محمدرضا نیک نژاد
نزدیک به یک قرن از برپایی آموزش و پرورش نوین در ایران می گذرد و ده ها سال است که مهرماه آغازگاهِ جنبشِ یادگیری و یاددهی در کشور ماست. مهرماه همواره در بردارنده حسی نوستالژیک و آکنده از خاطرات تلخ و شیرین از دوران مدرسه است. دوری از خانه و خانواده و نخستین گام های زندگی اجتماعی،حس دگرگونه ای است که کودکان می آموزند و تجربه می کنند. این حس،گاهی شادی زا و زمانی دردآور و آزار دهنده بوده و خاطره های تلخ و شیرین،پیامد آن خواهد بود. کودکِ دردانه ی پدر و مادر و خو گرفته به زندگی حق- مدار،در مدرسه، وادار به همزیستی تکلیف- مدار شده و در می یابد که گاهی برای رعایت حقوقِ دیگران باید از حقِ به رسمیت شناخته شدی خویش! در خانواده گذشت،تا سنگ زندگی اجتماعی،روی سنگ زیست فردی بند شود.
برهم کنش های اجتماعیِ دورانِ کودکی در مدرسه،زیربنای رفتارهای اجتماعی در جامعه های بزرگتری مانند روستا،شهر،کشور و جهان خواهد بود. مدرسه،به عنوان دومین خانه ی کودک،محلی برای یادگیری و تمرین زندگی گروهی، همیاری برای رسیدن به هدف های کلان اجتماعی،مدارا با دیگران در اوج تفاوت در اندیشه و فرهنگ و ... می باشد. آموزش مهارت های زندگی اجتماعی،جامعه پذیری،آشنایی با حقوق فردی و جمعی، نهادینه نمودن رفتارهای شهروندی و شناخت و رعایت مفاهیم جهانی – انسانی مانند حقوق بشر،دموکراسی،مدارا و خشونت پرهیزی،جهان - شهروندی و .... اگر مهمترین هدف آموزش و پرورش نباشد،دست کم یکی از پایه ای ترین هدف های آن در جهان کنونی است. پیگیری این هدف ها در آموزش و پرورش ایران با فراز و فرودها و افت و خیزهایی همراه بوده و هر دولتی به فراخور دیدگاه های سیاسی - آموزشی خویش با آن روبرو شده است.
یکی از تلاش های شایسته در این زمینه،تهیه ی منشور حقوق دانش آموزی بود که در سال های پایانی دوران هشت ساله ی اصلاحات در مجلس دانش آموزی نوشته شد و البته با برآمدن دولت اصول گرا کنار گذاشته شد. متنی که در مجلس دانش آموزی نوشته شد و قرار بود نقشه ی راهی برای آشنایی دانش آموزان،آموزگاران،دولت مردان و ... با حقوق دانش آموزی باشد،دارای مفاهیم و گزاره های ارزشمندی بود که می توانست دانش آموزانی را پرورش دهد که در آینده سنگ بنای جامعه ای حقوق- مدار باشند. در بند پنجم مقدمه ی این منشور می خوانیم: "بی تردید مسیر سعادت یک جامعه از میان افکار،اندیشه ها و میزان پایبندی افراد آن جامعه به میثاق های ملی می گذرد،با توجه به اینکه مهمترین رسالت آموزش و پرورش در یک کشور می بایست آماده ساختن دانش آموزان برای پذیرفتن نقش های اجتماعی و حضور فعال و مشارکت جویانه در جامعه و تعیین کننده حدود روابط انسانی و اجتماعی و مشخص کننده ساز و کارهای این روابط در هر کشور قانون اساسی آن کشور می باشد،این منشور بر آن است زمینه های لازم برای پذیرش و آشنایی با حقوق فردی و اجتماعی را در دانش آموزان در غالب عناوین حقوقی مربوط به آنها علاوه بر پذیرش و آشنایی دانش آموزان با آیین نامه ها و مصوباتی که مستقیماً مربوط به آنها می باشد ( در قالب حقوق خود) زمینه های مناسب را جهت پذیرش و عملی تر شدن هر چه بیشتر این مصوبات ایجاد کند . از دیدی دیگر منشور در صدد آن است که دانش آموزان را به عنوان شهروندان جامعۀ جهانی با پیمان نامه ها،تعهدنامه ها و قوانین بین المللی مربوط به آنها آشنا کند تا دانش آموزان با دیدی فرای محدوده های مکانی و جغرافیایی در رابطه با حقوق خود بیاندیشند"
همچنین در بند ششم مقدمه ی آن آمده است که "با توجه به جمعیت عظیم دانش آموزی کشور و نیروی بالقوه و بالفعل این طیف از جامعه ضروری می نماید،قوانینی در جهت معرفی بهتر و مشخص ساختن جایگاه ویژه ی این طیف در نظام اجتماعی،آموزشی و فرهنگی کشور تدوین شود. حال آنکه مجموعه ی قوانین و حقوق مربوط به این طیف وسیع هیچ گاه گردآوری نشده است که در صورت گردآوری،این مجموعه حقوق و تبیین جایگاه فردی و جمعی دانش آموزان در مناسبات فرهنگی،اجتماعی،حقوق دانش آموزان روشنتر خواهد شد و برنامه ریزی جهت به کارگیری توانمندی ها و ظرفیت های دانش آموزی در برنامه های کلان کشور بهتر دیده خواهد شد".
اگر از چرایی کنار گذاری این منشور و نادیده گرفتن آن در دولت هشت ساله ی اصولگرا بگذریم،امروز و با روی کارآمدن دولت "تدبیر و امید" و دیدگاه های رییس جمهور روحانی درباره ی آموزش و پرورش،شاید گاه آن رسیده باشد که درون مایه های این منشور ارزشمند به گفتمان روز آموزش و پرورش بازگشته و آموزش و پرورش و وزیر آن خود را برای فراهم نمودن زمینه های اجرای مواد این منشور آماده نمایند.
نا گفته پیداست که ورود گفتمان حقوق- محور و ارزشمند این منشور با مانع های ساختاری و اجرایی همراه است. اما بی گمان برای نهادینه نمودن حقوق شهروندی و پرورش شهروندانی در تراز جهان کنونی- به سفارش سند بنیادین آموزش و پرورش- راهی جز نوشتن و پیگیری مفاهیم چنین منشورهایی نداریم. این منشور در هفت فصل - حقوق اساسی دانش آموز،حقوق آموزشی دانش آموز،حقوق ضمن آموزشی دانش آموز،حقوق مربوط به آزمون دانش آموز، حقوق بهداشتی دانش آموز،حقوق دادرسی دانش آموز و حمایت های خاص دانش آموزی - و 54 ماده تهیه شد و در دسترس شورای عالی آموزش و پرورش آن دوران قرار گرفت. ولی با پایان دروان اصلاحات، پرونده ی آن تا برآمدن دولت یازدهم بسته ماند. تا این که مدتی پیش دبیر شورای عالی آموزش و پرورش از گشوده شدن این پرونده سخن به میان آورد. ایشان با اشاره به این که منشور حقوق دانش آموزی پیشین،پایه ی تلاش های تازه قرار گرفته،تاکید کرد که با دگرگونی هایی نیز همراه بوده است. بی گمان این منشور در سنجش با آموزش و پرورش نوین دارای مواد پیشرفته و به روزی است که اجرا و پیاده سازی درست آن می تواند زمینه ای برای پدید آمدن جامعه ای حقوق- محور و مردم سالار باشد. برخی از کنشگران سیاسی- اجتماعی کشور بر این باورند که دولت " تدبیر و امید" و رییس آن،برای کامیابی و پیشروی به سوی هدف های مدنی – سیاسی خویش چاره ای جز حرکت در راستای نهاد سازی و گسترش آموزه های شهروندی ندارد. از این رو منشورهایی مانند حقوق دانش آموزی می توانند ابزاری باشند تا جامعه و کشور را بهتر و بیشتر به سوی کامیابی در این زمینه پیش ببرند. در پایان با امید به نهادینه شدن حقوق مدنی و پرورش شهروندانی آگاه به حقوق خویش و دردمند و مسئول در برابر گرفتاری های جامعه و کشور،برخی از مواد منشور حقوق دانش آموزی را با هم می خوانیم.
فصل اول : حقوق اساسی دانش آموز
ماده 1- دانش آموز دارای حق آزادی عقیده و بیان و مصونیت پس از بیان می باشد .
ماده 2 – دانش آموز مصون از تعرضات جسمانی ، روانی ، و حیثیتی می باشد و کرامت والای شخصیت انسانی وی باید مورد احترام قرار گیرد .
ماده 3- دانش آموز از حق حریم شخصی برخوردار است . هیچ دانش آموزی را نمی توان بی دلیل نسبت به مکالمات تلفنی و وسایل شخصی از قبیل کمدها و لباسها مورد تجسس قرار داد .
ماده 4- دانش آموز از حق رفتار منصفانه برخوردار است . اصل انصاف با وی در برخوردها باید دقیقاً رعایت گردد.
ماده 5- دولت مکلف است نیازهای دانش آموزان بی بضاعت و بی سرپرست را تأمین نماید .
فصل دوم : حقوق آموزشی دانش آموز
ماده 6- دانش آموز حق دارد از مدرسین توانمند و برجسته در ابعاد علمی و اخلاقی بهره مند شود .
ماده 7- دانش آموز از حق تناسب محیط آموزش با فعالیت های آموزشی برخوردار است . رعایت نسبت مطلوب معلم به شاگرد و سرانه فضای آموزشی به منظور تأمین کلیه امکانات آموزشی و پرورشی توسط سازمان آموزش و پرورش الزامی است . تشخیص نسبت های مطلوب فوق باید از نظر متخصصان آموزشی لحاظ گردد .
ماده 8- دانش آموزان حق دارند به طور یکسان از امکانات آموزشی بهره مند شوند .
ماده 9- دانش آموزان غیرفارسی زبان حق دارند پیش از ورود به دبستان از امکانات ویژه فراگیری زبان فارسی بهره مند شوند .
ماده 10- دانش آموزان حق دارند به طور آزادنه دربارۀ مسایل و امکانات آموزشی اظهارنظر نمایند . تذکرات آنها می بایست در حدود قوانین و مقررات مورد احترام قرار گیرد و به موقع به اجرا گذارده شود .
ماده 11- دانش آموزان استثنایی ( نیازمند حمایت های ویژه ) حق برخورداری از آموزش ویژه و متناسب با توانمندی های جسمی و روانی را دارا هستند .
ماده 12- دانش آموزان از حق زبانهای خارجی به انتخاب خود برخوردار می باشند .
ماده 13- دانش آموزان به منظور تناسب آموزش ها و توانمندی ها باید قبل از ورود به دبستان مورد سنجش توانایی های جسمی و ذهنی قرار گیرند .
ماده 14- دانش آموزان حق برخورداری از آموزش معطوف به رشد کامل شخصیت را دارند .
ماده 15- دانش آموزان اقلیت های مذهبی حق دارند از آموزش های متناسب با باورها و عقاید مذهبی و فرهنگی مربوط به خودشان بهره مند شوند .
ماده 16- دانش آموزان حق دارند از آموزش های ویژه جهت رویارویی با بلایا و حوادث طبیعی بهره مند شوند .
ماده 17- دانش آموزان حق دارند از آموزش های اجباری و رایگان تا پایان مقطع متوسطه بهره مند شوند .
ماده 18- دانش آموزان حق دارند با فرهنگ بومی و ملّی و همچنین فرهنگ سایر ملل،آشنا شوند .
ماده 19- دانش آموزان حق دارند از منابع کمک آموزشی از قبیل کتابخانه ها،اینترنت و فناوری های جدید علمی و آموزشی مطابق با شرایط روز و قوانین جاری بهره مند شوند .
ماده 20- دانش آموزان حق دارند از آموزش های مربوط به حقوق جنسی برخوردار شوند .ماده 21- دانش آموزان حق دارند در آموزش های رسمی نظام آموزش و پرورش از فراگیری اصول حقوق شهروندی و مهارتهای زندگی اجتماعی بهره مند شوند .
ماده 22- دانش آموزان حق دارند در آموزش های رسمی نظام آموزش و پرورش از فراگیری اصول حقوق بشر و سایر اسناد و مقررات بین المللی در مورد حقوق کودک و دانش آموز بهره مند شوند .
فصل سوم : حقوق ضمن آموزشی دانش آموز
ماده 23- دانش آموزان حق اطلاع از مقررات آموزشی را دارند . مراکز و مؤسسات آموزشی موظفند دانش آموزان را از مقررات آگاه نمایند .
ماده 24- دانش آموزان حق دارند آزادانه اجتماعات و تشکیلات آموزشی داشته باشند .
ماده 25- دانش آموزان حق انتشار نشریات دانش آموزی را دارند .
ماده 26- والدین دانش آموزان مکلفند هماهنگ با مقامات آموزشی بر فرایند آموزش فرزندانشان نظارت نمایند .
ماده 27- دانش آموزان حق دارند از فعالیت های فوق برنامه بهره¬مند شوند .
ماده 28- دانش آموزان دارای حق شادی و شاد بودن مطالب آموزشی و اجرای متنوع و شادی بخش آنها می¬باشند .
فصل پنجم : حقوق بهداشتی دانش آموز
ماده 33- دانش آموزان حق برخورداری از امکانات و تسهیلات بهداشتی و درمانی لازم در محیط آموزشی را دارند .
ماده 34- دانش آموزان حق برخورداری از مراقبت های بهداشتی و معاینات پزشکی و بهداشت روانی مستمر به منظور تشخیص ، پیشگیری ، پیش بینی و درمان را دارند .
ماده 35- دانش آموزان حق دارند در محیطی با تراکم فضایی متناسب با سن و مرحلۀ رشد خود ، تحصیل نماید
ماده 36- دانش آموزان حق برخورداری از محیط سالم و ایمن آموزشی به منظور تأمین بهداشت روانی و سلامت جسمانی را دارند .
ماده 37- دانش آموز ، در محیط آموزشی حق برخورداری از پرونده بهداشتی و شناسنامه سلامت را دارا است .
ماده 38- دانش آموزان حق برخورداری از فرصت های برابر و رایگان در امور ورزشی و تربیت¬بدنی را دارند .
ماده 39- دانش آموزان از حق تغذیۀ متناسب با نیازهای سنین رشد برخوردار هستند . در صورت ناتوانی خانوادۀ او سازمان آموزش و پرورش موظف به تأمین تغذیۀ مناسب برای وی می باشد .
فصل هفتم : حمایت های خاص دانش آموزی
ماده 47- دانش آموزان حق دارند ، از بیمه های مناسب در مقابل حوادث و بیماری ها چه در محیط آموزشی و چه خارج از محیط آموزشی برخوردار باشند .
ماده 48- دانش آموزان حق دارند در مقابل اقدامات تروریستی و سایر جرایم سازمان یافته مورد مصونیت قرار گیرند .
ماده 49- دانش آموزان حق دارند در مقابل کلیه بهره کشی های اقتصادی و سوء استفاده های جنسی مورد حمایت های ویژه قرار گیرند .
ماده 50- دولت مکلف است از حضور دانش آموزان کمتر از 15 سال در مخاصمات مسلحانه بین المللی و یا درگیری های نظامی داخلی جلوگیری کند .
ماده 51-دانش آموزان دارای حق برابری در مقابل قانون هستند و نمی توان آنها را براساس مذهب ، زبان ، قومیت ، وجاهت اجتماعی و سن مورد تفکیک و تبعیض قرار داد .
ماده 52- دانش آموزان اقلیت های دینی و مذهبی حق دارند از شرایط یکسان با توجه به نیازهای ویژه آنها بهره مند شوند .
ماده 53- دانش آموزان مهاجر دارای تابعیت غیرایرانی حق دارند از کلیه حقوق مربوط به یک دانش آموز ایرانی بهره مند شوند .
ماده 54- دانش آموزان حق دارند با اصول حفاظت از محیط زیست و استفاده بهینه از منابع طبیعی آشنا شوند .
دو ماهنامه چشم انداز ایران،شماره 88،آبان و آذر 93
زیرساخت ، مرکز ثقل و راهبردی ترین دست آویز در توسعه ی متوازن ،فراگیر و ماندگار در پهنه ی اجتماعی و فرهنگی ،توجه شایان و بذل عنایت در شکل گیری و حدوث باورهای نظری و رویکرد عملی و اجرائی به جایگاه و نقش اثربخش تشکل های اجتماعی در فرآیند و مهندسی افکار عمومی در جامعه می باشد. تکوین و نفوذ مشارکت های مردمی و خرد - جمعی در جامعه و در میان اقشار مردم در حوزه ی عمل و کنش اجتماعی منطقی ترین و عقلانی ترین و کم هزینه ترین ساز و کار جهت نیل و دست یافتن به مطالبات منطقی و عقلانی در عرصه های گوناگون خاصه امور صنفی و سیاسی می باشد. در جوامع توسعه یافته و همچنین درجوامع در حال گذار از خود رایی و انحصارطلبی به مردم سالاری وجود نهادهای مدنی و تشکل های مردم نهاد و جریان های رنگارنگ فکری و سلایق متکثر و معاضدت و تعامل آنان با یکدیگر علی رغم وجود آرمان ها و اهداف متعدد در بردارنده و ضامن حیات و استمرار و شکوفایی و توسعه ی اجتماعی و انسانی خواهد شد. کار ویژه ی تشکل های مدنی تسهیل و با ثبات نمودن روند زندگی اجتماعی، صنفی،فرهنگی وسیاسی است. تربیت و نهادینه شدن کار گروهی و مشارکت گروهی از اهمیت اساسی و راهبردی برخوردار بوده و بسیار تعیین کننده می باشد. وجود گروه ها و جمعیت های مردم نهاد سبب تنظیم هدف مند و با برنامه در شکل گیری و مناسبات اجتماعی گردیده و زمینه های تحقق آرمان ها و منویات گروهی و جمعی را فراهم می آورد. ایجاد حس مشترک و هم نوایی جمعی و گروهی و حمایت های مدبرانه دردست یافتن به مطالبات بسیا موثر و اثربخش خواهد بود. معلمان ازحیث و جهت کمیت درجای جای جامعه حضور داشته و دارند که این بسیار مبارک و به صورت فردی بسیار ذی قیمت و ارزش مند می باشد ولی در بعد و برد جمعی نمود و جلوه ای ندارند، چرا ؟ به نظر حقیر باید و ضرورت دارد روی این موضوع و مسئله تمرکز نمود تا چرایی آن و زوایای آن به خوبی روشن و تبیین ومشخص گردد.
در تاریخ ملل مختلف نیز شاهد این چنین تطورات و مناسباتی بوده ایم ، اما شاهد عبور آنان از این مقاطع دشوار بوده و به سرانجام مقصود رسیده اند ولی درجامعه ی ما به معنای واقعی و حقیقی نتوانسته است در جایگاه خود مستقر شده و به عنوان یک فرهنگ نهادینه گردد. باید در این راستا به آسیب شناسی و شناخت علل پرداخت ،البته در این باب از زوایا و مناظر متعدد می توان به بررسی و مطالعه ی موضوع تمرکز نمود.
در این مقال جهت درک بیشتر بحث به رویداد و پدیده ای تقریبا معاصر و هم زمان در تاریخ کشورمان و کشور ژاپن اشاره می نمایم .در مقطعی از تاریخ سرزمین مان نهضت مشروطه روی می دهد ودرهمان مقطع انقلاب میجی در کشور ژاپن به وقوع می پیوندد،اما در ایران بنا به دلایل عدیده و متعدد – که جای طرح آن عوامل دراین نوشتار نمی گنجد –آن نهضت متاسفانه باشکست مواجه گشته و استبدادبه گونه ای مرموزتر دوباره در ایران حاکم می گردد ولی در ژاپن انقلاب میجی زمینه ی توسعه و پیشرفت را دراین کشور فراهم نموده و ژاپن امروز ازجهاتی برآمده از آن رویداد اجتماعی،سیاسی وفرهنگی می باشد . چرا این دو رخداد معاصر هم نتایج یکسان نداشته بلکه کاملا درمغایرت با هم هستند –بررسی دلائل و علل مغایرت و تفاوت درنتایج دو پدیده ی اجتماعی را می توان درجایگاه خودش بحث نمود و در این نوشتار وارد این حوزه نمی شویم – در بررسی کم فروغی نمود اجتماعی تشکل های معلمان مطالب پرشماری را می توان برشمرد و به آسیب شناسی در این راستا همت گماشت و ازنظرات صائب فرهیختگان – معزز فرهنگی بهره ی وافر برده و استفاده مطلوب نمود. در این رابطه به اجمال نکاتی را طرح می نمایم .
علی رغم منزلت و جایگاه رفیع معلمان در جامعه و وجود فراوان و پر خیر و سازنده ی آنان ،در تصمیم سازی ، سیاست ورزی و پیش برد برنامه های راهبردی جامعه نقش ایشان را مطابق شان و منزلت شان نیافته و احساس نمی کنیم. در ارائه ساز و کارهای برون رفت از معضلات جامعه در ابعاد گوناگون آن علی رغم توانمندی های لازم حضور چشم گیر و اثربخشی از آنان را حتی در امورصنفی و موارد مربوط به حوزه ی کاری شان مشاهده نمی کنیم ،چرا؟
به تحقیق معلمان اندیشمند و فکور دراین راستا و پبرامون آن مطالب پرمغز و مستدلی را برای بیان و ارائه دارند که می توان در نشستی به آنها پرداخت و در آن موارد مداقه و غور نمود، اما دراین فرصت ، حقیربه عنوان یک همکار فرهنگی ازتمامی معلمان درخواست نموده و استدعا دارم با جدیت و نگرشی ژرف تربه رسالت و وظیفه ی معلمی خود نگریسته و بپردازیم و حضور خود را صحنه و کارگردان قرارگرفته و عمل نماییم ، به یکدیگر با همدلی و یک رنگی و صدق و صفا نظر بیفکنیم و حلقه های اتحاد و تشکل با یکدیگر را به معنی واقعی شکل دهیم و با هم و برای هم بودن را دردرون خود نهادینه نماییم ،صنف ما ازجهات مختلف برترین و کار آمدترین صنف جامعه می باشد –البته نقدهایی به ما وارد است ولی با نقد درون سازمانی و شناخت بیشتر و ریشه ای آن ضعف ها قادر به برطرف نمودن آنها به لطف خداوند و عنایات او خواهیم شد – و با درایت و برنامه ریزی و همبستگی خواهیم توانست در چهارچوب قوانین بالادستی چون قانون اساسی و بر اساس ظرفیت های متنوع و ژرف آن به مطالبات حق و منطقی صنف خود دست یابیم ، موفقیت ها و نیل به امیال و آرزوها یک روزه و یک شبه حاصل نمی شود باید ازبسیاری از حرکت ها و جنبش های مدنی مسالمت آمیز درس گرفت و با چانه زنی های عقلانی ، همراه با تدبیر، امید و پیگیری های مجدانه می توان اهداف را به منصه ی ظهور درآورده و تحقق بخشید. لازم است با معاضدت و همفکری و نشست های تخصصی راه های دست یافتن به منویات و مطالبات شناسایی و نقشه ی راه ترسیم گردد.
به امیدحق در نوشتارهای آتی در خصوص مظاهر و تجلیات آن به تفصیل ازجمله : مشارکت ونامزدی درانتخابات شورایاری محله ها ،شورای شهر مجلس شورای اسلامی ،انتخابات پارلمان معلمان ،انتخاب روسای مناطق ،مدیران مدارس و...به تفصیل با همفکری شما فرهیختگان فرهنگی به بحث خواهیم نشست.
امروز خبری پیچید در صحن دلم
با همان تکانه ها ٬ دلهره ها٬
با همان نگاه دلگیر و غریب
لرزش کوه سکوت
و سقوط خبری هول برانگیز و غریب
سطر هر سایت و مجله شد سریع
قاتل «محسن خشخاشی» به دام افتاده
نیش ماری ز گذشته های دور
می گزد ٬ بار دگر
فکر پریشانم را.
فکر و اندیشه ی من یخ بسته
و از آن لحظه ی شوم
گل احساس مرا « آذر » برد
دوستان هم قلمان٬
قامت آن قلم سبز شکست.
ولی آخر اما!
چه کسی قاتل بود؟
تنه ی درخت فقر ؟
یا که تبعیض و جنون
یا همان نشتر خون آلوده؟
حمید رضا شجاعی نیا
دبیر آموزش و پرورش دامغان
این آپارتاید هم حکایت های جالبی در جهان دارد. یادگاری است از مبارزات ضد تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی َکه هر جا می خواهند تبعیض را به بهترین وجه توصیف کنند این کلمه را با یک پسوند می آورند. مثلا آپارتاید اتمی (که این روزها ما درباره آژانس انرژی اتمی به کار می بریم) – آپارتاید نژادی – آپارتاید جنسی - ....
اما آنچه که به نظر می آید از همه به واقعیت نزدیک تر است و موردی است ملموس و عینی ، آپارتاید کارمندی است!
بله این آپارتاید کارمندی فقط یک لغت نیست بلکه واقعيتي است که متاسفانه سالیان سال است در کشور ما جا افتاده و نهادینه شده است.
هنگامی که بعضی کارمندان از مزایای درمان صد درصد رایگان و پاداش های مختلف ، هدایای ویژه ، وام های کم بهره ، کمک هزینه تحصیل فرزند دانش آموز و دانشجو و .... پاداش دهه فجر ، پاداش آخر سال ، پاداش ماه رمضان ... و سایر عناوین دیگر برخوردارند و طرف دیگر فرهنگیانی که حتی از یکی از این مزایا هم بهره ای نبرده اند ؛ آیا جز کلمه آپارتاید کارمندی می تواند توصیف کننده این بی عدالتی باشد؟
اخيرا هم كه افزايش مزاياي فوقالعاده شغل كارمندان كه معلمان از آن بي نصيب مانده اند!
( تصاویر مربوط به سخن معلم می باشند )
تقریبا همه چیز و به اقتضای ضرورت يا اضطرار مطرح شده و به محض بهبود موقت یا نسبی اوضاع ، صورت مسئله تا اطلاع ثانوی به فراموشی سپرده ميشود تا فصلی دیگر !
در وضعیتهاي هشدار یا اضطرار و...، این " دیوار کوتاه مدارس " است که در تیر رس دید مسئولان برای فرار موقتی از وضعیت پیش آمده قرار ميگیرد. از ممنوعیت انجام حرکات ورزشی یا تعطیلی زنگ ورزش در مدارس گرفته تا تعطیل شدن مدارس، راه حلهايی هستند که انجام آن برای متولیان بسیار ساده و آسان به نظر ميآید.
تهران - ایرنا - کارشناس حوزه آموزش و پرورش با بیان اینکه انتخابات شورایاری های مناطق و محلات تهران تا یک ماه آینده برگزار می شود، گفت: مشارکت فعال و آگاهانه فرهنگیان در این انتخابات می تواند تجلی آرزوهای تاریخی آنان باشد.
علی پورسلیمان روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار حوزه آموزش ایرنا اظهار داشت: آن گونه که از شواهد برمی آید تاکنون فرهنگیان و معلمان نقش پررنگی در شورایاری های محله نداشته اند.
وی ادامه داد: به نظر می رسد جمعیت غالب در این شورایاری ها، طیفی غیر فرهنگی هستند که دغدغه های آنها ممکن است مسایلی غیر از مدیریت نوین شهری و بهره روی منابع موجود باشد.
این کارشناس مسایل آموزش و پرورش تصریح کرد: فرهنگیان جزء گروه های مرجع و فکری جامعه به حساب می آیند و تجارب نشان داده است که آن ها مدیریت خوبی در زمینه فرآیند حل مساله دارند و به سبب مرجعیت اجتماعی می توانند تجربه خوبی را در مدیریت نوین شهری به نمایش بگذارند.
پورسلیمان یادآور شد: امسال برای هر محله حدود یک میلیارد ریال بودجه در نظر گرفته شده است و این در کنار سایر امکانات و ظرفیت های بالقوه ای که وجود دارد، در صورت مدیریت صحیح و بهینه منابع و استفاده از یک اتاق فکر منسجم و متشکل می تواند در مدیریت درست و منطقی منابع نقش مهمی ایفا کند.
وی اضافه کرد: روان شناسی اجتماعی معلمان نشان می دهد که این گروه اجتماعی معمولا در کناری نشسته و منتظرند تا دیگران آمده و مشکلات آن ها را رفع کنند.
مدیر سایت سخن معلم تصریح کرد: فرهنگیان و معلمان باید بپذیرند که راه برون رفت از وضعیت موجود، مشارکت فعال و آگاهانه و استفاده از فرصت های موجود از طریق ارایه برنامه و اندیشه برتر و بهتر است.
پورسلیمان اظهار داشت: بدون تردید جامعه بزرگ فرهنگیان را مشکلات و مسایل مختلفی احاطه کرده است و جمعیت قابل توجه آنان می تواند یک نقطه قوت و راهبردی برای حل این موضوعات به ویژه در زمینه مسایل و مشکلات معیشتی آنان باشد. وی با بیان اینکه در اساسنامه انجمن های شورایاری 18 کارکرد و یا وظیفه برای آن ها تعریف شده است، خاطرنشان کرد: اگر چه تاکنون پژوهش و یا تحقیقی در باره تطابق این وظایف با عملکرد شورایاری ها صورت نگرفته اما وضعیت فعلی می تواند موید این فرضیه باشد که تا نقطه مطلوب فاصله بسیار زیادی وجود دارد.
این کارشناس حوزه آموزش و پرورش افزود: فرهنگیان و معلمان باید از پوسته تاریخی خود بیرون آمده و توانایی های خود را از طریق ارایه یک تفکر و کنش منسجم و هدف دار به رخ جامعه بکشند.
پورسلیمان تصریح کرد: این امر ممکن و شدنی است به شرط آن که با اعتماد به یکدیگر و نیز توسعه و تقویت فرهنگ نوشتاری به جای فرهنگ شفاهی و نیز ارتباط چهره به چهره با لایه های اجتماعی و جلب توجه آن ها، از وزنی متناسب با جایگاه خویش بهره مند شوند.
وی اضافه کرد: قرار است انتخابات شورایاری ها در 374 محله تهران برگزار شود که در هر محله شورایاری مرکب از 10 نفر شامل هفت عضو اصلی و سه عضو علی البدل است.کارشناس حوزه آموزش و پرورش یادآورشد: شورای هر محله نمایندگی آن محله را در زمینه مسایل و مشکلات شهری بر عهده دارد و می تواند در انعکاس و پیگیری آن ها نقش های مهمی ایفا کند.
پورسلیمان اظهار داشت: از سوی دیگر این شورایاری ها نمونه ای از تمرین کار جمعی و الگوی کار گروهی هستند و می توانند در ساختن یک جامعه مدنی و پویا نقش مهمی ایفا کنند و در این میان فرصت برای ورود و حضور فرهنگیان و معلمان در این عرصه اجتماعی وجود دارد.
فراهنگ ** 1883 ** 1569
انتهای پیام /*
شهروند| انتخابات شورایاریهای محلههای شهر تهران ۲۴ بهمن برگزار میشود. داوطلبان برای شرکت در این انتخابات از ۱۵دی به مدت یکهفته مهلت دارند، ثبتنام کنند. مرتضی طلایی، نایبرئیس شورای شهر تهران با اعلام این مطلب گفت: نرمافزارها و سختافزارهای لازم برای برگزاری انتخابات پیشبینی شده بهطوری که شورای شهر تهران به تمامی وظایف خود در این بخش عمل کرده است.
بهگزارش سایت خبری شورایاران او اضافه کرد: اصلاح آییننامه شرایط داوطلبان در جلسه آینده شورای شهر تهران در دستور کار شورا قرار خواهد گرفت که پس از تصویب این آییننامه اقدامات بعدی جهت برگزاری انتخابات انجام میگیرد. او افزود: ستاد شورایاریها و شورای شهر تهران زمان برگزاری انتخابات را به فرمانداری و هیأت نظارت پیشنهاد داده که در صورت موافقت این دوستان، این انتخابات در زمان اشاره شده برگزار میشود. طلایی ادامه داد: بهنظر میرسد با توجه به مطالعات صورت گرفته و زمان پیشنهادی از سوی شورا، فرمانداری و هیأت نظارت نیز مشکلی را درخصوص زمان انتخابات ندارند و امیدواریم این انتخابات پرشورتر از انتخابات گذشته برگزار شود.
نایبرئیس شورای شهر تهران تصریح کرد: امیدواریم سال آینده فعالیت شورایاریها با نیروهای جدید آغاز شود و بتوانیم پیشرفت قابل توجهای را در حوزه مدیریت شهری و همکاری این دوستان داشته باشیم. او درخصوص نحوه برگزاری انتخابات نیز گفت: این انتخابات به دو صورت سنتی و مکانیزه برگزار خواهد شد، ضمن اینکه ستاد شورایاریها بنا دارد جلسه هماهنگی را فیمابین شهرداران مناطق با سایر دستگاهها برگزار کند.
بسمه تعالی
بیانیه انجمن اسلامی معلمان شهرستان سنقر
خواه از زبان ناقوس خواه از لب مسیحا صاحبدلان شناسند آواز آشنا را
پس از طلوع دیر هنگام خورشید تدبیر و امید در شهرستان سنـــــــقر و پایان اداره هیئتی آموزش و پرورش این مــنطقه ؛ تمام نگاه ها به مدیریت استانی دوخته شد تا به نابه سامانی های تعلیم و تربیت این خطه سرو سامانی داده شود .
انتظار به جای فرهنگیان در خصوص انتصاب مــــدیریت بومـــــــــی در کش و قوس مذاکرات تمامیت خواهانه پدر خوانده های شهر و مسئولین استانی، رنگ می بازد و این مـــــهم به دلایل مختلف محقق نمی گردد و درمقابل فرهنگیان فـــرهیخته و قانون مدار شهرمان، بهترین تدبیر را تمکین به قانون و احترام به انتصـــــــاب و اختیار قانونی مدیریت سازمان می دانند.
حال که کشتی گم گشته سابق را ناخدایی بر آمده از تدبیر و امـــــــید هدایت می کند، انتظار مـــی رود چرخ های گسسته و لــــــرزان آموزش و پرورش به جـــــایگاه اصلی خویش بازگردد، اینک زمـــان رجوع به عقلانیت و تدبیر و زنگ پایان حــــضور بی ربط اغیار در آموزش و پرورش است ؛ حضوری که عرصه تعلیم و تربیت را مـکانی مساعد ، جهت عزل و نصب های فرمایشی و مطامع تبلیغاتی خویش می داند .
انجمن اسلامی معلــــمان شهرستان سنقر، ضمن تبریک انتصـاب مدیریت محترم اداره آموزش و پرورش این شهرستان ، بر خــــــود لازم می داند، حمایت خویش را در جهت بهبود روال نا بسامان اداره و زدودن هر نـــــــوع نگاه جناحی و منفعت طلبانه اعلام نماید ، چرا که جامعه فرهنگی ما، فراتر از آن است که قـــــربانی زدو بندهای سیاسی و مــــعاملات پشت پرده شود.
انجمن اسلامی معلمان شهرستان سنقر – هشتم دیماه نود و سه
در اینکه ماهواره، در این جهان پرهیاهو، فرصتی بزرگ و تعیین کننده است هیچ شکی نیست،چه آنکه ، از اینکه تهدیدی جدی و موثر می باشد نیز جای تردیدی وجود ندارد.
پس چه بایدکرد؟
ما در زمانه ای زیست می کنیم،که سرعت پیشرفت تکنولوژی و به روزشدن و ارتقا لحظه به لحظه آن،کل مناسبات انسانی و جز آن را نه تنها به شدت تحت تاثیر قرار داده،بلکه منش ها و کنش های متفاوتی را ایجادمی کند.
در این شرایط خاص،عکس العمل ما می بایست،سنجیده و درست باشد،حذف تکنولوژی که یکی از انواع آن ماهواره است،بهترین واکنش به این پدیده جهانی نیست.
در واقع مانند این مثال معروف است که همانند چاقویی است که هم در جنایت و هم دراعمال جراحی برای بهبودی وشفای انسان ها از آن استفاده می شود.
نادیده گرفتن ماهواره دراین دهکده جهانی،نه تنها نادرست بلکه نشدنی است.اینکه درجهان شاید؛ بدترین استفاده ها از ماهواره می شود،مجوزی برای انتخاب گزینه ی حذف نیست.
منطقی ترین برخورد با این پدیده اجتناب ناپذیر،به رسمیت شناختن آن و سپس،آگاهی بخشی به شکل های مختلف و ساخت فیلم ها،برنامه ها،موسیقی و آیتم های هنری است که بتواند در این فضای رنگارنگ ،عرض اندام کند،زیرا مردم فقط زمانی به حرف دست اندرکاران،گوش می دهند که ببینند به حق انتخاب و شعورشان احترام گذاشته می شود.
بهترین نوع برخورد را می توان از قرآن آموخت،آن جایی که مهمترین عمل پیامبر خود،حضرت موسی(ع) را بازگو می کند،در ماجرای پیامبری ایشان و زمانی که درآن موقعیت،جادو و جادوگری حرف اول را می زد، قرآن چه زیبا می فرماید که به موسی گفته شدبه ساحران بگوید اول شما بساط جادوی خود را پهن کنید تا همه ببینند و آن گاه، موسی به امرخدا معجزه خود را به منصه ظهور رساند و تمامی جادوهای آنان راباطل نمود. دراین داستان حضرت موسی(ع) به مردم خود نمی گوید اصلا جادو و جادوگری را نبینید،بلکه روش وی به امرخدا این گونه است که می گوید شما برنامه خود را پیاده کنید ولی روش و متد من برتر است،و این برتری رادر عمل و نه درحرف ،نشان می دهد.چرا که می داندحتی اگربه مردم بگوید به سمت ساحران وپیروی از آنان نروید،جذابیت این قضیه به حدیست که کسی این سیاست را نخواهد پذیرفت.
پس راه حل چیست؟
راه حلی که ایشان به کار برد این بود که روشی رابه اجرا بگذارد که نه تنها جذاب تر باشد،بلکه عملا حرف آخر را بزند،طوری که مردم خود دسته دسته،و تاپای جان،به وی و تفکرش روی آورده و در واقع،ایمان قلبی پیدا نمایند.
نباید این درس تاریخی رافراموش کرد که زمانی که رضاشاه استفاده از رادیو را ممنوع کرد،نمی دانست خودش خواهد رفت ولی رادیو می ماند،و همچنان ساختارجهان را تحت تاثیر قرار می دهد،چه آن که حضرت علی(ع) چه حکیمانه می فرماید مردم به طرف همان هایی می روند که منع شده اند.
کلام انتهایی این است که،ما درفرهنگ و عرف و مذهب خود،دارای آن چنان غنای سرشاری هستیم،که می توانیم به جای خارج شدن از میدان،درمیدان بمانیم و توانایی های بی شمارخود را عرضه کنیم و حتی میدان دار باشیم،به مردم خود اعتماد کنیم و جادوی تمامی رسانه های ریز و درشت راباعصای هنر و فرهنگ باطل نماییم.
ایمان بیاوریم که این کار شدنی است....
از باب تشکر برای سایت سخن معلم بستریست برای تعامل افکار و اندیشه /
روزبهانی نویسنده سایت سخن معلم لطف نمودند مقاله نه چندان قابل فهم به زعمش و نامفهوم !! « آب در خانه مورچگان » بنده را گذرا خواندند و آن طور که خودشان اظهار فرمودند ، چیزی نفهمیدند الا چپ روی و روشنفکر بازی و منجی شدن مقاله نویس و اباذری . عجب است مقاله ای نه چندان قابل فهم « نفهمیده » ، چگونه ارزش نقد پیدا می کند ؟ بنا نداشتم به مطلب سبک و خالی از اندیشه پاسخی دهم اما کامنت های مخالفان و موافقان فرهیخته و صاحب نظر مرا بر آن داشت جهت تنویر افکار، از جناب روزبهانی چند نکته را پرسش نمایم.
آیا خداوند که در تمام کتب الهی انسان ها را " نادان ، جاهل ، بی فکر ، بی بصیرت " مورد خطاب قرار می دهد به دسته ، قوم ، گروه و مردم توهین نموده است ؟ یا معلمی در کلاس به علت شیطنت دانش آموزی تذکر می دهد بعد از چند باره ی تذکر، به او کلمه نادان خطاب می کند در آن لحظه همه دانش آموزان کلاس می خندند اگر معلم بگوید همه تان نادان هستید آیا این توهین تلقی می شود ؟
در سال های گذشته و در موضوع " سوسک "در روزنامه ای معتبر ، بلوا به پا شده است ، از عده ای تظاهر کننده سوال شده است برای چه اینجا جمع شده و شعار می دهید پاسخ می دادند نمی دانیم به ما گفتند که به قوم ما توهین شده است آیا ماهیت قضیه ی بلوا این بوده است ؟ نکند بلوای شما هم از این دست باشد ؟
کودکی در مهمانی لج می کند و به دنبال باج خواهی ، آبروی پدر و مادر را می برد تهدید می کند که می گویم بابا دیشب مامان رو دعوا کردی و... وقتی شما در پاسخ مقاله این عبارت را به کار بردید که « اباذری در دانشگاه سیگار می کشد » من به خروش اباذری بیشتر ایمان آورده ام آقای جامعه شناس ، شما همه مسائل را کودکانه حلاجی می کنید ؟
شما شاگرد اباذری بودید ؟ دیدید که ایشان سیگار می کشید ؟ خوب اگر سیگار بکشد به نظر شما کار بدی کرده است که می گویید ما هم آدمیم ، یعنی با سیگار کشیدن دیگری ، شما دیگر آدم نیستید ؟ چه ارتباطی بین مقام علمی و آثارش و سیگار کشیدن در نقد بی پایه شما دارد ؟
تحصیل کرده عزیز می دانی دکتر شریعتی هم سیگار می کشید و بسیاری از بزرگان دیگر همچنین . سرچ عکس های سیگار به لب ، سبکی افکار شما را هویدا خواهد کرد !
سئوال کردید اباذری دوران 8 سال احمدی نژاد کجا بود که حالا رابین هود شده ، من سئوال می کنم نمره جامعه شناسی شما چند بوده است ؟ مگر جامعه شناسی پیش گویی است ؟ آقای اباذری تحلیل یک پدیده را که اتفاق افتاد به سان آیینه پیش روی ملت گذاشت ، کاری که از امثال شما بر نیامد ، دیگر آیینه شکستن چه معنایی جز حسادت می تواند داشته باشد ؟ مگر قرار است هر کسی حرفی بزند رابین هود شود ؟ تازه مگر آنهایی که حرف زدند رابین هود شدند ؟ شما در کجای لشگر رابین هود خیالی تان قرار داشتید ؟
آقای روزبهانی !
به گمانم سن شما قد نمی دهد که آن روزی که هر کس اسم - لیبرال ، توده - را می برد انگ آمریکایی و چپی می خورد را به یاد بیاورید ، اتفاقا اگر هوشیار باشید باید بدانید دیگر دوره انگ زدن گذشته است . واقعا فکر می کنید آن مردمی که شما سنگ شان را به سینه می زنید در باره انگ شما « چپ روی ، روشنفکر بازی ، منجی سازی » چه قضاوتی می کنند ؟
باید بدانید جامعه به همان اندازه ای که از لیبرالیسم ضربه خورده به همان میزان از اردو گاه چپ ، شما لطفا مقاله را علمی نقد کنید ، فرافکنی و نیت خوانی موقوف !
آیا وقتی مرحوم پاشایی فوت می کند به مرگ طبیعی ، حضور مردم پدیده می شود ، اما یک معلم در ساحت کلاس آن هم بی گناه کشته می شود به صورت نرمال ، عکس العمل جامعه چگونه باید باشد ؟ خمودگی و بی تفاوتی نشان از چیست ؟ اگر وزیر استعفاء نداد چه ترسیمی از جامعه ایده آل ضد گفته های اباذری دارید ؟
حسین علیزاده یکی از چهره های ماندگار موسیقی برای کنسرتی در اصفهان از فرود گاه مهر آباد عزم رفتن می کند ، در فرودگاه به سازش گیر می دهند و پس از معطلی ، مسئول احیانا تحصیل کرده فرودگاه می گوید نمی توانم شما را با ساز همراه کنم ، علیزاده پس از معطلی و سر گردانی هر چه می گوید این ساز من است و من علیزاده ، می گویند هر کسی هستی باش شاید این ساز داخلش بمب باشد ، مسئول فرودگاه بر اصرارعلیزاده وقعی ننهاد و او با جمله اگر در ساز بمب هست چرا خنثی و مرا دستگیر نمی کنید به خانه اش باز می گردد و کنسرت اصفهان با هزاران بلیت فروخته شده لغو می شود !! به همین راحتی ، سئوال اساسی این است این بی برنامه گی ، ندانم کاری ، وقت کشی ، نخبه کشی ، توهین ، چند باره کاری ، آزمون و خطا در همه بخش های جامعه « سد می زنیم بعد از ده سال خشک می شود و یا تمام آثار کهن چند ین ساله زیر آب می رود » و ...را شما یک نامی غیر از نامی که اباذری همچون نیش زنبور که پس آن شهد عسل ، کام ها را شیرین کند می توانید بگذارید ؟
در مقاله "آب در خانه مورچگان " در کدام جمله ، اباذری به منجی و هدایت کننده به سمت نور معرفی شده است ؟ در کجای مقاله بسان مقاله ی شما " خشونت ، جامعه ... " دوره کنونی دوره بدبختی و ظلمت معرفی شده است ؟
مگر مقاله مدعی است که نویسنده از روزبهانی بیشتر می فهمد که شما با عصبانیت اعتراض می کنید و نصیحت ، استاد اگر کسی به چپ زده باشد و روشنفکر بازی به نمایش ، معرکه بگیرد این شمایید که فکر کرده اید از همه بیشتر می فهمید ، لطفا فضل و دانش دیکته ای خود را به همان اندازه ای که در توشه دارید خرج کنید نه کمتر نه بیشتر. اما اجازه بدهید به عنوان یک معلم ساده خاک خورده دوستدار کتاب توصیه کنم ، بروید کتاب " لطفا گوسفند نباشید " ، " جامعه شناسی نخبه کشی " ، " ما چگونه ما شدیم " " را بخوانید تا بر حلم خود بیافزایید واین قدر آشفته ، بر آشفته نشوید که چرا گوسفند نباید باشیم وانسان نما ...