چند روز قبل به لطف و دعوت دوستان خوب یک نهاد مدنی قدیمی وفعال کرج ( جمعیت همیار البرز که افتخار عضویت در آن را دارم)؛ توفیق حضور در همایشی محیط زیستی با عنوان « نقش و حقوق زنان در مدیریت پایدار سرزمین » که با همکاری جمعیت در محل دانشکده کشاورزی کرج برگزار شد را پیدا کردم.
قطع نظر از تعارفات معمول و کلیشه ای بعضی از سخنرانان محترم که گاهی هدف همایش را به حاشیه می راند؛ (چیزی که ظاهرا جزئی از طبیعت برگزاری اغلب همایش ها هست) اما در مجموع به سهم خود از فیض وجود سخنرانان محترم به ویژه استادان فرهیخته دانشکده قدیمی و پرافتخار کشاورزی بهره فراوان برده و به قدر بضاعت خود خوشه چینی کردم .
نکته مهمی که تمام سخنرانان بر آن تاکید داشتند ؛ روند تخریب بی امان محیط زیست در همه زمینه ها بود . از تخریب جنگل ها و مراتع و تشدید بیابان زایی تا کاهش شدید ذخایر آب های زیرزمینی و فرونشست خطرناک زمین در نقاط مختلف کشور که چندین برابر سایر کشور ها برآورد می شد. از تراکم جمعیت چندین برابر ظرفیت طبیعی قابل تحمل زیست بوم در مناطقی از کشور مثل تهران و کرج و مراکز استان ها که خود نتیجه مهاجرت فزاینده از نقاطی از کشور است که دیگر چندان قابل سکونت نیست! (نگاه کنید به وضع فاجعه بار سیستان و بلوچستان و بخش هایی از خراسان جنوبی ، کرمان و...) تا خشکیدن یا فصلی شدن رودخانه های همیشه جاری مثل کارون ( 1 ) و زاینده رود.
از عادی شدن وجود گرد و غبار و ریزگردها تقریبا در تمام نقاط کشور تا پخش و پراکنده شدن هزاران تن آلاینده های فراوان سمی ناشی از مصرف سوخت های کم کیفیت توسط هزاران خودروی پر مصرف و کم کیفیت و همچنین صنایع و نیروگاه ها درآسمان شهرها ...و ده ها آلاینده زیست محیطی دیگر همگی تبدیل به زنجیره ای شده اند که مثل یک اکو سیستم مخرب و خطرناک به جان آب و هوا وزمین و زیر زمین کشور افتاده است.
نکته دیگری که نظر من و احتمالا بسیاری از مدعوین را جلب کرد این بود که متخصصین محترم در سخنرانی های خود عموما همان چیزهایی را می گفتند که در جامعه و رسانه ها همیشه مطرح و نسبت به تداوم آن انتقاد می شود ؛ تنها تفاوت محسوس ذکر مستندات و آمارهای دلهره آور دقیق همراه با عدد و رقم و نمودارهای تهیه شده ای بود که ابعاد وحشتناک فاجعه را عریان تر نمایان می کرد .
« شب تاریک و بیم و موج و گردابی چنین حائل... »
خوب اگر قرار باشد یک همایش مفید و نتیجه بخش باشد حتما باید راه حل هم ارائه و به نهادهای تصمیم گیر منتقل شود که حتما این کار بارها انجام شده است اما اینکه چرا تصمیمات و خروجی این همایش ها کمتر عملیاتی شده و یا در مرحله اجرا با هزاران سد و مانع برخورد کرده است ؛ پرسشی است که هیچ کس پاسخ روشنی برای آن ندارد !
قطعا این نه اولین همایش و نه مهمترین همایش از این دست بود چرا که تاکنون ده ها همایش و سمینار و وبینار پیرامون محیط زیست و زیست بوم کشور و چگونگی جلوگیری از روند تخریب محیط زیست برگزار شده و می شود ولی همان طور که متخصصین در همه جا من جمله در همین همایش اذعان داشتند روند تخریب در بعضی جاها حتی کند هم نشده است .
علت چیست؟
همه سخنرانان محترم به درستی به تعدد مراکز تصمیم گیری ، عدم ثبات در مدیریت ، حفر هزاران حلقه چاه عمیق در نبود نظارت جدی نهادهای مسئول و مکش آخرین قطرات آب مانده در سفره های زیرزمینی ، جدی نگرفتن هشدارهای دلسوزانه محیط زیستی کارشناسان در ساختن و جانمایی سدها و آزادراه ها از طرف برخی ارگانهای قدرتمند دولتی و نیمه دولتی ، کمبود منابع مالی و...اشاره داشتند که همه وهمه دست به دست هم داده و عامل بی اثر شدن هزاران ساعت کار کارشناسی و سایر اقدامات مفید شده و می شود اما هیچ کس نمی گفت که چه باید کرد و یا چه می توان کردا؟
آیا فقط با ذکر مصیبت روند فاجعه متوقف می شود؟ قطعا خیر.
اجازه بدهید وضعیت محیط زیست کشور را در یک مثال خلاصه کنم.
محیط زیست کشور در حال حاضر به کودک نحیف و بیماری می ماند که مادر ندارد.هر چند ده ها دایه دلسوز سعی در بهبودی او دارند اما به دلایل فوق نه تنها کاری از دستشان برنمی آید بلکه در کشاکش بوروکراسی دست و پاگیر نظام اداری کشور و در رقابت و یا موازی کاری با هم گاهی بیماری او را تشدید هم می کنند.
این نقیصه فقط با وجودیک ارگان قدرتمند محیط زیستی با پشتوانه قوی قانونی که حرفش فصل الخطاب با شد (مادر دلسوز) برطرف می شود .
( 1 ) تا چند دهه قبل کارون و زاینده رود از رودهای پرآب و همیشه جاری کشور بود. در کتاب جغرافیای ابتدایی آن سالها از کارون به عنوان تنها رودی که قابل کشتی رانی هست نام برده می شد.( با وضعیت اسف بارامروز کارون مقایسه کنید)
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه استان ها و شهرستان ها/
میگویند معلمها در تابستان تعطیل بوده و به عبارتی حقوق مفتی میگیرند و برای خرج کردنش به ناچار در جزایر قناری اتراق کرده خلاصه در آرامش و استراحت مطلقند.
سه شنبه ۳۰ خرداد از گرگ و میش سحرگاهان تا کشاکش غروبِ مه گرفته رویا در ترافیک شدید برنامههای کاری هستم.
بازدید از دانشگاه فرهنگیان پردیس باغستان کرج در معیت نماینده خیر نیکاندیش، شرکت در جلسه مدیران مدارس چالشی ناحیه ۳، شرکت در جلسه شورا و دهیاری برغان و گشت گذار در دهستان توریستی، شرکت در عصر شعر انجمن فرزانگان در ویلای میرفندرسکیِ بهشت سکینه؛ بخشی از برنامه کاری یک معلم خبرنگار و دوستان همراهش در تعطیلات تابستانی است.
به خاطر آسایش دانشجویانم بر دست خیرین بوسه میزنم
هفته پیش تصادف کردهام و بی ماشینم. دکتر احسان محمدزاده از مسئولین دانشگاه ۷ صبح از بلوار ارم سوارم کرده و به تاخت به سمت دانشگاه فرهنگیان (پردیس خواهران/ باغستان) میرویم. استاد مراد مالمیر نماینده تامالاختیار خیریه معظم « بنیاد نصر » سر ساعت قرار در مجموعه حاضر میباشد.
راستش شنیدهایم که بیش از صد نفر از دانشجویان دختر غیربومی دانشگاه فرهنگیان به دلیل نبود خوابگاه مناسب ناچارا زمستان سختی را در کانکس به سر بردهاند و به همین خاطر و به درخواست مسئولین دانشگاه برای بررسی چرایی و چگونگی حل مشکل خوابگاه به مرکز پردیس واحد دختران آمدهایم.
دکتر قبادیان رئیس دانشگاه فرهنگیان استان البرز به استقبال مان آمده و در نهایت برای بررسی مشکلات اسکان و خوابگاه در ضیافت صبحانهکاری دانشگاه حاضر و گپ و گفت دوستانه استارت میخورد.
دانشگاه جامع فرهنگیان در ساوجبلاغ ساخته میشود
در ابتدا دکتر قبادیان گزارشی از عملکرد ده ماهه حضور خود در ریاست دانشگاه ارائه داده و چالشهای (فرصتها و تهدیدات) موجود را دستهبندی و پیگیریهای نفسگیر خود را برای حل و فصل مشکلات مجموعه به تفصیل توضیح داده میافزاید: برای حل مشکلات مجموعه و به خاطر افزایش رفاه دانشجویانم اگر لازم باشد بر دستان خیرین بوسه زده و در برابرشان به احترام خبردار خواهم ایستاد.
رئیس دانشگاه فرهنگیان با اشاره به اینکه با کسری شدید فضا وارد گود شده است میافزاید: متاسفانه امسال بیش از ۱۰۰ دانشجوی دختر غیر بومی زمستان سرد و یخبندان را به ناچار در کانکس سر کردند.
مشکل فضا را در سه سطح کوتاه مدت (با اجاره مدارس از اموزش و پرورش) ؛ میان مدت (اخذ موافقت دو قطعه زمین مناسب برای ساخت خوابگاه در حوالی دانشگاه) و استراتژیک (جلب نظر موافق شرکت عمران البرز ساوجبلاغ برای دریافت ۵۰ هکتار زمین جهت ساخت دانشگاه جامع فرهنگیان استان البرز )
در حال پیگیری هستیم.
جو آموزش و پرورش برای کار مسموم است
رئیس دانشگاه فرهنگیان ضمن اذعان به مسموم بودن جو عمومی آموزش و پرورش برای کار میافزاید: کلانشهر کرج باید با تهران در رقابت باشد نه اینکه در جا بزند. در البرز منابع به شدت محدود و سقف انتظارات نامحدود و سوراخ است.از نظر خوابگاه، سالن مطالعه و تفریح و ورزش برای دانشجویان به شدت در مضیقه هستیم.
مسئولین عمدتا در جلسات خوب وعده وعید میدهند ولی خروجی جلسات معمولا در حد نازل و هیچ است.
در ادامه دکتر محمدزاده، مهندس قلیزاده و خانم حضرتی از مسئولین دانشگاه نیز توضیحاتی در کم و کیف امورات و چالشهای دانشگاه فرهنگیان از منظر کاری خود ارائه مینمایند.
پیگیر ساخت مدارس شاد هستیم
در پایان مراد مالمیر نماینده بنیاد نصر و خیر نیکاندیش « سید جلال نصر » با اشاره به مشکلات و پیشینه استان شدن البرز (نبود زیر ساختهای لازم استان شدن)، به مسائل و مصائب تشکیل دانشگاه فرهنگیان اشاره کرده میافزاید: من سرباز نظام بوده و چپ و راست و قومیت و...نمیشناسم ولی با این حال کار در البرز سخت و طاقت فرساست.
برخی از مسئولین تعلق خاطر کافی به استان نداشته و معمولا کار را مختل و خیرین را ناامید و مستاصل میکنند.
بنیاد نصر با افتخار دنبال ساخت فضاهاي شاد و سبز برای دانشآموزان البرزی است. اصولا کار باید دلی بوده و به دور از حب و بغضهای شخصی، قومی و قبیلهای و ...باشد. مشکلات خوابگاهی دانشگاه فرهنگیان در دستور کار بنیاد خیریه نصر قرار گرفته و به امید خدا حل و فصل خواهد شد.
لازم به ذکر است که دانشگاه فرهنگیان استان البرز با بیش از دو هزار دانشجوی عمدتا مستعد فاقد امکانات لازم اکادمیک و استانداردهای لازم بوده لذا مدیریت و آموزش در این مراکز در شرایط سخت و طاقت فرسا پیش میرود.
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
سهشنبه ۳۰ خرداد ماه ۱۴۰۲ نتایج آزمون استخدامی آموزگاری ابتدایی و استثنایی در سایت سازمان سنجش و آموزش کشور منتشر شد. این در حالی ست که همزمان از روز شنبه ۲۷ خردادماه ۱۴۰۲ ثبت نام آزمون استخدام دبیر و هنر آموز شروع گردیده است.
شنیده ها حاکی از آن است که قصد اعلام نتایج هر دو آزمون فوق، به صورت متمرکز در شهریور ماه ۱۴۰۲ بوده است ولی با انتقاد و اعتراض ها در شبکه های مجازی نتایج آزمون اول بعد از چندین بار اطلاع رسانی و خلف وعده بدین شکل اعلام شده است.
با توجه به نامشخص بودن نتیجه آزمون استخدامی آموزگاری از تمام رشته ها و شروع ثبت نام آزمون جدید، متقاضیان با مدارک مرتبط سعی در ثبت نام در آزمون استخدامی دبیر و هنرآموز نیز داشته اند تا حداقل مهلت شرکت در این آزمون را در صورت قبول نشدن در آزمون قبلی از دست ندهند. هر چند اعلام نتایج، هم پوشانی ثبت نام در هر دو آزمون را با توجه به جمع کثیر جامانده و پذیرفته نشده قاعدتا بیشتر می کند، به نظر می رسد در این برهه این روند عجولانه نتایج، صرفا انتقادات به بحث مالی و زمانی را برای سازمان سنجش و آموزش و پرورش تخفیف داده باشد.
صادق ستاری فرد معاون برنامه ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش در گفتوگو با خبرگزاری فارس، اعلام کرده بود که ۵۳۴ هزار و ۴۳۵ نفر در آزمون استخدامی آموزگاری ابتدایی و استثنایی ثبت نام کرده اند که از این تعداد ۲۸ هزار و ۱۸ آموزگاری ابتدایی، ۲۳۳۲ آموزگار استثنایی و ۹۹۲ آموزگار ویژه مناطق عشایری و مرزی جذب می شوند. استقبال از این آزمون نسبت به سال گذشته با آمار ثبت نامی ۱۶۰ هزار و ۲۴۸ نفر و ۳۶۰۷ نفر به عنوان آموزگار ویژه استثنایی، بسیار بیشتر بوده است.
این آزمون هشتم اردیبهشت ۱۴۰۲ برگزار گردید.
به نقل از علی صدر روابط عمومی سازمان سنجش و آموزش کشور، ثبت نام آزمون استخدامی دبیری و هنرآموزی با توجه به اصلاحات دفترچه راهنمای ثبت نام تا روز سوم تیر ماه ۱۴۰۲ تمدید گردید.
یکی از تغییرات این دفترچه نسبت به روز اول ثبت نام، جابه جایی درصد نتیجه امتحان مشترک فراگیر (سهم آزمون کتبی) از ۴۰ به ۶۰ درصد و ۴۰ درصد سهم ارزیابی( مصاحبه) می باشد که منتقدانی در بر دارد.
به گفته صدر، تاکنون ۱۶۰ هزار نفر متقاضی برای این آزمون ثبت نام کرده اند و این آزمون پنجشنبه ۱۲ مردادماه برگزار می گردد. متقاضیانی که ثبت نام کرده اند می توانند اطلاعات خود را در صورت تمایل ویرایش کنند. متقاضیانی که پس از مشاهده نتیجه آزمون آموزگار ابتدایی و استثنایی، نسبت به جواب اعلام شده در کارنامه خود اعتراض دارند می توانند از ۳۱ خردادماه تا ۹ تیرماه ۱۴۰۲ با مراجعه به سیستم پاسخ گویی سازمان سنجش نسبت به ثبت درخواست اعتراض اقدام نمایند .
جدای اینکه هزینه ثبت نام این آزمون نیز ۲۳۳ هزار تومان می باشد و بسیاری از داوطلبان پرداخت مجدد این مبلغ برایشان مقدور نیست، با توجه به جمعیت بالای ثبت نامی در آزمون استخدامی آموزگار ابتدایی و استثنایی و تعداد پذیرفته شدگان برای مصاحبه، سوالات و ابهامات زیادی برای داوطلبین و تحلیلگران آزمون ایجاد شده است که تنها سوق دادن ایشان به سامانه پاسخ گویی سایت سنجش بار روانی انتقادات را کاهش نمی دهد و لازم است مسئولین امر با توجه به جریان استعفای سید امیر محمد خرازانی دبیر هیات مرکزی گزينش وزارت آموزش و پرورش به دلیل عدم هماهنگی امور اداری وزارت آموزش و پرورش و هم چنین سازمان سنجش با دبیرخانه هیأت مرکزی گزينش و عدم توجه به مفاد قانونی دستورالعمل هیأت عالی گزينش و بی توجهی حقوق شرکت کنندگان در آزمون قبل از برگزاری آزمون، توضیح واضح و روشنی نسبت به نحوه ی پذیرش، اتخاذ رتبه، تعیین تراز و سهمیه و امتیاز اعمال شده برای قبول شدگان مرحله اول در اختیار داوطلبان و خانواده هایشان قرار دهند.
آزمون کتبی فقط ۴۰ درصد نمره و بیشترین نمره مربوط به مصاحبه حضوری یا همان ارزیابی تکمیلی است. خرازانی معتقد بود پذیرش سه برابر ظرفیت، کار انجام ارزیابی تکمیلی را زمان بر و مشکلات سال گذشته را تکرار می کند.
سال گذشته معلمان پذیرفته شده در حالی مشغول تدریس شدند که هنوز مصاحبه حضوری نداده بودند و بعد از انجام مصاحبه، در حالی تدریس می کردند، که در ارزیابی تکمیلی رد شده بودند!
شایان ذکر است که هنوز درباره هویت مصاحبه کنندگان اطلاعات مشخصی ارائه نشده است و چنانچه مصاحبه کنندگان از طیف گروه سهمیه دار و گروه خاصی در آزمون باشند، پرسشگری در باب چرایی آن بیشتر خواهد شد و اهمیت جذب نیرو برای این دستگاه مهم را زیر سوال می برد.
با وجود مشکلاتی که خرازانی بابت آن استعفا داد بد نیست یادآوری کنیم که در مهر ۱۳۹۸ قریب به ۳۶ هزار نیروی حق التدریس شامل نیروهای پیش دبستانی و مربیان خرید خدمات بدون هیچ آزمونی جذب آموزش و پرورش شدند و تنها یک گروه از مشمولین تبصره ده ماده ۱۷ که شامل آموزشیاران و آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی و مربیان طرح امین می شدند در آزمون داخلی شرکت کردند.
تاکنون شورای نگهبان در رابطه چگونگی اضافه شدن مربیان طرح امین به تبصره ده ماده ۱۷ بدون وجود بند و تبصره به نامه صدای معلم پاسخی نداده است.
مطابق قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در بند دوم - آزادی اطلاعات :
ماده ۲-
هر شخص ایرانی حق دسترسی به اطلاعات عمومی را دارد. مگر آنکه قانون منع کرده باشد.
بند سوم- حق دسترسی به اطلاعات:
ماده ۵-
مؤسسات عمومی (سازمان ها و نهادهای وابسته به حکومت به معنای عام کلمه شامل تمام ارگان ها و اجزا آن که در مجموعه قوانین جمهوری اسلامی آمده است) مکلفند اطلاعات موضوع قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات را در حداقل زمان ممکن و بدون تبعیض در دسترس مردم قرار دهند.
به جهت آنکه از نظر قانونی منعی برای درخواست انتشار لیست اسامی پذیرفته شدگان آزمون های استخدامی متصور نیست، پیشنهاد می گردد : سازمان سنجش و آموزش کشور جهت تنویر افکار عمومی و شفافیت بررسی نتایج به صورت سیستمیک، اطلاعات رتبه، تراز، سهمیه و امتیاز اولویت پذیرش و رشته تحصیلی پذیرفته شدگان برای مصاحبه را به تفکیک هر استان منتشر نماید.
بعضی از معترضان به نتیجه آزمون به خبرنگار صدای معلم می گویند : اکثر پذیرفته شدگان از سهمیه دارها هستند و مربیان طرح امین و فارغ التحصیلان حوزوی بیشترین قبولی را دارا بودند و چون غالبشان در آزمون اول شرکت کرده اند، سهم آزمون کتبی دبیری و هنرآموزی را از ۴۰ به ۶۰ درصد تغییر داده اند.
معرفی شدگان چند برابر ظرفیت آزمون آموزگاری مقطع ابتدایی و استثنایی از اول تیرماه تا روز شنبه سوم تیرماه ۱۴۰۲ با ورود به پنجره واحد آموزش و پرورش به نشانی my.medu.ir نسبت به تکمیل و بارگذاری فرم اطلاعات فردی اقدام نمایند.
انتظار می رود وزارت آموزش و پرورش و سازمان سنجش و آموزش کشور نسبت به انتقادات و پیشنهادات وارد شده به این آزمون پاسخ گو باشد.
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
یکی از کارهای مهمی که در آزمونهای امتحان نهایی باید صورت گیرد، تصحیح سئوالات امتحانات نهایی است. تصحیح الکترونیکی امتحانات نهایی با توجه به اهمیت سوابق تحصیلی که شامل نمرات نهایی پایه دوازدهم میشود، در اجرای عدالت آموزشی میتواند بسیار تأثیرگذار باشد. این تصحیح باید طوری دقیق باشد که حقی از دانشآموزی ضایع نشود؛ لذا بر اساس تکلیفی که طبق مصوبات به آموزش و پرورش شده، راه حل جدی برای رفع این مشکل، تصحیح الکترونیکی بود که از خرداد پارسال به صورت آزمایشی برای حوزههای خارج از کشور و از دی ماه برای یک حوزه در هر استان انجام شد و از خرداد امسال، تصحیح دستی برگهها به کلی جمع شده و تصحیح برگههای امتحانات نهایی در کل کشور به صورت الکترونیکی در حال انجام است.
در تصحیح الکترونیکی، مصحح دوم، نظرات مصحح اول را نمیبیند و اگر اختلاف نظری بین مصحح اول و دوم وجود داشته باشد به مصحح سوم ارجاع داده میشود. همچنین سه نوبت، راهنمای تصحیح به سوالات ارسال میشود و برای مصححینی ابلاغ صادر میشود که مورد تأیید گروههای آموزشی باشند.
همچنین جمع نمره هر صفحه را سامانه انجام میدهد و نمره نهایی را هم سامانه، جمع و ثبت میکند. این عوامل باعث خواهد شد که تحصیح اوراق امتحان نهایی با دقت و ظرافت بیشتری انجام شود و خطاهای انسانی به صفر نزدیک شود تا حق هیچ دانشآموزی ضایع نشود.
از مزایای تصحیح الکترونیکی امتحانات نهایی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تأمین امنیت امتحانات نهایی
- صرفهجویی در وقت و هزینه
- افزایش دقت در تصحیح برگههای امتحانی
- عدم دخالت سلیقه و موضعگیریهای احتمالی مصحح نسبت به دانشآموز
اما با همه این مشکلات و سختیها مقدار حقالزحمه تصحیح الکترونیکی اوراق امتحانات نهایی، مانند تصحیح به صورت حضوری محاسبه و پرداخت خواهد شد.
حدود یک هفته از برگزاری آخرین آزمون امتحان نهایی میگذرد و بایستی نمرات و کارنامههای موقت به دانشآموزان اعلام میشد؛ ولی گزارشها از حوزههای تصحیح نشان میدهند که به علت سختی کار تصحیح الکترونیکی نسبت به روش سنتی، استقبالی از این کار نشده و در برخی از حوزههای تصحیح در شهرستانهای مختلف کشور برخی از دروس هنوز تصحیح نشدهاند یا تعداد زیادی از اوراق باقی مانده است که تأخیر در اعلام نتایج میتواند اعتراضات دانشآموزان و خانوادهها را به دنبال داشته باشد.
چون سرعت انجام کار در تصحیح الکترونیکی کم شده و هزینهها نسبت به قبل تغییری نکرده معلمین تمایل چندانی به این کار ندارند. خستگی چشمها هنگام تصحیح الکترونیکی، نداشتن سیستم و هزینههای اینترنت، عدم آشنایی با روشها و برنامههای تصحیح نیز از عواملی هستند که استقبال را از این کار را کم کرده است اگر چه سیستم و اینترنت در حوزههای تصحیح در اختیار مصحح قرار میگیرد.
همچنین حقالزحمه ادوار گذشته نیز با کلی تأخیر و بعضاً چند مرحلهای پرداخت میشود، که این امر نیز نارضایتی همکاران را به دنبال داشته است.
در مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش آمده است که دبیران پایه دوازدهم موظف هستند که حداقل دو برابر تعداد دانشآموزان خود از اوراق امتحان نهایی را تصحیح نمایند.
مصحح میتواند رمز دریافتی برای تصحیح الکترونیکی را در اختیار دیگرانی قرار دهد تا اوراق را خارج از حوزه، تصحیح نمایند که تجربه و تخصص لازم را ندارند . این امر نیز میتواند یکی از مشکلات تصحیح الکترونیکی باشد که باید برای این موضوع نیز در نوبتهای بعدی فکری اساسی و پیشگیرانه انجام شود.
با توجه به این که در سالهای بعد تعداد دروس امتحان نهایی در پایههای دهم و یازدهم نیز به پایه دوازدهم اضافه میشوند لازم است که مسئولین وزارتخانه در حوزه سنجش و ارزشیابی فکر اساسی برای این موضوع کنند و علاوه بر سیستمهای تشویقی و انگیزشی برای همکاران مصحح، حداقل حقالزحمه تصحیح اوراق را 2 یا 3 برابر کنند.
اکنون برای حل این مشکل میتوان برخی محدودیتها در تصحیح را برداشت، مشوقهایی در ارزشیابی سالیانه، دریافت لوح تقدیر و گواهیهای مورد قبول در رتبهبندی و .... را لحاظ کرد و چون سامانهها کشوری هستند از ظرفیت سایر استانها و شهرستانهایی که مصحح داوطلب دارند برای تصحیح اوراق امتحان نهایی باقی مانده در برخی حوزهها استفاده کرد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
شهوت پول، شهوت شکم، شهوت رابطه جنسی افراطی، شهوت تعدد دوست دختر یا دوست پسر، شهوت قدرت و پست، شهوت مقاله سازی، شهوت ماشین سواری، شهوت موتور سواری، شهوت زمین خواری، شهوت استفاده از مواد مخدر، شهوت نوشیدن الکل، شهوت آرایش و دستکاری بدن، شهوت استفاده از پلاستیک، شهوت سد سازی، شهوت جاده سازی، شهوت بند آبخیزداری سازی، شهوت پتروشیمی سازی، شهوت هرس درختان، و شهوت سگ و گربه دوستی افراطی همه و همه از نوعی بیماری تسلط طلبی و زیاده خواهی ناشی می شود که شما در ذهن خود سوپر منی می سازید که قادرید کارهایی را بکنید که دیگران نمی توانند.
این نوع شهوتها در همه دنیا و در بین همه انسان ها کم و بیش وجود دارند ولی وقتی رفتار شهوتگران توسط قانون و قراردادهای اجتماعی کنترل نشود، و اداره بخش های مهمی از کشور به دست شهوتگران و سوداگران منتفع از بازار شهوتگری بیفتد، می شود حال و روز امروز ما!
اگر کمی دقت کنیم همه ما به نوعی دنباله روی بیمارترین انسانهای جامعه افتاده ایم.
راه رستگاری ایران ؛ آموزش و رسیدن به شناختی است که شهوتگران نه از بین بروند که کنترل شده و به آنها اجازه تجاوز به حقوق دیگران و دست اندازی به ثروت ملی را ندهند.
تغییر حکومت ها دردی از ما دوا نمی کند، فقط کشور را از یک گروه شهوتگر به گروه شهوتگر دیگری می دهد.
(کانال دغدغه های محیط زیستی و دانشگاهی)
پیش تر و زمانی که در سفر بودم ، از آن جا که « شبستر » زادگاه پدر و مادر من است سعی کردم یکی از چهره های فرهنگی این شهر را پیدا کرده و با او گفت و شنودی داشته باشم .
همیشه برای من این یک پرسش و دغدغه بود که چرا شهری تاریخی و فرهنگی به قدمت شبستر نباید حداقل یک کتاب فروشی داشته باشد ؟
تاکنون سه قسمت از گفت و گوی تفصیلی من با آقای « داور زمانخانی » معلم ، نویسنده و دبیر انجمن ادبی شیخ محمود شبستری در « صدای معلم » منتشر شده است .
زمانخانی در جایی چنین می گوید : ( این جا )
« یک خاطره من آشنایی با عاشیق قشم جعفری که مشهور است در آذربایجان شوروی و آذربایجان ایران. از شعرا و عاشق های به نام است. پنج سال در کوه ها سرگردان و فراری بود. اذیتش می کردند. خان ها از او شکایت کرده بودند که در عروسی ها علیه خان ها می خواند ....
بعد فهمیدم که این آقا برای فرهنگ آذربایجان خیلی زحمت کشیده و کتاب هایش دست به دست می چرخد. همه اشعارش را دوست دارند . در خانه ها می خوانند. دانش آموزان شعرهایش را از حفظ می خواندند و دوستش داشتند. می خواندند و گریه می کردند که چرا این آقا را اذیت می کنند.
در تمام عروسی ها او را دعوت می کردند و برای آنها می خواند ولی خان های آن دوره او را اذیت می کردند.
بعد از انقلاب این اذیت ها تمام شد . » ( 1 )
اگر بچه های آن دوران شخصیت هایی مانند عاشیق قشم جعفری و... را دوست می داشتند و برای آنان الگو بود الان وضعیت چگونه شده است ؟
این خبر را بخوانید : ( این جا )
« خبر ازدواج محمدرضا گلزار به سرعت در فضای مجازی منتشر شد.محمدرضا گلزار با انتشار تصاویری ازدواجش با آیسان را علنی کرد. محمدرضا گلزار متولد 1 فروردین 1356 در تهران است. محمدرضا گلزار متاهل است و ازدواج کرده است. محمدرضا گلزار سوپراستار ایرانی است که در زمینه تبلیغات هم فعالیت دارد. محمدرضا گلزار فارغ التحصیل رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه آزاد اسلامی می باشد.کاربری در فضای مجازی با انتشار یک توئیت، ادعای حیرت انگیزی را درباره حواشی مراسم ازدواج محمدرضا گلزار مطرح کرد: من امروز فهمیدم آن شبی که رضا گلزار ازدواج کرد بخش مسمومین ما ترکیده بوده، همه هم دخترای ۱۵-۱۶ ساله و خودکشی با دارو.یکی از آنها همان دختری بوده که با او مصاحبه کردند دنیای بدون گلزار چطوری است و گریه میکرد ... »
واقعا این پرسش مطرح است :
نسلی که تتلو و ساسی و... برای او الگو است می تواند آینده ای روشن برای ایران ترسیم کند ؟ بعضیها بیانضباطیهای خود را عملی قهرمانانه تلقی و از حرکات حرمت شکنانۀ خود لذت میبردند !
کدام ویژگی و یا کاراکتر شخصیتی در این چهره ها و یا سلبریتی هاست که برای نسل جدید جذاب و جالب است ؟
آیا نسلی که این چنین گلزار را « الگوی » خود می پندارد می داند که الگوی او به جای پاسخ گویی و شفاف سازی از خبرنگاران شکایت می کند ؟
« آفتاب نیوز » در خبری چنین می نویسد : ( این جا )
« در واقع اگر محمدرضا گلزار از تمام یا بخشی از هزینه این تالار با اسپانسری مدیران این باغ عمارت استفاده نکرده باشد بدون تردید با یک عروسی چند میلیاردی مواجه هستیم که بنا به ارقام موجود بین ۳ تا ۱۰ میلیارد تومان میتواند برای این این سوپراستار هزینه در پی داشته باشد . »
« دنیای اقتصاد » نوشت : ( این جا )
« اخیرا ویدئویی از استقبال از محمد رضا گلزار در یک مراسم منتشر شده که واکنشهای متفاوتی در پی داشته است.
بهمن بابازاده، خبرنگار حوزه موسیقی در کانال تلگرامی خود نوشت: ۲۱۰۰ نفر با دریافت ۸۰ تا صد هزار تومان برای مراسم «محمدرضا گلزار» آفیش شده اند! سیاه لشگرهایی که در اکثر پروژه های سینمایی هستند و کارشان همین است!
افرادی چون محمدرضا گلزار که « نسل زد ایرانی » او را کعبه آمال و آرزوهای خود تصور می کند ؛ آیا تاکنون به صورت صریح و شفاف انتقادی از عملکرد حاکمیت حتی در همان حوزه « هنر » داشته است ؟
نسلی که در حال حاضر با آن رو به رو هستیم دست پخت و آورده نسلی است که خود را « نسل سوخته » می خواند و سعی کرده بچه های خود را طوری تربیت کند که مانند او نباشند .
شاید مهم ترین ویژگی نسل جدید ، « کتاب نخواندن » باشد .
همیشه برای من این پرسش مطرح بوده که آیا در همه جای جهان نسلی پیدا می شود که به اندازه ی نسل جدید ما اهل « تقلب » باشد ؟
این حجم از تقلب در امتحان آیا قرینه ای هم در جهان خارج و به ویژه « توسعه یافته » دارد ؟
« حمزه علی نصیری » در یادداشتی با بن مایه پژوهشی در « صدای معلم » چنین می نویسد : ( این جا )
« یک تحلیل اجمالی و در عین حال وسواس گونهای که نگارنده در سال ۱۳۹۴ بر نتایج یک آزمون داشته، جنبههایی از ناکامیهای آموزشی و پرورشی را به نمایش میگذارد که اعداد و ارقامی مثل معدل دانشآموز یا درصد قبولی یک مدرسه هرگز از آنها سخن نمیگویند.
« تحلیلی بر نتایج یک آزمون؛ جای خالی کیفیّت در زندگی مدرسهای » عنوان یادداشتی هست که از نقطهی شروع برخی از فجایع فرهنگی و اجتماعی و اخلاقی و... که هم اکنون دامن گیر جامعهاند، پرده برمیدارد.
آن آزمون و تحلیل نتایج آن هرمی به دست میدهد که الحق آینهی تمام نمای هرم علمی، اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی جامعهی کنونی ماست.
از تعداد کل دانشآموزان شرکت کننده در آن آزمون که ۱۹۱ نفر بودند، ۶۲ نفر نمرۀ صفر تا ۴ گرفتند (۳۲/۴۶درصد). ۹۰ نفر نمرۀ ۵ تا ۹ کسب کردند (۴۷/۲درصد). ۳۵ نفر موفق به کسب نمرۀ ۱۰ تا ۱۴ شدند (۱۸/۳۲درصد). و فقط چهار نفر توانستند نمرۀ بالای ۱۵ بگیرند (۲/۰۹درصد).
میانگین نمرۀ همۀ کلاسها (میانگین نمرۀ ۱۹۱ نفر دانشآموز) نیز ۶/۴۷ از ۲۰ بود!
به بیان دیگر از تعداد ۱۹۱ نفر دانشآموز شرکت کننده در آزمون، ۱۵۲ نفر (۷۹/۶۶درصد) نمرۀ کمتر از ۱۰ (صفر الی ۹) گرفتند. ۳۵ نفر (۱۸/۳۲درصد) از آنها نمرۀ ۱۰ الی ۱۴ و فقط ۳ نفر نمرۀ ۱۵ و یک نفر نمرۀ ۱۷ کسب کردند که در مجموع، تعداد نفراتی که نمرۀ شان بالای ۱۵ بوده ۴ نفر بود (فقط و فقط ۲/۰۹درصد)!
آقای علی نصیری در ادامه چنین می نویسد :
« تعداد پاسخهای کاملاً یکسان در برگههای دانشآموزان کم نبود. علیرغم اینکه قبل از شروع آزمون در مورد اهداف آن توضیحات لازم و کافی داده شده بود و گفته شده بود که هدف آزمون صرفاً اطلاع از میزان معلومات کلاس است و نمرۀ آن در دفتر کلاسی درج نخواهد شد و در کارنامۀ علوم تجربیشان هیچ تأثیری نخواهد داشت، آنان باز هم برگۀ یکدیگر را دید زده و بدون توجه به درستی یا نادرستی پاسخهای آنان، عیناً رونویسی کرده بودند.
همچنین به رعایت این نکتۀ اخلاقی ساده تأکید شده بود که با وجود در دیدرس بودن نوشتههای نفر کناری، از نگاه کردن به آنها خودداری کنند و از همین فرصتِ اندک برای تمرین عزّت نفس و راستی و درستی و خویشتنداری استفاده کنند. ولی متأسفانه آنها به صورت گستردهای تقلّب کرده بودند (دزدی از یکدیگر)!
* اغلب دانشآموزان به قراردادهای ساده و قابل درک درونْکلاسی پایبند نبودند و به توصیههای معلمشان مبنی بر تمرین عزّت نفس و خویشتنداری و درستکاری و خودداری از تقلب و اتکا به توانمندیهای خود توجّه نمیکردند و به دزدیدن کلمات از برگۀ بغل دستیشان مبادرت مینمودند و این کار را نوعی زیرکی و عامل موفقیت میپنداشتند. این اخلاق کماکان در همۀ کلاسها و در میان همۀ دانشآموزان وجود داشت!
* بعضیها به راحتی مقررات کلاس را نقض و با رفتارهای قانونشکنانۀ خود جوّ آموزشی کلاس را خراب میکردند و موجب ایجاد اختلال در جریان آموزش و از بین رفتن فرصتها میشدند. افرادی چون محمدرضا گلزار که « نسل زد ایرانی » او را کعبه آمال و آرزوهای خود تصور می کند ؛ آیا تاکنون به صورت صریح و شفاف انتقادی از عملکرد حاکمیت حتی در همان حوزه « هنر » داشته است ؟
* بعضیها بیانضباطیهای خود را عملی قهرمانانه تلقی و از حرکات حرمت شکنانۀ خود لذت میبردند ! »
در کجای دنیا وقتی مدرسه در آخر سال تعطیل می شود ، دانش آموزان عامدا و آگاهانه جلوی مدرسه جمع می شوند و با شادی و هلهله ، « کتاب » های خود را آتش می زنند ؟
این در حالی است که کم تر مشاهده شده دانش آموزان به صورت شفاف و صریح حداقل از عملکرد معلم ، معاون و یا مدیر مدرسه انتقاد کنند چرا که مصلحت برای آن دانش آموز و خانواده ، « نمره » است و این موجب سکوت و بی تفاوتی آنان به عملکرد نظام آموزشی می شود .
و یا تراژدی تلخ رتبه های شرم آور دانش آموزان ایرانی در آزمون های بین المللی معتبر تیمز و پرلز که به وضوح موید « بی سوادی » این نسل آرمان خواه و اما تنبل و حتی در زمینه ی « خواندن و نوشتن » به عنوان نخستین و بدیهی ترین سواد در جهان دارد .
بدبخت نسلی که آرزوها و آمال سرکوب شده و دست نیافته ی خویش را در سبد این نسل « بی هویت و بی سواد » چیده است .
( 1 )
پروفسور محمدتقی زهتابی در مردادماه ۱۳۶۶ یعنی دو سال قبل از فوت آشیق قشم، در شعری خطاب به ایشان می نویسد:
دئییرلر بیر قوُش وار اوْدلانیب یانار
یئنه اؤز کولوندن یارانار قشم!
بو بیر افسانه دیر, اصیل قه قه نوس
اوْ دور ائل دردیندن اوْدلانار قشم
یانار آلنی آچیق، همّتی بلند
و یاشار، اوْلسادا قوْللاریندا بند
نه ساهر اؤله جک, نه ده کی سهند
نه بابک، نه ستّار، نه آنار قشم
ائلینه ووُرغون لار گونشه باخار
دؤیوش کوره سیندن پوْلاد تک چیخار
اوْنلار نه اَزیلر، نه ده اوْلار خوار
اوْنلاری آلداتماز وار، دینار قشم!
نظرده توُتسان لاپ دیوانه سینی,
دوْپ ـ دوْلو گؤررسن پئیمانه سینی
زیندان لار سارسیتماز ایراده سینی
اوْلار دوْستاقدا دا، بیر فانار قشم
ائل، وطن اوْنلارین هر بیر زادی دیر
توْیودور، یاسیدیر، آغیز دادی دیر
دار گونده فریادی، هم اوُستادی دیر
اوْنلار تشنه دیرلر، ائل پینار قشم
من شاعیر دئییلم، ائلیمین غمی
قلبیمه اوْد ووُروب، وئریب قلمی
قیناماسین شاعیر دوْستلار بیله می
باریت کی اوْد گؤردو، هئی یانار قشم!
بیزلر یوْغرولموشوق ائل بوُلاغیندان
بؤیویوب اوُچموشوق ائل قوُجاغیندان
ائشیتمیشیک ائلین اؤز دوْداغیندان
کی حق وئریلمزدیر، آلینار قشم!
بو حقّی آلماغا بیز آند ایچمیشیک
ایللرجه دوشونوب یوْلون سئچمیشیک
آغیر یوْللارینین چوْخون کئچمیشیک
توْرپاقدان گوج آلیر بو چینار قشم!
ائلین طالئعینه باغلانانلاریق
اوْنون گونشیله دوْلانانلاریق!
گلن آغ گونونه اینانانلاریق
نه بیزی یاد یاخار، نه ده نار قشم
نه قدر چکیلیب ایگیت ائل دارا
گئلئی گلمه میشدیر بیزیم ائلدارا
قیش کئچیب، یاخیندیر باهار ائلدارا
ائل سئون برک گونده سینانار قشم!
ائلین کرمینین سؤیلهکمی نه؟
اوْنداکی دوشمانلار یاتار کمینه
باخمازلار نه چوْخو، نه ده کم ینه
ائلین آزینیدا چوْخ سانار قشم
گنج لر اوچوندور بو طرفه سؤزلر
اوْنلاردان ایگیدلیک گؤزله ییر گؤزلر
هر کیم ائلین سئوسه، بو یوْلو ایزلر
نه یاتار، نه یوْلدان یایینار قشم
هدف خلقیمیزین آزادلیغی دیر
ائلین سعادتی و شادلیغی دیر
بو اسکی دیارین آبادلیغی دیر
جوان لار آییق دیر تئز قانار قشم
قوُربانام یوُردومدا قانان گؤزهله
قوُلاج ساچ، سرو بوْی، اینجه گؤز ـ اله
سازین باس دؤشووه، چال بیر گؤز ائله
دوشمن یانار، دوْستلار اوْیانار قشم! ( این جا )
بنا به گزارش مجتبي همتيفر رئيس سازمان ملي تعليم و تربيت كودك، نزديك به 50 هزار كلاس اولی در سال گذشته مردود شدهاند. براساس گزارش مركز پژوهشهاي مجلس، در سال تحصيلي 1401-1400، تعداد 911 هزار و 272 كودك لازمالتعليم از تحصيل بازماندهاند و تعداد 279 هزار و 19 دانشآموز در اين سال ترك تحصيل كردهاند. اين اطلاعات تنها بخش كوچكي از اختلال در نظام آموزش و پرورش را نشان ميدهد.
شواهد موجود نشان ميدهد كه فرزندان از طبقه محروم جامعه، به طور روز افزون، از جريان تعليم و تربيت رسمي حذف ميشوند. تورم افسار گسيخته برخي از اعضاي اين طبقه را به رها كردن خدمات آموزشي وادار ساخته و جمعيت بزرگي از افراد دانشآموزان وابسته به طبقات پايين به ترك تحصل تن داده و از نظام رسمي آموزش و پرورش خارج شدهاند.خانوادههاي وابسته به طبقه پايين، ناچارند سهم بزرگي از درآمد خود را به آموزش و پرورش فرزندان اختصاص بدهند. در دوره ابتدايي، خانوادههاي دهك دهم به اندازه 26 برابر خانوادههاي دهك اول براي آموزش فرزندان هزينه ميكنند. در دوره متوسطه خانوادههاي دهك دهم به اندازه 55 برابر خانوادههاي دهك اول براي آموزش فرزندان هزينه ميكنند.
جايي براي ترديد باقي نمانده كه از حيث عدالت آموزشي، در شرايط بحراني قرار داريم.
براساس مفاد اصل سيام قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، دولت مكلف است وسايل تحصيل رايگان را براي آحاد دانشآموزان تا پايان دوره متوسطه فراهم سازد. در حالي كه اين اصل مورد بياعتنايي قرار گرفته و نابرابري در دسترسي به فرصتهاي آموزشي، بعد از پايان جنگ تحميلي، به تدريج افزايش يافته و در حال حاضر به نقطه بحراني رسيده است.
خصوصي سازي آموزش و پرورش به كاهش تعهدات دولت در تأمين منابع آموزش و پرورش منجر شده است. سياستهاي كلان كشور در جهت برداشتن بار هزينه آموزش و پرورش از دوش دولت و انداختن آن به دوش مردم اتخاذ و اجرا شده است. سهم اعتبارات آموزش و پرورش در سال 1402 تنها 2 / 11 درصد كل بودجه عمومي را تشكيل ميدهد در حالي كه متوسط اين شاخص در جهان حدود 16 درصد است و رژيم اسرائيل نزديك به 9 برابر ايران براي آموزش و پرورش هر دانشآموز هزينه ميكند.
( بلوار استاد معین - تهران . 31 خرداد 1402 )
در سال 1402 هزينههاي دولت 46 درصد افزايش يافته در حالي كه رشد اعتبارات كل وزارت آموزش و پرورش تنها 21 درصد است.
وجود انواع مدارس، به ويژه مدارس به اصطلاح تيزهوشان و گسترش مدارس غيردولتي به افت شديد كيفيت آموزش و پرورش در مدارس دولتي منجر شده است. وجود انواع مدارس دولتي با سطوح متفاوت كيفيت آموزشي، گسترس مؤسسات كمك آموزشي و وجود سهميههاي مختلف براي ورود به دانشگاه، از مصاديق روشن تشديد نابربري در دسترسي به فرصتهاي آموزشي است. پيامد چنين شرايطي، باز توليد طبقات اجتماعي است كه بر خلاف آرمانهاي انقلاب اسلامي، بهطور فزاينده تشديد ميشود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید