بیست و دومین نمایشگاه مطبوعات از چهاردهم تا بیست و یکم آبان 1395 در مصلای بزرگ امام خمینی (ره) تهران برگزار گردید .
« صدای معلم » برای نخستین بار در این نمایشگاه شرکت می کرد .
این اولین حضور یک گروه معلمی مستقل در یک رویداد مهم اجتماعی و رسانه ای کشور بود .
البته انتظار این بود که با توجه به جمعیت یک میلیونی فرهنگیان و نیز تعدد رسانه ها و بعضا سایت های فرهنگی و معلمی ، تعداد بیشتری از گروه های معلمی در این نمایشگاه حضور می داشتند .
« صدای معلم » در زیر گروه " آموزشی – تخصصی » در این نمایشگاه شرکت کرده بود .
انتظار این بود که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با توجه به گفته های رئیس جمهور مبنی بر تقویت و توجه بیشتر به رسانه های غیردولتی این مهم را مد نظر قرار دهد اما متاسفانه این جا نیز عدالت کم رنگ بود ...
رسانه های مشهور و دولتی اکثرا در مدخل ورودی نمایشگاه بودند و رسانه های غیردولتی در انتهای آن !
در مدت 8 روزی که به اتفاق دوستان در این نمایشگاه حضور داشتیم مشاهدات و به تبع آن تجارب قابل توجهی کسب کردیم .
در این نمایشگاه ، جمله ای که به کرات و دفعات از سوی بازدیدکنندگان چه فرهنگی و چه غیرفرهنگی شنیده می شد این بود :
" مگر معلم ، صدا هم دارد ؟ "
برای بسیاری ، حضور ما با این نام قابل توجه بود .
در گفت و گوهای کوتاه و بعضا طولانی که داشتیم مردم به ویژه فرهنگیان از توجه نازل مسئولان و برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان گلایه و حتی اعتراض داشتند .
آنان به سیاست های مسئولان رسانه ملی در مورد انعکاس اخبار فرهنگیان و معلمان انتقاد داشتند و این که با رسانه ای کردن پرداخت مطالبات آنان ، شان و جایگاه اجتماعی آنان را به سخره گرفته اند !
البته آنان به نقش ضعیف و منفعلانه مسئولان وزارت آموزش و پرورش نیز اشاره می کردند .
نکته مهم و قابل توجه دیگر در این گفت و گوها ، پرسش بسیاری در مورد ماهیت دولتی و یا غیردولتی بودن صدای معلم بود .
تعدادی از این بازدیدکنندگان که برای نخستین بار در فضای واقعی و چهره به چهره ، غرفه صدای معلم را می دیدند ابتدا این پرسش را مطرح می کردند که آیا این رسانه دولتی است ؟
نوع نگاه و نیز پرسش های آنان نشانگر موضوعی مهم و در خور توجه بود :
" آنان به رسانه های دولتی و یا مرتبط با حاکمیت اعتمادی نداشتند و یا درجه آن در سطح پایینی بود . "
پس از پاسخ مسئولان غرفه مبنی بر مستقل و غیردولتی بودن ، مجاب می شدند که حتی به داخل غرفه آمده و باب گفت و گو گشوده شود .
این هشداری برای مسئولان و برنامه ریزان جامعه است که در سیاست های رسانه ای خویش تجدید نظر کرده و با جامعه و مردم صادق باشند .
نکته مهم دیگر که البته در صدای معلم نیز درج شد ، عدم حضور دانش آشتیانی وزیر آموزش و پرورش در این نمایشگاه بود . ( این جا )
هر چند « علی اصغر فانی » وزیر سابق آموزش و پرورش در آخرین دقایق کار نمایشگاه خود را رساند اما حضور او نیز در غرفه هایی بود که در دوران وزارت ناتمام خویش به آن دل بسته بود و البته آن رسانه ها نیز کار خاصی هم برایش انجام ندادند و سرانجام او را تنها گذاشتند !
حضور کم رنگ مسئولان وزارت آموزش و پرورش در رده های مختلف مدیریتی هشداری است که باید جدی گرفته شود :
" تعداد قابل توجهی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش به اهمیت و کارکرد رسانه آشنا نبوده و یا اهمیتی برای آن قائل نیستند ."
شاید یکی از دلایل عدم توجه جامعه ، نخبگان و مسئولان به این نهاد مهم ناشی از این باشد که خانواده بزرگ آموزش و پرورش – صف و ستاد – با رسانه و جایگاه آن بیگانه هستند و از آن بهره کافی نمی برند .
این که حتی در مناسبت های خاص معلمی مانند " هفته و روز معلم " موضوع آموزش و پرورش و معلمان تیتر یک رسانه ها نمی شود دلیل دارد ...
از نکات قابل ذکر دیگر ، حضور تنها نماینده مجلس و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس آقای قاسم احمدی لاشکی در غرفه صدای معلم بود .
نکته جالب توجه آن است که قبل از برگزاری دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی ، صدای معلم گزارش های جامع و مبسوطی را از نشست تشکل های فرهنگیان و نمایندگان این تشکل ها و امضای " میثاق نامه معلمی " منتشر نمود . ( این جا ) و ( این جا ) و ( این جا ) و ( این جا ) و ( این جا ) و ( این جا ) و ( این جا ) و ( این جا ) و ( این جا )
« صدای معلم » از فرهنگیان و معلمان درخواست نمود تا با حضور و مشارکت پر رنگ خویش ، پی گیر مطالبات خود از طریق این نمایندگان در مجلس دهم باشند .
با این وجود ، هیچ یک از این نمایندگان مانند داود محمدی ، فاطمه سعیدی ، فریده اولاد قباد ، مسعود رضایی و... در غرفه صدای معلم حضور نیافتند !
و اما سخن آخر:
شاید بتوان گفت که نمایشگاه مطبوعات یک کارگاه آموزشی زنده و پویا برای ارزیابی جایگاه رسانه در آموزش و پرورش و در میان معلمان بود .
نمایشگاه مطبوعات عرصه ای برای حضور مهم گروه های معلمی و حتی دانش آموزی با رسانه و کارکردهای آن بود .
در این نمایشگاه گروه هایی از دانش آموزان از برخی مدارس حضور یافته بودند . ضمن این که این کار ستودنی است اما مربیان و معلمان نباید به این رویداد فقط به چشم " اجرای یک کار صرفا اداری و نهایتا ارسال بک گزارش به اداره و... " بنگرند .
با وجود اعلام مسئولان در مورد تدریس کتاب " تفکر و سواد رسانه ای " در پایه دهم و این که نمایشگاه مطبوعات می توانست یک کار میدانی قابل توجه برای دانش آموزان و حتی معلمان باشد اما هیچ گونه دستورالعمل و یا اطلاع رسانی در این زمینه از سوی مسئولان وزارت آموزش و پرورش مشاهده نشد !
و مخاطب پایانی " معلمان " هستند .
این که به کرات از صدای معلم پرسش می شد : " آیا معلم صدا دارد " ؛ فقط به کم کاری و یا اهمال مسئولان در انجام وظایف و مسئولیت های خویش بر نمی گردد !
بخش مهم این مساله به فعالیت معلمان در رسانه ها و ارتباط مستمر و دو سویه با افکار عمومی مرتبط است .
علی رغم جمعیت میلیونی معلمان ، حضور موثر و کیفی آنان در رسانه ها به هیچ وجه قابل قبول و منطقی نیست !
به عنوان نمونه ، می توان به موضوع " ارزشیابی معلمان " در هفته های اخیر اشاره کرد .
با وجود آن که این مساله یکی از موضوعات مهم و روز جامعه معلمان و آموزش و پرورش است ؛ متاسفانه به غیر از تعدادی از یادداشت های پراکنده در این زمینه ، مورد خاصی مشاهده نشد .
اگر معلمان نسبت به وضعیت موجود انتقاد دارند باید آن را در قالب " رسانه " بیان کنند .
نق زدن های تاریخی زنگ تفریح و ناله ها و حتی تهدیدهای پس از صرف صبحانه و... چاره کار نیست .
معلمان باید این گزاره را به اثبات برسانند که " فرهنگی بودن دلیل بر فرهیختگی است . "
این نیازمند حضور مستمر ، پویا و کیفی فرهنگیان و معلمان به منظور طرح درست و منطقی موضوع آموزش در افکار عمومی است .
معلمان نمی توانند و نباید منتظر باشند تا دیگران برای آنان بنویسند ، گزارش کنند و پی گیری کنند !
" نوشتن " برای معلمان نه فقط یک موضوع و فرضا در جهت اخذ امتیاز مربوط به آن در فرم ارزشیابی که باید یک " دغدغه " برای ساختن آینده ای روشن و پرورش دانش آموزانی مجهز به تفکر نقادی و روحیه مسئولیت پذیری برای جامعه و آینده باشد .
نظرات بینندگان
دوست عزیز
از محبت شما نسبت به رسانه خودتان سپاسگزارم .
پایدار باشید .
مثل رسانه ی تصویری یا شنیداری یا روزنامه.
انچه بیان میشود در سایت ها و وبلاگ هایی ست که بیشتر مردم با آن اشنایی ندارند.
در رسانه میلی و بعضی روزنامه های دولتی میشود هر دروغی را به خورد عوام داد.
ولی افسوس از یک رسانه مستقل و آزاد در بیان مشکلات واقعی معلمان.
امروزه باید واقعیات داخل را بیشتر در رسانه های خارجی و شبکه های اجتماعی جستجو کرد.!!
دوست عزیز
آقا/خانم معلم
به نظر می رسد فرضیه شما کمی ایراد دارد !
به عقیده من ، تربیون به اندازه کافی وجود دارد !
بسیاری از معلمان حال استفاده از این تربیون ها را ندارند !
به نظرم ، بیشتریت علت آن " مسخ شدگی و یا الیناسیون " است که موضوع یادداشت بعدی من خواهد بود .
ضریب نفوذ صدا و سیما به حدود 30 درصد رسیده است !
پس این فرضیه شما خیلی هم درست نیست !
به جای توجیه کم کاری خویش در پی رفع علت ها باشیم .
پایدار باشید .
در نظام تک صدایی نمی توان به بهبود اوضاع امیدوار بود.
چون هر انتقادی منجر به عواقب نامعلوم خواهد شد.!!!
آقای عارف
نظر شما تا حدود زیادی درست است اما مطلق دیدن قضایا انسان را از واقع بینی منحرف می کند .
پایدار باشید .
به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش به نقل از استان خوزستان، اعلام شد؛ در پی خودکشی سیف ا... بیداری ، دبیر بازنشسته بهبهانی با دوتن از بستگان و نزدیکان آن مرحوم مصاحبه مشروحی صورت گرفت که خلاصه آن به شرح زیر است :
در گفت و گو با خانم صدیقه بیداری ، خواهر آن مرحوم، ضمن دلجویی و ابلاغ تسلیت فخرالدین احمدی دانش آشتیانی ، وزیر آموزش و پرورش و ابراز همدردی جامعه فرهنگیان ، علت و انگیزه خودکشی « معلم مرحوم » سیف ا... بیداری بررسی شد.
صدیقه بیداری که خود نیز دبیر زیست شناسی با 29 سال سابقه کاری در شهر بهبهان است ، عنوان کرد : علی رغم آن چه تاکنون در فضای مجازی منتشر شد، برادرم تمکن مالی خوبی داشت و اقدام وی به خودکشی مربوط به تصادف ایشان در 14 فروردین سال جاری است که در این تصادف از
@medu94
آقای بهرامی
به نظر من ، ابتدای خبر خیلی گویا نیست ( سکته دارد ) و در مجموع متن روان و سلیس نوشته نشده است .
البته در روابط عمومی ها وضعیت بدتر از این چیزهاست !
بسیاری از آن ها طریقه و یا نحوه ارسال جوابیه به رسانه ها را اصولا بلد نیستند !
پایدار باشید .
دوست عزیز
سپاسگزارم .
امید که این گونه باشد .
پایدار باشید .
این نادیده گرفتن رسانه و بخصوص رسانه های بخش غیر دولتی دو جانبه است بخشی مربوط به مسئولین و بخشی نیز مربوط به خود معلمان است.
خوب در ایران چند صد هزار معلم شاغل و بازنشسته و ... وجود دارد... و میزان بازدید از هر خبر در این سایت به ندرت به هزار نفر می رسد. معنی این جمله جواب مقاله جناب عالی است. غالب و اکثریت معلمان حوصله خواندن کتاب و روز نامه و .... را ندارند و به تبع آن احساس نیازی به مطالبه نمی کنند و ندارند و این درد بزرگ جامعه ما و جامعه آموزش و پرورش است.
جنابعالی فرمودید که :
" اگر معلمان نسبت به وضعیت موجود انتقاد دارند باید آن
را در قالب " رسانه " بیان کنند".
اولا- آیا منظور جنابعالی همین کامنت هایی است که بنده
یا امثال اینجانب با "نام مستعار" یا حداقل با "نام کوچک"
در وب گاه های مختلف می گذاریم؟
آیا اصلا کسی این کامنت ها را می بیند یا به آنها اهمیت
می دهد؟
شما خود یک فرد کنشگر رسانه ای بودید و اطلاع دارم که
حداقل یک بار سر از تخلفات اداری در آوردید و جریمه هم
شدید و بالاخره هزینه هایی برای شما داشته!
ثانیا- به قول یکی از یادداشت نویسان پیشکسوت "صدای
معلم" تنها درصد اندکی از معلمان در جرگه "کنشگران
رسانه ای " یا "صنفی" قرار می گیرند!
آقای احمد
1-مشارکت معلمان حتی در حد یک کامنت هم تاثیرگذار است .
2- بارها شده است که به خاطر انتشار یک کامنت تلفن ها و تماس های مختلفی با صدای معلم گرفته شده است ...
3- البته خیلی نمی خواستم وارد بحث سوم شوم .
درست است !
البته برای بنده نه یک بلکه دو بار پرونده در هیات های تخلفات اداری و البته در دولت های نهم و دهم تشکیل شد !
با این حال از کنش گری در تشکل به رسانه تغییر مسیر دادم اما کار را تعطیل نکردم و یا برای کم کاری و یا تنبلی خودم توجیه نیاوردم !
پایدار باشید .
ثالثا-برخی از ما معلمان به دلیل برخورد های امنیتی در
برخی از دوره ها (البته در دوره آقای روحانی شرایط
انصافا بهتر شده است ) و یا محافظه کاری بیش از حد،
حتی جرات اظهار نظر و نقد مسائل مربوط به مدرسه محل
خدمت خودمان را در جلسه شورای دبیران در مقابل جناب
مدیر هم نداریم!؟
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
این مشکلی است که به کل جامعه برمی گردد و البته در معلمان به دلایل مختلف بیشتر است .
یکی از ویژگی های کشورهای جهان سوم و کشورهای توسعه نیافته ، فقدان مسئولیت پذیری و به تبع آن قهرمان پرستی و اسطوره طلبی است .
باید یاد بگیریم که به اندازه خودمان برای جامعه مفید باشیم و نه مهم !
تغییر باید از هر فرد شروع شود .
پایدار باشید .
با تشکر و سپاس فراوان
خسته نباشید
آقای مهراب
خوشحالیم که توانسته ایم اعتماد معلمان را جلب کنبم .
پایدار باشید .
آقای محمدباقر
با شما موافقم .
همین که خداوند در قرآن کریم به " قلم " سوگند یاد می کند و همین که ارزش قلم از ارزش خون شهید هم بالاتر است ؛ خود بهترین برهان برای اثبات این مدعاست .
ابزار کار معلم قلم است و اندیشه .
پایدار باشید .
آنچه به جایی نمی رسد فریاد است.
ایران ما را چه شده؟
این همه فساد و دزدی و اختلاس و دریغ از یک برخورد قاطع..!!