«خیلی از انسانها داد می کشند، ناله می کنند، می گریند ولی نمی توانند صدایشان را به جائی برسانند؛ زیرا معلوم نیست آنها زندگی می کنند یا نه؟ البته آنها فرقی با مرده ها ندارند و به غیر از روزهای سرشماری، انتخابات، اخذ مالیات و خدمت سربازی جزو انسان شمرده نمی شوند.
اگر از همه سوال بکنند : « آیا تو انسان هستی؟ » چند نفر با افتخار می توانند بگویند :
«آره من هستم؟ »
خر مرده
عزیز نسین
***
اخراج اساتید دانشگاه ها امروز به یکی از موضوعات روز و داغ در فضای کنش گری ایران تبدیل شده است .
هر چند فضای امنیتی و بگیر و ببند مشخصه ی مهم در دولت سیزدهم است که به نوعی دوره هشت ساله دولت محمود احمدی نژاد را به اذهان متبادر می سازد اما نخستین پرسشی که مطرح می شود آن است که این حساسیت در موضوع مربوطه که برخی آن را « انقلاب فرهنگی دوم » و برخی نیز « خالص سازی » می نامند چرا در مورد « معلمان کنش گر » صورت نگرفت ؟
معلمانی که توسط هیات های رسیدگی به تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش برای آنان پرونده سازی شد و احکام مختلفی تا اخراج و بازنشستگی برای آنان صادر شد و کم هم نبودند اما این ها مانند اساتید دانشگاه موجی در جامعه ایجاد نکرد .
اما به نظر می رسد بیشترین واکنش و محتوای تولید شده در مورد قضیه علیاصغر حدادیان معروف به سعید حدادیان بود که از مداحان مشهور کشور است .
بسیاری با مقایسه برخی اساتید شاغل در دانشگاه و در حوزه ادبیات ؛ تدریس افرادی چون حدادیان را مرگ دانشگاه و اوج ابتذال علم در جامعه ی دانشگاهی ایران برشمردند .
خبرگزاری فارس در گزارشی در این مورد چنین نوشت : ( این جا )
« به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، صبح امروز تصویری در فضای رسانهای منتشر شد که نشان میداد به علیاصغر حدادیان معروف به سعید حدادیان که از مداحان سرشناس کشورمان است، درسی با عنوان تحلیل متون نظم پایداری در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ارائه شده است که حاشیههایی ایجاد کرد.
سعید حدادیان که او را به عنوان مداح اهل بیت(ع) میشناسند، سابقه سه دهه شاعری و فعالیت ادبی، نقد شعر، اداره جلسات ادبی دانشگاه تهران و برگزاری همایش ادبی سوختگان وصل (که تا امروز نوزدهمین دورهاش برگزار شده است)، آثاری چون «همیشه باران»، «شب یک، شاخه نبات» و ... را در کارنامه خود دارد و از جمله شاعرانی است که در سومین جشنواره بینالمللی شعر فجر برگزیده شد. به گفته یکی از شاعران آئینی کشورمان، سعید حدادیان در ماه گذشته نیز از رساله دکتری خود دفاع کرده است.
سعید حدادیان در گفتوگویی که سال ۹۵ با تبیان داشت در پاسخ به این پرسش که «ظاهراً در دانشگاه هم تدریس دارید، چه درسهایی را تدریس میکنید؟» گفت: «در دانشگاه تهران انقلاب اسلامی تدریس میکنم و در جاهای دیگر تاریخ اسلام «۱»، تفسیر «۱» و «۲».
در پاسخ به پرسش دیگری با عنوان «مواجهه دانشجویان با شما چگونه است؟» اظهار داشت: «آنها مرا دوست دارند، نه به عنوان مداح. وقتی وارد درس میشویم، میبینم دغدغه علمی دارند و در پاسخ به سؤالاتشان به بن بست نمیخورند و طرفشان هم ناآگاه نیست. عمدتاً میگویند ما از شما برداشت دیگری داشتیم. نارضایتی فراگیر خود را از هر روزنه ای نشان می دهد اما تحول خاص و معناداری در رفتار « حاکمیت » در زمینه دریافت بازخورد و سپس « اصلاح سیستم » دیده نمی شود .
البته عبدالرضا سیف در گفتوگویی درباره تدریس سعید حدادیان در مقطع کارشناسی ارشد این دانشگاه گفت: «سعید حدادیان دارای مدرک دکتری بوده و چند سال است که به صورت حقالتدریس در دانشکده ادبیات و علوم انسانی و دیگر دانشکدههای دانشگاه تهران تدریس میکند.
وی با اشاره به دروسی که توسط حدادیان تدریس میشود، افزود: «دروس ادبیات پایداری، آشنایی با دفاع مقدس و آشنایی با ادبیات انقلاب اسلامی از دروسی است که توسط وی در مقاطع ارشد و کارشناسی تدریس میشود.
رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران یادآور شد: «حاج سعید حدادیان از سال ۱۳۹۷ـ۱۳۹۶ به صورت حق التدریس در دانشکده ادبیات و دیگر دانشکدههای دانشگاه تهران تدریس میکند و از گروه معارف هم اجازه تدریس دارد.»
محمود فضیلت استاد گروه زبان و ادبیات فارسی و معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی میگوید که اگر درسی با هر استادی ارائه میشود آن درس با مدرک تحصیلی استاد مرتبط است . »
پرسشی که این جا مطرح می شود آن است که اگر حضور مداح در دانشگاه موجب افت شان و جایگاه علم و نهاد دانشگاه است چرا همان زمان که این خبرگزاری گزارش می کند ؛ حساسیت اجتماعی برانگیخته نشد ؟
آیا در عرض 5 سال و در میانه ی ابربحران شکاف میان جامعه و حکومت ؛ جایگاه دانشگاه و مرتبه ی استاد در جامعه ی ایران رشد کرده است و یا آن که دانشگاه قطب نما و سکان دار پیشرفت و تحول در جامعه ی به ظاهر مدرن اما دچار بحران هویت ایران شده است ؟
شواهد متقنی که نشان دهند تحول خاصی در پارادایم های فرهنگی جامعه ی ایران رخ داده باشد مشاهده نمی شود .
به جز چند فرد شناخته شده و معدود و البته دائمی در حوزه ی علوم انسانی که به نقد رویکرد و عملکرد حاکمیت در این حوزه می پردازند فضای غالب در دانشگاه های ایران اغلب سکوت و انفعال در برابر پسرفت های فرهنگی و عقب ماندگی های اجتماعی بوده است .
« محمدجواد مظفر » کنش گر سیاسی در یادداشتی چنین می نویسد :
« سال ها ترجیع بند شعر گونهای درمیان مبارزان و روشنفکران ایرانی به نام «برشت» دست به دست میشد با تحقیقی که اخیراً انجام دادهام برایم آشکار شد که گوینده ی آن «مارتین نیمولر» کشیش پروتستان ضد نازیسم دهههای میانی قرن بیستم بوده نه برشت.
آن شعرگونه چنین است:
اول سراغ کمونیستها آمدند؛ سکوت کردم چون کمونیست نبودم.
بعد سراغ سوسیالیستها آمدند؛ سکوت کردم زیرا سوسیالیست نبودم. بعد سراغ یهودیها آمدند؛ سکوت کردم چون یهودی نبودم. باید بپذیریم که اکثریت افراد ساکن در ایران و نیز بیرون از آن به دلایل مختلف که مهم ترین آن فقدان تربیت بر مبنای « تفکر انتقادی » است ؛ مانند سایر ملل و جوامع دارای ساختار فکری دموکراسی ، شهروندان مسئول و مطالبه گری نیستند .
سراغ خودم که آمدند؛ دیگر کسی نبود تا به اعتراض برآید.
به یاد دارم که از ۱۳۵۸ تا اواسط دههُ ۶۰ در دانشگاههای ایران تسویههائی گاه بسیار بیرحمانه در دانشگاهها شد.
بسیاری از استادان با رویکرد انقلابی تسویه و اخراج شدند.
از دکتر اکبر استاد برجسته علوم سیاسی تا دکتر قبادی به جرم کمونیست بودن تا غلامحسین میرزاصالح و دکتر وطنخواه تا دکتر سید جواد طباطبائی و صدها استاد برجسته دیگر که یا ناگزیر به ترک کشور شدند یا به مشاغل دیگر پناه بردند.
در آن سالها این اقدامات با سکوت و عموماً تأیید نیروهای انقلابی و افکار عمومی مواجه شد. چرا که هژمونی و سیطره تفکر انقلابی اجازه نمیداد تا شرایط به گونه دیگری رقم بخورد.
در همان دهه ی ۶۰ و در نیمسال دوم سال تحصیلی ۶۸ - ۱۳۶۷ درحالی که راقم این سطور در حال تدریس در ۴ کلاس ۵۰ نفره در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی بودم و مطالب مطرح شده در کلاس آنقدر برای دانشجویان متفاوت بود و تازگی داشت که حتی دانشجویانی که در آن ترم آن درس را نداشتند درکلاس من شرکت میکردند. این درحالی بود که درتمامی ۱۰ سال ۵۸ تا ۶۸ در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی تدریس میکردم.
در نیمه ی ترم پس از عزل آیتالله منتظری از قائممقامی رهبری در ۶ فروردین ۶۸ در روز جمعه اول اردیبهشت اقدام به دستگیری من کردند. هر چند فضای امنیتی و بگیر و ببند مشخصه ی مهم در دولت سیزدهم است که به نوعی دوره هشت ساله دولت محمود احمدی نژاد را به اذهان متبادر می سازد اما نخستین پرسشی که مطرح می شود آن است که این حساسیت در موضوع مربوطه که برخی آن را « انقلاب فرهنگی دوم » و برخی نیز « خالص سازی » می نامند چرا در مورد « معلمان کنش گر » صورت نگرفت ؟
دریغ از آن که صدایی از کسی برخیزد. گوئی نه کسی آمده و نه کسی رفته است! حتی آن ۲۰۰ دانشجو که در میانه ترم بدون معلم رها شده بودند حرفی نزدند، زیرا در آن شرایط تنها رعب و ترس وحشت حاکم بود و عمر ده ساله معلمی من که همهُ عشقم بود برای همیشه متوقف شد.
اما اکنون خوشبختانه با افرایش سطح آگاهی جامعه، افت محبوبیت و نفوذ حاکمیت به پائین ترین سطح خود، گسترش فضای مجازی، وجود رسانههای برون مرزی، مطبوعات و رسانههای آزاد اندیش داخلی، نارضایتی عمومی و بیداری اقشار دانشگاهی از دانشجو تا استاد، حاکمیت دیگر قادر نیست این گونه اقدامات را بدون هزینههای گزاف انجام دهد.
موج عظیمی که پس از اخراج و بازنشسته کردن و ممنوعالتدریسی استادان دانشگاههای گوناگون به دنبال جنبش زن، زندگی، آزادی به وجود آمده جای بسی امیدواری است که واقعا چرخ در ایران برخلاف آنچه مارتین نیمولر در دوران حاکمیت نازیسم میگفت میچرخد. و از سکوت به اعتراض فراگیر انجامیده است.
آیا حاکمیت نیز این را درک می کند که زمانه؛ زمانه دیگری است؟ »
در این که آگاهی در جامعه ی ایران افزایش داشته می توان تامل کرد و یا آن را تایید کرد اما پرسش آن است که آیا این نوع آگاهی منتج به کنش گری آگاهانه و مطالبه گری پایدار است و یا آن که صرفا جهت اطلاع است ؟
در تحلیل رخدادهای اجتماعی نباید بدون فکت های کافی و پایدار دچار خوش بینی مفرط شد چرا که در صورت عدم استمرار وضعیت ترسیم شده به یاس و سرخوردگی منجر خواهد گردید .
البته آقای مظفر از عنصری به نام « نارضایتی عمومی » نام می برد که قابل توجه بسیار است .
واقعیت آن است که نارضایتی در جامعه ی ایران و در سطوح و اقشار مختلف آن ، « فراگیر » شده است و متاسفانه روز به روز در حال گسترش می باشد .
این نارضایتی فراگیر در حال تبدیل شدن به تنفر و خشم و کینه است .
یک روز فساد اقتصادی موج ایجاد می کند ، یک روز خشک شدن دریاچه ارومیه ، یک روز فساد جنسی برخی مقامات در جمهوری اسلامی و الان هم مساله حاج سعید حدادیان و فردا ...
نارضایتی فراگیر خود را از هر روزنه ای نشان می دهد اما تحول خاص و معناداری در رفتار « حاکمیت » در زمینه دریافت بازخورد و سپس « اصلاح سیستم » دیده نمی شود .
باید بپذیریم که اکثریت افراد ساکن در ایران و نیز بیرون از آن به دلایل مختلف که مهم ترین آن فقدان تربیت بر مبنای « تفکر انتقادی » است ؛ مانند سایر ملل و جوامع دارای ساختار فکری دموکراسی ، شهروندان مسئول و مطالبه گری نیستند اما در مقاطع و برهه های مختلف تاریخی و بیشتر بر اثر « جو زدگی » که مهم ترین مشخصه کلنی های ایرانی است ؛ به معترضانی غیر قابل کنترل ، تفکر گریز و ترسناک مبدل می شوند و این هشداری است برای همه به ویژه هسته حکمرانی در ایران که به هیچ وجه واقعیت های تاریخی و فرهنگی را نادیده نگیرند و در پی اصلاحات بنیادین در الگوها و عملکردهای خود باشند .
در علم مدیریت ؛ تغییر نه نشانه ی ضعف و کم آوردن بلکه جزئی از برنامه و مسیر اصلی پویایی سازمان و جامعه است .
***
رونمایی لیبیایی ها از بدل معمر القذافي در خیابان های بنی ولید لیبی همزمان با فرارسیدن ۵۴ سالروز قیام افسران جوان علیه نظام ملک ادریس
مردم حاضر در صحنه با شعار «زنده باد رهبر»، از بدل قذافی استقبال کردند:
گروه گزارش/
رئیس هسته ی گزینش وزارت آموزش و پرورش می گوید : ( این جا )
« تمامی افراد مشغول به کار در این وزارتخانه باید از نظر «اعتقادی و سیاسی» گزینش شوند » .
ایرنا خبرگزاری دولت نوشت :
« سیدحسین داود الموسوی روز پنجشنبه در دومین روز از همایش آموزشی و توجیهی روسای ادارات مدارس و مراکز غیردولتی و توسعه مشارکتهای مردمی در اردوگاه شهید باهنر تهران گفت: برای تربیت و پرورش دانشآموزان متعهد و متدین باید در جذب نیروی انسانی دقت بیشتری کرد.
وی با اشاره به اینکه آموزش و پرورش مجموعهای است که بیش از ۵۰ میلیون مخاطب دارد، اضافه کرد: از این مجموعه بزرگ باید در جهت همافزایی و پیشبرد اهداف نظام تعلیم و تربیت بهره جست. آیا پرورش و غنی سازی « تفکر انتقادی » که غایت نظام های آموزشی مدرن و توسعه یافته است ؛ جایگاهی در میان معیارها و تفکرات گزینش گران آموزش و پرورش دارد ؟
رئیس هسته گزینش وزارت آموزش و پرورش با تاکید بر استفاده بهینه از ظرفیت کمنظیری که دانشآموزان، اولیای آنان و همکاران فرهنگی را دربرمیگیرد، تصریح کرد: فرایندهای ما در کل کشور باید با یک وحدت رویه پیش رود و به شکل هماهنگ و منسجم عمل شود.
الموسوی با اشاره به تاسیس هسته گزینش با فرمان حضرت امام خمینی (ره) در سال ۶۱، یادآورشد: هسته گزینش برای جلب رضایت مردم سعی دارد نیروهای انسانی را که یکی از مهمترین ارکان وزارت آموزش و پرورش هستند، به بهترین شکل انتخاب و وارد مجموعه کند.
رئیس هسته گزینش وزارت آموزش و پرورش بر عدم به کارگیری نیروهای بدون گزینش در مدارس غیردولتی تاکید کرد . »
پرسش این است ؛
آیا معلم امروز ما در تراز جهانی آموزش ، تربیت می شود ؟
آیا مفهوم و الزامات « معلم حرفه ای » جایی در سیاست گذاری ها ، تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های افراد و نهادهای مرتبط با آموزش دارد ؟
آیا رئیس هسته ی گزینش که دغدغه ی خود را تربیت دانش آموزان متعهد و متدین تصور می کند نگاهی به جایگاه ایران حتی در منطقه خاورمیانه و مقایسه آن با کشورهای همسایه دارد ؟
چه کسی و کدام نهاد باید در مورد جایگاه خجالت آور دانش آموزان ایرانی در آزمون های معتبر بین المللی تیمز و پرلز پاسخ گو باشد ؟
آیا پرورش و غنی سازی « تفکر انتقادی » که غایت نظام های آموزشی مدرن و توسعه یافته است ؛ جایگاهی در میان معیارها و تفکرات گزینش گران آموزش و پرورش دارد ؟
آیا این گزینش گران خود با تفکر انتقادی آشنا بوده و تحمل انسان های منتقد و دگراندیش را دارند ؟
رئیس هسته گزینش وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه تمامی افراد مشغول به کار در این وزارتخانه حتی مدارس غیردولتی باید از مرحله گزینش عبور کنند عنوان می کند : به دلیل حساسیت بالای شغل معلمی گزینش در محورهای اخلاقی، اعتقادی و سیاسی اعلام نظر میکند و گزینش علمی این افراد قبل از این مرحله اتفاق میافتد .
پرسش « صدای معلم » از رئیس هسته ی گزینش وزارت آموزش و پرورش آن است که اگر داوطلب ورود به حرفه ی معلمی از نظر « علمی و تخصص » در درجه ی بالا و قابل قبولی قرار داشت اما با معیارهای سیاسی و اعتقادی گزینش هم خوانی نداشت ؛ جامعه باید از حضور این افراد خلاق و دلسوز محروم شود ؟
آیا ساختن و تربیت انسان های یک دست در آموزش و پرورش تجربه ای شکست خورده نیست که سیکل آن بیش از چهار دهه است که تکرار می شود و کسی و یا نهادی هم از آن درس نمی گیرد ؟
« صدای معلم » به عنوان رسانه تخصصی و مستقل در حوزه ی عمومی آموزش ایران تنها رسانه ای در این حوزه است که بیشترین نقد را نسبت به رویکرد و عملکرد هسته های گزینش در آموزش و پرورش داشته و البته فرد و نهادی در برابر آن مسئول و پاسخ گو نبوده است .
- از "گزینش عالمانه و هوشمندانه" تا "گزینش شیشه ای" در آموزش و پرورش و چند پرسش ساده ؟! ( این جا )
- "گزینش عالمانه و هوشمندانه "یعنی چه ؟ دستاورد گزینش در بیش از 40 سال گذشته برای آموزش و پرورش چه بوده است؟ ( این جا )
- گزینش های آموزش و پرورش امروز کارد را به استخوان رساندهاند ! ( این جا )
- آیا وقت تغییر علمی و عملی در معیارهای گزینش " معلم " نرسیده است؟ ( این جا )
- بازکاوی نظام گزینش معلم در ایران [1] ( این جا )
- بازکاوی نظام گزینش معلم در ایران - بخش پایانی ( این جا )
- گزینش در استخدام کارکنان دولت "تبعیض" قانونی اِعمال می کند ؛ در استخدام کارکنان دولت "تبعیض" اِعمال می شود ؛ دستاورد هسته های گزینش در 38 سال گذشته چه بوده است ؟ ( این جا )
- نخستین پرسش آن است که مدیر کل آموزش و پرورش استان خوزستان به استناد به کدامین یافته و سند پژوهشی به این نتیجه رسیده است که : " نگرش جامعه به امر گزینش مثبت است " ؟ مدیران وزارت آموزش و پرورش با سند و مدرک صحبت کنند ! ( این جا )
- معیار انتخاب مصاحبه گران گزینش " معلم " در آموزش و پرورش چیست؟ ( این جا )
- تأملی درباره كارآمدی نظام گزينش معلم در ايران ( این جا )
- در اتاق های مصاحبه داوطلبان " حرفه معلمی " چه می گذرد ؟! ( این جا )
- عملکرد هسته های گزینش در 40 سال گذشته موفق نبوده است ؛ در گزینش ها ، حساسیت بیشتر روی مسائل " سیاسی " است ! ( این جا )
- برخورد با " سند تحول بنیادین " در آموزش و پرورش و " برنامه درسی ملی " کاملا ایدئولوژیک بود ! در فرم گزینش معلمان آثار شدید ایدئولوژیک وجود دارد ! ( این جا )
- هیات های گزینش آموزش و پرورش ، بطحایی و چند پرسش از یک کارشناس و روزنامه نگار مستقل ! ( این جا )
- نقدی بر عملکرد " گزینش " در آموزش و پرورش ( این جا )
- همه چیز از پاسخ مسئول گزینش شروع شد؛ پروندهتون ناقصه! ( این جا )
- از دگماتیسم آموزشی تا تعرض به دانش آموزان : فیلتر آموزش و پرورش صلاحیت های حرفه ای را گزینش نمی کند ! ( این جا )
- روزنامه قدس در گفت و گو با علی پورسلیمان :
مدیر صدای معلم : سیستم جذب و گزینش نیرو در آموزش و پرورش باید متحول شده و علمیتر شود ( این جا )
- دانش آشتیانی: تغییر بنیادین در رویکردهای " گزینش " ایجاد می کنیم/ معنای حراست نگهبانی است نه مچ گیری/ در بحث ارزشیابی معلمان ،" روال خودارزیابی" است و در شورای مدرسه آن ضوابط مورد تایید قرار می گیرد ( این جا )
- معاون حقوقی رئیس جمهور :
به گزینش چه مربوط از فرد سوال کند که از چه کسی تقلید میکند و یا در انتخابات به چه کسی رأی داده است؟ ( این جا )
و...
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه استان ها و شهرستان ها/
اخبار و شنیده ها حاکی است که «غلامرضا اصغری مراللو » معلم بازنشسته ، جانباز و ایثارگر هشت سال دفاع مقدس امروز سه شنبه هفتم شهریور حوالی ساعت ۹ صبح در منزل مسکونی خود در اردبیل توسط نیروهای امنیتی دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل شده است .
از دلیل و یا دلایل دستگیری این معلم کنش گر و نهاد بازداشت کننده خبری منتشر نشده است .
« صدای معلم » از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم بارها در گزارش ها و یادداشت های متعدد خود نسبت به بازداشت و پرونده سازی برای فعالان صنفی معلمان و نیز غلبه فرهنگ امنیتی بر امنیت فرهنگی در آموزش و پرورش انتقاد کرده و خواهان پاسخ گویی مقامات شده است.
پایان پیام/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
خبرگزاری میزان ( 1 )
به گزارش خانه ملت، محمد وحیدی با اشاره به کلید خوردن طرح تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان، عنوان کرد: یکی از موضوعاتی که همواره مورد توجه مجلس یازدهم و به ویژه کمیسیون آموزش بوده مسئله صندوق ذخیره فرهنگیان است که مدیریت آن با فراز و نشیبهای بسیاری مواجه بوده است.
یک میلیون و ۶۰۰ هزار معلم شاغل و بازنشسته در صندوق ذخیره فرهنگیان سهام دار هستند
نماینده مردم بجنورد، مانه، سملقان، جاجرم، گرمه، راز و جرگلان در مجلس شورای اسلامی افزود: بر اساس آمار، یک میلیون و ۶۰۰ هزار معلم شاغل و بازنشسته در این صندوق سهام دار هستند که برابر مصوبه قانونی، بین ۳ تا ۵ درصد از حقوق و مزایای ماهیانه معلمان به این صندوق واریز میشود و همین میزان سهم نیز باید از طرف دولت به صندوق واریز شود.
دولت در پرداخت سهم خود به صندوق قصور داشته است
وحیدی تصریح کرد: بر همین اساس، کمیسیون آموزش وظیفه دارد به عنوان متولی حوزه آموزش کشور، نظارت بر دستگاههای ذیربط را داشته باشد و چندین مرتبه از وزرای قبلی نظارت بر صندوق را مطالبه داشتیم، ولی گزارشات مشخصی به کمیسیون ارائه نشد، همچنین دولت در پرداخت سهم خود کوتاهیهایی داشته که به خوبی از این ظرفیت نیز استفاده نشده است.
وی از جمع آوری امضا برای تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان خبر داد و گفت: بر اساس اخباری که داریم برخی از حوزههای صندوق زیان ده بوده و انتصاباتی در صندوق انجام شده و بعضاً نفراتی که دارای شناخت و تخصص کمتری هستند، در مسند مدیریتهای مختلف قرار گرفتند.
نبود شفافیت در نحوه مدیریت صندوق یکی از محورهای اصلی تفحص
نایب رئیس کمیسیون آموزش، تحقیقات و فن آوری مجلس تصریح کرد: محورهای تحقیق و تفحص در چند موضوع اساسی بوده که مهمترین آن عملکرد صندوق در بخش اجرایی، اداری و ارائه گزارش به مجلس بوده که در این حوزهها شفافیت وجود ندارد.
وی محور بعدی تفحص را عدم واگذاری سهام برشمرد و گفت: با وجود اینکه قولهای مکرری در این زمینه داده شده و بخشی از آن نیز تبلیغاتی هم شده است، اما واگذاری واقعی به سهام داران انجام نگرفته است.
وحیدی تصریح کرد: هولدینگهای صندوق ذخیره فرهنگیان نیز باید در بورس ثبت میشد، ولی این اقدام نیز هنوز نهایی نشده است.
پرداخت حقوقهای نامتعارف به اعضای هیأت مدیره و هیأت امنای صندوق
این نماینده مردم در مجلس یازدهم افزود: همچنین گزارشهایی از پرداختیهای نامتعارف به اعضای هیأت مدیره و هیأت امنا دریافت کردهایم که لازم است در این زمینه نیز شفاف سازی صورت گیرد.
نماینده مردم بجنورد، مانه، سملقان، جاجرم، گرمه، راز و جرگلان در مجلس شورای اسلامی اضافه کرد: همچنین اساسنامه صندوق باید از مصوبه هیأت وزیران برخوردار میشد که بهرهمند نشد و امیدواریم این تحقیق و تفحص منجر به تصمیمات مثبت شود.
ماهانه ۱۵۰ میلیارد تومان از حقوق فرهنگیان به حساب صندوق واریز میشود
وی اضافه کرد: در حال حاضر میانگین ماهیانه ۱۵۰ میلیارد تومان در سراسر کشور از حقوق بیش از ۶۵۰ هزار معلم کسر و به صندوق ذخیره فرهنگیان واریز میشود که هیچ خروجی برای معلمان ندارد و فقط افرادی که بازنشسته میشوند، عددی بسیار ناچیز دریافت میکنند.
نایب رئیس کمیسیون آموزش، تحقیقات و فن آوری یادآور شد: تحقیق و تفحص با امضای نمایندگان به هیأت رئیسه وصول و پس از آن از طرف هیأت رئیسه به کمیسیون تخصصی واصل میشود؛ کمیسیون تخصصی وظیفه دارد جلسهای میان متقاضیان طرح و دستگاه ذی ربط برگزار و نهایتا گزارش جلسه را به صحن مجلس ارائه کند. سپس در صحن علنی رأی گیری و در صورت رأی مثبت هیأت تحقیق و تفحص کار خود را آغاز میکند » .
در گفت و گوي مجازي ذيل ، اين خبر را تحليل مي کنيم .
پرسش کننده :
خدا را شکر که تحقيق و تفحص از صندوق ذخيره فرهنگيان کليد مي خورد .
پاسخ دهنده :
به نظر برخي از کارشناسان :
تحقيق و تفحص از صندوق ذخيره فرهنگيان به عنوان يک موسسه کاملا خصوصي وجاهت قانوني ندارد ؛ همان طور که مجلس نمي تواند از سوپر مارکت سرکوچه نمايندگان مجلس تحقيق و تفحص کند ! در نتيجه مجلس شوراي اسلامي نمي تواند از صندوق ذخيره فرهنگيان هم تحقيق و تفحص کند .
پرسش کننده :
اصل هفتاد و ششم قانون اساسي صراحت دارد :
مجلس شورای اسلامی حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد.
پاسخ دهنده :
بله .
اصل هفتاد و ششم قانون اساسي صراحت دارد : مجلس شورای اسلامی حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد اما نه در امور يک موسسه خصوصي .
پرسش کننده :
مگر صندوق ذخيره فرهنگيان خارج از کشور است ؟
پاسخ دهنده :
منظور از تمام امور کشورداري (همه مسائل داخلي و بين المللي ) مي باشد .
پرسش کننده :
دليل شما چيست ؟
پاسخ دهنده ( 2 ) :
با توجه به اينكه تحقيق و تفحص از مؤثرترين ابزارهاي نظارت پارلمان بوده و قانون اساسي با ذكر عبارت «تمام امور» اختيارات بسيار وسيعي را در اين رابطه قائـل شـده و عبارت مذكور در مفهوم مادي همه مسائل داخلي و بين المللي و در مفهوم سـازماني، تمام سازمان ها و مقامات را مشمول اصل نظـارت مقـرر در اصـل ۷۶ قـانون اساسـي نموده است .
پرسش کننده :
متن مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسي چه مي گويد ؟
پاسخ دهنده ( 2 ) :
تحقيق و تفحص در پيش نويس قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران آمده است :
اصل ۶۷ پيش نويس قانون اساسي جمهوري اسلامي مقرر مي داشت :
« مجلـس شـوراي اسلامي حق تحقيق و تفحص در هريك از امور كشور را دارد » .
تحقيق و تفحص در مذاکرات خبرگان قانون اساسي :
اصل ۷۶ قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در جلسـه سـي و دوم خبرگـان قـانون اساسي مطرح شد و نايب رئيس مجلس ، شهيد بهشتي فرمودند اصلي كه در گروه هفـت نفري تهيه و به جلسه مشترك گروه ها فرستاده شده بسيار كوتاه است.
« مجلس شوراي ملي (اسلامي) حق تحقيق و تفحص در هر يك از امـور كشـور را دارد » .
شهيد بهشتي مي فرمايند:
« ديگر دوران اينكه به نمايندگان بگويند به شـما مربـوط نيست سپري شده است » .
و اضافه مي كنـد نسـبت بـه ايـن اصـل نظـري هسـت؟ چـون اظهارنظري نشد رأي گرفتند از ۶۶ نفر عده حاضر، ۶۵ رأي موافق و تنها يـك نفـر رأي ممتنع دادند.
پس اصل ۷۶ قانون اساسي از جمله اصولي است كه بدون رأي مخـالف و تقريبـا به اتفاق آرا تصويب شده است .
در جريـان قرائـت اصـول مصـوب قـانون اساسـي و امضـاي نماينـدگان مجلـس بررسي نهايي قانون اساسي عبارت «در هر يك از امور كشـور» بـه عبـارت « در تمـام امور کشور » تغيير يافت تا جلوي محـدود شـدن صـلاحيت مجلـس در امـر تحقيـق و تفحص گرفته شود.
پرسش کننده :
در پاسخ شما هم به تمام سازمان ها و مقامات اشاره شده است .
پاسخ دهنده :
در ماده 2 اساسنامه قانوني تير ماه 1402 صندوق ذخيره فرهنگيان آمده است :
موسسه صندوق ذخيره فرهنگيان در اجراي مفاد تبصره 63 قانون برنامه دوم توسعه اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران به صورت موسسه غير تجاري انتفاعي خصوصي موضوع ماده ( 584 ) قانون تجارت مصوب سال 1311 و بند ب ماده 2 آئين نامه ثبت تشکيلات و موسسات غير تجاري مصوب سال 1377 تاسيس شده است . موسسه داراي شخصيت حقوقي و مالي و اداري مستقل از دولت و مستقل از موسسات عمومي مي باشد .
پرسش کننده :
يعني مي گوید موسسه صندوق ذخيره فرهنگيان از اصل 67 مستثني شده است ؟
پاسخ دهنده :
تفسير شوراي محترم نگهبان نسبت به اصل 67 قانون اساسي ، هيج ربطي به سوپر مارکت سرکوچه نمايندگان محترم مجلس و يا موسسه کاملا خصوصي صندوق ذخيره فرهنگيان ندارد .
پرسش کننده :
تفسير شوراي محترم نگهبان قانون اساسي از اصل 67 قانون اساسي چيست ؟
پاسخ دهنده ( 3 ) :
در ابلاغيه شماره 3344 مورخ هفتم دي ماه 1367 ( بدون پيوست ) شوراي نگهبان به رياست محترم مجلس شوراي اسلامي آمده است :
اصل 76 قانون اساسي شامل مواردي از قبيل مقام معظم رهبري ، مجلس خبرگان و شوراي نگهبان که مافوق مجلس شوراي اسلامي مي باشند نمي شود .
پرسش کننده :
تفسير شوراي نگهبان از اصل 76 قانون اساسي هم ، گوياي آن است که اصل 76 قانون اساسي مربوط به کشورداري است و ربطي به امور ِ هايپر مارکت محله ي نمايندگان محترم مجلس يا صندوق ذخيره فرهنگيان ندارد .
پاسخ دهنده :
با اغماض نتيجه گيري شما با نگاه برخي از کارشناسان هم سو است .
پرسش کننده :
نظارت در اقيانوس پر تلاطم صندوق ذخيره فرهنگيان چگونه اعمال گردد ؟
پاسخ دهنده (4 ) :
نگارنده ، دوشنبه 24 آبان 1395 در تار نماي وزين « صداي معلم » نوشت :
- حمايت رسانه ها و تشکل هاي مدني ، جهتˏ حضورˏ نمايندگان ˏفرهنگيانˏ فرهيخته (صاحبان اصلي صندوق ذخيره فرهنگيان ) که در هيچ رکني از صندوق نقش ندارند ،مورد نظر فرهنگيان مي باشد .
- فرهنگيان فرهيخته از اصحاب رسانه و تشکل هاي مدني انتظار دارند تا تلاش نمايند شرايطˏ حضورˏ نمايندگانˏ فرهنگيان ˏفرهيخته درارکان صندوق ذخيره فرهنگيان فراهم شود .
پرسش کننده :
به ياد دارم که در افشاي فيش هاي حقوقي نجومي ، به نقش رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسي اشاره داشتيد .
پاسخ دهنده (5 ) :
نگارنده ، دوشنبه 11، امرداد 1395 در تار نماي وزين «صداي معلم » نوشت :
همان طور که با تقويت نهادهاي نظارتي و برنامه ريز و اجازه حضور و بروز رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسي ، ملت ايران شاهد تابيدن نور به زواياي تاريک خانه ي فيش هاي حقوقي نجومي مي شوند؛ اميد است در سايه همدلي و همزباني همه نهادهاي حاکميتي ( دولت ، مجلس ، نهادهاي نظارتي ، قوه قضاييه ) و همراهي احزاب و تشکل هاي مدني اصولگرا ، اصلاح طلب ، اعتداليون ، مستقل ها و ...به عنوان حلقه واسط بين مردم و مسئولين در کنار رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسي ، روشنايي و نور به تاريکخانه هاي بدهي 000 / 13 ميلياردتوماني بابک زنجاني ، خروج 000 / 20 میليارد تومان به خارج از کشور در دولت قبل ، چگونگي مقابله با ذي نفع هاي بازدارنده که مانع اصلي رشد اقتصادي ، سياسي و اجراي اقتصاد مقاومتي مي باشند تابانده شود !
پرسش کننده :
به نظر مي رسد که شما با نظارت تحقيق و تفحص يا سازمان بازرسي کل کشور بر عملکرد صندوق ذخيره فرهنگيان سرمايه يک ميليون ششصد هزار عضو صندوق ذخيره فرهنگيان مخالف هستيد ؟
( گفت و گو ادامه دارد )
منابع :
1. خبرگزاري ميزان : تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان کلید خورد
2. محدوده قانوني براي تحقيق و تفحص مجلس از نهادهاي بخش عمومي غير دواتي به ويژه آستان قدس رضوي ، دانشگاه آزاد اسلامي و بنياد مستضعفان
3. در سامانه جامع نظرات شوراي نگهبان ، شناسنامه استفساريه در خصوص اصل هفتاد و ششم قانون اساسي ، نظر شوراي نگهبان ( تفسيري ) مورخ هفتم دي 1367 ، استناد قانوني اصل 76
5. آخرين حلقه مبارزه با فساد . اقتصاد نيوز .27 تير 1400
9. اصول نظارت و کنترل . غلامرضا دانشور کارشناس ارشد مديريت
12. درآمدي به مفهوم حکمراني شبکه اي ، مطلوبيت ها و چالش ها علي خواجه نائيني
13. مروري بر مفهوم حکمراني شبکه اي – مرکز پژوهش هاي مجلس
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
سیدحسین داودالموسوی مدیرکل دبیرخانه هیات عالی گزینش وزارت آموزش و پرورش در سی و هفتمین اجلاس روسای آموزش و پرورش در اصفهان با اشاره به این که همه روسای مناطق مشارکت خوبی را در موضوعات ده گانه اجلاس داشتند چنین می گوید : ( این جا )
« اکنون مسائل به خوبی شناسایی شده اند و امیدواریم راهکارها به نتیجه برسد و اثر این اجلاس را در مدارس شاهد باشیم. مدیرکل دبیرخانه هیات عالی گزینش وزارت آموزش و پرورش چگونه صحبت از قانون می کند در حالی که هیات های گزینش با رفتارهای سازمانی خویش ، ماهیت « فراقانونی » پیدا کرده و کسی نمی تواند از آنان انتقاد کند ؟
وی با تاکید بر این که گزینش پایه و اساس تامین نیروی انسانی در آموزش و پرورش است، تصریح کرد: ما در گذشته شاهد گزینش نبودیم، بلکه شاهد پذیرش بودیم . در امر گزینش ما معتقدیم نه باید سخت و نه سهل گیری صورت گیرد و رعایت قانون ملاک ما در این زمینه است » .
37 سال است که چنین نشست هایی و با تبلیغات و مخارج قابل توجه در آموزش و پرورش و هر سال برگزار می شود .
این 37 اجلاس واقعا چه نتیجه و دست آوردی برای آموزش و پرورش ما داشته است ؟
آیا حال ارکان آموزش خوب شده است ؟
از این که بگذریم چند پرسش و دغدغه ی جدی در مورد سخنان سیدحسین داودالموسوی مدیرکل دبیرخانه هیات عالی گزینش وزارت آموزش و پرورش مطرح هستند .
« صدای معلم » از معدود رسانه های فعال در حوزه آموزش ایران است که بیشترین نقد و نقادی را در ارتباط با عملکرد آن چه « گزینش » خوانده می شود ؛ داشته است .
همان علامت سوالی که در مورد فلسفه ی برگزاری اجلاس روسای آموزش و پرورش کشور مطرح شد در مورد هیات های گزینش نیز مطرح می شوند .
این رسانه پیش تر ، پرسش هایی را در این مورد مطرح کرده است که تاکنون مقامی نسبت به آن پاسخ گو نبوده است .
حال از نظر رئیس جدید گزینش این « گزینش » بوده و یا « پذیرش » بوده است ، دوباره این پرسش ها را مرور می کنیم :
- چرا مسئولان نهاد گزینش در این بیش از 4 دهه با رسانه ها به صورت مستقیم و صریح نشستی برگزار نکرده و پاسخ گوی عملکرد خود نبوده اند ؟
آیا تفاوتی میان این مجموعه با سایر بخش های وزارت آموزش و پرورش وجود دارد ؟
_ چرا مدیران گزینش در بخش ها و مناطق ضرورتی برای پاسخ گویی در خود احساس نمی کنند ؟
- دست آورد گزینش در 40 سال گذشته چه بوده است؟
- آیا سیستم جذب کارمند از طریق گزینش سیاسی و اعتقادی داوطلبان موفق بوده است؟
- آیا تربیت معلم حرفه ای اساسا با کارکرد نهاد گزینش و رویکردهای آن قابل جمع است ؟
- معیارهایی که گزینش گران برای خود تعریف کرده اند چه نسبتی با « تفکر انتقادی » و « پرسشگری » دارند ؟
- آیا نشست های که در ادارات آموزش و پرورش با صفت « تخصصی » برگزار می شوند واقعا تخصصی بوده و با معیارهای مدیریت علمی و رفتار سازمانی تجانس و سنخیت دارند ؟
- با توجه به نقش بی بدیل نهاد گزینش و هسته های آن در تولید و فربه شدن آموزش و پرورش ایدئولوژیک ؛ آیا برنامه ای برای تحول واقعی و غیرشعاری در این وضعیت و پیروی از تجارب کشورهای توسعه یافته در امر جذب و تربیت معلم پیش بینی شده است ؟
آیا وقت تغییر معیارهای گزینش معلم نرسیده است؟
-آیا عملکرد گزینش جز تثبیت و توسعه فرهنگ ریا و تظاهر در آموزش و پرورش چیز دیگری هم بوده است ؟
-آیا فیلترهای گزینش موجب ورود معلمان باسواد ، پرسش گر و مسئولیت پذیر به نظام آموزشی ایران شده است ؟
-آیا با این گونه سیاست گذاری ها و تصمیم گیری ها ؛ نظام آموزشی ایران در دنیا حرفی برای گفتن دارد ؟
داور زمانخانی معلم پیشکسوت و پژوهشگر شبستری در گفت و گو با « صدای معلم » که از ایشان سوال می کند : چگونه است که یک « قاتل » و یا « متهم به قتل » در سیستم قوه قضاییه و در همین نظام جمهوری اسلامی و با همین قوانین می تواند پرونده ی خود را رویت کند و حتی از آنان رونوشت و کپی بردارد اما معلمی که در حوزه وظایف سازمانی اش کوچک ترین تخلفی انجام نداده و صرفا به خاطر « نقد عملکرد یک مدیر میانی » آن هم در یک رسانه ی داخلی و رسمی از کار معلق می شود و به حقوق قانونی و شهروندی وی توجهی نمی شود ؟
« آموزش و پرورش قبل از انقلاب چه نوع معلمانی را گزینش می کرد ؟
شیوه های فیلترینگ و گزینش معلمان در قبل از انقلاب چگونه بود؟
چنین پاسخ می دهد : ( این جا )
« تا جایی که اطلاع دارم در گزینش به معلمان می گفتند و تاکید می کردند فقط با دربار و شاه کاری نداشته باشید. علیه آنها صحبت نکنید ولی آزادید که در موارد و مسائل دیگر اظهار نظر کنید. حق دارید ، انسانید. به نظریاتشان ارزش قائل بودند. گوش می کردند اما فقط به سران بالای مملکت چیزی نگویید. حساسیت شان روی آن بود.
در تمام مسائل اجتماعی آزاد بودیم. صریحا نظر می دادیم. تریبون در اختیار معلمان می گذاشتند. مراسم می گذاشتند. صحبت می کردیم. کانون های مختلفی بود. روزنامه های مختلف بود. احزاب مختلف بود. معیارهایی که گزینش گران برای خود تعریف کرده اند چه نسبتی با « تفکر انتقادی » و « پرسشگری » دارند ؟
« صدای معلم » در ادامه از آقای زمانخانی می پرسد :
« شیوه های جذب و گزینش معلمان قبل از انقلاب این قدر سخت گیرانه و ایدئولوژیک نبود ؟ »
و ایشان چنین پاسخ می دهد :
« به هیچ وجه !
اصلا ایدئولوژیک نبود و با آن کاری نداشتند. برای آنهایی که افراطی بودند برچسب می زدند، کسانی که تند بودند به آنها برچسب می زدند و ساکتشان می کردند نه این که از سر بیاندازند یا خانه خرابشان کنند. نه این که زندگی شان را ویران کنند . در نهایت ؛ اخطار می دادند. به حراست فرا می خواندند و از آنها توضیح می خواستند.
من به خاطر ترکی صحبت کردن و ترکی درس دادن در کلاس چندین بار به حراست آموزش و پرورش در قبل از انقلاب دعوت شدم .
خیلی با احترام سوال کردند که چرا این کار را می کنی؟ می گفتم چون من نتیجه می گیرم. ما که جنایت نمی کنیم .
خودش قانع می شد و می گفت درست می گویی. وقتی می دید به جوان دو بار درس را می دهی خوب تحویل می گیرد و بهترین نمره را می گیرد. ولی می گفتند به ما دستور داده اند .
ما چه کاره ایم ! »
مدیرکل دبیرخانه هیات عالی گزینش وزارت آموزش و پرورش در سخنان خود می گوید که ملاک در زمینه جذب معلمان ، رعایت قانون است .
مدت زمان مدیدی است که « نرگس کارگری ؛ خبرنگار صدای معلم » به خاطر انتشار یک یادداشت انتقادی در نقد عملکرد مدیر کل آموزش و پرورش اصفهان با خشم و غضب مقامات رو به رو شده و گزینش اداره کل آموزش و پرورش اصفهان در دو نامه ی جداگانه با استناد به آن چه « عدم رعایت ضوابط عمومی » می نامد از اشتغال به کار ایشان در معلمی ممانعت کرده است .
بارها از آنان خواسته شده که در این مورد « شفاف سازی » کنند اما با اتلاف وقت و پاسکاری و... از پاسخ گویی امتناع ورزیده اند .
چگونه است که یک « قاتل » و یا « متهم به قتل » در سیستم قوه قضاییه و در همین نظام جمهوری اسلامی و با همین قوانین می تواند پرونده ی خود را رویت کند و حتی از آنان رونوشت و کپی بردارد اما معلمی که در حوزه وظایف سازمانی اش کوچک ترین تخلفی انجام نداده و صرفا به خاطر « نقد عملکرد یک مدیر میانی » آن هم در یک رسانه ی داخلی و رسمی از کار معلق می شود و به حقوق قانونی و شهروندی وی توجهی نمی شود ؟
مدیرکل دبیرخانه هیات عالی گزینش وزارت آموزش و پرورش چگونه صحبت از قانون می کند در حالی که هیات های گزینش با رفتارهای سازمانی خویش ، ماهیت « فراقانونی » پیدا کرده و کسی نمی تواند از آنان انتقاد کند ؟
آیا بهتر نیست که از شعار و نمایش و مناسک فاصله گرفته و با رفتار و عمل خود کارآمدی سیستم را اثبات کنید .
پی نوشت جهت اطلاع و آشنایی سیدحسین داودالموسوی مدیرکل دبیرخانه هیات عالی گزینش وزارت آموزش و پرورش :
- از "گزینش عالمانه و هوشمندانه" تا "گزینش شیشه ای" در آموزش و پرورش و چند پرسش ساده ؟! ( این جا )
- "گزینش عالمانه و هوشمندانه "یعنی چه ؟ دستاورد گزینش در بیش از 40 سال گذشته برای آموزش و پرورش چه بوده است؟ ( این جا )
- گزینش های آموزش و پرورش امروز کارد را به استخوان رساندهاند ! ( این جا )
- آیا وقت تغییر علمی و عملی در معیارهای گزینش " معلم " نرسیده است؟ ( این جا )
- بازکاوی نظام گزینش معلم در ایران [1] ( این جا )
- بازکاوی نظام گزینش معلم در ایران - بخش پایانی ( این جا )
- گزینش در استخدام کارکنان دولت "تبعیض" قانونی اِعمال می کند ؛ در استخدام کارکنان دولت "تبعیض" اِعمال می شود ؛ دستاورد هسته های گزینش در 38 سال گذشته چه بوده است ؟ ( این جا )
- نخستین پرسش آن است که مدیر کل آموزش و پرورش استان خوزستان به استناد به کدامین یافته و سند پژوهشی به این نتیجه رسیده است که : " نگرش جامعه به امر گزینش مثبت است " ؟ مدیران وزارت آموزش و پرورش با سند و مدرک صحبت کنند ! ( این جا )
- معیار انتخاب مصاحبه گران گزینش " معلم " در آموزش و پرورش چیست؟ ( این جا )
- تأملی درباره كارآمدی نظام گزينش معلم در ايران ( این جا )
- در اتاق های مصاحبه داوطلبان " حرفه معلمی " چه می گذرد ؟! ( این جا )
- عملکرد هسته های گزینش در 40 سال گذشته موفق نبوده است ؛ در گزینش ها ، حساسیت بیشتر روی مسائل " سیاسی " است ! ( این جا )
- برخورد با " سند تحول بنیادین " در آموزش و پرورش و " برنامه درسی ملی " کاملا ایدئولوژیک بود ! در فرم گزینش معلمان آثار شدید ایدئولوژیک وجود دارد ! ( این جا )
- هیات های گزینش آموزش و پرورش ، بطحایی و چند پرسش از یک کارشناس و روزنامه نگار مستقل ! ( این جا )
- نقدی بر عملکرد " گزینش " در آموزش و پرورش ( این جا )
- همه چیز از پاسخ مسئول گزینش شروع شد؛ پروندهتون ناقصه! ( این جا )
- از دگماتیسم آموزشی تا تعرض به دانش آموزان : فیلتر آموزش و پرورش صلاحیت های حرفه ای را گزینش نمی کند ! ( این جا )
- روزنامه قدس در گفت و گو با علی پورسلیمان :
مدیر صدای معلم : سیستم جذب و گزینش نیرو در آموزش و پرورش باید متحول شده و علمیتر شود ( این جا )
- دانش آشتیانی: تغییر بنیادین در رویکردهای " گزینش " ایجاد می کنیم/ معنای حراست نگهبانی است نه مچ گیری/ در بحث ارزشیابی معلمان ،" روال خودارزیابی" است و در شورای مدرسه آن ضوابط مورد تایید قرار می گیرد ( این جا )
- معاون حقوقی رئیس جمهور :
به گزینش چه مربوط از فرد سوال کند که از چه کسی تقلید میکند و یا در انتخابات به چه کسی رأی داده است؟ ( این جا )
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
مهلت ثبت نام داوطلبان نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی به پایان رسید و بنا گزارش سایت تابناک به نقل از سخنگوی ستاد انتخابات کشور طبق آمار رسمی برای 290 کرسی مجلس شورای اسلامی نزدیک به 49000 نفرداوطلب مدارک خود را بارگذاری کرده اند ( به طور میانگین برای هر کرسی 180 نفر)
بیشترین متقاضیان ثبت نام نمایندگی مجلس با 470 نفر برای هر کرسی مربوط به شهر کرج مرکز استان البرز می باشد. البته نامزد شدن و رای دادن حق همه افراد واجد شرایط در هر جامعه مدنی می باشد اما اگر این استقبال همگانی نظام مند نباشد و همه ولو با حسن نیت قصد نمایندگی داشته باشند آیا شدنی است؟ این سئوالی ست که این روزها فکر خیلی ها را مشغول کرده و در نوشته حاضر هم سعی برآن است تا در حد بضاعت خود به آسیب شناسی شیوه کاندیداتوری همگانی نامزدها بپردازم واین که چگونه این خیل بزرگ داوطلب نمایندگی در غیاب احزاب تاثیرگذار؛ راسا خود را برای نماینگی مردم محق دانسته و برای ثبت نام تقریبا هجوم آورده اند و این هجوم باعث شکل گیری تناسبی غیر منطقی بین تعداد 290 کرسی موجود مجلس و لشکر 49000 نفره داوطلبین شده و لابد هر کدام برای اداره کشور طرح و برنامه خاص خود را دارند و با انگیزه های مختلف قصد تصاحب این کرسی ها را دارند . (یک مویز وچهل قلندر! ).
البته در نگاه اول شمار بالای این تعداد متقاضی را شاید بتوان به حساب احساس مسئولیت شهروندان متقاضی و یا آنچه را که خود متقاضیان بعضا با حالتی متواضعانه ! « احساس تکلیف » می نامند گذاشت و چون در این نوشته فرض بر حسن نیت همه متقاضیان می باشد؛ اجمالا می توان آن را گامی مثبت در جهت ارتقای مشارکت عمومی دانست. ضمن اینکه دولت و وزارت کشور هم گرمی بازار انتخابات و تشکیل صف های طولانی رای دهنده گان را نقطه قوت می دانند ( ارسال پیامک عجیب و بی سابقه دعوت عموم شهروندان برای نامزد شدن در انتخابات را نیز می توان ازاین منظر نگریست) اما اگر با نگاهی تحلیلی و جامعه شناسانه و از زاویه بررسی کیفی و نه کمی به نتایج انتخابات قبلی که تقریبا با همین روند برگزارشده بنگریم آثار منفی فراوانی درآن خودنمایی می کند که خود معلول نقصان بزرگتری است و آن غیبت یا حضور کم رنگ غایبان اصلی پروسه انتخابات درمردم سالاری های مدرن یعنی احزاب و تشکل ها و سندیکاهای صنفی در انتخابات می باشد و از آنجایی که در ایران احزاب و نهادهای صنفی و مدنی هنوز نخواسته اند و یا نتوانسته اند سر نخ اصلی انتخابات در کشور را به دست گیرند اکثر نامزدهای نمایندگی مجلس و شوراها ترجیح می دهند به صورت منفرد در انتخابات نامزد شوند و در صورت انتخاب شدن در طول دوره نمایندگی هم بین جریانات سیاسی شناور بمانند .
از این رو با توجه به تعداد فراوان داوطلبین برای برنده شدن در این ماراتن نفس گیر و پرهزینه بعضا به انواع اقسام ادعاهای غیر اصولی و وعده وعیدهای غیر قابل اجرا متوسل و بسیاری از رای دهندگان را گمراه می کنند.
اصولا سهولت کاندیدا شدن در کنار وسوسه کسب موقعیت اجتماعی و سیاسی و احیانا مادی و عوامل جذاب دیگر می تواند محرک قوی و جذابی برای عموم مردم باشد تا به شرکت در انتخابات به عنوان یک فرصت نگریسته و در این فرصت فراهم شده « شبه بخت آزمایی » بخت خود را بیازمایند. (نگاهی بیندازید به مصاحبه های تلوزیونی بعضی از کاندیداها در دوره های قبل که بعضا با شیطنت خبرنگاران همراه و باعث خنده مخاطب می شود) و بسیاری ازآنها متاسفانه متحمل هزینه های سنگین مادی و معنوی نیز می شوند .
تعدد بیش از اندازه نامزد ها یک اشکال بزرگ دیگر هم دارد وآن خورد شدن و تقسیم آرای شهروندان بین نامزدهای مختلف است بدین معنی که در بعضی از حوزه های انتخاباتی آرا نماینده را ه یافته به مجلس شورای اسلامی یا شورای شهر حتی کمتر از 20 درصد کل آرا ماخوذه می باشد ؛ طبیعی است که قلت آرا یک نماینده وزن و جایگاه حقوقی او را در مقام قانونگذاری تنزل می دهد چون نظر او بازتاب دهنده نظر اکثریت جامعه نیست.
از اشکالات دیگر کم رنگ بودن نقش احزاب ؛ پاسخ گو نبودن نمایندگان منفرد در برابر خبط و خطاهای احتمالی و احتمال تکرار همین خطاها توسط نماینده ای دیگر در دور بعدی ست(1) . در صورتی که نامزدهای نمایندگی اگر قبل از کاندیدا شدن توسط احزاب معتبر نخست در درون حزب غربالگری و در قالب فهرستهای حزبی به مردم معرفی شوند و به دلیل داشتن برنامه های کارشناسی شده در چارچوب مرام نامه و خط مشی احزاب که معمولا بر اساس خرد جمعی شکل گرفته است کمتر دچار اشتباه می شوند و در واقع این برنامه های مدون و کارشناسی شده احزاب است که در معرض قضاوت و رای مردم قرار می گیرد نه شکل و شمایل ظاهری و یا جایگاه اجتماعی کاندیدا های منفردی از قبیل ورزشکاران و یا سلبریتی ها ( البته در جایگاه اصلی خود معزز و محترم هستند.)
به عبارت دیگر همان گونه که در دنیای صنعت و تجارت برندهای خوشنام و مشهور صنعتی و تجاری تلاش زیادی می کنند تا با حفظ کیفیت کالای خود در کنار نیاز سنجی بازار از رقیبان جا نمانند ؛ در دموکراسی های ریشه دار ؛ احزاب با سابقه به منزله برندهای سیاسی معتبر نیز از همین روش پیروی می کنند و سیستم خودکنترلی درون احزاب برای حفظ وجهه حزب مانع از قدرت گرفتن و یا بالا آمدن افراد فاقد صلاحیت می شود (2).
و کلام آخر اینکه ؛
هرچه انتخابات به سمت و سوی حزبی شدن پیش برود بسیاری از هزینه های اجتماعی و سیاسی و احیانا اتهام و شبهه دخالت سلیقه ای در خصوص رد یا تایید صلاحیت نامزد ها از گردن نظام برداشته و به عهده خود احزاب گذاشته می شود و البته و صد البته رسیدن به همه این ایده آلها در صورتی ممکن است که تمام بازیگران سیاسی کشور قوانین بازی دموکراسی را بلد و به آن پای بند باشند .
1- تخلفات متعدد و سوءاستفاده از موقعیت در بسیاری از منتخبین ؛ مخصوصا در میان بعضی از نمایندگان شوراهای اسلامی شهر و روستا دیده شده که بعضا به بازداشت و حتی در مواردی باعث انحلال شورای محلی شده است گواه این مدعی است و مهمتر اینکه تاکنون هیچ حزب و یا گروه سیاسی مسئولیت تخلفات این افراد را به عهده نگرفته اند .
2- فاقد صلاحیت بودن یک فرد برای کاری خاص الزاما به این معنی نیست که ان فرد در همه جا فاقد صلاحیت باشد.خیر به طور مثال یک خلبان با هزاران ساعت پرواز را اگر رانندگی بلد نباشد نمی توان پشت فرمان اتوبوس نشاند .
***
سقوط !
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید