گروه رسانه/

علی پورسلیمان، مدیر سایت صدای معلم در گفت و گو با نبض بازار، معیشت معلمان را تابع اقتصاد آموزش و پرورش دانست و گفت : اقتصاد آموزش پرورش هم تابع اقتصاد کلان کشور است و متاسفانه به خاطر قصور در حکمرانی غلط و اشتباه ، اقتصاد کشور تعریف چندانی ندارد و به همین نسبت قدرت خرید معلمان کاهش پیدا کرده است.
قبلا معلمان حداقل بگیر بودند اما در حال حاضر همه معلمان زیر خط فقر هستند.
قدرت خرید معلمان بسیار کاهش پیدا کرده و رقم ها بزرگ شده اما سفره ها کوچک و کوچک تر شده و چشم انداز روشنی در آینده برای معیشت معلمان شاهد نیستیم.

گفتمان پررنگ و غالب بین معلمان و آموزش و پرورش وجود ندارد
این فعال آموزش و پرورش ادامه داد: مهمترین چالش معلمان از ابتدا این بوده است گفتمان پررنگ و غالب بین معلمان و آموزش و پرورش وجود نداشته است و گفتمان معیشت محور است و در کنار این گفتمان معیشت محور، بحث تبعیض هم مطرح است. در بسیاری از تجمعات که معلمان شاغل و بازنشستگان شرکت می کنند روی پلاکاردها و شعارهایی که می زنند در واقع یکی از چالش های مهم معلمان همین بحث معیشت معلمان است و به اصطلاح دخل و خرجشان باهم همخوانی ندارد.

وزیر آموزش و پرورش از رویایی مستقیم و چهره به چهره با بدنه معلمان پرهیز می کنند
علی پورسلیمان با بیان اینکه شکاف بین اداره و مدرسه زیاد شده است، افزود: وزیر آموزش و پرورش از رویایی مستقیم و چهره به چهره با بدنه معلمان پرهیز می کنند و ترجیح می دهند که بیشتر در محیط های کنترل شده ملاقات های مردمی داشته باشد و این نارضایتی معلمان را بیشتر می کند.
از سوی دیگر هم وزارت آموزش و پرورش برنامه خاصی برای تدبیر در مورد وضعیت نارضایتی فرهنگیان ندارد.

رتبه بندی معلمان از مسیرش منحرف شد
این معلم در پاسخ به این سئوال که رتبه بندی تاثیری بر روند وضعیت شغلی معلمان داشته است یا نه ، تصریح کرد: رتبه بندی معلمان بحث جدیدی نیست از یک دهه بیشتر در سند تحول بنیادین مطرح بوده است ولی در دولت سیزدهم صورت قانونی به خود پیدا کرد. اما توجه کنیم رتبه بندی معلمان از همان اول برای بحث معیشت مطرح نشد و قرار نبود درپی رتبه بندی، افزایش حقوقی حاصل شود.
به نظرم رتبه بندی از مسیر خود منحرف شد و ولی مسئولین چنین چیزی را قبول ندارند ؛ آنها فکر می کنند درست بوده است. قانون رتبه بندی و مهمتر از آن سیستم و اجرا آن نتوانسته کمکی به حرفه ای شدن آموزش و پرورش و ارتقای صلاحیت معلمان بکند.
در حال حاضر مشخص نیست این نوع اجرای رتبه بندی معلمان کپی و نمونه کدام دستگاه غیر از آموزش و پرورش باشد ؟
من هر چقدر تحقیق و جست و جو کردم در هیچ دستگاهی این نوع رتبه بندی وجود ندارد. اگر رتبه بندی معلمان قرار است کپی یا یک نسخه ای از رتبه بندی هیات علمی دانشگاهها باشد هیچ شباهتی به آن ندارد . رتبهبندی دانشگاهها برای آیتم های شغلی مطرح است و در وضعیت معیشتی آنها دخیل نیست.

نحوه فرآیند اجرای رتبه بندی معلمان شفاف نبود
وی بزرگترین چالش رتبه بندی معلمان را نحوه اجرا آن دانست و افزود: مشخص نیست ارزیابان چه کسانی بودند و میز رتبه بندی در کجای آموزش و پرورش بوده است و نحوه رسیدگی به فرایند رتبه بندی شفاف نیست.
معلمان باید تشکیلات حرفه ای داشته باشند.
« سازمان نظام معلمی » غایب بزرگ رتبه بندی معلمان است و مسئولین هم علاقه ای و اراده ای به تشکیل این تشکیلات ندارند و دوست دارند وضعیت به همین منوال ادامه پیدا کند.

برخورد امنیتی و پرونده سازی با معلمان از دوران احمدی نژادشروع شد
این معلم فعال در حوزه رسانه درمورد عملکرد وزرای آموزش و پرورش پس از انقلاب گفت: معلمان پس از انقلاب سرپرست و وزرای مختلفی را تجربه کردند .
در زمان دولت موقت و مهندس بازرگان غلامحسین شکوهی وزیر آموزش و پرورش بود که که عمرش کمتر از یک سال بود . وی مهمترین کاری را که برای معلمان انجام داد این بود که ۴۰ هزار حکم هم ترازی حقوقی فرهنگیان را صادر کرد و در تاریخ ثبت شده و به چشم نیامد.

فکر می کنم معیشت و اقتصاد دوره اصلاحات برای معلمان دوره خوبی بود و اعتراضات شنیده می شد و برخوردهای چکشی و امنیتی با معلمان صورت نگرفت.
بعدا در دوره آقای احمدینژاد بسیار بد شد و برخورد ها امنیتی شد و پرونده سازی گسترده صورت گرفت تا زمان روحانی.

محمد علی نجفی هم اقدامات مهمی برای معلمان انجام داد به این دلیلی که بیش از ۸ سال وزیر بودند.
وی افزود: یکی از مشکلاتی که همیشه در دولتهای پس از انقلاب داشتیم و به ویژه بحث آموزش و پرورش مدت و ثبات وزارت وزرای آموزش و پرورش بوده است و به طور میانگین عمر هر وزیر بین دو سال و نهایت ۳ سال بوده است.
نجفی تنها وزیری بود که بیش از ۸ سال وزارت داشت و این ثبات در مدیریت و همراه با برنامه وضعیت آموزش و پرورش به پایداری برسد و برنامه ریزی ها بهتر انجام شود و البته در کنارش بحث اقتصاد هم بود .
پایان گفت و گو
جستارگشایی:

سهشنبه ۴ اردیبهشت ۴۰۳ آخرین امتحان شبهنهایی دبیرستانیهاست. به تاکید مدیر ساعی مجموعه ، هفت و نیم صبح در سالن امتحانات آماده باش هستیم. عوامل اجرایی از کله سحر برای آمادهسازی شرایط امتحانات، دریافت رمز و تکثیر و پخش سوالات و...از جلو نظام هستند. علی رغم تاکیدات موکد مسئولین مدرسه حداقل نیمی از بچهها گوشی موبایل به همراه دارند. البته هر کدام با ظرافت و شگرد خاصی جاسازی کردهاند. انتهای سالن موشکافانه جلسه امتحان را زیر نظر دارم. پاسخ نامه آزمون ادبیات فارسی حوالی ۷/۴۵ پخش میشود .
۹۰ درصد بچهها به جای نوشتن مشخصات روی پاسخ نامه با گوشی و یا برگه کاغذی که همراه دارند با سرعت برق و باد گزینهها را پر میکنند . خلاصه چشم ما روشن ! قبل از تکثیر و پخش سوالات شبه نهایی برخی از بچهها پاسخها را از کانال تلگرامی ...خریده و به دوستان خود هدیه دادهاند. حوالی ۸ معاون تیزبین قبل از پخش سوالات متوجه داستان شده و بیش از نیمی از پاسخ نامه متقلبین مصادره میشود و...
۱۲ اردیبهشت اصغر افشار رئیس اخلاقمدار و حاذق سنجش آموزش و پرورش استان البرز برای توجیه دانشآموزان پایه دهم « پایگاه علمی بنیاد فرهنگی آموزشی نصر » میهمان ماست.با اینکه زنگ آخر درس ندارم ولی برای شنیدن توضیحات راهگشای دوست دوره دانشگاه خوارزمیام پا به پای دانشآموزان و مسئولین پایگاه علمی در جلسه زانوی ادب میزنم تا اطلاعاتم را به روز کرده و داستان لو رفتن جواب آزمونهای شبهنهایی را نیز جویا شوم.
افشار یک ریز و پی در پی دغدغهها و تذکرات روشنگرانه خود را به سوی دانشآموزان تشنه و کنجکاو شلیک میکند و اتفاقا سوالی را که من در خصوص لو رفتن سوالات شبهنهایی داشتم لابهلای حرفهایش پاسخ میدهد.
به دلیل اهمیت این جلسه خلاصه گفت و گو و نتیجه پرسش و پاسخی که در انتهای جلسه صورت گرفت را برای اطلاع خانوادهها و دانشآموزان درگیر امتحانات نهایی سراسر کشور لیست میکنم.
- در زیست بوم جدید ؛ آزمونهای نهایی به نفع دانشآموزان مدارس عادی دولتی بوده و سیستم آموزشی به دلیل لحاظ سوابق تحصیلی فزاینده به عدالت نزدیکتر خواهد شد.
- مبنای اصلی طراحی سوالات،کتاب درسی بوده و هیچ سوالی خارج از چهارچوب کتب درسی طرح نخواهد شد. طراحان سوالات نهایی منتخب کشوری بوده و سوالات رمزگذاری میشوند.
- دانشآموزان به هیچ وجه اسیر شایعات و تحریکات مجازی و کانالهای فروش سوال و جواب قرار نگرفته و پول خود را حرام نکنند . با تمهیداتی که اتخاذ شده است در امتحانات نهایی آتی امکان لو رفتن سوالات مماس بر صفر است.
- دانشآموزان عزیز حداقل نیم ساعت قبل از امتحان در مدرسه باشید چرا که درب سالن امتحانات به روی شما بسته خواهد شد.با توجه به اینکه محل آزمون مدرسه خودتان نیست حتما قبل از شروع آزمونها محل امتحانات را شناسایی و بحث ترافیک احتمالی و حوادث پیش بینی نشده را مدنظر قرار دهید.
- پاسخنامه به نام دانشآموز بوده و کنترل مشخصات پاسخ نامه واجب است ؛ پاسخ سوالات فقط باید در جای تعیین شده باشد. دانشآموزان ملزومات لازم برای هر امتحان مانند ماشین حساب ساده برای امتحانات خاص را به همراه داشته باشند.
- تصحیح اوراق توسط دبیران خارج از استان صورت گرفته و در صورت اختلاف بیش از یک نمره بین مصحح اول و دوم، اسکن پاسخ نامه به دبیر سوم حواله خواهد شد.مصححین همدیگر را نشناخته و لذا امکان تبانی و مساعدت برای هیچکس فراهم نیست.
- اگر دانشآموز به هر دلیل امتحان ندهد، نمره خرداد ماه صفر منطور شده و سابقه برایش ایجاد نخواهد شد.اولیای دانشآموزان جا مانده از امتحانات خرداد لازم است با مراجعه به مدیر مدرسه مبدا علت غیبت را اطلاع داده و هماهنگی لازم جهت حضور دانش آموز در امتحانات شهریور را فراهم نماید. ارائه گواهی پزشکی برای دلیل غیبت ضرورت ندارد.
در آزمون های نهایی چیزی به نام آزمون غیبت موجه نداریم.
- برعکس کنکور، امتحانات نهایی نمره منفی ندارد لذا دانشآموزان سعی کنند هیچ سوالی را بیجواب نگذارند.
اگر برگه کم آوردید با هماهنگی نزدیکترین مراقب از صفحه زاپاس پاسخ نامه استفاده کنید.تمام پاسخنامههای استفاده شده و نشده باید تحویل مراقبین گردد.
- در دروس حفظی نوشتن عین کتاب شاید چندان ضرورتی نداشته باشد ولی کلید واژهها حتما باید در جواب قید شود.
- هر نمره خرداد ماه یک تراز محسوب شده و تراز بستگی به جامعه آماری شرکت کنندگان دارد.دانشآموز میتواند پس از قبولی در خرداد در صورت صلاحدید برای هر درس فقط یک بار در آزمون ترمیم نمره شرکت نماید.نمره ترمیمی فقط به درد دانشگاه خورده و در کارنامه درج نمیشود.
- بر اساس بخشنامه جدید هر دانشآموز در طول سه ساله دبیرستان میتواند از چهار تبصره برای دروسی که نمرهشان بین هفت تا ده باشد استفاده کند نمرات زیر ۷ قابل تبصره نیستند.




این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/

امروز پنج شنبه 13 اردیبهشت ؛ جمعی از معلمان شاغل و بازنشسته سراسر کشور در برابر ادارات آموزش و پرورش تجمع اعتراضی برگزار کردند .
این تجمع در تهران در برابر سازمان برنامه و بودجه صورت گرفت .
این فراخوان توسط « شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران » صورت گرفت .

این تشکل صنفی همچنین از بازداشت مهدی فراحی شاندیز و وحید موسی دهسری و داود بایسته و مهدی قادری خبر می دهد .
دولت سیزدهم امسال و یک روز مانده به « روز معلم » مبلغ دو میلیون تومان به حساب معلمان شاغل واریز کرد .
برخی از تشکل های فرهنگیان در آستانه ی هفته ی معلم در بیانیه هایی به عملکرد وزارت آموزش و پرورش دولت سیزدهم اعتراض کردند .
قطعنامه ی پایانی تجمع کشوری فرهنگیان ١٣ اردیبهشت ١٤٠٣
درود بر مردم شریف ایران
مطابق اصل ۲۷ قانون اساسی حق تشکیل تجمعات آزاد، بدون حمل سلاح برای شهروندان، در صورتی که مخل مبانی اسلام نباشد به رسمیت شناخته میشود. در این همایش موقت ما معلمان به استناد حق قانونی خود جهت تبادل آزاد نظریات، ایجاد فضای همبستگی برای دفاع از منافع و حقوق مشترک با توسل به قدرت اجتماعی، جمع شده ایم. ما هم اکنون بیش از همیشه در تحقق حقوق و عدالت برای خود و دانش آموزانمان در تنگنا قرار گرفتهایم.
شوربختانه شاهدیم که گرانی و تورم ناشی ازسوء مدیریت ها، تحریم، فساد و اختلاس رو به تزاید، سفرهُ مردم را خالی نموده، انگیزهی آموزش و یادگیری را برای معلم و دانشآموز سلب کرده است. اما به جای مبارزه با اختلاسگران و فاسدان، نیروهای امنیتی و قوهی قضاییه به سرکوب و تهدید معلمان مطالبه گر پرداخته، آنها را به تبعید، انفصال، اخراج و زندان محکوم میکنند.
طبق اصل ۳۰ قانون اساسی، علیرغم وظیفهی دولت که تامین وسایل آموزش و پرورش رایگان است، شاهد تغییرات بیمورد مردسالارانه در کتب درسی، تخطئه ی علم جدید به بهانهُ سکولاریسم و سیطره هرچه بیشتر حوزههای علوم دینی بر آموزش و پرورش هستیم که حاصلی جز نفرت پراکنی، دوقطبیسازی و دینگریزی نداشته است.
اعتراض ما معلمان، رسالتی تاریخی، قائم بر نقش ویژهای است که بر مطالبات صنفی و سیاسی و حرکتهای برابریخواهانه در ایران، ایفا میکنیم.
ما برای رفع مصائب نسل حاضر و تحقق آرمان های نسل آینده خواستههایمان را به شرح زیر اعلام میکنیم:
۱ - آزادی معلمان زندانی و رفع حکم اخراج، انفصال ، بازنشستگی زودهنگام و محکومیت با پابند الکترونیکی فعالان صنفی در کشور.
۲ - آموزش رایگان برای تمامی دانشآموزان، به ویژه ۹۳۰ هزار دانشآموز بازمانده از تحصیل در کشور.
۳- حذف سهمیه کنکور و رفع تبعیضات آموزشی.
۴ - ایمنسازی فضاهای آموزشی برای سه میلیون دانشآموزی که در این فضاهای پرخطر درس میخوانند. به این آمار مدارس کپری و کانکسی در استانهای محروم را بیفزایید.
۵ - جلوگیری از کالایی شدن و خصوصیسازی آموزش بر طبق اصل ۳۰ و بند ۳ اصل ۳ قانون اساسی.
۶ - رفع هرگونه تبعیض جنسیتی، زنانه مردانه کردن علم و نگاه مردسالارانه در کتب درسی.
۷ - اجرای کامل همسانسازی بازنشستگان و اجرای مواد ۱۲۵ و ۶۵ و ۸۵ قانون مدیریت خدمات کشوری (در خصوص بیمه تکمیلی) و نیز پرداخت معوقات ۶ ماهه دوم سال ۱۳۹۹ خورشیدی.
۸ - برقراری رتبهبندی استحقاقی تمامی شاغلین و افزایش حقوق کمینه تا سطح خط فقر.
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

در حال و هوای « روز معلم » و تکاپوی مسئولین مدرسه و اداره برای برگزاری مراسم بزرگداشت این روز هستیم. بعضی وقت ها باید منتظر کودکی میان جمع بود تا فریاد بزند این چه مراسم رونمایی از لباس پادشاه است؟ او که عریان است!
مراسمی تکراری با همان رویه و شعارهای قدیمی در مقابل نسلی کاملا جدید و متفاوت. نسلی که با بهره گیری از شبکه های اجتماعی حتی شان علمی معلم را نیز زیر سوال برده است.
طبق تجربه زیسته ام درسنوات اخیر، غالب دانش آموزان از معلمهای خود گلایه مند بوده و ناخشنودند. دانش آموزان می گویند حرفهایشان شنیده نمی شود. از سوی دیگر معلمها نیز وضع دانش آموزان را نگران کننده توصیف می کنند. بی انگیزه بودن، عدم تلاش برای درس خواندن، بی توجهی به قوانین مدرسه و کلاس و بی احترامی به معلم یکی از پرشمارترین گلایه هاست.
شاید بتوان گفت اگر دغدغه کنکور و نمره و مدرک نبود هیچ رابطه معناداری بین معلم و شاگرد ایجاد نمی شد.

از یک سو دانش آموزانی داریم که با بهره گیری از شبکه های اجتماعی آگاه تر از نسل های قبل خود می باشند. از سوی دیگر معلمانی که سرعت تغییرات آنها را در گذشته شان جا گذاشته است. زیر سقف مدرسه، دو نسل با فاصله نجومی می نشینند. در حالی که هر دو بر صندلیِ خود حق پندارانه تکیه زده، یکی دیگری را فسیل می بیند و آن دیگری مخاطبش را پرمدعایی سرکش.
آیا ما معلمان می توانیم در این عصر از الگوهای عملی گذشتگان بهره ببریم؟

گذشته ای که معلم هیبت و هیمنه ای داشت و به قول خودشان لرزه بر اندام دانش آموزان می انداختند و ضرب المثل شده بود که چوبِ معلم گله......، در حالی که دانش آموزِ امروز، برای خود حقوق بسیاری قائل است که از مخیله نسل قبل هم نمی گذشت.
بچه های امروز با مطالبات خود، با اعتراضات خود معلم را از مقام پیامبری پایین کشیده اند. از او توقع انسانی معمولی بدون هیچ شان آسمانی دارند.
کسی که بتواند خوب درس بدهد و خوب ارتباط برقرار کند. کسی که حرف بچه ها را بشنود و برای رفع مشکلاتشان کمک کند. کسی که عقاید دینی و سیاسی خود را با تهدید از طریق نمره و انضباط القاء نکند. نصایح و ارشادها را واگذارد و خود نمونه عملی انسانی اخلاقی باشد.

امسال بارها شاهد بودم دانش آموزانی که نتوانستند اعتراض به معلمشان را از طریق مدیر حل کنند خود برای حل مشکل وارد عمل شده و کاری کردند که معلم خاطی –البته از نظر آنها- با پای خودش به شکل قهر از کلاس بیرون برود.
درصورتی که نتوانیم صدای دانش آموزانمان را بشنویم و فقط گوش به زنگ فرامین بخشنامه ای برای حقوق قطره چکانی باشیم، بهتر که لباس پیغمبری از تن به در کنیم.
بعضی وقت ها باید منتظر کودکی میان جمع بود تا فریاد بزند این چه مراسم رونمایی از لباس پادشاه است؟ او که عریان است!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه تشکل ها/
به مناسبت فرارسیدن « روز و هفته معلم » در سال 1403 ؛ انجمن اسلامی معلمان شهرستان های تهران بیانیه ای صادر کرد .
متن کامل این بیانیه که در اختیار « صدای معلم » قرار گرفته به شرح زیر است .
گروه رسانه/

پرتال وزارت آموزش و پرورش نوشت : ( این جا )
« به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابطعمومی وزارت آموزش و پرورش، تیم ملی والیبال دانشآموزی ایران که با شش پیروزی پیاپی مقابل اوگاندا، آلمان، بلژیک، هلند، ایتالیا و چین تایپه به فینال رقابتهای دانش آموزان جهان راه یافته بود، امشب و در ادامه بازیهای درخشان خود در بلگراد به مصاف آلمان رفت و توانست بار دیگر این حریف خود را شکست داده و با کسب پیروزی سه بر صفر مقابل این تیم اروپایی، قهرمان والیبال دانشآموزان جهان شود.

شیربچههای تیمملی والیبال دانشآموزی کشورمان در دست اول ۲۵ بر ۲۱، در دست دوم ۲۵ بر ۱۸ و در دست سوم با نتیجه ۲۶ بر ۲۴ آلمان را مغلوب کرده و در مجموع با نتیجه قاطع سه بر صفر، عنوان قهرمانی مسابقات جهانی را از آن خود کردند».
« صدای معلم » این موفقیت را به دانش آموزان ایرانی تبریک و شادباش می گوید هر چند این پیروزی ها نباید مسئولان و مقامات را از این نکته ی مهم و راهبردی دور کند که ورزش و زنگ ورزش در مدارس ایران به ویژه مناطق محروم کشور جایگاهی نداشته و بودجه و نیروی انسانی متبحر و متخصص همچنان دو چالش بزرگ هستند .

« صدای معلم » در مطلبی از بحران چاقی در میان دانش آموزان ایرانی خبر داده و نوشت : ( این جا )
« البته مطابق معمول و در جهت بازشناسی اهمیت موضوعات ، زنگ مدارس هم در این مورد نواخته خواهد شد اما کسی نمی پرسد که آیا در همین مدارسی که نیمی از دانش آموزانش دچار چاقی هستند ؛ ورزش صبحگاهی برگزار می شود ؟ آیا این قانون قدیمی نیست ؟
آیا زنگ ورزش واقعا زنگ ورزش است ؟

کاش مسئولان شهرداری و وزارت آموزش و پرورش آمار دقیقی می دادند که چند درصد از دانش آموزان از طریق دوچرخه ، وسائل حمل و نقل عمومی و یا به صورت پیاده هر روز راهی مدرسه می شوند ؟
وقتی دانش آموزان توسط والدین به تصور دلسوزی با اتومبیل و یا سرویس مدرسه درست تا درب مدرسه مشایعت می شوند و به همین صورت به خانه باز می گردند انتظار این که نیمی از دانش آموزان شکم های برافراخته داشته باشند و قادر به تحرک موثر نباشند ؛ خیلی نباید تعجب برانگیز و یا جدید باشد .
باید به این واقعیت تلخ اعتراف کرد که « تنبلی » به صورت یک عادت و روحیه فراگیر در جامعه ایرانی ریشه دوانیده است » .

باید این پرسش را به جد مطرح کرد :
برنامه ی وزارت آموزش و پرورش در حوزه « سواد سلامت » چیست ؟
در حال حاضر نشست های خبری وزارت آموزش و پرورش در این حوزه ها تعطیل است و به نظر می رسد مسئولان وقتی برای پاسخ گویی در برابر پرسش های رسانه های مستقل و منتقد را ندارند .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
جمعی از مطالبه گران با انتشار نامه ای در مورد « صندوق ذخیره فرهنگیان » در آستانه ی عمر سی سالگی آن خواهان پاسخ مسئولان در مورد دغدغه ها و مطالبات صاحبان اصلی آن شده اند .
در این نامه آمده است : « اعضای صندوق هیچ بهانهای برای عدم تحقق این مهم را نمیپذیرند و تأخیر در آن را فریب افکار عمومی دانسته و در صورت استمرار این وضعیت مبهم، دست به اقداماتی خواهند زد که جبران خسارتهای آن امکانناپذیر خواهد بود.
ما مطالبه گران در پنج سال اخیر به این نتیجه رسیدهایم که مشکلات صندوق در سه ضلعی ماهیتی، مدیریتی و مشارکتی خلاصه میشود لذا برای رفع ابهامات ماهیتی بر اجرای اساسنامه 1400 و اصلاح آن در مسیر رفع ابهامات و تصریح در خصوصی بودن این مؤسسه تأکید داریم و در بخش مدیریتی خواستار کوچکسازی و چابکسازی و کارآمد کردن مجموعه صندوق با هدف سودآور شدن و جلوگیری از استمرار زیانهای تحمیلی و حیف و میل های مفسدانه هستیم و راه اندازی سامانه کدال را در این راستا ضروری و تأخیر را فراری غیر مسئولانه میدانیم » .
تاکنون هیچ یک از مسئولان صندوق ذخیره فرهنگیان در مورد گزارش ها و یادداشت های منتشر شده در « صدای معلم » پاسخ گو نبوده اند .
متن کامل این نامه که در اختیار « صدای معلم » قرار گرفته به شرح زیر است .
گروه گزارش/

رضا مراد صحرايي وزير آموزش و پرورش دولت سیزدهم در جلسه شوراي عالي آموزش و پرورش با تبريك هفته بزرگداشت مقام معلم چنین می گوید : ( این جا )
« هدف اصلي ما در آموزش و پرورش، تقويت جايگاه مدرسه است براي تقويت و ارتقا جايگاه آن بايد برخي از محدوديتها را بر داشته واختياراتي را به اين مدارس تفويض كنيم » .

در مقدمه ی آیین نامه اجرایی مدارس (مصوب ۱۴۰۰) چنین آمده است : ( این جا )
بررسیهای انجامشده در دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش در سال ۶۷، نشان داد که فقدان یک آییننامه جامع برای اداره مطلوب مدارس و وجود ضوابط و مقررات متعدد، پراکنده و بعضاً غیرهمسو با مدرسه، مدیران مدارس را در اجرا با مشکلات و چالشهایی مواجه کرده است. این بررسیها در راستای سیاست مدرسه محوری، منجر به تصویب آییننامه اجرایی مدارس در جلسه ۶۵۲ شورای عالی آموزش و پرورش تاریخ ۲۰/۵/۱۳۷۹ شد.
با تصویب سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و گذشت ۲۰ سال از اجرای آییننامه مذکور، ضرورت بازنگری در آییننامه اجرایی مدارس و تدوین آییننامهای جامع و کامل برای اداره بهینه و با کیفیت مدارس منطبق با اسناد بالادستی برای پاسخ گویی به تحولات محیطی، اقتضائات، شرایط و نیازهای حال و آینده دانشآموزان و جامعه، افزایش اختیارات تصمیمگیری مدرسه و زمینهسازی برای توسعه مشارکت بیشتر عوامل سهیم و مؤثر در مدرسه به ویژه خانوادهها (ظرفیتهای درون مدرسه و محیط پیرامونی) احساس شد.
بر این اساس، دبیرخانه شورا با مشارکت کارشناسان ستادی، استانی و نمایندگانی از مدیران مدارس دورههای تحصیلی، نسبت به تدوین پیشنویس آییننامه اجرایی مدارس اقدام کرد که پس از اعتباربخشی در چند مرحله و اخذ نظرات کارشناسی، در شورای عالی آموزش و پرورش مطرح و با تصویب کلیات آن، موضوع برای بررسی و تصویب به کمیسیون معین شورای عالی ارجاع شد.
این آییننامه که به استناد بند ۸ سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش کشور، مفاد سند تحول بنیادین و وظایف و اختیارات شورای عالی آموزش و پرورش و با هدف ارتقای جایگاه مدرسه به عنوان کانون اصلی تعلیم و تربیت و محل کسب تجربیات یادگیری، به شرح زیر به تصویب رسید، به عنوان راهنمای عمل مدیران، بستر لازم را برای مشارکت مدیران، معلمان، دانشآموزان، خانوادهها و جامعه محلی در اداره بهینه مدرسه و ایفای وظایف و مأموریتهای محوله برای تحقق اهداف دورههای تحصیلی، فراهم میآورد » . پرسش « صدای معلم » از شورای عالی آموزش و پرورش و دبیر کل آن است که آیا نظارتی بر مصوبات خود در حوزه اجرا و عملیات دارد و یا آن فقط قانون تصویب می کند بدون آن که تضمین اجرایی داشته باشد ؟
اهداف هم چنین بیان شده اند :
۱- ارتقای جایگاه مدرسه به عنوان کانون اصلی تعلیم و تربیت
۲- تمرکززدایی و کاهش وابستگی مدارس به ادارات
۳- شفافسازی و پاسخ گو کردن مدارس در قبال تصمیمها
۴- افزایش انعطافپذیری و بهبود ارتباطات درون مدرسهای
۵- توسعه مشارکتجویی و مشارکتپذیری عوامل سهیم و مؤثر (معلمان، دانشآموزان، خانوادهها، نهادهای محلی و منطقهای و…) برای افزایش بهرهوری (کارایی و اثربخشی) مدرسه
حال مشخص نیست منظور صحرایی از برداشتن محدودیت ها کدام است و قرار است کدام اختیارات به مدرسه واگذار کنند اما آن چه مهم است این که آیین نامه جدید اجرایی مدارس که زمان چندان زیادی از تصویب و ابلاغ آن نمی گذرد تا حد زیادی « نقشه راه » را مشخص و شفاف کرده است .

منطقی ترین کار این است که وزیر آموزش و پرورش مطابق ماده یک از آیین نامه داخلی شورای عالی آموزش و پرورش و به عنوان مدیر نشست های این شورا در غیاب رئیس جمهور به صورت دقیق در مورد عملکرد این شورا پاسخ گو باشد .
مطابق ماده 10 این آیین نامه که ارتباط با رسانه ها برای اطلاع رسانی به مردم و مجریان در مورد تصمیمات این شورا را جزء وظایف آن برشمرده به این پرسش پاسخ دهد که پس از گذشت بیش از دو سال چند درصد آیین نامه اجرایی مدارس اجرا شده است ؟

آیا آیین نامه اجرایی مدارس در راستای اهداف مصوب خود حرکت کرده است ؟
ماده 5 از « قانون تشکیل شورای عالی آموزش و پرورش » تصریح می کند :
« مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش در حدود اختیارات قانونی شورا برای موسسات ذی ربط لازم الاجراست ... »
آیا وزیر آموزش و پرورش و دبیر کل آن گزارشی از عملکرد را به ذی نفعان ارائه کرده اند ؟
سه شنبه 19 مهر 1401 ؛ « صدای معلم » در گزارشی با عنوان : « شورای عالی آموزش و پرورش چه نظارتی برای اجرای مصوبات خود دارد ؟ مجلس انقلابی چه نظارتی بر برنامه های وزیر آموزش و پرورش دارد !»

وزیر آموزش و پرورش ! از آموزش و توانمندسازی معلمان چه خبر ؟! » خطاب به وزیر وقت آموزش و پرورش نوشت : ( این جا )
« ماده ۱۴۳ از آیین نامه جدید اجرایی مدارس (مصوب ۱۴۰۰) مصوب چهل و یکمین (۴۱) جلسه کمیسیون معین شورای عالی آموزش و پرورش به تاریخ 10 / 5 / 1400 اذعان می دارد :
« حداکثر ۲ ساعت از ساعات موظف هفتگی معلمان به مطالعه، پژوهش، بازآموزی، به روزآوری دانش تخصصی و مهارت های حرفه ای، تبادل اطلاعات و تجارب با دیگران، تعامل با دانش آموزان و اولیای آنان و انجام سایر فعالیت های مرتبط با تعلیم و تربیت در مدرسه، اختصاص دارد. مدیر مدرسه می تواند با توجه به شرایط مدرسه، این فرصت را برای کارکنان مدرسه فراهم آورد »

پرسش « صدای معلم » از وزارت آموزش و پرورش آن است که برای سال تحصیلی جدید واقعا و در عمل چه تمهیدات و برنامه هایی را برای اجرای این ماده قانونی تدارک دیده است ؟
مطابق ماده یک از قانون تشکیل شورای عالی آموزش و پرورش یکی از وظایف مهم این شورا « نظارت بر حسن اجرای مصوبات » است .
پرسش « صدای معلم » از شورای عالی آموزش و پرورش و دبیر کل آن است که آیا نظارتی بر مصوبات خود در حوزه اجرا و عملیات دارد و یا آن فقط قانون تصویب می کند بدون آن که تضمین اجرایی داشته باشد ؟
و آیا چنین وضعیتی تا کی باید ادامه داشته باشد ؟ »
صحرایی همین را پاسخ دهد ؛ کافی است !
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
جستارگشایی

خانم دکتر صدف میرزاباقریان دندانپزشک حاذق کرجی است که در کنار شغل خطیرش توجه کافی و وافی به تربیت و پرورش بچهها، ضرورت تفکر انتقادی و لزوم آموزش مهارتهای زندگی در مدارس داشته و البته شخصا پیگیر امورات تحصیلی فرزندانش میباشد.
با توجه به نزدیکی به هفته معلم و لزوم اطلاع از دیدگاه اولیای دانشآموزان به عنوان شرکا و ذینفعان دستگاه تعلیم و تربیت از چالشهای آموزش و پرورش و ارائه راهحلهای احتمالی؛ این مهم را از خانم دکتر جویا شدهایم که ذیلا پاسخها و نگرش ایشان را به عنوان اولیا و مخاطب بیرونی به مقوله تعلیم و تربیت را تورق میکنیم.
« صحبت پیرامون چالش های آموزش و پرورش فعلی کار ساده ای نیست. اساسا نمیتوان آموزش و پرورش را به عنوان نهادی مجزا در نظام جمهوری اسلامی ایران در نظر گرفت . بدیهی است که برخی از مسائل و مشکلات ریزنشتهای سیستم ناکارآمد میباشند و حل شدنشان منوط به برطرف شدن مسائل اصلی در سطح کلان نظام است.
از نظر من شاید بتوان پیرامون این مقوله به عنوان چالش های اصلی صحبت کرد و اندیشید » .

بودجه ناکافی آموزش و پرورش
مورد اول و مهم ترین مشکل عدم تخصیص بودجه مالی کافی به آموزش پرورش است که محصول این نارسایی منجر به روی آوردن مدیران و موسسان مدارس به تغییر کاربری مدرسه ها شده، آنها مدرسه را بیشتر به چشم فضایی برای کسب درآمد به جای پایگاه آموزش دانشآموزان کارآمد می بینند.
مدارس در حال حاضر از نظر من به دو نوع تقسیم می شوند:
نوع اول مدارس غیردولتی که با شعارهای تو خالی هوشهای چند گانه سعی در جذب والدین پرمشغله و ظاهر بین با آپشنهایی مانند « کیف در مدرسه » به همراه وعده های غذایی (فاقد ارزش تغذیهای) هزینههای هنگفتی به جیب میزنند.
این مدارس عملا کاسب بوده و موقع ثبت نام حسی شبیه رزرو اتاقی در هتل پنج ستاره به مخاطب تلقین میکنند ولی در نهایت امر هم چیزی که واقعا اتفاق می افتد سرگردانی والدین از مدرسه ای به مدرسه دیگر با امید اینکه شاید اینبار شعارها عملیتر باشند.
نوع دوم مدارس دولتی هستند که به روشهای مختلف سعی بر این دارند با عنوان کمک به مدرسه، کمبود بودجه خود را جبران کنند طبیعتا توقع والدین خیلی زیاد نیست و اگر غیر از این باشد کسی پاسخ گو نخواهد بود . نحوه اداره این گونه مدارس در مقیاس کوچکتری مشابه روش اداره دولت است.

کمبود نیروی انسانی با کیفیت
چالش دوم کمبود نیروی انسانی کارآمد و لایق جهت تدریس در کلاسهاست که این هم مربوط به مشکل عدم توازن درآمدها با هزینههاست و احتمالا نبودن تمهیدات استخدام نیروی کارآمد متناسب با نیازهاست.
در حال حاضر معلمها واقعا با انگیزه درونی مشغول به کار هستند بر هیچ کس پوشیده نیست که بیشترین ظلم به این قشر وارد شده است . فقط و فقط عشق هست که میتواند باعث صرف وقت و انرژی بدون دریافت دستمزد درخور باشد.
پر واضح است که این موضوع هم مسئله ای کلانی است که از سلسله مراتب بالاتر باید اصلاح شود.
در مدارس غیردولتی و دولتی سعی و سیاست بر این است با حداقل نیروی کاری امور تدریس حل و فصل شود تا برای مدرسه مقرون به صرفه باشند. اما معلمی که دغدغههای مالیاش سر به فلک کشیده و صد البته محق هست کجا میتواند از خلاقیت، نوآوری و عشق و ایثارش برای تدریس استفاده کند؟!

تدریس نتیجهگرا و آزمون محور
سومین و شاید پایهایترین چالش، روش نهادینه تدریس در مدارس ایران هست، این روش نتیجهگرا و آزمون محور هست که هرنوع خلاقیت و ابتکار و امکان خطا و بارور شده فلسفه ذهن در کودکان را در نطفه خفه میکند. این در حالیست که در کشورهایی چون فنلاند آموزش بر اساس کسب تجربه و درک و فهم عملی دانش آموزان است. بیشترین تمرکز این روشها بر یادگیری عینی و عملی است نه صرفا تدریس ؛ سیلابسهای درسی تا پایان سال و ارزشیابیهای بیارزش و فرمالیته.
نظام آموزشی که بر پایه تمرکز بر پرورش هوش ریاضی بیش از بقیه هوش ها و ایجاد مستمر جو مقایسه و برتری جویی دانش آموزان استوار است همچون یک تومور سرطانی است که باید هر روز منتظر و شاهد متاستازش به سایر قسمت های جامعه باشیم » .

پایان پیام/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

1- فقدان آموزشِ قبول کردن تفاوت های یکدیگر در دورانِ دبستان؛
2- دلبستگی عمیق به نفر اول بودن و همه جا دیده شدن؛
3- تربیت عمدتاً احساسی در خانواده؛
4- ارزیابی کردنِ افراد و موضوعات بدون Fact؛
5- لذتِ قابل توجه از بدگویی و غیبت کردن؛
6- فقدان شکل گیری اعتماد به نفس در دورانِ دبستان؛
7- داشتن انتظارات غیرواقعی از دیگران؛
8- عذرخواهی نکردن؛
9- نیت خوانی بدون Fact؛
10- فقدان فضا و فرهنگِ انتقادی در درون خانواده ها؛

11- ورود و قضاوت افراد در صدها موضوع؛
12- پخش کردن حرفی که صحّت آن معلوم نیست؛
13- باور کردن سریع شنیده ها؛
14- ارزیابی های صفر- یک از دیگران؛
15- غرور نامتوازن افراد با سطح توانایی آنها؛
16- لذتِ فراوان از بی اهمیت جلوه دادن دیگران؛
17- ناشی گری در جمله بندی و نحوۀ حرف زدن؛
18- تقریباً تعطیلی خودانتقادی؛

19- قدرنشناسی و تشکر نکردن از کارهای خوبِ دیگران؛
20- نداشتنِ دفترچه ای با دو ستون مثبت و منفی از خود؛
21- ضعف در برنامه ریزی های دراز مدت سازمان های آموزشی؛
22- بیانِ آگاهانۀ سخنان مبهم برای گیج کردن طرفِ مقابل؛
23- کنجکاوی شدید در سَردرآوردن از کارهای دیگران؛
24- ناراحتی ناخودآگاه افراد از موقعیت و امکاناتِ مالی دیگران؛
25- تمرین نکردن خویشتن داری در دورانِ دبستان؛

26- مطرح کردن نقلِ قول های اشتباه و سخنانِ غیرضروی در تعامل با دیگران؛
27- عوض کردن راحت و دائمی حرف ها و قول ها؛
28- بی توجهی و بی فکری نسبت به پی آمدهای احتمالی سخنانی که بیان می شود؛
29- فقدانِ فرصتِ یادگیری مدیریتِ هیجان و خشم در دورانِ دبستان؛
30- متمرکز نبودن بر زندگی، کار و توانایی های خود.
( وبسایت نویسنده )