزیر پیشین آموزش و پرورش در سخنان خود بر این مساله تاکید کرد که متاسفانه برنامه ی هفتم توسعه تدبیری برای حل مسائل پیش رو ندارد » .
در ادامه ؛ زرافشان گفت : اولین نکته این است که برنامه های توسعه در کشور فاقد هدف و برنامه بلند مدت است . یعنی برنامه های کوتاه مدت پنج ساله و به سند چشم انداز و تدوین برنامه برای تحقق آن بی توجه هستند .
در حالی که ما سند چشم انداز را داشتیم برنامه های توسعه برای تحقق پنج ساله سند اتفاق نیفتاده است .
فرآیند تدوین برنامه یک فرآیندی نیست که با همفکری و بررسی های نخبگانه اتفاق بیفتد بلکه سیاست های کلی ابلاغ می شود و بعد مجلس و دولت ذیل سیاست های کلی شروع به برنامه ریزی می کنند .
جهت گیری های اصلی را همان سیاست ها تعیین می کنند .
در هیچ یک از برنامه ها ؛ بخش « آموزش » هیچ گاه پر رنگ نبوده است و جایگاهی نداشته است . یک متن خیلی کوتاه در این برنامه در حوزه علمی و فن آوری آموزشی فقط عبارت « روزآمد سازی » و « ارتقای نظام آموزشی و پژوهشی » آمده است .
لذا اصلی ترین مساله این است که یک برنامه بلند مدت وجود ندارد و اگر هم برنامه بلندمدتی وجود دارد به موازات سیاست های برنامه ابلاغ می شود که الزاما در راستای تحقق آن برنامه ی بلند مدت نیست .
سپس ؛ مهرمحمدی با انتقاد از روند برنامه ریزی و برنامه نویسی گفت که کار بر اساس برنامه پیش نمی رود .
در کشور داشتن و یا نداشتن برنامه بالسویه است .
این تجربه ی زیسته مشترک ما ایرانیان است که این طور رقم می خورد که هر برنامه با هر دقت و با هر کیفیتی تولید می شود اما اجرا نمی شود .
چه بسا تولید برنامه ی توسعه در این ساختار سیاسی بیش تر یک اتفاق قانونی و جزئی از یک مناسک بوروکراتیک و دموکراتیک بوده و کاری از جنس تکلیف ارزیابی می شود .
کاری نداریم به این که تا الان که برنامه داده ایم چه شده و چرا اهداف بر طبق برنامه ها محقق نشده است ؟
به باور من ؛ بزرگ ترین چالش حکمرانی ما ، کوچک انگاری حکمرانی خوب است . در باب آموزش و پرورش به عنوان بخشی از حاکمیت گفته می شود مساله آموزش و پرورش این است که در مورد آن کوچک انگاری می شود و حرف درستی است اما کوچک انگاری در یک مقیاس وسیع تری در کلان ساختار سیاسی و حاکمیتی کشور اتفاق می افتد و این محدود فقط به آموزش و پرورش نیست .
اگر ما اصل که حکمرانی خوب هست را کوچک نمی انگاشتیم آن برنامه ریزی که مبتنی بر خرد جمعی نخبگان است در یک منظومه حکمرانی خوب موضوعیت پیدا می کرد .
مهرمحمدی در دور بعدی گفت و گو از آن که یکی از محورهای مطرح در لایحه برنامه هفتم توسعه موضوع « دانشگاه فرهنگیان » بود انتقاداتی را در مورد رویکرد به موضوع تریت معلم و عملکرد مدیریت این دانشگاه مطرح کرد .
در این نشست که سه ساعت به طول انجامید برخی از فرهنگیان که به صورت آنلاین در نشست حضور داشتند پرسش هایی را مطرح کردند .
یکی از فرهنگیان موضوع رسیدگی و توجه بیشتر به معلمان خرید خدمات آموزشی را مطرح کرد .
علی پورسلیمان مدیر صدای معلم پس از پرسش این میهمان گفت با توجه به محتوای پرسش های مطرح شده در پنل به نظر می رسد که بسیاری از فرهنگیان محتوای لایحه برنامه ی هفتم توسعه را مطالعه نکرده اند چرا که بر اساس همین لایحه هر گونه استخدام معلم از طرق خدمات آموزشی ، حق التدریس و ... ممنوع شده است .
برخی از کاربران در پنل و در بخش نظرات به کرات عنوان می کردند که آیا حضور در این نشست منتج به صدور گواهی می شود یا خیر .
در ضمن عمده پرسش ها و نظرات مطرح شده توسط کاربران ارتباط چندانی با موضوع « لایحه برنامه ی هفتم توسعه » نداشت و بیشتر حول مسائل صنفی و معیشتی می چرخید .
یکی از کاربران پرسیده بود که نتیجه این نشست چه شد ؟
مدیر صدای معلم به کنایه گفت که نتیجه رد کلیات این لایحه در نشست امروز بود اما حاجی میرزایی به طنز گفت که که شامل جزئیات هم بود .
با وجود اعلام عمومی برای برگزاری این نشست ، هیچ رسانه ای جز « صدای معلم » در این نشست حضور نداشت .
مشروح نقد و بررسی لایحه ی برنامه هفتم توسعه در « صدای معلم » منتشر خواهد شد .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه استان ها و شهرستان ها/
نامه ی زیر توسط یکی از همکاران اداری برای « صدای معلم » ارسال گردیده است .
این رسانه آمادگی خود را برای توضیح و شفاف سازی توسط مسئولان مرتبط اعلام می کند .
1- بخش بزرگی از نسل جدید که توسط والدین [عموما] متولد دهه پنجاه و شصت خورشیدی تربیت میشود، نسلی خاص و متفاوت است. این نسل توسط والدینی تربیت میشوند که کار خاصی جز تماشا و دنبال کردن اخبار شبکههای ضدایرانی و توهین و تحقیر ایران و «این خرابه» نامیدن وطن و تلاش برای گرفتن اقامت کشور ندارند.
بسیاری از نسل جدید به واسطه زندگی در چنین خانوادههایی به افرادی سردرگم، ضداجتماع، بیگانه با مفاهیم ملی، عقدهای و متنفر از ایران تبدیل میشوند و نه تنها ارزش و احترامی برای وطن قائل نبوده بلکه تمام ارزشهای ملی را پوچ و مسخره و مضحک قلمداد می کنند. این نسل به واسطه رشد و تربیت در خانوادههایی از این دست، ناخواسته به دشمنان وطن خویش تبدیل شده و برای تخریب و تمسخر و تحقیر بیشتر ایران و ایرانی از هیچ تلاشی فروگذار نیستند. این نسل که عموما از بحران معنا و هویت رنج میبرد نه چیزی از مفهوم هویت ملی و اهمیت خاک و وطن در شکلگیری فردیت انسان میداند و نه درک درستی از جایگاه انسان خاورمیانهای در جهان دارد. این نسل از همان کودکی دنبال مهاجرت به کشورهای غربی است و به مدرسه و دانشگاه در ایران به پلی برای گذار نگریسته و کسب اندک تخصص و مهارت در یک رشته هنری و علمی و ورزشی را بهانهای برای گرفتن اقامت و فرار از کشور میداند.
2- نسل جدید نسلی است که قرار است تمام سرخوردگیها، عقدهها و ناکامیهای والدینِ (عموما) متولد دهه پنجاهی و شصتی خود را جبران نماید. این نسل قرار است کودکی نکرده والدینی که به واسطه سالهای انقلاب و جنگ در شرایط خاص و ایزولهای رشدیافته را جبران نماید. این نسل قرار است به جای والدین با کسب رتبههای عالی در رشته پزشکی و مهندسی بهترین دانشگاههای کشور پذیرفته شود. روانه کلاس زبان انگلیسی شده و به جای والدین زبان باکلاس جهانی را بیاموزد. راهی کلاس گیتار و پیانویی چیزی شده و عقده بی هنری والدینش را ارضا نمایند. خود را به باشگاه ژیمناستیک و ووشو و فوتبال برساند تا به جای والدین از سکوی المپیک و جام جهانی بالا بروند و در آخر در آتلیه حاضر شده و با ظاهری آرایش کرده [و کودکی زدوده] ژست عروس و داماد دلربا و خوشگل را بگیرد.
3- نسل جدید علاوه بر والدین، دست پخت و دستپروده گفتمان سیاسی و فرهنگی حاکم بر کشور است. این نسل دستپروده همین نظام آموزشی شکست خورده و بیمصرفی است که نه به کسی سخن ارزشمند و درستی از تاریخ و جغرافیای وطن می گوید و نه برای خاطر وطن و زیستن در آن پشیزی ارزش قائل است.
این نسل دستپروده همین رسانه و صدا و سیمایی است که با هزاران میلیارد بودجه عمومی، صبح تا شب یا سریال های مبتذل پخش می کند و یا در نشست ها و سخنرانی های معرفت آفرینش، از چگونه شستن پای شوهر و تقوای بادمجان سخن می گوید، رسانهای که یکبار نامی از بزرگان فرهنگ و هنر تاریخ و ادبیات این سرزمین نمی آورد و نمیخواهد کسی با بزرگان و جاودانان خرد و اندیشه تاریخ این سرزمین آشنا شود.
حال با نسلی مواجهایم که از تاریخ و هویت تاریخی سرزمین خویش منقطع شده و موجودیتی به نام ایران برایش اهمیتی ندارد. این نسل مانند نسلهای قبلی نیست که هر فشار و سختی و مشقتی را تحمل کند و در آخر بگوید که تمام این شرایط به « ایرانی بودنش می ارزد ». این نسل با کوچک ترین سختی و مانعی کوله بار خود را بسته و راهی دیار دیگری می شود.
( کانال خرمگس)
گروه گزارش/
« ابراهیم رئیسی ۲۷ خرداد لایحه برنامه هفتم توسعه را به مجلس شورای اسلامی تحویل داد. متن لایحه تحویل شده با پیش نویسی که پیش از این منتشر شده بود، به لحاظ فرم و محتوا تفاوت اندکی دارد اما روح حاکم بر آن تغییری نکرده است.
در لایحه نهایی پیش گفتار به صورت کامل حذف شده است. در پیش گفتار متن لایحه پیش نویس محقق نشدن هدف گذاری ها در برنامه ششم به صورت واضح بیان شده بود » . ( این جا )
این لایحه شامل ۲۴ فصل و دارای ۱۱۷ ماده است.
« صدای معلم » در نخستین گزارش خود به برنامه ی هفتم توسعه و ارتباط آن با حوزه « آموزش و پرورش » با عنوان : « « آقای لاشکی ! آیا قرار است کسی برنامه ی هفتم توسعه را نقد نکند ؟ کدام فرد و نهاد باید در مورد عملکرد و انحراف از برنامه ی ششم توسعه به افکار عمومی توضیح دهد و پاسخ گو باشد ؟» معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش برای لایحه برنامه توسعه هفتم چه کرده اند ؟ پرداخت . ( این جا )
در این گزارش چنین آمده بود :
« نخستین نکته ی مهم آن است که لایحه برنامه هفتم توسعه پس از لایحه بودجه ۱۴۰۲ تقدیم مجلس شد .
این در حالی است که دولت باید در سال ۱۴۰۰ لایحه برنامه هفتم را به مجلس ارائه میکرد، اما این لایحه ارسال نشد .
بودجه باید منطبق با برنامه توسعه ۵ ساله باشد. بنابراین با تاخیر دولت در ارائه لایحه برنامه هفتم ، برای دومین سال ، نمایندگان مجلس قانون برنامه ششم توسعه را تمدید و بودجه ۱۴۰۲ را منطبق بر آن به تصویب رساندند . مفاد لایحه ی برنامه ی هفتم توسعه در خصوص بازنشستگی مانند سن و پرداخت میانگین بر اساس پنج سال آخر موحب شده است تا معلمان عزم کامل خود را برای فرار از « این دستگاه غیر پاسخ گو و ناسپاس» جزم نمایند تا به به گفته بسیاری از آنان بعدا برای کاری که می توانستند انجام دهند و ندادنن حسرت و افسوس نخورند .
پرسش « صدای معلم » آن است که کدام فرد و نهاد باید پاسخ گوی این تخلف آشکار باشد ؟
کدام فرد و نهاد در جمهوری اسلامی ایران باید در مورد عملکرد برنامه ی ششم توسعه و نیز موارد انحراف آن توسط دستگاه ها و نهادها پاسخ گو باشد ؟
این یک اصل بدیهی است که حتی اگر بهترین برنامه تصویب شود اما در مورد چگونگی و میزان موفقیت در اجرای مفاد آن شفاف سازی نشود ، برنامه ی بعدی هم ارزشی نداشته و این گونه برنامه ها بیشتر برای تزیین و تبلیغات و خالی نبودن عریضه در سخنرانی مقامات مصرف خواهد داشت .
پرسش « صدای معلم » از وزارت آموزش و پرورش آن است که نگاه ها و مواضع کارشناسی در مورد چالش های نظام آموزشی ایران در کجای لایجه برنامه ی هفتم توسعه منعکس شده و کدام فرد و یا تیم در این موارد کار کرده و نتیجه چیست ؟
آیا در حال حاضر ؛ مشکلات آموزش و پرورش همان دو مورد است که آقای لاشکی بیان کرده است ؟
موضع وزیر آموزش و پرورش در مورد این لایحه چیست ؟ ( 1 )
از برنامه ی ششم توسعه و به طور مشخص ماده 14 آن چیزی که نصیب آموزش و پرور ش بحران زده ایران شد تضعیف بیشتر مدارس دولتی بود .
اجراي سند تحول بنيادين، نظام رتبهبندي معلمان، ارتقاي جايگاه آموزش و پرورش، هوشمندسازي مدارس و اختصاص ۳ ميليارد دلار براي بازسازي مدارس فرسوده از مهمترين موارد برنامه ششم توسعه در حوزه آموزش عمومي است . ( این جا )
آقای لاشکی و سایر مقامات و تصمیم گیرندگان به طور مشخص توضیح دهند که برای « هوشمند سازی مدارس » چه کردند ؟
چرا پس از گذشت 45 سال از انقلاب اسلامی و تصویب شش برنامه ی توسعه در کشور ایران همچنان بیش از یک سوم مدارس باید فرسوده و ناایمن باشند ؟
چه کسی باید پاسخ گوی این پرسش های بر زمین مانده باشد ؟ »
فصل 19 از لایحه ی برنامه ی هفتم توسعه به آموزش و پرورش با عنوان « ارتقای نظام آموزشی » اختصاص دارد و البته « صدای معلم » به عنوان رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه ی عمومی آموزش ایران به آن خواهد پرداخت اما مساله ای که این روزها موضوع روز آموزش و پرورش بوده و ذهن آنان را به شدت درگیر خود کرده است همانا مساله « بازنشستگی » معلمان واجد شرایط است .
فصل پنجم از این لایحه به موضوع « اصلاح صندوق های بازنشستگی » اختصاص دارد .
خ- تمامی بیمهپردازانی که طبق قوانین و مقررات فعلی واجد شرایط بازنشستگی هستند و سن آنها برای زنان کمتر از پنجاه و سه سال و برای مردان کمتر از پنجاه و شش سال است؛ در طول برنامه، هر سال به میزان چهار ماه به سنوات اشتغال آنها برای بازنشستگی تا تحقق شرایط سنی مذکور، اضافه میشود. صندوقهایی که شرط سنی بازنشستگی مشمولان آنها بالاتر از ارقام فوقالذکر است از مفاد این بند مستثنی هستند .
ژ- میزان مستمری بازنشستگی در تمامی صندوقها و سازمانهای بازنشستگی از سال اول برنامه عبارت است از یک سیام متوسط حقوق یا دستمزد ماهیانه مشمول کسور فرد در پنج سال آخر بیمهپردازی ضربدر سنوات پرداخت حق بیمه، مشروط بر آن که از سیوپنج سیام متوسط مذکور بیشتر نباشد. معادل یکدوم مجموع درصد افزایش ضریب سالانه حقوق یا دستمزد طی سه سال آخر به حقوق یا مستمری محاسبهشده فوق اضافه میشود » .
بسیاری از معلمان برخلاف سایر نهادها و دستگاه ها که از مواد قانونی بهره مند هستند اما در آموزش و پرورش یا این مواد قانونی برای معلمان اجرا نمی شود و یا بد و ناقص اجرا می گردد فرآیند بازنشستگی خود را به صورت عمده به خاطر بهره مندی از مزایای رتبه بندی معلمان به تعویق انداخته بودند .
اجرای بسیار بد و غیرکارشناسی همراه با عدم شفاف سازی و اقناع معلمان در موضوع اجرای قانون رتبه بندی معلمان به ویژه برای معلمان دارای سنوات بالا موجب شد تا معلمان از این مساله آزرده خاطر شوند و با وجود وعده های مختلف مسئولان به ویژه وزارت آموزش و پرورش هنوز به اعتراضات مرتبط با رتبه بندی معلمان پاسخی داده نشده است .
علاوه بر این مفاد لایحه ی برنامه ی هفتم توسعه در خصوص بازنشستگی مانند سن و پرداخت میانگین بر اساس پنج سال آخر موحب شده است تا معلمان عزم کامل خود را برای فرار از « این دستگاه غیر پاسخ گو و ناسپاس» جزم نمایند تا به گفته بسیاری از آنان بعدا برای کاری که می توانستند انجام دهند و ندادند حسرت و افسوس نخورند .
لازم به ذکر است پیش از اعلام رسمی مقامات آموزش و پرورش ؛ « صدای معلم » پیش بینی کرده بود که در سال تحصیلی جاری نزیک به 100 هزار معلم از سیستم رسمی آموزش و پرورش خارج شوند .
اخبار رسیده به « صدای معلم » نشان می دهد که در سال تحصیلی جاری و تا پیش از اغاز سال تحصیلی جدید ، عدد معلمان بازنشسته ممکن است به 200 هزار نفر برسد و این هشداری جدی برای مقامات غیرپاسخ گو و متوهم و به ویژه نمایندگان مجلس است که موضوع « نارضایتی فراگیر معلمان » را بیش از پیش مد نظر قرار دهند .
( 1 )
بر اساس اخبار ؛ رضا مراد صحرایی وزیر آموزش و پرورش در حال حاضر در سفر و مناسک حج به سر می برند .
پایان گزارش /
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
دوشنبه 29 خرداد نشست تخصصي «بررسي و تحليل چالش هاي تحصيلي دانش آموزان اتباع خارجي در ايران » به منظور بررسي ابعاد مختلف و چالش هاي آموزشي، تربيتي و تحصيلي دانش آموزان اتباع خارجي با مشارکت نمايندگان قوه قضائيه، نیروی انتظامی و وزارتخانه هاي كشور، امور خارجه، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و آموزش و پرورش به میزبانی « شورای عالی آموزش و پرورش » در محل سالن جلسات دبيرخانه برگزار گردید .
در این نشست همه ی سخنرانان موفق به بیان دیدگاه های خود و نهاد متبوع خویش در زمان مقرر شدند اما همان گونه که انتظار می رفت با وجود آن که نمایندگان ارکان حاکمیت در نشست شورای عالی آموزش و پرورش حضور داشتند اما اکثریت قریب به اتفاق آنان نه در مقام « پاسخ گو » بلکه در مقام « پرسش گر » و حتی « طلبکار » هم ظاهر گردیدند .
آن چه می شد از فحوای کلام و محتوای سخنرانان فهمید این بود که تقریبا همه ی آنان در دو محور یا چالش متفق القول بودند :
نخست آن که آمار دقیق و یا قابل استنادی در مورد تعداد اتباع ساکن در ایران وجود نداشت و مساله ی مهم این که هیچ گونه تعامل و یا ارتباط سازنده ای میان دستگاه ها و نهادهای مذکور برای بررسي و تحليل چالش هاي تحصيلي دانش آموزان اتباع خارجي در ايران مشاهده نمی شد .
در اثبات این مدعا همین بس زمانی که نماینده مقطع ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در حال سخنرانی و بیان برخی آمارها بود ؛ نماینده قوه قضائیه از وی درخواست کرد که این آمار در اختیار این نهاد قرار گیرد .
پاسخ مدیرکل دفتر آموزش دبستانی وزارت آموزش و پرورش قابل تامل بود . ایشان در پاسخ گفت که پس از هماهنگی با واحد حراست می تواند این آمار را داشته باشد .
از آن جا که این برنامه به صورت زنده در شبکه شاد پخش می شد برخی سخنرانان اظهار می کردند که برخی آمارها را به این دلیل نمی توانند بیان کنند .
حتی در پایان این نشست و زمانی که از عملکرد قوه قضائیه انتقاد شد ؛ نماینده قوه قضائیه بیان کرد که در صورت امکان پخش این نشست را در شبکه شاد متوقف کنند .
« علی پورسلیمان مدیر صدای معلم » خطاب به ایشان گفت که اصل بر « شفافیت » باید باشد و اگر شاد نباشد رسانه ها که حضور دارند .
مدیر صدای معلم تاکید کرد زمانی که چنین فضای امنیتی و بی اعتمادی میان نهادهای درون حاکمیت حکمفرما باشد انتظار دارید چنین نگاهی در مورد اتباع و مردم نباشد ؟
مشروح سخنان « حسین رباحی نژاد » مدیر ( پیشین ) کمیسیون اساسنامه ها و مقررات تحصیلی شورای عالی آموزش و پرورش را می خوانید .