گروه رسانه- نرگس کارگری/
نوشته : وین دایر
ترجمه: محمدرضا آل یاسین
فصل 1: جلوگیری از اعمال نفوذ و سوء استفاده
فصل 2: از موقع قدرت عمل کنید
فصل 3: رهایی از قید و بند گذشته
فصل 4: گریز از دام مقایسه
فصل 5: اثر بخشی پنهانی و عدم نیاز به جلب تایید و درک دیگران
فصل 6: به مردم بیاموزید آن طور که مایلید با شما رفتار کنند
فصل 7: اهمیت تعادل در کار و زندگی
فصل 8: قضاوت را از واقعیت تمیز دهید
فصل 9: خلاقه زیستن در هر زمان و در هر کجا
فصل 10: قدرت یا ضعف
یک عده از افراد مایلند خودکفا و مستقل باشند و مسئولیت زندگی خویش را به طور کامل به عهده بگیرند.کسانی که می خواهند خودشان تصمیم بگیرند ، به نتایج خود برسند و انگیزش و نظام خود را تجربه کنند.
البته باید گفت که اگر قصد دارید برای تفکر و عمل به شیوه های معین در برابر فشارهای اجتماعی تاب آورید، باید جسور بوده و به نیروهای باطنی خود اعتماد کنید. این را هم باید یادآوری کنم که اگر کنترل می شوید، باید بدانید که این طرز رفتار شما برای منابع کنترل کننده شما خوشایند نیست.
برای اینکه رفتار و احساسات تان برانگیخته از خودتان باشد و برای کسب رضایت به دیگران متکی نباشید ، باید به جهان و آنچه در آن وجود دارد بگویید:" من برای عقاید و ارزش ها و رفتارهایم به دیگران متکی نیستم. می خواهم به سویی بروم که خودم می خواهم ، آنچه را که دوست دارم انجام دهم و همان چیزی بشوم که می خواهم بشوم و در مقابل هر کسی که بخواهد مرا متوقف کند، ایستادگی خواهم کرد."
کتاب حاضر برای کسانی که تحت کنترل یک منبع خارج از خودشان هستند مناسب نیست.
کسانی که نمی خواهند آزادی عمل داشته باشند و برای این عمل با هیچ چیز معامله نمی کنند و هرگز مایل نیستند از لحاظ عاطفی به دیگران وابسته نباشند احتمالا قابل هضم نیست.
افرادی که در صددند با اتکاء به استعدادهای بالقوه و منابع درونی شان رشد کنند و رفتارشان حاصل انتخاب آگاهانه خودشان و مبتنی بر ارزش هایشان باشد همواره در فکر یافتن راهکار و رهایی از محرومیت ها و بحران های زندگی خویشند.
این نکته را از یاد نبرید که جهان مملو از افرادی است که مایلند شما را بر حسب میل و سلیقه خود هدایت کنند.بنابراین اگر زندگی تان معطوف به ارزش هایی است که به دقت به آن اندیشیده اید باید در مقابل کسانی که قصد دارند شما را تحت سیطره و کنترل خود درآورده رو در رو بایستید و در این زمینه محکم و نفوذ ناپذیر باشید.
به طور کلی انسان در هر وضعیتی در انتخاب عمل آزاد است.زمام امور زندگی خویش را به عقل و درایت خود بسپارند تا فرمان هدایت زندگی تان را به دست بگیرید و از کوره راه ها به سر منزل مقصود برسید.
در این کتاب کوشیده شده است تا به دام های متعددی که ممکن است برای سوء استفاده از شما فرا راهتان قرار گیرد تا با پیروی از تدابیر برشمرده در این کتاب جهت گیری تازه ای در زندگی حرفه ای و شخصی خود وضع کرده است. بدین ترتیب خودتان مالک شخصیت خویش بوده و مستقل از هنجارهای تجویز شده از سوی دیگران رفتار می کنید.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
تحقیقات و تجربیات نشان داده صرفا اگر بر اساس نمرات دانش آموزان و عملکرد تحصیلی شان هدایت تحصیلی صورت گیرد عملا توهین آشکار به دانش آموز و خانواده اوست. ثانیا بخش اعظمی از فارغ التحصیلان بیکار ناشی از همین خطای نابخشودنی سالهای قبل در هدایت تحصیلی است که امروز به همت دوستان دوباره به بیست سال پیش رجعت کرده اند (هدایت تحصیلی صرفا بر اساس عملکرد تحصیلی).
ثالثا این نمرات کارنامه دوره اول که مبنای هدایت تحصیلی قرار گرفته چقدر استاندارد است و قابل اتکا ؟
بنده اعتقاد دارم به هیچ عنوان قابل اتکا نیست چرا که حدود بیش از ۸۰ درصد دانش آموزان نهمی با معدل بالای ۱۷ قبول می شوند و درصد بالایی از این افراد در پایه دهم با چند تجدید در خردادماه مواجه می شوند.
رابعا زیبنده نظام تعلیم و تربیت نیست که آئین نامه هدایت تحصیلی و شیوه نامه اجرایی آن تناقض آشکار داشته باشد . آئین نامه صرفا تاثیر عملکرد تحصیلی را ۳۵ درصد و شیوه نامه اجرایی ۱۰۰ درصد در هدایت تحصیلی موثر می داند.
خامسا اگر قرار بود بررسی های مشاوره ای و نظر خواهی های دانش آموز خانواده مشاور و دبیران و همچنین آزمون ها هیچ تاثیری در هدایت تحصیلی نداشته باشد این همه اصرار بر اجرای آزمون به صورت آنلاین با اعمال شاقه تاهنگامی سامانه همگام برای چه بود؟
کدام عقل سلیمی میتواند بپذیرد که کاری که هیچ تاثیر مستقیمی در هدایت تحصیلی ندارد برایش این همه وقت و انرژی صرف کنند؟ چه کسی جوابگوی ابن همه هزینه تحمیلی به خانواده ها و سیستم آموزشی و پرورشی کشور خواهد بود؟
آیا شایسته است در حالی که آسیب های اجتماعی گوناگون جامعه دانش آموزی کشور را محاصره کرده و از سر و کول آن بالا می رود مشاورین این تنها ملجا و حامی دانش آموزان را به فعالیت ها و اقداماتی سرگرم نمود که هیچ تاثیر مستقیمی در هدایت تحصیلی ندارد؟
کجای این اقدام با سند تحول بنیادین سازگار است؟ کجای برنامه درس ملی چنین رویکردی را پیشنهاد می دهد؟ کدام اسناد بالادستی اجازه داده که به این شکل عمل شود؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
اندر حکایت دوره های ضمن خدمت هر چه بگوییم کم است.در گذشته های نه چندان دور این دوره ها به صورت حضوری و تخصصی برگزار می شد. حضور در این دوره ها مزایای مالی قابل توجهی نیز داشت .به مرور مزایای این دوره ها برداشته شد و دوره های حضوری کمتر شد و دوره های مجازی به وجود آمد .این دوره ها از نظر کیفی در سطح نازلی برگزار می شود.
علاوه بر کیفیت پایین و تقلب های گونه گون که در اجرای این دوره ها وجود داشته و دارد بسیاری از اوقات مشکلات فنی نیز (قطعی اینترنت قطعی برق کاهش سرعت نت و...) همکاران را آزار می دهد و گاهی زحمات آنان را هدر می دهد.
امسال علاوه بر این مشکلات مشکل جدیدی نیز بروز کرده است .در پاییز و زمستان گذشته دوره های ضمن خدمت پایه یازدهم به صورت مجازی توسط شرکت رایادرس در سامانه ltms برگزار گردید. صدها هزار همکار در این دوره ها شرکت کرده اند و اکثرا نمره قبولی نیز گرفته اند . حال بعد از گذشت چند ماه از این قضیه نمرات این دوره ها هنوز در سامانه ltms ثبت نگردیده است. با پیگیری های انجام شده جواب ضمن خدمت استان این است که وزارتخانه هزینه برگزاری این دوره ها را به شرکت رایا درس پرداخت نکرده و شرکت نیز متقابلا نمرات را اختیار آموزش و پرورش قرار نمی دهد.
حال سوال اینجاست که تقصیر ما فرهنگیان چیست ؟
آیا وضع مالی آموزش و پرورش تا این حد خراب است که در پرداخت حق الزحمه شرکت رایا درس ناتوان است؟ نمی دانم شاید این مورد هم به خروج ترامپ از برجام و دلار ده هزارتومانی مربوط باشد. به هر حال هرچه هست تا حالا حق همکاران تضییع شده است .
بسیاری از همکاران به گواهی نامه ساعت این دوره ها برای ارزشیابی سالانه و ارتقاء شغلی نیاز دارند .برای گذراندن این دوره ها ساعات زیادی پای رایانه نشسته و درس ها را فراگرفته اند .وقت و زحمت همکاران را هدر ندهید .تا آغاز سال تحصیلی یک ماه بیشتر نمانده است .با این بی تدبیری ها بر خیل ناراضیان نیفزایید . به اندازه کافی گرانی و حقوق به نسبتا پایین و امکانات ضعیف مدارس ناراحتمان کرده است .بیش از این براین زخم ها نمک نباشید .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
پیش درآمد
قبل از اینکه کتب سال دوازدهم رشته های فنی و نظری چاپ و توزیع گردد، به حمدالله مؤسسات آموزشی چون گاج، معلم خصوصی پرش، قلم چی و... کتابهای مکمل، تقویتی و تستی را از علم غیب منتشر و به مدد صدا و سیما و سایر شبکه های اجتماعی روانه بازار و منازل نموده اند!
چالش های فنی و حرفه ای و کاردانش البته یادآوری نقش شتر گاو پلنگ بودن هدایت های تحصیلی مبتنی بر آزمایش و خطا در گمراهی و سرگردانی هنرجویان خالی از لطف نیست
فرصتها :
فلسفه تأسیس کاردانش، هدایت دانش آموزانی بود که هوش حفظیاتی کمتر و در عوض آمادگی بیشتری برای پیوست سریع به بازار کار داشتند.
واضعان این طرح پیش بینی می کردند که برای سبک کردن بار سنگین و متراکم پشت سد کنکور، با اجرای طرح حداقل پنجاه درصد دانش آموزان به شاخه فنی حرفه ای و کاردانش رجوع نمایند.
در صحنه عمل با تجمع بیش از نصف دانش آموزان پشت کنکوری آن هم فقط در رشته تجربی عملا این طرح زمین گیر گردید.
به هر حال جوهره طرح دور اندیشانه و واقع بینانه بود، ولی بنا بر هزار و یک دلیل عطش کنکور نه تنها فروکش نکرد بلکه در رشته های پزشکی زبانه کشید.
همچنین به دلیل توأمان بودن آموزش های تئوری با مهارت آموزی در کارگاهها، هنرجویان با صمیمیت و نشاط بیشتری تحصیل کرده و عمدتا خروجی هنرستانها جذب بازار کسب و کار می شوند و در کنار اشتغال از روش های ضمن خدمت و دانشگاههای فنی و علمی کاربردی، تحصیلات خود را ادامه می دهند و اغلب انسانهای موفقی بوده و با یکی دو سال تأخیر مدارک دانشگاهی لازم را به موازات همسالان رشته های نظری تحصیل می نمایند.
یکی دیگر از امتیازات رشته کاردانش گستردگی فراوان زیر شاخه های آنست. بیش از ۴۵۴ نوع دیپلم در کاردانش پیش بینی شده است.شاخه فنی حرفه ای نیز طبق روال سابق خود جاری و ساریست. هنرجویان سه سال در هنرستان تحصیل کرده و سال سوم (دوازدهم سیستم ۶_۳_۳ جدید) با گذراندن امتحانات نهایی موفق به اخذ دیپلم فنی می گردند.
در حالی که دیپلمه های کاردانش به جای گذران دروس نهایی سال سوم، کارت فنی مهارت از نهادهای ذیصلاحی چون ادارات فنی و حرفه ای، ارشاد و... تهیه کرده و دیپلم شان کامل می شود.
تهدیدات:
1- تجمع دانش آموزان ضعیف و مشکل دار:
متأسفانه به دلیل دید منفی جامعه به هنرستانها (به ویژه کاردانش) اکثر دانش آموزان با معدلهای بالا و انضباط عالی با خانواده های سطح متوسط و متوسط به بالا با دخالت خانواده و هدایت مشاورین دوره اول متوسطه جذب رشته های نظری با ترجیح تجربی می شوند و سهم هنرستانها عمدتا دانش آموزانی است که از چهار پایه اصلی علاقه، انضباط، معدل و سلامت خانواده معمولا یک پایه می لنگد. لذا انرژی مفید اکثر همکاران هنرستانهای کاردانش به جای تعلیم و تربیت عمدتا صرف مواظبت و کنترل هنرجویان خاطی و بی انضباط می شود.
2- نبود آموزش های ضمن خدمت برای هنرآموزان فنی:
امسال که برای اولین بار سال دوازدهم تجربه می گردد، تا امروز حتی یک ساعت کلاس توجیهی و ضمن خدمت برای آماده سازی هنرآموزان و استادکاران سال دوازدهم برگزار نشده است. همچنین نسل استادکاران مجرب هنرستانی (پای ثابت کارکاه با مدرک کاردانی) در حال انقراض بوده و بار کارگاه ها عمدتا به دوش هنرآموزان می افتد.
3- عدم تناسب و توازن بین خروجی هنرستانها با نیازهای بازار کار:
تجهیز، به روزرسانی، تعمیر و نگهداری کارگاههای هنرستانی به شدت هزینه بر و طاقت فرساست و در واقع با هزینه یک هنرستان فنی و حرفه ای می توان چندین مدرسه نظری را ساماندهی نمود.
از طرفی به دلیل فقدان نیازسنجی های منطقه ای کسب و کار، تناسب و توازن چندانی در معادله عرضه و تقاضا دیده نمی شود. همچنین گاها به دلیل دِمده بودن تجهیزات کارگاهی و به روز نبودن آموزشها، فارغ التحصیلان هنرستانی فاقد توانمندیهای مورد انتطار بازار کارند.
قبل از اینکه کتب سال دوازدهم رشته های فنی و نظری چاپ و توزیع گردد، به حمدالله مؤسسات آموزشی چون گاج، معلم خصوصی پرش، قلم چی و... کتابهای مکمل، تقویتی و تستی را از علم غیب منتشر و به مدد صدا و سیما و سایر شبکه های اجتماعی روانه بازار و منازل نموده اند!
4- نگاه تفننی جامعه نسبت به رشته های هنری:
در هنرستانهای هنرهای زیبا چالش های ویژه ای (در قالب فرصت و تهدید) دیده می شوند.
این هنرستانها فصل مشترک وزارتین ارشاد اسلامی و آموزش و پرورش بوده و به نوعی دوزیست و دوگانه سوز می باشند!
شکیل، لطیف، باکلاس و روح نواز بودن رشته های هنری در کنار عدم اشباع بازار کار آنها از امتیازات خاص هنرجویان این هنرستانهاست.
در عوض بلاتکلیفی نسبی در مقوله تجهیز، تعمیر و نگهداری و تامین هزینه های جاری این هنرستانها بین ارشاد و آموزش و پرورش بخشی از مشکلات اختصاصی آنهاست.از طرفی نگاه کاسبکارانه و بعضا تفننی به مقوله هنر باعث می شود که علیرغم علاقه مندی هنرجویان به رشته های هنری، با دخالت خانواده ها هنرجوی مشتاق قربانی سه راهی علاقه، مصلحت و ترک تحصیل شده و مجبور به تن دادن به ادامه تحصیل در رشته های موردعلاقه خانواده میشود.
البته یادآوری نقش شتر گاو پلنگ بودن هدایت های تحصیلی مبتنی بر آزمایش و خطا در گمراهی و سرگردانی هنرجویان خالی از لطف نیست.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
در اولین نشست از سلسله نشستهای استانداردسازی کتاب کودک و نوجوان در مرکز مطالعات فرهنگی تهران به برخی اشتباهات و تناقضات آموزشی کتابهای درسی اشاره کردهایم که هنوز مقالهاش منتشر نشدهاست. در این نوشتار کوتاه به برخی از اشکالات کتب درسی مروری خواهیم داشت (برخی موارد را احتمالاً قبلاً شنیدهاید).
فارسی ۲ (پایهٔ یازدهم، دورهٔ دوم متوسطه، رشتههای انسانی، تجربی، ریاضی و معارف).
این دو سطر سست در صفحه ۴۹ کتاب فارسی ۲ به نام سهراب سپهری آمدهاست که درست نیست:
زندگی رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من وزن رضایتمندیست
این بند از کیوان شاهبداغخان است که اشعار سطحی و عامهپسند میسراید.
فارسی پنجم
در درس«فردوسی، فرزند ایران» صفحهٔ ۹۱ به جای زال و سیمرغ نوشتهاند:
زاغ و سیمرغ
البته این نام در صفحهٔ ۹۵ درست آمدهاست: سام نام فرزند را زال گذاشت.
فارسی دهم
در صفحهٔ ۱۸ وند جمعساز «ها» را پسوند ساخت واژه دانستهاند که درست نیست زیرا ها پسوند اشتقاقی و واژهساز نیست. خوب بود مؤلفان فرق وندهای اشتقاقی و صرفی را هم بیان میکردند.
فارسی نهم
در صفحهٔ ۳۱ دو بیت زیر را به مولانا جلالالدین (مولوی) نسبت دادهاند:
تا توانی میگریز از یار بد
یار بد بدتر بود از مار بد
مار بد تنها تو را بر جان زند
یار بد بر جان و بر ایمان زند
که از مولوی نیست.
فارسی دهم
در درس ستایش ابیاتی را به عطار نسبت دادهاند، این ابیات در الهینامه نسخهٔ فواد روحانی نیامدهاست و ایشان در صفحهٔ ۶۳ نوشتهاند: «این دیباچه را دیگران ساختهاند، خطبهٔ آغاز الهینامه و اجزایی از خاتمهٔ آن مسلماً سرودهٔ دیگران است».
جالب اینکه مؤلفان کتاب درسی در بخش منابع، منبع این ستایش را الهینامهٔ عطار به تصحیح فواد روحانی، ذکر کردهاند! اما این نُه بیت که در درس ستایش آمدهاست در نسخهٔ مورد نظر نیست. دکتر شفیعیکدکنی هم در تصحیح الهینامه معتقد است این ابیات از عطار نیست.
چهار بیت از این ابیات الحاقی در تصحیح هلموت ریتر آلمانی آمدهاست:
چو در وقت بهار آیی به دیدار
حقیقت پرده بردارد ز رخسار
فروغ رویت اندازی سوی خاک
عجایب نقشها سازی سوی خاک
زهی گویا تو و کام و زبانم
تویی هم آشکارا هم نهانم
هر آن وصفی که گویم بیش از آنی
یقین دانم که بیشک جان جانی
(الهینامه، چاپ استانبول، مطبعهٔ معارف، ۱۹۴۰: صفحات ۴، ۶ و ۷).
کاش دستکم مؤلفان در بخش منابع این کتاب را معرفی میکردند!
بهاینترتیب عجیب نیست که در کتاب جغرافی پایهٔ دهم متوسطه، مرکز استان مازندران که ساری است بابل معرفی شدهاست و در کتاب تعلیمات اجتماعی پایهٔ پنجم هم فرودگاه این استان، با نام بابلسر درج شدهاست!
در تستهای کنکوری و ورودی تیزهوشان هم گاهی اشتباه دیده میشود که پرداختن به آن فرصتی دیگر میطلبد، مثلاً در «رحمهالله علیها» در فارسی تیزهوشان ششم (مبتکران) ضمیر متصل ها را که یعنی آن زن، پسوند جمع گرفتهاند! و معنی کردهاند: رحمت خداوند بر آنان! (درس دهخدا) و محیط میدان نقش جهان را هم در مطالعات تیزهوشان، ۵۰ متر ذکر کردهاند! (درس اصفهان).
یکسال در کنکور هر یک از اجزای سازندهٔ افعال غیرساده را جداگانه یک واژه و یکسال کلاً یک واژه بهشمارمیآورند! یکسال «سختسست» را متناقضنما میگیرند و یکسال نه!
به قول استاد اکبر بهداروند بیدلپژوه، چهقدر در کنکور آمد که عرفات اثر کیست و در پاسخ نوشتیم بیدل اما کمتر کسی دانست درستش عرفان است و این ناشی از استناد به غلط تایپی تاریخ ادبیات ذبیحالله صفا (جلد ۵، دفتر ۲، صفحهٔ ۱۳۷۸) بوده است.
-------------
ارسالی: دکتر فرشته افکاری
کانال دکتر سعید صفایی موحد
در 18 و 19 مرداد چند سایت خبری و خبرگزاری ها از جمله «ایرنا» عنوان خبری« قهر وزارت آموزش و پرورش با دولت الکترونیک» را تیتر نموده و مشکلاتی که مردم و خانواده ها در مواجه با دریافت کارت ورود به جلسات آزمون ها و ...متقبل شده بودند را ذکر نمودند. این در حالی است که در 8 خرداد ماه 1397 خبرگزاری مهر به نقل از آقای رضا باقری عضو هئیت مدیره سازمان فناوری اطلاعات ایران با اشاره به نتایج ارزیابی خدمات الکترونیکی دستگاههای دولتی تا پایان سال ۹۶، اعلام کرد که به رغم مکاتبات متعدد ۵ دستگاه اجرایی از جمله معاونت علمی ریاست جمهوری، وزارت آموزش و پرورش، سازمان سنجش، سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی و سازمان بازنشستگی کشوری، با ما همکاری نکردند.
همه دوستان با اصطلاح کرتاس بازی یا کاغذ بازی را که یکی از ویژگی های دیوانسالاری های کهنه بود شنیده بودند و اصطلاح دولت الکترونیک یعنی دولتی مبتنی بر تکنولوژی (t-government ) و(e-Government)درست ضمن نقطه مقابل آن بودن ،ویژگی های متعددی نیز دارد که در قرن 21 برای پیوستن به جهانی شدن گریزی از آن نیست .
در آموزش و پرورش هیچ سندی اجرا نمی شود نه سند 2030 اجرا می شود نه سند تحول بنیادین نه سند درس ملی و... از جمله این ویژگی ها که البته می توان نام هدف را نیز بر آن می توان نهاد اینها هستند:
- اطلاعرسانی و خدماترسانی به موقع، دقیق و کارآمد در همه ساعات روز بدون هیچ تعطیلی از طریق و سایل ارتباطی گوناگون مانند تلفن و اینترنت است.
- خدمت رسانی به شهروندان در هر زمان و هر مکان
- صرفه جویی در وقت و هزینه
- چابکی سازمان های دولتی
- کار آفرینی و حمایت از بخش خصوصی سالها به وزارت التماس کردیم که 32 اداره کل در کشور دارید (استان تهران 2 اداره کل دارد) به جای آن که هر کدام چند صد میلیون سالانه صرف نرم افزارهای مختلف کنند که اغلب با همدیگر نیز نا همخوان هستند یک نرم افزار ویژه اتوماسیون اداری تحت اینترنت طراحی کنید که حتی نه تنها معلمان بلکه مردم نیز به آن دسترسی داشته باشند و درخواست ها و نامه های متفرقه خود را از آن طریق اقدام کنند زیر بار نرفتند
- قابل پی گیری بودن
- مسئولیت پذیرکردن عاملین و کارگزاران
- کاهش ترافیک و آلودگی ناشی از کاهش سفرها و مراجعات حضوری
- جلوگیری از فساد اداری
- توسعه عدالت اجتماعی
- افزایش بهره وری
- افزایش رضایت مندی شهروندان
- و ...
در سال 2016 ایران رتبه 106 جهان را دربین 193 کشور جهان دولت الکترونیک داشت و کشورهایی مانند نگلیس، اتریش، کره، سنگاپور، فنلاند و سوئد بالاترین رتبه را کسب نموده بودند.
و در حوزه مشارکت الکترونیکی نیز از بین 193 کشور جهان رتبه 149 را دارا هستیم .
البته سایت با اقتصاد در تاریخ 31 / 4 / 1397 با کد خبری 20290 در این مورد نوشته است:
در آخرین رتبه بندی کشورها از نظر شاخصهای EGDI ایران ۲۰ رتبه جایگاه خود را در میان ۱۰۶ کشور جهان به رتبه ۸۶ ارتقا داده است .
به گزارش پایگاه خبری با اقتصاد، در آخرین رتبه بندی کشورها از نظر شاخصهای EGDI که بیانگر وضعیت پیاده سازی دولت الکترونیک در جهان به شمار میرود، ایران ۲۰ رتبه جایگاه خود را در میان ۱۰۶ کشور جهان به رتبه ۸۶ ارتقا داده است.
ارتقای رتبه ایران از نظر شاخصهای دولت الکترونیک درحالیست که مطابق برنامه ششم توسعه، ایران باید طی پنج سال حداقل ۳۰ رتبه جایگاه خود را بهبود بخشد بنابراین ارتقای ۲۰ رتبهای ایران در سال اول برنامه ششم توسعه، بسیار قابل توجه است..
بنابه این گزارش، سازمان فناوری اطلاعات به زودی جزییات بیشتری از خبر فوق را اعلام میکند.
تا اینجای قضیه خواستیم بدانیم که خانه از پای بست ویران است ؛ فقط آموزش و پرورش نیست که وضعیت فناوری خوبی ندارد و در راستای توسعه دولت الکترونیک قدم های کندی برداشته است.برای رسیدن به وضعیت بهتر باید ضمن اهمیت به زیرساخت های فناوری کشور به خصوص در خصوص روستاها که تعداد مدارس روستایی آموزش و پرورش بسیار زیاد است و در اغلب روستاها تنها نهاد دولتی است که فعالیت دارد باید بودجۀ کلانی نیز اختصاص داد وزارت آموزش و پرورش از سالها قبل تلاش کرد با توسعه سامانه ها ،به خصوص سامانه همگام بیشترین و وسیع ترین ارتباطات الکترونیکی بین خانواده، دانش آموز،مدرسه و ستاد ایجاد کند اما هیچ وقت اعتبار لازم برای گشترش و آموزش این کار فراهم نشد حتی در بعضی روستاهای دوردست که زیرساخت های اینترنتی و مخابراتی فراهم بود آموزش و پرورش توان خرید یک دستگاه کامپیوتر برای مدرسه اش را نداشت تا درس کار و فناوری پایه ششم ابتدایی را که لازم است در تدریس آن از کامپیوتراستفاده کرد.
وضعیت آموزش و پرورش امروزه مصداق بیتی از شعر گلستان سعدی علیه الرحمه است که همه ما در دوران تحصیل آن را حفظ کردیم:
عمر گرانمایه در این صرف شد
تا چه خورم صیف چه پوشم شتا
آموزش و پرورش و مسئولین ارشد آن هیچ وقت از مطالبات فرهنگیان کمر راست نکرده اند که به چیز دیگری نیز فکر کنند.
یکی از بزرگان اهل خرد چند روز پیش از من سئوال کرد که فلانی شنیدم سند 2030 یواشکی در بعضی از مدارس اجرا می شود. گفتم خیالت آسوده باشد در آموزش و پرورش هیچ سندی اجرا نمی شود نه سند 2030 اجرا می شود نه سند تحول بنیادین نه سند درس ملی و...
بر اساس سند تحول بنیادین باید مدارس هوشمند توسعه یابد و آموزش مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات که سرعت، دقت و ماندگاری آن بسیار بیشتر از آموزش سنتی است هر سال نسبت به سال قبل افزایش یابد. اما هر پولی به آموزش و پرورش داده می شود اولویت اول پرداخت های پرسنلی (فصل اول) است و اولویت های بعدی اگر پولی بماند که نه تنها نمی ماند بلکه بدهکار هم می شود صرف امور کیفیت بخشی و سایر امور زیرساختی می شود که توسعه مدارس هوشمند و الکترونیکی کردن خدمات و توسعه دولت الکترونیک نیز از این مقوله می باشد.
تنها بی پولی نیست که آموزش و پرورش را در این مقوله عقب نگه داشته بلکه دو عیب بزرگ دیگر نیز هست:
- عدم مدیریت و حداقل راهنمایی کردن ادارات از طرف ستاد– برای مثال هر کدام یک از ادارات کل آموزش و پرورش استان یا یک شرکت مستقلی قراردادبسته و سیستم اتوماسیون اداری خود را تحت پشتیبان آن قرار داده است. سالها به وزارت التماس کردیم که 32 اداره کل در کشور دارید (استان تهران 2 اداره کل دارد) به جای آن که هر کدام چند صد میلیون سالانه صرف نرم افزارهای مختلف کنند که اغلب با همدیگر نیز نا همخوان هستند یک نرم افزار ویژه اتوماسیون اداری تحت اینترنت طراحی کنید که حتی نه تنها معلمان بلکه مردم نیز به آن دسترسی داشته باشند و درخواست ها و نامه های متفرقه خود را از آن طریق اقدام کنند زیر بار نرفتند.التماس کننده و التماس شونده ها همه الحمدا... در قید حیات هستند و اثباتش سهل و آسان .
هیچ کس با مَن چنان مَن مردم آزاری نکرد
این مَنِ مَن هم نشست و مثل مَن کاری نکرد
- سیستم ناکارآمد اداری، افراد قوی و مبتکر را ترغیب نمی کند تا در حوزه فناوری ادارات از خلاقیت خود استفاده نموده و بتوانند روش هایی کم هزینه و کارآمدی را برای توسعه دولت الکترونیک در پیش گیرند اصلاً چنین افرادی تمایلی به کار در سیستم های اداری رنگ باخته ای مانند آموزش و پرورش ندارند که هر روز دیوان عدالت حکم به کسری بخشی ار حقوق و مزایایی وی مانند سختی کار و ...کند و برای شاغلین هم خط و نشان بکشند که فوق العاده ویژه را در زمان بازنشستگی محاسبه نخواهیم کرد.
«پیتر دراکر» در کتاب «روزنوشت» خود دو جملۀ بسیار معروف و مشهوری دارد که شما با این دو جمله می توانید هم حال و آینده هر سازمانی را پیش بینی کنید. این دو جمله عبارتند از :
1- نخستین نشانه ی زوال هر صنعت، از بین رفتن جاذبه ی آن برای افراد تواناست.
2-هنر نمایی هر سازمان به اندازهی هنر و استعداد کارکنان آن است.
به قول شاعر توانمند«عمان سامانی» :
من از مفصل این نکته مجملی گفتم
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه - نرگس کارگری/
روان شناسی رشد
دکتر علی اکبر شعاری نژاد
فصل اول : روان شناسی رشد
فصل دوم : سرگذشت و نظریات روان شناسی رشد
فصل سوم :اصول رشد و تکامل انسان
فصل چهارم : عوامل موثر در رشد و تکامل انسان
فصل پنجم:آغاز زندگی نوین
فصل ششم:رشد و تکامل بدنی انسان
فصل هفتم: رشد و تکامل حرکتی و عضلانی
فصل هشتم : رشد و تکامل شناختی زبان (1)
فصل نهم: رشد و تکامل شناختی (ذهنی)(2)
فصل دهم : رشد و تکامل هیجانی و عاطفی
فصل یازدهم : رشد و تکامل اجتماعی
فصل دوازدهم : رشد و تکامل خلاقیت
فصل سیزدهم : رشد شخصیت
فصل چهاردهم : بازخوانی چگونگی فرآیند رشد و تکامل انسان
فصل پانزدهم : حقایقی دیگر درباره کودکان و نوجوانان
فصل شانزدهم : والدین و والدینی
انسان همانند سایر موجودات زنده ، ساختار و فطرت خاص خود را دارد که موجب امتیاز او از موجودات زنده دیگر می شود ، و گاهی از این ساختار اختصاصی با عنوان های "ویژگی ها " و " خصایص " تعبیر می کنند.تقریبا همه علوم ، خصوصا علوم انسانی ، هر کدام در محدوده و به شیوه های خاص خودش، می کوشند این ساختار را بشناسند و آدمی را در بهره برداری از طبیعت و برقراری سازگاری مطلوب میان او و این طبیعت ، به معنای عام ، یاری کنند.زیرا انسان هنگامی از زندگی سالم و لذت بخش برخوردار خواهد شد که "خویشتن " و " طبیعت " و "رابطه اش با این طبیعت " را به خوبی بشناسد .یعنی بداند و دریابد :
-او کیست ؟ ( شناخت ساخت و فطرت)
-چه کسی می تواند بشود؟ (امکانات وجودی)
-چه کسی باید بشود؟ (انتظار تکاملی)
-چه امکاناتی در عالم طبیعت برای دو مرحله اخیرش وجود دارند؟ (شناخت طبیعت)
-و چگونه می تواند و باید از این طبیعت بهره برداری کند؟ (سازگاری با طبیعت)
در واقع ، انسان همیشه برای " بودن " و "شدن" و " داشتن " در ارتباط با محیط ، به طور کلی ، اندیشیده و می اندیشد و نتیجه اندیشیدن درباره ی همین سه فرآیند است که موجب پیدایش نظریه های گوناگون شده است . زیرا آدمی تنها موجود زنده ای است که آگاهانه و آزادانه فعالیت می کند. یعنی رفتار هدفمند دارد.
هر یک از این مراحل طبیعی زندگی انسان از مراحل پیش ، متاثر و در مراحل بعدش موثر خواهد بود.به همین سبب ، می توان گفت ارکان و پایه های اصلی زندگی انسان بالغ و رشید ، بر چگونگی گذران دوران کودکی بستگی دارد.
خود انسان ، جامع ترین ، کامل ترین ، و معتبرترین کتاب روانشناسی رشد است.
انسان یک مخلوق اجتماعی ست. رفتارهای انسان ، مداوم و پیوسته است. این رفتارها می تواند بر پایه ی ، کار محور باشد. رفتار آدمی برای دست یافتن به اهدافش تلاشگرانه بوده و افراد بشر متمایل اند و می کوشند که مهم باشند.انسان دیروز و امروز در جست و جوی معنا و تعهد نسبت به ملاک های اجتماعی است که وظایف او را در آن معیارها تفکیک کرده اند.یک شخص سالم نمی تواند به دنبال معنا و هدف برای زندگی خویش نباشد و نمی تواند میان مردم زندگی کند و الزام و تعهد یا وظایفی را به عهده نگیرد.
حقوق بشر توام با وظایف بشر ، معنا پیدا می کند.
همیشه باید به یاد داشته باشیم که با اشخاصی کار می کنیم که متفاوت با ما هستند.با اشخاصی حرف می زنیم که باز هم با ما متفاوتند و با اشخاصی معامله می کنیم که تفاوت در بینمان است. پس هرگز نمی توانیم خویشتن را با دیگری مقایسه کنیم. هیچ شخصی را نمی توان جدا و مستقل از محیط شناخت. ما نمی توانیم شخص را مطلق در نظر بگیریم ، و حتی جدا از فرهنگ حاکم بر او که پیوسته تحت تاثیر آن قرار دارد بشناسیم.
رشد و نمو و ارگانیزم انسان دارای نظام خاصی است و انرژی های آن در بازی زیستی ، بی هدف و تصادفی مصرف نمی شود. بلکه فرآیندی است که اساسا به وسیله ی وراثت طراحی شده است و همه مراحل رشد و تکاملی انسان هدف دارند.این سرشت پویای انسان باید همیشه مورد مطالعه علاقه مندان روانشناسی باشد.
در تربیت سالم ، مغز و دست و دل خود با هم و همزمان مورد توجه قرار می گیرند و تربیت می شوند.
روان شناسی رشد ، تغییرات کمی و کیفی رفتار انسان و مظاهر آن ها و عوامل موثر در پیدایش آن ها را در سراسر زندگی مطالعه می کند.
مباحث روان شناسی رشد را کلا می توان سه قسمت کرد:
1- مطالعه رفتار و رشد طبیعی فرد بدون توجه به عوامل خارجی ، یعنی مطالعه رشد و نمو تنها از لحاظ تاثیر عامل های ارثی و عضوی
2- مطالعه و بررسی اثر نیروهای مختلف محیطی در رفتار و رشد فرد ، یعنی مطالعه رشد از حیث تاثیر محیط تاریخی ، جغرافیایی ، دینی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی
3- مطالعه اثر رفتار و رشد فرد در محیط و فرهنگ حاکم بر او . یعنی مطالعه خود محیط از لحاظ رشد و تکامل فرد و میزان سازگاری محیط با این رشد و رفتار و اثر این تغییر سازشی در نسل های آینده.اگر روانشناسی عمومی نتواند ما را در حل مسائل جنبه های روان شناختی از قببل یادگیری و انگیزش کمک کند شاید این نظریه صحیح باشد که راه حل ساده و عامه پسند ، ممکن است ، بهترین راه حل نباشد. پس باید
با برنامه ریزی بهتری به فکر بازه ی تکاملی پیشرفته تری باشیم.
بزرگترین معلمان ما کسانی هستند که ما را تشویق می کنند متفاوت بیندیشیم ، آزاد و آزادمنشانه در زندگی ،خودگردان باشیم.
در حوزه ی آموزش و پرورش نسخه پیچی کاملا مطمئن امکان ندارد جز اینکه بگوییم : انتظار داریم ، امیدواریم ، شاید بشود و ...
در سخن گفتن ، اصالت با شنونده است. در نوشتن ، اصالت با خواننده است. این علت و معلول در نوع تفکرات می تواند به ما کمک کند تا در مسئولیتی که به عهده داریم مرتب در حال کنکاش باشیم.
هنگامی که عواطف و بدن از شناخت جدا شوند از رفتار معقول و یادگیری خبری نیست. آن موقع است که معلوم نیست چرخه ی تکامل نضج (یعنی فرآیند تغییر در کنش هر فرد)به چه شکل نمو پیدا خواهد کرد.
ای کاش باور می کردیم که کودکان ، سخنان ما بزرگترها را می شنوند اما به اعمال ما می نگرند و از آن ها تقلید می کنند.
متاسفانه در مدارس ما برای آنکه دانش آموزان رفتارهای غلط ما را یاد نگیرند ، به جای اصلاح رفتار خود، آنان را تنبیه بدنی می کنیم و این عمل ضد انسانی را تنها عامل کنترل کودکان در محیط مدرسه یا عامل حفظ انضباط می پنداریم!
متاسفانه هنوز هم در جامعه ما کودکان را اشخاص دارای حقوق نمی دانند و رفتار ایشان با معیارهای بزرگسالان ارزیابی می شود. این شیوه ی برخورد سبب می شود که اکثر کودکان ما از همان خردسالی یاد بگیرند که باید زور گفت ، به زور خواست و با هر کس که مخالف خواست ایشان عمل می کند خصومت ورزند! خلاصه زندگی یعنی میدان مبارزه تن به تن !و بدون پرخاشجویی و پرخاشگری نمی توان زندگی کرد یا در زندگی موفق شد!
-کودک باید کودک تلقی شود نه کوچک شده ی بزرگسال
-کودک باید از دوران کودکی خود لذت ببرد.
-رشد و تکامل سالم کودک در محیطی امکان دارد که از محبت و امنیت برخوردار باشد ( رشد مستلزم محیط سالم است ).
به نظر جان لاک ( john Lock ) پزشک و فیلسوف انگلیسی ، تجربه های نخستین آدمی ، عمیقا در زندگی بعدی او اثر می گذارد. او معتقد است هر کودک با خصایص ذهنی و خلقی متفاوت به دنیا می آید ، لکن روی نقش یادگیری و اهمیت والدین به عنوان معلمان عاقل و اول کودک تاکید می کند. او نیروهای خارجی یا پرورش را نیروی محرک در رشد و تکامل می داند.
متفکر دوم ژان ژاک روسو در فرانسه بر خلاف لاک اهمیت "طبیعت" را مورد تاکید قرار می داد یعنی نیروهای درونی را مهم می شمرد.به نظر او کودک ، بزرگسال حقیر یا دانش آموز نادان نیست بلکه هر طفل با طبیعت فردی خاص خودش به دنیا می آید و بزرگسالان نباید او را به دلایل اجتماعی ، در قالب ها و کلیشه های خودشان بریزند. معلومات بزرگسالان را نمی توان و نباید در ذهن کودکان ریخت هم چنان که آب را در کوزه می ریزند.
به نظر روسو کودکان فعال اند. همیشه در حال آزمودن هستند و جهان خود را کندوکاو می کنند.
پژوهشگران روانشناسی و روانشناختی از نظریه های نخستین متفکران در عرصه شناخت رشد و تکامل استفاده می کنند تا بتوانند به نتایجی با باور امروزی تر برسند.
این نکته را می دانیم که کودکان معمولا شنیده ها را فراموش می کنند ولی کارهایی را که می کنند و رفتارهایی را که با ایشان می شود را دیرتر فراموش می کنند.
پس بهتر است بر روی رفتارهای والدین و مربیان در اوان زندگی یک کودک به بهترین نحو کار نمود تا آنچه از یک پرورش و تکامل قالب مدنظرمان هست حاصل شود.
در فرهنگ و ادبیات آموزش و پرورش ، زبان کلامی را از جمله تعیین کنندگان اثر بخشی تربیت تلقی می کنند و حتی این باور مطرح است که داوطلبان حرفه معلمی پیش از روان شناسی باید با زبان شناسی فرهنگ خود آشنا شوند.
بپذیریم که زبان وسیله تفکر است.تحکیم روابط ملی و هوش جمعی و وسیله سازگاری نیز هست.با زبان خوش و دل نشین با هم سخن بگوییم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
نقد و تحلیل محتوای کتاب های درسی یکی از مهم ترین و در عین حال کاربردی ترین روش در اصلاحات آموزشی است .
هر چند در تدوین این کتاب های درسی معلمان " نقش اول " را ندارند اما می توانند با نقد محتوا در بهبود و به روز آوری آن نقش اساسی را ایفا کنند .
پیش تر ؛ « علیرضا هاشمی سنجانی » در یادداشتی با عنوان " کتاب درسی یا بولتن سیاسی ! رجز خوانی سیاسی ! ) ( 1 ) اشاره ای انتقادی به کتاب علوم اجتماعی سال چهارم رشته علوم انسانی داشت .
این بار درس " جامعه شناسی " مورد نقد این معلم قرار گرفته است .
« صدای معلم » همه معلمان و کارشناسان را به نقد محتوایی و علمی دروس و محتوای آموزشی فرا می خواند .