صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

گزارش انتقادی صدای معلم از سخنان سرپرست وزارت آموزش و پرورش در مورد نتایج رتبه بندی معلمان و سونامی بازنشستگی

سرپرست وزارت آموزش و پرورش که به منظور پاسخ گویی برخط به سوالات مردمی در مرکز ارتباطات مردمی ریاست جمهوری در روز یازدهم اردیبهشت حضور یافته بود از معلمانی که 30 سال خدمت خود را تمام کرده اند خواسته است تا خود را بازنشسته نکنند و برای رفع بحران کمبود معلم با وزارت آموزش و پرورش همکاری کنند .

« رضا مراد صحرایی » چنین می گوید : ( این جا )

« از همکارانی که ۳۰ سال خدمت کرده‌اند می‌خواهیم درخواست بازنشستگی ندهند و در مهر ۱۴۰۲ نیز استمرار خدمت داشته باشند و همکاری خود را با آموزش و پرورش تداوم بخشند  » . مگر می شود این معلمان در فرآیند « ارتقای شغلی معلمان » رتبه معلم عالی را کسب کرده باشند و اکنون و در همین سیستم و ساز و کار رتبه های پایین برای آنان صادر شود ؟

صحرایی همچنین در واکنش به اظهارات تماس یکی از معلمان که به رتبه‌اش در طرح رتبه بندی معلمان اعتراض داشت چنین پاسخ می دهد :

«. اعتراض شما کاملا وارد است. ۹۰ درصد معلمان با همین شیوه رتبه بندی شده‌اند، ۱۰ درصد مابقی هم باید تعیین تکلیف شوند تا بتوانیم به اعتراضات رسیدگی کنیم و پس از پایان رسیدگی به اعتراضات آیین نامه رتبه بندی را اصلاح کنیم. دولت سیزدهم رتبه بندی را به اجرا درآورد و بپذیریم که اگر رتبه بندی اجرا نمی‌شد اشکالاتش احصاء نمی‌شد. ۷۰ درصد همکاران از رتبه‌های اعلامی‌شان راضی بوده‌اند و ۳۰ درصد اعتراض کرده بودند که رسیدگی به اعتراضات از اردیبهشت انجام می‌شود . »

گزارش انتقادی صدای معلم از سخنان سرپرست وزارت آموزش و پرورش در مورد نتایج رتبه بندی معلمان و سونامی بازنشستگی

این سخنان سرپرست وزارت آموزش و پرورش در مورد رضایت اکثریت معلمان از رتبه بندی صورت گرفته در حالی بیان می شوند که احسان ارکانی عضو کمیسیون تلفیق مجلس به صراحت اعلام کرده است : ( این جا )

 « در مرحله تبیین و اجرای آئین‌نامه این قانون به گونه‌ای عمل شده که از هر ۱۰ معلم ۹ نفر از اجرای رتبه‌بندی ناراضی هستند » .

اخبار و گزارش های رسیده به « صدای معلم » بیش از آن که ادعای سرپرست وزارت آموزش و پرورش را صحه بگذارد ؛ سخنان این نماینده ی مجلس را تایید می کند .

پرسش صریح « صدای معلم » آن است که چگونه سرپرست وزارت آموزش و پرورش از معلمان 30 سال خدمت ( کم تر و یا بیش تر ) درخواست همکاری می کند در حالی که بسیاری از این دسته از معلمان و با صرف بیش از سه دهه وقت و انرژی توسط « ارزیابان خیالی وزارت آموزش و پرورش  » به رتبه های پایین نائل گشته اند ؟

گزارش انتقادی صدای معلم از سخنان سرپرست وزارت آموزش و پرورش در مورد نتایج رتبه بندی معلمان و سونامی بازنشستگی

مگر می شود این معلمان در فرآیند « ارتقای شغلی معلمان » رتبه معلم عالی را کسب کرده باشند و اکنون و در همین سیستم و ساز و کار رتبه های پایین برای آنان صادر شود ؟

اگر تدریس این معلم در این مدت مشکلی داشته چرا به او گوشزد نشده است ؟

اگر فرآیند ارزشیابی عملکرد مصوب توسط همین وزارتخانه بدون آن که معلمان در تهیه و تدوین آن نقشی داشته باشند مشکل دارد ؛ تقصیر معلمان چیست ؟

این چالش ها برای معلمانی که مسائل را می فهمند و تحلیل می کنند چگونه قابل پذیرش است ؟

متاسفانه عملکرد وزارت آموزش و پرورش در اکثریت چنین مواردی پر از خطاهای فاحش و تعارض های ساختاری و محتوایی است .

آیا همکاران ستادی شما برای معلمان انگیزه ای باقی گذاشته اند که بخواهند برای گذر از « بحران کمبود معلم » همکاری و تعامل داشته باشند در حالی که سخنان و رفتار این مقامات از جنس وعده های بی بنیاد و پشتوانه  بوده و نظایر این حرف های تکراری و خسته کننده را پیش تر معلمان دیده و آزموده اند .

بارها در این رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه ی عمومی آموزش ایران و از سال ها قبل زمانی که « بازنشستگی با سنوات ارفاقی » با توجیه مدیریت « معلم مازاد » و « صرفه جویی در منابع مالی » باب شد  هشدار دادیم اما گوش شنوایی نبود .

گزارش انتقادی صدای معلم از سخنان سرپرست وزارت آموزش و پرورش در مورد نتایج رتبه بندی معلمان و سونامی بازنشستگی

اکنون وزارت آموزش و پرورش با بحران کمبود معلم رو به روست . اما پس از چند سال و با روش های « جذب فله ای و فست فودی معلمان » به احتمال زیاد به همان دورانی باز خواهیم گشت که این وزارتخانه با بحران معلم مازاد رو به رو بود و به هر قیمتی می خواست تعداد پرسنل این وزارتخانه را کاهش دهد .

آخر آزمون و خطا تا کی ؟

چرا  « عقلانیت » و « برنامه ریزی » در این سیستم روزمره و فشل ، تعریف و ضابطه مند نمی شوند ؟

چرا دیدگاه های کارشناسی در این وزارتخانه مورد توجه واقع نمی شوند و کارهای غلط و آسیب زا بارها امتحان و اجرا می شوند ؟

چرا درس نمی گیرید ؟

پایان گزارش/


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش انتقادی صدای معلم از سخنان سرپرست وزارت آموزش و پرورش در مورد نتایج رتبه بندی معلمان و سونامی بازنشستگی

منتشرشده در گفت و شنود

گروه تشکل ها/

به مناسبت فرا رسیدن « روز و هفته ی معلم » انجمن اسلامی معلمان شهرستان های تهران از تشکل های فرهنگیان ، بیانیه ای صادر کرد .

متن کامل این بیانیه که در اختیار « صدای معلم » قرار گرفته به شرح زیر است .

گروه اخبار/

تسلیت صدای معلم به مناسبت درگذشت مادر محمد داوری

مادر گرامی آقای محمد داوری درگذشت .

« علیرضا هاشمی دبیر کل پیشین سازمان معلمان ایران » به « صدای معلم » گفت :

« باورش سخت و جانکاه است .

مادر محمد داوری هم جان به جان آفرین تسلیم نمود‌.

در غم این مادر عزیز که سال های متمادی رفت و آمد در مسیر زندان برای دیدار با فرزند دربندش را به جان خرید ، نباید به سوگ نشست که باید تمام قد ایستاد و در بزرگداشت راهش و نامش کوشید.

بر خود فرض می دانم به جناب محمد داوری تسلیت گفته و برایشان صبر مسئلت نمایم.

روانش شاد و یادشان گرامی . »

« صدای معلم » این غم بزرگ را به آقای محمد داوری و خانواده ایشان صمیمانه تسلیت عرض می کند .

پایان پیام/

خراسان جنوبی

منتشرشده در نامه های دریافتی

گروه گزارش/

گزارش صدای معلم از واکنش رضا مراد صحرایی سرپرست وزارت آموزش و پرورش در برابر خبرگزاری فارس و وضعیت نشست خبری

پس از برکناری « مصطفی بابایی » رئیس پیشین مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش توسط « رضا مراد صحرایی » سرپرست وزارت آموزش و پرورش ، خبرگزاری فارس که همواره عملکرد آقای بابایی را می ستود با آقای صحرایی زاویه پیدا کرده است .

« فارس » در خبر دهم اردیبهشت خود با عنوان « چه خبر از آموزش و پرورش؟ / از عدم برگزاری نشست هفته معلم تا استعفا و تغییرات مدیریتی » نوشت : ( این جا )

« استعفای خرازانی، اولین اتفاق مدیریتی در دوران سرپرستی رضا مراد صحرایی بود و دومین اتفاق هم در چند روز اخیر، خداحافظی با مصطفی بابایی رئیس مرکز اطلاع‌رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش است که البته علیرضا کاظمی که از سابقون حوزه اطلاع‌ رسانی آموزش و پرورش است و پیشینه معاونت رسانه را در کارنامه خود دارد، مسؤولیت این مرکز را بر عهده گرفته است.

اما هفته معلم در شرایطی آغاز می‌شود که خبری از نشست خبری هفته معلم نیست و اصلا معلوم نیست که این وزارتخانه برای این هفته چه برنامه‌هایی را پیش‌بینی کرده است . »

گزارش صدای معلم از واکنش رضا مراد صحرایی سرپرست وزارت آموزش و پرورش در برابر خبرگزاری فارس و وضعیت نشست خبری

پرسش صریح « صدای معلم » از خبرگزاری فارس آن است که این رسانه که دغدغه ی برگزاری « نشست خبری » را دارد قصد طرح کدام پرسش ها را از بالاترین مقام اجرایی وزارت آموزش و پرورش را دارد که قبلا مطرح نکرده است ؟

ضمن آن که مطالعه ی سوابق و پیشینه ی این خبرگزاری نشان می دهد که فارس در نشست های خبری خود اساسا پرسش های جدی را مطرح نمی کند .

چه اتفاقی افتاده است که این خبرگزاری از موضع حامی صرف دولت سیزدهم اکنون پا در کفش « منتقد صحرایی » کرده است ؟

این رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه عمومی آموزش ایران در آخرین گزارش خود در این حوزه با عنوان « نخستین اقدام قابل تامل سرپرست وزارت آموزش و پرورش در تغییر ترکیب ستاد : امیدواریم که " صدای معلمان " شنیده شود » نوشت : ( این جا )

« صدای معلم » به عنوان یک رسانه حامی و مروج « تفکر انتقادی » در « حوزه عمومی آموزش » اگر چه این اقدام سرپرست وزارت آموزش و پرورش را قابل تامل می داند اما لازم است که به چند نکته اشاره گردد .

گزارش صدای معلم از واکنش رضا مراد صحرایی سرپرست وزارت آموزش و پرورش در برابر خبرگزاری فارس و وضعیت نشست خبری

این موضوعی بدیهی است که آموزش و پرورش پر مخاطب ترین نهاد دولتی در جامعه ی ایران است و ارتباط با افکار عمومی از طریق دستگاهی با وظایف تعریف شده گام مهمی در موفقیت و یا ناکامی یک مدیر دارد .

« صدای معلم » عملکرد « مصطفی بابایی » رئیس پیشین مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش را مثبت و قابل دفاع در حوزه ی عمومی ارزیابی نمی کند و البته این رسانه ی مستقل و منتقد تاکنون گزارش های متعددی را در نقد عملکرد ایشان در حوزه روابط عمومی منتشر کرده است .

پیشنهاد « صدای معلم » به عنوان « رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه عمومی آموزش ایران » آن است فردی برای روابط عمومی و مدیریت آن انتخاب شود که اولا « سواد رسانه ای » داشته و مهم تر این که حامل و عامل به « تفکر انتقادی » بوده و برای اعتماد سازی و کاهش شکاف میان « صف » و « ستاد » برنامه داشته باشد . »

گزارش صدای معلم از واکنش رضا مراد صحرایی سرپرست وزارت آموزش و پرورش در برابر خبرگزاری فارس و وضعیت نشست خبری

« صدای معلم » در حال حاضر عملکرد سرپرست وزارت آموزش و پرورش  در این حوزه را قائم به « استقلال » ارزیابی می کند و از آن جا که روابط عمومی علمی و مردمی با حضور یک فرد متخصص و نقدپذیر را گامی مهم و راهبردی در موفقیت یک مدیر در سطح « ادراکی » می داند  این روند را رو به جلو تحلیل می کند .

بدون تردید و همان گونه که در گزارش های متعدد این رسانه به آن اشاره گردیده است ؛ خانه تکانی جدی در طبقه ی چهارم این وزارتخانه با سر در « روابط عمومی »  و مرخص کردن افرادی که با آمدن هر مدیر ، اصول حرفه ای و شغلی خود را زیر پا گذاشته و سریعا به رنگ محیط در می آیند  می تواند سرپرست وزارت آموزش و پرورش را در فرآیند اعتماد سازی و کاهش دره میان «اداره و مدرسه » و « صف و ستاد » کمک شایانی نماید .

پایان گزارش /


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش صدای معلم از واکنش رضا مراد صحرایی سرپرست وزارت آموزش و پرورش در برابر خبرگزاری فارس و وضعیت نشست خبری

منتشرشده در گفت و شنود

اعتراض یک معلم به عملکرد مدیران مدارس در آموزش و پرورش و هشدار در مورد تبدیل مدرسه به کانون ناکامی  امروز وقتی برای چندمین بار در ماه های اخیر به حکمی که به نام انسانیت و وظیفه ای که به عنوان معلم دارم تمکین کردم و در مقام دلجویی ار دانش آموزی که مظلوم واقع شده بود، دل به دریای « نا معلمی ها » زدم، خانم مدیر مان پیش چشم بچه ها، بر سرم فریاد کشید:

« که چرا کاسه داغ تر از آش می شوی؟ »

همچنان که داشتم به این پرسش هستی شناسانه خانم مدیرها و آقا مدیرهای این روزهای آموزش و پرورش، فکر می کردم به واسطه یکی از همکاران از جانب خانم مدیر، انذاری دریافت کردم مبنی بر این که مراقب باش تا در روزهای آخر خدمتت درگیر پرونده های آن چنانی نشوی!

اما آنچه امانم را برید و چون پتک مرتب بر سرم می خورد پرسش بنیادین خانم مدیر بود.

در واقع خانم مدیر در آستانه بازنشستگی آن نظام هستی شناختی و معرفت شناختی که در طی ۳۰  سال معلمی برای خودم ساخته بودم را، یک جا و یک تنه به چالش کشید .

حالا که گرد و غبار احساسات فرو نشسته و نظرگاه اندیشه‌ام شفاف شده و به لطف خدا پاسخ های غرور انگیز و ارضا کننده یک به یک در برابرم به صف شده اند ؛ خودم را به جهت آفریدن چنین موقعیت چالش برانگیزی مدیون خانم مدیرمان می دانم.

اعتراض یک معلم به عملکرد مدیران مدارس در آموزش و پرورش و هشدار در مورد تبدیل مدرسه به کانون ناکامی

خانم مدیر !

وقتی در مقدس ترین جای دنیا یعنی کلاس درس در مقام معلمی برای بچه ها از گوهر عزت نفس و حرمت انسانیت می گویی ... ناگهان کسی وارد کلاس می شود برای این که تذکری انضباطی دهد و از بد حادثه چشمش می افتد به دست بند پلاستیکی که در دست « فاطمه » است. فرد مذکور در یک حرکت سریع خودش را به فاطمه می رساند و با اصرار می خواهد که دست بند پلاستیکی را از دست او خارج کند در حالی که دانش آموز بینوا مرتب تکرار می کند: - وقتی انگ زدن ها و تحقیر بچه های یازدهم انسانی رویه معمول کادر مدیریتی مدرسه می شود ؛ من کاسه داغ تر از آش می‌شوم.

« خانم ! به خدا هدیه است »

  آری !

در چنین موقعیتی من کاسه داغ تر از آش می شوم.

اعتراض یک معلم به عملکرد مدیران مدارس در آموزش و پرورش و هشدار در مورد تبدیل مدرسه به کانون ناکامی

مبادا روزی فرا رسد که آتش خشم این ناکامی ها دامنه همه مان را بگیرد .  - وقتی اخراجی های چند روزه در مدرسه آن قدر باب می شود که در هنگام حضور و غیاب مرتباً با غیبت هایی مواجه می‌شوی که از طرف شورای مدرسه موجه می باشند، باز من کاسه داغ تر از آش می شوم.

- وقتی دانش آموزی را به جرم اهانت به مدیر نه تنها بیش از سه روز از مدرسه اخراج می‌کنند بلکه مرتب تهدید می‌کنند که تا آخر سال اجازه حضور در مدرسه را ندارد ؛ باز من کاسه داغ تر از آش می شوم.

- وقتی انگ زدن ها و تحقیر بچه های یازدهم انسانی رویه معمول کادر مدیریتی مدرسه می شود ؛ من کاسه داغ تر از آش می‌شوم.

اعتراض یک معلم به عملکرد مدیران مدارس در آموزش و پرورش و هشدار در مورد تبدیل مدرسه به کانون ناکامی

- وقتی  « محدثه » یک طرف ماجراست و خانم مدیر و معاونانش طرف دیگر ماجرا و دوستان محدثه از سر اضطرار مرا از اتاق دبیران فرا می خوانند تا بلکه یاریگر محدثه شوم در این مواجهه پرکینه، باز من کاسه داغ تر از آش می شوم.

- وقتی می بینم قرائتی که از انسان مکتبی تراز سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در مدرسه ما می شود، هم در مقام عمل و هم در مقام نظر مورد بی‌توجهی قرار می گیرد، یا وقتی می بینم آموزه‌های قرآنی که به ما یاد می دهند، سخن « درست و به جا » بگویید در حالی که از خدا پروا می کنید( الله و قولو قولا سدیدا ) و مضافا می‌خواهند که "قول سدید" را "قولا لینا" بر زبان جاری کنید حتی در برابر طاغوتی چون فرعون ( اذهب الی فرعون انه طغی فقولا له قولا لینا) چه برسد به وقتی که مخاطبانمان نوجوانانی پر شر و شور باشند که به رسم امانت به دست ما سپرده شده اند تا برای فرداهای ایران عزیز توانمند و کارآمد و متخصص تربیت شوند و عمیقا مهجور مانده است ؛ باز من کاسه داغتر از آش می شوم.

اعتراض یک معلم به عملکرد مدیران مدارس در آموزش و پرورش و هشدار در مورد تبدیل مدرسه به کانون ناکامی

خانم مدیرها و آقا مدیرها !

من به عنوان یک معلم جامعه شناسی می دانم که دانش آموز در روند جامعه پذیری ؛ مدرسه ، مدیر معلم و معاون را نمادهایی از جامعه می انگارد لذا وقتی دانش آموزان به جای سوق داده شدن به سوی رعایت مسئولانه قانون و تمکین متعهدانه به قواعد و سنت ها به واسطه آمرانگی بی مورد از خشم لبریز می‌شوند آن گاه مدرسه به کانونی برای تولید « ناکامی » تبدیل می شود. این در حالی است که روانشناسان اجتماعی متفق القول هستند که ناکامی منشاء خشم و خشونت است و من چون یقین دارم اصرار بر رویه‌های آمرانه انضباطی در مدرسه نتیجه ای جز باز تولید خشم اجتماعی و فردی ندارد من باب امر به معروف و نهی از منکر کاسه داغ تر از آش می شوم تا ؛

مبادا روزی فرا رسد که آتش خشم این ناکامی ها دامنه همه مان را بگیرد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

اعتراض یک معلم به عملکرد مدیران مدارس در آموزش و پرورش و هشدار در مورد تبدیل مدرسه به کانون ناکامی

منتشرشده در یادداشت
چهارشنبه, 12 ارديبهشت 1402 07:34

معلم‌ های کاهنده و معلم‌ های افزاینده

انواع معلمان در ایران معلم‌ های کاهنده و معلم‌ های افزاینده در صدای معلم

انسان‌ها به دو گونه معلم نیاز دارند: معلم‌ های کاهنده و معلم‌ های افزاینده.

کاهندگان، بیش از آنکه بیاموزانند، آموزش‌های پیشین را می‌ستُرند و می‌کَنند. آنان غلط‌ها را نشان می‌دهند، بر خطاها انگشت می‌گذارند، جان‌های انباری را سبک‌بار و رودخانۀ جامعه را لایروبی می‌کنند.

سپس نوبت به افزایندگان می‌رسد که آموزه‌ های نو بیاورند و اندیشه‌های بکر بیافرینند. بدون معلم‌ های کاهنده، از درۀ حماقت و بلاهت بیرون نمی‌آییم و بدون معلم‌های افزاینده، به هیچ قله‌ای نمی‌رسیم.

انواع معلمان در ایران معلم‌ های کاهنده و معلم‌ های افزاینده در صدای معلم

مُزد معلم‌های کاهنده، خون دل است و بدنامی و اتهامات رنگارنگ و فقر و مرگ آهسته. این گروه از آموزگاران، نه جایی استخدام می‌شوند، نه جیره و مواجب دارند و نه حرمت و احترام. آنان، به جرم کاستن و کندن، آماج تیر ابلهان و شمشیر ابله‌ سواران و نیزۀ بلاهت‌ پرستانند.

هیچ روزی از سال، به نام ایشان نیست؛ اما آینده بر گردۀ زخمی آنان سوار است.

کانال یادداشت ها


انواع معلمان در ایران معلم‌ های کاهنده و معلم‌ های افزاینده در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

گروه رسانه/

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از فقدان شفافیت و ارزیابی علمی در رتبه بندی معلمان

به گزارش نبض بازار، آئین‌نامه اجرایی قانون رتبه‌بندی معلمان به گونه‌ای تنظیم شده که نمی‌تواند صلاحیت‌های حرفه‌ای معلمان را ارزیابی کند. این قانون مشکلات متعددی دارد که از جمله آنها نبود شفافیت چه در مرحله سنجش و تعریف آیتم‌ها و چه در مرحله ارزیابی است. نهادی که باید این آیتم‌ها را تطبیق دهد نیز شفاف نیست.

علی پورسلیمان، مدیر سایت صدای معلم  در گفت و گو با نبض بازار تصریح کرد: مشکل معلمان با رتبه‌بندی نبود شفافیت در مراحل مختلف است ؛ معلمان نمی‌دانند بر اساس چه ضابطه‌ای عمل شده است.



ممکن است حتی ارزیابی برای رتبه‌بندی در کار نباشد

وی افزود: وقتی کارنامه‌ای صادر می‌شود روال علمی آن این است که نام ارزیاب آن مشخص باشد. اکنون کسی که امتیازبندی را انجام داده مشخص نیست و حتی ممکن است اصلا ارزیابی در کار نبوده باشد.



آئین‌نامه تغییر نکند وضعیت رتبه‌بندی درست نمی‌شود

پورسلیمان عنوان کرد: اکثریت معلمان نتایج رتبه‌بندی را قبول نداشته و اعتراض‌های خود را نیز ثبت کرده‌اند. با روندی که رتبه‌بندی طی کرده اگر آئین‌نامه اجرایی تغییر نکند هیچ تغییری در وضعیت رتبه‌بندی معلمان ایجاد نخواهد شد.

وی خاطرنشان کرد: در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بخشی به صلاحیت حرفه‌ای معلمان اختصاص یافته است و اگر رتبه‌بندی معلمان از همان ابتدا درست پایه‌گذاری می‌شد، سرنوشت بهتری داشت.

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از فقدان شفافیت و ارزیابی علمی در رتبه بندی معلمان

آئین‌نامه اجرایی رتبه‌بندی جوری تنظیم شد که پول پرداخت آن را داشته باشند

پورسلیمان عنوان کرد: شورای عالی آموزش و پرورش طی سال‌ها، جلسات متعددی را در کارگروه‌ها و کمیسیون‌ها برای بررسی قانون رتبه‌بندی برگزار کرد، اما نتایج این جلسات و زحمات آن‌ها نادیده گرفته شد و آئین‌نامه اجرایی  قانون رتبه‌بندی به گونه‌ای تدوین شده است که منابع مالی اجرای آن تامین شود و پول پرداخت آن را داشته باشند.



اعتراضات گسترده معلمان به رتبه‌بندی

مدیر سایت صدای معلم ادامه داد: بحث رتبه‌بندی معلمان یک موضوع کیفی است و برای کیفیت بخشی به آموزش باید صلاحیت‌های حرفه‌ای معلمان را به درستی استاندارسازی کرد. معاونت‌های تخصصی آموزش و پرورش مانند معاونت متوسطه، آموزش ابتدایی و ... باید در تعیین استاندارد لازم برای صلاحیت حرفه‌ای معلمان دخیل باشند، اما متاسفانه همه آن‌ها کنار گذاشته شده‌اند و تنها برای جورشدن منابع مالی اجرای طرح رتبه‌بندی تعیین شده که باعث اعتراضات گسترده معلمان شده است.



فانی، وزیر اسبق زیر بار اجرای رتبه‌بندی نرفت

پورسلیمان در پاسخ به این پرسش که آیا می‌توان گفت یکی از معضلات این طرح منابع مالی است، عنوان کرد: باید توجه کرد که بحثی مهم در رتبه‌بندی آن است که این طرح از ابتدا برای کیفیت‌ بخشی به آموزش بوده نه طرح معیشتی. خاستگاه رتبه‌بندی معلمان بهبود وضعیت آموزش بوده و از سال ۹۰ که سند تحول بنیادین تدوین شد بحث رتبه‌بندی نیز کلید خورد. اکنون بیش از ۱۰ سال است که بحث رتبه‌بندی مطرح شده، اما آقای فانی در دوران وزارتش زیر بار اجرای این طرح نرفت، چون مشکلات عدیده‌ای داشت و اجرا نشد.

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از فقدان شفافیت و ارزیابی علمی در رتبه بندی معلمان

حقوق معلمان زیر خط فقر نباشد

وی افزود: در آموزش و پرورش نیز باید همانند دانشگاه‌ها قانونی خاص و اشل حقوقی وجود داشته باشد. اگر قانون مدیریت خدمات کشوری ملاک پرداخت معلمان است، باید اجرا شود و معلمان به سطحی از تمکن مالی برسند که زیر خط فقر نباشند و پس از آن مانند دانشگاه‌ها طرح‌های رتبه‌بندی برای تعیین صلاحیت حرفه‌ای اجرا شود، اما اکنون به گونه‌ای عمل شده که بحث معیشتی و ترمیم حقوق مورد توجه گرفته‌اند.

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از فقدان شفافیت و ارزیابی علمی در رتبه بندی معلمان

ارزش ریالی جای کیفی‌ سازی را در رتبه‌بندی گرفت

وی اظهار کرد: با روندی که طی شده معلمان نیز بر این موضوع متمرکز شده‌اند که رتبه آن‌ها چند شده و چه میزان به حقوق آن‌ها افزوده شده است. ارزش ریالی جایگزین بحث‌های کیفی و صلاحیت حرفه‌ای شده است. نهاد ارزیاب رتبه‌بندی معلمان مطابق با آئین‌نامه گروه‌های آموزشی و تربیتی در سال ۹۴، تعیین شده که در زمان وزارت حاجی میرزایی تدوین و به مناطق مختلف آموزش و پرورش ابلاغ شده، اما این آئین‌نامه هیچ‌گاه اجرایی نشد.



ایجاد سازمان نظام معلمی به فراموشی سپرده شد

پورسلیمان عنوان کرد: اکنون گروه‌های آموزشی در مناطق مختلف آموزش و پرورش بی‌خاصیت بوده و کار خاصی هم انجام نمی‌دهند در حالی که باید منتخب معلمان باشند.

در پیش‌نویس سند تحول بنیادین  ایجاد سازمان نظام معلمی پیش‌بینی شده بود که حذف گردید .  

پایان گفت و گو/

منتشرشده در گفت و شنود

انتقاد از کارکرد و عملکرد روابط عمومی های آموزش و پرورش در صدای معلم

برکناری «مصطفی بابایی» در چند روز گذشته توسط گروه های خبری مختلفی منتشر شد اما مطابق معمول رسانه رسمی آموزش‌ و پرورش کشور هنوز واکنشی در این‌باره نداشته است.

هر چند توسط بسیاری از فرهنگیان و حتی رسانه‌ها اهمیت، اختیارات و تلاش‌های روابط عمومی چندان جدی گرفته نمی‌شود اما پس از برکناری «یوسف نوری» وزیر آموزش‌ و پرورش که به دنبال «اعتراض نسبت به رتبه‌بندی» و «پرداخت حقوق» رخ داد این برکناری نیز از جهاتی دارای اهمیت بسیار است.

انتقاد از کارکرد و عملکرد روابط عمومی های آموزش و پرورش در صدای معلم

«مصطفی بابایی» در دی‌ ماه 1400 به‌عنوان سرپرست مرکز روابط عمومی و اطلاع‌ رسانی آموزش‌ و پرورش توسط وزیر وقت منصوب شد.

در معرفی «بابایی» تعریفی که وی جزء بدنه ی آموزش‌ و پرورش باشد و سابقه کار در این دستگاه تربیتی داشته باشد نیامده بود اما عناوینی چون: مدیریت روابط عمومی سازمان فضایی ایران، عضویت در شورای تحول و ارتقای سرمایه‌های انسانی سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران، تدریس در دانشگاه و مشاور رسانه‌ای دستگاه‌های مختلف و مدیریت فرهنگی- هنری منطقه ۱۰ تهران در سوابق کاری‌اش اعلام شده بود.

انتقاد از کارکرد و عملکرد روابط عمومی های آموزش و پرورش در صدای معلم

در جست و جوهای اینترنتی برای نام «مصطفی بابایی» مطالبی جز خبر انتصاب و چند خبر که جنبه اطلاعیه دارند به مطلب دیگر از قبیل مقاله، نقد یا ارائه پیشنهاد در این حوزه مهم و تأثیرگذار کاری برنمی‌خوریم، همچنین در سایت رسمی آموزش‌ و پرورش نیز به‌ظاهر 99 خبر ویژه روابط عمومی وجود دارد که تیتر بیشتر آن‌ها از زبان «بابایی» با این عنوان است: روابط عمومی‌ها با شبکه‌سازی اطلاعات را سريع و دقيق انتقال دهند.

انتقاد از کارکرد و عملکرد روابط عمومی های آموزش و پرورش در صدای معلم

علی‌رغم این موضوع که مشکلات روابط عمومی مشکلاتی گسترده و گریبان گیر در همه دستگاه‌های کشور است اما سکوت روابط عمومی وزارت آموزش‌ و پرورش و استان‌ها و مناطق در برابر مشکلاتی که مدارس و جامعه فرهنگیان با آن دست‌ و پنجه نرم می‌کنند قابل دفاع نمی‌تواند باشد و خرده‌های بسیار می‌توان بر آن گرفت.

به گفته مدیر برکنار شده روابط عمومی وزارت آموزش‌ و پرورش «بیش از یک هزار و دویست نفر در خانواده روابط عمومی آموزش‌ و پرورش سطح کشور» مشغول فعالیت هستند اما چنانچه می‌دانیم و می‌بینیم عملکرد این «بیش از یک هزار و دویست نفر» نتیجه قابل قبولی در اقناع افکار عمومی فرهنگیان ندارد.

سایت آموزش‌ و پرورش از وزارت خانه تا استان‌ها و مناطق تنها بر مسیری یک‌ طرفه و خبر جلسه‌ها و تعریف و تمجید از مجموعه ستادی خود تمرکز کرده است و شما یک گزارش انتقادی هم در آن نخواهید دید.

عموماً خبرهایی که روابط عمومی می‌نو یسد فاقد جذابیت‌های اطلاع‌ رسانی در دنیای امروز است و تهیه و انتشار مطالب تنها به‌عنوان رفع تکلیف و دل‌خوشی روسا صورت می‌گیرد. این اتفاق مصداق نادیده انگاشتن خواسته‌های واقعی جامعه معلمان و چشم‌ پوشی بر ابعاد متنوع تعلیم و تربیت که این روزها اوضاع خوبی هم ندارد.

انتقاد از کارکرد و عملکرد روابط عمومی های آموزش و پرورش در صدای معلم

انتظار  این بود که «مصطفی بابایی» نگاه‌های افراد بیشتری از جمله شخص وزیر را به این حوزه کاری معطوف می‌کرد تا وزیر هم مدیران کل استان‌ها را به تلاش بیشتر در این عرصه فرا می‌خواند. اما حقیقت این است که «بابایی» نیز همچون وزیر در تحقق بیشتر شعارهایش ناکام ماند و در این دوره تیغ تیزی که روابط عمومی‌ها بر گلوی واقعیت‌های رایج دستگاه تعلیم و تربیت گذاشتند ظلمی آشکار به فعالان عرصه نوشتن، نظر دادن و صاحب دیدگاه بود. بیان بدون تعارف عیب‌ها و پذیرفتن صادقانه نقدها یک ضرورت مهم است که روسا باید تحمل شنیدن آن داشته باشند و برای بهبود اوضاع تلاش کنند.

موج‌ سواری بر روی اخبار بد و تأخیر آموزش‌ و پرورش در بیان درست بسیاری از اتفاقات باعث تضعیف بیشتر جایگاه «روابط عمومی» و حتی بحران‌آفرینی برای کشور نیز از دیگر ماجراهایی است که اهمیت عرصه اطلاع‌ رسانی را نشان می‌دهد و قدرت «روایت اول» که از آن غافل بوده‌ایم را آشکار می کند .

بررسی سایت‌های آموزش‌ و پرورش در این مدت نشان می‌دهد شکل تنظیم خبر دارای مشکلات اساسی است و حتی اشتباهات نوشتاری و نگارشی نیز فراوان است.

محتوای خبرها نیز چنان‌که می دانیم تنها نگاه از بالا به پایین است و سودی برای معلمان ندارد.

یکی از جدی‌ ترین مأموریت‌های روابط عمومی در آموزش‌ و پرورش شاید برقراری ارتباط مطلوب با معلمان باشد و شنیدن نظرات و پیشنهاد‌هایی که به نفع دستگاه تعلیم و تربیت است اما روابط عمومی طوطی‌ وار ‌است و لنگان و ضعیف کیلومترها با صدای معلمان، دانش آموزان یا اولیا فاصله دارد.

انتقاد از کارکرد و عملکرد روابط عمومی های آموزش و پرورش در صدای معلم

بیان بدون تعارف عیب‌ها و پذیرفتن صادقانه نقدها یک ضرورت مهم است که روسا باید تحمل شنیدن آن داشته باشند و برای بهبود اوضاع تلاش کنند.

در اواخر دوره کاری «بابایی» سایت اطلاع‌ رسانی استان‌ها و مناطق تغییر کرد و استان‌هایی چون هرمزگان هنوز بعد از چهار ماه همچنان به روز رسانی نشده اند .

عدم استقبال از خبرنگاران آزاد و غیر وابسته در نشست های خبری باعث شده است مسائل مهمی از آموزش‌ و پرورش مبهم بماند چنان که در تخصیص اعتبارات به استان‌ها و برنامه‌ها اطلاع‌رسانی از پشت شیشه‌های کدر و غیر شفاف بیان می‌شود.

از آن جایی‌ که اولین پله مبارزه با فساد و ناعدالتی آموزشی شفاف‌ سازی است امید است آموزش‌ و پرورش نسبت به «روابط عمومی» نگاه ویژه‌ تری داشته باشد تا با پوست‌اندازی در همه ابعاد اطلاع‌ رسانی از وزارت خانه تا استان و مناطق و مدارس افراد حق دسترسی به‌ موقع فرایندها و برنامه را داشته باشند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

انتقاد از کارکرد و عملکرد روابط عمومی های آموزش و پرورش در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور