صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

گزارش صدای معلم در مورد رتبه بندی معلمان

جستارگشایی:
آموزش و پرورش پهن پیکرترین وزارتخانه با بیش از یک میلیون معلم است ولی به دلایل مختلف ؛ انسجام درونی، همبستگی گفتمانی و درک مشترک از مسائل کلان آموزش و پرورش حتی بین الیت های پر تعداد فرهنگی دیده نمی شود.

 ۸ آذر‌ به مناسبت هفته پژوهش و به پیشنهاد دکتر حسین زاده (رئیس سابق تحقیقات و پژوهش‌ سازمان آموزش و پرورش البرز) به همراهی دکتر میرصابر تقی نژاد و استاد مهدی توسلی پای بحث دوستان در چرایی، چیستی و چگونگی «لایحه رتبه بندی معلمان» اتراق می کنیم تا موضوع روز آموزش و پرورش از منظر پیشکسوتان چکش کاری و طرح موضوع گردد.

هدف از تداوم نشست‌ها در دبیرستان شهیدستان کرج ایجاد بدنه فکری برای معلمان البرز و هم اندیشیِ نتیجه محور در حوزه های چالشی تعلیم و تربیت می باشد.

آنچه ذیلا می خوانیم خلاصه مباحث مطروحه در اولین نشست دوستانه ماست.

دکتر حسین زاده با ده‌ها مقاله علمی و کتب منتشره از فرهیختگان آموزش و پرورش استان البرز است .

وی با کوله باری از تجربیات پژوهشی، ورزشی، شورای شهر،کمیته ملی المپیک و...باب بحث را این چنین باز می کند:

موضوع بحث اجرای رتبه بندی معلمان بر اساس نقشه جامع علمی و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ؛

 ۱- در برنامه ششم توسعه جمهوری اسلامی ، ارتقاء جایگاه آموزش و پرورش و نظام آموزشی به مثابه مهمترین نهاد تربیت نیروی انسانی در نظر گرفته شده است.

۲- به منظور استقرار نظام پرداخت بر مبنای عدالت و بر اساس تخصص های عمومی و تخصصی و ماهیت و محتوای آموزشی و تربیتی معلمان به ۵ رتبه تقسیم شدند.

- آموزشیار معلم
- مربی معلم
- استادیارمعلم
- دانشیارمعلم
- استادمعلم
و بر اساس ۸۰ درصد حقوق دریافتی اعضای هیئت علمی دانشگاهها.

گزارش صدای معلم در مورد رتبه بندی معلمان

چالش ها:
۱- تعلل دولت و مجلس در خصوص تامین اعتبار این طرح
۲- اعتقاد راسخ و راهبرد عملیاتی و اجرایی دولتمردان و مجلسیان به مقوله آموزش و پرورش به شکل مصرفی و هزینه‌ای

 

سندتحول بنیادین و سندجامع علمی کشور چه می گویند؟

۱- آموزش و پرورش عنوان های زیربنایی ترین نهاد توسعه کشور معرفی شده است .
۲- آموزش و پرورش به عنوان نهادی که تربیت نیروی انسانی را به عهده دارد .
۳- محور توسعه همه جانبه پایدار در نظر گرفته شده است. معلم سیر و مطالبه گر می تواند خواب سیاسیون فرصت طلب را آشفته نماید.


صحبت های رئیس مجلس و هیئت رئیسه مجلس و دولتمردان مخصوصاً رئیس سازمان و بودجه جناب آقای دکتر میرکاظمی در این خصوص ؛

۱- توجیه جناب آقای دکتر میرکاظمی رئیس سازمان برنامه و بودجه به علت عدم اجرای رتبه بندی معلمان را عدم تامین اعتبار مالی و محدودیت های مالی دولت اعلام می کند .

 ۲- رئیس مجلس ، آقای قالیباف با همنوایی غیرمنطقی با دولتی ها با مقوله آموزشی و تربیتی و مهمترین نهاد تربیت نیروی انسانی کشور به جای نگاه علمی و ورود به آن مقوله با تفکر آموزشی و با دید آموزشی با دید دستوری انجام وظیفه می‌کند و عملاً ظلم و بی عدالتی بزرگی را در حق قانونی و شرعی معلمان و بزرگترین نهادآموزشی کشور که بیش از ۹۰ درصدجامعه ذینفعان آن (معلم، اولیا دانش آموزان، خود دانش آموزان) مرتکب می شود و به صرف محدودیت‌های مالی و عدم تامین بودجه یک حق آشکار را پایمال می کنند که این حرکت در کوتاه مدت فاجعه ی بی اعتمادی معلمان و شکاف موجود را تشدید خواهد کرد.

در این خصوص صحبت های برخی از اعضای هیئت علمی و دانشگاهیان واقعاً قابل تامل و جای بسی تاسف دارد.

 متناظر کردن حقوق یک معلم با حداقل هیئت علمی دانشگاه چه مغایرتی با ماهیت و محتوای آموزشی و علمی دارد؟ مگر معلم کار آموزشی و تربیتی و علمی انجام نمی‌دهد؟

اگر در رتبه بندی معلم به آموزش معلم مربی معلم استادیار معلم دانشیار معلم طبقه‌بندی نشوند به نظر شما باید گروهبان یکم گروهبان دوم ..... اسمش را بگذاریم؟

ایجاد جزیره و تشکیک در حوزه آموزشی و تربیتی و مهمترین نهاد تربیت نیروی انسانی که آموزش و پرورش باشد جای بسی تأسف دارد از ناحیه برخی از اعضای هیئت علمی که ماهیتشان و محتوایشان و جایگاه قرار گرفتن از منظر علمی و تخصصی جای خدشه است.

نظام تعلیم و تربیت از منظر تخصصی از مقطع ابتدایی شروع و تا آخر مرحله نظام آموزشی ph.d دکترای تخصصی باشد خاتمه پیدا می کند. حضور و وجود تشکیلاتی عزیضی به نام وزارت علوم در این کشور موجب ویژه خواری و موجب رانت خواری و موجب سیاست‌زدگی در حوزه آموزشی گشته و به عبارتی خروجی آن یا فرار مغزها و یا به عبارت تربیت یک عدد نیروی مدعی بی‌محتوا شده است.

گزارش صدای معلم در مورد رتبه بندی معلمان

 پیشنهادات :
۱- تغییر سیاست دولتمردان و مجلسیان به مقوله آموزش و پرورش از بعد مصرفی و هزینه‌ای و دستوری به سرمایه‌ای جامعه معلم‌ها افسرده و دلمرده بوده و مطالبه گری نمی کنند.
۲- همسان سازی حقوق کلیه کارکنان و اعضای هیئت علمی و آموزش و پرورش معلمان براساس نرخ‌ تورم
۳- تعدیل و یکسان سازی حقوق های نجومی بر اساس دریافتی معلمان جهت رعایت بودجه
۳- نگرشهای سیاست‌گذاری در حوزه پرداختی و تعیین حقوق بر مبنای نگاه علمی و تفکر آموزشی به مقوله آموزش و پرورش باشد.
۴- عذرخواهی دولتیان و مجلسیان از نظام آموزش و پرورش به عنوان ۹۰ درصد ذینفعان جامعه و جبران ظلم و بی عدالتی به کار رفته به آنها

در قراردادها، اسناد و مصوبات ، «واژه‌ها » دارای بار معنایی و حقوقی مهمی هستند و معمولا با دقت و سخت‌گیری خاصی انتخاب می‌شوند.  دکتر میرصابر تقی نژاد دانش آموخته جامعه شناسی نیز از منظر خود وارد بحث شده می گوید:

سال ۱۳۸۴ وقتی سند چشم انداز توسعه تدوین شد ، ویژن آموزش و پرورش نیز برای اول شدن در منطقه ترسیم گردید ولی متاسفانه ما پس از گذشت ۱۶ سال در حوزه تعلیم و تربیت عقب گرد کرده ایم .

چشم انداز توسعه و سند تحول در مرحله اجرا حداقل در حوزه تعلیم و تربیت در جا زده و کارآمدی آنها زیر سوال رفت .

در سال ۹۰ تولد ناقص الخلقه رتبه بندی نیز نتوانست در حوزه تعلیم و تربیت کاری از پیش ببرد چرا که رتبه بندی ساختارمند نبوده و جامعیت ندارد برای مثال بازنشستگان و نیروهای اداری در رتبه بندی لحاظ نشده اند و مهم‌تر اینکه بحث منابع مالی رتبه بندی مبهم و غیر قابل حصول می باشد.

در اجرای کامل رتبه بندی که مقرر شده است ۸۰ در صد حقوق هیئت علمی همتراز دانشگاهها به هریک از رتبه ها پرداخت گردد، باید حقوق دریافتی معلمان حداقل ۲ برابر احکام فعلی باشد که به بیش از ۸۰ هزار میلیارد تومن اعتبار نیاز است در صورتی که مجلس با اعتبار ۲۵ هزار میلیارد تومان موافقت کرده است.

تفاوتی که بین سند تحول و رتبه بندی دیده می شود آن است که در سند تحول بحث پرداخت ها عنوان نشده است در حالی که در رتبه بندی این بحث وجود دارد.

همچنین مدرک و سابقه در رتبه بندی لحاظ شده ولی مقوله کیفیت بخشی آموزشی در آن غایب است.

گزارش صدای معلم در مورد رتبه بندی معلمان

تقی نژاد در پایان افزود:
آموزش و پرورش در اولویت دولت ها نیست در حالی که تجربه کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه می گوید مسیر توسعه از آموزش و پرورش عبور می کند .

مهدی توسلی از مدیران دبیرستانهای البرز نیز وارد بحث شده می گوید: سال ۱۳۸۴ وقتی سند چشم انداز توسعه تدوین شد ، ویژن آموزش و پرورش نیز برای اول شدن در منطقه ترسیم گردید ولی متاسفانه ما پس از گذشت ۱۶ سال در حوزه تعلیم و تربیت عقب گرد کرده ایم .

۳۲ سال سابقه در بخش های مختلف صف و ستاد داشته و تجربه کار در قسمت‌های مختلف اداره، اداره کل و مدارس را دارم و از ابتکار تشکیل چنین جلساتی خرسندم هرچند معتقدم روسای آموزش و پرورش باید بانی چنین نشست هایی باشند.

از طرفی جامعه معلم‌ها افسرده و دلمرده بوده و مطالبه گری نمی کنند.

نمایندگان مجلس نیز در خصوص مسائل آموزش و پرورش سیاسی کاری کرده و در حمایت از مقولاتی چون رتبه بندی دنبال تضمین رای آوری خود در دور بعدی هستند و خلاصه اینکه رتبه بندی به سرگرمی سیاسیون تبدیل شده و در نهایت چیزی عاید معلم نخواهد شد .

وی می افزاید:

معلم سیر و مطالبه گر می تواند خواب سیاسیون فرصت طلب را آشفته نماید.

گزارش صدای معلم در مورد رتبه بندی معلمان

در پایان دکتر حسین زاده با فوکوس در مقوله رتبه بندی و حواشی آن افزود:

در رتبه‌بندی معلمان خطر تعدیل و تحریف را باید جدی گرفت .

در قراردادها، اسناد و مصوبات ، «واژه‌ها » دارای بار معنایی و حقوقی مهمی هستند و معمولا با دقت و سخت‌گیری خاصی انتخاب می‌شوند. لذا همچنان که در انتخاب و استخدام آنها با وسواس اقدام می‌شود حین اجرا هم بە هوشیاری طرفین نیاز است چون هرگونه تفسیر یک جانبه یا جابه جایی، حذف و اضافه واژه‌ها می‌تواند به نفع یکی از طرفین و ضرر دیگری تمام شود.

برای مثال چندی پیش دولت و مجلس در پی آن بودند که با حذف یک واژه و افزودن واژه‌ای دیگر به عنوانِ « طرح رتبه‌بندی معلمان» هزاران میلیارد از بودجه طرح مذکور را حذف کنند.

بنابراین ضرورت دارد که همه معلمان و تشکل‌های صنفی برداشت شفاف و یکسانی از «طرح رتبه‌بندی» داشته باشند و در مکاتبات، مذاکرات و مباحث رسمی و محفلی مرتبط با آن، پیام واحدی به مخاطبان ارائه دهند. بر این اساس تشریح اصطلاحات و واژهای مندرج در عنوان طرح ضرورتی انکارناپذیر است.

۱- حداقل ۸۰ درصد:
در طرح رتبه‌بندی کف حقوق‌ها تعیین شده و گفته شده که نباید از ۸۰ درصد هیات علمی دانشگاه کمتر باشد اما سقفی برای آن تعیین نشده است. مدرک و سابقه در رتبه بندی لحاظ شده ولی مقوله کیفیت بخشی آموزشی در آن غایب است.
به عبارتی به آموزش و پرورش اجازه داده شده تا در صورت داشتن اعتبار بیشتر از ۸۰ درصد را هم بپردازد.

۲- حقوق و مزایا:
در اکثر مباحث مرتبط با رتبه‌بندی که تاکنون در دولت و مجلس مطرح شده معمولا تمرکز روی حقوق بوده و بحثی از مزایا نمی‌شود در حالی که باید ۸۰ درصد "حقوق" و "مزایا"ی اعضای هیات علمی به معلمان پرداخت شود نه فقط ‌‌۸۰ درصد حقوق.

۳- هیات علمی همتراز:
واژه « همتراز » یکی از کلیدواژه‌های اساسی و البته مغفول مانده بحث رتبه‌بندی است و بدین معناست که هر معلم باید با همتراز و هم‌رتبه خود در دانشگاه دولتی (نه غیرانتفاعی، آزاد و...) مقایسه شود.

مثلا یک دانشیارمعلم با یک دانشیار دانشگاه مقایسه شود نه یک استادیار و ... . (البته در درون رتبه‌ها هم درجات یا طبقاتی وجود دارد که باید آنها هم لحاظ شوند نه اینکه در هر رتبه پایین‌ترین درجه آن مبنای محاسبه حقوق معلمان قرار گیرد)

در جلسه پیشین مجلس، صرفا با حذف همین واژه « همتراز » می‌خواستند با یک‌دهم بودجه مورد انتظار، رتبه‌بندی را اجرا کنند.

اگر واژه « همتراز » در عنوان طرح گنجانده شود حقوق یک معلم باسابقه از یک استاد دانشگاه کم‌سابقه بیشتر خواهد بود ولی با حذف واژه «همتراز »، عنوان طرح به صورتِ «حداقل۸۰ درصد حقوق هیات علمی خواهد بود"»که این فاجعه است. چون به رتبه و درجه خاصی از هیات علمی اشاره نشده است و دولت آن را به نفع خود تفسیر خواهد کرد یعنی پایین‌ترین رتبه و ضعیف‌ترین حقوق را مبنای محاسبه قرار می‌دهد. نتیجه اینکه عالی‌رتبه‌ترین معلم صرفا ۸۰ درصد پایین‌ترین حقوق دانشگاه را می‌گیرد و سایر معلمان هم بر همین مبنا و به صورت نزولی رتبه‌بندی می شوند.

به زبان عامیانه رتبه‌بندی می‌شود "هیچ".

چون رتبه‌های پایین افزایش چندانی نخواهند داشت و رتبه‌های بالا هم شامل تعداد معدودی از معلمان خواهد شد.

۴- آموزشیارمعلم:
در طرح اصلی رتبه‌بندی می‌بایست همه معلمان در چهار رتبه "مربی معلم" ، "استادیار معلم" ، "دانشیار معلم" و "استاد معلم" قرار می‌گرفتند. اما اخیرا دولت و مجلس زیرکانە‌/موذیانه در قاعده هرم رتبه‌ای تحت عنوان "دانشیار معلم" به آن افزوده‌اند که به نظر می‌رسد دو هدف را دنبال می‌کنند:
الف: بخش عظیمی از معلمان را در این رتبه (که پایین‌ترین دریافتی را خواهد داشت) سازمان می‌دهند.
ب- با ایجاد رتبه جدید و توقف اجباری متعاقب آن، دستیابی معلمان به رتبه‌های بالاتر را ۵ سال به تاخیر می‌اندازند.

متاسفانه کمیسیون آموزش، هیات‌رئیسه مجلس، سازمان مدیریت و سایر مسئولان خوانش درستی از رتبه‌بندی ندارند و عامدانه یک رویکرد تحریفی و تقلیل‌گرایانه را در پیش گرفته‌اند اما لازم است این مسئولان را به اصل طرح رتبه‌بندی ارجاع داد تا بدانند که آنچه نظر معلمان را تامین خواهد کرد همان رتبه‌بندی مصوب سال ۹۲ است.

به این معنا که: « حقوق معلمان نباید حداقل از ۸۰ درصد حقوق و مزایای اعضای هیات علمی همتراز آنها در دانشگاه دولتی کمتر باشد » .

لذا در جلسە آتی مجلس هر چیزی غیر از این عنوان مصوب شود نه با اقبال بلکه با نارضایتی و اعتراض جدی معلمان مواجه خواهد شد.

گزارش صدای معلم در مورد رتبه بندی معلمان

ادامه دارد


گزارش صدای معلم در مورد رتبه بندی معلمان

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش/

گزارش صدای معلم در مورد تعطیلی مدارس و آموزش حضوری به خاطر آلودگی هوا

هنوز مدت زمان چندانی از بازگشایی تعدادی معدود از مدارس در کلان شهرها نگذشته که مسئولان اعلام کردند چهارشنبه مدارس تعطیل بوده و روند آموزش به صورت « مجازی » برگزار خواهد گردید . چرا آن همه حساسیتی که در مورد کرونا وجود دارد در مورد عوارض و عواقب غیر قابل جبران آلودگی هوا مشاهده نمی شود و همه چیز در روزمرگی و توجیه خلاصه شده است ؟

با وجود تبلیغات فراوان وزارت آموزش و پرورش و به ویژه سرپرست پیشین این وزارتخانه در مورد « بازگشایی مدارس » به گفته استاندار تهران تا 8 آذر 1400 فقط 20 تا 25 درصد مدارس استان تهران آموزش حضوری را شروع کرده اند . ( این جا )

این در حالی است که به گفته این مقام مسئول و نیز تایید وزارت آموزش و پرورش ،  ۹۴ درصد مدارس استان تهران واجد شرایط بازگشایی هستند .

هر چند سیاست تعطیل کردن مدارس به هنگام آلودگی هوا و شرایط جوی چیز تازه ای نیست اما واقعا پرسش این است که این 20 تا 25 درصد دانش آموزان چه سهمی در وضعیت موجود و رسیدن هوا به وضعیت بحران داشته اند ؟

تجارب و شواهد نیز مبین این واقعیت هستند که وزارت آموزش و پرورش به عنوان نهاد متولی آموزش در این گونه موارد استقلالی نداشته و تابع محض است و وزیر آن حتا شهامت و توان انتقاد از وضعیت موجود و کم کاری سایر دستگاه های مسئول را ندارد .

گزارش صدای معلم در مورد تعطیلی مدارس و آموزش حضوری به خاطر آلودگی هوا

پانا نوشت : ( این جا )

« طبق مصوبه کمیته اضطرار آلودگی هوای تهران، فردا کلاس‌های کلیه مقاطع تحصیلی به صورت مجازی برگزار خواهد شد.

عابد ملکی معاون استانداری تهران گفت :تا سه روز آینده مدارس غیرحضوری خواهد بود همچنین از تردد موتورسیکلت‌ها و خودرو‌های دودزا و فاقد معاینه‌ فنی جلوگیری می‌شود.

وی ادامه داد: تردد شبانه همه خودروهای سنگین و دیزلی تا اطلاع بعدی ممنوع است. از فعالیت‌های عمرانی آلاینده و از روشن ماندن اتوبوس‌ها و مینی‌بوس‌ها در پایانه‌ها جلوگیری می‌شود. تجارب و شواهد نیز مبین این واقعیت هستند که وزارت آموزش و پرورش به عنوان نهاد متولی آموزش در این گونه موارد استقلالی نداشته و تابع محض است و وزیر آن حتا شهامت و توان انتقاد از وضعیت موجود و کم کاری سایر دستگاه های مسئول را ندارد .

ملکی در ادامه گفت: ما از روز شنبه با توجه به اعلام سازمان هواشناسی پیش‌بینی‌ می‌کردیم شرایط هوا برای روزهای سه شنبه و چهارشنبه شرایط پایدار خواهد بود احتمالا آلودگی هوا خواهیم داشت و شاخص آلودگی بیش از 150 خواهد شد.

وی ادامه داد: با توجه به این پیش‌بینی دستورالعملی را ابلاغ کرده بودیم و امروز برای بررسی مجدد و ابلاغ دستورالعمل این جلسه را تشکیل دادیم.

معاون عمرانی استانداری تهران با اشاره به مصوبات این جلسه خاطرنشان کرد: کنترل دقیق‌تر خودروهای فاقد معاینه فنی، جلوگیری از تردد خودروها و موتورسیکلت‌هایی که آلایندگی قابل رویت دارند، اعمال ممنوعیت تردد شبانه‌ تمامی خودروهای گازوییلی سنگین مانند کامیون‌ها، تریلی و ترکیب‌کننده‌ها، جلوگیری از کلیه فعالیت‌های عمرانی که موجب تشدید آلودگی هوا می‌شود.

وی ادامه داد: جلوگیری از روشن ماندن اتوبوس‌ها و مینی‌بوس‌ها در پایانه‌ها، نظارت ویژه برای جلوگیری از سوزاندن زباله و شاخ و برگ درختان و ضایعات، استقرار پایگاه‌های سیار پزشکی مانند اورژانس و هلال احمر از دیگر مصوبات این جلسه بود. »

پرسش « صدای معلم » از این کمیته و نهادها و دستگاه هایی که نسبت به اجرای « قانون هوای پاک » بی خیال و بی تفاوت بوده و بر حسب اضطرار فعال می شوند این است که چرا این همین اقدامات ساده و دم دستی را پیش از رسیدن وضعیت هوا به مرحله بحران انجام نمی دهند ؟

گزارش صدای معلم در مورد تعطیلی مدارس و آموزش حضوری به خاطر آلودگی هوا

- چرا نباید جلوی تردد موتورسیکلت‌ها و خودرو‌های دودزا و فاقد معاینه‌ فنی در همه فصول سال گرفته شود ؟ پرسش « صدای معلم » از این کمیته و نهادها و دستگاه هایی که نسبت به اجرای « هوای پاک » بی خیال و بی تفاوت بوده و بر حسب اضطرار فعال می شوند این است که چرا این همین اقدامات ساده و دم دستی را پیش از رسیدن وضعیت هوا به مرحله بحران انجام نمی دهند ؟

- چرا باید اتوبوس‌ها و مینی‌بوس‌ها در پایانه‌ها روشن بمانند ؟

- چرا باید زباله و شاخ و برگ درختان و ضایعات سوزانده شوند ؟

و...

این مسئولان طوری صحبت می کنند گویی اجرای این موضوعات پیش پا افتاده ، جزئی از سیاست ها و یا راهبردها برای مبارزه با آلودگی هواست .

چرا آن همه حساسیتی که در مورد کرونا وجود دارد در مورد عوارض و عواقب غیر قابل جبران آلودگی هوا مشاهده نمی شود و همه چیز در روزمرگی و توجیه خلاصه شده است ؟

مطابق تبصره 2 از ماده 12 قانون هواي پاك مصوب 1396/04/25 تاکنون کدام دستگاه ، نهاد و ... به خاطر عدم رعایت این قانون به مراجع قضایی معرفی شده اند ؟

گزارش صدای معلم در مورد تعطیلی مدارس و آموزش حضوری به خاطر آلودگی هوا

ماده 32 از این قانون تصریح می کند :

« ماده 32 - براي رسيدگي به تخلفات و جرائم موضوع اين قانون، به تشخيص رئيس قوه قضائيه شعبه اي تخصصي در هر حوزه قضائي اختصاص مي يابد. » هر چند سیاست تعطیل کردن مدارس به هنگام آلودگی هوا و شرایط جوی چیز تازه ای نیست اما واقعا پرسش این است که این 20 تا 25 درصد دانش آموزان چه سهمی در وضعیت موجود و رسیدن هوا به وضعیت بحران داشته اند ؟

آیا تاکنون این مهم اجرا شده است ؟ و اگر اجرا نشده ، کدام فرد و یا نهاد باید بر رفتار قوه قضائیه نظارت موثر داشته است ؟

نقش مجلس شورای اسلامی به عنوان تصویب کننده و ابلاغ کننده این قانون به دستگاه های اجرایی چه بوده است ؟ کدام فرد و نهاد باید بر رفتار مجلس به عنوان یک نهاد ناظر که از بودجه عمومی ارتزاق می کند نظارت کند ؟

آیا کمیته اضطرار آلودگی هوای تهران جز تعطیل کردن مدارس و واحدهای آموزشی به عنوان نخستین و مهم ترین اقدام ، وظیفه و یا کارکردی هم در برابر اجرای قانون هوای پاک دارد ؟

پایان گزارش/


گزارش صدای معلم در مورد تعطیلی مدارس و آموزش حضوری به خاطر آلودگی هوا

منتشرشده در محیط زیست

مدرنیسم و آموزش و پرورش داوطلبانه

تا پیش از مدرنیته تعلیم و تربیت جنبه طبقاتی داشت و متعلق به گروه های اندکی از جوامع بود. طبقه اشراف، الیگارشی های سلطنتی ، درباریان ، روحانیون و کسانی که از ثروت یا قدرت بهره ای برده بودند تحت تعلیم و تربیت قرار می گرفتند.آموزش و پرورش تا پیش از عصر روشنگری به عنوان یک حق عمومی به رسمیت شناخته نمی شد.با شکل گیری و بسط مدرنیته ، آموزش و پرورش به عنوان یک حق عمومی، در کنار دیگر حقوق مردم در قوانین موضوعه کشورها گنجانده شد . عصر پسامدرنیته عصر تنوع انتخابها و گزینش هاست.

دومینوی شکل گیری مدارس مدرن و آموزش و پرورش مترقی مرزهای کشورهای غربی را در نوردید و به دیگر کشورها سرایت کرد. چهره نظام تعلیم و تربیت در اکثریت کشورها، مبتنی بر خاستگاه مدرنیته تغییرات محتوایی و ساختاری یافت.

اکنون که ما با قاطعیت صحبت از آموزش و پرورش رسمی و عمومی می کنیم و دولتها و حاکمیت ها به دنبال بسط ارزشهای حاکم از طریق مکانیسم های جامعه پذیری مندرج در آموزش و پرورش هستند ، نبایستی فراموش شود که آنچه امروز به عنوان حق مسلم مردم فرض می شود ، روزگاری فقط شامل اقلیت زور دار و زر دار بود.اکنون اما روشنگری ها در استیفای حقوق عمومی ، چهره همه جوامع را از بی سواد و کم سواد به سمت کشورهایی با اکثریت باسواد تغییر داده است تا جایی که حتی کشورهایی توفیق محو بی سوادی یافتند.

البته این پایان ماجرا نبود.

مدرنیسم و آموزش و پرورش داوطلبانه

تکانه های ناشی از پسامدرنیته و شکل گیری جوامع الکترونیکی و آموزشهای نو ظهور و تحت وب ، آموزش و پرورش عمومی را با چالش های بزرگی روبه رو ساخته است.دانش آموزان امروز به واسطه کاربرد گسترده وسایل ارتباط جمعی، امکان دسترسی به منابع اطلاعاتی و کسب آگاهی از طریق بسترهای ریزوماتیک را به دست آورده اند و گاه به این سبب ، گوی سبقت را از معلمان خود در مسیر دریافت آگاهی و اطلاعات ربوده اند. دیگر این معلم نیست که نقش برتر و دست بالاتر را در امر تعلیم و تربیت دارد. دانش آموز امروزی با یک کلیک و یا لمس یک گزینه به میلیونها دیتا و محتواهای آموزشی دسترسی خواهند داشت ، جایی که شاید معلمان آنها به واسطه تعلق به نسل گذشته کمتر به این منابع دسترسی داشته اند. اینجاست که آموزش و پرورش عمومی ظرفیت های یکه تازانه خود را از دست داده است.

امروزه فضای مجازی، محتواهای مولتی مدیا، بخشهای غیر دولتی مجهز به ابزارهای روز و دیگر امکانات عصر پسا مدرنیته ، امکان یکه تازی نظامهای تعلیم و تربیت رسمی را سلب کرده است.

عصر کرونا این واقعیت که در زیر جلد جوامع بود را به سطح آورد. اکنون همگان با واقعیتی به نام فرصتهای متنوع و متعدد یادگیری روبه رو هستند که دیگر در آموزش و پرورش عمومی خلاصه نمی شود. قدرت انتخاب دانش آموزان متنوع و متعدد شده است.در این فضا هر گونه انحصار در جریان آموزش باعث سرخوردگی نسل جدید خواهد شد. دانش آموزان امروز دیگر خواهان محدودیت در چارچوب مدارس گذشته و اساسا نظام تربیتی گذشته نیستند.

عصر پسامدرنیته عصر تنوع انتخابها و گزینش هاست. داوطلبانه شدن آموزش و پرورش عمومی و رسمی در این شرایط سرنوشت حتمی ماست. آموزش و پرورش رسمی انتخاب قطعی و حتمی دانش آموز امروزی نیست. او اکنون فرصتهای جدیدتر و میانبر های نزدیکتری برای رسیدن به اهداف و مقاصد خود در دسترس دارد.

 بدون ترس و نگرانی از کتمان کردن این واقعیت، بسترهای لازم برای به رسمیت شناختن دیگر انتخابهای دانش آموزان را باید فراهم کنیم.

پس پیش به سوی آموزش و پرورش داوطلبانه !


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

مدرنیسم و آموزش و پرورش داوطلبانه

منتشرشده در یادداشت
سه شنبه, 08 آذر 1400 10:50

"اُمیکرون­" در کمین جوانان

اُمیکرون­ و ویروس جهش یافته کرونا در کمین جوانان

 در روزهای گذشته دانشمندان آفریقای جنوبی از ظهور گونه جهش یافته جدید کرونا ویروس در بوتسوانا و آفریقای جنوبی خبر دادند. سازمان جهانی بهداشت نسبت به کشف گونه جدید کووید-۱۹ برای اولین بار در آفریقای جنوبی ابراز نگرانی کرده و آن را "Omicron"  نامیده است.

«رودو­ماتیوا» رئیس بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان شهر سووتو در آفریقای جنوبی، اعلام کرد که پزشکان در آفریقای جنوبی نگران گسترش سریع سویه جدید کرونا «اُمیکرون» در بین مردم هستند. ماتیوا گفت که جوانان ۲۰ تا ۳۰ ساله علائم متوسط ​​تا شدید داشته و برخی نیازمند مراقبت‌های ویژه هستند. حدود ۶۵ درصد از مبتلایان واکسینه نشده بودند و سایر افراد فقط با اولین دوز واکسینه شده اند.

دکتر حمید سوری اپیدمیولوژیست درباره جهش جدید ویروس کرونا، گفت: واریانت جدید یکی از ۵ واریانت مورد تأیید سازمان جهانی بهداشت است که جزو واریانت‌ها و جهش‌های مهم کووید۱۹ شناخته شده است و عملاً حدود ۳۰ جهش بر آن صورت گرفته است و سبب شده است که سرعت انتشار بیماری به گونه‌ای افزایش یابد که در آفریقا در عرض یک هفته موارد ابتلا دو برابر شده و همین گونه تصاعدی در حال افزایش است و نشان دهنده این است که قابلیت بیماری‌زایی آن نسبتا بالا است.

وی افزود: در مورد میزان کشندگی این جهش جدید، اطلاعات جسته و گریخته است و فعلاً نمی‌توان قضاوت زیادی کرد. برای اینکه ببینیم آیا واکسن‌های موجود می‌توانند در برابر این جهش پاسخ گو باشند هم به چند هفته زمان نیاز داریم تا نتایج عیان شود ولی آنچه‌ تا به حال در مورد واریانت جدید تحت عنوان اُمیکرون می‌دانیم این است که قابلیت بیماری زایی بالایی دارد و تا به حال مشخص شده است که بیشتر گروه‌های سنی جوان­تر را هدف قرار می‌دهد. در آفریقا که پوشش واکسیناسیون پایین است تقریبا همه گروه‌های سنی برای ابتلا حساس هستند ‌و تمایل ویروس برای ایجاد آلودگی به سمت جوانان است.

مواردی از طغیان این سویه جدید حداقل در هفت کشور آفریقایی دیده شده است و در کشورهای اروپایی نظیر آلمان، انگلستان و بلژیک هم به صورت پراکنده مواردی از این ویروس دیده شده است. برخی کشورها بلافاصله واکنش سریع نشان دادند. هنوز برای این واریانت از واژه بحران استفاده نشده است ولی احتمال اینکه به عنوان یک واریانت بحران زا شناخته شود وجود دارد.

اُمیکرون­ و ویروس جهش یافته کرونا در کمین جوانان

کشورها معمولاً در گام اول باید مقررات مراقبت را به ویژه در مرزها تشدید نمایند و به شهروندان خود نیز هشدار دهند که از سفر به این مناطق پرخطر اجتناب کنند. اکنون روش‌های درمانی مبتلایان به این جهش هم مشابه روش‌های درمانی سایر واریانت‌های کرونا است و روش پیشگیری و محافظتی هم استفاده از ماسک، فاصله گذاری اجتماعی و رعایت پروتکل‌های بهداشتی است‌.

تغییرات ژنتیکی ویروس باعث شده واکسن‌ها کارایی لازم اولیه را نداشته باشند و نیاز است واکسن‌هایی با تغیییرات جدید و متناسب با ویروس تولید شود؛ البته هنوز اظهارنظر درباره آثار واکسن در برابر سویه اُمیکرون زود است.

آنچه که مسلم است این است که تابحال موردی در کشور ما مشاهده نشده است اما گزارشات نشان می‌دهد فردی مبتلا به این نوع جهش از کرونا در بلژیک شناسایی شده است که از ترکیه به مصر و از مصر به بلژیک سفر کرده است؛ پس این احتمال وجود دارد که واریانت امیکرون در کشورهای همسایه ما هم وجود داشته باشد و ممکن است به کشور ما هم وارد شده باشد و یا اگر هوشیاری کافی نداشته باشیم، وارد کشور شود.

خبر انتشار ویروس جدید امیکرون و اعمال محدودیت­ های جهانی، تأثیر منفی بر بازار مالی داشته و اقتصاد جهانی را نیز تحت تأثیر خود قرار داده است. سویه­ های جدید ویروس کرونا فوق مُسری هستند و چون بیشتر در جوانان و واکسن نزده­ ها مشاهده می شوند، در چنین شرایطی ایجاد محدودیت‌های جدی اجتماعی – اقتصادی برای همه مردم به ویژه واکسن‌نزده‌ها، یک مطالبه عمومی است که مسئولان باید آن را جدی قلمداد کنند­ و با کنترل مرزهای هوایی و زمینی از ورود این ویروس خطر­ناک به کشور جلوگیری کنند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

اُمیکرون­ و ویروس جهش یافته کرونا در کمین جوانان

منتشرشده در یادداشت

بحران اخلاق در زیست اجتماعی ایرانی ها

مشکل اساسی که در سالهای اخیر به صورت آرام و بی سر و صدا رشد کرده و کسی هم به آن توجه نمی کند، گسترش خشونت در لایه های مختلف اجتماعی است.

شواهد نشان می دهند جامعه ما روز به روز در پذیرش و احترام به «دیگری» گامی رو به عقب برداشته و قشرهای مختلف اجتماع توان برقراری دیالوگ و فهم رنج و سختی یکدیگر را از دست می دهند.

- [میزان پرونده هایی که روزانه در دادگاهها باز می شوند(بیش از ۱۵ میلیون پرونده)
- میزان کلاه برداری هایی که صورت می گیرد.
- میزان آلودگی هوای شهرها و بی تفاوتی مردم (کافیست به میزان خودروهای تک سرنشین در ماه آذر و دی که اوج وارونگی و آلودگی هواست بنگریم)
- میزان تصادفات جاده ای (بیش از پنج برابر متوسط جهانی)
- گسترش فاصله طبقاتی و فرار مالیاتی و رانت خواری و افزایش تفاوت سطح زندگی غنی و فقیر.
- خشک شدن چاه ها و رودها و آب های زیرزمینی (چهارصد هزار چاه عمیق غیرقانونی در کشور مشغول فعالیت هستند) و مواردی از این قبیل نشان می دهند، «دیگری» و حق حیات دیگری و توجه به حقوق دیگران جایگاه خاصی در نگاه و تفکر ما ندارد]

بحران اخلاق در زیست اجتماعی ایرانی ها

فیلسوفی که در زمینه توجه به دیگری و دیدن «چهره دیگری» تاکید بسیار دارد، فیلسوف اخلاق گرای فرانسوی «امانوئل لِویناس» است. از دیدگاه لویناس، اخلاق به معنای توجه به حق حیات دیگری است. لویناس ما را به دیدن دیگری فرا می خواند. به عقیده او ما با نگاه در «چهره دیگری» به دنیای او راه می یابیم. با دیدن خستگی و شکستگی و چروک درچهره دیگری، با رفتن به عمق نگاهش می توانیم حق او را به رسمیت شناخته و با او ارتباط برقرار می کنیم. در مواجه با چهره دیگریست که حق او را به رسمیت می شناسیم و از خودبینی و خودخواهی خویش فاصله می گیریم.

عشق برای لویناس وضعیت آگاهی انسان از مسئولیت در قبال دیگری است، مسئولیتی اخلاقی که یک تکلیف مستمر و همیشگی است و هیچ گاه فراموش نمی شود. لویناس این جمله معروف «آلیوشا» در کتاب «برادران کارمازوف» داستایوفسکی را تکرار می کند که :

«ما همگی مسئول دیگران هستیم و من بیشتر از دیگران مسئولم»

مفهوم اخلاقی زیستن در نگاه لویناس به این معناست که هر دم احساس کنیم، بار حفاظت از «دیگری» و «جامعه» بیشتر از هر کسی بر دوش ماست و این ماییم که در قبال خشونت و ظلم در حق «دیگری» باید از جامعه دفاع نماییم.

نگاه در چهره «دیگری»، فهمیدن دردهای «دیگری»، پی بردن به عمق رنجهای «دیگری» و به رسمیت شناختن و پذیرش «دیگری» تا حد بسیار زیادی از زندگی ما ایرانیان غایب است. ما امروز به واسطه شیوه تربیت مان در خانه و مدرسه، به واسطه رسانه های جمعی مونولوگ و تک بعدی مان و به مانند سیاست مداران و مسئولان خود بین و خودخواهمان به انسانهایی تک بعدی و خودبین بدل گشته ایم که توان برقراری دیالوگ با یکدیگر را از دست داده و تمام امکانات جامعه را برای خود می خواهیم‌.

بحران اخلاق در زیست اجتماعی ایرانی ها

ما در خیابان و در رانندگی، در نشستن بر صندلی مترو و اتوبوس، در ایستادن در صف نانوایی، در معامله و خرید و فروش، در اجاره مسکن، در هنگام بر عهده گرفتن مسئولیت، در رعایت حقوق همسایه، در برخورد با خانواده و همسر و فرزند و در تمام شئونات زندگی اجتماعی مان تصویر [و بالطبع حق]«دیگری» را نادیده می گیریم و سعی در فهم نگاه و رنج های خفته در نگاه دیگری نداریم. «ما همگی مسئول دیگران هستیم و من بیشتر از دیگران مسئولم»

ما چیزی شبیه «جامعه» و «شهروند» نیستیم، بلکه میلیون ها انسان «منفرد» هستیم که در کنار یکدیگر زندگی می کنیم و دیگری را نه در مقام انسان همپایه که حق حیات مستقل و زندگی قابل احترامی دارد، بلکه ابزاری می بینیم که برای کسب سود، استفاده سیاسی، لذت بردن، شهرت و..امثالهم مورد استفاده قرار می دهیم.

به این تصویر [اعلامیه ترحیم خانواده خانواده عبدالعالی] بنگریم. در این تصویر «دیگری» و رنجی که برده است غایب است. درست است که دیگری نبخشیده است [که ای کاش می بخشید] اما این دلیل بر زخم زدن دوباره بر پیکر رنج دیده او نیست.

بحران اخلاق در زیست اجتماعی ایرانی ها

به جای زخم زدن بر دیگران تمرین کنیم بر زخمهای «دیگری» بنگریم. در این صورت جامعه بخشنده، بهتر و مهربان تری خواهیم داشت.

کانال خرمگس


بحران اخلاق در زیست اجتماعی ایرانی ها

منتشرشده در یادداشت

مرگ خاموش و زنجیره ای ناشی از بی توجهی حوزه عمومی به محیط زیست

ساعت 23 و 22 دقيقه شانزدهم شهريور صداي زنگ تلفن ، آرامش خانواده اميد برومند را به هم مي ريزد .

صاحب خانه از پشت گوشي به اين خانواده مي گويد که از منزل اميد برومند صداهاي بلند مي آيد و تلفن قطع مي شود .

در لحظه به ذهن خانواده اميد برومند هزار فکر خطور مي کند .

دزدي ، دعوا ، درگيري همسايه ها ، وساطت اميد برومند براي صلح و صفا ، انفجار گاز ، ترکيدن لوله آب ، گرفتن راه فاضلاب ، پارتي شبانه و ...

اميد برومند هزار و يک  کيلومتر دورتر  از خانواده زندگي مي کند چون تلفن همراه ِ صاحب خانه اميد برومند خاموش شده بود تلفن دوستان اميد برومند توسط خانواده وي به صدا در آمد و مخاطبان هريک روايتي براي خانواده باز گو کردند که افکار ِ خانواده به تصادف ، مجروحيت ناشي از نزاع همسايه ها ، مسموميت ، ابتلا به کرونا و ...معطوف شد .

به زودي مشخص شد که اميد برومند کشته شده است. خانواده هزار و يک کيلومتر را طي کردند تا مراحل قانوني را پيگيري کنند . نظريه پزشک قانوني گواهي مي دهد که قاتل  زنجيره اي با شريک جرمي هزار دستان مقصر است ! شايد در ذهن ِ خوانندگان  ، اثر ماندگار علي حاتمي که خوش نويس ، تفنگچي شد ،  تداعي شود که پر بيراهه نرفته اند زيرا هزار دستان  ِ شريک جرم قتل ِ  اميد برومند هم قلم به دست مي باشند .

در گفت و گوي مجازي ذيل ، قسمتي از سرگذشت واقعي اميد برومند  که به دست قلم به دستان به قتل رسيد را بررسي مي کنيم تا از اين قتل ناجوانمردانه رازگشايي نماييم .

خلاصه قسمت قبل : ( این جا )

اميد برومند يک شهروند شرافتمند ، پر تلاش ، کوشا با احساس مسئوليت فراوان بود که در محله شرافت اولي ( بالا ) کشته شد .

اميد برومند از اهالي دهکده کوچکمان (شهروند اين مرز بوم ) همچون ديگر هم ولايتي هايش بود  .

منظور از هزار دستان ( شريک جرم قتل ِ  اميد برومند ) اين است که هزاران نفر در اين مرگ خاموش مقصرند .

تمامي هزاران شريک جرم ِ اين مرگ خاموش ، قلم به دست مي باشند و هيچ کدام آن ها اسلحه‌ي گرم يا سرد نداشته اند .

هزاران قلم به دست ، مي توانستند مانع انتشار گاز مونوکسيد کربن و ... بشوند ولي در اين مهم کوتاهي کردند .

در نمودار شماه 5  ( نمودار ذيل )  ، متوسط ِ تعداد نفرات مرگ ناشي از مسموميت گاز منوکسيد کربن در ايران و آمريکا را نمايش داده مي شود. ( با فرض آن که آماري بين سال هاي 1380 تا 1389 در دسترس نمي باشد)

مرگ خاموش و زنجیره ای ناشی از بی توجهی حوزه عمومی به محیط زیست

نمودار شماه 5 مقايسه متوسط تعداد مرگ باشي از مونواکسيد کربن در ايران و امريکا به هر يک ميليون نفر

همان طور که در نمودار شماه 5  (نمودار فوق ) ملاحظه مي شود آمار مرگ مير به ازاي هر يک ميليون نفر در يک بازه زماني تقريبأ يکسان در ايران تقريبأ 120 برابر يا  12000 در صد  بيشتر از  ايالات متحده آمريکا مي باشد .

***

قسمت دوم :

پرسش کننده :

با توجه به اين همه نمودار و آمار هنوز متوجه نشدم هزار دستان قلم به دست چه ربطي به مرگ خاموش ِ اميد برومندها دارند ؟ به دنبال شکل گیری شورای ساختمان سبز ایالات متحده USGBC در سال 1993، اعضاء سازمان سریعاً متوجه شدند که صنعت ساختمان سازی پایدار، برای تعریف و اندازه گیری "ساختمان های سبز" نیاز به یک سیستم دارد. بدین ترتیب، USGBC درصدد تحقیق در مورد متریک ها و سیستم های درجه بندی موجود برای ساختمان سبز، برآمد. کمتر از یک سال پس از تشکیل سازمان، اعضا با تاسیس کمیته ای جهت تمرکز بر روی صرفاً عناوین یافته های اولیه، اقدام کردند.

 

پاسخ دهنده :

با بررسي تاريخي آنچه در آمريکا ، اروپا و برخي کشورهاي پيشرو در زمينه صنعت ساختمان سازي و صنايع وابسته به ساختمان و استانداردهاي مورد پذيريش آن ها گذشته است ، مي توان  به شريک جرمي هزار دستان تحصيل کرده (قلم به دست) ايراني در رابطه با مرگ خاموش  و توسعه ناپايدار و غير سبز ،  پي برد .

وقتي  قلم را بر زمين مي گذارم مانند آن است که  همچون رضا خوش نويس ، تفنگ را به دست گرفته ام  تا اميد برومندها را ...

 

پرسش کننده :

علت اين همه تفاوت فاحش در تعداد مرگ و مير ناشي از مسموميت گاز منوکسيد کربن در ايران و ايالات متحده آمريکا در چيست ؟

مرگ خاموش و زنجیره ای ناشی از بی توجهی حوزه عمومی به محیط زیست

پاسخ دهنده :

در ايالات متحده آمريکا :

  1. پدران ، مادران ، برادران ، خواهران ، فرزندان ، اقوام ، دوستان ِ اميد برومندها؛
  2. قلم به دستان ( مجلس نشينان ، پزشکی قانونی ، شهرداري ها ، آتش نشانی ها ، نظام مهندسي ها ، اتحاديه های املاک ، ساختمان سازها و برج سازان ، مرمت کنندگان ساختمان های قديمی  که بازسازی مي کنند ، اتحاديه های توليد کنندگان کالا و خدمات ، نهادهای مدني ، رسانه ها و ... )

در برابر قاتل خاموش ( مسموميت ناشي از گاز مونوکسيد کربن ) ، معضلات زيست محيطی ، گرمايش زمين ، مصرف بی رويه انرژی و ...بي تفاوت نبوده ، کنش گری مثبت ( تشکيل کميته های متشکل از افراد : از جمله آرشیتکت ها، نمایندگان املاک و مستغلات، مالکان ساختمان، وکلا،  فعالان محیط زیست، نمایندگان صنايع ، افراد و متخصصانی از بخش های متقاطع  با اين  کمیته ها و ... ) را پيشه کردند .

اما در ايران  :

  1. پدران ، مادران ، برادران ، خواهران ، فرزندان ، اقوام ، دوستان ِ اميد برومند ها؛
  2. قلم به دستان ( مجلس نشينان ، پزشکی قانونی ، شهرداری ها ، آتش نشانی ها ، نظام مهندسی ها ، اتحاديه های املاک ، ساختمان سازها و برج سازان ، مرمت کنندگان ساختمان های قديمی که بازسازی مي کنند  ، اتحاديه های توليدکنندگان کالا و خدمات ، نهادهای مدني ، رسانه ها و ... )

در برابر قاتل خاموش ( مسموميت ناشي از گاز مونوکسيد کربن ) ، معضلات زيست محيطی ، گرمايش زمين ، مصرف بی رويه انرژی و ...بي تفاوت بوده ؛ کنش گری مثبت ( تشکيل کميته هاي متشکل از افراد : از جمله آرشیتکت ها، نمایندگان املاک و مستغلات، مالکان ساختمان، وکلای فعالان محیط زیست، نمایندگان صنايع ، افراد و متخصصانی از بخش های متقاطع  با اين  کمیته ها و ... ) را پيشه نکردند .

 

پرسش کننده :

نظر خود را واضح تر توضيح دهيد .

 

پاسخ دهنده :

در ايالات متحده هزاران نفر ( هزاردستان ) کنشگر فعال شامل :

  1. پدران ، مادران ، برادران ، خواهران ، فرزندان ، اقوام ، دوستان ِ اميد برومند ها؛
  2. قلم به دستان ( مجلس نشينان ، پزشکي قانوني ، شهرداري ها ، آتش نشاني ها ، نظام مهندسي ها ، اتحاديه هاي املاک ، ساختمان سازها و برج سازان ، مرمت کنندگان ساختمان هاي قديمي  که باز سازي مي کنند ، اتحاديه هاي توليد کنندگان کالا و خدمات ، نهادهاي مدني ، رسانه ها و ... )

در برابر قاتل خاموش ( مسموميت ناشي از گاز مونوکسيد کربن ) ، معضلات زيست محيطي ، گرمايش زمين ، مصرف بي رويه انرژي و ...بي تفاوت نبوده کنشگري مثبت ( تشکيل کميته هاي متشکل از افراد : از جمله آرشیتکت ها، نمایندگان املاک و مستغلات، مالکان ساختمان، وکلا، فعالان محیط زیست، نمایندگان صنايع ، افراد و متخصصانی از بخش های متقاطع  با اين  کمیته ها و ... )  را پيشه کردند و دست آوردي چون  ليد LEED و ... را به جامعه ارائه نمودند .

 

پرسش کننده :

ليد LEED چيست ؟

مرگ خاموش و زنجیره ای ناشی از بی توجهی حوزه عمومی به محیط زیست

پاسخ دهنده (6)  :

به دنبال شکل گیری شورای ساختمان سبز ایالات متحده USGBC در سال 1993، اعضاء سازمان سریعاً متوجه شدند که صنعت ساختمان سازی پایدار، برای تعریف و اندازه گیری "ساختمان های سبز" نیاز به یک سیستم دارد. بدین ترتیب، USGBC درصدد تحقیق در مورد متریک ها و سیستم های درجه بندی موجود برای ساختمان سبز، برآمد. کمتر از یک سال پس از تشکیل سازمان، اعضا با تاسیس کمیته ای جهت تمرکز بر روی صرفاً عناوین یافته های اولیه، اقدام کردند. کمیته، متشکل از افراد مختلفی بود؛ از جمله آرشیتکت ها، نمایندگان املاک و مستغلات، یک مالک ساختمان، یک وکیل، یک فعال محیط زیست و نمایندگان این صنعت. وجود افراد و متخصصانی از بخش های متقاطع در این کمیته، به فرآیند و نتیجه نهایی عمق، غنا و تنوع می بخشید.

 

پرسش کننده :

از 1993 ميلادي يعني شش سال قبل از شروع بازه زماني ِ آمار ِ نمودار شماره  4 ( در قسمت اول اين گفت و گو )  و نمودار 5 ( در اين گفت و گو ) پس از  شکل گیری شورای ساختمان سبز ایالات متحده USGBC استارت ليد زده شد ؟

 

پاسخ دهنده :

بله ، توجه به زمان ها بسيار مهم مي باشد .

 

پرسش کننده :

آيا قبل از ليد ، برنامه هاي محلي يا منطقه اي خانه سازي سبز وجود داشته است  ؟

تفاوت ليد با برنامه هاي محلي يا منطقه اي خانه سازي سبز چيست ؟

 

پاسخ دهنده (6)  :

هرچند از پیش هم برنامه های محلی یا منطقه ای خانه سازی سبز وجود داشته است، لید برای خانه ها می کوشد تا با ایجاد توافق و سازگاری ملی در تعیین مشخصه های یک خانه سبز، سازندگان در هر کجای کشور را قادر سازد تا به یک رتبه بندی سبز در مورد خانه هایشان دست یابند. لید برای خانه ها، یک استاندارد مورد قبول عام برای خانه سازان سبز ارائه می کند که آن را کادر متمایزی از متخصصان ملی و سبزسازان با تجربه توسعه داده و تصحیح کرده اند. سیستم رتبه بندی لید برای خانه ها، بخشی از مجموعه ابزار جامع ارزیابی لید به شمار می آید که آن را USGBC، جهت بهبود و ارتقاء طراحی، ساخت و ساز و روش های بهره برداری پایدار در ساختمان های سراسر کشور ارائه کرده است.


پرسش کننده :

آيا در سیستم رتبه بندی لید برای خانه ها، به آموزش مالک و مستأجر/ مدير آپارتمان هم  توجه شده است ؟

 

پاسخ دهنده (6)  :

در سیستم رتبه بندی لید برای خانه ها، عملکرد کلی یک خانه ، در هشت رده و طبقه ، اندازه گیری می شود که در رتبه هشتم آمده است :

  1. آگاهی و آموزش : آموزش مالک، مستاجر و / یا مدیر ساختمان در خصوص اداره و حفظ ویژگی های سبز یک خانه لید.

پرسش کننده :

آيا به جز ليد استانداردهاي ديگري هم وجود دارند ؟

(گفت و گو ادامه دارد )

منابع :

  1. بررسي مرگ هاي ناشي از مسموميت با گاز مونوکسيد کربن ارجاع شده به سازمان پزشکي قانوني کشور در سال 1378
  1. هشدار رشد تلفات مسمومیت با گاز مونوکسید کربن؛ بیش از ۷۰ درصد تلفات در نیمه دوم سال
  1. خبرگزاري مهر - مسمومیت با گاز منوکسید کربن، در ۱۰ سال گذشته جان هفت هزار و ۶۵۷ نفر را در کشور گرفته است؛ مرگ های خاموشی که حاصل بی احتیاطی و بی توجهی به هشدارهاست . مسمومیت با گاز منوکسید کربن، در ۱۰ سال گذشته جان هفت هزار و ۶۵۷ نفر را در کشور گرفته است؛ مرگ های خاموشی که حاصل بی احتیاطی و بی توجهی به هشدارهاست
  1. علوم محیط زیست ، دوره چهارم ، شماره سوم ، فصل پاییز ، سال 1398 ، صفحه 1817-1831

شناسایی و ارزیابی عوامل مؤثر بر ریسک انتشار گاز مونوکسیدکربن در ساختمانهای مسکونی

استان اصفهان با تلفیق روشهای ردیابی انرژ ی و منطق فازی

سیدمحمد موسوی ریزی  ، رضا مداحی، فرهام امین مطالعات شرعی

article_96199_16a8fb93c418d4b522f3d116a1ae41c9مقاله از مطالعات علوم محيط زيست

http://www.jess.ir/article_96199_16a8fb93c418d4b522f3d116a1ae41c9.pdf

  1. مجله بهداشت عمومي منتشره در مارس و آوريل 2011 :

Review

Public Health Rep

. Mar-Apr 2011;126(2):240-50.

 doi: 10.1177/003335491112600215.

Review of unintentional non-fire-related carbon monoxide poisoning morbidity and mortality in Florida, 1999-2007

Laurel Harduar-Morano 1Sharon Watkins

Affiliations expand

Free PMC article

https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/21387954
6. از ليد چه مي دانيد ؟
http://www.iran-gma.com/library/newknowledge/1959/
7. گواهینامه های لید و بریم (leed & breeam) و تفاوتشان - BARAN - ۱۳۹۳/۴/۱۶

برگردان فارسی: سید حسین رضوی نسب
گواهینامه های لید و بریم (leed & breeam) و تفاوتشان

+- انجمن های مهندسی آلفا (http://forum.alfaee.com)
+-- انجمن: انجمن شهرسازی (http://forum.alfaee.com/forumdisplay.php?fid=23)
+--- انجمن: ارائه شهری (http://forum.alfaee.com/forumdisplay.php?fid=68)
+---- انجمن: تعاریف (http://forum.alfaee.com/forumdisplay.php?fid=72)
+---- موضوع: گواهینامه های لید و بریم (leed & breeam) و تفاوتشان (/showthread.php?tid=1783)

http://forum.alfaee.com/printthread.php?tid=1783
8. معرفی انجمن مهندسین گرمایش سرمایش و تهویه مطبوع آمریکا (ASHRAE)

https://kargosha.com/fa/content/id/905/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D9%85%D9%87%D9%86%D8%AF%D8%B3%DB%8C%D9%86-%DA%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%B3%D8%B1%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D9%88-%D8%AA%D9%87%D9%88%DB%8C%D9%87-%D9%85%D8%B7%D8%A8%D9%88%D8%B9-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-(ASHRAE)
9. مطالعه نوسازی مسکن سبز ، مینه سوتا ، 2006–2008
نتايج بهداشت و نوسازي سبز مسکن ارزان قيمت
Jill Breysse, MHSa
David E. Jacobs, PhDa
William Weber, MArchb
Sherry Dixon, PhDa
Carol Kawecki, MA, RNa
Susan Aceti, MSWa
Jorge Lopez, BSc
10. https://journals.sagepub.com/doi/pdf/10.1177/00333549111260S110

  1. تارنماي سازمان غذا و داروي وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکي ،
    در مقاله ي آغاز هفته پیشگیری از مسمومیت ها با شعار "با افزایش آگاهی، مانع مسمومیت دارویی شویم"

https://www.fda.gov.ir/fa/%D8%AC%D8%B2%DB%8C%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AE%D8%A8%D8%B1?id=16361


مرگ خاموش و زنجیره ای ناشی از بی توجهی حوزه عمومی به محیط زیست

منتشرشده در محیط زیست

تعریف وزارت آموزش و پرورش و مدرسه در ایران

ستادی بسیار حجیم و بیکار که مرکب است از وزیری که فرصت سر خاراندن ندارد از بس جلسه دارد ولی حتی معاونین خودش را وقت ندارد ببیند. او غیر از بیست معاون حداقل بیست مشاور هم دارد که با آنها هیچ کاری ندارد و حتی در دوره وزارتش ممکن است یک بار هم برخی از آنها را نبیند.

برخی از آنها به دلیلی مشاور وزیر نیستند بلکه به علتی آنجا هستند.

هفته ای دوبار در جلسات هیات دولت شرکت می کند. جلساتی که ربطی به آموزش و پرورش ندارد و او در آن مستمع آزادی بیش نیست.

معاونین مثل تاکسی های خطی گاهی در مسیر برای هم بوقی می زنند و از کنار هم رد می شوند ، آنها هم کاری به کار هم ندارند. حتی معاونین آموزشی هیچ‌گاه جلسات دو جانبه ای ندارند تا هماهنگی کنند که بچه وقتی از پایه ششم به پایه هفتم‌می رود به یک باره از مریخ به ونوس نرفته باشد.

آنها حتی در یک ساختمان هم مستقر نیستند.

تعریف وزارت آموزش و پرورش و مدرسه در ایران

در حوزه آموزش پولی در کار نیست ؛ معاون آموزش متوسطه به ظاهر معاون متوسطه است، نه بر کتاب و برنامه درسی نظارتی دارد نه پولی دارد تا به مدارس و هنرستانها تخصیص دهد و نه می داند کجا معلم هست و کجا نیست و ایضا معاون ابتدایی.

در حوزه پرورشی پول اما هست چون‌ کارها متمرکز هستند و پرورش از آموزش جداست. پرورش در مدرسه انجام نمی شود بلکه همین‌جا در وزارت خانه به انجام می رسد خلاصه.

وزارت خانه جایی است که در آن بهترین کار کارشناس بودن است زیرا نیازی به شناخت و انجام هیچ کاری نیست. حتی کسی رفت و آمدت را کنترل نمی کند و گیت ورود و خروج وزارت خانه برای قشنگی گذاشته شده است و برای این که ارباب رجوع همین طوری سرش را زیر نیاندازد و بیاید تو.

برای هیچ کس معلوم‌ نیست که در این همه معاونت و سازمان ، تعداد و عناوین پست ها بر چه اساسی چیده شده است؟ همیشه در تنظیم چارت وزارت خانه فقط بر روی معاونت ها بحث می شود و زیر مجموعه هم چون سیاهی لشکر چیده می شود چیزی مثل سپاه جعفر جنی هر چه بیشتر بهتر. هر معاونت و اداره کلی سعی می کند تعداد بیشتری پست در اختیار داشته باشد ؛ این برای ریاست کردن رئیس پرستیژ بیشتری می آورد و به همین دلیل شرح وظایف در آن پایین دست ها اهمیتی ندارد.

برخی در وزارت خانه به داشتن یک‌ پست کارشناسی راضی هستند ، پستی که مزایای زیادی ندارد اما کسی هم‌ به کارت کاری ندارد و می توانی سال های سال بیایی و بروی . حقوق هست اضافه کار هم‌ اگر نه به اندازه روسا و مدیران کل و فلان ولی بالاخره هست و اینجا تنها جایی است که ثبات هست . مدیران کل و بالا دستی ها مرتب عوض می شوند ولی کارشناس سر جایش هست و از این جهت ملالی نیست.

تنها جایی در آموزش و پرورش که کارمند آن همیشه اضافه کاری می گیرد وزارت خانه است. این اضافه کاری هر چه به استان و شهرستان و منطقه و ناحیه می روی کمتر می شود و در برخی مناطق در ادارات دیگر اضافه کاری ای نیست فقط حقوق است ولی برخی ترجیح می دهند در همان ادارات هم به صرف حقوق گرفتن بمانند بهتر از مدرسه رفتن است. تدریس کار سختی است باید بماند برای آنها که راهی به ادارات ندارند.

وزارت خانه جایی است که اگر بازنشسته شدی پاداشت را هم سریع پرداخت می کنند. به هر حال وزارت خانه جای خوبی است اگر توانستی زور بزن وزیر و معاون وزیر بشوی اگر نشد کارشناشی اش هم غنیمت است همین که کسی به کارت کاری ندارد خیلی خوب است.

تعریف وزارت آموزش و پرورش و مدرسه در ایران

این از وزارت خانه اما مدرسه !

مدرسه کم تعداد روستایی تا آبان و آذر معلم‌ ندارد. بچه ها لباس می پوشند و به مدرسه می آیند و تا روزهای زیادی چند ساعت صبر می کنند معلمی نیست، به خانه می روند این روستا لازم نیست جای خیلی دوری باشد می تواند در حاشیه شهر بزرگی مثل مشهد باشد. تنها جایی در آموزش و پرورش که کارمند آن همیشه اضافه کاری می گیرد وزارت خانه است.

سه چهار ماه که بگذرد بالاخره سرباز معلمی چیزی می آید به اندازه ای که تا پایان سال کسی باشد برای شاگردان کارنامه ای جمع و جور کند.

در دوره ابتدایی تخصص مهم‌ نیست بنابراین معلمان ابتدایی در ایران ده ها جور مدرک تحصیلی دارند.

تعریف وزارت آموزش و پرورش و مدرسه در ایران

همه جا مدرسه هست . در هر روستایی که دو تا دانش آموز هم باشد مدرسه هست اما این افتخار بزرگی نیست. چیزی است برای پز دادن الکی روسا و وزرا. این ها مدرسه نیستند گاهی خرابه شام از آنها بهتر است. یک اطاق مخروبه بدون امکانات و میز و نیمکت درست و حسابی و بدون معلم.

در مدرسه کوچک هیچ فرهنگ سازمانی و نظامات فرهنگی ای وجود ندارد.

سند تحول گفته است از مدارس کوچک باید چرخش تحولی بشود به مدارس متوسط و بزرگ ولی این‌ چرخش تحولی فقط در لغت واژه و عبارت قشنگی است چرخش تحولی! مثل این‌که آدم دور خودش چرخی بزند و دوباره سر جایش بایستد!

کانال هفت جوش


تعریف وزارت آموزش و پرورش و مدرسه در ایران

منتشرشده در یادداشت

پیشنهادهایی به یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش

حداقل انتظارات از آقای نوری وزیر جدید آموزش و پرورش:

1-  هرچه سریع تر طبقه بندی مشاغل و قانون همسان سازی حقوق را اجرا کنید.

2- جایگاه و منزلت معلمان را با جلوگیری از دخالت عوامل غیر ، ارتقاء دهید.

3- شادی و نشاط را به برنامه های آموزشی بیفزائید. آموزش موسیقی، رقص، سواد جنسی و هنر شاد زیستن را به برنامه های درسی اضافه کنید.

4- کتاب های درسی را اصلاح کنید و مطالب به درد نخور را که بسیاری از مطالب کتابها را اشغال کرده اند را حذف کنید. تدوین کتب تاریخ را به تاریخدانان مستقل بسپارید.

5-  به مدارس بودجه بدهید، بیش از ٩٠% معلمان حقوق زیر خط فقر دارند.

6-  برنامه ای برای اعزام دانش آموزان جهت آشنایی با کشورهای پیشرفته مثل ژاپن، سنگاپور و...ترتیب دهید.

7- در مدارس دخترانه حجاب برای معلمان و دانش آموزان اختیاری باشد.

8- آموزش پرورش از فقدان مدیران تحول خواه و شجاع رنج می برد، همانند سر مربی ورزشی از خارج متخصص و مدیر توانمند وارد کردن عیب نیست!

پیشنهادهایی به یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش

وزیر جدید از اقدامات ذیل خودداری کند :
۱- عزل و نصب جناحی و فله ای مدیران.
۲- صدور بخشنامه و دستورالعمل های متعدد.
۳- رفتارهای ناشی عوام گرایی مثل محکومیت رقص و شادی دانش آموزان.
۴- چسبیدن به صندلی وزارت و محافظه کاری برای حفظ آن صندلی.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

پیشنهادهایی به یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش

منتشرشده در یادداشت

گروه استان ها و شهرستان ها/

استعفای کارکنان و پرسنل اداره آموزش و پرورش منطقه نظرکهریزی از استان آذربایجان شرقی

جمعی از کارکنان و پرسنل اداره آموزش و پرورش منطقه نظرکهریزی از استان آذربایجان شرقی در اعتراض به عملکرد مدیریت آموزش و پرورش منطقه نظرکهریزی از سمت خود استعفا کردند .

این افراد معترض به صدای معلم گفتند:

«ما کارکنان اداره آموزش و پرورش منطقه نظرکهریزی در اعتراض به وضعیت مدیریتی و سوء مدیریت ها و بی‌کفایتی مدیر آموزش و پرورش منطقه نظر کهریزی اقدام به استعفا کرده و از مسئولین مربوطه به ویژه استاندار آذربایجان شرقی و مدیر کل آموزش و پرورش انتظار داریم و خواستاریم که نسبت به تغییر رئیس اداره آموزش و پرورش منطقه نظرکهریزی اقدامات لازم را انجام دهند. »

متن کامل نامه :

استعفای کارکنان و پرسنل اداره آموزش و پرورش منطقه نظرکهریزی از استان آذربایجان شرقی


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

استعفای کارکنان و پرسنل اداره آموزش و پرورش منطقه نظرکهریزی از استان آذربایجان شرقی

گروه گزارش/

انتقاد صدای معلم از عملکرد الهام یاوری رئیس مدارس سمپاد و فرآیند جذب تیزهوشان

هنوز « الهام یاوری » رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان به گزارش صدای معلم با عنوان « رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان حرف های غیرعلمی و غیرواقعی نزند ! » ( این جا ) پاسخی ارائه نکرده است .

آیا این مسئولان و مقامات تصور می کنند با عدم پاسخ گویی و بی تفاوتی تغییری در اوضاع رخ خواهد داد و عطش جامعه و حوزه عمومی برای پرسشگری و دانستن فروکش خواهد کرد ؟

رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان کشور در جلسه ی شورای معاونین اداره کل آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی حضور یافته و مطالبی را از جنس قبل بیان کرده است .

الهام یاوری گفته است : ( این جا )

« با توجه به آمار منتشره ، 5/11 درصد از جوایز آموزش و پرورش کسب شده توسط دانش آموزان سمپادی است، نیاز ضروری است که جذابیت رشته های مختلف تحصیلی را در کشور بالا ببریم.

 دوست داریم تعداد سمپادی ها را در کشور زیاد کنیم و در همین راستا می توان ابراز داشت استان آذربایجان شرقی دارای استعداد و توانایی های مختلفی در دانش آموزان است که می تواند تقویت شود.

انتقاد صدای معلم از عملکرد الهام یاوری رئیس مدارس سمپاد و فرآیند جذب تیزهوشان

به گفته ی معاون وزیر، سمپاد دوران جدیدی را شروع کرده و ما در تلاش هستیم که به سوی تربیت متوازن برویم.

ما روی این نکته تاکید می کنیم که مدارس سمپاد باید در خدمت کل دانش آموزان کشور باشد و فرقی ندارد داخل مدارس ما باشد یا بیرون و ما باید از دانش آموزان حمایت کنیم.

 بسیاری از مدارس ما ورزشگاه و آزمایشگاه های خوبی دارد و می توانیم از ظرفیت این مدارس برای دانش آموزان خود و یا مدارس دیگر استفاده کنیم.»

نخستین پرسش «صدای معلم» آن است که آیا طبقه بندی دانش آموزان و گلچین کردن دانش آموزان در درون یک سیستم دولتی ، فرصت های نابرابر آموزشی را در نظام آموزشی تشدید و بازتولید نخواهد کرد ؟ آیا تاکید بر افزایش مدارس سمپاد بدون توجه و تکیه بر شواهد و اسناد پژوهشی معتبر به تنزل کیفیت آموزشی در مدارس عادی دولتی منجر نخواهد شد ؟

انتقاد صدای معلم از عملکرد الهام یاوری رئیس مدارس سمپاد و فرآیند جذب تیزهوشان

پیش تر گزارشی در مورد نتایج یک پژوهش جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران در صدای معلم منتشر شد . ( این جا )

در این گزارش آمده بود : «در میزگرد علمی – تخصصی با عنوان : " بررسی و نقد پدیده تنوع مدارس در نظام آموزشی ایران " که به مناسبت هفته پژوهش به میزبانی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در سالن اجتماعات سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی برگزار گردید ؛ بهزاد نظری عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران نتایج یک پژوهش را چنین بیان می کند :

انتقاد صدای معلم از عملکرد الهام یاوری رئیس مدارس سمپاد و فرآیند جذب تیزهوشان

در مورد مدارس استعدادهاي درخشان نيز لزوم بازگشت به اساسنامه اوليه مورد تاكيد بود و توسعه ايجاد شده در سنوات اخير را آسيب جدي نظام تعليم و تربيت كشور تلقي مي‏ نمايند. آیا این مسئولان و مقامات تصور می کنند با عدم پاسخ گویی و بی تفاوتی تغییری در اوضاع رخ خواهد داد و عطش جامعه و حوزه عمومی برای پرسشگری و دانستن فروکش خواهد کرد ؟

جمع نظرات مبتنی بر این بود که مدارس تیزهوشان قادر نیستند تیزهوشان واقعی را جذب کنند و افراد جذب شده تیزهوش نیستند و لازم است آزمون‏ هاي مدارس استعدادهاي درخشان از نظر سطح علمي و كيفيت قادر باشند دانش آموزان تيزهوش را به طور واقعي و با تعداد محدودتر براي اين مدارس سرند نمايند.»

منظور از « تربیت متوازن » چیست ؟ اگر منظور تربیت دانش آموزان بر اساس معیارهای سند تحول بنیادین و ساحت های شش گانه است ؛ آیا  برای تامین ورودی این گونه مدارس خاص از ابزار و سنجه مناسب و معتبر استفاده می شود ؟ این در حالی است که درون دادهای این گونه مدارس بر اساس آزمون های هوش و پیشرفت تحصیلی گزینش می شوند و این به صورت منطقی و عقلانی نمی تواند تعریف تربیت متوازن را شامل شود مگر آن که برای ساحت های مورد نظر به صورت دقیق و نظام مند برنامه ریزی شود .

اگر ادعای این مقام را در مورد تربیت متوازن بپذیریم ؛ چگونه است که اکثریت خروجی های این گونه مدارس و دارندگان مدال های المپیادها در این چهار دهه از کشور خارج شده و تمایلی برای خدمت و فعالیت در کشور خودشان را ندارند ؟ چه کسی و کدام نهاد باید در این مورد پاسخ گو باشد ؟

انتقاد صدای معلم از عملکرد الهام یاوری رئیس مدارس سمپاد و فرآیند جذب تیزهوشان

پیشنهاد صدای معلم این است که به جای برگزاری نشست در محیط های سربسته و و مملو از تعریف و تعارف ، نشستی با رسانه ها بگذارید و در مورد سخنان و عملکرد خود پاسخ گو و مسئولیت پذیر باشید .

پایان گزارش/


انتقاد صدای معلم از عملکرد الهام یاوری رئیس مدارس سمپاد و فرآیند جذب تیزهوشان

منتشرشده در گفت و شنود

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور