این قانونی که مجلس پس از ماهها کار پرهزینه با هماهنگی دولت تصویب و شورای نگهبان تایید نمود اصلا" چه ارتباطی با رتبه بندی معلمان دارد؟ این قدر سر و ته آن را زدند که دیگر از خاصیت اصلی اش خارج و تهی شد .هم روح و هم جسم قانون رتبه بندی را از آن گرفتند .
مهم ترین ایراد آن اینست که ارتباط اش را با هیات علمی دانشگاه ها ( معادل ٨٠% حقوق اعضای هیئت علمی دانشگاه ) قطع کردند و صرفا به چند درصد افزایش حقوق تبدیل شد .
زير خط فقر بودن اکثریت معلمان (حقوق زیر ١٢ میلیون تومان در ماه) مساله ای است که همچنان در مصوبه مجلس به قوت خود باقی مانده است .
این مصوبه فقط یک ترمیم حقوق است و نیاز به بازنگری با مشارکت فعالان صنفی معلمان دارد .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه استان ها و شهرستان ها/
چهارشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۰ اولین نشست مجازی (وبینار) مدیرکل آموزش و پرورش استان البرز با مدیران استان در بستر شبکه شاد برگزار گردید. در این جلسه ابتدا چند نفر از مدیران به نمایندگی، چالشها و نقطه نظرات خود را به اشتراک گذاشتند. در ادامه علی حجرگشت ضمن ترسیم چارچوب های دولت سیزدهم برای آموزش و پرورش سعی کرد لابلای مباحث به برخی از چالشها و انتقادات مطروحه از سوی مدیران پاسخ دهد.
پس از سخنان آغازین والیپور مجری و مسئول اداره ارزیابی استان، مدیران منتخب به شرح زیر فرصت صحبت پیدا کردند:
معصومه اکبری مدیر دوره ابتدایی ناحیه ۱ : (تراکم بالای دانش آموزی، بافت های فرسوده در مدارس دولتی، فقدان سرایدار و نیروی خدماتی مکفی، موازی کاری در طرحها و...)
پرویز سلگی متوسطه دوم ناحیه ۲ : (کمبود نیروی انسانی متخصص، نبود سرانه دانشآموزی، مشکل پرداخت بهای حاملهای انرژی، فقدان تعامل مثبت و سازنده آموزش و پرورش با سایر ادارات و نهادها، مشکلات توزیع کتب و...)
محسن نیکوکلام نماینده مدارس غیرانتفاعی از ناحیه ۳ : (دیدگاه ناصواب سایر دستگاهها نسبت به مدارس غیردولتی، مدارس غیر دولتی بیش از ده درصد از بار آموزش و پرورش البرز را به دوش می کشند ولی متناسب با آن مورد عنایت و توجه نیستند، هزینه های بالای مقاوم سازی مدارس استیجاری، صدور مجوزهای بی رویه، حواشی ماده ۱۰۰ شهرداری و...)
گیتی عرفانیان نماینده مدارس استثنایی ناحیه ۳ : (لزوم توجه و نگاه متفاوت و پدرانه به مدارس استثنایی، سرویس نامناسب مدارس استثنایی، اختصاص معلمان جوان و فاقد تجربه عملی به استثنایی و...)
مریم حاجیزاده نماینده هنرستانها ناحیه ۴ : (کمبود تجهیزات کارگاهی، محتوای غیرکاربردی و نامناسب آموزشی، کمبود نیروی متخصص، انباشت دانشآموزان بدون رشته و بی انگیزه در کاردانش و...)
مهرآفرین رشوندی دوره اول متوسطه ساوجبلاغ : (کمبود نیروی انسانی در دروس مهارتی و تخصصی، نبود انگیزه در همکاران در انتخاب مدیریتها، مشکلات سیدا، لزوم آموزش برای همکاران جدید، مشکلات اتباع و...)
علی حبیبی نمونه دولتی نظرآباد : (کمبود مشاور تحصیلی و نیروهای تخصصی، هدایت تحصیلی نامناسب و نامتوازن دانش آموزان نهم، فرسودگی مدارس قدیمی دولتی، اخذ مالیات از حق الزحمه همکاران و...)
خانم صفاری مدارس شبانه روزی طالقان : (کمبود دبیران تخصصی خانم، معرفی دانش آموزان غیربومی به شبانه روزی ها، ابلاغ پراکنده همکاران، سرباز معلمهای آموزش ندیده و بی تخصص و...)
خانم حقدان ابتدایی اشتهارد : (مختلط بودن مدارس ابتدایی، نبود کانون های فرهنگی هنری و ورزشی در مناطق محروم، نبود کلاس های مکمل، مشکلات ایاب و ذهاب دانش آموزان روستایی، نبود سرانه و خیرین و...)
در پایان وبینار، حجرگشت ضمن تشکر و سپاسگزاری از زحمات همکاران در دوره کرونا و تبریک اعیاد شعبانیه گفت: آموزش و پرورش البرز حدود ۵۰۰۰۰ معلم شاغل و بازنشسته دارد و شاید محرومترین استان در شاخصهای آموزش و پرورش باشد.
حجرگشت ضمن پذیرش نواقص آموزش مجازی افزود:
در دوره کرونا در مسائل پرورشی و تربیتی غفلت شده و نظم و نظام، انضباط اجتماعی و تربیت بدنی تحت الشعاع حواشی کرونا قرار گرفته اند. باید با طراحی بسته های حمایتی به جبران این نقایص بپردازیم.
وی ضمن انتقاد از عدم توجه کافی به اسناد بالادستی و سند تحول بنیادین گفت: علی رغم اینکه ۱۰ سال از ابلاغ سند تحول گذشته ولی در صحنه اجرا کمتر از سی درصد سند تحول اجرایی شده است.
حجر گشت با اشاره به رویکرد و شعارهای دولت سیزدهم گفت: مردمی سازی آموزش و پرورش، شفافیت و اتاق شیشه ای مدیریتی، عدالت محوری از جمله شاخص های مدیریتی ماست. بها دادن به ارکان مدارس (تشکلهای دانشآموزی، انجمن اولیا و مربیان، شورای دبیران) در کنار جذب حداکثری خیرین آموزشی باید در دستور کار مدیران باشد. توجه خاص به سازماندهی مدارس ابتدایی به ویژه پایه اول و توجه به مدارس استثانی از کارویژه های این دوره است.
وی با اشاره به بی بدیل و بی جانشین بودن آموزش حضوری گفت: مدیران رهبران همه فن حریف میدان بوده و با وجود تمام مشکلات سخت افزاری و نرم افزاریِ موجود مدیران همسو و پویا می توانند اهداف دولت و رویکردهای وزیر آموزش و پرورش را به نحو شایسته اجرایی نمایند.
مدیران باید از الان ضمن برنامه ریزی برای امتحانات خرداد ، مسئله تارکان تحصیل و بازماندگان از تحصیل را در اولویت کاری خود قرار دهند.
پایان پیام/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
به نظر میآید یکی از بزرگترین اشتباهات، سیاست زدگی است؛ یعنی کسی فکر کند که مشکل، نظام سیاسی حاکم است.
«رابین رانات تاگور» و «گاندی» دو رفیق بسیار صمیمی بودند؛ در جریان مبارزات استعمارزدایی هند، راهشان از هم جدا شد. گاندی رهبری سیاسی این نهضت را بر عهده گرفت، ولی تاگور شروع کرد به تأسیس مدارس برای تعلیم و تربیت . مدارس او هماکنون نیز در هند هست؛ سیستم خاصّی را در تربیت و تعلیم القاء میکند، غیر ازآنچه در غرب متداول است...
تاگور نامهای به گاندی نوشته است که میگوید اشتباه شما این است که فکر میکنید تمام مشکلات مردم هند ناشی از این است که فرمانداران، استانداران و امپراتورشان انگلیسی است و ارتش و اقتصادشان به دست انگلیسیها اداره میشود... و فکر میکنید اگر ما اینها را از کشورمان بیرون راندیم و به جای آنها از مردم اصلی هند بر سرکار آوردیم، مشکلمان حلّ میشود؛ این توهّم شماست. امّا من معتقدم یک سلسله امور هست که اگر در این مردم عوض شود و همین انگلیسیها حاکم باشند، مردم سعادتمند خواهند بود و فرهنگ اقتصاد و... مطلوب خواهند داشت؛ امّا اگر آن سلسله امور عوض نشوند هیچ تغییری در رفع مشکلات ایجاد نمیشود.
مردم ما مختصّات فرهنگی - روانیای دارند که اگر اینها عوض نشوند، هیچ تغییری در رفع مشکلات ایجاد نمیشود. مردم ما مختصّات فرهنگی-روانیای دارند که اگر اینها عوض نشود، مشکلات، هست و فرقی هم بین حاکم انگلیسی و هندی نیست و اگر آنها از بین رفت، مشکلات رفع میشود، چه انگلیسی حاکم باشد و چه هندی. پس بهجای اینکه به مردم بگوئید: «مردم! بهپیش» بگوئید: «مردم! به خود آئید، عیب شما در خود شماست» .
تلقّی تاگور خلاف سیاستزدگی است، تا ما این طور هستیم نظام حاکم بر ما اینطور زائیده میشود، ماهیّت نظام حاکم با تغییر اسم و رسم عوض نمیشود.
( رابیندرانات تاگور در کنار ماهاتما گاندی )
کانال مقاله ها
به قول بزرگمهر : «کارهای زمانه میل به ادبار دارد. چنانستی که خیرات مردمان را وداع کردستی...»
رفیق معلمی دارم اهل مطالعه و کتاب نیست اما می خواست حتما کارشناسی ارشد بگیرد تا با حقوق بیشتر بازنشسته شود! چون اهل نوشتن پایان نامه هم نبود به میدان انقلاب رفته در جلوی دانشگاه سه میلیون تومان داد و یک نفر برایش پایان نامه نوشت!
به معلمان شریف ما برنخورد، داشتم اسناد 90 سال پیش را بررسی می کردم . به اسامی معلمان دارالفنون برخوردم و آنها را با معلمان زمان خودمان مقایسه کردم ، دود از کله ام بلند شد! اینها بودند:
دکتر رضازاده شفق، عباس اقبال آشتیانی، دکتر حسابی، بدیع الزمان فروزانفر، احمد آرام، دکتر تقی ارانی...سند و لیست ۱۸ نفره اینها را در زیر این نوشته آورده ام.
از شیوه معیوب جذب معلمان جامعه که بگذریم می رسیم به معلمان موجود که اکثرشان هنوز دغدغه نان، اساسی ترین دغدغه زندگی شان است کجا می توانند دغدغه اعتلای فکری و فرهنگی داشته باشند! جامعه ای که توانایی پرورش معلمان خوب و به تبع آن، رجال سیاسی و فرهنگی را ندارد کارش زار است، چرا که مملكت خود به خود به سعادت نائل نمی گردد .
نقل است که در دوره آتاتورک (معمار ترکیه مدرن) می خواستند حقوق وکلا و قاضی ها را اضافه کنند ؛ هنگامی که از آتاتورک خواستند نظرش را بگوید، گفت: فقط دقت شود که از حقوق معلمان زیادتر نباشد!
سخن عمیقی است و تفاوت چندانی نمی کند این وکلا، وکلای مجلس باشند یا وکلای دادگستری، قاضی یا مجریان قانون. چون گلوگاه همان مدارس است و آنجاها را باید سفت و سخت کرد، چون جامعه ای که پر از معلمان خوب و متفکر و ارزنده باشد چه نیازی به وکیل، دادگاه و قاضی... خواهد بود؟
ایرانیان به همت امیرکبیر دو سال زودتر از ژاپنی ها صاحب دارالفنون شده بودند چون امیر به خوبی می دانست فلاح و آبادانی یک کشور از آنجا بیرون می آید، اما پس از قتل امیر، سايكس می نويسد:
«می گويند هر ملتى شايستۀ حكمرانى است كه دارد. اگر اين سخن صحيح باشد، بايد براى ايران تأسف خورد، زيرا اين كشور مانند اروپا در قرون وسطى به وسيلۀ حكامى اداره می شود كه يگانه منظور و آمالشان جمع كردن ثروت مىباشد...اگر اين وزير مدت ۲۰ سال در مقام خود باقى مانده بود، می توانست مردان شرافت مند و وفادارى را تربيت كند كه لياقت جانشينى او را داشته باشند...»( تاريخ ايران، سايكس... ص۴۹۲)
جامعه ای که توانایی پرورش معلمان خوب و به تبع آن، رجال سیاسی و فرهنگی را ندارد کارش زار است، چرا که مملكت خود به خود به سعادت نائل نمی گردد ؛ این رجال بزرگ است كه به منزله موتور محرکه، جامعه را به پیش می راند و باعث ترقى و سعادت سكنۀ آن می گردد...
به نظر شما با این جامعه چه می توان کرد که وقتی بزرگترین دغدغه معلمینش نان است، وقتی میزان تیراژ کتاب فلسفی اش به صد نسخه رسیده اما تعداد فالوورهای آقای تتلو از چهار میلیون گذشته! و قرار است آینده و سرنوشت این کشور در دستان این میلیونها فالوورهای نوجوان و جوان رقم بخورد؟!
همه اینها را وقتی در کنار هم می گذارم می بینم هیچ نور رستگاری در وجنات این جامعه دیده نمی شود و یاد آن داستان عبید می افتم که:
«دو کودک از زمانِ طفلی تا به وقتِ پیری مبادله می کردند، روزی بر سر مناره ای به همین معامله مشغول بودند، چون فارغ شدند یکی به دیگری گفت: این شهر ما سخت خراب است و دیگری جواب داد: شهری که پیرانِ با برکتش من و تو باشیم، بیش از این توقع آبادی نباید داشت!»
(رساله دلگشا...ص118)
دو سند زیر را ببینید که از آرشیو ملی ایران پیدا کرده ام: لیست مدرسین ۹۰ سال پیش و حقوق شان است و همچنین، تقاضانامه دکتر تقی ارانی برای تدریس که به دست خط خودش برای حکمت(رئیس معارف) وقت نوشته.
کانال تاریخ تحلیلی ایران
گروه گزارش/
امروز دوشنبه 16 اسفند بزرگداشت «یکصدمین سال تاسیس شورای عالی آموزش و پرورش» با حضور صاحب نظران ، تعدادی از دبیران کل پیشین این شورا ، برخی از اعضای شورای عالی آموزش و پرورش، یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش و حضور خبرنگاران در مدرسه دارالفنون تهران برگزار گردید .
در این مراسم برخی از دبیران کل پیشین شورای عالی آموزش و پرورش به بررسی نقاط قوت و ضعف این شورا پرداخته و آن را آسیب شناسی کردند .
« هادی عزیززاده » دبیر کل پیشین شورای عالی آموزش و پرورش گفت :
« وزرای آموزش و پرورش معمولا وقتی می آمدند دنبال این نبودند که تحولی در دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش ایجاد کنند . شاید اولویت های آخرشان بود . اول باید معاونین را می چیدند .
دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش هم ردیف معاون وزیر آموزش و پرورش است اما معاون وزیر نیست .
ما فهمیدیم که حتا اعضای شورای عالی آموزش و پرورش به جایگاه این شورا واقف نیستند .
شورای عالی آموزش و پرورش روی کاغذ بسیار شورای قوی است و جایگاه رفیعی برای آن دیده شده خیلی وقت ها مانع تحول در آموزش و پرورش بوده است . البته این نیاز به بحث طولانی دارد که چه وقت هایی مانع از تحول بوده است .
فکر می کنم جایگاه دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش هنوز هم احیا نشده است . حتا ساختمان شورای عالی آموزش و پرورش هم باید جدا از وزارت آموزش و پرورش باشد و حتی الامکان باید جای مستقلی داشته باشد .
این اعطای استقلال به شورای عالی آموزش و پرورش خیلی از مسائل را حل خواهد کرد .
مشکلی که در قدیم بود و امیدوارم الان نباشد این بود که برخی از اعضای شورای عالی آموزش و پرورش متاسفانه وقتی ما دستور کار را دو هفته قبل برای آن ها ارسال می کردیم تازه داخل جلسه شورای عالی آموزش و پرورش در پاکت را باز می کردند و ببینند دستور جلسه چه هست !
دو هفته زودتر ارسال شده و انتظار این بوده که قبلن باز کرده باشد ، مطالعه کرده باشد ، مشورت هایی کرده باشد و پس از جمع بندی در شورا اظهار نظر کند .
این که در خود جلسه در پاکت را باز کند و مطالعه کند نشان می دهد که برخی از اعضای شورا آن طور که باید نسبت به جایگاه این شورا حساس نیستند .
البته این را می شود حل کرد . به نظر من ، یکی از این پیشنهادها این است که تمام جلسات شورای عالی آموزش و پرورش با حضور خبرنگاران برگزار شوند .
من هیچ ایرادی نمی بینم که خبرنگاران حضور داشته باشند ، صدا و سیما گزارش تهیه کند . در بحث هایی که می کنند بعدا با یکی یکی اگر خواستند صحبت کنند . شما چرا به این رای دادید ؟ چرا رای ندادید ؟ ایراد را ببینند . در حالی که چنین نیست .
سخنران پایان این مراسم ، یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش بود .
نوری در بخشی از سخنان خود ضمن بیان انتظارات خویش از شورای عالی آموزش و پرورش خود را به عنوان « نماینده معلمان » معرفی کرد و این در حالی است که مطابق ماده یک آیین نامه شورای عالی آموزش و پرورش جلسات شورا به ریاست جمهور و در غیاب وی وزیر آموزش و پرورش و با حضور حداقل 15 نفر از اعضای رسمی شورا رسمیت می یابد .
همچنین وزیر آموزش و پرورش در بخشی از سخنان خود به به اعضای حقیقی ( انتخابی ) شورای عالی آموزش و پرورش اشاره کرد و تعداد آن را دو نفر بیان کرد .
مدیر صدای معلم در این نشست تعداد را 3 نفر بیان کرد ( که با رای مستقیم معلمان انتخاب شده اند ).
نوری پس از آن اظهارات خود را تصحیح کرد .
با وجود سخنرانی افرادی چون غلامعلی حداد عادل در این نشست اما هیچ یک از سه عضو منتخب معلمان در شورای عالی آموزش و پرورش در این مراسم به ایراد سخن نپرداختند . « صدای معلم » تاکنون و در گزارش های متعدد از عملکرد مبهم و پرسش برانگیز این سه عضو انتقاد کرده است .
در بخشی از مراسم پیام ابراهیم رئیسی رئیس دولت سیزدهم توسط محمود امانی دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش قرائت گردید .
در این پیام آمده است : « تعالی فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی مرهون درخت ریشهدار و بالنده آموزش و پرورش است و همچنان رشد، توسعه و تعالی کشور نیازمند پرورش انسانهای متعهد، متخصص و عدالتخواهی است که همت آنها معطوف به پیشرفت همه جانبه کشور و رساندن ملت سرفراز ایران به جایگاه شایسته خود در جهان باشد.
شورای عالی آموزش و پرورش موظف است در گام نخست سیاستهای اجرایی و طراحی ساز و کارهای تحول در شورای آموزش و پرورش را فراهم نموده و برای تحقق اهداف سند بنیادین آموزش و پرورش تلاش نماید و بدین ترتیب در گام بعد نقش خود را در ایجاد زمینه برای اجرای سند تحول آموزش و پرورش و عدالت آموزشی ایفا نماید و با بهرهگیری از مشارکت سایر دستگاهها و خلق ارزشهای مشترک فرادستگاهی، وظیفه تنظیمگری و هماهنگی خود را در اجرای سند اعمال کند. از همه دستگاههای مربوط انتظار میرود که از ظرفیت شورایعالی آموزش و پرورش در رسیدگی به مسائل مربوط به نظام تعلیم و تربیت، استفاده مطلوب نمایند. »
رئیس جمهور تاکنون به عنوان رئیس شورای عالی آموزش و پرورش فقط یک بار در آن شرکت کرده که آن هم مقارن با آغاز سال تحصیلی بوده است .
گزارش مشروح این مراسم در صدای معلم منتشر خواهد گردید .
همچنین در گزارشی جداگانه به وضعیت مدرسه دارالفنون پرداخته خواهد شد .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه استان ها و شهرستان ها/
گزارش زیر سخنان و توضیحات خانم الهه ترک مجری طرح چهارشنبهها ، آشتی با درختان است که طرح خویش را در دبیرستان ام البنین شهرستان دلفان اجرا کرده است و با استقبال والدین و دانش آموزان روبه رو شده است.
از مهر ۹۸ که توفیق حضور در شهیدستان کرج حاصل شد در آغاز با اعتراضات و اغتشاشات آبان روبه رو شدیم ؛ سپس آلودگیهای ممتد هوا ما را به وسط امتحانات دیماه پرتاب نمود.
سپس با نزول مصیبت قرن با کرونای خانمانسوز هم آغوش شدیم و دو سال و اندیست که به تمرین زیست کرونایی مشغولیم. گرچه به لطف خدا و یاری دست اندرکاران و دوستداران شهیدستان، قدمهای کوچکی چون ثبت معنوی شهیدستان در شورای فرهنگ عمومی به ریاست امام جمعه کرج، تعمیر و تجهیز بخشهایی از شهیدستان، غبار روبی از سیمای تابناک شهدای مدرسه و تجمیع اطلاعات شهدا در قالب وبلاگ تخصصی، تصویب هیئت امنایی شدن مدرسه و استقرار جوی صمیمی، تلاش برای پمپاژ « تفکر انتقادی » به مجموعه، انتشار نشریه دانشآموزی گفتمان شهیدستان و... اقدامات میمون و مبارکی هستند، ولی در دوسال گذشته به هر دری زدیم به دلایل مختلف، در دو حوزه «کیفیتبخشی آموزشی» و «تلاش برای ثبت ملی شهیدستان» توفیقات درخوری عایدمان نشد که نشد.
شاید در سفر قریب الوقوع رئیس جمهور به البرز ایده ثبت ملی شهیدستان عملیاتی گردد.
حال در آستانه سال جدید به استقبال روز درختکاری میرویم تا با کاشت ۱۵۸ نهال به یاد شهدای شهیدستان با انگیزه و روحیه مضاعف به استقبال بهار جانها و نوروز باستانی آغوش بگشاییم.
با هماهنگیهای انجام شده یکشنبه همزمان با مراسم روز درختکاری در معیت تیم شهیدستان در قطعهای اختصاصی اقدام به کاشت درخت خواهیم کرد.
ایران بیابان میشود!؟
«مژگان جمشیدی» می نویسد: «درختکاری، سنت دیرینه ایرانیان! هزاران سال است که غرس میکنیم و میکاریم اما همچنان این بیابانها هستند که در کشور ما یکه تازی میکنند و هر روز به گواه آمارهای سازمان جنگلها و مراتع و سازمان محیط زیست از مساحت جنگلها و مراتع کشور کاسته میشود.
سفرههای آب زیرزمینی افت میکنند و رودخانهها میخشکند و دشتها به بیابانی خشک و لم یزرع بدل میشوند. با این حال سالی یکبار همه جمع میشویم تا آیین روز درختکاری را با کاشت میلیونی نهالهای نوپا گرامی داریم!
فلسفه انتخاب ۱۵ اسفند
حتماً این پرسش خیلی از ماست که چرا این روز به نام درختکاری معروف شده و اینکه آیا چنین روزی فقط مختص ما ایرانیان است تا نهالی بکاریم؟ در ایران، سالهاست که روز 15 تا 22 اسفند ماه از سوی سازمان جنگلها و مراتع کشور بهعنوان «هفته منابع طبیعی» نامگذاری شده که نخستین روز این هفته یعنی 15 اسفند «روز درختکاری» است. اما در برخی کشورها مثل ایالات متحده روز درختکاری ابتدا در سال 1872 و در ایالت نبراسکا و در تاریخ 10 آوریل (21 فروردین)، توسط فردی به نام J.Sterling Morton برگزار شد. گفته میشود که در آن روز بیش از یک میلیون درخت کاشته شده است اما بعد از مدتی این تاریخ به آخرین جمعه ماه آوریل انتقال یافت.
در حال حاضر در بیشتر کشورهای دنیا روز درختکاری برگزار میشود. البته تاریخ این روز با توجه به آب و هوا و اقلیم هر کشور متفاوت است و عمدتاً بیشتر سعی میکنند تا در موقعی از سال این کار را انجام دهند که درخت قابلیت رشد را داشته باشد.
چالشهای روز درختکاری
در ایران نیز 15 اسفند هرساله میلیونها نهال یک تا 4 ساله در سراسر کشور از عرصههای بیابانی و دامنههای کوه ها گرفته تا مناطق شهری توسط مسئولان منابع طبیعی و شهرداریها توزیع و با مشارکت مردمی غرس میشود. صرف نظر از اینکه درختکاری سنت دیرینه ما ایرانیان بوده اما اینکه چه گونهای و اینکه کجا بکاریم و چطور آن را مراقبت و نگهداری هم کنیم مهم است. چیزی که تاکنون به آن کمتر توجه شده، برای همین هرساله میلیاردها تومان صرف کاشت نهالهایی میشود که گاه نکاشتن این درختان منفعت بیشتری برای محیط زیست دارد تا کاشتنشان! آنچه این روزها مرسوم شده کاشت انواع غیر بومی درختان و درختچهها و گاه استفاده از گونههای مهاجم در طبیعت ایران و در شهرها و روستاهاست. بیتوجه به اینکه چه میزان آب مصرف میکنند و چه پیامدهایی در درازمدت از خود باقی میگذارند.
درختکاری بی مطالعه و عجولانه
در سراسر ایران آب کم و اقلیم خشک و نیمه خشک است.
آخانی مدرس دانشگاه می گوید: اتاق فکر و عملیاتی منابع طبیعی ایران سازمان جنگل ها محسوب میشود اما متأسفانه آموزههای این سازمان به دهه 40 و 50 شمسی برمیگردد و در آن زمان جنگل داری ایران بر اساس نگاه و نگرش امریکاییها و مبتنی بر مهندسی کردن جنگل بود که به کشورهای مختلف صادر شده بود. نگاه امریکایی میگوید کدام گونه خوب رشد میکند و نیاز کمتری دارد و در عین حال ارزش اقتصادی بیشتری دارد. با همین سیاست بود که کاج و سوزنی برگها وارد ایران شدند.
متأسفانه این نگاه تا امروز باقی مانده و این سازمان هم فرصت نکرده خودش را به دانش روز جنگلداری قرن بیست و یکمی پیوند زند و نیروهای جدید متخصص جذب کند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید