ماشین از حرکت میایستد. پیاده میشوم و بهسمت مزرعهای که روبهرویم قرار دارد میروم. یک مزرعهٔ بلال گسترده با یک مترسک وسط مزرعه میبینم. قدمهای استوارم را بهسمت مترسک حرکت میدهم. نزدیکش که میشوم، دستهای باز او بیشتر نمایان میشود. گویی نیاز دارد، آری، او نیاز دارد به یک آغوش گرم، به آغوشی که قلب چوبیاش در آن آرام گیرد.
به صورتش مینگرم و میگویم:
هر بامداد به عابرانی که از اینجا میگذرند، صبحبهخیر میگویی و در انتظار اینکه پاسخ تو را بدهند قلب چوبیات میشکند و هر غروب دور از چشم آدمها اشکهایت که مانند بلور است در تلاطم گندمزارها گم میشود و تو حتی در میان این انبوه پرندهها چه تنهایی!
مترسک لب باز میکند و سخن میگوید: «گواه باش که مرا برای ترساندن آفریدند؛ اما شاید من تشنهٔ عشق پرندهای باشم که سهمش از من گرسنگی است.»
پرسیدم: «آنقدر که اینجا تنها ماندهای از تنهابودن بیزار نشدی؟!»
گفت: «ترساندن دیگران و پرندهها کار من است که از آن لذت میبرم و هیچوقت بیزار نمیشوم.»
با خود فکر کردم و گفتم: «راست میگویی من هم یک بار چنین لذتی را تجربه کردهام.» او گفت: «نه تو اشتباه میکنی.» تنها، کسی میتواند از این کار لذت ببرد که درونش مانند من پر از کاه باشد. گفتم: «شاید تو درست میگویی؛ ولی هستند آدمهایی که درونشان از تکهسنگهای محکمی پر شده است.»
او گفت: «شما انسانها خیلی نادان هستید؛ قبل از اینکه به اینجا بیایم در مزرعهای بودم که آن را موریانه خورد؛ ولی شما من را برای ترساندن پرندهها ساختید. لعنت بر این حماقتتان.»
با تأسف سری تکان میدهم و از مترسک دور میشوم. چه روزگاری دارد این بیچاره!
کانال انشا و نویسندگی
مسیر غلطی که کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در جهت خلاف قانون برای شورای سنجش و پذیرش دانشجو و یا از طریق تهیه طرح های بر اندازانه قانون، ترسیم کرده است، تنها مسیر ناکار آمدی، ویرانی و تباهی دوره متوسطه و حذف تدریجی این دوره تحصیلی از نظام آموزش و پرورش و نابودی علم وفناوری در کشور را هموار خواهد کرد؛ زیرا در مدتی که نمرات سال سوم متوسطه قدیم و پیش دانشگاهی از تأثیر قطعی در پذیرش دانشجو خارج شد، چون دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی قصد شرکت در کنکور را داشتند، و دوره پیش دانشگاهی (بدون احتساب نمراتش در پذیرش دانشجو) جز اتلاف وقت برای آنان ثمری نداشت؛ لذا از حضور در کلاس ها خودداری کردند و عملا قبل از استقرار نظام جدید، دوره پیش دانشگاهی از نظام آموزش و پرورش حذف شده بود.
رقابت های سخت چند 100 هزار نفری بر سر تصاحب صندلی رشته های پزشکی دانشگاه های دولتی باعث شد، پدیده حضور نیافتن در کلاس های درس پیش دانشگاهی به پایه سوم نظام قدیم نیز سرایت کند، به گونه ای که اگر کلاسی بدون حل تست ها تشکیل می شد آن کلاس خالی می ماند.
پیشینه تمامیت خواهی مافیای کنکور و پیامدهای آن
این وضعیت نا هنجار از آنجا آغاز شد که با هدایت سرکرده مافیای کنکور، رأی ناکارشناسی دیوان عدالت اداری سبب گردید تأثیر قطعی 30 درصدی معدل که در سال های 93 و 94 (در مجموع دو پایه پیش دانشگاهی و سوم متوسطه قدیم) اعمال می گردید، طی سال های 95 ، 96 و 97 به صفر کاهش یابد. در نتیجه طی این سه سال اکثر داوطلبان با توجه به بی خاصیت شدن معدل، دروس رسمی این دو پایه را کنار گذاشتند و به معدل 10 تا 12 اکتفا کردند و همه انرژی خود را صرف تست زدن و یادگیری ترفندهای تست زنی کردند.
حذف تأثیر قطعی سابقه تحصیلی در سه سال گذشته فرصت طلائی بزرگی برای ثروت اندوزی مافیای کنکور بود که سرکرده آنها برای خود و اعضایش (مؤسسات آموزش کنکور) فراهم کرده بود؛ زیرا اکثر داوطلبان خواندن عمیق کتاب های درسی را رها کرده بودند و معدل پائین داشتند و آنها بهترین مخاطبان آنها بودند که با وعده کسب رتبه بالا در کنکوری که ضریب 100 درصدی دارد؛ قبولی در رشته پزشکی دانشگاه تهران و سایر دانشگاه های دولتی و یا رشته های مهندسی و حقوق در سایر دانشگاه های بدون شهریه، دام های خود را برای جذب پول های والدین آنها و داوطلبان مستقل پهن کردند و بعد از اعلام نتایج کنکور 97 پیش پرداخت های کلانی بابت انواع بسته های جادوئی سال 98 از آنها گرفته اند. حدود 50 سال است که نظام های آموزشی دنیا آزمون های چند گزینه ای (تستی) را به خاطر تأثیر منفی ذهنی آن از سنجش پیشرفت تحصیلی و مسابقات ورودی کنار گذاشته اند
البته مافیای کنکور به جز سال های 93 و 94 در مدت 35 سال از 37 سال پس از انقلاب اسلامی که کنکور و سئوالات چهار گزینه ای (تستی) حاکم مطلق نظام سنجش و پذیرش دانشجو بوده است، ثروت های باد آورده ای را به دست آورده اند که می توانند برای پخش آگهی های خود میلیاردها صرف تبلیغ کنند، اما نکته اساسی این است که آنها نتوانستند ادامه وضعیت آن دو سال ( 93 و 94) که تنها 30 درصد از 100 درصد ضریب تأثیر کنکور کاسته شد،را تحمل کنند و چون نمایندگان مجلس و آموزش و پرورش (دو قوه کشور، منهای وزارت علوم) در آن سال ها بر تأثیر قطعی معدل تأکید داشتند، سر کرده مافیا نیرنگ سوء استفاده از سومین قوه کشور (بخش دیوان عدالت اداری از قوه قضائیه) را به کار برد و موفق شد طی سه سال گذشته تأثیر قطعی معدل را حذف کند.
اکنون کار به آنجا رسیده که بسیاری از شاغلان لیسانس و حتی فوق لیسانس در وزارت بهداشت، وزارت علوم و آموزش و پرورش، همراه چند 10 هزار نفر پشت کنکوری های 5 سال گذشته جزو مشتریان آموزشگاه های تست زنی شده اند و چون بسیاری از آنها معدل بالائی ندارند و با گذشت زمان مطالب کتاب های درسی را فراموش کرده و توانائی ترمیم معدل را ندارند، با کمک مافیای کنکور به همه مسئولان ذیربط و نمایندگان مجلس فشار می آورند که دست از تأثیر قطعی معدل بردارند تا آنها بتوانند با دوپینگ ترفندهای تست زنی با استفاده از وعده های مافیا رتبه بالا در کنکور را کسب و به مراد خود برسند.
آموزش و پرورش باید متعهد شود از هم اکنون همه تمهیدات لازم در جهت تأمین حداکثری امنیت سئوال های امتحانی، استاندارد بودن آن و رعایت همه سطوح یادگیری در طرح سئوال، اسکن اوراق امتحانی دانش آموزان در مبدأ و تصحیح الکترونیکی اوراق امتحانی توسط گروه سه نفری معلمان امین را فراهم نماید. البته در این راه نمایندگان مجلس بایستی بودجه مورد نیاز آموزش و پرورش را تأمین کنند از طرفی، مافیائی که سالانه حدود 20.000 میلیارد تومان در آمد دارد، حاضر است طی یکی – دو ماهی که مسئولان در حال تصمیم گیری در باره کنکور سال آینده هستند، بسیار بیشتر از دو میلیارد تومان خرج کند و همه افراد مؤثر را بسیج نماید تا با نمایندگان ملاقات کنند، تلفنی پیام دهند و یا تلفن همراه آنان را پیامک باران نمایند و بخشی از هزینه راصرف دستمزد کامنت گذاران ذیل مقاله ها و یادداشت های مخالف کنند و به هر ترتیب ممکن نگذارند تأثیر قطعی معدل تصویب شود، زیرا در غیر این صورت نمی توانند به محدوده وعده های خود و دور تر از آن وعده ها عمل نمایند.
این مسئله هر سال که می گذرد پیچیده تر و حل آن دشوار تر می شود و اگر تأثیر قطعی معدل در کنکور برای سال 98 کلید نخورد، در سال آینده و سال های بعد دشوار تر و امکان ناپذیر تر خواهد شد و بدین منوال بوده که 11 سال است وزارت علوم وعده سال های آینده را می دهد، چون می داند اجرای قانون هرسال دشوارتر می شود و این کار خیانت بزرگترین سازمان مافیائی کنکور است که سکان تصمیم گیری را در دست دارد و همه سعی خود را کرده و می کند که کسی به دنبال درس خواندن عمیق و کسب معدل بالا نرود و اصولا کسب معدل بالا کاملا از ارزش بیفتد تا کنکور الی الابد با تأثیر صد درصدی برای همیشه باقی بماند .
برای مافیای پول پرست هیچ اهمیتی ندارد که کشور با انبوهی از دیپلمه های کم سواد دارای معدل های 10 تا 12 مواجه شودکه هر سال به طور فزاینده ای به تعداد آنها اضافه و از معدل های 17 تا 20 هر سال کاسته می شود و علم و فناوری واقعی در کشور رو به زوال می رود.
نیرنگ جدید سرکرده مافیای کنکور
سرکرده مافیای کنکور برای جلوگیری از افزایش ضریب تأثیر قطعی سابقه تحصیلی نیرنگ جدیدی را مطرح کرده است؛ مبنی بر این که: اگر ضریب تأثیر قطعی سابقه تحصیلی افزایش یابد داوطلبان منطقه 3 ضرر می کنند، بدین وسیله با نقاب دروغین عدالت آموزشی می خواهد این گونه القا کند که افزایش ضریب تأثیر قطعی معدل برای داوطلبان مناطق محروم خوب نیست و به این وسیله بخش قابل توجهی از مردم کشورمان را علیه افزایش ضریب تأثیر قطعی معدل تحریک کند، حال آن که همان ضوابطی که در مناطق سه گانه کشور برای کنکور هست برای سابقه تحصیلی هم هست، سئوالات کنکور برای همه داوطلبان یکسان است و سئوالات امتحانات نهائی نیز برای همه داوطلبان یکسان است. معلمان سه منطقه، مدارس سه منطقه و کتاب های درسی سه منطقه چه برای کنکور، چه برای امتحانات نهائی یکسان است، سهمیه های پزشکی و یا سایر رشته های پر طرف دار در هر منطقه ثابت است و داوطلبان مناطق دیگر نمی توانند تصاحب کنند و اگر چنین باشد این کنکور است که ناعادلانه است و باید ضریبش کاهش یابد که چنین نشود.
اتفاقا باید گفت ضریب تأثیر 100 درصدی کنکور است که برای داوطلبان منطقه 3 سبب بی عدالتی می شود چون مناطق 1 و 2 به انواع آموزشگاه ها و کلاس های کنکور رنگارنگ دسترسی دارند ولی داوطلبان منطقه 3 خیلی محدود به این کلاس ها دسترسی دارند و اگر هم دسترسی داشته باشند مشکلات مالی آنها مانع پرداخت شهریه این کلاس ها و شرکت در آزمون های آنهاست بنابر این هر چه از ضریب تأثیر کنکور بیشتر کاسته و به ضریب تأثیر سابقه تحصیلی افزوده شود، جوانان مناطق محروم سود بیشتری می برند. به همین منظور جوانان این مناطق همه تلاش خود را به کار می برند تا با افزایش معدل خود در امتحانات نهائی بتوانند مزیت کسب کنند و در برخی کلاس ها و آزمون هایی که برای دارندگان معدل بالا رایگان است، استفاده کنند. نیرنگ بازان حامی کنکورِ تمامیت خواه عادت دارند ضد ارزش را ارزش و ارزش را ضد ارزش جلوه دهند.
پیشنهاد عادلانه برای همه داوطلبان (معدل های بالا و پائین)
اینجانب به عنوان پژوهشگری که در 17 سال گذشته بیشترین تحقیق را در روش های سنجش و پذیرش دانشجو انجام داده است و مقاله ها و یادداشت های متعددی از دست آوردهای خود را منتشر نموده، پیشنهادی به شرح زیر ارائه می کنم که ضمن این که نظر نمایندگان مجلس مبنی بر لغو تأثیر قطعی معدل در کنکور سال 98 تأمین می شود، همه داوطلبان کنکور سال 98 با ویژگی های مختلف بتوانند به نسبت تلاش خود بهره ببرند؛ چه آنها که زحمت مطالعه عمیق کتاب های درسی را کشیده اند و معدل های بالاتر از 15 را کسب کرده اند؛ چه داوطلبانی که بیشتر بر روی تست ها کار کرده و خواهند کرد ولی دارای معدل کمتر از 15 هستند:
الف- معیارهای سنجش آموزش و پذیرش دانشجو برای سال 1398
1- رأی قبلی شورا مبنی بر تأثیر قطعی معدل در کنکور سال 98 لغو می شود.
2- نمرات امتحانات نهائی (در مجموع پایه سوم و پیش دانشگاهی نظام قدیم) با ضریب تأثیر مثبت 60 درصد.
3- نمرات امتحانات نهائی پایه دوازدهم نظام جدید با ضریب تأثیر مثبت 55 درصد.
4- نمرات کنکور سراسری با توجه به بندهای 2 و 3 با ضرائب40 تا 45 درصد.
توضیح مهم 1-لازم به یادآوری است طی سال های 54 تا 57 (در رژیم گذشته که آموزش و پرورش از حداقل امکانات در برگزاری امتحانات نهائی و سئوال استاندارد بهره داشت) تنها معدل (نه 10 درس) سال آخر متوسطه به طور قطعی به میزان 60 درصد در پذیرش دانشجو تأثیر داشت و برای کنکور ضریب 40 درصدی اعمال می شد؛ اما متأسفانه وزارت علوم پس از انقلاب اسلامی ناجوانمردانه و یکجانبه، ضریب 60 درصدی سابقه تحصیلی را در پذیرش دانشجو به طور کامل حذف کرد. اکنون در برابر ظلم بسیاری که در 35 سال گذشته از طریق حذف تأثیر سابقه تحصیلی به مردم، به نظام تعلیم و تربیت و به علم وفناوری در کشور روا داشته، انتظار می رود، حداقل ذکات ثروت زیادی که نا روا کسب کرده را بپردازد و پیشنهادهای نگارنده را که عین عدالت است جامه عمل بپوشاند.
توضیح مهم 2- از یاد نبریم که حدود 50 سال است که نظام های آموزشی دنیا آزمون های چند گزینه ای (تستی) را به خاطر تأثیر منفی ذهنی آن از سنجش پیشرفت تحصیلی و مسابقات ورودی کنار گذاشته اند. خوشبختانه در کشورمان پژوهشگران و آگاهان زیادی هستند که نسبت به آسیب های کنکور و سئوالات چهار گزینه ای بارها هشدار داده اند و در باره این نوع سئوالات از تعابیر سندرم، سم مهلک، و خطرناکتر از مواد مخدر مغز و ذهن جوانان یاد کرده اند؛ بنابر این برای این کنکور بی ارزش و ضد ارزش ، این همه ارزش و بهای کاذب قائل نشوید، که حتی روز کنکور را روز بزرگترین رویداد علمی کشور بنامید. در حالی که در دنیا روزانه 10 ها و صدها اختراع و اکتشاف علمی بزرگ روی می دهد، آنها حتی ادعای رویداد کوچک علمی هم ندارند، اما شما یک آزمون ناهنجار نامعتبر (فارغ از هر ویژگی استاندارد) برگزار می کنید و نام آن را می گذارید:
«بزرگترین رویداد علمی کشور»!!!
مطمئنا ارزش علمی نتایج سئوالات تشریحی در امتحانات نهائی دو درس دو ساعته با همین استانداردهای موجود از ارزش علمی نتایج کنکوری که از 30 درس در مدت همان 4 ساعت برگزار می شود به مراتب بیشتر است، اینقدر به سئوالات کنکور ننازید و برای آن ضریب بالاتر از سابقه تحصیلی قائل نشوید.
ب- معیارهای سنجش آموزش و پذیرش دانشجو برای سال 1399
1- نمرات امتحانات نهائی (در مجموع پایه سوم و پیش دانشگاهی نظام قدیم) با ضریب تأثیر قطعی 60 درصد.
2- نمرات امتحانات نهائی پایه های یازدهم و دوازدهم نظام جدید با ضریب تأثیر قطعی 60 درصد.
3- نمرات کنکور سراسری با ضریب تأثیر 40 درصد.
ج- معیارهای سنجش آموزش و پذیرش دانشجو برای سال های 1400 تا 1410
1- نمرات امتحانات نهائی (در مجموع پایه سوم و پیش دانشگاهی نظام قدیم) با ضریب تأثیر قطعی 85 درصد.
2- نمرات امتحانات نهائی پایه های یازدهم و دوازدهم نظام جدید با ضریب تأثیر قطعی 85 درصد.
3- نمرات کنکور سراسری ( منحصر به سئوالات هوش و استعداد تحصیلی) با ضریب تأثیر 40 درصد.
البته آموزش و پرورش باید متعهد شود از هم اکنون همه تمهیدات لازم در جهت تأمین حداکثری امنیت سئوال های امتحانی، استاندارد بودن آن و رعایت همه سطوح یادگیری در طرح سئوال، اسکن اوراق امتحانی دانش آموزان در مبدأ و تصحیح الکترونیکی اوراق امتحانی توسط گروه سه نفری معلمان امین را فراهم نماید. البته در این راه نمایندگان مجلس بایستی بودجه مورد نیاز آموزش و پرورش را تأمین کنند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
شاعري قصیدهای نزد صاحب بن عبّاد آورد که هر بيت آن از ديواني و هر معني آن زاده طبع سخندانی بود.
صاحب به او گفت: براي ما عجب قطار شتري آوردهای که اگر کسي مهارشان را باز کند هر يک به گلّه ديگري بگرايد.
این مطلب حکایت این روزهای کارشناسان روابط عمومی آموزش و پرورش مناطق 22 گانه هرمزگان است.
هر خط خبر از وب سایتی و هر پیام تبریک و تسلیت از مدیری در سراسر فضای مجازی کنار هم گذاشته می شود تا فرآیند اطلاع رسانی برای فرهنگیان این استان تنظیم شود! سخن بر سر موضوع اطلاع رسانی روزانه معلمان هرمزگان است که دغدغه ها و نیازها و اولویت ها نادیده گرفته می شود
هر چند بسیاری از روابط عمومیها اطلاعرسانی را بهکل تعطیل نمودهاند اما همان روند میرزا بنویس و کاتب درباری نیز به هزار دلیل به کپی کاری و نوشتن از روی دست دیگران بدل شده است.
بدون تردید روابط عمومی و بهرهگیری از فنون ارتباطی مناسب یکی از عوامل اثرگذار در معرفی یک دستگاه و مجموعه فعالیتهای آن است.
روابط عمومی با استفاده از ابزارهای نوین ارتباطی شبکهای از مخاطبین را در اختیار میگیرد و با رعایت اصول حرفهای در این حوزه به شفافسازی فعالیتها و بهبود روابط افراد در یک دستگاه میپردازد.
بیش از نیمقرن از عمر روابط عمومی در کشور میگذرد و نوشتهها زیادی پیرامون فعالیت روابط عمومی و شرح وظایف آن نیز منتشر شده است.
یکی از جنبههای مهم کاری واحد روابط عمومی ارتباطگیری با رسانهها و یا بازتاب عملکرد مجموعه در وبسایت رسمی مجموعهاش می باشد.
در این بین آموزش و پرورش بهعنوان یکی از پرمخاطبترین نهاد اجتماعی و ماهیت برنامههای همهگیر تربیتی و آموزشی در بین سطوح جامعه شاید بیش از بیش مورد توجه باشد.
مستندات جمعآوریشده در زمینهٔ کپیبرداری مطلق از نوشتههای دیگران توسط کارشناسان روابط عمومی ادارات و مناطق آموزش و پرورش هرمزگان نشان میدهد که در سالهای گذشته شیوه نگارش کاملاً غیراصولی بوده و در اقدامی غیرحرفهای مسئولان روابط عمومی در مناطق هرمزگان خبر یک مناسبت یا رویداد را از دیگر وبسایتها یا خبرگزاریها بهطور کامل کپی کرده و در سایت خود درج مینمایند، در این میان تنها نام گوینده خبر به مدیر منطقه یا اداره خود تغییر میدهند.
هر چند طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه هرگونه کپی برداری ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد اما سخن بر سر موضوع اطلاع رسانی روزانه معلمان هرمزگان است که دغدغه ها و نیازها و اولویت ها نادیده گرفته می شود.
بهعبارتیدیگر خواننده خبر یا گزارشی را میخواند که برای شهری دیگر و شخصی دیگر تنظیم شده است.
گواه این مدعا رصد وبسایت ادارات یا پورتال اداره کل آموزش و پرورش هرمزگان است، اتفاقی عجیب که در هر روز یا هفته تکرار میشود بیآنکه جریانی موجب سد راه این اقدام غیراخلاقی باشد.
خبری که باید با رعایت اصول حرفهای خبرنویسی و باهدف اطلاعرسانی تنظیم شود به یک برداشت غیرمسئولانه تبدیل میشود و خوانندگانی اگر هم داشته باشد چیزی عایدشان نمیشود.
بدون هیچگونه تردیدی نگاه مدیران رده بالاآموزش و پرورش به این حوزه سبب عدم کیفیت یا ارتقای شاخصهای خبررسانی و پاسخگویی است.
درحالیکه بسیاری از روسای ادارات شهرستانها و مناطق هرمزگان کپی از خبرها، پیامهای تبریک و تسلیت و هر نوع نوشتار مکتوب را عادی میپندارند نمیتوان توقع بهبود و رشد را به انتظار نشست.
در این زمینه نیازمند دید روشنفکرانهتری از آنها هستیم تا توجه و همت خود را معطوف بر بهبود وضعیت رسانهای و شفافسازی فعالیتها و برنامهها بگذارند و احترام به حقوق مخاطبین در اولویت قرار گیرد.
امید که توجه به سهم همه فرهنگیان در مدیریت علمی و پرورشی جامعه برای مدیران بیشتر مورد تأکید قرار گیرد و با شفافسازی در همه عرصههای این دستگاه تربیتی بدبینی و بدگمانیها کاهش یابد.
از این وب سایت ها کدام به روز است! در حوزه مدیر کل
و یا حوزه معاونت ها!
اینها هم که جای خود دارند ... تنها چند روابط عمومی و مدیر موفق عمل می کنند!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
حسامالدین آشنا، مشاور رئیسجمهور درباره ضرورت پاسخ گویی به رسانهها به جای شکایت توئیتی را در شبکه های اجتماعی منتشر کرده است .
« صدای معلم » امیدوار است تا پاسخ گویی و مهم ار آن توجه کافی و لازم به " منشور حقوق شهروندی " که مورد تصویب همین دولت است راهنمای عمل همه مقامات و دولت مردان به ویژه مدیران و مسئولان وزارت آموزش و پرورش قرار گیرد .
در حوزهي تعليم و تربيت اسلامي، اولين كسي كه با روش منظم و تشكيل كلاس درس، با گوناگوني مواد و علوم درسي، و به كارگيري شيوههاي خاص با گستردگي زياد، به امر تربيت شاگردان همت گماشت، حضرت امام جعفرصادق (ع) است که به سبب این ویژگی ها رغبت مسلمین به فراگیری علم را بیشتر نمود (مرکز مطالعات اسلامی، ۱۳۸۴) .
از طرف ديگر، در عرصه تعليم و تربيت، دير زماني نميگذرد كه مكتبي عقيدتي و فكري، به نام مثبت گرایی (پوزيتيويسم) در غرب ظهور يافته كه ريشههاي اصلي آن را ميتوان از دوران (رنسانس) به بعد جست و جو نمود.
نمايندگان اين مكتب با توجه به ابراز عقايدي خاص، توانستند، نگرش انسانها را نسبت به جهان هستي، معرفت انساني وخود انسان به طور كلي عوض كنند و به زعم خود در حوزه ي تعليم و تربيت آدمي نو پرورش دهند و جهاني نو را بسازند(مصباح ، ۱۳۸۸ ) .
در این راستا نویسنده تلاش دارد با طرح این سوال اصلی که شیوههای شاگرد پروری از منظرامام صادق(ع) و مکتب پوزیتیویسم چیست ؛ به مطالعه و مقایسه ی آراء امام صادق (ع) با آراء تربیتی اندیشمندان مطرح پوزیتیویسم در حوزههای گوناگون حقیقت انسان، اهداف تربیتی، برنامه و روش تربیتی از منظر هر کدام از این دو مکتب پرداخته و سپس بحث و نتیجهگیری لازم رادر این خصوص به عمل آورد.
در جهان معاصر، مکاتب فلسفی متعدّدی از جمله مکتب پوزیتیویسم در انواع افراطی، منطقی و … به وجود آمدهاند.این مکتب به نحوی در حوزه تعلیم و تربیت جهان بشری تأثیرگذار بوده و در برنامههای تعلیم و تربیت توانسته است،اهداف خود را به نحوی، به منصّهي ظهور برساند و اساسا نتایج آن مقولههای آسایش و آرامش روحی و روانی انسانی و سعادت بشر را تحتالشعاع خود قرار داده است مُنتهی این مکتب فکری با انتقادات و چالشهایی روبه رو است که تأمل و دقّت نظر در آن به ویژه در حوزهي تعلیم و تربیت و آراء تربیتی اندیشمندان برجستهي این مکتب از اهمیّت ویژهای برخوردار است.
از طرفی با تأمّل در مکتب تربیتی امام جعفر صادق (ع) در مییابیم که ما، در حوزهي تاریخ و فلسفهي تعلیم و تربیت، از بنیانهای فکری عظیم و غنی برخورداریم که نیازمند توصیف و تحلیل بیشتری بویژه در حوزههای معرفتشناسی، انسانشناسی و ارزشهای اخلاقی میباشند.
در این کتاب از منابع مرتبط با امام صادق (ع) نظير: تحف العقول، من لايحضره الفقيه، الارشاد، بحارالانوار، مشكاه الانوار،اصول كافي و ساير منابع ديگر و كتب احاديث و روايات استفاده شده است.
همچنين از كتابها و منابع مرتبط با مكتب پوزيتيويسم مانند: سير حكمت در اروپا، تاريخ فلسفه غرب، سير آراي تربيتي در غرب، درآمدي بر فلسفه علم، و منابعي كه در مورد فلسفه غرب تدوين گردیده ،بهره گرفته شده و مختصرا به آنها اشاره شده است .
با توجه به اينكه راهبرد تحقيق كيفي بوده و شيوه كار تحقيق كتابخانه اي ميباشد و همچنين روش تحليل محتوا در رويكرد تحقيق حاضر به كار گرفته شده است، لذا درجمعآوري اطلاعات از اسناد و مدارك مكتوب استفاده و مورد مقایسه قرار گرفته اند.
منابع استفاده شده در اين تحقيق بدين شرح است:
الف: منابع و ماخذ در مورد امام جعفر صادق (ع) به دو دسته قابل طبقهبندي است:
۱- منابع دست اوّل ؛ منابعي است كه به لحاظ زمان و تاريخ، نگارش آنها به دوره و زماني كه امام صادق (ع) ميزيسته نزديك بوده است. همچنين تدوين احاديث و روايات و نوشتهها در مورد ايشان، از قديميترين اسناد و منابعي است كه دردسترس ميباشد، نظير: تحف العقول تأليف ابن شعبه حّراني و من لايحضره الفقيه اثر شيخ صدوق، كتاب مشكاه الانوارفي غررالاخبار اثر حسن بن فضل بن حسن طبرسي و كتاب الارشاد تأليف شيخ مفيد و … .
۲- منابع دست دوّم ؛ منابعي است كه نويسنده براي نگارش آنها از منابع دست اوّل استفاده و به آنها استناد جسته است نظير: پرتوي از زندگاني امام صادق (ع) اثر عليدوست خراساني و زندگاني چهارده معصوم (ع) اثر عمادزاده و كتاب خاندان وحي اثر قرشي و كتابهاي علم الحديث، تاريخ حديث و درايه الحديث كه از تأليفات مدير شانه چي ميباشد.
ب: منابع و كتابهاي مرتبط با مكتب پوزيتيويسم، اين منابع نيز دو دسته ميباشند:
۱- منابعي كه در مورد تاريخ مكاتب فلسفه غربي نگاشته شدهاند مانند: تاريخ فلسفه كاپلستون، كتاب مكتبهاي فلسفي از يونان باستان تا امروز اثر پرويز بابايي، كتاب سير حكمت در اروپا اثر فروغي، كتاب فلسفه اثر براين مگي و … .
۲- منابعي كه در مورد آراي و انديشههاي تربيتي در غرب نگاشته شده مانند اثر فردريك ماير، كتاب مكاتب فلسفي وآراي تربيتي اثر جرالد گوتك و كتاب سير آراي تربيتي در غرب اثر مرحوم كاردان و … .با اين توضيح كه مطالب گردآوري شده پيرامون مكتب امام جعفر صادق (ع) و مكتب پوزتيويسم نخست سَند نويسي شده و سپس با توجه به روش تحقيق كيفي، ضمن مطالعه مجدد اسنادجمعآوري شده به اعمال مطالعه تطبيقي و مراحل چهارگانه جرج زد. اف . بردی شامل: توصيف، تفسیر ، همجواري ، مقايسه جهت روشنسازي وجوه تشابه وتفاوت در اين دو مكتب تربيتي، مورد عنايت قرار گرفته است.
اهداف تالیف کتاب
از جمله اهداف مد نظر نویسنده، اخذ رای تربیتی از سیره ی قولی و فعلی امام صادق(ع) به عنوان بنیان گذار و نماینده ی اصلی مکتب تشیّع به طور انسجام یافته میباشد چرا که با توجه به بررسی های به عمل آمده مقولاتی همچون آراءتربیتی، مفاهیم انسان شناسی، برنامه تربیتی و اهداف تربیتی به وضوح و کاملا طبقه بندی شده تا کنون ارائه نشده و در این کتاب سعی در اخذ نظریات مرتبط با مفاهیم مذکور شده است.
از طرفی دیگر اینکه نظریات مکتب جعفری (ع)، ریشه در نظریات مکتب الهی (اسلام) دارد مضافاً بر اینها،تا عصر امام صادق(ع) راه و رسم تعلیم و تربیت،منظوم نبوده و علوم گستردگی لازم را در حوزه هاوشاخه های مختلف در بین مسلمین نداشته است.تبیین آرائ مکتب جعفری(ع) واخذ رأی تربیتی جهت استفاده بهتردر آموزش وپرورش کنونی از دیگر اهداف مد نظر نویسنده بوده است.
امّا چرا مثبت گرایی؟
ریشه های اصلی تفکرات و اندیشه های این مکتب،اساسا رگه هایی از مکاتبی هم چون امپریسیزم، لذّت گرایی، ماتریالیسم ،اومانیسم،واقع گرایی،تجربه گرایی و پراگماتیسم و اکثر مکاتب الحادی دارد.
اندیشمندان مطرح مکتب مثبت گرایی،اندیشه هایی آمیخته با نظریات و اندیشه های مکاتب مذکوردارند.نویسنده بدین جهت در صدد مقایسه ی نظریات این دو مکتب بر آمده است تا بتواند هدف اصلی که همان ترسیم راه اصلی آموزش و پرورش در چهار مقوله ی آراء تربیتی،انسان شناسی،اهداف تربیتی،برنامه ی تربیتی میباشد،برسد.
در کتاب حاضر دو مدل از تعلیم و تربیت مقایسه و ارائه شده ،که امید است دست اندرکاران حوزه ی تعلیم و تربیت ضمن بهره گیری از کتاب مذکور در تربیت نسل های آینده،سره را از ناسره بازشناخته و به تربیت متعالی انسان،بیش از پیش دست یابند.
مطالب کتاب در هشت فصل تنظیم شده اند:فصل اول با عنوان « اشاره به منابع مطالعاتی و پاره ای تعاریف » است و به نوعی اطّلاعات مطالعاتی در اختیار خواننده قرار میدهد.
در فصل دوم با عنوان مکتب تربیتی امام صادق(ع) ابتدا به سیر تحول تاریخ فکری،عقیدتی،علمی،سیاسی دوران حیات امام صادق (ع) پرداخته شده است.
به طورکلی آراء ایشان راجع به جهان هستی،علم، فلسفه و دین و سپس آراء تربیتی، انسان شناسی، مفهوم تربیت و اهداف ربیتی و برنامه و روش تربیتی مفصل تبیین گردیده است.
فصل سوم با عنوان مثبت گرایی،به نحوه ی شکل گیری این مکتب،سیر تحول فکری تاریخی،آراءمکتب مثبت گرایی و نظرگاه های مثبت گرایان راجع به علم و فلسفه و معرفت شناختی،و پاره ای اعتقادات به طور کلی پرداخته شده است.
در فصل چهارم کتاب آراء تربیتی اندیشمندان مطرح مکتب مثبت گرایی آمده است.
فصل پنجم با عنوان بررسی اهداف،برنامه و روش تعلیم و تربیت از منظر مثبت گرایی به طور مفصّل تشریح و تبیین گردیده است.
فصل ششم کتاب تحت عنوان تبیین مقولات اساسی دو مکتب میباشد که در این فصل نویسنده ضمن طرح سوال، مقولات آراء تربیتی،حقیقت انسان،اهداف تربیتی،برنامه ی تربیتی را در دو مکتب تحلیل و تفسیرنموده است .
فصل هفتم با عنوان اشتراکات و افتراقات دو مکتب آمده است،در این فصل جهت تعمیق ذهن خواننده بر شناخت هرچه بهتر دو مکتب و پرهیز از یک سونگری افراطی،وجوه اشتراک و افتراق دو مکتب آمده است.
فصل هشتم با عنوان نتیجه گیری است که نویسنده ی کتاب نتایج حاصل از نوشته های فصول را به تفصیل شرح داده است.
مولف از همکاری و مساعدت انتشارات سخنوران و آقای محمد جواداصفهانی و سرکارخانم جاویدی و همکاران ایشان و آقای دکترسعید خرم رویی در آماده سازی و چاپ کتاب کمال تشکر دارد.
نویسنده :
محمد باقر شیبانی : چاپ: 1393 تعداد صفحه: 244
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
« صدای معلم » در 27 شهریور ماه 97 در گزارشی نسبت به حذف گروه های آموزشی در مناطق و نواحی با چراغ خاموش هشدار داد . ( این جا )
در این گزارش آمده بود :
" هر چند عملکرد نادرست ، ناقص و غیراثربخش بسیاری از این گروه های آموزشی که حتی قادر به یک ارتباط گیری ساده با معلمان در یک حوزه محدود نبوده اند موجب گردیده است تا اهدافی که برای این گروه های علمی و تخصصی تدوین شده اند تحقق پیدا نکند و متاسفانه جایگاهی برای گروه های آموزشی به عنوان " نهاد منتخب معلمان " تعریف و تبیین نگردد . انتصاب سر گروه ها توسط مدیران مناطق آنان را غیرپاسخ گو و مسئولیت گریز هم کرده است
گزارش ها و اخبار رسیده به « صدای معلم » حاکی از آن است با توجه به کمبود شدید معلم و سونامی بازنشستگی قرار است تا معلمان شاغل در گروه های آموزشی به مدارس رفته و اگر نیرویی مازاد بود در گروه های آموزشی ادامه کار دهد .
اگر چه این موضوع به صورت مکتوب و یا مستند به مناطق و یا نواحی ارسال نشده است اما این اقدام نانوشته ؛ ته مانده کیفیت آموزشی را در این نظام آموزشی ناکارآمد مورد تهدید جدی قرار داده و امید به اصلاحات و تحول آموزشی را از بین خواهد برد .... "
شنبه 31 شهریور مدیر صدای معلم در نشست ویژه خبری وزير محترم آموزش و پرورش که به مناسبت آغاز سال تحصیلی و اعلام اهم برنامههای سال جدید با حضور خبرنگاران در مدرسه تاریخی و ماندگار " دارالفنون " برگزار شد در بخشی از پرسش های خود نسبت به وضعیت گروه های آموزشی هشدار داد . ( این جا )
در این گزارش مدیر صدای معلم خطاب به وزیر آموزش و پرورش چنین گفت :
" نسبت به حذف و اجرا نشدن مواد این آیین نامه به ویژه ماده 5 و نبود انتخابات آزاد برای انتخاب سر گروه هشدار می دهم .
به گروه های آموزشی در جریان سونامی کمبود معلم در آموزش و پرورش کاری نداشته باشید و دموکراسی را در نهادهای منتخب معلمان اجرا کنید ... "
خوشبختانه آقای بطحایی به قول خود عمل کرد و صدای معلم در این مورد از ایشان تشکر و قدردانی می کند اما مساله اصلی همچنان پا برجاست .
« صدای معلم » بر این باور است که گروه های آموزشی در جایگاه خود قرار نداشته و نماینده واقعی معلمان نیستند .
حتی انتصاب سر گروه ها توسط مدیران مناطق آنان را غیرپاسخ گو و مسئولیت گریز هم کرده است .
متاسفانه گروه های آموزشی در بین معلمان جایگاهی ندارند و حضور و یا عدم حضور آنان در نظام آموزشی در حال حاضر تفاوتی ندارد .
تنها راه برای خروج از این وضعیت اجرای کامل آیین نامه گروه های آموزشی و تربیتی است .
ماده 5 این آیین نامه در مورد انتخاب سرگروه ها به صراحت می گوید : ( این جا )
" سرگروه های آموزشی توسط معلمان هم گروه خود در سطح ادارات مناطق و استان ها برای مدت دو سال ( قابل تمدید برای یک دوره دیگر ) انتخاب می شوند و حسب مورد با ابلاغ رسمی رئیس آموزش و پرورش منطقه / مدیر کل آموزش و پرورش استان یا معاونان آموزشی ذی ربط در منطقه و استان فعالیت می کنند ."
« صدای معلم » به جد از وزیر آموزش و پرورش می خواهد تا بر اجرای " انتخابات آزاد " برای تعیین نمایندگان واقعی معلمان برای تشکیل هسته های علمی و تخصصی نظارت کافی و وافی داشته باشد .
« صدای معلم » از آقای بطحایی می خواهد تا در کنار ارسال لایحه رتبه بندی معلمان به هیات دولت و مجلس که البته انتقادات جدی بر آن وارد است نسبت به تاسیس منطقی و جامع " سازمان نظام معلمی " که از اهم برنامه وزیر آموزش و پرورش در هنگام اخذ رای اعتماد در مجلس شورای اسلامی بوده است اقدام جدی به عمل آورد .
اصلاحات در نظام آموزشی با همراهی " معلمان " امکان پذیر است و حفاظت و پاسداشت از نهادهای منتخب معلمان نخستین گام برای " جلب اعتماد " و گشودن " امید " برای تحقق این مهم است .
پایان گزارش/
برخی از معلمان و دانش آموزان می خواهند بدانند که هدف از کتاب «کارآفرینی و تولید» که جدیدا برای بچه های مان در متوسطه نظری آمده، چیست؟
بسیاری از دبیرانی که این درس را قبول کرده اند و تدریس می کنند، رشته غیر تخصصی و غیر مرتبط دارند و نتوانستند با این کتاب و مفاهیم آن ارتباط برقرار کنند.
آنچه که روشن است؛ «آموزش و پرورش ما یک نظام آموزشی کارمند پرور است». مدیران ما، تنها بخش کوچکی از توجه خود را به آموزش و پرورش اختصاص دادند و به این شکل یک حرکت ناقصی برای اینکه یک جریان بزرگی را در کشور بسازند آغاز کردند و آن حرکت ناقص همین کتاب کارآفرینی و تولید و کتابهایی از این دست است که در بین ساعتهای درسی بچه هایمان دیده می شود
این نظام سالها پیش از روی نظام آموزشی فرانسه کپی شد. در آن زمان فرانسه برای مستعمرات خود نیاز به کارمندانی داشت و دیپلمه ها، برای آن مستعمرات آموزش می دیدند. در آن زمان، ایران هم نیاز به کارمند داشت و به همین دلیل، دیپلمه ها برای کشور ما هم مناسب بودند.
سالها بعد، نیاز های فرانسه تغییر کرد و به همین دلیل نظام آموزشی شان را هم تغییر دادند. به طوری که امروز، آخرین تغییرات را در دوره مکرون؛ رئیس جمهور جوان فرانسه شاهد هستیم که فرانسه را به بهشت استارتاپهای دنیا تبدیل کرده است.در همان سالهای نخست کپی کاری، دیپلمه های ما خوب بودند، استخدام دولت می شدند؛ در بانکها، شهرداری ها، امور اداری آموزش و پرورش و خیلی جاهای دیگر مشغول به کار می شدند.
اما واقعیت این است که دیگر سالهاست که کشور ما نیاز به کارمند ندارند و سالهاست که دیگر دیپلم ها جایی برای استخدام شدن نمی یابند. بنابراین به تحصیلات عالیه هجوم آوردند.
متاسفانه نظام آموزشی ما هرگز تغییر نکرد و ما همچنان دیپلم و لیسانس و دکتر می دهیم برای کارمند شدن.
امروزه نیاز به مهارت های کار آفرینی در بین تربیت شدگان آموزش و پرورش شدیدن احساس می شود و همه مسئولین و مدیران در تلاشند که پائین بودن تولید ناخالص ملی را به هر طریقی که می توانند جبران کنند تا وضعیت تولید و ثروت در کشور ما وضعیت بهتری بگیرد و از فقر نجات پیدا کنیم.
با اینکه کلید اصلی رهایی از فقر و تورم در نهایت در آموزش است و می بایست تمام نگاههای مدیران کشور به سمت آموزش و پرورش متوجه می شد اما مدیران ما، تنها بخش کوچکی از توجه خود را به آموزش و پرورش اختصاص دادند و به این شکل یک حرکت ناقصی برای اینکه یک جریان بزرگی را در کشور بسازند آغاز کردند و آن حرکت ناقص همین کتاب کارآفرینی و تولید و کتابهایی از این دست است که در بین ساعتهای درسی بچه هایمان دیده می شود.
امید است که مسئولین بالا رتبه آموزشی ما، دبیرانی که این درس را انتخاب کرده اند و دانش آموزانی که به این واحد درسی رسیده اند جایگاه و اهمیت این دو ساعت در هفته را به خوبی بشناسند.
این حرکت اگر تنها در بستر آموزش و پرورش بماند ناقص است و امید می رود همه کارآفرینان، دستگاههای دولتی موثر، شهرداری ها، والدین، مشاورین و تمامی اجزای کشور که دلسوز و مرتبط با کار، اشتغال و نوجوانان هستند بتوانند برای بالا بردن تقاضای کار آفرین شدن در فرزندانمان، دست به دست هم بدهند و خلق ثروت و ارزش را در کشور رونق ببخشند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
سلام ای عشق ! ای آغاز پاییز !
سلام ای آفتاب عالم آویز !
به دست باد رقصت باشکوه است
سلام ای باغ پربرگ سحرخیز !
مرا با رنگهایت شستشو کن
الا ای جانت از صد رنگ لبریز !
تو مثل شبنم باران لطیفی
برای من تو از باران دلانگیز !
ستارهوش ببار از چشم شبها
ولی از چشمهای شب بپرهیز !
تویی آن اول مهر پر از مهر
دل افراسیابی ای فرنگیز !
منم من عاشق همواره تو
تویی تو عشق من، آغاز پاییز !
مرا آغوش تو پردیس جان است
جهانم با وجود تو جهان است !
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
رأی وحدت رویه در خصوص تعارض آراء برخی شعب دیوان عدالت اداری درخصوص شرایط بهرهمندی از فوقالعاده همترازی با اعضای هیأت علمی (رأی شماره ۱۳۲۴ مورخ ۱۳۹۷/۵/۱۶ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری)
تاریخ دادنامه: ۱۳۹۷/۵/۱۶
شماره دادنامه: ۱۳۲۴
کلاسه پرونده: ۱۷۳۵/۹۷
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
اعلام کننده تعارض: آقایان علی مهرآوران و ایرج آقاملایی
موضوع: اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری
گردشکار:
به موجب ماده ۸ قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت، مصوب ۱۳۷۰/۶/۱۳، حقوق و فوقالعاده شغل دارندگان مدارک تحصیلی دکتری و فوق لیسانس و مدارک همتراز از لحاظ استخدامی که در مراکز و یا واحدهای آموزشی، مطالعاتی و تحقیقاتی دستگاههای مشمول آن قانون اشتغال به کار دارند، نباید از ۸۰ درصد مجموع حقوق و فوق العاده شغل کارکنان مشابه مشمول قانون اعضای هیأت علمی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی کمتر باشد. در دستور العمل اجرایی ماده مزبور، چگونگی برخورداری کارکنان واجد شرایط از امتیاز همترازی با اعضای هیأت علمی دانشگاهها تشریح شده است.
قسمت ج از بند ۳ ماده ۶ این دستورالعمل، در خصوص ضوابط محاسبه تجربه قابل قبول کارمندان برای کسب امتیاز مذکور تصریح میکند که از کل سوابق مربوط و مشابه قبل از اخذ مدرک تحصیلی فوق لیسانس و دکتری، معادل تجربه قابل قبول بعد از اخذ مدرک تحصیلی قابل احتساب میباشد. با استناد به همین موارد، تعدادی از کارکنان آموزش و پرورش استان خراسان رضوی که در طول خدمت موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد شدهاند، برای دریافت همترازی با اعضای هیأت علمی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و استفاده از حقوق و مزایای ناشی از آن، خواستار احتساب سوابق خود، قبل از اخذ مدرک کارشناسی ارشد شدند.
گردش کار پرونده ها و مشروح آراء به قرار زیر است:
الف: شعبه۳ دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره۹۱۰۹۹۸۰۹۰۰۰۶۱۴۸۶ با موضوع دادخواست خانم زهرا فدائی به طرفیت اداره آموزش و پرورش ناحیه ۷ مشهد و به خواسته تقاضای احتساب سنوات آموزشی تجربی مرتبط با مدرک فوق لیسانس به موجب دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۰۳۰۳۶۶۸ ـ ۱۳۹۱/۱۱/۲۵ به شرح زیر رأی صادر کرده است:
با توجه به اوراق و محتویات پرونده و مضمون لایحه دفاعیه طرف شکایت نظر به اینکه شاکی قبل از کسب مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و همترازی با هیأت علمی با مدرک لیسانس در پست آموزش سابقه خدمت دارد به استناد بند ج ماده ۶ دستورالعمل اجرائی ماده ۱۶ آییننامه اجرائی ماده ۸ قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت حکم به ورود شکایت شاکی مبنی بر احتساب سنوات آموزش مرتبط با مدرک فوق لیسانس جهت اعطای پایه سنواتی صادر و اعلام میگردد. ایــن رأی بر طبق ماده ۷ قانون دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۸۵ قطعی است.
شعبه اول دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره ۹۱۰۹۹۸۰۹۰۰۰۳۵۲۷۶ با موضوع دادخواست آقای شهرام فرهنگی به طرفیت سازمان آموزش و پرورش استان خراسان رضوی و به خواسته احتساب دوره قبل از کارشناسی ارشد (لیسانس) به عنوان تجربه مشابه در پایه همترازی به موجب دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۰۱۰۲۳۴۶ـ۱۳۹۱/۱۱/۳ به شرح زیر رأی صادر کرده است:
با عنایت به محتویات پرونده و پاسخ واصله نظر به اینکه وفق بند ج ماده ۶ دستورالعمل اجرائی ماده ۸ قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت مصوب ۱۳۷۰ موضوع ماده ۱۶ آییننامه اجرائی قانون مذکور کل سوابق مربوط و مشابه قبل از اخذ مدرک تحصیلی فوق لیسانس و دکتری معادل تجربه قابل قبول بعد از اخذ مدرک تحصیلی قابل احتساب میباشد و مطابق بند ۲ـ۲ بخشنامه ۲/۴۲/۱۲۵۹۶ ـ ۱۳۷۴/۸/۷ موضوع باید در کمیته اجرائی طرح طبقهبندی مشاغل مورد بررسی قرار گیرد بنابراین خواسته شاکی در حدی که طرح در کمیته مذکور با لحاظ بند ج فوق مطرح گردد موجه تشخیص و حکم به ورود آن صادر و اعلام میگردد، رأی صادره قطعی است.
ب: شعبه ۳ دیوان عدالت اداری در رسیدگی به شماره پرونده ۹۲۰۹۹۸۰۹۰۰۰۲۰۶۰۳ با موضوع دادخواست آقای محمدعلی مهرآوران به طرفیت اداره کل آموزش و پرورش استان خراسان رضوی و به خواسته تقاضای احتساب سنوات آموزشی تجربی مرتبط با مدرک فوق لیسانس به موجب دادنامه شماره ۱۹۳۶ ـ ۱۳۹۲/۹/۱۶ به شرح زیر رأی صادر کرده است:
نظر به اینکه بر اساس قسمت ج بند ۳ ماده ۶ دستورالعمل اجرائی ماده ۸ قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت مصوب ۱۳۷۰/۶/۱۳ مقرر گردیده سنوات تجربی قبل از مدرک فوق لیسانس در تعیین پایههای همترازی لحاظ و محاسبه گردد و با عنایت به اینکه شاکی قبل از اخذ مدرک فوق لیسانس و اعمال ماده ۸ قانون نظام هماهنگ در پست آموزشی فعالیت داشته است حکم به ورود شکایت شاکی و الزام خوانده به لحاظ سنوات تجارب آموزشی شاکی مرتبط با مدرک فوق لیسانس صادر و اعلام میگردد. این رأی وفق ماده ۶۵ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری ظرف مهلت (۲۰) روز از تاریخ ابلاغ قابل اعتراض در شعب تجدیدنظر دیوان عدالت اداری است.
در اثر تجدیدنظرخواهی از رأی مذکور شعبه اول تجدیدنظر به موجب دادنامه شماره ۸۰۴ ـ ۱۳۹۴/۴/۲۴ به شرح زیر رأی صادر کرده است:
نظر به اینکه اولاً: به موجب ماده ۸ قانون نظام هماهنگ پرداخت دارندگان مدرک فوق لیسانس و دکتری که مشاغل تحقیقاتی و آموزشی فعالیت میکنند مشمول حکم همترازی هستند و هیچ دلالتی بر اینکه سوابق خدمت قبل از فوق لیسانس و دکتری به عنوان سابقه خدمت با مدارک مذکور تلقی شود در حکم قانون مذکور مشهود نیست و قسمت ج بند ۳ ماده ۶ دستورالعمل با توجه به مفاد بند ۴ ماده ۴ همان دستورالعمل دلالتی بر احتساب سوابق خدمت با مدرک تحصیلی لیسانس جهت تعیین پایه همترازی ندارد بلکه مبین احتساب تجربی مشابه قبل از اخذ مدرک فوق لیسانس و دکتری جهت فوق العاده همترازی در بدو ارائه مدرک فوق لیسانس یا دکتری میباشد که این امر محقق نشده است و اعطای پایه برای دوران خدمت قبل از اخذ مدرک فوق لیسانس یا دکتری متناسب با مدرک فوق لیسانس و دکتری مغایر مفاد ماده ۸ قانون نظام هماهنگ است، بنابراین با توجه به مراتب فوق ضمن پذیرش تجدیدنظر خواهی و نقض رأی معترض عنه حکم به رد شکایت صادر و اعلام میگردد، رأی صادره قطعی است.
در خصوص دادخواست آقای ایرج آقا ملایی شعبه ۴ دیوان عدالت اداری به موجب دادنامه شماره ۱۳۳۵ ـ ۱۳۹۲/۵/۳۰ حکم به وارد دانستن شکایت صادر کرده، لاکن در همین خصوص قبلاً شکایت نامبرده غیر وارد تشخیص شده بود با اعاده دادرسی اداره کل آموزش و پرورش استان خراسان رضوی از رأی مذکور شعبه ۴ دیوان عدالت اداری، رأی پیش گفته را طی دادنامه شماره ۱۸۷۲ ـ ۱۳۹۲/۹/۳۰ نقض میکند و در مقام رسیدگی به تجدیدنظر خواهی آقای ایرج آقا ملایی از رأی شماره ۱۸۷۲ ـ ۱۳۹۲/۹/۳۰ شعبه ۴ دیوان عدالت اداری، شعبه اول تجدیدنظر دیوان عدالت اداری به موجب دادنامه شماره ۱۴۴۲ـ۱۳۹۴/۷/۲۵ به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است:
نظر به اینکه تجدیدنظرخواه ایراد و اعتراض موثری که زمینه نقض رأی معترض عنه را فراهم آورد ارائه نکرده و در صدور رأی مذکور مقررات قانونی رعایت شده است و با عنایت به اینکه ماده ۸ قانون نظام هماهنگ پرداخت اصل پرداخت فوقالعاده همترازی را منوط به داشتن مدرک تحصیلی فوق لیسانس یا دکتری اعلام کرده است، لذا احتساب سوابق تجربی مشابه با مدرک لیسانس و اعطای پایه همترازی نسبت به آن مغایر قانون مذکور میباشد، لذا مستنداً به ماده ۷۱ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری ضمن رد تجدیدنظرخواهی رأی معترض عنه تأیید میگردد، رأی صادره قطعی است.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ ۱۳۹۷/۵/۱۶ با حضور رئیس و معاونین دیوان عدالت اداری و رؤسا و مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد و پس از بحث و بررسی با اکثریت آراء به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است.
رأی هیأت عمومی
اولاً: تعارض در آراء محرز است.
ثانیاً: با عنایت به اینکه قانونگذار به شرح ماده ۸ قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت مصوب سال ۱۳۷۰ شرایط بهرهمندی از فوقالعاده همترازی با اعضای هیأت علمی را منحصراً به داشتن مدرک فوق لیسانس یا دکتری منوط کرده است و لذا لحاظ سوابق تجربی برای اعطاء همترازی در واقع توسعه حکم قانونگذار است و با این اوصاف شق ج بند ۳ ماده ۶ دستورالعمل اجرایی ماده ۸ قانون مذکور به لحاظ توسعه حکم قانونگذار قابل استناد نیست و با توجه به اینکه بند مذکور به موجب بخشنامه لاحق به شماره ۱۱/۲۶۷۶ ـ ۱۳۷۸/۴/۲۶ لغو شده است، در نتیجه رأی شعبه اول تجدیدنظر به شماره دادنامه ۸۰۴ ـ ۱۳۹۴/۴/۲۴ که به رد شکایت صادر شده صحیح و موافق مقررات تشخیص شد. این رأی به استناد بند ۲ ماده ۱۲ و ماده ۸۹ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان عدالت اداری و سایر مراجع اداری مربوط در موارد مشابه لازمالاتباع است.
رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ـ محمدکاظم بهرامی
(این سی بیت تقدیم آستان آن شاه بیت یاران حسین و سیمرغ واصل حضرت ابالفضل العباس)
خط و نشان عاشقی
مشک ماه هاشمی بی آب بود آب در وصل لبش بی تاب بود
آب در جوشش که او نوشش کند لحظه ای زین شعله خاموشش کند
شانه می زد باد گیسوی فرات پر شکن پر موج بی صبر و ثبات
جلوه ها کرد از برای ماه وش تا بنوشد آب از بحر عطش
سرو پیکر آمد از اسبش فرود لحظه ای بنشست اندر پای رود
جرعه ای از آب پیش رو نهاد گفت آن دریا دل نیکونهاد
باغ پر یاس محمد تشنه است در هجوم زخم تیر و دشنه است
کودکانِ چون پری در اضطراب از خیام آید نوای آب آب
غنچه ها پژمرده ودر انتظار نازنینان خسته از گرگان هار
گریه ی طفلان بدون اشک بود دیده شان دائم به سوی مشک بود
گرچه دانم بس گوارایی وناب نوش فرزندان زهرایی تو آب
دست بگشود و تهی از آب کرد گفتِ او امواج را بی تاب کرد
آب شیرین مشک را لبریز کرد خسرو آنگه رو سوی شبدیز کرد
در پی اش بد طینتان اندر کمین نسلشان گم باد از روی زمین
شبه مردانی¹ زبون و پر نفاق بر پلیدی جملگی در اتفاق
تیغ بگشود آن یل نیکو تبار گوئیا این حیدر است و ذوالفقار
از نژاد و تیره ی مستان یلی دست پرورد کسی چونان علی
شد خزان دشمنان آن نوبهار شافی دل بهر ظالم شد خسار²
خصم باب بدنهادی باز کرد رسم نامردی همی آغاز کرد
لشگر کفتار سوی شیر شد بر سرش بارانی از صد تیر شد
روبهان مکر و کفتاران پیر یاس را کردند گلزاری ز تیر
نیزه ها و تیغها و تیرها دشنه ها و تیزی شمشیرها
رشته ی امید او از هم گسیخت چون سبو بشکست و آن پیمانه ریخت
گوئیا این محشر است و آن امیر ماه بود از آسمان آمد به زیر
آسمان مردی بیامد سوی خاک گفت آندم “ یا اخا ادرک اخاک “
آمد از ره آفتاب و شد سحر تیرگی رفت وعیان شق القمر
یوسف ار بیند مه بی دست را باز نشناسد ترنج از دست را
آفتاب و ماه اندر پای رود صحنه ای زین نقش زیباتر نبود
کشته ای لب تشنه اندر پای شط او نشان عشق بود و رود خط
آب بود و آب بود و آب بود مشک ماه هاشمی بی آب بود
1- خطبه 27 نهج البلاغه: يا أشباه الرجال ولا رجال... ای شبیه مردان و نامردان
2- تلمیح به آیه ی شفا ( سوره اسرا آیه 82) و نُنَزّلُ مِنَ القُران ما هو شفا ءٌ و رَحمَة لِلمؤمنین و لا یزیدُ الظّالمین الاّ خَساراً
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید