صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

توئیت وزیر آموزش و پرورش و الزام و اجبار معلمان به استفاده از پیام رسان های داخلی  مقام عالی وزارت آموزش و پرورش با گوشی آیفون که ضریب امنیت بیشتری نسبت به بقیه گوشی‌های همراه دارد؛ در شبکه مجازی فیلتر شده خارجی؛ توئیت می‌کنند که معلمان با استفاده از پیام رسان‌های داخلی در روزهای قرنطینه به امر آموزش ادامه دهند و هر روز همکاران ایشان در حوزه‌های ستادی، بخشنامه صادر می‌کنند که معلمان ملزم به استفاده از پیام رسان‌های داخلی هستند.

آقای وزیر؛ این سوال را از  جناب عالی دارم که حتی در امنیت و حریم خصوصی، معلمان با شما تفاوت دارند؟

جناب حاجی میرزایی 

به جای صدور بخشنامه به معلمان که فقط نقش پیاده نظام در آموزش را دارند؛ بررسی کنید که چرا علیرغم صرف بودجه های کلان، در هوشمند سازی مدارس، آموزش و پرورش یک lms فارسی جهت آموزش مجازی  ندارد؟

آیا وقت آن نرسیده تخصص و کارایی نیروهای ستادی و وزارتخانه را بررسی و به دنبال جذب نیروهای توانمند باشید و سپس صدور احکام جدید برای حوزه‌های ستادی و اداری را دستور دهید. ؟

آقای وزیر 

معلمان واقف هستند که پیام رسان‌ها، کاربرد آموزش مجازی ندارند ولی در شرایط حاضر، خودشان پیش قدم شدند تا از امکانات موجود، چه از طریق پیام رسان‌های داخلی و چه خارجی به تدریس خود ادامه دهند.

ای کاش برای همیشه این دیوار بین معلمان و حوزه‌های ستادی برداشته می‌شد و معلمان را جزو بدنه آموزش و پرورش و کارکنان دولت محسوب می‌کردند.

ای کاش برای همیشه بخشنامه‌های دستوری و تهدیدی کنار گذاشته می‌شدند و از پتانسیل معلمان در اعتلای آموزش و پرورش کشور، استفاده می‌شد.

توئیت وزیر آموزش و پرورش و الزام و اجبار معلمان به استفاده از پیام رسان های داخلی

کاش غم‌های بزرگ به قدم‌های بزرگ تبدیل شوند.

وزیر محترم آموزش و پروش با تبعیض در احکام و بخشنامه‌های دستوری، بیش از این معلمان را در مقابل خود قرار ندهید !

معلمان همیشه یار، یاور کشور و مردم، در تمام بحران‌ها و شرایط خاص بودند و در این شرایط نیز در کنار کادر درمانی (پزشکان ، پرستاران و نیروهای خدماتی) که جان فشانی می‌کنند؛ به وظیفه خود در امر آموزش می‌پردازند.

 آقای وزیر به معلمان اعتماد کنید و آنان را در این روزهای سخت دریابید.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

توئیت وزیر آموزش و پرورش و الزام و اجبار معلمان به استفاده از پیام رسان های داخلی

منتشرشده در یادداشت

 قرنطینه و بحران مدیریت در ایران  قرنطینه یا قَرَنطین به معنی محدود کردن اجباری به منظور جلوگیری از فراگیر شدن بیماری یا عامل خطرساز است. قرنطینه به طور معمول در مورد انسان‌ها انجام می‌شود. ولی در پاره‌ای موارد برخی جانوران نیز قرنطینه می‌شوند.
خاستگاه واژه ی قرنطینه به ونیز باز می‌گردد . ریشه واژه قرنطینه از ایتالیاییQuarantina یا Quarantagiorniگرفته شده و به معنی دوره ی چهل روزه است. در زبان فارسی قرنطینه از واژه ی زبان فرانسویQuarantaine - که از همان ریشه است - وام گرفته شده‌ است.
در میانه سده ۱۴ (میلادی) کشتی‌هایی که به شهر ((دوبرونیک) در کرواسیکنونی) می‌رسیدند به دلیل نگرانی از گسترش طاعون، ناچار بودند چهل روز پیش از پهلو گرفتن در اسکله در جایی مشخص توقف کنند.
نخستین اشاره به قرنطینه، به کتاب سفر لاویان مربوط به دوران شاهنشاهی هخامنشی است.
کنترل برخورد انسان‌ها برای جلوگیری از فراگیر شدن بیماری در جوامع بشری پیشینه‌ای کهن دارد. در عهد عتیق اشاراتی به این کنش شده‌ است.
در اسلام مرتضی مطهری در کتاب انسان و سرنوشت درباره رعایت قرنطینه اختیاری در گذشته، نوشته: پس از آنکه عمر بن خطاب اطلاع پیدا کرد که در شام طاعون آمده و تصمیم گرفته وارد شهر نشود ابوعبیده جراح به او اعتراض‌ کرد که: آیا می‌خواهی از قضا و قدر الهی فرار کنی ؟ عمر پاسخ داد: عبدالرحمن بن عوف روایت کرد که از رسول خدا شنیده است‌ که اگر در شهری طاعون پیدا شد و شما در آن شهر بودید از آن شهر خارج‌ نشوید. ولی اگر در شهری پیدا شد و شما در خارج آن شهر بودید داخل آن‌ شهر نشوید. مطهری سپس توضیح داده که چون در آن هنگام، قرنطینه وجود نداشت برای جلوگیری از همه‌گیری بیماری، مردم مبتلا به طاعون، رعایت حال مردم جاهای‌ دیگر را بکنند و از شهر خارج نشوند و به جای دیگر نروند.
قرنطینه، امروز نیز از مهمترین راه‌های پیشگیری از همه‌گیری بیماری‌های واگیردار است.
مدت قرنطینه، به نوع بیماری عفونی، دوره نهفتگی، و مدت زمانی که فرد آلوده یا مبتلا می‌تواند دیگران را مبتلا کند بستگی دارد. وقتی مدیریت بحران نمی دانید ، ادای آن را هم در نیاورید !


تفاوت با ایزوله :

(ایزوله ) جداسازی بیمار،به معنای جداسازی مبتلایان قطعی به یک بیماری‌ عفونی از دیگر افراد است. اما قرنطینه به معنی محدودکردن رفت‌وآمد افرادی است که در معرض یا در تماس با مبتلایان بوده‌اند. افراد درون یک قرنطینه ممکن است سالم باشند یا خود ندانند که آلوده شده‌اند یا اینکه نشانه‌های نداشته باشند.
سازمان جهانی بهداشت و سازمان ملل متحد در موارد همه‌گیری بیماری‌های عفونی از مقررات بین‌المللی بهداشت پیروی می‌کنند. این مقررات در سال ١٨٥١ در پاریس و به دنبال شکست کشورهای اروپایی در مقابله با همه‌گیری وَبا وضع شد. در طول تاریخ، مقررات بین‌المللی بهداشت، همواره تغییر کرده است. بر پایه این مقررات، رفت‌وآمد مردم و کالا از مرزها سبب همه‌گیری بیماری‌های واگیردار می‌شود و برای همین، کشورهای عضو سازمان جهانی بهداشت باید موارد همه‌گیری بیماری‌های عفونی را اعلام کنند. همچنین دیگر کشورها نیز اجازه دارند بیشترین ممنوعیت‌ و محدودیت را برای حفاظت مردم خود از همه‌گیری بیماری، اعمال کنند.
مقررات بین‌المللی بهداشت می‌پذیرد که قرنطینه، مانعی برای تجارت آزاد است و از ملاحظات بهداشتی می‌توان برای محدودیت‌های گمرکی استفاده نادرست کرد. قرنطینه همیشه بهانه‌ای برای نادیده گرفتن یا محدود کردن حقوق و آزادی‌های مدنی بوده است. به همین دلیل، اصول سیرکیوزا تنظیم شده‌اند. این اصول، الزام‌آور نیستند اما سازمان ملل متحد آن را پذیرفته است.
بر پایه اصول سیرکیوزا، قرنطینه باید بر پایه ضرورت مطلق و یک نیاز اجتماعی واقعی و با رعایت این ملاحظات انجام شود:
•    محدودیت‌ها متناسب و در کمترین اندازه ممکن و در چارچوب قانون باشند.
•    اجباری یا تبعیض‌آمیز نباشند.
•    برای همه محدودیت‌ها شواهد و اطلاعات علمی کافی وجود داشته باشد.
•    این اطلاعات در دسترس همگان باشند.
•    کارهای لازم و علت لزوم محدودسازی حقوق و آزادی‌ها برای کسانی که قرنطینه می‌شوند به روشنی توضیح داده شود.
•    کارها و محدودیت‌ها دائم، بازنگری و بررسی شوند.
وظیفه دولت‌ها در صورت قرنطینه:
•    توجه کنند که بیماران، تهدید و آزار داده نشوند.
•    نیازهای پایه‌ای بیماران مانند آب آشامیدنی، خوراک، دارو، و مراقبت‌های ویژه پزشکی فراهم شود.
•    محدودیت‌ها یکسان و بدون نگاه به جایگاه یا پیشه اعمال شوند.
•    زیان مالی بیماران (مانند حقوق دریافتی آنها) منصفانه جبران شود.
منبع: ویکی پدیا

قرنطینه و بحران مدیریت در ایران

غلط نگوییم که مجبور شویم غلط بنویسیم

قرنطینه ( طرح فاصله گذاری اجتماعی )
محرکه ی تئوری سیاسی که این روزها ادبیات را ساختارشکن و رادیکالی کرده است ، تحولات فاجعه باری را برای کشور ما ایجاد کرده است.
محافظه کاری در مبانی فکری و نحوه ی پیشبرد اهداف در عمل مسئولین این سال های اخیر در تفسیر و رفع مجادله های داخلی ، با ایجاد ابهام در کلمات وارد بازی جدیدی شده اند که نمونه های غیرمنصفانه ای از آن را در تمام حقوق شهروندی و مدنی و بشری برجای گذاشته است.
استفاده از تفسیر زبان ، یک ریسک شده است برای سرازیر شدن محبت یا نفرت و بعضا توجیه عملکرد ضعیف مجموعه های مرتبط با مردم این جامعه! قرنطینه همیشه بهانه‌ای برای نادیده گرفتن یا محدود کردن حقوق و آزادی‌های مدنی بوده است.
این که پاکیزگی قُدسی را برای دور زدن هر گونه عُلقه ی شهروندی و حفظ وجهه ی اجتماعی و سیاسی به جای شهروند بودن پیش بگیریم و باعث بحران آوارگی در تفکرات مردم شویم ، سعادتی را رقم نمی زند. بی اعتمادی که امروز به ملت تقدیم کرده اید ، جبرانش شاید ممکن نباشد. راست هم بگویید کسی باور نمی کند!
چکیده ی صحبت این است که اگر استعداد خلق معانی جدید برای لغو بی تابعیتی ( آپاترید) ایرانیان از هر گونه حصار بیگانه را دارید ، در اوج بی سامانی اجتماعی از آن رونمایی نکنید.
خاطرم هست که آموزش دهندگان نهضت سواد آموزی چگونه چهار سال تمام رنج تفسیر کلمه ی تجمیعی را کشیدند و برای آن آزار دیدند و از حق قانونی خود باز ماندند. حتی در این راه ، یک نفرکشته شد. برای حفظ ریشه های تمامیت خواهی و پادرمیانی های این جناح و آن جناح ، خروجی که حاصل شد این بود : سه گروه را قرنطینه کردند و یک گروه را به روش خرچنگی ایزوله نمودند. اعلامیه ای هم تحت عنوان آیین نامه ، نسبت به حق برخورداری گونه ای عریان ، که بعدها ممکن است بر سر کار بیایند و خرقه به تن کنند آماده کردند که مبادا عضوی از جامعه موروثی ، از این قافله جا بماند. با روزنه هایی این چنین آماری همواره ساخته شده است که دیگر نمی توان جمع و جورش کرد.
مسئولین مملکت ، کلمه ی آمار را هم به سخره گرفته اند. اصلی که هرگز برایش ارزش قائل نبودند.
 تحمیل کردن هر نوع شرایطی را امروز با یک کلمه ، به فردایی موکول می کنند که خود گواه دور ریختن سرمایه هایی ست که فقط به خاطر چالش افکارشان نمی توانند زنده باشند.
این گوشه ای از حرارتی بوده است که بی مهابا بدون فکر ،  سلامت روانی جامعه را خدشه دار می کند. آنجا بحث بر سر 19 هزار نفر بود ولی اکنون حرف از حداقل 85 میلیون انسان است که در مخاطره فرآوری ها و غنی سازی های استحقاقی شده افرادی ناکارآمد و صرفا مدعی ، آن هم در اوج هرج و مرج ، برای رونق بازار کاسبی خود ، با عنوان فرار از بحبوحه ی به گردن نگرفتن خطا ، به شکل احتیاط در عمل، بدون هیچ توجیه علمی ، شکل می گیرد.
فساد این اندیشه ، باور کردنی نیست. وقتی مدیریت بحران نمی دانید ، ادای آن را هم در نیاورید !
این حرکات ناموزن ، ریشه ها را می جود. تشعشع این نگاه ، باعث تخریب زحمات تلاشگران عرصه ی آموزش در کشور می شود. جور تصمیمات شبانه و ناگهانی و عجیب و غریب شما را معلمان پس می دهند. وجدانشان اجازه نمی دهد ، ماله کشی کنند. نظرات ضد و نقیض را بدون محاسبه حجم و جِرم آن چگونه باید آموزش داد؟!

قرنطینه و بحران مدیریت در ایران
واقعیت دنیای فعلی ، ملعبه  و اسیر دست تئوریسین های بی سواد شده و باید با صراحت گفت که تئوری های نظری به ظاهر کلاسیک آن ها نقشی در فرهنگ و تمدن ایران ندارد . بیهوده ارائه می شود.
حق برخورداری از حقوق قانونی را به همه ی مردم ایران بدهید. اینگونه است که جبر را مغلوب می کنیم. کرونا را فلسفه های پوسیده یک حوزه شکست نمی دهد.
بدخیمی حال جهان ، این روزها همه گیر است . سوء استفاده ی فردی و اجتماعی از یک بیماری  در این شرایط هم مجدد، طبقه های اجتماعی تازه ای به وجود آورده و جداسازی در مقایسه را رقم می زند . البته محیط ، این اخطار را به همگان داده است که از غلظت به کارگیری طراحی مکر و حیله کم کنید .
لطفا داوطلبان جبهه های مقابله  که فقط نبرد را می پسندند و  همه ی کسانی که می دانند ، کوچکترین نظر آنان می تواند ، مسئولیت خطیر انسانی را در امر طبیعی امداد و کمک به حفظ بشر به خصوص در استفاده از آموزش به طور علمی توجیه کند ، بدون افراط و تفریط و نه البته به عنوان معلمان بدون مرز سر خود ، بدون تجربه و هماهنگی متخصصان حوزه ی آموزش و پرورش ، ناگهان وارد چرخه ی آموزش نکنند.
امیدواریم سازمان نظام معلمی که لازمه ی سیستم تعلیم و تربیت ایران است در آینده ای نزدیک ، بتواند با بهره گیری از امکانات و اختیارات تلف شده در فرهنگستان فرهنگ و ادب ، شورای انقلاب فرهنگی و سایر ارگان های ساکت در حوزه ی تألیف و تدوین ، دایره المعارف ها و فرهنگ لغت ایرانی را در علوم انسانی به اقتدار حقیقی خود برساند .


قرنطینه و بحران مدیریت در ایران

منتشرشده در یادداشت

گروه استان ها و شهرستان ها/

درخواست صدای معلم از وزارت آموزش و پرورش برای شفاف سازی در مورد شبکه شاد

امروز دوشنبه 11 فروردین معاونت آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش از ابلاغ شیوه‌نامه آموزش مجازی در  شبکه اجتماعی دانش‌آموزان به استان‌های سراسر کشور خبر داد . ( این جا )

همچنین معاونت آموزش ابتدایی وزارتخانه راهنمای عمل شبکه اجتماعی دانش‌آموزان برای آموزش (شاد) را به استان‌های سراسرکشور ابلاغ کرده است . ( این جا )

اما اخبار غیررسمی و نیز اظهارات برخی مدیران مدارس خلاف این را نشان می دهند .

در یکی از کانال های مدیران و معاونان چنین آمده است :

" پیرو اطلاع رسانی معاونت ابتدایی اداره کل، دستورالعمل شبکه شاد برای نظرسنجی و بررسی ابعاد و جوانب مختلف آن، به استان‌ها و مناطق ارسال شده است و به دلیل انجام تغییرات و اطلاع‌رسانی‌های مورد نیاز، از سمت وزارت آموزش و پرورش متوقف می‌باشد. برای استفاده از این سامانه منتظر اطلاع‌رسانی عمومی این وزارت‌خانه باشید.

بنابراین فعلا تا اطلاع ثانوی، اجرایی و عملیاتی کردن آن مد نظر نیست. شایسته است از هر گونه اقدام عملی در مدارس و اجبار مدیران آموزگاران برای نصب نرم افزار و ... جدا اجتناب شود. "

« صدای معلم » در مورد صحت و یا سقم این اخبار نمی تواند اظهارنظری کند اما آماده انتشار توضیح و پاسخ مسئولان در این مورد می باشد .

این رسانه پیش تر در گزارشی تفصیلی با عنوان " مدارس و معلمان " شاد " نمی خواهند ! به جای بخشنامه و دستور با احترام کامل به اصل " مدرسه محوری " به آنان انگیزه بدهید ! " نظر خود را در این مورد اعلام کرده است . ( این جا )

درخواست صدای معلم از وزارت آموزش و پرورش برای شفاف سازی در مورد شبکه شاد

برخی از مخاطبان و کاربران با ارسال این پیام ها نظرات خود را در مورد شبکه " شاد " وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده اند :

1. سوء استفاده و فرصت طلبی وزارت آموزش و پرورش از حرکت جهادی معلمان و مصادره زحمات معلمان سراسر کشور
۲ .شعاری بودن طرح شبکه شاد و اجرایی کردن آن با عجله و بدون تأمل علمی و غیر حرفه‌ای بودن استفاده نظام آموزشی از پیام رسان ها
 ۳. نامناسب و غیر اخلاقی بودن پرورش و آموزش دانش آموزان از سوی چند پیام رسان و تسلط آنها بر رفتار و اطلاعات شخصی معلمان و دانش آموزان زیبنده نظام آموزشی کشور نیست .
۴. قبل از اعلام و راه اندازی شبکه شاد باید طرح های نیمه تمام و شکست‌خورده قبلی نظیر تلویزیون تعاملی سینا و نظایر آن آسیب‌شناسی می شد.
 ۵. اجرای این طرح سراسری در سطح کلان نیازمند تولید و آگاهی قاطبه معلمان مدیران و صاحب نظران می باشد که در این زمینه توجیه و کار کارشناسی شده، لازم به عمل نیامده.
۶.در بدو امر می بایست مشورت و امکان‌سنجی مناسبی در خصوص طرح شبکه شاد و استفاده از نظر صاحب‌نظران و اساتید دانشگاه در محیط آموزشی و محیط دانشگاه و رسانه ای کردن آن به انجام می‌رسید .انجام فراخوان طراحی یک نرم افزار آموزشی به صورت علمی و اختصاصی برای خود در کوتاه ترین مدت و توام با عجله نامناسب به نظر می رسند. پیام رسان های اجتماعی و چت روم ها  بستر مناسبی برای امر تعلیم و تربیت نیست و باید مجال بیشتری در این زمینه فراهم شود و اصولاً انداختن بار سنگین پرورش اخلاقی و معنوی دانش آموزان به پیام رسان ها امری ناممکن و غیر اخلاقی است. وارد کردن کد ملی شماره تلفن و اطلاعات شخصی در پیام رسان ها درست نیست .
 ۷. ممکن است پیام رسانه ها از اطلاعات شخصی میلیون‌ها دانش‌آموز و معلّم استفاده تجاری و تبلیغاتی ببرند که از نظر اخلاقی و حرفه‌ای مناسب و در شأن وزارت آموزش و پرورش نیست.
 ۸. غیر شفاف بودن قرارداد یا تفاهم‌ نامه شبکه شاد باید قراردادهای بین وزارت آموزش و پرورش: آنها حداقل در معرض دید صاحب نظران قرار گیرد .
۹.به جای ایجاد شبکه تبلیغاتی شاد به فکر بهینه سازی شبکه اینترنت ملی و افزایش سطح پوشش اینترنت در مدارس باشید .
۱۰. شبکه شاد بدون همکاری قاطبه معلمان و دانش‌آموزان به راه نمی‌افتد ، در حال حاضر زمینه همکاری فراهم نیست .
۱۱. به جای تعریف و تمجید یک وزیر در شرایطی که هنوز شبکه راه نیفتاده با الفاظی نظیر بزرگترین هدیه و پروژه بعد از انقلاب بزرگترین ثروت اجتماعی و بزرگنمایی یک کار اشتباه در رسانه های کشور بهتر است شرایط و امکانات سایت همگام را توضیح دهید که امکان آموزش مجازی در این بستر بومی برای همه کشور میسر شود.
۱۲. ادغام واحدهای موازی در امور فناوری و آموزش مجازی در وزارت آموزش و پرورش در دستور کار قرار گیرد .
۱۳. کشاندن صدها هزار و مدیر معلم و معاون آموزشی و اجرایی در شرایط بحران کرونا به مدارس و همچنین اجبار و الزام ۱۵ میلیون دانش‌آموز و چندین برابر آنها از خانواده در این شرایط زمینه زمینه بروز بحران و آشوب اجتماعی را فراهم می آورد.
 ۱۴. مهمترین مسئله نظام آموزشی ایجاد شبکه شاد نیست بلکه شاد کردن و افزایش انگیزه های معلمان و دانش آموزان است.
۱۵.مشخص نیست که بابت اضافه کاری و فعالیت‌های مجازی حقوقی برای معلم مترتب هست یا خیرو کلا آیین نامه های اجرایی آموز مجازی روشن نشده است.
 ۱۶ سپردن تربیت و آموزش به موسساتی که صلاحیت کافی ندارند دور از درایت و دوراندیشی می‌باشد.
 ۱۷. وزیر آموزش و پرورش و مجموعه‌ای از همکاران ایشان به جای توجه کردن به امور پیش پا افتاده نظیر شبکه شاد، به سرمایه اصلی که همانا معلم است بپردازند.
 ۱۸. با حرکت جهادی همه جانبه هزاران معلم از خانم صفایی در آستارا تا معلم شهری کوچک، در خصوص آموزش مجازی و تولید میلیون‌ها محتوای الکترونیکی درسنامه‌های موضوعی، کلیپ های آموزشی و نظایر آن، مجموعه آموزش و پرورش و نیروی اداری با بحران هویت و ناکارآمدی روبرو شدند و با باز کردن چتر شبکه شاد قصد مصادره این حرکت عظیم فرهنگی معلمان را دارند .
۱۹_ در شرایطی که معلمان از عدم افزایش ۵۰ درصدی حقوق و حذف رتبه بندی ، گله مند و ناراحت هستند، اجرای این طرح سراسری به افزایش نارضایتی فرهنگیان می انجامد و اجرای طرح را به شکست خواهد کشاند .
در پایان ضمن تشکر از حرکت جهادی اکثریت معلمان خدوم کشور  که در شرایط بحران همه گیری ویروس کرونا  چراغ تعلیم و تربیت را روشن نگه داشتن سپاسگزاری می کنیم و از بابت اینکه وزارت آموزش و پرورش در قبال این تلاش باشکوه منفعل بود باید تاسف خورد . موفق باشید .
۲۰ _ ملاک  انتخاب پیام رسان برای مدرسه چیست و مشخص نیست بلکه اساسی پیام رسان به مردم معرفی می شود .
۲۱_ تضمین امنیت فضای سایبری در خصوص کلاس ها و ارزشیابی های مجازی و نمره ها داده نشده و اصولاً اعتماد سازی لازم به عمل نیامده است .

پایان گزارش/


درخواست صدای معلم از وزارت آموزش و پرورش برای شفاف سازی در مورد شبکه شاد

منتشرشده در گفت و شنود

متناسب سازی افزایش حقوق شاغلین و بازنشستگان متناسب با تورم سالانه  جناب نوبخت معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور روز شنبه ۹ فروردین ۱۳۹۹ در پخش زنده اینستاگرام با بازنشستگان کشوری و لشگری سخن گفت.
خلاصه صحبت های مطرح شده ایشان این بود که فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری شامل بازنشستگان نمی شود و در هیچ قانونی از جمله قانون برنامه ششم توسعه موادی را نداریم که از آنها جهت افزایش حقوق بازنشستگان استفاده کنیم و بنا به احترامی که به بازنشستگان عزیز داریم ! ما خودمان افزایش ها را انجام می دهیم.

حال چند پرسش از جناب نوبخت :
با توجه به فرمایشات جنابعالی قوانین لازم برای افزایش حقوق بازنشستگان وجود ندارد اما برای شاغلین می توانید افزایش ها را جنبه قانونی بدهید ، حال سئوال اینجاست که چرا برای معلم های آموزش و پرورش که در کلاس درس تدریس می کنند و شاغل هم هستند! با استفاده از ظرفیت های  قانون مدیریت خدمات کشوری و قانون برنامه ششم توسعه ، اقدام به افزایش حقوق نمی نمایید ؟
پس لطفا" هر چه سریع تر نسبت به افزایش حقوق معلم های شاغل که در کلاس درس تدریس می نمایند ، اقدام نمایید ؛ اگر مواد لازم در قانون برای افزایش حقوق این عزیزان را نمی دانید می توانیم به شما آدرس بدهیم!
مطلب دیگر اینکه به اذعان اکثر نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جریان بررسی برای تصویب قانون برنامه ششم توسعه ،نمایندگان مجلس خیلی تلاش کردند تا موادی را در جهت افزایش حقوق بازنشستگان در این برنامه بگنجانند ، اما دولت ( جناب نوبخت ) مخالف جدّی قضیه بودند که در نهایت به ماده ۳۰ بسنده شد !
حال دلیل مخالفت جنابعالی چه می تواند باشد !؟


جناب نوبخت 

باز هم دیر نشده است ، اگر امروز شما تغییر کرده اید و دغدغه افزایش حقوق بازنشستگان و همسان سازی حقوق آنان با شاغلین را دارید و خلاء قانونی را احساس می کنید! می توانید با ارائه لایحه به مجلس شورای اسلامی و یا اصلاح مواد و تبصره های قانون مدیریت خدمات کشوری و برنامه ششم توسعه نسبت به افزایش حقوق این عزیزان اقدام نمایید ، قطعا" اگر شما از طرف دولت این کار را انجام بدهید ، نمایندگان مجلس نیز آن را تصویب خواهند کرد و چون این لایحه از طرف دولت ارائه می شود ، شورای نگهبان نیز با قاطعیت آن را قبول خواهد کرد و ایراد اصل ۷۵ قانون اساسی ( بار مالی )را نخواهد گرفت!

متناسب سازی افزایش حقوق شاغلین و بازنشستگان متناسب با تورم سالانه

لطفا" دیگر از محدودیت منابع صحبت نکنید چون کشور ما کشوری غنی و ثروتمند است و ما روی گنج نشسته ایم و علی رغم تحریم ها بدون نفت هم می توان مملکت را به بهترین شکل اداره کرد جهت اطلاع فقط عایدی مالیات ارزش افزوده از کالاها و خدمات را مثال می آورم .
بیانات مقام معظم رهبری را یادآور می شوم که فرمودند:
علی رغم کمبودها و تحریم ها به وضع معیشتی معلمان رسیدگی شود.
نکته دیگر اینکه در صحبت هایتان مُدام به نبود قوانین برای افزایش حقوق اشاره کردید . جهت راهنمایی یاد آور می شوم که لطفا" قوانین فعلی را به خوبی اجرا بکنید ، نمونه آن :
ماده ۱۲۵ قانون مدیریت خدمات کشوری است که در هیچ کدام از این سال ها یعنی از سال ۱۳۸۶ که سال اجرای قانون بود تا کنون ، اجرا نشده است.
در این ماده به متناسب بودن افزایش حقوق شاغلین و بازنشستگان متناسب با تورم سالانه اشاره شده است .
با دولت قبل کار ندارم که آنها هم قانون را اجرا نکردند ! شما که از سال ۱۳۹۲ بر این مسند نشسته اید ؛ لطفا" بفرمایید این ماده قانونی را در کدام سال متناسب با تورم سالانه اجرا کردید!؟
برای مثال : تورم رسمیِ سال گذشته که اخیرا" اعلام کردید ۳۸ درصد است !
حال دولت می خواهد حقوق ها را ۱۵ درصد افزایش بدهد! آیا این اجرای قانون است ! در اینجا که خلاء قانونی ندارید !
موارد مشابه این ماده زیاد است ، اگر حوصله داشته باشید مثل جلسه اینستاگرامی که قانون مدیریت خدمات کشوری را برای بازنشستگان تدریس کردید ؛ ما به عنوان معلم بازنشسته بهتر از هر شخصی می توانیم این قوانین را کالبد شکافی کنیم!


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

متناسب سازی افزایش حقوق شاغلین و بازنشستگان متناسب با تورم سالانه

منتشرشده در بازنشستگان
دوشنبه, 11 فروردين 1399 08:03

نقدی بر آموزش و پرورش قرنطینه‌ای

آسیب شناسی آموزش و پرورش قرنطینه‌ای و آموزش های مجازی

امیل دورکیم، یکی از دلایل بحرانی و آنومیک شدن جامعه را سرعت ناگهانی تغییرات اجتماعی می‌دانست. پیامدهای ناشی از شیوع کرونا از لحاظ سرعت تغییرات اجتماعی در تاریخ وقایع آدمی بی‌نظیر می‌نمایاند، پدیده‌ای که سراسر جهان را در نوردیده و ملت‌ها و دولت‌ها را درگیر خود ساخته است.
بر این اساس سرعت در مواجهه با کرونا عنصر کلیدی محسوب می‌شود، سرعتی که ناشی از تکرار و تمرین و پیش آمادگی خرده نظام‌ها باشد. آنچه که ما در ایران مشاهده می‌کنیم نمایشی از سرعت است که بر اساس تعریف آن را تکانشگری می‌نامند؛ طبق تعریف فرهنگ کمبریج تکانشگری نشان دادن رفتاری است که در آن فرد به طور ناگهانی و بدون برنامه‌ریزی و در نظر گرفتن تأثیراتی که ممکن است آن رفتار داشته باشد کارها را انجام دهد. به جای این همه آشفتگی که باعث تشدید بحران و آنومی می‌شود بهترین گزینه برای این شرایط آموزش  مهارت‌های زندگی دهگانه است.
دانش آموختگان مدارج تحصیلات تکمیلی از خستگی ناشی از وسواس اساتید محترم و نظام دانشگاهی در بررسی پایان‌نامه‌ها آگاهی دارند! از ایرادات ویرایشی گرفته تا انتقادات شکلی و محتوایی موجود در پایان‌نامه‌ها؛ تولیداتی که بُرد اثرگذاری آنها بیشتر از کسب یک مدرک و نهایتاً تقویت رزومه‌ی تولیدکنندگان آن نیست.
تصمیمات پس از قرنطینه_در خانه بمانید!_ نشان دهنده‌ی غیر کاربردی بودن یافته‌های علمی و غیر علمی بودن نظام آموزشی ایران بود_گرچه پیشتر نیز بر اهل فن عیان بود.
مارتین هایدگر در مقاله‌ی «پرسش از تکنولوژی» بیان می‌کند:«اگر تکنولوژی را امری خنثی تلقی کنیم، به بدترین صورت تسلیم آن خواهیم شد...». رفتار تکانشی مسئولین آموزش و پرورش پیشتر پرچم سفید تسلیم در برابر تکنولوژی را به اهتزاز درآورده بود، چه آن هنگام که الکترونیزه کردن مدارس را با نام هوشمندسازی بر جهان نمادین ایرانیان تحمیل نمودند و چه اکنون که بدون در نظر گرفتن نظرات متخصصان حوزه‌ی فضای مجازی در حال تحمیل آن بر معلمان، دانش‌آموزان و اولیاء هستند.
بهتر است پیش از بازگشایی مدارس!! به تجزیه و تحلیل این نوع اقدامات پرداخت و درصدد یافتن راه حل‌های مطلوب‌تری برای جبران عقب افتادگی دانش‌آموزان بود.
بر اساس اصل سی‌اُم قانون اساسی «دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را برای همه‌ی ملت تا پایان دوره‌ی متوسطه فراهم کند و...»
هر چند پیشتر این اصل به صورت چراغ خاموش نا دیده گرفته شده بود اما در شرایط قرنطینه‌ای نمی‌توان به راحتی آن را نادیده گرفت!
مدرسه و کلاس درس یک فضای آموزشی_روانی_اجتماعی است و نمی‌توان به واسطه‌ی ابزارهای الکترونیکیٕ فارغ از کنش متقابل، آن را بازآفرینی نمود، دانش‌آموزان ابتدایی نمی‌توانند و نباید بدون نظارت والدین از فضای مجازی استفاده کنند، در واقع والدین آنان هستند که می‌آموزند و می‌آموزانند!
آموزش و پرورش یک‌ «نوع آرمانی» از دانش‌آموز را در نظر گرفته است که به فضای مجازی دسترسی دارد، غافل از اینکه در ایران دانش‌آموزان روستایی و عشایری و حتی شهرنشین فاقد امکاناتی داریم که در نهایت باید به خاطر آنها معلمان بازآموزی انجام دهند!
دانش‌آموزان فنی (هنرستان و کار و دانش) کمترین بهره را از این شیوه‌ی آموزش می‌برند و بعداً باید بازآموزی شوند.
همه‌ی موارد چند سطر پیش مصادیق بی‌عدالتی آموزشی‌اند.

آسیب شناسی آموزش و پرورش قرنطینه‌ای و آموزش های مجازی

تأکید بیش از حد بر حیطه‌ی شناختی باعث مغفول واقع شدن حیطه‌های عاطفی و روانی_حرکتی می‌شوند.
به نظر نگارنده به جای این همه آشفتگی که باعث تشدید بحران و آنومی می‌شود بهترین گزینه برای این شرایط آموزش  مهارت‌های زندگی دهگانه است.
 به نظر می‌رسد دو پایه بیش از همه نیازمند توجه‌اند: پایه‌ی اول ابتدایی و پایه‌ی دوازدهم. در مورد پایه‌ی اول می‌توان از روش‌های جبرانی در حین ورود به پایه‌ی دوم استفاده کرد و برای پایه‌ی دوازدهم ورود به دانشگاه را به ترم زمستان موکول نمود.
برای سایر پایه‌ها می‌توان پیش از شروع پایه‌ی جدید آموزش جبرانی در برنامه‌ی آموزشی تعبیه نمود.

 شبکه جامعه‌شناسی علامه


آسیب شناسی آموزش و پرورش قرنطینه‌ای و آموزش های مجازی

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

 شفاف سازی در مورد شبکه شاد و پیام رسان های داخلی و پرسش های صدای معلم

امروز و به فاصله کم تر از یک ساعت از انتشار گزارش صدای معلم با عنوان مدارس و معلمان " شاد " نمی خواهند ! به جای بخشنامه و دستور با احترام کامل به اصل " مدرسه محوری " به آنان انگیزه بدهید ! ؛ وزارت آموزش و پرورش در این مورد اطلاعیه ای صادر کرد . ( این جا )

پرتال وزارت آموزش و پرورش می نویسد : « صدای معلم » می خواهد بداند ؛ از چه زمانی وزارت آموزش و پرورش الزام قانونی پیدا کرده است تا به شبکه‌های اجتماعی غیررسمی پاسخ گو باشد ؟

"  وزارت آموزش و پرورش استفاده از ظرفیت تمامی بخش‌های داخلی کشور در حوزه فناوری اطلاعات تاکید می‌کند و در راستای اجرایی کردن شبکه اجتماعی دانش آموزی «شاد» از ظرفیت 5 پیام رسان داخلی استفاده خواهد کرد.

به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، وزارت آموزش و پرورش با صدور اطلاعیه‌ای به ادعای نادرست برخی افراد در استفاده انحصاری و جانبدارانه از یک پیام رسان خاص در موضوع شبکه اجتماعی دانش آموزان  «شاد» واکنش نشان داد.

 شفاف سازی در مورد شبکه شاد و پیام رسان های داخلی و پرسش های صدای معلم

براساس این اطلاعیه؛ ترجیح آموزش و پرورش در جهت‌گیری به سمت آموزش‌های مجازی استفاده از پیام رسان‌های داخلی است که در این راستا آموزش و پرورش بر رعایت سه اصل پایداری، کیفیت ارتباط و دسترسی موثر تاکید دارد.

در این اطلاعیه تاکید شده است‌؛ وزارت آموزش و پرورش نیز در راستای تحقق برنامه ششم توسعه، استفاده از فناوری‌های نوین ارتباطی درآموزش که مورد تاکید سند تحول بنیادین هم است، به راه اندازی شبکه اجتماعی دانش آموزان «شاد» اقدام کرده است که در راستای اجرایی شدن آن از ظرفیت تمام پیام رسان‌های داخلی که دعوت آموزش و پرورش را پذیرفته بودند، استفاده کرده است و تمامی مستندات آن موجود است، بنابراین ادعای این که آموزش و پرورش انحصار در استفاده از یکی از پیام رسان‌ها را مد نظر قرار داده است، از اساس تکذیب می‌شود.

براین اساس‌؛ هرگونه خبرمنتشر شده در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی غیررسمی مبنی بر حذف گروه‌ها و کانال‌های آموزشی در پیام رسان‌های خارجی تکذیب می‌شود.

در پایان این اطلاعیه آمده است؛ آموزش و پرورش به عنوان نهاد حاکمیتی اطلاعات کاربرانش را در اختیار دارد و به هیچ دستگاه و شرکتی این اطلاعات را ارائه نمی‌دهد.

براین اساس؛ ۵پیام رسان داخلی برای همکاری در شبکه اجتماعی دانش آموزان«شاد» اعلام آمادگی کرده‌اند و آموزش و پرورش هیچ‌گونه امتیازی برای پیام رسان خاصی قائل نیست.

لذا ضمن تکذیب این گونه ادعاهای واهی اعلام می‌شود که این وزارتخانه حق قانونی هرگونه اقدام حقوقی در مراجع قضایی را در صورت تکرار این گونه موارد برای خود محفوظ می‌داند. "

« صدای معلم » بر اساس مطالبه گری و شفاف سازی در این مورد چند پرسش را مطرح می کند . پیام رسان ها در همه جای دنیا ماهیتی " اجتماعی " دارند و کارکرد آن ها در جهت ارتباطات و تعامل های اجتماعی پی ریزی شده است .

1- سید محمد بطحایی وزیر پیشین آموزش و پرورش در حاشیه همایش تبیین آیه سال و نشست مسئولان و معاونان اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان در جمع خبرنگاران درباره مفاد تفاهم نامه امضا شده میان آموزش و پرورش و سازمان اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان در 21 فروردین 1397 اظهار داشته بود : ( این جا )

" چند روز پیش بخشنامه ای را صادر کردیم که طی آن ذکر شده با توجه به سیاست های کلی نظام و فضای انحصاری که برای یک پیام رسان خارجی ایجاد شده است کلیه بخش های آموزش و پرورش باید از پیام رسان داخلی استفاده کنند. خوشبختانه ما پیام رسان های داخلی خوبی داریم که اشکالات آنها در حال برطرف شدن است. در آموزش و پرورش نیز مذاکره را با دو پیام رسان داخلی آغاز کرده ایم که ان شاءالله طی روزهای آینده با آنها به توافق می رسیم.

در این بخشنامه ما کلیه واحدهای اداری را در استفاده از پیام رسان خارجی منع کردیم چرا که معتقدیم پیام رسان خارجی آسیب های جدی به سبب تربیتی به دانش آموزان مان وارد می کند. خواهش ما از اولیا و دانش آموزان این است که به سمت استفاده از پیام رسان داخلی حرکت کنند.

 شفاف سازی در مورد شبکه شاد و پیام رسان های داخلی و پرسش های صدای معلم

این بخشنامه که با امضای شاپور محمدزاه ،٬ مشاور وزیر و مدیرکل دفتر وزارتی منتشر شد بود٬ از همه معاونت‌ها٬ ادارات کل ، مراکز و سازمان‌های تابعه آموزش و پرورش خواسته بود که از پیام‌رسان‌ها و شبکه‌هایی چون تلگرام ، اینستاگرام ، واتس‌اپ ، لای ، تانگو و غیره استفاده نکنند.

همچنین هشدار داده شده بود که استفاده از شبکه‌ های خارجی برای اطلاع‌رسانی و به اشتراک گذاشتن اطلاعات چه برای دانش‌آموزان و چه از سوی دبیرخانه‌ها و استفاده از امور تبلیغاتی و فراخوان‌ها مجاز نیست و در هر سطحی پیگرد قانونی دارد.

علاوه بر واحدهای اداری وزارت آموزش و پرورش، همه مدارس شامل دولتی، غیردولتی نیز مخاطب این بخشنامه هستند.

در این ابلاغیه البته به چند بخشنامه و دستورالعمل دولتی در این زمینه که ۹۶، ۹۴ و ۹۳ صادر شده‌اند استناد شده است.

آیا وزارت آموزش و پرورش در این مورد بخشنامه جدیدی صادر کرده است ؟

این عبارت وزارت آموزش و پرورش را چگونه باید تعبیر و تفسیر کرد :

" هرگونه خبر منتشر شده در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی غیررسمی مبنی بر حذف گروه‌ها و کانال‌های آموزشی در پیام رسان‌های خارجی تکذیب می‌شود. "

2-« صدای معلم » می خواهد بداند ؛ از چه زمانی وزارت آموزش و پرورش الزام قانونی پیدا کرده است تا به شبکه‌های اجتماعی غیررسمی پاسخ گو باشد ؟

آیا این وزارتخانه و روابط عمومی آن به همان اندازه که به این شبکه های غیررسمی حساس و پاسخ گو هستند به رسانه های رسمی هم پاسخ گو هستند ؟

آیا روابط عمومی این وزارتخانه در محیطی غیر از " شبکه مجازی " فعالیت می کند که در برابر آن موضع می گیرد ؟

در این اطلاعیه وزارت آموزش و پرورش گفته است که به عنوان نهاد حاکمیتی اطلاعات کاربرانش را در اختیار دارد و به هیچ دستگاه و شرکتی این اطلاعات را ارائه نمی‌دهد.

پرسش صدای معلم از مسئولان این وزارتخانه آن است که بر اساس گزارش مستند این رسانه ، اطلاعات شناسنامه ای و خصوصی معلمان و همکاران مدرسه که البته همه آن ها را می توان در فرم 502 هر کارمند یافت به چه درد این سامانه می خورد ؟

3-پیام رسان ها در همه جای دنیا ماهیتی " اجتماعی " دارند و کارکرد آن ها در جهت ارتباطات و تعامل های اجتماعی پی ریزی شده است .

در کدام یک از نظام های آموزشی یه ویژه توسعه یافته چنین کارکردهایی برای " پیام رسان ها " و " شبکه های اجتماعی " تعریف شده است ؟

  تدریس آنلاین ابزارها و قواعد خاصی دارد. مثلا تدریس آنلاین رسمی از طریق سیستم LMS امکان پذیر است.

" باید به مدیران محترم وزارت آموزش و پرورش یادآوری کرد که تدریس آنلاین رسمی فقط از طریق ال ام اس ها ممکن است. چطور شده که بیست سال بیشتر است که شعار هوشمند سازی مدارس سر داده می شود ولی آموزش و پرورش هنوز یک lMS فارسی درست و حسابی برای تدریس آنلاین معلمان طراحی و تدوین نکرده است ؟ " ( این جا )

4-نکته تاسف آور در این اطلاعیه تهدید پرسش گران و منتقدان به برخوردهای حقوقی و قضایی است .

این مسائل در حالی بیان می شوند که هنوز جوهر بخشنامه وزارتی در زمان سرپرستی جواد حسینی در مورد " ممنوعیت شکایت از رسانه ها " در آموزش و پرورش خشک نشده است ! ( این جا )

آیا این نوع گفتمان به نوعی برگشت به فضای " فرهنگ امنیتی " نیست ؟

مگر آقای حاجی میرزایی وزیر آموزش و پرورش در همان ابتدای کار تصریح نکرد که معلمان انحرافات سیستم را به ایشان گوشزد کنند ؟

آن تحول واقعی که قرار بود توسط ایشان و با مشارکت و تعامل معلمان حاصل گردد به کجا انجامید ؟

انتظار معلمان و ذی نفعان آموزش و پرورش از این وزارتخانه شفاف سازی ، پاسخ گویی و تصحیح اشتباهات است .

پایان گزارش/


 شفاف سازی در مورد شبکه شاد و پیام رسان های داخلی و پرسش های صدای معلم

منتشرشده در گفت و شنود

حذف رتبه بندی معلمان و صدور احکام تبعیض آمیز ناشی از افزایش امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری و چند پرسش

روزهای پایانی سال 98 آزمونی سخت و سنگین برای فرهنگیان بود.فرهنگیانی که سالها برای احقاق حقوق تضییع شده و رفع تبعیض تاریخی و فاجعه بار برون سازمانی خود در قیاس با سایر کارمندان دولت تلاش می کردند به یکباره با صدور احکامی منفعت طلبانه و غیر کارشناسی قربانی تبعیض درون سازمانی نیز گردیدند! فرهنگیان مصرانه انتظار دارند وزیر محترم،معاونین ایشان، مدیران کل حوزه ستادی وزارت آموزش و پرورش از یکسو و مدیران کل استانها، معاونین، روسا و معاونین ادارات نواحی جهت شفاف سازی و رفع هر گونه سوء تفاهمی فیش های حقوقی و مبالغ اضافه کاری خود را منتشر نمایند تا همه بدانیم عدالت از نگاه متولیان آموزش و پرورش به چه معناست ؟

جامعه آموزش و پرورش هنوز نتوانسته است جایگاهی درخور و هویتی قابل دفاع برای خود تعریف نماید و در شکل گیری این هویت ناقص بیش از هرکس خود فرهنگیان مقصرند!

نظام آموزشی ما به شدت ناکارآمد ، ناقص و معیوب است که خود معلول عوامل گوناگون و پیچیده تاریخی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است اما برای اصلاح باید نه زمان را از دست داد، نه اراده و نه مطالبه گری را.

اصلاح نظام آموزشی بدون اعتماد آفرینی مقدور نیست ، تا قبل از وزارت جناب آقای حاجی میرزایی یک وحدت درون سازمانی جهت مطالبه گری و رفع تبعیض در آموزش و پرورش وجود داشت که خواب را از چشم مدیران نالایق و بی برنامه ریز که قادر به پاسخگویی مطالبات به حق فرهنگیان نبودند ربوده بود!

به نظر می رسد صدور احکام جدید که با سفسطه های معاونت محترم وزارت آموزش و پرورش جناب آقای اللهیار ترکمن و تیم مشاور ایشان صورت پذیرفته و دقیقا بر خلاف موازین قانونی، اخلاقی، اسلامی و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش انجام گرفته در راستای ایجاد شکاف و برهم زدن اتحاد میان نیروهای ستاد و صف در آموزش و پرورش جهت منحرف نمودن، ابتر کردن و به محاق بردن مطالبات فرهنگیان باشد!

حذف رتبه بندی معلمان و صدور احکام تبعیض آمیز ناشی از افزایش امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری و چند پرسش

اجرای ناقص و فاجعه بار  بخشنامه شماره 696488 مورخ 30/11/98 سازمان برنامه و بودجه مبنی بر افزایش امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری به میزان 50 درصد، عملا به طرحی برای ایجاد اختلاف در خانواده بزرگ آموزش و پرورش از یکسو و بهره مندی تیم برنامه ریز وزارت آموزش و پرورش از سفره انقلاب، از سوی دیگر بدل گردید که بدون شک نتیجه زایمانی چنین دردآور تولد تبعیضی دهشتناک است که حتی بیانش هر انسان منصف و آزاده ای را آشفته حال می سازد!

 احکام جدید، اعتراضات و مطالبات اساسی را در میان فرهنگیان رقم زده است که انتظار می رود متولیان آموزش و پرورش به آن پاسخ صریح دهند... البته پاسخ هایی متفاوت با سرنوشت شوم و تهوع آور صندوق ذخیره فرهنگیان و اجرای طرح فشل رتبه بندی معلمان!

1-  آیا صدور احکام جدید منتج به اختلاف در بین فرهنگیان خصوصا نیروهای ستاد و صف و ایجاد تقابل و طفره از انجام وظیفه در راستای مقاومت مدنی در راستای احقاق حق توسط معلمان و در نتیجه خسارت بار شدن آموزش و پرورش و متضرر شدن جامعه نمی گردد؟
2- آیا صدور احکام جدید در راستای سیاست نخ نما شده قجری " تفرقه بینداز و حکومت کن" نیست؟
3- بر اساس کدام کار کارشناسی علمی حکم یک "دکتر معلم" باید بین دو تا سه میلیون تومان  کمتر از یک کارشناس مسول هم سابقه خود با مدرک لیسانس شاغل در ادارات آموزش و پرورش باشد؟
4- معاونت محترم وزارت آموزش و پرورش چگونه و بر اساس کدام اقدامات اعتماد آفرین، فرهنگیان را دعوت به اعتماد به مسولان وزارتی می کند در حالی که با اختلاف حقوق سه میلیونی ناشی از تدابیر نابخردانه جنابشان در احکام صادره، با هر درصدی افزایش در احکام  سال جدید فاصله ها همچنان عمیق تر خواهند شد؟
5-  آیا منافع شخصی، منفعت طلبی و افزایش حقوق آنچنانی مدیران وزرات آموزش و پرورش از شخص وزیر گرفته تا معاونین و زیر مجموعه های دخیل در اخذ و اجرای چنین تصمیمی که منتج به صدور این احکام ناعادلانه گردید در اتخاذ چنین تصمیمی اثرگذار نبوده است؟ قطعا از نگاه فرهنگیان این عمل در راستای بهره مندی جناب وزیر و معاونین و ... ایشان از سفره انقلاب تفسیر می گردد!
6-  واکنش تشکل های ناکارآمد و مختلف صنفی فرهنگیان به این تبعیض چه بوده است؟

صدور احکام جدید و واکنش تشکل های صنفی و سیاسی فرهنگیان چقدر یادآور سریال "هیولا"ست.

حذف رتبه بندی معلمان و صدور احکام تبعیض آمیز ناشی از افزایش امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری و چند پرسش

و اما دعوت به یک چالش ؛

* فرهنگیان مصرانه انتظار دارند وزیر محترم،معاونین ایشان، مدیران کل حوزه ستادی وزارت آموزش و پرورش از یکسو و مدیران کل استانها، معاونین، روسا و معاونین ادارات نواحی جهت شفاف سازی و رفع هر گونه سوء تفاهمی فیش های حقوقی و مبالغ اضافه کاری خود را منتشر نمایند تا همه بدانیم عدالت از نگاه متولیان آموزش و پرورش به چه معناست ؟
فرهنگیان دفاع از شان و شعور خود را وظیفه ذاتی رسالت پیامبرگونه خود می دانند و تا تحقق عدالت و رفع تبعیض، در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی و در ذیل مطالبات به حق صنفی پیگیر مطالبات خود خواهند بود و عواقب این پیگیری متوجه کسانی است که بستر ساز چنین بی عدالتی گردیده اند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

حذف رتبه بندی معلمان و صدور احکام تبعیض آمیز ناشی از افزایش امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری و چند پرسش

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

انتقاد صدای معلم از شبکه شاد و نقض اصل مدرسه محوری توسط وزارت آموزش و پرورش

هنوز وزارت آموزش و پرورش به گزارش صدای معلم در مورد " تلویزیون تعاملی سینا " پاسخی ارائه نکرده است . ( این جا )

در این گزارش آمده بود :

" « محسن حاجی میرزایی » از ساخت نرم افزار دیگری نام می برد .

این همه دوباره کاری و اتلاف هزینه و منابع چه معنایی دارد ؟

واقعا جایگاه " مدیریت و برنامه ریزی " در این نظام آموزشی و نیز مراتب بالاتر کجاست و چگونه تعریف شده است ؟

این روزها به علت تعطیلی مدارس برخی مدیران و معاونان معلمان را تحت فشار قرار داده اند که به صورت آنلاین و در گروه های تلگرامی تدریس کنند .

و این در حالی است که شبکه تلگرام با بیش از 40 میلیون کاربر ایرانی هنوز در فیلترینگ به سر می برد .

چرا وزیر آموزش و پرورش حداقل به عنوان عضوی از " مرکز ملی فضای مجازی " موضوع رفع فیلترینگ از این شبکه کارآمد را مطرح نمی کند ؟ در حالی که بسیاری از مدارس و دانش آموزان ما در نقاط مختلف کشور دچار محرومیت هستند و فاقد امکاناتی مانند کامپیوتر ، لپ تاپ ، گوشی هوشمند و حتی اینترنت پرسرعت و یا معمولی هستند قرار است به کدام " عدالت آموزشی " نزدیک شویم ؟

این گونه " محافظه کاری ها " و " پنهان کاری ها " تاکنون چه مشکل و یا گرهی از نظام آموزشی بیمار و کشور باز کرده است ؟ "

محسن حاجی میرزایی در پنجمین  گردهمایی مشترک مدیران و معاونان ادارات کل آموزش و پرورش استان‌ها با اعضای شورای معاونان که به صورت ویدئو کنفرانس برگزار شد مطالبی را در مورد " شبکه شاد " بیان کرده است .

وزیر آموزش و پرورش می گوید :

" شاید صدها ساعت وقت افراد مختلف برای طراحی شبکه اجتماعی دانش آموزان صرف شده است و کاری که در حال انجام است بزرگترین خدمتی است که پس از انقلاب انجام خواهد شد چرا که گسترده و پرشمار است.

وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه در حال افزایش سرمایه اجتماعی هستیم،گفت: ما  نشان خواهیم داد مجموعه‌ای هستیم که قدرت تطبیق سریع با شرایط جدید را داریم و این افتخاری بزرگ و پایدار برای نظام آموزش و پرورش خواهد بود.

انتقاد صدای معلم از شبکه شاد و نقض اصل مدرسه محوری توسط وزارت آموزش و پرورش

حاجی میرزایی اذعان کرد: خوشبختانه در مسیر جدید از کشورهای دیگر عقب نیستیم و همراه کشورهای دیگر وارد میدان عمل شده‌ایم و امیدوارم با تلاش‌های که انجام شده مجموعه ما مجموعه‌ای سرآمد باشد.

وی با بیان اینکه در حال خلق عرصه‌ای هستیم تا ارائه خدمات را در فضای اینترنت فراهم کنیم،گفت: هرچند که این شبکه جریان آموزش را استمرار می‌بخشد اما ظرفیت‌ها و قابلیت‌های فراوان دیگری هم دارد که می‌تواند در اختیار مخاطبانش قرار ‌دهد.

وزیر آموزش و پرورش افزود: این بستر آماده ارائه خدمات برخط خوبی از محتواهای آموزشی به مخاطبانش است همچنین این بستر می‌تواند شبکه بزرگ فراگیری را از سطح ستاد تا سطح 15 میلیون دانش آموز فراهم کند.

حاجی میرزایی با بیان اینکه شبکه اجتماعی «شاد» عدالت آموزشی و کیفیت آموزشی را ارتقا داده و ما می‌توانیم نظارت‌های کیفی را نیز دراین شبکه بهبود بخشیم، تاکید کرد: این سامانه این امکان را فراهم می‌کند تا در کنار دسترسی به آموزش برابر، دسترسی به آموزش با کیفیت نیز فراهم شود.

وزیر آموزش و پرورش گفت: این شبکه امکان آن را دارد که براساس سند تحول بنیادین محیط یادگیری متنوعی را در اختیار دانش آموزان قرار دهد.

حاجی میرزایی اذعان کرد: باید با کنش بزرگی، همت و تلاش به میدان عمل بیاییم و امروز همه همکارانم در سطح کشور را به یک جوشش و مجاهدت بزرگ دعوت می‌کنم چرا که این کار یک کار اداری نیست که فقط با ابلاغ  بخشنامه شدنی باشد بلکه باید تا آخرین لحظه و نقطه کار برای اطمینان از انجام دادن با کیفیت آن پیش برویم.

وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه ایجاد شبکه اجتماعی «شاد» برای دانش آموزان جهش بزرگی در آموزش و پرورش محسوب می شود، گفت: در ستاد ملی مبارزه با کرونا گزارشی ارائه دادم که حتی پس از بازگشایی مدارس آموزش‌ها بر بستر فضای مجازی استمرار پیدا کند و خوشبختانه در متن مصوبه از سوی رئیس جمهور برآن تاکید شده است. "

مهدی شرفی سرپرست مرکز برنامه‌ریزی و فناوری اطلاعات نیز در پنجمین گردهمایی مشترک اعضای شورای معاونین و مدیران کل استانی که به صورت ویدئو کنفرانس برگزار شد اظهار کرد:

شبکه اجتماعی دانش آموزی (شاد)، دارای ۵بخش اصلی می‌باشد که لازم است مدیران و معلمان مدارس در سراسرکشور با آگاهی و توجه به این ۵ بخش در آن وارد شده و کلاس‌های مجازی را تشکیل دهند.

انتقاد صدای معلم از شبکه شاد و نقض اصل مدرسه محوری توسط وزارت آموزش و پرورش

اولین بخش از این شبکه اجتماعی دانش آموزی، سخت افزارها و سرورهایی با پهنای باند به گونه‌ای است که بتواند پاسخگوی حضور دانش آموزان و معلمان در مواقع ترافیک کار باشد.

بخش دوم شبکه اجتماعی دانش آموزی، بخش نرم افزارهایی است که با همت زبده‌ترین مهندسان نرم افزاری کشور نوشته و در اختیار این وزارتخانه قرار گرفته است.

انتقاد صدای معلم از شبکه شاد و نقض اصل مدرسه محوری توسط وزارت آموزش و پرورش

سرپرست مرکز برنامه‌ریزی و فناوری اطلاعات بخش سوم شبکه شاد را بخش پیام رسان‌ها عنوان کرد و گفت: با توجه به نقش پیام رسان‌ها در ایجاد کلاس درس مجازی برای دانش آموزان و با نظارت مدیران، ۵  پیان رسان داخلی به طور داوطلبانه آمادگی خود را برای حضور در شبکه شاد اعلام کرده‌اند که لازم است مدیران مدارس یکی از این پیام رسان‌ها را در سامانه سناد انتخاب کرده و به معلمان و دانش آموزان خود معرفی کنند.

چهارمین بخش این شبکه اجتماعی دانش آموزی، سامانه پشتیبانی سناد است که ثبت اطلاعات در این سامانه بسیار مهم است و مدیران باید توجه داشته باشند که کلاس‌های درس و ورود معلم و دانش آموزان در کلاس تنها براساس اطلاعاتی که در سامانه سناد ثبت شده است، امکان پذیر خواهد بود. مقامات و تصمیم گیرندگان و به ویژه وزیر آموزش و پرورش به جای " اجبار " ، " دستور " و " صدور بخشنامه " در زمینه لزوم استفاده از این پیام رسان های داخلی به دلایل عدم استقبال جامعه از آن ها رجوع کنند و رویه " لجبازی " بی منطق را کنار بگذارند .

بخش پنجم شبکه اجتماعی دانش آموزی (شاد)، کاربران هستند و مدیران مدارس به عنوان مهمترین کاربران این شبکه، لازم است صحت اطلاعات وارد شده در سامانه سناد را مورد بررسی قرار داده و به روزرسانی کنند وکلاس‌های درس را بر اساس معلم کلاس انتخاب و معرفی نمایند.

معلمان و دانش آموزان می‌توانند از طریق پیام رسان انتخاب شده و با استفاده از کد ملی خود که قبلا توسط مدیران مدارس به سامانه سناد وارد شده است، وارد بخش اختصاصی خود شوند و در کلاس مجازی با نظارت مدیر مدرسه  حضور داشته باشند . "

نخستین پرسش « صدای معلم » آن است که ایجاد سیستم " بخشنامه " نظیر آن چه در آموزش رسمی جریان دارد و ناکارآمدی آن پیش تر و به کرات به اثبات رسیده است ؛ با کدام مولفه های " آموزش کیفی " تناسب و تجانس دارد ؟

مستندات وزیر آموزش و پرورش برای افزایش " سرمایه اجتماعی " در حالی که بخش قابل توجهی از " معلمان " از مساله " تبعیض " در افزایش حقوق و  بی توجهی به مطالبات قانونی به ویژه در مورد حذف رتبه بندی معلمان و اجرای ناقص و مبهم " فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری " خشمگین و بی انگیزه هستند ؛ چیست ؟

انتقاد صدای معلم از شبکه شاد و نقض اصل مدرسه محوری توسط وزارت آموزش و پرورش

در حالی که بسیاری از مدارس و دانش آموزان ما در نقاط مختلف کشور دچار محرومیت هستند و فاقد امکاناتی مانند کامپیوتر ، لپ تاپ ، گوشی هوشمند و حتی اینترنت پرسرعت و یا معمولی هستند قرار است به کدام " عدالت آموزشی " نزدیک شویم ؟

پیام رسان های داخلی فاقد کارایی لازم و زیرساخت های کافی برای " ارتباط اثربخش " هستند .

مقامات و تصمیم گیرندگان و به ویژه وزیر آموزش و پرورش به جای " اجبار " ، " دستور " و " صدور بخشنامه " در زمینه لزوم استفاده از این پیام رسان های داخلی به دلایل عدم استقبال جامعه از آن ها رجوع کنند و رویه " لجبازی " بی منطق را کنار بگذارند .

پرسش دیگر آن است که با کدام مجوز قانونی اطلاعات شناسنامه ای و شخصی مدیران ، دانش آموزان و معلمان در " سامانه  سناد " در اختیار  پیام رسان های داخلی قرار می گیرد ؟

آیا این مصداق صریح نقض " حریم خصوصی " نیست ؟

آیا در این زمینه کارشناسی های لازم صورت گرفته است ؟

این همه شتاب و عجله در حالی که شبکه 4 و شبکه آموزش صدا و سیما به امر آموزش می پردارند چه معنایی دارد ؟

تعداد قابل توجهی از مدیران و معلمان بر اساس تشخیص و تعامل برنامه هایی را به صورت ابتکاری و خلاقانه در مدارس  اجرا کرده اند .

پرسش صدای معلم آن است که این همه شعار در مورد " مدرسه محوری " برای چیست ؟

آیا وزارت آموزش و پرورش که خود دچار سوء مدیریت ، فقدان برنامه ریزی و ناکارآمدی مزمن در اعمال نظارت های قانونی است می تواند نسخه ی جدید و به روز شده ای از " آموزش مجازی " را به معلمان دیکته کند ؟ در حالی که مشاهدات نشان داده از روند تحولات حتی در سطح " مدرسه " نیز عقب تر است !

انتقاد صدای معلم از شبکه شاد و نقض اصل مدرسه محوری توسط وزارت آموزش و پرورش

آیا وزارت آموزش و پرورش با شبکه های مانند تلگرام که شبکه محبوب در میان بیش از 40 میلیون کاربر ایرانی است ، مشکل دارد و قصدش فقط ایجاد محدودیت است ؟

نکته طنز و تلخ قضیه آن جاست که در برخی مناطق آموزش و پرورش اعلام شده است که ظرفیت " پیام رسان های داخلی " پر شده است و آن ها فقط می توانند از برخی دیگر از این پیام رسان ها استفاده کنند !

زمانی که تلگرام با امکانات قابل توجه و به روز خدمات رایگان با ایمنی بالا ارائه می کند ، چرا باید در این شرایط اقتصادی بودجه های هنگفتی را صرف راه اندازی شبکه هایی کرد که مورد توجه و اسقبال کاربران نیست ؟ هنوز وزارت آموزش و پرورش به گزارش صدای معلم در مورد " تلویزیون تعاملی سینا " پاسخی ارائه نکرده است .

آیا این موضوع با " عقلانیت " و " منطق " سازگار است ؟

پرسش « صدای معلم » آن است در حالی که وزارت آموزش و پرورش بخش مهمی از وظایف ذاتی خویش در زمینه آموزش و حتی بر خلاف قانون اساسی " برون سپاری " می کند چرا در این زمینه خود راسا وارد عمل شده و اجازه ورود بخش " خصوصی " به آموزش های آنلاین و آموزش های مجازی را نمی دهد ؟

آیا نسخه شکت خورده روبیکا و تلویزیون تعاملی سینا مورد توجه مسئولان قرار نگرفته است ؟

انتقاد صدای معلم از شبکه شاد و نقض اصل مدرسه محوری توسط وزارت آموزش و پرورش

انتقاد صدای معلم از شبکه شاد و نقض اصل مدرسه محوری توسط وزارت آموزش و پرورش

انتقاد صدای معلم از شبکه شاد و نقض اصل مدرسه محوری توسط وزارت آموزش و پرورش

انتقاد صدای معلم از شبکه شاد و نقض اصل مدرسه محوری توسط وزارت آموزش و پرورش


انتقاد صدای معلم از شبکه شاد و نقض اصل مدرسه محوری توسط وزارت آموزش و پرورش

منتشرشده در گفت و شنود

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور