صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش
شنبه, 12 آبان 1402 10:38

فرهنگ به زبان ساده !

تعربف فرهنگ به زبان ساده در صدای معلم

فرهنگ یعنی:

بدون اجازه کسی از او فیلم و عکس نگیریم، یا صدایش را ضبط نکرده و روی اسپیکر هم نگذاریم...!

فرهنگ یعنی:

عقاید، سبک زندگی و درآمد دیگران به ما ربطی ندارد...!

فرهنگ یعنی:

بدون در نظر گرفتن مذهب، نژاد و ملیت، انسانهای با شعور را دوست بدار...!

فرهنگ یعنی:

اگر کسی در گوشی خود عکسی به ما نشان داد به عکس های قبلی و بعدی اش فضولی نکنیم...!

فرهنگ یعنی:

تا در جمعی نشستی ؛ سریع ٢ تا اصطلاحی که در یک کتاب خوانده ای را به رخ دیگران نکشی...!

فرهنگ یعنی:

خودت را صاحب نظر ندانی . تا به کسی رسیدی در مورد مدل مو و رنگ مو، سبک زندگی و چاقی و لاغری او نظر دهی...!

تعربف فرهنگ به زبان ساده در صدای معلم

فرهنگ یعنی:

لهجه دیگران را مسخره نکنیم...!

فرهنگ یعنی:

تا از خانه ی کسی بیرون آمدیم و در را بستیم شروع نکنیم به بدگویی و غیبت از میزبان...!

فرهنگ یعنی:

دوست هایت را مقابل جنس مخالف ضایع نکنی...!

فرهنگ یعنی:

آشغال را از ماشین به بیرون پرت نکنیم و با حیوانات و محیط زیست مهربان باشیم...!

تعربف فرهنگ به زبان ساده در صدای معلم

فرهنگ یعنی:

از چشمی درب خانه مان رفت و آمد همسایه ها را چک نکنیم...!

فرهنگ یعنی:
تا کسی برایمان کادو خرید سریع قیمت آن را در نیاوریم...!

فرهنگ یعنی:
به خاطر  یک دقیقه پیاده روی ، پارک دوبل نکنیم...!

فرهنگ یعنی:

بدون تردید ؛ رعایت نکردن قوانین رانندگی نشانه زرنگی ما نیست...!

فرهنگ یعنی:

منظم، کم حرف، وقت شناس، مطالبه گر، فقر زدا و مستدل باشیم‌.

به خاطر خودمان و نسل بعدمان بافرهنگ باشیم...


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تعربف فرهنگ به زبان ساده در صدای معلم

منتشرشده در آموزش نوین

گروه رسانه/

ارتباط میان کتاب خوانی و رشد تفکر انتقادی در بچه ها و دانش آموزان

 به یاد می‌آورم دانش‌آموز کلاس سوم دبستان بودم، مدرسه‌مان کتابخانه‌ای داشت، درست است که کتاب‌هایش کهنه و کُمدهایش زوار در رفته بودند؛ اما اسمش کتابخانه بود و من عضو فعال کتابخانه! از طریق این کتابخانه در کودکی با کتاب‌های «هوشنگ مرادی کرامانی»، «محمد میرکیانی» و شعرهای «مصطفی رحمان‌دوست» آشنا شدم و زندگی را آموختم و بهتر شناختم.

حالا سه دهه از آن روزها می‌گذرد، سه دهه از آن روزهایی می‌گذرد که مدرسه ما در «بندر دیّر» کتابخانه داشت! الآن من معلم و مُدیر شده‎ام و شاهد مدارسی هستم که کتابخانه ندارند، کتاب ندارد، بی‌شک مدرسه‌ای که کتابخانه ندارد، بچه کتابخوان هم کمتر خواهد داشت!

همان‎طور که جومپا لاهیری (برنده جایزه ادبی پولیتزر در سال ۲۰۰۰) گفت: «بهترین چیز در مورد کتاب این است که می‎توانید بدون تکان دادن پاهای خود سفر کنید.» ما چیزهای بسیار خوبی از کتاب یاد می‎گیریم. آنها ما را بدون اینکه شخصاً به آنجا برسیم، وارد دنیای تخیل خود می‌کنیم. به‌عبارتی مانند تماشای تلویزیون، بسیاری از تصویرهای کتاب و داستان‌ها و شخصیت‌هایش را در ذهن خودمان جان می‌دهیم. از این‌رو، کتاب خواندن کنشی مهم و مثبت در زیست کودکان و دانش‌آموزان دانسته می‌شود که از طریق خانواده و مدرسه می‎‌تواند به عادتی مثبت در آن‌ها تبدیل شود؛ چون کتاب‌خواندن فواید بسیاری دارد.

ارتباط میان کتاب خوانی و رشد تفکر انتقادی در بچه ها و دانش آموزان

یکی از مهم‌ترین فواید کتاب خواندن دانش‌آموزان این است که با تمرین دادن به مغز و ایجاد تفکر بیشتر باعث افزایش دانش می‌شود. آن‌ها با کتاب‌خواندن، ذهن‌شان فعال و توانمند می‌شود و قادر می‌شوند تا در زمینه‌های مختلف ایده‌پردازی و ایده‌سازی کنند و با شناخت بیشتری با زندگی و پدیده‌های آن مواجه شوند. فراتر از این، کتاب به افراد این امکان را می‌دهد که با خوانش کلمات آن، از توانایی‌های تحلیلی خود استفاده کنند، حافظه را تحریک کنند و حتی افق فکر خود را با خواندن کلمات از یک صفحه گسترش دهند؛ چون خواندن یک فرآیند عصبی زیستی است که روی عضلات مغز شما کار می‌کند.

بدیهی است که توانایی برقراری ارتباط مؤثر افراد با جامعه، یک مهارت مهم در زندگی به‌شمار می‌رود که کتاب‌خواندن در این زمینه نقش به سزایی دارد، چگونه؟ افراد با خواندن کتاب‌های مختلف از مناطق مختلف، در کنار فراگیری تجربیات زیسته دیگران، کلمات جدیدی را یاد می‌گیرند. این کلمات به آنها کمک می‌کند تا مهارت‌های واژگانی خود را اصلاح کنند و ارتباطات خود را بهبود بخشند، چون کتاب خواندن دایره لغات همه افراد را گسترش می‌دهد، به‌ویژه بچه‌ها را؛ چون آن‌ها با خواندن کتاب‌های متنوع، کلمات جدیدتری یاد می‌گیرند و دایره لغات آن‌ها توسعه می‌یابد. 

ارتباط میان کتاب خوانی و رشد تفکر انتقادی در بچه ها و دانش آموزان

از دیگر فواید حضور کتاب در زندگی بچه‌ها، می‌توان به این اشاره کرد که خواندن و درست‌خوانی را در آن‌ها تقویت می‌کند. علاوه بر این، توانایی‌های تفکر انتقادی آن‌ها و تحلیل‌شان را در پردازش اطلاعات رشد می‌دهد؛ چون وقتی بچه‌ها مطالعه می‌کنند، این فرصت را پیدا می‌کنند به چیزهایی فکر کنند که حتی در زندگی واقعی وجود ندارند یا در گذشته وجود داشته‌اند. برای مثال، در مورد فرهنگ‌ها، رویدادها و افرادی که نامشان را نشنیده‌اند، یاد می‌گیرند. این کار توانایی تفکر بچه‌ها را افزایش می‌دهد. خواندن یک فرآیند عصبی زیستی است که روی عضلات مغز شما کار می‌کند.

پزشک‌ها می‌گویند در کودکی به بچه‌ها شیرینی ندهید تا ذائقه بچه‌ها در بزرگی به سمت شیرینی نرود و دچار بیماری نشوند؛ اما در عوض، آن‌ها بر رسوخ کتاب به زندگی بچه‌ها از دوران کودکی اصرار و تاکید می‌کنند از کودکی به بچه‌ها کتاب بدهیم تا در بزرگسالی کتابخوان بشوند و رسم کتابخوانی را به بچه‌ها و نوه‌های خود بیاموزند.

ارتباط میان کتاب خوانی و رشد تفکر انتقادی در بچه ها و دانش آموزان

تجربه نشان داده، محال است پدر و مادری کتابخوان باشند و بچه‌هایشان کتابخوان نشوند. راه نهادینه‌کردن کتابخوانی از خانواده می‌گذرد؛ چون بچه‌ها به حرف‌های ما گوش نمی‌دهند؛ ولی به رفتار ما چرا! همین چند روز پیش دانش‌آموز کلاس اولی مدرسه‌مان «مازیار» برای جشن شکوفه‌ها کتاب داستان‌های شاهنامه آورده‌ بود و با شوق از کتاب‌ها می‌گفت و به رُفقای هم کلاسی‌اش هدیه می‌داد؛ چون او پدر و مادر کتابخوان و کتاب‌شناسی دارد.

در کنار نقش خانواده‌ها در مجذوب کردن بچه‌ها به کتابخوانی، مدرسه نقش مهم‌تری را ایفا می‌کند؛ چون مدرسه نهادی است که بچه‌ها بخش عمده‌ای از زمان مفید خود را در آن می‌گذرانند. از سوی دیگر، وابسته بودن آینده حرفه‌­ای و علمی دانش‌آموزان به موفقیت در مدرسه، تأثیرگذاری آن را دوچندان می­ کند. بنابراین چنانچه طرحی برای ارتقاء کتابخوانی در چارچوب مدرسه و منطبق بر برنامه‌­های آن صورت گیرد، با توجه به حمایت خانواده و نیز اثرگذاری مدرسه به­‌ویژه در دوره­‌های ابتدایی، احتمال موفقیت بالایی خواهد داشت.

ارتباط میان کتاب خوانی و رشد تفکر انتقادی در بچه ها و دانش آموزان

در مدرسه از یک طرف داشتن کتابخانه، کتاب و کتابدار و از طرف دیگر، معلم و مدیر و کادر مدرسه کتابخوان می‌توانند شوق خواندن در بچه‌ها ایجاد کنند. بنابراین وجود مُدیر و معلم کتابخوان در مدرسه شانسی برای سوق دادن بیشتر بچه‌ها به سمت کتاب و کتابخوانی است.

اختصاص ساعت کتابخوانی در مدارس، فریادی است که سال‌ها مروجان و دلسوزان کتاب سر می‌دهند؛ اما تاکنون به سرانجامی نرسیده است. اگر بگوییم نواختن زنگ نمادین کتاب در مدارس در هفته کتاب بالاترین دستاورد ما از هفته کتاب است، حرف گزافی نزده‌ایم!

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)


ارتباط میان کتاب خوانی و رشد تفکر انتقادی در بچه ها و دانش آموزان

منتشرشده در معرفی کتاب

بررسی نقش وزارت آموزش و پرورش و چالش های مربوط به برگزاری آزمون های نهایی سال آینده در صدای معلم  بر اساس مصوبه شورای‌ عالی انقلاب‌ فرهنگی در کنکور سال آینده، میزان سهم تأثیر معدل به‌ صورت قطعی در پایه دوازدهم، ۵۰ درصد خواهد بود لذا آزمونهای خرداد ماه پایه‌های دهم، یازدهم و دوازدهم در دوره متوسطه دوم در سال آینده به صورت نهایی برگزار خواهد شد که دانش آموزان ترمیم معدل را نیز باید به این آمارها اضافه کرد.

بر این اساس وزارت آموزش و پرورش موظف است نسبت به فراهم آوردن زمینه و امکانات برای برگزاری امتحانات نهایی دوره دوم متوسطه، اقدام لازم را با مشارکت سایر دستگاه‌ها و مراجع ذی‌ ربط به عمل آورد و همچنین منابع لازم برای برگزاری امتحانات نهایی دوره دوم متوسطه را به استناد ماده ۸ مصوبه جلسه ۸۴۳ شورای عالی انقلاب فرهنگی تاریخ ۱۵ تیر ۱۴۰۰، در بودجه سنواتی لحاظ کند و گزارش چگونگی برگزاری امتحانات نهایی را هر سال به شورای عالی آموزش و پرورش ارائه دهد.

بنابراين گزارش، در سال تحصیلی 1402 -1403 ، امتحان نهایی در پایه‌های دهم و یازدهم  نیز برگزار می‌شود؛ به این شکل که دانش‌آموزان در پایه دهم در علوم تجربی و ریاضی در ۹ درس و در علوم انسانی و معارف در ۱۱ درس و در پایه یازدهم در علوم تجربی در ۱۱ درس، در علوم ریاضی در ۱۲ درس و در ادبیات و علوم معارف در ۱۲ درس امتحان نهایی دارند.

علاوه بر هزینه‌های بالای برگزاری امتحانات نهایی و تهیه امکانات و تأمین نیروی انسانی ماهر در برگزاری آن، مدیریت حوزه‌های اجرایی امتحانات نهایی و بحث سلامت و امنیت آزمون ها و مهم‌تر از همه مدیریت حوزه‌های تصحیح اوراق امتحانی که به صورت الکترونیکی خواهد بود نیز از مباحث جدی است که از هم اکنون آموزش و پرورش باید تدابیر لازم را برای این موضوعات بیاندیشد.

از چالش حوزه‌های تصحیح الترونیکی در سال گذشته که برای اولین بار انجام شد این بود که چون سرعت انجام کار در تصحیح الکترونیکی کم بود و هزینه‌ها نسبت به سالهای  قبل تغییری نداشت، معلمین تمایل چندانی به مشارکت در تصحیح الکترونیکی نداشتند. خستگی چشم‌ها هنگام تصحیح الکترونیکی، نداشتن سیستم و هزینه‌های اینترنت، عدم آشنایی با روش‌ها و برنامه‌های تصحیح نیز از عواملی بودند که استقبال را از این کار را کم کرده بود. اگر چه سیستم و اینترنت در حوزه‌های تصحیح در اختیار مصححین قرار داشت، ولی استقبالی از آن نشد. همچنین حق‌الزحمه تصحیح اوراق امتحان نهایی در ادوار گذشته نیز با کلی تأخیر و بعضاً چند مرحله‌ای پرداخت می‌شود که این امر نیز نارضایتی همکاران را به دنبال داشته است.  بالاخره با کلی تأخیر در اعلام نتایج امتحانات نهایی و دعوت‌های متعدد از معلمان، این کار انجام شد.

بررسی نقش وزارت آموزش و پرورش و چالش های مربوط به برگزاری آزمون های نهایی سال آینده در صدای معلم

در مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش آمده است که دبیران پایه دوازدهم موظف هستند که حداقل دو برابر تعداد دانش‌آموزان خود از اوراق امتحان نهایی راتصحیح نمایند.

با وجود همه این چالش‌ها و مشکلات و افزایش حدود سه برابری تعداد شرکت کنندگان پایه های دهم، یازدهم و دوازدهم در امتحانات نهایی امسال، از هم اکنون آموزش و پرورش باید به فکر برگزاری مطلوب  و بدون چالش در امتحانات نهایی سال آینده باشد و تمهیدات و اقدامات لازم را پیش‌بینی و مهیا نماید.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

بررسی نقش وزارت آموزش و پرورش و چالش های مربوط به برگزاری آزمون های نهایی سال آینده در صدای معلم

منتشرشده در دانش آموز

تحلیلی بر روز دانش آموز و ویژگی های نسل جدید در صدای معلم  دانش آموزان، پرجمعیت ترین قشر جامعه هستند و همه ی دولت ها برای آنها هزینه و برنامه ریزی لازم را انجام می دهند.پس از جنگ جهانی دوم و به یاد تمام دانش آموزانی که از همه کشورهای درگیر در طول جنگ کشته شدند،17 نوامبر هرسال به عنوان روز جهانی دانش آموز تعیین شد.

در مملکت ما، روز 13 آبان هر سال که مصادف با حضور و شهادت 56 تن از دانش آموزان در دانشگاه تهران بود ، گرامی داشته می شود . گرامی داشت این روز تنها به خاطر مناسبت های آن نیست، بلکه هدف یادآوری توانمندی های نسلی است که فردا را می سازند. همچنان که فردای بعد از پیروزی انقلاب سال 57 را ساختند.

سال هاست که 13 آبان گرامی داشته می شود.این روز، اولین و آخرین بار در هرسال است که احساس می شود دانش آموزان هم وجود دارند.صبح این روز، احساسات پاک میلیون ها دانش آموز برانگیخته می شود و تا قبل از ظهر با قرائت بیانیه ای که لحنی خشک و رسمی دارد، دوباره به خواب می رود و ما در مقام مسئول اداره، مدیرمدرسه و حتی مربی، دانش آموزان را بچه هایی فرض می کنیم که همچنان باید بازی کنند و با چیزی سرگرم شوند. برای همین است که آنها را با چند طرح ابلاغی و مانور زلزله و انتخابات دانش آموزی مشغول می سازیم.بنابراین در بعضی از روزهای سال فقط به حضور همگانی آنها و مشت های گره کرده و حنجره های رسایشان محتاجیم.

ما کمتر به اندیشه های آنها، اندیشیده ایم و هیچ فکر نکرده ایم که ممکن است در سری کوچک، فکری بزرگ لانه کرده باشد ؛ پس بیائیم بچه ها را بیش از این دست کم نگیریم. آخر؛ بسته به نوع نگاه و مواجه امروز ما با آنهاست که فردا این خیل عظیم، آینده ساز یا آینده سوز خواهند شد.

پیش تر نظام آموزشی و البته به خاطر نوپا و بی سابقه بودن آن، به شیوه پلکانی و پادگانی اداره می شد. معلم به یک مامور یا نیروی اعزامی از مرکز شباهت داشت که باید کارش را که عبارت از آموزش خواندن ، نوشتن ، حساب کردن و یک سری اطلاعات عمومی بود، به نحو احسن انجام دهد. در کلاس یک نفر بلند بلند حرف می زد و فکر می کرد و بقیه شنونده بودند.تداوم این عادت، جز خستگی و بی حوصلگی روزافزون برای معلم و شاگرد در پی نداشت. یک علت وجود حجب و حیای مفرط در رفتار اجتماعی معلمان نیز به واسطه ی همین یک تنه و یک طرفه کارکردن آنها بود که به تدریج از شادابی روحی شان کاسته می شد.به همین خاطر بود که در فرهنگ و ادبیات ما، معلم را شبیه شمع تعبیر کرده اند که مردنی تدریجی دارد که تنها برخی از شاگردان امکان بهتر و راحت تر نشستن در نزدیک معلم را داشتند.اما دانش آموز امروز دیگر فقط به خواندن و حساب کردن نیاز ندارد و باید بتواند در جامعه حضور فعال داشته باشد و به ایفای نقش بپردازد.

تحلیلی بر روز دانش آموز و ویژگی های نسل جدید در صدای معلم

دانش آموز امروز دیگر در وادي برهوت نيست كه تشنه اطلاعات باشد.او در اقيانوسی از اطلاعات غوطه ور است. اکنون بايد به دانش آموزان كمك کرد كه چگونه اطلاعاتشان را گزینش، دسته بندي و معني دار سازند.

امروزه دانش آموزان چونان نسل سالهای انقلاب و جنگ، تشنه نیستند و همین فرایند تربیت را دچار مشکل می سازد. اوضاع تحصیلی نگران کننده تر از قبل است و چه بسا در آینده وخیم تر هم بشود .ظهور و اشاعه ی پی در پی امکانات دیجیتالی و اینترنتی و سوءاستفاده از آنها نیز بر وخامت اوضاع افزوده است. در ادامه این وضعیت، نگه داشتن دانش آموزان در صف های نماز جماعت و ترغیب آنها به شرکت در مسابقات چندگانه فرهنگی ، به راحتی گذشته نیست.به همان اندازه که قبول برنامه ها ی تربیتی معمول برای این نسل گنگ خواب دیده، دشوار و حتی غیرممکن است، مواجه و برخورد با آنها نیز از سوی معلمان و مربیان ناآشنا به مظاهر فرهنگی جدید، سخت و ناگوارمی نماید.

تحلیلی بر روز دانش آموز و ویژگی های نسل جدید در صدای معلم

با دانش آموزان امروز دیگر نمی شود و نمی توان به طور انفعالی برخورد کرد.آنها ممکن است بیشتر از بزرگترها ندانند اما معلوم نیست که بهتر از آنها هم ندانند. اگرچه در بسیاری زمینه ها ( مثل کامپیوتر و اینترنت) بیشتر از معلمانشان می دانند و می توانند.دانش آموز فردا، بیشتر به یک معترض می ماند که به راحتی کمبودها و مشکلات درس و مدرسه اش را مثل سایر مجامع صنفی فریاد می زند.دیگر دلسوزی صرف نسبت به آنها جوابگو نیست و به شدت منتظر احترام و توجه هستند.

تحلیلی بر روز دانش آموز و ویژگی های نسل جدید در صدای معلم

 چندی است صدای پای این نسل در هیئت های مختلفی نظیر دهه هشتادی، نسل زد، نسل نت و امثال آن در کوچه و خیابان شنیده می شود.در حالی که بسیاری خانواده ها، این نسل را همین طور که هستند، پذیرفته و با آنها کنار آمده اند، اما نظام اجتماعی و سیاسی هنوز با آنها سوء تفاهم خاصی دارد به طوری که اگر تا دیروز مدیر مدرسه ای، والدین دانش آموز را احضار می کرد و تذکر می داد، والدین معمولا طرف مدرسه را می گرفتند و با هم مقابل دانش آموز می ایستادند اما امروز ،اغلب طرف دانش آموز هستند.

در جریانات سال گذشته، اگر چه بسیاری از خانواده های به تنگ آمده از مشکلات و معضلات موجود، با فرزندان شلوغ خویش همدل بودند اما بنا به روحیه محافظه کاری بزرگسالی و نیز برای حفظ فرزند خویش از خطرات احتمالی ، با تداوم فعالیت های آنها مخالفت می کردند.. این در حالیست که بخش زیادی از اعتراضات این نسل، نه به خاطر کمبود و گرانی و تورم و بیکاری و بی پولی بلکه به واسطه عوارض ناشی از شکاف عمیق نسلی است که خوش دارند به نحوی خود را نشان دهند.

تحلیلی بر روز دانش آموز و ویژگی های نسل جدید در صدای معلم

نسل زد یا دهه هشتادی ها، برخلاف آنچه معمولا مسئولان در نکوهش و مذمتشان گفته و می گویند، همسویی و همکاری خوبی در امور اجتماعی دارند.آنها با مشاهده ناکارآمدی نظام آموزشی و بنا به بی علاقگی نسبی که به ادامه تحصیل و دانشگاه رفتن دارد، به جای مدرک محوری به مهارت محوری روی آورده و مثلا به راحتی با مدیریت یک پیج اینستاگرامی، فعال شده و خیلی زود شبیه یک کارمند با تحصیلات عالی، درآمد کسب می کند. همین طور در هنگام شیوع کارونا، به واسطه آمادگی و مهارتی که در استفاده از اینترنت و گوشی همراه داشت، بی صدا و بی ریا به کمک نظام آموزشی رفت و هم راحت درسهای خویش را در خانه خواند و هم از دور به معلمان و مدارس ناآشنا به فن آوری های دیجیتال، درس داد! بچه ها هم میهن و مردم و میراث های ملی شان را دوست دارند. آنها فقط بر عکس بزرگترها، به واسطه صداقت و صراحتی که در بیان حرفهایشان دارند، تنگناهای تلنبار شده در مسائل مختلف مثل تربیت دینی و آموزش سیاسی را قبل از همه و بی هوا، فریاد زده اند و چون تصور می کنند فعلا چیز زیادی برای از دست دادن ندارند، در این مسیر، جسورتر و غیرمتعارف تر فعالیت می کنند.

مدرسه، نمونه کوچکی از جامعه ای بزرگ است که باید در آن مهارت های زندگی تمرین شود.یکی از این مهارت ها، حق اعتراض و انتقاد است که باید ضرورت استفاده به موقع از آن برای آنها نهادینه شود.

تحلیلی بر روز دانش آموز و ویژگی های نسل جدید در صدای معلم

( کلاسی که توسط دانش آموزان اداره می شود )

 

خشونت ورزی در همه جا بد است و در مدرسه بدتر.

استفاده از زور و اجبار در یاددهی بی فایده می باشد. چوب تر و تازیانه را باد برده است. معلمی که تدبیر چندانی ندارد، تنبیه آن چنانی دارد.حتی در وقت تنبیه آنها باید باور کرده باشند. به گفته ژان پیاژه، «هرگاه بخواهیم چیزی را به دانش آموز یاد بدهیم، مانع شده ایم تا او خود آن را کشف کند».

اکنون به تجربه ثابت شده است که؛ نخستین اصل در آموزش این است که هیچ چیز قابل آموزش نیست! برای همین است باید شوق دانستن را در آنها بیدار کرد و الا چه بسا دانستنی های بیشتری نسبت به ما می آموزند.

دانش آموزان کلاسی را دوست دارند که جای سخن گفتن و شنیدن و با هم خندیدن فراوان باشد.

تحلیلی بر روز دانش آموز و ویژگی های نسل جدید در صدای معلم

شادی در کلاسی است که سرشار پرسش گری، کنجکاوی و عاری از ترس و اجبار می باشد.

باید هر دانش آموز را آدم بزرگی تصور کنیم که بعید نیست در آینده ای نزدیک، محتاج کمکش خواهیم شد.

از تمام آنها انتظار نخبه و تیزهوش شدن نداشته باشیم و یادمان باشد که این شاگردان متوسط بوده اند که دنیا را تغییر داده اند.

تحلیلی بر روز دانش آموز و ویژگی های نسل جدید در صدای معلم

دانش آموزان با اظهار نظر احساس کفایت می کنند و از صحبت با بزرگترها لذت می برند. آنها از حس همانندسازی برخوردارند و لذا ملاقات و صحبت با افراد موفق و مشهور را دوست دارند و این طور بهتر و راحت تر به خودباوری می رسند و لذا در مدرسه خوب است هر از گاهی جلسات سخنرانی و پرسش و پاسخ با اشخاص معروف برپا شود.

هدف آموزش،کشف و شکوفایی خلاقیت در بچه هاست که البته خلاقیت بدون کنجکاوی ممکن نمی گردد. کنجکاوی نیز مشخصه ی منحصر به فرد دوران کودکی است.

متاسفانه به واسطه کیفیت تعلیم و تربیت از سوی بزرگسالان، شور کنجکاوی از طریق فقدان پاسخ های اقناعی خاموش می شود و کمی بعد خود را بین اعتراضات خیابانی و رفتارهای ناگهانی نشان می دهد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تحلیلی بر روز دانش آموز و ویژگی های نسل جدید در صدای معلم

منتشرشده در دانش آموز

پیشنهاد صدای معلم به موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان در مورد احیای منطقه پنبه‌ چوله برای رفاه معلمان  جستارگشایی

امروزه  « گردشگری » یک پدیده اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است که منجر به جابه جایی مردم به مکانهایی خارج از محیط معمول زندگی آنها برای اهداف شخصی، تجاری و... می شود. همه ما در دوره‌های مختلف زندگی تجربه  « گردشگر » بودن را حداقل در ابعاد کوچک با یک سفر یک روزه داشته‌ایم.

در هزاره سوم ؛ گردشگری و توریسم به یک صنعت بسیار استراتژیک و اولویت‌دار تبدیل شده است به طوری که کشور ترکیه در سه‌ ماهه اخیر ۲۰ میلیارد دلار (بیش از صادرات سالانه نفت ایران) از صنعت توریسم درآمد داشته است. ایران به طور بالقوه یکی از ده کشور مهم و جذاب توریستی دنیاست که در صورت فراهم شدن زیرساخت‌ها صنعت توریسم می‌تواند جایگزینی مناسب برای خام فروشی نفت و سایر منابع و معادن باشد.

مازندران؛ قلب گردشگری سیاحتی

در حوزه گردشگری داخلی، قطب‌های توریستی ایران عمدتا حول شهرهای مشهد (گردشگری مذهبی) ؛  اصفهان/شیراز (گردشگری تاریخی) ؛  مازندران/گیلان (گردشگری تفریحی) ؛ اردبیل/سرعین(گردشگری درمانی) ؛ کیش و قشم (گردشگری تجاری/سیاحتی) و...می‌چرخد.

از این بین استانهای شمالی مازندران جذابیت و دسترسی بیشتری برای قاطبه ایرانیان به ویژه فرهنگیان دارد به طوری که تمام مناسبت‌ها و حتی تعطیلات پایان هفته این خطه پذیرای میلیونها نفر از هموطنان و هزاران نفر از فرهنگیان سراسر کشور می‌باشد.

از طرفی گرچه اردوگاه هایی مانند میرزا کوچک‌خان اسم آموزش و پرورش را یدک می‌کشد ولی این مراکز رویکرد اردویی/ دانش‌آموزی داشته و یا همانند باشگاه فرهنگیان در کلان شهرها به‌ نام ما و به کام از ما بهتران است. به عبارتی ، در حال حاضر برای اسکان ارزان و فراگیر فرهنگیان در شمال مجموعه و مکان در خوری از سوی آموزش و پرورش و مجموعه‌های وابسته‌ای چون صندوق ذخیره و شرکت های اقماری جانمایی و تدارک دیده نشده است.

پیشنهاد صدای معلم به موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان در مورد احیای منطقه پنبه‌ چوله برای رفاه معلمان

مزیت نسبی پنبه‌ چوله مازندران

با توجه به سیر صعودی گردشگری داخلی  و به ویژه فراگیر شدن آن بین جامعه هشت میلیونی خانواده فرهنگیان کشور، لزوم تدارک و ضرورت ساخت مجموعه‌های فرهنگی ،رفاهی و تفریحی برای این قشر متوسط به پایین امری بایسته و اقدامی شایسته می‌باشد.

یکی از مکان‌هایی که علاوه بر دسترسی آسان‌تر دارای قابلیت‌ها و مزیت نسبی با رویکرد مجموعه‌ رفاهی،تفریحی و گردشگری دارد حوالی روستای توریستی پنبه‌چوله مازندران به مساحت شش هکتار با کاربری گردشگری است.

جالب‌تر آنکه زمین پنبه‌چوله متعلق به موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان بوده و به خاطر موقعیت خاص (دسترسی آسان به دریا، فرودگاه و مناطق کوهستانی و تجاری در استان مازندران) یکی از بهترین گزینه‌ها برای ایجاد پایگاه متمرکز گردشگری چهارفصل برای فرهنگیان سراسر کشور است.

پیشنهاد صدای معلم به موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان در مورد احیای منطقه پنبه‌ چوله برای رفاه معلمان

صندوق ذخیره بررسی کند

از مدیر عامل صندوق ذخیره فرهنگیان، هیئت امنا و هیئت مدیره محترم موسسه فرهنگیان سراسر کشور انتظار می‌رود ضمن بررسی کارشناسی پیشنهاد احداث مجتمع فرهنگی رفاهی در پنبه‌چوله مازندران (واکاوی ابعاد قضیه و کم و کیف این پیشنهاد خام) نسبت به اصل موضوع (احداث و راه اندازی مجموعه‌های درخورِ شان و منزلت و البته با لحاظ توان اقتصادی فرهنگیان در مناطق توریستی کشور)همت گماشته و خدمتی ملموس و حرکتی درخور جامعه فهیم فرهنگیان انجام دهند.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

پیشنهاد صدای معلم به موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان در مورد احیای منطقه پنبه‌ چوله برای رفاه معلمان

منتشرشده در یادداشت

نگاه و تحلیل علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از ملاقات علیرضا منادی با معلمان حق التدریس

« وقتی بعضی چیزها در خاطراتت و یا در تصوراتت می‌پوسند، قوانین سکوت دیگر کار نمی‌کنند. این درست مثل این است که خانه دارد در آتش می‌سوزد و تو دلت می‌خواهد فراموش کنی که خانه در حال سوختن است. اما نبودنِ آتش هم تو را نجات نمی‌دهد. سکوت دربارۀ یک مسئله فقط آن‌را بزرگ‌تر می‌کند، رشد می‌دهد و همه چیز را می‌پوشاند » .

تنسی‌ ویلیامز
از کتاب'' گربه‌ روی‌ شیروانی‌ داغ"

***

کلیپی دست چین شده و کوتاه ؛ علیرضا منادی رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی را در ملاقات با تعدادی از « معلمان حق التدریس » نشان می دهد .

این فیلم واکنش های بسیاری را در فضای مجازی و محافل گوناگون برانگیخت و برخی خواهان استعفا و یا کناره گیری این نماینده مجلس شدند .

( فیلم را مشاهده فرمایید : )

خبرگزاری تسنیم نوشت :

اخیراً فیلمی در فضای مجازی با عنوان رفتار عجیب و زننده یکی از نمایندگان مجلس در دیدار با مردم منتشر شده که با واکنش‌های منفی همراه بود.

در این فیلم، منادی نماینده تبریز و رئیس کمیسیون آموزش مجلس به جای گوش دادن به توضیحات و درد و دل‌های معلمانی که از استان‌های دیگر به دفتر وی آمدند، با رفتار‌هایی که در ‌شان یک نماینده، به ویژه رئیس کمیسیون نیست با این افراد برخورد می‌کند. معلمانی که با وجود نق زدن های فراوان و گلایه های بی شمار که جزئی فرهنگ سازمانی مدرسه و نیز جامعه شده است ؛ سال هاست که در موسم انتخابات ، ستادهای انتخاباتی را می چرخانند و تبلیغات می کنند و رای جمع می کنند و یا بزرگ ترین هنر و زرنگی شان آن است که با وجود تحصیلات بالا ، بعدها « میرزابنویس » نمایندگان مجلس شوند فقط برای این که از دردسر و زحمت حضور در کلاس ها و مدرسه رهایی یابند.

در این فیلم، فردی به نمایندگی از معلمانی که از استان خوزستان آمده بودند، مشکلات صنفی خود را به رئیس کمیسیون آموزش منتقل می‌کند اما آقای منادی رفتارهای عجیبی همچون باد زدن خود با چند ورقه کاغذ، بازی دادن صندلی و حتی مشغول شدن به خوردن تنقلات از خود بروز می‌دهد.

این گونه حرکات ناشایست که نه در‌ شأن مجلس است و نه کرسی نمایندگی، آن هم در حالی که مجلس انقلابی در دوره یازدهم با حضور بسیاری از نماینده‌های مردمی و دلسوز توانسته گام‌های بزرگی در جهت مصالح و منافع کشور بردارد، ضربه مهمی را به اعتبار نمایندگی وارد می‌کند.

این اتفاق تلخ آن هم در سال انتخابات و در ارتباط با مردمی که ولی نعمت همین نمایندگان هستند، نشان می‌دهد که اولاً مردم باید در انتخاب یک شخص برای جایگاه نمایندگی باید تمام نکات لازم را بسنجند و فرد اصلح را انتخاب کنند و ثانیاً زنگ هشداری برای نهاد‌های نظارتی همچون شورای نگهبان است که اشخاص تأیید صلاحیت شده، توانایی حفظ شأن نمایندگی مجلس شورای اسلامی ایران را به ویژه در ارتباط با مردم داشته باشند.

این انتظار هست که هیئت رئیسه مجلس و همچنین هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان به این موضوع ورود پیدا کرده و با رفتارهای زننده این نماینده برخورد داشته باشند؛ همچنین منادی که فیلم وی با معلمان دست مایه کانال‌های ضد انقلاب شده، اگر واقعا دلسوز نظام است باید دست کم از این رفتار خود رسماً و بدون معطلی عذرخواهی کند » .

آن گونه که منادی بعدا توضیح می دهد این ملاقات در « تابستان » انجام شده است و البته جای پرسش و ابهام است که چرا این فیلم همان موقع منتشر نشد و علت این تاخیر معنادار چه بوده است ؟

( فیلم را مشاهده فرمایید :)

چیزی که عیان است و قابل کتمان نیست آن است که تعدادی از معلمان در آن جا شاهد و نظاره گر این حرکات بوده اند .

پرسش این است که اگر این حرکات « توهین آمیز » بوده و یا ناشایست ارزیابی شده است ؛  چرا آن معلمان همان جا و در همان زمان نسبت به این برخوردها حتی کوچک ترین انتقاد و یا اعتراضی بیان نکرده اند ؟

این معلمان که به « هوای استخدام » به دفتر این نماینده رفته اند و از قرار معلوم شب را هم در همان جا سپری کرده اند ؛ قرار است « فردا » کدام دانش آموز منتقد ، با شهامت و مسئول را در مدرسه تربیت کرده و تحویل جامعه دهند ؟ معلمانی که حاضر نیستند حتی از شان شهروندی و شخصی خود دفاع کنند ؟

آیا این معلمان پس از آن که استخدام شدند باز هم حاضرند برای احقاق حقوق قانونی و نیز دفاع از جایگاه آموزش ، در خیابان بخوابند ؟

( فیلم را مشاهده فرمایید : )

قصد دفاع از رفتار این نماینده را ندارم اما وقتی آقای منادی در سخنان خود ، هنر معلمان را در « چانه شان » خلاصه می کند ؛ باز هم چرا سکوت می کنند ؟

معلمانی که با وجود نق زدن های فراوان و گلایه های بی شمار که جزئی فرهنگ سازمانی مدرسه و نیز جامعه شده است ؛ سال هاست که در موسم انتخابات ، ستادهای انتخاباتی را می چرخانند و تبلیغات می کنند و رای جمع می کنند و یا بزرگ ترین هنر و زرنگی شان آن است که با وجود تحصیلات بالا ، بعدها « میرزابنویس » نمایندگان مجلس شوند فقط برای این که از دردسر و زحمت حضور در کلاس ها و مدرسه رهایی یابند

سکوت به معنای تایید است و زمانی خلاف آن ثابت می شود که موضعی آشکار و صریح بیان شود .

( فیلم را مشاهده فرمایید : )

منادی پس از این اعتراضات ؛ عذرخواهی می کند اما پرسش این است وقتی این نماینده از حجم زیاد کار و ترافیک و خستگی می گوید ؛ چرا برای دیگران نشست می گذارد  و با آنان گفت و گو می کند؟

آیا ایشان در آن نشست متوجه نیست که از ایشان فیلم گرفته می شود و یا حداقل باید « ظاهر » امر و نمایش را رعایت  می کرد ؟

آیا این نماینده ی مجلس که مهارت « نه گفتن » به دیگران را نیاموخته یا قادر به مدیریت زمان نیست ؛  آیا می ترسد که در آستانه برگزاری انتخابات مجلس ، طرفداران خود را از دست بدهد  و یا در سازمان رای تشکیکی حاصل شود ؟

معلمانی که با وجود نق زدن های فراوان و گلایه های بی شمار که جزئی فرهنگ سازمانی مدرسه و نیز جامعه شده است ؛ سال هاست که در موسم انتخابات ، ستادهای انتخاباتی را می چرخانند و تبلیغات می کنند و رای جمع می کنند و یا بزرگ ترین هنر و زرنگی شان آن است که با وجود تحصیلات بالا ، بعدها « میرزابنویس » نمایندگان مجلس شوند فقط برای این که از دردسر و زحمت حضور در کلاس ها و مدرسه رهایی یابند .

نگاه و تحلیل علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از ملاقات علیرضا منادی با معلمان حق التدریس

و کنش گرانی که پس از دیدن این صحنه ها ،  بلافاصله « جو زده » شدند  و عنان اختیار از کف دادند و بر طبل کهنه و همیشگی  « پوپولیسم » نواختند ؛ نشان دادند که صلاحیت هدایت « تغییرات » را در ماشین آموزش ایران ندارند و هنوز  از ملاک و معیار مهم باسوادی که همانا « سواد تغییر » است فرسنگ ها فاصله دارند .

و این واقعه ی کوچک و البته روزمره ، بخش مهمی از واقعیت های نظام آموزشی ایران و نیز جامعه بزرگ تر را عیان کرد .

نگاه و تحلیل علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از ملاقات علیرضا منادی با معلمان حق التدریس

به صراحت و بدون تعارف باید گفت که همه چیز در این جامعه به هم می آیند و به قول معروف :

 « در و تخته با هم جورند » .

هم مردم با مسئولان و هم مسئولان با مردمی که آنان را بالا برده اند .

منتشرشده در یادداشت

گروه استان ها و شهرستان ها/

نامه ی زیر توسط یکی از معلمان ساکن در استان خراسان جنوبی برای « صدای معلم » ارسال گردیده است .

این رسانه ی مستقل ؛ آمادگی خود را برای پاسخ مسئولان اعلام می کند .

منتشرشده در یادداشت
چهارشنبه, 23 -8156 15:01

جنگ و کودکان

بررسی تاثیر جنگ و خشونت بر کودکان در صدای معلم   آمارها تا این لحظه از کشته شدن 3200 کودک و مفقود شدن 800 کودک در حملات اسرائیل به غزه خبر می‌دهد!

باورنکردنی است...

تصور اینکه در این لحظات ، بی شمار کودک دیگر در چه شرایط دردناکی به لحاظ روانی و اجتماعی به سر می‌برند برای من قابل‌ هضم و توصیف نیست!

تمام حقوق اولیه کودکان در یک بحران نظامی به‌راحتی نقض می‌شود و به‌سرعت لابه‌لای اخبار از یاد رفته و تبدیل می‌شوند به آمارهایی برای توصیف وحشی‌گری...

قوانین بین‌المللی زیادی وجود دارند که حمله به مدارس را ممنوع می‌کند و جنگجویان را ملزم می‌کند که تأثیر خشونت بر کودکان را محدود کنند؛ در درگیری‌های اخیر در فلسطین اما گویی هیچ‌چیزی از قوانین و انسانیت وجود ندارد که به کار بی افتد و موتور خشونت علیه کودکان را خاموش کند!

کودکان به‌ شدت اثرات جنگ را احساس می‌کنند. هر چه کم سن تر باشند، مکانیسم‌های کمتری برای بیان واکنش‌های عاطفی که بخش طبیعی درگیری هستند مانند ترس، اضطراب و افسردگی دارند. همچنین فقدان حمایت روانی - اجتماعی بر عملکرد آن‌ها تأثیر می‌گذارد، به‌ویژه آن‌هایی که حتی در محیط‌های بدون تعارض به حمایت اضافی نیاز داشته‌اند.

بررسی تاثیر جنگ و خشونت بر کودکان در صدای معلم

اختلالات روانی متعددی میراث جنگ برای کودکانی خواهد بود که جان سالم به درمی‌برند، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، اختلالات اضطرابی، عملکردی و افسردگی از جمله آن‌هاست.

برخلاف بسیاری از ناملایمات که در دوران کودکی با آن مواجه هستیم، بلایای جمعی ممکن است مستقیماً بر مجموعه وسیعی از زمینه‌هایی که سازگاری و ناسازگاری کودک در آن آشکار می‌شود (مانند خانواده، مدارس، محله) تأثیر بگذارد و آن‌ها را مختل کند.

هم در غزه و هم در اسرائیل، که تعداد تلفات غیرنظامیان همچنان رو به افزایش است، با هر حمله هوایی و شلیک موشک، احساس امنیت کودکان بار دیگر از بین می‌رود و عواقب ناگواری برای رفاه طولانی‌ مدت آن‌ها خواهد داشت. در سرتاسر جهان، کودکانی که در مناطق درگیری زندگی می‌کنند شاهد کشته شدن دوستان و خانواده‌های خود و تبدیل‌شدن مدارس و بیمارستان‌ها به آوار بوده‌اند. آن‌ها از غذا، دارو و کمک‌های حیاتی محروم شده‌اند و در حالی‌ که از جنگ فرار می‌کنند از زندگی خود جداشده‌اند. تلفات روانی زندگی از طریق درگیری مداوم، بدون دانستن اینکه آیا این روز آخرین روز زندگی آن‌ها خواهد بود یا خیر، بسیار زیاد است. زنده ماندن برای آن‌ها فقط شروع است. رویدادهای ناراحت‌کننده مرتبط با تعارض می‌تواند به طرق مختلف بر سلامت روانی و عاطفی کودکان تأثیر بگذارد و در صورت عدم درمان تأثیر طولانی‌ مدتی خواهد داشت.

بررسی تاثیر جنگ و خشونت بر کودکان در صدای معلم

هفت تأثیری که جنگ بر سلامت روان کودکان می‌گذارد را می‌توان این‌گونه دسته‌بندی کرد:

1- اضطراب، تنهایی و ناامنی

بسیاری از کودکانی که در مناطق درگیری زندگی می‌کنند خانه‌های خود را در اثر گلوله‌باران ازدست‌ داده‌اند، از محله‌های خود آواره شده‌اند و مجبور شده‌اند دوستان و خانواده خود را ترک کنند. چنین از دست دادن و اختلال می‌تواند منجر به نرخ بالای افسردگی و اضطراب در کودکان آسیب‌دیده از جنگ شود. اهمیت خانواده، و پرورش و حمایتی که از فرزندان می‌کند، به این معناست که جدایی از والدین می‌تواند یکی از مهم‌ترین مصائب جنگ، به‌ویژه برای کودکان کوچک‌تر باشد.

احمد یکی از فعالین کار با کودکان جنگ‌زده در سوریه: «[بچه‌ها] همیشه استرس دارند. اضطراب مداوم. ما متوجه می‌شویم که کودکان سوری، از طریق کار با آن‌ها، شبیه کودکان دیگر نیستند. همیشه استرس دارند؛ به هر صدای ناآشنا، اگر صندلی حرکت کند، یا اگر درب بسته شود، واکنش نشان می‌دهد. این نتیجه ترس آن‌هاست – از صدای هواپیما، موشک، جنگ.»

یک مدیر مدرسه در یمن چنین می‌گوید: «دیدن ویرانی‌ها و آوارهای به‌جامانده از جنگ در منطقه، به‌ویژه بقایای مدرسه‌ای که یک کودک در آن درس می‌خواند، وخامت رفاه روانی اجتماعی کودکان را بیشتر کرده است. او اضافه کرد: کودکان شروع به نشان دادن علائم اضطراب مزمن، ترس و ناامنی کرده‌اند.»

این حالت دائمی اضطراب می‌تواند منجر به خیس شدن در رختخواب، مشکل در به خواب رفتن، کابوس و روابط تیره با عزیزانشان شود.

بررسی تاثیر جنگ و خشونت بر کودکان در صدای معلم

2- کناره‌گیری عاطفی

کودکانی که در معرض چندین منبع خشونت قرار می‌گیرند، ممکن است در نهایت حساسیت‌زدایی و بی‌حس شوند، که این احتمال را افزایش می‌دهد که رفتار پرخاشگرانه‌ای را که شاهد آن هستند، تقلید کنند و چنین خشونتی را عادی تلقی کنند. این به‌نوبه خود می‌تواند بر توانایی آن‌ها در ایجاد روابط موفق با دیگران در درازمدت تأثیر بگذارد.

اولها، مادر هفت فرزند از شمال اوکراین توضیح داد: ما به بمباران عادت کرده‌ایم، تقریباً یک سال گذشته است، بنابراین به آن عادت کرده‌ایم. هر چه بیشتر طول بکشد، سخت‌تر است. بچه‌ها به گلوله‌باران عادت دارند. وقتی صدای خیلی بلند می‌شود، می‌دوند، اما در غیر این صورت، آن را نادیده می‌گیرند».

در یمن، یک امدادگر از تعز، وضعیت مشابهی را توضیح داد: «کودکان منزوی و درون‌گرا رشد می‌کنند. آن‌ها دیگر با جوامع و همسالان خود ارتباط برقرار نمی‌کنند ... برخی در این زاده شده‌اند و نمی‌دانند دوست چیست.» رویدادهای ناراحت‌کننده مرتبط با تعارض می‌تواند به طرق مختلف بر سلامت روانی و عاطفی کودکان تأثیر بگذارد و در صورت عدم درمان تأثیر طولانی‌ مدتی خواهد داشت.

3- پرخاشگری

کودکانی که در محاصره درگیری‌های مسلحانه بزرگ‌شده‌اند ممکن است در رفتار خود با همسالان و اعضای خانواده پرخاشگری و گوشه‌گیری نشان دهند. آن‌ها ممکن است شروع به دعوا کنند و بر سر دوستانشان فریاد بزنند یا نسبت به بچه‌های دیگر قلدری کنند.

یکی از روان شناسان در جنوب سوریه آن را این‌گونه توضیح داد: «فشار زیادی روی بچه‌ها در خانه وجود دارد. هیچ زمین‌بازی وجود ندارد، جایی برای بازی آن‌ها نیست ... آن‌ها حتی نمی‌توانند در خیابان‌ها بروند. هیچ گزینه‌ای برای آن‌ها وجود ندارد که خانه را ترک کنند، فعالیتی انجام دهند، بازی کنند، فوتبال بازی کنند. به همین دلیل است که کودکان تمایل دارند پرخاشگرتر شوند زیرا فرصتی برای آزاد کردن این انرژی برای آن‌ها وجود ندارند.»

بررسی تاثیر جنگ و خشونت بر کودکان در صدای معلم

4- علائم روان‌تنی

کودکان در سوریه به ما گفته‌اند که چگونه سطح بالای استرس آن‌ها با علائم فیزیکی مانند درد در سر و قفسه سینه، مشکل در تنفس و در برخی موارد از دست دادن موقت حرکت [فلج] در اندام‌هایشان ظاهر می‌شود؛ یکی از کودکان خود را چنین توصیف کرد: «وقتی تنها می‌نشینم و شروع به فکر کردن می‌کنم، شکمم شروع به درد می‌کند. این‌زمانی است که من واقعاً موقعیتی را که در آن قرار دارم، زمانی که واقعاً به آن فکر می‌کنم درک می‌کنم.»

تامارا، یک امدادگر در ادلید، سوریه: «بسیاری از کودکان ممکن است در صحبت کردن مشکل داشته باشند یا شروع به لکنت زبان کنند و برخی حتی ممکن است فراموشی جزئی را تجربه کنند. ما کودکان شش تا 15 ساله را می‌بینیم که قادر ‌به خاطر سپردن نیستند. روان شناسی کودکان تغییر کرده است - یک کودک همیشه در حال پیش‌بینی یک حمله است. بچه‌ها دوران کودکی خود را از دست‌ داده‌اند

5- روی آوردن به خودآزاری

متأسفانه، در برخی موارد، کودکان چاره‌ای جز تلاش برای فرار از آنچه تجربه می‌کنند و محیط اطراف خود با استفاده از مواد مخدر و الکل یا حتی خودآزاری و خودکشی نمی‌بینند.

راشا، معلمی در جنوب سوریه به ما گفت: «آن‌ها اغلب مواد مخدر مصرف می‌کنند تا وضعیت فعلی را که در آن زندگی می‌کنند فراموش کنند تا احساس بهتری داشته باشند.»

بررسی تاثیر جنگ و خشونت بر کودکان در صدای معلم

6- نگرش بدبینانه

یکی از تأثیرات مهمی که در اثر جنگ بر کودکان می‌بینیم، از دست دادن امید است. هنگامی‌که آن‌ ها شروع به احساس ناامیدی می‌کنند، یک نگرش تسلیم را در ذهن خود شکل می‌دهند. به این دلیل است که آن‌ها قدمی برای ساختن آینده‌ای بهتر برای خود برنمی‌دارند. در بسیاری از کمپ‌های پناهندگان، کودکان با احساس از دست دادن شروع به بزرگ شدن می‌کنند. آن‌ها احساس می‌کنند همه‌ چیز خود را از دست‌ داده‌اند و هیچ کاری نمی‌توانند برای زندگی بهتر انجام دهند. تجربیات جنگ می‌تواند کودکان را نسبت به بزرگ‌سالان و جامعه اطرافشان بدبین کند. از این گذشته، شروع جنگ یا درگیری مسلحانه تقصیر آن‌ها نیست. اما هنوز هم بی‌دلیل رنج می‌برند. این باعث می‌شود در طول زمان دیدگاه بدبینانه‌ای در آن‌ها ایجاد شود.

7- بازماندن از تحصیلات

جنگ لطمه‌های جبران‌ناپذیری به تحصیل کودکان وارد می‌کند، از جمله اینکه:

  1.  کودکان زیادی بعد از جنگ هرگز به مدرسه بازنمی‌گردند .
    2. در جنگ مدارس زیادی تخریب و ناایمن می‌شوند.
    3. تحصیل دختران به‌طور گسترده‌تری متأثر از عواقب جنگ می‌شود.
    4. انگیزه و چشم‌انداز برای تحصیل کاهش می‌یابد.

در حالی‌ که یک آسیب فیزیکی بلافاصله قابل‌ مشاهده است، یک زخم روانی گاهی اوقات می‌تواند پنهان بماند و در نتیجه، مسائل مربوط به‌ سلامت روان کودکان ممکن است شناسایی نشده و در محیط‌های متأثر از تعارض در اولویت قرار نگیرد.

به امید روزی که چرخه خشونت علیه کودکان متوقف شود و هر کودکی در هر جای جهان فرصت زندگی در سلامت روان و آرامش خاطر را داشته باشد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

بررسی تاثیر جنگ و خشونت بر کودکان در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

با کدام گزینه موافق هستید ؟

حذف تنبیه بدنی در مدارس ، اتوریته ( اقتدار ) معلم را کاهش می دهد - 5.9%
حذف تنبیه بدنی در مدارس موجب اختلال در انضباط کلاس شده و دانش آموزان را گستاخ می کند - 12.2%
تنبیه بدنی یک اصل تربیتی مفید است و با توجه به شرایط و توسط معلم حرفه ای می تواند مورد استفاده قرار گیرد - 18.1%
با تنبیه بدنی در هر شرایطی مخالفم - 63.8%

مجموع آرا: 221

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور