پنجاه سال پیش، دقیق همان زمانی که خروشچف "رهبراتحاد جماهیر شوروی" به کارخانه های اسلحه سازی و دودکش های کشور خود می بالید و می گفت:
"به زودی از نظراقتصادی رقبای خود را خواهیم بلعید"
در حدود سال ۱۹۶۰ "پل باران آمریکایی نویسنده ی داستان های خیالی، کتابی نوشت که بعدها بنای دنیای دیجیتال را روی آن پایه گذاری کردند. نام آن کتاب "درباره ی شبکه ی ارتباط گسترده" بود.
وزارت دفاع آمریکا ۹ سال پس از خلق آن داستان، به " آژانس پروژه های تحقیقاتی" خود ماموریت داد تا در جهت تحقق این رمان خیالی کار کند .
این تحقیقات در سال ۱۹۹۲ یعنی ۲۶ سال پیش به اینترنت ختم شد.اینترنت یا انبوه کامپیوتر به هم پیوسته، نمادجهان فراصنعتی یا موج سوم است. بدون هیچ درنگی می توان از موج سوم به عنوان انقلاب یادکرد، به دلیل این که در همه ی ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی دگرگونی ژرف و شگرفی به وجودآورده است. اگر منشا یا سرچشمه های قدرت و توانایی در عصر سنتی و صنعتی "زور" و "ثروت" بود در عصر اینترنت سرچشمه ی قدرت دانایی شد.
برخی از ویژگی های منشاء قدرتی به نام دانایی را چنین برمی شمارند:
یکم:
دانایی مثل زور و ثروت در انحصار "زورمندان" و "ثروتمندان" نیست، دانایی یک منشاء قدرت فراگیر است و در دست طبقه ی خاصی نیست، هرکس می تواند در هرکجای زمین که باشد با تلاش فردی به دانایی دست یابد و قدرتمند شود چرا که"توانایی در دانایی است" یا به تعبیری دیگر "دانایی، توانایی است، همان سخنی که هزارسال پیش حکیم توس گفت:
"توانا بود هرکه دانا بود"
دوم:
"دانایی" تمام ناشدنی است و نامحدود است درحالی که هر"کیفی" آخر سر، خالی و هر "تفنگی" گلوله اش تمام می شود اما دانایی کم نمی شود، از بین نمی رود چه بسیار کسانی که فروغ دانایی شان بعداز مرگ، درخشان تر می شود ،هر چه از دانایی هزینه شود از آن کاسته نمی شود بلکه افزونتر می شود.
سوم:
دانایی با خشونت همراه نیست!
با قدرت دانایی، دشمن به دوست تبدیل می شود و مانند زور و ثروت انتقام درپی ندارد. در عصر انقلاب کشاورزی خیش وسیله ی کلیدی بود و در عصر انقلاب صنعتی گاوآهن هم از ابزار کلیدی بود اما در انقلاب دیجیتال رایانه کلید مطلق توسعه است! یعنی دانایی که سرچشمه ی قدرت است از راه تسلط بر دنیای کامپیوتر و تکنولوژی فکر، به دست می آید .
در عصر فراصنعتی ، یا "عصر دیجیتال و دنیای رایانه" کشور و ملتی قدرتمند می شود که برنامه های توسعه گرای آن با محوریت دیجیتال و رایانه باشد در غیراین صورت هدردادن منابع به حساب می آید.
جابه جایی "قدرت" از "زور و ثروت" به "دانایی" با زلزله های شدید و پس لرزه های پیوسته و مداومی همراه شده است که در مبحث گذشته به بخشی از تعارضات درمسایل اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی اشاره شد اما نمود این تعارضات در مسایل اقتصادی چنان زیاد است که نمی توان از آن چشم پوشی کرد.
اگر امروز می بینیم برخی از نمایندگان مردم در مجلس، هنوز دنبال احداث صنایع بزرگ صنعتی دراستان ها هستند و مردم را با وعده ی ایجاد صنایع سنگین در مناطق می فریبند ؛
اگر هنوز می بینیم برخی از دولتمردان و نمایندگان مردم از یک طرف برای جوانان بیکار "نوحه سرایی" می کنند! و فقر مردم را فریاد می کشند! واز طرف دیگر با مظاهر و نشانه های دنیای موج سوم و دیجیتال، مخالفت می کنند و درخواست می کنند:
اینترنت، قطع شود!
دولت برای کاربران اینترنت، محدودیت ایجاد کند!
دنیای مجازی را سد راه توسعه است!! دولت برخورد کند!!
نشان از این دارد که:
این"اهل خواص" یا درک درستی از سمت و سوی حرکت جامعه ی بشری ندارند!
یا دارند اما چون کالایی درشان مشتریان دشخوار پسند دنیای جدید ندارند، برای همین منافع خودرا بر منافع عمومی ترجیح می دهند!
نگارنده باور دارد هر دو شکل آن محتمل است! در هر صورت، مخالفین کامپیوتر و توسعه ی اینترنت، دشمن مردم به ویژه جوانان بیکار هستند یا دشمن جاهل یا دشمن آگاه!
امروز میزان قدرت و توانایی دولت ها و ملت ها به تعبیر مائوتسه که می گفت: "به لوله ی تفنگ بستگی دارد" به لوله ی تفنگ بستگی ندارد، به ایجادصنایع سنگین بستگی ندارد بلکه به قطر لوله های "فیبرنوری" بستگی دارد که دولت ها به درب خانه های مردمشان می کشند!
ما در عصر صنعتی، دانش آموزان را برای کارخانجات صنعتی، دودکش ها، ادارات و بوروکراسی تربیت می کردیم!
آیا امروز که کارخانجات کوچک شده اند ، دودکش ها معدوم شده اند ، ادارات از نیروهای متوسط درس نخوان اشباع شده اند! هنوز قصد داریم این دانش آموزان را برای دنیای گذشته، تربیت کنیم!؟
اگر چنین نیست چه نشانه هایی پیدا می کنیم که ما نگاه و نگرش، روش و ابزارمان را تغییر داده ایم!؟
ادامه دارد
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان