رجوع به متون ارزشيابي و رويكردهاي موجود در آن مشخص مي سازد كه در اين رويكردها، سه شكل ابزاري، ماهوي و اجرايي مطرح مي باشد كه شكل ابزاري مشتمل بر جمع آوري داده هاي عيني و واقعي با استفاده از روش هاي دقيق سنجش و اندازه گيري، امر ماهوي در برگيرنده تفسير و قضاوت در ارتباط با ميزان تحقق هدف ها و صورت اجرايي هم مرتبط با استفاده از نتايج حاصل جهت تصميم گيري هاي جديد در زمينه حذف و كاهش كاستي ها و بهبود فرآيندها مي باشد.
تامل بر مفاهيم و فرآيند ارزشيابي مشخص مي سازد كه در صورت توجه صحيح و موثر به روند اجراي اين عنصر مهم مديريتي و برنامه ريزي يعني ارزشيابي مي توان به شرايط حال و آينده يك سيستم به خصوص آموزش و پرورش اميدوار شد.
در ادامه بحث در مورد ارزشيابي به خصوص ارزشيابي از عملكردها و فعاليت ها، مهمترين سوال، توجه به اين مساله است كه سه رويكرد موجود در ارزشيابي عملكردها و فعاليت ها در سيستم آموزشي ايران چگونه مورد توجه قرار مي گيرد؟
"اول"رويكرد ابزاري (جمع آوري داده هاي عيني و واقعي با استفاده از روش هاي دقيق سنجش و اندازه گيري):
داده هاي واقعي و عيني از عملكرد معلمان، مديران، كارشناسان و به طور كلي كاركنان آموزش و پرورش زماني صورت اطمينان به خود مي گيرد كه مولفه ها و گويه هاي مورد سنجش، معرف واقعيت هاي عملكردي و رفتاري باشد؛ به طوري كه نتايج حاصل بتواند موقعيت و جايگاه فرد، مدرسه و يا ادارت آموزش و پرورش را در بين خرده سيستم هاي نظام آموزش روشن و تبيين نمايد.
آنچه كه در طول سال هاي متمادي به صورت يك عادت معيوب درآمده است؛ توجه عمده به روش هاي صوري برگرفته از مستندسازي ظاهر گرايي و تبليغاتي و گاها شواهد سازي بوده است و اين واقيت را همگان به نيك مي دانند كه پررنگ كردن و برجسته ساختن موارد مورد انتظار در فرم هاي ارزشيابي و لو در شكل ظاهري به راحتي در حصول به امتيازات بالاتر مي تواند موثر باشد و رفتارهاي پداگوژيكي معلمان و عملكردهاي واقعي مديران و كارشناسان در اين چرخه معيوب نمي تواند به صورت واقعي انعكاس پيدا كند و هر عضو آموزش و پرورشي به خوبي مي داند كه مهارت برخي از همكاران در تصويرسازي مدام از برنامه ها و اغراق در پررنگ نمودن فعاليت ها و حتي فشار بر عوامل زير مجموعه خود در آماده كردن موارد مربوط به شاخص ها معروف مي باشد.
دوم" رويكرد ماهوي در برگيرنده تفسير و قضاوت در ارتباط با ميزان تحقق هدف ها: مهمترين و اساسي ترين هدف فرآيند ارزشيابي، قضاوت و داوري در مورد ميزان تحقق هدف هاست و اين امر زماني اهميت خود را به صورت جدي نشان مي دهد كه هدف ها توجيه كننده واقعي وجود يك سيستم به شمار مي روند.
قضاوت و داوری صحیح در مورد وضعیت تحقق هدف ها و شناسایی کاستی ها، وابسته به رويكرد ابزاري (جمع آوري داده هاي عيني و واقعي با استفاده از روش هاي دقيق سنجش و اندازه گيري) است و در صورت ناقص بودن آن، اجرای این مرحله قابل دفاع نمی باشد و در این مورد طرج سوالات زیر در روشن کردن این مساله مهم می باشد:
۱. مشاهده می گردد اداره ای از وزارت آموزش و پرورش، حائز رتبه برتر در عملکرد و حتی تکریم ارباب رجوع و مراجعان شده است و این مساله به صورت گسترده در قالب بنرهای مختلف در ادارات آموزش و پرورش انعکاس می یابد. در این میان طرح این سوال مهم می باشد که چقدر می توان به واقعی بودن این رتبه ها مطمئن شد؟ این چه مکانیزمی است که مدیران سعی در تبلیغ مداوم عملکرد و موفقیت خود می کنند؛ اما مجموعه زیر نظر مدیریتی شان دم از نارضایتی های متعدد می کنند و باز این چه رسم مدیریتی است که حلاوت و شیرینی مقام و جایزه مدیران را کارکنان و در راسش معلمان حس نمی کنند؟
۲. در بسیاری از موارد مشخص می گردد که مدرسه ای در سالیان سال حایز رتبه های برتر در مناسبت ها و برنامه های مختلف مثلا طرح تعالی مدیریت شده است (البته عملکرد مدیران مسئولیت شناس آموزش و پرورش قابل تقدیر است)؛ اما آیا تاکنون به این امر توجه شده است که این مدرسه برتر در طرح تعالی مدیریت تا چه حد به صورت واقعی سبب افزایش انگیزه شغلی و سازمانی در معلمان و دیگر کارکنان و نیز موجب انگیزش تحصیلی در دانش آموزان شده است؟ یا این طرح چقدر در افزایش بینش علمی و پژوهشی در معلمان و دانش آموزان شده است؟ یا اینکه این طرح چقدر در پرورش خلاقیت مدیران و کارکنان و نیز دانش آموزان گردیده است؟ و سوالات دیگر؟
۳. سوالات بسیاری نیز در این ارتباط می توان مطرح کرد که وقتی مدیر مدرسه یا رئیس اداره و مدیر کلی دارای رتبه برتر می باشد؛ کارکنان تحت مدیریت شان چقدر از عملکرد آن ها رضایت دارند؟ و حتی این مساله در مورد انتخاب معلم نمونه نیز صدق می کند که انتخاب معلم نمونه بر اساس فرآیند موجود تا چه معرف برتر بودن آن ها در فعالیت حرفه ای آموزشی و پرورشی آن ها می باشد ( البته از بین معلمان نمونه؛ معلمان واقعا برتر نیز وجود دارند و در بین انتخاب نشده ها هم؛ چه بسیار معلمان نمونه و برتر هستند که همیشه گمنام باقی می مانند).
4. مورد جدید این جریان در فرم ارزشیابی سالانه معلمان رونمایی شد که اوج شاهکاری برنامه ریزان تیم مدیریتی و برنامه ریزی دکتر فانی در این ارتباط به منصه ظهور رسید که بعد از شروع سال تحصیلی جدید از طریق فرم جدید، قرار بر ارزشیابی عملکرد همکاران در سال تحصیلی گذشته گردید که البته در این زمینه مقاله مستقلی را خواهم نوشت.
۵. البته همکاران محترم در این ارتباط می توانند سوالات بسیاری را مطرح کنند.
"سوم" استفاده از نتايج حاصل جهت تصميم گيري هاي جديد در زمينه حذف و كاهش كاستي ها و بهبود فرآيندها: ارزشیابی عمدتا ابزار و مکانیسم مدیریتی تلقی می شود تا پس از انجام دو رویکرد فوق بتواند بر اساس اطلاعات حاصل نسبت به اصلاح و بهبود فرآیندهای مرتبط با درون دادها؛ فرآیندها؛ برون دادها و پیامدها اقدام کند؛ حال سوال این است که وقتی اطلاعات واقعی و کامل در دسترس نباشد؛ چه اصلاح و بهبودی امکان پذیر است؟ وقتی اطلاعات غیر عینی انعکاس پیدا می کند آیا مصداق پیش گویی های خود انجام و یا پیش گویی ها کام بخش تحقق پیدا نمی کند؟ و حتی وقتی اطلاعات عملکردی صحیح حاصل نگردد؛ چگونه می توان در مورد عملکرد معلمان بخصوص مدیران و روسا که در نقش ارزیابان اصلی کارکنان هستند به قضاوت نشست؟
موضوع و مساله مورد بحث بسیار گسترده و پیچیده و در عین حال اساسی است که مطالب مورد اشاره نویسنده مطمئنا نمی تواند روشن کننده کامل این پدیده باشد؛ اما هدف این است که حداقل در قالب طرح و بیان مساله بهانه ای جهت تمرکز و توجه بیشتر همکاران محترم به منظور حساس کردن مسئولان و افزایش انگیزه صاحبان قلم جهت پرداختن تحلیلی به این مساله مهم باشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
کلا ارزشیابی در نظام آموزش و پرورش ما امری جانبی و تفننی است. ارزشیابی از معلم، ارزشیابی از دانش آموز، ارزشیابی برنامه درسی، ارزشیابی کارکنان ستادی و اداری و.... در این سیستم همه نمایشی است؛ تننها رای این که بگوییم ما هم ارزشیابی داریم...
روحانی 4 اولویت دارد که بدبختانه آموزش و پرورش چز آنها نیست