چشمت به چشم آینه خندید و دور شد
ماهی میان برکه درخشید و دور شد
در روزهای روشن خورشید آمدی
خورشید در غروب تو کوچید و دور شد
ای روشن از نگاه تو اطراف هر چه بود
تردید از نگاه تو لغزید و دور شد
"افسانه حیات دو روزی نبود بیش"
افسون چشم های تو را چید و دور شد
من آمدم به سایه مهرت بیارمم
ماندم میان بوته تردید و دور شد
دیر آمدم، همیشه چرا دیر می رسم؟
وقتی یکی رسید و مرا چید و دور شد
دف می زنم به مرگ تو در مردن خودم
کی مرگ را به روی تو پاشید و دور شد؟
کانال هفت جوش
صدای معلم، صدای شما
با ارائه نظرات، فرهنگ گفتوگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.