« برمودا » مجمع الجزایری است در شمال اقیانوس اطلس و نزدیک امریکای مرکزی . گفته میشود تاکنون بیش از ۵۰ کشتی و ۲۰ هواپیما به طرز مرموزی در این منطقه ناپدید شده و یا از بین رفتهاند. این اتفاق از سوی برخی رسانه ها و مردم به موجودات فرازمینی و نیروهای مرموز و ناشناخته نسبت داده شده است.
اما شواهد و اسناد رسمی نشان میدهد که اغلب خبرها درباره ناپدید شدن هواپیما و کشتی ها در اطراف جزیره، دروغ بودهاند یا توسط برخی رسانه های عامه پسند با آب و تاب و اغراق منتشر شده اند.
نکته این است که در فهرست ده منطقه خطرناک کشت یرانی در آبهای بین المللی ، نام مثلث برمودا موجود نیست.
یک راس مثلث برمودا به سواحل فلوریدا کشیده شده است، اما نیروی دریایی ایالات متحده وجود چنین مثلثی را به رسمیت نمی شناسد!
افسانه های مربوط به مثلث برمودا، نمونه ای از تفسیر توطئه آمیز وقایع عادی است.
از دهه 60 قرن بیستم تا کنون عده ای ، پیاده شدن انسان بر روی کره ماه را انکار می کنند و می گویند که فیلمهای فرود بر روی ماه و آوردن نمونه ای از سنگ و خاک کره ماه ، ساختگی است.
برخی حتی وجود ایستگاه فضایی را انکار می کنند.
ویلیام چارلز کایسینگ، نویسنده آمریکایی کتابی با عنوان "ما هرگز به ماه نرفتیم." نوشته است.
با اینکه مدارک و شواهد زیادی دال بر فرود آپولو بر ماه وجود دارد امانظرسنجی ها نشان میدهد که بین ۶ تا ۲۰٪ از آمریکاییها و ۲۸٪ از مردم روسیه فرود بر سطح ماه را ساختگی می دانند.
سال گذشته یک هواپیمای شرکت هواپیمایی مالزی در مسیر پرواز از چین به کوالالامپور از مسیر منحرف و ناپدید شد. این اتفاق دست مایه خیال پردازی های جدید طرفداران تئوری توطئه در باره موجودات فضایی شد.
داستان مثلث برمودا و انکار فرود انسان بر روی کره ماه و خیالپ ردازی درباره هواپیمای مالزی تنها نمونه هایی از تئوری توطئه در حوزه علم بشمار می روند. اما تئوری توطئه محدود به حوزه علم نمی شود.
تئوری توطئه در حوزه های سیاسی ، نظامی ، تاریخی و فرهنگی و حتی صنفی کاربرد وسیع تری دارد.
ذهن معتقد به تئوری توطئه مسایل خانوادگی و شخصی را هم با این تئوری ارزیابی می کند.
به باور یک فرد معتقد به « تئوری توطئه » هرچه در جهان رخ مي دهد اجراي يك سناریوی از پیش طراحی شده است. دست های پنهان همه جا درکارند. هيچ چيز چنان نيست كه به نظر مي آيد . بايد همواره به رمزگشایی از اتفاقات عادی پرداخت. ذهن معتقدين به « تئوري توطئه » به صورت بي پايان گرفتار ترديد است ."
بر اساس تئوری توطئه "هیچ چیز آنچنان که به نظر میرسد، نیست و به قول معروف همیشه کاسهای زیر نیمکاسه است." در فرهنگ سیاسی ایران، بیاعتمادی به ظواهر اتفاقات و توضیحات رسمی باعث بدگمانی گسترده شده است.
عده ای تفسیر علت و معلولی وقایع بر اساس اطلاعات و اخبار معمولی را نشانه ساده لوحی می دانند و ارائه تحلیل های عجیب و غریب و بدون سند و مدرک از اتفاقات را دلیل دانایی و روشنفکری می شناسند و هر بار در جواب شما می گویند : "قضیه به این سادگی که شما فکر می کنید نیست."
گرایش عوام به بیان و شنیدن حرف های اغراق آمیز ، میل به تفسیر توطئه آمیز از وقایع را تشدید می کند.
وقتی صحبت از تئوری توطئه می شود اغلب یاد "دایی جان ناپلئون" قهرمان اصلی رمانی معروف به همین نام می افتیم . ایرج پزشک زاد این رمان را در دهه 50 شمسی نوشت. از روی این رمان سریالی با همین نام ساخته شد و تلویزیون دولتی آن را نمایش داد.
ایرانی ها با دیدن این مجموعه ، برای اولین بار به جهانبینی توطئهمحور دایی جان ناپلئون خندیدند. "خندیدن به یک باور نشانهی این است که آن باور دیگر امری مسلم به شمار نمیرود"، اما به گفته پزشک زاد بسیاری از خوانندگان این رمان آن را مهر تأییدی بر صحت نظریههای توطئه شمردند!
"رواج نظریههای توطئه ناشی از سادگی آنها و عدم تمایل مردم به اندیشیدن است." نظریه توطئه پدیدههای بسیار پیچیده را با علل بسیار ساده توضیح میدهد.
مشکل بتوان یک فرد معتقد به تئوری توطئه را قانع کرد که اشتباه می کند.
"در کشورهای غربی، معمولاً شبهروشنفکران و خودآموختگان ماجراجویی که بهرهای اندک از تحصیلات دانشگاهی رسمی دارند طرفدار نظریههای توطئهاند، این افراد، “بیگانه با وقایع” اما “آشنا با فرهنگ جامعهی خودشان” هستند و اغلب دلِ خوشی از نخبگان دانشگاهی ندارند."
"درایران اما افرادی تحصیلکرده و به لحاظ روان شناختی باثبات، به توطئهباوری گرایش دارند و عجیبتر آن که استدلالهای توطئهباورانه اساس کارِ تعدادی از مورّخین بانفوذ و پُرمخاطب قرار گرفته است. از این نظر، تفاوت عمدهای میان ایران و کشورهای غربی وجود دارد."
در عالم سیاست عده ای بر این باورند که تعدادی افراد توطئه گر مرموز و قدرت مند در قالب تشکل های مخفی و زیرزمینی ، مسیر تحولات جهان را خارج از سازوکار دولت ها و نهادها با دقت تعیین می کنند و سناریوهای آنها بدون ذره ای تغییر اجرا می شود.
به لحاظ تاریخی ، مارکسیست ها در رواج تئوری توطئه در ایران در ایران نقش مهمی داشته اند. مارکسیست ها هر حادثه ای را ناشی از توطئه امپریالیسم جهانی و سرمایه داری را می دانند و جهان را عرصه مبارزه خیر و شر (طبقه کارگر و طبقه سرمایه دار ) تصور می کنند.
یکی از زمینه های فرهنگی تئوری توطئه در حوزه سیاست ، باور داشتن به قدر قدرتی و برتری مطلق غربی ها است.
سریال زیبا و هنرمندانه هزاردستان که سال ها پیش از تلویزیون پخش شد ، بر اساس همین تفکر ساخته شده است. انگلیسی ها نه تنها وقایع جاری را کنترل و هدایت می کنند بلکه آینده را هم پیش بینی کرده و برای آن برنامه ریزی می کنند و البته ستاریوهای آنها بدون ذره ای تغییر اجرا می شود.
میان توطئه و تئوری توطئه تفاوت وجود دارد. توطئه یک عمل عینی و واقعی است اما تئوری توطئه روشی سیستماتیک و ذهنی است که بر مبنای تصورات غالباً بیپایه از نقش توطئه گران، در ذهن افراد برای درک پدیدهها و رخدادها شکل میگیرد.
پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 و ایستادگی مردم ایران در برابر غرب، پایه برخی تئوری های سیاسی توطئه انگارانه در خصوص قدرت و نفوذ فسانه ای انگلیس وغرب را با چالش اساسی مواجه کرد. اما اذهان شیفته تئوری توطئه به شکل دیگری ذهنیت توطئه اندیش خود را بازسازی کردند.
*در تهیه این یادداشت از منابع اینترنتی مانند ویکی پدیا و برخی مقالات در این زمینه استفاده کرده ام.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان