صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

nazardidgahدر دو سه هفته ی اخیر مطالبی درباره ی مشکلات گذشته  مدیران رانتی یکی از مناطق آموزش و پرورش شهر تهران در سایت سخن معلم منتشر شده که باعث واکنش نسنجیده ی این مدیران رانتی و حمله به سایت سخن معلم شده است!

یکی از این واکنش های نسنجیده ، دادن رای منفی هدایت شده به عملکرد سایت سخن معلم در بخش نظر سنجی است. این امر باعث شده که گزینه های نظر سنجی در طی دوسه هفته ی اخیر کاملا جابه جا شوند. تا ماه گذشته این گزینه ها به این صورت بود که بالاترین درصد از بازدیدکنندگان عملکرد این سایت را " عالی " ارزیابی کرده بودند . تعداد آرا نظر سنجی تا ماه گذشته چیزی نزدیک به هزار و پانصد رای ثبت شده بود که در دو سه هفته اخیر  از مرز 3000 نفر  گذشته است !

بعد از افشا گری یکی از معلمان منطقه مورد نظر در مورد چند نفر از مدیران و سو استفاده های آنها در دوره ی وزیر قبلی، روند رای در نظر سنجی سایت سخن معلم کاملا برعکس شده است. حتی در چند روز گذشته گزینه ضعیف نظر سنجی افزایش بسیار زیاد و سوال بر انگیزی داشته است که نشان از حمله ی هدایت شده توسط همان گروهی را دارد که منافع چند ساله شان به خطر افتاده است.

البته طبیعی  است که همه ی بازدید کنندگان از یک سایت از عملکرد آن راضی نباشند و بخشی هم عملکرد را ضعیف ارزیابی نمایند ، اما در این مورد خاص (سایت سخن معلم) نشان از یک برنامه ی هدایت شده بعد از انتشار اخبار تخلف در منطقه  فوق دارد ؛ چرا که افزایش آرای ضعیف همزمان با این اخبار است و روند آرای نظر سنجی کاملا برعکس گشته است.

البته روشن است همیشه کسانی که  برای منافعشان خطری پیش می آید برای مقابله  به هر حربه ای متوسل شوند. این بار مدیران رانتی از محل رانت های قبلی ظاهرا گروهی را اجیر کرده اند تا وارد سایت سخن معلم شوند و به عملکرد این سایت نمره ی منفی دهند اما  " مدیران رانتی " بدانند این روش  مشکل شان را حل نخواهد کرد ...

 

منتشرشده در یادداشت


باراک اوباما؛ رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در واپسین ساعات سال 2014 در کنار دانش آموزان و آموزگار یک مدرسه ابتدائی:

obamaspecial

 

fanispecial سبحانی‌نیا، عضو هیأت‌رئیسه مجلس: هنوز نامه‌ای مبنی بر طرح استیضاح به هیأت‌رئیسه نرسیده است

شهروند| هنوز معلوم نیست، ولی محتمل است؛ استیضاح. این‌بار نوبت علی‌اصغر فانی، وزیر آموزش‌و‌پرورش است. حالا و بعد از استیضاح وزیر علوم در مرداد گذشته، دوباره ٦٠ نماینده مجلس از استیضاح وزیر علوم دم می‌زنند. ماجرا از هفته پیش شروع شد. وقتی موسوی‌نژاد، نماینده دشتستان درخواست تعدادی از نمایندگان برای استیضاح وزیر آموزش‌و‌پرورش را اعلام کرد. بعد از آن بود که علی لاریجانی، رئیس مجلس به امضاکنندگان طرح استیضاح وزیر آموزش و پرورش توصیه کرد که پیش از اعلام وصول این استیضاح در جلسه علنی مجلس، در جلسه‌ای با علی اصغر فانی، نگرانی‌های خود را با او در میان بگذارند. حالا و بعد از گذشت پنج روز از این توصیه، این جلسه هنوز برگزار نشده و نمایندگان امضاکننده طرح استیضاح وزیر آموزش و پرورش هنوز بر سر حرفشانند. آنها حالا ١٧ محور را به‌عنوان دلایل شان برای استیضاح فانی اعلام کرده اند؛ محورهایی مانند انتصاب مدیران سیاسی و ناکارآمد در آموزش و پرورش، اجرا نکردن قانون استخدام مربیان پیش ‌دبستانی و مربیان نهضت سوادآموزی، برگشت به‌ کار نیروهای بازنشسته، توجه نکردن به بیمه‌‌های درمان و تکمیلی فرهنگیان، توجه نکردن به حوزه تربیتی دانش‌آموزان، سوء مدیریت در حوزه‌های مختلف آموزش و پرورش و محقق نشدن مطالبات  فرهنگیان.
آن‌طور که به نظر می‌رسد این ٦٠ نفر بر استیضاح وزیر آموزش و پرورش اصرار دارند و چندان علاقه‌ای هم به برگزاری جلسه با فانی ندارند چرا که به گفته خودشان «از برگزاری جلسه با او و شنیدن پاسخ‌هایش، قانع نشده‌اند.» اما با وجود این اصرار، آن طور که اعضای هیأت‌رئیسه مجلس مانند حسین سبحانی‌نیا می‌گویند، هنوز نامه‌ای مبنی بر طرح استیضاح وزیر آموزش و پرورش به هیأت‌رئیسه نرسیده اما «این طرح از سوی بعضی نمایندگان در مجلس کلید خورده است.»
امضاکنندگان طرح استیضاح وزیر آموزش‌و‌پرورش اما هنوز بر سر حرفشانند. جبار کوچکی‌نژاد، عضو کمیسیون آموزش مجلس دراین‌باره می‌گوید: «آموزش و پرورش چهار‌هزار‌ میلیارد تومان به فرهنگیان بدهی دارد و این مورد اصرار نمایندگان مجلس مبنی بر استیضاح وزیر را به همراه داشته است.» او مشکل پرداخت حقوق حق‌التدریسی‌ها، پرداخت نکردن سرانه واحدهای آموزشی، حمل‌ونقل دانش‌آموزان استثنایی و مدارس روستایی را بخش دیگری از مشکلاتی می‌داند که باعث شده نمایندگان مجلس شورای اسلامی بار دیگر طرح استیضاح وزیر آموزش و پرورش را مطرح کنند.
به گفته او امضاکنندگان طرح استیضاح وزیر علوم با هیأت‌رئیسه دراین‌باره وارد مذاکره شده‌اند: «هنوز استیضاح وزیر توسط هیأت‌رئیسه اعلام وصول نشده و عرف این است که ابتدا مذاکراتی صورت گیرد تا نمایندگان قانع شده و از استیضاح انصراف دهند یا این‌که وزیر تعهداتی داده و در جهت بعضی اصلاحات تلاش کند.» او ادامه می‌دهد: «از جمله این موارد طرح رتبه‌بندی فرهنگیان بود که طرح دو فوریتی آن‌ سال گذشته در مجلس مطرح و با مخالفت نمایندگان مواجه شد. صرف نظر از این‌که دولت و مجلس باید توجه ویژه‌ای به رفع مشکلات این وزارتخانه داشته باشند، وزیر هم باید مسائل را مطرح کرده و حرف‌های خود را بزند. نمایندگان موافق استیضاح وزیر آموزش و پرورش معتقدند که وزیر به وظایف خود عمل نمی‌کند؛ به همین دلیل دست به استیضاح زده‌اند.»
این اولین‌بار نیست که وزیر آموزش و پرورش تا  لبه استیضاح می‌رود و برمی گردد. نخستین بار فروردین امسال بود که فانی برای پاسخگویی به پرسش درباره علت سیاسی بودن انتصابات مدیران آموزش و پرورش و به کارگیری افرادی که در سنین بازنشستگی قرار دارند که مهرداد بذرپاش، نماینده تهران طرح کرده بود به مجلس رفت و با ٧١ رأی موافق، ١١٥ رأی مخالف و ١١ رأی ممتنع از ٢٠٢نماینده، چهارمین کارت زرد دولت یازدهم را دریافت کرد. بعد از آن بود که نمایندگان مجلس اعلام کردند که ٩٢ امضا برای استیضاح او جمع کرده‌اند؛ هرچند این طرح هیچ‌وقت به نتیجه نرسید و نمایندگان بیشتر مشغول استیضاح وزیر علوم شدند تا وزیر آموزش و پرورش. بعد از آن و در مرداد گذشته بود که مهدی موسوی‌نژاد، نماینده مردم دشتستان در مجلس دوباره از ۳۰ امضا برای استیضاح وزیر آموزش‌و‌پرورش خبر داد و گفت این طرح به‌زودی تقدیم هیأت‌رئیسه می‌شود. در آن زمان مباحث پرورشی و اجرا نکردن طرح تحول آموزشی از دلایل استیضاح وزیر اعلام شده بود که آن هم البته به نتیجه نرسید.

حالا این برای سومین‌بار است که وزیر آموزش‌و‌پرورش در صورت اعلام وصول نامه استیضاحش در مجلس باید خود را برای پاسخگویی آماده کند. این موضوع اما مخالفانی را هم در مجلس به‌ویژه در کمیسیون آموزش مجلس دارد. عطاالله سلطاني‌صبور، رئیس کمیته آموزش و پرورش یکی از مخالفان استیضاح وزیر آموزش و پرورش است. او دراین‌باره گفته است: «آقای فانی از جنس آموزش و پرورش است و بیش از هرکس دیگری آن را می‌شناسد و به نظرمن استیضاح مشکل را حل نمی‌کند چون برخی از مواردی که استیضاح کننده‌ها اعلام می‌کنند مربوط به تغییر نظام آموزشی است و ربطی به ایشان ندارد و بخشی هم بودجه نیاز دارد که در این زمینه هم دولت باید اقدامی انجام  بدهد.»

lalmohammadididgah  در اویل تابستان امسال بود که مهندس بذرپاش طی نطق مفصلی وزیر آموزش و پرورش را به باد انتقاد گرفت و عملکرد او را سوال برانگیز خواند . بذر پاش که بیرق خود را در پایگاه اصول گرایان علم کرده است ، در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد به او مشورت می داد که محصول عمل شان عیان و هیچ حاجتی بر بیان مکرر آن نیست . وی که مترصد هر فرصتی است تا بتواند نسبت به توجیه اعمال دولت مغفور گذشته بر آید ؛ چون جواب قانع کننده ای برای رفتار خود ندارند، بنا را بر انتقاد گذاشته اند تا انتقاد نشوند .

بذرپاش در همان نطق خود در مجلس که زمینه ای برای استیضاح فانی بود ، به نمایندگی تعدادی از مجلسیان که افسارسخن خود را به این سخن پرداز متبحر داده بودند نوک پیکان را به سمت انتصابات در این وزاتخانه برد و با اشاره کلی به دیگر معضلات که نشان از کم اطلاعی او داشت زمینه استیضاح را فراهم تر کرد. این قضیه مسکوت ماند و در اوایل مهرماه به علت شروع فصل مدارس جائی برای طرح مجدد آن نبود ؛ اما در همین دو سه روز پیش خبر رسید که 60 امضا برای استیضاح وزرای آموزش و پرورش ، کشور ، ارشاد و یکی دو وزارتخانه دیگر کلید خورده است .

انجمن اسلامی معلمان خراسان به عنوان مرجعی که دفاع از حقوق همه جانبه فرهنگیان جامعه را مطمح نظر خود قرار داده است ، نه قصد انتقاد از آقای فانی را دارد - که اگر لازم باشد در جایش بیان خواهد کرد  - و نه قصد دفاع . اما وقتی از جایگاه ثالث به این بازی مجلس نگاه می کند ، انتظار دارد نمایندگان محترم قبل از هز چیز عملکرد این روزهای قوه مقننه را که اصلا به قانون گذاری شباهتی نداشته و بیشتر شائبه دغدغه کارکردهای تبلیغاتی برای دوره بعد را در ذهن تقویت می کند ، به بوته نقد بسپارند .

واقعا سوالی که برای من وجود دارد این است که استیضاح مجلسیان چگونه باید صورت بگیرد . اگر نمایندگان مجلس تحت تاثیر شرایط و برای حفظ موقعیت خود و یا خاطر خواهی خبط کنند و وظیفه را به فراموشی بسپارند چه باید کرد؟ چگونه می شود که عده ای تحت عنوان هیأت رئیسه تصمیم می گیرند فردی مثل نجفی  - که خود نیز به مدیریت او اذعان دارند - وزیر نشود و او فقط با فاصله یک رأی وزیر نمی شود . و در جای دیگر طرح استیضاح مطرح می شود ، جامعه تحت فشار روانی قرار می گیرد و نهایتا آقای ثروتی نماینده بجنورد می گوید که هیأت رئیسه نمی خواهد که استیضاح صورت بگیرد .

این رفتارها در  کجای قوه تقنینی کشور جا دارد؟ چطور چند نفر تحت تأثیر رفتارهای شخصی تصمیم می گیرند وزیری را استیضاح کنند، چون صرفا افراد توصیه شده توسط آنان یا برکنار شده اند و یا پذیرفته نشده اند. جالب تر این است که همین افراد نامه استیضاح را به نزد دوستان خاطر خواه خود می برند و آنها حتی به متن نامه نگاه نمی کنند و امضا می کنند؟ که چند وقت پیش نمونه ای از این امضاها را دیدید و شنیدید.

بحث بر سر این است که عده ای به نام مردم نان مردم می برند و وفا نمی کنند . استیضاح دارای تعریف تدوین شده ای است . ما با استیضاح مخالف نیستیم بلکه انتظار داریم اگر بنا است چنین اتفاقی بیفتد قبل از تحت تاثیر قرار دادن اذهان عمومی و گستره وسیع آموزش وپرورش به تبعات ناشی از این اعلام های ناشیانه بیاندیشند .
در همین چند ماه گذشته که آقای بذرپاش در مشهد بودند در نشست دوستانه ای به  ایشان عرض شد که ما 8 سال رنج و شکنج اعمال ناشیانه شما را تحمل کردیم ؛ و چطور است که هنوز عمری از این دولت نگذشته ، انتقاد شما به برنامه های تدوین نشده ، آغاز گردیده است؟ در حیطه وزارت آموزش و پرورش اعلام بی موقع کلمه استیضاح چند ماه اذهان فرهنگیان ، کارمندان و دانش آموزان و اولیاء مدارس را تحت تأثیر خود قرار داد و مسلما طرح مجدد آن ، این نیمه رمق مانده را با تشویش و تردید مواجه خواهد کرد.
اگر استیضاح کنندگان حرف حساب شده ای برای گفتن دارند چرا پیگیر نیستند و اگر حرفی برای گفتن نیست چرا اعلام می کنند . ما به این کنش ها که در نتیجه گرفتن امتیاز صورت می گیرد عادت کرده ایم ، این بده بستان های مجلس همه را خسته و درمانده کرده است ، درست نیست که به جای بررسی صحیح مشکلات این وزارتخانه که اصولی ترین آن کمبود بودجه و نگاه مصرف گرا به وزارتخانه است ، برخی نمایندگان با حرمت این قشر عزیز، نجیب ، زحمتکش و سربزیر بازی کنند که تصور کنید اگر آنها فقط یک روز به نشانه اعتراض در کلاس ها حاضر نشوند ، چه غوغائی به پا خواهد شد .
امیدواریم روزگاری برسد که فرهنگ بر سیاست حاکم شود و کسانی که به نام مردم نان ایشان می برند ، عهد به وفای خویش را از یاد نبرند .
 
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
 
 
منتشرشده در یادداشت

terrorismspecial چابهار- ایرنا- یک مقام مسوول در شهرستان سرباز گفت: تروریست ها عصر پنجشنبه یک معلم و یک بسیجی بلوچ اهل سنت را در صف نانوایی روستای نصیرآباد شهرستان سرباز به شهادت رساندند.

این مقام مسوول پنجشنبه شب در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: حدود ساعت 16 و 30 دقیقه روز گذشته (پنجشنبه) دو فرد مسلح ناشناس سوار بر یک دستگاه موتورسیکلت در روستای نصیرآباد شهرستان سرباز، در اقدامی تروریستی دو نفر از ساکنان این روستا را به شهادت رساندند و متواری شدند.

وی گفت: 'عیسی شهرکی زاد' معلم بومی ساکن در روستای یادشده به همراه 'ادهم صبوری ' از اعضای بسیجی بلوچ اهل سنت، هنگامی که در صف نانوایی بودند، با تیراندازی دو فرد مسلح موتورسوار به شهادت رسیدند.

عیسی شهرکی 13 سال سابقه خدمت در آموزش و پرورش داشت. 

به گزارش ایرنا، از ابتدای امسال تاکنون دو معلم دیگر به نام های 'جواد نوروزی' و 'رضا سرگزی' در جنوب سیستان و بلوچستان به شهادت رسیده اند.

سردار حسین رحیمی فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان در تماس خبرنگار ایرنا، ضمن تایید ترور دو نفر توسط اشرار مسلح در شهرستان سرباز، گفت: پس از وقوع این حادثه نیروهای انتظامی بلافاصله در محل حضور یافته و درصدد شناسایی و دستگیری عاملان این حادثه هستند.

 

اخلاق و به دنبال آن، رفتار منطقی و معقولانه ، در آداب و سنت های اسلامی و ایرانی نقش و جایگاه مهمی داشته و دارد که شرط لازم برای صلح و دوستی و از همه مهمتر، آرامش است. چارچوب اخلاقی محدوه ای را برای عملکرد و نقش افرینی آنها در جریان ها و فعل و انفعلات خانوادگی، خارج از خانواده و در روابط اجتماعی انسانها در سطح اجتماع و درسطح کلان رفتار سیاسی، مشخص خواهد کرد تا بر مبنای این حدود مشخص و اخلاقی، دست به کنش های متقابل بزنند. ضعیف ترین خانواده ها در جامعه ، خانواده های ناتوانی هستند که قادر به پاسخ گویی و اقناع یکدیگر به عنوان یک عضو خانواده و همراه نیستند و مسائل و مشکلات درون خانوادگی را وارد محیطی که لزومی برای مطرح کردن آن نیست می کنند و این اتکاء بر محیط بیرون و بیگانه ای که شناختی نسبت به افت و خیز ها ندارند به مانند دیوار خشتی در حال ویران است که وضعیت را بحرانی تر و نه پایدارتر خواهد کرد.

حل مشکلات با ابزارهای بیرونی در بلند مدت ناکارآمد شده و راهی جز مدارا و دلسوزی را روشن نمی سازد. در سوی دیگر سست ترین و وامانده ترین افراد، انسان هایی هستند که در روابط اجتماعی ، مسائل و مشکلات رفتاری خود را به درون خانواده برده و فرزندان را درگیر دغدغه هایی می کنند که فراتر از انتظارات و شرطیات انسانی و اخلاقی است ؛ صرف نظر از اینکه مقصر در کدام طرف مشکل رفتاری قرار دارد.

سوال نگارنده به عنوان یک انسانی که نه چپ است نه راست است نه بالا است نه پایین است ، به عنوان یک معلم ، این است که چرا ذهن شاگرانی را که هنوز 13 سالشان تمام نشده را با دغدغه های سیاسی و جناحی پرکنیم؟

مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) هشدار می دهند که فعالیت های حزبی و سیاسی برای اموزش و پرورش " سم " است . بر اساس سند تحول بنیادین; تربیت دینی و اخلاقی- تربیت سیاسی و اجتماعی- تربیت زیستی و بدنی- تربیت هنری و زیبا شناختی- تربیت اقتصادی و حرفه ای- تربیت علمی و فناوری -ساحت هایی هستند که تعلیم و تربیت دانش آموزان بر اساس آنها صورت خواهد گرفت ، اما تربیت سیاسی و اجتماعی به چه شکل و نوعی صورت گیرد که ذهن دانش آموزان را درگیر مسائلی که به واقع نیازی به درگیر شدن در آن نیست و وجود ندارد صورت گیرد؟

متاسفانه با وجود دغدغه های بسیار بحث های کارشناسی کمی در این زمینه صورت گرفته است. حمید رضا کفاش معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش در گفت و گویی که با سایت تسنیم داشت گفت : قصد نداریم تا دانش آموزان از یک جریان سیاسی خاص حمایت کنند; در دانشگاه مسائل را بهتر درک کرده و تحلیل می کند در حالی که در مدرسه ممکن است دانش آموزان تحت تاثیر مطالب بیان شده قرار گرفته و به نوعی شست و شوی مغزی داده شود!

سوال این است که چرا در مدارس ابتدایی صحبت از درگیرهای جناحی و حتی سیاسی ای می شود؟ چه لزومی هست که دانش آموزان با جمله " سران فتنه " آشنا شوند؟ آن هم در ابتدایی؟

چرا دانش آموزان ابتدایی را در این سن کم وارد دعواهای این چنینی و به واقع خانوادگی کنیم؟ این خود زنی ها مناسب شرایط و ویژگی های رشدی دانش آموزان ابتدایی نیست. امام خمینی (ره) می فرمایند: بنده دوست دارم جوانان و دانش آموزان مدارس روی ریزترین پدیده های سیاسی دنیا فکر کرده و تحلیل کنند، به فرضا اینکه تحلیلی خلاف واقع باشد، خدا لعنت کند آن دست هایی را که تلاش کرده و می کتتد قشر جوان و دانشگاهی ما را غیر سیاسی کنند!

به نظر نگارنده تعبیر درستی از این سخن گران بهای بنیان گذار جمهوری اسلامی، با وجود شفافیت محض، نشده است. بهتر است دانش آموزان در مقاطع بالاتر نسبت به مسائل سیاسی حساس تر و ریز تر شده تا تحلیل درستی از وضعیت داشته باشند. در سن ابتدایی و دبستان به فرموده رهبر معظم انقلاب " سم " خواهد بود.

این تندروی ها عاملی برای بی تکلیفی در عرصه ی سیاسی و بی تفاوتی ها و سیاست زدگی آنها در آینده خواهد شد و نتیجه ی به عکسی را رقم خواهد زد.

 

منتشرشده در آموزش نوین

fanispecial از ابتدای جمهوری اسلامی آموزش و پرورش به مرکز صدور نیروهای ارزشی و پاک دست به دیگر دستگاه ها بدل شده اما هر وزیر را که می خواهند استیضاح کنند به انتصاب مدیران ناکارآمد متهم می شود. اختلاف همواره بر سر چینش و گرایش مدیران است

 


 عصر ایران؛ مهرداد خدیر - هر چند هیات رییسه مجلس شورای اسلامی با استیضاح وزیر آموزش و پرورش مخالف است اما 60 امضا را می توان به این معنی دانست که استیضاح علی اصغر فانی اصطلاحا کلید خورده است.

همچنین هر چند نویسنده این سطور مانند بسیاری دیگر که از دور یا نزدیک دستی در این عرصه دارند نظام موجود آموزشی را ناکارآمد می داند و از شما چه پنهان، مفهوم این همه تحمیل محفوظات را به کودکان و نوجوانان درنمی یابد اما در این استیضاح نیز نه رگه ای از آن نگرانی ها، که دغدغه های همیشگی سیاسی را می بیند و از این رو می توان به این نکات اشاره کرد:
1.  علی اصغر فانی نه اولین وزیر آموزش و پرورش است که استیضاح می شود و نه آخرین خواهد بود. هر وزیری که سکانِ پُر پرسنل ترین وزارتخانه را در دست می گیرد با این احتمال بیش از دیگران روبه روست. دلیل آن هم پیچیده نیست. به رغم ظاهر غیر سیاسی اتفاقا خیلی هم سیاسی است!کما این که در تاریخ جمهوری اسلامی دو وزیر آموزش و پرورش به نخست وزیری رسیدند و یکی به ریاست جمهوری و چند وزیر دیگر کاندیداهای بالقوه ریاست جمهوری بودند و اتفاقا علی اصغر فانی از هر گزینه دیگری با ماهیت آموزش و پرورش متناسب تر است اما هم او نیز وقتی در معرض این پرسش قرار گرفت که سیاسی هستید یا نه؟ صادقانه پاسخ داد: مگر می شود وزیر مملکت اهل سیاست نباشد؟ بله سیاسی ام اما سیاسی کار نیستم. او پیشاپیش این اتهام را رد کرد زیرا می دانست روزی به این بهانه باید توضیح دهد.
2. مناصب اداری در این وزارتخانه پرشمار است و مانند وزارت کشور که بر سر فرمانداران و بخشداران با نمایندگان چالش دارد و هر نماینده ای دوست دارد فرماندار و بخشدار به او نزدیک باشد تا قدرت اجرایی بیابد در آموزش و پرورش هم چنین تنوعی هست و از این رو فارغ از این که در مجلس کدام جناح اکثریت دارد این انتظار وجود دارد؛ از این حیث چه وزیر هاشمی باشی چه خاتمی و چه احمدی نژاد و حالا روحانی با این چالش رو به رویی! جالب این که از ابتدای جمهوری اسلامی آموزش و پرورش به مرکز صدور نیروهای ارزشی و پاکدست به دیگر دستگاه ها بدل شده اما هر وزیر را که می خواهند استیضاح کنند به انتصاب مدیران ناکارآمد متهم می شود.
اختلاف اما بر سر چینش و گرایش مدیران است و جالب این که هر گاه انتخاباتی نزدیک است انتظار از آموزش و پرورش فزونی می گیرد.
3. بخش قابل توجه و شاید نزدیک به 90 درصد بودجه این وزارتخانه صرف هزینه های جاری و حقوق معلمان می شود و همه ایده ها و ادعاها و شعارها اگر مادی باشد منوط به افزایش این بودجه است و اگر معنوی قرار است با آن 10 درصد تحقق یابد که کار فراتر است و با این اعداد ،شدنی نیست. اما وجه تناقض آمیز ماجرا این است که یکی از محورهای استیضاح هر وزیر – در این یا آن دولت - این است که چرا حجم بیشتری استخدام نکرده یعنی آن 10 درصد را هم به 8 درصد تقلیل نداده است؟! کما این که در محور دوم استیضاح آورده اند: «عدم اجرای قانون استخدام مربیان پیش دبستانی و مربیان نهضت سواد آموزی».
4.  از برگشت به کار نیروهای بازنشسته نیز در حالی انتقاد شده که شمار آنان بسیار معدود و حسب اظهار مقامات، کیفی بوده است. این در حالی است که برخی از این افراد به دلایل سیاسی و توسط دولت قبل بازنشسته شده بودند و بازگشت آنان عجیب نبوده است.
 نکات پیش گفته البته هرگز به این معنی نیست که عملکرد آموزش و پرورش مطلوب است؛ معلوم است که نیست. به جاری مهارت، مشتی محفوظات را تحمیل می کنند یا بدون هیچ توجیهی بچه ها مدام با هم مقایسه می شوند. هر چند قرار بود در نظام ارزش یابی این موضوع اصلاح شود که تا اندازه ای شد اما باز شاهد اعمال سلیقه و مقاومت هایی در مدرسه هستیم. در حالی که یکی در نوشتن استعداد دارد دیگری در نقاشی و سومی در موسیقی. اما از همه خواسته می شود همه چیز دان باشند و جالب این که مربیان شان خود هرگز چنین نیستند و هیچ کس نمی تواند چنین باشد.این نظام آموزشی استعداد کُش است و خلاقیتی را نمی پروراند. با این که سال ها در آن زبان انگلیسی تدریس می شود اما بچه ها در کانون زبان و موسسات دیگر باید زبان یاد بگیرند و قس علی هذا. اما اینها ربطی به وزیر ندارد و این وزیر باشد یا آن وزیر، آش، همان آش است و کاسه، همان و تفاوت در گرایش سیاسی مدیران است و در شدت و ضعف سخت گیری بر اطفال و نوجوانان که احساس نمی کنند خلاقیت آنان در حال شکوفایی است و اعتماد به نفس شان افزایش یافته است.
اگر استیضاح کنندگان به تنبیه های بدنی در برخی مدارس اشاره می کردند هر چند بروز این اتفاق در چند مدرسه را نباید به 105 هزار واحد آموزشی تسری داد اما باز از یک دغدغه قابل احترام حکایت می کرد.
اگر استیضاح کنندگان به در حاشیه ماندن تشکل های صنفی معلمان می پرداختند و از وزیر می خواستند به وعده رییس جمهوری برای احیای تشکل ها عمل کند یا آمادگی خود را برای اصلاح تغییرات تحمیلی و تبدیل دوره ابتدایی به 6 پایه اعلام می کردند یا از فسادی سخن می گفتند قابل فهم بود و الا این استیضاح نه می تواند حقوق و دستمزد معلمان را افزایش دهد نه آموزش و پرورش را چابک سازد و نه خلاقیت فرزندان این کشور را تقویت کند.
با این اوصاف گزاف نیست اگر بگوییم استیضاح به نام معلمان است و به کام دیگران. این گفتار هم نه در تایید عملکرد یک وزیر که در تاکید بر محورهای اصلی در قضاوت و داوری و ارزش یابی و نقد 5 محور اصلی استیضاح تحریر شد. بخشی از معلمان ما دغدغه احترام اجتماعی و نان دارند اما دغدغه استیضاح کنندگان «عدم توجه به حوزه تربیتی دانش آموزان » است و هر چند موضوع کلی «عدم توجه به بیمه های درمان و تکمیل فرهنگیان» را گنجانده اند اما چند نفر از این 60 نفر پیشنهاد می کند بخشی از بودجه نهاد های فرهنگی غیر دولتی به این وزارتخانه اختصاص یابد و با صراحت و شجاعت هم  نام ببرد تا دست وزیر هم باز تر باشد؟
 
منتشرشده در یادداشت

niknejaddidgah محمدرضا نیک نژاد

نزدیک به یک قرن از برپایی آموزش و پرورش نوین در ایران می گذرد و ده ها سال است که مهرماه آغازگاهِ جنبشِ یادگیری و یاددهی در کشور ماست. مهرماه همواره در بردارنده حسی نوستالژیک و آکنده از خاطرات تلخ و شیرین از دوران مدرسه است. دوری از خانه و خانواده و نخستین گام های زندگی اجتماعی،حس دگرگونه ای است که کودکان می آموزند و تجربه می کنند. این حس،گاهی شادی زا و زمانی دردآور و آزار دهنده بوده و خاطره های تلخ و شیرین،پیامد آن خواهد بود. کودکِ دردانه ی پدر و مادر و خو گرفته به زندگی حق- مدار،در مدرسه، وادار به همزیستی تکلیف- مدار شده و در می یابد که گاهی برای رعایت حقوقِ دیگران باید از حقِ به رسمیت شناخته شدی خویش! در خانواده گذشت،تا سنگ زندگی اجتماعی،روی سنگ زیست فردی بند شود.

برهم کنش های اجتماعیِ دورانِ کودکی در مدرسه،زیربنای رفتارهای اجتماعی در جامعه های بزرگتری مانند روستا،شهر،کشور و جهان خواهد بود. مدرسه،به عنوان دومین خانه ی کودک،محلی برای یادگیری و تمرین زندگی گروهی، همیاری برای رسیدن به هدف های کلان اجتماعی،مدارا با دیگران در اوج تفاوت در اندیشه و فرهنگ و ... می باشد. آموزش مهارت های زندگی اجتماعی،جامعه پذیری،آشنایی با حقوق فردی و جمعی، نهادینه نمودن رفتارهای شهروندی و شناخت و رعایت مفاهیم جهانی – انسانی مانند حقوق بشر،دموکراسی،مدارا و خشونت پرهیزی،جهان - شهروندی و .... اگر مهمترین هدف آموزش و پرورش نباشد،دست کم یکی از پایه ای ترین هدف های آن در جهان کنونی است. پیگیری این هدف ها در آموزش و پرورش ایران با فراز و فرودها و افت و خیزهایی همراه بوده و هر دولتی به فراخور دیدگاه های سیاسی - آموزشی خویش با آن روبرو شده است.

یکی از تلاش های شایسته در این زمینه،تهیه ی منشور حقوق دانش آموزی بود که در سال های پایانی دوران هشت ساله ی اصلاحات در مجلس دانش آموزی نوشته شد و البته با برآمدن دولت اصول گرا کنار گذاشته شد. متنی که در مجلس دانش آموزی نوشته شد و قرار بود نقشه ی راهی برای آشنایی دانش آموزان،آموزگاران،دولت مردان و ... با حقوق دانش آموزی باشد،دارای مفاهیم و گزاره های ارزشمندی بود که می توانست دانش آموزانی را پرورش دهد که در آینده سنگ بنای جامعه ای حقوق- مدار باشند. در بند پنجم مقدمه ی این منشور می خوانیم: "بی تردید مسیر سعادت یک جامعه از میان افکار،اندیشه ها و میزان پایبندی افراد آن جامعه به میثاق های ملی می گذرد،با توجه به اینکه مهمترین رسالت آموزش و پرورش در یک کشور می بایست آماده ساختن دانش آموزان برای پذیرفتن نقش های اجتماعی و حضور فعال و مشارکت جویانه در جامعه و تعیین کننده حدود روابط انسانی و اجتماعی و مشخص کننده ساز و کارهای این روابط در هر کشور قانون اساسی آن کشور می باشد،این منشور بر آن است زمینه های لازم برای پذیرش و آشنایی با حقوق فردی و اجتماعی را در دانش آموزان در غالب عناوین حقوقی مربوط به آنها علاوه بر پذیرش و آشنایی دانش آموزان با آیین نامه ها و مصوباتی که مستقیماً مربوط به آنها می باشد ( در قالب حقوق خود) زمینه های مناسب را جهت پذیرش و عملی تر شدن هر چه بیشتر این مصوبات ایجاد کند . از دیدی دیگر منشور در صدد آن است که دانش آموزان را به عنوان شهروندان جامعۀ جهانی با پیمان نامه ها،تعهدنامه ها و قوانین بین المللی مربوط به آنها آشنا کند تا دانش آموزان با دیدی فرای محدوده های مکانی و جغرافیایی در رابطه با حقوق خود بیاندیشند"
همچنین در بند ششم مقدمه ی آن آمده است که "با توجه به جمعیت عظیم دانش آموزی کشور و نیروی بالقوه و بالفعل این طیف از جامعه ضروری می نماید،قوانینی در جهت معرفی بهتر و مشخص ساختن جایگاه ویژه ی این طیف در نظام اجتماعی،آموزشی و فرهنگی کشور تدوین شود. حال آنکه مجموعه ی قوانین و حقوق مربوط به این طیف وسیع هیچ گاه گردآوری نشده است که در صورت گردآوری،این مجموعه حقوق و تبیین جایگاه فردی و جمعی دانش آموزان در مناسبات فرهنگی،اجتماعی،حقوق دانش آموزان روشنتر خواهد شد و برنامه ریزی جهت به کارگیری توانمندی ها و ظرفیت های دانش آموزی در برنامه های کلان کشور بهتر دیده خواهد شد".
اگر از چرایی کنار گذاری این منشور و نادیده گرفتن آن در دولت هشت ساله ی اصولگرا بگذریم،امروز و با روی کارآمدن دولت "تدبیر و امید" و دیدگاه های رییس جمهور روحانی درباره ی آموزش و پرورش،شاید گاه آن رسیده باشد که درون مایه های این منشور ارزشمند به گفتمان روز آموزش و پرورش بازگشته و آموزش و پرورش و وزیر آن خود را برای فراهم نمودن زمینه های اجرای مواد این منشور آماده نمایند.

نا گفته پیداست که ورود گفتمان حقوق- محور و ارزشمند این منشور با مانع های ساختاری و اجرایی همراه است. اما بی گمان برای نهادینه نمودن حقوق شهروندی و پرورش شهروندانی در تراز جهان کنونی- به سفارش سند بنیادین آموزش و پرورش- راهی جز نوشتن و پیگیری مفاهیم چنین منشورهایی نداریم. این منشور در هفت فصل - حقوق اساسی دانش آموز،حقوق آموزشی دانش آموز،حقوق ضمن آموزشی دانش آموز،حقوق مربوط به آزمون دانش آموز، حقوق بهداشتی دانش آموز،حقوق دادرسی دانش آموز و حمایت های خاص دانش آموزی - و 54 ماده تهیه شد و در دسترس شورای عالی آموزش و پرورش آن دوران قرار گرفت. ولی با پایان دروان اصلاحات، پرونده ی آن تا برآمدن دولت یازدهم بسته ماند. تا این که مدتی پیش دبیر شورای عالی آموزش و پرورش از گشوده شدن این پرونده سخن به میان آورد. ایشان با اشاره به این که منشور حقوق دانش آموزی پیشین،پایه ی تلاش های تازه قرار گرفته،تاکید کرد که با دگرگونی هایی نیز همراه بوده است. بی گمان این منشور در سنجش با آموزش و پرورش نوین دارای مواد پیشرفته و به روزی است که اجرا و پیاده سازی درست آن می تواند زمینه ای برای پدید آمدن جامعه ای حقوق- محور و مردم سالار باشد. برخی از کنشگران سیاسی- اجتماعی کشور بر این باورند که دولت " تدبیر و امید" و رییس آن،برای کامیابی و پیشروی به سوی هدف های مدنی – سیاسی خویش چاره ای جز حرکت در راستای نهاد سازی و گسترش آموزه های شهروندی ندارد. از این رو منشورهایی مانند حقوق دانش آموزی می توانند ابزاری باشند تا جامعه و کشور را بهتر و بیشتر به سوی کامیابی در این زمینه پیش ببرند. در پایان با امید به نهادینه شدن حقوق مدنی و پرورش شهروندانی آگاه به حقوق خویش و دردمند و مسئول در برابر گرفتاری های جامعه و کشور،برخی از مواد منشور حقوق دانش آموزی را با هم می خوانیم.

فصل اول : حقوق اساسی دانش آموز 
ماده 1- دانش آموز دارای حق آزادی عقیده و بیان و مصونیت پس از بیان می باشد .
ماده 2 – دانش آموز مصون از تعرضات جسمانی ، روانی ، و حیثیتی می باشد و کرامت والای شخصیت انسانی وی باید مورد احترام قرار گیرد .
ماده 3- دانش آموز از حق حریم شخصی برخوردار است . هیچ دانش آموزی را نمی توان بی دلیل نسبت به مکالمات تلفنی و وسایل شخصی از قبیل کمدها و لباسها مورد تجسس قرار داد .
ماده 4- دانش آموز از حق رفتار منصفانه برخوردار است . اصل انصاف با وی در برخوردها باید دقیقاً رعایت گردد. 
ماده 5- دولت مکلف است نیازهای دانش آموزان بی بضاعت و بی سرپرست را تأمین نماید .
فصل دوم : حقوق آموزشی دانش آموز 
ماده 6- دانش آموز حق دارد از مدرسین توانمند و برجسته در ابعاد علمی و اخلاقی بهره مند شود .
ماده 7- دانش آموز از حق تناسب محیط آموزش با فعالیت های آموزشی برخوردار است . رعایت نسبت مطلوب معلم به شاگرد و سرانه فضای آموزشی به منظور تأمین کلیه امکانات آموزشی و پرورشی توسط سازمان آموزش و پرورش الزامی است . تشخیص نسبت های مطلوب فوق باید از نظر متخصصان آموزشی لحاظ گردد .
ماده 8- دانش آموزان حق دارند به طور یکسان از امکانات آموزشی بهره مند شوند .
ماده 9- دانش آموزان غیرفارسی زبان حق دارند پیش از ورود به دبستان از امکانات ویژه فراگیری زبان فارسی بهره مند شوند .
ماده 10- دانش آموزان حق دارند به طور آزادنه دربارۀ مسایل و امکانات آموزشی اظهارنظر نمایند . تذکرات آنها می بایست در حدود قوانین و مقررات مورد احترام قرار گیرد و به موقع به اجرا گذارده شود . 
ماده 11- دانش آموزان استثنایی ( نیازمند حمایت های ویژه ) حق برخورداری از آموزش ویژه و متناسب با توانمندی های جسمی و روانی را دارا هستند .
ماده 12- دانش آموزان از حق زبانهای خارجی به انتخاب خود برخوردار می باشند .
ماده 13- دانش آموزان به منظور تناسب آموزش ها و توانمندی ها باید قبل از ورود به دبستان مورد سنجش توانایی های جسمی و ذهنی قرار گیرند .
ماده 14- دانش آموزان حق برخورداری از آموزش معطوف به رشد کامل شخصیت را دارند .
ماده 15- دانش آموزان اقلیت های مذهبی حق دارند از آموزش های متناسب با باورها و عقاید مذهبی و فرهنگی مربوط به خودشان بهره مند شوند .
ماده 16- دانش آموزان حق دارند از آموزش های ویژه جهت رویارویی با بلایا و حوادث طبیعی بهره مند شوند .
ماده 17- دانش آموزان حق دارند از آموزش های اجباری و رایگان تا پایان مقطع متوسطه بهره مند شوند .
ماده 18- دانش آموزان حق دارند با فرهنگ بومی و ملّی و همچنین فرهنگ سایر ملل،آشنا شوند .
ماده 19- دانش آموزان حق دارند از منابع کمک آموزشی از قبیل کتابخانه ها،اینترنت و فناوری های جدید علمی و آموزشی مطابق با شرایط روز و قوانین جاری بهره مند شوند .
ماده 20- دانش آموزان حق دارند از آموزش های مربوط به حقوق جنسی برخوردار شوند .ماده 21- دانش آموزان حق دارند در آموزش های رسمی نظام آموزش و پرورش از فراگیری اصول حقوق شهروندی و مهارتهای زندگی اجتماعی بهره مند شوند .
ماده 22- دانش آموزان حق دارند در آموزش های رسمی نظام آموزش و پرورش از فراگیری اصول حقوق بشر و سایر اسناد و مقررات بین المللی در مورد حقوق کودک و دانش آموز بهره مند شوند .
فصل سوم : حقوق ضمن آموزشی دانش آموز
ماده 23- دانش آموزان حق اطلاع از مقررات آموزشی را دارند . مراکز و مؤسسات آموزشی موظفند دانش آموزان را از مقررات آگاه نمایند .
ماده 24- دانش آموزان حق دارند آزادانه اجتماعات و تشکیلات آموزشی داشته باشند .
ماده 25- دانش آموزان حق انتشار نشریات دانش آموزی را دارند .
ماده 26- والدین دانش آموزان مکلفند هماهنگ با مقامات آموزشی بر فرایند آموزش فرزندانشان نظارت نمایند .
ماده 27- دانش آموزان حق دارند از فعالیت های فوق برنامه بهره¬مند شوند .
ماده 28- دانش آموزان دارای حق شادی و شاد بودن مطالب آموزشی و اجرای متنوع و شادی بخش آنها می¬باشند .
فصل پنجم : حقوق بهداشتی دانش آموز 
ماده 33- دانش آموزان حق برخورداری از امکانات و تسهیلات بهداشتی و درمانی لازم در محیط آموزشی را دارند .
ماده 34- دانش آموزان حق برخورداری از مراقبت های بهداشتی و معاینات پزشکی و بهداشت روانی مستمر به منظور تشخیص ، پیشگیری ، پیش بینی و درمان را دارند .
ماده 35- دانش آموزان حق دارند در محیطی با تراکم فضایی متناسب با سن و مرحلۀ رشد خود ، تحصیل نماید 
ماده 36- دانش آموزان حق برخورداری از محیط سالم و ایمن آموزشی به منظور تأمین بهداشت روانی و سلامت جسمانی را دارند .
ماده 37- دانش آموز ، در محیط آموزشی حق برخورداری از پرونده بهداشتی و شناسنامه سلامت را دارا است .
ماده 38- دانش آموزان حق برخورداری از فرصت های برابر و رایگان در امور ورزشی و تربیت¬بدنی را دارند .

ماده 39- دانش آموزان از حق تغذیۀ متناسب با نیازهای سنین رشد برخوردار هستند . در صورت ناتوانی خانوادۀ او سازمان آموزش و پرورش موظف به تأمین تغذیۀ مناسب برای وی می باشد .
فصل هفتم : حمایت های خاص دانش آموزی
ماده 47- دانش آموزان حق دارند ، از بیمه های مناسب در مقابل حوادث و بیماری ها چه در محیط آموزشی و چه خارج از محیط آموزشی برخوردار باشند . 
ماده 48- دانش آموزان حق دارند در مقابل اقدامات تروریستی و سایر جرایم سازمان یافته مورد مصونیت قرار گیرند .
ماده 49- دانش آموزان حق دارند در مقابل کلیه بهره کشی های اقتصادی و سوء استفاده های جنسی مورد حمایت های ویژه قرار گیرند .
ماده 50- دولت مکلف است از حضور دانش آموزان کمتر از 15 سال در مخاصمات مسلحانه بین المللی و یا درگیری های نظامی داخلی جلوگیری کند .
ماده 51-دانش آموزان دارای حق برابری در مقابل قانون هستند و نمی توان آنها را براساس مذهب ، زبان ، قومیت ، وجاهت اجتماعی و سن مورد تفکیک و تبعیض قرار داد . 
ماده 52- دانش آموزان اقلیت های دینی و مذهبی حق دارند از شرایط یکسان با توجه به نیازهای ویژه آنها بهره مند شوند .
ماده 53- دانش آموزان مهاجر دارای تابعیت غیرایرانی حق دارند از کلیه حقوق مربوط به یک دانش آموز ایرانی بهره مند شوند . 
ماده 54- دانش آموزان حق دارند با اصول حفاظت از محیط زیست و استفاده بهینه از منابع طبیعی آشنا شوند .

دو ماهنامه چشم انداز ایران،شماره 88،آبان و آذر 93

 

منتشرشده در آموزش نوین

زیرساخت ، مرکز ثقل و راهبردی ترین دست آویز در توسعه ی متوازن ،فراگیر و ماندگار در پهنه ی اجتماعی و فرهنگی ،توجه شایان و بذل عنایت در شکل گیری و حدوث باورهای نظری و رویکرد عملی و اجرائی به جایگاه و نقش اثربخش تشکل های اجتماعی در فرآیند و مهندسی افکار عمومی در جامعه می باشد. تکوین و نفوذ مشارکت های مردمی و خرد - جمعی در جامعه و در میان اقشار مردم در حوزه ی عمل و کنش اجتماعی منطقی ترین و عقلانی ترین و کم هزینه ترین ساز و کار جهت نیل و دست یافتن به مطالبات منطقی و عقلانی در عرصه های گوناگون خاصه امور صنفی و سیاسی می باشد. در جوامع توسعه یافته و همچنین درجوامع در حال گذار از خود رایی و انحصارطلبی به مردم سالاری وجود نهادهای مدنی و تشکل های مردم نهاد و جریان های رنگارنگ فکری و سلایق متکثر و معاضدت و تعامل آنان با یکدیگر علی رغم وجود آرمان ها و اهداف متعدد در بردارنده و ضامن حیات و استمرار و شکوفایی و توسعه ی اجتماعی و انسانی خواهد شد. کار ویژه ی تشکل های مدنی تسهیل و با ثبات نمودن روند زندگی اجتماعی، صنفی،فرهنگی وسیاسی است. تربیت و نهادینه شدن کار گروهی و مشارکت گروهی از اهمیت اساسی و راهبردی برخوردار بوده و بسیار تعیین کننده می باشد. وجود گروه ها و جمعیت های مردم نهاد سبب تنظیم هدف مند و با برنامه در شکل گیری و مناسبات اجتماعی گردیده و زمینه های تحقق آرمان ها و منویات گروهی و جمعی را فراهم می آورد. ایجاد حس مشترک و هم نوایی جمعی و گروهی و حمایت های مدبرانه دردست یافتن به مطالبات بسیا موثر و اثربخش خواهد بود. معلمان ازحیث و جهت کمیت درجای جای جامعه حضور داشته و دارند که این بسیار مبارک و به صورت فردی بسیار ذی قیمت و ارزش مند می باشد ولی در بعد و برد جمعی نمود و جلوه ای ندارند، چرا ؟ به نظر حقیر باید و ضرورت دارد روی این موضوع و مسئله تمرکز نمود تا چرایی آن و زوایای آن به خوبی روشن و تبیین ومشخص گردد.

در تاریخ ملل مختلف نیز شاهد این چنین تطورات و مناسباتی بوده ایم ، اما شاهد عبور آنان از این مقاطع دشوار بوده و به سرانجام مقصود رسیده اند ولی درجامعه ی ما به معنای واقعی و حقیقی نتوانسته است در جایگاه خود مستقر شده و به عنوان یک فرهنگ نهادینه گردد. باید در این راستا به آسیب شناسی و شناخت علل پرداخت ،البته در این باب از زوایا و مناظر متعدد می توان به بررسی و مطالعه ی موضوع تمرکز نمود.

در این مقال جهت درک بیشتر بحث به رویداد و پدیده ای تقریبا معاصر و هم زمان در تاریخ کشورمان و کشور ژاپن اشاره می نمایم .در مقطعی از تاریخ سرزمین مان نهضت مشروطه روی می دهد ودرهمان مقطع انقلاب میجی در کشور ژاپن به وقوع می پیوندد،اما در ایران بنا به دلایل عدیده و متعدد – که جای طرح آن عوامل دراین نوشتار نمی گنجد –آن نهضت متاسفانه باشکست مواجه گشته و استبدادبه گونه ای مرموزتر دوباره در ایران حاکم می گردد ولی در ژاپن انقلاب میجی زمینه ی توسعه و پیشرفت را دراین کشور فراهم نموده و ژاپن امروز ازجهاتی برآمده از آن رویداد اجتماعی،سیاسی وفرهنگی می باشد . چرا این دو رخداد معاصر هم نتایج یکسان نداشته بلکه کاملا درمغایرت با هم هستند –بررسی دلائل و علل مغایرت و تفاوت درنتایج دو پدیده ی اجتماعی را می توان درجایگاه خودش بحث نمود و در این نوشتار وارد این حوزه نمی شویم – در بررسی کم فروغی نمود اجتماعی تشکل های معلمان مطالب پرشماری را می توان برشمرد و به آسیب شناسی در این راستا همت گماشت و ازنظرات صائب فرهیختگان – معزز فرهنگی بهره ی وافر برده و استفاده مطلوب نمود. در این رابطه به اجمال نکاتی را طرح می نمایم .

علی رغم منزلت و جایگاه رفیع معلمان در جامعه و وجود فراوان و پر خیر و سازنده ی آنان ،در تصمیم سازی ، سیاست ورزی و پیش برد برنامه های راهبردی جامعه نقش ایشان را مطابق شان و منزلت شان نیافته و احساس نمی کنیم. در ارائه ساز و کارهای برون رفت از معضلات جامعه در ابعاد گوناگون آن علی رغم توانمندی های لازم حضور چشم گیر و اثربخشی از آنان را حتی در امورصنفی و موارد مربوط به حوزه ی کاری شان مشاهده نمی کنیم ،چرا؟

به تحقیق معلمان اندیشمند و فکور دراین راستا و پبرامون آن مطالب پرمغز و مستدلی را برای بیان و ارائه دارند که می توان در نشستی به آنها پرداخت و در آن موارد مداقه و غور نمود، اما دراین فرصت ، حقیربه عنوان یک همکار فرهنگی ازتمامی معلمان درخواست نموده و استدعا دارم با جدیت و نگرشی ژرف تربه رسالت و وظیفه ی معلمی خود نگریسته و بپردازیم و حضور خود را صحنه و کارگردان قرارگرفته و عمل نماییم ، به یکدیگر با همدلی و یک رنگی و صدق و صفا نظر بیفکنیم و حلقه های اتحاد و تشکل با یکدیگر را به معنی واقعی شکل دهیم و با هم و برای هم بودن را دردرون خود نهادینه نماییم ،صنف ما ازجهات مختلف برترین و کار آمدترین صنف جامعه می باشد –البته نقدهایی به ما وارد است ولی با نقد درون سازمانی و شناخت بیشتر و ریشه ای آن ضعف ها قادر به برطرف نمودن آنها به لطف خداوند و عنایات او خواهیم شد – و با درایت و برنامه ریزی و همبستگی خواهیم توانست در چهارچوب قوانین بالادستی چون قانون اساسی و بر اساس ظرفیت های متنوع و ژرف آن به مطالبات حق و منطقی صنف خود دست یابیم ، موفقیت ها و نیل به امیال و آرزوها یک روزه و یک شبه حاصل نمی شود باید ازبسیاری از حرکت ها و جنبش های مدنی مسالمت آمیز درس گرفت و با چانه زنی های عقلانی ، همراه با تدبیر، امید و پیگیری های مجدانه می توان اهداف را به منصه ی ظهور درآورده و تحقق بخشید. لازم است با معاضدت و همفکری و نشست های تخصصی راه های دست یافتن به منویات و مطالبات شناسایی و نقشه ی راه ترسیم گردد.

به امیدحق در نوشتارهای آتی در خصوص مظاهر و تجلیات آن به تفصیل ازجمله : مشارکت ونامزدی درانتخابات شورایاری محله ها ،شورای شهر مجلس شورای اسلامی ،انتخابات پارلمان معلمان ،انتخاب روسای مناطق ،مدیران  مدارس و...به تفصیل با همفکری شما فرهیختگان فرهنگی به بحث خواهیم نشست.

ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 

منتشرشده در یادداشت

شعری به مناسبت قتل محسن خشخاشی معلم فیزیک لرستانی

امروز خبری پیچید در صحن دلم
با همان تکانه ها ٬ دلهره ها٬ 
با همان نگاه دلگیر و غریب
لرزش کوه سکوت 
و سقوط خبری هول برانگیز و غریب
سطر هر سایت و مجله شد سریع
قاتل «محسن خشخاشی» به دام افتاده
نیش ماری ز گذشته های دور 
می گزد ٬ بار دگر 
فکر پریشانم را.
فکر و اندیشه ی من یخ بسته
و از آن لحظه ی شوم
گل احساس مرا « آذر » برد
دوستان هم قلمان٬
قامت آن قلم سبز شکست.
ولی آخر اما!
چه کسی قاتل بود؟
تنه ی درخت فقر ؟
یا که تبعیض و جنون
یا همان نشتر خون آلوده؟


 ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور