متاسفانه شرایط روحی و معیشتی معلمان کشور در حال نزدیک شدن به حالت رادیکالیزه و ورود به مرحله تقابل فیزیکی است و شوربختانه آموزش در کشور، به حال خود رها شده است.
این شرایط بحرانی، اصلا برای سیستم آموزشی کشور مناسب نیست.
معلمان حس نادیده گرفته شدن دارند و به این اعتقاد رسیدهاند که فقط برای انتخابات و مشارکت های ساختگی مورد نیاز هستند که این موضوع به شدت آزار دهنده است و موجبات نارضایتی معلمان را فراهم کرده و آنان را مجبور به عبور از اصول اخلاقی خود میکند.
میانگین حقوق دریافتی معلمان، کمتر از پنج میلیون تومان و خط فقر بالای ده میلیون تومان است که این موضوع نشان از زیر خط فقر بودن تمام معلمان کشور دارد.
ورود به سالتحصیلی جدید با این هجمه وحشتناک مسؤلان در مورد فرهنگیان و اعلان چندین باره خبری که ده سال است از تصویب آن گذشته و اجرا نشده است و همچنین این حجم از مشکلات مالیِ مدارس، در تاریخ آموزش و پرورش کشور بیسابقه است، باید برای آرامش روحی معلمان فکری عاجل شود و متولیان امور وعده دادن و زمان خریدن را از استراتژی خود کنار بگذارند چرا که ممکن است اینبار آخرین فرصت اصلاح سیستم آموزشی کشور بوده و فردا قطعا دیر است.
اولویت های مهمِ معلمان برای آغاز سالتحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰:
الف: اولویتهای قبل از آغاز سال تحصیلی که در صورت عدم اجرا، انتظار همکاری از معلمان نداشته باشند،
۱. اجرای اصل سیام قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران برای همه دانشآموزان حتی دانشآموزان مدارس غیردولتی،
۲. اجرای رتبه بندی معلمان قبل از شروع سال تحصیلی جدید،
۳. تجهیز تمام مدارس کشور به امکانات و تجهیزات مورد نیاز آموزش الکترونیک،
۴. پرداخت تمامی مطالبات معلمان تا قبل از شروع سال تحصیلی (حقالتدریسها، حقالزحمهها، پاداش بازنشستگی، دیون سالهای قبل، حقوق معوقه و ...)
ب: سایر اولویتها،
۵. انتخاب مدیران مدارس با رای معلمان آن مدرسه،
۶. انتخاب حداقل سی نفر معلم به عنوان نمایندگان منتخب معلمان در شورای عالی آموزش و پرورش با داشتن حق رای،
۷. تشکیل بانک ویژه فرهنگیان با سرمایه مشارکتی معلمان،
۸. رعایت سلسله مراتب انتخاب مدیران بالادستی و پیشگیری از اعمال نظر سلیقهای در انتصابات.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه استان ها و شهرستان ها/
نامه ی زیر توسط یکی از مهارت آموزان معرفی شده در دوره سوم به دانشگاه فرهنگیان برای صدای معلم ارسال گردیده است .
از دانشگاه فرهنگیان و مسئولان مرتبط انتظار می رود در برابر عملکرد خویش و پرسش های جامعه و ذی نفعان پاسخ گو باشند .
بی شک در شرایط سخت اقتصادی و کرونا زده کنونی بسی دشوار است که توجهات را به امورات فرهنگی ، تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش جلب کرد چرا که توجه افکار عمومی به سوی افق های مباحث سیاسی و جنگ سخت و نرم، گرم است و گویا همگان در زیر سایه درخت این مباحث، پریشان خاطر آرمیده اند.
اخبار ناشی از این مسائل بیشتر از اخبار پدیده های تلخ ناشی از بحران های اجتماعی توجه برانگیز شده است.
در این ملک بی رمق لاجرم چه کسی باید به فکر باغچه پژمرده فرهنگ و تعلیم و تربیت و شخصت سازی در جامعه باشد؟!
با تاسف نهاد تعلیم و تربیت در این مرز و بوم هم که شخصیتش روبه افول است به طوری که جایگاه اجتماعی و حرمت و منزلت فرهنگیان از جنس فرودستان جامعه گشته است به طوری که برای چندر غاز افزایش حقوق در شرایط ابرتورم اقتصادی از فوق العاده ویژه تا رتبه بندی گرفته باید سالها زمین و زمان را درنوردند و کمپین های مجازی راه بیاندازند و سالها دولت مردان هم این مسائل را تاب دهند و در بوق و کرنا بدمند و خوراک تبلیغات رسانه ای فراهم آورند که آهای ملت حقوق معلمان را افزایش داده ایم؟!
امروزه عصر پشت و رویی شده است، کوچک ها بزرگ و بزرگ ها کوچک شمرده می شوند! این رویداد بی گمان نشانه تحرک نزولی و سقوط فرهنگی جامعه است که در صورت تداوم، پیامدهای آن به لایه های دیگر اجتماع نیز رسوخ خواهد کرد و بنیان های فرهنگی و اجتماعی را با تهدید مواجه خواهد کرد و بی گمان تهدیدات فرهنگی بسی ویرانگرتر از تهدیدات امنیتی، سیاسی و نظامی برای جامعه است.
طی سالیان گذشته به صورت های گوناگونی خواسته یا ناخواسته تیغ دولت و مجلس کالبد نحیف دستگاه تعلیم و تربیت کشور را خراشیده و زخم آن را هر چه بیشتر عمیق تر نموده است ؛ تصمیمات ناروا، گزینشهای بی جا، سیاستگذاری های اشتباه ،به کار گماردن وزرا و مسئولین ناتوان و اعمال نفوذهای ناشایست در مقابل دیوار کوتاه و دژ بی دفاع آموزش و پرورش موجب تضعیف هر چه بیشتر آن شده است.
در این میان سبک گزینش و استخدام معلمان و عدم توجه به توانایی های ذاتی و مهارتهای لازم در آنان موجبات تحمیل نیروهای ناتوان بسیاری در بدنه آموزش و پرورش گردیده از سرباز معلم گرفته که شکی نیست یک سرباز نمی تواند انگیزه ای برای خدمت داشته باشد در حالی که روز شماری برای پایان خدمت می کند تا جذب نیروهای ناتوان و ناکارآمد که اکثرا از روی روابط و با پرونده سازی های ناروا از جمله در نهضت و ...جذب آموزش و پرورش شده اند و اکثرا فاقد دانش و مهارت های حرفه ای هستند و همواره جای بسی پرسش است که این چه نهضتی است که پس از ۴۳ سال هنوز نتوانسته است به سرانجام هدف خود که همانا ریشه کنی بی سوادی است برسد ؟ در هر صورت پیامدهای جذب این گونه پرسنل و عدم توجه به محتواهای کاربردی در کتب درسی و گنجاندن دروس و برنامه هایی که اساسا نه ضرورتی بدانهاست و نه در عمل کیفیت و خروجی آن چنانی دارند و خود انبوهی از هزینه ها و عده کثیری از نیروها را به خود مشغول می دارند به همراه صدها موارد این چنینی ضرورت بررسی ، تحلیل واکاوی همه جانبه و بدون تعصب را می طلبد.
بی گمان امروزه خشونت های اجتماعی ، دلزدگی تحصیلی و ناامیدی نسبت به آینده و آسیب های اجتماعی بسیاری در کمین کودکان و نوجوانان این و مرز و بوم است؛ اولیای دانش آموزان دیگر همچون گذشته آسوده خاطر از آینده شغلی فرزندان شان از راه کسب علم و ادامه تحصیل آنان نیستند. دیر زمانیست که بسیاری از صاحب نظران از مرگ مدرسه سخن می گویند و زنگ های هشدار را به صدا در آورده اند.
اگر ویرانی های ناشی از بلایای طبیعی و پیامدهای جنگهای ویران گر را در نظر داشته باشیم خرابی های به بار نشسته از آنها هیچ گاه همتراز با خرابی های به بار آمده از تضعیف بنیان های فرهنگی و ارزشهای اخلاقی و اجتماعی در جامعه نیست . کودکان و نوجوانان در مرحله رشد شخصیتی خود نیازمند الگوها هستند . آنان بزرگترها را و خصوصا معلمان شان را چه خوش داشته باشیم چه نداشته باشیم الگوی خود قرار می دهند ؛ حال چگونه است که جامعه ما دارد الگوهای نوباوگان و آینده سازانش را این گونه بدون پرستیژ برای آنها رو نمایی می کند ؟
فرهنگیان پاسداران سلامت اخلاقی و مربیان شرافت و کرامت جامعه هستند ؛ نباید باغچه فرهنگ و ارزش ها و سنت های اجتماعی جامعه ره به سوی پژمردگی داشته باشد.
اگر چه امروزه چالش های سیاسی و اقتصادی بسیاری دامن گیر جامعه ما شده است و موجب ژولیده شدن عرصه های مختلف جامعه گردیده ولی آنان که سیر تحولات تاریخی ،سیاسی و اجتماعی ایرانیان را مطالعه کرده باشند نیک می دانند که هرگز جامعه ما با این گونه چالش ها نامانوس نبوده است . در دوران قاجار و عصر پهلوی ها و حتی قبل از آن از حمله اعراب و مغولان گرفته تا جنگهای ایران و روس و تحولات مربوط به جنگهای جهانی نشان به آن نشان دارد که ایرانیان همواره تحت تاثیر تنش های سیاسی و اقتصادی آسیب های بسیاری دیده اند ولی استحکام بنیان های فرهنگی، ارزش ها و سنت ها راز ماندگاری آنان در تاریخ و پا گرفتن دوباره و برگشتن به عرصه سیاست و اقتصاد جهانی گشته اند. شاید امروزه که کشور دامن گیر بحرانهای سیاست خارجی و اقتصادی شده است تفاوتش با مقاطع گذشته مقاومت در عرصه سیاسی و اقتصادی و شکنندگی عصای فرهنگ و ارزش ها و سنتهایش باشد.
در هر صورت اگر مدار تعلیم و تربیت و کانون های معطوف به شخصیت سازی از جمله کانون خانواده و مدرسه کارآمد در اولویت سیاست گذاری ها قرار نگیرند و با تضعیف نهاد آموزش و پروش و به تضعیف کشانیدن کارکردهای تربیتی آن مواجه باشیم خروجی آن بیشتر از چالش های کنونی نخواهد بود و در نهایت جامعه، زنان و مردان علیلی را تربیت خواهد کرد که با هویت فرهنگی خود سرناسازگاری خواهد داشت و دچار خوباختگی فرهنگی خواهند شد.
از این رو ، بها دادن به کانون های شخصیت ساز جامعه و بازبینی اشتباهات و کوتاهیهای صورت گرفته در گذشته و جایگزینی شیوه های نوین و مناسب ، ضرورتی غیر قابل انکار است.
می توان آغاز فرایند نوسازی را از خانه تکانی در آموزش و پرورش و ارتقای منزلت اجتماعی فرهنگیان شروع کرد.
امید است نقطه آغاز این فرایند از انتخاب وزیری با معیارها و ملاک های مورد پسند جامعه فرهنگیان کشور و دغدغه مندان عرصه فرهنگ و اندیشه آغاز گردد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
جمعه پنجم شهریور ماه ۱۴۰۰ بعد از کنسل شدن آزمون فرهنگی سری دوم، مجددا روز دوشنبه یکم شهریور ماه ۱۴۰۰، مهارت آموزان همچنان اختلال در سامانه را شاهد بودند. اطلاعیه های متعدد دال بر اخلال و پیامهای تکرار مجدد آزمون در ساعات ۱۴، ۱۴ و ۳۰ دقیقه،۱۵، ۱۵ و ۳۰ دقیقه و ۱۸ از سوی مسئولین آموزشی پردیس ها، نمایندگان گروه ها، رابطان میان سازمان مرکزی با مهارت آموزان و همچنین پشتیبان ها در گروه ها و کانال ها ارسال می گردید.
"سلام مجدد
لطفا اعلام بفرمایید همه ساعت ۱۴ مجددا وارد سامانه آزمون شده و از هر جایی سوال برایشان باز شد مجددا جواب بدهند.
چه قبلا جواب داده باشند و چه جواب نداده باشند.
فقط سوالهایی که برایشان می آید را جواب بدهند."
"مشکل تعداد زیادی از مهارت آموزان حل شده و در حال دادن آزمون هستند.
بقیه نهایتا تا ساعت ۳ برایشان سامانه باز نگه داشته می شود جهت شرکت در آزمون"
"باسلام و احترام؛ به دلیل اختلال در آخرین امتحان سامانه ی آزمون، امتحان این درس امروز ساعت ۱۸ برگزار می شود، لطفا اطلاع رسانی شود. ارادتمند ساعی" آیا این نوع رفتار، ناشی از به بنبست رسیدن برنامه ها و چشم اندازهای درون سازمانی و ناکارآمدی در مواجهه با بحران و آموزش مجازی برای دانشگاه فرهنگیان رخ داده است؟
در لایو نظراتتان را بنویسید.
https://instagram.com/smartcfu?utm_medium=copy_link
مرکز هوشمندسازی اختلال را از جانب خود پذیرفتند و یکی از دلایل آن را در پخش های زنده اینستاگرام، ترافیک بالای ورود مهارت آموزان دوره دوم نسبت به دوره اول می دانند. جمعیت معرفی شدگان دوره اول ۲۵ هزار و ۴۹۷ نفر و دور دوم ۳۰ هزار نفرند و حدود ۳۰ هزار نفر نیز در دور سوم معرفی خواهند شد. هیچ کدام از اخلال های ایجاد شده در طی این دو روز برای آزمون فرهنگی و جامع سری اول رخ نداده است.
مهارت آموزان سری دوم آزمون فرهنگی پودمان اول را در سامانه lms پاسخ دادند و احتمال آن می رفت که با رونمایی از سامانه جدید مشکلات قبلی مرتفع گردیده باشد. در عین حال قطعی های مکرر برق و کاهش سرعت اینترنت باعث شد برخی از مهارت آموزان سری دوم بعد از سه بار تمدید برگزاری آزمون موفق به ورود به سامانه نشده و از این مهم باز بمانند.
یکی دیگر از دلایلی که سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان برای برگزاری آزمون مجدد فرهنگی در روز جمعه ( روز تعطیل ) را اعلام کرد ،کاهش حجم ترافیک کاربران اینترنت توسط مراکز اداری و حجم کاری مرکز در پشتیبانی بوده است.
علیرغم نبود مشکل در برگزاری آزمون برای دور اول، برخی مهارت آموزان این دوره، به دلیل ناهماهنگیهای موجود میان پردیس محل تحصیل با اساتید و همینطور کانورت نشدن سامانههای گلستان، مروارید ، lms و سامانه هدف (سامانه واریز شهریه) با یکدیگر جهت ثبت نهایی نمرات دروس کارآموزی و آموزش پژوهی و لحاظ ۲۷۵ نمره آن در محاسبه نتیجه نهایی، قبول نشدند و پیشنهاد دانشگاه ثبت اعتراض در قسمت مکاتبات اداری سامانه مروارید و رسیدگی به درخواست ها بوده است.
با تماس های مکرر نمایندگان مهارت آموزان سری دوم برای ثبت نمرات این دو درس و جلوگیری از ایجاد مشکلی مانند گروه قبل، با دانشگاه محل تحصیل رایزنی داشته و جز پاس دادن از این مسئول به آن مسئول پاسخی عایدشان نشده است.
مهارت آموزان می گویند با وجود مشکلات متعدد و درگیر بودن خانواده ها با بیماری کرونا، فشار روحی و روانی و اضطراب های فراوان نیز همراه نقایص سامانههای دانشگاه موجب شده است نه تنها تابستان خوبی را سپری نکنند، بلکه با خستگی ها و نگرانی های اضافه، هر روز معضل های جدیدی تجربه نمایند که آزار دهنده است.
با وجود شواهد و قراین موجود از نابه سامانی همیشگی دانشگاه فرهنگیان در زمینه های مختلف آموزشی، فرهنگی و رفاهی از زمان تاسیس تاکنون برای کنترل مشکلات زیرساختی، پاسکاری های فعلی دانشگاه، اساتید و سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان را میتوان ناشی از عدم تجربه کافی در حوزه ی آموزش عالی و مسلط نبودن به راهاندازی سامانه ها - بدون در نظر گرفتن زیرساختها - در روال اجرای برنامههای عادی این دانشگاه دانست.
سبک برخورد با اعتراضات و رسیدگی به اشکالات دوره های مهارت آموزی با روند آموزش هر ترم دانشجومعلمان و نارضایتی دانشجویان برابری میکند.
مرکز هوشمند سازی علیرغم توصیه به پیگیری مداوم اطلاعیه های سایت دانشگاه توسط مهارت آموزان و مزاحمت کمتر از طریق تماس با پشتیبانی، سعی داشته است هر گونه اختلال در سامانه و مشکلات مهارت آموزان را در لایوهای اینستاگرامی به اطلاع مهارت آموزان برساند و به دلیل آن که برگزاری این لایوها با اطلاع رسانی مناسب همراه نبوده و همگان نیز دسترسی به این فضا ندارند .
ارسال بریده هایی از صحبت ها از طریق مهارت آموزان حاضر در گفت و گو، برای سایرین در گروه های مهارت آموزی، سردرگمی ها را بیشتر کرده و تنها پاسخ مسئولین دانشگاه فرهنگیان برای بی نظمی های رخ داده، حواله دادن بیهوده مهارت آموزان به اطلاعیه ها و توضیحات لازم در سایت دانشگاه می باشد که در این مورد افراد ذینفع، پیامی را در سایت دریافت نکرده اند.
بیشترین اتلاف وقت آزمون برای مهارت آموزان در عدم نمایش کد امنیتی توسط سامانه و یکی از سه فاکتور ورود به صفحه ی پیش آزمون بوده است.
با ارسال پیام ذیل توسط واحد پشتیبانی در دقایق پایانی سومین مرحله تمدید آزمون چهارم فرهنگی، تعدادی از مهارت آموزان با ارسال این کد موفق به ورود به صفحه ی آزمون شدند.
" کسانی که مشکل کد امنیتی دارند چهار تا یک1111وارد کنند وارد سامانه می شوند ،
الان سامانه مشکلی نداره
کد امنیتی 1111 یا 1234 يا 0000 بزنید."
بهتر است با توجه به نشر اطلاعات شخصی دانشجویان در قالب فایل توسط پردیس های دانشگاه و نشر آن در گروه ها که در گزارش های قبلی مطرح شده است، بحث امنیت اطلاعات و داده ها در دانشگاه فرهنگیان توسط کارشناسان حوزه ی فناوری اطلاعات مورد بررسی قرار گیرد.
مسئولین دانشگاه فرهنگیان در پاسخ به اعتراض های مهارت آموزان نسبت به هدر رفتن وقت آزمون، ایجاد استرس و نگرانی های بیشتر و تبعیض میان دو گروه به جای رفع مشکلات زیرساختی و قبول کم کاری و عذرخواهی از مهارت آموزان، راه حل را در این دیده اند که چنانچه از این وضع ناراحت هستند، آزمون ها را به صورت حضوری برگزار می کنیم و این مسئله با مخالفت شدید مهارت آموزان مواجه شده است.
مهارت آموزان می گویند در صورتی که کلاس ها حضوری بودند، هیچ مشکلی با آزمون حضوری هم نداشتند.
هدف دانشگاه از این التیماتوم دادن ها چیست؟
آیا این نوع رفتار، ناشی از به بنبست رسیدن برنامه ها و چشم اندازهای درون سازمانی و ناکارآمدی در مواجهه با بحران و آموزش مجازی برای دانشگاه فرهنگیان رخ داده است؟
به مهارت آموزان گفته می شود مرتب برای مسائل و مشکلات سامانه با سازمان مرکزی تماس نگیرید. آیا فکر نمی کنید این موج از تماس ها خود بی کفایتی از عملکرد مسئولین این دانشگاه را در اطلاع رسانی به موقع، پاسخگویی مناسب و نقص های زیاد در سامانه ها باشد؟
دانشگاه در زمان تعطیلی طولانی مدت کلاس ها و تبعیت از ستاد مقابله با کرونا چگونه رضایت دانشجو معلمان و مهارت آموزان را در بهینه بودن کلاس ها و دوره های برگزار شده تامین کرده است که اینگونه به آنان پاسخ می دهد؟
یا اینکه با این نحوه پاسخگویی مترصد تحمیل سکوت به مهارت آموزان در عوض اظهار اعتراض هستند؟!
دانشگاه فرهنگیان با وجود مستعمل بودن روش های ارائه شده میز خدمت و عدم تامین محیط آموزشی مطلوب در طول حیات خود،چه برنامهای برای تغییر سبک آموزشی و تربیت معلمان تحول گرا دارد؟
آیا صرفاً رونمایی نمایشی سامانه ها و فعال نمودن اپلیکیشن موبایلی می تواند اقتضای نیاز دسترسی به امکانات آموزشی و رفاهی مورد نیاز نیروی انسانی را در حالت استاندارد نگه دارد؟
اکثر کلاس های مجازی رفع اشکال در lms -طبق گفته مهارت آموزان- فاقد کیفیت و فقط برای رفع تکلیف در مدت زمان ۱۵ تا ۲۰ دقیقه برگزار شده است. بسیاری از کلاس ها نیز در کش و قوس تغییر ساعت کلا برگزار نشدند.
ارجاع مهارت آموزان به مشاهده حداقل ۷۰۰ دقیقه فیلم آموزشی در مدت کمتر از یک ماه کدام بازدهی و کیفیت بخشی را در تقویت بنیه ی علمی و عملی نیروی انسانی آموزش و پرورش در بر خواهد داشت؟
به نظر می رسد مصاحبه های رئیس دانشگاه فرهنگیان با خبرگزاری ها، در رابطه با بهبود وضعیت آموزشی دانشجویان و برنامه های پیش روی این دانشگاه به عنوان مرجع تربیت نیروی انسانی آموزش و پرورش و حتی تعامل با آموزش عالی، به اندازه ی اظهارنظرهای به اصطلاح کارشناسی ایشان و اهمیت معرفی وزیر برای وزارت آموزش و پرورش و موضع طلبکارانه نیست.
کوششی که وی و همکارانشان را در وضعیت آماده برای بهبود شرایط آموزشی، فرهنگی و رفاهی دانشگاه در تامین نیاز دانشجویان و مهمانان فعلی در قالب مهارت آموز قرار داده باشد، دیده نمی شود.
در کنار بی تفاوتی و عدم مطالبه گری نیروهای مهارت آموز که معلمان آینده در آموزش و پرورش محسوب می شوند، نحوه پاسخگویی مسئولین دانشگاه فرهنگیان در این آشفتگی اوضاع، بیشتر به سخره گرفتن و دست انداختن نیروها نزدیک تر است تا جبران و دلجویی از رنج تحمیل شده بر آنان!
باید این نکته را در نظر داشت که توجیه ضعف های سیستماتیک در بخشهای مختلف آموزش و پرورش از فشل بودن و مقابله این دستگاه عظیم با پیشرفت و توسعه همگام با تکنولوژی های آموزشی روز دنیا، چیزی کم نمی کند.
علیرضا کاظمی سرپرست فعلی آموزش و پرورش به جای تلاش برای بازگشایی مدارس و رفع موانع زیرساختی برای شروع سال تحصیلی به صورت حضوری، از پیشرفته بودن شبکه شاد علیرغم صحت این ادعا، در خاورمیانه سخن می گوید.
و این در حالی است که کشورهای همسایه و خاورمیانه همانند کشورهای پیشرفته دنیا اولویت اصلی شان واکسیناسیون ، بازگشایی مدارس و برگرداندن دانش آموزان و دانشجویان به کلاس های درس و جلوگیری از آسیبهای ناشی از تعطیلی مدرسه و دانشگاه است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
« صدای معلم » درگذشت پدر همکار محترم فرهنگی و عضو شورای مرکزی سازمان معلمان ایران آقای « محمدرضا شهریاری » را صمیمانه به ایشان و خانواده گرامی تسلیت می گوید .
پایان پیام/
پس از تاخیر کممانند و شگفتآور در پرداخت حقوق مرداد فرهنگیان، پرسش از ریشه این تاخیر در فضاهای مجازی و واقعی مربوط به آنها پر بسامد شد. کاربه دستان سامانهی آموزشی که هدف این پرسشها بودند در پی آرام کردن فضا، ابهام در حکمهای تازهی فرهنگیان را بهانهی این کار ناموجه دانسته و قول درست کردن آن را دادند. اما در جهان امروز که هیچ چیز پنهان نمیماند شنیدهها حکایت از ورود رییس تازهی سازمان برنامه و بودجه به ماجرای فوقالعادهی ویژه فرهنگیان دارد و دستور سفت و سخت او برای باطل کردن حکمهای تازه و اجرای حکمهای پیشین.
فوقالعاده ویژه، بندی از حکمهای تازهی فرهنگیان است که پس از ماهها کِش و قوس، دولتِ پیشین تن به اجرای آن داد و حکمهای افزایش ۲۱ تا ۲۷ درصدی آن در روزهای پایانی دولت پیشین در اختیار فرهنگیان قرار گرفت-گرچه بسیاری از کارمندان دولت خیلی زودتر و تا ۵۰ درصد از آن بهرهمند شده بودند! - گویا استدلال رییس تازهی سازمان برنامه این است که بار مالی این بند برای دولت زیاد است و دولت پیشین با برنامه و هدفمند در و راستای ایجاد دردسر برای این دولت، در روزهای پایانی خود، این بند را به حکمها افزوده و اکنون دولت تازه مانده با حوضِ خالی بودجهاش!
به احتمال فراوان این سخن درست است! اما در اینباره نمیتوان به روندِ پیگیریها، تلاشها، نشستهای پرشمار و درازمدت میان برخی فرهنگیان با رییس برنامه و بودجهی پیشین و البته خواستِ گستردهی فرهنگیان برای اجرای آن چشم بست و با یک دستور، هر آنچه ساخته شده را یک باره ویران کرد!
اما چند نکته دیگر:
کم و بیش همه لایههای مدیریتِ مالی کشور میدانند که حقوق فرهنگیان نسبت به یک زندگی متوسط در ایران کم است و میانگین آن نسبت به خط فقر اعلام شده، فاصلهای دو-سه میلیونی دارد. از این رو و در این شرایط افزایش ۳۰۰ تا ۷۰۰ میلیونی دستمزدها، هرچند اندک، اما تاثیر گذار است و اندکی این فاصلهها را کاهش میدهد.
از دیگر سو، همچنان که اشاره شد، افزودن این بند به حکمهای کارگزینی فرهنگیان، نسبت به بسیاری از حقوق بگیران دولت، دیر انجام شده و برگرداندن آن، نشانهای از دامن زدن به تبعیض مورد نظر فرهنگیان است که دهههاست بر آن اعتراض دارند و به شدت به آن حساساند.
فرهنگیان از گروههای حرفهای-صنفی هستند که بنابر عاملهایی مانند سطح سواد، نوع حرفه، تماس همیشگی با جوانان و نوجوانان و … با ابزارهای نوین ارتباطی و رسانهای آشنایی خوبی دارند و در بیش از یک دهه گذشته توانستهاند بسیاری از خواستههای خویش را با بهره گیری از این فضا پیشبرده و به نتیجه برسانند. برای نمونه در داستان رتبه بندی یکی از نمایندگان مجلس میگفت برای پیگیری آن در مجلس در یک دوره کوتاه، هزاران پیامک از سوی معلمان دریافت کرده و او در این هجوم تنها نبوده و بسیاری از همکارانش با چنین حجم پیامکی درباره رتبه بندی روبه رو بوده اند. این روند، افزون بر تشکلها و افراد مستقل و با نفوذ که در دو دهه گذشته پیگیر خواستههای فرهنگیان بودهاند، میتواند برای هر دستاندرکاری، در هر سطحی، مشکلساز باشد.
با یادآوری این موضوع خوب است که دستاندرکاران دولت تازه این هشدار را جدی بگیرند و با پافشاری بر برگرداندن حکمهای فرهنگیان، خود را به دردسر نینداخته و با یک گام اشتباه در برابر یک میلیون فرهنگی قرار نگیرند. این رویارویی افزون بر تاثیر منفی بر فرهنگیان در آستانه آغاز سال آموزشی، می تواند دولت تازه را با چالشهایی در حوزه آموزش روبه رو کند.
از قدرت رسانهای فرهنگیان باید ترسید و امیدوارم دولت در آغازین هفتههای خودش در تعامل با معلمان خطر نکند!
روستای ایستای طالقان و واریان کرج از روستاهای اسرار آمیز ایران هستند. به پاس کنجکاوی رسانهای پارسال بازدیدی ناقص از روستای افسانهای ایستا داشتم.
برای ورود به تنها روستای آبی ایران (ونیز ایران) با دکتر مهراب رجبی البرز پژوه و مشاور استاندار البرز تماس میگیرم. پس از هماهنگیهای لازم (توسط سرکار خانم افخمی دختر خاله استاد رجبی) با پلیس راه جاده چالوس و قایقرانان سدکرج بالاخره پنجشنبه با اکیپی از همکاران شهیدستان وارد این روستای به غایت بکر، زیبا و ماندگار میشویم.
پس از پیادهروی مختصری در برابر درب ویلای استاد فرهاد رجبی (همکار بازنشسته و برادر دکتر مهراب رجبی) قرار میگیریم. با استقبال استاد وارد گوشهای از بهشت برین شده و با چای هیزمی پذیرایی میشویم.
برادران رجبی از مفاخر استان البرز و کشورند. مهران رجبی بازیگر سرشناس ملی، فرهاد رجبی نویسنده کتاب فاخر آیات انسانی، و دکتر مهراب رجبی البرز پژوه نامی و از سفرای اسبق ایران در اروپا هستند.
پس از صرف صبحانه با راهنمایی استاد رجبی تا کله ظهر به واریاننوردی مشغول میشویم. کوچهباغهای روحنواز، کلبههای سحرآمیز، ویلاهای بدون در و دروازه، املاک بدون حد و مرز و دیوار کشی، انواع درختان میوه، میوههای کوهی، آبشارهای مسلسل، کوههای سر به فلک کشیده، صخرههای تند و تیز و....گوشههایی از این روستای مشرف به سد کرج است. اطلاعات کاملتر در خصوص واریان این جواهر سبز و بدون ماشین، ترافیک و دود و دم با مختصر جست و جو در اینترنت هویداست.
« بیشتر مسافرانی که از جاده چالوس، راهی شمال میشوند، روستایی را در آن سوی سد کرج میبینند؛ روستایی که هر بینندهای را کنجکاو خواهد کرد. روستای واریان، یکی از مرموزترین روستاهای ایران است که لقب تنها روستای آبی کشور را به دوش میکشد. این روستا که جزو دیدنی های استان البرز به شمار میآید، در فاصله کوتاهی از شهر کرج و تهران قرار دارد و تنها راه دسترسی به آن، از طریق قایق است.
روستای واریان ابتدا در جایی که اکنون بستر دریاچه سد کرج است، قرار داشت اما اهالی و ساکنان آن به مناطق بالاتر کوچ داده شدند و بدین ترتیب تنها راه ارتباطی آن راه آبی است. پس از پیریزی سد امیرکبیر، تنها راه ارتباطی به ده واریان گذر از دریاچه سدکرج با قایق است. در این سوی دریاچه و کنار جاده هتلی به نام هتل واریان قرار داشت که امکاناتی برای قایقرانی و اسکی روی آب نیز دارا بود.
از سال ۱۳۳۴ که سنگ بنای سد کرج گذاشته شد. در روستای واریان حدود ۵۰۰ خانوار زندگی میکردند و این روستا مرکزیت داشت و پس از ساخت سد بخش بزرگی از روستا زیر آب رفت و برای تردد اهالی باقیمانده روستا که با جاده اصلی فاصله داشتند، قایقی در نظر گرفتند که عبور و مرور تا حدودی میسر شود و در سال ۵۹ نیز پس از اقدامات جهاد سازندگی طبق قرادادی مقرر شد که سازمان آب و فاضلاب تهران برای اتصال روستا به جاده اصلی پلی بنا کند، ولی این اقدام صورت نگرفت.
واریان در قدیم شامل چند محله بود؛ محلههایی که هر یک، محل سکونت خاندان متفاوتی بودند. بهطور مثال، خاندانی که در محله کیان زندگی میکردند، با نام کیانی شناخته میشدند. کیانیها، بزرگترین و با نفوذترین خاندان واریان بودند. واریان قدیم (پیش از دهه ۱۳۴۰) به روایت کربلایی حاج غلامحسین بهرامی دارای ۱۸ محله به نامهای کیان، عبادان، پسه ده، توکلان، آهنگران، شاگیان، ساریان، جیرین سران، باغ خلیل، ایسیوول، باغ محله، قدمان، قیاسان، گریان، دومالان، مسگران، آنطرفآب و میون سرا بوده است .
در اوایل آبگیری سد کرج در آن سوی دریاچه، در ساحل غربی سد کرج و کنار جاده، هتلی به نام هتل واریان ساخته شد که امکاناتی چون قایق سواری و اسکی روی آب را در اختیار مهمانان خود قرار می داد این هتل به علت جلوگیری از آلودگی آب دریاچه تخریب شده است.
روستای واریان در حال حاضر دارای هفت محله به نامهای خراسانیان، کافر دره، خش دره، کل دره، دره وانو، دیمان جار و «هاقوری» است. هاقوری از زمینهای زراعی روستای واریان است که توسط دولت خریداری شد. متاسفانه در سالهای اخیر بهدلیل عدم رسیدگی مناسب، این زمینها خشک شده و از بین رفتهاند. محله هاقوری بهعلت برخورداری از دو درخت گردوی بسیار قدیمی، از اهمیت ویژهای در واریان برخوردار است
مجموعه سد امیرکبیر یا سد کرج بر فراز رودخانه کرج، یکی از بزرگترین سدهای جهان است و اولین سد چندمنظوره ایران به شمار میآید. این سد که بین سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۲ شمسی ساخته شده است، بهعنوان محلی تفریحی و ورزشی نیز شناخته میشود.
دریاچه چهار کیلومتری پشت سد کرج، درخشش آب و طبیعت زیبا، آبوهوای عالی و چشماندازی جادویی در دل جاده زیبای چالوس قرار دارد .»
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
( داخل پرانتز و قبل از همه بگویم من پیش از همه چیز آن سیستم فاسدی که حق و حقوق معلمین جامعه حتی بداخلاق ترینشان را ضایع کرده و صدایشان را خفه می کند را متهم می کنم و نمی بخشم و اما بعد:)
من هیچ وقت معلمان، ناظمان و دبیران دوران مدرسه و دبيرستانم را برای خرافات و عقاید غلط و دگمی که در ذهن و ضمیرم حقنه کردند (که همین باورهای غلط از سبک زندگی گرفته تا جهان بینی و... تمام زندگی کثیری از همین دانش آموزان یعنی همان آیندگان و سازندگانِ جامعه ی انسانی را تباه کرد) نمی بخشم .
من آن ها را برای اخلاقِ و کردارِ بد و زننده و نومید کننده-شان که روح و روانم را زخمی کردند و یأسِ وجودی و نومیدی را در جانم ریختند، نمی بخشم .
من آن ها را برای باورهای خرد-ستیز و غریزه-سرکوب کن و زندگی-تباه-کنی که در جانم ریختند نمی بخشم .
من آن ها را برای به لجن کشیدن معصومیت کودکی ام به واسطه ی ناسزاهای رکیک و فحشهای کریه شان یا سیلی ها و شلاق های ناجوان-مردانه شان و اشک های مظلومانه و بی پناهِ خودم و هم-کلاسی های معصوم تر و مظلوم ترم نمی بخشم حتی اگر آنان هم ببخشند من نمی بخشم .
من آن ها را برای تحقیر نوجوانی ام، نابود کردنِ غرورام، زخمی کردنِ روحم با ایجادِ ترس و هول و هراس و وحشت از چند دقیقه دیر رسیدن یا یک خنده ی بی مورد داشتن و یا یک درس را پاس نکردن و ضعیف بودن (آن هم درسی که هیچ علاقه ای هم به آن نداشتیم و اصلا استعداد ما در چیز دیگری بود اما باید به خاطر این درس لعنتی یک سال تمام دوباره همان کتاب ها را پاس می کردیم) نمی بخشم .
من آن ها را برای خاطر آن همه اذیت و آزار و تجسس و فضولی در گوشی همراهم و دفتر خاطراتم و سپس گزارش غلط و دروغ دادن و دانش-آموز بیچاره را به عنوان ضال و مضل و فاسد و مُفْسِد فی الارض معرفی نمودن و به دردسر انداختن و اخراج کردن و... نمی بخشم .
من هرگز مدیران و ناظمان مدارس را بابت دخالت در نوع لباس پوشیدن و موی سرِ کاملا ساده ( و از نظر او فاجعه!) و بالاخره شکنجه شان بابت لایف-استایل متفاوتم نمی بخشم .
من آن ها را برای ضرب و شتم دوستانِ نوجوانِ شاد و سرشار از زندگی و آن پریشانی و اضطراب و آن اشک ها و بغض های سنگینِ پس از آن همه توهین و تشر و تحقیر را نمی بخشم...
بله من این سیستم آموزشیِ فشل و آن سردمداران دگم و متعصب و متصلب و متفرعن و متکبر و متوهم اش و شما ناظمانِ بی نظم و معلمانِ بی علم را هیچ گاه نمی بخشم...
نه می بخشم و نه فراموش می کنم .
- در هر قشری استثنایی هم هست بنابراین گفته نشود که متن ادعای اطلاق دارد و سوادی انتقام جویی و بدنام کردن معلمین و...
و صد البته که این سرزمین معلم شریف هم کم ندارد. همان ها که برای احقاق حقوق کودکان و دانش آموزانشان تا مرز اسارت و جانبازی هم رفتند (خود نویسنده شخصا مدیون چنین معلم شریفی ست که جان او را با فلسفه آمیخته است)
اما مساله اینجا مفردات نیست، مساله سیستمی ست که برخی افراد هیچ-ندان و بیمار و خشن را بدونِ هیچ نظارتی تحت عنوان آموزگار بر جامعه و نسل ها انسان تحمیل می کند.
- در این سیستم حتی اگر معلم خشگمین هم نباشد به واسطه ی حقوقی که از او ضایع می شود قطعا آسیب می بیند و این آسیب بلاشک در روح و روان دانش آموز نیز سر-ریز شده و سرایت خواهد کرد.
- شما چه خاطره ای از دوران مدرسه دارید؟ آیا اذیت و آزاری یا تجاوز و تعرضی از سمت دبیران و مدیران دوران مدرسه-تان تجربه کرده اید؟
و اینکه برای احقاقِ حقوق معلمین و همچنین کاهش خشونت در آموزش چه پیشنهادی دارید؟
کانال ابوذر شریعتی - فلسفه