صدای معلم :
شما پیش تر در گفت گو با صدای معلم در مورد دخالت نمایندگان مجلس در آموزش و پرورش گفته بودید :
اگر فرهنگیان ما احساس مسئولیت میکردند و در صحنه بودند اتفاقات اخیر رخ نمیداد.
تصمیمگیران اصلی آموزش و پرورش باید نهادهای و مراجع و جریانهای فرهنگی باشند. اگر کانون صنفی فعال و قوی داشته باشیم و شوراهای معلمان قوی باشند دیگر شاهد دخالت عناصر خارجی نیستیم.
بیتفاوتیها و ضعف در بین فرهنگیان باعث میشود که افراد دیگر این جسارت را پیدا کنند و وارد فاز دخالت شوند .
این سخنان شما مربوط به 5 سال پیش است .
شما فکر می کنید آیا وضعیت فرهنگیان در این مدت تغییری کرده است با تمرکز بر این موضوع که دولت آن موقع با مشارکت قابل قبول مردم بر سر کار آمده بود .
دولتی که در حال حاضر حاکم بر مسند امور است دولتی است که با وجود آن خیلی سعی می کند خود را « مردمی » نشان دهد اما در عمل به مطالبات مردمی و سخن اصلی آنان توجهی ندارد .
در این دو سال تشکل های صنفی فرهنگیان در معرض تهدید و تحدیدهای خیلی زیادی قرار گرفتند .
برای بسیاری پرونده های مختلفی تشکیل شد .
شوراهای معلمان در مدارس کماکان به همان سبک و سیاق سابق به کار خود ادامه می دهند و تحول خاصی در پارادایم ها و شیوه کار و گردش کار آنان رخ نداده است .
تحلیل شما از وضعیت حاضر و نیز وضعیت نهادهای معلمان مانند شورای معلمان چیست با تمرکز بر این نکته که به نظر می رسد در حال حاضر یگانه مسیر موجود برای خروج از این انسداد همان « نهاد سازی » در بخش های مختلف جامعه و از جمله آموزش و پرورش باشد .
تمجیدی :
همان گونه که شما هم اشاره کردید دولت قبلی با یک انتخابات رقابتی و به طور نسبی و قابل قبول تقریبا به صورت آزاد سر کار آمده بود ، اتفاقات خوبی در حال رقم خوردن بود . امیدهای اندکی در حال رشد بودند. اما در حال حاضر این شرایط کاملا به صفر رسیده و هیچ گونه چشم انداز و افق مثبت و امیدوار کننده ای در همه ی حوزه ها مشاهده نمی شود ؛ یعنی چه در بخش های نرم افزاری و محتوا ، در بحث تعلیم و تربیت کودکان ، در حوزه های شناختی اجتماعی اخلاقی و چه در حوزه رسیدگی به مسائل معیشتی معلمان ، بحث دانش افزایی معلمان و در بحث رتبه بندی معلمان ما شاهد هیچ گونه رشد و حرکت روبه جلو نیستیم.
معلمان هم نسبت به گذشته ناراضی تر و حالت یاس و سرخوردگی بیشتری را در آنان مشاهده می کنیم.
به نظر من اولا آموزش و پرورش باید مسئله اصلی نظام باشد که نیست.
رسانه های ما همیشه باید مسائل مربوط به آموزش و پرورش را در اولویت خبررسانی و تحلیل و گفت و گوی خودشان قرار بدهند. چه در رسانه های دولتی و چه رسانه های مستقل ما کمتر شاهد این مسئله هستیم که مسائل مربوط به آموزش و پرورش در اولویت باشند و نوعی بی تفاوتی در این زمینه مشاهده می شود.
از طرف دیگر معلمان قشر فرهیخته جامعه ما هستند و در جامعه یک میلیونی معلمان افراد نخبه و اندیشمند و متعهد کم نیستند منتها اگر اینها بخواهند موفق بشوند باید در قالب حرکت های گروهی و دسته جمعی باشد .
موضوع مهم و راهبردی « سازمان نظام معلمی » و کانون های صنفی باید در اولویت باشند و بتوانند قوی تر از گذشته فعالیت کنند.
اگر در گذشته بحث سازمان نظام معلمی کم و بیش مطرح می شد در حال حاضر به طور کلی کنار گذاشته شده است .
کانون های صنفی هم با محدودیت های زیادی مواجه هستند.
نوع نگاه به فعالیت این تشکلی های صنفی غالبا « امنیتی » است و این باعث می شود که افرادی که بخواهند دراین قالب فعالیت کنند یک مقدار دست به عصا راه بروند و هزینه این نوع فعالیت ها بیشتر شده است . به همین خاطر ما این احتیاط و رفتار آهسته را در بین نهادهای مدنی شاهد هستیم.
در حال حاضر هیچ برنامه ای برای تحرک بخشیدن ، فعال کردن و به رسمیت شناختن این نهادها مشاهده نمی شود. آموزش و پرورش باید مسئله اصلی نظام باشد که نیست .
به طور کلی در این سیستم هیچ اعتقادی به کارهای گروهی و دسته جمعی معلمان به رسمیت شناخته نمی شود و مورد قبول نیست ؛ به همین دلیل بحث هایی مانند شورای دانش آموزان ، سازمان دانش آموزی ، شورای معلمان همه در ذیل آن قرائت رسمی از آموزش و پرورش که در حاکمیت در جریان است تعریف می شود.
در واقع ؛ اینها همه زمانی می توانند فعالیت کنند که در آن چارچوب و در قالب آن خطی که از بالا تبلیغ می شود فعالیت کنند اما بخواهند فعالیت جدی داشته باشند ، استقلالی داشته باشند این نوع کارها به هیچ وجه قبول نمی شود و تحمل نمی شود.
به انتخابات مجلس هم نزدیک می شویم و من فکر می کنم اگر واقعا بعضی از نمایندگان بخواهند صحبت هم کنند و یک طرفداری ظاهری از معلمان داشته باشند به نظر می رسد که بیشتر برای آینده شغلی خودشان است و سعی می کنند خود را مدافع معلمان نشان دهند اما خیلی به فکر مصلحت و رشد دستگاه تعلیم و تربیت نیستند.
من به این نوع صحبت ها خیلی امیدوار نیستم و در بحث استیضاح هم عرض کردم معمولا استیضاح به عنوان حربه ای برای گرفتن امتیازهای شخصی و جناحی است و اگر مجلس، یک مجلس قوی ای بود به چنین شخصی به عنوان « وزیر آموزش و پرورش » از ابتدا رای نمی داد .
اساسا ایشان را به عنوان وزیر قبول نمی کردند.
یکی از اعضای هیئت رئیسه گفته اند که اصلا بحث استیضاح مطرح نیست و به دست ما نرسیده است. اما اگر بخواهد جدی شود به نظر من می تواند از نقطه روشنی باشد و آن هم این است که خواسته ها و مطالبات معلمان و مشکلات دستگاه تعلیم و تربیت ولو به صورت موقت روی تریبون ها می رود در فضای مجازی ، مطبوعات و صدا و سیما مطرح می شوند. از این جهت این نقطه روشنی است اگر بخواهد جدی بشود. اما من بعید می دانم و حتی اگر بحث استیضاح جدی شود یک عده ای بلند می شوند می گویند تغییر وزیر در این شرایط به صلاح نیست و این بحث را خنثی و منتفی می کنند. حتی اگر به فرض این اتفاق بیفتد ما هیچ امیدی به این که شخص بهتری سر کار بیاید نداریم یعنی مکانیزم انتخاب وزیر یک مکانیزم عقلانی و کارشناسانه نیست.
این آقایی هم که آمد هیچ نسبتی با آموزش و پرورش نداشت و پیشینه ی معلمی نداشت ولی با این حال نمایندگان مجلس به او رای دادند.
همین نمایندگان چطور ممکن است این شخص را برکنار کنند و حتی اگر برکنار هم کنند شرایط طوری نیست که یک وزیر در تراز مثبت و عقلانی سر کار بیاید.
من خیلی خوشبین نیستم.
صدای معلم:
شما در گفت و گویی که قبلا داشتید گفته بودید ؛ « اگر فرهنگیان به دنبال هویت حرفهای و بازیابی جایگاه و نقش خودشان هستند یکی از راهکارها این است که با مطبوعات و اصحاب رسانه ارتباط و تعامل بیش تری داشته باشند.»
شما فکر می کنید که واقعا با وجود این که معلمان زیادی در گروه ها و شبکه های اجتماعی هستند . بعضا فعال هم هستند اما همچنان آموزش و پرورش در اولویت های آخر است. با وجود این که نسبت به قبل وضعیت شایدکمی بهتر شده و افکار عمومی حساس شده است اما همچنان آموزش و پرورش از جای خودش تکان نخورده است.
شما فکر می کنید که دلیل آن چیست؟
( ادامه دارد )
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
مصاحبه گر : علی پورسلیمان
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
وزارت آموزشوپرورش از مدیران مدارس خواسته تا تمام دانشآموزان یک فایل صحیحخوانی نماز از خود را بارگذاری کنند.
مبارک باشد ماشاا.....
به این می گویند تفتیش عقاید
زیر خاکی!
آیا معلمان مدارس توسعه نمی دهند که بالا سری باید مشاهده نماید؟
در این میان جهل و غصب و حماقت از آن کیست؟
آموزش و پرورش مرا فقط به خاطر سن و سالم استخدام نکرد آنگاه در مکانی غیر از مدرسه به دلیل انواع تحصیلات، مشغول انواع تدریسها شدم. هنر حراست این بود که مزاحمم شود که آیا مهد کودک هم راه انداخته ام؟
گفتم آیا جرم است که کودکانی با رضایت والدین مراجعه نموده و اذکار واجب نماز را نیز از حفظ و از رو درست می خوانند؟
آیا مثلا اگر من نمونه ای از این فایلها را بدهم، چه ارزشی برای آن قائل هستند؟