اصولا آنکه هدفش انتقاد و اصلاح ساختار است، بی شک دلسوز آن جامعه بوده و با بزرگ نمایی و بولد کردن معایب آن جامعه ، تلنگری به فرادستان جهت پوشش ضعف ها وارد می نماید . پس منتقد را دشمن فرض کردن و جامعه را ایده آل دانستن بزرگ ترین ضربه را به آن جامعه وارد خواهد آورد. زیرا دشمن در مقابل قرار داشته و قصد براندازی دارد ، ولی منتقد درکنار جامعه بوده و قصد ویرایش و اصلاح آن جامعه .
هر حرکتی که از مجاری قانونی پی گیری شود هیچ گاه با برخورد مواجه نخواهد شد و اگر هم با برخوردی مواجه شود یقینا آن برخورد از فرآیندی قانونی نشأت نگرفته و بیشتر سلیقه ای و ناشی از زیاده روی واحدهای مربوطه می باشد و قابلیت خنثی شدن دارد ؛ پس با اولین برخورد و یا تهدید جا نزنیم و همه حق و حقوق خود را پایمال نکنیم .
این را قبول دارم که فضای انتقاد و پی گیری در جوامع جهان سوم بسیار محدود و هزینه بر بوده و هست اما این را قبول ندارم که در مقابل این محدودیت های نابه جا که گاها ناشی از توهمات خود بزرگ بینی خودمان است سکوت کرده ، و با حداقل ها بسازیم و بسوزیم و به جامعه مان خیانت کنیم . بی شک اگر جامعه با تعداد نفرات بالا و آگاهی کامل از حقوق و مطالبات قانونی خود دفاع کند ، دولت و نظام حاکم نیز ناچار به پاسخ گویی و تامین خواسته های آن جامعه خواهد شد اما اگر همه سکوت کرده و منتظر ظهور قهرمان باشند – که خصوصیت بارز اغلب ما ایرانی هاست – فرادستان نیز در پیش برد برنامه های خود که گاها نادرست است هیچ گاه به فکر فرو نرفته و درصدد اصلاح برنخواهند آمد و همچنان بر طبل بی برنامگی و پیشبرد برنامه های نادرست خود خواهند کوبید .
گاهی اوقات که به بعضی همکاران معلمم برخورد می کنم . اولین سوالی که می پرسند این است که ” زندان نیافتادی ؟ ” و وقتی دلیل این پرسش را می خواهم ، می گویند : فعالیت های صنفی و مقالات و یادداشت هایی که می نویسی باعث این نوع تفکر در ما شده است . می گویم : کجای یادداشت های من مشکل دارد و کجای فعالیت صنفی غیر قانونی است که باید به خاطرش به زندان بروم و یا حتی مورد بازخواست قرار بگیرم ؟
غالبا حرفی برای گفتن ندارند و این حرف ها را هم به خاطر آسودگی خیال خود و به ظاهر ، خلاص کردن خود از دست افکارشان می گویند !
این حرف ها را می زنند که کم کاری های خود را در احقاق حقوق خودشان ، خانواده هایشان و دانش آموزان شان ماست مالی کنند .
می گویند برایمان مشکل درست می شود ، ممکن است اخراج مان کنند ، بازخواست یا احضارمان کنند و… و من همیشه با خنده ای دوستانه می گویم شما هم که دایی جان ناپلئون شدید ؟
آخر مگر شهرِ هرت است که هر کسی را که از حق مسلم خود و دانش آموزانش دفاع کند بگیرند و به زندان بیاندازند ؟
درست است که گاهی اوقات برخی دلواپسان زیاده روی می کنند و کاسه داغ تر از آش می شوند ولی آن قدرها هم الکی نیست که شما فکرش را می کنید .
این جای بسی تاسف است و بنده با دیدن این نوع رفتارها واقعا نگران و ناامید می شوم . اینها می خواهند از حق دانش آموزان و خانواده های خود دفاع کنند؟ اینها که اگر حقوق هم نگیرند باز جرات نمی کنند چیزی بگویند می خواهند آینده سازان این مملکت را تعلیم و تربیت دهند ؟ و افرادی قوی ، توانا ، حق طلب ، با سواد و… تحویل نسل های آینده دهند؟
بارها و بارها همکاران و دوستان یقه ام را گرفته اند که این یادداشت ها و مقالات تند چیست که می نویسی ؟ ما که حتی جرأت نداریم آنها را بخوانیم ، تو چطور آنها را می نویسی و کسی هم کاری به کارَت ندارد ؟ نکند از خودشان هستی ؟
اینها چه می گویند ؟ مگر پیشرفت و شکوفایی کشور در هر حیطه ای به نفع همگی نیست ؟ مگر مدارس مان نوساز شوند و معلمان مان دغدغه ای جز تعلیم و تربیت نداشته باشند، و همه ی توان خود را در کلاس ، و برای دانش آموزانشان در طبق اخلاص بگذارند به نفع همان هایی که ازشان می ترسند و فرزندان و خانوادهای آنها هم نیست ؟ مگر به نفع کل جامعه نیست ؟
باور کنید تا به حال یک نفر ، چه رسمی و چه غیر رسمی ، از طرف هیچ ارگانی حتی یک کلمه هم در مورد یادداشت ها و مقاله هایی که می نویسم حرفی نزده و ایرادی نگرفته است و کسی نگفته است که چرا انتقاد می کنی و یا تند می نویسی…
انتقاد ، انتقاد است . گفتن واقعیت ها اشکالات یک برنامه یا سیستم که دیگر تند و ملایم ندارد . واقعیت ها را با هر زبانی که باشد ، چه تند و چه ملایم باید گفت .
نمی دانم این دایی جان ناپلئون ها از چه حرف می زنند ؟ و از چه می گویند ؟ و خودشان را چه فرض کرده اند ؟
جالب تر اینکه این افکار فقط در مورد معلمان صدق نمی کند و بخش اعظم بدنه جامعه را فرا گرفته است .
حال آنکه من عمیقا باور دارم با مطالعه و آگاهی کامل از حق و حقوق قانونی خود ، در چارچوب قانون و موازین تعیین شده بایستی پی گیر مطالبات خود باشیم تا اجازه سوء استفاده به سود جویان را ندهیم .
سایت حقوق معلم و کارگر
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
وورود افرادی بیسواد وبدون صلاحیت علمی انهم در مقطع مهمی مثل ابتدایی
ای که دستت می رسد کاری بکن
نسل اینده بیسواد ونابود است
تا ترس بی مورد عده ای از همکاران معلم که متاسفانه تعداد کثیری از ایشان را شامل میشود ، وجود دارد وضعیت ما معلم جماعت همین است و خواهد بود!!!!
الهی قدرت تغییر جدی به همه ما معلمان عنایت فرما!!!!!!