گروه گزارش/
آن چه در زیر می آید ؛ گفت و شنود « صدای معلم » با « احمد عابدینی معاون پیشین شورای عالی آموزش و پرورش » است که در دو موضوع مهم « فرآیند جذب معلمان در آموزش و پرورش » و « تراکم کلاسی » انجام شده است .
بخش چهارم این گفت و گو را می خوانید .

در پی انتشار نقد عملکرد یک ساله رئیس آموزش و پرورش سابق ناحیه ۳ کرج در تیر ماه ۱۴۰۲ تحت عنوان : « حاجی رحمت سلام؛ حجکم مقبول و سعیکم مشکور » ( این جا ) و شکایت آقای نژادفلاح به پلیس فتا، هیات رسیدگی به تخلفات کارکنان آموزش و پرورش و شکایت وزارتی؛ اولین جلسه دادگاه خبرنگار صدای معلم در شعبه کیفری ۱۱۴ دادگاه انقلاب کرج برگزار گردید.
در دفاعیه خود ضمن اشاره به اینکه « اگر جرمی هم رخ داده باشد باید در دادگاه صالحه و با حضور هیات منصفه مطبوعات محاکمه صورت گیرد » تاکید کردم: با توجه به وساطت زعمای دستگاه تعلیم و تربیت ،عذرخواهی و طلب حلیت متشاکی و رضایت قطعی شاکی؛ انتظار میرفت پرونده در پلیس فتا و یا دادسرا مختومه میگردید ....
جلسه دادگاه با برخورد مثبت و انسانی قاضی محترم توأم بوده و ایشان با توجه به مجموعه شرایط پرونده، نظر مساعدی در خصوص حل و فصل مسالمت آمیز پرونده داشتند.
جالبتر آن که ۲۶ مهرماه ، فردای جلسه دادگاه پیامکی در ثنا مبنی بر عدم صلاحیت شعبه یاد شده در رسیدگی به پرونده و ارجاع ان به شعبه دیگر دریافت نمودم.

مروری بر سیر پرونده قضایی
در پی انتشار نقد عملکرد یک ساله آقای نژادفلاح در رسانه ی رسمی صدای معلم؛ ایشان در تیرماه امسال به جای پاسخ گویی به شبهات و ابهامات مطروحه در نقد، اقدام به شکایت در هیات بدوی رسیدگی به تخلفات کارکنان، شکایت وزارتی و عدم همراهی بخش حقوقی سازمان آموزش و پرورش و همچنین پلیس فتای کرج نمود.
واحد حقوقی سازمان آموزش و پرورش شکایت را وارد ندانسته و به جای شکایت خواستار پاسخ گویی به موارد مطروحه در نقد گردید.
هیات بدوی رسیدگی به تخلفات پس از بررسی و رسیدگی به پرونده ، در نهایت حکم « توبیخ با درج در پرونده » صادر نمود.
شکایت سوم در پلیس فتای کرج صورت گرفته بود.
در پی احضار پلیس فتا، قاسمپور ضمن حضور در پلیس فتا در دفاعیه خود شکایت را ناوارد دانسته افزود:اولا هیچ جرمی صورت نگرفته است. در ثانی اگر هم جرمی باشد جرم رسانهای بوده و باید در دادگاه صالحه و با حضور هیات منصفه مطبوعات بررسی گردد.در نهایت قاسمپور از پلیس فتا به بازپرسی شعبه ۶ دادسرا منتقل شده و پس از بررسی پرونده توسط بازپرس شعبه ۶،منع تعقیب خورد ولی به دلیل مخالفت بالادستیها به جای مختومه شدن شکایت، پرونده به شعبه ۱۱۴ کیفری دادگاه انقلاب (فجر) کرج ارسال و قاسمپور با قرار ضمانت یک میلیارد ریالی آزاد گردید.
پس از احضار شعبه یادشده و نهایتا تشخیص عدم صلاحیت شعبه طبق آخرین پیامک ثنا، پرونده شکایت به شعبه ۱ کیفری ارسال شده است.
با توجه به رضایت منجز شاکی، انتظار میرود پرونده در شعبه جدید نهایتا مختومه گردد.
لازم به ذکر است که در اثر جو حاصله از انتشار نقد عملکرد یک ساله، مدیرکل آموزش و پرورش استان البرز ناچار به جابه جایی مدیر ناحیه ۳ از شهرستان کرج به شهرستان ساوجبلاغ گردید.
جا دارد از همین تریبون از پیگیریهای مسئولانه تمام دوستان و همکاران استانهای مختلف و همچنین رسانه ی صدای معلم سپاسگزاری خود را اعلام نمایم.

نقد؛ لازمه رشد و شکوفایی است
آنچه مسلم است هیچ کس بری از نقد و انتقاد نیست خاصه آنکه مدیر دستگاه چالشی چون تعلیم و تربیت باشیم.
از طرفی ، « تفکر انتقادی » یکی از حلقههای اصلی مفقود در سیستم آموزشی ما از صدر تا ذیل (از مهد کودک تا دوره دکتری) میباشد. در عین حال دامنِ نقد نیز نباید با احساسات شخصی و حب و بغضهای جناحی آلوده شده و از دایره انصاف و جاده عقلانیت و احترام خارج شود.
فرایند نقد کردن، بر مبنای « تفکر انتقادی » صورت میپذیرد. اصطلاح تفکر انتقادی یا critical thinking، به معنای ارزیابی و تحلیل عقلانی یک مساله، به طور ماهرانه، منصفانه، بیطرفانه و همدلانه است.
به باور عقلا هر کس پنجره نقد و دروازه انتقاد را روی خود و مجموعه مدیریتیاش ببندد نهایتا مسیر جباریت و قهقرا را طی خواهد کرد.
در این راستا با الهام از دکتر شریعتی از خدا میخواهم که به مدیران ما ظرفیت پذیرش نقدِ توام با آستانه تحمل بالا و به نقادان ما بهره مندی از سنجه انصاف و پیمانه عقلانیت و احترام عطا نماید.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/

متولد دهه سی در زنوز آذربایجان است و چون کبوتری سبکبال، آزاد و رها از منیتها و قیودات زائد مادی .
بانو « کبوتر بهاور » میگوید: دار و ندارم معطوف به تربیت خانوادگی، مدیون زحمات بیمنت مادر و پدر و آزادیهای معقولی است که در دوره نوجوانی برایم فراهم کردهاند.
از ۱۳ سالگی ساکن تهران بوده و با عشق و علاقه، معلمي را پیشه خودساخته و آن را تنها راه قدم برداشتن برای بچهها تلقی کرده میافزاید: با اینکه سال ۸۶ بازنشست شدهام ولی تا ۹۸ عاشقانه تدریس کردم. عاشق شغل معلمي بوده و اگر امکان برگشت به گذشته باشد باز معلم خواهم بود. این معلم سینه سوخته هنوز با دفتر اسامی دانشآموزان، نقاشیهای خاص و در یک کلام با روح و روان شاگردان حاضر و غایبش زیست میکند.

مروری بر کارنامه شغلی خانم بهاور
- مبدع روشهای نوین تدریسِ خلاق
- اولین مجری آموزش بارویکردهای نوین تدریس در کرج
- آموزش دیدهی جهانی روشهای نوین تدریس بر اساس آموزههای نوین زیر نظر یونیسف به مدت سه سال
- عضو شورای زبان آموزي در سازمان پژوهش و دفتر تالیف کتب درسی وزارت آموزش و پرورش
- نقاد کتابهای تازه تالیف فارسی « بخوانیم و بنویسیم » آموزش و پرورش

تالیفات
* کتاب کار زبان آموزي ( تلفیقی) پایه دوم دبستان
* کتاب کار فارسی و کتاب معلم (راهنمای تدریس )
* کتاب طراحی آموزشی فارسی دوم ، کتاب باهم بیاموزیم علوم دوم ابتدایی
* کتاب کارریاضی پایه چهارم ابتدایی
* کتابهای جورچین آموزشی (گروهبندی براساس اهداف دروس)
* مبدع تدریس بر اساس نظریه « ند هرمان » یا تمام مغزی (تفکر موثر و حل مساله خلاقانه زمانی صورت می گیرد که فرد بتواند از چهار ربع مغز بهره بگیرد...)
* تدریس علوم و ریاضی در طبیعت و با حضور اولیای دانشآموزان (متد پدر و مادر همراه من شو)
* روش ابداعی برای آموزش راحت املا (تجسم کلمات و حک کردن در حافظه)
* تدریس دروس مناسبتی مانند نوروز با نام آشتی اقوام با پوشیدن لباسهای محلی و تشریح آئینهای باستانی و ملی فلسفه وجودی هفتسین و...
* بهرهمندی از ظرفیت اقوام در تفهیم مطالب (تبریک مناسبتها با گویشهای متنوع و متکثر و...)

پویش ملی - مردمی « نه به ته سیگار »
پس از شنیدن اخبار مبنی بر سوختن جنگل های زیبای ارسباران با یک تهسیگار در بیست و هفتم تیرماه سال ۹۸، ایده پویش مردمی و ملی « نه به ته سیگار » به ذهن خانم معلم کنجکاو متبادر میشود. بیش از دو ماه مطالعه همهجانبه در کم و کیف و ابعاد ملی و جهانی موضوع، با اختلاط تراوشات ذهنی و تجربیات علمی ، « پویش مردمی و ملی نه به ته سیگار » از وی متولد میشود.
مدتی کار جمعآوری تهسیگار از پارک محله را تنهایی استارت زده و به مرور همراهان و همفکران دغدغهمند جذب پویش میشود. رفته رفته ایده پویش از جنینی به کودکی و کم کم در عرض چهار سال از کودکی به دوره نوجوانی پرتاب میگردد.
طراح لوگوی پویش مهندس آرمان سعیدنیا است ؛ گروه کوهنوردی فلزکار از اولین مخاطبان جدی پویش هستند که در ادامه از مجموعه منفک میشوند.
با رسانه ای شدن پویش در صدا و سیمای ملی ایران و رادیوکرج ، انعکاس در مجلات فارسی زبان در کشورهای اسکاندیناوی ، ساختن مستندی از پویش توسط مهندس سپهررضایی در سال ۹۹ ( دانش آموز پایه دومم در سال تحصیلی ۷۸_۷۷) باعث گسترش پویش در ۱۷ شهرایران شده است.
گفتنی است که فعلا با هماهنگی مسئولین، منطقه ۴ شهرداری مهرشهر به عنوان پایلوت پویش انتخاب شده و اهداف و مطالبات پویش با قدرت و سرعت در بوته نقد و آزمایش و خطاست تا با حصول نتیجه مطلوب به کل کرج و کشور تسری یابد.

اهداف و مطالبات ملی - مردمی پویش نه به ته سیگار:
۱ - آموزش و فرهنگ سازی از طریق رسانه های سمعی وبصری ، رواج سواد زیست محیطی از مهدکودک ها ومقاطع ابتدایی تا دانشگاه ها...
۲ - تهیه و نصب تابلو های آگاهی دهنده در باره ی مضرات ته سیگار در مراکز پرتردد و پر ریزش.
۳ - نصب سطل های مخصوص ته سیگار در محل هایی چون ؛ ایستگاه های مترو ، تاکسی ،اتوبوس ، پایانه های مسافربری ، پارک ها و زندان ها و جاهای پرتردد.
۴ - جمع آوری اصولی و درست فیلتر های سیگار
۵ - اختصاص خودرویی برای جمع آوری و تخصیص شماره تلفنی برای این منظور.
۶_اعمال تشویق و یا جریمه . تشویق مثل استفاده از بارومترها برای اعلام اینکه کدام پارک و محل عاری از ته سیگار هست. جریمه در قبال انداختن و رها کردن ته سیگار در محیط زیست.(مصداق عبور از چراغ قرمز ، نبستن کمربند ماشین)
۷ - تخصیص لندفیلید اختصاصی طبق استانداردهای بین المللی و علمی برای ته سیگارها که به علت پسماند شیمیایی بودن نباید با زباله های دیگر مخلوط شود.
۸- اعلام روز ملی « نه به ته سیگار » در ۲۷ تیر در سالنامه
۹- استفاده از مقوله اجتماعات شناختی که شامل محققان، دانشمندان و پژوهشگران ،کنشگران و فعالان محیط زیستی که بر مبنای تحقیقات و بررسی هایشان و ارائه آنها به مسئولین و سیاست گذاری برای کنترل این مشکل و بهبود شرایط آن.
خبر خوش آن که:
در کانال پویش به قلم خانم بهاور میخوانیم:
« بعد از حدود چهار سال تلاش و نشستها و جلسات مکرر با مسئولین دلسوز محیط زیست، در بازنویسی قانون پسماند تمام مطالبات پویش مردمی و ملی نه به ته سیگار به غیر از بند ۸ لحاظ شده است. این اتفاق میمون و مبارک در جلسهای که در ۲۲ فروردین ۱۴۰۲ در دفتر خانم دکتر سمیه رفیعی رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس در معیت مهندس قاسمی و دکتر محمد رفیعی مشاورین محیط زیست و مجریان این مجموعه با همراهی دکتر فخاری مدیرکل پیشگیری ازدخانیات و عضو پویش عنوان شد » .

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

در هفتاد و چند سالگی چون جوانان انرژیک، قبراق، پرجنب و جوش و البته آغشته به تفکر انتقادی است.
پروفسور « جمال قدوسی » را میگویم. متولد ۱۰ اسفند ۱۳۲۵ میدان انقلاب( یوخاری چارراه بیجارچی کوچهسی) زنجان است. جد اندر جد چاقوسازند. ۱۳۳۰ به خاطر مهارت بیبدیل و هنر بینظیر پدرش جهت آموزش صنعت آهنگری و راهاندازی واحد چاقوسازی به شهرک صنعتی کرج (ذوب آهن سابق/میدان استاندارد فعلی) دعوت میشوند.
جمالِ ریزنقش و کنجکاو در کنار پرداخت حرفهای به فوتبال و یک دوجین ورزش دیگر از دبیرستان فارابی (دهخدا) در رشته علوم تجربی دیپلم میگیرد.با اینکه در دندانپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شده ولی تحصیل در دانشکده کشاورزی کرج را ترجیح میدهد. مادرش به خاطر تامین مخارج تحصیل فرزندش فداکارانه تا فرش زیرِ پایش را میفروشد تا سه دختر و پنج پسرخانواده در آسایش و آرامش نسبی تحصیل نمایند.

یورغونلوغوم چیخدی اوغول...
جمال پس از اخذ مهندسی کشاورزی در سال ۱۳۴۹ به سربازی میرود پس از فراغت از خدمت سربازی در سد سفیدرود به عنوان کارشناس جذب میشود.پس از صدور فرمان آبخیزداری، به دلیل تخصص و خلاقیتهای فردی پلههای ترقی را به سرعت طی کرده و در سال ۱۳۵۱ از طرف قائم مقام مجری طرح آبخیزداری کشور به عنوان مجری طرح آبخیزداری سفیدرود (برای جلوگیری از فرسایش و رسوب سدها) انتخاب میشود.
به واسطه خدمات شایان و خلاقیت وافر، مهندس جوان مورد توجه دکتر گودبن مشاور آب آمریکا قرار گرفته و در سال ۱۳۵۳ برای ادامه تحصیلات بورس این کشور را دریافت میکند. نهایتا با مدرک فوق لیسانس آبخیزداری با گرایش هیدرولوژی و دکترای مهندسی آبخیزداری با تخصص مدل سازی آب و مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست راهی مام میهن میگردد.
در انتهای صف طویل استقبال از دکتر قدوسی در فرودگاه، پدر و مادرش با افتخار ایستادهاند.
جمال پس از مصافحه با همه با استقبال گرم پدر روبه رو میشود .
پدر رو به فرزندش میگوید: « اوغلوم بوگون یورغونلوم چیخادتدین اوزون آغ اولسون آغ، آللاه سندن راضی اولسون »
پدر بزرگوار قدوسی علاوه بر استادی صنایع دستی، شاعر، موسیقیدان و اهل ذوق و عرفان بوده است. در آینده نزدیک گزارش جداگانهای در خصوص آفرینشهای ادبی و هنری آن مرحوم منتشر خواهد شد.

درنگی در کارنامه علمی - پژوهشی قدوسی
- تدریس دروس تخصصی مختلف در مقاطع لیسانس، ارشد و دکترا در معتبرترین دانشگاههای کشور از جمله دانشگاه تهران، خواجه نصیر، تربیت مدرس،دانشکده کشاورزی کرج و دانشگاه زنجان و...
- استاد راهنما و مشاور صدها پایان نامه و رساله دکترا در معتبرترین دانشگاههای کشور
- مشاور و تهیه کننده طرحهای آبخیزداری در اشل ملی در چهار گوشه کشور
- مولف هشت کتاب علمی_ تخصصی مرجع و نویسنده کتاب برتر سال در ۱۳۹۰(یکی از نویسندگان کتاب مرجع مبارزه بیولوژیکی با فرسایش)
- یک دهه محقق و پژوهشگر نمونه کشور از سال ۱۳۷۳ الی ۱۳۸۲ و دریافت لوح تقدير از تمام روسای جمهور وقت
- کارشناس برنامههای تخصصی مختلف در صدا و سیمای مرکز و شهرستانها
- دارنده بیش از هفتصد مقاله علمی و همچنین ارائه دهها مقاله در کنفرانسهای جهانی در ۹۲ کشور جهان
- عضو موسس انجمن بین المللی IRCSA (انجمن بین المللی سامانههای سطوح آبگیر باران)
- مولف کتاب فاخر « در جست و جوی آب » در سال ۱۳۷۵ و مهندس برتر کشور در سال ۱۳۹۰
- دبیر هشتمین همایش بین المللی با عنوان « سامانههای سطوح آبگیری ایران » که افتتاح همایش به دست آیتاله رفسنجانی رئیس جمهور وقت صورت گرفت.
- مهندس ناظر طرح کنترل سیل در شمال عظیمیه کرج
- مشارکت فعال در آبخیزداری شهری و مشاور اب و محیط زیست سازمان فضای سبز کرج تا سال ۱۴۰۰
تحقیقات فانتزی ؛ پژوهشهای نمایشی
دکتر قدوسی در مورد بحران آب و خاک کشور معتقد به تصمیم سازیهای اشتباه و غیرکارشناسی است.
وی میگوید:
« ما در حوزه ی تصمیم گیری مربوط به حفاظت از آب و خاک درست کار نکردیم و در نتیجه ، تصمیم گیریها کارآمد، کارا و داری عملکرد مناسب نیستند. از سوی دیگر ما در کشور تحقیق و تفکر انتقادی را جدی نگرفتیم . تحقیق اگر بومی باشد درد بی درمان ما را درمان میکند. دستگاه اجرایی باید ملزم به توجه به خروجی های تحقیقات باشد. اما در کشور ما این موضوع اصلا مورد توجه قرار ندارد. کسی نمیگوید این درخت که اینجا می کاری بر اساس کدام تحقیق است. می گویند فلان کشور کاشته ما هم بکاریم.
دکتر قدوسی معتقد است آموزش، تحقیق و اجرا، مانند مولکول آب است که اکسیژن آن تحقیق و هیدروژنهایش آموزش و اجرا است.اما متاسفانه در کشور به ویژه در زمینه های آب، منابع طبیعی و محیط زیست از یافته های تحقیقاتی درون کشور کمتر استفاده شده و میشود در حالی که آموزش،تحقیق و اجاره باید کنار هم قرار گیرند.

پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/

حمیدرضا حاجی بابایی » رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس و وزیر اسبق آموزش و پرورش در نامه ای به رئیس جمهور عنوان کرد که اردوگاه شهید باهنر تهران به شرکتی به نام « واسط مالی شهریور سوم » به ثمن بخس ( یک سوم قیمت واقعی ) در قالب اجاره به شرط تملیک در اسفند ماه 1395 فروخته شده است .
وزیر سابق آموزش و پرورش در گفت و گو با خبرگزاری فارس عنوان کرد اردوگاه شهید باهنر حیثیت و آبروی آموزش و پرورش است .

این ها سخنانی هستند که در سال 1397 از سوی آقای حاجی بابایی عنوان شده اند هر چند تاکنون رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس انقلابی در مورد گزارش صدای معلم با عنوان « حاجی بابایی در مورد واگذاری اموال و املاک آموزش و پرورش در زمان وزارت خودش هم پاسخ گو باشد » سکوت اختیار کرده است . ( این جا )
« صدای معلم » نخستین رسانه ای بود که همان ابتدا نسبت به فروش اموال و دارایی های آموزش و پرورش تحت عنوان « مولد سازی » واکنش نشان داد . ( این جا )
پی گیری های مستمر این رسانه و واکنش های سایر افراد حقیقی و حقوق در این زمینه موجب شد تا وزارت آموزش و پرورش از مواضع خود در مورد « مدرسه فروشی » عقب نشینی کند .
اما ماجرا به این جا ختم نشد .

« صدای معلم » در گزارشی به تاریخ 6 مهر 1402 نسبت به فروش « اردوگاه میرزا کوچک خان جنگلی آموزش و پرورش » و سایر سرمایه ها و دارایی های آن مانند « مجموعه فرهنگی ورزشی چمران رامسر ؛ اردوگاه گل آور 2 بندر انزلی - کانون فرهنگی تربیتی قدس - خانه معلم زنجان و.... هشدار داد . ( این جا )
نخستین پرسش این رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه ی عمومی آموزش ایران از رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس و سایر نمایندگان انقلابی آن است که این اردوگاه ها و دارایی ها ، آبرو و حیثیت آموزش و پرورش نیستند ؟ چرا جمهوری اسلامی به تعهدات و وظایف خود که به صراحت در « قانون اساسی » و به ویژه در مورد « آموزش رایگان » ذکر شده پای بند نیست و به انحای مختلف درصدد است تا از زیر بار انجام آن شانه خالی کند ؟
چرا ایشان در مورد این مساله ی مهم سکوت کرده است ؟
در کجای دنیا برای جبران کسری بودجه ، اموال و دارایی های آموزش و پرورش را که زیر بنایی ترین دستگاه است و محور توسعه پایدار به شمار می رود را می فروشند تا سایر مخارج را تامین کنند ؟
املاک مازاد یعنی چه ؟

از کی و چگونه این مکان ها در رده املاک مازاد قرار گرفته اند ؟
چرا جمهوری اسلامی به تعهدات و وظایف خود که به صراحت در « قانون اساسی » و به ویژه در مورد « آموزش رایگان » ذکر شده پای بند نیست و به انحای مختلف درصدد است تا از زیر بار انجام آن شانه خالی کند ؟
این بی توجهی و کوچک انگاری نسبت به امر آموزش تا چه زمانی ادامه خواهد داشت ؟

تا چه زمانی قرار است وزیر آموزش و پرورش به شعار دادن بی پشتوانه و طنز گونه در مورد جایگاه آموزش ادامه دهد و در مورد این گونه امور منفعل باشد ؟
مجلس شورای اسلامی به عنوان یک نهاد نظارتی بی بدیل در کجای این معادلات قرار گرفته است ؟
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار

بانو زهرا سعادت، معلم و مؤسس بیمارستان آنکولوژی امیر شیراز 18 مهر درگذشت .
به این مناسبت سایت « اول فارس » نوشت : ( این جا )
زهرا سعادت، ۱۲ بهمن ۱۳۰۴ پا به دنیا گذاشت. پس از گذراندن دوران تحصیل در دبیرستان وارد دانشگاه شد و به تحصیل در رشته حقوق روی آورد، اما از آنجا که به ادبیات علاقه داشت و نمیتوانست همزمان در دو رشته درس بخواند ؛ در نهایت به تحصیل ادبیات پرداخت و موفق به دریافت مدرک کارشناسی در همین رشته شد.
معلم آموزش و پرورش شد و ازدواج کرد و چند بار به عنوان معلم نمونه انتخاب شد و تنها فرزندش نیز به دنیا آمد که از قضا، سالها بعد مبتلا به بیماری مهلک سرطان دچار شد .
سال ۱۳۶۶ یعنی درست ۳۳ سال قبل، جان جگرگوشهاش را نیز از او و همسرش ستاند و یک سال افسردگی و غم شدید به سمتی رفت که کم مانده بود مادر را نیز از پای بیندازد.
خود او درباره آن دوران میگوید: «از دنیا بریده و به شدت غمگین شده بودم. من فقط همین یک فرزند را داشتم، تمام دلخوشیام او بود.
اگر به هر حال با قطع پای او قلبم شکسته بود، درگذشتش کمرم را نیز شکست… اما بلند شدم؛ دست روی زانوانم گذاشتم و بلند شدم. گفتم باید حتما برخیزم و کاری کنم.»
به هر زحمتی که بود در محل زاد و زندگی خود، شیراز، بیمارستانی بنا نهاد به یاد فرزندش امیر حدائق.
این مرکز درمانی اکنون با عنوان «بیمارستان آنکولوژی امیر» شناخته میشود و با در اختیار گذاشتن اداره آن از سوی وی به دانشگاه علوم پزشکی شیراز، در آن بیماران مبتلا به سرطان تحت درمان و مراقبت قرار میگیرند .
بیمارستان آنکولوژی امیر توسط بانوی خیر سرکار خانم زهرا سعادت در فضایی به مساحت زیر بنایی ۶۳۷۰ متر مربع به یاد فرزند گرامی شان مرحوم امیر رضا حدائق جهت ارائه خدمات درمانی به بیماران سرطانی بنا نهاده و پس از احداث به دانشگاه علوم پزشکی اهدا نموده است و پس از تکمیل و تجهیز توسط دانشگاه علوم پزشکی شیراز افتتاح و راه اندازی گردید .

بیمارستان امیر ۱۳ استان و ۷ کشور همسایه را پوشش می دهد .
در این مرکز به بیماران تمامی کشورهای آفریقایی، حوزه خلیج فارس، عراق، افغانستان و پاکستان خدمات درمانی و پزشکی ارایه می شود.
بیمارستان امیر مرکز درمانی تک تخصصی یا سرطان شناسی در منطقه جنوب کشور به شمار می رود، این بیمارستان ۹۴ تخت فعال دارد، اما با ضریب اشغال ۹۸ درصد به ارائه خدمات پزشکی و درمانی می پردازد.
خانم سعادت میگوید: ( این جا )
«من در دوران معلمی، چند بار به عنوان معلم نمونه نیز انتخاب شده بودم و آن زمان این طور بود که انتخاب معلم نمونه با اختصاص حقوقی جداگانه علاوه بر مدالها و تقدیرنامهها همراه میشد.

بنابراین اکنون مخارج زندگیام از حقوق بازنشستگی و نمونه شدن تامین میشود.» او تاکید میکند:
«هر کسی در برابر انسانهای دیگر مسئولیت و وظیفهای دارد و من هم با اقدامات خود فقط به وظیفه انسانیام عمل کردهام».
« صدای معلم » درگذشت این معلم نمونه ، مسئولیت شناس و دلسوز را دردمندانه تسلیت می گوید .
پایان پیام/
اکنون که 20 روز از شروع سال تحصیلی میگذرد هنوز برخی از کتابهای درسی متوسطه دوم در برخی استان ها توزیع نشده و بسیاری از اولیاء و دانش آموزان سردرگم هستند و هر روز به صورت تلفنی و یا حضوری کسری کتاب های درسی را دنبال می کنند.
چند سالی است که سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی با هدف رضایت مندی اولیاء و دانش آموزان در تهیه کتاب درسی و همچنین صرفه جویی در مصرف کاغذ، شیوه توزیع کتابهای درسی را از حالت سنتی که توسط کتابفروشی ها انجام می شد تغییر داده و به شیوه جدید با ثبت نام در سامانه فروش کتب درسی و توزیع توسط مدرسه انجام می شود.
مسئولین سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی مهمترین هدف از شیوه جدید توزیع کتابها در سامانه را نفع اقتصادی خانواده ها، صرفه جویی در مصرف کاغذ و کاهش توزیع کتابهای درسی سال قبل، عنوان می کنند. تجارب در چند سال گذشته نشان می دهد که نه تنها به این اهداف نرسیده اند بلکه مشکلات زیادی را برای مدارس و خانواده ها به وجود آورده اند. همچنین برخی دانش آموزان انتقالی به مدارس دیگر و یا و انتقالی از استانهای دیگر و کسانی که تغییر رشته دادهاند علیرغم پرداخت هزینه کتابهای درسی هنوز کتاب های خود را دریافت نکرده و علت را عدم به روز رسانی سامانه فروش کتب درسی با سامانه های سیدا و پادا یا عدم کلاسبندی در مدارس عنوان می کنند.
مسئولین در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی مشکل را در مدیریت توزیع کتابهای درسی در استانها میدانند که در این چند سال هنوز فکری برای آن نشده که خود جای سؤال دارد و استانها نیز مشکلات موجود در توزیع کتابهای درسی را به عدم هماهنگی سامانههای مدارس و نداشتن نیروی انسانی گره می زنند.

در ضمن به گفته خود مسئولین در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی 350000 هزار دست کتاب درسی بیشر از آمار دانش آموزان کل کشور چاپ شده که این امر بحث صرفه جویی در کاغذ را زیر سؤال می برد و دیگر احتیاجی به ثبت سفارش در سامانه نیست در حالی که طبق اطلاعات سامانه های سال گذشته می توان آمار دقیق کتابهای درسی در هر استان را مشخص کرد.
نکته قابل تأمل اینجاست که قبل از انتشار فایل کتابهای درسی در فضای مجازی، کتابهای کمک درسی منتشر شده و فروش قابل توجهی هم دارند این در حالی است که خیلی از دانش آموزان هنوز کتاب درسی به دستشان نرسیده است.
ثبت نام کتابهای درسی از فروردین ماه امسال شروع شده و مدارس یا خانواده ها هزینه ها را برای بیشتر دانش آموزان پرداخت کرده اند که اگر از حدود 15میلیون دانش آموز تنها 10 تا 12 میلیون به طور متوسط نفری 100000 هزار تومان پرداخت کرده باشند رقم بسیار زیادی پول به حساب سازمان واریز شده که سود آن در این چند ماه مبلغ قابل توجهی خواهد شد.

نکته مهم این است که مسئولین نظارتی در آموزش و پرورش باید توجه داشته باشند که کتابهای درسی سر از بازار سیاه در نیاورند و عدهای به دنبال سوء استفاده از این بحران نباشند.
با توجه به وجود چنین مشکلاتی یا باید شیوه ثبت نام و توزیع کتب درسی را دوباره تغییر داد و یا اینکه ایرادات کار را بررسی و اصلاح کرد و به سمتی پیش برد که دغدغه دانش آموزان، خانواده ها و مدارس کمتر شده و تا قبل از شروع سال تحصیلی کلیه کتابها به دست دانش آموزان برسد.
برای رهایی مدارس و خانوادهها میتوان با همان ثبت نام درسامانه و توزیع توسط کتابفروشیهای منتخب و قابل اعتماد و با نظارت دستگاههای مربوطه بسیاری ازمشکلات مطرح شده را مرتفع نمود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
آن چه در زیر می آید ؛ گفت و شنود « صدای معلم » با « احمد عابدینی معاون پیشین شورای عالی آموزش و پرورش » است که در دو موضوع مهم « فرآیند جذب معلمان در آموزش و پرورش » و « تراکم کلاسی » انجام شده است .
بخش سوم این گفت و گو را می خوانید .