صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

گزارش انتقادی صدای معلم از عملکرد معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش

معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش در نشست رسانه ای خود که دیروز پنجم دی در در سالن اجتماعات ساختمان شهید رجایی وزارتخانه برگزار گردید ( این جا ) مطالبی را در خصوص " شهادت " بیان کرده است .

این در حالی است که این مقام مسئول در وزارت آموزش و پرورش تاکنون به هیچ یک از گزارش های صدای معلم در مورد عملکرد خویش در حوزه مسئولیت و تخصص خود پاسخ گو نبوده است .

گزارش انتقادی صدای معلم از عملکرد معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش

ششم آذر 1396 « صدای معلم » در گزارشی نوشت : ( این جا )

« مهرزاد حمیدی » در شهریور ماه 1392 به عنوان  معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش منصوب گردید .

با حضور فانی در وزارت آموزش و پرورش و ظاهرا با توصیه یکی از نزدیکان فانی به آموزش و پرورش آمد.

 زمانی که دانش‌آشتیانی هم برای رأی اعتماد به مجلس معرفی شده بود، یکی از معدود معاونانی بود که در جلسه رأی اعتماد وی حضور داشت.

گفته می‌شد که با حضور بطحایی در وزارت آموزش و پرورش، خودش از این معاونت خداحافظی خواهد کرد اما تاکنون در این پست مانده و به فعالیت خویش ادامه داده است .

این رسانه در ادامه آورده بود :

« نظرسنجی ها و نیز اخبار و گزارش ها نشان می دهند که ورزش صبحگاهی در بسیاری از مدارس انجام نمی شود .

به نظر می رسد هیچ گونه نظارتی هم در این زمینه از سوی معاونت تربییت بدنی و سلامت این وزارتخانه برای مدارس صورت نمی گیرد .

معاونت تربیت بدنی و تندرستی وزارت آموزش و پرورش توضیح دهد که در راستای " دانش افزایی " و نیز " به روز آوری " معلمان ورزش چه کرده است ؟

ایشان در زمینه موضوع " سواد حرکتی " که آن را علت برخی و شاید بسیاری از مسائل و مشکلات می داند چه اقداماتی انجام داده است ؟

 فضای ورزشی دانش‌آموزان ایرانی 17 سانتی متر برای هر نفر است .

گزارش انتقادی صدای معلم از عملکرد معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش

مطابق آمارها ، سرانه فضاهای ورزشی در ایران یک سوم استانداردهای جهانی است .

در کشورهای توسعه یافته ، اساس و خاستگاه ورزش حرفه ای و قهرمانی مدارس هستند .

آقای حمیدی شفاف و دقیق بگویند که در این 4 سال چند سانتی متر به فضای ورزشی دانش آموزان ایرانی اضافه شده است ؟

برای رفع و تعدیل محدودیت ها  و جبران " فقر حرکتی " در بخش " تربیت بدنی دختران "  با توجه به " اختلالات و ناهنجاری‌های جسمی و حرکتی " شایع  چه گام هایی برداشته شده است ؟

متاسفانه " تربیت بدنی و یا ورزش " در مدارس و نظام آموزشی ما به عنوان یک " درس مستقل و مهم " جدی گرفته نمی شود .

بخشی از این مشکل به فرهنگ جامعه و نگرش ها و زیر ساخت های تربیت بدنی بر می گردد اما بخش  اعظم آن به مدیریت ناکارآمد و غیراثربخش متولیان آن باز می گردد که نتوانسته اند حساسیت جامعه و مسئولان را نسبت به مشکلات و رفع اساسی آن برانگیزانند .

عمده فعالیت ها و اقدامات « مهرزاد حمیدی » معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش در این 4 سال  کشاندن ورزش قهرمانی به مدارس ، برگزاری المپیادهای ورزشی در مدارس و پخش وسیع آن به مدد سرمایه گذاری های  رسانه ای بوده است در حالی که به نظر می رسد اقدام و یا برنامه خاصی در زمینه پایه گذاری و تحکیم زیر ساخت های ورزشی در مدارس صورت نگرفته است .

مدارس و نظام آموزشی ما بیش از نمایش ( SHOW OFF ) به اقدامات کارشناسی شده ، دلسوزی و پی گیری های مستمر و موثر نیاز دارد . »

گزارش انتقادی صدای معلم از عملکرد معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش

« صدای معلم » در گزارشی دیگر به تاریخ 4 مهر 1398 می نویسد : ( این جا )

« حال این پرسش اساسی مطرح است در حالی که هیچ نسبت منطقی میان تعداد مربیان تربیت بدنی و تعداد واحدهای آموزشی کشور وجود ندارد و بسیاری از مدارس و مناطق از کمبود " معلم ورزش " رنج می برند ؛ چگونه معاونت تربیت و سلامت با افتخار افزایش ساعات تربیت بدنی را گامی رو بخشی از این مشکل به فرهنگ جامعه و نگرش ها و زیر ساخت های تربیت بدنی بر می گردد اما بخش  اعظم آن به مدیریت ناکارآمد و غیراثربخش متولیان آن باز می گردد که نتوانسته اند حساسیت جامعه و مسئولان را نسبت به مشکلات و رفع اساسی آن برانگیزانندبه جلو می خواند ؟! »

قاسم پور مدیر مدرسه به « صدای معلم » می گوید :

« تشکیلات تربیت بدنی در آموزش و پرورش واقعن مدارس را به لحاظ فیزیکی و سخت افزاری پشتیبانی نمی کند . من در این چند سال با دوندگی زیاد فقط توانستم یک میز پینگ پنگ برای مدرسه فراهم کنم .

 بهداشت در بسیاری از مدارس متولی خاصی ندارد .

در این دو سال که کرونا مدارس را تهدید کرده است به ما می گویند باید رابط بهداشت داشته باشیم اما این مطالبه را باید چه کسی پاسخ گو باشد ؟»

در بازدید یک روزه ای که مدیر صدای معلم از برخی مدارس استان محروم سیستان و بلوچستان داشت ، وضعیت بهداشت و تربیت بدنی در بسیاری از مدارس این استان در حد فاجعه است .

گزارش انتقادی صدای معلم از عملکرد معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش

آیا منطق و مسئولیت ایجاب نمی کند افرادی چون ایشان به جای آن ایراد حرف هایی که در حوزه تخصص و کار ایشان نیست و به نظر می رسد نوعی فضاسازی رسانه ای برای ابقا در پست و جایگاه است ؛ در مورد عملکرد 8 ساله و وظایف مصرح سازمانی و قانونی خود پاسخ گو باشند ؟

گزارش انتقادی صدای معلم از عملکرد معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش

پایان گزارش/


گزارش انتقادی صدای معلم از عملکرد معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموزش و پرورش

منتشرشده در گفت و شنود

گروه اخبار/

جمعی از اساتيد دانشگاه تربيت دبير شهيد رجايی در نامه ای به دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش از عدم تسری قانون همسان سازی حقوق  به دانشگاه هايی مثل شهيد رجايی و دانشگاه فرهنگيان و پژوهشگاه ­های وابسته به آموزش و پرورش اعتراض کردند .

تجمع اعتراضی تعدادی از استادان این دانشگاه شنبه 20 آذر ساعت 11 صبح در محوطه این دانشگاه برگزار گردید . ( این جا )

بیانیه ی این گروه نخستین بار و در اعتراض شدید به نابرابری و بی‌ عدالتی اجتماعی  در خصوص عدم تسری قانون همسان سازی و صدور احکام 29 مهر سال جاری در صدای معلم منتشر گردید . ( این جا )

طنزانه ای برای رتبه بندی معلمان

آی مجلس! رتبه بندی ها کجاست؟
وعده های پشت خرمن تا کجاست؟

گفته آمد رتبه بندی می شویم
در مزایا آب بندی می شویم

مجلس و دولت ! به هم بستند باز ؟!
بی معلم مشورت کردند باز؟

ای که می گویی تجمع راه نیست ؟
فرق در فقر است و کس آگاه نیست

آنچه در مجلس مصوّب ساختید
بی گمان از آن کلاهی بافتید!

رتبه بندی شد منوط اعتبار
تا از آن باشد شما را افتخار

بشنوید از اهل فرهنگ این پیام
تا بنای کارتان گیرد قوام

از پژوهش اعتبار من نکاست
بی پژوهش اعتبار من بجاست

کاشکی قدری صداقت داشتید
در چنین کاری مهارت داشتید

قصه ای پر درد دارد این مقال
دست ما کوتاه و اجرایش محال

طنزانه ای برای رتبه بندی معلمان

بخش اول

بخش دوم


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

آی  مجلس! رتبه بندی ها کجاست؟ وعده های پشت خرمن تا کجاست؟   گفته آمد رتبه_بندی می شویم در مزایا آب بندی می شویم   مجلس و دولت ! به هم بستند باز ؟! بی معلم مشورت کردندباز؟   ای که می گویی تجمع راه نیست ؟ فرق  در فقر است و کس آگاه نیست   آنچه در مجلس مصوّب ساختید بی گمان از آن کلاهی بافتید!   رتبه بندی شد منوط اعتبار تا ازآن باشد شما را  افتخار   بشنوید از اهل فرهنگ این پیام تا بنای کارتان گیرد قوام   از پژوهش اعتبار  من نکاست  بی پژوهش اعتبار من بجاست   کاشکی قدری صداقت داشتید در چنین کاری مهارت داشتید   قصه ای پر درد دارد این مقال دست ما کوتاه و اجرایش محال

منتشرشده در یادداشت

نقدی بر اعتصاب معلمان و رفتارشناسی و تشکل های صنفی فرهنگیان و مساله ای به نام دموکراسی

تفاوت کند هرگز آب زلال

گرش کوزه زرین بود یا سفال؟

خرد باید اندر سر مرد و مغز

نباید مرا چون تو دستار نغز

بوستان سعدی - بخش ۶ - حکایت دانشمند

چندی پیش سایت مشرق نیوز در مورد اعتراضات معلمان مصاحبه ای با من کرد .

گفت و گوی من با شخصی که خود را آقای حسینی می نامید حدود نیم ساعت به درازا انجامید اما آن چه ماحصل این گفت و گو بود ، گزارش ناقص و  گزینش شده ای بود که نمی تواند منظور اصلی و روح پیام مرا به مخاطبان و جامعه ی هدف در این موضوع منتقل کند .

البته این تجربه ای بود برای من که از این به بعد در گفت و گو با چنین رسانه هایی جانب احتیاط و شک را نگاه دارم . هر چند در کشور توسعه نایافته و نابالغ ما این یک رویه شده است که هدف وسیله را توجیه می کند و برای رسیدن به هدف می توانی و باید همه چیز را فدا و ابزار کنی چرا که مهم تحقق آن هدف است و این می تواند بزرگ ترین و مخرب ترین تهدید برای بحرانی باشد که من آن را «بحران خردورزی و عقلانیت » می نامم .

وقتی که  جامعه ای از خرد و عقلانیت ورزی فاصله گرفت خود به خود « اخلاق » هم به حاشیه می رود و نتیجه نهایی اجتماع جنگل واری خواهد بود که در خوش بینانه ترین حالت آن از هر سه ایرانی یک نفر آرزوی مهاجرت و حتا تغییر تابعیت و هویت خود را خواهد داشت .

نقدی بر اعتصاب معلمان و رفتارشناسی و تشکل های صنفی فرهنگیان و مساله ای به نام دموکراسی

در گزارش پیشین صدای معلم ( این جا ) ؛ از مدیریت متین و مدبرانه مجموعه حراست وزارت آموزش و پرورش به ویژه رئیس مرکز حراست آقای جلال دلقندی در مورد نوع برخورد با اعتصاب ( تحصن ) دو روزه معلمان تشکر کردم هر چند تشکل هایی که خود را نماینده فرهنگیان جا می زنند و فاقد هر گونه تئوری و مانیفست مشخصی برای مدیریت استراتژیک مطالبات و حوزه کنش گری و مطالبه گری در حوزه " آموزش " هستند؛  بسیاری فاقد اخلاق مطالبه گری هستند که به این گونه مسائل توجهی داشته باشند و تصور می کنند همین که خود را متصف به صفت " شورا " نمودند مجاز به انجام هر کنشی در جهت تحقق همان اصل هدف وسیله را توجیه می کند هستند .

افرادی که خود را « شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان » می نامند توانایی نقد و تحلیل با منطق کارشناسی حتا یکی از گزارش های صدای معلم را ندارند و به نظر می رسد زیست تشکلی و اجتماعی آنان در همین شلوغ بازی ها ، برچسب زدن ها و قهرمان بازی ها نهفته است .

(پیش تر در یادداشت های تفصیلی و مسلسل رفتار تشکل های صنفی را نقد کرده ام اما حتا دریغ از تقریر یک حاشیه و یا نقد کوتاه بر این مکتوبات . )

این افراد که خود را داعیه دار نمایندگی مطالبات می پندارند انتظار دارند که همه مانند آنان بیندیشند و عمل کنند . در جامعه ما هم معمولا این رفتارها مورد تقبیح و نقادی قرار نمی گیرند چون الگوهای رفتاری مرسوم این چنین هستند و کسی خیلی متفاوت از بقیه رفتار نمی کند و اگر هم بخواهد تابوشکنی کند توسط اکثریت همین اجتماع و به عنوان « فردی همیشه مخالفت کن و ناراضی » بایکوت می شود .

از نظر این گروه ، دو راه بیش تر متصور نیست :

یا با ما

یا بر ما

راه سومی وجود ندارد . چون من دانای کل هستم و بیش از همه مسائل را می فهمم و همه باید چون من بیندیشند و رفتار کنند .

از نظر این ها ، هر فردی هم بخواهد مخالفت کند و یا به گونه ای دیگر بیندیشد لذاجرم و ناگزیر در خط کیهان و مشرق و جوان و... قرار می گیرد .

تجارب نگارنده حاصل از 15 سال کنش گری و مطالبه گری در حوزه « تشکل » و 25 سال در حوزه « رسانه » به عنوان ارکان و عناصر بنیادین « حوزه عمومی » و پایه اصلی دموکراسی مرا به این فرضیه محتوم رسانده که در ایران از درون تشکل ها و رسانه ها برون دادی به نام « دموکراسی » نخواهیم داشت چرا که فرهنگ حاکم بر این دو حوزه کاملن در سلطه ی تفکر استبدادی است و طبیعی است که هیچ گاه تربیت استبدادی نهادینه شده در ذات افراد حتا در شکل « شورا » منتج و منتهی به دموکراسی نخواهد شد و تنها چیزی که در این میان متصور است و در کلنی های توده ای تثبیت و منجمد می گردد همان رفتارهای قبیله ای خرد ستیز و قانون گریز است که « تقلید » یگانه مسیر استمرار و فربه سازی همان تربیت غلط با روح ویرانگر استبداد است .

نقدی بر اعتصاب معلمان و رفتارشناسی و تشکل های صنفی فرهنگیان و مساله ای به نام دموکراسی

باری !

این می تواند بزرگ ترین و مخرب ترین تهدید برای بحرانی باشد که من آن را «بحران خردورزی و عقللانیت » می نامم . بارها و به مناسبت های مختلف بر این نکته اصرار کرده و پای فشرده ام که اعتراض حق مدنی همه شهروندان است و هیچ فرد و نهادی در هر سطحی حق ندارد با هر عذر و بهانه ای مانع از اعتراض مسالمت آمیز شهروندان شود .

البته در این میان رفتارهای حاکمیت باید کاملن مورد نقادی قرار گیرد .

از نظر نگارنده ، رفتارهای حاکمیت با وجود بحران های متعددی که کشور ما را احاطه کرده و کلیت آن را در معرض تهدید جدی قرار داده است به ویژه در حوزه سیاست خارجی و تعامل با جهان آزاد به هیچ وجه قابل پذیرش نیست و نمی توان وجهی از استقلال بر آن اطلاق نمود .

معیشت مردم و اقتصاد کشور هم نیاز به برنامه ریزی و به کار گماری افراد کاردان ، متخصص و دلسوز دارد .

تا اقتصاد کلان بر اساس علم و مدیریت مور بازنگری قرار نگیرد اقتصاد زیر سیستم هایی مانند آموزش و پرورش هم متحول نخواهند شد و سیاست های اعمال شده بیشتر نقش « مسکّن » را خواهند داشت .

با دستور دادن و رفتارهای بگیر و ببند هم مشکلی حل نمی شود .

رفتارهای حاکمیت در حوزه جامعه مدنی هم در این چهار دهه کاملن قابل نقد هستند .

جمهوری اسلامی اساسا میانه ای با نهاد سازی و جامعه مدنی ندارد و به صور مختلف در صدد تهدید و تحدید آن بوده است . این در حالی است که نهادهای مدنی درست مانند پوشش گیاهی نقش مهم و بی بدیلی در برابر وقایع ویرانگر مانند سیل و طوفان دارند .

hopeandflood1

تنهه راه برای ممانعت از فروپاشی اجتماعی و سیاسی و فائق آمدن بر بحران عدم اعتماد همین تقویت حوزه عمومی و پر رنگ کردن تشکل های مدنی با رویکرد مطالبه گری مدنی است .

می توان ادعا کرد یگانه نهادی که در در یک دهه ی اخیر بر تشکیل « سازمان نظام معلمی » تاکید و آن را در سطح عمومی تئوریزه کرده ، « صد ای معلم » است .

کافی است شما به حجم گزارش ها ، یادداشت ها و... در همین رسانه نگاهی بیندازید .

اما حاکمیت به صور مختلف و بهانه های غیر قابل توجیه حدود یک دهه است که از تشکیل و تثبیت آن سر باز زده است . ( البته فضای غالب و هژمونی رایج در فضای مطالبه گری و کنش گری معلمان هم به این وضعیت کمک شایانی کرده است )

طبیعی است وقتی معلمان سرآمد و متخصص در راس یک تشکیلات صنفی – مدنی قرار نگیرند و صلاحیت های حرفه ای و شغلی معلمان همانند سایر نظام های آموزشی توسعه یافته احصا ، ارزیابی و تثبیت نشود ، گروهی تند رو و پوپولیست که جز خود احدی را به رسمیت نمی شناسند و تنها هنر آنان هزینه تراشی های فراوان برای مطالبات حداقلی است بر مطالبات قانونی و حقوق مدنی معلمان موج سواری خواهند کرد .

این تناقض و تعارضی است که باید مورد توجه سیاست گذاران و مقامات قرار بگیرد در غیر این صورت فضا بیش از پیش رادیکالیزه ، احساسی و خرد ستیز خواهد گردید .

این ها قابل تعارف نیستند و مشمول مرور زمان هم نمی شوند .

و اما نکته قابل تامل این که چه شد به یک باره و پس از بازگشایی نیم بند مدارس به یک باره آن اعتصابات و تجمعات و... به صورت پیوسته هدایت و رهبری شد .

نقدی بر اعتصاب معلمان و رفتارشناسی و تشکل های صنفی فرهنگیان و مساله ای به نام دموکراسی

آیا حداقل در طول دو سال گذشته که از تعطیلی مدارس می گذرد وضعیت اقتصاد و معیشت قبلن در سطح خوب و رضایت بخش بوده و در این حدود دو ماه اخیر وضعیت رو به وخامت گذاشته است ؟ جمهوری اسلامی اساسا میانه ای با نهاد سازی و جامعه مدنی ندارد و به صور مختلف در صدد تهدید و تحدید آن بوده است . این در حالی است که نهادهای مدنی درست مانند پوشش گیاهی نقش مهم و بی بدیلی در برابر وقایع ویرانگر مانند سیل و طوفان دارند

به نظر می رسد که در این دو سال اخیر معلمان با وجود باگ های تعریف نشده و فقدان زیر ساخت های آموزش مجازی خود را با آن به گونه ای تطبیق داده بودند و اکنون بازگشایی مدارس معادلات آنان برای گذران معیشت را با مشکلات جدی مواجه کرده است .

مخالفت هایی هم که با بازگشایی مدارس زیر پوشش « پروتکل های بهداشتی » صورت می گیرد بیشتر حالت صوری و حق به جانب دارند .و یا برای توجیه تعطیلی کلاس ها به تجارب کشورهای توسعه یافته استناد می کنند .

آخر یکی نیست سوال کند کجای ما به آن جوامع شباهت دارد جز آن که ظاهرمان را درست کرده ایم اما چیزی از روح مدرنیته ، دموکراسی و احترام به قانون نمی فهمیم اما وانمود کنیم که به همه چیز عالم و آگاه هستیم .

اعتصاب معلمان در مدرسه محدودی که همه همدیگر را می شناسند ناشی از یک حس پرورش یافته و تاریخی روابط قبیله ای است .

این معلمان با انجام یک کنش جمعی در کنار یکدیگر احساس ثبات و آرامش می کنند اما این وضعیت بستر و ریشه مهم و محکمی ندارد و بیشتر ناشی از جو و احساس و هیجانات است .

نقدی بر اعتصاب معلمان و رفتارشناسی و تشکل های صنفی فرهنگیان و مساله ای به نام دموکراسی

همین که قدری فضا امنیتی شود و حراست ها و هیات های تخلفات فعال شوند و ثبات و امنیت شغلی آنان در معرض ریسک و تهدید قرار گیرد شاید همین معلمان دیگر یکدیگر را هم نشناسند .

از سوی دیگر در  کشور ما چیزی به نام « حریم و یا حوزه خصوصی » معنایی ندارد .

افراد به راحتی و حتا طلبکارانه به علت همان تربیت فقدان اصالت حقوق مدنی و شهروندی یکدیگر را زیر پا می گذارند .

بارها اتفاق افتاده که شما در خیابان و یا مسیری بر اساس قانون با وسیله نقلیه در حال حرکت هستید اما فردی قانون ستیز و در نهایت پر رویی این حقوق قانونی را زیر پا گذاشته و به آن تجاوز کرده است .

نقدی بر اعتصاب معلمان و رفتارشناسی و تشکل های صنفی فرهنگیان و مساله ای به نام دموکراسی

در جامعه ما هم معمولا این رفتارها مورد تقبیح و نقادی قرار نمی گیرند چون الگوهای رفتاری مرسوم این چنین هستند و کسی خیلی متفاوت از بقیه رفتار نمی کند و اگر هم بخواهد تابوشکنی کند توسط اکثریت همین اجتماع و به عنوان « فردی همیشه مخالفت کن و ناراضی » بایکوت می شود .

این وضعیت قابل تسری به سایر حوزه ها در زیست اجتماعی ایرانی ها می باشد . آخر یکی نیست سوال کند کجای ما به آن جوامع شباهت دارد جز آن که ظاهرمان را درست کرده ایم اما چیزی از روح مدرنیته ، دموکراسی و احترام به قانون نمی فهمیم اما وانمود کنیم که به همه چیز عالم و آگاه هستیم .

معلمان اعتصاب می کنند و دانش آموزان را از « حق آموزش » محروم می کنند چون فقط خود را می بینند .

چون در ذهن آنان گونه القا شده که  آنان محور اصلی و بنیادین هستند ، معلمان اشتباه نمی کنند و حق هم همیشه با آن هاست چون معیشت آن ها معمولا پایین تر از حد معمول بوده  و نادیده گرفته شده است .

به نظر می رسد در وضعیت کنونی صحبت کردن از «مرجعیت معلمان » باتوجه به رفتارهایی که به صورت غالب قابل مشاهده هستند نیاز به تامل و بررسی بیشتر دارد .

***

احترام به حریم خصوصی ( حوزه شخصی ) در یکی از داروخانه های جوامع مدرن :

مشتری باید منتظر بماند تا او را صدا کنند !

نقدی بر اعتصاب معلمان و رفتارشناسی و تشکل های صنفی فرهنگیان و مساله ای به نام دموکراسی

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ مدیر صدای معلم بر اساس دعوتی که سازمان نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس کشور کرد سفری یک روزه به استان محروم سیستان و بلوچستان داشت .

برنامه عبارت بود از بازدید از چند پروژه عمرانی مانند پروژه دارالفنون ، مدرسه با مدیریت سبز و چند مدرسه که در حال ساخت بودند که با همت و پی گیری این سازمان در حال ساخت هستند .

هدف« صدای معلم » از انتشار این گزارش ها ، اعلان هشدار به مسئولان و نیز توجه وافی و کافی به مناطق محروم و حاشیه ای است که انتظار می رود در عمل و فارغ از شعار و تبلیغات در صدر برنامه ها و توجه برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان قرار گیرد.

در این بخش ، گزارشی از مدرسه در حال ساخت در روستای لولکدان در دهستان تهلاب بخش ریگ ملک شهرستان میرجاوه استان سیستان و بلوچستان ایران منتشر می گردد .

منتشرشده در گفت و شنود
یکشنبه, 05 دی 1400 09:38

اولین روز معلمی من

 اولین روز معلمی من و تجارب من  چندی قبل به دیدن اولین مدرسه ­ای رفتم که دوران معلمی­ ام را از آنجا شروع کرده بودم؛ دبیرستان شهید محمودی روستای سلطان­ میدانِ سرولایت از توابع نیشابور. صبح زود راه افتادیم. در طول مسیر، با وجود هوای بسیار عالی و بارانی، استرس عجیبی داشتم. البته همراه با خوشحالی وصف ناپذیر، از دیدار دوباره آن مکان مقدس و دوست­ داشتنی. خاطرات اولین روز حضورم را در مدرسه بارها در ذهنم مرور ­کردم و چندین بار برای همسر و فرزندانم تعریف کردم. دست خودم نبود. عمری را با مدرسه و شاگردانم سر کرده بودم و به ایشان خو گرفته بودم. به قول استاد عزیزم دکتر احمد مجد:

"دل در ره عشق تو چه لرزش ­ها داشت  

  جان در ره تو هر آنچه می­داشت، گذاشت"

بعد از چکنه، زادگاه پروفسور صادقی جراح نامی قلب در جهان، که مرکز بخش سرولایت است، حدود 20 کیلومتر به سمت سبزوار رانندگی کردیم. سپس، وارد جاده ­ی فرعی روستا شدیم. جاده آسفالت شده بود. اولین بار این مسیر را با پای پیاده طی کرده بودم. از دور کوه بلند و کله قندی کنار روستا پیدا شد. سلطان­ میدان در پای کوه آرام و بی­ صدا آرمیده بود. دل تو دلم نبود. پیدا کردن دبیرستان شهید محمودی در روستایی نه چندان بزرگ، کار سختی نبود. ولی باز هم نیاز به دقت و حوصله داشت. چون زمان زیادی می­ گذشت و تغییرات نسبتا زیادی در روستا ایجاد شده بود. مثلا چند ساختمان مسکونی و یک هنرستان فنی در جوار مدرسه احداث شده بود. بالاخره به مدرسه رسیدیم؛ ساختمانی آجری و یک طبقه با چندین کلاس که پشت حصاری بلند، به نام دیوار مدرسه، مخفی شده بود. به راستی، دیوارهای بلند در اطراف یک مکان آموزشی و فرهنگی نشان از چیست؟ پرداختن به این مقوله، مجالی دیگر می­ طلبد.

از پشت نرده­ های درب آهنی مدرسه خاطرات شیرین مهرماه 1374 را مرور کردم. خاطره تلخی به یادم نیامد. آن سال با خود عهد کردم مثل مرحوم دکتر شریعتی و تمام معلمین عاشق و پاک باخته سرزمینم ایران، معلمی را با هیچ شغل دیگری معاوضه و یا معامله ننمایم. به ویژه با پول و قدرت. از دکتر شریعتی خوب به یاد دارم که گفته بود:  "کسی که بتواند معلم خوبی باشد، گناه کرده است اگر به کار خوب دیگری بپردازد". این جمله را در صفحه اول دفتر کلاسی کوچک معلمی­ ام نوشته بودم. و حالا برگشته بودم. با افتخار و غرور. ولی غمگین؟! هر چند از سلطان­ میدان تا مزینان و تا دمشق صدها و هزاران کیلومتر راه است. ولی وعده­ گاه من با خدا، با سرزمینم و با ایشان از این مکان مقدس شروع شده بود.

خوب به یاد دارم که در طول 26 سال رسالت مقدس معلمی، در هیچ کلاس و محفلی از معلمی و معلمان بد نگفته بودم. همواره مدافع معلمین عاشقی هستم که بی­ ریا و عاشقانه، علم و دانش را در اختیار فرزندان این مملکت قرار می ­دهند. به گمانم، معلمی در این شرایط، غایت ایثارگری است. اکنون، معلمان عاشقان بی ­ادعای جنگ فرهنگی هستند.

در معلمی تواضع و فروتنی نقش بسیار مهمی در برقراری رابطه عاطفی مناسب با شاگردان دارد. لذا، سر هیچ کلاسی، خودستائی نکردم و فخر نفروختم.

به هیچ دانش ­آموزی توهین نکردم و به جز دو مرتبه (؟؟) هیچ دانش ­آموزی را تنبیه فیزیکی و بدنی نکرده­ ام. البته در هنگام تدریس بسیار جدی بودم. ولی، در اوقات فراغت ، دانش­ آموزان آزاد بودند، درباره مسائل مختلف، حتی غیردرسی بحث کنند. به قول سعدی بزرگ:

" معلم که بود بی­ آزار، خرسک­ بازان کودکان در بازار".

ایجاد محیط شاد و پرنشاط در کلاس درس، برای ایجاد علاقه و شوق یادگیری و حفظ آرامش اهمیت بسیار دارد. البته، نه به هر قیمتی. بنابراین، حتی برای شوخی نیز به هیچ قوم ایرانی و غیرایرانی توهین نکردم و همواره تلاش کردم تا عشق به انسان­ها و  ایمان به خدا را به دانش­ آموزانم یادآوری کنم.

با توجه به تعهد اخلاقی و علاقه­ ای که به تدریس درس زیست­ شناسی دارم، وقت هیچ کلاسی را به بطالت نگذراندم و برای لحظه لحظه آن برنامه داشتم. البته این مسئله در ابتدای سال تحصیلی برای برخی از دانش­ آموزان طاقت فرسا بود. ولی به مرور زمان با کلاس هماهنگ می­ شدند.

بی دلیل غیبت نکردم. و با وجود تنش­ ها و شیطنت­ هایی که گاهی توسط برخی از دانش­ آموزان در کلاس درس ایجاد می­ شد، از هیچ دانش­ آموزی کینه به دل نگرفتم.

کلاس درس رنگین­ کمانی از خانواده­ های مختلف است؛ از طبقات مختلف اجتماعی. با توجه به حساسیت دانش­ آموزان به جایگاه اجتماعی خانواده خود، از شغل و پیشه پدر هیچ دانش­ آموزی نپرسیدم، تا خدایی ناکرده شرمندگی آنها را نبینم.

تدریس خوب و کاملِ کتاب درسی حق همه دانش ­آموزان یک کلاس است. بنابراین، در مدارس حاشیه­ ای نیز به مثابه مدارس غنی تدریس می­ کردم و تکلیف می­ خواستم. این نوع برخورد باعث افزایش روحیه خودباوری و اعتماد به نفس در شاگردان می­ شود. البته، قطعا محتوای آموزشی که به ایشان ارائه می­شد، متناسب با میزان آمادگی و علاقه ایشان بود. از دبیرستان انصار در منطقه آخر آسفالت اهواز تا دبیرستان شهید بهشتی اهواز و از دبیرستان طالقانی قلعه ساختمان مشهد تا دبیرستان شهید بهشتی بجنورد و امام خمینی شیروان.

در طول بیش از دو دهه تدریس زیست شناسی، هیچ وقت با کتب کاسبان کنکور وقت کلاسم را پر نکردم. و مدعی افزایش سطح کیفی آموزش با این فریب بزرگ نشدم. با توجه به محتوای آموزشی کتب درسی زمان کلاس برای آموزش مفهومی، انجام آزمایش، پاسخ به سوالات و پرسش و پاسخ دانش ­آموزان است. معلم باید بتواند بدون توسل به شیوه ­های بازارمحور جذابیت لازم را در کلاس خود ایجاد کند. این مقوله وسیله جذابی برای جذب سریع دانش­ آموزان به بازار کنکور است. پرداختن به این شگردها مجالی دیگر می­ طلبد.

دانشِ معلم، کلید مهم موفقیت اوست. بنابراین، بدون مطالعه سر هیچ کلاسی حاضر نشدم و تمام اندوخته­ هایم را با جان و دل در اختیار دانش­ آموزانم قرار دادم. یکی از وظایف معلم معرفی منابع علمی مناسب به دانش­ آموزان است. بدون شک، دانش ­آموزان با مطالعه منابع علمی مختلف تسلط بیشتری بر متون درسی نیز پیدا می­ کنند و شانس ایشان نیز برای موفقیت در آزمون ورودی دانشگاه­ها بالا می ­رود.

آموزش زیست­ شناسی، نیاز جدی به امکانات نرم­ افزاری و سخت­ افزاری دارد. از ماکت و مولاژ و میکروسکوپ تا طبیعت و گردش علمی. لذا، سعی بسیار نمودم که از تمام امکانات موجود در مدرسه و محیط زیست برای تدریس زیست­ شناسی نهایت استفاده را ببرم. بدون شک، بهترین شیوه آموزشی برای تدریس زیست شناسی، آزمایشگاه و طبیعت است.

امروزه بحران­ های عدیده­ ی زیست محیطی شمال تا جنوب کشور ما را در برگرفته اند؛ مانند خشکسالی، کمبود آب، فرونشست دشت­ ها، آلودگی هوا، از بین رفتن منابع جنگلی، ریزگردها، افزایش جمعیت(؟!) و  ... این مشکلات از مهم­ترین موانع توسعه اقتصادی و اجتماعی ایران به شمار می­ آیند. متاسفانه اکثر دانش آموزان به صورت بسیار محدود در مدرسه با این مسائل آشنا می­ شوند. لذا، با توجه به رشته تحصیلی و تخصصی­ ام، سعی بسیار کرده­ ام که دانش آموزانم را با طبیعت ایران، با گیاهان و جانوران ایران و بحران­ های زیست­ محیطی آن آشنا کنم.

اولین روز معلمی من و تجارب من

خودباوری در نتیجه خودشناسی است. آموزش و پرورش نقش بسیار مهمی در ایجاد روحیه خودباوری ملی و  احیای ارزش­های ملی و دینی دارد. غفلت از این مسئله جوانان ما را بی­ هویت، دین­ گریز و فراری از ایران می­ نماید. لذا در راستای این رسالت سترگ، سعی بسیار کرده­ ام که بزرگان علمی کشورم را به ایشان بشناسانم و به ایشان راه و رسم تحقیق و پژوهش را یاد بدهم و آنها را به علم و دانش علاقه مند نمایم. همچنین، در حد توان خود، سعی نموده­ ام که ایشان را با جایگاه زبان فارسی و مفاخر ادبی آشنا سازم.

توجه به تفاوت ­های فردی بین دانش­ آموزان، از وظائف مهم معلمان است. لذا، سعی کرده­ ام استعدادهای مختلف را در دانش­ آموزانم بشناسم و تشویق نمایم. مثلا تشویق استعداد در زمینه پژوهشگری، ارائه مقالات علمی، نویسندگی، سخنرانی و مجری­ گری، مدیریت پروژه، ... برای هر یک از موارد خاطرات بسیار شیرینی از دانش­ آموزانم به یادگار دارم.

چند صباحی است که ویروس کرونا همه ما را زمین­ گیر و مقهور قدرت خود نموده است.لذا، از ابتدای این معضل بین­ المللی اقدام به تهیه امکانات سخت­ افزاری و یادگیری نرم­ افزارهای جدید برای تهیه محتوای آموزشی مناسب دانش­ آموزان نموده­ ام. کانال آموزشی من در آپارات مشتمل بر 150 ویدئوی آموزشی و حدود 4500 ساعت تدریس کتب درسی و محتوای مناسب برای سایر مباحث مرتبط می­ باشد. همچنین، شناسائی فضاهای مجازی ایرانی برای آموزش و ارزشیابی و معرفی آن به دانش­ آموزان از وظایف مهم یک معلم در شرایط کرونایی است. امیدوارم با رعایت بهداشت فردی و عمومی بتوانیم بر این معضل فائق شویم و حضور مجدد را در فضاهای آموزشی تجربه نمائیم. امروزه بحران­ های عدیده­ ی زیست محیطی شمال تا جنوب کشور ما را در برگرفته اند؛ مانند خشکسالی، کمبود آب، فرونشست دشت­ ها، آلودگی هوا، از بین رفتن منابع جنگلی، ریزگردها، افزایش جمعیت(؟!) و  ... این مشکلات از مهم­ترین موانع توسعه اقتصادی و اجتماعی ایران به شمار می­ آیند. متاسفانه اکثر دانش آموزان به صورت بسیار محدود در مدرسه با این مسائل آشنا می­ شوند.

به گمانم، معلمی در مدرسه و دانشگاه با هیچ شغل دیگری قابل قیاس نیست. امروزه، بحث­ های مفصلی درباره مسائل مادی این قشر در جامعه صورت می­ گیرد، که زیبنده­ ی پیام­ آوران علم و امید و فرهنگ و معنویت نمی­ باشد. به نظر من، ارتقای همه­ جانبه جایگاه آموزش و پرورش باید مطالبه عموم جامعه باشد. جامعه­ ای که آموزش و پرورش آن از جایگاه رفیعی برخوردار باشد، سقف بلندی خواهد داشت و امکان رشد مادی و معنوی افراد جامعه را فراهم می­ کند. چنین جامعه­ ای به طور یقین در مسیر پیشرفت و توسعه قرار می­ گیرد.

معلم چو کانونی از آتش است

همه کار او سوزش و سازش است

نه از کس امید، نه از کس هراس

نخواهد به جز دیده حق شناس

یاد دانش­ آموزان باصفای روستا افتادم؛ عباس سلطانی، جواد سلطانی و .... اکثرشان سلطانی بودند. هم نام روستایشان. در یک کلاس دو تا عباس سلطانی داشتم. بنابراین ایشان را به اسم پدرشان صدا می­ زدم. با وجود آن که فاصله سنی زیادی با دانش­ آموزان چهارم تجربی نداشتم، ولی بسیار محترمانه با من و همکارانم برخورد می­ شد. آن زمان با وجود این که 22 سال بیشتر نداشتم، احساس یک مرد 40 ساله را داشتم. حتی پیرمردهای روستا هم با ما بسیار با محبت و احترام برخورد می­ کردند. روابط مثل الان نبود. انسانی ­تر بود. معلم، معلم بود. بدون هیچ کم و کاستی.

اولین روز معلمی من و تجارب من

بعد از چند دقیقه نرده­ های درب آهنی مدرسه را رها کردم. عقب­ تر آمدم. یادم آمد که آن زمان مدرسه دیوار نداشت. اگر هم داشت به این بلندی نبود. ولی الان حصاری بلند و نرده­ های فلزی مدرسه را از محیط اطراف جدا می­ کردند. چرا مدرسه باید دیواری به این بلندی داشته باشد؟ چرا مدرسه باید در حصارهای بلند محصور باشد؟ یاد خاطره­ای از دوست عزیزم دکتر حسن مسعودی، استاد دانشگاه شهید چمران اهواز، افتادم. ایشان برای فرصت مطالعاتی مدتی را در دانشگاه یوکوهامای ژاپن به سر برده بود. نقل می­ کردند که دانشگاه آنجا مثل یک باغ بزرگ بود. حصار نداشت. مردم عادی نیز به راحتی در محیط دانشگاه تردد می ­کردند و با دانشجویان و اساتید گفت و گو می­کردند. فقط در ورودی دانشکده­ ها و آزمایشگاه­ ها کنترل انجام می­ گرفت. راستی می توانید تصور کنید مثلا دانشگاه تهران یا فردوسی مشهد و مدارس ما دیوارهای بلند نداشته باشد. واکنش جامعه به این شرایط چه خواهد بود؟

امروزه اکثر مدارس ما محیط جذابی برای دانش آموزان نیستند. البته منظور من قدیمی یا نو بودن مدارس نیست. در سال­های اخیر بسیاری از مدارس نوسازی و تعمیر شده ­اند. ولی محیط فیزیکی اکثر مدارس شادابی لازم را ندارد. فضای سبز ندارند. تمیز نیستند. بهداشت خوب نیست. کاش می­ شد هفته ­ای برای غبارروئی مدارس داشته باشیم. مثل هفته غبارروئی مساجد. چند سال قبل، در مدرسه شهید مصطفی خمینی اهواز سعی کردم به کمک همکارانم تشکلی مردم­ نهاد برای غبارروئی مدارس راه اندازی کنم. ولی متاسفانه به سرانجام نرسید. امیدوارم با همت مدیران و معلمان مدارس این تشکل مردم­ نهاد شکل بگیرد و مدارس ما ضمن داشتن فضای فیزیکی مناسب، سرشار از شور علم و زندگی باشند.

بعد از چند دقیقه حضور در جوار دبیرستان شهید محمودی سلطان میدان، یاد هتل اصغر افتادم. هتل اصغر خانه کاهگلی دو طبقه­ ای بود که به همراه همکارانم در طبقه دوم آن سکونت داشتیم. صاحب خانه مردی بسیار مهربان و زحمت­کش به نام اصغر سلطانی بود. همکاران به مزاح آن مکان را هتل اصغر می­نامیدند. می گفتند سالهاست که در اختیار معلمان است. خیلی دوست داشتم آقای سلطانی و هتل اصغر را مجددا ببینم. ولی به دلیل ضیق وقت فرصت دیدار آن خانواده مهربان و دوست داشتنی را از دست دادم. امیدوارم یک بار دیگر فرصت بازدید از مدرسه و دیدار با خانواده محترم سلطانی را پیدا کنم....

Email: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

اولین روز معلمی من و تجارب من

منتشرشده در محیط زیست

گروه استان ها و شهرستان ها/

گزارش صدای معلم از نشست مجازی یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش و جایگاه رسانه در گفتمان سازی

به دعوت سالار قاسمی؛ نمایندگان معلمان مطالبه‌گر البرز با حضور در دفتر مدیر کل در نشست ویدئو کنفرانسی وزیر آموزش و پرورش شرکت کردند. چون جلسه با تاخیر همراه بود، حاضرین در نشست نقطه‌ نظرات خود را در حضور مدیر کل البرز در خصوص مسائل روز آموزش و پرورش به اشتراک گذاشتند.

مسعود فرهیخته، حبیب سعیدی، دکتر قادر حسین‌زاده، رضا قاسم‌پور و خانم‌ها خرده‌بین و غفاری حاضرین در نشست در خصوص کم و کیف رتبه‌بندی شاغلان با حداقل ۸۰ درصد هیات علمی، همسان سازی حقوق بازنشستگان مبتنی‌ بر قانون مدیریت خدمات کشوری، اصول مغفولی چون اصل ۳۰ قانون اساسی و عدالت آموزشی و... مباحثی چالشی رد و بدل نمودند.

سالار قاسمی مدیر کل آموزش و پرورش البرز ضمن استقبال از ابتکار نشست وزیر با نمایندگان تشکل‌های صنفی و معلمان مطالبه‌گر افزود: معلمها دارای عقل سلیم و خلق عظیم بوده و با تیزبینی و ریزبینی مسائل و مشکلات آموزش و پرورش را با ظرافت و دقت آنالیز می‌کنند.

وی افزود: از منظر معلمان این لایحه رتبه بندی نبوده بلکه نوعی همسان سازی حقوقی است.

در ادامه اولین نشست ویدئو کنفرانسی وزیر آموزش و پرورش با نمایندگان معلمان مطالبه‌گر در استان‌ها برگزار گردید. نمایندگان معلمان حدود ۲۰ استان در این نشست سه ساعته نقطه نظرات خود را در خصوص مسائل و مشکلات جاری آموزش و پرورش به اشتراک گذاشتند.

گزارش صدای معلم از نشست مجازی یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش و جایگاه رسانه در گفتمان سازی

اهم مسائل مطروحه توسط نمایندگان تشکل‌های صنفی و معلمان مطالبه گر حول و حوش رتبه بندی شاغلین، همسان سازی بازنشستگان، آزادی معلمان زندانی و بازداشتی، تلاش برای متوجه کردن مسئولین بالادستی نسیت به مشکلات منزلتی و معیشتی فرهنگیان، استخدام فرزندان معلمان بازنشسته، ضرورت نگاه صادقانه دولت در مقوله رتبه بندی، پیگیری مطالبات معلم‌ها در فرایند گفت و گوهای کارشناسی و جدی با مسئولین طراز اول ذیربط و نهادینه شدن جلسات تخصصی با نمایندگان واقعی معلمان و... بود.

دکتر نوری وزیر آموزش و پرورش ضمن تشکر از شرکت‌کنندگان نشست مجازی افزود: امیدواریم با حمایت‌های شما و پیگیری‌های ما حداقل برخی از مشکلات آموزش و پرورش مرتفع گردد. خداوند به حرکت و تلاش معلمان برکت بدهد، چرا که معلمین علی‌رغم تمام بی‌مهری‌ها از گروه‌های مرجع جامعه بوده و کماکان بین مردم مقبولند.

وی با اشاره به اینکه «عدالت اجتماعی» مهم‌ترین بحث بقای نظام است افزود: برای دفاع خوب از طرح‌ها و لوایح صنفی ابتدا باید با پژوهش و تحقیقات علمی گزارشات مستند و محکمه پسند احصا شود. نوری با اشاره به اینکه لایحه رتبه‌بندی برای کیفیت بخشی آموزشی نیست افزود: معلمها هیچ گاه راضی به اخلال در جامعه نیستند. در عین حال بی‌احترامی به فرهنگیان در خیابان را نمی‌پسندم.

وزیر آموزش و پرورش در ادامه با اشاره به آماده بودنش برای جلسات مستمر با نمایندگان معلمان گفت: تشکل‌ها باید صلح دهنده بین مردم و دولت باشند.

در زمان ما اعتراضات معلمان یک باره ترکید. ما برای پیشبرد امور به رسانه‌ها و همچنین گفتمان سازی محتاجیم. برای تبدیل مسائل آموزش و پرورش به دغدغه و اولویت ملی باید وحدت و همگرایی داشته باشیم. فرهنگ عامل اصلی بقای ملت‌هاست و نباید آسیب ببیند.

حواشی نشست وزیر

در این نشست حتی یک خانم به نمایندگی از سهم ۷۰ درصدی بانوان از جامعه آموزش و پرورش صحبت نکرد. جلسه با تاخیر نیم ساعته شروع شده و به نظر می‌رسید به جز دو سه نفر الباقی صحبت‌کنندگان نمایندگان تراز اول استان‌های خود نبوده و بیشتر ضربه‌گیران مدیران کل بودند. به استان‌های چالشی و پرجمعیتی چون البرز فرصت صحبت داده نشد.

مجری‌گری مراسم با دکتر باقرزاده بوده و جلسه در مجموع خوب اداره گردید.

گزارش صدای معلم از نشست مجازی یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش و جایگاه رسانه در گفتمان سازی

پسا نشست وزیر در البرز

پس از پایان نشست ویدئوکنفرانسی وزیر، معلمان البرزی حاضر در سالن اجتماعات آموزش و پرورش به جمع‌بندی و ارزیابی جلسه وزیر پرداختند.
اهم این گپ و گفت در ادامه تقدیم می گردد.

سالار قاسمی مدیر کل آموزش و پرورش البرز معتقد است:
نشست نمایندگان تشکل‌های معلمان با وزیر شروع خوبیست منتها این نشست‌ها باید تداوم یافته و به نشست با سازمان برنامه و بودجه، معاون رئیس جمهور و نهایتا خود رئیس جمهور محترم منجر شود. تا اثربخشی محسوس و دستاورد ملموس برای جامعه فرهنگیان به ارمغان آورد. همراه کردن دولت به مفهوم عام با مسائل آموزش و پرورش از حلقه های مفقوده دستگاه تعلیم و تربیت است.

رضا قاسم پورخبرنگار صدای معلم و نماینده مدیران البرز معتقد است: ما این نشست را مثبت ارزیابی کرده خواهان تداوم آنیم. آیا گوش شنوا و عقل سلیم‌، در مجموعه حاکمیت، قادر به درک این پدیده ها هست؟

معلم‌ها به عنوان رکن رکین حوزه تعلیم و تربیت در حال ناامید شدن از اعتراضات مدنی و از مجاری قانونی برای احقاق حقوق منزلتی و معیشتی خویش‌اند. عمده مطالبه فرهنگیان رفع تبعیض‌های ناروا و همسان‌سازی در پرداخت حقوق مشاغل مشابه همانند هیات علمی هستند. طبق قانون مشاغل مشابه (مانند شغل معلمی و استادی) حداکثر باید ۲۰ درصد اختلاف پرداخت داشته باشند نه سیصد درصد ناقابل . جالب‌تر آن که یک معلم حداقل دو برابر یه هیات علمی کار کرده و در شرایط همسان مدرک و سابقه به اندازه ثلث وی حقوق می گیرد

سیر نزولی بودجه آموزش و پرورش

بودجه آموزش و پرورش از حدود ۲۵ درصد به ۸ درصد از بودجه عمومی تنزل یافته و دستگاه تعلیم و تربیت عملا در حال روزمرگی و قفل شدن کامل است. عوامل اجرایی مدارس و کارکنان ادارات نیز حالشان شبه کرونایی است.

مدیر یک مدرسه دولتی باید همزمان در چندین جبهه نفس گیر در تقلا و تکاپو باشد . بخشنامه‌های حجیم و ضد و نقیض، کنار آمدن با اولیای گریزان از مشارکت در حوزه تعلیم و تربیت، معلمان ناراضی از شرایط شغلی و دانش‌آموزان در حال گذار از آموزش سنتی به الکترونیکی و برعکس.

مطالبات معلمان عدالت آموزشی است

اعتراضات معلمان در دوره اخیر ابعاد گسترده‌تری پیدا کرده است. معلمان امروز در کنار مطالبات منزلتی و معیشتی خود دم از اجرای اصول مغفولی چون اصل ۳۰ قانون اساسی (آموزش رایگان تا دیپلم) اصل ۱۵ قانون اساسی (آموزش زبانهای محلی در کنار زبان رسمی) و استیلای تساهل و تسامح و ارتقاء آستانه رواداری در حوزه تعلیم و تربیت‌اند.

گزارش صدای معلم از نشست مجازی یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش و جایگاه رسانه در گفتمان سازی

داستان رتبه‌بندی و قانون مدیریت خدمات کشوری

دولتیان در دهه هشتاد معلم‌ها را با قانون مدیریت خدمات کشوری دست به سر کرده و نهایتا دستگاه‌های خاص از شمول پرداخت خدمات کشوری خارج شده و چند دستگاه شبیه آموزش و پرورش به ته این لایحه چسبیدند. دهه نود سر معلم‌ها را با لایحه رتبه‌بندی گرم کرده و نهایتا یک دهه کشمکش برای تصویب لایحه رتبه‌بندی کفاف نکرد و این طرح کذایی به پسا ۱۴۰۰ و قرن ۱۴ سرریز شد.

اکنون دولت آقای رییسی با شعار دولت قوی و اجرای عدالت بر سر کار آمده و میراث‌دار لایحه رتبه‌بندی معلمان است.

رییس جمهور در دوره تبلیغات وعده بهبود منزلت و معیشت معلم‌ها را داده و پسا انتخاب نیز گفتند که: باید مشکلات معلم‌ها یک بار برای همیشه حل و فصل گردد.

تبعیض و حس تبعیض

"تاکنون معلمان به روش‌های قانونی و مدنی سعی کرده‌اند اعتراض خود را در حوزه مطالبات قانونی به گوش مقامات و تصمیم گیرندگان برسانند. این اعتراضات حق مسلم و قانونی همه شهروندان و از جمله فرهنگیان است. محور کانونی اعتراضات معلمان در ماه‌های اخیر معطوف به دو چالش مهم بوده است:

همسان‌سازی‌ بازنشستگان مبتنی‌ بر قانون مدیریت خدمات کشوری و رتبه‌بندی‌ شاغلان حداقل هشتاد درصد حقوق‌ اعضای هیات‌ علمی. این ها در واقع کف خواسته‌ها و مطالبات معلمان هستند و انتظار این است که پاسخ درخور و شایسته‌ای از سوی مسئولان ذی ربط و تصمیم گیرندگان به آنان داده شود."

 سخن آخر

اقای وزیر
ما زیادیم ولی زیادی نیستیم معلم مسافرکش نمی تواند فرهنگ ساز باشد . قاطبه معلمان نیز چون شما از وفادارترین های اسلام و انقلاب و ایرانند. دولت قوی مستلزم آموزش و پرورش قوی و معلمان مقتدر است. اگر واقعاً آموزش و پرورش اولویت اصلی نظام هست مجلسیان ما و دولت مردان ما به حرف های واقعی معلمان بدون روتوش و تملق گوش کنند و از ورود افراد کلنگی خارج از درک و فهم آموزشی و تربیتی و تفکر آموزشی اجتناب گردد.

از منظر شما راهکار قانونی، عملیاتی و پیشنهادی دولت به مفهوم عام به فعالان صنفی حوزه تعلیم و تربیت در پیگیری از مجاری قانونی مطالبات متراکم‌شان چیست؟

فخرایی از بازنشستگان و مطالبه گران البرزی می گوید:

برداشتم از جلسه مجازی وزیر خاکستری است . مشکل اصلی ما در بودجه ریزی است.  سهم آموزش و پرورش از منابع و امکانات مبهم بوده و ما تنها شریک هزینه ایم. معتقدم آموزش و پرورش خانه ما بوده و تجمعات باید در محوطه سازمان شکل بگیرد.

حبیب سعیدی از فعالان صنفی معلمان البرز می گوید:

گزارش صدای معلم از نشست مجازی یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش و جایگاه رسانه در گفتمان سازی

ما معترض رتبه بندی هستیم . این مصوبه سرشار از تناقضات بوده و غیرکارشناسی است. اگر قرار بر قیاس باشد ما باید با همتراز خود در هیات علمی مقایسه شویم نه با مربی سطح یکی که وجود خارجی ندارد. معلمان در دوره کرونا با استفاده از امکانات شخصی خود کاروان آموزش را به شکل مجازی هدایت و حمایت کردند.

ضمن اینکه مخاطبان ما در مرحله گذار علاوه بر آموزش و پرورش ، نیازمند مشاوره نیز هستند.

خانم خرده بین از فعالان صنفی معلمان البرز نیز که مستقیما با اعتراضات همکاران عجین می باشد می افزاید: دغدغه هایم دغدغه های صنفی است . آمدم بمانم تا بسازم نه برعکس.

خرج کردن در آموزش و پرورش هرینه نیست.  سرمایه گذاری است عملیاتی کردن اصل سی قانون اساسی از مطالبات جدی ماست.

خانم غفاری از دیگران کنشگران صنفی کرج نیز معتقد است: حضور معلمان در کارگروه‌های مجلس و دولت فرصت مغتنمی برای رساندن صدای مظلومیت فرهنگیان است. وجود تبعیض های ناروا باعث خشم و آزار فرهنگیان شده است.

فرهنگیان صاحب نظر در فضای مجازی می تواند در جا انداختن مسائل آموزش و پرورش مفید و سازنده باشد.

وی می افزاید: باید با قانون پیش رفت و از طریق قانون مطالبه گری کرد . مشکل اصلی ما اینست که داخل مجلس همه نماینده ها مدعی هستند معلمن ولی عرق و تعصب ندارند‌ نسبت به معلمی؛ پس معلوم است که خاک کلاس نخوردند.

نهایتا در خود مجلس نماینده ها از جنس وزارت آموزش عالی ، سازمان بهداشت روحانیت و... هستند پس در مصوبات قانونی ، تصویب هر قانونی که همکارانشان منتفع شوند پیش قدم می شوند اما ما معلمها باید کف خیابان دنبال حقمان باشیم . در خود کرج هنوز متمرکز صنف نداریم که بتوانیم با مسئولین ارتباط گیری کنیم صحبت کنیم واینها مشکلات ما هست

دکتر قادر حسین زاده از کنشگران اصیل و پیشکسوت ملی و پژوهشگر برتر استان مطالب خود را خطاب به وزیر این چنین می نویسد:

جناب نوری
معلمان ما از سه چیز بیشتر عصبانی و ناراحت هستند و به علت مسدود کردن مسیر صحیح اعتراضات از طریق قانونی و تشکل و صنف و بها ندادن به جایگاه صنفی مطالباتشان را در کف خیابان یا اعتراض مدنی فریاد می زنند ؛ آیا گوش هایتان می شنود؟

1- تناقض در گفتار و رفتار:

بعد از ۱۳ سال وقفه و ظلم و پایمال کردن حقوق قانونی و شرعی و عرفی معلمان در خصوص رتبه‌بندی از مسیر قانونی خارج و با سرهم بندی و به اصطلاح اکثر معلمان حقه بندی تصویب می‌شود که مورد نظر و خواست معلمان نبوده و نیست، یک روز ۵۰ همت روز دیگر ۲۵ همت روز بعد۱۲/۵ همت روز بعد ۱۶ همت از طریق کمیسیون آموزش سازمان برنامه و بودجه یا وزرای قبلی یه روزی گفتند از اول فروردین ۱۴۰۰ اجرا میشه بعد گفتن ۳۱ شهریور اجرا میشه و الان هم مشخص نیست که چی با اون قوانین ناقص ... وسرهم بندی براساس اصل دغل بازی...

2- تبعیض:

به خاطر کسری بودجه ،دولت نمی تواند ظلم کند و حقوق قانونی و شرعی معلم را پایمال نماید. اگر واقعاً دولت کسری بودجه دارد چرا تبعیض؟ آنهایی که حقوق‌های چند صد میلیون تومانی می‌گیرند ، همتراز با حقوق معلمان بکنید که به عدالت نزدیک باشد . به دیدگاه ما اختلاف حقوق حداقل و حداکثر بایستی ۱۵ درصد نهایت ۲۰ درصد باشد نه ده برابر ۲۰ برابر ۳۰ برابر این یک بدعت و بی‌عدالتی آشکار و تبعیض ناروا است و برخی گرفتاری‌ها حل شود چرا از حقوق ۵ میلیونی معلم می‌زنید؟

جناب وزیر

معلمان ما از ایجاد جزایر متعدد در کشور تحت عنوان اعضای هیئت علمی فلان تشکیلات ،نهاد خاص با حقوق های چند صد میلیون تومانی ناراضی هستند یعنی نیازهای اولیه یک معلم با یک استاد دانشگاه و یا اشخاص و نهادهای مختلف مانند خوراک پوشاک مسکن...یکی است . بچه معلم هم پوشاک می‌خواهد . مسکن می‌خواهد . تغذیه می خواهد و رفاه و مسائل این چنینی...

جناب وزیر
معلمان ما از ویژه خواری و تحت هر عنوانی عصبانی و ناراحت هستند و صبرشان لبریز شده ؛ آیا حاکمیت متوجه این فریادها هست؟

3- بی عدالتی:

روح معلم اندیشه است و محتوا ماهیت کار معلمی آموزش و تربیت است، وقتی قانون گذار ما ،دولتمردان ما ، درک صحیحی از مقوله آموزش و تربیت ندارند ما به کجا پناه ببریم؟

جناب وزیر

معلم کارمند صرف نیست، کار معلم محتوای آموزش و تربیت است و با موضوعات علمی و بحث روان‌شناختی و جامعه‌شناختی و مباحث معنوی و اخلاقی و آزادگی و صداقت دانش آموز سر کار دارد...

چرا شعار می‌دهید ؟بگذارید یک بار هم عمل کنید.

معلمان ما از تملق و شعار زدگی، سیاست‌زدگی، ترویج توهم که معمولاً از اخلاق به دور است به شدت عصبانی و عاصی هستند.

آیا گوش شنوا و عقل سلیم‌، در مجموعه حاکمیت، قادر به درک این پدیده ها هست؟

گزارش صدای معلم از نشست مجازی یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش و جایگاه رسانه در گفتمان سازی

قانونگذاران ماو به تبع آن کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس درک صحیحی از مقوله آموزش و تربیت و به عبارتی تفکر آموزشی لازم را ندارد و همین خاطر ، روی مباحث  بدیهی ترمز می کند و حقوق اولیه را با شعار زدگی پایمال می کند.

جناب وزیر
حال آموزش و پرورش و دانش آموز ،مدرسه خوب نیست.  از وضعیت قرمز رد شده وارد مرحله سیاه سیاه شده . آیا شرایط را خوب درک می کنید و خوب به تصمیم گیران انتقال می دهید؟

جناب وزیر ؛ اما مطالبات ما:

1- اجرای دقیق و مرّ قانون رتبه بندی بر اساس اسناد بالادستی و سند تحول بنیادین نه سرهم‌بندی و حقه بندی و طرح دستی...

2-  همسان سازی حقوق همکاران بازنشسته بازنشسته بر مبنای ۹۰ درصد و مشمول شدن رتبه بندی در حق آنان چون معلمان بازنشسته موهایشان را در آموزش و پرورش سفید کردند نه در آسیاب....

3-  آزادی بدون قید و شرط معلمان در بند

جناب وزیر

معلم جایش زندان نیست، معلم جایش مدرسه و کلاس و در آغوش خانواده و جامعه است. معلم اختلاسگر، دزد، بزه کار نیست، معلم اندیشه‌ورز و آزاده است ،بر اساس آموزه‌های اعتقادی حقوقش را مطالبه می کند.

4- اجرای عدالت آموزشی به معنای واقعی کلمه و تحصیل رایگان به مفهوم خواص کلمه در حق دانش آموزان عزیز کشور

5-  دیدن جایگاه علمی و تخصیص دکتر معلمان عزیز در رتبه بندی

6-  ایجاد سازمان نظام معلمی و به رسمیت شناختن تشکل‌های صنفی و مدنی آنها

7-  پایان دادن به پرونده سازی ها و احضار معلمان آزاده

 پیشنهادات کاربردی برای جناب وزیر

1- پرهیز از جلسات موازی ، تشکیل جلسه فوریتی باریس جمهور، رئیس مجلس و رئیس سازمان مدیریت برنامه ریزی و نمایندگان واقعی تشکلات معلمان

2- درخواست از رئیس محترم جمهور مبنی بر عمل کردن به وعده های انتخاباتی خود مبنی بر اینکه معیشت معلم برای یک بار همیشه باید حل شود.

3-  در تدوین آیین نامه، رتبه بندی، باید نمایندگان واقعی معلمان با علم و تخصص لازم حضور داشته باشند نه افرادی که سیاست زده یا از کانال های خاص معرفی می شوند..

4- اگر واقعاً آموزش و پرورش اولویت اصلی نظام هست مجلسیان ما و دولت مردان ما به حرف های واقعی معلمان بدون روتوش و تملق گوش کنند و از ورود افراد کلنگی خارج از درک و فهم آموزشی و تربیتی و تفکر آموزشی اجتناب گردد.

5-  جناب وزیر
به مدیران کل اعلام بفرمایید آنهایی که با معلمان همکاری می‌کنند متشکریم و آنهایی که همکاری نمی‌کنند لطف کنند برای معلمان پرونده‌سازی و دردسر های امنیتی ایجاد نکنند.

جناب وزیر

معلمان میهن دوست و میهن پرستان واقعی هستند و از کنشگران خالص و بی ریا و حافظ منافع هستند . از همفکری با آنها دریغ نفرمایید.

مسعود فرهیخته از فعالان صنفی تهران کرج پس از استماع جلسه ویدئو کنفرانسی خطاب به وزیر می گوید: گفت و گو نمایشی با آرایش گزینشی است.

شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران بر خلاف تبلیغات انحرافی روزنامه کیهان و جوان و ... دارای شناسنامه رسمی بوده و خوشبختانه عضوی از سازمان آموزش بین‌المللی ( Institute of International Education) است. این موسسه برای صلح و امنیت بین‌المللی فعالیت دارد و از برنامه‌های مطالعاتی و آموزشی دانش آموزان ؛ آموزگاران و شاغلان حمایت می‌کند. معلمان ما از تملق و شعار زدگی، سیاست‌زدگی، ترویج توهم که معمولاً از اخلاق به دور است به شدت عصبانی و عاصی هستند.

آقای وزیر: شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران به همراه معلمان شاغل و پیشکسوتان بازنشسته سراسر کشور نسبت به تبعیض ، قانون گریزی و بی عدالتی حاکمان ؛ و بی توجهی آنان نسبت به شان و منزلت معلمان بسیار ناراحت هستند.

آقای نوری : جلسه ی ویدئو کنفرانس روز شنبه مورخ 4 دیماه را یک نمایش گفت و گویی با آرایش گزینشی و صرفا گفت و گو برای گفت و گو پنداشتم. ضمنا جای بانوان مطالبه گر فرهنگی را در این ویدئو بسیار خالی دیدم و به جز دو سه نفر از نمایندگان شناخته شده مطالبات استان ها؛ به نظر می رسید که تعداد زیادی از کسانی که فرصت صحبت پیدا کردند؛ نقش پوششی را برای مدیران کل استان های خود ایفا نمودند. اما بر حسب وظیفه و رسالت یک کنشگر صنفی مطالبی را به شرح زیر خدمت تان ارائه می دهم.

معلمان مطالبه گر سراسر کشور از حاکمان قانون گریز؛ انتظار اجرای درست قوانین را با توجه به موارد زیر دارند.
1 - رتبه‌بندی شاغلان بر اساس 80 درصد حقوق اعضای هیات علمی دانشگاه ( طبق سند تحول بنیادین که به تایید شورای انقلاب فرهنگی رسیده و قوانین مربوطه )
2 - همسان‌سازی حقوق پیشکسوتان بازنشسته مبتنی ‌بر قانون مدیریت خدمات کشوری
3 - آموزش رایگان و با کیفیت طبق اصل 30 قانون اساسی و توجه ویژه به کیفیت و تامین زیر ساخت‌های ضروری آموزش مجازی ( تهیه کتاب درسی رایگان برای تمام دانش آموزان ؛ تغذیه رایگان ؛ ثبت نام رایگان در مدارس و ...)
4 - توجه ویژه به حقوق نجیب ترین و زحمتکش ترین قشر آموزش و پرورش یعنی نیروهای خدمتگزار مدارس
5 _ در نظر گرفتن کف حقوق حداقلی برای فرهنگیان شاغل و پیشکسوتان بازنشسته بر مبنای خط فقر ( خط فقر طبق آمار 12 میلیون تومان است پس هیچ فرهنگی نباید زیر 12 میلیون تومان حقوق دریافت کند در غیر این صورت برای حاکمان جامعه ننگ است).
6 - واگذاری صندوق ذخیره فرهنگیان به صاحبان اصلی آن یعنی معلمان .
( تغییر یا اصلاح اساسنامه و انتخاب هیات مدیره در مجمع عمومی سهامداران معلمان )
7 - " جای معلم زندان نیست ".
از همه مهمتر آزادی بدون قید و شرط معلمان زندانی و برقراری حقوق معلمان اخراجی که ظلم مضاعفی به آنان و خانواده های محترم شان روا رفته است.
خط قرمز معلمان سراسر کشور : احضار ؛ پرونده سازی ؛برخورد نامناسب با فعالان صنفی ؛ دستگیری ؛ ضرب و شتم و زندانی کردن معلمان است.
8 - بترسید از اینکه بخواهید مدرسه را به حوزه تبدیل ؛ از ورود طلاب به مدارس جدا پرهیز کنید .
(مدرسه حوزه نیست).
9 - در اولویت قرار دادن نظام تعلیم و تربیت در بودجه ریزی کشور

پیشنهاد برای حل مشکلات

اگر قوه مجریه و قوه مقننه قصد دارند مشکل معلمان را برای همیشه حل کنند و به خواسته های حق طلبانه و قانونمند معلمان گوش دهند ؛ عاقلانه ترین کاری که می توانند انجام دهند . عملیاتی کردن پیشنهادات زیر است.

1-  از شورای نگهبان بخواهید تا با خردورزی تمام مصوبه سرهم بندی مجلس را برای اصلاح و اجرای درست عدالت به مجلس بازگرداند.

2- مشکلات ده ساله معلمان با تصمیم گیری یک وزیر یا وکیل یا ...به تنهایی حل نمی شود پس بیایید با ایجاد یک کمیته ویژه با ترکیب :
الف - یک نماینده از نهاد ریاست جمهوری
ب - نماینده بیت
ج - ریاست یا نایب رئیس کمیسیون آموزش و پرورش مجلس
د - ریاست برنامه و بودجه با تیم کارشناسی
ه - هفت نفر از نمایندگان معلمان در شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران

به عبارتی کاری که آقای نوبخت نیمه تمام گذاشت و فقط به صورت نمایشی با چند منتخب مورد نظر خودش نصفه و نیمه رها کرد.

اما هشدار پایانی
در پایان به عرض می رسانم :  اوضاع و احوال معلمان در ابتدای مهر سفید و تا حدودی تیره بود. آبان زرد و در آذر ماه نارنجی شد. 2 دیماه شرایط قرمز شد . امیدوارم حاکمیت با برگزاری جلسات متعدد با نمایندگان شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران؛ راه حل های قانونی و خردمندانه را دنبال کند و اوضاع و احوال جامعه را سیاه و جبران ناپذیر نسازد.
یقین بدانید ؛
بزرگترین سلاح معلم
" قلم و خرد "
اوست که از تمام سلاح های دنیا قوی تر است. »

گزارش صدای معلم از نشست مجازی یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش و جایگاه رسانه در گفتمان سازی

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش صدای معلم از نشست مجازی یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش و جایگاه رسانه در گفتمان سازی

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش/

گزارش صدای معلم از نخستین نشست رسانه ای  یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش

نخستین نشست رسانه ای یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش امروز شنبه چهارم دی ساعت ده در سالن اجتماعات وزارت آموزش و پرورش برگزار گردید .

وزیر آموزش و پرورش با ده دقیقه تاخیر وارد سالن شد و با وجود آن حسین صادقی مسئول جلسه وقت ایشان را برای سخنرانی فقط 20 دقیقه اعلام کرد اما آقای نوری نزدیک به 40 دقیقه به ایراد سخن پرداخت .

استقبال خبرنگاران از این نشست قابل توجه بود و بسیاری از آنان برای طرح پرسش ثبت نام کرده بودند ؛ با این حال و در پایان وقت قانونی نشست ، 8 خبرنگار هنوز نتوانسته بودند پرسش های خود را از وزیر آموزش و پرورش بپرسند .

با این حال آن خبرنگاران ضمن طرح پرسش قرار شد تا وزیر آموزش و پرورش پاسخ آن ها را به صورت مکتوب برای آنان ارسال نماید .

دقایق نخستین سخنان وزیر آموزش و پرورش به حوزه « رسانه » اختصاص داشت .

نوری گفت :

گزارش صدای معلم از نخستین نشست رسانه ای  یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش

« من ابتدا می خواهم قدری ارتباط و نقش رسانه را با نظام آموزش و پرورش عرض کنم . مستند هم عرض می کنم .

ارکان فرآیند تربیت در مبانی اسناد تحولی به چهار نهاد تقسیم می شود . برای آن بیشتر از من در جریان قرار بگیرید یک خواهشی دارم .

اصحاب رسانه یک نگاهی به این چند صفحه ای که در فلسفه تربیت جمهوری اسلامی هست به عنوان یکی از اسناد مبانی تحول بنیادین بیندازند .

سند تحول بنیادین قطعا مستخرج از این سه گانه سند هست . اولی فلسفه تربیت جمهوری اسلامی هست .

صفحات 174 تا 182 را حتمن با پاورقی ها مطالعه بفرمایید.

ارکان فرآیند تربیت عبارتند از : یک- خانواده  ؛ دو – حکومت ؛ سه – رسانه و چهارم نهادها و سازمان های غیردولتی .

ببینید نهاد رسانه چه اهمیتی دارد .

گزارش صدای معلم از نخستین نشست رسانه ای  یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش

و لذا قاعده این بود که ما با شما یک ماه دیگر جلسه داشتیم اما پیش تر گذاشتیم که مباحثی از برنامه را خدمت شما عرض کنیم و یک مقدار آن کارهایی که اجرا شده و می خواهیم انجام دهیم با هم مبادله کنیم .

امروزه قدرت ارتباطات در تحکیم مبانی دولت ها و در حکومت و اداره نقشی بی بدیل دارد . اگر نقش بی بدیلی نداشت در ارکان فرآیند تربیت این را محققانه نمی آوردند و عالمانه هم آوردند .

هر جایی رسانه به کمک ارزش ها و ضد ارزش ها آمد ؛ آن جامعه ارزش مند و یا ضد ارزش خواهد شد . آن جامعه با هنجار و یا ناهنجار خواهد شد .

ارزیابی های زیادی از این نهاد انجام شده است . در این چند صفحه ای که من در مورد فلسفه تربیت جمهوری اسلامی ایران عرض کردم به بخشی از این پرداخت شده است و به نقش آن در تربیت .

حتمن این را ببینید .

کتاب های زیادی وجود دارند . دانشمندان زیادی در قدرت ارتباطات و رسانه های ارتباط جمعی کار کرده اند . خوشبختانه امروز رسانه های ما مخصوصن رویش هایی که در رسانه ها وجود دارند به خوبی آن را پی گیری می کنند و الان داریم رفتارهای عالمانه و محققانه و رفتارهای سنجیده رسانه هایمان را مخصوصن با نظام تعلیم و تربیت می بینیم .

ما از رسانه ها انتظار داریم صرف نظر از سلیقه ها ، گرایش ها به اهداف غایی تعلیم و تربیت همه چیز را مستند کنند .

گزارش صدای معلم از نخستین نشست رسانه ای  یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش

نیاز امروز ما در رسانه همین است .

اگر بخواهیم در جایی در مورد سند تحول بنیادین گفتمان سازی کنیم بی شک این کار را باید رسانه انجام دهد .

الان هر فرد هم می تواند یک رسانه برای خودش ایجاد کند و برای همین جدا آوردم .

در عصر رسانه با شتاب و جهش فن آوری اطلاعات و ارتباطات و آی سی تی و مخصوصن آن سی داخلی آی تی ، این اتفاق افتاد .

این ارتباطات به منابع تبدیل شد . منابعی که چارچوب بندی می کند و افکار عمومی را مدیریت می کند .

رسانه ، این نقش را دارد . به سمت ارزش ها و چارچوب بندی و مدیریت افکار عمومی به سمت ارزش ها .

این توقع ما از یک رسانه ، یک توقع فرمایشی نباید باشد . یک درخواست واقعی باید باشد .

هر جایی رسانه ، ضعفی را دید حتمن منتقدانه و مشفقانه منتقل کند و ما برای او آن نقیصه و برای آن چالش با کمک هم راهکار و پیشنهاد بدهیم و این را در جامعه منتشر کنیم .

تفاوت نظام تعلیم و تربیت با دیگر دستگاه ها همین جاست . در هیچ کدام از دستگاه ها ، این به عنوان ارکان فرآیند آن دستگاه باشد اما برای ما ارکان فرآیند تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران است .

به عنوان یک خادم و همکار عزیزان فرهنگی و خادم و خدمتگزار این عزیزان از شما تقاضا دارم این رسالت را با هم به انجام برسانیم .

از همکارانم می خواهم که بستر حضور رسانه ها را فراهم کنند مخصوصن در استقرار سند تحول بنیادین . اگر استقرار سند تحول بنیادین اتفاق بیفتد آن اجزا و یا بخش ها و زیر مجموعه ها در حوزه های مختلف اتفاق خواهد افتاد .

قطعا با شما این دوستان من همراهی خواهند کرد و از ظرفیت بسیار بالای شما استفاده خواهند کرد . »

معمولا در نشست های رسانه ای شورای معاونین حضور داشتند اما در نشست امروز برخی معاونین و آن هم در تعداد بسیار محدود حضور پیدا کرده بودند .

خبرنگار ایسنا به عنوان نخستین پرسش کننده ابتدا ضمن تبریک به یوسف نوری برای انتخاب وی به عنوان وزیر آموزش و پرورش از تعامل ایشان و تیم وی با رسانه ها انتقاد کرد .

فاطمه اسماعیلی از وزیر آموزش و پرورش پرسید که با توجه به گذشت چهار ماه از شروع کار کابینه در دولت سیزدهم چرا تغییر و تحولات را در وزارتخانه آغاز نمی کند و چرا خبری از انتصابات نیست ؟

خبرنگار ایسنا تاکید کرد که وزارت آموزش و پرورش به حال خود رها شده است .

زمانی که نوبت به طرح پرسش توسط مدیر صدای معلم رسید ، علی پورسلیمان در مقدمه ضمن انتقاد از نخستین انتصاب یوسف نوری در هیات های تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش گفت : « از دیدگاه مثبت شما در حوزه رسانه تشکر می کنم اما این باید در عمل به اثبات برسد که می تواند از طریق تعداد و تعدد نشست های رسانه ای وزیر آموزش و پرورش و میزان پاسخ گویی وی و همکاران وی در تعامل با رسانه ها مورد ارزیابی و راستی آزمایی قرار گیرد .

گزارش صدای معلم از نخستین نشست رسانه ای  یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش

پورسلیمان ضمن اشاره به پرسش خبرنگار ایسنا در مورد کلید خوردن بحث انتصابات در وزارت آموزش و پرورش از نخستین انتصاب یوسف نوری در مورد مدیر کل هیات های تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش انتقاد کرد و تصریح و تاکید کرد که اگر قرار است بقیه انتصابات با همین منطق باشد اساسا نیازی به آوردن فرد جدید نیست ! طوری نشود که بگویند کسی نرفته که بهتر از او بیاید !

انتصابات زمانی قابل قبول و مفید فایده است که متکی و مبتنی بر یک منطق کارشناسی و علمی مشخص و در نظر گرفتن مصالح و منافع جمعی آموزش و پرورش باشد .

همچنین در بخش دیگر ، محمد داوری خبرنگار روزنامه اعتماد با انتقاد از سخنان وزیر آموزش و پرورش که به اظهار نظر در مورد تجمعات اعتراضی معلمان پرداخت و افراد شرکت کننده در این تجمعات را نماینده همه یک میلیون و هشتصد هزار فرهنگی شاغل و بازنشسته را ندانسته بود گفت : « پرسش من در مورد اعتراضات معلمان هست . من متاثر شدم که شما فرمودید چند نفری و یا چند هزار نفری .

گزارش صدای معلم از نخستین نشست رسانه ای  یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش

اگر یک معلم معترض باشد ؛ اعتراضش ارزش ندارد ؟

و تشکل ها ، مطالبه گری و برخورد امنیتی با معلمان زندانی در نگاه شما چه جایگاهی دارد ؟

آیا شما هم معلمان را تحریک شده از سوی مخالفین و آن ور آبی ها می دانید ؟

مشروح پرسش و پاسخ مدیر صدای معلم با وزیر آموزش و پرورش در صدای معلم منتشر خواهد گردید .

پایان گزارش/


 گزارش صدای معلم از نخستین نشست رسانه ای  یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش

منتشرشده در گفت و شنود

گروه رسانه/

آن چه در زیر می آید ؛ سخنان دکتر محسن رنانی در نشست هم‌ اندیشی «شناسایی مسائل و چالش‌های امروز و آینده آموزش‌ و پرورش و پیشنهادهای کاربردی برای ترمیم و به‌روز‌رسانی سند تحول بنیادین» است که توسط دبیرخانه شورای عالی آموزش‌ و‌ پروش به تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۰ منتشر گردیده است .

رنانی با بیانی صریح و بی پرده به نقد و واکاوی سند تحول بنیادین از زاویه کودکی و توسعه می پردازد .

بخش دوم را می خوانید .

منتشرشده در گفت و شنود

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور