صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

آن چه در زیر می آید ؛ گفت و شنود « صدای معلم » با « احمد عابدینی معاون پیشین شورای عالی آموزش و پرورش » است که در دو موضوع مهم « فرآیند جذب معلمان در آموزش و پرورش » و « تراکم کلاسی » انجام شده است .

منتشرشده در گفت و شنود

انتقاد از تغییر فله ای مدیران در آموزش و پرورش و وضعیت کمبود معلم و انفعال وزیر در صدای معلم  وزیر آموزش و پرورش در روزهای گذشته اعلام کردند که برای ایجاد تحول در آموزش و پرورش 20 هزار مدیر مدرسه را جابه جا و یا تغییر داده‌اند؛ ولی هیچ دلیل قانع کننده‌ای را ارائه ندادند و به نظر می‌رسد که استان‌ها فقط برای آمار‌سازی و بدون آمادگی لازم  این کار را انجام داده‌اند.

مدیران مدارس باید طبق بخشنامه‌های مربوطه در آزمونهای انتخاب و انتصاب مدیران شرکت کنند و طی مراحل مختلف و مصاحبه‌های تخصصی انتخاب شوند ولی در عرض چند ماه حدود 20 هزار مدیر مدرسه را بدون طی مراحل قانونی تغییر دادند که علاوه بر نارضایتی خانواده‌ها و  دانش‌آموزان بسیاری از مدیران با تجربه به علت بی‌احترامی‌های صورت گرفته تن به بازنشستگی دادند و در این بحبوحه کمبود معلم ، آموزش و پرورش را رها کرده و از سیستم آموزشی خارج شدند.

در برخی استان ها شکایت‌ها و گلایه‌هایی به مراجع نظارتی ارسال شده و مسئولین پیگیر این موضوع هستند.

وحیدی عضو کمیسیون آموزش مجلس اعلام می‌کند که با وجود گذشت 10 روز از مهر 1402 هنوز 23 هزار کلاس درس بدون معلم هستند که اعتراض خانواده‌ها را به دنبال دارد و از وزیر آموزش و پرورش درخواست رسیدگی به این موضوع را دارند.

افزایش ساعت تدریس بازنشستگان تا 24 ساعت در هفته، تدریس دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان، 6 ساعت تدریس معاونین مدارس، لغو مأموریت فرهنگیان به سایر سازمان‌ها و ادارات، و بقیه کارهای انجام شده نیز تا کنون نتوانسته است مشکل کمبود معلم را در مدارس حل کند. سخت گیری‌های بی‌مورد در انتخاب مصاحبه کنندگان در کانون‌های ارزیابی و اجرای فرایندهای غیر‌کارشناسی در جذب و مصاحبه آموزگاران و کمبود معلم باعث شده که  اعلام نمایند که حدود 10 هزار نفر دیگر از مردودی‌های مصاحبه‌ها را در تکمیل ظرفیت جذب خواهند کرد.

رئیس پژوهش‌های مجلس نیز در هشتم مهر‌ماه نامه‌ای به رئیس مجلس و رئیس کمیسیون آموزش، تحقیقات و فن آوری مجلس می‌نویسد و اظهار می‌دارد که با آغاز سال تحصیلی جدید و گذشت قریب به یک هفته کمبود نیروی انسانی بسیاری از کلاس‌های درس فاقد معلم می‌باشند. به عنوان مثال در تهران بیش از 4000 نفر کمبود معلم وجود دارد که این مسئله موجب تعطیلی مدارس یا افت شدید کیفیت آموزشی خواهد شد و در ادامه نیز راه کارهایی برای حل این مشکل ارائه داده است.

نارضایتی اکثر معلمان از اجرای قانون رتبه‌بندی و عدم رسیدگی سریع به اعتراضات، عدم پرداخت پاداش پایان کار معلمان بازنشسته، عدم پرداخت به موقع حق‌التدریس و مطالبات فرهنگیان باعث شده که معلمان از اضافه‌کاری و حق‌التدریس استقبالی نکنند و برخی از کلاس‌های درس بدون معلم بمانند.

انتقاد از تغییر فله ای مدیران در آموزش و پرورش و وضعیت کمبود معلم و انفعال وزیر در صدای معلم

معین‌الدین سعیدی نماینده چابهار در مجلس نیز در تذکری اعلام ‌نماید که با گذشت ۱۰ روز از شروع کار مدارس، بسیاری از کلاس‌ها فاقد معلم هستند. رئیس سازمان امور اداری و استخدامی مشکل خود را با قرارداد کار معین حل کردند، اما مشکل معلمان خرید خدمات حل نشده است. انتظار می‌رود نگاه جدی در این حوزه حاکم شود تا شاهد حل مشکل معلمان خرید خدمات باشیم.

انتقاد از تغییر فله ای مدیران در آموزش و پرورش و وضعیت کمبود معلم و انفعال وزیر در صدای معلم

وزیر محترم آموزش و پرورش باید به جای پرداختن به حاشیه‌ها به فکر متن باشد و با انجام کارهایی مثل تغییر فله‌ای مدیران مدارس به اولویت‌های آموزشی بپردازند و  قول‌هایی را که به معلمان داده‌اند، مانند رسیدگی به اعتراضات رتبه‌بندی، پرداخت به موقع حق‌التدریس‌ها، برقراری عدالت آموزشی و توجه به مدارس دولتی، پیگیری بدهکاری دولت به صندوق ذخیره فرهنگیان، برقراری فوق‌العاده ویژه 50 درصدی معلمان‌، توزیع شیرمدارس، به کارگیری جوانان در مدیریت‌ها و ... را عملی نمایند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

انتقاد از تغییر فله ای مدیران در آموزش و پرورش و وضعیت کمبود معلم و انفعال وزیر در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

 گروه گزارش/

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد رتبه بندی معلمان و طنز کارگروه تخصصی برای اریابی صلاحیت های حرفه ای

در گفت و شنودی که « صدای معلم » با « احمد عابدینی » معاون پیشین شورای عالی آموزش و پرورش انجام داد در بخشی از آن این رسانه مستقل و منتقد در حوزه ی عمومی آموزش ایران پرسید : ( این جا )

« شما اشاره کردید به آموزش ارزیابان.

ما در گزارشات متعدد در صدای معلم از تصمیم گیرندگان  پرسیدیم که ماهیت حقیقی یا ماهیت حقوقی این هیئت های ارزیاب را مشخص کنند.

مثال آوردیم و گفتیم و نوشتیم که  شما در مدرسه برای یک دانش آموز کارنامه تحصیلی صادر می کنید .

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد رتبه بندی معلمان و طنز کارگروه تخصصی برای اریابی صلاحیت های حرفه ای  در آن کارنامه  نام معلم مربوطه ،  نام معاون اجرایی مدرسه و مدیر مدرسه  ثبت و ضبط است و مشخص است که نمرات این کارنامه چه فرآیندی را طی کرده و به دست ارزیابی شونده رسیده است اما  در کارنامه هایی که برای رتبه بندی تاکنون صادر شده است نه نام ارزیاب آمده است و نه تجدید نظر کننده !

هیچ چیز مشخص نیست . چیزی شفاف نیست و گویی این کارها دارد در خلاء انجام می شود .

در واقع ؛  هیئت های ارزیاب موجودات نامرئی هستند !

 این عدم شفافیت به نظر شما برای چیست و از کجا می آید؟ »

معاون پیشین شورای عالی آموزش و پرورش چنین پاسخ داد :

« بخش عمده ی آن به این بر می گردد وقتی که من به کار خودم اطمینان داشته باشم ، صداقت داشته باشم و توانایی داشته باشم نیازی به این گونه مخفی کاری ها ندارم.

مگر استاد اسم خودش را مخفی می کند ؟

 وقتی رئیس دانشگاه زیر گواهی نامه را امضاء می کند مگر اسمش را پنهان می کند ؟

به نظر من ؛ بخش عمده و دلیل عمده اش این است که به آن آدم هایی که انتخاب کردند و به  صلاحیت شان ایمان و اعتماد ندارند !

می دانند آدم هایی را که انتخاب کردند حتی صلاحیت های نخستین را هم ندارند ؛ اگر اینها اسامی شان اعلام شوند ؛ سوال می کنند این ها چگونه آمده اند ؟ ارفاق یک رتبه و یا بیشتر نباید برای « معلمان » به منزله ی پایان کار باشد و آنان را به این نتیجه دل خوش کند .

 این فرد که خودش نه مدرکش را دارد و نه صلاحیتش را دارد و نه رتبه اش را ندارد ... چگونه به خود اجازه ارزیابی و تعیین صلاحیت داده است ؟

چه کسی من معلم را ارزیابی کرده است ؟

 ما در آموزش و پرورش تعدادی زیادی معلم داریم که مدرک دکترا دارند. بچه های که بسیار باسواد هستند . رفته اند درس خوانده اند و تخصص گرفته اند ؛ با آموزش و پرورش آشنا هستند و...

فرض کنید آن معلم دارای مدرک دکترا را یک نفر فوق دیپلم و یا لیسانس بیاید ارزیابی کند که  خودش هم سابقه چندان و قابل دفاعی در آموزش و پرورش ندارد .

اگر اصل و اساس قضیه و شاخص های ما درست باشند ؛ این مسیر اشتباه است.

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد رتبه بندی معلمان و طنز کارگروه تخصصی برای اریابی صلاحیت های حرفه ای

ما در نظام اول نوشتیم که در مرحله اول باید یک سری صلاحیت ها را برای « دوره گذار » کسب کنند .  بعد از آن کسی که رتبه نگرفته حق صلاحیت ارزیابی ندارد. باید از نیروهایی که رتبه بالاتری گرفتند برای ارزیابی رتبه های پایین تر استفاده کنید.

 کدام یک از این نظام ها و ساختارها در آموزش و پرورش طراحی شده اند ؟

آموزش و پرورش مثل این می ماند که آمده یک برجی را روی یک ساختمان مخروبه که در حال ریزش است بنا کرده  واین به زودی یک سال یا دو سال دیگر هم ساختمان قبلی را تخریب می کند و هم خودش را و هم ساختمان های مجاور را.

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد رتبه بندی معلمان و طنز کارگروه تخصصی برای اریابی صلاحیت های حرفه ای

 یک کارشناسی که ده سال در ادارات و سازمان ها به او کار دادند و خیلی از جاها کارشناسی ها را تجمیع کردند اکنون آمده اند و کار مهمی مانند رتبه بندی را به دست او داده اند و به او می گویند شما در کنار سایر کارها ، معلمان را هم رتبه بندی کنید !

مشخص است که سرانجام و کیفیت چنین کار بزرگ و مهمی به  این شکل در می آید !

 الآن کسانی که مسئولیت گرفته اند از آن ها سوال کنید :  تعریف تان از رتبه بندی چیست ؟

واقعا این ارزیاب ها مفهوم و معنی رتبه بندی و یا تفاوت آن را با ارزیابی و یا درجه بندی های پیشین می دانند ؟

 وضعیت همین می شود که شده و کیفیت معنا پیدا نمی کند و تغییر در جهش های آموزشی معلمان به وجود نمی آید که ما انتظارش را داشتیم » .

در سامانه مرتبط با این موضوع زمانی که کاربر گزینه ی « نتیجه رتبه بندی » را کلیک می کند ؛ همواره این عبارت ظاهر می شود :

« پرونده شما جهت بررسی به کارگروه تخصصی ارسال شده است » .

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد رتبه بندی معلمان و طنز کارگروه تخصصی برای اریابی صلاحیت های حرفه ای

این در حالی است که در همان سامانه ؛ آخرین حکم معلم پس از رسیدگی نهایی به اعتراض صادر شده است .

این دوگانگی از چه ناشی می شود ؟

این وضعیت همراه با عدم پاسخ گویی مسئولان مرتبط ، تمام گزارش ها و تحلیل های « صدای معلم » را در مورد عدم شفافیت ، غیرعلمی بودن و قابل اتکا نبودن نتیجه ی این مکانیسم مضحک را برای تعیین « صلاحیت های حرفه ای معلمان » به اثبات می رساند .

بارها و بارها این رسانه تاکید کرده است که چیزهایی به نام هیات ارزیاب ، کارگروه تخصصی و... وجود خارجی ندارند .

بارها « صدای معلم  » در گزارش های خود آمادگی خویش را برای گفت و شنود و یا مناظره با افراد سیاست گذار و تصمیم گیرنده در این موارد اعلام کرده است . این چیزی نیست که مشمول مرور زمان شود و یا از تاریخ آموزش و پرورش ایران حذف و یا فراموش شود .

ارفاق یک رتبه و یا بیشتر نباید برای « معلمان » به منزله ی پایان کار باشد و آنان را به این نتیجه دل خوش کند .

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد رتبه بندی معلمان و طنز کارگروه تخصصی برای اریابی صلاحیت های حرفه ای

« صدای معلم » به دفعات و در گزارش های کارشناسی و مستند خود بر ضرورت وجودی تاسیس نهاد تخصصی ، مستقل و برآمده از میان معلمان با نام « سازمان نظام معلمی » تصریح کرده است .

و تا زمانی که نهادسازی با مشارکت معلمان در این حوزه صورت نگیرد نه اتفاق خاصی در حوزه « معیشت » رخ خواهد داد و به تبع آن منزلت و مرجعیت معلمان نیز در همان رتبه ی نازل پیشین باقی خواهد ماند .

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد رتبه بندی معلمان و طنز کارگروه تخصصی برای اریابی صلاحیت های حرفه ای

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش/

پنج شنبه ششم مهر ؛ « صدای معلم » گزارشی را با عنوان « اردوگاه میرزا کوچک خان جنگلی آموزش و پرورش در صف فروش قرار گرفت ! » منتشر کرد . ( این جا )

در پایان این گزارش آمده بود که علاوه بر این مجموعه ارزشمند ؛ مکان های دیگری نیز مانند : مجموعه فرهنگی ورزشی چمران رامسر ؛ اردوگاه گل آور 2 بندر انزلی - کانون فرهنگی تربیتی قدس - خانه معلم زنجان و... در فهرست اقلام فروش قرار گرفته اند .

بنا بر آمار منتشر شده ؛ نزدیک به نیمی از مدارس فعال در تهران به مدارس غیرانتفاعی اختصاص دارند و روز به روز وضعیت تحصیل در مدارس عادی دولتی بغرنج تر و پیچیده تر می شود ضمن آن که تراکم کلاسی دانش آموزان در این گونه مدارس به طرز وحشتناکی در حال افزایش است و ادامه ی این وضعیت عدالت آموزشی و کیفیت آموزش را در مدارس عادی دولتی در مخاطره جدی قرار خواهد داد .

این آمار در کشور به بیست درصد رسیده است .

نامه ی زیر توسط یکی از مخاطبان برای « صدای معلم » ارسال گردیده است .

فرگشت ارسطو در آموزش و پرورش ایران و نگاهی به نتایج طرح پته های آموزشی در ایران  می گویند در بخشی از تاریخ ایران، آموزش عمومیت نداشته و اقشار خاصی به آن، دسترسی داشته اند. در سال های ۱۲۸۵ و ۸۶ تدوین قانون اساسی و متمّم آن، بستر ایجاد آموزش عمومی برای همه مردم را فراهم نمود و به تدریج دایره شمولِ این پروسه وسعت یافت.

در سال ۱۳۵۸ اصل سی ام قانون اساسی کنونی ، دولت را به تامین وسایل آموزش و پرورش رایگان تا پایان دوره متوسطه ملزم نمود تا امکان برخورداری طبقات مختلف از آموزش، مهیاتر شود.

اما در دهه های اخیر، نگاه کالایی بدنه قدرت به آموزش، این زلالِ خوشگوار را هرروز بیش از پیش، گل آلود نمود تا به تدریج آموزش کیفی به کالایی لوکس برای طبقات برخوردار تبدیل و عدالت آموزشی به رویایی سراب گونه بدل گردد.

ایجاد ۱۳ نوع مدرسه با ذهنیتِ کاهش هزینه های دولت، مدارسی را که قرار بود افراد را صرف نظر از طبقه اجتماعی و اقتصادی شان دریک محیط، کنار هم قرار دهد تا فرصت بروز استعداد و امکان تغییر طبقه برای آنها فراهم شود، به ابزاری رسمی برای تعمیق شکاف طبقاتی تبدیل نمود.

سزارین بطنِ آبستنِ انتفاع و بهره جویی، بستر تولد موجودات آموزشی ـ اقتصادیِ جدیدی با عناوین گوناگون و درون مایه واحد شد تا مطلع و تجد مطلعِ سرایش قصیده خزانیه ای شود که مقطع آن به مرگ عدالت آموزش و بازآفرینی نظام طبقاتی ختم گردد. گویی مقدر شده بود فلسفه لیبریته ارسطو در کالبد تعلیم و تربیت ایران تناسخ یابد تا نظام آموزشی ایرانِ امپریالیسم ستیز، شبیه ترین نمونه به همزاد آمریکایی اش باشد.

در سکانس بعدی این سریال بی یال و کوپال، طرح نوباوه دیگری با مفهوم آموزش کوپنی در بطن اندیشه طراحان افق های موهوم، لقاح بسته و درحال تکثیر سلولی برای سزارین درسال تحصیلی ۳ - ۱۴۰۲ در سی درصد از مدارس کشور است.

اعطای حق انتخاب مدرسه دلخواه به خانواده ها در جهت ارتقای کیفی آموزش، طلیعه پرواز کلاغی با رنگ سفید متالیک (مدارس کوپنی) در ساختار سند انتظار دولت از آموزش و پرورش است که مقرر شده از آغاز سال تحصیلی آینده در سی درصد از مدارس، همای همایون ایرانیان گردد و فرزندانشان را به ساحلِ سفیدفامِ سعادت برساند.

فرگشت ارسطو در آموزش و پرورش ایران و نگاهی به نتایج طرح پته های آموزشی در ایران

این ایده که موسوم به پته های آموزشی است، با نام های مختلفی در کشورهای سوئد، انگلستان و آمریکا اجرا شده و نتیجه ای جز وارونگی نداشته است.

فرگشت ارسطو در آموزش و پرورش ایران و نگاهی به نتایج طرح پته های آموزشی در ایران خاستگاه پته های آموزشی، آموزش کوپنی یا یارانه ای یا چارتری، متاثر از ذهنیتی بازارگرایانه و منتسب به اقتصاددانی به نام میلتون فریدمن است که در مقاله‌ « نقش دولت در آموزش (1955) و کتاب سرمایه داری و آزادی ارائه نمود. این مکتب به قطع دست دولت از بازار، باورمند است. در این پارادایم، آموزش نیز یک کالاست و باید انتخاب جنس و کیفیت آن در اختیار مصرف کنندگان آن باشد.

خمیرمایه این ایده بازارگرا، آزادی و حق انتخاب برای ایجاد رقابت بین مدارس است. در این طرح، منابع مالیِ آموزش ، دولتی است اما اجرای آن با بخش عمومی و خصوصی. در سازه این ایده، حق انتخاب باید بتواند بین مدرسه‌ها برای دریافت اعتبار (کوپن) و درآمد بیشتر، رقابت ایجاد کند. در این انگاره، اولیا با دریافت کوپن (اعتبار) آموزشی فرزندشان می توانند انتخاب کنند از کوپن برای ثبت نام در کدام مدرسه‌ استفاده کنند. در این طرح، دولت بودجه را به وزارت آموزش و پرورش و مدرسه نمی دهد، بلکه سرانه هر دانش آموز را به صورت کوپن یا اعتبار در اختیار خانواده دانش‌آموز می گذارد تا مدرسه دلخواهش را انتخاب و یارانه را در اختیار آن قرار دهد.  در این طرح، مابه‌التفاوت هزینه‌های درخواستی مدرسه را خانواده پرداخت می‌کند .

بر اساس طرح مزبور، بودجه یا کوپن به شماره ملی دانش آموز و متناسب با بهای تمام شده تحصیل او اختصاص می‌ یابد. استعداد دانش آموز، رتبه مدرسه، بعد خانوار، سطح برخورداری محل سکونت و تحصیل و امکان پرداخت دولت به مدرسه انتخاب شده از شاخص‌هایی است که در اجرای این طرح، اثرگذار هستند.

از آنجا که فونداسیون رقابت مبتنی بر نابرابری است، این چرخه با پذیرش رقابت، عملا به نابرابری و انگاره غیرانسانیِ «دارا و ندار» رسمیت می بخشد و آن را نهادینه می کند. برآیند دیگر این مقوله، رهایی حاکمان از پاسخ گویی در مورد نابه سامانی های این عرصه است. دولت هایی که به دلایل سیاسی یا بنابر وابستگی به سرمایه داران به افزایش بودجه آموزش از طریق کاهش هزینه‌ بخش های دیگر، اراده ای ندارند، از سینه چاکان این طرح هستند.

فرگشت ارسطو در آموزش و پرورش ایران و نگاهی به نتایج طرح پته های آموزشی در ایران

اعطای مستقیم یارانه در چنین پروژه هایی برخلاف هدف گذاری، صرفا وابستگی خانوار را به دولت افزایش می‌دهد و کاهش هزینه‌های دولت ر ا به دنبال نخواهد داشت.

عدالت نیز یکی دیگر از اهداف این طرح برشمرده شده است اما بر اساس ملاحظات گفته شده، خانواده ای که در مناطق بهتر شهر زندگی می کند اعتبار بیشتری می گیرد و این مغایرت کامل با عدالت آموزشی دارد.

فرگشت ارسطو در آموزش و پرورش ایران و نگاهی به نتایج طرح پته های آموزشی در ایران

* احمدک، زشت بود آبله هم گرفت.

( کانال خبری انجمن صنفی معلمان کرمانشاه )


فرگشت ارسطو در آموزش و پرورش ایران و نگاهی به نتایج طرح پته های آموزشی در ایران

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

گزارش انتقادی و تصویری صدای معلم از علت قطع درختان پارک جنگلی سرخه حصار

« صدای معلم » گزارشی را به تاریخ هفدهم شهریور با عنوان « آقای زاکانی ؛ شهردار تهران ! با پارک ملی سرخه حصار چه کردید ؟! » منتشر کرد .( این جا )

این گزارش انعکاس گسترده ای در سایر رسانه ها و شبکه های اجتماعی داشت .

گزارش انتقادی و تصویری صدای معلم از علت قطع درختان پارک جنگلی سرخه حصار

امروز جمعه هفتم مهر در نزدیکی محل قطع این درختان ؛ بنری که نهاد صادر کننده ی آن مشخص نبود نصب گردیده  و روی آن چنین نوشته شده بود :

« شهروندان گرامی

با توجه به آلودگی بخشی از عرصه ی جنگل کاری این بوستان به آفت سوسک پوست خوار درختان ، عملیات حذف درختان آلوده و اجرای طرح جایگزینی با گونه های مناسب طبق مجوز شماره 1402 / 67 / 8472 سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری به منظور جلوگیری از گسترش و انتشار این آفت به سایر قطعات اجرا می شود .

لذا به منظور جلوگیری از هر گونه خطرات احتمالی از تردد در محدوده عملیات خود داری فرمایید .

از همکاری شما سپاسگزاریم .»

گزارش انتقادی و تصویری صدای معلم از علت قطع درختان پارک جنگلی سرخه حصار

آن گونه که از این اطلاعیه برداشت می شود آن است که دلیل قطع آن حجم انبوه از درختان در پارک ملی سرخه حصار « سوسک پوست خوار » معرفی شده است ؛ اما پرسش این است که اگر درختی آلوده شد راهش از بین بردن آن است ؟

این در حالی است که خبرگزاری ایرنا به تاریخ 7 خرداد 1402 در گزارشی با عنوان « آفت سوسک پوست خوار درختان کاج کرمانشاه با نصب تله‌های فرمونی مهار شد » چنین می نویسد : ( این جا )

گزارش انتقادی و تصویری صدای معلم از علت قطع درختان پارک جنگلی سرخه حصار

« باتوجه به آغاز عملیات مبارزه با آفت سوسک پوست‌خوار درختان کاج در سطح شهر کرمانشاه به وسیله نصب تله‌های فرمونی جنسی در محل‌های هدف، شاهد اثربخشی مثبت در رابطه با مقابله و در نهایت نابودی آفت مذکور هستیم ... » آیا شهرداری تهران کنش گران محیط زیست را احمق و یا نادان فرض کرده است ؟

شهرداری تهران که مدیریت این مجموعه ی ارزشمند با آن است باید توضیح دهد که آیا تدابیری برای مهار این آفت اندیشیده بود ؟

از سوی دیگر ؛ چگونه می شود که سوسک پوست خوار از میان این همه مساحت جنگل فقط بخشی از آن را مورد حمله قرار می دهد که درست در کنار انوبان قرار دارد ؟ و مسیر آن از جهات مختلف مسدود شده است ؟

گزارش انتقادی و تصویری صدای معلم از علت قطع درختان پارک جنگلی سرخه حصار

آیا شهرداری تهران کنش گران محیط زیست را احمق و یا نادان فرض کرده است ؟

گزارش انتقادی و تصویری صدای معلم از علت قطع درختان پارک جنگلی سرخه حصار

گزارش انتقادی و تصویری صدای معلم از علت قطع درختان پارک جنگلی سرخه حصار

غالب درختان قطع شده در یک راستا می باشند. نگاهی به سایر نقاط این پارک ملی نشان می دهد که بسیاری از درختان در اثر کمبود و یا فقدان آبیاری و سایر عوامل « داشت » و یا بی مسئولیتی شهروندان از بین رفته اند .

آیا شهرداری تهران توان و به قول معروف « عرضه » مدیریت این مجموعه را دارد ؟

از سوی دیگر ؛ باید به حال مدیران مستقر در اداره محیط زیست و منابع طبیعی گریست که این چنین مجوز قطع این سرمایه های ملی را به یک نهاد دیگر می دهند در حالی که وظیفه اصلی آنان حفظ و گسترش محیط زیست است .

گزارش انتقادی و تصویری صدای معلم از علت قطع درختان پارک جنگلی سرخه حصار

این افرادی که به عنوان « شورای شهر » که پسوند اسلامی را یدک می کشند به افکار عمومی دقیقا توضیح دهند که در این میان چه کاره هستند ؟

تا کی باید شاهد حضور مدیران ناکارآمد و بی سواد در عرصه های مختلف مدیریتی باشیم .

مصطفی نوروزکاظمی  و سیدشهاب الدین پیشوا مطلب زیر را برای « صدای معلم » ارسال کرده اند :

نقدی بر مصاحبه علیرضا مزینانی مدیرکل محیط زیست استان تهران

موضوع : قطع درختان سرخه حصار

خبرگزاری ایسنا در مورخه  3 / 7 / 1402   مطلبی تحت عنوان « قطع درختان سرخه حصار با مجوز منابع طبیعی بوده است»  از قول علیرضامزینانی مدیرکل حفاظت محیط زیست استان تهران به چاپ رساند،. درخصوص اظهارنظرهای مطرح شده، خواهشمنداست حسب قانون مطبوعات نسبت به چاپ جوابیه زیر اقدام فرمایید.

 لنگه کفش در بیابان غنیمت است .

جناب آقای مزینانی

همین که به عنوان یک مقام دولتی، اظهار نظر فرمودید جای تقدیر و تشکردارد ولی کاش به جای شما ،شهردار تهران اظهار نظر می کردند . پاسخ گویی شما به هیچ وجه قانع کننده نبود که دلایل آن را متذکر می شویم :

1- شما فرمودید که این درختان در محدوده عرصه تحت مدیریت محیط زیست قرار ندارند ؛ اگر چنین است چه دلیلی وجود داشت که در خصوص خارج از حوزه اختیارات خود اظهار نظر فرمایید؟


2- در بخش دیگری از سخنان خود اشاره کردید که : « حداقل افکار عمومی به علت اخبار قبلی از وضعیت این درختان آگاه است»  . ورود دادستانی تهران به موضوع دقیقا نشان دهنده عدم اطمینان افکار عمومی و دستگاه قضا از علت اصلی قطع درختان است و تا زمانی که نتیجه کارشناسی اعلام نشود، نمی توان اظهار نظر کرد.


3-در ادامه می خوانیم : «  که قطع درختان به صورت پراکنده بوده است » , که اتفاقا برای ساکنان شرق تهران که غالبا از مسیرهای همجوار سرخه حصار تردد می کنند، ثابت شده است که غالب درختان قطع شده در یک راستا می باشند.

4- در خصوص « محیط زیست استان، نسبت به قطع هرگونه درخت در سطح استان،بدون مجوز و دلیل فنی و یا برای اعمال سودجویانه مخالف است و خود به عنوان یک دستگاه نظارتی به موقع و به فراخور ورود قانونی می کند » ؛ لازم است مجددا یادآوری کنیم که در ابتدای مطلب فرمودید که درختان قطع شده در محدوده تحت مدیریت محیط زیست نیست و در حقیقت از بار مسولیت شانه خالی کردید، ضمنا جلوگیری از قطع درختان، چه با هدف سودجویانه و یا غیره وظیفه ذاتی کار شما می باشد و منتی بر آن نیست، ضمنا افکار عمومی الان صرفا بر بحث قاچاق چوب استوار نیست و هجمه ها فراوان و اظهارنظرها متفاوت می باشد،که دلیل آن هم عدم پاسخ گویی در زمان مناسب و توسط نهاد متولی می باشد که ادامه بحث در این مقال نمی گنجد.

5- نکته دیگری که در ادامه مصاحبه گفته شده « به طور قطع شهرداری باید نسبت به کاشت جایگزین اقدام کند » . خدمت شما عرض کنیم که متوجه نشدیم الان شما به شهرداری دستور دادید که امر انجام شود؟و یا...

اگر منظورتان جناب زاکانی است که ایشان ظاهرا در جریان امر نیستند و گرنه قضیه ( قتل3000 اصله درخت در زمان تصدی ایشان بر امور شهرداری تهران) ایشان را وادار به واکنش می کرد و جهت آسودگی افکار عمومی،به شرط اینکه افکار عمومی برایشان مهم بود اظهارنظر می کردند.

اگر هم شخص دیگری متولی امراست بفرمایید که در چه تاریخی و چه تعداد درخت جایگزین خواهد شد و نوع درخت را هم مشخص کنند که بتوانیم از نظر اندیشمندان متخصص در این زمینه استفاده کنیم که مزایا و معایب کاشت این درختان چیست؟

جناب مزینانی

اگر واقعا همچنان که فرمودید،شما هم همچون علاقمندان و فعالان محیط زیست، نسبت به شکنندگی و حساسیت وضعیت زیست محیطی شهر تهران و حفظ سرمایه فعلی فضای سبز شهر تهران و بوستان سرخه حصار و به فکر افزایش سرانه فضای سبز دغدغه دارید، لطفا بدون اغماض، از خبرنگاران در بوستان سرخه حصار دعوت به عمل آورده و در یک فضای مثبت در قالب گزارش و عکس و فیلم شرکت کنند، جلسه هم اندیشی در پارک سرخه حصار برگزار کنید . پیشنهاد ،سالی یک روز را به عنوان روز محلی و منطقه ای سرخه حصار و خجیر را اعلام کنید.

از دوستداران طبیعت و حامیان حقوق حیوانات دعوت کنید . شنیدن نظرات همیشه سازنده است.اصلا مقاله نویسی و... برگزار کنید . بحث اکوپارک ملی را به جدیت و با دقت لازم بدون آسیب رساندن به محیط دنبال کنید . این کارها ماندگار خواهد بود. قصد ما جبهه گیری در مقابل شما نیست، ما همه در یک تیم هستیم به شرط اینکه همه شفاف عمل کنند.

سرخه حصار قربانی خواسته های خودخواهانه ما شده و آفت اقدامات غیرکارشناسی بلای جان گیاهان و جانوران در حال انقراض، این جنگل سرسبز و زیبا و سرمایه ملی ما شده، آقای لولایی (مسوول فنی اداره منابع طبیعی) گفته بودند که آبیاری سرخه حصار با پسماند کارخانجات صنعتی و سهل انگاری پیمانکار باعث آفت درختان شده است و...) چه آبیاری با پسماند انجام شده باشد و چه انتخاب اشتباه پیمانکار، نتیجه بی توجهی به پاشنه آشیل این کلان شهر است.

باور کنید حال سرخه حصارخوب نیست !

دیگر نه از آبیاری آن با جاجرود و دماوند خبری هست و نه از قنات های جاری در آن و آواز پرندگانی که رو به خاموشی است و جاندارانی در حال انقراض و....

بیش از 225 سال از انتقال پایتخت به تهران توسط آقامحمدخان قاجار و انتخاب سرخه حصار به عنوان قرق (شکارگاه) و بیش از 150سال از بنای قصر یاقوت توسط ناصرالدین شاه و همجواری با قرق می گذرد و با گردش ایام به دست ما رسید ؛ ما برای نجات آن چه کردیم؟

احداث سه جایگاه پمپ بنزین و گاز در این محدوده کارشناسی شده است؟

برگزاری مانورهای شبانه در سرخه حصار و تجمیع پادگان ها کارشناسی شده است؟

برنامه ریزی برای احداث بزرگراه و انتقال پایانه شرق به حاشیه این بوستان کارشناسی شده است؟

کاش آرامش را به سرخه حصار تزریق می کردیم و کاش هر روز رها سازی کبک در بوستان سرخه حصار را داشتیم و نذورات ما نذر درخت به سرخه حصار بود و ریختن جرعه ای آب به پای درختان خسته و ناتوان تشنه اندکی آرامش از دست ما .

کاش درس انسانیت پس بدهیم به هم نوعان،گیاهان و جانوران .

کاش الگویی شویم برای جهانیان و کاش قدرداشته هایمان را بدانیم .

قدر سرخه حصار، خجیر، لویزان و چیتگر و... را بدانیم .

کاش قدر جنگل های هیرکانی در جنوب تا پارک ملی گلستان در شمال را بدانیم .

قدر این مواهب خدادادی و سرمایه ملی و میراث کهن طبیعت را بدانیم و آگاه باشیم که آیندگان نیز ما را قضاوت خواهند کرد و اگر اشتباه کنیم هرگز ما را نخواهند بخشید.

فرهنگیان دیروز- دوستداران طبیعت و محیط زیست امروز
فرهنگی بوده، هستیم و خواهیم بود .

مصطفی نوروزکاظمی- سیدشهاب الدین پیشوا

گزارش انتقادی و تصویری صدای معلم از علت قطع درختان پارک جنگلی سرخه حصار

گزارش انتقادی و تصویری صدای معلم از علت قطع درختان پارک جنگلی سرخه حصار

گزارش انتقادی و تصویری صدای معلم از علت قطع درختان پارک جنگلی سرخه حصار

گزارش انتقادی و تصویری صدای معلم از علت قطع درختان پارک جنگلی سرخه حصار

گزارش انتقادی و تصویری صدای معلم از علت قطع درختان پارک جنگلی سرخه حصار

تاریخ تهیه گزارش : جمعه - هفتم مهر 1402

گزارشگر : علی پورسلیمان

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش انتقادی و تصویری صدای معلم از علت قطع درختان پارک جنگلی سرخه حصار

منتشرشده در محیط زیست

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور