در کلاس جامعهشناسی شهری با دانشجویان درباره ارتباط مفهوم « احترام» و معماری گفت و گو می کردیم. میگفتم زمانی که توالت در گوشهای از حیاط خانه قرار میگیرد و کسی صدای باد معدۀ کسی را نمیشنود تعریف احترام در بین اعضای خانواده فرق دارد با زمانی که درِ توالت به پذیرایی باز می شود، بهگونهای که اعضای خانواده کوچکترین صدا در فضای دستشویی را میشنوند. گاهی اوقات نوع معماریِ مکان، برداشت جامعه از مفاهیم اجتماعی را دستخوش تغییر میکند. با طرح موضوع احترام انگار دانشجویان از والدینشان دلِ پری داشتند چراکه بیشترشان اعتراف می کردند که از نظر والدینشان؛ آنان جوانانی بیتربیتاند و مدام با جمله «جوان؛ جوانهای قدیم» ؛ از طرف والدینشان تحقیر میشوند.
قرار شد دانشجویان دقیقا موقعیت هایی را توصیف کنند که در آنها توسط والدین « بیتربیت» خطاب شدهاند. پاسخهای آنان بسیار متنوع و از منظر جامعهشناختی قابلتأمل بود. آنچه در ادامه میآید برخی از آن رفتارهاست:
لم دادن روی مبل راحتی یا دراز کردن پا در صورت نشستن روی فرش، امتناع از رفتن به مهمانی یا رفتن به مسافرت با خانواده، انتقاد از والدین بهویژه پدر، پوشیدن لباس خیلی راحت در خانه، اعتراض به میزان پولتوجیبی و در مواردی تقاضای مستقیم پول از والدین، مشاجره با خواهر یا برادر در حضور والدین، صحبت کردن از همسر ایده ال در حضور والدین، ریختن چای برای خود و تعارف نکردن به والدین، با صدای بلند سلام نکردن بهویژه در صبحها، گرم گرفتن با پسر یا دختر فامیل در مهمانی خانوادگی، پی بردن والدین به گفت و گو تلفنی آنها با دوستدختر یا دوستپسرشان، رسیدگی به زیبایی سروصورت در مقابل والدین، صحبت درباره سیاست و بروز اختلافنظر درباره مقامات سیاسی و کوتاه نیامدن فرزند، صحبت درباره دین و پاسخ دادن به نظرات والدین و کوتاه نیامدن فرزند، خاموش کردن کولرگازی توسط فرزندان به خاطر مصرف برق و بیتربیت قلمداد شدن توسط پدر و انجام همین رفتار توسط پدر و عدم توجه او به اعتراض فرزندان، ندادن کنترل تلویزیون به پدر و ...بسیاری از دانشجویان معتقد بودند که پدربزرگهایشان هم والدین خود آنان را بیتربیت میدانستند و مدام آنان را با جمله « جوان هم جوانان قدیم»، تحقیر میکردند. راه گفت و گو درباره ارزشهای اجتماعی که احترام هم یکی از آنهاست نباید مسدود شود.
گویا هر نسل، نسل پس از خود را بیتربیت میداند و تربیت، مانند پیراهنی است که با هر بار شست و شو رنگ آن مدام کمتر و کمتر می شود.
برخی از دانشجویان معتقد بودند که بسیاری از رفتارهایی را که پدر آنان مصداق بیتربیتی میداند خودش بهراحتی انجام میدهد. برای مثال؛ درحالیکه پدر خانواده شلوارک یا زیر پیراهن رکابی میپوشد، پوشیدن همینها توسط فرزندان را بیتربیتی میداند، یا درحالیکه پدر خانواده روی مبل راحتی لم میدهد و پایش را روی میز عسلی می گذارد انجام این رفتار توسط فرزندان را مصداق بیتربیتی میداند! ریختن چای توسط پدر و تعارف نکردن به دیگران، ورود به خانه بدون سلام یا با صدایی بسیار خفه سلام دادن توسط پدر از آن جمله است. پرسش برخی از دانشجویان آن بود که آیا اینها مصداق اقتدار بدون منطق و رانتی نیستند؟ چرا احترام باید همواره یکطرفه باشد؟
هدف این نوشته تضعیف یا ایجاد تزلزل در مفهومی مانند احترام نیست. همه انسانها انتظار دارند که با آنها محترمانه برخورد شود و چنین احترامی تابع سن، جنسیت، درآمد، موقعیت اجتماعی، دین، نژاد، قوم یا قبیله نباشد.
معمولاً در جامعه ایرانی ویژگی احترام، سلسله مراتبی و عمودی بودن است. احترام به بزرگتر واجب، ولی احترام به کوچکتر یک آپشن است!
بزرگترها انتظار دارند که همیشه کوچکترها به آنها احترام بگذارند ولی هیچ تعهد و ضمانتی نسبت به احترام به کوچکترها ندارند. احترام، مانند سایر مفاهیم اجتماعی مفهومی سیال و انعطافپذیر است. باید با ذهن باز با مفهوم احترام مواجه شد. با توجه به این ویژگی، همیشه باید برای تفسیر موقعیتی که غیرمحترمانه تلقی میشود جایی برای تفسیر باقی گذاشت.هر نسل تعریف خودش را از احترام دارد. هماکنون در خصوص احترام نوعی تضادِ بین نسلی دیده میشود.
به نظر میرسد که باید به تعریف هر نسل از مفهوم «احترام» احترام گذاشت.راه گفت و گو درباره ارزشهای اجتماعی که احترام هم یکی از آنهاست نباید مسدود شود. احترام هم مانند سایر مفاهیم، قابل گفت و گو و قابل مذاکره است. بهتر است که درباره اینگونه مفاهیم توافقی نسبی در بین اعضای جامعه وجود داشته باشد.
پس از جنگ جهانی دوم، برخی از محققان از حمایت اجتماعی گسترده از فاشیسم در آلمان دوران هیتلری شگفتزده شدند و به تحقیق در خصوص آن پرداختند. آنان یکی از زمینههای رشد فاشیسم در آلمان را نظام تربیتی خانواده آلمانی و احترام سلسله مراتبی موجود در آن میدانستند.
کانال فردین علیخواه
گروه استان ها و شهرستان ها/
صبح روز دوشنبه 4 فروردین 99 « مجتبی مردی » دبیر شیمی مدارس شهرستان مراغه به همراه مادر گرامی شان بر اثر کرونا فوت نمودند .
« صدای معلم » درگذشت این عزیزان را تسلیت می گوید .
پایان پیام/
گروه رسانه/
به تازگی نامهای در فضای مجازی منتشر شده است، مبنی بر پیشنهاد دانشگاه پیام نور برای خرید خدمت به دانشگاه فرهنگیان که بر این اساس، این دانشجویان حدود ۱۰۰ واحد درسی با ۶٫۵ سال تحصیلی را با رعایت ضوابط آموزشی عالی در دانشگاه پیام نور تحصیل کرده و دروس تخصصی و پایه را فرا بگیرند سپس دروس تربیتی یا سال چهارم تحصیل خود را در دانشگاه فرهنگیان ادامه تحصیل داده و از دانشگاه مزبور دانش آموخته خواهند شد و به نوعی دانشگاه پیام نور در قالب خرید خدمت به دانشگاه فرهنگیان خدمت رسانی خواهد کرد.
در این زمینه ؛ محمودرضا اسفندیار کارشناس آموزش یادداشتی برای صدای معلم ارسال کرده است .
فرقی نمی کند که مقامات سیاسی و مذهبی چه تفسیری از ویروس کرونا دارند مثلا آن را ناشی از گناه مردم و خشم پروردگار می دانند یا حاصل همکاری جن و انس و یا یک پدیده طبیعی یا توطئه دشمن. مهم این است که عملکرد دولتها تقریبا یکسان است و همه مطابق پروتکل های بهداشتی و توصیه های سازمان جهانی بهداشت عمل می کنند.
تقریبا همه کشورها از چین تا امریکا و ایتالیا و اسپانیا با تاخیر شیوع ویروس کرونا را جدی گرفته اند و همین تاخیر باعث گسترش بیماری شده است. در حاشیه هم گروه های مذهبی و سیاسی در سراسر جهان تفسیرهای متافیزیکی از بیماری ارائه می دهند که چندان جدی گرفته نمی شود.
در حال حاضر سه استراتژی اصلی در برخورد با این ویروس در کشورهای مختلف وجود دارد:
یک - انتظار واکسن . خوشبختنانه واکسن کووید19 در آمریکا روی انسان آزمایش شده است و قطعا واکسن آن دست یافتنی است. اما هنوز دور از دسترس است و تهیه آن در بهترین حالت 12 تا 18 ماه طول می کشد.
دوم - تعطیلی کامل فعالیت ها و خانه نشینی مردم، به امید قطع زنجیره انتقال بیماری.این استراتژی برای مدت طولانی باعث فروپاشی اقتصادی می شود و برای دولتها و مردم قابل تحمل نیست.
سوم - حساب کردن روی ایمنی طبیعی انسانها در برابر ویروس و اجرای محدودیت ها در حدی که تعداد بیماران حادتنفسی از تعداد تخت های بیمارستانی بیشتر نشود و ابتلای 70 درصد مردم به بیماری تدریجی و کنترل شده و در یک بازه زمانی دو سه ساله با کمترین تلفات صورت گیرد.
به نظر می رسد ترکیبی از این سه روش کارسازتر است.
باید با تعطیل عمومی جلوی گسترش یکباره بیماری و افزایش آمار مرگ و میر را گرفت. اما امید به قطع زنجیره انتقال ویروس در جهان به هم پیوسته ممکن نیست.
تصور ساده انگارانه از بیماری و تکیه بر مصونیت طبیعی افراد باعث مرگ و میر میلیونی انسانها می شود و بالاخره تا تهیه واکسن نمی شود دست بسته نشست.
واقعیت این است که دنیا با مساله کرونا به مثابه یک موضوع طبیعی و پزشکی برخورد می کند و توصیه ها و دستورالعمل ها را رعایت می کند. در ایران هم دقیقا با همین شیوه برخورد می شود. به جدل های سیاسی و عقیدتی و مذهبی که تاثیر چندانی در رفتار دولتها و جوامع ندارند، باید در حد و اندازه واقعی آنها اهمیت بدهیم ،
ویروس کووید 19 مدتها مهمان ناخوانده ماست و بسیاری از رفتارهای اجتماعی ما را تغییر داده و می دهد . بعید است بعد از نابودی این ویروس ما دوباره به رفتارهای عادی قبل از پیدایش ویروس برگردیم. ویروس کووید 19 باعث شده که فاصله های فیزیکی ما از همدیگر بیشتر شود. آیا این فاصله گذاری بر روی رفتارهای اجتماعی ما تاثیر تعیین کننده خواهد داشت؟
گروه آموزگاران اندیشمند
سایه شوم و مرگبار کرونا ، علاوه بر تعطیلی اماکن مقدسه و مناسک جمعی ،حتی از خانواده و نزدیکان متوفی نیز این فرصت را سلب کرده است تا حداقل شاهد مشایعت جنازه عزیز خود به سرازیری لحد باشند تا چه رسد به برپایی مجلس ترحیم و تکریم از آن سفر کرده به دیار باقی .
قرار است گمنام و غریبانه ، در اوج مظلومیت و تنهایی ، این دنیای پرفریب و مملو از هیاهو را برای همیشه ترک کنند.
اما در این وانفسا، برخی از دوستان خوش ذوق فرهنگی، که از افزایش پنجاه درصدی به امتیازات فصل دهم از قانون مدیریت خدمات کشوری حسابی دلخورند و از اقدام یک جانبه و تبعیض آمیز آموزش و پرورش ازاین افزایش پلکانی ،عصبانی به نظرمی رسند ، قصد دارند با برپایی مجلس ترحیم به سوگ نوزاد ناقص الخلقه ای بنشینند که پس از چهار سال انتظار برای آمدنش، ( 94 - 98 )،عمرش به دنیا نبود و از گرد راه نرسیده ، قلبش از تپش ایستاد.
فانی نخستین کسی بود که پس از یک کلنجار دوساله با هدف نجات از ملامت معلمان، در سال 94 مجبور شد تا با پرچم رتبه بندی هم که شده برای جبران این شکاف ایجاد شده در حقوق و دستمزد معلمان در مقایسه با دیگر کارکنان دستگاه های دولتی، چندر غازی به آن بیافزاید.
بعدا کاشف به عمل آمد که این افزایش صرفا ناشی از تغییر در امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری است که برای خلاص شدن از فشار یک تقاضای فراگیر ، با نام جعلی رتبه بندی به معلمان غالب شده است. بقا ،کرامت و جایگاه اجتماعی وزارتخانه عریض و طویلی با نام آموزش و پرورش ، بسته به جایگاه و رتبه معلمانی است که تا کنون آن گونه که باید و شاید از سوی نیروهای ستادی تحت امر شما ، جدی گرفته نشده اند .
هرچند در همان ایام نیز چراغ خاموش با امضای طلایی برخی از مقامات ،دیگر سازمان ها ، بار خود را یک شبه بسته ، حقوق کارکنان خود را فی المره ، تصاعدی افزایش دادند.
چهار سالی گذشت ، تا با جلوس ناگهانی حاجی میرزایی بر صندلی وزارت ، دوباره رتبه بندی در سرلیست اول مطالبات معلمان قرارگرفت ، این بار نیز با یک افزایش قطره چکانی در حقوق معلمان ، سرو ته ماجرا را به هم آورده ، همان عناوین قبلی و تکراری مندرج در مسیر ارتقای شغلی را با نام رتبه بندی به خورد معلمان دادند.
روزها گذشت تا پس از رونمایی از ابلاغیه معاون اول روحانی ، یکی از معاونان وزیر با قیافه ای حق به جانب ، در مصاحبه با ذوالفقاری ( خبرنگار صدا و سیما ) ، ظفرمندانه از افزایشی در حقوق معلمان خبر داد که یک شبه بیش از 900 هزار فرهنگی را در بهت و حیرت فروبرد!
اسفندی که قرار بود در آستانه نوروز کرونا زده در ایران، برای هر معلم با نام رتبه بندی ،دو میلیونی عیدی به همراه داشته باشد!
با بیرون آمدن برخی از احکام ده میلیونی در بین کارکنان اداری و ستادی که از افزایش 3/5 میلیونی در حقوق آنان پرده برمی داشت، تازه دو ریالی معلمان افتاد که چه بر سرشان آمده است؟!
از دلبری با نام فریبنده و جذاب رتبه بندی تنها شبحی به جا مانده بود که هیچ شباهتی به رتبه بندی نداشت.
پس از روزها ، آموزش و پرورش در توجیه این افزایش نابرابر و تبعیض آمیز ،دست به دامان مغالطه ای شد که حتی کودکان نابالغ نیز آن را جدی نمی گیرند.
امروز آموزش و پرورش به جایی رسیده است که ناگزیر باید علاوه بر تحمل ملامت معلمان و تلاش برای ترمیم این نابرابری فاحش بین حقوق کارکنان اداری و آموزشی ، برای رتبه بندی نیز ، شاهد برگزاری مجلس ترحیم از سوی معلمان باشد.
"چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی" ؟!
چرا از روز اول به معلمان راست و پوست کنده نگفتید ما قادر به برقراری نظام ویژه ای تحت نام رتبه بندی برای جبران خدمات معلمان نیستیم؟!
چرا اقرار نمی کنید که شما نیز مانند دانشگاهیان ، در عمل اعتقادی به همطرازی معلمان با استادان ، پژوهشگران و فن آوران ندارید؟!
چرا باید دریافتی یک دکتر معلم، پس از گذشت 33 سال تجربه در کلاسداری و تربیت دانش آموز از یک کارشناس مسوول اداره ،حداقل 2 میلیونی کمتر باشد؟
آقای وزیر!
بقا ،کرامت و جایگاه اجتماعی وزارتخانه عریض و طویلی با نام آموزش و پرورش ، بسته به جایگاه و رتبه معلمانی است که تا کنون آن گونه که باید و شاید از سوی نیروهای ستادی تحت امر شما ، جدی گرفته نشده اند .
آقای وزیر!
وداع با رتبه بندی به منزله پایان یافتن پویایی ، نگاه خلاقانه به آموزش ، بالندگی شغلی و حرفه ای ، به روز آوری توانمندی ها ، شایستگی ها و تلاش برای رقابت سالم و سازنده در ساحت معلمی است.
اگر روز و روزگاری آموزش و پرورش ما به چنان مصیبتی گرفتار شود باید برای آن مجلس ترحیم برپا کرد!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
در مورد مسائل و مشکلات مختلف و کوچک و کلان سیستم آموزشی و دستگاه تعلیم و تربیت کشور بحث فراوان است و کارشناسان تربیتی و آموزشی به تناسب و به فراخور موقعیت ها نسبت به بی رمقتر شدن پیکرهی تعلیم و تربیت هشدار داده و موارد لازم را بیان کردند اما جدای از همهی این مسائل موردی که بیش از همه موجب درگیری ذهنی برای دغدغهمندان آموزش و پرورش شده بود طرحی بود که در دستور کار قرار گرفته بود و در بودجه سال ۹۹ نیز برای آن اعتباراتی در نظر گرفته شده بود که گویا اساس آن مغایر تشخیص داده شده و حذف گردیده است اما به جهت اتمام حجت و ترس از عود این طرح با عناوین دیگر و اجرای آن بنظر طرح مواردی لازم است:
نخست آنکه مبنای اصلی این طرح چیست...؟
این طرح با قانون اساسی مملکت چه رابطهای دارد؟
تناسب این طرح و اصرار برخی برای اجرای آن با اسناد بالادستی و بویژه سند تحول بنیادین چیست...؟
آیا به واقع طرح خرید خدمات آموزشی همان خصوصی سازی تعلیم و تربیت است...؟
یا در ایدهآل ترین تصور شکل ناقصی از آن...؟!
آیا این طرح آسیبشناسی شده است...؟
چیزی که واضح و مبرهن است این طرح از اساس با اصول قانونی اصلی در مغایرت است و دلایل برخی برای انجام آن و اصرار بر ادامه آن به هیچ وجه دارای دلایل متقن و اصول محکم نبوده است.
به واقع با این طرح و امثال این طرح ها به دنبال مشارکت مردم در امور تربیتی و نظام آموزشی هستیم یا کاستن از هزینه ها و بار مالی دولت...؟
واقع بین باشیم... در صورت اجرای این طرح و امثال آن چه کسانی منتفع میشوند...؟
این نوع از تعلیم و تربیت جز امتیاز و درآمد برای برخی به واقع دغدغهی توسعه آموزش کیفی بویژه در مناطق محروم را دارد؟
یا به بازتولید نابرابری اجتماعی و آموزشی و صرفا تامین نیاز های اجتماعی قشر مرفه میپردازد؟
به کارگیری نیروی انسانی مورد نیاز اجرای این طرح مطابق با اصول تربیتی و استخدامی ویژه فرهنگیان هست...؟
اشتغال افراد با حداقل شرایط و حقوق و مزایا استخدام است یا استثمار...؟
و در یک کلام ؛
آیا طرح خرید خدمات آموزشی در مغایرت و تضاد آشکار با "عدالت آموزشی" نیست؟ متولیان این امر آیا به تبیین علل و حل تعارضات این طرح و سوال های بی پاسخ منتقدین این طرح پرداختهاند؟
با بررسی نحوه عملکرد این گونه مدارس و نتایج فعالیت آن ها و اجرای این طرح،چگونه باز اصرار بر اجرای آن میشود؟
بازخورد ما از اجرای این طرح تا به حال چه بودهاست؟
به نظر و بایستی مسئولین و دغدغهمندان حوزه تربیت کشور نه تنها با این طرح مخالفت کنند بلکه با ماهیت این طرح ذیل هر عنوان و نام دیگری نیز مخالفت کنند.
راه مشارکت مردم در امر آموزش و در عین حال کاستن از بار مالی دولت اجرای این گونه طرح ها نیست ؛ راه درست اجرای اصول قانون اساسی و "تقویت مدارس دولتی" است...مدارسی که به اقسام گوناگون تضعیف شدهاند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
در تار نماي پايگاه اطلاع رساني دولت شنبه 10 اسفند 98 آمده است :
توسط معاونت برنامهریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش صورت گرفت؛
ابلاغ افزایش امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری
موضوعات :
شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۳:۵۱
معاون برنامهریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش بخشنامه افزایش تا سقف ۵۰ درصدی امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری را ابلاغ کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رساني دولت به نقل از وزارت آموزش و پرورش، معاونت برنامهریزی و توسعه منابع بخشنامه افزایش تا سقف ۵۰ درصدی امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری را به منظور رفع تبعیض و رعایت عدالت در پرداختهای نیروی انسانی، به ادارات کل آموزش و پرورش استانها ابلاغ کرد.
شايان ذكر است از تاریخ ۱ اسفند ۱۳۹۸ امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری کلیه کارکنان به میزان ۵۰ درصد افزایش مییابد و حقوق و مزایای کارکنان قرارداد انجام کار معین (مشخص) موضوع بند «ب» ماده ۲۸ قانون برنامه ششم توسعه، معادل ۸۰ درصد حقوق و مزایای کارکنان پیمانی همتراز تعیین شده است که نحوه اعمال این افزایش براساس دستورالعملی خواهد بود که با پیشنهاد مشترک سازمان برنامه و بودجه و سازمان اداری و استخدامی کشور اعلام خواهد شد.
جهت تحليل اين خبر ، گفت , گوي مجازي ذيل را تقديم خوانندگان فرهيخته مي نمايم .
پرسش کننده :
گلايه معلمان در اين رابطه چيست ؟
پاسخ دهنده :
قبل از ورود به اين بحث ، لازم مي دانم که نظر کارشناسان در مورد اصلاح ِ ساختار آموزش و پرورش و افزايش سهم آموزش و پرورش در توليد ناخالص داخلي و افزايش سهم آموزش و پرورش از توليد ناخالص داخلي را مجددأ تکرار کنم .
مهم تر از پرداختن به مزايا و معايب فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری يا رتبه بندي معلمان ، توجه به اقتصاد آموزش و پرورش است .
فقط و فقط با نگاه علمي به اقتصاد آموزش و پرورش و ايجاد عزم ملي جهت اصلاح ِ ساختار آموزش و پرورش چالش هاي نهاد تعليم و تربيت ، ترميم مي شود .
اجراي کامل فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری ، رتبه بندي معلمان و... بدون ِ نگاه علمي به اقتصاد آموزش و پرورش ابتر مي ماند .
پرسش کننده :
گلايه معلمان در رابطه با فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری و رتبه بندي معلمان چيست ؟
پاسخ دهنده ( 1 ) :
الهيار :
علیرغم تاثیر خوب این بخشنامه بر افزایش حقوق کارکنان دولت، صدور احکام جدید فرهنگیان و همپوشانیهای آن با طرح رتبهبندی گلایهها و اعتراضاتی را از سوی معلمان به همراه داشته است.
پرسش کننده :
توضيحات ِ الهيار ترکمن در اين باره چيست ؟
پاسخ دهنده ( 1 ) :
علی الهیار ترکمن در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: دریافت هرگونه امتیاز و افزایش حقوق دستگاههای مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری باید کاملا در راستای قوانین و مقررات و ظرفیت های قانون مدیریت خدمات کشوری باشد و چیزی اضافه بر آن نمیتوانیم انجام دهیم.
پرسش کننده :
رابطه بين رتبه بندي معلمان و فصل دهم قانون خدمات کشوري چيست ؟
پاسخ دهنده ( 1 ) :
الهيار افزود: موضوع رتبهبندی معلمان از سالهای گذشته مطرح شده بود و پایه اصلی و رسمی آن در سال ۹۴ گذاشته شد. در آن زمان گفته شد که بر اساس ظرفیتهای فصل دهم قانون خدمات کشوری، حق شغل معلمان تحت عنوان «حق شغل حرفهای» افزایش یابد تا آنها بتوانند از امتیازاتی برخوردار شوند و بر اساس رتبهای که میگیرند خود را ارتقا دهند.
وی با اشاره به اینکه طرح آماده و در دولت به بحث گذاشته شده و در نهایت اواسط امسال در هیئت وزیران به تصویب رسید عنوان کرد:
بر خلاف رتبه بندی سال ۹۴ که فقط یک آیتم از فصل دهم را افزایش داده بود، این بار سه آیتم از امتیازات فصل دهم یعنی «حق شغل»، «حق شاغل» و «فوقالعاده شغل» مشمول افزایش شد و هرکدام از افراد بر حسب رتبههای تخصیصی از افزایشهایی برخوردار شدند.
معاون برنامه ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش افزود:
چندی بعد از اجرای این مصوبه، بخشنامه سازمان برنامه ابلاغ و به دستگاههای اجرایی اجازه داده شد تا برای افزایش ۵۰ درصدی امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری برای کارکنان خود اقدام کنند.
وی با بیان اینکه این بخشنامه سه ویژگی دارد، نخست آنکه برای همه کارکنان دولت قابل اجراست و دوم آنکه میزان افزایش امتیازات تا ۵۰ درصد است و سوم آنکه به منظور رفع تبعیض انجام شد اظهار کرد: ما بررسی کردیم که در سالهای گذشته آموزش و پرورش نتوانسته امتیازات فصل دهم را چه برای آموزشیها و چه کارکنان اداری افزایش بدهد. برای کادر آموزشی نیز تنها چند آیتم در قالب رتبه بندی مشمول افزایش شده بود.
پرسش کننده :
به دليل ابهام برخي از معلمان در رابطه بين رتبه بندي و فصل دهم قانون مديريت و خدمات کشوري ، بگوييد ريشه ي چالش چيست ؟
پاسخ دهنده ( 1 ) :
الهیار: تبعیضی شکل گرفته بود و ما برای برداشتن این تبعیض و اینکه یک بار برای همیشه پایه حقوقی فرهنگیان را افزایش و تثبیت کنیم تصمیم گرفتیم علاوه بر رتبه بندی این بخشنامه را هم به این شکل که توضیح خواهم داد اجرا کنیم.
وی با اشاره به اینکه بخشنامه مذکور، همه امتیازات فصل دهم را در برمیگیرد گفت: فصل دهم شامل حق شغل، حق شاغل، فوقالعاده شغل، عائله مندی، اولاد، فوقالعاده ایثارگری، سختی کار و فوقالعاده مناطق محروم است.
معاون برنامه ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه در رتبه بندی احکام مشمولان از ۳۵ تا ۵۰ درصد در سه آیتم ارتقا یافته بودند و اکنون بهتر است که سایر اقلام و امتیازات هم ارتقا پیدا کند و قطعا به نفع فرهنگیان است عنوان کرد: در کل ۳۰ درصد افزایش حقوق نسبت به عدد رتبه بندی رخ میدهد.
پرسش کننده :
بر اساس فصل دهم قانون خدمات کشوري ، عوامل ِ تعيين حقوق ِ کارکنان چيست ؟
پاسخ دهنده ( 2 ) :
تصوير حکم حقوقي ذيل را ملاحظه فرماييد .
در اين فيش حقوقي فرضي در سال 1396 ، حقوق ثابت از سه آيتم ( حق شغل ، حق مديريت و حق شاغل ) و فوق العاده ها از چهار آيتم ( تفاوت تطبيقي ، فوق العاده بدي آب و هوا ، کمک هزينه عائله مندي و کمک هزينه اولاد ) تشکيل شده است .
نکته : بر اساس قوانين بودجه سالانه از سال 1388 به بعد تفاوت تطبيقي جزء حقوق ثابت تلقي شده اما مشمول اضافه کار و ديگر موارد قانوني نمي باشد و مستهلک نمي شود .
پرسش کننده :
اين روزها در رابطه با موضوع ِ فصل دهم قانون مديريت ِ خدمات کشوري و رتبه بندي معلمان ، چند واژه " حق شغل " ، " حق شاغل " ، " فوق العاده ويژه " ، " حق شغل حرفه اي " و ... مطرح مي شود . اين واژگان را تعريف کنيد .
منابع :
( این جا ) و ( این جا )
( 4 ) خبر گزاري تسنيم ، متن کامل قانون برنامه ششم توسعه
( 5 ) متن كامل قانون برنامه پنج ساله دوم توسعه جمهوري اسلامي ايران (1379-1375 )
( 6 )قانون تشکیل حساب پس انداز کارکنان دولت
( 7 ) تار نماي وزين "گروه صداي معلم"
بخشنامه افزایش ۵۰ درصدی امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری از کجا ؟!
( 8 ) تار نماي وزارت تعاون ، کار و رفاه اجتماعي اداره کل روابط کار و جبران خدمت
متن کامل قانون مدیریت خدمات کشوری فصل دهم - حقوق و مزایا
( 9 ) پايگاه تحليلي – خبري سازمان معلمان ايران