گروه گزارش/
جلد روی کتاب ریاضی سوم دبستان سال تحصیلی جاری ۱۴۰۰-۱۳۹۹ با حذف تصویر دو دختر بچه منتشر شده است.
پیش از این روی جلد کتاب در گوشه سمت چپ سه پسر بچه و در گوشه سمت راست دو دختر بچه با مانتو و مقنعه زیر درختی با اشکال هندسی بازی میکردند.
این حرکت سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی با واکنش های گسترده کاربران شبکه های اجتماعی و معلمان رو به رو گردیده است .
هر چند چنین حرکات سخیفی در سازمانی که باید اتاق فکر و نیروی محرکه وزارت آموزش و پرورش برای نواختن تغییرات بنیادین متناسب با نیازهای روز جامعه ایرانی همگام با تجربیات موفق جهانی و الگو کشورهای توسعه یافته باشد امر تازه ای نیست اما جا دارد که پرسشی را از رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی مطرح کنیم .
" صدای معلم " پیش تر در گزارشی با عنوان : " رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در ماموریت های سازمانش تجدید نظر کند ! " نوشت : ( این جا )
« آیا قرار است " معنویت " مورد نظر رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی که آدرس آن را به " کتاب های درسی " موکول کرده است در سایه همان گونه تعاملات ، گفت و گوهای اقناعی و راه های میانه که وصف آن رفت ؛ حاصل شود ؟
چه فرد و نهاد و مرجعی موجد " مرگ مدرسه " در این نظام آموزشی است ؟ ( البته اگر بتوان ویژگی های یک سیستم را بر آن اطلاق نمود ! )
آیا سازمان مذکور و وزارت آموزش و پرورش مسئولیت خود را در این چالش ها می پذیرد ؟
آیا بهتر نیست سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی به جای تفسیر خاص خودش از " معنویت " به فکر طراحی برنامه و فلسفه ای پایدار با در نظر گرفتن سه ضلع " اخلاق مداری ، خردگرایی و عمل گرایی " در تدوین کتاب های درسی و عینیت بخشیدن به برنامه درسی ملی با این رویکرد باشد ؟ »
پرسش " صدای معلم " آن است که آیا آن " معنویت " مورد نظر این مقام وزارت آموزش و پرورش قرار است با تغییر جلد یک کتاب که در تضاد با بدیهی ترین و ابتدایی ترین حقوق شهروندی است جامه عمل بپوشد ؟
از سوی دیگر ، جوابیه سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در پاسخ به انتقادات و اعتراضات شهروندان به نوعی بازی کردن با شعور مخاطبان و به سخره گرفتن فهم آنان است . ( این جا )
پیشنهاد ما این است که خودتان یک بار دیگر با دقت و بدون تعصب این پاسخ خودتان را مرور کنید :
2- در ارتباط با تصویر روی جلد کتاب ریاضی سال سوم ابتدایی و ویرایشی که در این تصویر انجام شده است، از آنجا که تصویر قبلی بسیار شلوغ بود و تعداد مفاهیم ریاضی مطرح شده درآن تصویر بسیار زیاد بود، پیشنهاد دوستانی که از منظرهای هنری، زیبا شناسی و روانشناسی بخش های مختلف کتاب را بررسی می کنند بر این بوده است که تصویر خلوت تر گردد. از آنجا که تصویر دو دانش آموز دختر که برخی شکل های هندسی در دستان آنهاست حذف شده است؛ برداشتهایی از قبیل حذف دستوری تصاویر دختران نتیجه گیری شده است. با بررسی صفحات دیگر کتاب و نیز جلد سایر کتاب های ریاضی مشاهده میشود که تصاویر متعددی از دختران دانش آموز در کتاب های ریاضی استفاده شده است و لذا موضوع حذف دستوری تصاویر دختران نمی تواند مد نظر باشد.... »
باوجود این، شایسته است به عمق فاجعه هم توجه داشته باشیم. ضعف اصلی سازمان پژوهش این است که در یک فضای انتزاعی به طراحی و تدوین برنامه درسی می پردازد و از پیامدهای طرح و برنامه خود بی خبر است. شایسته است رییس سازمان پژوهش به خاطر بی اطلاعی از ویژگی های برونداد نظام آموزشی استیضاح شود.
عذرخواهی نشانه ضعف نیست !
بلکه می تواند موید بالندگی روحی و معنوی در فرد و مدیر یک سازمان باشد . »
پایان گزارش/
برخی تشکل ها ، نمایندگان مجلس و تعدادی از همکاران محترم چند ماه پیش در بحث " طرح رتبه بندی"، به عنوان نماینده معلمان با رئیس و مجموعه سازمان برنامه و بودجه، سازمان امور استخدامی و اداری و مسئولین وزارت آموزش و پرورش جلساتی داشتند.
عضویت در انجمن، تشکل و احزاب همراه با علاقه، آگاهی و با هدف تاثیر مثبت در حوزه های مختلف است و می تواند برای اعضا هزینه و محدودیت هایی در بر داشته باشد؛ البته گاهی منفعت شخصی دنبال می شود؛ اما، اصل این است منافع کل جامعه دنبال شود.
این مطلب هرگز به دنبال مذمت تشکل یا حزب و... نیست چرا که وجود تشکل و احزاب و نهادهای مدنی نیاز جوامع برای رسیدن به توسعه و پیشرفت است و به ورود ایده ها و نظرات مختلف برای رفع موانع و جلوگیری از تک صدایی و خود محوری کمک می کند، اما باید توجه داشت برای ورود این گروه ها به موضوعات متنوع، علاوه بر نیاز به تخصص و آگاهی، شفافیت و اعلام نتیجه کار به جامعه هدف امری ضروری است که درغیر این صورت، تصویری منفی در ذهن جامعه هدف ایجاد خواهد شد.
ورود به هر حوزه ای، باید به دور از شعارزدگی و همراه با صداقت باشد و سکوت در برابر عدم حصول نتیجه پذیرفتنی نیست.
معلمان پس از تشکیل جلسات، بسیار امیدوار بودند که با وجود حضور این تشکل ها و افراد، کم و کاستی ها دیده شود و بودجه لازم برای اجرای طرح رتبه بندی اختصاص یابد.
خرداد ماه در بیانیه و مصاحبه های این نشست ها اعلام شد ظرف یک ماه رتبه بندی از طریق دولت به مجلس ارسال خواهد شد؛ اما، وزیر آموزش و پرورش آب پاکی را روی دست معلمان ریخت و در ماه جاری اعلام کرد رتبه بندی اجرا شده است.
دولت، افزایش امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری را رتبه بندی به حساب آورده است؛ به همین راحتی...
هدف این مطب بررسی طرح رتبه بندی نیست چرا که عدم اجرای طرح مثل روز روشن است؛ بلکه، موضوع بررسی چگونگی ورود این افراد و تشکل ها در جلسات به عنوان نمایندگان معلمان و مقبولیت آنان نزد دولت در تصمیم گیری هاست؛ تصمیم گیری های بدون نتیجه و ابهام برانگیز...
آیا حضور تشکل ها و افراد خاص در این گونه جلسات، کاستی ها را رفع نموده است یا برعکس، سبب تعدیل فشار معلمان در دست یابی به مطالبات است؟
شرکت کنندگان در این جلسات آیا نظر معلمان در مورد نتیجه کار را جویا شده اند؟
آیا خود این افراد واقعا معتقدند از حق معلمان تمام و کمال دفاع کرده اند و هدف محقق شده است؟
آیا بدون ورود این افراد، افزایش امتیازات فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری برای معلمان اجرا نمی شد؟
با اعلام اینکه تعدادی از معلمان و تشکل ها جهت انعکاس و دفاع از خواسته های معلمان به جلسات تصمیم گیری دولت راه یافته اند همه منتظر بودند آنان در مقابل بهانه های دولت و مجلس، نظرات کارشناسی را مطرح نمایند تا موانع اجرای طرح برداشته شود که این چنین نشد و نکته تاسف بار اینکه بعد از این ماجرا، پاسخ و بیانیه ای در تذکر به دولت دیده نشد و آنچه کم و بیش شنیدیم سخنانی بود مبهم همراه با چاشنی پر رنگ سکوت، که نشان می دهد یا این افراد با هدفی متفاوت با خواسته های معلمان وارد این وادی شده اند یا شناخت جزئی از واقعیات حوزه آموزش و پرورش دارند یا اینکه جسارت لازم را جهت اعلام "عدم حصول نتیجه" ندارند. حساسیتِ تشکل ها، احزاب و نهادهای مدنی نسبت به مشکلات عدیده حوزه آموزش و پرورش ضروری است و بی شک، جامعه و فرهنگیان از آن استقبال می کند به شرطی که کاستی ها، قاطعانه و به دور از سیاسی کاری پیگیری شود.
نه به آن نماینده شدنتان و نه به این سکوت کردنتان!
شنیده می شود برخی افراد و تشکل ها به سان رتبه بندی بی فرجام، در حال شرکت در جلساتی دیگر و حل موضوعات جدید هستند! اما باید گفت اگر بناست نتیجه موضوعات دیگر مثل رتبه بندی باشد حضور شما هیچ تاثیر مثبتی برای معلمان به همراه نخواهد داشت و بهتر است با عدم صدور بیانیه و...احترام خود به معلمان را نشان دهید.
در گروه های تشکیل شده در فضای مجازی اخبار تلاش های آنان جهت پیگیری رتبه بندی، همسان سازی حقوق و مسائل صندوق ذخیره فرهنگیان بارگذاری می شوند؛ اخیرا به طرز عجیبی همسان سازی حقوق بازنشستگان در ماه آینده (مهرماه) را به نام و تلاش های خود گره زده اند؛ گویا دولت طبق نظر آنان همسان سازی را اجرا کرده است و اصلا قانون مصوب و زمین مانده ای در این زمینه وجود نداشته است...
همچنین در بحث صندوق ذخیره باید منتظر ماند که مثلا پرداخت سهم معوق شده دولت یا تجدید ارزیابی سرمایه صندوق و هر تصمیم دیگر توسط این عده مصادره شود یا...؟
جایی که باید حرف زد، سکوت می کنند مثل طرح رتبه بندی و جایی که نیاز به حرف زدن نیست و دولت خود مشکلات را پیگیری می کند با خبررسانی متوالی و "بیانیه وار" به میدان می آیند مثل موضوع همسان سازی حقوق که برای همه حقوق بگیران بازنشسته اجرا خواهد شد و فقط مختص فرهنگیان نیست.
آیا با وجود روشن بودن مطالبات معلمان و عدم اعتراض شما به برآورده نشدنشان، به امیدواری معلمان برای پیگیری ضربه وارد نمی شود؟ آیا اعتماد معلمان نسبت به افرادی که ممکن است در آینده بنا به ضرورت تحت عنوان " نماینده معلمان" در تصمیم گیری هایی حضور یابند، از بین نمی رود؟
وقتی دولت اعلام می کند موضوع با حضور نمایندگان بررسی شد و طرح را اجرا کردیم و سکوت شما چه معنایی دارد، جز این که شما حرف دولت را پذیرفته اید و معلم هم باید سکوت کند چرا که نماینده اش حرف دولت را تایید کرده است.
به نظر می رسد دولت برای برداشته شدن بار از روی دوش خود، با شیوه ای خاص و گزینشی دست به انتخاب و دعوت از افراد و گروه ها می زند و این گونه، مطالبات جامعه هدف تعدیل می شود و به اسمِ " تصمیم گیری با حضور نمایندگان...." توپ را به زمین ذی نفعان بر می گرداند. دولت و مجلس بدانند به صرف مصاحبه و جلسه، مشکلات حل نخواهد شد بلکه اگر در عمل اقدامی متناسب با انباشت کاستی ها صورت گرفت آنگاه جامعه فرهنگیان رضایت خود را اعلام خواهد کرد.
در پایان ذکر این نکته لازم است که حساسیتِ تشکل ها، احزاب و نهادهای مدنی نسبت به مشکلات عدیده حوزه آموزش و پرورش ضروری است و بی شک، جامعه و فرهنگیان از آن استقبال می کند به شرطی که کاستی ها، قاطعانه و به دور از سیاسی کاری پیگیری شود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
مواضع و تصمیمات وزارت آموزش و پرورش در مورد اعلام اولویت بودن با " آموزش حضوری " در ابتدا با واکنش های فراوانی در جامعه رو به رو شد هر چند این چرخش های ناگهانی و غیر قابل پیش بینی در اعلام مواضع از سوی وزارتخانه ای که باید الگوی سایر نهادها و دستگاه ها حداقل در حوزه " نظم و برنامه " باشد پذیرفتنی نبوده و این حق جامعه به ویژه " ذی نفعان " آموزش و پرورش است که این موارد را مورد پرسشگری و نقد قرار دهند .
وظیفه مسئولان هم شفاف سازی و پاسخ گویی است .
اما آن چه موجب تعجب و پرسش است اعلام نظر ولی اسماعیلی، نایب رییس کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در مورد وزیر آموزش و پرورش است .
این نماینده مجلس با انتشاری پیامی در حساب کاربری خود در توییتر از استیضاح وزیر آموزش و پرورش این کشور خبر داد.
نایب رییس کمیسیون اجتماعی مجلس نوشت:
« استیضاح وزیر آموزش و پرورش کلید خورد.
امروز بعد از سوال از وزیر محترم آموزش و پرورش و اعلام وصول توسط هیات رئیسه برای بحث در کمیسیون تخصصی استیضاح وزیر هم کلید خورد و برای امضا در کارتابل نمایندگان محترم قرار گرفت.
مجلس انقلابی برای حفظ جان فرزندان ملت با احدی تعارف ندارد. »
در مناظره ای که با موضوع " بازگشایی مدارس در بحران كرونا " در رادیو گفت و گو برگزار گردیدن خستین اعلام موضع از سوی عباس مقتدائی عضو كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم بیان شد که مخالف تصمیم وزارت آموزش و پرورش بود . دور بودن از مدرسه خطر خشونت و سایر تهدیدات برای کودکان را نیز افزایش می دهد .
هر چند در آن مناظره رادیویی ، " مدیر صدای معلم " به تشکیک ها و مواضع این عضو كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی پاسخ داد که مهم ترین آن در مورد " تقویم آموزشی " بود اما پرسش صریح صدای معلم که البته در آن برنامه مجال طرح نیافت و اکنون بیان می کنیم آن است که آیا در میان اعضای 22 نفره کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس کسی نبود که بخواهد در مورد مسائل آموزش و پرورش اظهار نظر کند ؟
ممکن است بیان شود ایشان در مجلس پیشین عضو کمیسیون آموزش بوده است اما همچنان این پرسش مطرح است که آیا مرجع تخصصی و کارشناسی برای اظهار نظر در مورد مسائل آموزش و پرورش در حال حاضر کمیسیون آموزش است و یا کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی ؟!
آیا مسئولان صدا و سیما خواسته اند این موضوع را القا کنند که موضوع بازگشایی مدارس در عداد مسائل امنیتی طبقه بندی می شود ؟ و مخالفت جایز نیست ؟
همین وضعیت در مورد اظهار نظر آقای اسماعیلی نایب رییس کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی مطرح است .
واقعا چرا در این جامعه و در بافت و ساختار مدیریتی افراد به راحتی به خود اجازه می دهند که خارج از حوزه " تخصص " خود اظهار نظر کنند و حکم دهند ؟
مانند همان موضعی که برخی از پزشکان ، کادر درمانی و به ویژه سازمان نظام پزشکی در مورد " تعطیل کردن مدارس " اتخاذ کردند ( این جا ) که هم در تباین با تجارب جهانی در مورد بازگشایی مدارس بود و هم با نظرات دبیر کل سازمان ملل ، یونسکو و یونیسف در تضاد کامل قرار داشت .
در آن گزارش آمده بود :
« پرسش " صدای معلم " آن است که آیا تاکنون وضعیت بهداشت مدارس در دو جنبه " جسمی " و " روانی " برای جامعه پزشکی کشور به عنوان یک علامت پرسش جدی و مسئولیت برانگیز مطرح بوده است ؟
آیا این متخصصان که خود را مجاز به دخالت در هر امری می دانند تاکنون از خود پرسیده اند در مدارس و مشخصا در مورد دانش آموزان آمار و کیفیت بهداشت در چه سطحی است و مهم تر از آن چه کاری را بدون چشم داشت برای دانش آموزان به ویژه مناطق محروم انجام داده اند ؟
چندی پیش " سالار قاسمی " مدیر کل آموزش و پرورش استان البرز ضمن انتقاد از عدم احساس مسئولیت برخی دستگاه ها برای آغاز سال تحصیلی گفته است :
« در خصوص آغاز سال تحصیلی در استان هیچ تماسی از ارگان های دیگر برای همکاری نداشتیم و تمام کارها بر دوش آموزش و پرورش است. »
چه اشکالی دارد که این پزشکان و کادر درمانی و جامعه نظام پزشکی در این جهت و در مورد نظارت بر پروتکل های بهداشتی یار و همراه آموزش و پرورش باشند ؟
در بسیاری از کشورها و هم زمان با بازگشایی مدارس شنیده شده و گزارش داده اند که اولیای دانش آموزان ، دانش آموزان و حتی معلمان نسبت به این گونه تصمیمات اعتراض کرده و حتی تجمع اعتراضی برگزار کرده اند اما هیچ جا نشنیده ایم که وزیر آموزش و پرورش یک کشور را تهدید کنند که در صورت " بازگشایی مدارس " از ادامه کار انصراف خواهند داد .
آیا این با اخلاق پزشکی سازگار است ؟ » واقعا چرا در این جامعه و در بافت و ساختار مدیریتی افراد به راحتی به خود اجازه می دهند که خارج از حوزه " تخصص " خود اظهار نظر کنند و حکم دهند ؟
مدیر صدای معلم در برنامه مناظره انتقادات صریح و کارشناسی را نسبت به مینو محرز عضو ستاد ملی مبارزه با کرونا بیان کرد . ( این جا )
اکنون پرسش " صدای معلم " از کمیسیون اجتماعی مجلس آن است که آیا مطابق با اعلام نظر کارشناسی مراجع جهانی تاکنون به عوارض و آسیب های اجتماعی تعطیلی مزمن و طولانی مدت مدارس اندیشیده اند ؟
یک بار دیگر چارچوب پیبشنهادی یونسکو در مورد " بازگشایی مدارس " را مرور می کنیم :
« « انگیزه تدوین آن موضوع بازماندگی دانش آموزان از تحصیل در سراسر جهان است و از آن جا که باز شدن مدارس ضامن حق آموزش دانش آموزان در شرایط فعلی است ، سیاست گذاران باید شرایطی فراهم سازند که ضمن فراهم کردن حق سلامت و امنیت دانش آموزان ، حق آموزش کودکان و نوجوانان نیز تامین گردد .
علاوه بر این مختل شدن خدمات آموزشی پیامدهایی جدی و بلند مدت برای اقتصادها و جوامع دارد . از جمله افزایش نابرابری نزول بازده سلامت و همچنین کاهش همبستگی اجتماعی .
اخلال در زمان آموزش درس می تواند تاثیر شدیدی بر توانایی یادگیری یک کودک داشته باشد . هر چند کودکان به حاشیه رانده شده زمان طولانی تری به مدرسه نروند ، احتمال بازگشت آن ها نیز کم تر است . کودکان ، فقیرترین خانواده ها تقریبا پنج برابر بیشتر از کودکان خانواده های ثروت مند محتمل است که از آموزش ابتدایی محروم باشند .دور بودن از مدرسه خطر خشونت و سایر تهدیدات برای کودکان را نیز افزایش می دهد .
علاوه بر این ، تعطیلی طولانی مدت ، خدمات ضروری مدارس مانند امنیت بخشی ، تغذیه در مدرسه ، بهداشت روانی و حمایت های مشاوره ای و روان شناسی را مختل می کند .
همچنین به خاطر از بین رفتن تعامل با همسالان و اختلال در روال های روزمره ممکن است باعث ایجاد استرس و اضطراب شود . این تاثیرات منفی برای کودکان در حاشیه ، مانند آنانی که در کشورهایی تحت تاثیر درگیری و سایر بحران های طولانی مدت اند ، مهاجران ، آواره های اجباری ، اقلیت ها ، کودکان معلول و کودکانی که در موسسات حمایتی زندگی می کنند ، به طور قابل توجهی بیشتر خواهد بود . »
مطابق اعلام نظر مسئولان در حال حاضر بیش از یک سوم مدارس کشور " تخریبی " و " غیرمقاوم " هستند .
" مجلس انقلابی " که بیش از 3 ماه از عمرش گذشته اگر واقعا و از روی " صداقت " نگران جان فرزندان ملت است فکری بنیادین و باپشتوانه برای آن کند که سال هاست نظام آموزشی ما درگیر خود کرده است .
کرونا رفتنی است !
پایان گزارش /
گروه استان ها و شهرستان ها/
اخیرا گزارشی از نخستین نشست دکتر مهدی عسکری با معتمدین استان البرز برگزار شد. ( این جا )
این مجمع جوابیه ای برای صدای معلم ارسال کرده است .
عین جوابیه به شرح زیر است .
گروه اخبار - رضا قاسم پور/
سهشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۹ نخستین نشست دکتر مهدی عسکری با معتمدین البرز برگزار شد. این دیدار دو ساعته با نماینده در خانه ملت کرج برگزار گردید.
در ابتدا مهندس محسنی دبیر مجمع معتمدین ضمن معرفی اعضاء حاضر، فلسفه وجودی تشکیلات را جمعآوری، پردازش مشکلات محلات، اصناف و انتقال و پیگیری آنها از مسئولین عنوان نموده افزود: مجمع به ریاست دکتر زالی به عنوان پلی بین مردم و مسئولین، خدمات شایانی را در طول سالیان فعالیتش به مردم شریف استان ارائه نموده است.
دکتر زالی رییس مجمع نیز پس از گریزی به مشکلات ملی و استانی افزود:
امکانات و منابع و نیروهای استان البرز عالی است، ولی به خاطر برخی مشکلات نتوانستهایم از نعمات موجود به نحو شایسته استفاده کنیم.
وی در حوزه مسائل فرهنگی مقایسهای بین ایران و ژاپن انجام داده گفت: چابکسازی دولت با واگذاری امور به بخش خصوصی، از مسائل اولویتدار ماست.
زالی افزود: از عنوان (البرز استان علم و فناوری) به جز تولید مقالات توسط دانشگاهها خروجی دیگری نداشتهایم.
دکتر مخبر به عنوان نماینده کادر بهداشت و درمان گزارشی از شیوع، کنترل و فعالیتهای کادر پزشکی و کمکهای مؤمنانه صورت گرفته توسط گروههای جهادی در دوران کروناویروس ارائه نموده افزود: ویروس کرونا در محیطهای مختلف علایم متفاوتی بروز میدهد. دکتر مخبر در جمعبندی تلاشهای استانی در خصوص کرونا گفت: آمار البرز با توجه به تراکم جمعیتی آن آبرومندانه میباشد.
آقای کمالی دهقان پدر شهید از روی کار بودن افرادی در استان که در خلاف جهت نظرات رهبری و نظام عمل میکنند شاکی بوده افزود: بهتر است به جای این افراد از جوانان مستعد و متعهد در مسئولیتها استفاده گردد.
مهندس فلاحپور دبیر مجمع خیرین البرز ضمن معرفی و تشریح فعالیتهای مجمع گفت: فعالیتهای مجمع بیشتر در جهت جذب کمکهای خیرین برای رفع مشکلات بیمارستانی استان بوده و علیرغم تلاشهای مختلف، البرز همچنان ۱۸۰۰ تخت بیمارستانی کمبود دارد.
مادر شهید دکتر صدرا میرزاجانی نیز از شناسایی محرومین و بیبضاعتها و ارائه کمکهای مؤمنانه به آنها خبر داد.
مهندس دستغیب به عنوان نماینده بخش خصوصی، گزارشی از توانمندیها و آمادگی بخش خصوصی برای تشکیل کارگروههای تخصصی، مشاوره اقتصادی ارائه نمود.
رضا قاسمپور به عنوان نماینده فرهنگیان ، گزارشی از آخرین وضعیت آموزش و پرورش استان ارائه کرده افزود: تراکم دانشآموزی، فرسودگی مدارس دولتی، نبود سرانه، سقوط آزاد معیشت و منزلت معلمان از مشکلات این حوزه میباشد.
وی خواستار ارائه گزارش فصلی نماینده شده افزود: بهتر است به شائبه مهندسی انتخابات آتی شوراها و میاندورهای مجلس که بر سر زبانهاست پاسخ مناسبی داده شود.
در ادامه دکتر هشترودی به (تشکیل کمیسیون اقتصادی)، دکتر شکرزاده (مقایسه قیامهای کربلا، انقلاب اسلامی و ماهیت فرهنگی آن)، دکتر رضایی (الگوسازی از تلاشهای انجام شده استانی در اشل ملی) و... پرداختند.
در پایان " مهدی عسگری" ضمن تشریح فعالیتهای سه ماهه مجلس گفت: وضعیت کشور قابل قبول نبوده و دولت در حال خراب کردن اوضاع است. مثال عینی این ادعا بورس و حواشی آن میباشد. مجلس با ورود به موضوع بورس، لایحه دو فوریتی افزایش سرمایه شرکتهای بزرگ را ارائه نموده است.
وی در ادامه به نوسانات بازار در خصوص خودرو و فولاد اشاره کرده گفت: نوسانات شدید قیمتی فولاد به دلیل چرخه معیوب بین بخشی است، چرا که فولاد تولید داخلی است و عامل بیرونی ندارد.
وی افزود: مجلس مجری نیست، بلکه ناظر بر اجرای قوانین مصوب و پیگیر مطالبات مردم میباشد.
عسگری افزود: مجلس با دولت فعلی هماهنگ نبوده و در تلاشیم دولت به بهانه گشایش اقتصادی، بدبختی برای مردم و زمین سوخته تحویل دولت انقلابی آتی ندهد.
وی مسئله آب و حقآبه البرز را از مسائل اصلی استان عنوان کرده و گفت:
در حالی که ما ۴۰درصد از آب تهران را تأمین میکنیم، خود پنجاه میلیون متر مکعب آب کمبود داریم. با مجموعه تلاشهای انجام شده در ماههای اخیر بخش زیادی از این مشکل مرتفع شده است.
عسگری در خصوص مسائل آموزش و پرورش افزود: سرانه آموزش و پرورش البرز پس از سیستان و بلوچستان از آخر اول بوده و ما در حال واقعی کردن مشکلات آموزشی استان هستیم. مشکل معلمان معیشتی و منزلتی نبوده و حقوق فرهنگیان رسمی افزایش خوبی داشته و با حقوق نماینده با این همه مسئولیت فاصله چندانی ندارد.
وی ضمن طرح مشکلات فضای مجازی و اختصاص ۵۰ درصد پهنای باند به آن گفت: در آموزش و پرورش؛ معلم، امکانات و کلیت سیستم روزآمد نیست.
عسگری با اشاره به مطالبهگری معتمدین و غیربومی بودن اکثریت مدیران افزود: یقه مدیران غیر بومی را بگیرید.
صدای معلم :
سایت تابناک - البرز چهارم اسفندماه 1398 در خبری نوشت :
« مهدی عسگری به عنوان منتخب حوزه کرج، فردیس و اشتهارد در دور اول انتخابات راهی مجلس شورای اسلامی شد، متولد سال ۱۳۵۶ و صادره از کرج است.
از جمله سوابق وی میتوان به مشاور استاندار البرز در سالهای ۹۱ و ۹۲، مؤسس و مدیر دانشگاه علمی_کاربردی مرکز فرهنگ و هنر البرز، مسؤول اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کرج از سال ۸۷ تا ۸۹، معاون فرهنگی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان البرز از سال ۸۹ تا ۹۰ و دبیری شورای فرهنگ عمومی شهرستان کرج به مدت دو سال اشاره کرد.
یک باب واحد مسکونی در دهقانویلای دوم، یک دستگاه خودرو ال ۹۰ ، یک باب واحد استیجاری برای فعالیتهای کاری همسر و مبلغ مختصری پس انداز که بابت هزینههای تبلیغات منظور شده است.
پایان پیام/
گروه گزارش/
" عبدالرضا مصری " نماینده کرمانشاه به تازگی اظهاراتی در مورد " بازگشایی مدارس " داشته است .
مصری در گفتگو با خبرنگار شبکه اطلاع رسانی مرصاد با اشاره به در پیش بودن بازگشایی مدارس گفته است : ( این جا )
« ما اجازه نمی دهیم با این شرایط کرونا که در پاییز هم اوج دیگری خواهد داشت، کرمانشاه تبدیل به آزمایشگاهی برای کشور شود تا عده ای بخواهند کرمانشاه را از نظر کرونا مطلوب جلوه بدهند.
اگر قرار است کاری در کشور انجام بشود باید در همه کشور یکسان صورت بگیرد.
اینکه بچه ها را به مدرسه بکشانیم و بعد کشور منتظر اثر آن باشد و بچه های مردم را به خطر بیاندازیم، بنده به عنوان نماینده این ملت و مدافع این مردم موافقتی با این نخواهم داشت و صد در صد مخالفم. آیا دانش آموزان مبارزه با کرونا و سایر تهدیدها را نباید به عنوان یکی از " مهارت های زندگی " در مدرسه آموزش ببینند ؟
تا حصول اطمینان از سلامتی مردم نباید در بازگشایی مدارس عجله کنیم. اگر عجله کنیم و بچه های مردم گرفتار کرونا شدند، من این را بی تدبیری نمی دانم و اعتقادم این است که آگاهانه و عامدانه باعث قتل می شویم.
اگر ستاد کرونا تصمیم بگیرد مدارس بازشود، همه جا باز شود. این دیگر زلزله نیست که بگوییم تحمل می کنیم یک بلای الهی است؛ سیل نیست که بگوییم قابل پیش بینی نبوده است؛ جنگ نیست که بگوییم در مرز ایجاد شده و ما دفاع می کنیم. این امری است که بینه آن کاملا مشخص است و بینه موجود نشان می دهد که ما در شهریور و مهر یک خیز کرونایی خواهیم داشت. »
پرسش " صدای معلم " آن است که آیا ایشان مطالعه ای در مورد بازگشایی مدارس در سایر کشورهای جهان و به ویژه کشورهایی مانند افغانستان ، تاجیکستان ، ترکیه و... داشته است ؟
آیا آقای مصری چارچوب پیشنهادی یونسکو برای بازگشایی مدارس در دوران جهان گیر شدن کرونا را مطالعه کرده است ؟ ( این جا )
آیا این نماینده مجلس می داند که وزارت ملی آموزش ترکیه تقویم آموزشی سال تحصیلی 2021-2020 را از مدت ها پیش اعلان رسمی کرده است ؟ ( این جا )
در حال حاضر هیچ جایی غیر از مدرسه تعطیل نیست.
آیا عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس از میزان بودجه اختصاص یافته در سال تحصیلی جدید برای بازگشایی مدارس ایران و مقایسه آن با سایر کشورها اطلاعی دارد ؟
آیا نایب رئیس مجلس شورای اسلامی خبر دارد که مدارس در کشور جنگ زده ای مانند افغانستان که دائما در معرض حمله و توحش طالبان و داعش است ؛ از اول شهریور ماه به صورت حضوری بازگشایی شده اند ؟ ( این جا )
جا دارد که آقای مصری بداند 23 مرداد دبیرستانی در مرکز ولایت تخار افغانستان با بیش از 2000 دانش آموز توسط گروه های تندرو اسلامی به آتش کشیده شد ( این جا ) ؛ اما آموزش در این کشور با وجود چنین تهدیدهایی ادامه دارد و تعطیل نشده است .
آیا این نماینده مجلس از " کمپین سراسری دانش آموزان ایرانی برای تعطیل کردن کامل مدارس " اطلاع دارد ( این جا ) و در پی چرایی این مساله فکر کرده است ؟ آیا از دانش آموزی که از ابتدای اسفند 98 تاکنون تعطیل بوده و امتحانات را هم احتمالا به صورت پفکی و یا حبابی قبول شده است و به قول معروف در این مدت " باد به پشت شان خورده است " ؛ انتظاری جز این باید داشت ؟
آیا دانش آموزان مبارزه با کرونا و سایر تهدیدها را نباید به عنوان یکی از " مهارت های زندگی " در مدرسه آموزش ببینند ؟
آیا برای ایشان مهم است که افت تحصیلی و کاهش کیفیت آموزش از نتایج این گونه تعطیلی ها بوده است ؟
واقعا افراد مانند مصری چه فهمی از پیامدهای فاجعه بار تعطیلی طولانی مدت مدارس دارند؟
در حال حاضر هیچ جایی غیر از مدرسه تعطیل نیست.
جای سوال است که دانش آموز چرا باید این قدر در برابر کرونا آسیب پذیر تلقی شود؟ آیا در حال حاضر کارگران در محل کارشان حضور ندارند؟ آیا همه آسایشگاه های سربازان به اتاق های تک نفره تبدیل شده است؟ آیا کارگران معدن از ادامه کار منع شده اند؟ آیا رستوران ها تعطیل شده اند؟
چرا دانش آموزان را موجودات ناتوان یا معلول یا غیرهوشیار فرض می کنند و تصور می کنند آنها قادر نیستند هوشمندانه عمل کنند؟
درست است که باید حداکثر مراقبت از دانش آموزان به عمل آید و شرایط برای رعایت پروتکل های بهداشتی در مدارس فراهم شود، ولی ظاهرا برخی افراد طوری موضع می گیرند انگار نسخه خودکشی از ترس مرگ را برای مردم تجویز می کنند!
ضمنا باید به ایشان یادآوری کرد ؛
آموزش و پرورش و مدرسه را کسانی تبدیل به آزمایشگاه کردند که با شتاب زدگی و به صورت نمایشی و بدون مطالعه کارشناسی ؛ نظام آموزشی را یک شبه تغییر دادند و تبعات زیان بار آن هنوز هم پابرجاست. آیا ایشان در آن زمان و هم زمان با این تغییرات که مسئولیت هم داشته و حتی به عنوان یک " شهروند " نسبت به آن انتقاد و اعتراضی داشت ؟
هر چند این افراد هنوز هم به اشتباهات راهبردی خویش در محیطی مانند " تعلیم و تربیت " که هر گونه تغییر باید در آن با مطالعه و با احتیاط صورت پذیرد معترف نبوده و از موضع " طلبکار " با منتقدان و حوزه عمومی برخورد می کنند .
عبدالرضا مصری نائب رئیس دوم مجلس شورای اسلامی زمانی که مهمان برنامه دست خط بود زمانی که مجری برنامه از ایشان پرسید : ( این جا )
« معلوم نیست چه زمانی وزیر آموزش و پرورش را تعیین میکنند ؟ مصری پاسخ داد : هنوز خیر. ظاهرا خیلی محرمانه است کسی هنوز خبر ندارد. آیا عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس از میزان بودجه اختصاص یافته در سال تحصیلی جدید برای بازگشایی مدارس ایران و مقایسه آن با سایر کشورها اطلاعی دارد ؟
مجری سوال کرد : سه ماه سرپرستی آقای حسینی چه زمانی تمام میشود؟
مصری هم جواب داد : تاریخ دقیق من ندارم ولی ظاهرا از نصف گذشته است. »
امیدواریم اطلاعات این نماینده مجلس از آموزش و پرورش و مسائل آن در این حد نباشد !
پایان گزارش/
اخیرا مدیر کل دفتر انجمن اولیا و مربیان وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده است که دانش آموزان باید با لباس رسمی سر کلاس بنشینند تا حریم دانش آموز و معلم در ارتباطات تصویری حفظ شود. به نظر می رسد که مخاطبان سخن جناب آقای عباسپور، دانش آموزان دختر هستند و مسئولین بیشتر روی پوشش دختران حساس هستند تا پسران.
این سخن، نقض آشکار حقوق شهروندان ایرانی و تجاوز به حریم خصوصی آنهاست. هر چند آقای عباسپور تاکید کرده که منظورش از لباس رسمی، لباس عرفی رسمی است و نه لباس فرم، اما این دخالت آشکار در پوشش دانش آموزان و طبیعتا معلمان در خانه، اگر عملی شود مطمئنا در همین مرحله باقی نخواهد ماند و چه بسا به تدریج، معلمان و دانش آموزان مجبور به پوشیدن لباس فرم در منازلشان شوند.
اما پرسشی که در اینجا پیش می آید این است که چرا آموزش و پرورش به جای مواجهه با بحران هایی که برای ساختار آموزش کشور به وجود آمده به مسائلی می پردازد که هیچ ضرورتی برای طرح آنها وجود ندارد ؟
آموزش و پرورش هنوز پاسخ نداده که برای دانش آموزان مناطقی که از داشتن اینترنت و وسایل هوشمند محرومند دقیقا چه اقداماتی انجام داده است. هنوز پاسخ نداده که چرا دانش آموزان مجبورند برای آموزش مجازی، حجم اینترنت خریداری کنند ؟ آیا این مسئله برخلاف اصل سی ام قانون اساسی نیست؟ از اینها گذشته مسئولین از هم اکنون باید به این مسئله مهم فکر کنند که آموزش مجازی، خطر بی سوادی را که از سالها قبل به وجود آمده بود به نحو چشمگیری افزایش داده است. چون آموزش مجازی هرگز به تنهایی نمی تواند جای آموزش واقعی و حضور فیزیکی در کلاس درس را بگیرد. آیا مسئولین تدابیری برای این مهم اندیشیده اند؟
مسلما هیچ معلم و دانش آموزی به هنگام حضور در کلاس آنلاین با پوشش غیر عرفی ظاهر نمی شود و این نیاز به گفته مسئولین ندارد. اما بیان این مسئله از طرف مسئولین نشانه نگرانی عمیق آنان از این موضوع است که فضای مجازی به تدریج در حال فتح سنگرهایی است که قبلا در اختیار و کنترل نگاه ایدئولوژیک حاکمیت به مسئله آموزش بود.
فضای مجازی هر چقدر در تدریس دروس رسمی ناتوان باشد اما در آموزش حقوق شهروندی، در ایجاد رابطه ای صمیمی تر و انسانی تر بین معلم و دانش آموز و در آزادی معلمان و دانش آموزان از فضای خشک و رسمی و ایدئولوژیک مدرسه بسیار موفق عمل کرده است. معلمان و دانش آموزان می توانند در گروههای مجازی فارغ از قید و بندهای دست و پاگیر مدرسه، خود واقعی شان را نشان دهند اما ظاهرا مسئولین از این امر خرسند نیستند و قصد دارند آن فضای خشک و رسمی و کسل کننده مدرسه را به فضای مجازی هم منتقل کنند.
سخن مدیر کل انجمن اولیا و مربیان وزارتخانه در حد یک نظر شخصی است و هنوز تبدیل به بخشنامه نشده است، اما در همین مرحله معلمان و دانش آموزان باید شدیدا نسبت به این نظرات شخصی واکنش نشان دهند. نه به این دلیل که از این پس مجبور می شوند در منزل خود با لباس رسمی سر کلاس آنلاین حضور پیدا کنند، بلکه مسئله مهم تر، عادی سازی یک پدیده عجیب و غیرانسانی است که از کف آزادی های مجاز در قانون اساسی هم پایین تر است.
عادی سازی یک پدیده از خود آن پدیده خطرناک تر است. چون باعث می شود مردم به مرور زمان نسبت به نقض بدیهی ترین حقوق طبیعی و انسانی خود بی تفاوت شوند.
ما امروزه از دیدن یک دختر هفت ساله با پوشش مانتو، شلوار و مقنعه تعجب نمی کنیم. در حالی که می توانستیم از روز اول حتی با توسل به قوانین دینی جلوی این ظلم بزرگ به دختران خردسال را بگیریم.
از اینکه در بعضی مکان ها و حتی درمانگاه ها از ورود زنان بدون چادر جلوگیری می شود تعجب نمی کنیم. از ارسال پیامک های بدحجابی به صاحبان خودروهایی که سرنشین زن دارند تعجب نمی کنیم. از اینکه داخل ماشین، دیگر جزء حریم شخصی به حساب نمی آید تعجب نمی کنیم. مبادا روزی برسد که خانه هایمان هم از لیست حریم شخصی خارج شود و همه ما با لباس فرم مدرسه سر کلاس آنلاین حاضر شویم بدون اینکه تعجب کنیم.
کانال صنفی معلمان ایران
توسعه و عدم توسعه یافتگی ایران، ریشه در عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و تاریخی دارد. اما یکی از مهم ترین عوامل توسعه نیافتگی ایران، نفت و اقتصاد نفتی است. نفت این طلای سیاه که می توانست موجبات رفاه و آسایش مردم این سرزمین را فراهم نماید چنان بلایی سترگ و گره های کوری برای جامعهی ایرانی فراهم کرده است که رهایی از آنها سخت و پیچیده است.
نفت ؛ آموزش و پرورش، فرهنگ، معیشت، توسعه، تولید ملی، آرمان خواهی، آزادی خواهی، روابط داخلی، روابط خارجی و همهی مسائل دیگر این سرزمین را تحت تأثیر خود قرار داده است. اما مهم تر از همه واکاوی این مسئله در کتاب های درسی به خصوص در کتابهای تاریخ، جامعه شناسی و اقتصاد بوده است که کمتر بدان پرداخته شده است. بررسی تاریخ 100 ساله نفت، ملی شدن نفت، کودتای 25 مرداد و داستان اختلافات مصدق و کاشانی در کتاب تاریخ معاصر کمتر پرداخته شده است و البته همین نگاه حداقلی همراه با حب و بغض و پیش داوری های ذهنی و ارائه تاریخ سفارشی بوده است که برای دانش آموزان پرمسئله و سؤال، نتوانسته پاسخ های قانع کننده ای ارائه نماید.
از سویی دیگر آنچه در مسائل کودتای 28 مرداد و ملی شدن صنعت نفت شایان مطالعه و بررسی تلقی می شود تحلیل این مسئله براساس نیروهای مؤثر در آن و سهم هر یک در پیروزی نخستین و شکست نهایی آن است و برجسته کردن پیروزی و شکست به یک حزب و شخصیت تاریخی تحریفی آشکار مخدوش کردن اذهان دانش آموزان است. زیرا فقط نگاه از دریچهی یکی از گروه های سیاسی شایسته تعلیم و تربیت نیست.
داستان کودتای 28 مرداد، ملی شدن صنعت نفت، ویژگی های مصدق و ایت ا... کاشانی و اختلافات میان این دو شخصیت، نقش کشورهای خارجی در این داستان، خدمات و خیانت های اقتصاد نفتی در زندگی ایرانی و تبیین این مسئله برای فرهنگیان و دانش آموزان نگاه واقع بینانه تر و درست تر می طلبد. نگاهی که درست و درشت به سؤالات دانش آموزان پاسخ دهد و دانش آموزان را با تاریخ آشناتر نماید و این مسائل به عنوان مسائل ملی و مصالح ملی سنجیده شود نه از نگاه جریانات حزبی، سیاسی و گروهی که دلبستگی اقلیتی باشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
"محمود بهشتی لنگرودی" عضو کانون صنفی معلمان یکشنبه 19 مرداد ماه همزمان با مرخصیاش آزاد شد.
این فعال صنفی دوشنبه 19 خرداد از زندان اوین به مرخصی آمد .
وی به دلیل فعالیت های صنفی خود به ۵ سال حبس محکوم شده و از تاریخ ۲۱ شهریور ۹۶ به دلیل این حکم زندانی بود .
بهشتی از زمان تاسیس کانون صنفی معلمان ایران در سال ۱۳۷۸ عضو این تشکل بوده و مدتی نیز نقش سخنگویی این تشکل را بر عهده داشت .
در حال حاضر ، « اسماعیل عبدی » و « محمد حبیبی » از اعضای دیگر این تشکل در زندان به سر می برند .
چند روز پیش ، " نجات بهرامی " معاون پیشین رسانه ای مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش نیز به مرخصی آمد .
پایان پیام/