شهوت پول، شهوت شکم، شهوت رابطه جنسی افراطی، شهوت تعدد دوست دختر یا دوست پسر، شهوت قدرت و پست، شهوت مقاله سازی، شهوت ماشین سواری، شهوت موتور سواری، شهوت زمین خواری، شهوت استفاده از مواد مخدر، شهوت نوشیدن الکل، شهوت آرایش و دستکاری بدن، شهوت استفاده از پلاستیک، شهوت سد سازی، شهوت جاده سازی، شهوت بند آبخیزداری سازی، شهوت پتروشیمی سازی، شهوت هرس درختان، و شهوت سگ و گربه دوستی افراطی همه و همه از نوعی بیماری تسلط طلبی و زیاده خواهی ناشی می شود که شما در ذهن خود سوپر منی می سازید که قادرید کارهایی را بکنید که دیگران نمی توانند.
این نوع شهوتها در همه دنیا و در بین همه انسان ها کم و بیش وجود دارند ولی وقتی رفتار شهوتگران توسط قانون و قراردادهای اجتماعی کنترل نشود، و اداره بخش های مهمی از کشور به دست شهوتگران و سوداگران منتفع از بازار شهوتگری بیفتد، می شود حال و روز امروز ما!
اگر کمی دقت کنیم همه ما به نوعی دنباله روی بیمارترین انسانهای جامعه افتاده ایم.
راه رستگاری ایران ؛ آموزش و رسیدن به شناختی است که شهوتگران نه از بین بروند که کنترل شده و به آنها اجازه تجاوز به حقوق دیگران و دست اندازی به ثروت ملی را ندهند.
تغییر حکومت ها دردی از ما دوا نمی کند، فقط کشور را از یک گروه شهوتگر به گروه شهوتگر دیگری می دهد.
(کانال دغدغه های محیط زیستی و دانشگاهی)
نظرات بینندگان
امام باقر(ع) در جایی دیگر از رسول اکرم(ص) روایت کرد:" اسلام دین سهل و خالى از مشقّت است. با مدارا در آن قدم بردارید و عبادت خدا را بر بندگان خدا تحمیل ننمایید و همانند سوارى نباشید که مرکب خود را از پا میاندازد و در نتیجه نه راه سفر را پیموده و نه مرکبش سالم مانده است".
افراط و تفریط در بهره مندی از تمام نعمات و داده های حضرت دوست،حرکت در گمراهی آشکارست.الّلهم انی اعوذ بک و نستعین منک.
شهوت گری به نظرم به همه موارد نمی خورد و بعد آن را با افراط گری همراه کردن
شهوت در لغت با اشتها همراه است و میل به چیزی و در زبان فارسی با میل جنسی بیشتر همراه است.
و شهوت فی نفسه جزء ذات انسان است و چیز بدی نیست انسان باید شهوت گر باشد تا بتواند تولید مثل کند و از زندگی لذت ببرد و حدی هم ندارد.اما زمانی مشکل ساز می شود که به حقوق دیگران تجاوز شود.
پس مشکل در همه موارد در متن تجاوز کردن است نه خود شهوت.
در متن شهوت در معنای آز و طمع آمده است که پیشینیان ایرانی ها برای آن دیو داشتند و نسبت به آن متنبه و گریزان.
و بعد نتیجه می گیرد که تغییر حکومت مشکلی را حل نمی کند.
چقدر ساده انگارانه و سخیف و یا سودار به موضوع بررسی شده و با نام یک استاد دانشگاه مطلبی به خورد مخاطب داده شده.
در پایان مطلب قانون گرایی را برای کنترل این آز انسان ها خوب می داند.
نمی توان گفت فرهنگ خود مردم در تولید ظلم و آز آن ها بی تاثیر نیست اما آنطور که در متن آمده کلا همه مشکلات را سر مردم خالی می کند در حالی که در تاریخ بوده و همینک نیز در این چند سال دیده ایم که حکومت ها با مردم عدالت پیشه و قانون محور چه می کنند و جلوی آزادی بیان و کوچکترین اعتراضی می ایستد این مشکل از مردم است یا از حکومت؟
در یک جامعه قوه مجریه و قوه مقننه و قوه قضائیه قرار داده اند تا جلوی آزها گرفته شود اما می بینیم که همه فاسد اند و با زور حکومت می کنند. این جا مشکل مردم است یا حکومت؟
مشکل هم مردمند و هم حکومت
برخی از قوانین آزمندانه است
یعنی مردم قانون گرا و با فهم شوند سران حکومت هم چنین می شوند؟
این مشکلات که گفته شده در متن مربوط به کشورهای استعماری و عقب مانده است که توان ایجاد ساختار حکومتی قوی ندارند و فاسدان را تولید می کند و بیگانگان در آن دخالت می کنندیعنیب یک چرخه معیوب وجود دارد و هم حکومت و هم مردم و هم زمان و فرهنگ و بیگانگان در ان دخیل اند. کتاب دوزخیان روی زمین فانون را بخوانید