صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

انتقاد صدای معلم از عملکرد الهام یاوری رئیس مدارس سمپاد و فرآیند جذب تیزهوشان

هنوز « الهام یاوری » رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان به گزارش صدای معلم با عنوان « رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان حرف های غیرعلمی و غیرواقعی نزند ! » ( این جا ) پاسخی ارائه نکرده است .

آیا این مسئولان و مقامات تصور می کنند با عدم پاسخ گویی و بی تفاوتی تغییری در اوضاع رخ خواهد داد و عطش جامعه و حوزه عمومی برای پرسشگری و دانستن فروکش خواهد کرد ؟

رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان کشور در جلسه ی شورای معاونین اداره کل آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی حضور یافته و مطالبی را از جنس قبل بیان کرده است .

الهام یاوری گفته است : ( این جا )

« با توجه به آمار منتشره ، 5/11 درصد از جوایز آموزش و پرورش کسب شده توسط دانش آموزان سمپادی است، نیاز ضروری است که جذابیت رشته های مختلف تحصیلی را در کشور بالا ببریم.

 دوست داریم تعداد سمپادی ها را در کشور زیاد کنیم و در همین راستا می توان ابراز داشت استان آذربایجان شرقی دارای استعداد و توانایی های مختلفی در دانش آموزان است که می تواند تقویت شود.

انتقاد صدای معلم از عملکرد الهام یاوری رئیس مدارس سمپاد و فرآیند جذب تیزهوشان

به گفته ی معاون وزیر، سمپاد دوران جدیدی را شروع کرده و ما در تلاش هستیم که به سوی تربیت متوازن برویم.

ما روی این نکته تاکید می کنیم که مدارس سمپاد باید در خدمت کل دانش آموزان کشور باشد و فرقی ندارد داخل مدارس ما باشد یا بیرون و ما باید از دانش آموزان حمایت کنیم.

 بسیاری از مدارس ما ورزشگاه و آزمایشگاه های خوبی دارد و می توانیم از ظرفیت این مدارس برای دانش آموزان خود و یا مدارس دیگر استفاده کنیم.»

نخستین پرسش «صدای معلم» آن است که آیا طبقه بندی دانش آموزان و گلچین کردن دانش آموزان در درون یک سیستم دولتی ، فرصت های نابرابر آموزشی را در نظام آموزشی تشدید و بازتولید نخواهد کرد ؟ آیا تاکید بر افزایش مدارس سمپاد بدون توجه و تکیه بر شواهد و اسناد پژوهشی معتبر به تنزل کیفیت آموزشی در مدارس عادی دولتی منجر نخواهد شد ؟

انتقاد صدای معلم از عملکرد الهام یاوری رئیس مدارس سمپاد و فرآیند جذب تیزهوشان

پیش تر گزارشی در مورد نتایج یک پژوهش جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران در صدای معلم منتشر شد . ( این جا )

در این گزارش آمده بود : «در میزگرد علمی – تخصصی با عنوان : " بررسی و نقد پدیده تنوع مدارس در نظام آموزشی ایران " که به مناسبت هفته پژوهش به میزبانی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در سالن اجتماعات سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی برگزار گردید ؛ بهزاد نظری عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران نتایج یک پژوهش را چنین بیان می کند :

انتقاد صدای معلم از عملکرد الهام یاوری رئیس مدارس سمپاد و فرآیند جذب تیزهوشان

در مورد مدارس استعدادهاي درخشان نيز لزوم بازگشت به اساسنامه اوليه مورد تاكيد بود و توسعه ايجاد شده در سنوات اخير را آسيب جدي نظام تعليم و تربيت كشور تلقي مي‏ نمايند. آیا این مسئولان و مقامات تصور می کنند با عدم پاسخ گویی و بی تفاوتی تغییری در اوضاع رخ خواهد داد و عطش جامعه و حوزه عمومی برای پرسشگری و دانستن فروکش خواهد کرد ؟

جمع نظرات مبتنی بر این بود که مدارس تیزهوشان قادر نیستند تیزهوشان واقعی را جذب کنند و افراد جذب شده تیزهوش نیستند و لازم است آزمون‏ هاي مدارس استعدادهاي درخشان از نظر سطح علمي و كيفيت قادر باشند دانش آموزان تيزهوش را به طور واقعي و با تعداد محدودتر براي اين مدارس سرند نمايند.»

منظور از « تربیت متوازن » چیست ؟ اگر منظور تربیت دانش آموزان بر اساس معیارهای سند تحول بنیادین و ساحت های شش گانه است ؛ آیا  برای تامین ورودی این گونه مدارس خاص از ابزار و سنجه مناسب و معتبر استفاده می شود ؟ این در حالی است که درون دادهای این گونه مدارس بر اساس آزمون های هوش و پیشرفت تحصیلی گزینش می شوند و این به صورت منطقی و عقلانی نمی تواند تعریف تربیت متوازن را شامل شود مگر آن که برای ساحت های مورد نظر به صورت دقیق و نظام مند برنامه ریزی شود .

اگر ادعای این مقام را در مورد تربیت متوازن بپذیریم ؛ چگونه است که اکثریت خروجی های این گونه مدارس و دارندگان مدال های المپیادها در این چهار دهه از کشور خارج شده و تمایلی برای خدمت و فعالیت در کشور خودشان را ندارند ؟ چه کسی و کدام نهاد باید در این مورد پاسخ گو باشد ؟

انتقاد صدای معلم از عملکرد الهام یاوری رئیس مدارس سمپاد و فرآیند جذب تیزهوشان

پیشنهاد صدای معلم این است که به جای برگزاری نشست در محیط های سربسته و و مملو از تعریف و تعارف ، نشستی با رسانه ها بگذارید و در مورد سخنان و عملکرد خود پاسخ گو و مسئولیت پذیر باشید .

پایان گزارش/


انتقاد صدای معلم از عملکرد الهام یاوری رئیس مدارس سمپاد و فرآیند جذب تیزهوشان

منتشرشده در گفت و شنود

آیا در ایران تاریخ یک علم به حساب می آید و آیا ما مردمی نقدپذیر هستیم

امروزه، نوشتن در هیچ حوزه ای به اندازه حوزه تاریخ سخت نیست به دو علت:

اولا، همه در حوزه تاریخ خود را متخصص می دانند!
ثانیا، در ایران، هر دوره ای از تاریخ صاحب دارد!

قبلا یک همسایه ای داشتیم که کارش غسالی بوده وقتی با او صحبت می کردم در تمام حوزه های تاریخ اظهار نظر می کرد! من حق نداشتم در پیش او از غسل میت یا نوع کافور یا تابوت...صحبت کنم اما او در مورد تمامی شاهان، اظهار و نظر می کرد! به نادر و رضاشاه علاقه داشت. ده سال در مورد رضاشاه صحبت کردیم اما نتوانستم یک اپسیلون نظرش را تغییر بدهم مخصوصا که الان اوضاع اقتصادی و فساد بدتر شده این رفیق غسال ما در عقیده اش مصمم تر گشته...!

توده های مردم به تکیه گاه نیاز دارند ؛ به قهرمانان تاریخی که به آنان تکیه کنند تا در سایه آن آرامش پیدا کنند و لذت ببرند و اگر چنین قهرمانی در تاریخ وجود نداشته باشد در ذهن خودشان آن را می سازند...! برای بلوغ و بالیدن، پی در پی نیاز داریم افکار و قهرمانان تاریخی مان را از پستوهای ذهنی خود بیرون کشیده آنان را داخل کوره آتش کرده وقتی حسابی سرخ شدند آنگاه رو سندان گذاشته و به ضربات پتک های نقد بسپاریم تا ببینیم چند مَرده حلاجند .

همچنان که گفتم هر برهه ایی از تاریخ در این کشور صاحب دارد از تاریخِ باستان تا الان...

اگر به یک ملای ده در دویست سال پیش بنویسی بالای چشمش ابرو بوده، انگار بر کل این طبقه توهین کرده ای، چه برسد به اینکه مثلا در مشروطه به نقد عملکردهای میرهاشم یا میرزا حسن مجتهد یا شیخ فضل الله نوری ...بپردازی، چون با دو یا سه واسط به پیغمبر و خدا وصل می شوند و در نتیجه شما انگار به خدا جسارت کرده ایی...!

یا نوشتن و نقد احزاب دوران معاصر مثلا حزب توده یا چپ ها و یا راست ها هم دردسر و انگ های مخصوص خودشان را دارند که بلافاصله بر سر نویسنده نگون بخت آوار می کنند ؛ هر کدام از احزاب طرفداران و بازماندگانی دارند که همچنان چماق به دست دم در ِ آن حوزه ایستاده...!

هر برهه ای از تاریخ صاحب دارد . دوستان ترک به دوره قاجاریه حساس هستند مثلا اگر تو بر حرمسرای فتحعلی شاه و زنان تنبان فنری او، کوچک ترین نقدی بنویسی حتما طیفی را گله مند ساخته ای! اگر بر جنایات آقامحمدخان در تفلیس اشاره کنی، بلافاصله گلایه ها آغاز می گردد که تو دیگه چرا؟!

در مقدمه کتاب خاطرات غلام یحیی، عملکردهای این آدم را نقد کرده بودم . یکی از این دوستان ماه ها قهر کرد! مدام می گفت : « شما دیگه چرا؟! »

اما سفت و سخت ترین و افراطی ترین طرفداران، پهلویست ها هستند چون هم زنده و هم متشکل اند. در نتیجه، هر نوشته ای و نقدی در مورد رضاشاه که نوشته ام با رکیک ترین فحش ها در پیوی مواجه شده ام، انگار طرفدارانش این فحش ها را از خود آن مرحوم به ارث برده اند چون خود رضاشاه یکی از قهارترین فحاشان تاریخ بود.

آیا در ایران تاریخ یک علم به حساب می آید و آیا ما مردمی نقدپذیر هستیم

و آرزو می کنند که او برگردد با پزشک احمدی اش و سرپاس مختاری اش...! ایرانیان متأسفانه، مردمی به شدت رمانتیکی، احساساتی و گرفتار افراط و تفریط هستند و در دوره هایی که اوضاع سخت تر می گردد این افراط و تفریط در داوری ها به اوج خودش می رسد .

ده ها کتاب در دفاع از رضاشاه نوشته شده اما هیچ کدام نتوانسته اند خدمتی بکنند به اندازه خدمتی که اوضاع اسف بار اقتصادی فعلی بر رضاشاه کرده...!

چنین می نماید که در میان مردم ایران، هنوز تاریخ به عنوان یک علم شمرده نمی شود و در این حوزه، پژوهش حرکت از مجهول به سوی معلوم نیست بلکه در ابتدا همه چیز برایمان معلوم و روشن است ؛ تنها تلاش می کنیم برای تایید تابوی ذهنی مان!.

آیا در ایران تاریخ یک علم به حساب می آید و آیا ما مردمی نقدپذیر هستیم

حمله کنندگان به نوشته هایم در این کانال، هرگز در پی این نبوده اند که آیا منابع و ماخذی که آورده ام متقن و دست اول و کافی بوده اند یا نه؟! هرگز نمی نویسند که چرا نقد می کنی؟! بلکه می گویند چرا تخریب می کنی؟! ...به راستی مرز نقد و تخریب کجاست؟

ایرانیان متأسفانه، مردمی به شدت رمانتیکی، احساساتی و گرفتار افراط و تفریط هستند و در دوره هایی که اوضاع سخت تر می گردد این افراط و تفریط در داوری ها به اوج خودش می رسد...

آنان نیازمند یک دوره روشنگری و تحول فرهنگی بوده اند که باید از سر می گذراندند اما به جای آن، آنها تنها دو بار انقلاب فیزیکی کرده اند!

آیا در ایران تاریخ یک علم به حساب می آید و آیا ما مردمی نقدپذیر هستیم

برای بلوغ و بالیدن، پی در پی نیاز داریم افکار و قهرمانان تاریخی مان را از پستوهای ذهنی خود بیرون کشیده آنان را داخل کوره آتش کرده وقتی حسابی سرخ شدند آنگاه رو سندان گذاشته و به ضربات پتک های نقد بسپاریم تا ببینیم چند مَرده حلاجند...

هیچ چیز ارزشمندتر و نجات بخش تر از این نیست که کودکان و جوانانی را تربیت کنیم که هر موقع، با داده های بیرونی مواجه گشتند که خلاف افکارشان را نشان می دهند در آن صورت، به آسانی به جای چسبیدن بر افکار غلط خود و بازگشت به غار تاریک افلاطونی، جرات داشته باشند به نفع داده های بیرونی حرکت کنند یعنی جرات پوست اندازی...

کانال تاریخ تحلیلی ایران


آیا در ایران تاریخ یک علم به حساب می آید و آیا ما مردمی نقدپذیر هستیم

منتشرشده در دیدگاه

افزایش حقوق کارکنان وزارت امور اقتصادی و دارایی بدون بار مالی و وضعیت افزایش حقوق معلمان

احسان خاندوزی وزیر امور اقتصادی و دارایی در 18 آبان ماه در نامه‌ای که در خبرگزاری مهر منتشر شده، از میثم لطیفی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان اداری استخدامی کشور درخواست کرده است حقوق کارکنان وزارت اقتصاد و ادارات وابسته افزایش یابد. بر اساس این نامه، وزیر اقتصاد به پایین بودن رتبه بندی و احکام ریالی کارکنان وزارت امور اقتصادی و دارایی در مقایسه با سایر دستگاه‌های مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری اشاره و پیشنهاد افزایش برخی ردیف‌های احکام حقوق کارکنان آن وزارت خانه را مطرح نموده است. در آموزش و پرورشی که هزینه­ های جاری به سختی تأمین می­ شوند و هیچ ­گونه درآمدی نیز ندارد و نگاه هزینه­ ای بر نگاه سرمایه­ گذاری غالب است، به چه شکلی باید مشکل معیشت معلمان را حل نمود؟

پیشنهادهای وزیر اقتصاد در دو بخش افزایش فوق‌العاده ویژه موضوع بند (۱۰) ماده ۶۸ قانون خدمات مدیریت کشوری تا سقف تعیین شده ( ۵۰ درصد) و تسری برقراری فوق العاده خاص می باشد.

این درخواست در شرایطی است دولت با کسری بودجه زیادی در سال جاری مواجه است و برای تأمین هزینه‌های خود با مشکلات زیادی مواجه است.

علی جدی عضوی کمیسیون صنایع و معادن مجلس درباره این موضوع گفت: افزایش حقوق در این حجم با چه عنوانی قابل قبول است؟ در شرایطی که ما داریم، با چنین اقدامی یک مسابقه برای افزایش حقوق شکل خواهد گرفت که اصلاً منطقی نخواهد بود. اگر این امر اجرایی شود، قطعاً افزایش حقوق به باقی وزارتخانه‌ها نیز کشیده خواهد شد و نمی‌توان تبعات آن را کنترل کرد. لذا مجلس قطعاً موضع محکمی خواهد گرفت و به این موضوع ورود خواهد کرد.

افزایش حقوق کارکنان وزارت امور اقتصادی و دارایی بدون بار مالی و وضعیت افزایش حقوق معلمان

جعفر قادری عضو کمیسیون اقتصادی نیز در این باره گفت: با این درخواست یک رقابت میان دستگاه‌های مختلف برای افزایش حقوق پیش می‌آید که قابل کنترل نخواهد بود. در شرایط فعلی نباید دستگاه‌ها چنین انتظاری داشته باشند و سازمان برنامه بودجه نیز نباید زیر بار این درخواست‌ها برود .اصلاً چنین چیزی نباید توسط وزارت خانه‌ها دنبال شود. چرا که شرایط کشور به گونه‌ای نیست که پاسخگوی مطالبات گروهی باشیم. نباید اصلاً این مطالب مطرح شود و دولت باید سریع‌تر این عدم توازن‌ها در دستگاه‌های مختلف بررسی کند.

به دنبال اعتراض نمایندگان مجلس به این افزایش حقوق یک منبع آگاه در وزارت اقتصاد گفت: اعمال افزایش ۵۰ درصدی فوق العاده حقوق اکثر دستگاه­های اجرایی در سال های قبل اجرا شده و وزارت اقتصاد و دستگاه های تابعه آن از معدود دستگاه هایی هستند که تاکنون به طور کامل حقوق مشمول کارکنان خود را به شکل کامل اجرا نکرده اند.

بنا به گفته این منبع، خاندوزی تأکید کرده که وزارت اقتصاد و دستگاه‌های تابعه اجرای این قانون را از طریق صرفه جویی در هزینه ­ها و از محل اعتبارات داخلی خود تأمین خواهند کرد که بدون بار مالی خواهد بود.

این حرکت از طرف وزیر اقتصاد که سکاندار اقتصادی دولت است و برای مهار تورم  و گرانی و کاهش قیمت­ها تلاش می­ کند و باید الگوی مناسب سایر وزرا در کاهش تورم واقتصاد مقاومتی باشد، درخواستی عجیب و غریب است که اجرای آن در این شرایط سخت اقتصادی می­ تواند تبعات جبران ناپذیری را برای دولت و مجلس به دنبال داشته باشد و تنش ­هایی را در جامعه به وجود آورد. اگر بقیه وزارتخانه­ ها نیز بخواهند از منابع داخلی خود و صرفه­ جویی هزینه ­ها چنین افزایش­ هایی را داشته باشند این هرج و مرج، نظام هماهنگ پرداخت حقوق را بیش از پیش خدشه­ دار می ­کند و تورم افسار گسیخته را باعث می شود. از طرفی چگونه ممکن است که این افزایش حقوق بار مالی نداشته باشد و بتوان با صرفه ­جویی در هزینه­ های جاری که تخصیص آن نیز به سختی انجام می ­شود، منابع مورد نیاز برای افزایش حقوق را تأمین کرد؟

جالب است که لایحه رتبه بندی معلمان که نزدیک 10 سال است به فرهنگیان قول داده شده و اعتراضات زیادی را به همراه داشته و مجلس و دولت هم پیگیر آن هستند، هنوز در مجلس بلاتکلیف مانده و به سرانجام نرسیده است و عده ­ای اجرای رتبه بندی معلمان را تورم زا می­ خوانند در حالی که وزیر اقتصاد که خود باید الگوی رعایت مسائل اقتصادی و ضد تورم باشد، به راحتی درخواست افزایش حقوق کارکنان وزارت اقتصاد را دارد که هیچ گونه هماهنگی با دولت و مجلس هم نداشته است.

افزایش حقوق کارکنان وزارت امور اقتصادی و دارایی بدون بار مالی و وضعیت افزایش حقوق معلمان

پرسش اینجاست که آیا در آموزش و پرورش هم می ­توان از صرفه­ جویی هزینه ­های جاری و یا منابع در­آمدی خود وزارتخانه، افزایش حقوق معلمان را اجرایی کرد؟ در آموزش و پرورشی که هزینه­ های جاری به سختی تأمین می­ شوند و هیچ ­گونه درآمدی نیز ندارد و نگاه هزینه­ ای بر نگاه سرمایه­ گذاری غالب است، به چه شکلی باید مشکل معیشت معلمان را حل نمود؟


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

افزایش حقوق کارکنان وزارت امور اقتصادی و دارایی بدون بار مالی و وضعیت افزایش حقوق معلمان

منتشرشده در یادداشت

بازگشایی مدارس و مرگ مدرسه

سخن گفتن در باب آن چه در این دو سال و از معبر « تعطیلی » بر مدرسه ایرانی گذشته است بحث مُطوّلی است و قلم از تلخیص آن در قواره مکتوبی کوتاه لرزان می نماید اما از همان ابتدای اسفند 1398 که ناقوس تعطیلی مدارس به صدا در آمد می شد پیش بینی کرد که بر سر « مدرسه » چه خواهد آمد ...

در واقع ، پیش از تحمیل کرونا بر کشور و ارکان آن ، مدرسه به عنوان سلول بنیادین نظام آموزشی تعطیل بود و با آن چه در مورد آن تصمیم گیری شد « تعطیل تر » هم گشت و شاید جبران ناپذیرتر .در بدنه آموزش کشور ، معلمان هم دوست و همراه خوب و مطمئنی برای این مدرسه بی دفاع نبودند .

در بسیاری از کشورها که حل مسائل به طور معمول تابع جهان بینی علمی بوده و روزمرگی در آن جایی نداشته و یا بسیار کم رنگ است سعی شد با اتخاذ تدابیری ویژه و هماهنگ آسیب های این تعطیلی به حداقل ممکن برسد .

جالب است بدانیم در کشورهایی با رنکینگ آموزشی بالا مانند سنگاپور ، تایوان ، ژاپن و نیز کشورهای موفق در اروپا و آمریکا سیاست اصلی بر این بود که مدرسه آخرین جایی باشد که تعطیل می شود و این کشورها روند عادی آموزش را بر اساس « برنامه » طراحی و اجرا کردند .

بازگشایی مدارس و مرگ مدرسه

اما در ایران ، مدرسه نخستین جایی بود که تعطیل شد و مطرح شدن کشور ما به عنوان دارنده بیشترین تعطیلات در تقویم آموزشی می تواند شاخصی زنده و فصل الخطابی بر اثبات « ابرچالش نگاه به آموزش » هم از سوی حکومت و هم تایید کنندگان آن به عنوان شهروندان باشد .

اگرچه مطابق سند تحول بنیادین و در راهکار 2 – 17 به آموزش الکترونیکی اشاره شده و قرار بوده تا پایان برنامه پنج توسعه عملیاتی گردد اما بحران کرونا نشان داد که اراده ای برای به روز رسانی آموزش وجود ندارد و کنش و فعالیت مسئولان بیش از آن که ناظر بر برنامه محوری و فرایند حل مساله باشد بر نمایش و تبلیغات و سخنرانی استوار است .

فصل مشترک پاسخ این مقامات در برابر پرسش و مطالبه گری اندک رسانه های مستقل ، احاله همه امور به تصمیات ستاد ملی مقابله با کرونا و رفع مسئولیت های حرفه ای از خود در این زمینه بود .

واقعا این پرسش مطرح است که چرا مدارس عشایری و مدارس کم جمعیت کشور در مقیاس بالا با آن که می توانستند با رعایت دستور العمل ها تعطیل نباشند اما همرنگ با جماعت ، حتی شعار مدرسه محوری و قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش هم در این رابطه به محاق رفت ؟

بازگشایی مدارس و مرگ مدرسه

از سوی دیگر در بدنه آموزش کشور ، معلمان هم دوست و همراه خوب و مطمئنی برای این مدرسه بی دفاع نبودند . در ایران ، مدرسه نخستین جایی بود که تعطیل شد و مطرح شدن کشور ما به عنوان دارنده بیشترین تعطیلات در تقویم آموزشی می تواند شاخصی زنده و فصل الخطابی بر اثبات « ابرچالش نگاه به آموزش » هم از سوی حکومت و هم تایید کنندگان آن به عنوان شهروندان باشد .

در حالی که کنش گران آموزشی و بخش رسانه در آموزش و پرورش می توانستند مطالبه گری را در این مدت طولانی تعطیلی بر اولویت دهی واکسیناسیون معلمان و دانش آموزان متمرکز کنند و خواهان بازگشایی جدی ایمن و تدریجی مدارس شوند مانند آن چه در قضیه رتبه بندی معلمان رخ داد اما کنش غالبی که در این مدت از میان این جمعیت برخاست تایید بی برنامگی مسئولان و تشدید پدیده « مرگ مدرسه » بود .

مهم ترین درس کرونا شیشه ای کردن درون های صداقت گریز و پرده برداری حقیقی از چیزهایی بود که هویت مدرسه را تشکیل می دادند .
آیا از گذشته درس می گیریم ؟

این یادداشت در شماره 55 مجله « شوق تغییر » منتشر شده است .

منتشرشده در یادداشت

 تعداد مدارس معارض دار در استان البرز دبیرستان شهدای انقلاب اسلامی (شهیدستان کرج) یکی از ده‌ها مدرسه ای در استان البرز است که پس از دهه ها فعالیت مستمر، امروزه معارضین جدی پیدا کرده اند. پدران و پدر بزرگان بخشنده و خیراندیش دیروز، بخشی از زمین ها و ملک و املاک خود را به صورت سنتی و معمولا بدون رعایت تشریفات وقف، وقف مدرسه سازی کرده اند ؛ امروز با ارزش پیدا کردن تصاعدی املاک وقفی، وراث طمعکار با هزار و یک حیلت و با استخدام وکلای زبده در تلاشند تمام یا بخشی از مدارس وقفی دیروز را از چنگ آموزش و پرورش خارج کنند.

بنا بر اذعان مسئولین آموزش و پرورش البرز، حداقل ۱۰ ملک دارای حکم خلع ید و قلع و قمع (که از سنوات گذشته برایشان رای صادر شده ولی با پیگیری های واحدهای حقوقی به تاخیر افتاده است) در استان البرز وجود دارند.

مدرسه "بهار آزادی فردیس" یکی از مدارسی است که در شعبه ۲ دیوان عالی کشور از طریق اعمال ماده ۴۷۷ نفض قانون آئین دادرسی کیفری از چنگ‌مدعیان خارج شده است.

این هفته مصاحبه مدیر آموزش و پرورش ناحیه ۳ کرج بسیار تکان دهنده بود.

حکم تخریب برای مدرسه ای دو شیفته در محمدشهر با ۲۴۰۰ دانش آموز در وسط سال تحصیلی، خبری فاجعه آمیز برای آموزش و پرورش استان و کشور است.

ظاهرن تلاش های مسئولین در اقناع وراث به جایی نرسیده و هر آن امکان اجرای حکم تخریب وجود داشته و چماق تهدید وراث بر سر دانش آموزان محروم منطقه سایه افکنده است.

مدیر آموزش و پرورش :
ورثه حکم تخریب ۲ مدرسه در محمد شهر کرج را گرفتند

مدیرآموزش و پرورش ناحیه سه کرج اعلام کرد: ورثه حکم تخریب ۲ مدرسه ابتدایی میثم تمار و پرورش را در محمد شهر کرج گرفتند اما اجرای حکم با دستور دادستان یک سال به تاخیر افتاد.

ابراهیم فلاح نژاد روز چهارشنبه در گفت و گو با ایرنا اظهارداشت: در مدارس ابتدایی میثم تمار و پرورش واقع در خیابان گلستانک محمد شهر کرج ۲ هزار و ۴۰۰ دانش آموز تحصیل می کند که یک هزار و ۲۰۰ نفر آن دانش آموز دختر و مابقی پسر هستند.

وی با اشاره به اینکه ۴۰ سال قبل ۲ هزار متر زمین به آموزش و پرورش به صورت دست نویس از سوی پیرمردی نیک اندیش اهدا شد، خاطرنشان کرد: ساختمان مدرسه نیز با قلک های دانش آموزان و کمک های مردم ساخته شد اما ورثه بعد از ۳۵ سال اقدام به شکایت علیه آموزش و پرورش به منظور بازپس گیری زمین کردند.

وی بیان داشت: باوجود نشست های مختلف با وراث مبنی بر نیاز فضای آموزشی در محل سکونت دانش آموزان و همچنین کمبود فضای آموزشی در محمد شهر و سایر مناطق پرجمعیت حوزه آموزش و پرورش ناحیه سه کرج متاسفانه ۲ نفر از وراث اقدام به پیگیری شکایت خود کردند و در نهایت حکم تخریب صادر شد.

فلاح نژاد تصریح کرد: ورثه حکم تخریب مدرسه را از دادگاه گرفته اند که این موضوع مهم موجب نگرانی اولیا و اضطراب دانش آموزان شده است.

مدیرآموزش و پرورش ناحیه سه کرج با بیان اینکه فضای آموزشی دیگری در محمد شهر کرج برای جا دادن ۲ هزار و ۴۰۰ دانش آموز نداریم، اضافه کرد: ۲ مدرسه میثم تمار و پرورش دارای متراکم ترین جمعیت دانش آموزی آموزش و پرورش ناحیه سه کرج است که اکنون دانش آموزانش در سرگردانی به سر می برند.

وی یادآورشد: خارج شدن حتی یک مدرسه از چرخه آموزشی با توجه به کمبود فضای آموزشی که وجود دارد، چالشی جدی برای محمد شهر محسوب می شود.

مدیرآموزش و پرورش ناحیه سه کرج افزود: وراث تا کنون بارها با نیروی انتظامی برای اجرای حکم به ۲ مدرسه میثم تمار و پرورش مراجعه کرده اند.

وی تاکید کرد: اکنون ورثه ، حکم دادگاه مبنی بر قلع و قم و خلع ید مدرسه را در دست دارند که با طرح موضوع در شورای تامین و با دستور دادستان یک سال مهلت گرفته شد.
آموزش و پرورش ناحیه سه کرج حدود ۱۲۰ هزار دانش آموز دارد."

تعداد مدارس معارض دار در استان البرز

سخنی با استاندار البرز:

جناب دکتر عبدالهی عزیز
ضمن تبریک مجدد انتخاب شما

همان طور که مستحضرید چند روزیست که با دستور قضایی و پلمپ مدارس یاد شده و بیرون کردن کادر و دانش آموزان مظلوم منطقه محمدشهر کرج، تعادل روحی و روانی آموزش و پرورش ناحیه و استان را به هم ریخته اند.

انتطار می رود با توجه به سوابق شغلی و تجربیات عمرانی چند لایه جنابعالی در اشل ملی، با ورودِ به هنگام به مسئله مدارس معارض دار استان، سایه سنگین چماق تخریب و تهدید وراث را از سر این مدارس ( که بعضا بیش از نیم قرن قدمت دارند با کدخدامنشی و هژمونی شورای تامین استان با واگذاری زمین های معوض) کم کرده و آرامش روحی و روانی را به مدارس معارض دار برگردانید.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تعداد مدارس معارض دار در استان البرز

منتشرشده در یادداشت

آیا بدون تغییر در نگرش و خود انتقادی انقلاب در خیابان و تغییر ساختار سیاسی به اصلاح می انجامد

اغلب کشورهای جهان سوم یا کشورهای درگیر جنگ و خشونت و نژادپرستی برای گذار به جهان مدرن و یا پذیرش دگرگونی های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی یکی از دو راه «انقلاب درونی در نگرش افراد» یا «انقلاب بیرونی و دگرگونی ساختارهای سیاسی» را در پیش گرفتند.

حالا پس از گذشت سالیان متمادی آنچه می بینیم این است که تمام کشورهایی که مدل اول یعنی "انقلاب درونی در نگرش شهروندان" را در پیش گرفتند به تدریج و بدون خشونت فراوان به انقلاب دوم یعنی دگرگونی در ساختارهای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی هم نائل شدند. اما کشورهایی که راه رستگاری و نجات خود را در فتح خیابان و پایین کشیدن حاکمان و تغییر نظامهای سیاسی از طریق انقلاب و کودتا می جستدند، لزوما به رضایت و شادکامی مدنظر خود دست نیافتدند و اغلب پس از مدتی دوباره به همان ناراضیان و عاصیان وضع موجود تبدیل شدند و برای دهه ها مدام درجا زدند.

ایران در صد و بیست سال اخیر دو انقلاب، دو کودتا و چندین نهضت و جنبش مهم اجتماعی و سیاسی را تجربه کرده است. این میزان از انقلاب و جنبش در یک کشور در طول یک قرن اخیر تقریبا در دنیا بی سابقه یا بسیار کم سابقه است. حال سوالی که مطرح می شود این است که آیا این میزان از جنبش های اجتماعی و سیاسی نشان از بلوغ جامعه و در مسیر تحقق بخشیدن به مطالبات سیاسی و اجتماعی بوده است؟ آیا ایران با این میزان از فتح خیابان توسط آحاد ملت و به پایین کشیدن حاکمان و نظام های سیاسی مختلف، امروز دارای توسعه یافته ترین نظام اقتصادی و فرهنگی و سیاسی است؟

آیا بدون تغییر در نگرش و خود انتقادی انقلاب در خیابان و تغییر ساختار سیاسی به اصلاح می انجامد

باید از آن هموطنانی که علاقه بسیار زیادی دارند تا ایران را با سوئیس و انگلیس و آلمان و ژاپن مقایسه کنند (بدون اینکه کوچکترین شباهت تاریخی و فرهنگی به یکدیگر داشته باشند) پرسید، شمایی که همیشه عاشق انقلاب و دگرگونی های بنیادی در ساختارهای سیاسی هستید کدام از یک از همین کشورها را سراغ دارید که این میزان از جنبش، شورش و انقلاب را تجربه کرده باشد؟ همیشه ایجاد انقلاب درونی و اصلاح رفتارهای خویش امری بسیار سخت و دشوار است چرا که اکثریت مردم هیچ ایرادی در نگرش خود نمی بینند و طبیعتا هیچ نیازی هم به اصلاح احساس نمی کنند.

واقعیت این است که جامعه ما بیشتر از آن که به فکر اصلاح تدریجی مسائل و ایجاد انقلاب درونی در شیوه نگرش افراد به مسائل مختلف سیاسی و اجتماعی و فرهنگی باشد به فکر ایجاد انقلاب و تغییر در ساختارهای سیاسی است و این واقعیت ساده را که جامعه ای که در آن رفتارها و نگرش ها اصلاح نشوند، هیچ انقلابی پیام آور آزادی و قانون مندی نخواهد بود را مدام نادیده گرفته است. جامعه ما شبیه کلاس دانشگاهی است که دانشجویانش به جای اصلاح رفتار و شیوه مطالعه خود، مدام با بهانه کردن تدریس ضعیف استاد به فکر عوض کردن اساتید هستند و در نهایت با تعویض اساتید هم موفق به پاس کردن واحدهای درسی شان نمی شوند.

جامعه ما به دنبال ساده ترین راه برای رسیدن به رفاه و آزادی است و آن راه ساده را همیشه در ایجاد انقلاب در ساختارهای سیاسی جسته است. جامعه ما این واقعیت ساده را که برای رسیدن به موفقیت باید ابتدا نوع نگرش ملت تغییر کند را همیشه نادیده گرفته است.

آیا بدون تغییر در نگرش و خود انتقادی انقلاب در خیابان و تغییر ساختار سیاسی به اصلاح می انجامد

البته علت اصلی گرایش مردم به انقلاب و کودتا و شورش و تغییر ساختارهای سیاسی بسیار ساده است چرا که ایجاد تغییر در نظام سیاسی و حاکمان، بسیار ساده تر و راحت تر از تغییر در نوع نگرش خود به سیاست و فرهنگ و جامعه و.. است. (البته همیشه ایجاد انقلاب درونی و اصلاح رفتارهای خویش امری بسیار سخت و دشوار است چرا که اکثریت مردم هیچ ایرادی در نگرش خود نمی بینند و طبیعتا هیچ نیازی هم به اصلاح احساس نمی کنند)

تاریخ نشان می دهد، جامعه ای که «خود انتقادی» و اصلاحات در نگرش فردی و اجتماعی را پیشه کرده باشد، پس از چندین دهه مشاهده می کند که دچار انقلابی بزرگ شده است، بدون آنکه خیابانی را فتح کرده یا بانک و اتوبوسی را آتش زده باشد. ژاپن یا انگلیس در طول تاریخ خود کمترین کودتا یا انقلاب و جنبش های اجتماعی بزرگ را رهبری کرده اند اما در عمل و به صورت تدریجی بزرگترین انقلاب ها (از قبیل انقلاب فکری، اقتصادی، سیاسی و صنعتی) را رقم زده اند. در مقابل هندوراس و نیکاراگوئه و اوگاندا و پاکستان و چندین کشور دیگر بیشترین انقلاب و کودتا را داشته اند اما در عمل هیچ تغییر مثبت و بنیادینی را چندانی نکرده اند.

کانال خرمگس


آیا بدون تغییر در نگرش و خود انتقادی انقلاب در خیابان و تغییر ساختار سیاسی به اصلاح می انجامد

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

در نشست رسانه ای دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش که اخیرا برگزار شد ؛ یکی از خبرنگاران حاضر پرسشی را در مورد « انتخاب وزیر آموزش و پرورش و نقش شورای عالی در آن مطرح کرد .

در ادامه مدیر صدای معلم پیشنهادی را در تکمیل پرسش آن خبرنگار بیان کرد که بعدا در قالب یک گزارش مستقل در این رسانه منتشر گردید . ( این جا )

آن چه در زیر می آید ؛ مشروح پرسش و پاسخ مطروحه در این نشست شورای عالی آموزش و پرورش است .

منتشرشده در گفت و شنود

 آسیب شناسی شبکه شاد و آموزش های مجازی

گفت و گوی صوتی را فعال می کنم تا بتوانم ارتباط نزدیک تری با دانش آموزان برقرار کنم. دقایقی از تحلیل درس نگذشته یکی از دانش آموزان میکروفونش را باز می کند و با صدایی ضعیف می پرسد : خانم ما از دیشب تا الان از اضطراب نخوابیدیم . می پرسم چرا؟ ادامه می دهد خانم ما هفت درس کتاب را مجازی خواندیم ، حالا از هفته آینده حضوری شویم چگونه حضوری امتحان دهیم ؟ ما اصلا آمادگی نداریم. صدایش قطع و وصل می شود با اختلالی که در گفت و گوی صوتی ایجاد می شود مجدد سعی می کنم گفت و گوی صوتی را فعال کنم . این بار جمعی از دانش آموزان نیز در موافقت با اظهارات همکلاسی خود سعی می کنند هر کدام به یکی از نواقص شاد اشاره کنند .

اول آذر است و هنوز شاد در سال تحصیلی ۱۴۰۰ به روز رسانی نشده است هر دبیری خودش در شاد کلاسش را تعریف کرده است . بخش های دیگر شاد مانند بات تکلیف آزمون ساز در دسترس نیست . اغلب دانش آموزان در دانلود فایل های درسی با مشکل مواجه می شوند .

در پایان صحبت های دانش آموزان تلاش می کنم با آنها همدلی کنم تا قدری از استرس شان کم کرده باشم اما واقعیت ناکارآمدترین شبکه اجتماعی دانش آموز را هر کارشناس آموزشی که با این پیام‌رسان آشناست می داند .

بنابر برنظر کارشناسان آموزش ، فرآیند یادگیری چیزی فراتر از ارسال فیلم و فایل درسی است ؛ اگر چنین نبود که پیش از این شبکه آموزش و اغلب سایت های آموزشی با اتخاذ چنین شیوه های آموزشی می توانستند صاحب بزرگترین سامانه آموزشی کشور گردند.

تدریس، آموزش صرف نیست. ارزشیابی ، تکرار و تمرین و رفع اشکال در محیط کلاس به مثابه بوم نقاشی است که ابتدا طرح اولیه روی بوم نقطه به نقطه با خطوط کم رنگ طراحی می گردد سپس طرح اصلی پررنگ می شود. این پروسه شاید ماه‌ها طول بکشد . نقاط ضعف حذف می گردد و نقاط قوت پررنگ می شود .

دست نقاش روی بوم رنگ می پاشد. می داند کجا را برجسته تر کند و کجای طرح را کم رنگ کند.  از دل تیره روشن طرح آنچه ذهنیت نقاش است رخ می نماید .

آسیب شناسی شبکه شاد و آموزش های مجازی

آموزش نیز چنین است.  طرح درس با ایجاد انگیزه در کلاس آغاز می گردد ؛ اهداف کلی و جزئی تبیین می گردند و اهداف رفتاری و انتظاراتی که از دانش آموزان پیش از تدریس و پس از تدریس می رود تماما در طرح درس مشخص می گردد. حتی معلم چهره دانش آموزان را در طرح درس می گنجاند. می داند در کدام مبحث با چهره هایی مات و سردرگم مواجه خواهد شد و ناگزیر است با شگردی معلمانه از سنگلاخ دیرفهم بودن مطلب بگذرد.

تدریس، آموزش صرف نیست.  این‌بوم نقاشی از پیش طرح بندی می شود و از کلاسی به کلاس دیگر تغییر می کند . گاه روند تدریس کند است و گاه برنامه های پرورشی آن را به تعویق می اندازد ، هرگز طرح درس یکسانی برای همه کلاس ها نمی توان نوشت زیرا تدریس چونان صنایع دستی است ، از جنس ماشین نیست که همه طرح ها را یکسان و قالبی تولید کند.

طرح درس هر کلاس متفاوت از کلاس دیگر است .

حال تصور کنید تدریس در فضای مجازی چونان دستگاه چاپ همه را یکسان قالب می زند ، بدون آن که به تفاوت های فردی دانش آموزان توجه کند یا بدون در نظر گرفتن این نکته که سرعت یادگیری هر دانش آموز نسبت به دانش آموز دیگر متفاوت است .

در پژوهشی که در « فصلنامه فن آوری و ارتباطات در علوم تربیتی » در خصوص چالش های آموزش مجازی انجام گرفته است ؛ به دسته بندی موارد مخل در آموزش مجازی پرداخته شده و آنها در سه دسته تقسیم بندی گردیده است :

دسته اول مشکلات فنی هستند که در آن به ضعف در زیر ساخت‌ها و نبود ارتباط چهره به چهره بین مدرس و فراگیرنده و کاهش امنیت در اطلاعات اشاره شده است .

دسته دوم مشکلات مهارتی و عدم تطابق مدرسان با آموزش برخط می باشند که عدم آشنایی با محیط مجازی و ساختار آن دشواری ارزیابی کیفیت یادگیری فراگیران و عدم تناسب شیوه ارزشیابی با ارائه دوره پایین بودن سطح سواد اطلاعاتی و رایانه‌ای فراگیران مقاومت مدرسان برای ورود به عصر فن آوری و تغییر شیوه‌های ارزیابی سنتی و در نهایت افزایش حجم کاری مدرسان را شامل می‌شود.

و آخر دسته سوم مشکلاتی هستند که مسائل اخلاقی بیان شده اند و آن را از مهمترین مسائل رویارویی مدرسان دوره های مجازی می دانند .(فصلنامه فن آوری و ارتباطات شماره دوم زمستان ۹۵)

آسیب شناسی شبکه شاد و آموزش های مجازی

امروزه تکنولوژی آموزش چیزی فراتر از شاد و فضای مجازی را می طلبد و آنچه در پایان اين يادداشت لازم است به آن اشاره گردد؛ آموزش خودمراقبتی در مقابل آسیب های روحی پسا کرونا است .

پیش از بازگشایی مدارس آموزش ، خود مراقبتی اولین مهارتی است که دانش آموزان ما باید بیاموزند . اولین پروتکل بهداشتی باید مراقبت از خود در مقابل آسیب های روحی باشد . اضطراب حضور در مدرسه ، ترس از آنچه که آن را تردید از آموخته های پیشین باید بخوانیم و ترس مواجهه با ضعف آموزشی  بزرگترین چالش این روزهای آموزش و پرورش است.

بازگشایی مدارس در حالی صورت می گیرد که برخی از والدین و دانش آموزان نتوانسته اند در مقابل این تردیدها به یقین برسند و باور کنندکه حضور در مدرسه ، شادترین پلتفرم آموزشی است.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

آسیب شناسی شبکه شاد و آموزش های مجازی

منتشرشده در یادداشت

خشکسالی در اصفهان و بحران زاینده رود و شکاف های قومیتی

زاینده‌رود، بزرگ‌ترین و پرآب‌ترین رودخانه فلات مرکزی ایران است که از کوه‌های زاگرس مرکزی به ویژه زردکوه سرچشمه می گیرد و در دشت مرکزی ایران به سمت شرق پیش می‌رود تا در نهایت به جلگه تالاب گاوخونی می‌ریزد. از این رودخانه، جهت آبیاری باغ‌ها، شالی‌زارهای برنج و کشت‌زارهای داخلی اصفهان، پنج شاخه بزرگ جدا شده که در گویش اصفهان به آن‌ها «مادی» می‌گویند، استفاده می‌شود.

خشکسالی بی‌سابقه در سال جاری سبب شد تا بسیاری از نقاط ضعف مدیریت منابع آب در کشور عیان شود. این مشکلات در قالب تنش آبی زمینه فشار بی‌سابقه بر روی مردم و به خصوص کشاورزان کشور را فراهم آورده است. بر همین اساس چندی پیش در استان خوزستان پس از صفر شدن آب ورودی به پایین دست حوضه آبریز کرخه و هورالعظیم منجر به  مشکلات گسترده برای مردم و کشاورزان جنوب غرب این استان شد. تنش آبی در کشور محدود به خوزستان نماند و کشاورزان اصفهانی در واکنش به تهدید معیشت خود به وسیله قطع طولانی مدت آب رودخانه زاینده رود، روز جمعه 28 آبان دست به تجمع گسترده مسالمت آمیز در پل خواجو زدند.

آخرین باری که اصفهانی‌ها جریان رودخانه زاینده رود را در شهر اصفهان به چشم دیدند به فروردین ماه سال گذشته بر می‌گردد که این موضوع شادی بسیاری را در میان مردم اصفهان به همراه داشت و سبب شد تا کشاورزان شرق اصفهان که سالها خشک سالی را تجربه کرده بودند بتوانند پس از چند سال کشت داشته باشند. با انتقال آب به استان یزد در سال 1379 اولین خشکی در زاینده رود شکل گرفت و هر روز به برداشت آب از زاینده رود افزوده شد و هر سال خشکی آن گسترش یافت، خط انتقالی که قرار بود پس از راه اندازی تونل سوم کوهرنگ اجرایی شود. البته باز شدن زاینده رود در این زمان هم موقتی بود و تنها برای کشت بهاره کشاورزان و با دیر بازشدن آب برای کشاورزان و زود بسته شدن آن خسارات مضاعفی به کشاورزان که براثر بی آبی ورشکته شده بودند وارد کرد.

خشکسالی در اصفهان و بحران زاینده رود و شکاف های قومیتی

در حال حاضر تنش آبی شکل گرفته در زاینده رود و مشکلات ایجاد شده به دلیل مدیریت ناکارآمد در این حوضه آبریز دیگر مرتبط با یک بخش و منطقه کشور نیست و  مسئله زاینده رود به طور مستقیم با معیشت مردم 4 استان اصفهان، چهارمحال و بختیاری، یزد و خوزستان گره خورده است. بیشتر آب زاینده رود برای مصرف آب شرب  و کشاورزی در شهرها و روستاها در این استان­ها استفاده می شود.

باید توجه داشت که سرچشمه اصلی زاینده رود یعنی تونل کوهرنگ نیز در این بحران کم آبی و بارش کم برف و باران در سال گذشته خشک شده و بیش از 200 روستا در استان چهار محال و بختیاری با تانکر آب رسانی می شوند.

علاوه بر مشکلات یاد شده ناشی از سوء مدیریت و همچنین خشکسالی، اظهارات غیرمسئولانه مقامات عالی کشور در سالهای گذشته زمینه خارج شدن مسئله از روند منطقی و تحریک شکاف‌های قومیتی را فراهم کرد. موضوعی که سهم قابل توجهی در حل نشدن مشکلات حوضه آبریز زاینده رود ایفا می‌نماید.

مهرداد ویس کرمی نماینده مجلس و عضو کمیسون آموزش و تحقیقات در توئیت خود اعلام کرد که « تنش آبی حاصل سیطره طولانی مافیای آب بر مدیریت آب کشور است و راهکار اساسی در این زمینه تحقیق و تفحص از مافیای آب در وزارت نیرو است».

خشکسالی در اصفهان و بحران زاینده رود و شکاف های قومیتی

مسئله مهم دیگر در سازوکار اجرایی حوضه آبریز زاینده رود بحث ساماندهی برداشت آب در استان­های اصفهان، یزد و چهارمحال وبختیاری و خوزستان با رویکرد جلوگیری از برداشت‌های غیرمجاز است.

تشکیل شورای هماهنگی حوضه آبریز زاینده رود با حضور استانداران اصفهان، چهارمحال وبختیاری، یزد و خوزستان به همراه تمامی متولیان مرتبط با این موضوع اعم از معاونین وزرای نیرو، جهاد کشاورزی، صنعت معدن و تجارت و همچنین نمایندگان اصناف کشاورزی و سایر ذی‌نفعان منطقه تحت پوش این رودخانه باید در دستور کار قرار گیرد.

تأسیس صندوق تأمین خسارت خشکسالی در حوضه آبریز زاینده رود می‌تواند تاثیر قابل توجهی در جلوگیری از نارضایتی اجتماعی داشته باشد .آب مورد نیاز صنایع بزرگ این استانها نیز باید از منابع دیگری مانند تصفیه پساب­ها و فاضلاب­ها تأمین شود و آبیاری­های سنتی جای خود را به آبیاری­های تحت فشار بدهد.

اعتراضات به تنش­های آبی در استانهای حوزه آبریز زاینده رود سالهاست که ادامه دارد و دولت باید با هماهنگی­های لازم بین مسئولین و مردم این چهار استان و استفاده از نظرات علمی و کارشناسی، به این اعتراضات پایان دهد و راهکارهای مناسبی برای مدیریت مصرف آب این استانها در نظر بگیرد و از بروز اختلافات و تنش­های قومی و قبیله ­ای جلوگیری نماید تا مردم و کشاورزان این استان­ها به خواسته ­های خود برسند و مشکلاتشان کاهش یابد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

خشکسالی در اصفهان و بحران زاینده رود و شکاف های قومیتی

منتشرشده در محیط زیست

گروه استان ها و شهرستان ها/

در اعتراض به عدم اعمال مصوبه همسان سازی حقوق اعضای هیئت علمی دانشگاه ها در مورد دانشگاه فرهنگیان برخی از اعضای هیات علمی این دانشگاه ها طی بیانیه ای اعلام کردند که از امروز سه شنبه دوم آذر کلاس های درس خود را به حالت تعلیق در می آورند .

پیش از این نیز جمعی از اعضای هیات علمی و کانون صنفی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی در بیانیه ای ضمن اعتراض شدید به نابرابری و بی‌عدالتی اجتماعی خواهان تسری قانون همسان سازی و صدور احکام حقوق اعضای هیات علمی دانشگاه‌های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به دانشگاه مربوطه شدند . این نامه در صدای معلم منتشر گردید . ( این جا )

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور