یک جامعه سالم، متعادل و واقع گرا " رئال " حاوی مشخصات و ویژگی هایی است که بدون آن ها به مرداب و گنداب در " اشل " گسترده مبدل گشته و چشم اندازی تاریک و مرگ بار در انتظار آن جامعه قرار خواهد رفت. از جمله ممیزه های جامعه رشد یافته و سعادتمند از جامعه مرتجع و عقب مانده، عامل انتقاد می باشد. برخی به محض آن که با انتقاد مواجه می شوند، بلافاصله و بدون کمترین تفکر، تعمق و تاملی عکس العمل انفعالی بروز داده و به اصطلاح جبهه می گیرند و انتقاد را حمل بر خصومت و عناد ، نفاق، کفر و یا مصداقی از مصادیق " ستون پنجم " تلقی می کنند! و حال آن که انتقاد در یک فراگرد روان شناختی، و " ماکروپولتیک " یک اصل و ضرورت حیاتی به حساب می آید.
خداوند رحمان و رحیم با آن کمال مطلق و ربانیت و ربوبیت که معبود حقیقی و مالک علی الاطلاق بوده و هرگز اصل تعبد و سرسپردگی در برابر معبودیت و خالقیت و فرامین او را فراموش نمی کنیم، مع الوصف در سراسر قرآن کریمش، سخن از تامل، تفکر، سوال ، سیر و تفحص و کنکاش به میان آمده و همو که از اوئیم و به سوی اوئیم، به صرف پرستش، با ملائک الله با غلاظ و شداد برخورد نکرد و حتی می توان حدس زد، جهت تبیین فلسفه خلقت و راز آفرینش و سرک کشیدن به هزار توی عالم و عیان ساختن هدف و غرض غایی خالق از خلق مخلوق به ویژه انسان، این چنین مصلحت دید و برنامه ای را طراحی و مهندسی نمود تا کوچک ترین نقطه مبهم و مسئله انگیز نگران کننده باقی نماند!
به خوبی می نگریم که پس از سوالات فرشتگان و حتی انتقاد ملائکه و ماجرای ابلیس بود که رگه هایی طلایی و سرنوشت ساز از اسرار خلقت و عظمت و تعالی هستی و شگفتی های آفرینش و علوم و معارف و حکمت ها آن هم پس از قصه " هبوط " آغاز شد؛ مرز حق و باطل و هابیل و قابیل و سیر استکمالی بشر و شکوه وحی و رسالت انبیاء و امامت ائمه(ع) و تفسیر و تاویل عشق و عرفان در غار حرا و مکه و مدینه و کربلا و عاشورا و اتصال خط نورانی سرخ فام حسینی به خط مشعشع سبز مهدوی، تبلور و تجلی یافت.
پر واضح است که انتقاد با تخریب و عناد و بروز دادن عقده های شخصی، حسادت ورزیدن و به اصطلاح امروزی رو کم کنی فرق دارد. یادمان نمی رود در سال 67 در آستانه مجلس سوم وقتی بحث جدایی مجمع روحانیون مبارز از جامعه روحانیت مبارز مطرح شد، امام (ره) هرگز موضع نگرفت و انتقاد تعدادی از علماء و روحانیون را تخطئه نفرمود، بلکه آن را به فال نیک گرفت و در منشور برادری " رهنمود های لازم را ارائه نموده و به بصیرت دهی و آگاهی بخشی همت گمارد و همگان را متوجه خطرات اصلی از ناحیه استکبار جهانی و تشتت و تفرقه و غفلت از درون ساخت.
آن چه که از منظر بنیان گزار جمهوری اسلامی ایران مذموم و غیر قابل قبول از ناحیه عقل و شرع و عرف قلمداد گردیده، انتقام است نه انتقاد.
در سیره اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و رسول گرامی اسلام و کلیت انبیاء نیز با وجود موضوع وحی و فرامین ربانی و مقوله واجب و ضروری انقیاد کامل ولاینقطع در قبال وحی الهی، دو مسئله را نمی توان به فراموشی سپرد: اول آن که با وجود معرفت به حق فرامین حضرت پروردگار و عشق و محبت و تسلیم اوامر خدا، جهت ایمان و یقین کامل یافتن و روشنگری، سوال و تحقیق و معرفت یابی یک حسن تلقی می شود. دوم آن که از نظر الهی و پیامبر(ص) و امام(ع) خود آنان اجازه داده اند تا سوال شود " ان قلت " منطقی و معقول آورده شده و شور و مشورت و چکش کاری و صیقل دهی در مباحث و مسائل روزمره و فردی، اجتماعی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی و معیشتی در چارچوب اساسی حق و عدالت و حقیقت صورت پذیرد. موضوع جنگ خندق، نظرپردازی های سلمان، به سوال و جواب و مشورت گذاشتن و نظردهی اصحاب پیامبر(ص) در مورد چگونگی رتق و فتق امور، دفاع یا تهاجم، ماندن در شهر یا خروج از آن و... جملگی موید نظریات فوق الذکر می باشد.
باب " النصیحـةلأمةالمسلمین " که همان خیرخواهی و صلاح زمامداران در هجران جوامع انسانی است جایگاهی شایسته، بایسته و رفیع در هرم حکومتی و امت اسلامی دارد. با این دیدگاه و با غور و تفحص قرآنی روائی و سیره شناسی دینامیک و پویا، مردم سالاری و دموکراسی واقعی و منطقی و اصل همبستگی و اخوت و تحکیم مبانی دینی، اخلاقی و زمینه سازی یک جامعه ایده آل توام با واقعیت، دور از انتظار نیست و خواهیم دید ولایت، نبوت، امامت و امت و تعبد و تقید و آزاداندیشی، آزادگی و مشارکت، رقابت و تداول منطقی قدرت و بلکه اقتدار در هم تنیده و متباین و متغایز به نظر نمی آیند. با چنین نگرشی دیگر انگ سکولار ولائیسم ولاقیدی و لیبرال و یا در نقطه مقابل پاتریمونالیستیک، الیگارشی و الیت پردازی افسانه ای و آریستوکراسی محلی از اعراب نخواهد داشت.
برای نشان دادن اهمیت و ارزش و اثر انتقاد ولو در مواردی و بعضا تند و تیز استاد بزرگوار شهید مطهری معتقد بود هر جا انتقاد و چالش بوده، آن جا اسلام پیشرفت داشته در هر مقطعی از تاریخ که خفقان حاکم بوده و آزادی لازم داده نشده، رکود و عقب گرد وجود داشته است. در اهمیت موضوع انتقاد، جمله ای از مبارز فقید و اندیشمند معروف " روزالو گزامبورگ " وجود دارد که می گوید " لازمه رشد و کمال یک جامعه، خود انتقادی است."
فرهنگ توحیدی به ویژه اسلام که یک دین کامل و جامع الطرف است و هم چنین تشیع و قرآن کریم و انقلاب اسلامی ایران که منبعث از دین و مذهب حقه و سیره نبوی و علوی است مملو از نکاتی است که مبین شوری، مشارکت، رقابت و تداول سالم، سعه صدر، تحمل همدیگر و اخوت، صبر منطقی، درایت، تعمیق و تعمق و در نهایت ثبات و وحدت رویه اصولی و دکترین منضبط و پایدار " اصلها ثابت و فرعها فی السماء " و استراتژی هدف مند می باشد. در چنین حال و هوایی است که ترس و اضطراب و نگرانی بی جا و استاتیک و در جا زدن و انجماد و پوسیدن و پوک شدن رخت بر بسته، فرار مغزها بایکوت شده، بهانه ها از دست مغرضان،فتنه سازان واقعی نهان و آشکار، استکبار جهانی و منافقان ستانده شده و مدینه فاضله هر چند به طور نسبی و محدود، نهادینه می گردد.
تمدن اسلام آن چنان که بزرگانی نظیر سید جمال، عبده، شیخ شلتوت، مطهری، شریعتی، امام (ره) دکتر بهشتی و متفکرانی از غرب چون رنه گنون، ویل دورانت، آنه ماری شمیل، هانری کوربن، چامسکی و ... اظهار نظر کرده اند، برای تفکر، پویایی و دینامیسم و دیالکتیک حتی برتر از ایده های سقراطی، ارسطویی، کانتی و هگلی، ارزش قائل شده است. دیدارها و ملاقات و نشست های صمیمانه گوناگون و متعدد مقام معظم رهبری با اندیشمندان، نخبگان و متفکران و هنرمندان و الیت های جامعه در عرصه های مختلف نمونه و اسوه راستینی است در جا انداختن آن چه که دغدغه اصلی جامعه است و نشان دادن نقشه راه است به همگان و به ویژه کسانی که فرسنگ ها از این دکترین عقب مانده اند.
اگر به راستی دلسوز اسلام و جامعه و بلکه کل بشریت هستیم و خواهان فراچنگ آوردن چشم اندازی روشن تر و امیدوارکننده تر هستیم، با نصب العین قرار دادن منشور و مانفیست بزرگان دین و مذهب و انقلاب و بدون رودربایستی باید گفت یک خانه تکانی اساسی ضرورت تام دارد.
به نام خدا
دوستانی که در قالب این شورا همکاری و فعالیت دارند ، عبارتند از :
About us:
Please send your reports & articles to: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
The names of the writers in the authors' council are as follows:
همکاران گروه صدای معلم :
* نرگس کارگری ( خبرنگار )
* رضا قاسم پور ( خبرنگار )
* علی زینلی
* علیرضا کاشفی
* هادی عظیمی
رئیس کمیته آموزش و پرورش مرکز پژوهش های مرکز مجلس شورای اسلامی : " « صدای معلم » برای ما یک گروه مرجع است "
* صدای معلم در سال 1393 در میان بیش از 400 خبرگزاری ، روزنامه ، سایت و... پس از خبرگزاری فارس ، رتبه دوم را از لحاظ تولید محتوای خبری و انتقادی در حوزه آموزش و پرورش کسب نموده است .
* صدای معلم ( سخن معلم ) در مهر ماه 1388 به عنوان « وبلاگ برتر در حوزه ی اصناف ایران » شناخته شد .
* وزیر آموزش و پرورش ( بطحایی ) در نشست رسانه ای 29 / 11 / 96 : مدیر صدای معلم فردی کار کشته در حوزه رسانه است .
* « صادق ستاری فرد » سخنگوی وزارت آموزش و پرورش در نشست رسانه ای به مناسبت هفته معلم سال 1401 : « صدای معلم را دنبال می کنیم ؛ از این که صدای معلم را فریاد می زنید و به گوش ما می رسانید تشکر می کنم . «صدای معلم را دنبال می کنیم ؛ از این که صدای معلم را فریاد می زنید و به گوش ما می رسانید تشکر می کنم . »
قاسم احمدی لاشکی معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش در نشست رسانه ای یکشنبه 23 مرداد 1401 : « مشخص است که با « مطالعه » موضوعات را دنبال می کنید و از این بابت به عنوان « یک معلم » به صورت « ویژه » از شما تشکر می کنم » .
* هر گونه استفاده از نام و یا لوگوی صدای معلم در کانال ها ، گروه ها و... جرم محسوب شده و پیگرد قانونی دارد .
ارسال مطالب و اخبار فقط از طریق آدرس :
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
* صدای معلم در فیس بوک ( این جا )
* کانال گروه صدای معلم در تلگرام ( تلگرام باید آپدیت باشد ) : ( این جا )
* صدای معلم فقط در تلگرام کانال و در فیس بوک صفحه دارد . این رسانه در اینستاگرام و واتس اپ هیچ گونه صفحه ای ( PAGE ) ندارد .
* هر گونه استفاده از نام ، آدرس و یا لوگوی صدای معلم پیگرد قانونی دارد .
« صدای دانش آموز » برای انعکاس نظرات و تعامل با دانش آموزان سراسر کشور راه اندازی شده است . ( این جا )
( لطفا فقط دانش آموزان عضو شوند . )
توضیحات مهم :
*برای ثبت یادداشت ، خبر و... در ستون " نامه های دریافتی " به بخش " تماس با ما " مراجعه فرمایید .
*مطالب ارسالی فقط با فرمت word ارسال شوند و از ارسال با فرمت pdf و... خودداری شود.
*در نظر سنجی های صدای معلم شرکت کنید .
*بهتر است ارسال یادداشت ، خبر و... همراه با عکس و یا تصاویر با کیفیت باشد .
*دوستان گرامی در صورت داشتن "خبر " ، " شنیده ها " و... حتما شماره تلفن خود را نیز ذکر فرمایند .
*دوستان و همکارانی که به طور مرتب در ذیل پست ها ، کامنت ( نظر ) می گذارند در صورت امکان ای میل خود را حتما قید نمایند . این ای میل نمایش داده نمی شود و فقط مدیر سایت قادر به رویت آن است .
*همکاران و معلمانی که اقدام به ارسال نامه های جمعی و یا گروهی می نمایند ؛ در متن امضاء شده نام ، نام خانوادگی و شماره تلفن هر همکار باید قید شده باشد . این نامه ها در آرشیو صدای معلم مانده و محرمانه تلقی خواهد شد . نامه های جمعی فاقد این شرایط ، فردی تلقی شده و منتشر می شوند .
* « صدای معلم » رسانه ای برای انتشار نظرات و ایده های گوناگون است و انتشار آن ها الزاما نظر این رسانه محسوب نمی شود .مواضع رسمی این رسانه توسط مدیر مسئول و یا سردبیر و یا سایر اعضای شورا بیان می شوند .
* دانش آموزان گرامی در سراسر کشور ، برای پیوستن به گروه دانش آموزی ، مشخصات خود شامل نام ، نام خانوادگی ، نام مدرسه به همراه شهرستان مربوطه ، شماره تماس و عکس اسکن شده خود را به آدرس داده شده ارسال فرمایند .
* ارتباط با مدیر سایت :
ارتباط با مدیر سایت از دو طریق امکان پذیر است :
1-بخش تماس با ما ، گزینه " مدیریت "
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
* در صورت استفاده از منابع دیگر ، حتما ذکر شود .
* نقل مطالب و موضوعات فقط با ذکر ماخذ مجاز است .
* فیس بوک علی پورسلیمان ( این جا )
*شماره نمابر ( فکس ) : 66054124 ( 021 )
* نشانی : تهران - خیابان آزادی - میدان استاد معین - ابتدای 21 متری جی - پلاک 298 - واحد 4
* ( از آن جا که هزینه های اداره این سایت شخصی بوده و بعضا توسط کمک های مردمی تامین می شود ، به منظور استمرار و نیز توسعه و بهسازی فعالیت ها ، در صورت تمایل کمک های خود را به نام علی پورسلیمان واریز نمایید )
شماره کارت :
6703 6826 3374 6104
شماره شبا :
IR09 0120 0000 0000 0161 1973 47
از توجه و همکاری شما سپاسگزاریم
علی پورسلیمان
مدیر گروه صدای معلم
گروه گزارش / حدود دو سال از واقعه تلخ آتش سوزی در دبستان انقلاب اسلامی شین آباد می گذرد .
تاکنون اخبار و گزارش های مختلفی در مورد این فاجعه منتشر شده است .
گروه گزارش سخن معلم تصمیم گرفت تا پای صحبت این کودکان و خانواده های آنان بنشیند و حرف ها و درد دل های آن ها را منعکس کند .
امید که مشکلات این خانواده ها در پیچ و خم نامه ها و مراحل اداری به بوته فراموشی سپرده نشده و مسئولان و تصمیم گیران مجدانه و دلسوزانه در جهت رفع مشکلات و مصائب این خانواده های آسیب دیده باشند .
طاهره نقی ئی - علی پورسلیمان
چندسال پیش، در یکی از زنگهای تفریح، مدیر مدرسه به اتاق دبیران آمد و مرا صدا زد و گفت، آقایی با شما کار دارد. رفتم دمدر، دیدم مرد میان سال خوش پوش و مرتبی ایستاده است. پنداشتم که پدر یکی از دانشآموزان است و آمده تا درس پسرش را بپرسد. کمی که صحبت کرد دریافتم که نه به دنبال درس پسرش بلکه به دنبال درس خودش آمده! ٢٠سال پیش تا دوم دبیرستان درس خوانده بود و حالا آمده بود از دبیران درسهای گوناگون، راهنمایی و کمک بگیرد و برود ادامه تحصیل بدهد. به گفته خودش میخواست دستکم تا لیسانس پیش برود. دریافتم که وضع مالی بسیار خوبی هم دارد و در یکی از پاساژهای زبانزد تهران، صاحب ٣ دهنه مغازه است و نزدیک به ٢٠ کارگر برایش کار میکنند. گفتم، خب، حالا با این وضع مادی فوقالعادهای که داری چرا میخواهی درس بخوانی؟ گفت دیگر نمیخواهم خیس عرق شوم وقتی از مدرک تحصیلیام میپرسند! من ٢ فرزند دارم. به مدرسههای بچههایم که میروم بیشتر به من پیشنهاد میدهند رئیس انجمن اولیای مدرسه بشوم، اما وقتی میپرسند مدرکتحصیلیات چیست، سخت خجل میشوم و تمام بدنم عرق میکند. حالا تصمیم گرفتهام که درس بخوانم و برای یک بار هم که شده ننگ کمسوادی را از خودم بزدایم.
باری، درسخواندن و نخواندن، پیامدهای گوناگونی دارد. بسیاری از اندیشهوران اجتماعی هم، درباره پیامدهای اجتماعی و فردی آموزش دیدگی و نادیدگی، بحثهای زیادی کرده و پژوهشهای فراوانی انجام دادهاند. چندی پیش، از یکی از اندیشهوران اجتماعی، به نام «کریگ رایدل» جستاری خواندم با عنوان «سودهای اجتماعی آموزش و پرورش». رایدل در درآمد نوشتهاش چنین آورده است: «آموزش و پرورش، برای افراد و جامعه، پیامدهای فراوان دارد. فرآیند آموزش، برای بسیاری از مردم، تا اندازهای فرآیندی با «ارزش مصرفی» است. انسانها، موجوداتی کنجکاوند و از یادگیری و فراگرفتن دانش نوین، لذت میبرند. آموزش و پرورش همچنین «ارزش سرمایهگذاری» چشم گیری دارد. آنها که آموزش بیشتری میبینند، اغلب از زندگیشان بهره بیشتری میبرند، سطوح بالاتر استخدام را به چنگ میآورند و از پیشههای رضایت بخشتر برخوردار میشوند. آموزش و پرورش، همچنین میتواند مردم را توانا سازد تا لذت بیشتری از زندگی ببرند، ادبیات و فرهنگ را پاس دارند و شهروندانی آگاهتر و به لحاظ اجتماعی پیچیدهتر شوند. آموزش و پرورش سودهای اقتصادی همچون درآمد بالاتر در طول عمر، سطوح بیکاری کمتر و رضایت شغلی بیشتر را در پی دارد. همچنین میتواند پیامدهایی همانند افزایش تندرستی و دیرزیستی را شامل شود».
البته در جامعه کنونی ما مسأله کمی فرق دارد و به دلیل بیکاری درصد چشم گیری از دانشآموختگان دانشگاهها، میتوان درستی برخی از سخنان بالا را به زیر پرسش برد. در سطح آموزش و پرورش اما شرایط متفاوت است و هنوز هم میتوان به قوت به دفاع از اهمیت آموزشدیدگی در این سطح، برخاست. از یک نظر، شاید بتوان چنین گفت که در آموزش، هر چه به پایههای نخستین نزدیک میشویم ارزش آموزش، بیشتر میشود. یعنی ارزش دوره دبستانی و حتی پیش دبستانی- از ارزش دورههای بالاتر، بیشتر است چرا که نبود آن، اثرات مهمتری بر زندگی شخصی افراد و جامعه بهطور کلی، میگذارد- البته در ارزش و اهمیت بسیار دورههای نخست آموزش به روشهای دیگری هم میتوان استدلال کرد. به همین خاطر است هنگامی که از کودکان بازمانده از آموزش دبستانی و راهنمایی سخن میرود بیگمان احساس زیان و اندوه بیشتری در وجود ما پدید میآید. البته این سخن به معنای نادیده گرفتن ارزش دورههای بالاتر نیست آنگونه که برخی از فرادستان آموزش و پرورش کنونی و چندسال گذشته، با تأکید بر آمار کودکان بازمانده از دوره ابتدایی میکوشند به نوعی آمار دانشآموزان دورههای بالاتر را کم اهمیت جلوه دهند و شگفتانگیز استدلالی است که برخی به دنبال فراگیر کردن و جاانداختن آن در جامعه هستند که چون در ٥٠،٤٠ سال پیش، آموزش و پرورش اجباری تا دبستان تعریف شده پس کودک بازمانده از آموزش دورههای نخست (راهنمایی) و دوم متوسطه، به آموزش و پرورش ربطی ندارد!
آموزش و پرورش نباید فراموش کند که برابر اصل سیام قانون اساسی، برخورداری از آموزش و پرورش رایگان، یکی از حقوق بنیادین کودکان است. افزون بر این، معنای آموزش با گذشت زمان درحال دگرگونی است. در ایران کنونی به هیچرو نمیتوان گفت که آموزش و پرورشی که در جریان است با کیفیت فراخور زمانه و زندگی نوین هماهنگ است. بیشتر کودکان ما، برابر شاخصهای تعریف شده جهانی، از آموزش کیفی یا با کیفیت، برخوردار نیستند. از اینرو، شاید بتوان از دانشآموزانی سخن گفت که به مدرسه میروند اما به نوعی بازمانده از آموزش به شمار میآیند!
به هر رو، آموزش، در زندگی افراد نقش برجستهای دارد. کودکی که از آموزش باز میماند، به احتمال بسیار زیاد، فرصت تجربه جهان انتزاع و اندیشه را از دست میدهد و فرصت داشتن ذهن پیچیده و دست یافتن به پیشهها و موقعیتهای مهم اجتماعی را. بیشتر کودکانی که در ایران کنونی، از آموزش باز میمانند، بهویژه در دوره دبستان، به دلیل فقر مالی خانوادههاست. ناگفته پیداست که چنین کودکانی، سر از کجاها در میآورند و به چه کارهایی میپردازند. کافی است کمی با آنان به گفتوگو بنشینیم تا به ژرفای حسرتی پی بریم که در وجود خویش نسبت به کودکانی که به مدرسه میروند احساس میکنند.
چند سال پیش، دانشآموزی داشتم در سال نخست دبیرستان. در میانههای سال، درس را رها کرد و به بازار کار رفت. چندی بعد، در یکی از مغازههای فروش لوازمخانگی در چهارراه سرچشمه تهران دیدمش. با کارگری دیگر داشت یخچالی را جابهجا میکرد. ایستادم تا کارش تمام شد. با هم کمی حرف زدیم. گفت من ناگزیرم کار کنم. پدرم مرده. حقوق مادرم هم آنقدر نیست که هزینه من، مادر و خواهرم را بدهد. پس باید کار کنم. اما بزرگ که شدم درسم را ادامه خواهم داد. میخواهم به دانشگاه بروم و تحصیل کرده شوم. الان هم وقتی دوستانم را میبینم که از مدرسه میآیند، ناراحت و اذیت میشوم اما آقا این نیز بگذرد و دوباره به مدرسه برخواهم گشت.
آخرین اخطار اداره توزیع برق به آموزش و پرورش شهرستان شوشتر ارسال شد .
در این اخطاریه آمده است در صورت عدم پرداخت بدهی تا تاریخ 25 / 8 / 93 برق مدارسی که قبوض معوقه خود را پرداخت ننمایند قطع خواهد شد .
لازم به ذکر است که اداره آموزش و پرورش شهرستان شوشتر تاکنون توانسته است فقط یکی از اقساط ۳۵ میلیون تومانی به اداره توزیع برق شوشتر را پرداخت نماید و از سررسید قسط ۳۵ میلیون تومانی دوم که بیست روز از مهلت آن سپری شده است به دلیل کمبود اعتبارات پرداخت نشده است./
حسن رفیعی - دبیر آموزش و پرورش زنجان
سخن معلم تریبونی است از برای تمامی معلمان و فرهنگیان عزیز و از وابستگی به احزاب یا جناح های سیاسی و...، مبری می باشد. سخن معلم درچهارچوب قانون اساسی کشور، نسبت به احقاق حقوق فرهنگی اقوام ایرانی اهتمام ورزید و به نقد عدم آموزش زبان مادری به عنوان یکی ازعوامل بی عدالتی، افت تحصیلی، ازخودبیگانگی و بی هویتی و عدم اعتماد به نفس وخودباوری همت گماشت. سخن معلم، برخلاف خیلی ازسایت ها و نشریات دیگر، توسط معلمان فرهیخته وزحمت کشی اداره می شود که دلسوزان واقعی نظام آموزش وپرورش به شمارمی روند و تنها دغدغه وهم وغم شان بهبود وسامان یافتن وضعیت نابسامان آموزش وپرورش می باشد. نگارنده ی حقیر ضمن آرزوی توفیق وسربلندی برای تک تک عزیزانی که دراین راه مقدس، قلم فرسایی ومجاهدت می نمایند،امیدواراست تافرهنگیان فرهیخته و شریف بیش ازگذشته با تریبون خویش انس گیرند و با نوشته های وزین خویش زینت بخش صفحات آن گردند وموجبات پربارترشدن محتوای آن نشریه ی گران بها را فراهم آورند.