اولا برخلاف تصور عده ای دموکراسی و انتخابات یک فرهنگ منحط غربی نیست بلکه انتخابات حقی خدادادی و درسی علوی است ؛ آنگاه که علی (ع) امام عصمت ؛ شجاعت ؛ عدالت ؛ لیاقت ؛ با 25 سال خانه نشینی و مدارا با خلافت غیر معصوم حکومت خویش را منوط به اذن مردم کرد ؛ رجوع مردم را نه برای حکومت بل بخاطر اقامه عدالت پذیرفت و با بطلان نظری که همگان راهیچ می پندارد ؛ همه چیز را به رضایت مردم وا نهاد آنگاه انتخابات عالم گیر شد.
ثانیا انتخابات به دلیل وضوح و روشنی بی نیاز از تعریف بوده و همگان می دانند که هدف نهائی و غائی انتخابات تغییر و یا تثبیت رویه موجود است . برابر اصل جهان شمول حق تعیین سرنوشت ملتها ؛ مردمان هر سرزمینی محقند نوع حکومت خویش را تعیین نمایند حقی که خدادادی ؛ مبارک و مقدس است و در سایه همین خدادادی و مبارک بودن است که انقلاب ها قداست پیدا کرده و انقلابی بودن افتخار می شود؛ همچنان که مردم ایران در بهمن 1357 حکومت طاغوت را نالایق تشخیص داده و آن حکومت مستبد را به قول ممد صمد تبریز مجبورکردند که (( فروکنه بیرون )).
این حق یعنی حق تغییر حکومت ها توسط مردم؛ چه موضوعه باشد و چه غیرموضوعه ؛ چه در قانون اساسی تصریح شده باشد چه نشده باشد؛ محفوظ و غیر قابل اسقاط خواهد بود و حاکمان تعهد به نتیجه دارند که نظر مردم را درک ؛ نوکری و التزام خود به اهداف و آمال او را به ثبوت رسانند.
پرواضح است که منظور از انتخابات تایید مداوم حاکمیت توسط مردم نیست بلکه هدف از انتخابات ارزیابی مکرر و دوره ای حکمرانان توسط مردم است و حکومت موظف است در هردوری امانت داری و صداقت خود در خدمت گزاری به مردم را ثابت نماید ؛بدیهی است عملکرد مطلوب تنها شرط لزوم برای ابقاء و شرط کفایت جلب بیش از پیش اعتماد مردم خواهد بود و در غیراین صورت حکمرانان تکلیفی جزء تحویل امانت به مردم یا منتخبان جدیدا و ندارند.
امروزه جوامع متشکل از یک شخصیت حقیقی به نام شهروند و یک شخصیت حقوقی به نام دولت و یک شخصیت حقیقی به نام ملت بوده و وفق رویه ای به نام قانون اداره می شوند. دراین چرخه اشخاص اول و دوم ذیل قانون و شخص سوم فراقانونی است به عبارت دیگر شهروندان و دولت مکلف به قانون و قانون مقید به اراده ملت است . ملت به مفهوم کل ملت در مقابل هیچ شخصی من جمله دولت و حتی بالاتر از آن یعنی قانون هیچ تکلیفی ندارند و هرگاه اراده کنند این هر دو را تغییر می دهند.
لذا جمله معروف « مردم پای بندی خود را به حکومت نشان دادند» از اساس نادرست بوده و مغلطه ای بیش نیست و مردم هرگز برای نشان دادن پای بندی به این فرد وآن گروه درانتخابات شرکت نمی کنند بلکه در مقام قضاوت و تعیین حدود حکمرانی به استناد حق تعیین سرنوشت و به حکم ان الله لایغیر مابقوم…. مداخله قاطع می کنند.
خلاصه آنکه در یک سیر عقلانی ؛ سلسله مراتب ملت ؛ دولت ؛ شهروند به طریق قانون و با بردار ارزش های انسانی متناسب جوامع؛ یک نرم و قاعده پذیرفته شده و یک سلسله مراتب مقبول است.
متاسفانه برخی ها به دلیل تکرار زیاد جمله « مردم پای بندی خود را به حکومت نشان دادند » مشتبه شده و فکر می کنند گویا مردم مکلف به پای بندی به این و یا آنند. در اثرآن اشتباه و به قول ریاضیدانان با آن فرض خلف است که از فردای انتخابات اظهارات محیرالعقولی نقل محافل می گردد.
منتخبی از رای دهندگان خود تشکرکرده ؛ رای دهندگان به دیگری را انحرافی می نامد. منتخبی دیگر از اینکه قسمتی از مردم بنا به تشخیص خود نمی خواهند به برخی رای دهند آن قسمت از مردم را عامل بیگانه معرفی می کند ؛ یکی می گوید فلان شهری که به فلان لیست رای داده پایگاه ضد انقلاب است ؛ آن یکی می گوید چون تهرانی ها غرب زده و دارای مشکلات فرهنگی هستند بدین جهت گروه ارزشی ما را انتخاب نکرده اند.
مخلص کلام اینکه در نظر برخی افراد مردم زمانی انقلابی اند که به آنان رای دهند ؛ زمانی فهیمند که گروه آنان را برگزینند؛ زمانی محترمند که به رغم دزدی های کلان ؛ رانت های متنوع ؛ دروغ و بی اخلاقی های بی حد و حصر و … ایشان را ابقاء نمایند.
به نظر می آید ناتوانی از درک سلسله مراتب ملت ؛ دولت ؛ شهروند توسط ؛اینان باعث ظهور این اظهارات مشعشع می گردد.
امیداست این موضوع که همگان مکلف به قانون و قانون مقید به اراده ملت است به فرهنگ رایج تبدیل شود .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
در فرهنگ سياستزده و سياستگريز ما و در نظام آموزشي كه تربيت سياسي غايب بزرگ محتوا و برنامههاي آموزشي است و در تجربه تاريخي كه پولتيك معادل دروغ و فريب و نيرنگ دانسته ميشد، از سياست و سياستورزي و كنشگري سياسي سخن گفتن بسيار سخت است.
وقتي از يك مفهوم سخن به ميان ميآيد و از دريچه فرهنگي به يك موضوع نگريسته ميشود بيش از هر چيزي و هرجايي نظام آموزشي و مدرسه در ذهن تداعي ميشود و به دنبال آن اين معلم و جايگاه و نقش اوست كه جلوهگر ميشود.
در جامعه ما كه سياست مانند خيلي از مقولههاي ديگر جايگاه خود را نيافته است در فصل انتخابات عموميتر ميشود و در يك رويداد مهم سياسي، اجتماعي تمام لايههاي جامعه را درگير خود ميكند حتي كسي كه ممكن است از انتخابات قبلي تا انتخابات بعدي سخني از سياست به زبان نياورد در چند روز منتهي به روز انتخابات به اين موضوع ورود ميكند و با همان زبان ساده و عاميانه خود واكنشي نشان ميدهد كه معنا و مفهوم خاصي در سپهر سياسي خواهد داشت.
اينكه مردم در ارتباط با انتخابات چه واكنشهايي از خود نشان ميدهند نشان از سطحي از بلوغ سياسي آنها دارد. مهم نيست كه مخالف، منتقد يا موافق وضع موجود هستند، مهم اين است كه اين مخالفت، نقد ياموافقت خود را چگونه ابراز ميكنند و اين كم و كيف ابراز آنها است كه شاخص اصلي در تعيين ميزان بلوغ سياسي آنها خواهد بود.
ترديدي وجود ندارد كه رفتارهاي مدني و كنشهاي بالغانه در گرو برخورداري از يك نظام آموزشي كارآمد است كه شهروندان را براي ايفاي نقشهاي شهروندي كه يكي از آنها مشاركت سياسي و اجتماعي است آماده كرده باشد و اين نظام كارآمد آموزشي هم نيازمند معلمان و مربيان و اساتيدي است كه براي اين مهم تربيت شده و آموزش ديده باشند.
متاسفانه تربيت اجتماعي و سياسي در نظام آموزشي ما جايگاهي ندارد حتي برنامههايي مانند شوراهاي دانشآموزي كه به اين منظور موردتوجه بوده است جدي گرفته نميشود و نتوانسته كارآيي لازم راداشته باشد. برنامهاي كه در دوران اصلاحات پا گرفت اما بعدها مورد كمتوجهي و بيمهري قرار گرفت.
حال باتوجه به غيبت تربيت سياسي و اجتماعي و ناكارآمدي معدود برنامههاي مرتبط به آن در نظام آموزشي ما اين فرصتها و بهانهها هستند كه ميتوانند جبران كننده اين خلأ باشند. فصل انتخابات يكي از اين فرصتها است تا به سان يك موقعيت آموزشي از آن بهره لازم را برد و در اين فرصت معلمان به عنوان پيشتازان عرصه تعليم و تربيت ميتوانند در فضايي كه افكار عمومي حساس ميشود و گفتمان عمومي در اين ارتباط شكل ميگيرد، نقش فعال و موثري ايفا كنند.
هر فصل انتخابات ميتواند جهش در سير بلوغ سياسي مردم ايجاد كند و معلمان در اين جهش ميتوانند هم در ميان دانشآموزان و هم در ميان فرهنگيان تاثيرگذار باشند چرا كه معمولا در چنين فضاهايي معلمان كانون توجه اطرافيان خود قرار ميگيرند و ابراز نظرها و رفتارهاي آنان مورد توجه قرار گرفته و به عنوان يك الگوي كنشگري مورد تقليد قرار ميگيرد.
حال هرقدر معلمان از اين فرصتها در مسير توسعه و تعميق رفتارهاي مدني بهره بگيرند و به جاي كنشهاي فردي و نقشآفرينيهاي تودهاي و پراكنده بهطور متشكل و منسجم و در قالب تشكلها و احزاب مشاركت سياسي خود را به نمايش بگذارند در واقع در مسير بلوغ و تربيت سياسي جامعه نقشآفريني كردهاند.
تجربه حضور فعال، آگاهانه، منسجم و هدف مند معلمان فعال در تشكلهاي معلمي و شاخه فرهنگيان احزاب اصلاحطلب نمونه خوبي براي الگودهي در اين راستا بوده است؛ نمونهاي كه در واقع ترسيم كننده و تامينكننده منافع صنفي و ملي است و ترجمان همسويي اين دو دسته از منافع است؛ همسويي كه درواقع تاييدي است بر الگوي قابل دفاع تلفيق صنف و سياست در عرصه كنشگري و رويكردي كه در مسير بلوغ و تربيت سياسي ميتواند گامهاي موثر و پايداري بردارد.
روزنامه اعتماد
گروه رسانه و تشکل/
پنج شنبه سیزدهم اسفند ماه و طبق اعلام قبلی باشگاه معلمان اداره آموزش و پرورش منطقه 6 تهران میزبان اعضای انجمن اسلامی معلمان ایران از تهران و سایر استان ها ، برخی شخصیت ها و نیز اعضای سایر تشکل های فرهنگی شامل سازمان معلمان ایران و مجمع فرهنگیان ایران اسلامی بود .
در ابتدای جلسه پس از مراسم آغازین ، داود محمدی دبیر کل انجمن اسلامی معلمان ایران ضمن تقدیر از تلاش های اعضاء و سایر همکاران گفت :
انتخابات 7 اسفند برگزار شد . امیدوارم در آینده مجلس خوبی داشته باشیم که بتوانند مشکلات کشور را حل کرده و در جهت اعتلای کشور قدم های موثری را بردارد .
محمدی ضمن تاکید بر شکل گیری اراده ملی در قالب انتخابات مجلس تاکید کرد :
چارچوب قانون اساسی کشور به گونه ای است که اداره امور را بر عهده مردم گذاشته است .این اداره بر اساس اراده ملت است .
مجلس بر اساس رای مردم ، ریاست جمهوری بر اساس رای مردم ومجلس خبرگان بر اساس رای مردم شکل می گیرد و این پتانسیل ارزشمندی است که قانون اساسی برای رای مردم قائل شده است .
در واقع ، اراده عمومی در قالب انتخابات می تواند اداره کشور را به سامان مشخصی رهنمون سازد .
محمدی ضمن اشاره به نقش راهبردی اعضا در انتخابش به عنوان نماینده مجلس گفت :
ستاد انتخاباتی من واقعا از سایر ستادها متفاوت بود .برنامه ریزی هایی انجام می شود ، هزینه هایی صورت می گیرد .
انگیزه های کار در ستاد من بر خلاف برخی از ستادهای دیگر چیزی جز علاقه ، تعلق خاطر و فداکاری نبود .
من انگیزه مشخصی برای آمدن به این انتخابات نداشتم و همان گونه که می دانید مسئولیت انجمن اسلامی معلمان ایران را داشته ام .
به همه استان ها توصیه کرده بودیم که در این انتخابات ثبت نام کنند .
تشکل ما بزرگ ترین تشکل سیاسی – مذهبی در کشور است .
قرار ما این بود که انتخابات را جدی بگیریم .
از تشکل ما در سراسر کشور 108 نفر در انتخابات ثبت نام کردند و بعد از آن بحث رد صلاحیت ها و عدم احراز ها پیش آمد اما شخصا هیچ اراده ای ویا انگیزه ای برای این کار نداشتم .
اما توصیه دوستان به ویژه در قم باعث شد که روز آخر ثبت نام کنم .
اما مهم حضور شما عزیزان است که امشب در خدمت شما هستیم .
دوستان خیلی کمک کردند که به عنوان نماینده معلمان در مجلس حضور داشته باشیم .
دوستان و بزرگواران ما لطف کردند و حتی در سطح شهر اعلامیه ، پوستر و ...می چسباندند .
این برای من خیلی با ارزش بود .
عزیزی که از زنجان آمده بود و همسر و خودش در وزرات آموزش و پرورش مسئولیت دارند برای من تراکت تبلیغاتی پخش کرده بودند و این برای من خیلی ارزش مند است .
همه این دوستان صرف نظر از نتیجه این کار را انجام دادند و این عمل واقعا ارزش مند است .
دبیر کل انجمن ضمن برشمردن انگیزه های اعتقادی برای تبلیغات در مورد خودش افزود :
انس و الفتی که در این فاصله به وجود آمد خیلی با ارزش بود .این مسائل در حالت عادی اتفاق نمی افتد و من واقعا از همه دوستان صمیمانه سپاسگزاری می کنم .
محمدی بر موثر بودن باورها و اعتقادات مردم در نوع رای دادن تصریح کرده و گفت :
بنای من در این مجلس بر آن است که بر اساس الفت ، انس ، همراهی و همدلی حرکت کنیم . هر کس با توجه به نگاه سیاسی و انگیزه خود وارد این امر می شود .
گروه های مختلف وارد مجلس شده اند .قراری که در لیست امید داریم این است که بنای ما بر همکاری و تلاش برای حل مشکلات با کمک یکدیگر است .
این وظیفه سنگینی است و باید با برنامه ریزی به سمت آن حرکت کنیم .
مشکلات فراوانی در کشور داریم که باید بررسی شوند .
امید که با کمک یکدیگر و با مساعی همه جناح ها در مجلس این مشکلات حل شود .
درخواستی که از همه شما دارم این است که ما را تنها نگذارید .اطلاعات لازم را به من بدهید .همراهی کنید . اگر اشکالی دیدید سریع اطلاع دهید .
با توجه به وضعیت و شرایط سیاسی کشور باید همه به هم کمک کنند .
در ادامه کفراشی رئیس ستاد انتخابات داود محمدی ؛ ضمن تقدیر از تلاش همه دوستان و نیز تاکید بر اخلاقی بودن شخصیت و منش داود محمدی عنوان نمود که ایشان بر اساس تکلیف و توصیه اکید دوستان و همکاران وارد این عرصه شده و به هیچ عنوان کیسه ای برای کار ندوخته است .
کفراشی تصریح کرد بر خلاف سایر ستادها که صدها میلیون تومان هزینه می شود در ستاد ما کم تر از 15 میلیون تومان هزینه شد .
برخی از افراد برای کمک اظهار تمایل می کردند اما آقای محمدی آن را قبول نمی کرد و این که خدای ناکرده توقعی برای آن ها ایجاد نشود .
ما حرفمان این است که آقای محمدی معلم بودند ، هستند و معلم بمانند .
گفتنی است در این نشست آقایان آیت الله موسوی تبریزی ، آیت الله طاهری ، دکتر سید کاظم اکرمی ، مظفری نژاد همچنین اسماعیلی مقدم نماینده دوره ششم ، نوروزی نماینده دوره های پیشین و نیز دکتر علیجانی منتخب دوره دهم حضور داشتند .
تشکل های فرهنگیان در تهران با سه کاندیدای ملی معلمان میثاق نامه امضا نمودند و گزارش آن نیز در صدای معلم منتشر شد ( این جا ) و ( این جا ) اما در این نشست اشاره ای به این میثاق نامه نشد ضمن آن که دو منتخب دیگر یعنی فریده اولاد قباد و فاطمه سعیدی حضور نداشتند .
با این که داود محمدی دبیر کل انجمن اسلامی معلمان ایران و منتخب فعلی مردم تهران در تمام نشست های قبلی خود ( قبل از انتخابات ) به معلمان دربند اشاره داشت اما در این نشست نامی از آن ها برده نشد .
علی رغم اعلام مجری جلسه بر حضور نمایندگانی از سایر تشکل های فرهنگیان اما هیچ یک از آن ها در این نشست صحبت نکردند .
حضور زنان در این نشست محسوس نبود و مطابق اعلام یکی از مسئولان این تشکل ، فقط یک نفر از تشکیلات انجمن اسلامی در آن حضور داشت و سایر زنان شرکت کننده که تعداد کمی را شامل می شدند به عنوان میهمان دعوت شده بودند .
پایان گزارش /
انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری در حالی روز هفتم اسفند برگزار شد که پیش بینی می شد با توجه به رد صلاحیت های گسترده صورت گرفته ، مردم استقبال چندانی به صندوق های رأی نشان ندهند ، اما برخلاف پیش بینی های اولیه صورت گرفته حضور مردم متفاوت بود، مردم نشان دادند که رسیدن به یک جامعه دموکراتیک و مردم سالار که مؤلفه ی مهم قدرت در جهان محسوب می شود تنها از صندوق های رأی می گذرد.
رأی مردم به لیست امید در تهران و پیامدهای آن مهم ترین مسئله ای است که فعالان سیاسی و اجتماعی به دنبال تحلیل آن هستند.
از نظر نگارنده رقابت در این دوره بین اصول گرایان و اصلاح طلبان نبود ؛ به دلیل اینکه بسیاری از نیروهای شاخص اصلاح طلبان در تهران و شهرستان ها رد صلاحیت شدند و اعلام پیروزی اصول گرایان از سوی رسانه های نزدیک به این جناح دور از واقعیت است.
در شهر تهران اصلاح طلبان با توجه به رد صلاحیت چهره های شناخته شده ی خود پس از رایزنی های صورت گرفته با معرفی "لیست امید" که به جز چند چهره سرشناس باقی فعالان سیاسی و اجتماعی ناشناس و جوان بودند ، پا به عرصه ی رقابت گذاشتند.
مردم هم با برداشتن گام دوم برای اصلاح امور کشور با رأی کامل به این لیست نشان دادند حاکمیت مطلق اصول گرایان در سه دوره قبل مجلس ناکارآمد بوده و کشور برای توسعه ی اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی نیاز به مجلسی توان مند ، کارآمد و قانون گرا دارد.
با نگاهی به تاریخ تحولات سیاسی ایران پس از انقلاب متوجه خواهیم شد که مردم در شرایط سیاسی مختلف رفتارهای متفاوتی از خود نشان داده اند که در جای خود قابل تحلیل و بررسی می باشد.
مردم اگر بدانند رأی شان اندک تاثیری هم دارد بدون شک نقش آفرین خواهند بود.
عملکرد دولت قبل موجب شد تا مردم درخرداد 92 پیام شان را به حاکمیت برسانند و هم اکنون نیز با کارنامه نسبتاً ناموفق مجلس نهم خواهان تغییر و خانه تکانی در بهارستان شدند.
پیروزی صددرصدی لیست اصلاح طلبان در تهران که از آن می توان به عنوان نقطه عطفی در تاریخ انتخابات یاد کرد ، پیام های روشنی دارد که به مهمترین آنها در ذیل اشاره می شود:
1. مردم نشان دادند که جریان اصلاحات را نمی توان نادیده گرفت ، اصلاحات یک پروسه ی اجتماعی است که برای برون رفت از چالش های پیش روی کشور و تبدیل به یک کشور توسعه یافته امری ضروری و لازم می باشد.
2. اصول گرایانی که به حضور در مجلس اصرار دارند و از رد صلاحیت درست یا غلط رقبای خود استقبال می کنند شایسته ی وکالت نمی باشند و به آنها پیام دادند که باید در مواضع و جهت گیری های سیاسی و اجتماعی خود تجدیدنظر کنند.
3. ایجاد محدودیت و دیوارکشی در عرصه ی سیاسی و رسانه ای با وجود شبکه های مجازی نتیجه ی معکوس می دهد.
این انتخابات نشان داد که شبکه های مجازی گوی سبقت را از رسانه ی به اصطلاح ملی ربوده اند و مدیران صدا و سیما باید برای جلوگیری از ریزش بیشتر مخاطبان خود و هجوم آنها به شبکه های ماهواره ای و مجازی فکری عاجل نمایند.
نمایندگان پیروز در انتخابات هم باید ضمن رعایت اخلاق قدر آرای مردم را بدانند و در شأن موکلان خود عمل کنند و بدانند که :
اگر به مردم خدمت نکنند سرنوشت اصول گرایان در انتظار آنهاست !
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
سخنان آن نماینده ملت! در مجلس، تلنگری است به خود؛ فرصت خوبی است که دوباره بعضی مفاهیم را بازاندیشی کنیم:
ایران، ایرانی بودن، فرهنگ ایرانی، جامعه ایرانی....
فرصت خوبیست که این بار با نگاهی نقادانه بیندیشیم که سطح فرهنگ در این سرزمین چقدر پایین است، و این رفتارها و این رویکردهای کاملا فاشیستی چقدر عادی شده! اصلا شده غذای هر روزمان! هر روز باید ببینیم و بشنویم، اصلا خودمان هم این کارها را باید انجام دهیم!
بیفرهنگی شده بخشی از فرهنگ ما !
اگر مفهوم سیاست در تعریف افلاطون علم تدبیر مُدُن بود و اگر در تعریف فارابی، تدبیر و حرکت دادن جامعه به سوی ایجاد جامعه آرمانی، در روزگار ما سیاست یعنی فریب، یعنی فرصتطلبی، یعنی حذف یکدیگر، یعنی انحصارطلبی !
دروغ گفتن برای ما به عادتی جاری بدل شده؛ شده بخشی از فرهنگ ما، اصلا بخشی از مبانی تربیتی و آموزشی ماست !
« فاشیسم » شده بخشی از جهان بینی ما !
آری!
فاشیسم را فقط در آن تصاویر و روایت های بازمانده از دوران هیتلر و موسولینی نباید دید.
دقیق تر نگاه کنید، آن عینک ها را بردارید و ببینید که قلعه اهریمنی فاشیسم چگونه روز به روز از میان ابرها و سایه های تاریک نمودار می شود.
امروز این زنگ خطر را باید به صدا درآوریم، با چراغی در دست، در میان ابرهای تاریک باید کوچه به کوچه بگردیم و آرام در گوش ها نجوا کنیم که طاعون دارد میآید، طاعون!
نمی دانم درد در این سرزمین واقعا چه مفهومی دارد اما به راستی دردناک است که هر روز ببینی آن برج شیطان دارد بزرگتر می شود و کاری نمی توانی بکنی و شگفت آنکه کسی نمی بیند و هر آن کس که می بیند، هر بار از ترس به خود می پیچد و چشمانش را می بندد؛ یعنی من ندیدم !
نمی دانم ماجرای افراط و تفریط در این سرزمین تا کی می خواهد ادامه یابد؟!
چرا به فرزانگان، راستان و روشنان پشت کردهایم و به انزوایشان کشاندهایم؟
هیچ فکر کرده ایم سرانجام این افراط و تفریط ها چه خواهد بود؟
هیچ فکر کردهایم افراط و تفریط در هر شکلش و از هر سنخش سر و ته یک کرباس است و ادامهاش جز نابودی دستاوردهای سالیان درازمان، چیز دیگری نخواهد بود؟
آیا وقتی جامعه سوار بر گردونهای بدون توقف یک راست به طرف انحطاط و از هم گسیختگی برود، دیگر فرصتی برای پشیمانی و اصلاح وجود دارد؟!
* گفتنی است نادر قاضی پور نماینده منتخب مردم ارومیه طی سخنانی قبل از انتخابات مجلس شورای اسلامی ابراز داشته بود « «مملکت را به آسانی به دست نیاوردهایم که هر روباه و بچه و کره الاغی را بفرستیم آنجا. مجلس جای کره الاغ نیست! … مجلس جای زنان نیست؛ جای مردان است. بفرستید سرشان بلا بیاورند تا آبرویتان برود؟!» ( این جا )
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
تبريک به همکاران عزيز ، تبريک به همه فرهنگيان فرهيخته که از سرتاسر ايران به مجلس شوراي اسلامي راه يافته اند .
تبريک ويژه به معلماني که که در سايه ائتلاف نهادهاي مدني به خانه ملت راه يافتند .
تبريک به معلمان ، دانش آموزان ، اولياي محترم دانش آموزان ، جوانان ، بزرگسالان ، ميان سالان و کهن سالاني که با حضور آگاهانه و مدبرانه خود حماسه هفتم اسفند را آفريدند .
از زماني که مديريت هوشمند صداي معلم براي اولين بار بحث « فراکسيون صنفی معلمان » در مجلس شوراي اسلامي را مطرح نمود ( که براي برخي هدفي دست نايافتني بود ) تا کنون که اين فراکسيون پايه ريزي مي شود ، زمان چنداني نگذشته است .
بعد از حماسه هفتم اسفند ؛
منتخبين جديد و تازه نفس با حفظ احترام ، چوب امدادي را از دست پيش کسوتان خود دريافت کرده با بهره گيري از تجربيات ارزشمند آنان به مسابقه دوي امدادي ادامه مي دهند .
کساني که توفيق خدمت نيافته اند ، همه تجربيات مثبت و منفي خود را در طبق اخلاص در اختيار رهروان جديد قرار مي دهند ، زيرا در دوره ديگر باز اين جوب ها دست به دست مي شود ولي حرکت جامعه به سوي تعالي و پيشرفت همواره ادامه دارد .
اين بار نوبت منتخبان مردم و تشکل هاي مدني معلمان و حاميان معلمان است که با ارائه برنامه هاي مدون و روشن ريشه هاي عوام فريبي و کلي گويي را بخشکانند .
فرهنگيان فرهيخته از منتخبان فرهنگي و نهادهاي مدني معلمان انتظار دارند که بي توجه به تفاوت گرايش سياسي ، در سايه ائتلاف هاي فراگير ،برنامه هاي مدون ، روشن و قابل اجراي ائتلاف خود را ارائه نمايند تا در عمل تلاش هاي مذبوحانه ، عوام فريبان فرصت طلب که بدون برنامه با شعارهاي توخالي و غير دست يافتني تبليغ مي کنند را ناکام نموده ، راه تعالي و پيشرفت جامعه به سوي اهداف سند چشم انداز را فراهم نمايند .
دوران کوتاه مبارزات انتخاباتي پايان يافته است .
همه راه يافتگان به خانه ملت ، بايد فارغ از گرايش سياسي متفاوت ، دست در دست يکديگر براي اعتلاي جمهوري اسلامي ايران همچون يک تيم ملي تلاش نمايند .
پسا تحريم و پسا انتخابات در هم آميخته شده است . براي پيشرفت و رسيدن به اهداف سند چشم انداز همه گروه تلاش مي کنند تا زمان از دست رفته را جبران نمايند .
تنهار راه پيشرفت و تعالي ، تنها راه حلˏ عملي دست يابي به اهداف سند چشم انداز ، ... و عبور از شرايط کنوني ، پرواز به سوي برنامه هاي روشن ، قابل وصول و دست يافتني است .
براي پرواز به دو بال نياز داريم :
تشکل هاي مدني به عنوان حلقه واسط بين مردم و مسئولين و رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسي دو بال پرواز مي باشند . هرچقدر اين دو بال قوي تر باشند ميزان اوج گيري جامعه مدني بيشتر و بيشتر مي شود . پس وظيفه همه شهروندان آن است که در تقويت اين دو بال تلاش نماييد .
تحليل آراي نامزدهاي مجلس خبرگان و مجلس شوراي اسلامي نشان مي دهد در حماسه هفتم اسفند ، اکثريت قابل توجهی ازمردم ( به خصوص در شهر هاي بزرگ مانند تهران ) به آن چنان بلوغ سياسي و اجتماعي دست يافتند که به ائتلاف ها و ليست کامل ائتلاف ها روي آورده اند .
وقتي مردم متفرق و جدا از هم با ريسمان تشکل ها و ائتلاف ها به هم پيوسته شدند حماسه اي آفريدند که دوست و دشمن آن ر ستودند .
اشاره به برخي از پيام هاي تبريک ، گوياي عظمت خلق اين حماسه بزرگ مي باشد .
مقام معظم رهبري :
" خداوند دانا را سپاس که در آزمون بزرگي ديگر ، ملت آگاه و مصمم ايران را به پيروزي رسانيد ، آنان توانستند براي سي و ششمين با از آغاز انقلاب اسلامي ، در انتخاباتي سراسري ، با عزم راسخ و شور و نشاط به ياد مادني ، حضوري يابند و سرنوشت کشور را در مقطع قانوني ، رقم زنند . نمايندگان خود را براي تشکيل دو مجلس پر قدرت و پر اهميت برگزينند و بار ديگر مردم سالاري ديني را در چهره درخشان و پر اقتدار خود به جهانيان نشان دهند ."
آيت الله هاشمي رفسنجاني :
" کسانی که احساس پیروزی میکنند نیز باید به این واقعیت توجه کنند که اگر قدر نعمت را ندانند خدا آن را از آنها میگیرد. آنها نباید مغرور شوند و حتی بیش از رقبای خود باید به این واقعیت که عالم محضر خداست توجه داشته باشند و خود را در خدمت به مردم و تقویت بنیانهای اخلاقی و آرمانهای انقلابی متعهد بدانند. این، راهی است که امام خمینی پیش پای ما قرار داده است، راهی که عزت و اقتدار ما در پیمودن آنست.
حسن روحاني ، رياست محترم جمهور مردم :
رقابت پايان يافت ،حال وقت آن است که با همدلي و همزباني ملت و دولت راهي تازه بگشايم و به اتکاي توان داخلي و استفاده از فرصت ها ي خارجي ، فصلي نو در رشد و شکوفاي اقتصاد ملي بگشايم .
علي لاريجاني ، رياست محترم مجلس شوراي اسلامي :
اميدوارم ان شاء الله انتخابات باعث خير برکت و پيشرفت براي کشور باشد و مسير آينده کشور که احتياج به همگرايي و همدلي بيشتر هست .
تنها راهˏ حل، تقويت نهاد هاي مدني و رسانه ها ، حضورفعال و موثرˏ فرهنگيان فرهيخته در صحنه مي باشد . کناره گيري از تشکل ها سم مهلک براي توسعه پايدار مي باشد .
به خاطر داشته باشيم که همواره عوام فريبان فرصت طلب در کمين نشسته اند تا تشکل هاي مدني و رسانه ها را تخريب نمايند .
مناسب ترين راهکار براي اصلاح آموزش و پرورش که ورودي آن فرزندان ملت (بزرگترين سرمايه خانواده ها ) و خروجي آن نيروي انساني جامعه ( بزرگترين سرمايه هر جامعه ) است ، ايجاد عزم ملي براي اصلاح ساختار اين نهاد مردمي و فراگير است .
عزم ملي هم يعني تعامل سازنده اصول گرا ، ميانه رو، اصلاح طلب براي ارائه برنامه هاي مدون ، روشن و قابل اجراء و عقيم کردن شعار هاي توخالي و غير قابل اجراي عوام فريبان فرصت طلب مي باشد .
نتيجه گيري :
همان طور که ملاحظه مي فرماييد بحث بر سر آن نيست که کدام نماينده ميانه رو ، اصول گرا يا اصلاح طلب است ؟
* « فراکسيون صنفی معلمان » ترکيبي از نمايندگان اصول گرا ، ميانه رو ، اصلاح طلب و مستقل است که با برنامه اي روشن ، مدون و قابل اجراء تلاش مي کنند براي اصلاح ساختار آموزش و پرورش عزم ملي ايجاد شود .
* « فراکسيون صنفی معلمان » ترکيبي از نمايندگان اصول گرا ، ميانه رو ، اصلاح طلب و مستقل است که با برنامه اي روشن ، مدون و قابل اجراء تلاش مي کنند عوام فريبان فرصت طلب را ناکام نمايند .
* « فراکسيون صنفی معلمان » ترکيبي از نمايندگان اصول گرا ، ميانه رو ، اصلاح طلب و مستقل است که با برنامه اي روشن ، مدون و قابل اجراء تلاش مي کنند تا « سازمان نظام معلمي »در مجلس دهم شکل بگيرد .
* « فراکسيون صنفی معلمان » ترکيبي از نمايندگان اصول گرا ، ميانه رو ، اصلاح طلب و مستقل است که با برنامه اي روشن ، مدون و قابل اجراء تلاش مي کنند تا منزلت و معيشت معلمان ارتقاء يابد .
* « فراکسيون صنفی معلمان » ترکيبي از نمايندگان اصول گرا ، ميانه رو ، اصلاح طلب و مستقل است که با برنامه اي روشن ، مدون و قابل اجراء تلاش مي کنند تا خروجي آموزش و پرورش شهروندي باشد که توسعه پايدار را جايگزين توسعه نمايد .
* خواسته به حق امروز ( پسا تحريم و پسا انتخابات ) مردم هميشه در صحنه و حماسه ساز ، از تشکل هاي مدني ، نخبگان اجتماعي ، تحليل گران اقتصادي – سياسي ، راه يافتگان به خانه ملت برنامه اي روشن ، مدون و قابل اجراء براي اصلاح موارد فوق الذکر مي باشد .
گروه رسانه و تشکل/ نزدیک به دو دهه از فعالیت تشکل " کانون صنفی معلمان ایران " می گذرد . این تشکل در اساسنامه خود به عنوان " غیر سیاسی و غیر انتفاعی " معرفی شده است . از ده عضو موسس اولیه این تشکل در حال حاضر هیچ یک از آن ها در هیات مدیره فعلی حضور ندارند .
پس از روی کارآمدن دولت احمدی نژاد و تجمعات معلمان که به دعوت این تشکل و نیز سازمان معلمان ایران و در سال 85 در مقابل مجلس صورت گرفت پرونده فعالان تشکل ها به ویژه کانون صنفی معلمان زیر ذره بین نهادهای امنیتی قرار گرفته است .
انتظار می رفت با آمدن دولت تدبیر و امید فصل جدیدی در نگاه به این تشکل گشوده شود .
با این که مجمع عمومی سازمان معلمان ایران پس از یک وقفه 10 ساله روز سه شنبه 24 / 9 / 94 در باشگاه فرهنگیان تهران و با موافقت مسئولان برگزار شد اما تاکنون پروانه فعالیت این تشکل از سوی وزارت کشور دولت روحانی تمدید نشده است .
انتخابات مجلس دهم و رویکردی که برخی از فعالان این تشکل در این مورد اتخاذ کردند بهانه ای شد تا گفت گویی با شیرزاد عبداللهی یکی از اعضای هیات موسس این تشکل داشته باشیم .
انتخابات به پایان رسید اما آنچه در این میان همچون دورههای پیشین انتخابات مشهود بود، فقدان احزاب قدرتمند و فراگیر در عرصه انتخابات کشور بود. ارائه لیستها و ائتلافهای گوناگون نشان میدهد این رکن اصلی دموکراسی همچنان پاشنه آشیل توسعه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور است. هرچند در دو انتخابات اخیر صفبندیهای مشخصتری در فضای سیاسی کشور میان دو جریان اصلاحات و اصولگرا ایجاد شد، اما نکته مهم این است که هر دوی این جریانهای اصلاحطلب و اصولگرا درواقع دو نوع گفتمان هستند و ماهیت گفتمان discourse ساحتی از ایده Idea است و ایده ذاتا ماهیتی آسمانی دارد که به ساحت تفکر مربوط است. در حالی که در سیاست باید روی زمین سفت قدم برداریم.
به عبارت دیگر ، گفتمان بهعنوان ساحتی آسمانی برای آنکه زمینی شود باید تجسد پیدا کند و این تجسد صورت نمیگیرد مگر در کالبد احزاب. قطعا گفتمان و ایدهای کلان اس و اساس تشکیل احزاب است و این یعنی شاهد چرخشهای ایدئولوژیک و فکری خلقالساعه در احزاب نباشیم؛ همچنانی که در ایران شاهد بودهایم برخی احزاب در دهه 60 و 70 یک دیدگاه و دکترینال اقتصادی یا فرهنگی داشتند و در دهه 80 و 90 یک دیدگاه کاملا متفاوت.
اما سخن ما در مورد تحلیل مفهوم گفتمان و ایده و تفاوتها و اشتراکات آن با حزب در ساحت فلسفه سیاسی نیست، بلکه سخن ما کاملا زمینی است. یعنی میخواهیم بگوییم برای داشتن جامعهای بهتر باید احزابی با پایگاه مردمی قوی داشته باشیم و بودن صرف گفتمانها در فضای سیاسی جامعه شرط لازم است اما مطلقا شرط کافی نیست.
حال سوالی که اینجا مطرح میشود این است که از قِبَلِ بودن احزاب قدرتمند و فراگیر چه خیر و برکتی برای ما حاصل میشود.
در پاسخ میتوان گفت مساله اصلی در این میان قدرت است، یعنی احزاب اولا برای به قدرت رسیدن، دوما برای بقا در امتداد طولی قدرت و سوما بسط عمقی قدرت در لایههای جامعه و ساختارهای حاکمیتی، باید خود را ملتزم به یکسری اصولی بدانند که توجه و بسط این اصول از سوی احزاب توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... کشور و جامعه را در پی دارد. حال این اصول چه چیزهایی هستند:
داشتن برنامههای توسعهای کلان: احزاب قدرتمند برای حضور در ساختار حاکمیت - قدرت باید به شعارها و وعدههای دادهشده خود به مردم عمل کنند، در غیر این صورت نمیتوانند در ساختار حاکمیت- قدرت به حیات خود ادامه دهند. بنابراین احزاب برای ادامه حیات سیاسی خود برنامه توسعهای کلان تعریف و تدوین میکنند تا در چارچوب آن برنامهها در حوزههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ... به پیش بروند. این در حالی است که به جرات میتوان گفت تمامی احزاب ایران فاقد برنامههای توسعهای کلان هستند و کاملا باری به هر جهت عمل میکنند.
توجه به شایستهسالاری: احزاب برای آنکه بتوانند همواره در ساختار حاکمیت- قدرت حضور داشته باشند، باید گلادیاتورهای خود را به عرصه کارزار بفرستند. یعنی افرادی که بتوانند برنامههای توسعهای کلان حزب را در حوزههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ... عملیاتی کنند.
بنابراین در یک فرآیند پالایش درونحزبی همواره افراد شایسته و توانمند که سالها در حزب بودهاند و توانمندیهای خود را به اعضای حزب نشان دادهاند به راس حزب میرسند و طبیعتا این افراد اگر در ساختار حاکمیت و مدیریت کشور قرار گیرند، میتوان امید داشت که کشور و جامعه با رشد و آبادانی بیشتری توسعه یابد.
کادرسازی و تجربهاندوزی: شاید بتوان مهمترین مشکل در ساختار سیاسی ایران را در این اصل دید که افراد دفعتا و با یک چشم برهم زدن وارد راس ساختار حاکمیت- قدرت میشوند. کم نیستند افرادی که تا روز قبل از انتخابات در روستا یا شهرشان ماستبندی داشتند یا معلم مدرسه بودند یا صندوقدار یا رئیس بانکی بودند یا خانم کارمند زیبارویی بودند و روز بعد به واسطه تبلیغات رنگارنگ یا قومیتگرایی و ... بر صندلی شورای شهر یا مجلس نشستهاند، بدون آنکه حتی یک روز تجربه سیاسی و مدیریت اجرایی و قانونگذاری داشته باشند.
در حالی که احزاب برای تداوم و حیات سیاسی خود در آینده به کادرسازی میپردازند و این کادرسازی درواقع انتقال تجارب سیاسی و اجرایی به نسلهای جدید است. بهعنوان مثال دیوید کامرون، اوباما، فرانسوا اولاند و ... از جوانی در احزاب مورد علاقهشان و در پایینترین سطح حزب مشغول به فعالیت بودهاند و سالهای بسیاری بعد از آن توانستند به راس حاکمیت کشورهایشان برسند.
پاسخگو بودن: در حال حاضر کدام حزب نسبت به شرایط امروز اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... کشور پاسخگو است؟
احزاب قدرتمند و فراگیر همواره برای استمرار حیات سیاسی، خود را پاسخگو میدانند. از این رو افراد منتخب در وهله نخست منتخبان همحزبیهای خود هستند و سپس منتخب مردم و این بدان معناست که افراد نمیتوانند هر تصمیم و هر اقدامی را که خود صلاح بدانند انجام دهند. چراکه افراد خود را در چارچوب حزب مسئول و پاسخگو میبینند؛ به عبارت دیگر پاسخگو بودن همچون ترمزی عمل میکند که فرد را از هرگونه تصمیم و اقدام خودسرانه و خارج از برنامه و سیاست حزب برحذر میدارد.
حال شما این نکته را با برخی دولتمردان سالهای اخیر مقایسه کنید که بعد از به قدرت رسیدن خود را پاسخگوی هیچکسی نمیدیدند و هر تصمیمی را که به نظرشان صحیح میآمد اجرایی میکردند.
نقد درونحزبی: حزب هیچگاه خود را کامل نمیبیند. درواقع هرچند دکترینال و مانیفست و برنامههای کلان حزب همواره ثابت و لایتغیر است، تاکتیکها و برنامههای خرد براساس اقتضائات و نیازها و چالشهای روز جامعه و براساس نقد درونحزبی همواره تغییر میکند. همچنین زیر ذرهبین قراردادن عملکرد افراد فعال در ساختار حاکمیت- قدرت و نقد عملکرد آنها موجب میشود که فرد عملکردی خارج از سیاستها و برنامههای حزب نداشته باشد. چراکه در این صورت ممکن است یک فرد با اقدامات و تصمیمات خودسرانه خود حیات سیاسی یک حزب را با تمام سرمایههای انسانی و مادیای که دارد، به نابودی بکشاند.
همچنانکه گفته شد احزاب برای دوام و بقا در قدرت، خود را ملزم به تحقق شعارها و وعدههای دادهشده خود میدانند، از این رو بقای یک حزب یعنی عمل به وعدههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... و این مساوی است با توسعه پایدار کشور.
به عبارت دیگر احزاب با توسعه و پیشرفت و آبادی کشور و ایجاد رفاه و آرامش عمومی در مردم به واسطه عمل به وعدهها و شعارهایی که داده است، بقای خود را در ساختار حاکمیت- قدرت تضمین میکنند. از این رو داشتن احزاب قوی و فراگیر میتواند به رشد و توسعه پایدار کشور در زمینههای گوناگون منجر شود.
روزنامه فرهیختگان
گروه استان ها و شهرستان ها/
نماینده منتخب مردم همدان و فامنین در همین دوره مجلس شورای اسلامی نظر خود را در خصوص همراهی با امیر خجسته در مجلس دهم مطرح کرد.
حمیدرضا حاجیبابایی در حاشیه دیدار با مردم گفت: دیروز روز رقابت بود و امروز روز سازندگی و عظمت جمهوری اسلامی است.
وی تأکید کرد: باید پشت سر رهبری بایستیم و مجلس قدرتمند ضد استکبار تشکیل دهیم که بتواند از حقوق مردم دفاع کند.
حاجیبابایی با بیان اینکه مجلس دهم باید کارآمدی در نظام را افزایش دهد، یادآور شد: مجلس آتی باید مشکل رکود و مسائل اقتصادی را برطرف کند و بتواند در مسیر اشتغال و معیشت مردم و مسائل مورد نیاز آنها اثرگذار باشد.
وی با اشاره به اولویت اصلی و اساسی خود برای حضور در مجلس شورای اسلامی، خاطرنشان کرد: اولویت اصلی من این بوده که با همکاری دیگر نمایندگان زیرساختهای موجود توسعه را در همدان تکمیل کنیم .
وزیر سابق آموزش و پرورش در پاسخ به این سوال که ” آیا در کنار امیر خجسته میتوانند زوج خوبی برای پیگیری امور و حقوق مردم همدان باشند”، گفت: چرا نتوانیم، من با هریک از افرادی که به عنوان نماینده از سوی مردم انتخاب میشود، کار میکنم و تلاش بر این است که با هم قدم برداریم و همدان را به سمت توسعه ببریم.
پایگاه اطلاع رسانی مریانج
گروه رسانه و تشکل/
همان گونه که قبلا نیز آمد ( این جا ) و پس از اعلام نتایج دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی ، سه تن از همکاران فرهنگی به نام های « داود محمدی » ، « فریده اولاد قباد » و « فاطمه سعیدی » موفق شدند به عنوان نمایندگان مردم تهران به مجلس راه یابند .
« گروه صدای معلم » این موفقیت بزرگ و شیرین را به آقای « داود محمدی » و خانم ها « فریده اولاد قباد » و « فاطمه سعیدی » و نیز تشکل های معلمان تبریک گفته و در کنار این دوستان پی گیر مطالبات و خواسته های جامعه فرهنگیان کشور خواهد بود .
پایان پیام/