* « گروه صدای معلم » از فرهنگیان و معلمان آگاه و دلسوز که در پای صندوق های رای حضور یافته به ویژه همکارانی که به عنوان عوامل اجرایی و نظارتی فعالیت داشته اند تشکر و قدردانی می کند
*« گروه صدای معلم » از ملت آگاه و موقعیت شناس ایران به خاطر این حضور شکوه مند تشکر و قدردانی می کند .
من عشقم را در سال بد یافتم که می گوید مایوس نباشید .
من امیدم را در یاس یافتم . مهتاب را در شب ، عشقم را در سال بعد یافتم و هنگامی که داشتم خاکستر می شدم گر گرفتم ...
حتما این داستان را خوانده و یا شنیده اید که زنی از شوهرش دل گیر بود ، پیش مشاور رفت و گفت دیشب از شوهرم پرسیدم که اگر من و مادرت هم زمان در حال غرق شدن باشیم ؛ کدام مان را نجات می دهید ؟
شوهرم بدون مکث و بدون آن که لحظه ای فکر کند گفت مادرم را !
زن مستاصل و ناامیدانه مشاور را مورد خطاب قرار داد و گفت حالا من باید چه کار کنم ؟
مشاور در کمال خونسردی پاسخ داد : شنا !
باید شنا یاد بگیری !
معلمان در سال های گذشته آن قدر ساده دلانه و بی غل و غش به کار مشغول بوده اند که یادشان رفته بود به فکر خودشان هم باشند !
باید شنا یاد بگیریم !
باید شنا یاد بگیریم ...
تجمع ما در سازمانی مانند سازمان معلمان در راستای آموختن شناست .تلاش ما در کشاندن مساله آموزش و پرورش به عرصه عمومی است که متاسفانه غائب بزرگ این عرصه است در این مسیر معنا و مفهوم می یابد .
ما در این مسیر آموختیم که اعلام مواضع صرف و دادن بیانیه های احساسی را به فراموشی سپرده و تدابیر دیگری را در دستور کار خویش قرار دهیم .
باید اصلاح را از خود آغاز کنیم .کار جمعی ، مدارا ، صبر و تعامل و قانون مندی را باید تجربه کرد و این نکته را هر روز زمزمه نمود :
در راه پر سنگلاخ ، کسی توصیه به دویدن نمی کند !
به دیدارت دل خوش کرده ام .
بیا در پشت کدام تقدیر بر جای مانده ای ؟
کجایی مهربان ؟ تو را کم دارم .
در این اوضاع ، ناامیدی نام دیگر مرگ است .
امیدم را بی پاسخ نگذار .
گروه گزارش/
مطابق اعلام قبلی ( این جا ) ، نشست فرهنگیان و معلمان با فهرست کاندیداهای لیست امید ( اصلاح طلبان ) از ساعت 15 تا حدود ساعت 30 / 18 در کانون فجر منطقه 9 تهران با بیان مواضع و نقطه نظرات کاندیداها برگزار گردید .
در این نشست بیش از نیمی از افراد موجود در فهرست حضور پیدا کرده و سخنرانی نمودند .
در ابتدا ، طاهره نقی ئی به عنوان رئیس کمیته فرهنگیان تهران و قائم مقام کمیته فرهنگیان کشور ( شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان ) گفت :
به پیشواز یک واقعه مهم اجتماعی می رویم . در حال حاضر ، کشور به لحاظ داخلی ، منطقه ای و بین المللی شرایط خاصی دارد .
برخورد مسئولانه تک تک ما با پدیده انتخابات درواقع جهت دهی به جریان اجتماعی کشور است .
شرایط خوبی نداریم .در این شرایط ، وظیفه ما به عنوان بخشی از این جامعه ، پی گیری و استقامت است .نیروی اجتماعی باید بتواند در شرایط خطیر خودش را بازیافته و با حفظ تعادل مشی خود را به رقیبش تحمیل کند .
در افکار سنجی ها ، فرهنگیان در گروه های مرجع تعریف می شوند .وظیفه خطیر ما ایجاب می کند که گاهی از حوزه کلاس فراتر رفته و با دانش آموزان نیز وارد تعامل شویم و به آن ها بیاموزانیم که زندگی فقط یادگیری یک سری محفوظاتی که به طور غلط آموزش داده می شود نیست !
ما فرهنگیان با رعایت ادب و نزاکت اجتماعی و از مسیرهای قانونی و عقلانی سعی می کنیم سهم خود را به صورت شایسته ادا کنیم .
گام اول انتخابات است و گام بعدی که مهم تر است انسجام و پی گیری است .
ما بعد از انتخابات در جامعه ای که خیلی حزب و تشکل به رسمیت شناخته نمی شود و دبیر کل تشکل های معلمی در زندان هستند و... امیدواریم که لیست ما رای بیاورد .
ما به رقبای خود احترام می گذاریم و تکثر و تنوع فکری را به رسمیت می شناسیم .سعی می کنیم ریاکارانه برخورد نکنیم .
سعی می کنیم در مراکز و حوزه های قدرت خیلی نچرخیم .ما در جامعه مدنی جای داریم . ما با مردم می مانیم .
یکی از دستاورهای این همکاری سازمان یافته ، میثاق نامه با تعدادی از همکاران در تهران و شهرستان ها بوده است ، برای این که این پی گیری در آینده انجام شود . در این جا لازم است از برخی دوستان که الان در بند هستند یاد کنم :
آقایان علیرضا هاشمی سنجانی ، دبیر کل سازمان معلمان ایران ؛اسماعیل عبدی ، دبیر کل کانون صنفی معلمان ایران ؛علی اکبر باغانی ، نائب رئیس کانون صنفی معلمان ایران ، محمود بهشتی لنگرودی و رسول بداقی از اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران .
در ادامه فاطمه ذوالقدر از کاندیداها گفت :
برنامه و شعار ما همان گونه که اعلام شده است ایجاد رونق اقتصادی در سایه ثبات و آرامش است . این در شرایط خوبی است که پس از برجام به وجود آمده است .هم سو با دولت باشیم ، بر دولت نظارت کنیم و دولت را در خدمات رسانی به شما عزیران یاری کنیم .
زنان در اقلیت هستند اما باید حضور پر رنگی در سیاست داشته باشند .
در مجلس همواره کرسی های کمی داشته ایم .تعداد زنان در مجلس بین 10 تا 15 درصد بوده است .ما باید خود را باور کنیم .ما در مجلس آینده به دنبال اصلاح مدیریت فرهنگی جامعه هستیم .
به کار بردن زور باعث می شود تا جاذبه ها حتی از کشورهای لائیک هم کم تر شود و باعث گریز می شود .اجبار و زور باعث رشد نمی شود بلکه اختیار به علاوه علم و دانش باعث " راه یافتگی " می شود .
ما با این فکر می خواهیم فرهنگ را مدیریت کنیم .الگوی تفکر را تصحیح و تسهیل کنیم .
باید روی موسسات آموزشی نظارت شود و با بازار کار و اشتغال و جذب تناسب پیدا کند .
این همه تحصیل کرده در مقاطع مختلف احتیاج نداریم .ما به افراد کارآفرین و فنی و حرفه ای نیازمندیم .باید این قسمت تقویت شود .
باید افراد پس از فارغ التحصیلی و گذراندن یک دوره مثلا دو ساله وارد بازار کار شوند .
صنعت و تولید باید تقویت شود و همه نباید دنبال کار دولتی باشند .
ما توریسم داریم .مناطق تاریخی ، زیارتی و تفریحی داریم .این ها باعث اشتغال زایی جوانان می شود .
یکی از مسائل مهم ، هماهنگ سازی حقوق است .حقوق بازنشستگان و شاغلین باید همانند سازی شود .فرضا حقوق یک بازنشسته شرکت نفت چرا باید با بازنشسته آموزش و پرورش این همه تفاوت داشته باشد ؟
در مجلس دهم و در صورت موفقیت آن را پی گیری خواهیم کرد .
علیرضا رحیمی از کاندیداها گفت :
رقابت امروز بین دو نگاه و یا گفتمان است .این رقابت همه را به فکر وا می دارد که انتخاب درست چیست ؟
کارنامه افراد در دولت ها و مجالس گذشته قرینه خوبی برای فرد انتخاب کننده است .بحث اصلی دو گفتمان اصلاح طلبی و اصول گرایی چیست ؟ آیا نگاه ما به آرمان های انقلاب نگاه تزیینی است و یا این که واقعا می خواهیم زندگی بهتر را برای مردم رقم بزنیم .
نقش مردم در این میان چیست ؟
در مورد بد اخلاقی هایی که صورت می گیرد حرف ما این است که ماشین برچسب زنی را متوقف کنید !
چون جمع ما فرهنگی است من خیلی وارد مباحث سیاسی نمی شوم اما به عنوان یک فردی که همواره خود را دانش آموز دانسته و می دانم می گویم :
برای من شرم آور است که معلمان به خاطر معیشت شان ، برای اولویات زندگی و حقوق اولیه جلوی مجلس جمع شوند اما فریادشان شنیده نشود و یک نفر از این نمایندگان مجلس حتی حاضر نشود در این جمع حضور پیدا کرده و حرف های آن ها را بشنود !
در شرایطی که زندگی مردم هم مختل است ، و به معلمان ظلم مضاعف شده است .
این را نه در شعار که با همه وجودم خدمت شما عرض می کنم .
در تمام وزارتخانه ، هیچ وزارتخانه ای را پیدا نمی کنید که بیش از 90 درصد بودجه آن صرف حقوق معلمان و پرسنل شود !
هنوز مطالبات و معوقات معلمان پرداخت نشده است .
حضرت علی ( ع ) همواره سفارش می کند که حرمت همه و به ویژه برخی طبقات حتما باید نگاه داشته شود . یکی از این طبقات معلمان هستند .
معلم باید تامین و سربلند باشد تا بتواند به دانش آموز و نسل های بعد خدمات ارزشمندی ارائه دهد .
در بخش آموزشی ما تغییرات زیادی داشته ایم .هم معلم و هم دانش آموز بلاتکلیف است .
چرا ؟
چون اگر شما یک وزیر دانشمند را انتخاب کنید ، اگر مجلس ، مجلس توان مند باشد و وزیر توان مند انتخاب کند ؛ آن بخش هم به عنوان یک بخش توان مند در جامعه ظهور پیدا خواهد کرد .
آقای دکتر نجفی را فقط با یک رای اجازه وزارت ندادند !
کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و کمیسیون فرهنگی جایی نیست که سطحی ترین نمایندگان را به آن جا بفرستند !
نمایندگان این کمیسیون باید توان مند بوده و فهم درستی از مسائل آموزش و پرورش داشته باشند .
پیشنهاد من درصورت ورود آن است که اتاق فکری از ان جی اوهای آموزش و پرورش و آن هایی که در بدنه آموزش و پرورش هستند با یک ساختار منظم در کنار این کمیسیون های مجلس باشد و در کنار وزیر آموزش و پرورش هم یک اتاق فکر از همین ترکیب باشد تا بتواند این بخش را با کارشناسی بیشتر پیش ببرند .
در مورد بازنشستگان باید بگویم که ظلم مضاعف فقط در حق شاغلین نیست بلکه در حق بازنشستگان هم هست .
اعتقاد ما واقعا این است که بازنشسته آموزش و پرورش مطلقا نباید با جاهای دیگر تفاوت داشته باشد و این قابل قبول نیست .
شرایط پسابرجام علاوه بر آن که سایر بخش ها مانند صنعت ، کشاورزی ، تجارت و... را تحت پوشش قرار می دهد باید بیشتر از همه شامل بخش و یا صنعت آموزش هم بشود .
الهه کولایی استاد دانشگاه و از اعضای شورای سیاست گذاری گفت :
در این مدت کوتاه در برابر تاریخ تلاش های مردم بزرگی که برای دموکراسی بیش از 100 است تلاش می کنند ، برای این که ایران بتواند جایگاهی شایسته در میان کشورهای جهان به دست بیاورد و ایرانیان بتوانند آن گونه که استحقاق دارند ، آن گونه که تاریخ و تمدن فرهنگ ایرانی ایجاب می کند در بین کشورهای جهان از جایگاهی شایسته و مناسبی برخوردار شوند نه فقط در بعد بین المللی بلکه در سطح داخلی با این تنوع گوناگون منابع قدرت که خداوند به ما داده است ؛ ما بتوانیم با یک برنامه ریزی مناسب و مدیریت علمی و کارآمد از این تنوع منابع در خدمت نیازهای مردم ایران و در خدمت اعتلای جایگاه انسانی ایرانیان در خدمت تامین کرامت انسانی همه شهروندان ایرانی به آن گونه که محترمانه زندگی کنند ، به آن گونه که نیازهای اساسی و اولیه آن ها تامین شود تا امکان اعتلای معنوی فراهم بشود ، بدان گونه که همه منابع قدرت که در اختیار ما هست بتوانیم در خدمت همه ایرانیان ، همه کسانی که در این قلمرو زندگی می کنند ، همه کسانی که می خواهند به قانون پای بند باشند ، همه کسانی که قانون اساسی را پذیرفته اند و رفتار خودشان را در چارچوب موازین قانونی تنظیم می کنند بتوانیم به یک شرایط قابل قبول دست پیدا کنیم .
و البته این تاریخی بسیار طولانی است ، تلاش هایی که زبان زد بسیاری از کشورها بوده است ، الگوی مبارزه در بسیاری از کشورها بوده است و ما شاهد هستیم که در مسیر این تکاپو چه درس ها و تجارب ارزشمندی پیش روی ما قرار گرفته است .
ما سعی کردیم در طول آن چه در ماه های گذشته شکل گرفت انسجام و یکپارچگی اصلاح طلبان را عینیت ببخشیم .
ما تفرقه و تشتت را تجربه کردیم که چه هزینه های گزافی را بر این کشور وارد کرد .
ما شاهد هستیم که چگونه بی توجهی به انسان و شرایط رشد و شکوفایی انسان ها که سرمایه های اصلی هر کشوری هستند باید مورد توجه قرار بگیرد و الزامات و رشد و شکوفایی همه انسان ها فراهم شود بدان گونه که خداوند این امانت را به آن ها داده است و چیزی است که بر عهده دولت جمهوری اسلامی قرار گرفته است .
دولت موظف است برای همه شهروندان ایرانی شرایطی که امکان شکوفا شدن استعدادها و توان مندی های انسانی آن ها را فراهم کند در اختیار آن ها قرار دهد بدون آن که تبعیض جنسیتی به وجود بیاید ، بدون آن که نابرابری و بی عدالتی در جامعه گسترش پیدا کند ، بدون آن که گروهی بر گروهی تفوق و برتری پیدا کنند .
در جامعه ای مثل جامعه ما که قرن ها این نابرابری ها نهادینه شده است ، قرن ها نظام های پدر سالار در منطقه حاکم بوده اند ،آن ها مشخص می کردند توزیع قدرت و ثروت در جامعه چگونه شکل بگیرد .
به طور طبیعی خروج از این وضعیت و انتقال به یک شرایط مطلوب به سادگی اتفاق نمی افتد .
بدون تردید آموزش و پرورش در جامعه ما و ساختن انسان های مسئول و متعهد ، انسان هایی که به کرامت انسانی احترام بگذارند و ارزش های بشری را پاس بدارند ، انسان هایی که بیاموزند به حقوق دیگران و همه آزادی های مدنی و قانونی دیگران احترام بگذارند ،انسان هایی که باور کنند برابری همه انسان ها را و در واقع در مسیر تامین همه مردم با درک از منافع عمومی و مصالح جامعه حرکت کنند .
این نشان می دهد که چقدر جایگاه این نهاد ویژه است .
تجارب کشورهای مختلف نشان می دهد که مدل های مختلفی برای خروج از عقب ماندگی دنبال شده است .
همه این تجارب در هزاره ی سوم نشان می دهد که انسان محور اصلی توسعه است .
همان باوری که در روزهای نخستین انقلاب اسلامی با نشان دادن و ارائه آیه شریفه " ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا بانفسهم " انجام دادیم .
این انفس باید در کجا شکل بگیرد ؟
این تنفس کجا باید تغییر کند ؟
خانواده در جای خود اما پایه آن در آموزش و پرورش و نهادهای آموزشی که انسان ها را برای زندگی مدنی آماده می کند ریخته می شود که بتوانند رفتاری برابر ، محترمانه و مبتنی بر ارزش های انسانی را شکل بدهند .
این نگاه ما به این مقوله متاسفانه نگاه سرمایه گذاری نیست و اصلا این جایگاهی است که آموزش و پرورش در همه ی کشورهای در حال توسعه دارد .
متاسفانه در این کشورها به خاطر عمق و عقب ماندگی و توسعه نیافته این نگاه سرمایه ای به انسان شکل نگرفته است .
می دانید که این سیستم در آموزش ما چقدر عقب مانده است بدون آن که ما از تجارب جوامع بشری استفاده کنیم ، بدون آن که سیستم های کارآمد در جهان را ارزیابی کنیم ،بهترین مدل هایی که می توانند با ارزش های بومی ما سازگار باشند ، با ارزش های درونی در جامعه ما سازگار باشند انتخاب کنیم .
کجا این مدل ارزیابی می شود ؟
چقدر از این ظرفیت های علمی در جامعه ی ما استفاده می شود ؟
البته این فرآیندی است که اجزاء اصلاحات را تشکیل می دهند .
ما می خواهیم به سمت جامعه ای حرکت کنیم که خردمندان ، خردورزان و نخبگان علمی در جایگاه مناسبی در مدیریت جامعه قرار بگیرند چرا که دانشگاه ها امکان اجرا و انتقال تجربیات موفق را به جامعه منتقل می کنند .
ما قرار نیست تجارب نادرست و عقیم دیگران را دوباره تکرار کنیم و بارها شاهد تکرار این تجربیات بوده ایم .
بنابراین احیای موقعیت آموزش و پرورش ، بازسازی این نقش در توسعه انسانی ، در پرورش انسان هایی که بتوانند تجارب توسعه پایدار را در کشور محقق کنند یکی از نیازهای اصلاح است .
اصلاحات از خود انسان شروع می شود و اصلاح در هر جامعه ای موکول به اصلاح آحاد و افراد جامعه ای است که در آن جامعه زندگی می کنند .
انسان هایی که به ارزش های مدنی باور داشته باشند و باور داشته باشند که رابطه برابر را با آحاد انسانی برای تامین و ترویج عدالت بپذیرند و گسترش بدهند .
این تکلیفی دشوار است که بتوانیم ظرفیت و امکان آن را از طریق تخصیص منابع مناسب فراهم کنیم .
ما روایات و احادیث مختلفی را در باب تعلیم و تربیت ، جایگاه معلم و آموزش خواندیم و تکرار کردیم .
این ، باید ما به ازای خودش را پیدا کند .باید منابع مناسب به این بخش تخصیص پیدا کند تا تربیت نیروی انسانی و کارآمد و مسئول و متعهد از درون این نظام شکل بگیرد .
انسان هایی که خودشان را نسبت به منافع جمع متعهد بدانند و بیاموزند که در مصالح جمعی ، منافع و مصالح فردی خود را کنار بگذارند و این گم شده ای است که در جامعه ما برای رسیدن به آن باید تلاش کنیم .
امیدواریم بتوانیم برجام را در سطح داخلی برای تقویت عموم منافع مردم نه برتر قرار دادن گروهی بر گروه دیگر ، برای تامین خواسته های همه گروه های اجتماعی در یک رویکرد متوازن ، عقلانی و در روندی تدریجی حرکت کنیم .
امیدواریم بتوانیم با پرهیز از تکرار تجارب ناموفق در مجالس هفتم ، هشتم و نهم این بار مجلسی را در 7 اسفند شکل بدهیم که کاردان ، کارآمد و متعهد به عموم منافع مردم و با یک پشتوانه از نیروی تخصصی و کارآمدی که در جامعه ما به وفور وجود دارد در شرایطی که در آن زندگی می کنیم گام های عملی و موفق برداریم .
داود محمدی ، دبیر کل انجمن اسلامی معلمان ایران در ادامه گفت :
حضور این عزیزان در این نشست فرصت مغتنمی است که مطالبات و خواسته های فرهنگیان و معلمان توسط همه شنیده شود .
دوستانی از تشکل های معلمان در حال حاضر در بند هستند و به نظر بنده این وضعیت نتیجه یک سوء تفاهم است که ان شاء الله برطرف خواهد شد .
در بنرهایی که سازمان معلمان ایران در این جا نصب کرده است یک شعار مطرح شده است :
" معیشت ، منزلت و معرفت "
تلاش ما این است که این ها محقق شود .جایگاه اندیشه و خردورزی جز در مدرسه کجا می تواند پرورش داده شود ؟
ما چقدر به این مکان ها پرداخته ایم ؟
شعار زیاد داده شده است اما آیا واقعا به این شعارها عمل شده است ؟
ما نسبت به سند تحول بنیادین و خیلی از مسائل نقد داریم .
ما نسبت به منزلت معلم حرف داریم .
چه برنامه ریزی صورت گرفته است ؟
این جاست که اهمیت مجلس مشخص می شود .یکی از جاهایی که می شود حرف زد مجلس است .
ما معلمان چقدر سعی کردیم درون تشکل ها جمع شویم ؟
این جلسه توسط تشکل ها برپا شده است اما ما معلمان چقدر از تشکل ها استقبال کرده ایم ؟
مجلس جایی است که معلمان می توانند خواسته های خود را از کف خیابان ها جمع کرده و به داخل مجلس ببرند .
در ادامه پیام دبیر کل سازمان معلمان ایران در نشست قرائت شد :
من عشقم را در سال بعد یافتم که می گوید مایوس نباشید .
من امیدم را در یاس یافتم .مهتاب را در شب ، عشقم را در سال بعد یافتم و هنگامی که داشتم خاکستر می شدم غر گرفتم ...
حتما این داستان را خوانده و یا شنیده اید که زنی از شوهرش دل گیر بود ، پیش مشاور رفت و گفت دیشب از شوهرم پرسیدم که اگر من و مادرت هم زمان در حال غرق شدن باشیم ؛ کدام مان را نجات می دهید ؟
شوهرم بدون مکث و بدون آن که لحظه ای فکر کند گفت مادرم را !
زن مستاصل و ناامیدانه مشاور را مورد خطاب قرار داد و گفت حالا من باید چه کار کنم ؟
مشاور در کمال خونسردی پاسخ داد : شنا !
باید شنا یاد بگیری !
معلمان در سال های گذشته آن قدر ساده دلانه و بی غل و غش به کار مشغول بوده اند که یادشان رفته بود به فکر خودشان هم باشند !
باید شنا یاد بگیریم !
باید شنا یاد بگیریم ...
تجمع ما در سازمانی مانند سازمان معلمان در راستای آموختن شناست .تلاش ما در کشاندن مساله آموزش و پرورش به عرصه عمومی است که متاسفانه غائب بزرگ این عرصه است در این مسیر معنا و مفهوم می یابد .
ما در این مسیر آموختیم که اعلام مواضع صرف و دادن بیانیه های احساسی را به فراموشی سپرده و تدابیر دیگری را در دستور کار خویش قرار دهیم .
باید اصلاح را از خود آغاز کنیم .کار جمعی ، مدارا ، صبر و تعامل و قانون مندی را باید تجربه کرد و این نکته را هر روز زمزمه نمود :
در راه پر سنگلاخ ، کسی توصیه به دویدن نمی کند !
به دیدارت دل خوش کرده ام .
بیا در پشت کدام تقدیر بر جای مانده ای ؟
کجایی مهربان ؟ تو را کم دارم .
در این اوضاع ، ناامیدی نام دیگر مرگ است .
امیدم را بی پاسخ نگذار .
غلامرضا حیدری از کاندیداها گفت :
من زمانی که در مجلس بودم به شدت پی گیر مساله اقتصاد آموزش و پرورش بودم . راه کارهایی را هم ارائه داده بودیم .اگر آن راه کارها ادامه می یافت و متوقف نمی شد قطعا وضعیت آموزش و پرورش متفاوت تر و بهتر بود .
اگر بخواهیم در مورد آموزش و پرورش مهم ترین سیاست را در سطح کلان مورد توجه قرار دهیم همان موضوع اقتصاد است .
از دیگر مباحثی که به آن اعتقاد دارم بحث تفکر انتقادی است .
در تز دکترایم با این که یک بحث اقتصادی بود اما سرانجام به آموزش و پرورش ختم شد .
محمود صادقی از کاندیداها ادامه داد :
طلیعه برنامه محوری در برنامه ای است که اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس ارائه کرده اند .
دو سند تهیه شده است یکی سند جامع مجموعه گفتمان هاست که رویکردها و ارزش ها و جهت گیری ها را نشان می دهد و سند دیگر برنامه جامع انتخاباتی است که یک برنامه تفصیلی در 124 بند است .
بخش آموزش آن می گوید :
* نظارت بر کار دولت در خصوص اجرای سند تحول آموزش و پرورش کشور
* تنظیم و مناسب سازی کمیت و کیفیت نظام آموزشی بر اساس نیازهای واقعی کشور
* نظارت تخصصی از طریق کمیسیون آموزش مجلس در راستای اصلاح سیستم درسی آموزشی کشور
در بخش برنامه اجتماعی بند هشتم آن عنوان شده است :
بازبینی قوانین در جهت حل مشکلات معیشتی معلمان و اساتید دانشگاه و کارمندان دولت
روح حاکم بر این برنامه مشارکت طلبی است و تقویت تشکل ها و انجمن های مدنی و صنفی .
به نظرم یکی از ضعف های بزرگ ما پا نگرفتن تشکل های صنفی و به رسمیت شناخته نشدن و نیز در بند کردن معلمانی است که پیشتاز حرکت های صنفی هستند .
محمدعلی وکیلی از کاندیداها و مدیر مسئول روزنامه ابتکار گفت :
درخت توسعه تا زمانی که ریشه اش نفت و دلار نفتی باشد حتما فرهنگیانش دچار افت منزلت هستند .
تا هنگامی که این ریشه فرهنگ نشود ما در حوزه فرهنگ هم دچار فقر تولید و هم در منزلت هستیم .
به همین دلیل نگاه به حوزه فرهنگ و معلمی و فرهنگیان متاسفانه نگاه هزینه ای است و با این نگاه هزینه ای فرقی بین یک معلم اندیشه پرور و خلاق اندیشه با یک تاجر سنگ پا نیست !
اگر بنا باشد معلم منزلت پیدا کند و فرهنگ در راس بنشیند می بایست این جا به جایی اتفاق بیفتد و این درخت از نو غرس شود .
البته این قصه بی اعتنایی به فرهنگ ، قصه پر غصه ای است .
اگر از من بخواهند که پیرامون فرهنگ چه کار می کنید می گویم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را منحل کنید !
چون وقتی صفی از دستگاه های فرهنگی غیرپاسخ گو وجود دارد که بالای سهم 80 درصد بودجه کم فرهنگ را به خودشان اختصاص می دهند و در انتهای این صف وزارت ارشاد قرار دارد اما این وزارتخانه در عین حال باید پاسخ گوی وظایف بدون اختیار و بودجه باشد پس همان به که منحل و در سازمان تبلیغات و یا ده ها سازمان مشابه ادغام شود .
در حوزه معلمی و فرهنگ هم همین گونه است .
مشکلات ما یک جا نیست !
ما دچار یک به هم ریختگی هستیم .دچار یک از هم پاشیدگی اجتماعی هستیم .
من یک کلام این جا عرض می کنم و آن این که اگر می خواهید قطار به ریل خود بازگردد باید اول دیوارها را شیشه ای کنیم و سقف را بتونی !
اما اکنون سقف شیشه ای است و دیوارها بتونی !
وقتی با چنین فضایی روبه رو هستیم زیر این سقف ناامنی است .هم ناامنی برای معلمان و هم ناامنی برای سرمایه گذاری و هم ناامنی برای دختران این سرزمین که به صورت شان اسید پاشیده شود و هم ناامنی برای سرمایه گذار و هم ناامنی برای گوینده آزاده .
بنابراین اگر می خواهیم امنیت به سرزمین مان برگردد باید سقف را بتونی کنیم و دیوارها را شیشه ای ، به شرط آن که شما فرهنگیان که از گروه های مرجع هستید و مردم از شما می شنوند روز هفتم اسفند پای صندوق های رای بیایید .
محمدجواد فتحی از کاندیداها افزود :
باور من این است که وظیفه عمده مجلس باید به عنوان یک استراتژی این باشد که هر چیزی را در جای خودش قرار بدهد .
متاسفانه قشر فرهنگی ما مقام و منزلت شان رعایت نشده است و در جایگاه خودشان قرار نگرفته اند .
امیدواریم که بتوانیم قدمی کوچک در این راه برداریم اگر موفق شدیم و به مجلس راه پیدا کردیم .
حجت الاسلام و المسلمین مهدی شیخ از کاندیداها گفت :
مسلما جامعه ما در حق معلم و علم کوتاهی هایی داشته است و این رسالت ما فرهنگیان را سنگین تر می کند و این نشان دهنده آن است که ما باید بیشتر فرهنگ سازی کنیم .
احترام به دانش و علم را ما باید به جامعه آموزش بدهیم .
یک معلم به تبع جایگاهش عزت نفس بالایی دارد .
این که مجبور می شوید علی رغم عزت نفس تان امور معیشتی را پی گیری کنید این باعث شرمندگی مسئولان و جامعه است .
اگر بد اخلاقی ها در همه عرصه ها ، اگر فساد در همه عرصه ها دیده می شود این رسالت ما را سنگین تر می کند .
دانش آموزان ما وقت زیاد را صرف آموزش ادبیات فارسی می کنند اما یک نامه اداری نمی توانند بنویسند .
ساعت ها صرف آموزش زبان عربی ، انگلیسی و... می شود اما یک جمله نمی توانند بگویند !
مسئولان برای این که مساله را حل کنند به جای که آن ابرو را بردارند چشم را کور می کنند !
دائما سیستم را عوض می کنند .
این نشان می دهد که باید علمی عمل کنیم .باید از کشورهای پیشرفته الگو برداری کنیم .
باید با به به و چه چه نسبت به گذشته مان نپردازیم . راه آینده با نقد شروع می شود .نقد خودمان ، نقد جامعه ، نقد گروه مان .
نقادی ویژگی اصلاح طلبی است .یک اصلاح طلب فردی است که نقاد است .
نقاد نسبت به همه و جامعه .
در پایان علیرضا محجوب از کاندیداها گفت :
معذرت می خواهم که نتوانستم زودتر از این بیایم. آن چه که من در این چند جمله می خواهم بگویم این بازگرداندن نشاط به جامعه ی فرهنگی است. گاهی فکر می کنند اگر ما حقوق اضافه بدهیم این نشاط را برمی گرداند.
باورم این است که در جامعه ی فرهنگی ما شوری به نام مبارزه ی صنفی، تلاش صنفی، توقع صنفی و هر چه که اسمش را بگذارند وجود دارد ، این توقع و تلاش ارضا نشده است و ارضا نمی شود.خودشان حق شان را می گیرند، نمی خواهند کسی حقشان را بگیرد، نمی خواهند کسی به آنها هدیه کند و خودشان احقاق حقوق بکنند. اجازه بدهند این احقاق حقوق جریان پیدا کند. همه کمک کنیم، کمک کنند، قوانین کمک کنند ؛ مجلس انشاءالله این خواسته هایی که بیان شد شرطش این است که بتوانند خود حقوق خود را اکتساب کنند نه این که دیگری به آنها ببخشد.
این برداشت من است و من امیدوارم همه ی کسانی که برای این توقعات، کوشش و تلاش کرده اند هر چه زودتر بتوانند به جای خودشان برگردند و کار خودشان را صمیمانه دنبال کنند .
همه ی ما باید بکوشیم که این اتفاق بیفتد تا نشاط و شور صنفی و بعد نشاط و شور کار در بین شاغلین و نشاط زندگی برای زحمت کشانی که تا به امروز تلاش کردند و امروز بازنشسته شده اند پیدا بشود ؛ بیش از این من عرضی ندارم .
پایان گزارش/
گروه اخبار/ 9 تشکل و گروه معلمی در مورد « کاندیداهای ملی فرهنگیان » بیانیه ای صادر کردند .
متن این بیانیه که در اختیار صدای معلم قرار گرفته است به شرح زیر است
به پايان سال همدلي و همزباني نزديک مي شويم . شور و هيجان وصف ناشدني در سرتاسر جمهوري اسلامي ايران خود نمايي مي کند . شهروندان ، دوستان ، اقوام ، اعضاي خانواده ، همکاران و...را به حضور حداکثري در انتخابات هفتم اسفند 1394 دعوت مي کنند .
تابلوهاي تبليغاتي ائتلاف هاي بزرگ و کوچک ، برگه هاي تبليغاتي تک نفره و چند نفره چهره شهر را دگرگون کرده است . حضور گسترده مردم در همايش هاي انتخاباتي به اين هم انديشي ها شکوه صد چندان بخشيده است .
در تبليغات انتخاباتي برخي از نامزد ها خلاقيت و نبوغ ايراني خود نمايي مي کند .
مردم در اتوبوس ، مترو ، مراکز تفريحي ، محل کار ، منزل ، به هنگام صرف نهار و شام و ....از انتخابات هفتم اسفند 1394 سخن مي گويند .
تيتر ، سر مقالات و ياداشت هاي روزنامه و هفته نامه ها از ضرورت حضور حداکثري و رأي کامل به ليست هاي ائتلافي مي گويند .
بحث انتخابات در فضاي مجازي خواب و خوراک مردم را مختل کرده است .
اگر درجمعي سکوت حاکم است و در باره انتخابات صحبت نمي شود به دليل آن است که شهروندان با گوشي همراه يا تبلت در حال مذاکره و چانه زني با براي متقاعد کردن يکديگر هستند .
شهروندان در شهرهاي بزرگ مانند تهران به يکديگر سفارش مي کنند ، به دليل شلوغ بودن حوزه هاي راي گيري ( دو انتخابات همزمان و نگارش 46 اسم حتمأ نام و کد نامزدها را از قبل کنترل کرده با دقت و وسواس علاوه بر شناسنامه ،با خودکار مناسب هم همراه ليست کامل به حوزه هاي رأي گيري مراجعه نمايند .
شهرواندان به يکديگر توصيه مي کنند که اول صبح تا قبل از ظهر به حوزه هاي انتخابي مراجعه کنند .
شهروندان به يکديگر هشدار مي دهند که ...
در بين اين همه انرژي مثبت ، شور و هيجان ، پاکي و تلاش صادقانه ؛ متأسفانه در موارد اندک ، شاهد اشتباه و خطاي عملياتي برخي از هواداران هیجان زده و افراطي نامزدها مي باشيم .
تخريب رقيب که توسط افراطيون همه گروه ها انجام مي شود ، به مثابه " برشاخه نشستن و بن بريدن " همواره محکوم مي شود :
در سايه پرهيز از افراطي گري ، مي توان دراين پويش ( کمپين ) گسترده و عظيم ، از پيچ خطرناک تخريب هم به سلامت عبور کرد .
به دليل آن که در هفتم اسفند 1394 دو رکن مهم جمهوري اسلامي ايران ،اعضاي محترم مجلس خبرگان رهبري و مجلس شوراي اسلامي انتخاب مي شوند ؛
به دليل آن که جمهوري اسلامي ايران تحت رهنمودهاي مقام معظم رهبري ( در سايه تکيه بر سياست خردمندانه برد – برد ) ، در تعامل با 1+5 به دستاورد هاي بزرگي نايل گشته است و براي گسترش و تعميق اين دستاورد ها از يک سو ، نياز به همدلي و همزباني بيشتر بين آحاد ملت و از يک سو ديگر به اتحاد و همبستگي گسترده ي همه مسئولين محترم نيازمند است ؛
به دليل آن که در سايه تحريم هاي نا عادلانه و ساختار غلط اقتصادي ( تکيه به درآمد هاي نفتي ) در حال حاضر در اجراي برنامه سند چشم انداز عقب هستيم ؛ براي دست يابي به اهداف سند چشم انداز، لازم است در دوران پسا تحريم با گام هاي بلند و استوار حرکت کنيم تا شاهد رشد اقتصادي هشت درصدي ، کاهش آمار بيکاري ، افزايش توليد ناخالص ملي و تقويت بنيه اقتصاد ملي ، مبارزه با فساد و قاچاق کالا و... باشيم .
به دليل آن که در سايه همدلي و همزباني قرار است مجلس شوراي اسلامي ، دولت ، قوه قضاييه ، ديگر نهادهاي حاکميتي در يک عزم ملي بخش خصوصي ، کار آفرينان ، نخبگان اقتصادي اجتماعي ، اتاق هاي بازرگاني ، اتحاديه هاي توليدي، صنعتي و خدماتي و...دست در دست يکديگر براي آباداني جمهوري اسلامي همسو عمل نمايند .
به دليل آن که ...
براي کوتاه کردن دست دشمنان داخلي و خارجي لازم است در اين انتخابات سرنوشت ساز، شاهد اين اندک خطا ( تخريب ) هم نباشيم .
لذا ملت و مسئولين تلاش مي کنند تا اثر اين لکه هاي کوچک را هم از اين تابلوي پر نقش و نگار بر طرف نمايند .
برخي مفهوم واقعي رقابت انتخاباتي را درک نکرده اند و به تخريب رقيب که مصداق بارز " بر شاخه نشستن و بن بريدن " مي باشند .مي پردازند .
در دوران پسا تحريم، براي اجراي صحيح برجام و جبران عقب افتادگي از اهداف سند چشم انداز ( به دليل تحريم هاي ناعادلانه ) بايد با گام هاي بلند و استوار با تکيه به عزم ملي در راستاي اجراي برجام حرکت کنيم :
اخلاق انتخاباتي بر همگان حکم مي کند که از تخريب رقيب به شدت چشم پوشي کنيم زيرا به هر حال در پسا هفتم اسفند ترکيبي از همه گروه ها و جناح ها در مجلس خبرگان رهبري و مجلس شوراي اسلامي حضور خواهند يافت . فقط حضور حداکثري يا عدم حضور حداکثري ، درصد ترکيب اقليت و يا اکثريت اين گروه يا آن گروه ( وزن هريک از تشکل ها ) را تغيير مي دهد .
در هرصورت در سايه همدلي و همزباني همه گروه ها ، مملکت پيشرفت مي کند .
با ذکر يک مثال فوتبالي موضوع را بيشتر توضيح مي دهم .
در مسابقات فوتبال باشگاهي برخي از تماشاگر نماها ، در اثر غليان هيجان، کنتزل از کف داده مرتکب بد اخلاقي ورزشي مي شوند و از لذت مسابقه بي بهره مي شوند و موجب ناراحتي خود و رقيب مي شوند ( فرآيند باخت – باخت ) را طي مي کنند لذا مرتکب اشتباه مي شوند . مثلأ نور ليزر به چشم دروازه بان رقيب مي اندازند ...
اين تماشگر نما وقتي بيشتر عذاب مي کشد که همان دروازه بان در مسابقه ملي از دروازه تيم ملي در مقابل پنالتي محافظت مي کند تا ضربه پنالتي شليک شود . هزاران دعا بدرقه دروازه بان تيم ملي مي کند و هزاران بار از کرده قبلي خود پشيمان مي شود .
متأسفانه تماشاگر نما يا تماشگر بسيار هيجاني که مرتکب اين گونه بداخلاقي هاي ورزشي مي شود در همه تيم ها وجود دارد که براي کاهش يا حذف آن نياز به يک فرهنگ سازي ريشه اي داريم .
همواره تيم ملي فوتبال جمهوري اسلامي ايران از ترکيب بازيکنان تيم هاي باشگاهي تشکيل مي شود . گاهي اوقات اکثريت تيم ملي از باشگاه الف مي باشد و زماني ديگر اکثريت متعلق به باشگاه ب مي باشد ، منافع ملي حکم مي کند که در سايه همدلي و همزباني بازيکنان منتخب باشگاه هاي الف ، ب ، ج ، د و غيره به عنوان يک تيم در ميدان هاي بين المللي حاضر شوند . بازيکن تيم ج پاس گل را به بازيکن تيم د مي دهد زيرا پيروزي ملي بر اهداف جناحي و باشگاهي ارجحيت دارد .
نتيجه گيري :
در سراسر دنيا با انتخابات جديد ترکيب مجالس تغيير مي کند . گاهي اقليت به اکثريت تبديل مي شود و زماني برعکس مي شود و اکثريت تقويت مي شود ، اين ويژگي دموکراسي مي باشد .
امروز گروه الف از ناکامي هاي گروه ب بهره مي برند و در انتخابات اکثريت را به دست مي آورند و فردا گروهي ديگر اکثريت را به دست مي آورند . اقليت به خواسته اکثريت احترام مي گذارد و اکثريت به محو اقليت فکر نمي کند .
در دنياي سياست ، ورزش ، هنر و... بداخلاقي و تخريب رقيب (که توسط افراطیون همه گروه ها صورت مي گيرد ) محکوم مي باشد .
هر گروه فقط و فقط با ارائه برنامه هاي خود تلاش مي کند بخشي از جامعه را به پاي صندوق رأي بکشاند تا حضور حداکثري تحقق يابد . گروه برنده برنامه هاي خود را اجراء مي کند و گروه ديگر با حفظ مواضع انتقادي ، تمام تلاش خود را معطوف به اجراي موفقيت آميز برنامه گروه رقيب وبرنده مي کند زيرا مي داند که براي تأمين منافع ملي بايد با رقيب پيروز همکاري کرد و تخريب رقيب يعني :
"بر شاخه نشستن و بن بريدن "
* به فرموده بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران ، ملت شريف و آگاه ايران " ولي نعمتان مسئولين " مي باشند .
* ملت شريف و آگاه ايران حماسه آفرين جنگ تحمیلي بودند .
* ملت شريف و آگاه ايران که صبورانه تحريم هاي ناعادلانه را تحمل کردند ، هوشمندانه در اجراي برجام در کنار مسئولين تلاش مي کنند تا تأخير زماني دسترسي به اهداف سند چشم انداز جبران نمايند .
* ملت شريف و آگاه ايران هوشمندانه با گام هاي بلند و استوار در هفتم اسفند 1394 حماسه اي ديگر مي آفريند .
انتخابات مجلس شورای اسلامی در پیش است و کاندیداها با تبلیغات گسترده سعی دارند آرای بیشتری را برای خود جلب نمایند . در این میان در سخنرانی ها ،مصاحبه ها ،مقالات و شعارهای خود سعی در بیان مشکلات جامعه و وعده مرتفع نمودن آنها دارند ؛ اما متاسفانه کمتر به ریشه یابی مشکلات پرداخته می شود و اگر هم عللی برای آن بیان شود بیشتر از روی تعصبات جناحی و گروهی می باشد.
مشکلات و معضلات جامعه ی ما به خصوص در عرصه های اقتصادی ، فرهنگی ، معیشتی ، زیست محیطی و ... بر همگان آشکار است و بیان آنها تکرار مکررات .
آنچه باید بدان پرداخت ، ریشه ها و علل مشکلات موجود و راهکارهای غلبه بر آنها و ارتباط آن با چگونگی انتخاب نمایندگان می باشد:
1 – یکی از آفات جامعه ی ما "سیاست زدگی افراطی" است ؛ به طوری که منافع ملی ما ، اقتصاد ، فرهنگ ، رفاه ، سلامت و آموزش ما تحت تاثیر منافع سیاسی و جناحی قرار دارند . لذا مجلس آینده باید منافع ملی را بر منافع گروهی ، جناحی ، بخشی، منطقه ای و فردی مقدم بداند و مردم بهتر است نمایندگانی انتخاب نمایند که به جای تعصب های جناحی ، روی منافع ملی و حل مشکلات مردم تعصب داشته باشند.
2 – یکی دیگر از ریشه های مشکلات ما " قانون گریزی" و در بعضی موارد " قانون ستیزی " است و بدون شک توسعه ی کشور فقط با نهادینه شدن قانون گرایی میسر خواهد شد و از ملزومات آن نیز اصلاح قوانین و نظارت دقیق بر اجرای قانون است که هردوی آنها مهمترین وظایف نمایندگان مجلس می باشد. البته در کنار آن آموزش و فرهنگ سازی نیز ضروری به نظر می رسد.
بنابراین میزان قانون گرایی و حساسیت به قانون شکنی می تواند معیار خوبی برای انتخاب اصلح باشد و پای بندی به مقررات در تبلیغات انتخاباتی و نیز سوابق کاری کاندیداها راهنمای مردم در انتخاب خواهد بود.
3 – جامعه ی ما در شرایطی قرار دارد که تنها راه برون رفت از مشکلات ، وفاق ملی و همدلی و همگرایی همه ی گرایش ها و همه ی نیروها را می طلبد . بنابراین نمایندگان مجلس آتی باید توان گفت و گو و تعامل با همه ی عقلا و دلسوزان و شخصیت های موثر را صرف نظر از گرایش های سیاسی آنها داشته باشند . نماینده باید به جای پرداختن به منازعات سیاسی بر دغدغه های عمومی و مشترک تمرکز نماید.
4 – متاسفانه در گذشته بعضی از نمایندگان محترم آن قدر وقت خود را صرف امور حاشیه ای و فرعی و دخالت در کارهایی غیر از وظیفه ی اصلی خود نموده اند که گاهی از وظایف خود که وضع و اصلاح قوانین و نظارت بر حسن اجرای آن می باشد غافل مانده اند.
سرکشی به حوزه های انتخابیه و گفت و گو با مردم فقط برای مطلع شدن از نظرات و مشکلات عمومی مردم است و رسیدگی موردی به مشکلات همه ی شهروندان نه وظیفه ی نماینده است و نه در توان نماینده.
مشکلات بیکاری و فقر و دیگر مشکلات ، راهکارهای ملی می طلبد.
5 – بدون تعارف یکی از مشکلات موجود ، " کاهش اعتماد مردم به مسئولین" می باشد ( البته این موضوع هیچ گاه به منزله ی بی اعتمادی به نظام نیست ) و راهکار افزایش اعتماد مردم و جلب همکاری آنها ، رفتار و گفتار صادقانه داشتن با مردم است .
بنابراین "صداقت" یکی از معیارهای انتخاب اصلح می باشد.
امیدواریم مردم خوبمان با درک درست از شرایط کنونی جامعه به انتخاب اصلح بپردازند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
بدون شک آموزش و پرورش ، تاثیرگذارترین نهاد اجتماعی در رشد و بالندگی جامعه در حال توسعه است و معلم به عنوان یکی از ارکان مهم این نهاد نقش بی بدیلی در توسعه انسانی، اجتماعی دارد، رضایت شغلی معلم از پیش نیازهای اجتناب ناپذیر در ایفای این نقش است.
سال هاست که معلمان فرهیخته این سرزمین در قالب تشکل های سازمان یافته و بعضا" خودجوش در خواست های صنفی خود را به سیاست گذاران منتقل نموده اند و هر دولتی با توجه به دیدگاه سیاسی و اقتصادی خود با این خواسته ها پاسخ های متفاوت داده اند. طیف پاسخ های دولت مردان در دامنه ای از مذاکرات محترمانه تا برخوردهای امنیتی و زندانی کردن فعالان و محروم ساختن آنان از حقوق مدنی قرار داشت.
انتخابات مجلس شورای اسلامی، موقعیتی بی بدیل برای معلمان است تا با استفاده از فضای دموکراتیک ایجاد شده هر چند موقتی، اهداف صنفی و سیاسی خود را طرح نموده و با انتخاب نمایندگان دلسوز و برخاسته از این قشر فرهیخته صدای خود را رساتر از همیشه به گوش مسئولان برسانند.
بدیهی است در ضرورت شرکت گسترده معلمان گرامی در انتخابات دلائل عدیده ای وجود دارد که بخشی از آن به شرح زیر است:
1- اقتدارگرایان بیگانه از حقوق معلم در دوره های گذشته صرفا"با استفاده از خلا حضور گسترده مردم، مجال جلوس به کرسی های مجلس را یافتند و هم اینان بودند که در مقابل برخوردهای غیرمسئولانه برخی دولت ها با اعتراضات صنفی و قانونی معلمان مهر سکوت بر لب زده و بدین وسیله تایید کننده رفتار آنان شدند.
قهر با صندوق های رای ،این موقعیت را مجدد در اختیار اقتدار گرایان خواهد داد.
2- حضور در پای صندوق های رای کم هزینه ترین رفتار مدنی در تحقق اهداف صنفی و سیاسی است. اعلام صریح و روشن مطالبات به صورت رای دادن، نه داغ و درفش در پی دارد و نه تعقیب و گریز.
فضایی ایجاد شده است که همه می توانند خواسته معقول و منطقی خود را بدون لکنت بیان کنند. از دست دادن این موقعیت تاریخی به راحتی قابل جبران نیست.
3- انتخاب معلمان فرهیخته ای که جرات نامزدی در این ماراتون فشرده و جان فرسای انتخاباتی به خود داده اند ، پیام روشنی به دیگر رقیبان کهنه کار سیاسی است که معلمان آگاه و روشنفکر این مرز و بوم از برخورد های جناحی و سیاسی گذشته در موضوع تعلیم و تربیت به صورت بده بستان های تکراری استیضاح و پس گرفتن آن دل زده شده و به دنبال سرو سامان دادن به وضعیت مهمترین رکن تعلیم و تربیت نظام یعنی معلم هستند.
4- رای دادن به معلمان قرار گرفته در لیست اصلاح طلبان ،موقعیت بی بازگشتی است درعرضه این پیام روش و واضح به مسئولان که علی رغم همه بی مهری های گذشته ، از مدعیان سینه چاک حامی فرهنگ در طیف اقتدارگرایان تبری جسته و همچنان چشم امید به معماران گفتمان مدنی دارند.
5- التزام از معلمان مورد حمایت تشکل های صنفی قبل از انتخاب شدن و ورود به مجلس، این فرصت را به تشکل ها خواهد داد تا جدی تر و موثر تر از گذشته پیگیر مطالبات بر حق خود باشند.
اقدامی که در این دوره از انتخابات توسط فعالان صنفی در قالب میثاق نامه آماده شده و حمایت از نامزدهای فرهنگی را مشروط به امضای آن دانسته اند .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه استان ها و شهرستان ها - علی محمد مصلحی :
با تاییدات ایزد منان در راستای حمایت از « کاندیدهای ملی معلمان ایران » در تاریخ 1 اسفند 94 همایشی با حضورجمعی ازپیش کسوتان فرهنگی و نمایندگان انجمن های اسلامی معلمان اصفهان و شخصیت های برجسته فرهنگی استان از جمله آقای سیدعلی نکویی رییس شورای اصلاح طلبان استان، دکترفضل اله صلواتی، استادسید رحیم مدنیان تشکیل و پس از بحث و تبادل نظر متن میثاق نامه آقای مسعود حمیدی کاندیدای فرهنگیان اصفهان قرائت وبه امضاء رسید .
همچنین دکتر سید محمدخان بیرانوند ( دکترای ادبیات فارسی ، فعال صنفی و سیاسی ،عضو مجمع مشورتی توسعه لرستان ، از مدیران نمونه آموزش و پرورش ، نویسنده و مترجم ) در جمع تنی چند از فرهنگیان فعال در عرصه های صنفی و اجتماعی میثاق نامه ای با تشکل های فرهنگیان امضا کرد و متعهد شد در مجلس در قامت یک فعال تمام عیار عرصه آموزش و پرورش و مسایل فرهنگیان ظاهر شود .
علاوه بر این ، داود نعیمی مدیر کل آموزش و پرورش استان های مرکزی و کرمانشاه در دوران اصلاحات در راستای انتخاب کاندیداهای ملی ائتلاف فراگیر فرهنگیان اصلاح طلب کشور در نشستی با حضور فرهنگیان اراک میثاق نامه تشکل های معلمان را امضا کرد و گفت من معلمم و معلم خواهم ماند .
پایان گزارش/
گروه اخبار /
سکینه جعفریفر در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: بزرگترین مطالبه معلمان در حال حاضر اصلاح سیستم حقوقی است.
وی در ادامه افزود: دستمزد فرهنگیان نسبت به مشاغل دیگر دولتی کمتر است و این در حالی است که همه وزرای آموزش و پرورش میگویند معلم نباید دغدغه مالی داشته باشد اما واقعیت این است که معلمان از وضعیت شغلی خود راضی نیستند.
این کاندیدای مجلس دهم با اشاره به وعدههای داده شده به معلمان متذکر شد: گاهی مژدههای رفاهی برای معلمان مطرح میکنند اما اقدام قابل توجهی در این زمینه دیده نمیشود.
کاندیدای جبهه تدبیر و توسعه با اشاره به برخی مطالبات پزشکی معلمان گفت: تعداد زیادی از معلمان نیاز به خدمات دندانپزشکی دارند اما نمیتوانند از خدمات بیمه بهرهمند شوند.
وی همچنین به کمبودهای معلمان و فرهنگیان در تخصیص خدمات رفاهی اشاره کرد و افزود: معلمان در مسافرتهای تفریحی و زیارتی باید از خدمات رفاهی مناسبی مثل هتل، مسافرخانه، مراکز اقامتی و ... برخوردار باشند، نه در کلاس درس مدارس !
این کاندیدای اصلاحطلب با اشاره به وضعیت صندوق ذخیره فرهنگیان هم گفت: آیا صندوق ذخیره فرهنگیان سود لازم را به فرهنگیان میپردازد؟ آیا حقوق اساتید دانشگاه با معلمان قابل مقایسه است؟
وی همچنین گفت طرح رتبهبندی مشکلات معیشتی رتبهبندی مشکلات معیشتی فرهنگیان را حل نکرد.
جعفریفر مهمترین خواسته مشخص فرهنگیان را وجود ارتباط منطقی و متوازن بین آنها و سایر کارمندان دولت خواند و گفت: وجود این فاصله زیاد نشانه بیتوجهی به این قشر عظیم است.
وی همچنین مهمترین طرح برای ارتقاء سطح حقوقی فرهنگیان را ارائه لایحهای از سوی دولت به مجلس میداند.
این بانوی اصلاحطلب توسعه کشور در تمامی ابعاد را نیازمند توجه به آموزش و پرورش میداند و و معتقد است برای تحول در وضعیت فعلی معلمان باید آیندهپژوهی در این زمینه صورت بگیرد.
وی تاکید کرد: فراکسیون فرهنگیان مجلس باید بهترین مدافع برای این قشر باشد که با خانهتکانی مجلس میتوان تحولی فرهنگی در این زمینه ایجاد کرد.
جعفریفر از «رفع مشکلات فرهنگیان» به عنوان یکی از مهمترین اولویتهای جبهه تدبیر و توسعه (تدبیر دوم ) نام برد.
کاندیدای مجلس دهم در ادامه گفت: زیبنده دولت تدبیر و امید نیست که فرهنگیان قدرت و جایگاهحقیقی خود را نداشته باشند. همچنین قانون خدماتکشوری نه تنها مشکلات را کاهش نداد بلکه شکاف عمیقی بین حقوق این قشر و دیگر دستگاهها ایجاد کرد.
وی تاکید کرد: باید نسبت به حل مشکلات فرهنگیان و حفظ کرامت آنان اهتمام ورزید و ارتقاء شأن و منزلت معلمان و رفع تبعیضها در این زمینه از اهمیت به سزایی برخوردار است.
این کاندیدای اصلاحطلب همچنین اذعان کرد: دریافت حقوق باید متناسب با رشد تورم باشد. همچنین انتخاب یا عزل مدیران باید با هماهنگی فرهنگیان باشد.
وی به ارائه کارت طلایی بیمه به فرهنگیان اشاره کرد و گفت: کارت طلایی هم زندگی فرهنگیان را طلایی نکرد.
جعفریفر با تاکید روی اجرای عدالت بین کارمنداندولت متذکر شد: اجرای عدالت بین تمام کارمنداندولت و یکسانسازی دستمزدها بسیار با اهمیت است. چرا فرهنگیان باید حداقل یکسال در انتظار پاداش پایانخدمت باشند؟
وی همچنین اذعان کرد که «عشق معلم» را با بیتوجهی نمیتوان پاسخ داد.
این کاندیدای اصلاحطلب پیشنهاد کرد که از وجود بازنشستگان در اتاقفکر استفاده شود.
جعفریفر همچنین افزود: چرخ زندگی فرهنگیان نمیچرخد، چه باید کرد؟
وی درباره ادامه تحصیل فرهنگیان نیز گفت: ادامه تحصیل فرهنگیان باید در اولویت برنامههای آموزش و پرورش باشد.
این کاندیدای جبعه تدبیر و توسعه با تاکید بر عدم وجود محدودیت حضور زنان در عرصه سیاست گفت: وقتی هیچ تفاوتی برای رأی دادن و انتخاب شدن بین زن و مرد وجود ندارد بنابراین مشارکت سیاسی زنان باید مثل مردان بدون محدودیت باشد.
وی یادآور شد: تعیین سهم کمتر از 30 درصد برای بانوان در لیست انتخاباتی گرچه گامی به جلو محسوب میشود اما هنوز برای مشارکت بیشتر بانوان در عرصه سیاسی محدودیت است.
این بانوی اصلاحطلب توسعه جنسیتی موقعیت زنان در مجلس را شاخص مهمی برای رشد دموکراسی و پیشرفت زنان دانست و تاکید کرد: باید به پستهای اداری و سمتهای مدیریتی نگاهی فراجنسیتی و شایستهسالارانه داشت.
این کاندیدای انتخابات مجلس با انتقاد از دولت دهم برای کاهش حضور زنان در عرصههای مختلف گفت: تمام تلاش دولتدهم کاهش حضور زن مسلمان در عرصه فرهنگی و اجتماعی جامعه بوده است.
وی همچنین با اشاره به حضور زنان در دوره پنجم مجلس گفت: آیا میدانید بیشترین تعداد زنان نماینده در دوره پنجم مجلس شورای اسلامی 14 نفر بوده و بیشترین تعداد زنان نماینده تهران در همین دوره،7 نفر بوده که در طول 9 دوره مجلس شورای اسلامی، زنان سهم ناچیزی از کرسیهای مجلس را کسب کردهاند.
جعفریفر پیشنهاد کرد که سهم مشارکت محدود بانوان در طول 9 دوره مجلس شورای اسلامی نیاز به آیندهپژوهشی دارد.
وی همچنین مواردی از قبیل اصطلاح قوانین جمعیتی(افزایش جمعیت)، افزایش مرخصی زایمان، کاهش ساعت کاری یا دورکاری، حذف دختران از برخی رشتههای دانشگاهی، محدودیت خروج دختر از کشور و بیمه زنان خانهدار را از رئوس سیاستهای دولت دهم در جهت خانهنشین کردن زنان برشمرد.
انتخابات بهار سیاست است و این روزها در رسانه ها ، محیط های کار ،محافل خانوادگی و مهمانی ها و فضای مجازی بحث انتخابات کم کم گرم می شود . رای تکلیفی ، رای به مثابه یک حق ، رای مشروط ، رای سلبی ، در کنار گفتمان تحریمی ها و منفعل ها و اهل شک فضایی از گفت و گو ایجاد کرده است.
میزان مشارکت فرهنگیان در انتخابات هم تابع الگوی کلی مشارکت جامعه است. یعنی : حدود 50 درصد در هر شرایطی رای می دهند. حدود 20 درصد به دلایل مختلف اصلا رای نمی دهند و حدود 30 درصد هم آرای سیال دارند.
نرخ مشارکت ایرانیان در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری با کشورهای دمکراتیک تفاوت معناداری ندارد. در کشورهای غربی مشارکت 50 درصدی قابل قبول و 60 درصد خوب است بالای 60 درصد هم عالی است. حتی در برخی انتخابات مشارکت به زیر 50 درصد هم می رسد.
تنها در کشورهای توتالیتر مانند کره شمالی، نرخ مشارکت شهروندان صد درصد و یا برای خالی نبودن عریضه 99 درصد اعلام می شود. در ایران حضور آرای 30 درصد قشر خاکستری تعیین کننده نتیجه انتخابات است.
اگر بخواهیم الگوهای مشارکت در انتخابات را فهرست بندی کنیم ، از یک نگاه ، افراد را می توان به دو گروه کلی تقسیم کرد :
1- آنهایی که در انتخابات شرکت می کنند.
2- آنهایی که در انتخابات شرکت نمی کنند، اما این تقسیم بندی بسیار کلی است. اشکال تقسیم بندی این است که قشر مردد با رای سیال را در بر نمی گیرد. به علاوه این تقسیم بندی در مورد انگیزه و اهداف و دلایل به میدان آمدن یا نیامدن افراد ساکت است. هم آنهایی که رای می دهند انگیزه و دلایل یکسانی ندارند و هم مخالفان حضور در انتخابات متنوعند.
در روشی دیگر ، رای دهنده ها به دو گروه تقسیم می شوند :
1- آنهایی که شرکت در انتخابات را تکلیف سیاسی - دینی می شناسند .
2- آنهایی که انتخابات را یکی از حقوق شهروندی خود دانسته و برای تاثیرگذاری بر روند اداره کشور بر اساس برنامه و خط سیاسی که می پسندند در پای صندوق حاضر می شوند. گروه اول که معمولا خواهان تثبیت وضع موجودند در هر حالتی رای می دهند اما ضریب مشارکت گروه دوم که معمولا خواهان تغییر و اصلاح وضع موجودند تابع اوضاع و احوال انتخاباتی است .
افرادی که به انتخابات به عنوان حق شهروندی می نگرند، اگر در انتخابات شرکت کنند، با تحلیل های متفاوتی رای خود را به صندوق می اندازند.
قبل از ورود به این بحث این نکته را بگویم که افراد یک جامعه و حتی در مقیاس کوچک تر یک قشر خاص مثلا فرهنگیان یا روحانیون و... دارای دیدگاه های سیاسی بسیار متفاوتی هستند. این تصور که چون فرهنگیان شرایط مادی یکسانی دارند پس باید ضرورتا تفکر سیاسی – طبقاتی و گرایش سیاسی یکسانی داشته باشند با واقعیت نمی خواند.
فرهنگیان از نظر گرایش سیاسی بسیار متنوع و متفرقند. حتی دریک مدرسه هم مثلا در میان 30 نفر کادر آموزشی و اداری ممکن است 5 تا 6 گرایش سیاسی وجود داشته باشد که در فرصت هایی مانند انتخابات فرصت ظهور پیدا می کند.
« بی تفاوت ها » هم بدون اینکه خودشان بخواهند یک خط سیاسی اند و روی انتخابات تاثیر می گذارند. در میان فرهنگیان بدون احتساب بی تفاوت ها، 3 گرایش سیاسی عمده وجود دارد: 1- اصلاح طلب. 2- اصولگرای معتدل و سنتی . 3- اصولگرای تندرو ...
بی تفاوت ها و نق زن های حرفه ای که عمل سیاسی را نفی می کنند، خود یک حزب سیاسی تمام عیار و متحد تندرو ترین گرایش داخل حاکمیت اند.
طبیعی ترین حالت برای مشارکت در انتخابات اسفند 94 ، این است که رای دهنده فرد یا افرادی با گرایش سیاسی، حزبی و جناحی مشابه خودش در میان کاندیداها ببیند و رای بدهد. این نوع مشارکت را مشارکت فعال می گویند. در مشارکت فعال ، شهروند کاندیدای ایده آل خود را به مجلس می فرستد تا با وضع قوانین برنامه سیاسی ، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مورد نظر او را پیش ببرد، مثلا یک اصولگرای معتدل به کاندیدایی رای می دهد که در مجلس از برجام و رفع تحریم ها و تنش زدایی در روابط بین المللی دولت حمایت کند.
در مشارکت فعال یک فرد با گرایش اصول گرایی تندرو به کاندیدایی برای نمایندگی مجلس رای می دهد که در پیشبرد برنامه برجام و تنش زدایی با دنیای خارج مخالفت کند و با این تحلیل که این دولت غرب زده و طرفدار گسترش سرمایه داری و ارتباط با دنیا است، از یک طرف با وضع قوانین دست دولت را ببندد و از طرفی آواری از مطالبات را بر سر دولت بریزد تا نهایتا دولت درمانده و آچمز شود و آنگاه نماینده تندرو، بگوید: "ای مردم این دولت عرضه ندارد و نمی تواند مشکلات شما را حل کند." هدف جریان تندرو زمین زدن دولت است.
مشارکت فعال برای اصول گرایان ممکن است اما یک اصلاح طلب ،هرچه لیست ها را زیر ورو می کند افرادی با گرایش سیاسی دلخواه خود در بین کاندیدهای تایید صلاحیت شده پیدا نمی کند، اما می بیند کاندیداهایی هستند که با بخشی از دیدگاه های او هم پوشانی دارند.
شهروند اصلاح طلب دو راه در پیش رو دارد. 1- از حق رای خود برای رای دادن صرف نظر کند 2- به کاندیدایی که مثلا 20 یا 50 در صد بیشتر و کمتر به او نزدیک است رای بدهد. در شق دوم، رای دهنده، خواسته خود را متناسب با تعادل واقعی نیروها در صحنه تقلیل می دهد. با این استدلال که بازی انتخابات بازی صفر و صد نیست و پیروزی امری نسبی است و کم بهتر از هیچ است.
در انتخابات اسفند 94، بحث مشارکت فعال (فرستادن نمایندگان تراز اول اصلاحات به مجلس) برای جریان اصلاح طلب مطرح نیست. آنها با تیم دسته پنجم خود به مصاف تیم اصلی اصول گرایان می روند. تقلیل گرایی که در خرداد 92 نتیجه داد ، الان گفتمان اصلی جریان های سیاسی اصلاح طلب است. تقلیل گرایی هم درلیست اختصاصی اصلاح طلبان (به عنوان مثال عارف و کواکبیان و حضرتی در صدر فهرست اصلاح طلبان قرار دارند) و هم در گرایش عمومی به اصلاح طلبان معتدل (اقبال اصلاح طلبان به علی مطهری ) دیده می شود. عده ای معتقدند که اصلاح طلبی با عبور از تجربه 88 از پهلوی چپ به پهلوی راست غلطیده است.
گرایش دیگری که دربین رای دهندگان این دوره تقویت شده است دادن رای سلبی است. معنای رای سلبی این است که من به x رای می دهم تا Y وارد مجلس نشود. در انتخابات و حتی در کشوری مانند فرانسه هم رای سلبی یکی از نُرم های رای دادن احزاب است. رای سلبی فقط محدود به اصلاح طلبان نیست.
آیت الله مصباح یزدی اخیرا در دیدار با حجت الاسلام تقوی مسئول شورای سیاست گذاری ائمه جمعه کشور فرمودند : "گاه شرایط به گونه ای است که نه تنها رأی به فرد اصلح موجب انتخاب وی نمی شود، بلکه موجب می شود کسی رأی آورد که با اسلام مخالف است و انتخاب وی به ضرر اسلام است، که در این صورت می توان از اصلح دست کشید تا دفع مفسده کرد."
آیت الله آملی لاریجانی نیز اخیرا به رای سلبی اشاره ای تلویحی کردند. رییس قوه قضاییه که کاندیدای انتخابات مجلس خبرگان از حوزه انتخابیه مازندران است ، در جمع مردم تنکابن گفت : "میگویند فلان شخص طرفدار ولایت است، پس کمپین راه بیندازیم تا او رای نیاورد؛ آنها خیال میکنند مردم ما به این حرفها توجه میکنند حال آنکه مردم ما میدانند چه کسانی خدمت میکنند و چه کسانی استراحت میکنند و به دنبال حرف غربیها هستند. " اشاره رییس قوه قضاییه به کمپین رای سلبی، نشان می دهد که عده ای در انتخابات احتمالا از این روش رای دادن استفاده می کنند . هر چند به گفته آقای آملی لاریجانی مردم به حرف اینها توجه نمی کنند.
تحریمی ها را در این دوره دیگر کسی جدی نمی گیرد. تحریم فقط وقتی معنا دارد که بتواند با فعالیت سازمان یافته ، مشارکت را به شکل معناداری پایین بیاورند. تحریم در تعریف سیاسی یک کنش فعال است اما در ایران معمولا تحریمی ها فرقی با منفعل ها ندارند.
از نظر مقامات هم تحریم انتخابات ، خطر محسوب نمی شود. سردار رسول سنایی راد معاون سیاسی نماینده ولی فقیه در سپاه گفت : " دشمن به دنبال تحریم انتخابات نیست، بلکه میخواهد پشت فردی بایستد که حضورش برای نظام چالش ایجاد کند، به همین خاطر به جریان غربگرا کمک میکند تا به مجلس وارد شوند."
منفعل ها در انتخابات یک گروه 20 درصدی را تشکیل می دهند از آنهایی که به شناسنامه بدون مهر خود در این 37 سال افتخار می کنند تا گروه های حاشیه ای جامعه که هنوز به بلوغ سیاسی و درک حقوق شهروندی نرسیده اند. اما در کنار اینها یک گروه فعال هم حضور دارد که با مواضع شبه روشنفکری و یا از موضع رادیکالیسم سیاسی، سعی دارند قشر خاکستری جامعه که حدود 30 درصد رای دهندگان را تشکیل می دهند نومید کند و صف منفعلان را درازتر کنند. تجربه انتخابات ایران و کشورهای دیگر نشان داده است که گروه خاکستری و مردّد هروقت پای صندوق رای آمده اند آرای خود را در سبد نیروهای خواهان اصلاح و تغییر ریخته اند.
نیروهای طرفدار حفظ وضع موجود و مخالف اصلاح از به میدان آمدن قشر خاکستری وحشت دارند، به همین دلیل ترجیح می دهند با اقدامات و اظهار نظرهای خود این گروه را نا امید و از میدان خارج کنند . اما آنها نمی توانند مستقیما فراخوان تحریم بدهند ، آنهاخوراک لازم برای رادیکال هایی که می کوشند انتخابات را به کلی بی اعتبار کنند ، فراهم می سازند.
اثبات این نکته که اصولگرایان تندرو پاس می دهند و رادیکالهای مخالف جمهوری اسلامی آبشار می زنند و برعکس رادیکال های سوپر انقلابی پاس می دهند و تندروهای درون حاکمیت آبشار می زنند ، دشوار نیست. رادیکال های اپوزیسیون هرگز به این سوال ها جواب نمی دهند که آلترناتیو و جایگزین انتخابات ناقص کنونی چیست؟
دموکراسی یک راه طولانی است ، درست مثل نوزادی که به تدریج رشد می کند. در هیچ جای دنیا دموکراسی یک دفعه و به صورت کامل به دنیا نیامده است. در بسیاری از کشورهای غربی در اوایل قرن بیستم زنان حق رای نداشتند. در ایالات متحده امریکا ،سیاه پوستان تا دهه 60 قرن بیستم از حقوق مدنی محروم بودند. دموکراسی بازی صفر و صد نیست.
در هر جامعه ای متناسب با رشد اجتماعی درجه ای از دمکراسی می تواند در عمل پیاده شود .معنای این حرف تسلیم شدن به شرایط موجود و قبول نارسایی ها نیست. اما فراموش نکنیم که ایران جزیی از جغرافیای خاورمیانه است و در شمال اروپا و یا مرز کانادا و امریکا واقع نشده است.
واقع بینی و رئال پولتیک در جامعه ایران در حال رشد است. افراط گرایی و شعار دادن خریدار چندانی ندارد.
انتخابات سال 92 یک نقطه عطف در واقع بینی سیاسی بود. در این انتخابات برای اولین بار نیروهای اصلاح طلب به خاطر نجات کشور از خطر جنگ و تهدید نظامی و تحریم ، از حق خود گذشتند و به کاندیدای راست میانه رای دادند. چنین مدلی در خاورمیانه که غرق در فرقه گرایی است بی نظیر است . اما در فرانسه که به مهد دموکراسی معروف است ، چنین مدلی در ده سال گذشته دو بار تجربه شده است. خود خواهی اصلاح طلبان در انتخابات سال 84 میوه تلخی بار آورد، اما خوبی اش این بود که اصلاح طلبان یاد گرفتند خود خواه نباشند.
رفتار اصلاح طلبان در انتخابات اثراتی فراتر از رای آوردن در این دوره مجلس دارد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید