گروه رسانه/
آلبرت اینشتین زمانی گفت : همه نابغه اند .
اما اگر یک ماهی را توانایی بالا رفتنش از درخت مورد سنجش قرار دهید ،
او تمام عمرش را با این عقیده که بی استعداد است سپری خواهد کرد...
این ها نه تنها ماهی را مجبور به بالا رفتن از درخت کردند ،
که مجبورش کردند از درخت پایین بیاید و چندین کیلومتر هم بدود .
به من بگویید مدارس ، آیا به کارهایی که کرده اید افتخار می کنید ؟
به نظر شما تبدیل کردن میلیون ها انسان به ربات کار جالبی است ؟
ولی دیگر زمانش فرا رسیده است ، عذر و بهانه کافی است !
من مدرسه را فرا می خوانم که بایستد و متهمش می کنم به قتل خلاقیت !
هویت فردی ! و سوء استفاده از تفکر و اندیشه
هیچ چیز تغییر نکرده است !
با این حال شما ادعا می کنید که دانش آموزان را برای آینده آماده می کنید ؟
به آن ها می گویید که به چیزی فکر کنند
منظورم این است که معلمان مهم ترین شغل را بر روی این سیاره دارند ،
با این حال به آن ها به اندازه کافی حقوق داده نمی شود !
و تعجب ندارد که چرا بسیاری از دانش آموزان به اندازه کافی تغییر و رشد نمی کنند ؟
اما یک معلم توان مند می تواند به قلب آن کودک راه پیدا کند و فرصت زندگی کردن واقعی را برایش فراهم کند .
می بینید ، معلمان قهرمانانی هستند که اغلب سرزنش می شوند .
آن ها در سیستمی کار می کنند که حق انتخابی در آن وجود ندارد ،
برنامه های آموزشی توسط سیاست مداران پایه ریزی می شوند .
که بیشتر آن ها حتی تجربه یک روز تدریس در تمام طول زندگی شان ندارند !
فقط عقده آزمون استاندارد را دارند !
آن ها گمان می کنند حباب کشیدن در یک آزمون چند گزینه ای ...
تعیین کننده میزان موفقیت است .
من ایمان زیادی به مدارس ندارم !
اما به مردم ایمان دارم !
روح مدارس فعلی را دور بیندازیم که به درد نخور است .
قطعا ریاضیات اهمیت دارد اما نه بیشتر از هنر یا موسیقی !
... صحبت هایم در مورد پرونده به پایان رسید ...
کلیپ را ببینید :
گروه اخبار/
به گزارش صدای معلم ؛ به تازگی ؛ « سامانه جامع مدیریت یادگیری و آموزش فرهنگیان » در بخش تابلوی اعلانات ، دوره آموزشی ترجمه و تفسیر آیات برگزیده جزء 28 قرآن كریم « سوره مباركه صف »با كد جدید به شماره 99505886 را قرار داده است .
در آغاز این اطلاعیه چنین آمده است :
" پیرو مجوز شماره 225644 سازمان امور اداری و استخدامی کشور و تفاهم نامه منعقد شده فی ما بین معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مرکز برنامه ریزی، آموزش منابع انسانی و فن آوری اطلاعات وزارت آموزش و پرورش در خصوص برگزاری آزمون سراسری «به سوی فهم قرآن »با محوریت سوره مبارکه صف ویژه تمامی کارکنان وزارت آموزش و پرورش و همچنین با عنایت به بالا بودن تعداد کارکنان این وزارتخانه در سراسر کشور، موارد زیر را به آگاهی می رساند ....
مزایای شرکت در آزمون :
- اعطاء گواهینامه آموزش ضمن خدمت معادل 42 ساعت به کلیه پذیرفته شدگان در آزمون الكترونیكی
- شرکت در قرعه کشی 110 کمک هزینه عتبات عالیات به برگزیدگان... "
* نکته مهم آن است که پس از ثبت نام درگاهی باز می شود و فرد ثبت نام کننده باید مبلغ 50000 ریال را پرداخت نماید .
* علی رغم آن که مهلت ثبت نام از 20 آبان ماه لغایت 10 آذر ماه قرار داده شده است ؛ تا ساعت 05 / 23 امروز سه شنبه بیست و پنجم آبان ماه این خبر بیش از 291425 بازدید کننده داشته است .
پایان پیام /
در مدرسه فرهاد مهارت یادگیری و زندگی توامان دنبال می شد بدین معنی که دانش آموز فقط دانش نمی آموخت بلکه زندگی واقعی را در کنار دانش می آموخت و می زیست یعنی درمدرسه باید همه چیز به طورتجربی عملی می شد و به منصه ظهور می رسید/ باید در نظام آموزشی ایران رقابت جای خود را به همکاری و همیاری بدهد/ چگونه می شود کودکان را بزرگ و تربیت کردکه انسان هایی اسیر نشوند؟ آزاده ومتکی به خرد و اندیشه خود باشند و پله پله از نردبان انسانیت بالابروند/ او منتقد سیستم اداری تحمیلی آموزش وپرورش بود و آن را به اژدهایی که اندیشه ها رامی بلعد تشبیه می کرد/ میرهادی تاکید می کرد که خطری که ادبیات کودکان و نوجوانان کشور با آن روبه روست ، آموزشی شدن دید اکتیسم ( القایی شدن و شتاب زدگی ) است و با پند و اندرز و یا آثار تصنعی که بر پایه هدف های آموزشی به وجود می آیند نمی توان به سراغ فرآورده های ضدفرهنگی رفت/ در کشوری که بسیار مناصب و معابر مردانه تقسیم می شود و مردانه نام گذاری می شود شایسته هست که به پاس خدمات این بانوی بزرگ و مادر کودکان ایران زمین مکانی درخور نام شایسته او به نام او مزین شود تا کودکان ایرانی بدانند که چه مادران پاک سیرتی برای آنان رنج ها به جان خریدند و عشق ها نثارشان کردند ....
یکی از دبیران منطقه 17 تهران ضمن انتقاد از نحوه تشویق معلمان در " روز معلم " عنوان کرد که بسیاری از معلمان بابت نحوه برخورد مدرسه و انجمن اولیاء و مربیان مورد تحقیر قرار می گیرند/ معلمان ما شغل بسیار خوبی دارند و بسیار مهربان هستند و من همیشه برای آن ها دعا می کنم/ عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس : محضر عزیزان در نمایشگاه مطبوعات ( غرفه صدای معلم ) رسیدیم . الحمدلله صدا واقعا رسا بود/ جمعی از فرهنگیان بازنشسته تهران ضمن تبریک به صدای معلم به عنوان یک رسانه مستقل خواهان آزادی « اسماعیل عبدی " عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان شدند/ صدای معلم صدایی است که همواره شنیدنش سودمند بوده است/ حدود ساعت 6 بعدظهر بلندگوی سالن اعلام کرد که فانی وزیر سابق آموزش و پرورش وارد نمایشگاه مطبوعات شده است....
ای کاش ما و فرهنگیان بعد از فراغت و بازنشستگی فرصتی داشتیم و کمی به مطالعه و بررسی و تحقیق و آرامش می رسیدیم اما افسوس که معیشت زندگی اجازه نداد/ « صدای معلم » روند رو به رشدی داشته است و در مجموع می توان تاثیر آن را مثبت ارزیابی نمود/ گویا در زنگ استراحت مدرسه سال هاست در کنار هم برای ایجاد این مرز و بوم تلاش کرده ایم/ آرزو می کنم روزگار آموزش و پرورش ایران در آینده نه چندان دور بهتر از وضعیت فعلی باشد/ خیلی خوشحال و سعادت مندم از این که در عرضه رسانه و در زمینه معلمان و انتقال صدای معلمان فعال هستید/ راستی بابای من معلم هست
خبرنگاران می توانند به عنوان بازوان اجرایی فرهنگ ساز جامعه در کنار فرهنگیان و آموزگاران در راستای ارتقای فرهنگ جامعه بکوشند/ بی شک مسایل اجتماعی ، مشکلات اقتصادی ، معضلات زیستی و بحران های سیاسی ریشه های فرهنگی دارد و اگر فرهنگ به سامان شود، مسایل و مشکلات فوق نیز تا حدودی مرتفع می گردد. از سویی دیگر مشکلات مطبوعات و اطلاع رسانی نیز ریشه های فرهنگی دارد/ مردم با مطبوعات میانه ای خوبی ندارند/ به رغم اینکه کشور ما جزو سه کشور اول در آسیاست که روزنامه نگاری را تجربه کرده است،اکنون در همان وضیعت ابتدایی روزنامه نگاری به سر می بریم/ برای برون رفت از این وضیعت باید فضای باز رسانه ای ایجاد شود/ رسانه های دولتی که تربیون دولت و نهادهای حاکمیت اند که مهمترین وظیفه ی شان تبلیغات است.از رسانه ی ملی گرفته تاخبرگزاری ها و رسانه های خبری و روزنامه های دولتی.بسیاری از این رسانه ها خود تولید می کنند و خود توزیع می کنند و خودشان می خرند/ کلید پیشرفت در مطبوعات و رسانه ها ی مستقل است/ شعارهای شفافیت و صداقت رسانه ای شعارهای مقدسی است که تحقق آن منوط به وجود رسانه های مستقل و کارآمداست/ شفافیت و صداقت رسانه ای شو و نمایش رسانه ای نیست/ چرا مردم اعتمادی به رسانه های دولتی نداشته و اخبار و اطلاعاتشان را از رسانه های بیگانه دریافت می کنند و هراز گاهی اخباری چون اختلاس در سازمان های دولتی می شنویم/ حیات اقتصادی و فرهنگی و سیاسی منوط به کارآمدی رسانه ها و قدرتمند شدن رسانه های مستقل است
براي نخستينبار در تاريخ نمايشگاه مطبوعات صداي معلم شايد به عنوان پر سابقه و پر مخاطبترين رسانه تخصصي آموزش و پرورش در نمايشگاه حضور يافته است/ رسانه تخصصي معتبر و قابل استناد در حوزه آموزش و پرورش مشاهده نميشود/ متاسفانه خيلي از همكاران با نشريات و رسانههاي مرتبط آشنا نيستند. جايگاه و نقش رسانه تخصصي در آموزش و پرورش چيست/ نشريه « نگاه » آموزش و پرورش هم در نقش سفره يك بار مصرف معلمان است/ روزنامهنگار كار حزبي نميكند . روزنامهنگار به عنوان ركن چهارم دموكراسي مينويسد/ تعداد زيادي از فرهنگيان حتي اسم نشريات مرتبط با آموزش و پرورش را نميدانند/ حس مسووليت و روحيه دلسوزي و تاثيرگذاري بسيار كاهش يافته است/ مساله اين است كه جامعه عمومي و جامعه معلمين به هيچ كدام از مطالب چه عمومي و چه تخصصي علاقهاي نشان نميدهند/ از ٢٠ ميليون مشترك تلگرام چند نفر بحث و گفتوگو ميكنند و استفاده موثري از اين امكان بسيار ارزنده دارند/ براي من سوال است كه آموزش و پرورش كه يك وزارت خانه فرهنگي است و از امسال درسي به نام سواد رسانهاي در دروس گنجانده است هيچ بخشنامه و خبر و واكنشي در مورد اين نمايشگاه مهم كه رييسجمهور هم در آن حضور يافت، نداشتند/ با اين همه بحران، آموزش تيتر كوچك رسانهها هم نميشود. اصحاب رسانه آموزش و پرورش را اولويت خود نميدانند وگرنه با يك انقلاب رسانهاي در حوزه آموزش و پرورش ميشود تحول بزرگي را در اين عرصه ايجاد كرد/ بيشتر افراد ولو مدعي روشنفكري و دموكراسيخواهي فرق بين كار رسانه و حزب را نميدانند و روزنامهنگار باهوش را روزنامهنگار همراستا با خود ميدانند/ تنبلي و كملطفي از جانب خود ما معلمها است
صدای معلم صدای دانش آموز هم باشد/ همه این ها حالت نمایشی پیدا کرده است/ باید بگویم دلتنگم برای تمامی روزهایی که از سوی هیچ کدام درک نشدیم/ زمان ما ؛ از معلمان تعابیر محترمانه ای مانند بفرمایید ، پسرم ، فرزندم و... می شنیدیم اما اکنون شده است خفه شو ، بتمرگ ، گم شو و..../ این دبیر منطقه شهریار ضمن انتقاد از فضای بسته و کسالت آور در منطقه شهریار گفت که پس از گذشت بیش از 3 سال هنوز نسیم تدبیر و امید در این جا وزیدن نگرفته است/ تحصیل ابزاری است برای موفقیت ، برای تحقق رویای کودکی مان ، برای کاهش کمبودهای سرزمین مان ،؛ برای خنداندن کودکان مان ، برای ساختن خانه به وسعت همه هموطنان مان/ در زرق و برق و هیاهوهای بسیار غرفه های پاپ و پول دار و مجلات خانواده زرد در گوشه ای در کناری دنج ، دوستانی با امیدی استوار و با ایمان راسخ ، معتقدانه به کار ادامه می دهند/ به نام قلم و آن چه می نویسد/ امیدواریم که این فضای منور صدای معلم ، ذهنیت جامعه ایران را نسبت به جماعت معلم هر چه بیشتر آشتی داده و باعث پویایی گردد/ « صدای معلم » هم می تواند با محوریت اصل صداقت خبری و عبور از حب و بغض های فردی و جناحی و استفاده از آثار و نوشته های معلمان اهل قلم و دلسوزان نظام آموزشی به یار و یاوری برای آموزش و پرورش تبدل شود/ هر که بیشتر به او اشارت دارد دورتر کسی ست از او ....
فرهنگیان و معلمان متاسفانه در جامعه و برنامه ریزی های مسئولان خیلی دیده نمی شوند و کم هزینه ترین و منطقی ترین راه برای مطالبه گری حضور مستمر با وجه کارشناسی در عرصه رسانه است/ هنوز توقعات فرهنگیان از دولت تدبیر و امید در شهرستان های استان تهران برآورده نشده است/ این رسانه می تواند به معنای واقعی پایگاهی برای روشنایی و مهربانی باشد/ آموزش و پرورش نهادی مردمی است و مسئولان آن در رده های مختلف نباید از رو به روشدن با معلمان و حتی مردم معمولی واهمه داشته باشند/ امتاسفانه شان معلمان در استقلال آنان برای ارزشیابی دانش آموزان در نظر گرفته نمی شود/ از این که بعد از سالیان سال در نمایشگاه مطبوعات ایران ، غرفه ای به نام " معلم " ایجاد شده است فوق العاده شادمان هستم/ معلمان نیاز به یک "رسانه سراسری " دارند و باید مسائل تخصصی آموزش و پرورش و معلمان را از زبان معلم ( صدای معلم ) شنید ....
چکیده
این پژوهش با هدف نقش تعلیم و تربیت در خشونت زدایی و پیشگیری از اعمال خلاف اخلاق در تربیت فردی و اجتماعی و با روش مطالعات کتابخانه ای جمع آوری گردیده است. با توجه به مطالبی که در این پژوهش به دست آمد می توان این گونه اذعان نمود که : تعلیم و تربیت عبارت است از فرآیند آگاه سازی متربی و مورد مراقبت قرار دادن او به نحوی که به انجام بعضی رفتارها خو گرفته و انجام برخی رفتارها را ترک کند و نیز آسیب ها و لغزش های رفتاری را بشناسد. کودک رفتار الگویی پیدا می نماید. یعنی آنچه در محیط خانواده از جمله پدر و مادر و افراد دیگر خانواده، مشاهده می کند انجام میدهد. به تدریج کودک رشد کرده و وارد محیط بزرگتری به نام مدرسه می شود. نکته ای که در اینجا حائز اهمیت است نقش الگوپذیری همسالان و معلم و کادر آموزشی از جمله مدیر نیز مهم جلوه می نماید. همچنین کودک که در اینجا دانش آموز خوانده می شود به صورت مستقیم آموزش هایی دریافت می کند و در مورد ارزش ها و غیر ارزش ها شناخت کافی پیدا می نماید. او پی می برد که اگر رفتارهای غیر ارزشی از خود نشان دهد رفتار او نابه هنجارگفته می شود .این رفتار نابه هنجار در اجتماع به صورت های مختلفی از جمله اختلال های شخصیت اجتماعی نمود پیدا می کند. از آنجا که رفتار نابهه هنجار و غیر ارزشی یک پدیدهی ضداجتماعی است و خسارات مالی و جانی فراوانی به بارمی آورد، دولت ها سعی دارند با این پدیده ضد اجتماعی مبارزه نمایند. در این پژوهش ابعاد و انواع خشونت مورد بررسی قرار گرفته است در آخر، این نتیجه حاصل شد که مدرسه به عنوان پل ارتباطی بین خانواده و جامعه می تواند نقش مؤثرتری درتعلیم و تربیت و جلوگیری از خشونت داشته باشد.
واژه های کلیدی: تعلیم و تربیت- خشونت زدایی- پیشگیری - اعمال خلاف اخلاق.
مقدمه
فلسفهی تعلیم و تربیت که بخش مهمّی از علوم تربیتی و عمدتاً نظری و فلسفی است، قدمتی دیرینه دارد و از دیر زمان همواره دست خوش تحوّلات گوناگونی بوده است و از طرفی آشنایی با اندیشههای فلسفی تعلیم و تربیت قدیم و معاصر، بررسی، تحلیل و نقد آن ها برای یک متفکّر و مربّی تعلیم و تربیت خصوصاً متفکران مسلمان امری ضروری است، زیرا می تواند مقدّمهای برای تدوین یک نظام تعلیم وتربیت بر مبنای ایدئولوژی اسلامی باشد. متفکّران غربی به فراخور جامعهای که در آن زندگی میکنند ایدئولوژي حاکم بر آن جامعه، با مسائل و مشکلات فرهنگی، آموزشی و تربیتی خاصّ خود مواجهاند. آنان دیدگاهها و نظراتی را ارائه میدهند و افکار و اندیشههای دیگران را در بوتهی نقد میگذارند امّا این چالش افکار سبب شفّاف شدن موضوعات و بایدها و نبایدهای تربیتی میگردد و تبلور اندیشهها و درتمام مراحل تاریخ، نتیجهی مسلم شیوههای تربیت، شکوفایی و رشد آن و نقش موثّر آن در زندگی فردی و اجتماعی انسان است. از این رو ملّت هایی که از امکانات تربیتی بیشتری برخوردارند، به آسانی به اهداف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود دست مییابند. از طرف دیگر به طور قطع برای انسان ممکن نیست که در هر رتبهای از رشد علمی و موقعیّت اجتماعی که میخواهد، قرار گیرد مگر آنکه از عوامل تربیتی همه جانبه و هدف دار در تکوین و رشد استعدادهای درونی و شکلگیری شخصیت خود بهره مند شود. اصولاً تربیت را با تمام طرح ها، روشها و آثار آن نمی توان تنها گونهای از گونه های زیبایی یا مظهری از مظاهر کمال دانست که بینیازی ازآن ممكن باشد بلکه تربیت از اساسیترین ضروریات زندگی بوده و در همهی شئون زندگی انسان، چه جنبههای فردی و چه جنبه های اجتماعی نقش مستقیم دارد. تربیت، انسان را برای حضور در اجتماع آماده میکند و به او میآموزد که چه ضوابط و قوانین و ارزش هایی در جامعه حکمفرما است و چه اموری باید رعایت گردد، همان طور که انسان را در ایجاد رابطه با سایر افراد اجتماع به منظور برپا داشتن این ضوابط و قوانین توانایی میبخشد. از همین جاست که مشخص میشود برخی از صاحب نظران و دانشمندان معتقدند که تربیت آیینهای است که فلسفهی زندگی هر اجتماع و اهداف و میزان آگاهیهای آن اجتماع را منعکس میکند. تمدّن بشری میراثی نیست که بدون کوشش و رنج از گذشتگان به دست آیندگان رسیده باشد، بلکه تمدّن میراثی اجتماعی است که بشریت در بدست آوردن آن تلاش کرده و در زمینهی آن کوشیده اند و این میراث جز بوسیلهی تربیت از نسلی به نسل دیگر انتقال نیافته است زیرا تربیت عامل انتقال اندوخته های فکری، ارزشهای والای انسانی و خصلتهای نیکو از پدران به فرزندان میباشند (قائمی، 1385 :126).
یکی از مسائل و مشکلات بغرنج جوامع امروز که توجه بسیاری از روان شناسان، جامعه شناسان و حقوقدانان را به خود جلب کرده است مساله رواج خشونت و بزهکاری در بین نوجوانان و جوانان است. بزهکاری از نظر حقوقی به اعمالی گفته میشود که بر خلاف قوانین، مقررات و هنجارهای اجتماعی از سوی جوانان زیر ۱۸ سال صورت می گیرد. اعمالی مثل غیبت از مدرسه، دروغ گوییهای مکرر، فرار از خانه، ولگردی، گدایی، ایجاد حریق، تخریب، رانندگی بدون گواهی نامه، سرقت، حمل مواد مخدر، زیر پا گذاشتن حقوق دیگران، انحرافات جنسی و... در زمره اعمال بزهکارانه رایج در بین جوانان است (فرجاد، 1۳۸۳ :85).
بدیهی است اگر کودکی مرتکب چنین خطاها و اشتباهاتی شود، به دلیل آنکه معیارها، ارزشها و رفتارهای اجتماعی مقبول و شایسته را نمی داند، قابل اغماض و بخشیدن است؛ ولی وظیفه والدین، مربیان و مراقبان نزدیک کودک است که با مشاهده چنین رفتارهایی که دال بر ناسازگاری، انحراف و کج روی اوست، هوشیار باشند و اشتباهش را به او گوشزد کنند. آموزش هنجارهای اجتماعی، ارزشهای اخلاقی و رفتارهای شایسته، کودکان را نسبت به شیوه های تعاملات اجتماعی شان آگاه میکند.
اگر پدر و مادر نسبت به کارهای خلاف فرزندان شان بیتوجه و بی تفاوت باشند، بدون شک زمینهیی برای ارتکاب خطاهای بزرگ تر او فراهم می آورند. به عبارت دیگر، چنانچه با عادات ناپسند و ضداخلاقی کودکان در همان بدو امر برخورد درست و اصولی نشود، در دوران نوجوانی که آنان با بحرانهای شدید روحی ـ روانی روبه رو هستند، تغییر شکل خواهند یافت و خود را به صورت انواع بزهکاریها، انحرافات اخلاقی، کجرویهای اجتماعی، اعتیادهای خانمانسوز و... نشان خواهند داد.
از ديرباز توجه قابل ملاحظه ای از طرف روان شناسان و مربیان تربیتی به موضوع خشونت زدائي و تربيت اخلاقي فرزندان صورت گرفته است، لاكاساني[1] (1924) وقتی در مورد وادار کردن دانشآموزان به داشتن رفتارهاي اخلاقي بحث کرد، ایدههای مشابه با تفکرات را در نظر داشته است (پورافكاري، 1379: 96).
با توجه به اینکه ارتباطات نوجوانان با اجتماع بیشتر از کودکان است و در صدد کسب تجربههای جدیدی برمیآیند، لذا مشخص ساختن مرز خوبی و بدی، صداقت و ریا کاری، درستی و خلاف، ارزش و ضدارزش اهمیت فوق العاده ای پیدا میکند. خشونت و بزهکاری پدیدهای طبیعی و ذاتی نیست و هیچ نوجوان و جوان بزهکاری، از هنگام تولد مجرم به دنیا نمی آید ؛ بلکه عوامل متعدد و گوناگونی او را به سوی ارتکاب به جرم و بزه سوق میدهد. اغلب روان شناسان، مهمترین علل بزهکاری جوانان را عوامل فردی- شخصیتی و جامعه شناسان، نابه سامانیها و ناهنجاریهای اجتماع عنوان میکنند. به عبارتی، گروه اول بزهکاری را ناشی از عدم خود کنترلی فرد و گروه دوم فقدان کنترل اجتماعی میدانند. اما آنچه که همگی آنها بر آن اتفاق نظر دارند، تاثیر شیوههای تربیتی والدین و محیط های پرآشوب خانوادگی است که می تواند عاملی برای ارتکاب جوان به اعمال بزهکارانه محسوب شود (فرجاد، ۱۳۸۳: 87).
قرن حاضر قرن تغییر و تحول است. امواج دگرگون ساز به اندازه اي قوي است که هیچ کسي را آرام نمی گذارد. برخی عقیده دارند که رشد علمی بشر در قرن بیستم به اندازه تمامی نوزده قرن گذشته بوده است. این تحول علمی همه ابعـاد زنـدگی آدمـی را آن چنـان دست خوش تحول دائمی نموده است که بعضی از دانشمندان مانند الوین تافلر[2] از آن به بیماري تغییر تعبیر کردهاند. یکی ازتغییراتی که در حال تبديل به یکی از مشخصترین ویژگیهاي جوامع قرن بیسـتم و قـرن حاضـر است مسـأله خشونت است (قائمی، 1385 :127).
در قرن گذشته حدود50 واقعه و بحران رخ داد که در آن حداقل 50 میلیون نفـر کشـته شـدهانـد از جمله جنـگهـاي جهانی، جنگهاي بین کشورها و جنگهاي درون کشورها و استقلال طلبانه، هر کدام به نحوي نشان از ازیاد خشونت و ناآرامی هـا در قرنی است، که سازندگان آن ادعاي متمدن بودن را دارند. لذا اين خشونتها زائده تفكرات و رفتارهاي انحرافي در دوران كودكي و نوجواني افراد است كه در دوران بزرگسالي بروز ميكند اگر افرادي كه در دوران كودكي و نوجواني داراي انحرافات اجتماعي باشند و رفتارهاي خشونتباري از خود بروز دهند در زمان بزرگسالي كه داراي موقعيت و جايگاه قدرتمندي شوند رفتارهاي آنها به گونه خشونتهاي وسيعتري از قبيل جنگ و خونريزي جلوه پيدا ميكند.
مسئله بزهكاري و انحراف اطفال و نوجوانان از ديرباز در جامعه بشري مورد توجه انديشمندان بوده است. همزمان با توسعه انقلاب صنعتي و وسعت دامنه نيازمنديها، محروميتهاي حاصل از عدم امكان تأمين خواستها و احتياجات زندگي موجب گسترش شديد و دامنه دار فساد، عصيان، تبهكاري، سرگرداني، دزدي و مانند آنها در اطفال و نوجوانان شده است. امروزه نوجوانان كشور ما هم با اين گونه مسائل مواجهاند و آثار مهلك آنها در سيماي جامعه ما آشكار است. كودكان و نوجوانان سرمايههاي جامعه هستند و سلامت روح و جسم آنها تضمين كننده سلامت جامعه آينده است. بنابراين، بايد به مسائل آنها توجه كافي مبذول داشت.
برخي روان شناسان و جامعه شناسان، مسئله ازدياد خشونت و زائده آن جرم و جنايت در سالهاي اخير را نتيجه پيشرفت صنايع، افزايش كشورهاي صنعتي، ايجاد كارخانهها، ازدياد سر و صدا، گسترش شهرها و تجميع جمعيت ميدانند. به عقيده آنان، بشر امروزي آن آرامش و آسايشي را كه پيشينيان او داشته اند از دست داده و به نوعي «اضطراب روحي» يا «تشويش باطني» دچار گرديده است. از اين رو، با كمترين بهانهاي رشته عقل و منطق و صبر و تحمل را از دست داده، به ارتكاب جرم و جنايت دست ميزند. بعضي از صاحب نظران نيز افزايش جرم را در جوامع كنوني ناشي از «اعتقادات مذهبي و ايمان به مبدأ» دانسته و چنين استدلال مي كنند كه بر اثر فرو ريختن اعتقادات و ضعف اخلاقيات در نزد پارهاي از مردم در جوامع شهري، وجدان، كه پليس باطني هر فرد ميباشد، دچار ضعف گشته و نميتواند وظايف اساسي خود را كه پاسداري از نيكي ها و پيشگيري از بديهاست به نحو كامل و شايستهاي به انجام رساند.
نتيجه اين اهمال و قصور وجدان، ارتكاب اعمال ممنوعه مذهبي و قانون از ناحيه اين گروه است (شریعتمداری ، 1384: 94).
افراد گاهي اوقات براي رسيدن به آمال و آرزوهاي بلند و دست نيافتني و مدينه فاضلهاي كه رسانههاي ملي و يا ماهوارهها تبليغ ميكنند، مرتكب جرايم ميشوند.
گاهي اوقات هم ارتكاب جرايم را فقط يك كار تفنّني و به عنوان گذران اوقات فراغت ميدانند با اينكه ممكن است در خانه و محيط اطراف خود مشكل حادي هم نداشته باشند كه آنان را مجبور به ارتكاب رفتار نابهنجار نمايد، ولي فقط به خاطر اينكه در چند روز زندگي خوش باشند، دست به ارتكاب اعمال خلاف عرف و اجتماع ميزنند.
گاهي نيز افراد از نعمت خانواده و والدين عاطفي برخوردارند، اما به خاطر شكست در تحصيلات و ناتواني در ادامه تحصيل، تحقير معلمان و فشارهاي بي مورد والدين مجبور مي شوند خود را به گونهاي ديگر نشان دهند و ـ به اصطلاح ـ «خودي» نشان دهند. و اين حكايت از ميل به استقلال طلبي، قدرت طلبي و يا عافيت طلبي در نوجوانان و جوانان دارد كه به دليل عدم ارضاي صحيح آن دست به ارتكاب اعمال ناشايست ميزنند.عدهاي از نوجوانان نيز به دليل روحيه تنوع طلبي و زياده خواهي و عدم تربيت صحيح و عدم هدايت درست اين غريزه طبيعي، دست به اعمال خلاف ميزنند.
خشونت و پرخاشگری در مقياسهاي مختلف هميشه وجود داشته است و يكي از ابزارهاي تنازع بقا در طبيعت است اما نبايد آن را در جوامع انساني پديدهاي اجتناب ناپذير تلقي كرد. البته براي برقراري خشونتها به خصوص در موقعيت هايي كه فرد با قشرهاي مظلومي نميتواند از طريق گفت وشنود يا فرآيندهاي قانوني به حق خود برسد ميتوان توجيهي يافت. گاهي براي خواباندن فتنه و دفع شر شايد استفاده از خشونت تا قطع فتنه مجاز باشد. اما گذشته از اين موارد هيچ گاه توجيه عقلپسندي براي اعمال خشونت وجود ندارد. مخصوصاً در دنياي امروزي كه هم تمدن پشرقت كرده و هم تعليم و تربيت توسعه پايداري پيدا كرده انتظار ميرود كه اين دو پديده مرتبط با هم بتوانند خشونت را محدود كنند.
لذا این سوال مطرح میشود: که تعليم و تربيت چه نقش و جايگاهي در كاهش خشونت و رفتنارهاي غير اخلاقي فردي و اجتماعي افراد دارد؟
اهداف پژوهش
هدف کلی:
از اجرای این پژوهش" تعيين نقش تعليم و تربیت در جلوگيري از خشونت در بين نوجوانان و بروز رفتارهاي خلاف اخلاق" میباشد.
اهداف فرعی :
در راستای این هدف کلی، اهداف فرعی زیر نیز دنبال میشود.
1 ـ تعيين ميزان نقش خانواده در جلوگيري از بروز آسيب هاي اجتماعي (خشونت –زورگوئی- بزهکاری) كودكان و نوجوانان.
2 ـ تعيين ميزان نقش مدرسه در جلوگيري از بروز آسيب هاي اجتماعي (خشونت –زورگوئی- بزهکاری) كودكان و نوجوانان.
3 ـ تعيين ميزان نقش جامعه در جلوگيري از بروز آسيبهاي اجتماعي (خشونت –زورگوئی- بزهکاری) كودكان و نوجوانان.
4 ـ تعيين راهكارهاي مناسب براي مقابله با آسيب پذيري اجتماعي كودكان و نوجوانان.
سؤالات تحقیق
نظر به مطالب بیان شده، پژوهش حاضر در صدد بررسی و پاسخ به سوالات پژوهشی زیر است :
سؤال کلی:
- نقش تعليم و تربيت در خشونت زدائي و پيشگيري از اعمال خلاف اخلاق در تربيت فردي و اجتماعي تا چه حد است؟
سؤالات فرعی:
- نقش تربيتي خانواده در جلوگيري از بروز آسيبهاي اجتماعي (خشونت –زورگوئی- بزهکاری) كودكان و نوجوانان تا چه حد است؟
- نقش تربيتي مدرسه در جلوگيري از بروز آسيبهاي اجتماعي (خشونت –زورگوئی- بزهکاری) كودكان و نوجوانان تا چه حد است؟
- نقش تربيتي جامعه در جلوگيري از بروز آسيبهاي اجتماعي (خشونت –زورگوئی- بزهکاری) كودكان و نوجوانان تا چه حد است؟
روش تحقیق
با توجه به اینکه این پژوهش به دنبال توصیف و کشف عقاید، ادراکات و یا توجیهات افراد می پردازد و آنچه که هست را بدون هیچ دخالت و استنتاج ذهنی، گزارش نموده و نتایج عینی را از موقعیت اخذ نماید ، از روش پژوهشی توصیفی – تحلیلی استفاده می شود .
روش گرد آوری داده ها در پژوهش حاضر به صورت مطالعات کتابخانه ای و اسنادی بوده است.
پس از آنکه محقق داده ها را گردآوری، استخراج و طبقه بندی نمود، مرحله ی جدیدی از فرآیند پژوهش که به مرحله تجزیه و تحلیل داده ها معروف است، آغاز میشود. این مرحله از تحقیق اهمیت فراوانی دارد زیرا نشان دهنده ی تلاشها و زحمات محققین گذشته است . در این مرحله با استفاده از روشهای مختلف و با تکیه بر معیار عقل سعی میشود اطلاعات و داده ها مورد بررسی قرار گیرد.
نتایج
نقش تعلیم و تربیت در خشونت زدایی و اعمال خلاف اخلاق تا چه حد است؟
برای پاسخ به این سوال موارد ذیل مورد بررسی قرار گرفته است:
[1]-Lakanski
Elvin Tafller.1
ادامه دارد