صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش
سه شنبه, 12 اسفند 1393 20:13

تجمع معلمان در بهارستان

abdollahididgah در حالی که دولت و وزارت آموزش و پرورش تاکنون به تجمع دهم اسفند گروه هایی از معلمان تهرانی در ضلع شمالی مجلس و نیز تجمع فرهنگیان در مقابل ادارات آموزش و پرورش در برخی شهرستانها، واکنشی نشان نداده اند، در جلسه علنی روز یکشنبه مجلس، محمد مهدی زاهدی رئیس کمیسیون آموزش مجلس، در تذکری شفاهی به علی لاریجانی رییس مجلس گفت:‌ "به دلیل تجمع امروز جمعی از فرهنگیان مقابل در مجلس به عنوان رئیس کمیسیون آموزش با آن‌ها ملاقاتی داشتم که آن‌ها در این دیدار از افزایش بی‌رویه حقوق برخی دستگاه‌ها در مقایسه با آموزش و پرورش گلایه داشتند و خواستار رسیدگی به این تبعیض در پرداخت حقوق بودند."

نماینده کرمان در مجلس اضافه کرد: "یکی دیگر از خواسته های فرهنگیان رسیدگی به حقوق پایین فرهنگیان بازنشسته کشور از سوی مسئولان است."

زاهدی سپس از تاخیر دولت در ارائه لایحه رتبه‌بندی معلمان به مجلس هم انتقاد کرد. همزمان بر اساس گزارش برخی شاهدان عینی، محمد مهدی زاهدی پیش از ظهر روز یکشنبه ۱۰ اسفند در جمع معلمان بازنشسته حاضر شده و گفته: "مجلس افزایش حقوق فرهنگیان را تصویب کرده، اما دولت با آن مخالفت می‌کند!"

 البته اظهارات تحریک آمیز رییس کمیسیون آموزش با اعتراض حاضران مواجه شده است.

دعوت کنندگان به تجمع در تهران تاکید کرده بودند که تجمع را در ساعت غیر کاری برگزار می‌کنند تا باعث تعطیلی کلاس‌ها نشود. این یکی از نکات جدید و با اهمیت تجمع ۱۰ اسفند بود. تجمعات معلمان بدون حادثه برگزار شد و تنها به گزارش فعالان صنفی، در تجمع مقابل مجلس یک فعال کارگری به نام میلاد درویش بازداشت شده است.

علی لاریجانی رئیس مجلس هم در پاسخ به تذکر زاهدی گفته: "دولت لایحه رتبه‌بندی معلمان را زود‌تر ارائه و آموزش و پرورش نیز پیگیری‌های لازم را انجام دهد، در کمیسیون [تلفیق بودجه] به ارتقاء بودجه آموزش و پرورش توجه شده و از آقای تاجگردون رئیس کمیسیون برنامه و بودجه نیز می‌خواهم تدابیر لازم را برای ارتقاء حقوق معلمان اتخاذ کند."

خواسته‌های معلمان عمدتا جنبه مالی دارد و تحت دو عنوان کلی طبقه بندی می‌شود: ۱- افزایش حقوق. ۲- افزایش بودجه آموزش و پرورش. اما معلوم نیست با چه سازوکاری قرار است بودجه آموزش و پرورش افزایش یابد.

حسین نقوی حسینی رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس هم در واکنشی جداگانه با اشاره به بودجه ۲۱ هزار میلیارد تومانی سال ۹۳ آموزش و پرورش گفته است: "در بودجه سال ۹۴ دولت، بودجه این وزارتخانه با افزایشی ۲ هزار میلیارد تومانی، معادل ۲۳ هزار میلیارد تومان پیش بینی شده است."

 به گفته نقوی حسینی، "کمیسیون تلفیق، در بررسی لایحه بودجه ۹۴، بودجه آموزش و پرورش را حدود ۴ هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان افزایش داده و رقم بودجه این وزارتخانه به حدود ۲۸ هزار میلیارد تومان رسیده است". نقوی علاوه بر این، "پرداخت حق‌التدریس‌ها و حق الزحمه امتحانات" را بخشی از مطالبات معلمان دانسته است.

معلوم نیست مجلس بتواند بودجه ۲۸ هزار میلیارد تومانی برای آموزش و پرورش در سال ۹۴ را به تصویب برساند. نبه ویژه آن که آموزش و پرورش در سال جاری ۵ هزار میلیارد تومان کسری بودجه دارد که به سال آینده منتقل می‌شود. هر چند بودجه مصوب در سال ۹۳، ۲۱ هزار میلیارد تومان است، اما عملکرد بودجه آموزش و پرورش در سال ۹۳، معادل ۲۱+۵ یعنی ۲۶ هزار میلیارد تومان بوده است و بودجه ۲۸ هزار میلیاردی سال آینده که تقریبا معادل عملکرد بودجه سال جاری است، گره از کار فروبسته این وزارتخانه نمی گشاید.

هر چند جنبه مالی مشکل پیچیده و مبهم است، اما بخش سیاسی قضیه بسیار فعال است. محمود فرشیدی، وزیر اسبق آموزش و پرورش و دبیرکل کانون تربیت اسلامی، با دفاع از مطالبات معیشتی معلمان، انگشت اتهام را مستقیما به سمت دولت روحانی گرفته و گفته است: "عده‌ای سعی می‌کنند معیشت معلم را تأمین نکنند یا همه توان خود را به کار نگیرند و از طرفی سعی می‌کنند معلم را تحریک کرده تا مقابل مجلس تظاهرات کنند و از او استفاده ابزاری و سیاسی کنند".

این در شرایطی است که از دید تقریبا همه فعالان صنفی، محمود فرشیدی در برخورد با اعتراضات صنفی معلمان در زمستان سال ۸۵ کارنامه تیره و تاری دارد.

در نقطه مقابل، برخی از فعالان صنفی، تجمعات فرهنگیان را حلقه ای از سلسله تهاجمات سنگین جریان افراطی در آستانه توافق بزرگ هسته ای می دانند. سابقه سوء استفاده سیاسی اصولگرایان از اعتراض های صنفی معلمان در دوره اصلاحات، بخش هایی از معلمان و برخی تشکل ها را از حضور در اعتراضات و تجمعات خیابانی بیمناک و ایجاد تردید کرده است. آنها معتقدند این تحرکات باعث تضعیف دولت روحانی می شود و اعتراضات خیابانی را نوعی همسویی با جریانهای افراطی مخالف دولت می دانند.

مخالفان حرکتهای خیابانی تجربیات خود را به رخ می کشند. حمیدرضا حاجی بابایی نماینده وقت همدان در ماه های پایانی مجلس ششم، بارها در جمع فعالان صنفی حاضر شد و معلمان را به انجام اعتراضات صنفی علیه دولت خاتمی تحریک کرد و حتی خواستار برگزاری رفراندوم در آموزش و پرورش شد! اما بعد از تصدی وزارت در سال ۸۸، فضای فعالیت صنفی را به کلی مسدود کرد. این دسته از فعالان معلمی، به جای حرکات خیابانی، بر سازماندهی معلمان در فضای آرام تاکید می کنند و می گویند حضور خیابانی علاوه بر سوء استفاده افراطی ها، فضا را امنیتی می کند و در درازمدت به زیان معلمان است.

اما طرفداران حضور در تجمعات و اعتراض های خیابانی می گویند اصولا دولت و مجلس گوش شان سنگین است و به اشکال نرم تر اعتراض مانند نامه نوشتن به مسئولان و انتقاد در رسانه ها، اهمیتی نمی دهند. به اعتقاد این دسته از فعالان، مسئولان تنها صدای اعتراضات خیابانی را می شنوند و با این رفتار خود، عملا مشوق رادیکال شدن اعتراضات هستند. آنها استدلال می کنند که برگزاری تجمعات آرام، از حقوق قانونی مردم و از جمله معلمان است و نمی توان با ارائه تحلیل سیاسی و طرح احتمالات، معلمان را از حق اعتراض خیابانی محروم کرد.

این گروه از فعالان صنفی می گویند معلمان به عنوان یک قشر فرهیخته، اهل شلوغ کاری و انجام کارهای غیرقانونی نیستند. آنها اطمینان می دهند که معلمان نقش پیاده نظام هیچ جناحی را بازی نمی کنند و اجازه سوء استفاده را به هیچ جریانی نمی دهند.

این فعالان اعتراضات خود را مطالبه محور می دانند. در نوشته های برخی از فعالان این گروه، اعتراضات صنفی در قالب تضاد بین کارگر و کارفرما فرمول بندی و معلمان در اردوی کارگران و زحمتکشان جامعه طبقه بندی می شوند. این تشکل ها و گروه ها در عمل و احتمالا نظر با اتحادیه ها و سندیکا های کارگری مانند سندیکای قدیمی فلزکار مکانیک، متحدند. در مناطقی مانند کردستان هم که مشکلات کم و بیش رنگ و بوی قومی دارد، گرایش به اعتراضات خیابانی و اعتصاب در بین معلمان گسترده تر است.

بعد از انقلاب اعتراضات معلمان به کمبود حقوق و مزایا از دوره اصلاحات با شکل گیری تشکل های جدید، شروع شده و با فراز و نشیب هایی تا امروز ادامه داشته است. راه حل هایی مانند افزایش سنواتی حقوق و مزایا در این ۱۳ سال نتوانسته احساس فقر و تبعیض در میان معلمان را از بین ببرد. معلمان خود را زیر خط فقر اقتصادی می‌دانند. مقامات دولتی و نمایندگان مجلس از جناح‌های مختلف اغلب خواسته‌های صنفی و معیشتی معلمان را تایید می‌کنند، اما در عمل استراتژی مشخصی برای حل مساله ندارند.

مشکلات معلمان در شکل کلی مشکل اغلب اقشار حقوق بگیر جامعه است که افزایش حقوق با تورم لجام گسیخته خنثی می‌شود و گاهی هم افزایش حقوق از درصد تورم عقب می‌ماند. به رغم افزایش حجم حقوق‌ها، سال به سال سفره کارمندان کوچک‌تر می‌شود. با این حال معلمان معترض معتقدند که در مقایسه با گروه‌های کارمندی دیگر، معلمان به طور ویژه و تعمدی از حقوق و مزایای به مراتب کمتری برخوردارند و از نوعی تبعیض سیستماتیک رنج می‌برند.

نکته مهم‌تر اینکه از نگاه حاکمیت، آموزش و پرورش یک نهاد بسیار مهم حاکمیتی درحد سپاه و بسیج است. از هر سه نفر کارکنان آموزش و پرورش، یک نفر عضوبسیج فرهنگیان است. ۵۰ هزار نیروی تربیتی در مدارس فعالند. گزینش آموزش و پرورش سخت گیرانه‌ترین گزینش‌ها است. تقریبا تمام مقامات سیاسی و مذهبی روی کنترل سیاسی و عقیدتی معلمان و دانش آموزان تاکید می‌کنند. اسناد کار بالا دستی این وزارت به شدت ایدئولوژیک هستند، اما بودجه این نهاد در حد یک نهاد حاکمیتی نیست.

مسئولین سیاسی و مذهبی علاقه مندند که آموزش و پرورش از نظر نرم افزاری تحت کنترل کامل حکومت باشد اما ساختمان مدارس را خیرین بسازند و مدارس با پول اولیا و با حداقل بودجه دولتی اداره شوندو معلمان به حقوق کم قانع باشند! این تناقض سرانجام باید حل شود. اگر آموزش و پرورش نهاد حاکمیتی است، باید بودجه مکفی دولتی به آن اختصاص یابد و اگر نهاد عمومی است و قرار است هزینه آن را مردم بپردازند، باید کنترل‌های سیاسی و عقیدتی از روی آن برداشته شود.

در کشورهایی که نگاه حاکمیتی به آموزش و پرورش ندارند به طور میانگین ۵ درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) به بخش آموزش اختصاص می‌یابد. اگر تولید ناخالص داخلی را ۵۰۰ میلیارد دلار بدانیم، برای رسیدن به میانگین جهانی باید ۲۵ میلیارد دلار به این وزارتخانه و وزارت علوم اختصاص دهیم.

روز

 

منتشرشده در یادداشت
گروه اخبار /
 
روزهای گذشته استان‌هایی چون خراسان رضوی، لرستان، هرمزگان، کردستان، خوزستان، فارس و قزوین اصفهان و چند شهر دیگر شاهد یک تظاهرات آرام و مسالمت آمیز از سوی معلمانی بود که در خصوص برخی از مطالبات خود اعتراض داشتند.
اعتراض معلمان به بودجه‌ای بود که برای حقوق سال آینده معلمان درنظر گرفته شده است. به اعتقاد این عده افزایش ۱۴ درصدی حقوق اصلا جوابگوی معیشت خانواده نیست و معلمان تقاضای حقوق بیشتری دارند.همچنین معلمان به تبعیض بین معلمان و کارکنان دیگر ارگان‌ها نیز معترض بودند. به گفته این افراد در ارگان‌های دیگر یک لیسانسیه تا سه میلیون تومان حقوق دریافت می کند در صورتی که معلمان در نهایت یک میلیون و دویست هزار تومان می توانند دریافت کنند.
majlissp قاسم جعفری نماینده خراسان شمالی در خصوص این موضوع اظهار داشت: معلمان برای اعتراض به به مجلس نیامده بودند، اینها عده ای بودند که برای تظلم خواهی از دولت به مجلس پناه آورده بودند و در واقع آمده بودند که به نمایندگان مشکلات شان را بگویند.
این عضو کمیسیون آموزش مجلس گفت: در اینجا اولین گام این است که از دولت و این وزارت خانه پرسید که چرا کاری در این باره انجام نداده است، این وزارت خانه تا کنون واکنشی نیز در این باره نداشته است، که باعث ابهام نیز در این زمینه شده است، و با آرامش معنی داری کنار ایستاده است.این نماینده افزود: مجلس از مدت ها پیش طرح تحول بنیادی که شامل نظام رتبه بندی معلمان می شد را مطرح کرده است، اما سال پیش زمانی که این طرح در مجلس مطرح شد نماینده دولت با آن مخالفت کرد و اجازه نداد نمایندگان به آن رای دهند، امروز بعد از یک سال هنوز این مشکل رفع نشده است.
وی گفت: خواسته های فرهنگیان آن گونه که مطرح می کنند بخش عمده اش صنفی و بحث معیشت شان است، و یکی از نگرانی عمده آنها این است که شرایط برای همه باید یکسان باشد، اگر قرار است برخی از وزارت خانه ها افزایش چشم گیری در حقوق شان داشته باشند، باید در آموزش و پرورش نیز این اتفاق رخ دهد.جعفری گفت: اما در اینجا باید یک نکته را نیز یاد آور شد هرچند که خود فرهنگیان نیز به آن واقف هستند، باید به نوعی حرکت کنند تا کسانی که بد خواه نظام هستند از این مسئله که حق معلمان است به نفع خودشان استفاده نکنند.
وی اضافه کرد: معلمان اکثرا توجیهات خودشان را دارند ، به طور مثال اخیرا دستمزد پزشکان افزایش چشم گیری پیدا کرده یا پرستاران افزایش هایی را در حقوق خود داشته اند، هرچند که خود اینها نیز نسبت به افزایشی که بین حقوق اینها با پزشکان است اعتراض دارند ، نمونه های دیگری نیز وجود دارد من جمله اینکه در شرکت نفت، یا قوه قضاییه برای پرسنل و قضات نیز افزایش هایی صورت گرفته است، در نتیجه معلمان نیز خواستار افزایش دستمزد خود به همان میزان هستند.
هرچند که اینها توجیهات خاص خود را داشته اند.
این نماینده گفت: همه دوست دارند برای معلمان کاری انجام دهند، که این به اراده دولت بر می گردد و مجلس هر چیزی را هم تصویب کند بدون تامین اعتبار جز افزایش انتظار که باعث نارضایتی می شود چیزی به دست نخواهد آمد.این نماینده گفت: اگر دست ما بود در یک نصف روز تصویب می کردیم که 5 میلیارد دلار به آموزش و پرورش اختصاص یابد، تا ظرف دو سال تمام مدارس نو سازی شود، اما این مبلغ دست ما نیست و منابع دست دولت است و دولت هم اگر منصفانه بگوییم، در شرایط خاصی است.این در شرایط حاضر این کار عملی نیست، اما اگر نظام رتبه بندی در مورد معلمان صورت گیرد بسیار کار پسندیده و عاقلانه ای است؛ من چک سفید امضا می دهم که اگر دولت بخواهد کاری برای معلمان انجام دهد و هر لایحه را بیاورد مجلس به آن رای موافق دهد ما منتظر هستیم که وزارت آموزش و پرورش یک اقدام اساسی انجام دهد.
تابناک
 
 
schoolsp7 از بدو پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی تاکنون دولت های مختلفی با گرایش های مختلف بر سر کار آمده اند که در زمینه های سیاسی ،فرهنگی و اقتصادی رویکردهای متفاوتی داشته اند و هریک ،دیدگاه ها و سلیقه های خاص خود را در امور اجرایی به کار بسته اند و بی شک نقاط قوت و ضعفی داشته اند اما به نظر می رسد همگی حداقل در یک موضوع تفاهم و وحدت نظر داشته اند و آن نیز کم توجهی به مطالبات و نقطه نظرات معلمان در خصوص معیشت شان بوده است .
 
در این یادداشت برآنیم که در حد امکان نگاهی منطقی و به دور از تعصب به این موضوع داشته باشیم و رویکرد دولت های مختلف را در این موضوع به اختصار بررسی نماییم ،بدیهی است این مقوله نیاز به نقد و بررسی  بیشتر از طرف دوستان و دلسوزان دارد تا شاید فتح بابی و چراغ راهی در جهت تحقیقات علمی و به دنبال آن اقدامات عملی باشد.
 
سال هاست معلمان ادعا می نمایند که بین کارکنان ادارات و موسسات دولتی از نظر حقوق و مزایای دریافتی تبعیض آشکاری وجود دارد و ایشان در این بین  مورد ستم قرار گرفته اند  اما متاسفانه مسئولین اجرایی هیچ گاه پاسخ قانع کننده ای  به این ادعا نداده اند و دلایلی برای تایید یا رد آن ارائه ننموده اند ؛ از طرفی دستگاه های نطارتی و قانون گذاری نیز به طور رسمی به بررسی صحت و سقم این ادعا نپرداخته اند ، در حالی که لازم بود مسئولین امر با انگیزه ی رفع این دغدغه ها پای صحبت معلمان بنشینند و مستندات ادعایی آنها را مورد بررسی قرار دهند ،سپس یا ادعای ایشان را  رد  نمایند و یا در صورت صحت وجود تبعیض در جهت رفع آن چاره اندیشی نمایند ،چرا که اصولا بی عدالتی با فلسفه ی وجودی انقلاب و فطرت انسانی و همچنین با آموزه های دینی ما در تعارض است.
 
در مقابل عده ای از مردم و حتی برخی مسئولین نیزدر برهه های مختلف گاهی ادعا نموده اند که دریافتی معلمان بیشتر از استحقاق آنها می باشد چون نسبت به مشاغل دیگر ساعات کمتری کار می کنند ، متاسفانه به این ادعا نیز از طریق مراجع رسمی پاسخ قاطع و آشکاری داده نمی شود و کسی نمی گوید که آیا  اساسا کار آموزشی با دیگر مشاغل در این خصوص قابل مقایسه می باشد یا نه؟ و آیا کار و وظیفه ی  معلمان به همان میزان ساعات حضور در کلاس محدود است یا در بیرون از کلاس و مدرسه نیز ادامه خواهد داشت؟ و آیا استاندارد روشنی در این خصوص وجود دارد؟ به نظر حقیراین گونه سوالات و ابهامات نیز نیازمند پاسخ های روشن و رسمی می باشد.
 
اکنون برای روشن شدن بیشتر موضوع نگاهی مختصربه عملکرد دولت های مختلف در این رابطه خواهیم داشت:
 
1- دولت موقت و دولت های اول و دوم عمر کوتاهی داشتند و به همین دلیل و نیز به دلیل چالش های فراوانی که با آن مواجه بودند به سختی می توانند در این رابطه مورد قضاوت قرار گیرند .
 
2-دوره ی خدمت دولت سوم و چهارم نیز تقریبا به طور کامل با دفاع مقدس و شرایط خاص زمان جنگ مصادف بود ،در آن زمان به دلیل آنکه همه ی حقوق بگیران با مشکلات زیادی روبرو بودند ،معلمان نیزاز طرفی حداقل ظلم یا تبعیضی را احساس نمی کردند و از طرف دیگر همپای دیگر اقشار جامعه  درگیر کمک به جبهه ها و مسایل مربوط به دفاع از کشور بودند ، بنابراین اعتراض قابل توجهی وجود نداشت.
 
3- با شروع به کار دولت پنجم و آغاز دوران سازندگی که سرعت تحولات اقتصادی را در پی داشت ،تفاوت بین دریافتی حقوق بگیران و شکاف بین وضع اقتصادی و معیشتی آنها روند رو به رشدی را آغاز نمود ، البته نمی توان گفت دولت در این زمینه کاملا بی توجه  بود زیرا در اواخر عمر دولت پنجم قانون نظام هماهنگ پرداخت ها به تصویب رسید  و به سرعت اجرایی شد اما افسوس که به دلیل راه های فرارموجود در قانون و یا عدم نظارت کافی ،سازمان ها و شرکت ها به مرور از این قانون فاصله گرفتند و شد آنچه نباید می شد.
 
این روند تا پایان دولت ششم ادامه یافت به طوری که در اواخر این دوره گاه دریافتی یک معلم  با مدرک لیسانس معادل حدود یک چهارم حقوق یک کارمند دیپلمه دربعضی از شرکت ها ی دولتی بود (نگارنده مواردی از این دست را در همان زمان شاهد بوده است).
 
4- در دولت هفتم نیز که دولت اصلاحات نام گرفت شاهد اقدام اصلاحی موثری در این زمینه نبودیم اما به دلیل فضای باز به وجود آمده اعتراضات صنفی به سرعت فراگیر شد و در اواخر دولت هفتم و نیز در زمان دولت هشتم به اوج رسید ،البته در آن زمان دولت واکنش نشان داد و برای اولین بار کمیته هایی برای بررسی مشکلات فرهنگیان به دستور رییس جمهور وقت تشکیل شد که ماحصل آن پیش بینی اقدامات کوتاه مدت و بلند مدت بود ،اقدامات کوتاه مدت که محدود به کمک های غیر نقدی مختصری بود عملی گردید برای بلند مدت ،تهیه و تصویب قانون جامعی به نام مدیریت خدمات کشوری پیش بینی گردید که متاسفانه تا پایان دولت هشتم نیز نهایی نشد.
 
البته اعتراضات صنفی نتیجه ی مهم دیگری نیز به دنبال داشت که تاسیس کانون های صنفی معلمان در سراسر کشور بود اما متاسفانه این دستاورد نیز با بی اعتنایی دولت بعدی و البته اشتباهات برخی اعضای این تشکیلات عقیم ماند تا همچنان معلمان از این حق طبیعی نیز محروم بمانند.
 
 5- با شروع دولت نهم فعالیت های معلمان در جهت استیفای حقوق مورد ادعایشان ادامه یافت اما این بار با برخورد بسیار سردی از طرف مسئولان مواجه شد. دولت نهم تا اواخر از تلاش برای تصویب و اجرای قانون مدیریت طفره می رفت و با اجرای شیوه افزایش پلکانی حقوق از عدالت بیشتر فاصله می گرفت.
 
بالاخره در نیمه ی دوم دولت دولت نهم قانون مدیریت خدمات کشوری به تصویب رسید و با دوسال تاخیر در سال 88 در آستانه ی انتخابات یکی از فصول این قانون (فصل پرداخت ها) به صورتی ناقص اجرایی شد . اما شیوه ی اجرای آن با روح حاکم بر قانون و اهداف اولیه ی طراحان آن  به شدت فاصله داشت (در این زمینه دلایل کاملا روشنی وجود دارد که مجال بیان آن نیست)، به طوری که اجرای این قانون علی رغم سر و صدای فراوان و ادعاهای قوای مجریه و مقننه هیچ کمکی به اجرای عدالت نکرد و به سرنوشتی مشابه قانون نظام هماهنگ پرداخت محکوم شد.
 
عملکرد دولت های نهم و دهم در خصوص معلمان باعث یاس و دلسردی بیش از پیش معلمان گردید و کسی هم نگران تاثیر منفی این دلسردی برکیفیت تعلیم و تربیت  نبود.
 
6- با شروع دولت یازدهم معلمان نیز به تغییر رویکرد دولت در خصوص آموزش و پرورش امیدوار شدند و  با این که از محدودیت های مالی دولت آگاه بودند انتطار داشتند تا با همین امکانات موجود گام های عملی روشنی در جهت رفع نابرابری ها و بی عدالتی ها برداشته شود اما گویا هنوز هم قرار نیست شاهد اتفاقات مثبتی باشیم.
 
بحث های مطرح شده در خصوص ناهماهنگی در افزایش حقوق کارمندان ارگان های مختلف در سال 93 و تفاوت های فاحش در میزان افزایش ها ، تاخیرهای مکرر در برخی پرداخت ها ،به تعویق افتادن برنامه های مطرح شده ی قبلی، مشکلات جدید بیمه طلایی و عدم اعلام راه کارهای روشن در جهت بهبود وضع معیشتی معلمان و اجرای عدالت ،روز به روز باعث ناامیدی معلمان می گردد.
البته مدت هاست وزیر محترم آموزش و پرورش و دیگر مسئولین به معلمان وعده می دهند که لایحه ی رتبه بندی معلمان تا آخر اسفند ماه تقدیم مجلس می شود و از مشکلات موجود خواهد کاست ،اما معلمان به خوبی می دانند لایحه ای که آخر اسفند ماه و پس از تصویب قانون بودجه به مجلس برود پیشاپیش محکوم به شکست است زیرا اگر قرار باشد تحولی در وضعیت دریافتی معلمان ایجاد نماید ،بدون شک نیاز به تامین اعتبار خواهد داشت اما هیچ اعتباری در این رابطه در بودجه ی 94 پیش بینی نشده است و اگر قرار بر این باشد که هیچ تحولی به دنبال نداشته باشد پس بهانه ای است برای سرگرم نمودن معلمان و گذران وقت و بازی جدیدی است که خستگی و دلسردی بیشتر معلمان را به دنبال خواهد داشت.
 
کلام آخر این که ما اعتقاد داریم همه ی دولت مردان قبلی و فعلی تاکنون از پاسخگویی به مطالبات فرهنگیان طفره رفته اند  و این بی توجهی برای کشور زیان بار خواهد بود اما بحث درباره ی عوارض آشکار و پنهان آن خود مجال دیگری می طلبد.
 
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
 
منتشرشده در یادداشت

bahramidid الف: تلاش براي شناخت و نقد خلقيات ملي و تاريخي :

در اين امر مهم لازم است با نگاهي تاريخي و دقيق فراز و نشيب‌هاي تاريخ كشور را بررسي و سپس تأثير حوادث مختلف بر خلقيات و روش‌هاي زندگي مردم را آشكار كند. آنگاه راه‌هاي برطرف كردن عيوب اخلاقي و شخصيتي در جامعه را بررسي كرده و پيشنهادهايي را به برنامه‌ريزان و مجريان دستگاه‌ها و نهادها ارائه داد.

 اگر چه بسياري از تحليل‌ها در اين مورد راه اغراق مي‌پيمايند، اما نمي‌توان بسياري از واقعيت‌هاي تلخ در مورد موانع تاريخي و شخصيتي توسعه را انكار كرد.

« مشكل ما تركيبي از بحران شخصيت و افكار غيرمنطقي است. بزرگترين خدمت يك مدير، يك انديشمند، يك رئيس‌جمهور و يك نماينده مجلس به ايران و ايراني اين است كه به متحول كردن شخصيتي ايرانيان اهتمام ورزد. ما به يك ايراني تازه نياز داريم. يك ايراني وظيفه‌شناس، مسئوليت‌پذير، حدشناس، منصف، پركار، متدين بدون هياهو، با حس وابستگي به سرزمين، قدرشناس، انتقادپذير، مطمئن از خود، متكي به خود، كم سخن، كم ادعا و خودشناس. افكار متعادل برآيند شخصيت متعادل است و شخصيت نيز مقدم بر افكار است. شخصيت، تربيت و اصالت مي‌خواهد، كاربردي شدن نظام آموزشي و پرداختن به خلق و خوي ايراني نه تنها مبناي شناخت مشكلات ماست بلكه مبناي برنامه‌ريزي براي نسل‌هاي آينده است. ژاپني‌ها رهيافت كاربردي در كشورداري و تحول را از 1870 آغاز كردند و در نيمه دوم سده بيستم پاسخ آن را گرفتند. احاله مباحث فلسفي به دانشگاه‌ها و تمركز بر تحول تربيتي و شخصيتي ايرانيان مهمترين وظيفه دولت‌ها در ايران است.

بدون انسان‌هاي قاعده‌مند، نمي‌توان ساختار برپا كرد. امروزه شخصيت ايراني غيرقابل پيش‌بيني است و چون شخصيت و رفتار او و افكار او قاعده‌مند نيست، غيرقابل مديريت است. ثبات سياسي و اقتصادي و اجتماعي در قاعده‌مندي است. اگر بخواهيم انسان‌ها را در قالب ساختارهاي منطقي قرار دهيم و تربيت كنيم، آيا مبناي برنامه‌ريزي «انسان» است يا «ساختار» يا هر دو و اولويت با كدام يك از اين دو اصل است؟ در واقع به هر دو نياز است. هم به انسان‌هاي منطقي و علمي و منصف و قاعده‌مند و هم به ساختارهاي تعريف شده و نقدپذير و در حال تحول. اما بدون اولي نمي‌توان دومي را بنا كرد. (امروزه تنها راه) علاج هيجاني بودن، احساساتي بودن، دمدمي مزاج بودن، غيرقابل پيش‌بيني بودن و فردمحور بودن، ورود به عرصه تفكر و علم و عقلانيت است. در اين چارچوب كنش‌هاي ما مربوط به دوره پيش از مدرنيته است. از اين رو با اعتقاد پشت چراغ قرمز نمي‌ايستيم، دير رفتن به جلسات براي ما مهم نيست، پاسخ تلفن كساني را مي‌دهيم كه مقام مهمي دارند، پرچم كشورهاي خارجي را به پشت ماشين مان مي‌چسبانيم، احترام به رأي انسان‌هاي ديگر موضوعي جدي در بافت فرهنگي ما نيست، وقتي اشتباه مي‌كنيم، پوزش نمي‌خواهيم، از كارها و دستاوردهايمان بيش از حد مغروريم و هيچ كس را قبول نداريم.

مجموعه اين رفتارها ريشه در فرهنگ قبيله‌اي و استبدادي دارد. پيش از اصلاح اين فرهنگ رفتاري و مباني نادرست شخصيتي چگونه مي‌توانيم سيستم بسازيم و پيشرفت كنيم؟»(2)

متأسفانه در چنين شرايطي گاه شاهد حركت‌هايي در جامعه هستيم كه نه تنها به ترويج عقلانيت رفتاري در جامعه كمك نمي‌كند، بلكه در زنده كردن و تبليغ حركت‌هاي هيجاني، اصالت دادن به عياري و «لوطي‌گري» به جاي قانون مداري و ارزشي‌ دانستن رسومات قبيله‌اي و بدوي به جاي تلاش و تكاپو براي ساختن جامعه مدرن هستيم و همين امر وظيفه نهادهايي چون آموزش و پرورش و آموزش عالي را سنگين‌تر و دشوارتر مي‌سازد. اين نهادها بايد بتوانند به فردي كه بيش از 15 سال و در دوره‌هاي مختلف زندگي خود تحت پوشش فرهنگي و علمي و تربيتي آن‌ها بوده است ياد دهند كه احساساتي بودن، فداكاري و ديگر ويژگي‌هاي اخلاقي از اين نوع بسيار مثبت است اما براي توسعه و پيشرفت به چيزهاي ديگري غير از اين‌ها نيز نياز داريم و يا ناسيوناليسم و وطن‌پرستي ما نبايد تنها جنبه احساسي داشته باشد، بلكه ناسيوناليست كسي است كه در هر مقامي كه باشد از مسئوليت و كار زياد شانه خالي نمي‌كند. اگر جوان دانشجوي ايراني دوست داشتن وطن را تنها در ناسزاگويي به ملت‌هاي ديگر مي‌بيند و يا اگر كارگر ايراني دغدغه‌اش اين است كه هر چه كمتر كار كرده و حقوق بيشتري دريافت كند، اگر فروشنده‌هاي ما مغازه خود را تميز مي‌كنند ولي آشغال‌ها را در خيابان و جوي آب مي‌ريزند، اگر روشنفكر و سياست مدار و روزنامه‌نگار ايراني تنها خودش را قبول دارد و حاضر به گفتگو با رقيب خود نيست و اگر شهروند ايراني در مقابل قدرتمندان و ثروتمندان تملق مي‌كند ولي همسر و فرزندان خود و يا همسايه فقيرش را مورد آزار و اذيت قرار مي‌دهد، همگي اگر ناشي از كم‌كاري ما در آموزش و پرورش نباشد، لااقل در اينجا قابل اصلاح و تربيت هستند ،به شرط آن كه فرد فرد ما نياز به اصلاح و توسعه را هم‌چون نياز به آب و غذا از اولويت‌هاي اصلي و اساسي خويش قلمداد كنيم.

 

ب ـ تمرين دموكراسي و ترويج فرهنگ تشكل‌گرايي:

تشكل‌گرايي و تقويت فرهنگ مشاركت عمومي مخصوصاً در بين جوانان دانش‌آموز و دانشجو باعث رشد خلاقيت‌هاي فردي و گروهي در بين آنان شده و احساس مفيد بودن و تعلق داشتن به گروه و جامعه را در آنان بيدار مي‌كند. قرار گرفتن در يك ساختار دموكراتيك كه فرد آن را متعلق به خود مي‌داند باعث نظم‌پذيري و در نهايت جامعه‌پذيري وي مي‌شود و از قانون‌گريزي و رفتارهاي ضد اجتماعي در جامعه جلوگيري مي‌كند. از طرفي اين كار علاوه بر اين كه افراد را در يك فضاي عقلايي و منطقي قرار مي‌دهد و رابطه آن‌ها با دولت‌ها و برنامه‌ريزان را سامان مي‌بخشد باعث رشد مهارت‌هاي علمي و تربيت افراد نخبه در درون يك تشكل نيز مي‌شود.

امروزه مهم‌ترين آفتي كه جوانان را از مشاركت و فعاليت گروهي و شور و نشاط بازمي‌دارد و آن‌ها را به وادي انزوا، سكوت، هنجارشكني و مسئوليت‌گريزي سوق مي‌دهد اين است كه خود را بازيچه دانسته و اميدي به نقش‌آفريني و تأثير بر اوضاع اجتماعي نداشته باشند. توجه و احترام به ديدگاه‌هاي جوانان در برنامه‌ريزي‌هاي علمي و آموزشي گذشته از اين كه اين برنامه‌ها را واقعي‌تر و كاربردي‌تر مي‌سازد، هم‌چنين باعث مي‌شود كه جوانان در موفقيت و اجراي آن برنامه‌ها نهايت تلاش و همكاري را از خود نشان دهند.

نكته قابل توجه در تشويق جوانان و كمك به آنان براي ساختن تشكل‌هاي صنفي، سياسي، فرهنگي و... اين است كه هرگونه قيم مآبي و تحديد اختيارات آنان، مي‌تواند فلسفه وجودي اين كار را زير سؤال برده و نقش آن‌ها در تصميم‌گيري و ابتكار را خنثي سازد. ما نمي‌توانيم براي جوانان و نوجوانان تشكل بسازيم و آنگاه خود آن را اداره كنيم، به اعضاي آن امر و نهي كنيم و اين كار خود را نيز تمرين دموكراسي بدانيم .

تأسيس تشكل‌هاي واقعي و گسترش آن‌ها در بين جوانان و در زمينه‌هاي متعدد باعث ايجاد تحرك و پويايي در جامعه، جلوگيري از انزوا و سرخوردگي در بين جوانان، افزايش شعور سياسي، گسترش و تعدد نهادهاي متولي آموزش در جامعه و پويايي جامعه مدني مي‌گردد كه وجود آن سهم عمده اي در توسعه داشته و شاخص مهمي در ارزيابي توسعه فرهنگي و انساني در جهان امروز محسوب مي‌گردد.

پانوشت:

1ـ جورج سارتون، به نقل از صادق زيبا كلام، ما چگونه ما شديم، انتشارات روزنه 1378 صفحه 209

2ـ محمود سريع‌القلم، اطلاعات سياسي ـ اقتصادي شماره 192 ـ 191 ص 18ـ17

پايان

قسمت اول

قسمت دوم

قسمت سوم

 

منتشرشده در دیدگاه
dashtispecial  مروری بر خاطرات دوره خدمت در آموزش و پرورش بدون نیاز به هیچ درایت سیاسی می تواند بسیاری از مسائل را روشن کند و گویای روشنی بر تفاوت دوره های مختلف باشد. جو سنگین سکوت و اطاعت و فرمانبری محض را در برخی دوره ها شاهد بوده ایم.
زمان های زیادی معلمان بدون هیچ گونه اعتراضی حتی نسبت به وضع معیشتی که صد البته ریشه در گذشته های دور دارد روزگار گذراندند. در دوره اصلاحات اعتراضات خیلی بلند و گاهی غلیظ مطرح گردید. به راحتی معلمان و غیر آنان انتقاد و اعتراض می کردند و حتی به راحتی ناسزا می گفتند و هیچ ترسی از توبیخ و غیره نداشتند. توجه نمی شد که برخی از این اعتراضات سوگیرانه است و دیگرانی بر تنور آن می دمند و می خواهند از نفوره های آتش آن برای خود نان بپزند. البته نان شان را پختند با آتش افروخته شده و نصیب معلمان از آن دود بود نه نان.
دیگر بار با تفاوت هایی فضایی نسبتا آزاد برای بیان مطالبات ایجاد گردیده است. کسانی که رهرو اصلاح و تربیت بوده و تجربه کرده اند این راه را و هزینه برای تجارب شان داده اند اینک راه کارشان را در اختیار سایرین قرار می دهند. اما افسوس و صد افسوس که گمان ها بر این است که فعالیت باید فیزیکی باشد و دارای نمود خارجی.
گمان می کنند که باید با سرعت آمد و با سرعت تر حرکت کرد و بعضا برای افزایش سرعت شان بر مرکب های تندرو فرصت طلبان و دلواپسان نیز سوار می گردند.
همراهی با اعتراض معلمان در این روزها توسط کسانی شکل گرفته که تردید در مناسب و درست بودن نحوه اعتراض را به شدت می افزاید. کسانی که وقتی بر کرسی زمامداری آموزش و پرورش نشسته بودند، چماق کتک بود که بر سر معلم می نشست و اشک بود که بر چشمان خانواده های معلمان در حبس می نشست و آه بود که بر دل کودکان معلم معزول از خدمت می نشست.
 
" آزموده را آزمودن خطاست. "
 
از تجارب حاصل از رنج های پیشگامان آموزش و پرورش بر می آید که گام اول برای تحقق مطالبات معلمان، تقویت تشکل ها و نهادهای مدنی می باشد.
داشتن مطالبات مشخص و معقول و قابل دسترسی و پیگیری آنها و تلاش در جهت تحقق آنها به صورت گام به گام. بالا بردن غیر واقعی سطح توقعات، نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه از لحاظ روانی نیز آزار دهنده بوده و رنجی مضاعف را در این شرایط سخت اقتصادی تحمیل می کند.
گفت و گو با مسئولان و خواستن پاسخ صریح و روشن و رسانه ای کردن آنها نیز از دیگر تجارب مفید تشکل ها بوده است. به نظر می رسد که توجه به هشدارهای کسانی که از سیاست آگاهی دارند لازم و ضروری است. سیاست و قدرت دوقلوهای به هم چسبیده اند و نمی توان پذیرفت که از قدرت های صنوف، سیاستمدارن چشم پوشی کنند.
پس بر پیشروان لازم است که در پیگیری مطالبات صنفی خود درایت سیاسی نیز داشته باشند تا منفعت طلبان مسیر اعتراض مطالبات صنفی را به نفع  خود مصادره نکنند.
انتقاد کردن الزاما با فریاد زدن و تعطیل کردن و .... می تواند همراه نباشد. به عنوان مثال همین که معلمان را از حقوق خودشان آگاه کنیم یک گام برداشته ایم هرچند در ظاهر کوچک ولی در واقع بزرگ و زیر بنایی.
 گاهی شاید در مورد علل وقوع برخی رخدادهای تاریخی به هنگام مطالعه آن خواننده از خود بپرسد که چرا چنین شد در حالی که در زمان نه چندان دوری این مردم تجربه شکست را داشته اند ، یا تجربه فریب خوردن را داشته اند ،یا منویات منفعت طلبانه افراد را در همراهی با خود می دانسته و باز چرخش ناگهانی آنان را در نیافته اند.
اینک گویا پاسخ را می توان دید.

آخرین اخبار و تحلیل ها در حوزه آموزش و پرورش ایران و جهان در سایت سخن معلم
با گروه سخن معلم باشید .

https://telegram.me/sokhanmoallem

منتشرشده در یادداشت

منتقدان این سند می گویند این آن سندی نیست که ما می خواستیم، و آنها قبل از سندتحول، سندی با عنوان" سند ملی " تهیه کرده بودند که در آن، درنظام جدید متوسطه هیچ کاری راجع به پرورشی نداشت/ دولت لایحه ای در جهت کمک به حل معیشت معلمان به مجلس نیاورده است،در حالی که مجلس مایل به حل مشکلات معلمین است/ سخنران بعدی «  رییس سازمان بسیج فرهنگیان »بود. ایشان نیز ضمن نگرانی از جنگ نرم بر لزوم آمادگی فرهنگیان ولایت مدار برای مقابله با آن سخن راند/ عده ای می خواهند معلمان را تحریک کرده و با نام مشکلات معیشتی مقابل نظام قرار دهند/ کسانی که وقتی سابقه آنان را بررسی می کنید معلوم می شود چه سابقه ای دارند می خواهند معلم ها را برای اغتشاش تحریک کنند/ مگر نه اینکه از معلمین به عنوان مجریان انتخابات استفاده کرده و در همه راهپیمایی های مهم و تظاهرات دفاع از نظام در صف اول است،پس چرا به حقوقش رسیدگی نمی شود/ می گویند معلم که همیشه تعطیل است و سه ماه تابستان و تعطیلات عید رامطرح می کنند/ مگر نه اینکه معلمین دهه فجر را برگزار می کنند ولی چرا فجرانه اش را دیگران می گیرند/ آقای فرشیدی تا کنون و پس از گذشت چندین سال در برابر این سرکوب گسترده سکوت کرده است

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش / تحرکات اخیر و به ویژه تجمع و یا تحصن و پرسش های فراوان فرهنگیان و همکاران موضوعی شد تا این بار با آقای"  علیرضا هاشمی سنجانی " به گفت و گو بنشینیم .

متن گفت و گو را می خوانید

منتشرشده در گفت و شنود
sazmansp پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران - تهران

سازمان معلمان ایران با صدور بیانیه ای، ضمن بر حق دانستن اعتراضات صنفی معلمان ، تحصن و تجمع در شرایط کنونی را زمینه ساز بازگشت تفکرات احمدی نژادی بر عرصه کشور دانستند. در بخشی از این بیانیه خطاب به معلمان کشور  آمده است :«می دانیم مطالبات انباشته شده ی معلمان سال هاست همراه ماست. از اولین تجمع معلمان در 25 دی ماه 1380 که سازمان معلمان ایران آن را شکل داده بود تا امروز پی گیر جدی و صادقانه مطالبات بر حق تان بوده و هستیم .»
به گزارش جماران، سازمان معلمان ایران با بیان این که تجربه فعالیت صنفی - مدنی در سال های گذشته ، این درس را آموزانده است که در مسائل اجتماعی الزاما کوتاه ترین فاصله میان دو نقطه ، خط مستقیم نیست می افزاید :« تجمع و تحصن تنها راه پی گیری مطالبات انباشته شده مان نیست .»

در بخش دیگری از این بیانیه آمده است :«« قدرت را قدرت تغییر می دهد » تا زمانی که «  قدرت اجتماعی » حامی دولت منتخب ، بسیج نشود و در عرصه حیات اجتماعی حضور نداشته باشند و رویکردها تغییر نکند ، به صرف جا به جا شدن یک مدیر ( حتی در حد ریاست جمهوری ) اتفاق مهمی رخ نخواهد داد .ما با مشارکت سازمان دهی شده ی خود باید اوضاعی را رقم  بزنیم که مسئولان در نهاد آموزش و پرورش و فراتر از آن ناگزیر به تغییرات و اصلاح شوند .»

این بیانیه می افزایدما در سازمان معلمان ایران آهسته اما پیوسته حرکت می کنیم زیرا می خواهیم به دور دست ها برسیم ، مسائل اجتماعی را پیچیده تر از آن می دانیم که با راه حل های ساده و کوتاه بتوان آن ها را حل کرد ، تجربه شکست خورده ی گذشتگان را تکرار نخواهیم کرد ، رویکردمان اصلاح طلبانه است و تغییر گام به گام و اصل مشارکت جویی را پذیرفته ایم .»

سازمان معلمان خطاب به معلمان و فرهنگیان کشور می گویدما نیک می دانیم در جوامعی چون ایران که نهادهای مدنی ضعیف بوده و سنت گفت و گو میان مردم و حکومت و مرجع قضاوت کننده مستقل وجود ندارد ، متاسفانه سرنوشت مطالبات در " خیابان ها " تعیین می شود و راه گفت و گو برای سازش و تفاهم دشوار یاب است ، بنابراین گروه ها مطالبات خود رابه سطح خیابان می کشند و برای رسیدن به اهداف خود نیازمند افراد و حامیان بیشتری هستند و البته آن ها که شعارهای رادیکال تری بدهند پذیرفتنی تر خواهند بود .با توجه به این شرایط طبیعی است که اجازه ی برگزاری تجمع داده نشده و نمی شود .»

این بیانیه می افزایدما حق اعتراض را برای همه ی اقشار از جمله معلمان فرض مسلم می دانیم و لیکن در شرایط کنونی که اقتدار طلبان با تکیه بر امکانات عمومی ، در مسیر حرکت دولت منتخب مردم ناهمواری هایی ایجاد کرده و می کنند ؛ تحصن و تجمع نه تنها گره از کار آموزش و پرورش نمی گشاید که زمینه را برای بازگشت امثال " معجره هزاره ی سوم " فراهم خواهد نمود .»

در پایان این بیانیه از فعالان صنفی و فرهنگیان کشور خواسته شده است با نهادینه کردن مشارکت درسرنوشت خود ، فضای عمومی و رسانه ها را از حضور خود لبریز نمایند و با معلمان سایر نقاط جهان ارتباط برقرار کرده و از تجارب آن ها جهت تعالی تعلیم و تربیت استفاده کنند و با حضوردر تشکل های موجود و یا تشکل های جدید سازمان دهی شوند و با بهره گیری از  « منطق و عقلانیت »  و با اولویت بندی خواسته ها و تحلیل شرایط کشور آینده ی بهتری را برای خود و آینده سازان این مرز و بوم رقم بزنند .

انتهای پیام /*
 

kanoontarbiat گروه اخبار /

برگزاری گردهمایی فرهنگیان تهران به مناسبت روز امور تربیتی و تربیت اسلامی،گفته می شود این همایش به منظور " بررسی مشکلات معیشتی معلمان و ارایه راهکار های عملی " با حضور نمایندگان موثر مجلس و کارشناسان و معلمان برگزار می شود.

به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، گردهمایی فرهنگیان تهران با عنوان «تربیت اسلامی و جنگ نرم» به مناسبت 8 اسفند روز امور تربیتی و تربیت اسلامی با حضور تعدادی از نمایندگان مجلس برگزار می‌شود. این مراسم با همكاری كانون تربیت اسلامی، سازمان بسیج فرهنگیان، جامعه اسلامی فرهنگیان، جمعیت اسلامی فرهنگیان و سازمان بسیج دانش‌آموزی برگزار خواهد شد.

گردهمایی فرهنگیان تهران ساعت 14 روز پنج‌شنبه 7 اسفند در سالن ورشو واقع در خیابان طالقانی، خیابان استاد نجات‌اللهی شمالی، قبل از خیابان ورشو برگزار می‌شود.

حضور كلیه فرهنگیان و معلمان كشور را گرامی می داریم .

منبع : رسانه معلم

 


سخن معلم :

همایش بزرگ فرهنگیان استان تهران به به مناسبت 8 اسفند روز امور تربیتی و تربیت اسلامی و با هدف "بررسی مشکلات معیشتی معلمان " !!

بدون شرح !

fractionsp گروه اخبار /

سید حسین نقوی حسینی درخصوص وضعیت بودجه آموزش و پرورش در سال ۹۴ اظهار داشت: هم‌اكنون شرایط معیشتی و اقتصادی آموزش و پرورش خوب نیست و فرهنگیان از دو جنبه نارضایتی‌هایی را دارند كه به حق نیز است.

وی افزود: وجه نخست نارضایتی فرهنگیان درخصوص میزان دریافتی آنهاست به گونه‌ای كه یك معلم با مدارك لیسانس و فوق لیسانس دریافتی مناسبی در حد تامین زندگی ندارد به عنون مثال یك فرهنگی با  حقوق یك میلیون تومان در ماه برای اداره زندگی دچار مشكلاتی است و اگر این فرد مستاجر هم باشد گذران زندگی دشوارتر می‌‌شود.

رئیس فراكسیون فرهنگیان مجلس ادامه داد: تبعیض موجود میان معلمان و كاركنان سایر دستگاه‌ها نیز مورد اعتراض است، یك نیروی لیسانس یا فوق لیسانس در وزارتخانه‌های دیگر چند برابر یك فرد لیسانس و فوق لیسانس در آموزش‌وپرورش حقوق دریافت می‌كند.

نقوی حسینی گفت:‌زمانی كه طرح تحول سلامت اجرا شد و شاهد تحولاتی اساسی در حوزه بهداشت و درمان بودیم این انتظار وجود داشت كه چنین تحولی را نیز برای نظام آموزش و پرورش كشور مدنظر داشته باشیم و آن را عملیاتی كنیم.

وی ادامه داد:‌این تصور وجود داشت كه دولت برنامه‌های ویژه‌ای را برای فرهنگیان دارد و اگر در سال ۹۳ طرح تحول سلامت در نظام بهداشت و درمان اجرا شد در سال ۹۴ نیز طرح خاصی برای آموزش و پرورش اجرا خواهد شد اما پیشنهادات خاصی از سوی دولت به مجلس نیامد و گام بلندی در راستای تحول در آموزش‌ و پرورش برداشته نشده است.

رئیس فراكسیون فرهنگیان مجلس در پاسخ به این پرسش كه مجلس برای حل مشكلات آموزش‌وپرورش و معلمان چه تدابیری دارد؟‌گفت:‌ در سال ۹۳ تحولاتی را در بحث بودجه آموزش و پرورش شاهد بودیم به گونه‌ای كه در سال ۹۲ بودجه این وزارتخانه ۱۶ هزار میلیارد تومان بود كه با افزایش در نظر گرفته شده از سوی دولت و مصوبات مجلس بودجه آموزش و پرورش در سال ۹۳ به بیش از ۲۱ هزار میلیارد تومان رسید اما این افزایش بودجه نیز به لحاظ كیفی در وضعیت فرهنگیان تغییراتی ایجاد نكرد.

نقوی حسینی بیان كرد: طبق قانون اساسی مجلس نمی تواند از درآمد دولت کم یا به هزینه‌ها اضافه كند. مجلس نهایتا می‌تواند ۵ تا ۱۰ درصد در ردیف‌های دریافتی و پرداختی تغییراتی ایجاد كند اما با وجود این محدودیت‌ها چند پیشنها خوب در بودجه سال ۹۴ برای آموزش و پرورش به تصویب رسیده است اما برای تحول در آموزش و پرورش و تغییر اساسی در وضعیت فرهنگیان نیاز داریم تا دولت لایحه‌ای را به مجلس ارائه كند.

انتهای پیام/

تسنیم

majlissp

 

نظرسنجی

به نظر شما ؛ عزم دولت چهاردهم ( مسعود پزشکیان ) برای اصلاح سیستم آموزشی کشور تا چه میزان جدی است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور