صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه رسانه/

صدور قرار کفالت برای ابوالفضل رحیمی‌ شاد و گزارش انتقادی صدای معلم

انصاف نیوز نوشت : ( این جا )

« ابوالفضل رحیمی‌شاد، معلم و فعال سیاسی به اتهام تبلیغ علیه نظام به دادسرای اوین (قاصی مقدس) رفت و با قرار کفالت آزاد شد.

او که در اردیبهشت ماه به وزارت اطلاعات احضار شده بود، روز شنبه‌ی گذشته به شعبه ۶ دادسرای قاضی مقدس برای تفهیم اتهام تبلیغ علیه نظام احضار شده بود.

صدور قرار کفالت برای ابوالفضل رحیمی‌ شاد و گزارش انتقادی صدای معلم

اتهام آقای رحیمی شاد بنا بر مستندات دادگاه به یادداشت‌ها و مقالات منتشره در رسانه‌های مجازی برمی‌گردد.

پرونده‌ی او به دادگاه انقلاب ارجاع شده و حالا با صدور قرار کفالت یک صد میلیون تومانی تا روز تشکیل دادگاه آزاد است. »

پیش تر ، « صدای معلم » با انتشار گزارشی نسبت به بازخرید اجباری و اخراج « محمد حبیبی » معلم توسط هیات تجدید نظر بررسی تخلفات وزارت آموزش و پرورش واکنش نشان داد . ( این جا )

این رسانه نوشت : « صدای معلم » مسئولان و تصمیم گیرندگان در سطوح مختلف حاکمیت را به رعایت این منشور که حافظ مصالح جامعه و منافع ملی آن است فرا می خواند .

پرسش « صدای معلم » از مسئولان آن است که چرا با معلمان و یا نمایندگان آنان گفت و گو نمی کنند ؟

آیا به راه انداختن فضای بگیر و ببند و احیای فضای امنیتی که  نظیر آن در دولت معجزه هزاره سوم صورت گرفت می تواند مسیری منطقی و اقناع گرایانه برای پاسخ به مطالبات حقوقی و مدنی معلمان باشد ؟

آیا تکرار این مسیر و روند موجب اعتمادسازی و تقویت جایگاه و سرمایه اجتماعی فرهنگیان در جامعه خواهد بود ؟ »

بر اساس «منشور حقوق شهروندی جمهوری اسلامی ایران » که در زمان ریاست جمهوری حسن روحانی مصوب و ابلاغ گردید ؛ حق آزادی اندیشه و بیان در بند « ج » برای شهروندان مورد تاکید و تصریح قرار گرفته است :

صدور قرار کفالت برای ابوالفضل رحیمی‌ شاد و گزارش انتقادی صدای معلم

این بند بیان می دارد :

« ماده 25- شهروندان از حق آزادی اندیشه برخوردارند. تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ‌ کس را نمی‌توان به‌صرف داشتن عقیده‌ای مورد تعرض و مؤاخذه قرارداد.

ماده 26- هر شهروندی از حق آزادی بیان برخوردار است. این حق باید در چارچوب حدود مقرر در قانون اعمال شود. شهروندان حق دارند نظرات و اطلاعات راجع به موضوعات مختلف را با استفاده از وسایل ارتباطی، آزادانه جست و جو، دریافت و منتشر کنند. دولت باید آزادی بیان را به‌طور خاص در عرصه‌های ارتباطات گروهی و اجتماعی و فضای مجازی ازجمله روزنامه، مجله، کتاب، سینما، رادیو، تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی و مانند این‌ها طبق قوانین تضمین کند.

ماده 27- شهروندان حق دارند اندیشه، خلاقیت و احساسِ خود را از طرق مختلف آفرینش فکری، ادبی و هنری با رعایت قوانین و حقوق دیگران بیان کنند.

ماده 28- شهروندان از حق نقد، ابراز نارضایتی، دعوت به خیر، نصیحت در مورد عملکرد حکومت و نهادهای عمومی برخوردارند. دولت موظف به ترویج و گسترش فرهنگ انتقادپذیری، تحمل و مداراست.

ماده 29- دولت از آزادی، استقلال، تکثر و تنوع رسانه‌ها در چارچوب قانون حمایت می‌کند. هیچ مقامی حق ندارد برخلاف موازین قانونی برای انتشار یا عدم انتشار اطلاعات یا مطالب درصدد اعمال فشار بر مطبوعات و سایر رسانه‌ها برآید یا به سانسور یا کنترل نشریات و سایر رسانه‌ها مبادرت نماید.»

« صدای معلم » مسئولان و تصمیم گیرندگان در سطوح مختلف حاکمیت را به رعایت این منشور که حافظ مصالح جامعه و منافع ملی آن است فرا می خواند .

پایان گزارش/


صدور قرار کفالت برای ابوالفضل رحیمی‌ شاد و گزارش انتقادی صدای معلم

منتشرشده در گفت و شنود
چهارشنبه, 13 مهر 1400 19:32

تاریخ تکرار می شود ؟!

تکرار تاریخ و اشتباهات سیاست خارجی

 مورخین مستقل معتقدند که در دوره صفویه به خصوص زمان شاه عباس کبیر، ایران در اوج قدرت، شوکت و شکوفایی تمدنی است. در همین زمان ترکستان در شمال شرقی ایران و گورکانیان در هندوستان نیز در وضعیت باثبات و اوج خود هستند، به طوری که دوره شکوفایی تمدن اسلامی در ایران در نقش جهان اصفهان و در هندوستان در شاه جهان در حال خلق و هویدا شدن می‌باشند. در همین اثنا دولت عثمانی نیز به پایتختی قسطنطنیه (اسلامبول) امپراتور اول و بلامنازع جهان با پوشش فراگیر در گستره جهان اسلام حکمرانی می نماید.

 انگلیس به عنوان‌ مغز متفکر اروپا بازندگان جنگهای صلیبی هستند که در درازنای تاریخ حریف امپراتوران ترک تبار و مسلمان وقت نبوده و نیستند، لذا طرحی نو درانداخته و این امپراتوران سلحشور را به بهانه‌هایی چون شیعه و سنی و ... به جان هم می‌اندازند تا نهایتا با تضعیف، تخریب و تجزیه آنها خود را از زیر هجمه حقارت شکست‌های مکرر در جنگ‌های صلیبی رهانیده و مهم‌تر اینکه راهی مطمئن و نو برای استعمار، استثمار و استحمار مسلمانان خلق نمایند.

متأسفانه با غفلت حاکمان مسلمان و البته تداوم سیاست هوشمندانه انگلیس در دوره قاجار جواب می‌دهد.

هند تسلیم و مقهور مکر و ناوگان دریایی انگلیس می‌شود، ایران مقتدر رو به اضمحلال رفته و بین دو تیغه روس و انگلیس آچمز می‌گردد و مهم‌تر اینکه از تجزیه امپراتوری معظم عثمانی نزدیک پنجاه کشور اسلامی متشتت، ضعیف و البته مشکل‌دار در مرزبندی‌های جغرافیایی به عنوان مستعمره اروپایی‌ها متولد می‌شود و بدتر اینکه رژیمی غاصب و اشغالگر بر پایتخت اول مسلمین و شهر مقدس یهودیان و مسیحیان تحمیل شده و اسرائیل به عنوان غده سرطانی جهان اسلام خلق و تثبیت می‌گردد.

 امروز ظاهرا تاریخ در حال تکرار می‌باشد.

تکرار تاریخ و اشتباهات سیاست خارجی

آذربایجان پس از تجربه سی سال تحقیر تاریخی بخشی از سرزمین‌های اشغالی خود را به کمک ترکیه از چنگ داشناک‌های افراطی ارامنه آزاد کرده و البته احساس غرور و رگ قدرت در باکو متورم و متوهم می‌شود.

از طرفی از ۱۵ همسایه ایران تنها عمان و ارمنستان تظاهر به دوستی خاله خرسه با ما دارند و متأسفانه الباقی به دلیل تحریم‌های ظالمانه و سیاست‌های خاص و ایدئولوژیک ما، مترصد فرصت برای زمین گیر کردنمان هستند.

 رویای تأمین منافع استراتژیک ایران از مسیر ارمنستان ظاهرا خیال خامی بیش نیست، چرا که در همین هفته بلافاصله پس از مانور خیبر ایران در نزدیکی مرزهای آذربایجان، شاهد دو اتفاق بسیار مهم در منطقه قفقاز هستیم.

مانور سه جانبه آذربایجان، گرجستان و ترکیه جوابی عینی به مانور نظامی ماست و مهم‌تر اینکه گرجستان بلافاصله مرزهای خود را به روی شهروندان و کامیون‌های ما مسدود کرده و عملا این اقدام گرجستان تیر خلاصی بر مسیر ترانزیتی ایران_ ارمنستان به روسیه و اروپاست و البته احتمال اینکه در آینده نزدیک، ارمنستان نیز برای خروج از فشار اقتصادی و انزوای ارتباطی به اتحادیه همکاری با آذربایجان و ترکیه ملحق شود چندان دور از ذهن نیست.

و نهایتا اینکه برحسب تجربه روسیه صرفا دنبال منافع خود بوده و متحدی ژله ایست که در موقعیت حساس احتمالا پشت ایران را خالی خواهد کرد.

 از سویی دیگر سران ایران معتقدند که ترکیه در حال احیای امپراتوری عثمانی و مشخصا در اندیشه تشکیل اتحادیه یکپارچه کشورهای ترک تبار (قبرس، ترکیه، آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان، ترکمنستان، ازبکستان و...) با مرز زمینی مشترک و البته پیوسته می‌باشد.

از دیگر سوی خبری از پرداخت هزار میلیارد خسارات جنگ هشت ساله تحمیلی توسط عراق نیست. اعراب خلیج فارس نیز یک به یک در حال بیعت تدریجی با اسرائیل و بازگشایی سفارتخانه متقابل بوده و با توطئه و برنامه‌ریزی آمریکا و اسرائیل و البته اشتباهات ما در سیاست خارجی‌مان، سران کشورهای عربی کم کم متقاعد می‌شوند که دشمن مشترکشان ایران است نه اسرائیل.

 نهایتاً آهنگ ترک‌هراسی و ضدیت با اعراب خواسته (توسط باستان‌گرایان ایرانشهری) و ناخواسته (توسط بخش‌هایی از دولت و...) از نجوا فراتر رفته و در حال به روزرسانی و تبدیل شدن به ناله و فریاد است.

البته متقارن چنین اشتباهات تاریخی دقیقا در بین طیف‌های افراطی اعراب و ترکها مشهود است و بیم آن می‌رود طیف‌های تندروی طرفین با ایجاد شور کاذب و وارونه جلوه دادن حقایق، حاکمان را مجبور به تکرار اشتباهات تاریخی صفویه_عثمانی و ... نمایند و امکانات جهان اسلام به جای تجمیع و هم‌افزایی صرف استهلاک همدیگر گردد.

سخن آخر

شخصا در ایران فعلی امیدوارم تدابیر عقلانی و راهبردی رهبر معظم انقلاب بتواند جهان اسلام و منطقه ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک قفقاز را از این پیچ تند و خطرناک به سلامت عبور داده و مانع از بالا گرفتن تنش‌های منطقه قفقاز و البته اعراب گردد.

فراموش نکنیم شاید اگر دول مسلمان صفویه، گورکانی، عثمانی و... به جای درگیری‌های مذهبی و تنش‌های مرزی مستمر به همگرایی و اتفاق دل می‌سپردند چه بسا امروز جهان اسلام وضعیت بهتر و مترقی‌تری از خود به نمایش می‌گذاشت.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تکرار تاریخ و اشتباهات سیاست خارجی

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد اخراج محمد حبیبی و کارنامه دولت سیزدهم در آموزش و پرورش

پیش تر خبری در مورد بازخرید اجباری و اخراج « محمد حبیبی » معلم توسط هیات تجدید نظر بررسی تخلفات وزارت آموزش و پرورش منتشر گردید . ( این جا )

این در حالی اعلام می شود که در نشست رسانه ای در 9 آذر 1398 « محسن حاجی میرزایی » وزیر پیشین آموزش و پرورش  پاسخ دیگری به پرسش « صدای معلم » ارائه کرده بود .

« صدای معلم » در گزارش خود نوشت : ( این جا )

« اخراج  محمد حبیبی توسط هیات های تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش که زیر نظر مستقیم شما فعالیت می کنند ؛ ابلاغ حکم اجرایی نجات بهرامی معاون پیشین رسانه ای مرکزاطلاع رسانی و حتی صدور بخشنامه های تهدید آمیز در مورد شبکه شاد توسط مدیران شما ناظر بر کدامین وجه برای تولید و پاسداشت از سرمایه اجتماعی در آموزش و پرورش است ؟

وزارتخانه ای که به راحتی بخشنامه ها و پروتکل های اداری خود را زیر پا می گذارد و به رسانه ها پاسخ گو نیست ؛ آیا می تواند حافظ حقوق شهروندی و قانونی ذی نفعان آن و از جمله معلمان باشد ؟

آیا آقای وزیر از پرونده  آقای حبیبی اطلاع دارد؟

آیا شما از عملکرد خودتان در زمینه تبدیل فرهنگ امنیتی به امنیت فرهنگی و اجرای منشور حقوق شهروندی راضی هستید ؟

چه نمره ای به خودتان می دهید ؟

جایگاه واقعی " حمایت قضایی " از معلمان فراتر از مشورت که حتی در خود قوه قضائیه هم پیش بینی شده است و نیز چیزهایی که به عنوان " تفاهم نامه " گاها در کاغذها مبادله می شوند چیست ؟"

وزیر آموزش و پرورش در پاسخ به این پرسش صدای معلم گفت :

« حکم اخراج آقای محمد حبیبی شکسته شده و مورد اصلاح قرار گرفته است .»

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد اخراج محمد حبیبی و کارنامه دولت سیزدهم در آموزش و پرورش

پرسش این رسانه آن است که آیا وزیر پیشین آموزش و پرورش گزارش خلاف واقع داده است ؟ و چه کسی و کدام نهاد باید در این مورد پاسخ گو باشد ؟

از سوی دیگر ، اخراج یک معلم در ابتدای آغاز سال تحصیلی و در تقارن با « روز جهانی معلم » با کدام منطق آموزشی و فرهنگی مطابقت دارد ؟  آیا تکرار این مسیر و روند موجب اعتمادسازی و تقویت جایگاه و سرمایه اجتماعی فرهنگیان در جامعه خواهد بود ؟

معلمان در هفته های گذشته تجمعات و اعتراضاتی را در مورد برخی مسائل صنفی برگزار کرده اند .

تاکنون مقامی به طور مشخص و شفاف در برابر این اعتراضات پاسخ گو نبوده است .

پرسش « صدای معلم » از مسئولان آن است که چرا با معلمان و یا نمایندگان آنان گفت و گو نمی کنند ؟

آیا به راه انداختن فضای بگیر و ببند و احیای فضای امنیتی که  نظیر آن در دولت معجزه هزاره سوم صورت گرفت می تواند مسیری منطقی و اقناع گرایانه برای پاسخ به مطالبات حقوقی و مدنی معلمان باشد ؟

گزارش انتقادی صدای معلم در مورد اخراج محمد حبیبی و کارنامه دولت سیزدهم در آموزش و پرورش

آیا تکرار این مسیر و روند موجب اعتمادسازی و تقویت جایگاه و سرمایه اجتماعی فرهنگیان در جامعه خواهد بود ؟

بدون تردید ، اخراج معلمان و یا بازداشت فعالان صنفی به عنوان یک نقطه برجسته منفی و غیر قابل اغماض در کارنامه دولت سیزدهم در آموزش و پرورش ثبت و ضبط خواهد شد .

پایان گزارش/


گزارش انتقادی صدای معلم در مورد اخراج محمد حبیبی و کارنامه دولت سیزدهم در آموزش و پرورش

منتشرشده در گفت و شنود

گروه تشکل ها/

کانال شورای هماهنگی تشکل های فرهنگیان ایران نوشت :

اخراج محمد حبیبی از آموزش و پرورش

« محمد حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران در آستانه روز جهانی معلم مجددا از آموزش و پرورش اخراج شد.

هیات تجدید نظر بررسی تخلفات وزارت آموزش و پرورش با ارسال نامه ای به اداره آموزش و پرورش شهریار ، با اعلام حکم قطعی ،رای به بازخرید اجباری و اخراج این معلم از آموزش و پرورش داد‌‌‌.

لازم به ذکر است که در اردیبهشت ماه سال ۹۹ هیات تخلفات وزارت آموزش و پرورش در شرایطی که این فعال صنفی دوران حبس خود را می گذراند ، حکم بازخرید و اخراج را صادر کرده بود ، که با شکایت به دیوان عدالت اداری و بنا برحکم دیوان ، حکم اخراج و بازخرید به صورت موقت متوقف شده بود.

با حکم جدید هیات تجدید نظر این معلم و فعال صنفی برای بار دوم از آموزش و پرورش اخراج شد و امکان حضور در فضای آموزشی از ایشان سلب شد .»

« صدای معلم » ضمن ابراز تاسف از صدور چنین رایی از علیرضا کاظمی سرپرست وزارت آموزش و پرورش انتظار دارد تا با استفاده از ظرفیت های قانونی و تعامل میان دستگاهی ، زمینه هر چه سریع تر  بازگشت این معلم دلسوز را به آموزش و پرورش و محیط معلمی فراهم نماید .

پایان پیام/


اخراج محمد حبیبی از آموزش و پرورش

گروه تشکل ها/

به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید ، انجمن اسلامی معلمان شهرستان های استان تهران بیانیه ای صادر کرد .

متن کامل این بیانیه که در اختیار « صدای معلم » قرار گرفته به شرح زیر است .

گروه تشکل ها/

درخواست تشکل های فرهنگیان در مورد معلمان زندانی

تشکل های فرهنگیان شامل سازمان معلمان ایران ، انجمن اسلامی معلمان ایران و مجمع فرهنگیان ایران اسلامی در نامه ای مشترک به رئیس قوه قضائیه و سرپرست وزارت آموزش و پرورش خواهان آزادی معلمان زندانی شدند .

در این نامه آمده است :

« در آستانه بازگشایی مدارس و آغاز سال تحصیلی جدید هستیم .

خواهشمند است نسبت به آزادی معلمان زندانی مخصوصا همکار گرامی آقای اسماعیل عبدی اقدام عاجل مبذول گردد . ایشان به استناد به بخشنامه 27 فروردین 98 قوه قضائیه مشمول عفو شده ولی متاسفانه هنوز در زندان است .

شایسته نیست در شروع سال تحصیلی ، معلمی به جرم حمایت از مطالبات فرهنگیان در زندان باشد . »

این تشکل های فرهنگیان در پایان آورده اند :

« از سرپرست محترم وزارتخانه تقاضای پی گیری موضوع و از رئیس محترم قوه قضائیه می خواهیم دستورات لازم را جهت اعمال تسهیلات برای آزادی همکاران در بند ما صادر نمایند . »

پایان پیام/


درخواست تشکل های فرهنگیان در مورد معلمان زندانی

گروه گزارش/

سند 2030 و آموزش و پرورش ایران

22 شهریور ، از سوی سرپرست وزارت آموزش و پرورش بخشنامه «لغو سند یا بیانیه آموزش ۲۰۳۰» به ادارات کل آموزش و پرورش استان‌ها ابلاغ شد .

در این رابطه ، پرتال وزارت آموزش و پرورش نوشت : ( این جا )

« به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، پیرو فرمایش مقام معظم رهبری(مدظله العالی) و ابلاغ مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، مبنی بر «لغو سند یا بیانیه آموزش ۲۰۳۰» سرپرست وزارت آموزش و پرورش، مصوبه مذکور را جهت اجرا به ادارات کل آموزش و پرورش استان‌ها ابلاغ کرد .

کاظمی ضمن تأکید بر ممنوعیت اجرا یا استفاده از سند ۲۰۳۰، تصریح کرد: اسناد و مقررات حاکم و مبنای عمل در حوزه آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت کشور، صرفاً اسناد بالادستی مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی و به‌طور خاص «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» است و اسناد، بیانیه‌ها و مقررات مغایر با سند تحول بنیادین و سایر اسناد بالادستی مذکور، لغو و کان لم یکن اعلام می شود.

وی تأکید کرد: مدیران کل آموزش و پرورش استان ها، مدیران مناطق و مدارس موظف اند با ایجاد کارگروه های تخصصی و برگزاری کارگاه ها، اجرای فعالیت های مکمل و فوق برنامه و انطباق کامل آن با اسناد تحولی، نسبت به تبیین و تشریح موضوع، اقدام نمایند.

سرپرست وزارت آموزش و پرورش تأکید کرد: مدیران کل آموزش و پرورش، معاونان پرورشی و آموزشی،بخش های نظارتی و کنترلی استان ها، موظف اند بر حسن اجرای این مصوبه، به طور مستمر نظارت داشته و با متخلفان برخورد قانونی نمایند . »

نخستین پرسش « صدای معلم » از سرپرست وزارت آموزش و پرورش آن است که سند و یا بیانیه آموزش 2030 در زمان کدام وزیر و یا سرپرست ابلاغ شده است که اکنون آقای کاظمی با استناد به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی دستور به لغو آن می دهد ؟

پرسش این رسانه از سرپرست وزارت آموزش و پرورش و اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی آن است که در حال حاضر مصادیق اجرای سند 2030 در آموزش و پرورش کدام ها هستند ؟

اساسا چند درصد معلمان در مدارس کشور سند 2030 و حتی سند تحول بنیادین را می شناسند و آن را مطالعه کرده اند ؟

2030goalsnew1

صدای معلم بارها در نشست های رسانه ای و در پرسش از مسئولان مختلف این پرسش را مطرح اما پاسخی دریافت نکرده است . اساسا چند درصد معلمان در مدارس کشور سند 2030 و حتی سند تحول بنیادین را می شناسند و آن را مطالعه کرده اند ؟

« صدای معلم » امیدوار است این گونه مواضع و سخنان و اقدامات نظیر آن چه  که سرپرست وزارت آموزش و پرورش در بازدید از مرکز گزینش دانشجویان جدیدالورود دانشگاه فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی گفته بود ( این جا ) و موجب تعجب کارشناسان و نیز کنش گران آموزشی شد ؛ برای جلب اعتماد برخی محافل خاص جلب اعتماد رئیس جمهور و مجلس انقلابی برای معرفی خود به عنوان وزیر آموزش و پرورش نباشد .

سند 2030 و آموزش و پرورش ایران

علیرضا کاظمی 7 شهریور در بازدید از دو مرکز گزینش صلاحیت های عمومی و تخصصی دانشجویان جدیدالورود دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، که در دبستان سروش منطقه 2 و مرکز عالی دانشگاه باهنر، درحال فعالیت هستند گفته بود از مهم ترین نکات در گزینش دانشجویان جدیدالورود آشنایی و مأنوس بودن فرد با قرآن و نماز است.

پایان گزارش/


سند 2030 و آموزش و پرورش ایران

منتشرشده در گفت و شنود

انتقاد از قرار دادن سهمیه یا رانت در استخدام و تحصیل

قانون منطقی که می باید در قانون اساسی ایران درج گردد : هر گونه سهمیه و رانتی در راه یافتن به دانشگاه یا هر مقطع تحصیلی و گرفتن مدرک و همچنین در به دست آوردن مناصب و مشاغل مورد قبول نیست و در صورت مشاهده مجازات دارد.

البته بر خلاف این قانون منطقی ما، می بینیم که رانتی به نام سهمیه از اوایل انقلاب در ایران قانونی و جاری و عادی شده است.

بسیاری آمده اند و گفته اند و به خود بالیده اند که فساد را بر می چینند؛ یکی می گوید دولت الکترونیک را گسترش می دهم؛ یکی می گوید با فاسدان با شدیدترین شکل برخورد می کنم و ....

اما مهمترین یا یکی از مهمترین دلایل فساد در دوره انقلاب اسلامی، قرار دادن سهمیه یا رانت در استخدام و تحصیل، به فراموشی سپرده شده است که البته از آن هایی که بر مسند تصمیم گیری نشسته اند جای تعجب ندارد چرا که خود آن ها نتیجه همین سهمیه و رانت ها هستند و اگر بخواهند به مقابله با این عامل بر آیند و از آن بد گویند ابتدا باید با خود مقابله کنند و خود را از کار برکنار کنند.

رانت های مختلفی در به دست آوردن امتیازات اجتماعی و اقتصادی و ... در اجتماع ایران به خصوص بعد از انقلاب اسلامی در ایران رواج یافته است. این امتیازات در ابتدا جهت تشویق وفاداران نظام جمهوری اسلامی بود که بعدتر تبدیل به قانون و سپس تبدیل به عرف گردید به شکلی که حتی مردم نیز آن را عادی می بینند و این بسی دردناک تر از قانون شدن آن است.

سهمیه های مورد استفاده بسیارند از سهمیه های بنیاد شهید و امور ایثارگران تا سهمیه های نهادهای نظامی و مذهبی و سیاسی و حتی کمیته امداد و بهزیستی و حتی سهمیه مناطق محروم و ....

هر کسی که از مقابله با فساد سخن می گوید اما از مشکل سهمیه در کسب مدارج علمی و سیاسی و حکومتی سخن نمی گوید به این معناست که او در پی مبارزه با فساد نیست بلکه او به ظاهر ژست مبارزه با فساد را گرفته است.

انتقاد از قرار دادن سهمیه یا رانت در استخدام و تحصیل

نمی گوییم افرادی که از سهمیه و رانت تحصیل و استخدام استفاده می کنند افرادی ناشایست هستند اما ممکن است افرادی شایسته تر از آن ها نیز باشند و آنها در مراتب پایین تری قرار بگیرد.

سهمیه و رانت در یک کشور یعنی تقلب و تبانی در کسب امتیاز تحصیل و استخدام و این موضوع یعنی ایجاد دکتر، معلم، سیاستمدار، نماینده، مهندس و ... تقلبی !

در بسیاری از کشورها ممکن است برای افراد مرتبط با جنگ و ... امتیازاتی برای دریافت امکانات اجتماعی، درآمد و ... بگذارند و یا اینکه تنها یک مستمری برای او در نظر بگیرند اما هیچ وقت به او و اطرافیان او این اجازه را نمی دهند که با رانت تحصیل و استخدام وارد ساختار اجتماع گردند چرا که هر عقل سلیمی این رفتار را عامل فساد و تباهی جامعه می داند.

در عجایب موضوع رانتی به نام سهمیه مطلب بسیار است ولی خواننده گرامی و هر ایرانی خود می داند چه خبر است و چه دردی است و نگارش این مقاله حسب تلنگری و یادآوری است بر اجتماع خود و آنان که داعیه دار عدالت و مبارزه با فساد می باشند.

مقاله دیگری در همین سایت را مطالعه کنید : ( این جا )


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

انتقاد از قرار دادن سهمیه یا رانت در استخدام و تحصیل

منتشرشده در یادداشت
سه شنبه, 15 شهریور 1400 11:46

جلسه مصاحبه یا خواستگاری ؟!

نقدی بر مصاحبه های ورودی دانشگاه فرهنگیان

پسر جوانی با لباس مشکی که همه دگمه هایش از بالا تا پایین بسته شده است، با ریش و انگشتری در دست روبه روی دختر خانم جوانی نشسته و از او می پرسد:

چه ویژگی هایی را برای خواستگار خود می پسندید؟

دختر: مومن باشد و صداقت هم داشته باشد.

پسر می پرسد پول چی؟

دختر جواب می دهد پول مهم نیست. می توانیم هر دو کار کنیم و پول به دست آوریم ولی صداقت و اخلاق را نمی توان با پول به دست آورد. حق دانش آموزان است که از معلمانی با توان علمی و تخصص و تعهداتِ اخلاقی، برخوردار گردند.

انگار خیال پسرک کمی راحت شده و ادامه می دهد ... اگر خواستگار شما هم مومن و هم پولدار بود و شما معلم شدید و او از شما بخواهد که سرکار نروید چه کار می کنید؟

دخترک سعی می کند با چند جواب، جوانک را متقاعد کند که توان قانع کردن همسر آینده اش را در این شرایط دارد ولی آن پسرِ جوان اصرار دارد که دختر با داشتن شغل معلمی، نمی تواند مادرِ خوبی باشد و در صورت معلم شدن، یا مادرِ خوب بودن را از دست می دهد یا از نعمت داشتن شوهر محروم می شود! اینجاست که دختر خانم به عنوان نمونه، مادرِ خودش را مثال می زند که هم در آموزش و پرورش کار می کند هم مادرِ خوبی است.

این صحنه، نه صحنه خواستگاریِ یک پسر از یک دختر است و نه حتی مشاوره ازدواج، بلکه بخشی از مصاحبه ی ورود به دانشگاه فرهنگیان است.

چند روز پیش همکارم با خوشحالی از قبولی دخترش در دانشگاه فرهنگیان و مصاحبه سختی که از او گرفته شده تعریف می کرد و وقتی از نوع سوالات  و پاسخ دخترش میگ فت حیرتم برانگیخته شد.

 آیا برای یافتن انگیزه داوطلب برای رشته معلمی، سوالات مناسب دیگری وجود ندارد؟ آیا مصاحبه کنندگان، آموزش های لازم را دیده اند و رعایت حریم شخصی مصاحبه شوندگان برایشان مشخص شده است یا آنها نیز با یک سری سوالاتی از این قبیل گزینش شده اند!

نقدی بر مصاحبه های ورودی دانشگاه فرهنگیان

بررسی انگیزه افراد برای ورود به حرفه معلمی یکی از مواردی است که صلاحیت آنان را مشخص می کند ولی به نظر می رسد همچنان سوالات عقیدتی و سیاسی دست و پاگیر این وزارتخانه عریض و طویل است. وزارتخانه ای که سهمی چشمگیر در تعلیم و تربیت فرزندان این سرزمین دارد.

گزینش نیروها بر اساس هم عقیده بودن با گزینشگران چه در حوزه دینی و چه سیاسی و چه فرهنگی، نه تنها به بدنه آموزش و پرورش لطمه جبران ناپذیری می زند بلکه اعتماد خانواده ها را نیز سلب می کند و هر سال، شاهد اقبال والدینی که توان مالی دارند به مدارس غیر دولتی خواهیم بود.

حق دانش آموزان است که از معلمانی با توان علمی و تخصص و تعهداتِ اخلاقی، برخوردار گردند. معلمانی که چه در علوم تجربیِ طبیعی و چه در علوم تجربیِ انسانی دارای علم و دانش کافی هستند و به امور اخلاقی ملتزم هستند.

نقدی بر مصاحبه های ورودی دانشگاه فرهنگیان

چه بسا کسانی که از لحاظ عقیدتی و سیاسی با گزینشگران همسو باشند ولی نه توان عملی و نه شایستگی اخلاقی برای تصدی حرفه معلمی را داشته باشند.

شاید بهتر باشد به جای گلایه مندی از دانش آموزان که انگیزه ای برای درس و مدرسه ندارند و مطالب را طوطی وار می خوانند، گاهی سوزنی هم به خودمان بزنیم و از خود بپرسیم که نیروهایی که با دانش آموزان سروکار دارند چقدر توان و تخصص لازم را برای ایجاد انگیزه و تدریس دارند، میزان سرانه مطالعه شان چقدر است، چه میزان با علوم روز آشنا هستند، چه میزان قدرت تعامل دارند، و بررسی هایی از این قبیل.

پیشنهاد مشخص من برای مسئولین ذیربط گزینشِ علمی و اخلاقیِ گزینشگرانی است که جنسیت را مانعی برای اشتغال در حرفه معلمی می دانند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نقدی بر مصاحبه های ورودی دانشگاه فرهنگیان

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور