« رنجشی بزرگ پس از ۳۰ سال خدمت »
در هیچ کجایی دنیا و هیچ نظام اداری یافت نمی شود که در واپسین روزهای آخر اشتغال خدمت ۳۰ ساله افراد به روشی کاملا غیر اصولی ، خلاف قوانین و مقررات اداری ، اخلاقی و انسانی ، حقوق کارمندی را که مشغول انجام وظیفه و خدمت می باشد را قطع نمایند، آن هم به یک باره و هیچ گونه اطلاع قبلی، و این اتفاق قطع حقوق چه بسا منجر به حوادث تلخی در زندگی کارمندان گردد.
شاید این کارمند یا فرزند و همسر یا نزدیکان ایشان بیماری خاص داشته باشند و محتاج تامین هزینه دارو و درمان از محل حقوق خویش باشند چه بسا با این قطع حقوق سلامتی و جان خود و یا عزیرانش به مخاطره بیافتد .
جدای از این مهم سایر هزینه ها شامل خوراک و مایحتاج زندگی ، هزینه اقساط بانکی ، هزینه اجاره منزل و ایاب و ذهاب و حوادث غیر مترقبه و...نیز از محل همین حقوق ها تامین و هزینه می گردد که با این قطع حقوق علاوه بر آسیب های اقتصادی ، بدتر از آن شرمنده گی ایشان در قبال فرزندان و خانواده خویش خواهد بود .
و اگر شبی از این ایام دوران قطع معاش و حقوق غیر عادلانه ایشان یا فرزندانش با شکم گرسنه سر بر بالشت بگذارند گناهش گردن کدام مسئول و مدیر خواهد بود ؟!
قطع حقوق و ابلاغ بدون اطلاع و ناگهانی کارمندی که حتی یک روز هم غیبت و قصور نداشته بر اساس کدامین رای هیات و یا قوانین و مقررات و عدالت اداری اتفاق می افتد .
پایمال کردن حق الناس
این دست اقدامات که از بالاترین گناهان شمرده می شود چگونه بارگناه اینگونه اقدامات از شانه عاملان این تصمیمات برداشته خواهد شد ؟!
آیا جایگاه و ماهیت و رسالت نهادهای بازرسی و نظارتی و هیات های تخلفات اداری با چنین اقدامات خود سرانه چنین مسئولین مخدوش نمی شود و این مسئولین چطور می شود که خود را بالاتر از هر قانونی می بینند ؟!
آیا چنین اقدامات سلیقه ای و یک سویه و غیر اخلاقی ، و خلاف قوانین و مقررات در سیستم اداری موجبات از هم گسیختگی نظم اداری و دلسردی سایر کارکنان در انجام وظایف نخواهد شد ؟!
امروزه با وجود برنامه های نرم افزاری و سیستمی نظارتی هوشمند رایانه ای که دقیق ترین گزارش ها و کنترل ها را انجام می دهند ، بازهم سایه نفوذ و رد پای افراد غیر مسئول که در زیر پا گذاشتن حقوق اولیه اداری و کرامت افراد تخصصی ویژه دارند دیده می شود و متاسفانه تخلفات عدیده ای در پی آن اتفاق می افتد که نتیجه ای جز رنجش و شکستگی دل کارکنان و پایمال شدن حق ایشان و خانواده شان بهمراه نداشته و ندارد .
و زمانی که کارمند علت ها و چگونگی اجرای این بی عدالتی ها را از مسولین امر جویا می شود و اصولی و قانونی پیگیر موارد اداری خلاف مقررات اتفاق افتاده علیه خود می شود و علت ها را که دنبال می کنید :
با داستان معروف کی بود کی بود من نبودم روبه رو خواهد شد و هر شخصی از عاملان این بی عدالتی و مظالم گناه و تقصیر عمل اشتباه خویش را گردن دیگری می اندازند.
جای تعمق و بررسی و سوال دارد که آیا این مسئولینی که بر علیه قطع حقوق ناعادلانه کارکنان اقدام مینمایند از شرایط مالی و اقتصادی و فشارهای زندگی مردم واقعا بی اطلاع هستند ؟! آن هم در دورانی که فشار مشکلات مالی و اقتصادی و معیشتی استخوان کارکنان برخوردار ترین دستگاه هها دولتی از لحاظ پرداخت میزان حقوق و دستمزد به مانند وزارت نفت و توابع آن را ترک انداخته و کمر کارکنان آن مجموعه را نیز خمیده نموده ست ...
پس حال کارکنان آموزش پرورش که در میان دستگاهها دولتی در میزان مقدار دستمزد در رتبه های متوسط رو به پایین تری قرار دارند چگونه است ؟!
حال اگر افرادی بمانند موارد اتفاق افتاده جاری قطع حقوق گردند و زندگی شان با مخاطرات زیادی رو به رو گردد بانی و مقصر اصلی همه اتفاق ها آن مسئولینی خواهند بود که با وجدان خوابیده شان عامل و دست اندرکار این بی عدالتی ها بوده اند خواهند بود.
"حَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا وَ زِنُوا قَبْلَ أَنْ تُوزَنُوا وَ تَجَهَّزُوا لِلْعَرْضِ اَلْأَكْبَرِ."
اینجانب به عنوان کارمند یکی از نواحی چهارگانه آموزش و پرورش اهواز که علاوه بر قطع حقوق خویش مطلع قطع معاش بیش از چند نفر از پرسنل دیگر بنابر اختلافات اداری ،سلیقه ای و شخصی و کمبود تجربه برخی از مسئولین در مهر ماه ۱۴۰۲ قطع حقوق گردیدیم و در جهت مخالف ما تعداد زیادی را با صدور ابلاغ های صوری مشمول دریافت حقوق در مهرماه جاری نموده اند.
و موضوع قطع حقوق طی تماس مسئول امور اداری منطقه به اینجانب اطلاع داده شد و علت را اقدام مستقیم معاون پرورشی ناحیه محل خدمت عنوان کردند .
بنده مستخدم وزارت متبوع می باشم نه مستخدم ایشان اما ظاهر امر اینگونه نشان می دهد که انگار از جیب شخصی شان به پرسنل حقوق می پردازند .
چطور و با توسل به کدام قانون بنده را با داشتن ۳۰ سال سنوات خدمت قطع حقوق می نماید ؟
پس از اطلاع از موضوع طی تماس تلفنی از ریاست محترم اداره مربوطه مطلع گردیدیم . این معاون محترم در پاسخ به رئیس اداره نیز گفته اند مسئولیت این قطع حقوق را گردن می گیرم و متاسفانه پس از ورود ارکان نظارتی و حقوقی دستگاه متبوع ایشان ضمن تکذیب از ماجرا ابراز بی اطلاعی می نماید ... هر چند بعید می دانم ریاست محترم اداره و امور اداری ناحیه اطلاعات غیر واقع به بنده داده باشند.
اما نکته قابل تعمق این ماجرا اینست که چنین اشخاص دست اندر کار و مسئولی که بی باکانه و بی مهابا و آشکارا به کارکنان خدوم دستگاههای دولتی ظلم روا می دارند این شجاعت خود را از کجا آورده اند ، حامیان این دسته از مسئولین کیستند ؟! و این گونه مسئولیت ها چگونه به دست چنین اشخاصی رسیده است ، و چرا قبل از انتصاب اینگونه افراد به نتایج تحقیقات و استعلامات توجه لازم نشده است ؟!
عاشور غلامپور اردلی
مهر ماه ۱۴۰۲
یا حق
رونوشت جهت اطلاع (نسخه کتبی) :
"دفتر محترم نماینده ولی فقیه در استان خوزستان"
"دفتر محترم استاندار خوزستان"
"سازمان محترم بازرسی استان خوزستان"
"مدیرکل محترم دادگستری استان خوزستان"
"ریاست محترم دیوان عدالت اداری استان خوزستان "
"مدیرکل محترم آموزش و پرورش استان خوزستان "
"ریاست محترم اداره ارزیابی عملکرد اداره کل آموزش و پرورش خوزستان"
"ریاست محترم اداره حراست اداره کل آموزش و پرورش خوزستان "
« دیدگاه ها و نظرات افراد و گروه ها لزوما نظر صدای معلم نیست ؛ این رسانه آماده انتشار پاسخ مسئولان و افراد مخاطب می باشد »
« آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در صدای معلم »
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
علت میزها و مناصبی است که کشککی ماستکی به یک عده نامدیر رسیده است ...
درد بهترین علت است ...
و...
هیچوقت یه بی مغز از درد و رنج واقعی دیگران آگاه نخواهد شد .